🍀🌟🍀🌟🍀
✅پرسش:
در آيه يا ايها الذين آمنوا ان تنصرواالله ينصرکم و يثبت اقدامکم(سوره محمد/آيه 2) خداوند مي فرمايد:اي اهل ايمان شما اگر خدا را ياري کنيد؛ خدا هم شما را ياري کند و ثابت قدم گرداند. مقصود از ان تنصرواالله (ياري کردن خداوند) چیست؟
🌺پاسخ:
منظور از ياري کردن خدا يعني يارى کردن آئين او ؛ يعني يارى کردن پيامبر او، و شريعت و تعليمات او. به ديگر سخن؛ منظور از «نصرت دادن به خدا» جهاد در راه خدا و تنها به منظور تأييد دين او و اعلاى کلمه حق است، نه اينکه نبرد کنند تا در زمين سرورى نمايند، و يا غنيمت به چنگ آرند، و يا شجاعت و هنر خود را نشان دهند.(1)
🌼به همين خاطر در بعضى ديگر از آيات قرآن يارى کردن خدا و رسولش در کنار يکديگر قرار داده شده است؛ مانند اين آيه شريفه: «وَ يَنْصُرُونَ اللهَ وَ رَسُولَهُ أُولئِکَ هُمُ الصَّادِقُونَ»
🍀تعبير به ياري كردن خدا [با اينكه قدرت خداوند بيپايان، و قدرت مخلوقات در برابر او بسيار ناچيز، و خداوند بينياز از هركس و هرچيز استفان اللّه غني عن العالمين(آلعمران/97)]، براي بيان اهميت موضوعي است كه خداوند فرمان به ياري كردن داده است، به عنوان نمونه ياري خداوند در آية7 سورة محمد براي بيان اهميت مسألة جهاد و دفاع از آئين حق است. اگر كسي خدا را ياري كند يعني در راه خدا جهاد كند، خداوند هم او را ياري ميكند.
🌸 ياري كردن خداوند نيز، به اين است كه اسباب غلبه بر دشمن را فراهم ميسازد، مثلاً ترس در دل دشمن مياندازد يا دلهاي مؤمنان را محكم و شجاع ميسازد و...، افزون بر آن، «نصرت خدا» براي گسترش دين حق، از طريق علل و اسباب ظاهري است و خداوند ميخواهد امور بر مجراي طبيعي سير كند و انسان از اين طريق به كمال و فوز ابدي برس
پی نوشت:
1. طباطبائي، سيد محمد حسين، الميزان في تفسير القرآن، ترجمه: موسوي همداني، سيد محمدباقر، ج 18، ص 346 - 347، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ پنجم، 1374ش.
#قرآنی
■⇨ @adiye_asemani
✅پرسش:
در آيه يا ايها الذين آمنوا ان تنصرواالله ينصرکم و يثبت اقدامکم(سوره محمد/آيه 2) خداوند مي فرمايد:اي اهل ايمان شما اگر خدا را ياري کنيد؛ خدا هم شما را ياري کند و ثابت قدم گرداند. مقصود از ان تنصرواالله (ياري کردن خداوند) چیست؟
🌺پاسخ:
منظور از ياري کردن خدا يعني يارى کردن آئين او ؛ يعني يارى کردن پيامبر او، و شريعت و تعليمات او. به ديگر سخن؛ منظور از «نصرت دادن به خدا» جهاد در راه خدا و تنها به منظور تأييد دين او و اعلاى کلمه حق است، نه اينکه نبرد کنند تا در زمين سرورى نمايند، و يا غنيمت به چنگ آرند، و يا شجاعت و هنر خود را نشان دهند.(1)
🌼به همين خاطر در بعضى ديگر از آيات قرآن يارى کردن خدا و رسولش در کنار يکديگر قرار داده شده است؛ مانند اين آيه شريفه: «وَ يَنْصُرُونَ اللهَ وَ رَسُولَهُ أُولئِکَ هُمُ الصَّادِقُونَ»
🍀تعبير به ياري كردن خدا [با اينكه قدرت خداوند بيپايان، و قدرت مخلوقات در برابر او بسيار ناچيز، و خداوند بينياز از هركس و هرچيز استفان اللّه غني عن العالمين(آلعمران/97)]، براي بيان اهميت موضوعي است كه خداوند فرمان به ياري كردن داده است، به عنوان نمونه ياري خداوند در آية7 سورة محمد براي بيان اهميت مسألة جهاد و دفاع از آئين حق است. اگر كسي خدا را ياري كند يعني در راه خدا جهاد كند، خداوند هم او را ياري ميكند.
🌸 ياري كردن خداوند نيز، به اين است كه اسباب غلبه بر دشمن را فراهم ميسازد، مثلاً ترس در دل دشمن مياندازد يا دلهاي مؤمنان را محكم و شجاع ميسازد و...، افزون بر آن، «نصرت خدا» براي گسترش دين حق، از طريق علل و اسباب ظاهري است و خداوند ميخواهد امور بر مجراي طبيعي سير كند و انسان از اين طريق به كمال و فوز ابدي برس
پی نوشت:
1. طباطبائي، سيد محمد حسين، الميزان في تفسير القرآن، ترجمه: موسوي همداني، سيد محمدباقر، ج 18، ص 346 - 347، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ پنجم، 1374ش.
#قرآنی
■⇨ @adiye_asemani
🍀🌟🍀🌟🍀
✅پرسش:
در قرآن علامتهاي ط،ز،ق،ن،وقف،و...همه علامت وقف هستن درچه جاهايي حتماً بايد وقف کنيم و درچه جاهايي لازم نيست؟ توضيحات اين علامتها رو خوندم ولي متوجه نشدم. ممنون ميشم راهنماييم کنيد.
🌺پاسخ:
علائم وقف رو به طور ساده با توضيحات عرض ميکنم:
1-📌 م: علامت وقف لازم است و بايد حتماً وقف نمود.
2-📌 ط: علامت وقف مطلق است، يعني وقف کردن بدون اعادة جملة ماقبل، نيکو است.
3-📌 ج: نشانة وقف جايز است يعني وقف و وصل آن هر دو جايز است ولي وقف بهتر است.
4-📌 ز: علامت وقف مُجَوَّز (تجويز شده) است يعني وقف و وصل هر دو تجويز شده ولي وصل بهتر است.
5- 📌ص: نشانة وقف مُرَخَّصْ است و به معناي آن است که در حالت اضطرار، ميتوان وقف نمود و سپس حُسْن ابتدا را در نظر گرفته و مجدداً شروع به خواندن کرد.
6-📌 لا: علامت ممنوع بودن وقف است و اگر وقف شد بايد مجدداً با رعايت حُسْنِ ابتدا شروع نمود.
🔹در بعضي قرآني ديگر که بيشتر چاپ عربي هست اين علائم هم هست:
1-📌 قفْ: (يعني وقف کن) وقف مطلقاً بر آن خوب است.
2-📌 ق: وقف بر آن اشکالي ندارد ولي وصل بهتر است.
3-📌 صلْ: وقف جايز نبوده و وصل نيکو است.
4-📌 صلي: بهتر اين است که وصل شود.
5-📌 قفْهُ: علامت سکت است فقط در اينجا زمان سکت مقداري طولاني تر است.
6-📌 صقْ: علامت وصل به ماقبل است يعني از آنجا شروع نشود بلکه از ماقبل آن شروع شود.
7-📌 صبْ: نشانة وصل به مابعد است.
8-📌 جهْ: علامت وقف مُرَخَّصْ است.
9-📌ک: يعني با علامت وقف قبل از خود يکسان است.
10-📌 قلي: وقف کردن بهتر است.
#قرآنی
■⇨ @adiye_asemani
✅پرسش:
در قرآن علامتهاي ط،ز،ق،ن،وقف،و...همه علامت وقف هستن درچه جاهايي حتماً بايد وقف کنيم و درچه جاهايي لازم نيست؟ توضيحات اين علامتها رو خوندم ولي متوجه نشدم. ممنون ميشم راهنماييم کنيد.
🌺پاسخ:
علائم وقف رو به طور ساده با توضيحات عرض ميکنم:
1-📌 م: علامت وقف لازم است و بايد حتماً وقف نمود.
2-📌 ط: علامت وقف مطلق است، يعني وقف کردن بدون اعادة جملة ماقبل، نيکو است.
3-📌 ج: نشانة وقف جايز است يعني وقف و وصل آن هر دو جايز است ولي وقف بهتر است.
4-📌 ز: علامت وقف مُجَوَّز (تجويز شده) است يعني وقف و وصل هر دو تجويز شده ولي وصل بهتر است.
5- 📌ص: نشانة وقف مُرَخَّصْ است و به معناي آن است که در حالت اضطرار، ميتوان وقف نمود و سپس حُسْن ابتدا را در نظر گرفته و مجدداً شروع به خواندن کرد.
6-📌 لا: علامت ممنوع بودن وقف است و اگر وقف شد بايد مجدداً با رعايت حُسْنِ ابتدا شروع نمود.
🔹در بعضي قرآني ديگر که بيشتر چاپ عربي هست اين علائم هم هست:
1-📌 قفْ: (يعني وقف کن) وقف مطلقاً بر آن خوب است.
2-📌 ق: وقف بر آن اشکالي ندارد ولي وصل بهتر است.
3-📌 صلْ: وقف جايز نبوده و وصل نيکو است.
4-📌 صلي: بهتر اين است که وصل شود.
5-📌 قفْهُ: علامت سکت است فقط در اينجا زمان سکت مقداري طولاني تر است.
6-📌 صقْ: علامت وصل به ماقبل است يعني از آنجا شروع نشود بلکه از ماقبل آن شروع شود.
7-📌 صبْ: نشانة وصل به مابعد است.
8-📌 جهْ: علامت وقف مُرَخَّصْ است.
9-📌ک: يعني با علامت وقف قبل از خود يکسان است.
10-📌 قلي: وقف کردن بهتر است.
#قرآنی
■⇨ @adiye_asemani
🍀🌟🍀🌟🍀
✅پرسش:
ايا در قران و روايات اشاره مستقيمي به اين شده که زن بايد براي بيرون رفتن از مرد اجازه بگيره؟
🌺پاسخ:
در قرآن مي فرمايد :
خداوند متعال در قرآن کريم ميفرمايد: الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلى بَعْضٍ وَ بِما أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوالِهِم فَالصَّالِحاتُ قانِتاتٌ حافِظاتٌ لِلْغَيْبِ بِما حَفِظَ اللَّهُ...؛ مردان سرپرست زنانند به سبب آنکه خداوند برخى را بر برخى ديگر (مردان را بر زنان در نيروى فکرى و روانى و جسمى) برترى بخشيده و نيز مردان سرپرست همسران خويشاند به خاطر آنکه از اموالشان (براى زنان) خرج مىکنند. پس زنان شايسته مطيع و فرمانبرند و به پاس آنکه خداوند (حقوق آنها را) نگه داشته، آنها هم (در غياب شوهر حقوق و اسرار و اموال او را) نگه دارندهاند.
✍️با توجه به اين آيه مرد چون بخاطر ويزگي هاي روحي و جسمي در منزل مدير است و زن نيز با قبول ازدواج و زندگي مشترک با مرد، تمام لوازم و مقررات ديني و شرعي مربوط به ازدواج را پذيرفته است که مديريت مرد در زندگي نيز از جمله آن لوازم و مقررات است پس بايد در کارهاي خانه مطيع او باشد.
مثلا در يک اداره براي ترک پست اداري بايد از مدير و سرپرست آن اداره و مرکز اجازه گرفت، براي بيرون رفتن از منزل که به منزله يک اداره است بايد از مدير آن، که شوهر باشد اجازه گرفت. و اين مسئله نيز امر عجيبي نيست تا جاي سؤال و تعجب باشد! چطور همين خانم براي خروج از يک ادارهاي که مسئول و رييس آن اداره نسبت به او دغدغه عاطفي و فردي ندارد بلکه فقط در ساعات اداري با او يک رابطه کاري و نسبت به کار او جنبه رياست و مسئوليت دارد خود را ملزم به اجازه و درخواست مرخصي ميداند، اما بخواهد براي خروج از منزل، نسبت به کسي که خداوند حکيم او را رئيس و مسئول خانه و خانواده در تمام ساعات و لحظات زندگي مشترک قرار داده است و حتي دغدغه عاطفي و فردي نيز براي او نسبت به همسر و سلامت او وجود دارد، خود را موظف به اجازه و اطلاع و کسب تکليف نداند؟ پس هر زن منطقي با اندک تفکر و تأملي ميتواند فلسفه اين اذن و اجازه را به روشني درک نمايد و نسبت به آن با کمال ميل، تمکين نمايد.
☘️البته اين نکته به معناي اين نيست که مرد در خانه زور بگويد و خلاف عرف عمل کند بلکه وظيفه دارد همانگونه که در قرآن مجيد آمده: «عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوف» با زنان به نحو متعارف برخورد نمايند؛ يعني نسبت به برخي از امور مانند رفتن به بازار جهت خريد وسايل ضروري شخصي يا مورد نياز منزل يا رفتن به خانه همسايه براي شرکت در مجالس مذهبي و امثال اين کارها که نوع مردم انجام ميدهند، مسامحه کند و زن را تحت فشار قرار ندهد تا بتوانند در کنار يکديگر به آرامش و سکوني که پروردگار حکيم به آن بشارت داده دست يابند تا موجب برخورداري از رحمت پروردگار گردند.
#قرآنی
■⇨ @Ganje_arsh
✅پرسش:
ايا در قران و روايات اشاره مستقيمي به اين شده که زن بايد براي بيرون رفتن از مرد اجازه بگيره؟
🌺پاسخ:
در قرآن مي فرمايد :
خداوند متعال در قرآن کريم ميفرمايد: الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلى بَعْضٍ وَ بِما أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوالِهِم فَالصَّالِحاتُ قانِتاتٌ حافِظاتٌ لِلْغَيْبِ بِما حَفِظَ اللَّهُ...؛ مردان سرپرست زنانند به سبب آنکه خداوند برخى را بر برخى ديگر (مردان را بر زنان در نيروى فکرى و روانى و جسمى) برترى بخشيده و نيز مردان سرپرست همسران خويشاند به خاطر آنکه از اموالشان (براى زنان) خرج مىکنند. پس زنان شايسته مطيع و فرمانبرند و به پاس آنکه خداوند (حقوق آنها را) نگه داشته، آنها هم (در غياب شوهر حقوق و اسرار و اموال او را) نگه دارندهاند.
✍️با توجه به اين آيه مرد چون بخاطر ويزگي هاي روحي و جسمي در منزل مدير است و زن نيز با قبول ازدواج و زندگي مشترک با مرد، تمام لوازم و مقررات ديني و شرعي مربوط به ازدواج را پذيرفته است که مديريت مرد در زندگي نيز از جمله آن لوازم و مقررات است پس بايد در کارهاي خانه مطيع او باشد.
مثلا در يک اداره براي ترک پست اداري بايد از مدير و سرپرست آن اداره و مرکز اجازه گرفت، براي بيرون رفتن از منزل که به منزله يک اداره است بايد از مدير آن، که شوهر باشد اجازه گرفت. و اين مسئله نيز امر عجيبي نيست تا جاي سؤال و تعجب باشد! چطور همين خانم براي خروج از يک ادارهاي که مسئول و رييس آن اداره نسبت به او دغدغه عاطفي و فردي ندارد بلکه فقط در ساعات اداري با او يک رابطه کاري و نسبت به کار او جنبه رياست و مسئوليت دارد خود را ملزم به اجازه و درخواست مرخصي ميداند، اما بخواهد براي خروج از منزل، نسبت به کسي که خداوند حکيم او را رئيس و مسئول خانه و خانواده در تمام ساعات و لحظات زندگي مشترک قرار داده است و حتي دغدغه عاطفي و فردي نيز براي او نسبت به همسر و سلامت او وجود دارد، خود را موظف به اجازه و اطلاع و کسب تکليف نداند؟ پس هر زن منطقي با اندک تفکر و تأملي ميتواند فلسفه اين اذن و اجازه را به روشني درک نمايد و نسبت به آن با کمال ميل، تمکين نمايد.
☘️البته اين نکته به معناي اين نيست که مرد در خانه زور بگويد و خلاف عرف عمل کند بلکه وظيفه دارد همانگونه که در قرآن مجيد آمده: «عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوف» با زنان به نحو متعارف برخورد نمايند؛ يعني نسبت به برخي از امور مانند رفتن به بازار جهت خريد وسايل ضروري شخصي يا مورد نياز منزل يا رفتن به خانه همسايه براي شرکت در مجالس مذهبي و امثال اين کارها که نوع مردم انجام ميدهند، مسامحه کند و زن را تحت فشار قرار ندهد تا بتوانند در کنار يکديگر به آرامش و سکوني که پروردگار حکيم به آن بشارت داده دست يابند تا موجب برخورداري از رحمت پروردگار گردند.
#قرآنی
■⇨ @Ganje_arsh
🍀🌟🍀🌟🍀
✅پرسش:
در سوره فرقان، سخن در باره تبدیل بدی ها به خوبی ها است. این تبدیل در باره خداوند عکس نیست، زیرا خداوند در هیچ شرایطی خوبی ها را به بدی تبدیل کند.
اما مثالی بزنید که چگونه بدی به خوبی تبدیل می شود؟
🌺پاسخ:
خداوند متعال، خوبی ها را که به بدی تبدیل نمی کند، هیچ؛ تازه ثواب مضاعف هم می دهد، در قرآن کریم برای ثواب ده برابری(1) و حتی ثواب هفتصد برابری(2) آیه داریم.
☘️البته افرادی هم هستند که با مسیری که انتخاب می کنند، موجب حبط و نابودی اعمالشان می شوند.
ارتداد و کفر(3)، قتل پیامبران(4)، شرک(5) و... از جمله مواردی است که موجب نابودی و حبط اعمال می شود و چنین شخصی در روز قیامت، حسابرسی ندارد زیرا نامه عملش از عمل خیر، خالی است و چیزی برای حسابرسی نیست.
🍀اما آیه شریفه:
«إِلاَّ مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَأُوْلئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحيما»
مگر كسانى كه توبه كنند و ايمان آورند و عمل صالح انجام دهند، كه خداوند گناهان آنان را به حسنات مبدّل مى كند؛ و خداوند همواره آمرزنده و مهربان بوده است.(6)
🔹در باره چگونگی تبدیل سیئات به حسنات، تفاسیر مختلفی بیان شده است:
📌1. در اثر توبه و دگرگونی درونی، بدی هایش در آینده به حسنات تبدیل می شود، زیرا به جای بدی، نیکی می کند و در نامه اعمالش، به جای نیکی، حسنه ثبت می شود.
📌2. خداوند سیئات و بدی های نامه عملش را محو و پاک کرده و به جای آن، حسنه و نیکی ثبت می کند و حتی از حافظه ها نیز می رود و در روز قیامت کسی نیست که در حق او شهادت بدهد.(7)
این قول، مستندات روایی هم دارد.(8)
📌3. نفس عمل، خیر و شر ندارد، بلکه آن ذات انسان است که اگر شقی باشد، آثار عملش زشت و اگر سعید باشد، آثار عملش نیک می شود.
لذا تبدیل سیئات به حسنات، تبدیل اعمال نیست بلکه تبدیل آثار اعمال است. وقتی انسان شقی توبه می کند و مؤمن می شود، ذاتش سعید می شود و لازمه اش این است که آثار سعید بودن را داشته باشد؛ لذا آن آثار سوء شقاوت، از روحش برداشته و آثار نیک سعادت، جایگزین آن می شود.(9)
📌4. اين تبديل كه بگونه مطلق آمده دو مرحله را شامل است:
یکی، بخشودن گناهان گذشته و جلوگيرى از گناهان آينده؛ دیگر این که آن ها اگر هم بعدا گناهان کوچكى داشته باشند، به جهت شايستگى والايشان، اين گناهان محو مى گردد و به جاى آن ها حسناتى نمودار مى گردد.(10)
📌5. اين تفاسير، منافاتى با هم ندارند و ممكن است همه در مفهوم آيه جمع باشند.(11)
پی نوشت ها:
1. انعام: 6/ 160.
2. بقره: 2/ 261.
3. بقره: 2/ 217.
4. آل عمران: 3/ 22.
5. انعام: 6/ 88.
6. فرقان: 25/ 70.
7. اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ا ج 9، ص 658.
8. طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 7، ص 281؛ تفسیر البرهان فی تفسیر القرآن، ج 4، ص 149.
9. ر.ک: تفسير الميزان، ج 15، ص 336.
10. صادقی تهرانی، ترجمان فرقان: تفسیر مختصر قرآن کریم، ج 3، ص 490.
11. تفسير نمونه، ج 15، ص 161.
#قرآنی
■⇨ @Ganje_arsh
✅پرسش:
در سوره فرقان، سخن در باره تبدیل بدی ها به خوبی ها است. این تبدیل در باره خداوند عکس نیست، زیرا خداوند در هیچ شرایطی خوبی ها را به بدی تبدیل کند.
اما مثالی بزنید که چگونه بدی به خوبی تبدیل می شود؟
🌺پاسخ:
خداوند متعال، خوبی ها را که به بدی تبدیل نمی کند، هیچ؛ تازه ثواب مضاعف هم می دهد، در قرآن کریم برای ثواب ده برابری(1) و حتی ثواب هفتصد برابری(2) آیه داریم.
☘️البته افرادی هم هستند که با مسیری که انتخاب می کنند، موجب حبط و نابودی اعمالشان می شوند.
ارتداد و کفر(3)، قتل پیامبران(4)، شرک(5) و... از جمله مواردی است که موجب نابودی و حبط اعمال می شود و چنین شخصی در روز قیامت، حسابرسی ندارد زیرا نامه عملش از عمل خیر، خالی است و چیزی برای حسابرسی نیست.
🍀اما آیه شریفه:
«إِلاَّ مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَأُوْلئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحيما»
مگر كسانى كه توبه كنند و ايمان آورند و عمل صالح انجام دهند، كه خداوند گناهان آنان را به حسنات مبدّل مى كند؛ و خداوند همواره آمرزنده و مهربان بوده است.(6)
🔹در باره چگونگی تبدیل سیئات به حسنات، تفاسیر مختلفی بیان شده است:
📌1. در اثر توبه و دگرگونی درونی، بدی هایش در آینده به حسنات تبدیل می شود، زیرا به جای بدی، نیکی می کند و در نامه اعمالش، به جای نیکی، حسنه ثبت می شود.
📌2. خداوند سیئات و بدی های نامه عملش را محو و پاک کرده و به جای آن، حسنه و نیکی ثبت می کند و حتی از حافظه ها نیز می رود و در روز قیامت کسی نیست که در حق او شهادت بدهد.(7)
این قول، مستندات روایی هم دارد.(8)
📌3. نفس عمل، خیر و شر ندارد، بلکه آن ذات انسان است که اگر شقی باشد، آثار عملش زشت و اگر سعید باشد، آثار عملش نیک می شود.
لذا تبدیل سیئات به حسنات، تبدیل اعمال نیست بلکه تبدیل آثار اعمال است. وقتی انسان شقی توبه می کند و مؤمن می شود، ذاتش سعید می شود و لازمه اش این است که آثار سعید بودن را داشته باشد؛ لذا آن آثار سوء شقاوت، از روحش برداشته و آثار نیک سعادت، جایگزین آن می شود.(9)
📌4. اين تبديل كه بگونه مطلق آمده دو مرحله را شامل است:
یکی، بخشودن گناهان گذشته و جلوگيرى از گناهان آينده؛ دیگر این که آن ها اگر هم بعدا گناهان کوچكى داشته باشند، به جهت شايستگى والايشان، اين گناهان محو مى گردد و به جاى آن ها حسناتى نمودار مى گردد.(10)
📌5. اين تفاسير، منافاتى با هم ندارند و ممكن است همه در مفهوم آيه جمع باشند.(11)
پی نوشت ها:
1. انعام: 6/ 160.
2. بقره: 2/ 261.
3. بقره: 2/ 217.
4. آل عمران: 3/ 22.
5. انعام: 6/ 88.
6. فرقان: 25/ 70.
7. اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ا ج 9، ص 658.
8. طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 7، ص 281؛ تفسیر البرهان فی تفسیر القرآن، ج 4، ص 149.
9. ر.ک: تفسير الميزان، ج 15، ص 336.
10. صادقی تهرانی، ترجمان فرقان: تفسیر مختصر قرآن کریم، ج 3، ص 490.
11. تفسير نمونه، ج 15، ص 161.
#قرآنی
■⇨ @Ganje_arsh
🍀🌟🍀🌟🍀
✅پرسش:
در سوره فرقان، سخن در باره تبدیل بدی ها به خوبی ها است. این تبدیل در باره خداوند عکس نیست، زیرا خداوند در هیچ شرایطی خوبی ها را به بدی تبدیل کند.
اما مثالی بزنید که چگونه بدی به خوبی تبدیل می شود؟
🌺پاسخ:
خداوند متعال، خوبی ها را که به بدی تبدیل نمی کند، هیچ؛ تازه ثواب مضاعف هم می دهد، در قرآن کریم برای ثواب ده برابری(1) و حتی ثواب هفتصد برابری(2) آیه داریم.
☘️البته افرادی هم هستند که با مسیری که انتخاب می کنند، موجب حبط و نابودی اعمالشان می شوند.
ارتداد و کفر(3)، قتل پیامبران(4)، شرک(5) و... از جمله مواردی است که موجب نابودی و حبط اعمال می شود و چنین شخصی در روز قیامت، حسابرسی ندارد زیرا نامه عملش از عمل خیر، خالی است و چیزی برای حسابرسی نیست.
🍀اما آیه شریفه:
«إِلاَّ مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَأُوْلئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحيما»
مگر كسانى كه توبه كنند و ايمان آورند و عمل صالح انجام دهند، كه خداوند گناهان آنان را به حسنات مبدّل مى كند؛ و خداوند همواره آمرزنده و مهربان بوده است.(6)
🔹در باره چگونگی تبدیل سیئات به حسنات، تفاسیر مختلفی بیان شده است:
📌1. در اثر توبه و دگرگونی درونی، بدی هایش در آینده به حسنات تبدیل می شود، زیرا به جای بدی، نیکی می کند و در نامه اعمالش، به جای نیکی، حسنه ثبت می شود.
📌2. خداوند سیئات و بدی های نامه عملش را محو و پاک کرده و به جای آن، حسنه و نیکی ثبت می کند و حتی از حافظه ها نیز می رود و در روز قیامت کسی نیست که در حق او شهادت بدهد.(7)
این قول، مستندات روایی هم دارد.(8)
📌3. نفس عمل، خیر و شر ندارد، بلکه آن ذات انسان است که اگر شقی باشد، آثار عملش زشت و اگر سعید باشد، آثار عملش نیک می شود.
لذا تبدیل سیئات به حسنات، تبدیل اعمال نیست بلکه تبدیل آثار اعمال است. وقتی انسان شقی توبه می کند و مؤمن می شود، ذاتش سعید می شود و لازمه اش این است که آثار سعید بودن را داشته باشد؛ لذا آن آثار سوء شقاوت، از روحش برداشته و آثار نیک سعادت، جایگزین آن می شود.(9)
📌4. اين تبديل كه بگونه مطلق آمده دو مرحله را شامل است:
یکی، بخشودن گناهان گذشته و جلوگيرى از گناهان آينده؛ دیگر این که آن ها اگر هم بعدا گناهان کوچكى داشته باشند، به جهت شايستگى والايشان، اين گناهان محو مى گردد و به جاى آن ها حسناتى نمودار مى گردد.(10)
📌5. اين تفاسير، منافاتى با هم ندارند و ممكن است همه در مفهوم آيه جمع باشند.(11)
پی نوشت ها:
1. انعام: 6/ 160.
2. بقره: 2/ 261.
3. بقره: 2/ 217.
4. آل عمران: 3/ 22.
5. انعام: 6/ 88.
6. فرقان: 25/ 70.
7. اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ا ج 9، ص 658.
8. طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 7، ص 281؛ تفسیر البرهان فی تفسیر القرآن، ج 4، ص 149.
9. ر.ک: تفسير الميزان، ج 15، ص 336.
10. صادقی تهرانی، ترجمان فرقان: تفسیر مختصر قرآن کریم، ج 3، ص 490.
11. تفسير نمونه، ج 15، ص 161.
#قرآنی
■⇨ @Ganje_arsh
✅پرسش:
در سوره فرقان، سخن در باره تبدیل بدی ها به خوبی ها است. این تبدیل در باره خداوند عکس نیست، زیرا خداوند در هیچ شرایطی خوبی ها را به بدی تبدیل کند.
اما مثالی بزنید که چگونه بدی به خوبی تبدیل می شود؟
🌺پاسخ:
خداوند متعال، خوبی ها را که به بدی تبدیل نمی کند، هیچ؛ تازه ثواب مضاعف هم می دهد، در قرآن کریم برای ثواب ده برابری(1) و حتی ثواب هفتصد برابری(2) آیه داریم.
☘️البته افرادی هم هستند که با مسیری که انتخاب می کنند، موجب حبط و نابودی اعمالشان می شوند.
ارتداد و کفر(3)، قتل پیامبران(4)، شرک(5) و... از جمله مواردی است که موجب نابودی و حبط اعمال می شود و چنین شخصی در روز قیامت، حسابرسی ندارد زیرا نامه عملش از عمل خیر، خالی است و چیزی برای حسابرسی نیست.
🍀اما آیه شریفه:
«إِلاَّ مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَأُوْلئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحيما»
مگر كسانى كه توبه كنند و ايمان آورند و عمل صالح انجام دهند، كه خداوند گناهان آنان را به حسنات مبدّل مى كند؛ و خداوند همواره آمرزنده و مهربان بوده است.(6)
🔹در باره چگونگی تبدیل سیئات به حسنات، تفاسیر مختلفی بیان شده است:
📌1. در اثر توبه و دگرگونی درونی، بدی هایش در آینده به حسنات تبدیل می شود، زیرا به جای بدی، نیکی می کند و در نامه اعمالش، به جای نیکی، حسنه ثبت می شود.
📌2. خداوند سیئات و بدی های نامه عملش را محو و پاک کرده و به جای آن، حسنه و نیکی ثبت می کند و حتی از حافظه ها نیز می رود و در روز قیامت کسی نیست که در حق او شهادت بدهد.(7)
این قول، مستندات روایی هم دارد.(8)
📌3. نفس عمل، خیر و شر ندارد، بلکه آن ذات انسان است که اگر شقی باشد، آثار عملش زشت و اگر سعید باشد، آثار عملش نیک می شود.
لذا تبدیل سیئات به حسنات، تبدیل اعمال نیست بلکه تبدیل آثار اعمال است. وقتی انسان شقی توبه می کند و مؤمن می شود، ذاتش سعید می شود و لازمه اش این است که آثار سعید بودن را داشته باشد؛ لذا آن آثار سوء شقاوت، از روحش برداشته و آثار نیک سعادت، جایگزین آن می شود.(9)
📌4. اين تبديل كه بگونه مطلق آمده دو مرحله را شامل است:
یکی، بخشودن گناهان گذشته و جلوگيرى از گناهان آينده؛ دیگر این که آن ها اگر هم بعدا گناهان کوچكى داشته باشند، به جهت شايستگى والايشان، اين گناهان محو مى گردد و به جاى آن ها حسناتى نمودار مى گردد.(10)
📌5. اين تفاسير، منافاتى با هم ندارند و ممكن است همه در مفهوم آيه جمع باشند.(11)
پی نوشت ها:
1. انعام: 6/ 160.
2. بقره: 2/ 261.
3. بقره: 2/ 217.
4. آل عمران: 3/ 22.
5. انعام: 6/ 88.
6. فرقان: 25/ 70.
7. اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ا ج 9، ص 658.
8. طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 7، ص 281؛ تفسیر البرهان فی تفسیر القرآن، ج 4، ص 149.
9. ر.ک: تفسير الميزان، ج 15، ص 336.
10. صادقی تهرانی، ترجمان فرقان: تفسیر مختصر قرآن کریم، ج 3، ص 490.
11. تفسير نمونه، ج 15، ص 161.
#قرآنی
■⇨ @Ganje_arsh
🍀🌟🍀🌟🍀
✅پرسش:
آیا گناه همسر لوط (علیه السلام) فاش کردن اسرار منزل بود؟ آیا نهی پیامبر (صلی الله علیه و آله) در انگشتر کردن به انگشت میانه و اشاره، برای جلوگیری از مطلع کردن افراد دیگر به احوالات خانه یا برای رعایت حال همسر و مخفی ماندن اسرار خانه بوده است؟ البته در نت آمده که برای تعادل در زندگی یا فرمانده شدن بر افراد یا ابطال سحر و... است.
قسمت دوم(آخر):
🌺پاسخ:
مطلب دوم؛ انگشتر در انگشت وسط یا اشاره
روایاتی داریم که نهی کرده اند از قرار دادن انگشتر در انگشت وسط یا انگشت اشاره:
🍀«عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) يَقُولُ: أَنْهَى أُمَّتِي عَنِ التَّخَتُّمِ فِي السَّبَّابَةِ وَ الْوُسْطَى»؛ امام صادق (علیه السلام) فرمودند رسول خدا (صلی الله علیه و آله) می فرمودند: نهی می کنم امتم را از این که انگشتر را در انگشت اشاره و انگشت وسط قرار دهند.(1)
🌱«يَا عَلِيُّ لَا تَتَخَتَّمْ فِي السَّبَّابَةِ وَ الْوُسْطَى فَإِنَّهُ كَانَ يَتَخَتَّمُ قَوْمُ لُوطٍ فِيهِمَا وَ لَا تُعَرِّ الْخِنْصِرَ»؛ در سفارش پیامبر (صلی الله علیه و آله) به حضرت علی (علیه السلام) آمده است: ای علی! انگشتر را در انگشت اشاره و انگشت وسط قرار مده ـ زیرا قوم لوط انگشتر را در این دو انگشت قرار می دادند ـ و انگشت کوچک را خالی از انگشتر نگذار.(2)
البته در مقابل این روایات نهی، روایت هم داریم که پیامبر (صلی الله علیه و آله) خودشان انگشتر چنین می کردند:
«وَ كَانَ (صلی الله علیه و آله) رُبَّمَا جَعَلَ خَاتَمَهُ فِي إِصْبَعِهِ الْوُسْطَى فِي الْمَفْصِلِ الثَّانِي مِنْهَا وَ رُبَّمَا لَبِسَهُ كَذَلِكَ فِي الْإِصْبَعِ الَّتِي تَلِي الْإِبْهَامَ»؛ پیامبر (صلی الله علیه و آله) انگشتر در انگشت وسط و در مفصل دوم قرار می دادند، هم چنین انگشتر در انگشت شست، قرار می دادند.(3)
نکته:
1.📌 این نهی (در روایات نهی)، نهی حرمت نیست بلکه بر کراهت حمل می شود.
2.📌 جمع بین این روایات می تواند بدین صورت باشد که اگر در انگشت کوچک و انگشت کناری آن، انگشتر هست، قرار دادن انگشتر در انگشت اشاره، وسط و شست، ایرادی ندارد؛ و این نهی برای مواردی است که انگشت کوچک و انگشت کناری آن، خالی باشند؛ کما این که وقتی گفته می شود از نشانه های مؤمن انگشتر کردن در دست راست است، اگر دست راست انگشتر بود و انگشت کوچک و کناری آن پُر بود، انگشتر کردن در دست چپ اشکالی ندارد.
3. 📌در روایت آمده که قوم لوط انگشتر در انگشت وسط و اشاره می کردند ولی در هیچ کدام از روایات نیامده که برای حفظ اسرار خانه و ... است؛ لذا بین افشای اسرار خانه و بین انگشتر در انگشت وسط و اشاره کردن، ارتباطی نیست و نمی توان این امور را به معصوم و روایات نسبت داد.
4. 📌این خواص یا ویژگی هایی که در سایت ها برای انگشتر کردن در انگشت های دست، شمرده شده است، هیچ کدام مبنای علمی یا پشتوانه روایی و دینی ندارند لذا از این جهت، بی پایه و اساس هستند و اعتبار و ارزشی ندارد.
پی نوشت:
1. طبرسى، مكارم الأخلاق، چاپ چهارم، ص 93.
2. ابن شعبه حرانى، تحف العقول، ص 13.
3. مكارم الأخلاق، پیشین، ص 37.
#قرآنی
■⇨ @Ganje_arsh
✅پرسش:
آیا گناه همسر لوط (علیه السلام) فاش کردن اسرار منزل بود؟ آیا نهی پیامبر (صلی الله علیه و آله) در انگشتر کردن به انگشت میانه و اشاره، برای جلوگیری از مطلع کردن افراد دیگر به احوالات خانه یا برای رعایت حال همسر و مخفی ماندن اسرار خانه بوده است؟ البته در نت آمده که برای تعادل در زندگی یا فرمانده شدن بر افراد یا ابطال سحر و... است.
قسمت دوم(آخر):
🌺پاسخ:
مطلب دوم؛ انگشتر در انگشت وسط یا اشاره
روایاتی داریم که نهی کرده اند از قرار دادن انگشتر در انگشت وسط یا انگشت اشاره:
🍀«عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) يَقُولُ: أَنْهَى أُمَّتِي عَنِ التَّخَتُّمِ فِي السَّبَّابَةِ وَ الْوُسْطَى»؛ امام صادق (علیه السلام) فرمودند رسول خدا (صلی الله علیه و آله) می فرمودند: نهی می کنم امتم را از این که انگشتر را در انگشت اشاره و انگشت وسط قرار دهند.(1)
🌱«يَا عَلِيُّ لَا تَتَخَتَّمْ فِي السَّبَّابَةِ وَ الْوُسْطَى فَإِنَّهُ كَانَ يَتَخَتَّمُ قَوْمُ لُوطٍ فِيهِمَا وَ لَا تُعَرِّ الْخِنْصِرَ»؛ در سفارش پیامبر (صلی الله علیه و آله) به حضرت علی (علیه السلام) آمده است: ای علی! انگشتر را در انگشت اشاره و انگشت وسط قرار مده ـ زیرا قوم لوط انگشتر را در این دو انگشت قرار می دادند ـ و انگشت کوچک را خالی از انگشتر نگذار.(2)
البته در مقابل این روایات نهی، روایت هم داریم که پیامبر (صلی الله علیه و آله) خودشان انگشتر چنین می کردند:
«وَ كَانَ (صلی الله علیه و آله) رُبَّمَا جَعَلَ خَاتَمَهُ فِي إِصْبَعِهِ الْوُسْطَى فِي الْمَفْصِلِ الثَّانِي مِنْهَا وَ رُبَّمَا لَبِسَهُ كَذَلِكَ فِي الْإِصْبَعِ الَّتِي تَلِي الْإِبْهَامَ»؛ پیامبر (صلی الله علیه و آله) انگشتر در انگشت وسط و در مفصل دوم قرار می دادند، هم چنین انگشتر در انگشت شست، قرار می دادند.(3)
نکته:
1.📌 این نهی (در روایات نهی)، نهی حرمت نیست بلکه بر کراهت حمل می شود.
2.📌 جمع بین این روایات می تواند بدین صورت باشد که اگر در انگشت کوچک و انگشت کناری آن، انگشتر هست، قرار دادن انگشتر در انگشت اشاره، وسط و شست، ایرادی ندارد؛ و این نهی برای مواردی است که انگشت کوچک و انگشت کناری آن، خالی باشند؛ کما این که وقتی گفته می شود از نشانه های مؤمن انگشتر کردن در دست راست است، اگر دست راست انگشتر بود و انگشت کوچک و کناری آن پُر بود، انگشتر کردن در دست چپ اشکالی ندارد.
3. 📌در روایت آمده که قوم لوط انگشتر در انگشت وسط و اشاره می کردند ولی در هیچ کدام از روایات نیامده که برای حفظ اسرار خانه و ... است؛ لذا بین افشای اسرار خانه و بین انگشتر در انگشت وسط و اشاره کردن، ارتباطی نیست و نمی توان این امور را به معصوم و روایات نسبت داد.
4. 📌این خواص یا ویژگی هایی که در سایت ها برای انگشتر کردن در انگشت های دست، شمرده شده است، هیچ کدام مبنای علمی یا پشتوانه روایی و دینی ندارند لذا از این جهت، بی پایه و اساس هستند و اعتبار و ارزشی ندارد.
پی نوشت:
1. طبرسى، مكارم الأخلاق، چاپ چهارم، ص 93.
2. ابن شعبه حرانى، تحف العقول، ص 13.
3. مكارم الأخلاق، پیشین، ص 37.
#قرآنی
■⇨ @Ganje_arsh
🍀🌟🍀🌟🍀
✅پرسش:
مادر بزرگم نمی تواند قرآن بخواند. چه جایگزینی وجود دارد؟
🌺پاسخ:
ابتدا نگاه کردن به خود قرآن ثواب و اثرات زيادي دارد.
از روايات استفاده مي شود که صرف نگاه کردن به آيات قرآن نيز عبادت محسوب مي شود و داراي آثار دنيوي و اخروي است.
☘️در روايتي از رسول خدا صلّي الله عليه و آله و سلّم آمده است:" النَّظَر ُفِي ثَلَاثَةِ أَشْيَاءَ عِبَادَةٌ النَّظَر ُفِي وَجْهِ الْوَالِدَيْنِ وَ فِي الْمُصْحَفِ وَ فِي الْبَحْرِ/ نگاه كردن به سه چيز عبادت است: نگريستن به صورت والدين، قرآن ودريا"
📌راه دوم گوش کردن به آيات هست. مثلا شبکه قرآن که ماه مبارک جزء خواني داره خوبه براشون.
🍀در روايت ديگري امام علي (ع) از رسول خدا (ص) نقل مي فرمايد: " قَارِئُ الْقُرْآنِ وَ الْمُسْتَمِعُ فِي الْأَجْرِ سَوَاء /
قرائت کننده قرآن و گوش فرادهنده به قرآن در اجر و ثواب بردن مساوي هستند."
📌راه سوم حفظ کردن و خواندن سوره هايي که حفظ است.
با گوش کردن سوره ها و حفظ اونها مي تونه هر روز تکرار کنه.
#قرآنی
■⇨ @Ganje_arsh
✅پرسش:
مادر بزرگم نمی تواند قرآن بخواند. چه جایگزینی وجود دارد؟
🌺پاسخ:
ابتدا نگاه کردن به خود قرآن ثواب و اثرات زيادي دارد.
از روايات استفاده مي شود که صرف نگاه کردن به آيات قرآن نيز عبادت محسوب مي شود و داراي آثار دنيوي و اخروي است.
☘️در روايتي از رسول خدا صلّي الله عليه و آله و سلّم آمده است:" النَّظَر ُفِي ثَلَاثَةِ أَشْيَاءَ عِبَادَةٌ النَّظَر ُفِي وَجْهِ الْوَالِدَيْنِ وَ فِي الْمُصْحَفِ وَ فِي الْبَحْرِ/ نگاه كردن به سه چيز عبادت است: نگريستن به صورت والدين، قرآن ودريا"
📌راه دوم گوش کردن به آيات هست. مثلا شبکه قرآن که ماه مبارک جزء خواني داره خوبه براشون.
🍀در روايت ديگري امام علي (ع) از رسول خدا (ص) نقل مي فرمايد: " قَارِئُ الْقُرْآنِ وَ الْمُسْتَمِعُ فِي الْأَجْرِ سَوَاء /
قرائت کننده قرآن و گوش فرادهنده به قرآن در اجر و ثواب بردن مساوي هستند."
📌راه سوم حفظ کردن و خواندن سوره هايي که حفظ است.
با گوش کردن سوره ها و حفظ اونها مي تونه هر روز تکرار کنه.
#قرآنی
■⇨ @Ganje_arsh
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
✅پرسش:
ايا از اياتی که می گوید : اکثرهم الظالمون، هم کالانعام بل هم اضل، اکثرهم لا يعلمون، برداشت ميشود که بيشتر انسانها در روز قيامت زيان کارند و بعبارتي حسرت سنگين دارند و به جهنم مي روند؟
🌺پاسخ:
اينگونه آيات وضعيت مردم در دنيا رابيان مي کند و صحبتي از آخرت ندارد .
🌸مطابق روايات، خداوند صد رحمت دارد که تمام رحمت خداوند در دنيا فقط يک رحمت است و در روز قيامت با تمام صد رحمت با خلائق رفتار خواهد کرد.و خيلي از افرادي که فکر مي کنيم هيچ وقت بهشتي نخواهند بود اهل بهشت مي شوند.
✍️بنابراين اين آيات ارتباطي به قيامت ندارد و واقعيت و وضعيت مردم در دنيا را مي فرمايد.
#قرآنی
■⇨ @Ganje_arsh
🌿
🌾🍂
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
✅پرسش:
ايا از اياتی که می گوید : اکثرهم الظالمون، هم کالانعام بل هم اضل، اکثرهم لا يعلمون، برداشت ميشود که بيشتر انسانها در روز قيامت زيان کارند و بعبارتي حسرت سنگين دارند و به جهنم مي روند؟
🌺پاسخ:
اينگونه آيات وضعيت مردم در دنيا رابيان مي کند و صحبتي از آخرت ندارد .
🌸مطابق روايات، خداوند صد رحمت دارد که تمام رحمت خداوند در دنيا فقط يک رحمت است و در روز قيامت با تمام صد رحمت با خلائق رفتار خواهد کرد.و خيلي از افرادي که فکر مي کنيم هيچ وقت بهشتي نخواهند بود اهل بهشت مي شوند.
✍️بنابراين اين آيات ارتباطي به قيامت ندارد و واقعيت و وضعيت مردم در دنيا را مي فرمايد.
#قرآنی
■⇨ @Ganje_arsh
🌿
🌾🍂
🍃🌺🍂
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
💢پرسش:
🔰میگویند که نام حضرت محمد (ص) در کتاب انجیل و تورات به نام احمد امده است و از آخرین رسول خداوند خبر داده شده است چرا نام حضرت علی (ع) به عنوان جانشین حضرت محد(ص) درقرآن آورده نشده است؟
✍️پاسخ:
✅بین دو موضوع فوق تلازمی برقرار نیست. اینکه در قرآن اسمی از امام علی (علیه السلام) نیامده بر اساس حکمتی است که خدای متعال نسبت به آن عالم است.
🔹البته در قرآن آیاتی که بیانگر توصیف آن حضرت و اهل بیت (علیهم السلام) بوده و یا آیاتی که شأن نزول آنها در مورد امام علی (علیه السلام) است بسیار بوده که این آیات بنابر گزارش برخی از صاحبان کتب اهل سنت همچون: «مناقب علی بن ابی طالب و ما نزل فیه من القرآن»، تالیف حاکم این مردویه اصفهانی به صدو ده آیه می رسد که مصداق بارز آن آیه ولایت است. (مائده/55)
🔆«إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ».
👈جز اين نيست كه ولى شما خداست و رسول او و آنان كه ايمان آورده اند، همان ايمان آورندگانى كه اقامه نماز و اداى زكات مىكنند در حالى كه در ركوع نمازند ».
🔹 وجود چنین آیاتی غرض از ذکر و نام صریح آن حضرت در قرآن را تأمین می نماید.
📎 #قرآنی
■⇨ @Ganje_arsh
🌿
🌾🍂
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
💢پرسش:
🔰میگویند که نام حضرت محمد (ص) در کتاب انجیل و تورات به نام احمد امده است و از آخرین رسول خداوند خبر داده شده است چرا نام حضرت علی (ع) به عنوان جانشین حضرت محد(ص) درقرآن آورده نشده است؟
✍️پاسخ:
✅بین دو موضوع فوق تلازمی برقرار نیست. اینکه در قرآن اسمی از امام علی (علیه السلام) نیامده بر اساس حکمتی است که خدای متعال نسبت به آن عالم است.
🔹البته در قرآن آیاتی که بیانگر توصیف آن حضرت و اهل بیت (علیهم السلام) بوده و یا آیاتی که شأن نزول آنها در مورد امام علی (علیه السلام) است بسیار بوده که این آیات بنابر گزارش برخی از صاحبان کتب اهل سنت همچون: «مناقب علی بن ابی طالب و ما نزل فیه من القرآن»، تالیف حاکم این مردویه اصفهانی به صدو ده آیه می رسد که مصداق بارز آن آیه ولایت است. (مائده/55)
🔆«إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ».
👈جز اين نيست كه ولى شما خداست و رسول او و آنان كه ايمان آورده اند، همان ايمان آورندگانى كه اقامه نماز و اداى زكات مىكنند در حالى كه در ركوع نمازند ».
🔹 وجود چنین آیاتی غرض از ذکر و نام صریح آن حضرت در قرآن را تأمین می نماید.
📎 #قرآنی
■⇨ @Ganje_arsh
🌿
🌾🍂
🍃🌺🍂
🍀🌟🍀🌟🍀
#قرآنی
✅پرسش: چه دعاهایی برای خواب بد ندیدن و کابوس توصیه شده است؟
✍️پاسخ: افکار روزانه، پرهیز از گناه و لهو، دوری از کارهای لغو و بیهوده، نوع و میزان غذا در شب، از جمله مواردی هستند که می توانند باعث خواب آشفته شوند. لذا بهتر است ابتدا در این زمینه مراعات های لازم انجام شود و در کنار آن ها نیز از ادعیه و اذکار، کمک گرفته شود.
🔹آداب قبل از خواب را رعایت کنید، با وضو خوابیدن، آیت الکرسی خواندن، خواندن سوره های ناس و فلق، خواندن سه مرتبه سوره توحید، خواندن یازده مرتبه سوره قدر، خواندن تسبیحات حضرت زهرا (سلام الله علیها)، ذکر «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه»، ذکر صلوات «اللَّهُمَّ صَلِ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ»، ذکر تسبیحات اربعه «سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَكْبَرُ»، ذکر استغفار «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ رَبِّي وَ أَتُوبُ إِلَيْه»،خوابیدن بر پهلوی راست و...؛ باعث می شود هم به ثواب برسید و هم در خواب آرامش داشته باشید.
🔸برای اطلاع بیشتر می توانید به فهرست کتاب «مفاتیح الجنان» و نیز به کتاب «حلیة المتقین» مراجعه فرمایید. لازم نیست همه این ها را با هم انجام دهید، همین که مراقب زمان بیداری و افکار روزانه باشید و چه در بیداری و چه در هنگام خواب، یاد و ذکر خداوند را فراموش نکنید، خواب آرامی هم خواهید داشت. این که قرآن می فرماید «تنها با ياد خدا دل ها آرامش مى يابد»، مخصوص روز و بیداری نیست، بلکه یاد خدا همیشه و همه جا باعث آرامش است، ولو در خواب.
■⇨ @Ganje_arsh
#قرآنی
✅پرسش: چه دعاهایی برای خواب بد ندیدن و کابوس توصیه شده است؟
✍️پاسخ: افکار روزانه، پرهیز از گناه و لهو، دوری از کارهای لغو و بیهوده، نوع و میزان غذا در شب، از جمله مواردی هستند که می توانند باعث خواب آشفته شوند. لذا بهتر است ابتدا در این زمینه مراعات های لازم انجام شود و در کنار آن ها نیز از ادعیه و اذکار، کمک گرفته شود.
🔹آداب قبل از خواب را رعایت کنید، با وضو خوابیدن، آیت الکرسی خواندن، خواندن سوره های ناس و فلق، خواندن سه مرتبه سوره توحید، خواندن یازده مرتبه سوره قدر، خواندن تسبیحات حضرت زهرا (سلام الله علیها)، ذکر «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه»، ذکر صلوات «اللَّهُمَّ صَلِ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ»، ذکر تسبیحات اربعه «سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَكْبَرُ»، ذکر استغفار «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ رَبِّي وَ أَتُوبُ إِلَيْه»،خوابیدن بر پهلوی راست و...؛ باعث می شود هم به ثواب برسید و هم در خواب آرامش داشته باشید.
🔸برای اطلاع بیشتر می توانید به فهرست کتاب «مفاتیح الجنان» و نیز به کتاب «حلیة المتقین» مراجعه فرمایید. لازم نیست همه این ها را با هم انجام دهید، همین که مراقب زمان بیداری و افکار روزانه باشید و چه در بیداری و چه در هنگام خواب، یاد و ذکر خداوند را فراموش نکنید، خواب آرامی هم خواهید داشت. این که قرآن می فرماید «تنها با ياد خدا دل ها آرامش مى يابد»، مخصوص روز و بیداری نیست، بلکه یاد خدا همیشه و همه جا باعث آرامش است، ولو در خواب.
■⇨ @Ganje_arsh
🍀🌟🍀🌟🍀
#قرآنی
✅پرسش: در خواندن ادعیه و یا قرآن کریم، خواندن معنی این دعا ها و قرآن آیا همان ثواب را دارد یا باید حتما عربی آنرا قرائت کنیم؟
✍️پاسخ: هرچند خواندن ترجمه قرآن و ادعیه مأثوره از معصومین (علیهم السلام) نیز بنفسه ثواب دارد، اما هرگز نمى تواند جایگزین متن آن شود؛ زیرا قرآن کلمات و الفاظی است که از جانب خدا و به زبان عربی بر پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) نازل شده است و همین طور ادعیه مأثوره، سخنانی است که از زبان مبارک معصومین (علیهم السلام) جاری شده است و بهتر است کسانی که توانایی خواندن عربی آن را دارند، این ادعیه را به همان زبان عربی بخوانند تا ثواب بیشتری ببرند.
🔸تردیدی نیست که خواندن قرآن و ادعیه با توجه به معانی آن تأثیر بسزایی در نفس و جان انسان دارد و این تأثیر خاص بدون آن حاصل نمی شود ولی به هر حال خواندن آنها بدون توجه به معانی آن نیز ثواب و ارزش خاص خود را دارد و عنایت داشته باشید که بعضی مفاهیم بلند قرآنی قابل ترجمه شدن به فارسی یا زبان دیگر نیست.
■⇨ @Ganje_arsh
#قرآنی
✅پرسش: در خواندن ادعیه و یا قرآن کریم، خواندن معنی این دعا ها و قرآن آیا همان ثواب را دارد یا باید حتما عربی آنرا قرائت کنیم؟
✍️پاسخ: هرچند خواندن ترجمه قرآن و ادعیه مأثوره از معصومین (علیهم السلام) نیز بنفسه ثواب دارد، اما هرگز نمى تواند جایگزین متن آن شود؛ زیرا قرآن کلمات و الفاظی است که از جانب خدا و به زبان عربی بر پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) نازل شده است و همین طور ادعیه مأثوره، سخنانی است که از زبان مبارک معصومین (علیهم السلام) جاری شده است و بهتر است کسانی که توانایی خواندن عربی آن را دارند، این ادعیه را به همان زبان عربی بخوانند تا ثواب بیشتری ببرند.
🔸تردیدی نیست که خواندن قرآن و ادعیه با توجه به معانی آن تأثیر بسزایی در نفس و جان انسان دارد و این تأثیر خاص بدون آن حاصل نمی شود ولی به هر حال خواندن آنها بدون توجه به معانی آن نیز ثواب و ارزش خاص خود را دارد و عنایت داشته باشید که بعضی مفاهیم بلند قرآنی قابل ترجمه شدن به فارسی یا زبان دیگر نیست.
■⇨ @Ganje_arsh
🍀🌟🍀🌟🍀
#قرآنی
✅پرسش: ما شیطان داریم یا شیاطین و تفاوت آن با ابلیس چیست؟ آیا منظور از شیطان در قرآن همان معنای عام مدنظر است یا جنس خاصی مورد توجه است؟
پاسخ: بنا بر نظر برخی از صاحب نظران، «ابلیس» و «شیطان» اسم خاص نیست بلکه وصف است، یعنی موجود شروری است که از رحمت الهی مأیوس و از خیر به دور است.
🔆در «قاموس قرآن» آمده:
مراد از «إِبلِیس» در قرآن، موجودی است زنده، با شعور، مکلّف، نامرئی، فریبکار و... که از امر خداوند سر پیچید و به آدم سجده نکرد، در نتیجه رانده شد و مستحق عذاب و لعن گردید.
او در قرآن اکثرا به نام شیطان خوانده شده و فقط در یازده محلّ ابلیس به کار رفته است.
🔸در این که آیا این کلمه عَلَم شخص است و نام مخصوص اوست و یا صفت است و به واسطه یأس از رحمت خدا، به او ابلیس گفته شده، باید گفت اگر ثابت شود که اسم اصلی او «عزازیل» و کلمه «ابلیس» عربی است، صفت بودن آن بهتر به نظر می رسد. مؤید این نظر، روایتی است که از حضرت رضا (علیه السلام) نقل شده که می فرمایند: «نام او حارث بوده، ابلیس نامیده شد زیرا که از رحمت خدا مأیوس گردید.»
🔹«شیطان» وصف است نه اسم خاص آن روح شریر، و به مناسبت دوری از خیر و از رحمت حق تعالی، وصف شیطان بر او اطلاق شده است.
💠بنابراین؛ به هر موجود شروری که مأیوس از رحمت خدا و دور از خیر باشد، اعم از این که از جنس انسان باشد یا جن، میتوان به او «ابلیس» یا «شیطان» اطلاق کرد.
■⇨ @Ganje_arsh
#قرآنی
✅پرسش: ما شیطان داریم یا شیاطین و تفاوت آن با ابلیس چیست؟ آیا منظور از شیطان در قرآن همان معنای عام مدنظر است یا جنس خاصی مورد توجه است؟
پاسخ: بنا بر نظر برخی از صاحب نظران، «ابلیس» و «شیطان» اسم خاص نیست بلکه وصف است، یعنی موجود شروری است که از رحمت الهی مأیوس و از خیر به دور است.
🔆در «قاموس قرآن» آمده:
مراد از «إِبلِیس» در قرآن، موجودی است زنده، با شعور، مکلّف، نامرئی، فریبکار و... که از امر خداوند سر پیچید و به آدم سجده نکرد، در نتیجه رانده شد و مستحق عذاب و لعن گردید.
او در قرآن اکثرا به نام شیطان خوانده شده و فقط در یازده محلّ ابلیس به کار رفته است.
🔸در این که آیا این کلمه عَلَم شخص است و نام مخصوص اوست و یا صفت است و به واسطه یأس از رحمت خدا، به او ابلیس گفته شده، باید گفت اگر ثابت شود که اسم اصلی او «عزازیل» و کلمه «ابلیس» عربی است، صفت بودن آن بهتر به نظر می رسد. مؤید این نظر، روایتی است که از حضرت رضا (علیه السلام) نقل شده که می فرمایند: «نام او حارث بوده، ابلیس نامیده شد زیرا که از رحمت خدا مأیوس گردید.»
🔹«شیطان» وصف است نه اسم خاص آن روح شریر، و به مناسبت دوری از خیر و از رحمت حق تعالی، وصف شیطان بر او اطلاق شده است.
💠بنابراین؛ به هر موجود شروری که مأیوس از رحمت خدا و دور از خیر باشد، اعم از این که از جنس انسان باشد یا جن، میتوان به او «ابلیس» یا «شیطان» اطلاق کرد.
■⇨ @Ganje_arsh
🍀🌟🍀🌟🍀
#قرآنی
✅پرسش: طبق آيات قرآن زمين ۷ تاست آن شش زمين ديگر کجا قرار دارد؟
پاسخ: در قرآن مجيد همه موارد «الارض» مفرد آمده است و هيچ موردي به صورت جمع ذکر نگرديده، برخلاف کلمه «السموات» که در اکثر موارد جمع آمده است. تنها در سوره «طلاق ، آيه 12» چنين آمده است: «اوست که هفت آسمان آفريده و از زمين نيز مثل آنها»؛
در اين كه مراد از "مثل آن ها" چيست، اختلاف است. شايد نتوان معناي قطعي آن را معلوم كرد. نظرهايي كه در باره اين عبارت داده شده ،به شرح زير است:
1. منظور از «مثل» در آيه قدرت است ،يعني همان گونه كه آسمان هاي هفت گانه دلالت آشكار بر قدرت بي پايان خداوند دارند، خلقت زمين هم مانند آن ها چنين دلالت آشكاري دارد.
2. ممكن است تقدير جمله اين باشد:"و خلق مثلهن الارض" بنا بر اين نظر حرف"من" بيانيه است . معنايش اين مي شود :" زمين را هم مثل آسمان ها خلق كرد". بنا بر اين نظر منظور از آسمان ها كرات آسماني است. زمين هم مثل آن ها كروي خلق شده، بنا بر اين نظر اين آيه از معجزات علمي قرآن است. بنا بر اين نظر "هفت" عدد كثرت است و آسمان ها همان كرات بيشمار هستند.
3. ممكن است همان گونه كه خدا هفت آسمان آفريده، در كهكشان هم هفت كره با شرايطي مثل شرايط زمين آفريده باشد.
4.ممكن است منظور طبقات هفتگانه زمين باشد كه مثل پوست پياز همديگر را احاطه كرده اند. اولينش همين پوسته زمين آست كه ما بر آن زندگي مي كنيم.
5. ممكن است منظور قاره هاي زمين باشد كه به وسيله اقيانوس ها احاطه شده اند. طبق جغرافياي جديد و قديم تقسيم بندي هاي هفتگانه مختلف داشته است.
6.ممكن است مراد از جمله" وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ"، اين است كه خدا از زمين چيزي( موجودي) خلق كرده، مثل آسمان هاي هفتگانه، و آن عبارت است از انسان كه موجودي است مركب از ماده زميني و روحي آسماني، كه در آن روح نمونه هايي از ملكوت آسماني است.
■⇨ @Ganje_arsh
#قرآنی
✅پرسش: طبق آيات قرآن زمين ۷ تاست آن شش زمين ديگر کجا قرار دارد؟
پاسخ: در قرآن مجيد همه موارد «الارض» مفرد آمده است و هيچ موردي به صورت جمع ذکر نگرديده، برخلاف کلمه «السموات» که در اکثر موارد جمع آمده است. تنها در سوره «طلاق ، آيه 12» چنين آمده است: «اوست که هفت آسمان آفريده و از زمين نيز مثل آنها»؛
در اين كه مراد از "مثل آن ها" چيست، اختلاف است. شايد نتوان معناي قطعي آن را معلوم كرد. نظرهايي كه در باره اين عبارت داده شده ،به شرح زير است:
1. منظور از «مثل» در آيه قدرت است ،يعني همان گونه كه آسمان هاي هفت گانه دلالت آشكار بر قدرت بي پايان خداوند دارند، خلقت زمين هم مانند آن ها چنين دلالت آشكاري دارد.
2. ممكن است تقدير جمله اين باشد:"و خلق مثلهن الارض" بنا بر اين نظر حرف"من" بيانيه است . معنايش اين مي شود :" زمين را هم مثل آسمان ها خلق كرد". بنا بر اين نظر منظور از آسمان ها كرات آسماني است. زمين هم مثل آن ها كروي خلق شده، بنا بر اين نظر اين آيه از معجزات علمي قرآن است. بنا بر اين نظر "هفت" عدد كثرت است و آسمان ها همان كرات بيشمار هستند.
3. ممكن است همان گونه كه خدا هفت آسمان آفريده، در كهكشان هم هفت كره با شرايطي مثل شرايط زمين آفريده باشد.
4.ممكن است منظور طبقات هفتگانه زمين باشد كه مثل پوست پياز همديگر را احاطه كرده اند. اولينش همين پوسته زمين آست كه ما بر آن زندگي مي كنيم.
5. ممكن است منظور قاره هاي زمين باشد كه به وسيله اقيانوس ها احاطه شده اند. طبق جغرافياي جديد و قديم تقسيم بندي هاي هفتگانه مختلف داشته است.
6.ممكن است مراد از جمله" وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ"، اين است كه خدا از زمين چيزي( موجودي) خلق كرده، مثل آسمان هاي هفتگانه، و آن عبارت است از انسان كه موجودي است مركب از ماده زميني و روحي آسماني، كه در آن روح نمونه هايي از ملكوت آسماني است.
■⇨ @Ganje_arsh
🍀🌟🍀🌟🍀
#قرآنی
✅پرسش : دلیل اینکه در قرآن آیات مشابه وجود دارد چه چیزی است؟
✍️پاسخ: این سئوال ،مشتمل بر دو پرسش می باشد که در بخش نخست در مورد وجود آیات متشابه در قرآن باید گفت: وجود آیات متشابه در قرآن از جمله موضوعات بسیار با اهمیتى است که شایان هرگونه دقت است، به طور کلى ممکن است جهات ذیل، سرّ وجود آیات متشابه در قرآن باشد:
1️⃣ الفاظ و عباراتى که در گفتگوهاى انسان ها به کار مىرود تنها براى نیازمندی هاى روزمره به وجود آمده، و به همین دلیل، به محض اینکه از دائره زندگى محدود مادى بشر خارج شویم و مثلاً سخن دربارل آفریدگار که نامحدود از هر جهت است به میان آید به روشنى مىبینیم که الفاظ ما قالب آن معانى نیست و ناچاریم کلماتى را به کار بریم که از جهات مختلفى نارسائى دارد، همین نارسائى هاى کلمات، سرچشمه قسمت قابل توجهى از متشابهات قرآن است، آیات «ید الله فوق ایدیهم» یا «الرحمن على العرش استوى» یا «الى ربها ناظرة» از این نمونه است و نیز تعبیراتى همچون «سمیع» و «بصیر» همه از این قبیل مى باشند که با مراجعه به آیات محکم، تفسیر آنها به خوبى روشن مى شود.
2️⃣ بسیارى از حقایق مربوط به جهان دیگر، یا جهان ماوارى طبیعت است که از افق فکر ما دور است و ما به حکم محدود بودن در زندان زمان و مکان قادر به درک عمق آنها نیستیم، این نارسائى افکار ما و بلند بودن افق آن معانى، سبب دیگرى براى تشابه قسمتى از آیات است، مانند بعضى از آیات مربوط به قیامت و امثال آن. و این درست به این مى ماند که کسى بخواهد براى کودکى که در عالم جنین زندگى مى کند، مسائل این جهان را تشریح کند. اگر سخنى نگوید، کوتاهى کرده و اگر هم بگوید ناچار است مطالب را به صورت سر بسته ادا کند زیرا شنونده در آن شرائط، توانائى و استعداد بیشتر از این را ندارد.
3️⃣ یکى دیگر از اسرار وجود متشابه در قرآن، به کار انداختن افکار و اندیشه ها و به وجود آوردن جنبش و نهضت فکرى در مردم است، و این درست به مسائل فکرى پیچیده اى مى ماند که براى تقویت افکار اندیشمندان، طرح مى شود تا بیشتر به تفکر و اندیشه و دقت و بررسى در مسائل بپردازند.
4️⃣ نکته دیگرى که در ذکر متشابه در قرآن وجود دارد و اخبار اهلبیت (علیهم السلام) آن را تأیید مى کند، این است که وجود این گونه آیات در قرآن، نیاز شدید مردم را به پیشوایان الهى و پیامبر و اوصیاى او روشن مى سازد و سبب مى شود که مردم به حکم نیاز علمى به سراغ آنها بروند و رهبرى آنها را عملاً به رسمیت بشناسند و از علوم دیگر و راهنمائى هاى مختلف آنان نیز استفاده کنند و این درست به آن مى ماند که در پاره اى از کتب درسى، شرح بعضى از مسائل به عهدۀ معلم و استاد گذارده مى شود تا شاگردان، رابطه خود را با استاد قطع نکنند و بر اثر این نیاز، در همه چیز از افکار او الهام بگیرند و در واقع در مورد قرآن به مصداق وصیت معروف پیامبر(ص) که فرمودند:« إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي وَ إِنْهِمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ؛ دو چیز گرانمایه را در میان شما به یادگار مى گذارم؛ کتاب خدا و خاندانم و این دو هرگز از هم جدا نمى شوند تا در قیامت در کنار حوض کوثر به من برسند.» (مستدرک حاکم، ج3، ص 148. تفسیر نمونه، ج2، ص322.)
■⇨ @Ganje_arsh
#قرآنی
✅پرسش : دلیل اینکه در قرآن آیات مشابه وجود دارد چه چیزی است؟
✍️پاسخ: این سئوال ،مشتمل بر دو پرسش می باشد که در بخش نخست در مورد وجود آیات متشابه در قرآن باید گفت: وجود آیات متشابه در قرآن از جمله موضوعات بسیار با اهمیتى است که شایان هرگونه دقت است، به طور کلى ممکن است جهات ذیل، سرّ وجود آیات متشابه در قرآن باشد:
1️⃣ الفاظ و عباراتى که در گفتگوهاى انسان ها به کار مىرود تنها براى نیازمندی هاى روزمره به وجود آمده، و به همین دلیل، به محض اینکه از دائره زندگى محدود مادى بشر خارج شویم و مثلاً سخن دربارل آفریدگار که نامحدود از هر جهت است به میان آید به روشنى مىبینیم که الفاظ ما قالب آن معانى نیست و ناچاریم کلماتى را به کار بریم که از جهات مختلفى نارسائى دارد، همین نارسائى هاى کلمات، سرچشمه قسمت قابل توجهى از متشابهات قرآن است، آیات «ید الله فوق ایدیهم» یا «الرحمن على العرش استوى» یا «الى ربها ناظرة» از این نمونه است و نیز تعبیراتى همچون «سمیع» و «بصیر» همه از این قبیل مى باشند که با مراجعه به آیات محکم، تفسیر آنها به خوبى روشن مى شود.
2️⃣ بسیارى از حقایق مربوط به جهان دیگر، یا جهان ماوارى طبیعت است که از افق فکر ما دور است و ما به حکم محدود بودن در زندان زمان و مکان قادر به درک عمق آنها نیستیم، این نارسائى افکار ما و بلند بودن افق آن معانى، سبب دیگرى براى تشابه قسمتى از آیات است، مانند بعضى از آیات مربوط به قیامت و امثال آن. و این درست به این مى ماند که کسى بخواهد براى کودکى که در عالم جنین زندگى مى کند، مسائل این جهان را تشریح کند. اگر سخنى نگوید، کوتاهى کرده و اگر هم بگوید ناچار است مطالب را به صورت سر بسته ادا کند زیرا شنونده در آن شرائط، توانائى و استعداد بیشتر از این را ندارد.
3️⃣ یکى دیگر از اسرار وجود متشابه در قرآن، به کار انداختن افکار و اندیشه ها و به وجود آوردن جنبش و نهضت فکرى در مردم است، و این درست به مسائل فکرى پیچیده اى مى ماند که براى تقویت افکار اندیشمندان، طرح مى شود تا بیشتر به تفکر و اندیشه و دقت و بررسى در مسائل بپردازند.
4️⃣ نکته دیگرى که در ذکر متشابه در قرآن وجود دارد و اخبار اهلبیت (علیهم السلام) آن را تأیید مى کند، این است که وجود این گونه آیات در قرآن، نیاز شدید مردم را به پیشوایان الهى و پیامبر و اوصیاى او روشن مى سازد و سبب مى شود که مردم به حکم نیاز علمى به سراغ آنها بروند و رهبرى آنها را عملاً به رسمیت بشناسند و از علوم دیگر و راهنمائى هاى مختلف آنان نیز استفاده کنند و این درست به آن مى ماند که در پاره اى از کتب درسى، شرح بعضى از مسائل به عهدۀ معلم و استاد گذارده مى شود تا شاگردان، رابطه خود را با استاد قطع نکنند و بر اثر این نیاز، در همه چیز از افکار او الهام بگیرند و در واقع در مورد قرآن به مصداق وصیت معروف پیامبر(ص) که فرمودند:« إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي وَ إِنْهِمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ؛ دو چیز گرانمایه را در میان شما به یادگار مى گذارم؛ کتاب خدا و خاندانم و این دو هرگز از هم جدا نمى شوند تا در قیامت در کنار حوض کوثر به من برسند.» (مستدرک حاکم، ج3، ص 148. تفسیر نمونه، ج2، ص322.)
■⇨ @Ganje_arsh
🍀🌟🍀🌟🍀
#قرآنی
✅پرسش : در نظر داشتن یاد خدا به چه معناست؟
✍️پاسخ: در نظر داشتن خدا به این معناست که توجه داشته باشیم که در محضر حق تعالی هستیم و خدا بر ما و نیات ما و اعمال ما آگاه است و او ما را می بیند و دل ما و باطن ما در نزد او آشکار است وهر عملی که انجام می دهیم، در نزد او ظاهر است و آیات قرآن به این مطلب اشاره دارد:
🔆أ لَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اَللَّهَ یَری (علق)
🔆 هُوَ مَعَکُمْ أَیْنَ ما کُنْتُمْ ؛ (حدید، آیه 4)
💠بنابراین هیچ گونه تصوری لازم نیست و هر آنچه درباره حق تعالی توهم کنیم مخلوق ذهن ماست سُبْحانَهُ وَ تَعالی عَمَّا یَصِفُونَ ؛ و خدا منزه است از آنچه توصیف می کنند [بلکه همانگونه است که خود توصیف نموده است]، (انعام، آیه 100)؛ لا تُدْرِکُهُ اَلْأَبْصارُ وَ هُوَ یُدْرِکُ اَلْأَبْصارَ ؛ (انعام، آیه 103). البته به طور طبیعی صورتی که مطابق شناختی که ما از خدا داریم در ذهنمان می آید و از آن گریزی نیست، ولی همواره باید بدانیم که او متعالی و برتر از این تخیلات است.
■⇨ @Ganje_arsh
#قرآنی
✅پرسش : در نظر داشتن یاد خدا به چه معناست؟
✍️پاسخ: در نظر داشتن خدا به این معناست که توجه داشته باشیم که در محضر حق تعالی هستیم و خدا بر ما و نیات ما و اعمال ما آگاه است و او ما را می بیند و دل ما و باطن ما در نزد او آشکار است وهر عملی که انجام می دهیم، در نزد او ظاهر است و آیات قرآن به این مطلب اشاره دارد:
🔆أ لَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اَللَّهَ یَری (علق)
🔆 هُوَ مَعَکُمْ أَیْنَ ما کُنْتُمْ ؛ (حدید، آیه 4)
💠بنابراین هیچ گونه تصوری لازم نیست و هر آنچه درباره حق تعالی توهم کنیم مخلوق ذهن ماست سُبْحانَهُ وَ تَعالی عَمَّا یَصِفُونَ ؛ و خدا منزه است از آنچه توصیف می کنند [بلکه همانگونه است که خود توصیف نموده است]، (انعام، آیه 100)؛ لا تُدْرِکُهُ اَلْأَبْصارُ وَ هُوَ یُدْرِکُ اَلْأَبْصارَ ؛ (انعام، آیه 103). البته به طور طبیعی صورتی که مطابق شناختی که ما از خدا داریم در ذهنمان می آید و از آن گریزی نیست، ولی همواره باید بدانیم که او متعالی و برتر از این تخیلات است.
■⇨ @Ganje_arsh
📚📏📚📏📚
💢 #احکام #قرآنی
✅پرسش: حقوق فرزند در قبال والدین چیست؟
پاسخ: طبق آیات 23 و 24 سوره ی اسراء وظایف و مسئولیت های فرزندان و به عبارتی حقوق والدین عبارتند از:
-🔹 اطاعت و فرمانبرداری از پدر و مادر.
-🔸 نیکی و احسان و خدمت به پدر و مادر.
-🔹 اف و سخن رنجش آور به پدر و مادر نگفتن .
-🔸 بر سر والدین داد و فریاد نکردن (بلکه با آنها با سخن نیکو صحبت نماید).
-🔹 بال تواضع و فروتنی را برای والدین، فرود آوردن. - حتی المقدور نیازهای والدین را برآوردن.
-🔸 احترام والدین را نگه داشتن، که مصادیقی دارد، و در زیر به مواردی از آن اشاره می شود:
- 🔹جلو والدین، پاهایش را دراز نکردن.
- 🔸در مناسبت های مختلف مثل روز مادر یا روز پدر، هدیه به آنها دادن.
- 🔹از شوخی های نابجا و زدن حرف های زشت پیش آنها پرهیز و اجتناب کردن.
- 🔸در حق آنها و برای سلامتی آنها دعا کردن.
-🔹 در کارهای خانه به آنها کمک کردن.
■⇨ @Ganje_arsh
💢 #احکام #قرآنی
✅پرسش: حقوق فرزند در قبال والدین چیست؟
پاسخ: طبق آیات 23 و 24 سوره ی اسراء وظایف و مسئولیت های فرزندان و به عبارتی حقوق والدین عبارتند از:
-🔹 اطاعت و فرمانبرداری از پدر و مادر.
-🔸 نیکی و احسان و خدمت به پدر و مادر.
-🔹 اف و سخن رنجش آور به پدر و مادر نگفتن .
-🔸 بر سر والدین داد و فریاد نکردن (بلکه با آنها با سخن نیکو صحبت نماید).
-🔹 بال تواضع و فروتنی را برای والدین، فرود آوردن. - حتی المقدور نیازهای والدین را برآوردن.
-🔸 احترام والدین را نگه داشتن، که مصادیقی دارد، و در زیر به مواردی از آن اشاره می شود:
- 🔹جلو والدین، پاهایش را دراز نکردن.
- 🔸در مناسبت های مختلف مثل روز مادر یا روز پدر، هدیه به آنها دادن.
- 🔹از شوخی های نابجا و زدن حرف های زشت پیش آنها پرهیز و اجتناب کردن.
- 🔸در حق آنها و برای سلامتی آنها دعا کردن.
-🔹 در کارهای خانه به آنها کمک کردن.
■⇨ @Ganje_arsh
🍀🌟🍀🌟🍀
#قرآنی
پرسش : منظور از "كتاب مبين" چيست؟
پاسخ: ظاهرا پرسش شما ناظر به تعبیر پایانی آیه 59 سوره مبارکه انعام است که می فرماید:
🔆 و عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَيْبِ لا يَعْلَمُها إِلاَّ هُوَ وَ يَعْلَمُ ما فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ ما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلاَّ يَعْلَمُها وَ لا حَبَّةٍ في ظُلُماتِ الْأَرْضِ وَ لا رَطْبٍ وَ لا يابِسٍ إِلاَّ في كِتابٍ مُبينٍ
🔅و كليدهاى غيب فقط نزد اوست، و كسى جز او آنها را نمى داند. و به آنچه در خشكى و درياست آگاه است، و هيچ برگى نمى افتد مگر آنكه آن را مى داند، و هيچ دانه اى در تاريكى هاى زمين، و هيچ تر و خشكى نيست مگر آنكه در كتابى روشن [ثبت] است
🔹 استاد مکارم در تفسیر نمونه در توضیح این آیه می نیسد:
🔸در این آیه با عباراتى كوتاه، وسعت علم بی انتهای خداوند متعال بيان شده است و هيچ چيز از آن خارج و مستثنى نیست! زيرا منظور از «تر و خشک»، معنى لغوى آن نيست بلكه اين تعبير معمولا كنايه از عموميت مى باشد؛ یعنی همه چیز عالم!
🔹 در مورد «كِتابٍ مُبِينٍ» احتمالات مختلفى از سوی مفسران داده شده است ولى بيشتر به نظر مى رسد كه منظور از «كتاب مبين»، همان مقام علم پروردگار است؛ يعنى همه موجودات در علم بى پايان او ثبت مى باشند؛ تفسير این تعبیر به «لوح محفوظ» نيز قابل تطبيق بر همين معنى است، چه اينكه بعيد نيست كه منظور از «لوح محفوظ» نيز همان «علم خداوند متعال» باشد. اين احتمال نيز در معنى «كِتابٍ مُبِينٍ» وجود دارد كه منظور از آن، عالم آفرينش و خلقت و سلسله علت و معلول ها است، كه همه چيز در آن نوشته شده است.
■⇨ @Ganje_arsh
#قرآنی
پرسش : منظور از "كتاب مبين" چيست؟
پاسخ: ظاهرا پرسش شما ناظر به تعبیر پایانی آیه 59 سوره مبارکه انعام است که می فرماید:
🔆 و عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَيْبِ لا يَعْلَمُها إِلاَّ هُوَ وَ يَعْلَمُ ما فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ ما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلاَّ يَعْلَمُها وَ لا حَبَّةٍ في ظُلُماتِ الْأَرْضِ وَ لا رَطْبٍ وَ لا يابِسٍ إِلاَّ في كِتابٍ مُبينٍ
🔅و كليدهاى غيب فقط نزد اوست، و كسى جز او آنها را نمى داند. و به آنچه در خشكى و درياست آگاه است، و هيچ برگى نمى افتد مگر آنكه آن را مى داند، و هيچ دانه اى در تاريكى هاى زمين، و هيچ تر و خشكى نيست مگر آنكه در كتابى روشن [ثبت] است
🔹 استاد مکارم در تفسیر نمونه در توضیح این آیه می نیسد:
🔸در این آیه با عباراتى كوتاه، وسعت علم بی انتهای خداوند متعال بيان شده است و هيچ چيز از آن خارج و مستثنى نیست! زيرا منظور از «تر و خشک»، معنى لغوى آن نيست بلكه اين تعبير معمولا كنايه از عموميت مى باشد؛ یعنی همه چیز عالم!
🔹 در مورد «كِتابٍ مُبِينٍ» احتمالات مختلفى از سوی مفسران داده شده است ولى بيشتر به نظر مى رسد كه منظور از «كتاب مبين»، همان مقام علم پروردگار است؛ يعنى همه موجودات در علم بى پايان او ثبت مى باشند؛ تفسير این تعبیر به «لوح محفوظ» نيز قابل تطبيق بر همين معنى است، چه اينكه بعيد نيست كه منظور از «لوح محفوظ» نيز همان «علم خداوند متعال» باشد. اين احتمال نيز در معنى «كِتابٍ مُبِينٍ» وجود دارد كه منظور از آن، عالم آفرينش و خلقت و سلسله علت و معلول ها است، كه همه چيز در آن نوشته شده است.
■⇨ @Ganje_arsh
🍀🌟🍀🌟🍀
#قرآنی
✅پرسش: قرآن ادعا نموده که همه موجودات عالم جفت و نر و ماده دارند. آن خدایی که همه موجودات عالم را جفت آفریده (زخرف/12) اما ما می بینیم که همهُ جانوران عالم جفت نیستند. برای مثال تک سلو لی ها از جمله آمیب دارای جنس نروماده نیستند وموجوداتی هستند که هردو سلول نر و ماده را با هم دارند (موجودات هرمافرودیست)!
✍️پاسخ: ترجمه ای که در پرسش نقل شده، دقیق نیست؛ آیه کریمه نمی فرماید: «همهُ موجودات عالم را جفت آفریده» بلکه می فرماید: «همان كسى كه همه زوجها را آفريد»:
🔅وَ الَّذي خَلَقَ الْأَزْواجَ كُلَّها وَ جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الْفُلْكِ وَ الْأَنْعامِ ما تَرْكَبُونَ (زخرف/12)
و همان كسى كه همه زوجها را آفريد، و براى شما از كشتيها و چهارپايان مركبهايى قرارداد كه بر آن سوار مى شويد
🔹پس استدلال به این آیه در این موضوع صحیح به نظر نمی رسد. برای اینکه این بحث در حد مقدور کاملا روشن شود، بهتر است ابتدا مروری اجمالی داشته باشیم بر آیاتی که به «زوجیت اشیاء» اشاره دارد و مرتبط با این موضوع است:
🔸کلمه «الازواج» دو بار در قرآن آمده؛ مضمون هر دو آیه هم شبیه یکدیگر است و در ضمن برشمردن نعمتهای خداوند، به مسأله خلقت ازواج هم اشاره می کند: زخرف/12 ، یس/36 ؛ در این دو آیه به موضوع بحث یعنی «زوجیت تمام اشیاء عالم» اشاره نشده است و دست کم اشاره اش تصریحی ندارد پس خارج از موضوع بحث ماست.
🔹کلمه «زوج» در موارد متعددی بکار رفته اما آیاتی که مرتبط با این بحث است و کلمه زوج در آنها آمده، 5 مورد است؛ حج/5 ، شعراء/7 ، لقمان/10 ، ق/7 ، رعد/3 ؛ در این 5 آیه سخن از زوجیت در خصوص گیاهان و میوه آنهاست. مطلبی که در زمان قرآن به صراحت و روشنی مشخص نبود اما قرآن این زوجیت را در مورد گیاهان مطرح می کند و مشخص است که معنای زوجیت در گیاهان همان نر و ماده بودن آنهاست. اگر «لينه» دانشمند و گياه شناس معروف سوئدى در اواسط قرن 18 ميلادى موفق به كشف زوجيت عمومى و همگانى در جهان گياهان شد، قرآن مجيد در يك هزار و چهار صد سال قبل از آن، اين حقيقت را بیان نموده است. (برگزيده تفسير نمونه، ج2، ص462)
🔸این 5 آیه هم از موضوع بحث (یعنی زوجیت تمام اشیاء عالم) خارج است و تنها در مورد گیاهان سخن می گوید.
🔹اما صريح ترين و عمومى ترين آيه ای که می توان در این بحث بدان استناد نمود، آیه 49 ذاریات است:
🔅وَ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ خَلَقْنا زَوْجَيْنِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ (ذاريات/49)
و از هر چيز دو جفت آفريديم، شايد متذكّر شويد
🔹ابتدا کلمه «زوج» (که اساس و ریشه این پرسش است) را با توجه به کتابهای معتبر لغت معنا می کنیم و بعد نظر مفسران و دانشمندان دینی را درباره این آیه ذکر می کنیم:
🔸معنای لغوی کلمه «زوج»:
به هر یک از دو قرين از مذكّر و مؤنّث در حيواناتی که جفت دارند، زوج گفته می شود؛ نیز به هر دو قرين در غير حيوانات نيز زوج اطلاق می شود: مثل يك جفت كفش؛ نیز به هر چیزی که مانند یا ضدی داشته باشد.
🔹نظر مفسران درباره معنای آیه:
بیشتر مفسران، «زوج» در آیه مورد بحث (ذاریات/49) را به معنى «اصناف مختلف موجودات جهان» دانسته اند كه به صورت «زوج» خلق شده اند: مانند شب و روز، نور و ظلمت، دريا و صحرا، خورشيد و ماه، نر و ماده، و غير اينها.
🔸البته استاد مکارم شیرازی در تفسیر نمونه، قدری در مفهومی «زوج» توسعه داده و آن را شامل تمام نيروهاى مثبت و منفى (و از جمله الکترون و پروتون) می داند.
💠نتیجه این که: در کتابهای معتبر لغت گفته شده: کلمه «زوج» به طور کلی به چیزهایی که قرین یکدیگر و یا حتی ضد یکدیگرند، اطلاق می گردد: مرد و زن، نر و ماده، شب و روز و ...
🔹از نظر غالب مفسران (از قدیم تا کنون؛ سنی و شیعه) معنای آیه کریمه اینست که: موجودات عالم دارای اصناف و انواع مختلفی هستند و نر و ماده بودن یکی از مصادیق آیه کریمه است. تنها چیزی که در عالم صنف و نوع و مشابه و مماثل ندارد، خدای تعالاست که از هر نظر یگانه و واحد است.
🔸پس این پرسش که معنای «زوج» در آیه را محدود به نر و ماده بودن موجودات کرده و بر این اساس مثال تک سلولی آمیب را مطرح می کند، ارتباطی با متن آیه 49 ذاریات ندارد؛ زیرا آیه نمی گوید: «همه چیز نر و ماده دارد»، تا بر این اساس مثال اشکال تک سلولی بودن آمیب را مطرح کنیم.
🔹ضمن اینکه آمیب ها هم زیر مجموعه آغازیان است و در ردیف تکیاختگان جانورمانند دیگر (یعنی: پارامسی و اسپوروزوآ) قرار دارند. پس صنف و نوع دیگری از تک سلولی ها در کنار آمیب ها هم قرار دارد.
■⇨ @Ganje_arsh
#قرآنی
✅پرسش: قرآن ادعا نموده که همه موجودات عالم جفت و نر و ماده دارند. آن خدایی که همه موجودات عالم را جفت آفریده (زخرف/12) اما ما می بینیم که همهُ جانوران عالم جفت نیستند. برای مثال تک سلو لی ها از جمله آمیب دارای جنس نروماده نیستند وموجوداتی هستند که هردو سلول نر و ماده را با هم دارند (موجودات هرمافرودیست)!
✍️پاسخ: ترجمه ای که در پرسش نقل شده، دقیق نیست؛ آیه کریمه نمی فرماید: «همهُ موجودات عالم را جفت آفریده» بلکه می فرماید: «همان كسى كه همه زوجها را آفريد»:
🔅وَ الَّذي خَلَقَ الْأَزْواجَ كُلَّها وَ جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الْفُلْكِ وَ الْأَنْعامِ ما تَرْكَبُونَ (زخرف/12)
و همان كسى كه همه زوجها را آفريد، و براى شما از كشتيها و چهارپايان مركبهايى قرارداد كه بر آن سوار مى شويد
🔹پس استدلال به این آیه در این موضوع صحیح به نظر نمی رسد. برای اینکه این بحث در حد مقدور کاملا روشن شود، بهتر است ابتدا مروری اجمالی داشته باشیم بر آیاتی که به «زوجیت اشیاء» اشاره دارد و مرتبط با این موضوع است:
🔸کلمه «الازواج» دو بار در قرآن آمده؛ مضمون هر دو آیه هم شبیه یکدیگر است و در ضمن برشمردن نعمتهای خداوند، به مسأله خلقت ازواج هم اشاره می کند: زخرف/12 ، یس/36 ؛ در این دو آیه به موضوع بحث یعنی «زوجیت تمام اشیاء عالم» اشاره نشده است و دست کم اشاره اش تصریحی ندارد پس خارج از موضوع بحث ماست.
🔹کلمه «زوج» در موارد متعددی بکار رفته اما آیاتی که مرتبط با این بحث است و کلمه زوج در آنها آمده، 5 مورد است؛ حج/5 ، شعراء/7 ، لقمان/10 ، ق/7 ، رعد/3 ؛ در این 5 آیه سخن از زوجیت در خصوص گیاهان و میوه آنهاست. مطلبی که در زمان قرآن به صراحت و روشنی مشخص نبود اما قرآن این زوجیت را در مورد گیاهان مطرح می کند و مشخص است که معنای زوجیت در گیاهان همان نر و ماده بودن آنهاست. اگر «لينه» دانشمند و گياه شناس معروف سوئدى در اواسط قرن 18 ميلادى موفق به كشف زوجيت عمومى و همگانى در جهان گياهان شد، قرآن مجيد در يك هزار و چهار صد سال قبل از آن، اين حقيقت را بیان نموده است. (برگزيده تفسير نمونه، ج2، ص462)
🔸این 5 آیه هم از موضوع بحث (یعنی زوجیت تمام اشیاء عالم) خارج است و تنها در مورد گیاهان سخن می گوید.
🔹اما صريح ترين و عمومى ترين آيه ای که می توان در این بحث بدان استناد نمود، آیه 49 ذاریات است:
🔅وَ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ خَلَقْنا زَوْجَيْنِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ (ذاريات/49)
و از هر چيز دو جفت آفريديم، شايد متذكّر شويد
🔹ابتدا کلمه «زوج» (که اساس و ریشه این پرسش است) را با توجه به کتابهای معتبر لغت معنا می کنیم و بعد نظر مفسران و دانشمندان دینی را درباره این آیه ذکر می کنیم:
🔸معنای لغوی کلمه «زوج»:
به هر یک از دو قرين از مذكّر و مؤنّث در حيواناتی که جفت دارند، زوج گفته می شود؛ نیز به هر دو قرين در غير حيوانات نيز زوج اطلاق می شود: مثل يك جفت كفش؛ نیز به هر چیزی که مانند یا ضدی داشته باشد.
🔹نظر مفسران درباره معنای آیه:
بیشتر مفسران، «زوج» در آیه مورد بحث (ذاریات/49) را به معنى «اصناف مختلف موجودات جهان» دانسته اند كه به صورت «زوج» خلق شده اند: مانند شب و روز، نور و ظلمت، دريا و صحرا، خورشيد و ماه، نر و ماده، و غير اينها.
🔸البته استاد مکارم شیرازی در تفسیر نمونه، قدری در مفهومی «زوج» توسعه داده و آن را شامل تمام نيروهاى مثبت و منفى (و از جمله الکترون و پروتون) می داند.
💠نتیجه این که: در کتابهای معتبر لغت گفته شده: کلمه «زوج» به طور کلی به چیزهایی که قرین یکدیگر و یا حتی ضد یکدیگرند، اطلاق می گردد: مرد و زن، نر و ماده، شب و روز و ...
🔹از نظر غالب مفسران (از قدیم تا کنون؛ سنی و شیعه) معنای آیه کریمه اینست که: موجودات عالم دارای اصناف و انواع مختلفی هستند و نر و ماده بودن یکی از مصادیق آیه کریمه است. تنها چیزی که در عالم صنف و نوع و مشابه و مماثل ندارد، خدای تعالاست که از هر نظر یگانه و واحد است.
🔸پس این پرسش که معنای «زوج» در آیه را محدود به نر و ماده بودن موجودات کرده و بر این اساس مثال تک سلولی آمیب را مطرح می کند، ارتباطی با متن آیه 49 ذاریات ندارد؛ زیرا آیه نمی گوید: «همه چیز نر و ماده دارد»، تا بر این اساس مثال اشکال تک سلولی بودن آمیب را مطرح کنیم.
🔹ضمن اینکه آمیب ها هم زیر مجموعه آغازیان است و در ردیف تکیاختگان جانورمانند دیگر (یعنی: پارامسی و اسپوروزوآ) قرار دارند. پس صنف و نوع دیگری از تک سلولی ها در کنار آمیب ها هم قرار دارد.
■⇨ @Ganje_arsh
🍀🌟🍀🌟🍀
#قرآنی
✅پرسش:چرا در سورۀ قدر آمده که قرآن در شب قدر نازل شده؟ مگه قرآن طی ۲۰ سال در شرایط مختلف نازل نشده؟
✍️پاسخ:از مجموع آیات قرآن می توان نتیجه گرفت که قرآن دارای دو نوع نزول بوده است: اول «نزول دفعی و جمعی» که یک جا از سوی خداوند بر قلب پاک پیامبر (صلی الله علیه و آله) در ماه رمضان و شب قدر نازل گردیده؛ دوم «نزول تدریجی» که بر حسب شرایط و حوادث و نیازها در طی 23 سال نازل شده است.
🔹شاهد این سخن این که در بعضی از آیات قرآن تعبیر به «انزال» و در بعضی دیگر تعبیر به «نزول» شده است، از پاره ای از متون لغت استفاده می شود که «تنزیل» معمولا در مواردی گفته می شود که چیزی تدریجا نازل شود و به صورت پراکنده و تدریجی؛ اما «انزال» مفهوم وسیعی دارد که هم نزول تدریجی را شامل می شود و هم نزول دفعی را.
🔸و جالب این که در تمام آیاتی که سخن از نزول قرآن در شب قدر و ماه مبارک رمضان است تعبیر به «انزال» شده که با «نزول دفعی» هماهنگ است، در حالی که در موارد دیگری که سخن از «نزول تدریجی» در میان است تنها تعبیر به «تنزیل» شده است.
■⇨ @Ganje_arsh
#قرآنی
✅پرسش:چرا در سورۀ قدر آمده که قرآن در شب قدر نازل شده؟ مگه قرآن طی ۲۰ سال در شرایط مختلف نازل نشده؟
✍️پاسخ:از مجموع آیات قرآن می توان نتیجه گرفت که قرآن دارای دو نوع نزول بوده است: اول «نزول دفعی و جمعی» که یک جا از سوی خداوند بر قلب پاک پیامبر (صلی الله علیه و آله) در ماه رمضان و شب قدر نازل گردیده؛ دوم «نزول تدریجی» که بر حسب شرایط و حوادث و نیازها در طی 23 سال نازل شده است.
🔹شاهد این سخن این که در بعضی از آیات قرآن تعبیر به «انزال» و در بعضی دیگر تعبیر به «نزول» شده است، از پاره ای از متون لغت استفاده می شود که «تنزیل» معمولا در مواردی گفته می شود که چیزی تدریجا نازل شود و به صورت پراکنده و تدریجی؛ اما «انزال» مفهوم وسیعی دارد که هم نزول تدریجی را شامل می شود و هم نزول دفعی را.
🔸و جالب این که در تمام آیاتی که سخن از نزول قرآن در شب قدر و ماه مبارک رمضان است تعبیر به «انزال» شده که با «نزول دفعی» هماهنگ است، در حالی که در موارد دیگری که سخن از «نزول تدریجی» در میان است تنها تعبیر به «تنزیل» شده است.
■⇨ @Ganje_arsh
💙🍃🦋
🍃🍁
🦋
چهله ڪدام دعاها يا سوره ها خوب و مجرب است وبراے حاجت روايي مفيد است؟
⇇✨پاسخ:
در حدیث «وَ قَالَ النَّبِيُّ (صلی الله علیه و آله) :
يَا عَلِيُّ اقْرَأْ يس فَإِنَّ فِي يس عَشْرَ بَرَكَاتٍ فَمَا قَرَأَ جَائِعٌ إِلَّا شَبِعَ وَ لَا ظَمْآنُ إِلَّا رَوِيَ وَ لَا عَارٍ إِلَّا كُسِيَ وَ لَا عَزَبٌ إِلَّا تَزَوَّجَ وَ لَا خَائِفٌ إِلَّا أَمِنَ وَ لَا مَرِيضٌ إِلَّا بَرَأَ وَ لَا مَحْبُوسٌ إِلَّا أُخْرِجَ وَ لَا مُسَافِرٌ إِلَّا أُعِينَ عَلَى سَفَرِهِ وَ لَا يَقْرَءُونَ عِنْدَ مَيِّتٍ إِلَّا خَفَّفَ اللَّهُ عَنْهُ وَ لَا قَرَأَهَا رَجُلٌ لَهُ ضَالَّةٌ إِلَّا وَجَدَ طَرِيقَهَا» (شعیری، محمد، جامع الأخبار، ص 46)
⇇✨از پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) نقل شده ڪه براے برخی از گرفتارےها ـ از جمله 👈مشڪل خوراڪ و پوشاڪ و ازدواج و ترس و مریضی و حبس و غربت و گم شدن چیزے ـ 👈به تلاوت مداوم سوره یاسین، سفارش ڪرده است.
#قرآنی #حدیث
🦋 ➣ @ganje_arsh ❤️
🍃🍁
💙🍃🦋
🍃🍁
🦋
چهله ڪدام دعاها يا سوره ها خوب و مجرب است وبراے حاجت روايي مفيد است؟
⇇✨پاسخ:
در حدیث «وَ قَالَ النَّبِيُّ (صلی الله علیه و آله) :
يَا عَلِيُّ اقْرَأْ يس فَإِنَّ فِي يس عَشْرَ بَرَكَاتٍ فَمَا قَرَأَ جَائِعٌ إِلَّا شَبِعَ وَ لَا ظَمْآنُ إِلَّا رَوِيَ وَ لَا عَارٍ إِلَّا كُسِيَ وَ لَا عَزَبٌ إِلَّا تَزَوَّجَ وَ لَا خَائِفٌ إِلَّا أَمِنَ وَ لَا مَرِيضٌ إِلَّا بَرَأَ وَ لَا مَحْبُوسٌ إِلَّا أُخْرِجَ وَ لَا مُسَافِرٌ إِلَّا أُعِينَ عَلَى سَفَرِهِ وَ لَا يَقْرَءُونَ عِنْدَ مَيِّتٍ إِلَّا خَفَّفَ اللَّهُ عَنْهُ وَ لَا قَرَأَهَا رَجُلٌ لَهُ ضَالَّةٌ إِلَّا وَجَدَ طَرِيقَهَا» (شعیری، محمد، جامع الأخبار، ص 46)
⇇✨از پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) نقل شده ڪه براے برخی از گرفتارےها ـ از جمله 👈مشڪل خوراڪ و پوشاڪ و ازدواج و ترس و مریضی و حبس و غربت و گم شدن چیزے ـ 👈به تلاوت مداوم سوره یاسین، سفارش ڪرده است.
#قرآنی #حدیث
🦋 ➣ @ganje_arsh ❤️
🍃🍁
💙🍃🦋