پیرامون
➖ تعویق کنکور
➖ استرسهای ناشی از این موضوع
➖ شروع احتمالی مطالعه زبان برای کسانی که نخوندن
➖ تعویق احتمالی کلاس نکته و تست
و ...
آیدی ما (صرفاً پیام متنی بفرستید- بیش از دویست پیام داریم. صبور باشید.)
@ZabanZireZarrebin
اونایی که روندش متوسط بوده (خوندن اما عقب هستند)، ضعفهاشون رو جبران کنن بعد از این تعویق. نقطه قوتهاشون رو هم مرور کنن که همینجوری نقطه قوت بمونه.
فایلهای صوتی در دو لینک زیر مهم هستند 👇👇
➖ تعویق کنکور
➖ استرسهای ناشی از این موضوع
➖ شروع احتمالی مطالعه زبان برای کسانی که نخوندن
➖ تعویق احتمالی کلاس نکته و تست
و ...
آیدی ما (صرفاً پیام متنی بفرستید- بیش از دویست پیام داریم. صبور باشید.)
@ZabanZireZarrebin
اونایی که روندش متوسط بوده (خوندن اما عقب هستند)، ضعفهاشون رو جبران کنن بعد از این تعویق. نقطه قوتهاشون رو هم مرور کنن که همینجوری نقطه قوت بمونه.
فایلهای صوتی در دو لینک زیر مهم هستند 👇👇
تاریخ برگزاری کنکور ارشد به نقل از ایسنا
✅ آزمون کارشناسی ارشد در تاریخهای ۶ تا ۸ مرداد ماه برگزار خواهد شد.
وقت هست برای کسانی که شروع نکردن.
❌ هنوز سنجش اطلاع رسانی نکرده.
✅ آزمون کارشناسی ارشد در تاریخهای ۶ تا ۸ مرداد ماه برگزار خواهد شد.
وقت هست برای کسانی که شروع نکردن.
❌ هنوز سنجش اطلاع رسانی نکرده.
Forwarded from برنامه ریزی رایگان مطالعه زبان ارشد و دکتری
#سوال_متداول
داوطلب کنکور ۱۴۰۱ هستم. کی برنامه تون شروع میشه که باهاش بیام جلو؟
از کجا شروع کنم خوندن زبان رو؟
کانال برنامه ریزی رایگان👇
@GeneralEnglishPlan
منابع لازم هم توی همون پستهای اولیه کانال توضیح دادیم.
کلاس کنکور دکتری و ارشد ۱۴۰۱ هم پس از چندین سال برگزاری کلاس آنلاین، امسال سبک کاملاً متفاوتی خواهند داشت.
توضیحاتش رو در خرداد ماه و در کانال @GeneralEnglishClass اطلاع خواهم داد.
داوطلب کنکور ۱۴۰۱ هستم. کی برنامه تون شروع میشه که باهاش بیام جلو؟
از کجا شروع کنم خوندن زبان رو؟
کانال برنامه ریزی رایگان👇
@GeneralEnglishPlan
منابع لازم هم توی همون پستهای اولیه کانال توضیح دادیم.
کلاس کنکور دکتری و ارشد ۱۴۰۱ هم پس از چندین سال برگزاری کلاس آنلاین، امسال سبک کاملاً متفاوتی خواهند داشت.
توضیحاتش رو در خرداد ماه و در کانال @GeneralEnglishClass اطلاع خواهم داد.
✅ مرور ۱۰۰ واژه مهم کنکور ارشد در ۱۳ سال اخیر
به همراه مثالهای مهم.
لیست کامل ۸۰۰ واژه پرتکرار رو از جلد ۱ کتاب «زبان زیر ذرهبین» چاپ نگاه دانش ملاحظه کنید.
یادگیری این واژهها نه تنها برای داوطلبان ارشد، بلکه برای کلیه دانشجویانی که دنبال تقویت زبان خود هستند، مفید است:
76. guilty (adj)
گناهکار، مجرم، مقصّر، سزاوار سرزنش
■ Although he was guilty of embezzlement, the banker had managed to convince his wife he was innocent.
اگرچه او مجرم (مقصر/گناهکار) برای اختلاس بود، اما فرد بانکی موفق شد تا همسرش را متقاعد کند که بیگناه بود.
77. assume (v)
فرض کردن، حدس زدن؛ {کنترل چیزی را} بدست گرفتن
■ The name she chose made no sense to anyone so we could only assume it was a misnomer.
اسمی که او انتخاب کرد برای کسی منطقی نمینمود بنابراین ما صرفاً میتوانستیم فرض کنیم که آن یک نام بیمسمی بوده.
■ Under martial law, the military takes the power of the local police and assumes control of an area.
بر اساس حکومت نظامی، ارتش قدرت پلیس محلی را مال خود میکند و کنترل منطقهای را به دست میگیرد.
@GeneralEnglish
78. diminish (v)
کم شدن، افول کردن، تنزل دادن
■ The new flight attendant was happy to find out from her veteran colleagues that the jet lag will diminish over time and these long trips will not make her so sleepy.
مهماندار جدید خوشحال بود که از همکاران باسابقهتر خود مطلع شد که جتلگ (پرواززدگی) با گذشت زمان کاهش مییابد و این سفرهای طولانی باعث خوابآلودگی او نخواهند شد.
@GeneralEnglish
79. interfere (v)
مانع کاری شدن، سد کردن، مداخله کردن
■ A full-time job is likely to interfere with my daughter’s commitment to her education.
یک شغل تمام وقت احتمالاً تعهد تحصیلی دخترم را مختل میسازد.
■ Although she has an opinion on the matter, Brenda won’t interfere in the company’s internal issues without being asked.
اگرچه او درباره این موضوع نظری دارد، اما برندا بدون اینکه از او درخواست شود در مسائل داخلی شرکت مداخله نخواهد کرد.
80. temporary (adj)
موقتی، زودگذر، آنی
■ Since the bad weather has caused a temporary building cessation, the office building will not be completed on time.
از آنجا که آبوهوای نامساعد سبب توقف موقتی ساختمان شده است، ساختمان اداری به موقع تکمیل نخواهد شد.
نکته: اگر معنی فعل cease را میدانید، انتظار میرود که معنی cessation را استنباط کنید.
➖➖➖➖➖➖➖
کلمات مهم دیگری که در مثالها بود و باید بلد باشید (شماره ۲۳۹-۲۴۹):
embezzlement, manage to do something, innocent, make sense, misnomer, martial law, flight attendant, veteran, commitment, matter, cessation
➖➖➖➖➖➖➖
⭕️ این مطلب توسط گروه زبان زیر ذرهبین تهیه شده و هرگونه کپیبرداری از بخشی از آن بدون ارجاع، رضایت مولفین را به همراه ندارد. تمام این مطالب جدید هستند و صد در صد ترجمه این گروه هستند که پیشتر در جایی منتشر نشده است.
مرور روزانه واژگان مهم کنکور کارشناسی ارشد در کانال زیر ذرهبین #top100
@GeneralEnglish
به همراه مثالهای مهم.
لیست کامل ۸۰۰ واژه پرتکرار رو از جلد ۱ کتاب «زبان زیر ذرهبین» چاپ نگاه دانش ملاحظه کنید.
یادگیری این واژهها نه تنها برای داوطلبان ارشد، بلکه برای کلیه دانشجویانی که دنبال تقویت زبان خود هستند، مفید است:
76. guilty (adj)
گناهکار، مجرم، مقصّر، سزاوار سرزنش
■ Although he was guilty of embezzlement, the banker had managed to convince his wife he was innocent.
اگرچه او مجرم (مقصر/گناهکار) برای اختلاس بود، اما فرد بانکی موفق شد تا همسرش را متقاعد کند که بیگناه بود.
77. assume (v)
فرض کردن، حدس زدن؛ {کنترل چیزی را} بدست گرفتن
■ The name she chose made no sense to anyone so we could only assume it was a misnomer.
اسمی که او انتخاب کرد برای کسی منطقی نمینمود بنابراین ما صرفاً میتوانستیم فرض کنیم که آن یک نام بیمسمی بوده.
■ Under martial law, the military takes the power of the local police and assumes control of an area.
بر اساس حکومت نظامی، ارتش قدرت پلیس محلی را مال خود میکند و کنترل منطقهای را به دست میگیرد.
@GeneralEnglish
78. diminish (v)
کم شدن، افول کردن، تنزل دادن
■ The new flight attendant was happy to find out from her veteran colleagues that the jet lag will diminish over time and these long trips will not make her so sleepy.
مهماندار جدید خوشحال بود که از همکاران باسابقهتر خود مطلع شد که جتلگ (پرواززدگی) با گذشت زمان کاهش مییابد و این سفرهای طولانی باعث خوابآلودگی او نخواهند شد.
@GeneralEnglish
79. interfere (v)
مانع کاری شدن، سد کردن، مداخله کردن
■ A full-time job is likely to interfere with my daughter’s commitment to her education.
یک شغل تمام وقت احتمالاً تعهد تحصیلی دخترم را مختل میسازد.
■ Although she has an opinion on the matter, Brenda won’t interfere in the company’s internal issues without being asked.
اگرچه او درباره این موضوع نظری دارد، اما برندا بدون اینکه از او درخواست شود در مسائل داخلی شرکت مداخله نخواهد کرد.
80. temporary (adj)
موقتی، زودگذر، آنی
■ Since the bad weather has caused a temporary building cessation, the office building will not be completed on time.
از آنجا که آبوهوای نامساعد سبب توقف موقتی ساختمان شده است، ساختمان اداری به موقع تکمیل نخواهد شد.
نکته: اگر معنی فعل cease را میدانید، انتظار میرود که معنی cessation را استنباط کنید.
➖➖➖➖➖➖➖
کلمات مهم دیگری که در مثالها بود و باید بلد باشید (شماره ۲۳۹-۲۴۹):
embezzlement, manage to do something, innocent, make sense, misnomer, martial law, flight attendant, veteran, commitment, matter, cessation
➖➖➖➖➖➖➖
⭕️ این مطلب توسط گروه زبان زیر ذرهبین تهیه شده و هرگونه کپیبرداری از بخشی از آن بدون ارجاع، رضایت مولفین را به همراه ندارد. تمام این مطالب جدید هستند و صد در صد ترجمه این گروه هستند که پیشتر در جایی منتشر نشده است.
مرور روزانه واژگان مهم کنکور کارشناسی ارشد در کانال زیر ذرهبین #top100
@GeneralEnglish
دوستان عزیز،
با توجه به تعویق دو ماهه کنکور ارشد به تاریخ ۶، ۷، ۸ مرداد، بد نیست، نگاهی به تجربه مطالعه زبان رتبههای یک و درصدهای بالای زبان در چندین رشته از مطالعه زبان بعد از تعویق در سال گذشته بیندازید. این تجربهها، همگی به همراه کارنامه این عزیزان، در آدرس زیر گردآوری شده است.
🌀 generalenglish.ir/تجربه-مطالعه-زبان-دانشجویان-ارشد-دکتر/
توضیحات ما برای فشردهخوانی کسانی که عقب هستند هم در اینجا اومده:
🌀 t.me/generalenglishplan/201
احتمالا ویدئوی کلاس گرامر فشرده رو هم به مدت ۵ روز باز خواهیم کرد. اطلاع تهیه ویدئوی اون کلاس رو در کانال @GeneralEnglishClass خواهم داد. برنامهم اجازه نمیده کلاس دیگهای برای امسال داشته باشم جز کلاس نکته و تستی که هنوز برگزار نشده.
با توجه به تعویق دو ماهه کنکور ارشد به تاریخ ۶، ۷، ۸ مرداد، بد نیست، نگاهی به تجربه مطالعه زبان رتبههای یک و درصدهای بالای زبان در چندین رشته از مطالعه زبان بعد از تعویق در سال گذشته بیندازید. این تجربهها، همگی به همراه کارنامه این عزیزان، در آدرس زیر گردآوری شده است.
🌀 generalenglish.ir/تجربه-مطالعه-زبان-دانشجویان-ارشد-دکتر/
توضیحات ما برای فشردهخوانی کسانی که عقب هستند هم در اینجا اومده:
🌀 t.me/generalenglishplan/201
احتمالا ویدئوی کلاس گرامر فشرده رو هم به مدت ۵ روز باز خواهیم کرد. اطلاع تهیه ویدئوی اون کلاس رو در کانال @GeneralEnglishClass خواهم داد. برنامهم اجازه نمیده کلاس دیگهای برای امسال داشته باشم جز کلاس نکته و تستی که هنوز برگزار نشده.
✅ مرور ۱۰۰ واژه مهم کنکور ارشد در ۱۳ سال اخیر
به همراه مثالهای مهم.
لیست کامل ۸۰۰ واژه پرتکرار رو از جلد ۱ کتاب «زبان زیر ذرهبین» چاپ نگاه دانش ملاحظه کنید.
یادگیری این واژهها نه تنها برای داوطلبان ارشد، بلکه برای کلیه دانشجویانی که دنبال تقویت زبان خود هستند، مفید است:
81. prospect (n)
چشمانداز، دورنما، امید و انتظار نسبت به آینده
■ Yasamin found the idea of an alien takeover laughable, but her big brother didn't think the prospect was too far-fetched.
یاسمین ایده تصاحب از جانب بیگانگان را خندهدار میدید، اما برادر بزرگترش فکر نمیکرد که این چشمانداز خیلی دور از ذهن باشد.
82. demonstrate (v)
نمایش دادن، آشکار نمودن؛ تظاهرات کردن
■ Chemical equations usually contain at least one subscript in them so that they demonstrate the number of atoms in that element.
معادلات شیمیایی معمولاً حداقل شامل یک زیروند (عدد زیرین) هستند بهطوریکه آنها (آن زیروندها) تعداد اتمهای آن عنصر را نشان میدهند.
■ Since the last demonstration by the racist group was a peaceable gathering, the police decided to allow them to have another demonstration.
ازآنجاکه آخرین تظاهرات توسط آن گروه نژادپرستی یک اجتماع مسالمتآمیز بود، پلیس تصمیم گرفت تا به آنها اجازه برگزاری تظاهراتی دیگر دهد.
@GeneralEnglish
83. exposure (n)
افشاء، در معرض؛ توجه عمومی
■ Lead exposure in early childhood is associated with an increased risk for sleep problems and excessive daytime sleepiness in later childhood.
قرارگیری در معرض سرب در عنفوان کودکی با افزایش ریسک مشکلات خواب و خوابآلودگی بیشازحد در طول روز در ادامه کودکی مرتبط دانسته میشود.
■ He receives regular exposure in the papers.
او در روزنامهها مرکز توجه دائمی است (دائماً از او در اخبار و ... یاد میشود).
@GeneralEnglish
84. discrete (adj)
مجزا، گسسته، مشخص
■ The idea that mental illness can be classified into distinct, discrete categories such as "anxiety" or "psychosis" has been disproved to a large extent.
این ایده که بیماریهای روانی را میتوان به دستههای متمایز و مجزا مانند «اضطراب» یا «روانپریشی» طبقهبندی کرد، تا حد زیادی رد شده است.
85. implication (n)
استنباط تلویحی؛ پیامد، نتیجه؛ مشارکت (عمدتاً در امر خلاف)
■ When Tannaz received a gym membership as a gift from her husband, she took it as an implication she needed to lose weight.
وقتی طناز عضویت باشگاه ورزشی را از جانب شوهرش هدیه گرفت، او این {هدیه} را اینطور استنباط کرد که او لازم بود تا لاغر شود.
■ When you weigh the pros and cons of an action before doing it, you are taking a calculated risk, with a full understanding of the implications of your decision.
وقتی جوانب مثبت و منفی یک عمل را پیش از انجامش میسنجید، با درک کاملی از پیامدهای تصمیمتان، ریسک حسابکتابشدهای را صورت میدهید.
➖➖➖➖➖➖➖
کلمات مهم دیگری که در مثالها بود و باید بلد باشید (شماره ۲۵۰-۲۶۳):
alien, takeover, laughable, far-fetched, subscript, peaceable, gathering, lead, excessive, distinct, anxiety, disprove, the pros and cons, calculated
➖➖➖➖➖➖➖
⭕️ این مطلب توسط گروه زبان زیر ذرهبین تهیه شده و هرگونه کپیبرداری از بخشی از آن بدون ارجاع، رضایت مولفین را به همراه ندارد. تمام این مطالب جدید هستند و صد در صد ترجمه این گروه هستند که پیشتر در جایی منتشر نشده است.
مرور روزانه واژگان مهم کنکور کارشناسی ارشد در کانال زیر ذرهبین #top100
@GeneralEnglish
به همراه مثالهای مهم.
لیست کامل ۸۰۰ واژه پرتکرار رو از جلد ۱ کتاب «زبان زیر ذرهبین» چاپ نگاه دانش ملاحظه کنید.
یادگیری این واژهها نه تنها برای داوطلبان ارشد، بلکه برای کلیه دانشجویانی که دنبال تقویت زبان خود هستند، مفید است:
81. prospect (n)
چشمانداز، دورنما، امید و انتظار نسبت به آینده
■ Yasamin found the idea of an alien takeover laughable, but her big brother didn't think the prospect was too far-fetched.
یاسمین ایده تصاحب از جانب بیگانگان را خندهدار میدید، اما برادر بزرگترش فکر نمیکرد که این چشمانداز خیلی دور از ذهن باشد.
82. demonstrate (v)
نمایش دادن، آشکار نمودن؛ تظاهرات کردن
■ Chemical equations usually contain at least one subscript in them so that they demonstrate the number of atoms in that element.
معادلات شیمیایی معمولاً حداقل شامل یک زیروند (عدد زیرین) هستند بهطوریکه آنها (آن زیروندها) تعداد اتمهای آن عنصر را نشان میدهند.
■ Since the last demonstration by the racist group was a peaceable gathering, the police decided to allow them to have another demonstration.
ازآنجاکه آخرین تظاهرات توسط آن گروه نژادپرستی یک اجتماع مسالمتآمیز بود، پلیس تصمیم گرفت تا به آنها اجازه برگزاری تظاهراتی دیگر دهد.
@GeneralEnglish
83. exposure (n)
افشاء، در معرض؛ توجه عمومی
■ Lead exposure in early childhood is associated with an increased risk for sleep problems and excessive daytime sleepiness in later childhood.
قرارگیری در معرض سرب در عنفوان کودکی با افزایش ریسک مشکلات خواب و خوابآلودگی بیشازحد در طول روز در ادامه کودکی مرتبط دانسته میشود.
■ He receives regular exposure in the papers.
او در روزنامهها مرکز توجه دائمی است (دائماً از او در اخبار و ... یاد میشود).
@GeneralEnglish
84. discrete (adj)
مجزا، گسسته، مشخص
■ The idea that mental illness can be classified into distinct, discrete categories such as "anxiety" or "psychosis" has been disproved to a large extent.
این ایده که بیماریهای روانی را میتوان به دستههای متمایز و مجزا مانند «اضطراب» یا «روانپریشی» طبقهبندی کرد، تا حد زیادی رد شده است.
85. implication (n)
استنباط تلویحی؛ پیامد، نتیجه؛ مشارکت (عمدتاً در امر خلاف)
■ When Tannaz received a gym membership as a gift from her husband, she took it as an implication she needed to lose weight.
وقتی طناز عضویت باشگاه ورزشی را از جانب شوهرش هدیه گرفت، او این {هدیه} را اینطور استنباط کرد که او لازم بود تا لاغر شود.
■ When you weigh the pros and cons of an action before doing it, you are taking a calculated risk, with a full understanding of the implications of your decision.
وقتی جوانب مثبت و منفی یک عمل را پیش از انجامش میسنجید، با درک کاملی از پیامدهای تصمیمتان، ریسک حسابکتابشدهای را صورت میدهید.
➖➖➖➖➖➖➖
کلمات مهم دیگری که در مثالها بود و باید بلد باشید (شماره ۲۵۰-۲۶۳):
alien, takeover, laughable, far-fetched, subscript, peaceable, gathering, lead, excessive, distinct, anxiety, disprove, the pros and cons, calculated
➖➖➖➖➖➖➖
⭕️ این مطلب توسط گروه زبان زیر ذرهبین تهیه شده و هرگونه کپیبرداری از بخشی از آن بدون ارجاع، رضایت مولفین را به همراه ندارد. تمام این مطالب جدید هستند و صد در صد ترجمه این گروه هستند که پیشتر در جایی منتشر نشده است.
مرور روزانه واژگان مهم کنکور کارشناسی ارشد در کانال زیر ذرهبین #top100
@GeneralEnglish
✅ مرور ۱۰۰ واژه مهم کنکور ارشد در ۱۳ سال اخیر
به همراه مثالهای مهم.
لیست کامل ۸۰۰ واژه پرتکرار رو از جلد ۱ کتاب «زبان زیر ذرهبین» چاپ نگاه دانش ملاحظه کنید.
یادگیری این واژهها نه تنها برای داوطلبان ارشد، بلکه برای کلیه دانشجویانی که دنبال تقویت زبان خود هستند، مفید است:
86. expert (n/adj)
فرد متخصص، فرد خبره / وارد و ماهر
■ When the fiscal expert reviewed the company’s cash flow, he realized funds were missing from several accounts.
وقتی کارشناس امور مالیاتی جریان نقدی شرکت را بررسی کرد، او متوجه شد که پولها از چندین حساب ناپدید شدهاند.
■ The attorney called on an expert witness to provide further clarification on the forensic evidence.
وکیل از شاهدی خبره خواست تا توضیحات بیشتری در مورد شواهد پزشکی قانونی ارائه دهد.
87. principle (n)
اصل، قاعده کلی، اصول اخلاقی
■ The principle of karma is that one gets what is condign for what they give.
اصل (قانون و اصول) کارما این است که یک فرد آنچه را که متناسب با چیزی که بخشیده است، بدست آورد.
■ Democracy operates on the principle that everyone should be treated equally.
دموکراسی بر این اصل به پیش میرود که با تمام افراد باید بطور برابری رفتار شود.
@GeneralEnglish
88. resolution (n)
تصمیم و اراده قاطعانه؛ قطعنامه؛ وضوح؛ حل کردن
■ For his New Year's Resolution, the avid reader decided to tackle the conquest of reading 300 books.
بعنوان تصمیم (قصد و برنامه) سال نوی خود، خواننده مشتاق تصمیم گرفت تا برای موفقیت (پیروزیِ / فتحِ) خواندن ۳۰۰ کتاب تلاش کند.
■ This resolution imposed a fourth round of sanctions against Iran.
این قطعنامه، دور چهارمی از تحریمها را علیه ایران وضع کرد.
■ Wanting to eliminate any rivalry, the group leader led the teammates through conflict resolution exercises.
رهبر گروه که میخواست هرگونه رقابتی را حذف کند، هم تیمیها را به تمرینات حل اختلاف راهنمایی کرد.
■ ... a monitor capable of a 1024 by 768 pixel resolution ...
... مانیتوری با وضوح ۱۰۲۴ در ۷۶۸ پیکسلی ...
@GeneralEnglish
89. argument (n)
بحثوجدل، مباحثه، نزاع؛ استدلال، دلیل
■ Cora chose to exacerbate the argument by throwing a lamp at Mark's head.
کورا ترجیح داد تا با پرتاب لامپی به سرِ مارک بحثوجدل را وخیمتر کند.
■ Jim lost the debate because his argument was not tenable and quickly fell apart.
جیم مناظره را باخت چراکه استدلالش قابلدفاع نبود و به سرعت از هم پاشید.
90. dispute (v/n)
مباحثه و مجادله کردن / مشاجره، جدل
■ According to the contract, an arbitrator will mediate the business dispute between the two firms.
بر طبق قرارداد، یک فردِ میانجی در اختلاف تجاری بین دو شرکت وساطت خواهد کرد.
■ The war will end when the two countries reach concord on the disputed territory that aligns their borders.
این جنگ، زمانی به پایان خواهد رسید که دو کشور در منطقه مورد مناقشه که در راستای مرزهایشان است به توافق برسند.
➖➖➖➖➖➖➖
کلمات مهم دیگری که در مثالها بود و باید بلد باشید (شماره ۲۶۴-۲۸۲):
fiscal, fund, attorney, witness, clarification, forensic, condign, tackle, conquest, impose, sanction, rivalry, conflict, exacerbate, tenable, arbitrator, mediate, concord, territory
➖➖➖➖➖➖➖
⭕️ این مطلب توسط گروه زبان زیر ذرهبین تهیه شده و هرگونه کپیبرداری از بخشی از آن بدون ارجاع، رضایت مولفین را به همراه ندارد. تمام این مطالب جدید هستند و صد در صد ترجمه این گروه هستند که پیشتر در جایی منتشر نشده است.
مرور روزانه واژگان مهم کنکور کارشناسی ارشد در کانال زیر ذرهبین #top100
@GeneralEnglish
به همراه مثالهای مهم.
لیست کامل ۸۰۰ واژه پرتکرار رو از جلد ۱ کتاب «زبان زیر ذرهبین» چاپ نگاه دانش ملاحظه کنید.
یادگیری این واژهها نه تنها برای داوطلبان ارشد، بلکه برای کلیه دانشجویانی که دنبال تقویت زبان خود هستند، مفید است:
86. expert (n/adj)
فرد متخصص، فرد خبره / وارد و ماهر
■ When the fiscal expert reviewed the company’s cash flow, he realized funds were missing from several accounts.
وقتی کارشناس امور مالیاتی جریان نقدی شرکت را بررسی کرد، او متوجه شد که پولها از چندین حساب ناپدید شدهاند.
■ The attorney called on an expert witness to provide further clarification on the forensic evidence.
وکیل از شاهدی خبره خواست تا توضیحات بیشتری در مورد شواهد پزشکی قانونی ارائه دهد.
87. principle (n)
اصل، قاعده کلی، اصول اخلاقی
■ The principle of karma is that one gets what is condign for what they give.
اصل (قانون و اصول) کارما این است که یک فرد آنچه را که متناسب با چیزی که بخشیده است، بدست آورد.
■ Democracy operates on the principle that everyone should be treated equally.
دموکراسی بر این اصل به پیش میرود که با تمام افراد باید بطور برابری رفتار شود.
@GeneralEnglish
88. resolution (n)
تصمیم و اراده قاطعانه؛ قطعنامه؛ وضوح؛ حل کردن
■ For his New Year's Resolution, the avid reader decided to tackle the conquest of reading 300 books.
بعنوان تصمیم (قصد و برنامه) سال نوی خود، خواننده مشتاق تصمیم گرفت تا برای موفقیت (پیروزیِ / فتحِ) خواندن ۳۰۰ کتاب تلاش کند.
■ This resolution imposed a fourth round of sanctions against Iran.
این قطعنامه، دور چهارمی از تحریمها را علیه ایران وضع کرد.
■ Wanting to eliminate any rivalry, the group leader led the teammates through conflict resolution exercises.
رهبر گروه که میخواست هرگونه رقابتی را حذف کند، هم تیمیها را به تمرینات حل اختلاف راهنمایی کرد.
■ ... a monitor capable of a 1024 by 768 pixel resolution ...
... مانیتوری با وضوح ۱۰۲۴ در ۷۶۸ پیکسلی ...
@GeneralEnglish
89. argument (n)
بحثوجدل، مباحثه، نزاع؛ استدلال، دلیل
■ Cora chose to exacerbate the argument by throwing a lamp at Mark's head.
کورا ترجیح داد تا با پرتاب لامپی به سرِ مارک بحثوجدل را وخیمتر کند.
■ Jim lost the debate because his argument was not tenable and quickly fell apart.
جیم مناظره را باخت چراکه استدلالش قابلدفاع نبود و به سرعت از هم پاشید.
90. dispute (v/n)
مباحثه و مجادله کردن / مشاجره، جدل
■ According to the contract, an arbitrator will mediate the business dispute between the two firms.
بر طبق قرارداد، یک فردِ میانجی در اختلاف تجاری بین دو شرکت وساطت خواهد کرد.
■ The war will end when the two countries reach concord on the disputed territory that aligns their borders.
این جنگ، زمانی به پایان خواهد رسید که دو کشور در منطقه مورد مناقشه که در راستای مرزهایشان است به توافق برسند.
➖➖➖➖➖➖➖
کلمات مهم دیگری که در مثالها بود و باید بلد باشید (شماره ۲۶۴-۲۸۲):
fiscal, fund, attorney, witness, clarification, forensic, condign, tackle, conquest, impose, sanction, rivalry, conflict, exacerbate, tenable, arbitrator, mediate, concord, territory
➖➖➖➖➖➖➖
⭕️ این مطلب توسط گروه زبان زیر ذرهبین تهیه شده و هرگونه کپیبرداری از بخشی از آن بدون ارجاع، رضایت مولفین را به همراه ندارد. تمام این مطالب جدید هستند و صد در صد ترجمه این گروه هستند که پیشتر در جایی منتشر نشده است.
مرور روزانه واژگان مهم کنکور کارشناسی ارشد در کانال زیر ذرهبین #top100
@GeneralEnglish
✅ مرور ۱۰۰ واژه مهم کنکور ارشد در ۱۳ سال اخیر
به همراه مثالهای مهم.
لیست کامل ۸۰۰ واژه پرتکرار رو از جلد ۱ کتاب «زبان زیر ذرهبین» چاپ نگاه دانش ملاحظه کنید.
یادگیری این واژهها نه تنها برای داوطلبان ارشد، بلکه برای کلیه دانشجویانی که دنبال تقویت زبان خود هستند، مفید است:
91. empirical (adj)
تجربی، عملی، مشاهدهای
■ Without a doubt, the DNA test will provide empirical confirmation of the suspect’s identity.
بدون تردید، آزمایش دیانای تأیید تجربیای از هویت فرد مظنون را فراهم میسازد.
92. association (n)
ارتباط، رابطه؛ انجمن، هیأت
■ The park association was prohibitive of bringing glass on the beach.
انجمن پارک، منعکننده (مانعِ) آوردن شیشه به ساحل بود.
■ The farmers coalition is an association of farmers who work together to set minimum purchase prices across the nation.
ائتلاف کشاورزان، هیأتی از کشاورزان است که با هم همکاری می کنند تا حداقل قیمتهای خرید را در سراسر کشور تعیین کنند.
@GeneralEnglish
93. accuse (v)
متهم کردن، مقصر دانستن
■ Because I do not hold my tongue for anyone, many people accuse me of having a volatile temper.
ازآنجاکه جلوی زبانم را در مورد کسی نمیگیرم، بسیاری از مردم من را به داشتن خویی بیثبات متهم میکنند.
@GeneralEnglish
94. deviate from (v)
منحرف شدن از، پرت شدن از {مسیر}
■ Innovation occurs when researchers deviate from group thinking or fashion.
نوآوری زمانی رخ میدهد که محققان از تفکر گروهی یا سبک متداول فاصله میگیرند.
95. dispose (v)
مرتب کردن؛ از شرّ چیزی راحت شدن؛ متمایل کردن، مستعد کردن؛ جذب کردن
■ Packaged material could not be composted and had to be disposed of in a landfill.
مواد بستهبندی شده نمیتوانند کمپوست شوند (بعنوان کود استفاده شوند) و باید در محل دفن زباله دفع شوند.
■ Researchers have also assembled a clearer picture of what pre-existing conditions dispose an individual to a higher risk of death from COVID-19.
محققان همچنین تصویر واضحتری فراهم کردهاند از آن شرایط پیشینی که یک فرد را در معرض خطر بیشتر مرگ ناشی از کووید-۱۹ قرار میدهد.
➖➖➖➖➖➖➖
کلمات مهم دیگری که در مثالها بود و باید بلد باشید (شماره ۲۸۳-۲۹۲):
doubt, confirmation, suspect, prohibitive, coalition, volatile, temper, innovation, compost, assemble
➖➖➖➖➖➖➖
⭕️ این مطلب توسط گروه زبان زیر ذرهبین تهیه شده و هرگونه کپیبرداری از بخشی از آن بدون ارجاع، رضایت مولفین را به همراه ندارد. تمام این مطالب جدید هستند و صد در صد ترجمه این گروه هستند که پیشتر در جایی منتشر نشده است.
مرور روزانه واژگان مهم کنکور کارشناسی ارشد در کانال زیر ذرهبین #top100
@GeneralEnglish
به همراه مثالهای مهم.
لیست کامل ۸۰۰ واژه پرتکرار رو از جلد ۱ کتاب «زبان زیر ذرهبین» چاپ نگاه دانش ملاحظه کنید.
یادگیری این واژهها نه تنها برای داوطلبان ارشد، بلکه برای کلیه دانشجویانی که دنبال تقویت زبان خود هستند، مفید است:
91. empirical (adj)
تجربی، عملی، مشاهدهای
■ Without a doubt, the DNA test will provide empirical confirmation of the suspect’s identity.
بدون تردید، آزمایش دیانای تأیید تجربیای از هویت فرد مظنون را فراهم میسازد.
92. association (n)
ارتباط، رابطه؛ انجمن، هیأت
■ The park association was prohibitive of bringing glass on the beach.
انجمن پارک، منعکننده (مانعِ) آوردن شیشه به ساحل بود.
■ The farmers coalition is an association of farmers who work together to set minimum purchase prices across the nation.
ائتلاف کشاورزان، هیأتی از کشاورزان است که با هم همکاری می کنند تا حداقل قیمتهای خرید را در سراسر کشور تعیین کنند.
@GeneralEnglish
93. accuse (v)
متهم کردن، مقصر دانستن
■ Because I do not hold my tongue for anyone, many people accuse me of having a volatile temper.
ازآنجاکه جلوی زبانم را در مورد کسی نمیگیرم، بسیاری از مردم من را به داشتن خویی بیثبات متهم میکنند.
@GeneralEnglish
94. deviate from (v)
منحرف شدن از، پرت شدن از {مسیر}
■ Innovation occurs when researchers deviate from group thinking or fashion.
نوآوری زمانی رخ میدهد که محققان از تفکر گروهی یا سبک متداول فاصله میگیرند.
95. dispose (v)
مرتب کردن؛ از شرّ چیزی راحت شدن؛ متمایل کردن، مستعد کردن؛ جذب کردن
■ Packaged material could not be composted and had to be disposed of in a landfill.
مواد بستهبندی شده نمیتوانند کمپوست شوند (بعنوان کود استفاده شوند) و باید در محل دفن زباله دفع شوند.
■ Researchers have also assembled a clearer picture of what pre-existing conditions dispose an individual to a higher risk of death from COVID-19.
محققان همچنین تصویر واضحتری فراهم کردهاند از آن شرایط پیشینی که یک فرد را در معرض خطر بیشتر مرگ ناشی از کووید-۱۹ قرار میدهد.
➖➖➖➖➖➖➖
کلمات مهم دیگری که در مثالها بود و باید بلد باشید (شماره ۲۸۳-۲۹۲):
doubt, confirmation, suspect, prohibitive, coalition, volatile, temper, innovation, compost, assemble
➖➖➖➖➖➖➖
⭕️ این مطلب توسط گروه زبان زیر ذرهبین تهیه شده و هرگونه کپیبرداری از بخشی از آن بدون ارجاع، رضایت مولفین را به همراه ندارد. تمام این مطالب جدید هستند و صد در صد ترجمه این گروه هستند که پیشتر در جایی منتشر نشده است.
مرور روزانه واژگان مهم کنکور کارشناسی ارشد در کانال زیر ذرهبین #top100
@GeneralEnglish
✅ مرور ۱۰۰ واژه مهم کنکور ارشد در ۱۳ سال اخیر
به همراه مثالهای مهم.
لیست کامل ۸۰۰ واژه پرتکرار رو از جلد ۱ کتاب «زبان زیر ذرهبین» چاپ نگاه دانش ملاحظه کنید.
یادگیری این واژهها نه تنها برای داوطلبان ارشد، بلکه برای کلیه دانشجویانی که دنبال تقویت زبان خود هستند، مفید است:
96. monotonous (adj)
یکنواخت، کسلکننده، خستهکننده
■ Both happy and meaningful lives can become monotonous and repetitive. A person with a steady office job, married with children, may be generally satisfied with their life and find many aspects of their life meaningful and still be bored out of their mind.
زندگیهای شاد و معنادار میتواند یکنواخت و تکراری شوند. فردی با یک شغل اداری ثابت، متاهل و دارای فرزند، ممکن است در مجموع از زندگیاش راضی باشد و بسیاری از جنبههای زندگیاش را معنیدار یابد و {اما} همچنان شدیداً خسته باشد.
97. marginal (adj)
{مقدار} ناچیز، حاشیهای، به حاشیه راندهشده
■ We were surprised that the mediocre team made it to the playoffs with just marginal talent.
ما متعجب بودیم که این تیم معمولی با صرفاً استعدادی ناچیز به پلیآف راه پیدا کرد.
■ ... marginal groups in society ...
گروههای حاشیهای (کماهمیتتر یا به حاشیهراندهشده) در جامعه
@GeneralEnglish
98. enigma (n)
راز، معما، سِر
■ One way the United States was able to defeat Germany during World War II was by stealing their Enigma machine.
یکی از راههایی که ایالاتمتحده توانست در طول جنگ جهانی دوم آلمان را شکست دهد، سرقت ماشین انیگما بود.
✅ ماشین انیگما، ماشین رمزگذاری معروف آلمانیها بود که شکستن رمز آن در جنگ جهانی اهمیت بالایی داشت. فیلم (The Imitation Game) رو در این باره حتماً ببینید.
@GeneralEnglish
99. justify (v)
توجیه کردن؛ ثابت و تصدیق کردن
■ The large plantation owner used his consequentialism to justify his manner of abusing slaves because the country needed his million pounds of cotton produced.
مالک مزارع بزرگ از نتیجهگیری (استقرا) خود برای توجیه شیوه سوءاستفاده از بردگان بهره برد چراکه کشور به میلیون پوند پنبه تولیدی او نیاز داشت.
100. credible (adj)
قابلقبول، معتبر، باورپذیر
■ Unless you get your information from a credible website, you should doubt the veracity of the facts until you have confirmed them elsewhere.
باید به صحت حقایق شک کنید تا وقتی که آنها را در جای دیگری تأیید نکرده باشید، مگراینکه شما اطلاعات خود را از یک وبسایت معتبر گرفته باشید.
➖➖➖➖➖➖➖
کلمات مهم دیگری که در مثالها بود و باید بلد باشید (شماره ۲۹۳-۳۰۰):
repetitive, steady, aspect, mediocre, consequentialism, abuse, slave, veracity
➖➖➖➖➖➖➖
⭕️ این مطلب توسط گروه زبان زیر ذرهبین تهیه شده و هرگونه کپیبرداری از بخشی از آن بدون ارجاع، رضایت مولفین را به همراه ندارد. تمام این مطالب جدید هستند و صد در صد ترجمه این گروه هستند که پیشتر در جایی منتشر نشده است.
مرور روزانه واژگان مهم کنکور کارشناسی ارشد در کانال زیر ذرهبین #top100
@GeneralEnglish
به همراه مثالهای مهم.
لیست کامل ۸۰۰ واژه پرتکرار رو از جلد ۱ کتاب «زبان زیر ذرهبین» چاپ نگاه دانش ملاحظه کنید.
یادگیری این واژهها نه تنها برای داوطلبان ارشد، بلکه برای کلیه دانشجویانی که دنبال تقویت زبان خود هستند، مفید است:
96. monotonous (adj)
یکنواخت، کسلکننده، خستهکننده
■ Both happy and meaningful lives can become monotonous and repetitive. A person with a steady office job, married with children, may be generally satisfied with their life and find many aspects of their life meaningful and still be bored out of their mind.
زندگیهای شاد و معنادار میتواند یکنواخت و تکراری شوند. فردی با یک شغل اداری ثابت، متاهل و دارای فرزند، ممکن است در مجموع از زندگیاش راضی باشد و بسیاری از جنبههای زندگیاش را معنیدار یابد و {اما} همچنان شدیداً خسته باشد.
97. marginal (adj)
{مقدار} ناچیز، حاشیهای، به حاشیه راندهشده
■ We were surprised that the mediocre team made it to the playoffs with just marginal talent.
ما متعجب بودیم که این تیم معمولی با صرفاً استعدادی ناچیز به پلیآف راه پیدا کرد.
■ ... marginal groups in society ...
گروههای حاشیهای (کماهمیتتر یا به حاشیهراندهشده) در جامعه
@GeneralEnglish
98. enigma (n)
راز، معما، سِر
■ One way the United States was able to defeat Germany during World War II was by stealing their Enigma machine.
یکی از راههایی که ایالاتمتحده توانست در طول جنگ جهانی دوم آلمان را شکست دهد، سرقت ماشین انیگما بود.
✅ ماشین انیگما، ماشین رمزگذاری معروف آلمانیها بود که شکستن رمز آن در جنگ جهانی اهمیت بالایی داشت. فیلم (The Imitation Game) رو در این باره حتماً ببینید.
@GeneralEnglish
99. justify (v)
توجیه کردن؛ ثابت و تصدیق کردن
■ The large plantation owner used his consequentialism to justify his manner of abusing slaves because the country needed his million pounds of cotton produced.
مالک مزارع بزرگ از نتیجهگیری (استقرا) خود برای توجیه شیوه سوءاستفاده از بردگان بهره برد چراکه کشور به میلیون پوند پنبه تولیدی او نیاز داشت.
100. credible (adj)
قابلقبول، معتبر، باورپذیر
■ Unless you get your information from a credible website, you should doubt the veracity of the facts until you have confirmed them elsewhere.
باید به صحت حقایق شک کنید تا وقتی که آنها را در جای دیگری تأیید نکرده باشید، مگراینکه شما اطلاعات خود را از یک وبسایت معتبر گرفته باشید.
➖➖➖➖➖➖➖
کلمات مهم دیگری که در مثالها بود و باید بلد باشید (شماره ۲۹۳-۳۰۰):
repetitive, steady, aspect, mediocre, consequentialism, abuse, slave, veracity
➖➖➖➖➖➖➖
⭕️ این مطلب توسط گروه زبان زیر ذرهبین تهیه شده و هرگونه کپیبرداری از بخشی از آن بدون ارجاع، رضایت مولفین را به همراه ندارد. تمام این مطالب جدید هستند و صد در صد ترجمه این گروه هستند که پیشتر در جایی منتشر نشده است.
مرور روزانه واژگان مهم کنکور کارشناسی ارشد در کانال زیر ذرهبین #top100
@GeneralEnglish
Forwarded from زبان عمومی ارشد و دکتری زیر ذره بین via @QuizBot
🎲 آزمون 'آزمون لغات پرتکرار کنکور کارشناسی ارشد و دکتری'
آزمون واژگان پرتکرار کنکور دکتری و ارشد، طراحی شده توسط اساتید جهانشاهی و یوسفزاده، مولفین کتاب زبان عمومی زیر ذرهبین. @GeneralEnglish
🖊 30 سوال · ⏱ دقیقه 1
آزمون واژگان پرتکرار کنکور دکتری و ارشد، طراحی شده توسط اساتید جهانشاهی و یوسفزاده، مولفین کتاب زبان عمومی زیر ذرهبین. @GeneralEnglish
🖊 30 سوال · ⏱ دقیقه 1
Forwarded from زبان عمومی ارشد و دکتری زیر ذره بین via @QuizBot
🎲 آزمون 'آزمون گرامر پیشرفته کارشناسی ارشد و دکتری'
آزمون گرامر پیشرفته ویژه کنکور دکتری و ارشد، توسط اساتید جهانشاهی و یوسفزاده، مولفین کتاب زبان عمومی زیر ذرهبین، تهیه شده است. @GeneralEnglish
🖊 30 سوال · ⏱ دقیقه 1
آزمون گرامر پیشرفته ویژه کنکور دکتری و ارشد، توسط اساتید جهانشاهی و یوسفزاده، مولفین کتاب زبان عمومی زیر ذرهبین، تهیه شده است. @GeneralEnglish
🖊 30 سوال · ⏱ دقیقه 1
Forwarded from کلاسهای زبان زیر ذره بین
کلاسهای کنکور ارشد و دکتری ۱۴۰۱ با سبکی متفاوت
توضیحات کامل سبک جدید کلاس و دلیل تاخیر در اعلام برنامه
@GeneralEnglishClass
ℹ️ @ZabanZireZarrebin
توضیحات کامل سبک جدید کلاس و دلیل تاخیر در اعلام برنامه
@GeneralEnglishClass
ℹ️ @ZabanZireZarrebin
High-frequency-words-MS@GeneralEnglish.pdf
1.8 MB
مرور ۱۰۰ واژه پرتکرار ارشد به همراه بیش از ۳۰۰ مثال ترجمهشده و بیش از ۵۰۰ واژه سطح بالای دیگر.
⭕️ کلیه لغات مهم کنکور ارشد، به همراه چندین مثال ترجمهشده، تعداد تکرار هر لغت در کنکور، ترجمه، تلفظ و تیکایت در این جزوه گردآوری شده است.
مناسب برای داوطلبان کنکور کلیه رشتهها
✅ این جزوه رایگان، توسط گروه زبان عمومی زیر ذرهبین تهیه و تدوین شده است. خرید و فروش آن مجاز نیست و انتشار رایگان آن برای سایر داوطلبان، امری پسندیده است.
➖ نسخه نهایی ➖ #top100
@GeneralEnglish
⭕️ کلیه لغات مهم کنکور ارشد، به همراه چندین مثال ترجمهشده، تعداد تکرار هر لغت در کنکور، ترجمه، تلفظ و تیکایت در این جزوه گردآوری شده است.
مناسب برای داوطلبان کنکور کلیه رشتهها
✅ این جزوه رایگان، توسط گروه زبان عمومی زیر ذرهبین تهیه و تدوین شده است. خرید و فروش آن مجاز نیست و انتشار رایگان آن برای سایر داوطلبان، امری پسندیده است.
➖ نسخه نهایی ➖ #top100
@GeneralEnglish
Forwarded from کلاسهای زبان زیر ذره بین
توضیحات صوتی کلاسهای ویدئویی زبان زیر ذرهبین در سال جاری
➖ مزیت این تغییر چیست؟
➖ سبک برگزاری چگونه است؟
آیدی مستقیم پرسش از مدرسین:
@ZabanZireZarrebin
کانال مخصوص کلاسها:
@GeneralEnglishClass
➖ مزیت این تغییر چیست؟
➖ سبک برگزاری چگونه است؟
آیدی مستقیم پرسش از مدرسین:
@ZabanZireZarrebin
کانال مخصوص کلاسها:
@GeneralEnglishClass
برنامه کلاسهای ویدئویی کنکور ۱۴۰۱ اعلام شد.
این سری از ویدئوها، ۴۰% تخفیف تا ۹ مردادماه خواهند داشت. این تخفیف «تمدید» نخواهد شد.
لینک توضیحات ویدئوهای اختصاصی:
🌀 t.me/GeneralEnglishClass
مدرسین: اساتید جهانشاهی و یوسفزاده
این سری از ویدئوها، ۴۰% تخفیف تا ۹ مردادماه خواهند داشت. این تخفیف «تمدید» نخواهد شد.
لینک توضیحات ویدئوهای اختصاصی:
🌀 t.me/GeneralEnglishClass
مدرسین: اساتید جهانشاهی و یوسفزاده
GEUS@200Sentences[Part1]@GeneralEnglish.pdf
6.5 MB
فایل پیوست، یکصد جمله ترجمه شده زبان انگلیسی برای یادگیری لغات پیشرفته و دشوار است که توسط گروه زبان زیر ذرهبین، @GeneralEnglish، ترجمه و تدوین شده است.
با سپاس از جناب آقای احسان افخمالشعرا برای تبدیل محتوای کانال به این فایل قابل پرینت.
‼️ این فایل رایگان دارای حق مولف است و انتشار آن با سایر اسامی یا بدون ذکر منبع خلاف اصول حرفهای و اخلاقی است. طبیعتاً ارسال کردن آن بدون تغییر به دوستانتان بلامانع است.
@GeneralEnglish
✅ این فایل برای کسیه که کل جلد ۱ زیر ذرهبین رو تموم کرده و مسلطه وگرنه حتی بازش هم نکنید. سطح لغات داخلش خیلی بالاست حقیقتاً.
➖بخش اول ➖
با سپاس از جناب آقای احسان افخمالشعرا برای تبدیل محتوای کانال به این فایل قابل پرینت.
‼️ این فایل رایگان دارای حق مولف است و انتشار آن با سایر اسامی یا بدون ذکر منبع خلاف اصول حرفهای و اخلاقی است. طبیعتاً ارسال کردن آن بدون تغییر به دوستانتان بلامانع است.
@GeneralEnglish
✅ این فایل برای کسیه که کل جلد ۱ زیر ذرهبین رو تموم کرده و مسلطه وگرنه حتی بازش هم نکنید. سطح لغات داخلش خیلی بالاست حقیقتاً.
➖بخش اول ➖
GEUS@200Sentences[Part2]@GeneralEnglish.pdf
6.8 MB
فایل پیوست، یکصد جمله پیشرفته دیگر است که برای یادگیری لغات پیشرفته و دشوار توسط گروه زبان زیر ذرهبین، @GeneralEnglish، ترجمه و تدوین شده است.
با سپاس از جناب آقای احسان افخمالشعرا برای تبدیل محتوای کانال به این فایل قابل پرینت.
‼️ این فایل رایگان دارای حق مولف است و انتشار آن با سایر اسامی یا بدون ذکر منبع خلاف اصول حرفهای و اخلاقی است. طبیعتاً ارسال کردن آن بدون تغییر به دوستانتان بلامانع است.
@GeneralEnglish
✅ این فایل برای کسیه که کل جلد ۱ زیر ذرهبین رو تموم کرده و مسلطه وگرنه حتی بازش هم نکنید. سطح لغات داخلش خیلی بالاست حقیقتاً.
➖بخش دوم ➖
با سپاس از جناب آقای احسان افخمالشعرا برای تبدیل محتوای کانال به این فایل قابل پرینت.
‼️ این فایل رایگان دارای حق مولف است و انتشار آن با سایر اسامی یا بدون ذکر منبع خلاف اصول حرفهای و اخلاقی است. طبیعتاً ارسال کردن آن بدون تغییر به دوستانتان بلامانع است.
@GeneralEnglish
✅ این فایل برای کسیه که کل جلد ۱ زیر ذرهبین رو تموم کرده و مسلطه وگرنه حتی بازش هم نکنید. سطح لغات داخلش خیلی بالاست حقیقتاً.
➖بخش دوم ➖
Quiz 46 @GeneralEnglish.pdf
860.5 KB
📩 #کوئیز شماره ۴۶ از محتوای #هفته46
به همراه پاسخ تشریحی-تحلیلی
@GeneralEnglishPlan
هدف صرفاً آزمون نیست؛ هدف یادگیریه.🌷
آزمون مروری درس ۴۱ تا ۱۱۳ جلد ۱ زبان زیر ذرهبین به همراه گرامر کلوزتستی است. لغات جدیدی در این آزمون وجود دارد که باید به دامنه لغتتان اضافه کنید.
دانلود ۴۵ آزمون قبلی با هشتگ #کوئیز در
@GeneralEnglishBackup
به همراه پاسخ تشریحی-تحلیلی
@GeneralEnglishPlan
هدف صرفاً آزمون نیست؛ هدف یادگیریه.🌷
آزمون مروری درس ۴۱ تا ۱۱۳ جلد ۱ زبان زیر ذرهبین به همراه گرامر کلوزتستی است. لغات جدیدی در این آزمون وجود دارد که باید به دامنه لغتتان اضافه کنید.
دانلود ۴۵ آزمون قبلی با هشتگ #کوئیز در
@GeneralEnglishBackup
جزوه جدید واژگان پایه به همراه تیکایت اصلاحشده منتشر شد:
🌀 t.me/generalenglishplan/279
برای کسانی که میخوان برنامه رو شروع کنن، برنامه مطالعه رایگان زبان کنکور ۱۴۰۱ از همین شنبه شروع شد. تا دیر نشده و عقب نیفتادید به برنامه ملحق شید. این برنامه شامل زبان عمومی و تخصصی مورد نیاز برای کنکور ارشد و دکتری کلیه رشتههاست و هر هفته هم برنامه میده که از کجا بخونین و هم انتهای هفته آزمون رایگان داره.
آدرس کانال برنامهریزی رایگان:
🌀 t.me/GeneralEnglishPlan/1
کانال آرشیو مطالب سال قبل همون کانال:
🌀 t.me/GeneralEnglishBackup/4
🌀 t.me/generalenglishplan/279
برای کسانی که میخوان برنامه رو شروع کنن، برنامه مطالعه رایگان زبان کنکور ۱۴۰۱ از همین شنبه شروع شد. تا دیر نشده و عقب نیفتادید به برنامه ملحق شید. این برنامه شامل زبان عمومی و تخصصی مورد نیاز برای کنکور ارشد و دکتری کلیه رشتههاست و هر هفته هم برنامه میده که از کجا بخونین و هم انتهای هفته آزمون رایگان داره.
آدرس کانال برنامهریزی رایگان:
🌀 t.me/GeneralEnglishPlan/1
کانال آرشیو مطالب سال قبل همون کانال:
🌀 t.me/GeneralEnglishBackup/4