زبان عمومی ارشد و دکتری زیر ذره بین
yon.ir/alterego آموزش #ریشه_پیشوند_پسوند یه ریشه دیگه رو با هم یاد بگیریم 🔶 alter / altr 🔶 ریشه alter در زبان لاتین به معنای «دیگر/other» هست. اگه کلمه زیر رو ندیدید، قبل از خوندن ترجمه، بهش فکر کنید: ⭕️ altruism اول از همه این رو با tourism اشتباه نگیرید!…
yon.ir/misphil
آموزش #ریشه_پیشوند_پسوند
دو ریشه دیگه رو با هم یاد بگیریم
🔶 misein 🔶
این ریشه به معنای «نفرت» هست. این رو توی این لغات مهم میبینید:
⭕️ misanthropic
انسان گریز، یا کسی که از انسان ها متنفره. ریشه anthropos هم یونانیه و زیاد می بینید. این ریشه یعنی «انسان».
⭕️ misogynist
این هم میشه کسی که از زنان متنفر هست. خود gyne هم یعنی «زن/خانم» مثل gynecologist یا دکتر متخصص زنان.
⭕️ misogamist
میشه کسی که از ازدواج بیزاره! gamy هم یعنی «ازدواج» و توی واژه های monogamy تک همسری، bigamy دو همسری و polygamy چند همسری می بینیدش.
🔶 anthropos 🔶
معنیش رو بالاتر دیدیم که میشه «انسان»
⭕️ anthropology
میشه علم «انسان شناسی». خود پسوند logy هم که برای علوم شناختی استفاده میشه.
⭕️ philanthropist
دقیقا عکس misanthropist هست و یعنی کسی که عاشق انسانهاست و معمولا این علاقه رو با کمک مالی به نیازمندان نشون میده. خود phil هم میشه حدس زد راحت که معنی love میده. مثلا لغت philosopher یا «فیلسوف» یعنی کسی که عاشق علم و عقله. یا بیماری hemophilia یعنی عاشق خونریزی (از نوع منفی البته!) و بیماری ای هست که اگه دچار خونریزی بشه فرد، خونریزیش بند نمیاد...
سه تا مثال هم ببینیم:
🌀 Even though my daughter does not have a lot, she is a philanthropist because she is always trying to feed homeless people.
اگرچه دخترم خیلی هم نداره (پول زیادی نداره)، اون یک انساندوسته چرا که همیشه سعی میکنه به مردم بیخانمان غذا بده.
🌀 Amanda believes that if it were not for her boss’ misogyny she would have been promoted to manager a long time ago.
آماندا معتقده که اگه حس تنفر رئیسش از زنان نبود، اون خیلی وقت پیش به پست مدیریت ارتقا داده شده بود.
🌀 When my husband and I got married, we took a vow of monogamy.
وقتی من و همسرم ازدواج کردیم، سوگند تک همسری خوردیم.
هفت هشت تا لغت سخت رو با سه ریشه gamy، misein و anthropos یاد گرفتیم. اگه میخواید واژه های بیشتری با این ریشهها یاد بگیرید، نگاهی به جلد 1 کتاب زبان زیر ذرهبین بیندازید.
📌 مرور واژگان سخت در روزهای آتی و در کانال زبان زیر ذرهبین @GeneralEnglish با شیوه صحیح مرجع اصلی واژگان، جلد 1 کتاب زبان زیر ذرهبین چاپ نگاه دانش: ریشه پیشوند پسوند
آموزش #ریشه_پیشوند_پسوند
دو ریشه دیگه رو با هم یاد بگیریم
🔶 misein 🔶
این ریشه به معنای «نفرت» هست. این رو توی این لغات مهم میبینید:
⭕️ misanthropic
انسان گریز، یا کسی که از انسان ها متنفره. ریشه anthropos هم یونانیه و زیاد می بینید. این ریشه یعنی «انسان».
⭕️ misogynist
این هم میشه کسی که از زنان متنفر هست. خود gyne هم یعنی «زن/خانم» مثل gynecologist یا دکتر متخصص زنان.
⭕️ misogamist
میشه کسی که از ازدواج بیزاره! gamy هم یعنی «ازدواج» و توی واژه های monogamy تک همسری، bigamy دو همسری و polygamy چند همسری می بینیدش.
🔶 anthropos 🔶
معنیش رو بالاتر دیدیم که میشه «انسان»
⭕️ anthropology
میشه علم «انسان شناسی». خود پسوند logy هم که برای علوم شناختی استفاده میشه.
⭕️ philanthropist
دقیقا عکس misanthropist هست و یعنی کسی که عاشق انسانهاست و معمولا این علاقه رو با کمک مالی به نیازمندان نشون میده. خود phil هم میشه حدس زد راحت که معنی love میده. مثلا لغت philosopher یا «فیلسوف» یعنی کسی که عاشق علم و عقله. یا بیماری hemophilia یعنی عاشق خونریزی (از نوع منفی البته!) و بیماری ای هست که اگه دچار خونریزی بشه فرد، خونریزیش بند نمیاد...
سه تا مثال هم ببینیم:
🌀 Even though my daughter does not have a lot, she is a philanthropist because she is always trying to feed homeless people.
اگرچه دخترم خیلی هم نداره (پول زیادی نداره)، اون یک انساندوسته چرا که همیشه سعی میکنه به مردم بیخانمان غذا بده.
🌀 Amanda believes that if it were not for her boss’ misogyny she would have been promoted to manager a long time ago.
آماندا معتقده که اگه حس تنفر رئیسش از زنان نبود، اون خیلی وقت پیش به پست مدیریت ارتقا داده شده بود.
🌀 When my husband and I got married, we took a vow of monogamy.
وقتی من و همسرم ازدواج کردیم، سوگند تک همسری خوردیم.
هفت هشت تا لغت سخت رو با سه ریشه gamy، misein و anthropos یاد گرفتیم. اگه میخواید واژه های بیشتری با این ریشهها یاد بگیرید، نگاهی به جلد 1 کتاب زبان زیر ذرهبین بیندازید.
📌 مرور واژگان سخت در روزهای آتی و در کانال زبان زیر ذرهبین @GeneralEnglish با شیوه صحیح مرجع اصلی واژگان، جلد 1 کتاب زبان زیر ذرهبین چاپ نگاه دانش: ریشه پیشوند پسوند
زبان عمومی ارشد و دکتری زیر ذره بین
yon.ir/misphil آموزش #ریشه_پیشوند_پسوند دو ریشه دیگه رو با هم یاد بگیریم 🔶 misein 🔶 این ریشه به معنای «نفرت» هست. این رو توی این لغات مهم میبینید: ⭕️ misanthropic انسان گریز، یا کسی که از انسان ها متنفره. ریشه anthropos هم یونانیه و زیاد می بینید. این ریشه…
yon.ir/symem
آموزش #ریشه_پیشوند_پسوند
یک ریشه مهم رو با هم یاد بگیریم
🔶 pathos 🔶
این ریشه دو معنی نزدیک داره: «درد و احساس». این رو توی این لغات مهم زیر میبینید:
⭕️ pathology
این واژه تو علم پزشکی زیاد استفاده میشه. امیدوارم خدا قسمت نکنه (!) اما اگه بیمارستان رفته باشید شاید اسم پاتولوژی به گوشتون خورده باشه. از واژه path به معنای درد و logy یعنی شناختن میشه حدس زد معنی این واژه میشه «آسیبشناسی/دردشناسی». این رشته به شناخت ماهیت و علل بیماری میپردازه.
⭕️ sympathy
این لغت دارای پیشوند مهم sym به معنای «هم/با هم» هست و نهایتا حدس میزنید چه معنی ای بده؟
احتمالا درست حدس زدید و «همدردی» معنی این واژه است.
⭕️ antipathy
اگه حتی چیز زیادی هم از ریشهشناسی نخونده باشید، از زبان مادری و کلماتی که از انگلیسی وارد زبون ما شده میدونید که anti یعنی «ضد». مثل آنتی بیوتیک، آنتی هیستامین، آنتی ویروس یا آنتی رفلکس و نمیدونم آنتی هرچی!
اینجا هم antipathy دقیقا متضاد همدردی هست و میشه «بیزاری و نفرت و حس بد به کسی داشتن».
⭕️ apathy
پیشوند a به تنهایی معنی منفی به یه کلمه میده. معنی این واژه پس باید بشه عدم احساس یا همون احساس نداشتن! به کسی که نسبت به موضوعات حس خاصی نداره (نه بدش میاد نه خوشش میاد) میگیم apathetic. مترادف خوب برای این واژه indifference «بیتفاوتی» هست.
⭕️ empathy
این واژه هم از پیشوند em یا همون in یعنی درون و path شکل گرفته. پس معنی کلیش اینه که یکی احساس درونی داره. یعنی چی؟! یعنی تا یکی رو میبینه که یه گوشه ای نیاز به کمک داره، دلش میسوزه، یا خیلی سریع تحت تاثیر قرار میگیره. خیلی خیلی نزدیک به sympathy هست با این تفاوت:
empathy
احساس همدلی و همدردی با کسی چراکه یا قبلا این اتفاق برای خودتون افتاده و یا میتونید خودتون رو دقیقا جای اون فرد فرض کنید.
sympathy
درک شرایط سخت یک فرد و سعی در آروم کردن اون فرد.
مثلا توی ماجرای زمینلرزه، حس اکثریت مردم sympathy بود چرا که احتمالا اون اتفاق رو تجربه نکرده بودن اما اون درد بزرگ رو درک میکردن و سعی در کمک کردن داشتن. اگه قبلا تجربه کرده بودن این شرایط رو، اونوقت میشد empathy.
در نهایت بدونین که خیلی جاها این دو تا رو با هم قاطی میکنن و دونستن این تفاوت اصلا مهم نیست!!
⭕️ telepathy
همون تلهپاتی خودمون هست! یعنی از راه دور بتونی حس یکی دیگه رو بفهمی! طبیعتا میدونیم که tele هم یعنی از راه دور. مثل television یا telecommunication.
سه تا مثال هم ببینیم:
🌀 Since his parents immigrated to the US to provide him a better life, Reza has empathy for illegal aliens.
ازونجاییکه پدر و مادرش برای ساختن زندگی بهتر برای اون به آمریکا سفر کرده اند، رضا حس همدلی با خارجیهای غیرقانونی دارد.
🌀 Is your antipathy for me so great that you no longer care about my feelings?
آیا حس نفرت تو از من انقدر شدیده که دیگه اصلا احساسات من برات مهم نیست؟
🌀 My husband and I must share telepathy because we are always reading each other’s thoughts.
من و همسرم بایستی تله پاتی داشته باشیم چراکه همیشه فکر همدیگه رو میخونیم.
چند تا لغت به نسبت سخت دیگه رو یاد گرفتیم. اگه میخواید واژه های بیشتری با این ریشهها یاد بگیرید، نگاهی به جلد 1 کتاب زبان زیر ذرهبین که در حال حاضر #چاپ26 هست بیندازید.
📌 مرور واژگان با شیوه صحیح در
@GeneralEnglish
آموزش #ریشه_پیشوند_پسوند
یک ریشه مهم رو با هم یاد بگیریم
🔶 pathos 🔶
این ریشه دو معنی نزدیک داره: «درد و احساس». این رو توی این لغات مهم زیر میبینید:
⭕️ pathology
این واژه تو علم پزشکی زیاد استفاده میشه. امیدوارم خدا قسمت نکنه (!) اما اگه بیمارستان رفته باشید شاید اسم پاتولوژی به گوشتون خورده باشه. از واژه path به معنای درد و logy یعنی شناختن میشه حدس زد معنی این واژه میشه «آسیبشناسی/دردشناسی». این رشته به شناخت ماهیت و علل بیماری میپردازه.
⭕️ sympathy
این لغت دارای پیشوند مهم sym به معنای «هم/با هم» هست و نهایتا حدس میزنید چه معنی ای بده؟
احتمالا درست حدس زدید و «همدردی» معنی این واژه است.
⭕️ antipathy
اگه حتی چیز زیادی هم از ریشهشناسی نخونده باشید، از زبان مادری و کلماتی که از انگلیسی وارد زبون ما شده میدونید که anti یعنی «ضد». مثل آنتی بیوتیک، آنتی هیستامین، آنتی ویروس یا آنتی رفلکس و نمیدونم آنتی هرچی!
اینجا هم antipathy دقیقا متضاد همدردی هست و میشه «بیزاری و نفرت و حس بد به کسی داشتن».
⭕️ apathy
پیشوند a به تنهایی معنی منفی به یه کلمه میده. معنی این واژه پس باید بشه عدم احساس یا همون احساس نداشتن! به کسی که نسبت به موضوعات حس خاصی نداره (نه بدش میاد نه خوشش میاد) میگیم apathetic. مترادف خوب برای این واژه indifference «بیتفاوتی» هست.
⭕️ empathy
این واژه هم از پیشوند em یا همون in یعنی درون و path شکل گرفته. پس معنی کلیش اینه که یکی احساس درونی داره. یعنی چی؟! یعنی تا یکی رو میبینه که یه گوشه ای نیاز به کمک داره، دلش میسوزه، یا خیلی سریع تحت تاثیر قرار میگیره. خیلی خیلی نزدیک به sympathy هست با این تفاوت:
empathy
احساس همدلی و همدردی با کسی چراکه یا قبلا این اتفاق برای خودتون افتاده و یا میتونید خودتون رو دقیقا جای اون فرد فرض کنید.
sympathy
درک شرایط سخت یک فرد و سعی در آروم کردن اون فرد.
مثلا توی ماجرای زمینلرزه، حس اکثریت مردم sympathy بود چرا که احتمالا اون اتفاق رو تجربه نکرده بودن اما اون درد بزرگ رو درک میکردن و سعی در کمک کردن داشتن. اگه قبلا تجربه کرده بودن این شرایط رو، اونوقت میشد empathy.
در نهایت بدونین که خیلی جاها این دو تا رو با هم قاطی میکنن و دونستن این تفاوت اصلا مهم نیست!!
⭕️ telepathy
همون تلهپاتی خودمون هست! یعنی از راه دور بتونی حس یکی دیگه رو بفهمی! طبیعتا میدونیم که tele هم یعنی از راه دور. مثل television یا telecommunication.
سه تا مثال هم ببینیم:
🌀 Since his parents immigrated to the US to provide him a better life, Reza has empathy for illegal aliens.
ازونجاییکه پدر و مادرش برای ساختن زندگی بهتر برای اون به آمریکا سفر کرده اند، رضا حس همدلی با خارجیهای غیرقانونی دارد.
🌀 Is your antipathy for me so great that you no longer care about my feelings?
آیا حس نفرت تو از من انقدر شدیده که دیگه اصلا احساسات من برات مهم نیست؟
🌀 My husband and I must share telepathy because we are always reading each other’s thoughts.
من و همسرم بایستی تله پاتی داشته باشیم چراکه همیشه فکر همدیگه رو میخونیم.
چند تا لغت به نسبت سخت دیگه رو یاد گرفتیم. اگه میخواید واژه های بیشتری با این ریشهها یاد بگیرید، نگاهی به جلد 1 کتاب زبان زیر ذرهبین که در حال حاضر #چاپ26 هست بیندازید.
📌 مرور واژگان با شیوه صحیح در
@GeneralEnglish
زبان عمومی ارشد و دکتری زیر ذره بین
yon.ir/symem آموزش #ریشه_پیشوند_پسوند یک ریشه مهم رو با هم یاد بگیریم 🔶 pathos 🔶 این ریشه دو معنی نزدیک داره: «درد و احساس». این رو توی این لغات مهم زیر میبینید: ⭕️ pathology این واژه تو علم پزشکی زیاد استفاده میشه. امیدوارم خدا قسمت نکنه (!) اما اگه بیمارستان…
yon.ir/omniscient
آموزش #ریشه_پیشوند_پسوند
امروز یه ریشه خوب رو یاد بگیریم و چند پیشوند مهم هم بحث کنیم.
🔶 scio 🔶
این ریشه به معنای «دانستن/know» هست. این رو توی این لغات مهم زیر میبینید:
⭕️ science
سادهترین واژه از این ریشه «علم/دانش» هست.
⭕️ conscience
این لغت پیشوند con به معنای «با هم/با» رو داره و این لغت از نظر ریشهشناسی یعنی دانش به همراه حس تشخیص خوب از بد. خیلی ساده بخوایم بگیم میشه «وجدان یا ضمیر» که به شما میگه کاری که کردین درسته یا نه.
⭕️ unconscionable
خدایی تو نگاه اول سخت نیست؟ سخت که چه عرض کنم، خیلی سخته! اما واقعا اینطوریا نیست. اول تلفظش:
«آنْکانْشِنِبِل / ʌnˈkɒnʃənəbəl»
دوم اینکه این دارای پیشوند منفیساز un هست. یعنی چیزی که conscionable نیست. پس میشه زمانی که اون عقل آدم کار نمیکنه و قوه تشخیص از کار میفته. یعنی «غیرمعقول». این واژه بیشتر به همراه مقدار و اندازه و سایز و ... بکار میره. سایز و اندازه غیرمعقول (بیش از حد بزرگ)
⭕️ conscious
این رو سریع بیگم. مثل conscience هست اما صفته. معنیش میشه «آگاه/هوشیار/مطلع/باخبر»، باز هم ریشه know یا دانستن رو توش میبینیم.
⭕️ omniscient
قبلا توی این لینک پیشوند omni رو گفته بودیم. این پیشوند یعنی «همه». پس omniscient یعنی «دانا به همه چیز» یا همون «عقل کل!»
برای مرور پیشوند omni این لینک رو نگاه کنید:
telegram.me/GeneralEnglish/98
دسامبر 2015 توضیح داده بودیم!
راستی تو بعضی کتابها، راوی داستان، «دانای کل» هست:
omniscient narrator
⭕️ nescient
این هم پیشوند منفی ساز ne داره و در مجموع میشه، «نادان و جاهل!».
دیدید ظاهر این لغات چقدر سخته؟ اما اگه به ریشه ها و شباهتها دقت کنید کلی کارتون ساده میشه.
مثلا prescient رو بالا ننوشتیم اما باید حدس بزنین که pre یعنی «قبل» و با science میشه کسی که از قبل همه چی رو میدونه. یا به فارسی «علم غیب» داره.
سه تا مثال هم ببینیم:
🌀 He thinks he knows what is best for everybody, but as far I know he is not omniscient.
اون فک میکنه که میدونه چه چیزی برای همه خوبه، اما تا جایی که من میدونم، اون عقلِ کل نیست.
🌀 The serial killer’s lack of a conscience made it very easy for him to kill people.
نداشتن وجدان از سوی قاتل سریالی، کشتن مردم رو برای اون خیلی ساده میکرد.
🌀 Parents are only conscious of their child’s failing grades when they receive a phone call from the principal.
والدین تنها زمانی از نمرات مردودی فرزندشون مطلع میشن که اونا تماس تلفنیای از جانب مدیر (معاون) مدرسه دریافت کنن.
چند تا لغت به نسبت سخت دیگه رو یاد گرفتیم. اگه میخواید واژه های بیشتری با این ریشهها یاد بگیرید، نگاهی به ویرایش ششم جلد 1 کتاب زبان زیر ذرهبین (yon.ir/buyj1) بیندازید.
📌 مرور واژگان با شیوه صحیح در
@GeneralEnglish
آموزش #ریشه_پیشوند_پسوند
امروز یه ریشه خوب رو یاد بگیریم و چند پیشوند مهم هم بحث کنیم.
🔶 scio 🔶
این ریشه به معنای «دانستن/know» هست. این رو توی این لغات مهم زیر میبینید:
⭕️ science
سادهترین واژه از این ریشه «علم/دانش» هست.
⭕️ conscience
این لغت پیشوند con به معنای «با هم/با» رو داره و این لغت از نظر ریشهشناسی یعنی دانش به همراه حس تشخیص خوب از بد. خیلی ساده بخوایم بگیم میشه «وجدان یا ضمیر» که به شما میگه کاری که کردین درسته یا نه.
⭕️ unconscionable
خدایی تو نگاه اول سخت نیست؟ سخت که چه عرض کنم، خیلی سخته! اما واقعا اینطوریا نیست. اول تلفظش:
«آنْکانْشِنِبِل / ʌnˈkɒnʃənəbəl»
دوم اینکه این دارای پیشوند منفیساز un هست. یعنی چیزی که conscionable نیست. پس میشه زمانی که اون عقل آدم کار نمیکنه و قوه تشخیص از کار میفته. یعنی «غیرمعقول». این واژه بیشتر به همراه مقدار و اندازه و سایز و ... بکار میره. سایز و اندازه غیرمعقول (بیش از حد بزرگ)
⭕️ conscious
این رو سریع بیگم. مثل conscience هست اما صفته. معنیش میشه «آگاه/هوشیار/مطلع/باخبر»، باز هم ریشه know یا دانستن رو توش میبینیم.
⭕️ omniscient
قبلا توی این لینک پیشوند omni رو گفته بودیم. این پیشوند یعنی «همه». پس omniscient یعنی «دانا به همه چیز» یا همون «عقل کل!»
برای مرور پیشوند omni این لینک رو نگاه کنید:
telegram.me/GeneralEnglish/98
دسامبر 2015 توضیح داده بودیم!
راستی تو بعضی کتابها، راوی داستان، «دانای کل» هست:
omniscient narrator
⭕️ nescient
این هم پیشوند منفی ساز ne داره و در مجموع میشه، «نادان و جاهل!».
دیدید ظاهر این لغات چقدر سخته؟ اما اگه به ریشه ها و شباهتها دقت کنید کلی کارتون ساده میشه.
مثلا prescient رو بالا ننوشتیم اما باید حدس بزنین که pre یعنی «قبل» و با science میشه کسی که از قبل همه چی رو میدونه. یا به فارسی «علم غیب» داره.
سه تا مثال هم ببینیم:
🌀 He thinks he knows what is best for everybody, but as far I know he is not omniscient.
اون فک میکنه که میدونه چه چیزی برای همه خوبه، اما تا جایی که من میدونم، اون عقلِ کل نیست.
🌀 The serial killer’s lack of a conscience made it very easy for him to kill people.
نداشتن وجدان از سوی قاتل سریالی، کشتن مردم رو برای اون خیلی ساده میکرد.
🌀 Parents are only conscious of their child’s failing grades when they receive a phone call from the principal.
والدین تنها زمانی از نمرات مردودی فرزندشون مطلع میشن که اونا تماس تلفنیای از جانب مدیر (معاون) مدرسه دریافت کنن.
چند تا لغت به نسبت سخت دیگه رو یاد گرفتیم. اگه میخواید واژه های بیشتری با این ریشهها یاد بگیرید، نگاهی به ویرایش ششم جلد 1 کتاب زبان زیر ذرهبین (yon.ir/buyj1) بیندازید.
📌 مرور واژگان با شیوه صحیح در
@GeneralEnglish
زبان عمومی ارشد و دکتری زیر ذره بین
yon.ir/omniscient آموزش #ریشه_پیشوند_پسوند امروز یه ریشه خوب رو یاد بگیریم و چند پیشوند مهم هم بحث کنیم. 🔶 scio 🔶 این ریشه به معنای «دانستن/know» هست. این رو توی این لغات مهم زیر میبینید: ⭕️ science سادهترین واژه از این ریشه «علم/دانش» هست. ⭕️ conscience…
yon.ir/parr
🔶 par 🔶
آموزش #ریشه_پیشوند_پسوند
امروز یه ریشه خوب رو یاد بگیریم اما قبل از اون نیاز به مقدمه چینی داره! این مقدمه رو در اصطلاح etymology میگیم.
✅ par
توی ورزش گلف حفره های مختلفی وجود دارن که به هرکدوم یه «پار» اطلاق میکنیم. مثلا میگیم این حفره 5پار هست یعنی یه فرد حرفهای میتونه با 5 ضربه توپ رو وارد این حفره کنه. حالا شما بعنوان گلف باز سه حالت دارید:
at par
above par
below par
یعنی یا با همون تعداد ضربه برسونید، یا تعداد بیشتر و یا تعداد کمتر از اون. ریشه par در اصطلاح میشه «برابر یا همسطح» با چیزی، چراکه ما اون حد «پار» رو تعیین میکنیم و میگیم اون عدد معقوله و معیار ماست. حالا شما میتونید با تعداد کمتر یا تعداد بیشتر بهش برسید. با این مقدمه بریم سراغ لغات:
⭕️ on a par with -34
این اصطلاح که در کنکور هم اومده یعنی «توی یک سطح با» یا «هم تراز با».
⭕️ parity
این واژه یعنی «برابری». مخصوصا اصطلاح
parity payments
یا برابری دستمزدها خیلی پرکاربرده.
⭕️ disparity - 34
طبیعتا پیشوند منفی dis گرفته نسبت به بالایی و میشه «تفاوت و اختلاف» یا «نابرابری». مثلا
disparity between President's promise and performance
تفاوت آشکار بین وعده و عمل رییسجمهور
(طبیعتا رییسجمهور امریکا مد نظر ماست!)
⭕️ disparage - 105
وقتی شما یکی رو disparage میکنی، یعنی سطح (par) اون رو پایین میاری. پیشوند منفی ساز dis هم خودش گواهی بر منفی بودن معنی هست.
نتیجه اینکه معنی این واژه میشه «تحقیر کردن» یا «کوچک شمردن».
⭕️ compare - 34
حتی واژه compare رو که حتما بلدید همین ریشه رو داره. زمانی دو تا چیز رو مقایسه میکنیم که در سطحی نزدیک باشن. پیشوند com به معنای together و ریشه par یعنی equal. در واقع سبک سنگین کردن دو چیز هست.
⭕️ pair - 94
این واژه هم در معنای «جفت» یا «زوج» دارای ریشه یکسانه. یعنی دو چیز هم سطح.
⭕️ peer
این واژه هم یعنی «همتا، همردیف». این هم همون ریشه رو داره همینطور که می بینید.
⭕️ pear
هیچی دیگه! این میشه «گلابی» و ربطی به par نداره! دیگه هر گلابی گردی گردو نیست!
شماره درس این واژه ها رو بر اساس ویرایش 6 جلد 1 کتاب زبان زیر ذرهبین جلوشون نوشتیم که بتونین کنارشون علامت بزنین و راحت تر اونا رو یاد بگیرید. در
ظاهر این لغات سخت بودن اما با دقت به ریشه ها و شباهتها بادگیریشون ساده تر میشه.
دیگه ما نگفتیم اما اینها هم از همین ریشه هستند:
disparaging, disparagement, comparable, comparative, paradigm, etc.
سه تا مثال هم ببینیم:
🌀 What I never understand is why politicians disparage their opponents.
چیزی که من اصلا متوجه نمیشم اینه که چرا سیاستمداران رقباشون رو تحقیر میکنن.
🌀 The price parity of the two shoe brands is nearly equal so it really does not matter which pair of shoes you buy.
تشابه (سطح) قیمتی دو برند کفش، تقریبا برابره، پس خیلی فرق نداره کدوم جفت کفش رو میخری.
🌀 Because the woman’s credit was not up to par, she had to hypothecate her farmland in order to get a loan.
بخاطر اینکه کردیت (اعتبار حساب) اون خانم تا سطح مورد نظر نبود، اون مجبور شد که زمین کشاورزیش رو گرو بذاره تا بتونه وام دریافت کنه.
چند تا لغت به نسبت سخت دیگه رو یاد گرفتیم. اگه میخواید واژه های بیشتری با این ریشهها یاد بگیرید، نگاهی به، مرجع واقعی واژگان اکادمیک، جلد 1 کتاب زبان زیر ذرهبین (چاپ نگاه دانش) بیندازید.
📌 مرور واژگان با شیوه صحیح در
@generalenglish
🔶 par 🔶
آموزش #ریشه_پیشوند_پسوند
امروز یه ریشه خوب رو یاد بگیریم اما قبل از اون نیاز به مقدمه چینی داره! این مقدمه رو در اصطلاح etymology میگیم.
✅ par
توی ورزش گلف حفره های مختلفی وجود دارن که به هرکدوم یه «پار» اطلاق میکنیم. مثلا میگیم این حفره 5پار هست یعنی یه فرد حرفهای میتونه با 5 ضربه توپ رو وارد این حفره کنه. حالا شما بعنوان گلف باز سه حالت دارید:
at par
above par
below par
یعنی یا با همون تعداد ضربه برسونید، یا تعداد بیشتر و یا تعداد کمتر از اون. ریشه par در اصطلاح میشه «برابر یا همسطح» با چیزی، چراکه ما اون حد «پار» رو تعیین میکنیم و میگیم اون عدد معقوله و معیار ماست. حالا شما میتونید با تعداد کمتر یا تعداد بیشتر بهش برسید. با این مقدمه بریم سراغ لغات:
⭕️ on a par with -34
این اصطلاح که در کنکور هم اومده یعنی «توی یک سطح با» یا «هم تراز با».
⭕️ parity
این واژه یعنی «برابری». مخصوصا اصطلاح
parity payments
یا برابری دستمزدها خیلی پرکاربرده.
⭕️ disparity - 34
طبیعتا پیشوند منفی dis گرفته نسبت به بالایی و میشه «تفاوت و اختلاف» یا «نابرابری». مثلا
disparity between President's promise and performance
تفاوت آشکار بین وعده و عمل رییسجمهور
(طبیعتا رییسجمهور امریکا مد نظر ماست!)
⭕️ disparage - 105
وقتی شما یکی رو disparage میکنی، یعنی سطح (par) اون رو پایین میاری. پیشوند منفی ساز dis هم خودش گواهی بر منفی بودن معنی هست.
نتیجه اینکه معنی این واژه میشه «تحقیر کردن» یا «کوچک شمردن».
⭕️ compare - 34
حتی واژه compare رو که حتما بلدید همین ریشه رو داره. زمانی دو تا چیز رو مقایسه میکنیم که در سطحی نزدیک باشن. پیشوند com به معنای together و ریشه par یعنی equal. در واقع سبک سنگین کردن دو چیز هست.
⭕️ pair - 94
این واژه هم در معنای «جفت» یا «زوج» دارای ریشه یکسانه. یعنی دو چیز هم سطح.
⭕️ peer
این واژه هم یعنی «همتا، همردیف». این هم همون ریشه رو داره همینطور که می بینید.
⭕️ pear
هیچی دیگه! این میشه «گلابی» و ربطی به par نداره! دیگه هر گلابی گردی گردو نیست!
شماره درس این واژه ها رو بر اساس ویرایش 6 جلد 1 کتاب زبان زیر ذرهبین جلوشون نوشتیم که بتونین کنارشون علامت بزنین و راحت تر اونا رو یاد بگیرید. در
ظاهر این لغات سخت بودن اما با دقت به ریشه ها و شباهتها بادگیریشون ساده تر میشه.
دیگه ما نگفتیم اما اینها هم از همین ریشه هستند:
disparaging, disparagement, comparable, comparative, paradigm, etc.
سه تا مثال هم ببینیم:
🌀 What I never understand is why politicians disparage their opponents.
چیزی که من اصلا متوجه نمیشم اینه که چرا سیاستمداران رقباشون رو تحقیر میکنن.
🌀 The price parity of the two shoe brands is nearly equal so it really does not matter which pair of shoes you buy.
تشابه (سطح) قیمتی دو برند کفش، تقریبا برابره، پس خیلی فرق نداره کدوم جفت کفش رو میخری.
🌀 Because the woman’s credit was not up to par, she had to hypothecate her farmland in order to get a loan.
بخاطر اینکه کردیت (اعتبار حساب) اون خانم تا سطح مورد نظر نبود، اون مجبور شد که زمین کشاورزیش رو گرو بذاره تا بتونه وام دریافت کنه.
چند تا لغت به نسبت سخت دیگه رو یاد گرفتیم. اگه میخواید واژه های بیشتری با این ریشهها یاد بگیرید، نگاهی به، مرجع واقعی واژگان اکادمیک، جلد 1 کتاب زبان زیر ذرهبین (چاپ نگاه دانش) بیندازید.
📌 مرور واژگان با شیوه صحیح در
@generalenglish
#سوال_متداول
ریشه، پیشوند و پسوند رو چطور بخونیم؟
یادگیری اصولی واژگان چیست؟
#ریشه_پیشوند_پسوند
@GeneralEnglish
ریشه، پیشوند و پسوند رو چطور بخونیم؟
یادگیری اصولی واژگان چیست؟
#ریشه_پیشوند_پسوند
@GeneralEnglish
عکسهای ارسالی خوانندگان کتاب به @zabanzirezarrebin از روند مطالعه دایره وار واژگان و #ریشه_پیشوند_پسوند
یادگیری اصولی و ماندگار لغات
@GeneralEnglish
یادگیری اصولی و ماندگار لغات
@GeneralEnglish
🔶-RECT🔶
#ریشه rect یا recti در زبان انگلیسی به معنای «راست، مستقیم یا درست» است.
برای مثال
🔹direct:
مستقیم، هدایت کردن (راه درست رو نشون دادن)
🔹correct:
صحیح، درست
🔹rectify:
تصحیح کردن، اصلاح کردن، راست و ریست کردن
🔹rectangular:
مستطیل، شکلی با چهار زاویه راست (نود درجه)
✔️RECT+angle (زاویه)
🔹rectitude:
راستی، درستکاری، رفتار صحیح
🔹rector:
کشیش (کسی که کارش درسته!)،
یا رییس دانشگاه (کسی که هدایت میکنه دانشگاه رو)
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
مرجع کامل #ریشه_پیشوند_پسوند، جلد 1 «زبان عمومی زیر ذرهبین» یا کتاب «زبان عمومی دکتری زیر ذرهبین» است.
@GeneralEnglish
#ریشه rect یا recti در زبان انگلیسی به معنای «راست، مستقیم یا درست» است.
برای مثال
🔹direct:
مستقیم، هدایت کردن (راه درست رو نشون دادن)
🔹correct:
صحیح، درست
🔹rectify:
تصحیح کردن، اصلاح کردن، راست و ریست کردن
🔹rectangular:
مستطیل، شکلی با چهار زاویه راست (نود درجه)
✔️RECT+angle (زاویه)
🔹rectitude:
راستی، درستکاری، رفتار صحیح
🔹rector:
کشیش (کسی که کارش درسته!)،
یا رییس دانشگاه (کسی که هدایت میکنه دانشگاه رو)
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
مرجع کامل #ریشه_پیشوند_پسوند، جلد 1 «زبان عمومی زیر ذرهبین» یا کتاب «زبان عمومی دکتری زیر ذرهبین» است.
@GeneralEnglish
زبان عمومی ارشد و دکتری زیر ذره بین
🔶-RECT🔶 #ریشه rect یا recti در زبان انگلیسی به معنای «راست، مستقیم یا درست» است. برای مثال 🔹direct: مستقیم، هدایت کردن (راه درست رو نشون دادن) 🔹correct: صحیح، درست 🔹rectify: تصحیح کردن، اصلاح کردن، راست و ریست کردن 🔹rectangular: مستطیل، شکلی با چهار…
🔶-CIDE🔶
#پسوند icide یا cide در زبان انگلیسی به معنای kill یا کشتن است (در برخی موارد معنی cut یا بریدن هم میدهد). در زبان فارسی پسوند «کُش»، بعنوان معادل پسوندی آن شناخته میشود.
برای مثال
🔹herbicide: علف کش
از ریشه herb به معنای «علف، گیاه» و پسوند مورد نظر.
لغت weedicide با ریشه weed «علف» مترادف آن است. همچنین pesticide به معنای آفتکش از همین پسوند استفاده کرده است.
🔹suicide: خودکشی
پیشوند sui به معنای «خود» میباشد.
🔹homicide: آدمکشی
باز هم ریشه homo «انسان، آدم» و همان پسوند.
🔹genocide: نسل کشی
اینجا از ریشه gene «ژن» و همان پسوند استفاده شده است.
🔹insecticide: حشره کش
واژه insect یعنی «حشره» ... این شما و این معنی واژه.
شما حدس بزنید واژه های دشوارِ زیر به چه معنا هستند؟
🔻parricide
🔻feticide
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
مرجع کامل #ریشه_پیشوند_پسوند، جلد 1 «زبان عمومی زیر ذره بین» یا کتاب «زبان عمومی دکتری زیر ذره بین» است.
@GeneralEnglish
#پسوند icide یا cide در زبان انگلیسی به معنای kill یا کشتن است (در برخی موارد معنی cut یا بریدن هم میدهد). در زبان فارسی پسوند «کُش»، بعنوان معادل پسوندی آن شناخته میشود.
برای مثال
🔹herbicide: علف کش
از ریشه herb به معنای «علف، گیاه» و پسوند مورد نظر.
لغت weedicide با ریشه weed «علف» مترادف آن است. همچنین pesticide به معنای آفتکش از همین پسوند استفاده کرده است.
🔹suicide: خودکشی
پیشوند sui به معنای «خود» میباشد.
🔹homicide: آدمکشی
باز هم ریشه homo «انسان، آدم» و همان پسوند.
🔹genocide: نسل کشی
اینجا از ریشه gene «ژن» و همان پسوند استفاده شده است.
🔹insecticide: حشره کش
واژه insect یعنی «حشره» ... این شما و این معنی واژه.
شما حدس بزنید واژه های دشوارِ زیر به چه معنا هستند؟
🔻parricide
🔻feticide
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
مرجع کامل #ریشه_پیشوند_پسوند، جلد 1 «زبان عمومی زیر ذره بین» یا کتاب «زبان عمومی دکتری زیر ذره بین» است.
@GeneralEnglish
زبان عمومی ارشد و دکتری زیر ذره بین
🔶-CIDE🔶 #پسوند icide یا cide در زبان انگلیسی به معنای kill یا کشتن است (در برخی موارد معنی cut یا بریدن هم میدهد). در زبان فارسی پسوند «کُش»، بعنوان معادل پسوندی آن شناخته میشود. برای مثال 🔹herbicide: علف کش از ریشه herb به معنای «علف، گیاه» و پسوند مورد…
🔶QUASI-🔶
#پیشوند quasi در زبان انگلیسی به معنای as if یا partly (شبه / تقریبا مشابهِ) است. در زبان فارسی پیشوند «شِبه»، بعنوان معادل آن شناخته میشود.
راستی تلفظ آن هم بسیار مهم است: kwɑːzi یا کوآزی و kweɪzaɪ یا کوئِیْزایْ
برای مثال
🔹quasi-scientific: شبه علمی
🔹quasi-governmental: شبه دولتی
🔹quasi-military : شبه نظامی
🔹quasi-legal: شبه قانونی
و همچنین صدها واژه دیگه که از این پیشوند استفاده میکنند.
مثلا
His appearance on TV earned him quasi-celebrity [=near-celebrity] status.
حضورش در تلویزیون، برای اون جایگاه شبه سلبریتی (شبیه آدم معروفا) رقم زد.
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
مرجع کامل #ریشه_پیشوند_پسوند، جلد 1 «زبان عمومی زیر ذره بین» یا کتاب «زبان عمومی دکتری زیر ذره بین» است.
@GeneralEnglish
#پیشوند quasi در زبان انگلیسی به معنای as if یا partly (شبه / تقریبا مشابهِ) است. در زبان فارسی پیشوند «شِبه»، بعنوان معادل آن شناخته میشود.
راستی تلفظ آن هم بسیار مهم است: kwɑːzi یا کوآزی و kweɪzaɪ یا کوئِیْزایْ
برای مثال
🔹quasi-scientific: شبه علمی
🔹quasi-governmental: شبه دولتی
🔹quasi-military : شبه نظامی
🔹quasi-legal: شبه قانونی
و همچنین صدها واژه دیگه که از این پیشوند استفاده میکنند.
مثلا
His appearance on TV earned him quasi-celebrity [=near-celebrity] status.
حضورش در تلویزیون، برای اون جایگاه شبه سلبریتی (شبیه آدم معروفا) رقم زد.
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
مرجع کامل #ریشه_پیشوند_پسوند، جلد 1 «زبان عمومی زیر ذره بین» یا کتاب «زبان عمومی دکتری زیر ذره بین» است.
@GeneralEnglish
زبان عمومی ارشد و دکتری زیر ذره بین
🔶QUASI-🔶 #پیشوند quasi در زبان انگلیسی به معنای as if یا partly (شبه / تقریبا مشابهِ) است. در زبان فارسی پیشوند «شِبه»، بعنوان معادل آن شناخته میشود. راستی تلفظ آن هم بسیار مهم است: kwɑːzi یا کوآزی و kweɪzaɪ یا کوئِیْزایْ برای مثال 🔹quasi-scientific: شبه…
🔶PSEUDO-🔶
#پیشوند pseudo در زبان انگلیسی به معنای false یا fake (غیرواقعی / تظاهرکننده به چیزی) است. در زبان فارسی پسوند «نما» یا پیشوند «شِبه»، بعنوان معادل آن شناخته میشود. این پیشوند شبیه به quasi است و در انگلیسی مدرن هر دو در معنای sort-of استفاده میشوند. (البته اساسا quasi یعنی بسیار شبیه به چیزی ولی pseudo یعنی چیزی که تلاش میکند خودش را شبیه چیزی جا بزند.)
📌 راستی تلفظ آن هم بسیار مهم است: suːdoʊ یا سودُؤ.
حرف p در ابتدای آن تلفظ نمیشود.
برای مثال
🔹pseudo-science: شبه علم
یا تظاهرکننده به اینکه علم است (علم نما)
🔹pseudo-intellectuals: روشنفکرنما، زرنگ نما
یا کسی که میخواهد نشان دهد باهوش، زرنگ یا روشن فکر است.
🔹pseudonym : اسم مستعار
اینجا ریشه nym به معنای name یا اسم است.
و همچنین صدها واژه دیگه که از این پیشوند استفاده میکنند.
مثلا
The pseudo journalist pretended to be documenting the war.
خبرنگارنما تظاهر کرد که در حال مستندسازی از جنگ است.
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
مرجع کامل #ریشه_پیشوند_پسوند، جلد 1 «زبان عمومی زیر ذره بین» یا کتاب «زبان عمومی دکتری زیر ذره بین» است.
@GeneralEnglish
#پیشوند pseudo در زبان انگلیسی به معنای false یا fake (غیرواقعی / تظاهرکننده به چیزی) است. در زبان فارسی پسوند «نما» یا پیشوند «شِبه»، بعنوان معادل آن شناخته میشود. این پیشوند شبیه به quasi است و در انگلیسی مدرن هر دو در معنای sort-of استفاده میشوند. (البته اساسا quasi یعنی بسیار شبیه به چیزی ولی pseudo یعنی چیزی که تلاش میکند خودش را شبیه چیزی جا بزند.)
📌 راستی تلفظ آن هم بسیار مهم است: suːdoʊ یا سودُؤ.
حرف p در ابتدای آن تلفظ نمیشود.
برای مثال
🔹pseudo-science: شبه علم
یا تظاهرکننده به اینکه علم است (علم نما)
🔹pseudo-intellectuals: روشنفکرنما، زرنگ نما
یا کسی که میخواهد نشان دهد باهوش، زرنگ یا روشن فکر است.
🔹pseudonym : اسم مستعار
اینجا ریشه nym به معنای name یا اسم است.
و همچنین صدها واژه دیگه که از این پیشوند استفاده میکنند.
مثلا
The pseudo journalist pretended to be documenting the war.
خبرنگارنما تظاهر کرد که در حال مستندسازی از جنگ است.
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
مرجع کامل #ریشه_پیشوند_پسوند، جلد 1 «زبان عمومی زیر ذره بین» یا کتاب «زبان عمومی دکتری زیر ذره بین» است.
@GeneralEnglish
زبان عمومی ارشد و دکتری زیر ذره بین
🔶PSEUDO-🔶 #پیشوند pseudo در زبان انگلیسی به معنای false یا fake (غیرواقعی / تظاهرکننده به چیزی) است. در زبان فارسی پسوند «نما» یا پیشوند «شِبه»، بعنوان معادل آن شناخته میشود. این پیشوند شبیه به quasi است و در انگلیسی مدرن هر دو در معنای sort-of استفاده میشوند.…
🔶PERI-🔶
#پیشوند peri در زبان انگلیسی به معنای around (دورِ چیزی) است.
برای مثال
🔹periphery: محیط یا پیرامون
این لغت 2 بار تو کنکور ارشد و 2 بار تو کنکور دکتری اومده.
🔹perimeter: محیط یا پیرامون
مرز دورتادور یک مکان
🔹peripatetic : دورهگرد
کسی که به دلیلی (عمدتا شغلی) دائم در گذار بین دو محل است.
🔹peripheral: حاشیهای، کماهمیت
و همچنین صدها واژه دیگه که از این پیشوند استفاده میکنند. این واژه توی پزشکی خیلی محبوبه. مثلا
pericardium: غشا اطراف قلب
ریشه card به معنای قلب است و توی کتاب زبان زیر ذرهبین بهش اشاره شده.
periosteum: لایه دور استخوان
periotic: اطراف گوش داخلی
....
طبیعتا هر گردی گردو نیست. مثلا دو واژه مهم perish یا peril درسته که peri دارن اما معنی around نمیدن.
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
مرجع کامل #ریشه_پیشوند_پسوند، جلد 1 «زبان عمومی زیر ذره بین» یا کتاب «زبان عمومی دکتری زیر ذره بین» است.
@GeneralEnglish
#پیشوند peri در زبان انگلیسی به معنای around (دورِ چیزی) است.
برای مثال
🔹periphery: محیط یا پیرامون
این لغت 2 بار تو کنکور ارشد و 2 بار تو کنکور دکتری اومده.
🔹perimeter: محیط یا پیرامون
مرز دورتادور یک مکان
🔹peripatetic : دورهگرد
کسی که به دلیلی (عمدتا شغلی) دائم در گذار بین دو محل است.
🔹peripheral: حاشیهای، کماهمیت
و همچنین صدها واژه دیگه که از این پیشوند استفاده میکنند. این واژه توی پزشکی خیلی محبوبه. مثلا
pericardium: غشا اطراف قلب
ریشه card به معنای قلب است و توی کتاب زبان زیر ذرهبین بهش اشاره شده.
periosteum: لایه دور استخوان
periotic: اطراف گوش داخلی
....
طبیعتا هر گردی گردو نیست. مثلا دو واژه مهم perish یا peril درسته که peri دارن اما معنی around نمیدن.
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
مرجع کامل #ریشه_پیشوند_پسوند، جلد 1 «زبان عمومی زیر ذره بین» یا کتاب «زبان عمومی دکتری زیر ذره بین» است.
@GeneralEnglish
زبان عمومی ارشد و دکتری زیر ذره بین
🔶PERI-🔶 #پیشوند peri در زبان انگلیسی به معنای around (دورِ چیزی) است. برای مثال 🔹periphery: محیط یا پیرامون این لغت 2 بار تو کنکور ارشد و 2 بار تو کنکور دکتری اومده. 🔹perimeter: محیط یا پیرامون مرز دورتادور یک مکان 🔹peripatetic : دورهگرد کسی که به دلیلی…
🔶SEMI-🔶
#پیشوند semi در زبان انگلیسی به معنای half یا somewhat (نیمه، نیم، تا حدودی) است.
برای مثال
🔹semifinal: نیمه نهایی
🔹semicircle: نیم دایره
🔹semiliterate : نیمهباسواد
کسی که توانایی محدود نوشتن و خواندن دارد.
🔹semi-annual: نیمسالانه، ششماه یکبار
مترادف خوب این واژه biannual (دوبار درسال) است.
🔹semiconscious: نیمههوشیار
و همچنین صدها واژه دیگه که از این پیشوند استفاده میکنند. این واژه در متون آکادمیک و زبان تخصصی رشتههای مختلف به کرات دیده میشود. مثلا:
🔹semiconductor: نیمه رسانا
🔹semiautomatic: نیمه خودکار
و ...
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
مرجع کامل #ریشه_پیشوند_پسوند، جلد 1 «زبان عمومی زیر ذره بین» یا کتاب «زبان عمومی دکتری زیر ذره بین» است.
@GeneralEnglish
#پیشوند semi در زبان انگلیسی به معنای half یا somewhat (نیمه، نیم، تا حدودی) است.
برای مثال
🔹semifinal: نیمه نهایی
🔹semicircle: نیم دایره
🔹semiliterate : نیمهباسواد
کسی که توانایی محدود نوشتن و خواندن دارد.
🔹semi-annual: نیمسالانه، ششماه یکبار
مترادف خوب این واژه biannual (دوبار درسال) است.
🔹semiconscious: نیمههوشیار
و همچنین صدها واژه دیگه که از این پیشوند استفاده میکنند. این واژه در متون آکادمیک و زبان تخصصی رشتههای مختلف به کرات دیده میشود. مثلا:
🔹semiconductor: نیمه رسانا
🔹semiautomatic: نیمه خودکار
و ...
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
مرجع کامل #ریشه_پیشوند_پسوند، جلد 1 «زبان عمومی زیر ذره بین» یا کتاب «زبان عمومی دکتری زیر ذره بین» است.
@GeneralEnglish
زبان عمومی ارشد و دکتری زیر ذره بین
🔶SEMI-🔶 #پیشوند semi در زبان انگلیسی به معنای half یا somewhat (نیمه، نیم، تا حدودی) است. برای مثال 🔹semifinal: نیمه نهایی 🔹semicircle: نیم دایره 🔹semiliterate : نیمهباسواد کسی که توانایی محدود نوشتن و خواندن دارد. 🔹semi-annual: نیمسالانه، ششماه یکبار…
🔶HYPER-🔶
#پیشوند hyper در زبان انگلیسی به معنای over، above و یا excessive (فراتر، بیش از حد) است.
تلفظش هم هایپِر هست.
برای مثال
🔹hyperactive: بیشفعال
البته ترجمه اشتباه «پیشفعال» هم از این واژه شده اما درستش اینه: «بیشفعال» یا کسی که بیش از حد فعال است.
🔹hyperbole: اغراق و غلو، مبالغه
این هم چیزی نیست جز بیش از حد از چیزی گفتن یا همون exaggeration.
فعل آن به صورت hyperbolize (اغراق کردن) است.
🔹hypercritical: بیشازحد نقد کننده
از دو بخش hyper و critical «انتقادی، منتقدانه» تشکیل شده و به کسی گفته میشه که حتی از کوچکترین چیز هم لب به انتقاد میگشاید!
🔹hyperplane: اَبَرصفحه
این لغت توی هندسه زیاد استفاده میشه و به صفحهای در فضا که یک بعد کمتر از فضای اصلی داره گفته میشه. مثلا در فضای 3 بعدی، یک صفحه دوبعدی هایپرپلین است و در فضای دو بعدی، یک خط، هایپرپلین خواهد بود.
🔹hypersensitive: شدیداً حساس
🔹hyperinflation: تورم شدید
🔹hypersonic: فراتر از شدت صوت
و همچنین صدها واژه دیگه که از این پیشوند استفاده میکنند. این واژه توی پزشکی زیاد استفاده میشه. مثلا:
🔹hyperosmia:
بیشازحد حساس به بو
میشه حدس زد که osmia یعنی «بو»
🔹hyperostosis:
رشد بیشازحد استخوان
🔹hypervitaminosis:
اختلال مصرف بیش از حد ویتامین
🔹hypertension:
فشار خون بالا
و ...
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
مرجع کامل #ریشه_پیشوند_پسوند، جلد 1 «زبان عمومی زیر ذره بین» یا کتاب «زبان عمومی دکتری زیر ذره بین» است.
@GeneralEnglish
#پیشوند hyper در زبان انگلیسی به معنای over، above و یا excessive (فراتر، بیش از حد) است.
تلفظش هم هایپِر هست.
برای مثال
🔹hyperactive: بیشفعال
البته ترجمه اشتباه «پیشفعال» هم از این واژه شده اما درستش اینه: «بیشفعال» یا کسی که بیش از حد فعال است.
🔹hyperbole: اغراق و غلو، مبالغه
این هم چیزی نیست جز بیش از حد از چیزی گفتن یا همون exaggeration.
فعل آن به صورت hyperbolize (اغراق کردن) است.
🔹hypercritical: بیشازحد نقد کننده
از دو بخش hyper و critical «انتقادی، منتقدانه» تشکیل شده و به کسی گفته میشه که حتی از کوچکترین چیز هم لب به انتقاد میگشاید!
🔹hyperplane: اَبَرصفحه
این لغت توی هندسه زیاد استفاده میشه و به صفحهای در فضا که یک بعد کمتر از فضای اصلی داره گفته میشه. مثلا در فضای 3 بعدی، یک صفحه دوبعدی هایپرپلین است و در فضای دو بعدی، یک خط، هایپرپلین خواهد بود.
🔹hypersensitive: شدیداً حساس
🔹hyperinflation: تورم شدید
🔹hypersonic: فراتر از شدت صوت
و همچنین صدها واژه دیگه که از این پیشوند استفاده میکنند. این واژه توی پزشکی زیاد استفاده میشه. مثلا:
🔹hyperosmia:
بیشازحد حساس به بو
میشه حدس زد که osmia یعنی «بو»
🔹hyperostosis:
رشد بیشازحد استخوان
🔹hypervitaminosis:
اختلال مصرف بیش از حد ویتامین
🔹hypertension:
فشار خون بالا
و ...
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
مرجع کامل #ریشه_پیشوند_پسوند، جلد 1 «زبان عمومی زیر ذره بین» یا کتاب «زبان عمومی دکتری زیر ذره بین» است.
@GeneralEnglish
زبان عمومی ارشد و دکتری زیر ذره بین
🔶HYPER-🔶 #پیشوند hyper در زبان انگلیسی به معنای over، above و یا excessive (فراتر، بیش از حد) است. تلفظش هم هایپِر هست. برای مثال 🔹hyperactive: بیشفعال البته ترجمه اشتباه «پیشفعال» هم از این واژه شده اما درستش اینه: «بیشفعال» یا کسی که بیش از حد فعال…
🔶HYDR-🔶
#پیشوندهای hydra، hydro و hydr در زبان انگلیسی به معنای water (آب) هستند.
تلفظش عمدتا «هایدرو» هست.
برای مثال
🔹hydrology: آبشناسی
🔹hydrant: شیرآتشنشانی
به شیر آب آتشنشانی قرمزرنگ که معمولا توی خیابون قرار میگیره میگن.
🔹hydraulics: هیدرولیک
علم استفاده از فشار آب یا سایر مایعات برای تولید نیرو/برق
🔹hydrophobia: آبهراسی، ترس از آب
🔹hydrosphere: آب کُره
آبی که کره زمین را فرا گرفته است.
🔹hydrotherapy: آب درمانی
🔹dehydrate: بی آب نمودن/شدن
لغت بسیار مهمی است. یعنی آب از دست دادن. یا آبزدایی کردن.
Runners can dehydrate very quickly in this heat.
دوندگان احتمالا به سرعت بدنشون بدون آب میشه در گرمای اینچنینی.
🔶HELIO-🔶
پیشوند helio در زبان انگلیسی به معنای sun (خورشید) است. واژه Solar به معنای خورشیدی هم مهمه.
🔹heliocentric: خورشیدمحوری
بعنی خورشید در مرکز آن است (مثل منظومه شمسی)
🔹heliograph: خورشیدنگار
یا تلگراف خورشیدی که قدیمترها استفاده میشده.
🔹heliolatry: خورشیدپرستی
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
مرجع کامل #ریشه_پیشوند_پسوند، جلد 1 «زبان عمومی زیر ذره بین» یا کتاب «زبان عمومی دکتری زیر ذره بین» است.
@GeneralEnglish
#پیشوندهای hydra، hydro و hydr در زبان انگلیسی به معنای water (آب) هستند.
تلفظش عمدتا «هایدرو» هست.
برای مثال
🔹hydrology: آبشناسی
🔹hydrant: شیرآتشنشانی
به شیر آب آتشنشانی قرمزرنگ که معمولا توی خیابون قرار میگیره میگن.
🔹hydraulics: هیدرولیک
علم استفاده از فشار آب یا سایر مایعات برای تولید نیرو/برق
🔹hydrophobia: آبهراسی، ترس از آب
🔹hydrosphere: آب کُره
آبی که کره زمین را فرا گرفته است.
🔹hydrotherapy: آب درمانی
🔹dehydrate: بی آب نمودن/شدن
لغت بسیار مهمی است. یعنی آب از دست دادن. یا آبزدایی کردن.
Runners can dehydrate very quickly in this heat.
دوندگان احتمالا به سرعت بدنشون بدون آب میشه در گرمای اینچنینی.
🔶HELIO-🔶
پیشوند helio در زبان انگلیسی به معنای sun (خورشید) است. واژه Solar به معنای خورشیدی هم مهمه.
🔹heliocentric: خورشیدمحوری
بعنی خورشید در مرکز آن است (مثل منظومه شمسی)
🔹heliograph: خورشیدنگار
یا تلگراف خورشیدی که قدیمترها استفاده میشده.
🔹heliolatry: خورشیدپرستی
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
مرجع کامل #ریشه_پیشوند_پسوند، جلد 1 «زبان عمومی زیر ذره بین» یا کتاب «زبان عمومی دکتری زیر ذره بین» است.
@GeneralEnglish
زبان عمومی ارشد و دکتری زیر ذره بین
🔶HYDR-🔶 #پیشوندهای hydra، hydro و hydr در زبان انگلیسی به معنای water (آب) هستند. تلفظش عمدتا «هایدرو» هست. برای مثال 🔹hydrology: آبشناسی 🔹hydrant: شیرآتشنشانی به شیر آب آتشنشانی قرمزرنگ که معمولا توی خیابون قرار میگیره میگن. 🔹hydraulics: هیدرولیک علم…
🔶NEUR-🔶
#ریشه neur در زبان انگلیسی به معنای nerve (عصب) است.
برای مثال
🔹neural: عصبی
این واژه این روزها در ترکیب neural network یا شبکه عضبی در بحث یادگیری ماشین بسیار استفاده میشه. کارکردهای پزشکی هم که سر جاش هست.
🔹neurology: نورولوژی یا عصبشناسی
طبیعتا مثل همیشه پسوند logy رو «شناسی» ترجمه کردیم. Neurologist هم میشه «عصبشناس».
پسوند ist معمولا پسوند شغلساز است یا کسی که کار خاصی را انجام میدهد. یا کسی که به گروه خاصی تعلق دارد:
strategist
guitarist
machinist
atheist
socialist
🔹neurotic:
روانرنجور، کسی که اختلالات عصبی حاد دارد.
🔹neurosurgeon: جراح اعصاب
طبیعتا surgery «جراحی» یا surgeon «جراح» هم باید بلد باشید.
آیا الان براتون حدس معنی واژه neuroscientist دشواره؟
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
مرجع کامل #ریشه_پیشوند_پسوند، جلد 1 «زبان عمومی زیر ذره بین» یا کتاب «زبان عمومی دکتری زیر ذره بین» است.
@GeneralEnglish
#ریشه neur در زبان انگلیسی به معنای nerve (عصب) است.
برای مثال
🔹neural: عصبی
این واژه این روزها در ترکیب neural network یا شبکه عضبی در بحث یادگیری ماشین بسیار استفاده میشه. کارکردهای پزشکی هم که سر جاش هست.
🔹neurology: نورولوژی یا عصبشناسی
طبیعتا مثل همیشه پسوند logy رو «شناسی» ترجمه کردیم. Neurologist هم میشه «عصبشناس».
پسوند ist معمولا پسوند شغلساز است یا کسی که کار خاصی را انجام میدهد. یا کسی که به گروه خاصی تعلق دارد:
strategist
guitarist
machinist
atheist
socialist
🔹neurotic:
روانرنجور، کسی که اختلالات عصبی حاد دارد.
🔹neurosurgeon: جراح اعصاب
طبیعتا surgery «جراحی» یا surgeon «جراح» هم باید بلد باشید.
آیا الان براتون حدس معنی واژه neuroscientist دشواره؟
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
مرجع کامل #ریشه_پیشوند_پسوند، جلد 1 «زبان عمومی زیر ذره بین» یا کتاب «زبان عمومی دکتری زیر ذره بین» است.
@GeneralEnglish
زبان عمومی ارشد و دکتری زیر ذره بین
🔶NEUR-🔶 #ریشه neur در زبان انگلیسی به معنای nerve (عصب) است. برای مثال 🔹neural: عصبی این واژه این روزها در ترکیب neural network یا شبکه عضبی در بحث یادگیری ماشین بسیار استفاده میشه. کارکردهای پزشکی هم که سر جاش هست. 🔹neurology: نورولوژی یا عصبشناسی طبیعتا…
🔶-JECT-🔶
#ریشه ject در زبان انگلیسی به معنای throw (پرتاب کردن) است.
برای مثال
🔹eject: پرتاب کردن، بیرون انداختن
پیشوند e در ابتدای لغت به معنای out است.
🔹inject: تزریق کردن
پیشوند in به معنای inside است.
🔹objection: مخالفت
🔹reject: رد کردن
چیزی را پس زدن، رد کردن و نپذیرفتن
🔹abject: خوار و ذلیلانه
تقریبا از پایین انداختن میآید و به کسی گفته میشود که خود را خوار و ذلیل میداند یا به شرایطی که سرشار از بدبختی است اطلاق میشود. پیشوند ab یعنی away.
🔹dejected: پژمرده و غمگین
پیشوند de به معنای down است و به کسی گفته میشود که حال رو روزش خوب نیست (روحیهش پایینه).
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
مرجع کامل #ریشه_پیشوند_پسوند، جلد 1 «زبان عمومی زیر ذره بین» یا کتاب «زبان عمومی دکتری زیر ذره بین» است.
@GeneralEnglish
#ریشه ject در زبان انگلیسی به معنای throw (پرتاب کردن) است.
برای مثال
🔹eject: پرتاب کردن، بیرون انداختن
پیشوند e در ابتدای لغت به معنای out است.
🔹inject: تزریق کردن
پیشوند in به معنای inside است.
🔹objection: مخالفت
🔹reject: رد کردن
چیزی را پس زدن، رد کردن و نپذیرفتن
🔹abject: خوار و ذلیلانه
تقریبا از پایین انداختن میآید و به کسی گفته میشود که خود را خوار و ذلیل میداند یا به شرایطی که سرشار از بدبختی است اطلاق میشود. پیشوند ab یعنی away.
🔹dejected: پژمرده و غمگین
پیشوند de به معنای down است و به کسی گفته میشود که حال رو روزش خوب نیست (روحیهش پایینه).
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
مرجع کامل #ریشه_پیشوند_پسوند، جلد 1 «زبان عمومی زیر ذره بین» یا کتاب «زبان عمومی دکتری زیر ذره بین» است.
@GeneralEnglish