زبان عمومی ارشد و دکتری زیر ذره بین
32.6K subscribers
1.04K photos
57 videos
277 files
1.18K links
زبان عمومی زیر ذره‌بین
تحت هدایت علمی دکتر جهانشاهی و دکتر یوسف‌زاده
بر اساس مرجع اصلی زبان
کتاب زبان زیر ذره بین؛ چاپ نگاه دانش
Instagram.com/GeneralEnglish
کلاس @GeneralEnglishClass
برنامه @GeneralEnglishPlan
آی‌دی @ZabanZireZarrebin
YouTube.com/@GUES
Download Telegram
​​ مرور چند جمله خوب برای تقویت #واژگان سطح بالا
166. Throughout history, vanity and excess pride have led to the downfall of many great men and women.
در طول تاریخ، خودشیفتگی و غرور بیش از حد، به سقوطِ بسیاری از مردان و زنان بزرگ انجامیده است.
نکته: لغت vanity بجز «غرور» و «خودشیفتگی»، معنی «پوچی» و «بی‌ارزشی» هم داره. در اون معنا، هم ریشه vain «عبث، باطل و بیهوده» هست.
... the vanity of human ambition in the face of death ...
پوچیِ جاه‌طلبی انسان در مواجه با (در برابر) مرگ

167. To protect domestic carmakers, the government has placed a tariff on cars imported to this country.
در راستای حمایت از خودروسازهای داخلی، دولت بر خودروهای وارداتی به کشور تعرفه وضع نموده است.
نکته: همیشه به هم‌آیی لغات دقت کنید. مثلا place در معنای «وضع کردن» در کنار tariff «تعرفه» اومده. اینکه چه کلماتی با هم میان بسیار مهمه. سال‌های اخیر همیشه از این موضوع، تست واژگان داشتیم. زبان زیر ذره‌بین تنها کتابیه که بر این موضوع تاکید ویژه داشته.

168. Because you’ve been intrigued with insects since you were a youngster, you should consider majoring in entomology.
ازونجایی که از زمانی که کودک بودی به حشرات علاقه‌مند بوده‌ای، تو باید رشته حشره‌شناسی رو در نظر بگیری.
نکته: فعل intrigue در معنای «دسیسه چیدن» یا «دست به یکی کردن» است. همین فعل معنای دومی هم دارد که در اینجا شکل صفت مفعولی‌اش را می‌بینید: «علاقه‌مند ساختن» یا «جلب نظر کردن».

169. The colonel wanted Nima to learn how to decode military letters for communication purposes.
سرهنگ از نیما خواست که یاد بگیرد چطور نامه‌های نظامی برای اهداف ارتباطی را رمزگشایی کند.
نکته: فعل encode یعنی رمزگذاری کردن و متضاد آن decode یعنی رمزگشایی کردن است. یک پیام ابتدا در مبدا encode شده و در مقصد decode می‌شود تا بصورت قابل فهم درآید و یک جاسوس یا دزد نتواند به آن در میانه راه دست پیدا کند. الگوریتم‌های encoder-decoder در دنیای ارتباطات امروز، به شدت فراگیر هستند.

170. A perimeter is a path that encompasses/surrounds a two-dimensional shape. Specifically, the circumference is the perimeter of a circle or ellipse. On the other hand, the area can be defined as the space occupied by a flat shape or the surface of an object.
محیط مسیری است که شکلی دو بعدی را دربرمی‌گیرد/احاطه می‌کند. بطور خاص، circumference، محیط دایره یا بیضی است. از سوی دیگر، مساحت به فضای اشغال‌شده توسط یک شیء تخت یا سطح یک شکل گفته می‌شود.

نکته: پس توی فارسی ما فقط یه «محیط» داریم، اما توی انگلیسی به محیط چیزی که گِرد هست، بطور خاص circumference می‌گیم. پس circumference زیر مجموعه perimeter می‌شه.
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
واژه های مهم رو که یا قبلا تو کنکور #ارشد و #دکتری اومدن و یا سطح بالا حساب می‌شن رو bold کردیم.

تمام این ترجمه‌ها، تالیفی هستند و برای اولین بار در کانال @GeneralEnglish منتشر می‌شوند.
​​ مرور چند جمله خوب برای تقویت #واژگان سطح بالا
171. Please don’t misconstrue what I’m saying; I would like to help you, but I simply don’t have time.
لطفا چیزی که میگم رو بدبرداشت نکن؛ من میخوام بهت کمک کنم اما صرفاً وقت ندارم.

172. Because she hates me, my neighbor is always spreading pernicious lies about me.
ازونجایی که اون ازم بیزاره، همسایه‌م همیشه در حال پخش کردن دروغهای مخرب (مهلک) درباره منه.
نکته: واژه pernicious به معنای چیزی بسیار خطرناک، مضر و بی‌اخلاق است که عمدتا برای بیان اثرات مخرب چیزی استفاده می‌شود. این لغت رسمی است. تلفظ درست آن pəˈrnɪʃəs پِرنیــشِس هست.

173. My daughter had been obstreperous all day, so I sent her to bed immediately after supper.
دخترم تمام روز یه‌دنده (لجوج) بوده است، بنابراین اون رو فوراً بعد از شام به رختخواب فرستادم.
نکته: لغت obstreperous برای فردی که نافرمان هست و سر و صدا زیاد میکنه به کار میره. لغت رسمی‌ای محسوب میشه و چندان تو محاوره نمیاد. تلفظ اون əbˈstrepərəs یا اِبسـترِپِرِس هست. راستی لغت supper (ساپِر) هم به معنای «شام» هست. حتما بلد باشید. The last supper هم نقاشی معروف دیواری «شام آخر» داوینچی هست.

174. Saman’s melancholy was interrupted, finally, by the visit of his best friend and their plans for a trip together.
مالیخولیای (ناراحتی بیش‌ازحد) سامان سرانجام با دیدار بهترین دوستش و برنامه‌شان برای سفر مشترک به پایان رسید (قطع شد/تموم شد).
نکته: تلفظ درست melancholy، همان ˈmelənkɑːli (مِلِنـــکالی) هست.

175. Axioms and postulates are essentially the same thing: mathematical truths that are accepted without proof. For example, “Any straight line can be extended in either direction as far as is desired.”
اصول (بدیهیات) یا مفروضات اساساً یک چیز هستند: حقایق ریاضیاتی که بدون اثبات پذیرفته می‌شوند. برای مثال، «هر خط مستقیم میتواند در هر جهت تا میزانی که مدنظر است امتداد داده شود.»

〰️〰️〰️〰️〰️〰️
واژه های مهم رو که یا قبلا تو کنکور #ارشد و #دکتری اومدن و یا سطح بالا حساب می‌شن رو bold کردیم.

تمام این ترجمه‌ها، تالیفی هستند و برای اولین بار در کانال @GeneralEnglish منتشر می‌شوند.
​​ مرور چند جمله خوب برای تقویت #واژگان سطح بالا
176. The publisher thought the book was too long and abridged it.
ناشر خیال کرد که کتاب بیش از اندازه طولانی است و خلاصه‌اش کرد.
نکته: فعل abridge بیشتر در معنای خلاصه و کوتاه کردن کتاب، نمایشنامه، داستان و ... استفاده می‌شود. تلفظ آن «اِبریج» əˈbrɪdʒ است. این لغت ریشه‌ای نزدیک به abbreviate دارد.

177. Hadi became extremely acerbic and began to cruelly make fun of all his friends.
هادی شدیداً تلخ‌زبان (گزنده، نیش‌دار) شد و بی‌رحمانه شروع به تمسخر تمام دوستانش کرد.
نکته: واژه acerbic با تلفظ əˈsɜːbɪk «اِسـِربیک» به معنای بیانی است که با تمام طنّازی و خنده‌دار بودنش، گزنده و برخورنده است. اسم آن acerbity «شوخی گزنده» است.
قبلا ریشه ACER رو اینجا بررسی کرده بودیم.

178. Mr. Dargahi’s intimation that he would soon pass away occurred when he began to discuss how to distribute his belongings among his children.
خبر تلویحی (اشاره) آقای درگاهی مبنی بر اینکه به‌زودی از دنیا خواهد رفت زمانی رخ‌داد که او شروع به بحث درباره چگونگی توزیع اموالش میان فرزندانش نمود.
نکته: لغت intimation معمولا حاکی از نوعی اشاره و نشانه غیرمستقیم به چیزی است. تلفظ آن ˌɪntɪˈmeɪʃən «اینتی‌مِیــْشِن» است.
@GeneralEnglish
179. When the lawyer told us our lawsuit options, we realized we were in a quandary about which legal path to take.
زمانیکه وکیل، درباره گزینه‌های دادخواهی‌مان به ما گفت، ما دریافتیم که در دوراهی‌ای (موقعیت دشوار انتخابی‌ای) بودیم که چه مسیر قانونی‌ای پیش بگیریم.
نکته: لغت quandary به معنای دوراهی انتخاب است و می‌توان آن را مترادف نزدیک dilemma دانست.

180. در این مورد، به جای مثال، طریقه خواندن اعداد و فرمول ریاضی را بررسی کنیم:
-81.67 : minus eighty-one point six seven
−0.059: minus nought point zero five nine
4 ✕ 10^(−3): four times ten to the (power of) minus three
3 + 4i: three plus four i
3 − 5 = −2: three minus five equals minus two
راستی توی معادلات، y رو «وای» بخونین نه «ایگرگ». بهتره به جای «ایکس» هم بگید «اِکس».
در لغات آمده در بالا، تلفظ minus «مایـْـنِس» و تلفظ nought به معنای صفر «نآت» است. بقیه‌شون نباید سخت بوده باشه.
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
واژه های مهم رو که یا قبلا تو کنکور #ارشد و #دکتری اومدن و یا سطح بالا حساب می‌شن رو bold کردیم.

تمام این ترجمه‌ها، تالیفی هستند و برای اولین بار در کانال @GeneralEnglish منتشر می‌شوند.
​​ مرور چند جمله خوب برای تقویت #واژگان سطح بالا
181. The fire alarm sent the students running frantically from the building.
صدای هشدار آتش‌سوزی دانشجویانی را که با واهمه می‌دویدند، از ساختمان به بیرون فرستاد.
نکته: صفت frantic برای فردی که از حادثه و رویدادی نگران و ترسیده است، استفاده می‌شود. برای کسی که دیگه کنترلی بر احساسش نداره و به عجله افتاده هم استفاده می‌شه.

182. Cinderella’s stepsisters were definitely egotists; they never considered the poor girl at all.
ناخواهری‌های سیندرلا بی‌تردید خودخواه بودند؛ اونا اصلاً اون دختر بیچاره رو در نظر نمی‌گرفتند.

@GeneralEnglish
183. The country’s dictator is a terrible narcissist; he doesn’t care at all for the welfare of his people.
دیکتاتور کشور، یک خودشیفته وحشتناک است؛ او اصلاً اهمیتی برای رفاه مردمش قائل نمی‌شود.

184. Recognizing the fact she had the habit of being rather loquacious, Amy fought to hold her tongue during the meeting.
با درک این واقعیت که اون نسبتا عادت به ورّاجی (پرحرفی) داشت، امی در طول جلسه تمام تلاشش را برای نگه داشتن زبانش کرد.

185. I was delirious after learning that I was diagnosed with an incurable disease.
به پرت‌وپلاگویی افتادم بعد از اینکه فهمیدم که من به یک بیماری لاعلاج تشخیص داده‌شد‌ه‌ام.
نکته: صفت delirious دو تا کارکرد مهم داره. یکی برای فردی به کار میره که دیگه کنترلی بر زبان و فکر خودش نداره مخصوصا بواسطه بیماری. به نوعی اون فرد به هذیان‌گفتن افتاده. یکی دیگه هم برای کسی به کار میره که بیش از حد شاد و سرخوشه جوری که دیوونه‌بازی در میاره!

〰️〰️〰️〰️〰️〰️
واژه های مهم رو که یا قبلا تو کنکور #ارشد و #دکتری اومدن و یا سطح بالا حساب می‌شن رو bold کردیم.

تمام این ترجمه‌ها، تالیفی هستند و برای اولین بار در کانال @GeneralEnglish منتشر می‌شوند.
​​ مرور چند جمله خوب برای تقویت #واژگان سطح بالا
186. The thought of losing three games in a row petrified the team, and so they arranged an extra practice session.
فکر باختن سه بازی پشت سرِ هم، لرزه بر تیم انداخت، و بنابراین آنها جلسه تمرینی اضافی ترتیب دادند.
نکته: فعل petrify به معنای ترساندن شدید است. صفت petrified بیشتر به کار میره و به معنای «شدیداً ترسیده» یا «از ترس خشکش زده» است.

187. The pilot recovered from the crash, but suffered amnesia about the details of his accident.
خلبان از حادثه (تصادف) بهبود یافت، اما دچار فراموشی درباره جزئیات تصادفش شد.
@GeneralEnglish
188. Amir decided that his insomnia was a blessing once he realized how much studying he could get done in the middle of the night when the house was quiet.
امیر {اینطور} نتیجه گرفت که بی‌خوابی‌اش یک موهبت بود وقتی‌که او پی برد چقدر از مطالعه را او می‌تواند در نیمه شب وقتی‌که خانه ساکت است به اتمام رساند.

189. Jason’s paranoia that the other students didn’t like him was definitely unreasonable; the other kids simply didn’t know him.
پارانویای جیسون (شکاکی و بی‌اعتمادی او) مبنی براینکه دیگر دانش‌آموزان از او خوششان نمی‌آمد بی‌تردید غیرمنطقی بود؛ سایر بچه‌ها صرفاً او را نمی‌شناختند.
نکته: paranoia حس غیرمنطقی بی‌اعتمادی به سایرین است. مثلا اینکه خیال کنی آنها بدِ تو را می‌خواهند یا می‌خواهند با تو در بیفتند.

190. When my grandmother passed away, it was comforting to receive a note of condolence from my teacher.
وقتیکه مادربزرگم درگذشتند، دریافت یادداشت تسلیت از معلمم بسیار دلگرم‌کننده بود.

〰️〰️〰️〰️〰️〰️
واژه های مهم رو که یا قبلا تو کنکور #ارشد و #دکتری اومدن و یا سطح بالا حساب می‌شن رو bold کردیم.

تمام این ترجمه‌ها، تالیفی هستند و برای اولین بار در کانال @GeneralEnglish منتشر می‌شوند.
​​ مرور چند جمله خوب برای تقویت #واژگان سطح بالا
191. The weight loss product was supposed to be very effective, but ironically, it is no longer on the market.
محصول کاهش وزن قرار بود خیلی اثربخش باشد، اما از قضا (برخلاف تصور)، اون دیگه جایی در بازار ندارد.

192. In our math class, there is one obsequious boy who is always trying to win favor with the teacher; he figures he can do less work if he becomes the teacher’s pet.
تو کلاس ریاضی‌مون، یه پسر چاپلوسی (پاچه‌خواری) هست که همیشه سعی داره دل معلم رو بدست بیاره؛ اون خیال میکنه که میتونه کار کمتری انجام بده اگر اون تبدیل به سوگولی معلم بشه.
@GeneralEnglish
193. I would like to compliment all of you for volunteering to clean the park this first day of fall.
من دلم میخواد که از تمام شما برای داوطلب شدن در تمیز کردن پارک در اولین روز پاییز قدردانی کنم (تمجید و تعریف کنم).

194. Are you suggesting the charges against the defendant were dismissed because of her lawyer’s guile rather than because of her innocence?
آیا شما نظرتون بر اینه که اتهامات علیه متهم بخاطر مکر (زرنگ‌بازی) وکلیش رد بشه (ملغی بشه) تا بخاطر بی‌گناهی خودش؟
نکته: تلفظ لغت guile، بصورت ɡaɪl (گایل) هست. این لغت به معنی فریب، تقلب یا زرنگ‌بازی است.

195. In order to learn about the birds, scientists have to keep track of every nuance which makes the birds different from one another.
به منظور شناخت از پرندگان، دانشمندان می‌بایست هر تفاوت جزئی‌ای رو که پرندگان رو از یکدیگر متمایز می‌کنه، ثبت و ضبط کنن (رصد کنند).
نکته: لغت nuance (تفاوت جزئی و اندک) بسیار مهمه و تلفظش هم به شکل ˈnu:ɑns (نوآنس) هست.
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
واژه های مهم رو که یا قبلا تو کنکور #ارشد و #دکتری اومدن و یا سطح بالا حساب می‌شن رو bold کردیم.

تمام این ترجمه‌ها، تالیفی هستند و برای اولین بار در کانال @GeneralEnglish منتشر می‌شوند.
​​ مرور چند جمله خوب برای تقویت #واژگان سطح بالا
196. Advertising is frequently the main election expense that political parties incur.
تبلیغات غالباً عمده‌ترین هزینه انتخابی‌ست که احزاب سیاسی متحمل (متقبل) می‌شوند.
نکته: فعل incur فعل بسیار مهمی هست. وقتی در مورد هزینه و بدهی و ... استفاده بشه، منظور متحمل شدن یا زیر بار چیزی رفتن است. احتمالاً این هزینه نتیجه کاری هست که قبل‌تر کردید. یه مثال غیرهزینه‌ای هم ببینیم:
Each stage of the process incurs an additional risk.
هر مرحله از این فرآیند، ریسکی مضاعف به همراه دارد (متضمن ریسکی نهان است!).

197. A contested election would inflict still more uncertainty on markets buffeted by bouts of volatility as the coronavirus pandemic has waxed and waned.
انتخاباتی مورد اختلاف (انتخاباتی که سرش دعوا بشه)، عدم‌اطمینان بیشتری به بازارهایی تحمیل می‌کنه که از دوره‌های بی‌ثباتی ضربه خورده‌اند همچنانکه همه‌گیری ویروس کرونا بالا و پایین می‌ره.
این جمله حتی برای کسانی که زبانشون خوبه هم دشواره اما چون چند لغت بسیار خوب و سطح بالا داشت اینجا قرار دادیم.
نکته: کل این جمله دشوار با هدف inflict انتخاب شده! فعل inflict به معنای «تحمیل کردن» یا «وارد کردن» است. این مثال رو نگاه کنین:
The strikes inflicted serious damage on the economy.
این اعتصابات آسیب جدی به اقتصاد وارد کرد.
نکته: لغت wax یا wane بطور مستقل معانی زیادی دارن اما وقتی با هم میان یعنی «بالا و پایین رفتن»:
Interest in the show has waxed and waned.
علاقه به این برنامه کم و زیاد شده است (بالا و پایین رفته است).
نکته: لغت buffet به جز معنی «بوفه» با تلفظ bʌˈfeɪ «بافِیْ» در حالت فعلی با تلفظ متفاوت ˈbʌfət «بافِت» یعنی «ضربه مهلک زدن»:
The little boat was buffeted mercilessly by the waves.
این قایق کوچک بی‌رحمانه توسط امواج مورد هجوم قرار گرفت (سیلی می‌خورد).
نکته آخر: ترکیب a bout of X یعنی «دوره زمانی کوتاهی از ...»:
a bout of flu/ depression/ homesickness
دوره‌ای از آنفلوآنزا / افسردگی / دلتنگی

198. U.S. President Donald Trump on Thursday made a series of unfounded and outright false allegations about voter fraud as several states continue to count ballots days after the presidential election.
رییس‌جمهور ترامپ در روز پنج‌شنبه ادعاهایی بی‌اساس و بوضوح نادرست درباره تقلب رای‌دهندگان مطرح کرد چراکه چندین ایالت، چند روز پس از انتخابات ریاست‌جمهوری {همچنان} به شمارش آرا ادامه می‌دهند.

@GeneralEnglish
199. When he at last emerged, it was to stand behind the presidential seal in the White House and deliver a diatribe most notable for his litany of false statements about the election and his attempt to cast doubt on the integrity of the Democratic process.
هنگامی که او سرانجام خودش را نشان داد (ظاهر شد)، قرار بود تا پشت مهر ریاست‌جمهوری در کاخ سفید بایستید و سخنرانی انتقادی که بیشتر برای رشته اظهارات کذبش درباره انتخاب و تلاشش برای ایجاد شبهه کردن درباره صحت فرآیند دموکراتیک مشهور است ارائه کند.
نکته: لغت رسمی diatribe (با تلفظ ˈdaɪətraɪb دایِترایب)، به معنای «سخنرانی شدیداً انتقادی» یا بطور خلاصه‌تر «هجمه» است.
نکته: لغت litany (با تلفظ ˈlɪtəni لیتِنی) به معنای لیست بلندبالایی از چیزی است. معمولاً لیستی از چیزهای بد و در اینجا لیستی از اظهارات کذب مد نظر است.
نکته: فعل cast یکی از collocationهای مهم لغت doubt (شک و تردید) هست. در کنار هم به معنای «ایجاد شک و شبهه کردن» هستند.

200. Although the technology used in voting continues to evolve, it remains vulnerable to both malicious and unintentional errors.
هرچند فناوری مورد استفاده در رای‌گیری در حال پیشرفت است، اما هم در برابر خطاهای از روی عناد و هم ناخواسته آسیب‌پذیر است.

〰️〰️〰️〰️〰️〰️
واژه های مهم رو که یا قبلا تو کنکور #ارشد و #دکتری اومدن و یا سطح بالا حساب می‌شن رو bold کردیم.

تمام این ترجمه‌ها، تالیفی هستند و برای اولین بار در کانال @GeneralEnglish منتشر می‌شوند.

این دور از مرور ۲۰۰ جمله با لغات پیشرفته به اتمام رسید. اندکی بعد در کانال، مرور نکات گرامری رو شروع خواهیم کرد.
​​نکات گرامری مهم که داوطلبان ارشد و دکتری باید بدانند:
1️⃣ مهم: that در معنای «که» و به عنوان موصول، زمانی که به کلمه قبلی اشاره داره، پیش از خود کاما نمیگیره. جمله معروف کتاب زبان زیر ذره‌بین رو یادتون نره:
اینکه that دشمن کاماست پس این گزینه‌ها رو انتخاب نکنین.
His best movie, that won several awards, was “A Separation”.
His best movie that won several awards was “A Separation”.
His best movie, which won several awards, was “A Separation”.
He rang James, who was a good friend as well as the family doctor.
He rang James, that was a good friend as well as the family doctor.

2️⃣ فعل و فاعل باید تطابق داشته باشن. در زمان حال ساده، فعل سوم شخص مفرد s میگیره.
Mr Smith, who has a lot of teaching experience, will be joining the school in November.
She’s based in Tehran, which is the largest city in Iran.
Meal is the food that a person usually eats.
@GeneralEnglish

3️⃣ بعد از قیودی با معنای منفی، در صورتی که در ابتدای جمله (پیش از فاعل) قرار بگیرن، وارونگی خواهیم داشت. خیلی از این کلمات منفی not یا no دارن و تشخیصشون سخت نیست. دسته بعدی ترکیبهای دارای only هستن مثلا only before، only later و ...، دسته سوم as، neither، nor و so، دسته چهارم هم کلماتی با معنای به ندرت یا کم مثل scarcely، rarely، little، hardly و ...
برای کسانی که نمیدونن وارونگی چیه، باید خلاصه بگم که وارونگی مثل سوالی نوشتن جمله است در حالت خبری. اینها رو ببینید:
Not only do the nurses want a pay increase, they want reduced hours as well.
Only by changing themselves can organizations continue to succeed.
I enjoy Ann’s company and so does Martin.
Britain does not agree and neither do Denmark, Portugal and Ireland.
Hardly had the men started training than they were sent into battle.
She made it clear that under no circumstances would she cancel the trip.

Rarely the customer is consulted on the changes.
Under no circumstances you should approach the train.

موارد نادرست گرامری با و صحیح با مشخص شده اند.
🔸🔶🔸🔶🔸🔶🔸
مرور نکات مهم گرامری پیش از کنکور #دکتری و #ارشد
توضیحات و مثال‌های بیشتر #گرامر ارشد در جلد ۲ زبان زیر ذره‌بین و برای دکتری و MBA در کتاب زبان دکتری زیر ذره‌بین چاپ نگاه دانش آمده است.
‼️ ادامه دارد... کانال زبان زیر ذره‌بین
@GeneralEnglish
#گرامر
​​نکات گرامری مهم که داوطلبان ارشد و دکتری باید بدانند:
4️⃣ یادتون نره که تو جملات خبری هرگز نباید جملات شامل ضمیر موصولی رو سوالی نوشت. پس اگه فعل کمکی قبل از فاعل اومده بود سریع حذفشون کنین.
Solar energy is an idea whose has time come.
Solar energy is an idea whose time has come.
Call me when do you get home.
Call me when you get home.
It’s amazing how have they managed to get everything finished so quickly.
It’s amazing how they have managed to get everything finished so quickly.
He came with his two friends, none of whom had I ever met before.
He came with his two friends, none of whom I had ever met before.

5️⃣ یادتون نره که ضمیر موصولی جانشین یه کلمه میشه. پس ذکر مجدد اون حشوه (زیاده‌گوئیه) و نادرست.
Mr Smith, who he has a lot of teaching experience, will be joining the school in November.
Mr Smith, who has a lot of teaching experience, will be joining the school in November.
In 2010 we moved to Shiraz, where my grandparents lived there.
In 2010 we moved to Shiraz, where my grandparents lived.

@GeneralEnglish
6️⃣ بعد از one of اگه اسم قابل شمارش بیاد حتما باید بصورت جمع بیاد. دقت کنید که فعلش اما بصورت مفرد میاد.
One of the girls I work with is getting married.
This is one of my favourite books.

موارد نادرست گرامری با و صحیح با مشخص شده اند.
🔸🔶🔸🔶🔸🔶🔸
مرور نکات مهم گرامری پیش از کنکور #دکتری و #ارشد
توضیحات و مثال‌های بیشتر #گرامر ارشد در جلد ۲ زبان زیر ذره‌بین و برای دکتری و MBA در کتاب زبان دکتری زیر ذره‌بین چاپ نگاه دانش آمده است.
‼️ ادامه دارد... کانال زبان زیر ذره‌بین
@GeneralEnglish
#گرامر
​​نکات گرامری مهم که داوطلبان ارشد و دکتری باید بدانند:
7️⃣ هر جمله ای نیاز به یک فعل داره. جمله‌ای که فعل نداره، فعل می‌خواد. دقت کنین که ingدار و مصدر با to، فعل به حساب نمیاد.
The population increasing dramatically in the first half of the century.
The population increased dramatically in the first half of the century.
By staying out so late, they to betray my trust.
By staying out so late, they have betrayed my trust.
She coming in smiling, flourishing her exam results.
She came in smiling, flourishing her exam results.
@GeneralEnglish

8️⃣ ساختار مهم:
so + صفت/قید + that
such + اسم/گروه اسمی + that
It was so a nice meteor storm that I watched it all night.
It was such a nice meteor storm that I watched it all night.
The meteor storm was such nice that I watched it all night.
The meteor storm was too nice that I watched it all night.
The meteor storm was very nice that I watched it all night.
The meteor storm was so nice that I watched it all night.

‼️ همنطور که تو مثالها دیدید، نمیشه so رو با very یا too و یا حتی enough تو این ساختار جایگزین کرد. معمولا گزینه‌های نادرست حاوی too یا very هستن.
‼️ بعد از این that یه شبه‌جمله کامل، شامل فاعل و فعل، میاد. پس تو این ساختار همیشه بواسطه حضور that، دو فعل داریم.
It was such an extraordinary story that not believed by anyone.
It was such an extraordinary story (that) no one believed it.
‼️ این that می‌تونه از جمله حذف شه.

9️⃣ بلافاصله بعد از however، nevethless و nonetheless بعنوان قید ربط در معنای «با این حال، با این وجود» که تضاد رو میرسونه باید حتما کاما بیاد و بعد از although، even though و though در معنای «اگرچه»، نیازی به حضور این کاما نیست. هر دو تضاد رو میرسونن اما دسته دوم ربط‌دهنده دو جمله هستند و دو فعل خواهند داشت و دسته اول قید هستند و تک فعلی. (البته در زبان عامیانه و کمتر رسمی خیلی از این مرزها جابجا میشه اما در گرامر صحیح، باید رعایت شه)
Most of us ignore this good advice, even though we know it to be true.
There are serious problems in our country. Nonetheless, we feel this is a good time to return.

موارد نادرست گرامری با و صحیح با مشخص شده اند.
🔸🔶🔸🔶🔸🔶🔸
مرور نکات مهم گرامری پیش از کنکور #دکتری و #ارشد
توضیحات و مثال‌های بیشتر #گرامر ارشد در جلد ۲ زبان زیر ذره‌بین و برای دکتری و MBA در کتاب زبان دکتری زیر ذره‌بین چاپ نگاه دانش آمده است.
‼️ ادامه دارد... کانال زبان زیر ذره‌بین
@GeneralEnglish
#گرامر