Forwarded from سبزمزه
#حکایت
#14سال_رفاقت_با_دوچرخه_!
🔹سوئيچ را ميچرخانيم و خود را آماده ساعتها ماندن در ترافيك ميكنيم و در تمام راه دغدغه پيدا كردن جاي پارك، يك لحظه از سرمان بيرون نميرود و تنها خدا ميداند اگر عجله داشته باشيم چه اتفاقي ميافتد. اين داستان هر روز صبح براي بيش از 90درصد تهرانيها با كمي بالا و پايين تكرار ميشود. «عليرضا صفري» اما يكي از هممحلهايهاي ما است كه 14سالي ميشود هيچكدام از اين دغدغهها را ندارد. هر روز صبح پا در ركاب دوچرخهاش ميگذارد و از خانه تا محل كارش را ركاب ميزند.
🔹دوچرخهسواري با اعمال شاقه!
به گفته صفري در خيابانهاي شهر خصوصاً منطقه ما هيچ راه و مسيري براي عبور دوچرخه اختصاص نیافته و دوچرخهسواران به راحتی نميتوانند در معابر تردد كنند و هيچكس حقي براي آنها قائل نيست. شاید به همین دلیل است که بسیاری از دوچرخهسواران معتقدند نه در پيادهراه جايي دارند و نه در خيابان!
او ميگويد: «دوچرخهسواري در شهري مثل تهران قصهها و ماجراهاي خاصي دارد. همين چند روز پيش در سربالايي ركاب ميزدم كه چند جوان موتورسوار از پشت سر با كلي جيغ و داد از كنارم گذشتند. با صداي جيغ آنها سرعتم را كم کردم و از اين رفتار شوكه شدم! »
اين دوچرخهسوار ادامه ميدهد: «در همه اين سالها که رکاب میزنم گاه پيش آمده كه برخی از داخل ماشين به سمتم پوست ميوه يا تكه چوبي پرت كردهاند و همه با هم خنديدهاند. به خيال خودشان تفريح ميكنند و با اذيت و آزار مردم ميخندند اما دوچرخهسوارها با اين ناملايمتها، دوچرخهشان را كنار نميگذارند.»
🔻منبع: همشهری
ادامه دارد...
@Seshaanbe
@SabzMazeh
@gharaaresabz
#14سال_رفاقت_با_دوچرخه_!
🔹سوئيچ را ميچرخانيم و خود را آماده ساعتها ماندن در ترافيك ميكنيم و در تمام راه دغدغه پيدا كردن جاي پارك، يك لحظه از سرمان بيرون نميرود و تنها خدا ميداند اگر عجله داشته باشيم چه اتفاقي ميافتد. اين داستان هر روز صبح براي بيش از 90درصد تهرانيها با كمي بالا و پايين تكرار ميشود. «عليرضا صفري» اما يكي از هممحلهايهاي ما است كه 14سالي ميشود هيچكدام از اين دغدغهها را ندارد. هر روز صبح پا در ركاب دوچرخهاش ميگذارد و از خانه تا محل كارش را ركاب ميزند.
🔹دوچرخهسواري با اعمال شاقه!
به گفته صفري در خيابانهاي شهر خصوصاً منطقه ما هيچ راه و مسيري براي عبور دوچرخه اختصاص نیافته و دوچرخهسواران به راحتی نميتوانند در معابر تردد كنند و هيچكس حقي براي آنها قائل نيست. شاید به همین دلیل است که بسیاری از دوچرخهسواران معتقدند نه در پيادهراه جايي دارند و نه در خيابان!
او ميگويد: «دوچرخهسواري در شهري مثل تهران قصهها و ماجراهاي خاصي دارد. همين چند روز پيش در سربالايي ركاب ميزدم كه چند جوان موتورسوار از پشت سر با كلي جيغ و داد از كنارم گذشتند. با صداي جيغ آنها سرعتم را كم کردم و از اين رفتار شوكه شدم! »
اين دوچرخهسوار ادامه ميدهد: «در همه اين سالها که رکاب میزنم گاه پيش آمده كه برخی از داخل ماشين به سمتم پوست ميوه يا تكه چوبي پرت كردهاند و همه با هم خنديدهاند. به خيال خودشان تفريح ميكنند و با اذيت و آزار مردم ميخندند اما دوچرخهسوارها با اين ناملايمتها، دوچرخهشان را كنار نميگذارند.»
🔻منبع: همشهری
ادامه دارد...
@Seshaanbe
@SabzMazeh
@gharaaresabz