🔎📖🔍
💢#اعتقادی
✅پرسش : خداوند که میداند سرنوشت ما بهشت یا جهنم است اختیار ما چه تاثیری دارد؟
✍️پاسخ:ما گمان میکنیم که «علم خدا» فقط به آخر کار تعلق گرفته است، یعنی این که مثلاً میمیریم یا این که بهشتی هستیم و یا جهنمی؟! بعد میپرسیم: حال که او از قبل میدانست، تکلیف اختیار چه میشود؟
🔹دقت شود که «قدر» یعنی اندازهگیرهای عالمانه و عادلانه در نظام حکیمانهی الهی. اختیاری که خداوند متعال به نوع بشر اعطا نموده است نیز خودش یکی از نمودها و بخشهای این «قدر» است و خودش قدر الهی است که ما در برخی از امور قوهی اختیار و انتخاب داشته باشیم، لذا این که او میداند من چه چیز را انتخاب میکنم، دلیل بر آن نمیشود که اختیار از من سلب شده باشد.
🔸خداوند به همه احوال ما آگاه است، قضا و قدر الهی نیز حاکم بر عالم هستی میباشد. لذا او آگاه است که ما را چگونه آفریده، چه شرایطی داریم، چه استعدادهایی داریم و ...، او میداند که برای هدایت ما به سوی رشد و کمال، به ما عقل، فطرت، شعور، تفکر و از جمله «اختیار » داده است، پیامبر و کتاب و امام نیز داده است، و نیز میداند که از این مواهب او، با اختیار خود، چگونه استفاده میکنیم؟
🔹 بنابراین، در عین اینکه خدا خالق مطلق بوده آفریننده همه چیز و از جمله فعل اختیاری انسان است و همچنین علم پیشین به همۀ امور دارد ولی باز انسانها مجبور نیستند بلکه برعکس، به خاطر خالق و عالم مطلق بودن خدا، چارهای جز مختار بودن ندارند. پس آیندۀ هر کسی در عین اینکه از پیش تعیین شده و به دست خداست با اختیار خود او ساخته میشود.
■⇨ @Ganje_arsh
💢#اعتقادی
✅پرسش : خداوند که میداند سرنوشت ما بهشت یا جهنم است اختیار ما چه تاثیری دارد؟
✍️پاسخ:ما گمان میکنیم که «علم خدا» فقط به آخر کار تعلق گرفته است، یعنی این که مثلاً میمیریم یا این که بهشتی هستیم و یا جهنمی؟! بعد میپرسیم: حال که او از قبل میدانست، تکلیف اختیار چه میشود؟
🔹دقت شود که «قدر» یعنی اندازهگیرهای عالمانه و عادلانه در نظام حکیمانهی الهی. اختیاری که خداوند متعال به نوع بشر اعطا نموده است نیز خودش یکی از نمودها و بخشهای این «قدر» است و خودش قدر الهی است که ما در برخی از امور قوهی اختیار و انتخاب داشته باشیم، لذا این که او میداند من چه چیز را انتخاب میکنم، دلیل بر آن نمیشود که اختیار از من سلب شده باشد.
🔸خداوند به همه احوال ما آگاه است، قضا و قدر الهی نیز حاکم بر عالم هستی میباشد. لذا او آگاه است که ما را چگونه آفریده، چه شرایطی داریم، چه استعدادهایی داریم و ...، او میداند که برای هدایت ما به سوی رشد و کمال، به ما عقل، فطرت، شعور، تفکر و از جمله «اختیار » داده است، پیامبر و کتاب و امام نیز داده است، و نیز میداند که از این مواهب او، با اختیار خود، چگونه استفاده میکنیم؟
🔹 بنابراین، در عین اینکه خدا خالق مطلق بوده آفریننده همه چیز و از جمله فعل اختیاری انسان است و همچنین علم پیشین به همۀ امور دارد ولی باز انسانها مجبور نیستند بلکه برعکس، به خاطر خالق و عالم مطلق بودن خدا، چارهای جز مختار بودن ندارند. پس آیندۀ هر کسی در عین اینکه از پیش تعیین شده و به دست خداست با اختیار خود او ساخته میشود.
■⇨ @Ganje_arsh
🔎📖🔍
💢#اعتقادی
✅پرسش : چرا بسیاری از افراد بیدین، کمتر به بیماریها دچار شده و عمری طولانی دارند؟!
✍️پاسخ: داشتن عمر طولانی بستگی به عوامل متعدد مادی، روحی و معنوی دارد. شاید دلیل طول عمر افراد بیدین رعایت قوانین و مقررات بهداشتی موجود در این زمینه، و عمل به توصیههای روانشناسانه برای سلامتی و طول عمر باشد که بسیاری از آنها؛ مانند دوری از خشم، حسادت و ... در دین نیز توصیه شده است.
🔹به عبارت دیگر، آنها بدون اینکه دیندار باشند، به بسیاری از سفارشهای موجود در دین عمل میکنند.
🔸علاوه بر اینکه قرآن در سوره اسراء آیات 18- 19 میفرماید:
«آنکس که (تنها) زندگى زودگذر (دنیا) را میطلبد، آن مقدار از آنرا که بخواهیم- و به هر کس اراده کنیم- میدهیم، سپس دوزخ را براى او قرار خواهیم داد که در آتش سوزانش میسوزد، در حالى که نکوهیده و رانده (درگاه خدا) است. و آنکس که سراى آخرت را بطلبد، و براى آن سعى و کوشش کند- در حالى که ایمان داشته باشد- سعى و تلاش او، (از سوى خدا) پاداش داده خواهد شد».
■⇨ @Ganje_arsh
💢#اعتقادی
✅پرسش : چرا بسیاری از افراد بیدین، کمتر به بیماریها دچار شده و عمری طولانی دارند؟!
✍️پاسخ: داشتن عمر طولانی بستگی به عوامل متعدد مادی، روحی و معنوی دارد. شاید دلیل طول عمر افراد بیدین رعایت قوانین و مقررات بهداشتی موجود در این زمینه، و عمل به توصیههای روانشناسانه برای سلامتی و طول عمر باشد که بسیاری از آنها؛ مانند دوری از خشم، حسادت و ... در دین نیز توصیه شده است.
🔹به عبارت دیگر، آنها بدون اینکه دیندار باشند، به بسیاری از سفارشهای موجود در دین عمل میکنند.
🔸علاوه بر اینکه قرآن در سوره اسراء آیات 18- 19 میفرماید:
«آنکس که (تنها) زندگى زودگذر (دنیا) را میطلبد، آن مقدار از آنرا که بخواهیم- و به هر کس اراده کنیم- میدهیم، سپس دوزخ را براى او قرار خواهیم داد که در آتش سوزانش میسوزد، در حالى که نکوهیده و رانده (درگاه خدا) است. و آنکس که سراى آخرت را بطلبد، و براى آن سعى و کوشش کند- در حالى که ایمان داشته باشد- سعى و تلاش او، (از سوى خدا) پاداش داده خواهد شد».
■⇨ @Ganje_arsh
🔎📖🔍
💢#اعتقادی
✅پرسش : اگر کسی دارای باطن خوب باشد، آیا خداوند سرانجام ظاهر او را نیز اصلاح خواهد کرد؟
✍️پاسخ: براساس آموزههای دینی، لازم است انسان در مسیر خودسازی تمام سعی و تلاش خود را بنماید تا به صورت هماهنگ، هم ظاهر و هم باطن او در مسیر اصلاح باشد. البته اصلاح باطن نسبت به اصلاح ظاهر اهمیت بیشتری دارد؛ زیرا سعی و تلاش در راستای اصلاح باطن، در بیشتر موارد سرانجام به اصلاح ظاهر نیز خواهد انجامید؛ اما اگر انسان بدون آنکه به اصلاح باطن خود همت ورزد، تنها به اصلاح ظاهر مشغول شود، باطن او ممکن است روز به روز در سراشیبی سقوط قرار گیرد؛ از اینرو در روایات متعددی سفارش شده است تا انسان به اصلاح باطن خویش بپردازد:
🔹رسول خدا(ص): «هر انسانی ظاهر و باطنی دارد. هر کسی باطن خود را پاک کند، خداوند ظاهرش را نیز پاک گرداند، و هر کس باطنش را تباه کند، خداوند ظاهرش را تباه میکند».
🔸رسول خدا(ص): «هر کس برای خداوند چیزی را مخفی بدارد، خداوند هم آشکارا او را خوشحال میکند، و هر کس در نهان خدا را به خشم آورد، خداوند هم آشکارا او را رسوا میکند».
🔹امام علی(ع): «هرگاه کسی روابط میان خود و خدا را اصلاح نماید، خداوند نیز روابط میان او و مردم را اصلاح خواهد کرد».
🔸امام صادق(ع): «بنده از اظهار کار نیک و پوشاندن کار بد سودی نخواهد برد؛ زیرا هنگامی که به باطن خود مراجعه میکند میداند که کارش حقیقت ندارد، و خداوند هم میفرماید: «بَلِ الْإِنْسانُ عَلی نَفْسِهِ بَصِیرَةٌ»،انسان حال خود را میداند و هر گاه باطن درست شد ظاهر هم درست میگردد».
🔹امام صادق(ع): «هر کس ظاهر خود را به گونهای نیک جلوه دهد و در صدد فهماندن این موضوع به مردم باشد که خدا او را دوست میدارد، ولی در باطن با اعمال زشت خود به مخالفت با خداوند برخیزد، روز قیامت با خشم پروردگارش روبرو خواهد شد».
🔸امام صادق(ع): «فساد ظاهر آدمی از فساد باطن او است، کسی که باطن خود را (از عیوب نفسانی و رذائل اخلاقی) اصلاح کند، خداوند ظاهر او را (از نواقص و عیوب و گرفتاریهای مادی و صوری) اصلاح میکند».
■⇨ @Ganje_arsh
💢#اعتقادی
✅پرسش : اگر کسی دارای باطن خوب باشد، آیا خداوند سرانجام ظاهر او را نیز اصلاح خواهد کرد؟
✍️پاسخ: براساس آموزههای دینی، لازم است انسان در مسیر خودسازی تمام سعی و تلاش خود را بنماید تا به صورت هماهنگ، هم ظاهر و هم باطن او در مسیر اصلاح باشد. البته اصلاح باطن نسبت به اصلاح ظاهر اهمیت بیشتری دارد؛ زیرا سعی و تلاش در راستای اصلاح باطن، در بیشتر موارد سرانجام به اصلاح ظاهر نیز خواهد انجامید؛ اما اگر انسان بدون آنکه به اصلاح باطن خود همت ورزد، تنها به اصلاح ظاهر مشغول شود، باطن او ممکن است روز به روز در سراشیبی سقوط قرار گیرد؛ از اینرو در روایات متعددی سفارش شده است تا انسان به اصلاح باطن خویش بپردازد:
🔹رسول خدا(ص): «هر انسانی ظاهر و باطنی دارد. هر کسی باطن خود را پاک کند، خداوند ظاهرش را نیز پاک گرداند، و هر کس باطنش را تباه کند، خداوند ظاهرش را تباه میکند».
🔸رسول خدا(ص): «هر کس برای خداوند چیزی را مخفی بدارد، خداوند هم آشکارا او را خوشحال میکند، و هر کس در نهان خدا را به خشم آورد، خداوند هم آشکارا او را رسوا میکند».
🔹امام علی(ع): «هرگاه کسی روابط میان خود و خدا را اصلاح نماید، خداوند نیز روابط میان او و مردم را اصلاح خواهد کرد».
🔸امام صادق(ع): «بنده از اظهار کار نیک و پوشاندن کار بد سودی نخواهد برد؛ زیرا هنگامی که به باطن خود مراجعه میکند میداند که کارش حقیقت ندارد، و خداوند هم میفرماید: «بَلِ الْإِنْسانُ عَلی نَفْسِهِ بَصِیرَةٌ»،انسان حال خود را میداند و هر گاه باطن درست شد ظاهر هم درست میگردد».
🔹امام صادق(ع): «هر کس ظاهر خود را به گونهای نیک جلوه دهد و در صدد فهماندن این موضوع به مردم باشد که خدا او را دوست میدارد، ولی در باطن با اعمال زشت خود به مخالفت با خداوند برخیزد، روز قیامت با خشم پروردگارش روبرو خواهد شد».
🔸امام صادق(ع): «فساد ظاهر آدمی از فساد باطن او است، کسی که باطن خود را (از عیوب نفسانی و رذائل اخلاقی) اصلاح کند، خداوند ظاهر او را (از نواقص و عیوب و گرفتاریهای مادی و صوری) اصلاح میکند».
■⇨ @Ganje_arsh
🔎📖🔍🔎📖🔍
💢#اعتقادی
✅پرسش : اینکه بیان میشود علم نور است ،منظور چیست ؟ و آیا همه علوم از جمله علوم انسانی یا علوم تجربی هم ،مصداق همین علم قرار میگیرند؟
✍️پاسخ: در روایتی معروف به حدیث عنوان بصری از امام صادق(ع) چنین آمده است:
🔅 «لَیْسَ الْعِلْمُ بِکَثْرَةِ التَّعَلُّمِ وَ إِنَّمَا هُوَ نُورٌ یَقْذِفُهُ اللَّهُ تَعَالَى فِی قَلْبِ مَنْ یُرِیدُ اللَّهُ أَنْ یَهْدِیَه...»؛
🔹دانش با یادگیری زیاد به دست نمی آید؛ چرا که همانا علم، نوری است که خدا در قلب هر کس که هدایتش را بخواهد، قرار می دهد.
🔸اما در باره این که منظور این گونه روایات چه نوع دانشی است که مانند نور شمرده شده و روشنایی بخش است، روایاتی مشابه وجود دارد که می تواند پاسخ گوی این مسئله باشد: هنگامی که آیۀ: «فَمَنْ یُرِدِ اللَّهُ أَنْ یَهْدِیَهُ یَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلام ...»هر کس را که خدا خواهد که هدایت کند، دلش را براى اسلام می گشاید.. نازل شد، یاران پیامبر(ص) از ایشان در مورد این آیه و «شرح صدر» توضیح خواستند. ایشان در پاسخی مشابه همان عبارت روایت قبلی را بیان فرمودند: «نُورٌ یَقْذِفُهُ اللَّهُ فِی قَلْبِ الْمُؤْمِنِ ...»؛ شرح صدر، نوری است که خدا آن را در قلب مؤمن انداخته و سینۀ او را گشاده می کند. مجدداً از آن حضرت پرسیده شد که آیا نشانه ای برای این هدیۀ پروردگار وجود دارد، تا قابل شناسایی باشد؟! ایشان فرمودند: بلی! روی آوردن به خانۀ جاودانی و کنده شدن از خانۀ فریب دهنده دنیا و آمادگی برای مرگ قبل از آمدنش!
🔹با توجه به این روایت، شاید بتوان گفت که این علم و دانش مترادف با همان شرح صدری است که آثار آن در روایت فوق بیان شده است. بر این اساس، علم و دانشی نور به شمار می رود که توجه انسان به جهان آخرت را بیشتر نموده و پای بندی او به دنیا را کمتر کند. پس مراد از این گونه روایات بشتر احادیث معرفتی و الهی است و نه مطلق علوم تجربی ومانند آن .
■⇨ @Ganje_arsh
💢#اعتقادی
✅پرسش : اینکه بیان میشود علم نور است ،منظور چیست ؟ و آیا همه علوم از جمله علوم انسانی یا علوم تجربی هم ،مصداق همین علم قرار میگیرند؟
✍️پاسخ: در روایتی معروف به حدیث عنوان بصری از امام صادق(ع) چنین آمده است:
🔅 «لَیْسَ الْعِلْمُ بِکَثْرَةِ التَّعَلُّمِ وَ إِنَّمَا هُوَ نُورٌ یَقْذِفُهُ اللَّهُ تَعَالَى فِی قَلْبِ مَنْ یُرِیدُ اللَّهُ أَنْ یَهْدِیَه...»؛
🔹دانش با یادگیری زیاد به دست نمی آید؛ چرا که همانا علم، نوری است که خدا در قلب هر کس که هدایتش را بخواهد، قرار می دهد.
🔸اما در باره این که منظور این گونه روایات چه نوع دانشی است که مانند نور شمرده شده و روشنایی بخش است، روایاتی مشابه وجود دارد که می تواند پاسخ گوی این مسئله باشد: هنگامی که آیۀ: «فَمَنْ یُرِدِ اللَّهُ أَنْ یَهْدِیَهُ یَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلام ...»هر کس را که خدا خواهد که هدایت کند، دلش را براى اسلام می گشاید.. نازل شد، یاران پیامبر(ص) از ایشان در مورد این آیه و «شرح صدر» توضیح خواستند. ایشان در پاسخی مشابه همان عبارت روایت قبلی را بیان فرمودند: «نُورٌ یَقْذِفُهُ اللَّهُ فِی قَلْبِ الْمُؤْمِنِ ...»؛ شرح صدر، نوری است که خدا آن را در قلب مؤمن انداخته و سینۀ او را گشاده می کند. مجدداً از آن حضرت پرسیده شد که آیا نشانه ای برای این هدیۀ پروردگار وجود دارد، تا قابل شناسایی باشد؟! ایشان فرمودند: بلی! روی آوردن به خانۀ جاودانی و کنده شدن از خانۀ فریب دهنده دنیا و آمادگی برای مرگ قبل از آمدنش!
🔹با توجه به این روایت، شاید بتوان گفت که این علم و دانش مترادف با همان شرح صدری است که آثار آن در روایت فوق بیان شده است. بر این اساس، علم و دانشی نور به شمار می رود که توجه انسان به جهان آخرت را بیشتر نموده و پای بندی او به دنیا را کمتر کند. پس مراد از این گونه روایات بشتر احادیث معرفتی و الهی است و نه مطلق علوم تجربی ومانند آن .
■⇨ @Ganje_arsh
🔎📖🔍🔎📖🔍
💢#اعتقادی
✅پرسش : دین چگونه نجات دهنده است؟
✍️پاسخ: متکلمان و فیلسوفان برای اثبات نیازمندی انسان به دین و نجاتبخشی آن دلایل فراوانی ذکر کردهاند که ما در این مختصر فقط به یکی از آنها اشاره میکنیم. این دلیل بر مقدماتی استوار است؛ مانند:
1️⃣ خداوند حکیم است و کارهایش هدفمند است و هیچگاه کار لغو و بیهوده انجام نمیدهد.
2️⃣ خداوند انسان را آفرید و در او انواع نیازها و کمالات را قرار داد.
3️⃣ انسان برای اینکه تمامی کمالات بالقوهاش را بالفعل کند و به سعادت ابدی برسد، باید مسیر صحیح و مطمئنی برای زندگیاش انتخاب کند.
4️⃣انتخاب مسیر صحیح احتیاج به شناخت دارد.
5️⃣ابزار شناخت انسان که عبارت از عقل و حس میباشند، محدود بوده و قدرت نشان دادن دقیق راه صحیح را در تمام موارد به انسان ندارند، گرچه در برخی موارد، عقل به تنهایی میتواند سره را از سره بازشناسد.
6️⃣ صفت حکمت خداوند اقتضا میکند که انسان را رها نکند و راه رسیدن و سعادت واقعی و همچنین بالفعل کردن کمالاتش را از طریق وحی به او نشان دهد.
💠از مجموع مقدمات یاد شده، روشن میشود که انسان برای رسیدن به کمال نهایی خویش، نیاز به منبع دیگری، ـ غیر از حس و تجربه و عقل ـ دارد که با بهرهگیری از آن بتواند راه درست را بشناسد و بر اساس این شناخت، به گزینش صحیح دست زند؛ از اینرو با توجه به مقدمه نخست حکمت الهی اقتضا میکند که با بعثت پیامبران، مجموعه آنچه که شناخت آن برای نجات انسان و رسیدن او به کمال نهاییاش لازم است، در اختیار او نهاده شود.
■⇨ @Ganje_arsh
💢#اعتقادی
✅پرسش : دین چگونه نجات دهنده است؟
✍️پاسخ: متکلمان و فیلسوفان برای اثبات نیازمندی انسان به دین و نجاتبخشی آن دلایل فراوانی ذکر کردهاند که ما در این مختصر فقط به یکی از آنها اشاره میکنیم. این دلیل بر مقدماتی استوار است؛ مانند:
1️⃣ خداوند حکیم است و کارهایش هدفمند است و هیچگاه کار لغو و بیهوده انجام نمیدهد.
2️⃣ خداوند انسان را آفرید و در او انواع نیازها و کمالات را قرار داد.
3️⃣ انسان برای اینکه تمامی کمالات بالقوهاش را بالفعل کند و به سعادت ابدی برسد، باید مسیر صحیح و مطمئنی برای زندگیاش انتخاب کند.
4️⃣انتخاب مسیر صحیح احتیاج به شناخت دارد.
5️⃣ابزار شناخت انسان که عبارت از عقل و حس میباشند، محدود بوده و قدرت نشان دادن دقیق راه صحیح را در تمام موارد به انسان ندارند، گرچه در برخی موارد، عقل به تنهایی میتواند سره را از سره بازشناسد.
6️⃣ صفت حکمت خداوند اقتضا میکند که انسان را رها نکند و راه رسیدن و سعادت واقعی و همچنین بالفعل کردن کمالاتش را از طریق وحی به او نشان دهد.
💠از مجموع مقدمات یاد شده، روشن میشود که انسان برای رسیدن به کمال نهایی خویش، نیاز به منبع دیگری، ـ غیر از حس و تجربه و عقل ـ دارد که با بهرهگیری از آن بتواند راه درست را بشناسد و بر اساس این شناخت، به گزینش صحیح دست زند؛ از اینرو با توجه به مقدمه نخست حکمت الهی اقتضا میکند که با بعثت پیامبران، مجموعه آنچه که شناخت آن برای نجات انسان و رسیدن او به کمال نهاییاش لازم است، در اختیار او نهاده شود.
■⇨ @Ganje_arsh
🔎📖🔍🔎📖🔍
💢#اعتقادی
✅پرسش: چرا امام علی (ع) با وجود عصمت ، در دعای کمیل خودش را گناه کار ترین فرد تلقی می کند؟
✍️پاسخ: مطلب نخست آنكه اين دعايي است كه اميرالمومنين(ع) به كميل آموخته اند. بنابراين آنچه گفته شده در رابطه با انسان هايي است كه احتمال خطا و گناه در آن ها وجود دارد و نسبت به آن ها جنبه آموزشي و تعليمي دارد.
🔹دوم آنكه توبه و استغفار همیشه به معناى بازگشت از گناه نیست بلکه هر گونه بازگشت و توجّه به خدا را که همراه با اعتراف به ناتوانی خود از به جا آوردن حقّ بندگی است ، شامل مى شود. از این رو توبه و استغفار به خودى خود، یکى از عبادت هاى بزرگ و از مصادیق بارز تعظیم خداست و هیچ دلالتی بر گناهکار بودن استغفار کننده ندارد. بلکه دائم الاستغفار بودن از علائم اهل تقوا و ایمان و شرط بندگی است و آنکه مداومت بر استغفار نداشته باشد در منطق قرآن کریم و اهل بیت (ع) نه تنها نمی تواند امام یا نبی باشد بلکه حتّی مومن حقیقی هم نیست.
🔸امام صادق (ع) فرمودند: «الاستغفار، و قول « لا إله إلّا اللّه» خیر العبادة : استغفار و قول لا إله إلّا اللّه بهترین عبادت است».
■⇨ @Ganje_arsh
💢#اعتقادی
✅پرسش: چرا امام علی (ع) با وجود عصمت ، در دعای کمیل خودش را گناه کار ترین فرد تلقی می کند؟
✍️پاسخ: مطلب نخست آنكه اين دعايي است كه اميرالمومنين(ع) به كميل آموخته اند. بنابراين آنچه گفته شده در رابطه با انسان هايي است كه احتمال خطا و گناه در آن ها وجود دارد و نسبت به آن ها جنبه آموزشي و تعليمي دارد.
🔹دوم آنكه توبه و استغفار همیشه به معناى بازگشت از گناه نیست بلکه هر گونه بازگشت و توجّه به خدا را که همراه با اعتراف به ناتوانی خود از به جا آوردن حقّ بندگی است ، شامل مى شود. از این رو توبه و استغفار به خودى خود، یکى از عبادت هاى بزرگ و از مصادیق بارز تعظیم خداست و هیچ دلالتی بر گناهکار بودن استغفار کننده ندارد. بلکه دائم الاستغفار بودن از علائم اهل تقوا و ایمان و شرط بندگی است و آنکه مداومت بر استغفار نداشته باشد در منطق قرآن کریم و اهل بیت (ع) نه تنها نمی تواند امام یا نبی باشد بلکه حتّی مومن حقیقی هم نیست.
🔸امام صادق (ع) فرمودند: «الاستغفار، و قول « لا إله إلّا اللّه» خیر العبادة : استغفار و قول لا إله إلّا اللّه بهترین عبادت است».
■⇨ @Ganje_arsh
🔎📖🔍🔎📖🔍
💢#اعتقادی
✅پرسش: ترک مسئولیت حضرت یونس چگونه با عصمت سازگار است؟
✍️پاسخ: در این خصوص دو نکته باید بیان شود:
1️⃣ عصمت تنها در مورد گناه و خطایی است که موجب گمراهی مردم شود. عمل حضرت یونس موجب گمراهی مردم نمی شد بلکه حضرت یونس سالها به وظیفه خود عمل کرده بودند و چون از مردم نا امید شد آن شهر را ترک کرد.
2️⃣ ترک مسئولیت از گناهان نیست و تنها ترک اولی محسوب می شود که از بین برنده عصمت نیست. البته خداوند ایشان را به خاطر همین ترک اولی مواخذه کرد چون اولیا آنقدر مقامات بالایی دارند که حتی با ترک اولی هم مورد مواخذه قرار می گیرند.
■⇨ @Ganje_arsh
💢#اعتقادی
✅پرسش: ترک مسئولیت حضرت یونس چگونه با عصمت سازگار است؟
✍️پاسخ: در این خصوص دو نکته باید بیان شود:
1️⃣ عصمت تنها در مورد گناه و خطایی است که موجب گمراهی مردم شود. عمل حضرت یونس موجب گمراهی مردم نمی شد بلکه حضرت یونس سالها به وظیفه خود عمل کرده بودند و چون از مردم نا امید شد آن شهر را ترک کرد.
2️⃣ ترک مسئولیت از گناهان نیست و تنها ترک اولی محسوب می شود که از بین برنده عصمت نیست. البته خداوند ایشان را به خاطر همین ترک اولی مواخذه کرد چون اولیا آنقدر مقامات بالایی دارند که حتی با ترک اولی هم مورد مواخذه قرار می گیرند.
■⇨ @Ganje_arsh
🔎📖🔍 🔎📖🔍
✅پرسش:
فرق آزمايش با جريمه يا عذاب خداوند در پيشامدهاي بوجود آمده براي ما را چگونه تشخيص بدهيم؟
🌺 پاسخ:
انسان در دنيا دائم در حال تغيير و تبدل و امتحان شدن به واسطه اين درد و رنج ها و نعمت هاست. مهم اين است که انسان با يک نگاه توحيدي با خطا کار دانستن نفس خود همه اين ها را از طرف خدا بداند که در اين صورت همه اين ها موجب آمرزش گناهان و ترفيع درجه او مي شود.
☘️ابزار و وسيله ى آزمايش الهى خيرها و شرهاى واقعه مى باشد «و نبلوكم بالشرّ و الخير فتنه ؛ و شما را با بدى و خوبى مى آزماييم» و همين مضمون را در گفتارى كه از اميرمؤمنان نقل شده مى بينيم:
🌱اميرالمؤمنين بيمار شد و گروهى به عيادت آن حضرت رفتند و عرض كردند: چگونه صبح كرديد اى اميرالمؤمنين؟ فرمود: با بدى و شر. عرض كردند: سبحان الله! چنين سخنى از چون شمايى؟! فرمود: خداى تعالى مى فرمايد: «و شما را به بدى و خوبى مى آزماييم» خوبى همان تندرستى و توانگرى است و بدى همان بيمارى و نادارى است و اين هر دو براى آزمايش و امتحان است.
🌹اميرمؤمنان على(علیه السلام) مى فرمايد: سپاس و ستايش خدايى را كه رنج و گرفتارى پيروان ما را مايه ى زدوده شدن گناهان آنان در دنيا قرار داد تا بااين رنجها و بلاها طاعتشان سالم ماند و سزاوار پاداش آن شوند.
🌱پيامبر اكرم (صلی ا لله علیه و اله) فرمود: «السقم يمحو الذنوب - بيماري گناهان را نابود مي كند؛( بحارالأنوار ج : 64 ص : 244)». در حديث ديگري از حضرت نقل شده .«لحظه ها و ساعت هايي كه انسان گرفتار همّ و غم ها است، ساعات كفارة گناهان است».
🌼امام صادق (علیه السلام) فرمود: «هنگامي كه «عبد خدا» گناهش زياد مي شود و اعمالي كه آن را جبران كند نداشته باشد، خداوند او را گرفتار حزن و اندوه مي كند تا كفارة گناهان او باشد».
🌸البته روايات همين بيماري هاي روزمره را نيز موجب آمرزش گناهان مي داند : «خداوند متعال مؤمن را به مصيبت و بلاء گرفتار مىكند و او را به بيمارى در بدن اجر مي دهد» (بحار الأنوار ، ج64، ص 237)
🌱رسول خدا صلّى اللَّه عليه و اله فرمودند:« لَا يَزَالُ الْبَلَاءُ فِي الْمُؤْمِنِ وَ الْمُؤْمِنَةِ فِي جَسَدِهِ وَ مَالِهِ وَ وُلْدِهِ حَتَّى يَلْقَى اللَّهَ وَ مَا عَلَيْهِ مِنْ خَطِيئَة ــــ مصيبت و گرفتارى همواره گريبان مرد و زن مؤمن را مىگيرد و آنها در مال و يا بدن خود نقصان مشاهده مىكنند و يا فرزندان خود را از دست مىدهند و اينها براى اين است كه هر گاه در محضر پروردگار حاضر شدند گناهى نداشته باشند» (بحارالأنوار ، ج64 ،ص236)
☘️همه اتفاقات و سختي هايي که براي انسان به وجود مي آيد مي تواند داراي جنبه عذاب و يا کفاره گناهان و يا ترفيع درج ه و يا عقوبت عملکرد و يا .. باشد تشخيص اين که اين بلايي که انسان به آن مبتلا شده است کار اولياي الهي است و بازشناسي آنها براي انسان کار راحتي نيست پس انسان بايد طبق وظيفه ديني خود عمل کند و در برابر بلاهايي که براي او پيش مي آيد بايد صبر پيشه کند تا خدا نيز اجر اين صبر را به او عنايت فرمايد و کفاره گناهانش شود.
#اعتقادی
@Ganje_arsh
✅پرسش:
فرق آزمايش با جريمه يا عذاب خداوند در پيشامدهاي بوجود آمده براي ما را چگونه تشخيص بدهيم؟
🌺 پاسخ:
انسان در دنيا دائم در حال تغيير و تبدل و امتحان شدن به واسطه اين درد و رنج ها و نعمت هاست. مهم اين است که انسان با يک نگاه توحيدي با خطا کار دانستن نفس خود همه اين ها را از طرف خدا بداند که در اين صورت همه اين ها موجب آمرزش گناهان و ترفيع درجه او مي شود.
☘️ابزار و وسيله ى آزمايش الهى خيرها و شرهاى واقعه مى باشد «و نبلوكم بالشرّ و الخير فتنه ؛ و شما را با بدى و خوبى مى آزماييم» و همين مضمون را در گفتارى كه از اميرمؤمنان نقل شده مى بينيم:
🌱اميرالمؤمنين بيمار شد و گروهى به عيادت آن حضرت رفتند و عرض كردند: چگونه صبح كرديد اى اميرالمؤمنين؟ فرمود: با بدى و شر. عرض كردند: سبحان الله! چنين سخنى از چون شمايى؟! فرمود: خداى تعالى مى فرمايد: «و شما را به بدى و خوبى مى آزماييم» خوبى همان تندرستى و توانگرى است و بدى همان بيمارى و نادارى است و اين هر دو براى آزمايش و امتحان است.
🌹اميرمؤمنان على(علیه السلام) مى فرمايد: سپاس و ستايش خدايى را كه رنج و گرفتارى پيروان ما را مايه ى زدوده شدن گناهان آنان در دنيا قرار داد تا بااين رنجها و بلاها طاعتشان سالم ماند و سزاوار پاداش آن شوند.
🌱پيامبر اكرم (صلی ا لله علیه و اله) فرمود: «السقم يمحو الذنوب - بيماري گناهان را نابود مي كند؛( بحارالأنوار ج : 64 ص : 244)». در حديث ديگري از حضرت نقل شده .«لحظه ها و ساعت هايي كه انسان گرفتار همّ و غم ها است، ساعات كفارة گناهان است».
🌼امام صادق (علیه السلام) فرمود: «هنگامي كه «عبد خدا» گناهش زياد مي شود و اعمالي كه آن را جبران كند نداشته باشد، خداوند او را گرفتار حزن و اندوه مي كند تا كفارة گناهان او باشد».
🌸البته روايات همين بيماري هاي روزمره را نيز موجب آمرزش گناهان مي داند : «خداوند متعال مؤمن را به مصيبت و بلاء گرفتار مىكند و او را به بيمارى در بدن اجر مي دهد» (بحار الأنوار ، ج64، ص 237)
🌱رسول خدا صلّى اللَّه عليه و اله فرمودند:« لَا يَزَالُ الْبَلَاءُ فِي الْمُؤْمِنِ وَ الْمُؤْمِنَةِ فِي جَسَدِهِ وَ مَالِهِ وَ وُلْدِهِ حَتَّى يَلْقَى اللَّهَ وَ مَا عَلَيْهِ مِنْ خَطِيئَة ــــ مصيبت و گرفتارى همواره گريبان مرد و زن مؤمن را مىگيرد و آنها در مال و يا بدن خود نقصان مشاهده مىكنند و يا فرزندان خود را از دست مىدهند و اينها براى اين است كه هر گاه در محضر پروردگار حاضر شدند گناهى نداشته باشند» (بحارالأنوار ، ج64 ،ص236)
☘️همه اتفاقات و سختي هايي که براي انسان به وجود مي آيد مي تواند داراي جنبه عذاب و يا کفاره گناهان و يا ترفيع درج ه و يا عقوبت عملکرد و يا .. باشد تشخيص اين که اين بلايي که انسان به آن مبتلا شده است کار اولياي الهي است و بازشناسي آنها براي انسان کار راحتي نيست پس انسان بايد طبق وظيفه ديني خود عمل کند و در برابر بلاهايي که براي او پيش مي آيد بايد صبر پيشه کند تا خدا نيز اجر اين صبر را به او عنايت فرمايد و کفاره گناهانش شود.
#اعتقادی
@Ganje_arsh
🔎📖🔍🔎📖🔍
💢#اعتقادی
✅پرسش: چرا کعبه روکشی مشکی دارد؟ و چرا رنگ شاد استفاده نشده است؟
✍️پاسخ: پارچه مشکی رنگی که امروزه با آن کعبه را می پوشانند پیراهن یا پرده کعبه یا جامه کعبه نامیده می شود. این پوشش در قرون اخیر به رنگ مشکی بوده و آیات قرآن به رنگ طلایی با خط بسیار زیبایی بر آن بافته می شود. اما قبلا از رنگ های دیگری برای این پوشش استفاده می شده است. ابن اسحاق گوید:" در عصر رسول خدا، بر کعبه پارچه سفید رنگ بافت مصر مشهور به "قباطی" می آویختند و سپس از بردهای یمانی برای آن استفاده می کردند. پس از پیامبر، عمر، عثمان، حجاج و ابن زبیر بر کعبه پارچه قباطی و پرده دیبا پوشانیدند.
🔹این پرده ها گاهی به رنگ سبز و گاهی قرمز بوده و گاهی با دو یا چند پرده بر روی هم کعبه را می پوشانیدند. در زمان ناصر عباسی، ابتدا پرده ای به رنگ سبز برای کعبه آماده شد و پس از آن، از اواخر خلافت وی، به رنگ مشکی تهیه گردید. پس از آن زمانی که سلاطین مصر تهیه پرده کعبه را بر عهده داشتند همه ساله پرده ای به رنگ قرمز برای کعبه ارسال می کردند .
🔸 در زمان ملکشاه سلجوقی، که ایرانیان افتخار تهیه پرده کعبه را داشتند پرده هایی که برای کعبه آماده می شد به رنگ زرد بود. ابن بطوطه در سفر نامه خود (رحله) می گوید: پیراهن خانه کعبه را در شهر شوشتر خوزستان، ایران از دیبای خالص می بافتند و به کعبه می فرستادند. در سال 1221 تا 1229 که اهل حجاز افتخار تهیه پرده را داشتند. نخست پرده را از حریر سرخ تهیه کردند و سپس در سال های بعد آنرا به حریر سیاه تبدیل کردند...
🔹در موسم حج بخصوص در روزهای نزدیک به تعویض پرده اندک اندک آنرا بالا می برند و بر می چینند و به جای آن پرده سفیدی می پوشانند و پس از انجام مراسم حج پرده نو بر آن می پوشانند . بنابراین مشکی بودن رنگ پرده (جامه) دلیل خاصی ندارد و به انتخاب تهیه کنندگان مربوط می شود.
♥️ همراه ماباشید⇩⇩
💠 ■⇨ @Ganje_arsh
┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
💢#اعتقادی
✅پرسش: چرا کعبه روکشی مشکی دارد؟ و چرا رنگ شاد استفاده نشده است؟
✍️پاسخ: پارچه مشکی رنگی که امروزه با آن کعبه را می پوشانند پیراهن یا پرده کعبه یا جامه کعبه نامیده می شود. این پوشش در قرون اخیر به رنگ مشکی بوده و آیات قرآن به رنگ طلایی با خط بسیار زیبایی بر آن بافته می شود. اما قبلا از رنگ های دیگری برای این پوشش استفاده می شده است. ابن اسحاق گوید:" در عصر رسول خدا، بر کعبه پارچه سفید رنگ بافت مصر مشهور به "قباطی" می آویختند و سپس از بردهای یمانی برای آن استفاده می کردند. پس از پیامبر، عمر، عثمان، حجاج و ابن زبیر بر کعبه پارچه قباطی و پرده دیبا پوشانیدند.
🔹این پرده ها گاهی به رنگ سبز و گاهی قرمز بوده و گاهی با دو یا چند پرده بر روی هم کعبه را می پوشانیدند. در زمان ناصر عباسی، ابتدا پرده ای به رنگ سبز برای کعبه آماده شد و پس از آن، از اواخر خلافت وی، به رنگ مشکی تهیه گردید. پس از آن زمانی که سلاطین مصر تهیه پرده کعبه را بر عهده داشتند همه ساله پرده ای به رنگ قرمز برای کعبه ارسال می کردند .
🔸 در زمان ملکشاه سلجوقی، که ایرانیان افتخار تهیه پرده کعبه را داشتند پرده هایی که برای کعبه آماده می شد به رنگ زرد بود. ابن بطوطه در سفر نامه خود (رحله) می گوید: پیراهن خانه کعبه را در شهر شوشتر خوزستان، ایران از دیبای خالص می بافتند و به کعبه می فرستادند. در سال 1221 تا 1229 که اهل حجاز افتخار تهیه پرده را داشتند. نخست پرده را از حریر سرخ تهیه کردند و سپس در سال های بعد آنرا به حریر سیاه تبدیل کردند...
🔹در موسم حج بخصوص در روزهای نزدیک به تعویض پرده اندک اندک آنرا بالا می برند و بر می چینند و به جای آن پرده سفیدی می پوشانند و پس از انجام مراسم حج پرده نو بر آن می پوشانند . بنابراین مشکی بودن رنگ پرده (جامه) دلیل خاصی ندارد و به انتخاب تهیه کنندگان مربوط می شود.
♥️ همراه ماباشید⇩⇩
💠 ■⇨ @Ganje_arsh
┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
🔎📖🔍🔎📖🔍
💢#اعتقادی
✅پرسش: اینکه بیان میشود در شب جمعه خدا هم زائر امام حسین(ع) است ، به چه معناست ..!؟
✍️پاسخ: در منابع روایی آمده است ، یکی از زائران قبر امام حسین(ع) در شب جمعه خداوند متعال است. امام صادق(ع) در این زمینه میفرماید: «خداوند متعال در هر شب جمعه با فرشتگان و انبیاء و اوصیاء به زمین هبوط کرده و او را زیارت میکنند». سپس صفوان پرسید: فدایت شوم پس، هر شب جمعه قبر آنحضرت را زیارت کرده تا بدین وسیله زیارت پروردگار را نیز کرده باشیم؟ حضرت فرمودند: «بلی».
🔹البته معنای اینکه خداوند، قبر امام حسین(ع) را زیارت میکند، معنایش تشبیه و تجسیم نیست و از اینرو، چند وجه برای تبیین و تأویل آن بیان شده است:
1️⃣ عنایت خاصه خداوند متعال با ارسال و تداوم فیض الهی به امام حسین(ع)؛
2️⃣قرار دادن امام حسین(ع) به عنوان یکی از مظاهر تجلّی الهی؛
3️⃣انزال رحمت خاصه بر امام(ع) و زائرین آنحضرت؛
4️⃣ زیادی تفضل خدا به آنحضرت است.
🔸همچنین مقصود از زیارت کردن زائران، خدا را، به معنای نزدیک شدن معنوی به باری تعالی، و یا رسیدن به مُلک او است؛ یعنی زائر در نزد خدا به مرتبهای میرسد که بر ملک خداوند تسلط مییابد.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💢#اعتقادی
✅پرسش: اینکه بیان میشود در شب جمعه خدا هم زائر امام حسین(ع) است ، به چه معناست ..!؟
✍️پاسخ: در منابع روایی آمده است ، یکی از زائران قبر امام حسین(ع) در شب جمعه خداوند متعال است. امام صادق(ع) در این زمینه میفرماید: «خداوند متعال در هر شب جمعه با فرشتگان و انبیاء و اوصیاء به زمین هبوط کرده و او را زیارت میکنند». سپس صفوان پرسید: فدایت شوم پس، هر شب جمعه قبر آنحضرت را زیارت کرده تا بدین وسیله زیارت پروردگار را نیز کرده باشیم؟ حضرت فرمودند: «بلی».
🔹البته معنای اینکه خداوند، قبر امام حسین(ع) را زیارت میکند، معنایش تشبیه و تجسیم نیست و از اینرو، چند وجه برای تبیین و تأویل آن بیان شده است:
1️⃣ عنایت خاصه خداوند متعال با ارسال و تداوم فیض الهی به امام حسین(ع)؛
2️⃣قرار دادن امام حسین(ع) به عنوان یکی از مظاهر تجلّی الهی؛
3️⃣انزال رحمت خاصه بر امام(ع) و زائرین آنحضرت؛
4️⃣ زیادی تفضل خدا به آنحضرت است.
🔸همچنین مقصود از زیارت کردن زائران، خدا را، به معنای نزدیک شدن معنوی به باری تعالی، و یا رسیدن به مُلک او است؛ یعنی زائر در نزد خدا به مرتبهای میرسد که بر ملک خداوند تسلط مییابد.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🔎📖🔍🔎📖🔍
💢 #اعتقادی
✅پرسش: آیا این درست است که تمام ذرات عالم به نوعی فهم و درک دارند؟، چون طبق آیات و روایات زمین و اجزای بدن و آسمان ها در قیامت به حرف میآیند و شهادت میدهند؟
✍️پاسخ: بلی همه ذرات عالم از درک و شعور متناسب وجود خود بر خور دارند، خداوند متعال می فرماید: « آسمانهای هفتگانه و زمین و کسانی که در آنها هستند تسبیح او می گویند و هیچ چیزی نیست مگر اینکه تسبیح و حمد او می گوید؛ لکن شما تسبیح آنها را نمی فهمید.او بردبار و آمرزنده است.»
🔹علامه طباطبایی(رضوان الله علیه) در تفسیر این آیه فرموده اند: از کلام خدا استفاده می شود همچنان که خلقت در اشیاء جاری و ساری است علم هم در اشیاء سریان دارد و هر موجودی به اندازه ای که از وجود بهره دارد از علم نیز بهره مند است. در نگاه علامه طباطبایی با توجه به آورده های وحیانی و عقلانی هیچ دلیلی نیست که علم تنها یک سنخ است؛ لذا علم می تواند گونه های مختلف داشته باشد و هر گونه ای هم آثار خاص خود را دارد، پس لازم نیست که از جمادات نیز آثاری مشابه آثار حیوانات یا انسان مشاهده شود.
♥️ همراه ماباشید⇩⇩
💠 ■⇨ @Ganje_arsh
┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
💢 #اعتقادی
✅پرسش: آیا این درست است که تمام ذرات عالم به نوعی فهم و درک دارند؟، چون طبق آیات و روایات زمین و اجزای بدن و آسمان ها در قیامت به حرف میآیند و شهادت میدهند؟
✍️پاسخ: بلی همه ذرات عالم از درک و شعور متناسب وجود خود بر خور دارند، خداوند متعال می فرماید: « آسمانهای هفتگانه و زمین و کسانی که در آنها هستند تسبیح او می گویند و هیچ چیزی نیست مگر اینکه تسبیح و حمد او می گوید؛ لکن شما تسبیح آنها را نمی فهمید.او بردبار و آمرزنده است.»
🔹علامه طباطبایی(رضوان الله علیه) در تفسیر این آیه فرموده اند: از کلام خدا استفاده می شود همچنان که خلقت در اشیاء جاری و ساری است علم هم در اشیاء سریان دارد و هر موجودی به اندازه ای که از وجود بهره دارد از علم نیز بهره مند است. در نگاه علامه طباطبایی با توجه به آورده های وحیانی و عقلانی هیچ دلیلی نیست که علم تنها یک سنخ است؛ لذا علم می تواند گونه های مختلف داشته باشد و هر گونه ای هم آثار خاص خود را دارد، پس لازم نیست که از جمادات نیز آثاری مشابه آثار حیوانات یا انسان مشاهده شود.
♥️ همراه ماباشید⇩⇩
💠 ■⇨ @Ganje_arsh
┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
📚🇮🇷📚🇮🇷📚
💢 #سیاسی #اعتقادی
✅پرسش: چرا به حضرت امام خمینی(ره) و امام خامنهای ، امام می گویند!؟
✍️پاسخ:اولاً باید توجه داشت که به اذعان همه بزرگان، شخصیت علمی و عملی و معنوی امام خمینی ره و امام خامنه ای حفظه الله، یک شخصیت بی بدیل و کم نظیر در تاریخ اسلام می باشد.
🔹ثانیا واژه «امام» دارای دو معنای خاص و عام است. معنای خاص و مصطلح فقط بر امامان معصوم علیهم السلام که از طرف خداوند متعال برای مقام خلافت و امامت برگزیده شده اند، بکار می رود و برای غیر ایشان جایز نیست.
🔸اما واژه امام دارای یک اصطلاح و کاربرد عام نیز است که به معنای رهبر و پیشوا و زعیم و قائد می باشد و بر هر کسی که پیشوایی و رهبری گروهی را بر عهده داشته باشد، اطلاق می شود. مانند امام جماعت یا امام جمعه یا امام موسی صدر. امام به همین اصطلاح و معنای عام بر دو رهبر و پیشوای بزرگ انقلاب کبیر اسلامی ایران، یعنی امام خمینی رحمه الله و امام خامنه ای حفظه الله اطلاق می شود.
♥️ همراه ماباشید⇩⇩
💠 ■⇨ @Ganje_arsh
┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
💢 #سیاسی #اعتقادی
✅پرسش: چرا به حضرت امام خمینی(ره) و امام خامنهای ، امام می گویند!؟
✍️پاسخ:اولاً باید توجه داشت که به اذعان همه بزرگان، شخصیت علمی و عملی و معنوی امام خمینی ره و امام خامنه ای حفظه الله، یک شخصیت بی بدیل و کم نظیر در تاریخ اسلام می باشد.
🔹ثانیا واژه «امام» دارای دو معنای خاص و عام است. معنای خاص و مصطلح فقط بر امامان معصوم علیهم السلام که از طرف خداوند متعال برای مقام خلافت و امامت برگزیده شده اند، بکار می رود و برای غیر ایشان جایز نیست.
🔸اما واژه امام دارای یک اصطلاح و کاربرد عام نیز است که به معنای رهبر و پیشوا و زعیم و قائد می باشد و بر هر کسی که پیشوایی و رهبری گروهی را بر عهده داشته باشد، اطلاق می شود. مانند امام جماعت یا امام جمعه یا امام موسی صدر. امام به همین اصطلاح و معنای عام بر دو رهبر و پیشوای بزرگ انقلاب کبیر اسلامی ایران، یعنی امام خمینی رحمه الله و امام خامنه ای حفظه الله اطلاق می شود.
♥️ همراه ماباشید⇩⇩
💠 ■⇨ @Ganje_arsh
┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
💙🍃🦋
🍃🍁
🦋
🔰چرا حضرت علي (ع) انگشتر عقيق سرخ براي محفوظ ماندن به دست ميکرد؟درحالي که محفوظ ماندن وسلامتي به دست خداست وانگشتر قدرتي ندارد؟
▓✍🏻پاسخ:
اولا از کجا ثابت شده که حضرت علي ع انگشتر را براي محفوظ ماندن دست مي کرده؟
▒✍🏻متاسفانه بيشتر انگشتر سازها به اين مسئله دامن مي زنند.اگر روايتي هم در اين زمينه باشد ياضعيف است ويا درمقابل آيات وروايات محکم که مي گويد فقط خداوند حافظ انسان است نمي تواند مقاومت کند.بله آنچه در در روايات آمده استفاده از انگشتر عقيق يمني براي نماز است که ثواب دارد.
▓✍🏻ثانيا ممکن است انگشتر امام علي ع داري حرزي بوده که آن مي تواند حافظ انسان باشد چون دعا واسم هاي خداوند هست.در زمان ما نيز انگشترسازهاي متدين روي عقيق حرز يانام خداوند را مثل( يا حفيظ )حک مي کنند که در نگهداري انسان اثر دارد.
#اعتقادی
🦋 ➣ @Ganje_arsh ❤️
🍃🍁
💙🍃🦋
🍃🍁
🦋
🔰چرا حضرت علي (ع) انگشتر عقيق سرخ براي محفوظ ماندن به دست ميکرد؟درحالي که محفوظ ماندن وسلامتي به دست خداست وانگشتر قدرتي ندارد؟
▓✍🏻پاسخ:
اولا از کجا ثابت شده که حضرت علي ع انگشتر را براي محفوظ ماندن دست مي کرده؟
▒✍🏻متاسفانه بيشتر انگشتر سازها به اين مسئله دامن مي زنند.اگر روايتي هم در اين زمينه باشد ياضعيف است ويا درمقابل آيات وروايات محکم که مي گويد فقط خداوند حافظ انسان است نمي تواند مقاومت کند.بله آنچه در در روايات آمده استفاده از انگشتر عقيق يمني براي نماز است که ثواب دارد.
▓✍🏻ثانيا ممکن است انگشتر امام علي ع داري حرزي بوده که آن مي تواند حافظ انسان باشد چون دعا واسم هاي خداوند هست.در زمان ما نيز انگشترسازهاي متدين روي عقيق حرز يانام خداوند را مثل( يا حفيظ )حک مي کنند که در نگهداري انسان اثر دارد.
#اعتقادی
🦋 ➣ @Ganje_arsh ❤️
🍃🍁
💙🍃🦋
💙🍃🦋
🍃🍁
🦋
🔰سرنوشت کودکی که به دنیا نیامده می میرد، در قیامت چه می شود؟
🔰اگر هر انسان که دنیا می آید تا تلاش کند و به خوشبختی در آن دنیا برسد، پس در مورد آن بچه ای که به دنیا نیامده می میرد چه باید گفت؟ بدبخت از اینکه زندگی نکرده یا خوش بخت که پاک از دنیا رفته؟
▒✍🏻پاسخ:
در خصوص مرگ كودكان نوزاد بايد گفت:
اولا حكمت هاي گوناگوني بر اين عمر كوتاه مترتب است كه بسياري از آن بر ما پوشيده است.اما آزمون والدين چنين كودكاني و تاثيري كه چنين حادثه اي بر جامعه گذاشته، عكس العملي كه ممكن است در پي داشته باشد، همه مي تواند از حكمت هاي الهي در اين تقدير خاص باشد؛
▓✍🏻پس اصل اين خلقت غير حكيمانه نيست.
ثانيا ساختار عالم بر اساس سنت هاي خاصي تنظيم شده كه رابطه علّي و معلولي يكي از آن هاست و معنا ندارد كه زمينه معلوليت ذهني يك كودك از قبل فراهم شود و علت تامه آن محقق گردد و معلول برخلاف آن حاصل گردد، يا علل مردن يك نوزاد يا كودك نوجوان حاصل شود.
▒✍🏻اما خداوند مانع تحقق و تاثيرگذاري اين علت گردد، همانند آن كه فردي ظالم بخواهد كودكي را به قتل برساند. اما خداوند مانع اين كار شود تا اين كودك امكان تكامل را بيابد.
▓✍🏻ثالثا بر اساس پاره اي از روايات زمينه كسب كمال براي اين افراد بعد از مرگ فراهم مي گردد؛ يعني به دليل انكه اين افراد به نوعي مستثنا از ضابطه عادي هدف و غايت حيات بشري به حساب مي آيند و در عين حال بر اسا س ضابطه و ساختار عالم چاره اي جز خلقت و مرگ آن ها نبود، اين امر در سراي ديگر به گونه اي جبران مي شود
#اعتقادی
🦋 ➣ @Ganje_arsh ❤️
🍃🍁
💙🍃🦋
🍃🍁
🦋
🔰سرنوشت کودکی که به دنیا نیامده می میرد، در قیامت چه می شود؟
🔰اگر هر انسان که دنیا می آید تا تلاش کند و به خوشبختی در آن دنیا برسد، پس در مورد آن بچه ای که به دنیا نیامده می میرد چه باید گفت؟ بدبخت از اینکه زندگی نکرده یا خوش بخت که پاک از دنیا رفته؟
▒✍🏻پاسخ:
در خصوص مرگ كودكان نوزاد بايد گفت:
اولا حكمت هاي گوناگوني بر اين عمر كوتاه مترتب است كه بسياري از آن بر ما پوشيده است.اما آزمون والدين چنين كودكاني و تاثيري كه چنين حادثه اي بر جامعه گذاشته، عكس العملي كه ممكن است در پي داشته باشد، همه مي تواند از حكمت هاي الهي در اين تقدير خاص باشد؛
▓✍🏻پس اصل اين خلقت غير حكيمانه نيست.
ثانيا ساختار عالم بر اساس سنت هاي خاصي تنظيم شده كه رابطه علّي و معلولي يكي از آن هاست و معنا ندارد كه زمينه معلوليت ذهني يك كودك از قبل فراهم شود و علت تامه آن محقق گردد و معلول برخلاف آن حاصل گردد، يا علل مردن يك نوزاد يا كودك نوجوان حاصل شود.
▒✍🏻اما خداوند مانع تحقق و تاثيرگذاري اين علت گردد، همانند آن كه فردي ظالم بخواهد كودكي را به قتل برساند. اما خداوند مانع اين كار شود تا اين كودك امكان تكامل را بيابد.
▓✍🏻ثالثا بر اساس پاره اي از روايات زمينه كسب كمال براي اين افراد بعد از مرگ فراهم مي گردد؛ يعني به دليل انكه اين افراد به نوعي مستثنا از ضابطه عادي هدف و غايت حيات بشري به حساب مي آيند و در عين حال بر اسا س ضابطه و ساختار عالم چاره اي جز خلقت و مرگ آن ها نبود، اين امر در سراي ديگر به گونه اي جبران مي شود
#اعتقادی
🦋 ➣ @Ganje_arsh ❤️
🍃🍁
💙🍃🦋
💙🍃🦋
🍃🍁
🦋
🔰مشخصات ظاهری شيطان چگونه است؟
✍️پاسخ
نکته اول: منظور شما از شیطان در این سؤال، ظاهرا «ابلیس» است که قرآن آن را از جنیان می داند. در قرآن کریم می خوانیم: «وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْليسَ كانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّه»؛
«به ياد آريد زمانى را كه به فرشتگان گفتيم: «براى آدم سجده كنيد!» آنها همگى سجده كردند جز ابليس- كه از جن بود- و از فرمان پروردگارش بيرون شد». (1)
✨✍🏻نکته دوم: خلقت جنیان از آتش می باشد و مخلوقات لطیفی هستند که در وضعیت عادی قابل مشاهده نیستند و صحبت در مورد شکل ظاهری آنان بی معناست. قرآن از قول شیطان چنین می فرماید: «قالَ أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَني مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طين»؛ «گفت: من از او بهترم؛ مرا از آتش آفريدهاى و او را از گل». (2)
✨✍🏻نکته سوم: جن و شیطان مانند فرشتگان موجوداتی نامریی هستند, ولی گاه به صورتی در آمده و قابل رؤیت می شوند. بنابراین، حقیقت جن و شیطان را نمی توان دید، لیكن به جهت لطافتی كه دارند و می توانند به صورت اشكال مختلفی در بیایند وجود آن ها را به صورت های نمادین می تواند دید. (3)
👈نتیجه اینکه: با توجه به لطیف بودن و نامرئی بودن ابلیس(شیطان)، صحبت از مشخصات ظاهری آن بی معناست.
موفق باشید
پی نوشت ها:
1. کهف/50
2. ص/76
3. جن و شیطان، ص ۴۷
#اعتقادی
🦋 ➣ @Ganje_arsh ❤️
🍃🍁
💙🍃🦋
🍃🍁
🦋
🔰مشخصات ظاهری شيطان چگونه است؟
✍️پاسخ
نکته اول: منظور شما از شیطان در این سؤال، ظاهرا «ابلیس» است که قرآن آن را از جنیان می داند. در قرآن کریم می خوانیم: «وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْليسَ كانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّه»؛
«به ياد آريد زمانى را كه به فرشتگان گفتيم: «براى آدم سجده كنيد!» آنها همگى سجده كردند جز ابليس- كه از جن بود- و از فرمان پروردگارش بيرون شد». (1)
✨✍🏻نکته دوم: خلقت جنیان از آتش می باشد و مخلوقات لطیفی هستند که در وضعیت عادی قابل مشاهده نیستند و صحبت در مورد شکل ظاهری آنان بی معناست. قرآن از قول شیطان چنین می فرماید: «قالَ أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَني مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طين»؛ «گفت: من از او بهترم؛ مرا از آتش آفريدهاى و او را از گل». (2)
✨✍🏻نکته سوم: جن و شیطان مانند فرشتگان موجوداتی نامریی هستند, ولی گاه به صورتی در آمده و قابل رؤیت می شوند. بنابراین، حقیقت جن و شیطان را نمی توان دید، لیكن به جهت لطافتی كه دارند و می توانند به صورت اشكال مختلفی در بیایند وجود آن ها را به صورت های نمادین می تواند دید. (3)
👈نتیجه اینکه: با توجه به لطیف بودن و نامرئی بودن ابلیس(شیطان)، صحبت از مشخصات ظاهری آن بی معناست.
موفق باشید
پی نوشت ها:
1. کهف/50
2. ص/76
3. جن و شیطان، ص ۴۷
#اعتقادی
🦋 ➣ @Ganje_arsh ❤️
🍃🍁
💙🍃🦋
💙🍃🦋
🍃🍁
🦋
🔰جادوگر با چه قدرتي خرق عادت مي کند فرق آن با معجزه چيست؟
✨✍🏻پاسخ:
در عالم قوانینی وجود دارد که منحصر به عوامل مادی نیست. و برخی عوامل غیر مادی نیز وجود دارند که می توان از آنها بهره برد و کارهای عجیب کرد. البته چشم بندی و ترد نیستی عموما با تکیه بر همین عوامل مادی صورت می گیرد و نوعی از فریب در آنها وجود دارد. اما درباره فرق معجزه با سحر
◇⒈معجزه توسط پیامبر یا امام به منظور اثبات ادعای نبوت و امامت و سایر امور صورت میگیرد، پس همیشه همراه ادعای نبوت است. اما سحر ممکن است به غرض کسب پول، شهرت و ... انجام بگیرد.
◆⒉معجزه منحصر در پیامبران است، ولی هر كس می تواند سحر و جادو را فراگیرد.
◇⒊ انجام معجزه مقدماتی مثل تعلیم، فراهم کردن وسایل و ... ندارد اما سحر نیاز به تعلیم و تربیت، زمان، وسایل و ابزار خاصی دارد
◆⒋معجزه واقعی است و هیچ گونه نیرنگی در آن راه ندارد. اما سحر فریب است در نتیجه ممکن است با آن مقابله کرد و اثر آن را از بین برد. مانند داستان حضرت موسی و ساحران كه جادوگران با انداختن طناب هایشان، چشم و دیده مردم را سحر نموده و آنها خیال می كردند بندها مار شدهاند، در حالی كه حقیقت نداشت. اما عصای موسی، واقعاً و حقیقتاً مار شده و همه طنابها را بلعید.
◇⒌قلمرو سحر و جادو محدود است و ساحر تنها کاری را می تواند انجام دهد که مدتها آن را تمرین کرده است, بر خلاف معجزه , كه از تنوع برخوردار است، و طبق درخواست مردم، نوع معجزه در بعضی مقاطع تعیین می شده است.
◆⒍سحر به مرور زمان می تواند امری عادی و معمولی بشود. مثل اینکه پرواز کردن در زمانی غیر عادی بوده اما امروزه به راحتی انجام می شود. اما معجزه هرگز عادی نمی شود.
#اعتقادی
🦋 ➣ @Ganje_arsh ❤️
🍃🍁
💙🍃🦋
🍃🍁
🦋
🔰جادوگر با چه قدرتي خرق عادت مي کند فرق آن با معجزه چيست؟
✨✍🏻پاسخ:
در عالم قوانینی وجود دارد که منحصر به عوامل مادی نیست. و برخی عوامل غیر مادی نیز وجود دارند که می توان از آنها بهره برد و کارهای عجیب کرد. البته چشم بندی و ترد نیستی عموما با تکیه بر همین عوامل مادی صورت می گیرد و نوعی از فریب در آنها وجود دارد. اما درباره فرق معجزه با سحر
◇⒈معجزه توسط پیامبر یا امام به منظور اثبات ادعای نبوت و امامت و سایر امور صورت میگیرد، پس همیشه همراه ادعای نبوت است. اما سحر ممکن است به غرض کسب پول، شهرت و ... انجام بگیرد.
◆⒉معجزه منحصر در پیامبران است، ولی هر كس می تواند سحر و جادو را فراگیرد.
◇⒊ انجام معجزه مقدماتی مثل تعلیم، فراهم کردن وسایل و ... ندارد اما سحر نیاز به تعلیم و تربیت، زمان، وسایل و ابزار خاصی دارد
◆⒋معجزه واقعی است و هیچ گونه نیرنگی در آن راه ندارد. اما سحر فریب است در نتیجه ممکن است با آن مقابله کرد و اثر آن را از بین برد. مانند داستان حضرت موسی و ساحران كه جادوگران با انداختن طناب هایشان، چشم و دیده مردم را سحر نموده و آنها خیال می كردند بندها مار شدهاند، در حالی كه حقیقت نداشت. اما عصای موسی، واقعاً و حقیقتاً مار شده و همه طنابها را بلعید.
◇⒌قلمرو سحر و جادو محدود است و ساحر تنها کاری را می تواند انجام دهد که مدتها آن را تمرین کرده است, بر خلاف معجزه , كه از تنوع برخوردار است، و طبق درخواست مردم، نوع معجزه در بعضی مقاطع تعیین می شده است.
◆⒍سحر به مرور زمان می تواند امری عادی و معمولی بشود. مثل اینکه پرواز کردن در زمانی غیر عادی بوده اما امروزه به راحتی انجام می شود. اما معجزه هرگز عادی نمی شود.
#اعتقادی
🦋 ➣ @Ganje_arsh ❤️
🍃🍁
💙🍃🦋
💙🍃🦋
🍃🍁
🦋
🔰آيا اتفاقاتي که در طول شبانه روز براي ما مي افته اتفاقي است و يا هر لحظه زندگي ما طراحي خدا و براي امتحان ماست؟
ميخوام بدونم طبق آيه «الذي خلق الموت والحياة ليبلووکم ايکم احسن عملا» ميشه نتيجه گرفت هرچي که براي ما اتفاق ميفته در زندگيمون.مثلا شغلي که انتخاب ميکنيم ويا همسري که انتخاب ميکنيم .همه وهمه ازجانب خدا مقدر شده جهت امتحان ما!!؟
✍️پاسخ:
🔰لحظه لحظه زندگي ما بر اساس قضا و قدر الهي شکل مي گيرد و هيچ چيزي به طور اتفاقي در عالم رخ نمي دهد . در قران فرمود :
وَعِنْدَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لَا يَعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ ? وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ ? وَمَا تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلَّا يَعْلَمُهَا وَلَا حَبَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ وَلَا رَطْبٍ وَلَا يَابِسٍ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ (انعام/59)
و کليدهاي خزائن غيب نزد اوست، کسي جز او بر آن آگاه نيست و نيز آنچه در خشکي و درياست همه را ميداند و هيچ برگي از درخت نميافتد مگر آنکه او آگاه است و نه هيچ دانهاي در زير تاريکيهاي زمين و نه هيچ تر و خشکي، جز آنکه در کتابي مبين مسطور است.
اين که از يک طرف مسئله تقدير الهي مطرح است و از طرف ديگر اختيار انسان، به اين معنا است که خداوند مقرّر کرده است که انسان با اختيار و ارادة خود، يکي از راه ها را انتخاب کند. راهي که انسان با ارادة خود انتخاب کرده، همان است که مقدّر است.
خداوند به قضا و قدر مقرّر کرده که انسان با اختيار خود، آن راهي که خداوند از ازل مي داند، انتخاب کند.
پس تقدير خداوندي اين است که بشر افعال خود را از روي اختيار انجام دهد، نه اين که تقدير او را به انجام يک طرف مجبور سازد. انسان به هر سو که رو آورد، همان قضا و قدر او است که با دست خود آن را انتخاب ميکند.
انسان فقط يک نوع سرنوشت ندارد، بلکه سرنوشت هاي گوناگوني در پيش دارد که ممکن است هر کدام از آنها جانشين ديگري گردد، مثلاً اگر کسي بيمار شود و معالجه کند و نجات پيدا کند، به موجب سرنوشت و قضا و قدر است.
نيز اگر معالجه نکند و رنجور بماند و يا بميرد، آن نيز به موجب سرنوشت و قضا و قدر است. پس قضا و قدر با اختيار انساني منافاتي ندارد، زيرا انسان در تمامي کارهايي که از او سر مي زند، مختار و آزاد است. در عين حال اين تقدير الهي است که او را به هر سو مي کشد، چرا که مختار بودن انسان جزء تقديرات و قضا و قدر الهي است.
#اعتقادی
🦋 ➢ @Ganje_arsh ❤️
🍃🍁
💙🍃🦋
🍃🍁
🦋
🔰آيا اتفاقاتي که در طول شبانه روز براي ما مي افته اتفاقي است و يا هر لحظه زندگي ما طراحي خدا و براي امتحان ماست؟
ميخوام بدونم طبق آيه «الذي خلق الموت والحياة ليبلووکم ايکم احسن عملا» ميشه نتيجه گرفت هرچي که براي ما اتفاق ميفته در زندگيمون.مثلا شغلي که انتخاب ميکنيم ويا همسري که انتخاب ميکنيم .همه وهمه ازجانب خدا مقدر شده جهت امتحان ما!!؟
✍️پاسخ:
🔰لحظه لحظه زندگي ما بر اساس قضا و قدر الهي شکل مي گيرد و هيچ چيزي به طور اتفاقي در عالم رخ نمي دهد . در قران فرمود :
وَعِنْدَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لَا يَعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ ? وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ ? وَمَا تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلَّا يَعْلَمُهَا وَلَا حَبَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ وَلَا رَطْبٍ وَلَا يَابِسٍ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ (انعام/59)
و کليدهاي خزائن غيب نزد اوست، کسي جز او بر آن آگاه نيست و نيز آنچه در خشکي و درياست همه را ميداند و هيچ برگي از درخت نميافتد مگر آنکه او آگاه است و نه هيچ دانهاي در زير تاريکيهاي زمين و نه هيچ تر و خشکي، جز آنکه در کتابي مبين مسطور است.
اين که از يک طرف مسئله تقدير الهي مطرح است و از طرف ديگر اختيار انسان، به اين معنا است که خداوند مقرّر کرده است که انسان با اختيار و ارادة خود، يکي از راه ها را انتخاب کند. راهي که انسان با ارادة خود انتخاب کرده، همان است که مقدّر است.
خداوند به قضا و قدر مقرّر کرده که انسان با اختيار خود، آن راهي که خداوند از ازل مي داند، انتخاب کند.
پس تقدير خداوندي اين است که بشر افعال خود را از روي اختيار انجام دهد، نه اين که تقدير او را به انجام يک طرف مجبور سازد. انسان به هر سو که رو آورد، همان قضا و قدر او است که با دست خود آن را انتخاب ميکند.
انسان فقط يک نوع سرنوشت ندارد، بلکه سرنوشت هاي گوناگوني در پيش دارد که ممکن است هر کدام از آنها جانشين ديگري گردد، مثلاً اگر کسي بيمار شود و معالجه کند و نجات پيدا کند، به موجب سرنوشت و قضا و قدر است.
نيز اگر معالجه نکند و رنجور بماند و يا بميرد، آن نيز به موجب سرنوشت و قضا و قدر است. پس قضا و قدر با اختيار انساني منافاتي ندارد، زيرا انسان در تمامي کارهايي که از او سر مي زند، مختار و آزاد است. در عين حال اين تقدير الهي است که او را به هر سو مي کشد، چرا که مختار بودن انسان جزء تقديرات و قضا و قدر الهي است.
#اعتقادی
🦋 ➢ @Ganje_arsh ❤️
🍃🍁
💙🍃🦋