🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
💢 #محرم
#تاریخی
✅پرسش: آیا امام حسین (ع) دختری بنام رقیه یا سکینه داشته است که در دمشق در سن سه یا چهار سالگی از دنیا رفته باشد؟
✍️پاسخ: گرچه بسیاری از مورخان در منابعشان از دختری خردسال برای امام حسین(ع) که رقیه، فاطمه صغری و یا نام دیگری داشته باشد نام نبردهاند، ولی در برخی از کتابها شرح حال این دختر کوچک و قصّه جان سوز او در خرابه شام بیان شده است.
▪️در منابع روایی و تاریخی ما شواهدی نیز بر این مطلب وجود دارد و ما به عنوان نمونه به دو مورد آن اشاره می نماییم:
▫️شاهد اول: زمانی که زینب (س) در کوفه با سر بریده برادرش امام حسین(ع) مواجه شد، اشعاری سرود که در ضمن آن آمده است: «ای برادرم! با فاطمۀ کوچک سخن بگو که نزدیک است قلبش تهی گردد.»
▪️شاهد دوم: امام حسین(ع) در آخرین لحظات حیات خویش، هنگام مواجهه با شمر، چنین فرمود: "زینبم! سکینهام! فرزندانم، بعد از من چه کسی سرپرست شما خواهد بود؟ رقیهام! ام کلثومم! شما ودیعه و امانت پرروردگارم هستید! امروز وعده نزدیک شده است.
🔳از مجموع مطالب ارائه شده چنین نتیجه گرفته میشود، یکی از دختران امام حسین (ع) (رقیه یا فاطمه) در شام کنار خرابه کنار سر مبارک پدرش امام حسین (ع) به شهادت رسید و این دختر غیر از سکینه است که سال ها بعد از شهادت پدرش زنده بوده است.
■⇨ @Ganje_arsh
🌿
🌾🍂
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
💢 #محرم
#تاریخی
✅پرسش: آیا امام حسین (ع) دختری بنام رقیه یا سکینه داشته است که در دمشق در سن سه یا چهار سالگی از دنیا رفته باشد؟
✍️پاسخ: گرچه بسیاری از مورخان در منابعشان از دختری خردسال برای امام حسین(ع) که رقیه، فاطمه صغری و یا نام دیگری داشته باشد نام نبردهاند، ولی در برخی از کتابها شرح حال این دختر کوچک و قصّه جان سوز او در خرابه شام بیان شده است.
▪️در منابع روایی و تاریخی ما شواهدی نیز بر این مطلب وجود دارد و ما به عنوان نمونه به دو مورد آن اشاره می نماییم:
▫️شاهد اول: زمانی که زینب (س) در کوفه با سر بریده برادرش امام حسین(ع) مواجه شد، اشعاری سرود که در ضمن آن آمده است: «ای برادرم! با فاطمۀ کوچک سخن بگو که نزدیک است قلبش تهی گردد.»
▪️شاهد دوم: امام حسین(ع) در آخرین لحظات حیات خویش، هنگام مواجهه با شمر، چنین فرمود: "زینبم! سکینهام! فرزندانم، بعد از من چه کسی سرپرست شما خواهد بود؟ رقیهام! ام کلثومم! شما ودیعه و امانت پرروردگارم هستید! امروز وعده نزدیک شده است.
🔳از مجموع مطالب ارائه شده چنین نتیجه گرفته میشود، یکی از دختران امام حسین (ع) (رقیه یا فاطمه) در شام کنار خرابه کنار سر مبارک پدرش امام حسین (ع) به شهادت رسید و این دختر غیر از سکینه است که سال ها بعد از شهادت پدرش زنده بوده است.
■⇨ @Ganje_arsh
🌿
🌾🍂
🍃🌺🍂
⚫️🔘⚫️🔘⚫️
💢 #محرم
#تاریخی
✅پرسش: علاوه بر خانواده امام حسین(ع)، چه خانوادههایی در کربلا حضور داشتند؟
✍️پاسخ: بر اساس جمعبندی گزارشهای تاریخی، به نظر میرسد بیشتر سپاهیان امام حسین(ع)، چه آنانی که از حجاز آمده بودند و چه آنانی که در مسیر و یا از شهر کوفه به حضرتشان پیوستند بدون خانواده بودند. اما گزارشهایی از حضور برخی از خانوادهها نیز وجود دارد، البته دقیقاً نمیتوان مشخص کرد که به غیر از خانواده و بستگان امام چند خانواده دیگر در کربلا حضور داشتند؛ زیرا ممکن است خانوادههایی نیز در کربلا حضور داشتند، ولی چون اقدام خاصی از سوی آنان مشاهده نشد، گزارشی در تاریخ از آنان وجود نداشته باشد.
▪️به عنوان نمونه ممکن است آن گروه از برادران امام حسین(ع) که در کربلا به شهادت رسیدند، مانند خود سید الشهداء(ع)، خانواده خود را نیز به همراه آورده باشند.
به هر حال؛ گزارشهایی از حضور خانواده برخی از شهدا در صحنه عاشورا وجود دارد:
1️⃣ عبدالله بن عمیر کلبى؛
2️⃣ مسلم بن عوسجه؛ وى با خانواده خویش نزد امام(ع) آمد و خود به آنحضرت پیوست و خانوادهاش را به خانواده امام ملحق گردانید. زمانى که مسلم بن عوسجه به شهادت رسید، کنیز او فریاد «یا ابن عوسجتاه یا سیداه» سر داد.
3️⃣ جوانى که - برخی از کتابها نام او را عمربن جناده انصاری ذکر کردهاند- پدرش در میدان به شهادت رسید و مادرش همراه او بود. مادرش به او گفت: در پیش روی امام حسین(ع) آنقدر پیکار کن تا به شهادت برسى. فرزند از امام اجازه خواست، اما امام(ع) فرمود: این جوانى است که پدرش به شهادت رسید، شاید مادر او نخواهد که به میدان رود. جوان عرض کرد: مادرم فرمان داد تا به میدان جنگ بروم؛ لذا به میدان رفت و کشته شد. دشمن نیز سر او را برید و به لشکر امام(ع) رساند. مادر سر پسر را گرفت و آنرا به سمت دشمن پرتاب کرد و به آنها حمله کرد و دو نفر را کشت؛ اما امام(ع) او را دعا کرد و به او فرمود که برگردد.
4️⃣ بر اساس نقل برخی منابع حدیثی و تاریخی؛ رقیه دختر امام علی(ع) همسر مسلم بن عقیل بود و با توجه به اینکه برخی فرزندانشان در کربلا حضور داشته و یکی از آنها به نام عبدالله بن مسلم در کربلا شهید شد. و با توجه به اینکه مسلم به نمایندگی از سوی امام حسین(ع) به کوفه رفته بود و روند عادی آن بود که رقیه خواهر امام نیز به شوهرش بپیوندد، میتوان احتمال حضور ایشان را – که یکی از اهلبیت امام حسین(ع) نیز به شمار میآمدند – در کاروان کربلا، احتمالی قوی دانست.
■⇨ @Ganje_arsh
💢 #محرم
#تاریخی
✅پرسش: علاوه بر خانواده امام حسین(ع)، چه خانوادههایی در کربلا حضور داشتند؟
✍️پاسخ: بر اساس جمعبندی گزارشهای تاریخی، به نظر میرسد بیشتر سپاهیان امام حسین(ع)، چه آنانی که از حجاز آمده بودند و چه آنانی که در مسیر و یا از شهر کوفه به حضرتشان پیوستند بدون خانواده بودند. اما گزارشهایی از حضور برخی از خانوادهها نیز وجود دارد، البته دقیقاً نمیتوان مشخص کرد که به غیر از خانواده و بستگان امام چند خانواده دیگر در کربلا حضور داشتند؛ زیرا ممکن است خانوادههایی نیز در کربلا حضور داشتند، ولی چون اقدام خاصی از سوی آنان مشاهده نشد، گزارشی در تاریخ از آنان وجود نداشته باشد.
▪️به عنوان نمونه ممکن است آن گروه از برادران امام حسین(ع) که در کربلا به شهادت رسیدند، مانند خود سید الشهداء(ع)، خانواده خود را نیز به همراه آورده باشند.
به هر حال؛ گزارشهایی از حضور خانواده برخی از شهدا در صحنه عاشورا وجود دارد:
1️⃣ عبدالله بن عمیر کلبى؛
2️⃣ مسلم بن عوسجه؛ وى با خانواده خویش نزد امام(ع) آمد و خود به آنحضرت پیوست و خانوادهاش را به خانواده امام ملحق گردانید. زمانى که مسلم بن عوسجه به شهادت رسید، کنیز او فریاد «یا ابن عوسجتاه یا سیداه» سر داد.
3️⃣ جوانى که - برخی از کتابها نام او را عمربن جناده انصاری ذکر کردهاند- پدرش در میدان به شهادت رسید و مادرش همراه او بود. مادرش به او گفت: در پیش روی امام حسین(ع) آنقدر پیکار کن تا به شهادت برسى. فرزند از امام اجازه خواست، اما امام(ع) فرمود: این جوانى است که پدرش به شهادت رسید، شاید مادر او نخواهد که به میدان رود. جوان عرض کرد: مادرم فرمان داد تا به میدان جنگ بروم؛ لذا به میدان رفت و کشته شد. دشمن نیز سر او را برید و به لشکر امام(ع) رساند. مادر سر پسر را گرفت و آنرا به سمت دشمن پرتاب کرد و به آنها حمله کرد و دو نفر را کشت؛ اما امام(ع) او را دعا کرد و به او فرمود که برگردد.
4️⃣ بر اساس نقل برخی منابع حدیثی و تاریخی؛ رقیه دختر امام علی(ع) همسر مسلم بن عقیل بود و با توجه به اینکه برخی فرزندانشان در کربلا حضور داشته و یکی از آنها به نام عبدالله بن مسلم در کربلا شهید شد. و با توجه به اینکه مسلم به نمایندگی از سوی امام حسین(ع) به کوفه رفته بود و روند عادی آن بود که رقیه خواهر امام نیز به شوهرش بپیوندد، میتوان احتمال حضور ایشان را – که یکی از اهلبیت امام حسین(ع) نیز به شمار میآمدند – در کاروان کربلا، احتمالی قوی دانست.
■⇨ @Ganje_arsh
⚫️🔘⚫️🔘⚫️
💢 #محرم
#تاریخی
✅پرسش: آیا مراسم حنا بندان جناب قاسم (ازدواج قاسم (ع)) مستند است؟
✍️پاسخ: در تاریخ درخشان نهضت امام حسین (ع)متأسفانه تحریفاتی صورت گرفته است. یکی از این تحریفات داستان عروسی حضرت قاسم و حجله قاسم است که هیچ پایه و اساسی ندارد و در منابع معتبر اشاره ای به آن نشده است. مضافاً بر این که چنین قضیه ای امکان عقلی نیز ندارد.! زیرا اولاً در جریان عاشورا حضرت قاسم بیش از سیزده سال نداشته و به سن بلوغ نرسیده بودند. ثانیاً شرایط سخت جنگ و محاصره دشمنان و اهمیت امام حسین به انجام وظیفه الهی در مقابله با دشمن غداری همچون بنی امیه و .... امکان چنین امری فراهم نبوده است. بنابر این چنین قضیه ای از نظر محققین شیعه غیر قابل قبول است. در این جا به نظرات برخی از آنان اشاره می کنیم:
1️⃣ محدث نوری صاحب آثاری چون مستدرک الوسائل در اثر معروفی که پیرامون آداب اهل منبر به نگارش درآورده در این باره اظهار داشته است: از اخبار موهونه و کتب غیر معتمده که بزرگان علمای گذشته به آنها اعتنا نکردند و مراجعه ننمودند ... قصه زعفر جنی و عروسی قاسم است که هر دو در روضه کاشفی موجود است و قصه عروسی قبل از روضه، از عصر شیخ مفید تا تألیف کتاب فوق در هیچ کتابی دیده نشده است ، چگونه میشود قضیهای به این عظمت و قصهای چنین آشکار محقق و مضبوط باشد و به نظر تمام این جماعت نرسیده باشد.
2️⃣ محدث بزرگوار شیخ عباس قمی خاطر نشان نموده است: قصه دامادی قاسم در کربلا و تزویج فاطمه بنت الحسین برای او صحّت ندارد.
3️⃣ شهید آیت الله قاضی طباطبائی داستان عروسی قاسم را فاقد اعتبار میداند و میافزاید علامۀ مامقانی در کتاب تنقیح المقال میگوید: آن چه در کتاب منتخب طریحی از قصه تزویج قاسم نقل شده من و سایر اهل تتبع در کتابهای سیره، تاریخ و مقاتل با اعتبار بر آن اطلاع نیافتیم، بسیار دور از اعتبار است که چنین قضیهای روز عاشورا با آن اوضاع و احوال و شدت بلایا اتفاق افتد. به نظر میرسد که قصّه عروسی قاسم که هنوز به حد بلوغ نرسیده بود اشتباه شده و داستان عروسی حسن مثنی بدین صورت در افواه اشتهار یافته است.
4️⃣ شهید آیت الله مرتضی مطهری در این باره میگوید: « ... در همان گرماگرم روز عاشورا که میدانید مجال نماز خواندن هم نبود، امام نماز خوف خواند و با عجله هم خواند، حتی دو نفر از اصحاب آمدند و خودشان را سپر قرار دادند که امام بتواند این دو رکعت نماز خوف را بخواند ... ولی گفتهاند در همان وقت امام فرمود: حجلۀ عروسی را بیندازید، من میخواهم عروسی قاسم با یکی از دخترهایم را این جا، لااقل شبیه آن هم که شده ببینم ! یکی از چیزهایی که از تعزیه خوانهای ما هرگز جدا نمیشد عروسی قاسم نوکدخدا؛ یعنی نوداماد بود. در صورتی که این در هیچ کتابی از کتابهای تاریخی معتبر وجود ندارد ».
■⇨ @Ganje_arsh
💢 #محرم
#تاریخی
✅پرسش: آیا مراسم حنا بندان جناب قاسم (ازدواج قاسم (ع)) مستند است؟
✍️پاسخ: در تاریخ درخشان نهضت امام حسین (ع)متأسفانه تحریفاتی صورت گرفته است. یکی از این تحریفات داستان عروسی حضرت قاسم و حجله قاسم است که هیچ پایه و اساسی ندارد و در منابع معتبر اشاره ای به آن نشده است. مضافاً بر این که چنین قضیه ای امکان عقلی نیز ندارد.! زیرا اولاً در جریان عاشورا حضرت قاسم بیش از سیزده سال نداشته و به سن بلوغ نرسیده بودند. ثانیاً شرایط سخت جنگ و محاصره دشمنان و اهمیت امام حسین به انجام وظیفه الهی در مقابله با دشمن غداری همچون بنی امیه و .... امکان چنین امری فراهم نبوده است. بنابر این چنین قضیه ای از نظر محققین شیعه غیر قابل قبول است. در این جا به نظرات برخی از آنان اشاره می کنیم:
1️⃣ محدث نوری صاحب آثاری چون مستدرک الوسائل در اثر معروفی که پیرامون آداب اهل منبر به نگارش درآورده در این باره اظهار داشته است: از اخبار موهونه و کتب غیر معتمده که بزرگان علمای گذشته به آنها اعتنا نکردند و مراجعه ننمودند ... قصه زعفر جنی و عروسی قاسم است که هر دو در روضه کاشفی موجود است و قصه عروسی قبل از روضه، از عصر شیخ مفید تا تألیف کتاب فوق در هیچ کتابی دیده نشده است ، چگونه میشود قضیهای به این عظمت و قصهای چنین آشکار محقق و مضبوط باشد و به نظر تمام این جماعت نرسیده باشد.
2️⃣ محدث بزرگوار شیخ عباس قمی خاطر نشان نموده است: قصه دامادی قاسم در کربلا و تزویج فاطمه بنت الحسین برای او صحّت ندارد.
3️⃣ شهید آیت الله قاضی طباطبائی داستان عروسی قاسم را فاقد اعتبار میداند و میافزاید علامۀ مامقانی در کتاب تنقیح المقال میگوید: آن چه در کتاب منتخب طریحی از قصه تزویج قاسم نقل شده من و سایر اهل تتبع در کتابهای سیره، تاریخ و مقاتل با اعتبار بر آن اطلاع نیافتیم، بسیار دور از اعتبار است که چنین قضیهای روز عاشورا با آن اوضاع و احوال و شدت بلایا اتفاق افتد. به نظر میرسد که قصّه عروسی قاسم که هنوز به حد بلوغ نرسیده بود اشتباه شده و داستان عروسی حسن مثنی بدین صورت در افواه اشتهار یافته است.
4️⃣ شهید آیت الله مرتضی مطهری در این باره میگوید: « ... در همان گرماگرم روز عاشورا که میدانید مجال نماز خواندن هم نبود، امام نماز خوف خواند و با عجله هم خواند، حتی دو نفر از اصحاب آمدند و خودشان را سپر قرار دادند که امام بتواند این دو رکعت نماز خوف را بخواند ... ولی گفتهاند در همان وقت امام فرمود: حجلۀ عروسی را بیندازید، من میخواهم عروسی قاسم با یکی از دخترهایم را این جا، لااقل شبیه آن هم که شده ببینم ! یکی از چیزهایی که از تعزیه خوانهای ما هرگز جدا نمیشد عروسی قاسم نوکدخدا؛ یعنی نوداماد بود. در صورتی که این در هیچ کتابی از کتابهای تاریخی معتبر وجود ندارد ».
■⇨ @Ganje_arsh
⚫️🔘⚫️🔘⚫️
💢 #محرم
#تاریخی
✅پرسش: می گویند که در تنها مصیبتی که از عالم بالا و از سوی خداوند متعال به امام حسین (ع) تسلیت گفته شد، مصیبت حضرت علی اصغر (ع) بود، آیا این مطلب صحیح است؟
✍️پاسخ: در ارتباط با نحوه شهادت فرزند شیر خوار امام حسین (عبد الله رضیع یا علی اصغر) چند نقل وجود دارد، از جمله:
◼️الف. ایشان خطاب به خواهرشان زینب (س) فرمودند که فرزند کوچکم را به من بده تا با او خداحافظی کنم. سپس او را گرفته و برای بوسیدنش خم شد که ناگاه حرمله با تیری او را هدف قرار داده و تیرش به گلوی آن شیرخوار اصابت کرده، او را به شهادت رساند. حضرت پس از مشاهده این ماجرا، پیکر این شهید کوچک را به خواهرش زینب داده و سپس دو دستان خود را پر از خون فرزندش کرده و آن را به سمت آسمان پاشیده و فرمود: چون در برابر چشمان خدا هستم، تحمل تمام این مشکلات برایم آسان است!
▪️امام باقر (ع) فرمودند که از خون پاشیده شده به طرف آسمان، قطره ای به زمین برنگشت.
شاید برخی صاحبان ذوق، برنگشتن خون این طفل شیرخوار را نشانه تسلیت پروردگار به امام حسین (ع) ارزیابی کرده باشند.
◼️ب. امام حسین(ع) متوجه شد که فرزند کوچکش از تشنگی بیتاب و گریان شده و به همین دلیل او را در مقابل سپاه دشمن بر فراز دستان خود گرفته و فرمود: ای مردم اگر به من رحم نمیکنید، دلتان برای این طفل بسوزد!
در این هنگام یکی از افراد سپاه دشمن، با تیری این کودک را هدف قرار داده و او را به شهادت رساند. امام با دیدن این صحنه، گریان شده و به پروردگار عرضه داشت: خدایا! تو خود بین ما و این گروه که با وعده یاری و کمک، ما را دعوت کرده و اکنون ما را میکشند، قضاوت کن!
▪️بعد از این سخنان، ندایی از غیب رسید که ای حسین! به فکر کودکت نباش که اکنون دایهای در بهشت در اختیار او بوده و به او شیر خواهد داد.
در صورت پذیرش چنین نقلی، این سخن غیبی را میتوان تسلیتی از جانب پروردگار به امام حسین(ع) دانست.
■⇨ @Ganje_arsh
💢 #محرم
#تاریخی
✅پرسش: می گویند که در تنها مصیبتی که از عالم بالا و از سوی خداوند متعال به امام حسین (ع) تسلیت گفته شد، مصیبت حضرت علی اصغر (ع) بود، آیا این مطلب صحیح است؟
✍️پاسخ: در ارتباط با نحوه شهادت فرزند شیر خوار امام حسین (عبد الله رضیع یا علی اصغر) چند نقل وجود دارد، از جمله:
◼️الف. ایشان خطاب به خواهرشان زینب (س) فرمودند که فرزند کوچکم را به من بده تا با او خداحافظی کنم. سپس او را گرفته و برای بوسیدنش خم شد که ناگاه حرمله با تیری او را هدف قرار داده و تیرش به گلوی آن شیرخوار اصابت کرده، او را به شهادت رساند. حضرت پس از مشاهده این ماجرا، پیکر این شهید کوچک را به خواهرش زینب داده و سپس دو دستان خود را پر از خون فرزندش کرده و آن را به سمت آسمان پاشیده و فرمود: چون در برابر چشمان خدا هستم، تحمل تمام این مشکلات برایم آسان است!
▪️امام باقر (ع) فرمودند که از خون پاشیده شده به طرف آسمان، قطره ای به زمین برنگشت.
شاید برخی صاحبان ذوق، برنگشتن خون این طفل شیرخوار را نشانه تسلیت پروردگار به امام حسین (ع) ارزیابی کرده باشند.
◼️ب. امام حسین(ع) متوجه شد که فرزند کوچکش از تشنگی بیتاب و گریان شده و به همین دلیل او را در مقابل سپاه دشمن بر فراز دستان خود گرفته و فرمود: ای مردم اگر به من رحم نمیکنید، دلتان برای این طفل بسوزد!
در این هنگام یکی از افراد سپاه دشمن، با تیری این کودک را هدف قرار داده و او را به شهادت رساند. امام با دیدن این صحنه، گریان شده و به پروردگار عرضه داشت: خدایا! تو خود بین ما و این گروه که با وعده یاری و کمک، ما را دعوت کرده و اکنون ما را میکشند، قضاوت کن!
▪️بعد از این سخنان، ندایی از غیب رسید که ای حسین! به فکر کودکت نباش که اکنون دایهای در بهشت در اختیار او بوده و به او شیر خواهد داد.
در صورت پذیرش چنین نقلی، این سخن غیبی را میتوان تسلیتی از جانب پروردگار به امام حسین(ع) دانست.
■⇨ @Ganje_arsh
⚫️🔘⚫️🔘⚫️
💢 #محرم
#تاریخی
✅پرسش: چرا حضرت علی اکبر(ع) با آنکه میدانست در خیمهها آبی وجود ندارد، از امام حسین(ع) درخواست آب کرد؟!
✍️پاسخ: در برخی از منابع چنین نقل شده است، علی اکبر(ع) پس از مدتی جنگیدن پیش پدر خود امام حسین(ع) آمد و گفت:
«یَا أَبَتِ الْعَطَشُ قَدْ قَتَلَنِی وَ ثِقْلُ الْحَدِیدِ قَدْ أَجْهَدَنِی فَهَلْ إِلَى شَرْبَةٍ مِنَ الْمَاءِ سَبِیل»؛
پدرم! شدّت تشنگى جانم را به لب رسانده، و سنگینى تجهیزات جنگی، مرا به زحمت انداخته، آیا این امکان وجود دارد که به آبی دسترسی پیدا کنم؟!
◼️در ارتباط با این نقل تاریخی، این پرسش وجود دارد که علی اکبر(ع) میدانست که در خیمهگاه آب نیست و زنان و کودکان از تشنگی رنگشان زرد شده است، پس چرا از پدر بزرگوارشان تقاضای آب کرد؟!
درباره علت این تقاضا دیدگاههایی بیان شده است؛ مانند اینکه گفتهاند:
1️⃣ با این سخن، علی اکبر(ع) با توجه به علاقه شدیدی که به پدرش داشت، میخواست با دیدن پدر نیروی بیشتری بگیرد و بهتر بتواند با دشمنان بجنگد؛لذا وقتی حضرت علی اکبر به خیمهها میآید و از خستگی و تشنگی گلایه میکند گویا امام حسین(ع) منظور علی اکبر را میفهمد و میداند که علی اکبر میخواهد در این لحظات با پدر تجدید دیدار کند؛ از اینرو امام حسین(ع) گریست و فرمود: «وا غوثاه! پسر جان! اندکى بجنگ و به همین زودى جدّت محمد را دیدار کنى و از جام لبالب او بنوشى و هرگز تشنه نشوى». پس آب خواستن نیز اگر بهانه مراجعت به خیمهها باشد تا پدر را دوباره ببیند دارای ایراد شرعی و عقلی نیست.
2️⃣ شاید معنایش آن باشد که از پدرشان اجازه بخواهد تا برای نوشیدن و آوردن آب به سمت فرات برود.
3️⃣ این احتمال هم وجود داشت که در گیر و داری که ایشان مشغول نبرد بودند، افرادی مقدار اندکی آب به خیمهها رسانده باشند و ایشان فقط پرسشی را مطرح کردند که آیا چنین اتفاقی رخ داده است؟
4️⃣ این عبارت تنها دردلی نزد پدر بود که خیلی تشنهام.
■⇨ @Ganje_arsh
💢 #محرم
#تاریخی
✅پرسش: چرا حضرت علی اکبر(ع) با آنکه میدانست در خیمهها آبی وجود ندارد، از امام حسین(ع) درخواست آب کرد؟!
✍️پاسخ: در برخی از منابع چنین نقل شده است، علی اکبر(ع) پس از مدتی جنگیدن پیش پدر خود امام حسین(ع) آمد و گفت:
«یَا أَبَتِ الْعَطَشُ قَدْ قَتَلَنِی وَ ثِقْلُ الْحَدِیدِ قَدْ أَجْهَدَنِی فَهَلْ إِلَى شَرْبَةٍ مِنَ الْمَاءِ سَبِیل»؛
پدرم! شدّت تشنگى جانم را به لب رسانده، و سنگینى تجهیزات جنگی، مرا به زحمت انداخته، آیا این امکان وجود دارد که به آبی دسترسی پیدا کنم؟!
◼️در ارتباط با این نقل تاریخی، این پرسش وجود دارد که علی اکبر(ع) میدانست که در خیمهگاه آب نیست و زنان و کودکان از تشنگی رنگشان زرد شده است، پس چرا از پدر بزرگوارشان تقاضای آب کرد؟!
درباره علت این تقاضا دیدگاههایی بیان شده است؛ مانند اینکه گفتهاند:
1️⃣ با این سخن، علی اکبر(ع) با توجه به علاقه شدیدی که به پدرش داشت، میخواست با دیدن پدر نیروی بیشتری بگیرد و بهتر بتواند با دشمنان بجنگد؛لذا وقتی حضرت علی اکبر به خیمهها میآید و از خستگی و تشنگی گلایه میکند گویا امام حسین(ع) منظور علی اکبر را میفهمد و میداند که علی اکبر میخواهد در این لحظات با پدر تجدید دیدار کند؛ از اینرو امام حسین(ع) گریست و فرمود: «وا غوثاه! پسر جان! اندکى بجنگ و به همین زودى جدّت محمد را دیدار کنى و از جام لبالب او بنوشى و هرگز تشنه نشوى». پس آب خواستن نیز اگر بهانه مراجعت به خیمهها باشد تا پدر را دوباره ببیند دارای ایراد شرعی و عقلی نیست.
2️⃣ شاید معنایش آن باشد که از پدرشان اجازه بخواهد تا برای نوشیدن و آوردن آب به سمت فرات برود.
3️⃣ این احتمال هم وجود داشت که در گیر و داری که ایشان مشغول نبرد بودند، افرادی مقدار اندکی آب به خیمهها رسانده باشند و ایشان فقط پرسشی را مطرح کردند که آیا چنین اتفاقی رخ داده است؟
4️⃣ این عبارت تنها دردلی نزد پدر بود که خیلی تشنهام.
■⇨ @Ganje_arsh
⚫️🔘⚫️🔘⚫️
💢 #محرم
#تاریخی
✅پرسش: حضرت عباس(ع) چند فرزند داشت؟ آیا فرزندان وی در کربلا بودند؟
✍️پاسخ: در منابع تاریخی آمده است؛ حضرت ابوالفضل العباس(ع) با لبابه دختر عبدالله بن عباس، پسر عموی، پیامبر اسلام(ص) ازدواج کرد. حاصل این ازدواج، فرزند یا فرزندانی بود که در تعداد آنها اختلاف نظر وجود دارد. برخی تعداد آنها را دو نفر اعلام کردهاند. یکی به نام عبیدالله و دیگری به نام فضل یا حسن یا محمد برخی دیگر او را تنها صاحب یک فرزند؛ یعنی عبیدالله دانستهاند.
◼️در کتاب «نور العین فی مشهد الحسین» که منسوب به اسفراینی(م 418ق) است؛ فرزندان دیگری را نیز برای حضرت عباس(ع) ذکر میکند که در کربلا حضور داشتند. البته تنها نام یکی از آنها را با نام قاسم نام میبرد و برای فرزند دیگرش عبارت «ابن العباس» را میآورد. برخی از متأخران نام او را محمد ذکر کردهاند.
🔳اسفراینی درباره شهادت قاسم بن عباس و برادرش محمد مینویسد: هنگامی که بیشتر یاران امام حسین(ع) در درگیری با دشمنان به شهادت رسیدند، امام حسین(ع) فریاد برآورد: «وا غَوْثاه، بِکَ یا الله، وا قِلَّةَ ناصِراه؛ فریاد [از بیکسی] به تو پناه میبرم ای خدا! وای از کمی یاران!» در این لحظه، دو نوجوان که چهرهای مانند ماه داشتند، [صدای امام را شنیدند]، از خیمه به بیرون دویدند که یکی از آن دو فرزند عباس (محمد) و دیگری برادرش قاسم بود. و در پاسخ امام فریاد زدند: «لَبَّیْکَ یا مَولانا، نَحنُ بَینَ یَدَیکَ؛ در خدمت توایم ای سرور ما». امام حسین(ع) رو به آنان کرد و فرمود: «شهادت پدرتان کافی است» اما آنان امتناع ورزیده و گفتند: «نه به خدا ای عمو!» سپس از امام اجازه گرفته و به میدان نبرد شتافتند و پس از پیکار با دشمن هر دو به شهادت رسیدند.
▪️اما به دلایل مختلفی نمیتوان به گزارشات نور العین اعتماد و اطمینان نمود؛ که در اینجا به نمونههایی به طور خلاصه اشاره میشود:
1️⃣ تعدادی از علمای رجال و حدیثشناس و عاشورا پژوهان درباره این کتاب گفتهاند: در این کتاب به قدری دروغهای عجیب و غریب و خلاف عقل و خلاف متواترات تاریخی فراوان است که نمیتوان آنرا منتسب به ابواسحاق اسفراینی، فقیه برجسته شافعی دانست. هر کس در مقتل چاپ شده نور العین نگاه کند چیزهایی که شیعه و سنی بر خلاف آن اتفاق کردهاند خواهد دید. لذا به گزارشات نور العین به تنهایی اعتمادی نداریم.
2️⃣ این بخش از گزارش نور العین بهگونهای نقل شده است که گویا نبرد کربلا هم در روز عاشورا و روز یازدهم محرّم بوده است، در حالیکه این برخلاق نقل منابع تاریخی و حدیثی میباشد. بهعلاوه؛ بخشی از آنچه درباره دو فرزند حضرت ابوالفضل(ع) نقل کرده، شباهت زیادی به جریان قاسم بن حسن(ع) دارد. گویا نقل کننده میان وقایع و مبارزات عاشورا مرتکب اشتباه شده و گزارشات را درهم آمیخته است.
▪️به هر حال؛ درباره حضور فرزندان حضرت ابوالفضل العباس(ع) در کربلا یا شهادت آنها باید گفت:
◼️در برخی از منابع تاریخی آمده است که؛ محمد بن عباس در روز عاشورا به شهادت رسید. و ظاهراً برخی از مورّخان و علما بهطور اجمال با توجه به گزارش نور العین گفتهاند؛ دو تا از فرزندان حضرت ابوالفضل العباس(ع)؛ یعنی محمد و قاسم در روز عاشورا به شهادت رسیدند.از اینرو؛ نمیتوان گفت که فرزندان حضرت ابوالفضل العباس(ع) در کربلا حضور نداشتند؛ چون یا بودند و به شهادت رسیدند و یا در قافله اسرا بودند و با توجه به سنّ کم نجنگیدند؛ زیرا بنابر تحقیق و جستوجو؛ گزارشی تاریخی که عدم حضور فرزندان حضرت عباس بن علی(ع) در کربلا را اعلام کند، نیافتیم. بهعلاوه؛ با وجود چنین گزارشی، با توجه به خردسال بودن فرزندان ایشان، عدم حضورشان در کربلا هم مشکلی ایجاد نمیکند.
■⇨ @Ganje_arsh
💢 #محرم
#تاریخی
✅پرسش: حضرت عباس(ع) چند فرزند داشت؟ آیا فرزندان وی در کربلا بودند؟
✍️پاسخ: در منابع تاریخی آمده است؛ حضرت ابوالفضل العباس(ع) با لبابه دختر عبدالله بن عباس، پسر عموی، پیامبر اسلام(ص) ازدواج کرد. حاصل این ازدواج، فرزند یا فرزندانی بود که در تعداد آنها اختلاف نظر وجود دارد. برخی تعداد آنها را دو نفر اعلام کردهاند. یکی به نام عبیدالله و دیگری به نام فضل یا حسن یا محمد برخی دیگر او را تنها صاحب یک فرزند؛ یعنی عبیدالله دانستهاند.
◼️در کتاب «نور العین فی مشهد الحسین» که منسوب به اسفراینی(م 418ق) است؛ فرزندان دیگری را نیز برای حضرت عباس(ع) ذکر میکند که در کربلا حضور داشتند. البته تنها نام یکی از آنها را با نام قاسم نام میبرد و برای فرزند دیگرش عبارت «ابن العباس» را میآورد. برخی از متأخران نام او را محمد ذکر کردهاند.
🔳اسفراینی درباره شهادت قاسم بن عباس و برادرش محمد مینویسد: هنگامی که بیشتر یاران امام حسین(ع) در درگیری با دشمنان به شهادت رسیدند، امام حسین(ع) فریاد برآورد: «وا غَوْثاه، بِکَ یا الله، وا قِلَّةَ ناصِراه؛ فریاد [از بیکسی] به تو پناه میبرم ای خدا! وای از کمی یاران!» در این لحظه، دو نوجوان که چهرهای مانند ماه داشتند، [صدای امام را شنیدند]، از خیمه به بیرون دویدند که یکی از آن دو فرزند عباس (محمد) و دیگری برادرش قاسم بود. و در پاسخ امام فریاد زدند: «لَبَّیْکَ یا مَولانا، نَحنُ بَینَ یَدَیکَ؛ در خدمت توایم ای سرور ما». امام حسین(ع) رو به آنان کرد و فرمود: «شهادت پدرتان کافی است» اما آنان امتناع ورزیده و گفتند: «نه به خدا ای عمو!» سپس از امام اجازه گرفته و به میدان نبرد شتافتند و پس از پیکار با دشمن هر دو به شهادت رسیدند.
▪️اما به دلایل مختلفی نمیتوان به گزارشات نور العین اعتماد و اطمینان نمود؛ که در اینجا به نمونههایی به طور خلاصه اشاره میشود:
1️⃣ تعدادی از علمای رجال و حدیثشناس و عاشورا پژوهان درباره این کتاب گفتهاند: در این کتاب به قدری دروغهای عجیب و غریب و خلاف عقل و خلاف متواترات تاریخی فراوان است که نمیتوان آنرا منتسب به ابواسحاق اسفراینی، فقیه برجسته شافعی دانست. هر کس در مقتل چاپ شده نور العین نگاه کند چیزهایی که شیعه و سنی بر خلاف آن اتفاق کردهاند خواهد دید. لذا به گزارشات نور العین به تنهایی اعتمادی نداریم.
2️⃣ این بخش از گزارش نور العین بهگونهای نقل شده است که گویا نبرد کربلا هم در روز عاشورا و روز یازدهم محرّم بوده است، در حالیکه این برخلاق نقل منابع تاریخی و حدیثی میباشد. بهعلاوه؛ بخشی از آنچه درباره دو فرزند حضرت ابوالفضل(ع) نقل کرده، شباهت زیادی به جریان قاسم بن حسن(ع) دارد. گویا نقل کننده میان وقایع و مبارزات عاشورا مرتکب اشتباه شده و گزارشات را درهم آمیخته است.
▪️به هر حال؛ درباره حضور فرزندان حضرت ابوالفضل العباس(ع) در کربلا یا شهادت آنها باید گفت:
◼️در برخی از منابع تاریخی آمده است که؛ محمد بن عباس در روز عاشورا به شهادت رسید. و ظاهراً برخی از مورّخان و علما بهطور اجمال با توجه به گزارش نور العین گفتهاند؛ دو تا از فرزندان حضرت ابوالفضل العباس(ع)؛ یعنی محمد و قاسم در روز عاشورا به شهادت رسیدند.از اینرو؛ نمیتوان گفت که فرزندان حضرت ابوالفضل العباس(ع) در کربلا حضور نداشتند؛ چون یا بودند و به شهادت رسیدند و یا در قافله اسرا بودند و با توجه به سنّ کم نجنگیدند؛ زیرا بنابر تحقیق و جستوجو؛ گزارشی تاریخی که عدم حضور فرزندان حضرت عباس بن علی(ع) در کربلا را اعلام کند، نیافتیم. بهعلاوه؛ با وجود چنین گزارشی، با توجه به خردسال بودن فرزندان ایشان، عدم حضورشان در کربلا هم مشکلی ایجاد نمیکند.
■⇨ @Ganje_arsh
⚫️🔘⚫️🔘⚫️
💢 #محرم
#تاریخی
✅پرسش: آیا صحیح است که خاک کربلا در ظهر عاشورا به رنگ خون درمیآید؟
✍️پاسخ: بر اساس برخی از روایات تربت امام حسین(ع) در روز عاشورا به رنگ خون تبدیل شده بود:
▪️ انس بن مالک میگوید یکی از فرشتگان از خدا اجازه خواست که به زیارت پیامبر(ص) برود. خدا نیز به او اجازه داد. در همان زمان امام حسین(ع) نزد پیامبر(ص) آمد که حضرتشان او را بوسید و در جای خودش قرار داد. آن فرشته به پیامبر(ص) گفت: به زودی امت تو او را به شهادت میرسانند. سپس تربتی به آنحضرت(ص) نشان داد و گفت زمانی که این تربت به رنگ خون درآمد، علامت آن است که امام حسین(ع) به شهادت میرسد. سالم بن ابی جعد میگوید آن فرشته میکائیل بود.
▫️هنگام خروج امام حسین(ع) از مدینه به سمت کربلا، امسلمه،(همسر پیامبر) به امام(ع) پیشنهاد داد که به سمت عراق نرود؛ زیرا از رسول خدا(ص) شنیده بود که پسرم حسین در زمینى به نام «کربلا» شهید مىشود. همچنین امسلمه مقدارى از خاکی را که پیامبر(ص) به او داده بود به امام(ع) نشان داد. امام(ع) فرمود: به خدا قسم! که شهادت من چنین است و اگر به عراق هم نروم مرا خواهند کشت. سپس امام(ع) محل شهادت خود را به امسلمه نشان داد و مقدارى از تربت آنجا را به او داد و فرمود: هر وقت این دو خاک به رنگ خون درآمد، بدان که من کشته شدهام. وقتى عصر عاشورا آن دو خاک به رنگ خون درآمدند. امسلمه گریه و شیون نمود. در آنروز، هیچ سنگى را بلند نکردند، مگر اینکه زیر آن، خون تازه میجوشید.
▪️ هنگامی که امام علی(ع) بعد از جنگ صفین به سرزمین نینوا رسید، به ابن عباس فرمود: از پیامبر(ص) شنیدم که بعد از جنگ با خوارج به سرزمین کربلا میرسی که در آنجا حسین(ع) و فرزندانش کشته شده و به خاک سپرده خواهند شد. سپس امام(ع) به ابن عباس فرمود: در این اطراف پشکل آهوی زرد رنگی را پیدا کن. ابن عباس مقداری از فضولات آهو(که البته مانند زعفران خوشبو و خوشرنگ بود) را یافت و امام(ع) به او فرمود که هرگاه دیدى اینها به رنگ خون درآمدند، بدانکه امام حسین(ع) کشته شده و در این زمین دفن شد. ابن عباس میگوید: من با دقّت از آنها محافظت میکردم و زمانی که خونآلود شدند، گریه را آغاز کردم و گفتم: به خدا قسم حسین کشته شده است.
▫️صرف نظر از بررسی سندی روایات یاد شده، باید گفت دست کم این روایات، نشانگر آن نیستند که هر فردی در هر کجا و در طول زمان، قطعهای از خاک کربلا را به همراه داشته باشد، آن خاک در عاشورا خونآلود خواهد شد، بلکه شاید این نشانهای بود از طرف معصومان(ع) که تنها به برخی از افراد داده شده است و امروزه نیز شاید این نشانه برای گروهی از اولیای الهی وجود داشته باشد.
■⇨ @Ganje_arsh
💢 #محرم
#تاریخی
✅پرسش: آیا صحیح است که خاک کربلا در ظهر عاشورا به رنگ خون درمیآید؟
✍️پاسخ: بر اساس برخی از روایات تربت امام حسین(ع) در روز عاشورا به رنگ خون تبدیل شده بود:
▪️ انس بن مالک میگوید یکی از فرشتگان از خدا اجازه خواست که به زیارت پیامبر(ص) برود. خدا نیز به او اجازه داد. در همان زمان امام حسین(ع) نزد پیامبر(ص) آمد که حضرتشان او را بوسید و در جای خودش قرار داد. آن فرشته به پیامبر(ص) گفت: به زودی امت تو او را به شهادت میرسانند. سپس تربتی به آنحضرت(ص) نشان داد و گفت زمانی که این تربت به رنگ خون درآمد، علامت آن است که امام حسین(ع) به شهادت میرسد. سالم بن ابی جعد میگوید آن فرشته میکائیل بود.
▫️هنگام خروج امام حسین(ع) از مدینه به سمت کربلا، امسلمه،(همسر پیامبر) به امام(ع) پیشنهاد داد که به سمت عراق نرود؛ زیرا از رسول خدا(ص) شنیده بود که پسرم حسین در زمینى به نام «کربلا» شهید مىشود. همچنین امسلمه مقدارى از خاکی را که پیامبر(ص) به او داده بود به امام(ع) نشان داد. امام(ع) فرمود: به خدا قسم! که شهادت من چنین است و اگر به عراق هم نروم مرا خواهند کشت. سپس امام(ع) محل شهادت خود را به امسلمه نشان داد و مقدارى از تربت آنجا را به او داد و فرمود: هر وقت این دو خاک به رنگ خون درآمد، بدان که من کشته شدهام. وقتى عصر عاشورا آن دو خاک به رنگ خون درآمدند. امسلمه گریه و شیون نمود. در آنروز، هیچ سنگى را بلند نکردند، مگر اینکه زیر آن، خون تازه میجوشید.
▪️ هنگامی که امام علی(ع) بعد از جنگ صفین به سرزمین نینوا رسید، به ابن عباس فرمود: از پیامبر(ص) شنیدم که بعد از جنگ با خوارج به سرزمین کربلا میرسی که در آنجا حسین(ع) و فرزندانش کشته شده و به خاک سپرده خواهند شد. سپس امام(ع) به ابن عباس فرمود: در این اطراف پشکل آهوی زرد رنگی را پیدا کن. ابن عباس مقداری از فضولات آهو(که البته مانند زعفران خوشبو و خوشرنگ بود) را یافت و امام(ع) به او فرمود که هرگاه دیدى اینها به رنگ خون درآمدند، بدانکه امام حسین(ع) کشته شده و در این زمین دفن شد. ابن عباس میگوید: من با دقّت از آنها محافظت میکردم و زمانی که خونآلود شدند، گریه را آغاز کردم و گفتم: به خدا قسم حسین کشته شده است.
▫️صرف نظر از بررسی سندی روایات یاد شده، باید گفت دست کم این روایات، نشانگر آن نیستند که هر فردی در هر کجا و در طول زمان، قطعهای از خاک کربلا را به همراه داشته باشد، آن خاک در عاشورا خونآلود خواهد شد، بلکه شاید این نشانهای بود از طرف معصومان(ع) که تنها به برخی از افراد داده شده است و امروزه نیز شاید این نشانه برای گروهی از اولیای الهی وجود داشته باشد.
■⇨ @Ganje_arsh
⚫️🔘⚫️🔘⚫️
💢 #محرم
#تاریخی
✅پرسش: در طول مسیر اسارت اهلبیت امام حسین(ع) در کدام یک از منازل از کاروان اهلبیت(ع) تجلیل شد؟
✍️پاسخ: گزارش دقیقی از نحوه اقامت اهلبیت امام حسین(ع) در یکایک منازل بین کوفه و شام وجود ندارد، و جز چند گزارش، بیشتر آنچه از جزئیات مرتبط با توقف در منزلگاهها نقل میشود، چندان مستند نبوده و تنها در کتب متأخر وجود دارد. در همین راستا، نمیتوان با قطعیت گفت که اهلبیت امام حسین(ع) در تمام و یا بیشتر منزلگاهها مورد اهانت اهالی آن مناطق قرار گرفتهاند.
▪️ اما به هر حال، روایت امام سجاد(ع) حاکی از سخت بودن شرایط اسرای اهلبیت(ع) هنگام انتقال آنان به شام بود. امام سجاد(ع) فرمودند: «مرا بر شترى بدون جهاز سوار کردند و سر مبارک امام حسین(ع) هم بر فراز نیزه بود. زنان ما به دنبال ما بر قاطرهای بیمار سوار بودند. دشمنان با نیزهها به دنبال و اطراف ما بودند. هر گاه چشم یکى از ما گریان میشد، با نیزه بر سر او میزدند...».
▫️اگرچه اهلبیت امام(ع) تمام این سختیها را چیزی جز زیبایی نمیدانستند، با این حال در برخی از موارد، از این سختیها و اهانتها کاسته میشد.
◼️معبد راهب
یکی از منزلگاههایی که گفته میشود برخورد بهتری با اهلبیت(ع) شد، بعد از منزلگاه «قنسرین» بود، کاروان اسرا به معبدی رسیدند که راهبى در آن مشغول عبادت بود. راهب دید که نوری از میان سپاه به آسمان میرود و با دیدن آن صحنه به سمت سپاه آمد و از ماجرا پرسید. آنها گفتند که ما سر حسین بن علی(ع) را به سمت شام میبریم. راهب ده هزار درهم به نگهبانان داد و سر مطهر امام(ع) را آن شب نزد خود در معبد نگهداشت و با مشک و کافور شستوشو داد و به برکت شگفتیها و کراماتى که از سر مطهر امام(ع) دید، مسلمان شد.
▫️گفته میشود این معبد، هم اکنون در مرز سوریه و لبنان و بر یک بلندى مشرف به جاده قرار دارد.
■⇨ @Ganje_arsh
💢 #محرم
#تاریخی
✅پرسش: در طول مسیر اسارت اهلبیت امام حسین(ع) در کدام یک از منازل از کاروان اهلبیت(ع) تجلیل شد؟
✍️پاسخ: گزارش دقیقی از نحوه اقامت اهلبیت امام حسین(ع) در یکایک منازل بین کوفه و شام وجود ندارد، و جز چند گزارش، بیشتر آنچه از جزئیات مرتبط با توقف در منزلگاهها نقل میشود، چندان مستند نبوده و تنها در کتب متأخر وجود دارد. در همین راستا، نمیتوان با قطعیت گفت که اهلبیت امام حسین(ع) در تمام و یا بیشتر منزلگاهها مورد اهانت اهالی آن مناطق قرار گرفتهاند.
▪️ اما به هر حال، روایت امام سجاد(ع) حاکی از سخت بودن شرایط اسرای اهلبیت(ع) هنگام انتقال آنان به شام بود. امام سجاد(ع) فرمودند: «مرا بر شترى بدون جهاز سوار کردند و سر مبارک امام حسین(ع) هم بر فراز نیزه بود. زنان ما به دنبال ما بر قاطرهای بیمار سوار بودند. دشمنان با نیزهها به دنبال و اطراف ما بودند. هر گاه چشم یکى از ما گریان میشد، با نیزه بر سر او میزدند...».
▫️اگرچه اهلبیت امام(ع) تمام این سختیها را چیزی جز زیبایی نمیدانستند، با این حال در برخی از موارد، از این سختیها و اهانتها کاسته میشد.
◼️معبد راهب
یکی از منزلگاههایی که گفته میشود برخورد بهتری با اهلبیت(ع) شد، بعد از منزلگاه «قنسرین» بود، کاروان اسرا به معبدی رسیدند که راهبى در آن مشغول عبادت بود. راهب دید که نوری از میان سپاه به آسمان میرود و با دیدن آن صحنه به سمت سپاه آمد و از ماجرا پرسید. آنها گفتند که ما سر حسین بن علی(ع) را به سمت شام میبریم. راهب ده هزار درهم به نگهبانان داد و سر مطهر امام(ع) را آن شب نزد خود در معبد نگهداشت و با مشک و کافور شستوشو داد و به برکت شگفتیها و کراماتى که از سر مطهر امام(ع) دید، مسلمان شد.
▫️گفته میشود این معبد، هم اکنون در مرز سوریه و لبنان و بر یک بلندى مشرف به جاده قرار دارد.
■⇨ @Ganje_arsh
⚫️🔘⚫️🔘⚫️
💢 #محرم
#تاریخی
✅پرسش: خصلتها و فضایلی که امام سجاد(ع) بر فراز منبر شام برای اهل بیت(ع) بیان کرد، چه بود؟
✍️پاسخ: امام سجاد(ع) پیام رسان قیام عاشورا، در مجلس یزید بر فراز منبر رفت و با هوشیاری و درایت وصف ناپذیرش پس از ستایش خدا، سخن جاودانه و تاریخى بیان کرد. در قسمتی از سخنانش در معرفی خود و اهل بیت(ع) چنین فرمود:
▪️«أیّها الناس، اعطینا ستّا، و فضّلنا، بسبع اعطینا: العلم، و الحلم، و السماحة، و الفصاحة، و الشجاعة، و المحبّة فی قلوب المؤمنین، و فضّلنا بأنّ منّا النبیّ المختار محمد صلّى الله علیه و آله، و منّا الصدّیق، و منّا الطیّار، و منّا أسد الله و أسد رسوله، و منّا خیرة نساء العالمین، و منّا سبطا هذه الامّة [و سیّدا شباب أهل الجنّة]».
▫️شرح این سخن آن است که اى مردم! خدا به ما شش نعمت گرانبها و ارزشمند ارزانى داشت، و ما را به هفت ویژگى بر دیگر انسانها برترى بخشیده است.
▪️خدا به ما علم و دانش، حلم و بردبارى، سخاوت و بخشندگى، فصاحت و سخنورى، شجاعت و شهامت ارزانى داشت و گستره دلها و قلبهاى مردم توحیدگرا و با ایمان و آزاده را کانون مهر و عشق ما ساخته است.
همچنین خداى متعال، بر ما خاندان پر شکوه وحى و رسالت منت نهاده و ما را به وسیله این هفت نشان شکوه و عظمت به همگان برترى بخشیده است:
▫️این نشانههاى برترى و ملاکهاى شکوه عبارتاند از:
1️⃣ پیامبر بزرگ خدا، محمد از خاندان ما است.
2️⃣ نخستین ایمان آورنده به آنحضرت و دین و آیین آسمانى او، امیر مؤمنان از خاندان ما است.
3️⃣ جعفر طیّار، آن شهید دلاور راه عدالت و آزادى از خاندان ما است.
4️⃣ شیر شجاع حق و شیر پیامبر خدا، جناب حمزه، آن قهرمان میدانها و شهید به خون خفته احد از ما است.
5️⃣ حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا(س) جده ما است.
6️⃣ دو فرزند ارجمند پیامبر، و دو یادگار عزیز آن حضرت، حسن و حسین سید جوانان بهشت از ما هستند.
■⇨ @Ganje_arsh
💢 #محرم
#تاریخی
✅پرسش: خصلتها و فضایلی که امام سجاد(ع) بر فراز منبر شام برای اهل بیت(ع) بیان کرد، چه بود؟
✍️پاسخ: امام سجاد(ع) پیام رسان قیام عاشورا، در مجلس یزید بر فراز منبر رفت و با هوشیاری و درایت وصف ناپذیرش پس از ستایش خدا، سخن جاودانه و تاریخى بیان کرد. در قسمتی از سخنانش در معرفی خود و اهل بیت(ع) چنین فرمود:
▪️«أیّها الناس، اعطینا ستّا، و فضّلنا، بسبع اعطینا: العلم، و الحلم، و السماحة، و الفصاحة، و الشجاعة، و المحبّة فی قلوب المؤمنین، و فضّلنا بأنّ منّا النبیّ المختار محمد صلّى الله علیه و آله، و منّا الصدّیق، و منّا الطیّار، و منّا أسد الله و أسد رسوله، و منّا خیرة نساء العالمین، و منّا سبطا هذه الامّة [و سیّدا شباب أهل الجنّة]».
▫️شرح این سخن آن است که اى مردم! خدا به ما شش نعمت گرانبها و ارزشمند ارزانى داشت، و ما را به هفت ویژگى بر دیگر انسانها برترى بخشیده است.
▪️خدا به ما علم و دانش، حلم و بردبارى، سخاوت و بخشندگى، فصاحت و سخنورى، شجاعت و شهامت ارزانى داشت و گستره دلها و قلبهاى مردم توحیدگرا و با ایمان و آزاده را کانون مهر و عشق ما ساخته است.
همچنین خداى متعال، بر ما خاندان پر شکوه وحى و رسالت منت نهاده و ما را به وسیله این هفت نشان شکوه و عظمت به همگان برترى بخشیده است:
▫️این نشانههاى برترى و ملاکهاى شکوه عبارتاند از:
1️⃣ پیامبر بزرگ خدا، محمد از خاندان ما است.
2️⃣ نخستین ایمان آورنده به آنحضرت و دین و آیین آسمانى او، امیر مؤمنان از خاندان ما است.
3️⃣ جعفر طیّار، آن شهید دلاور راه عدالت و آزادى از خاندان ما است.
4️⃣ شیر شجاع حق و شیر پیامبر خدا، جناب حمزه، آن قهرمان میدانها و شهید به خون خفته احد از ما است.
5️⃣ حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا(س) جده ما است.
6️⃣ دو فرزند ارجمند پیامبر، و دو یادگار عزیز آن حضرت، حسن و حسین سید جوانان بهشت از ما هستند.
■⇨ @Ganje_arsh
⚫️🔘⚫️🔘⚫️
💢 #اخلاقی
#تاریخی
✅پرسش: سیره اخلاقی امام سجاد(ع) قبل و بعد از امامت بخصوص در واقعه کربلا چگونه بوده است؟
🌺پاسخ: پیشواى چهارم، انسانى کامل و برگزیده حق و در همه جهات اخلاقى، عبادى و علمى به اوج کمال رسیده و نمونه مجسم و عینى قرآن و رسول خدا(ص) بود.
▪️در دوران سیاه حکومت اموى که ارزشهاى انسانى و فضائل اخلاقى به فراموشى سپرده شده بود آن امام همام، چون خورشیدى فروزنده درخشید و وجودش مجمع همه فضائل و ارزشهاى فراموش شده گردید.
▪️در این مجال جلوه ها و نمونه هایی از فضائل، سیره و مکارم اخلاقى آن حضرت را که الگویی بی بدیل برای جوامع بشری است به تصویر می کشیم:
1️⃣فزونى عبادت و نیایش امام چهارم (ع) در پیشگاه خدا به حدى بود که آن حضرت سرور و زینت بخش عبادت کنندگان (سیّد العابدین، زین العابدین) و بسیار سجده کننده (سجّاد) لقب یافت.
2️⃣ عفو و گذشت و پاسخ بدى را به نیکى دادن از دیگر خصلتهاى پیشواى چهارم (ع) بود.
3️⃣بخشش به نیازمندان و رسیدگى به مشکلات آنان، خصلت فراگیر همه امامان معصوم علیهم السّلام و از جمله فضیلت های امام سجاد (ع) بود.
4️⃣ امام چهارم همچون سایر امامان علیهم السلام، شجاع، دلیر و ظلم ستیز بود. موضع سخت و سخنان کوبنده آن حضرت در برابر ستمگران خودکامه اى همچون (عبیداللّه)، (یزید) و (عبدالملک) بهترین گواه قوّت روحى و شجاعت آن بزرگوار در جریان های بعد از واقعه کربلا و دوران امامت آن امام همام است.
💠نتیجه آنکه سیره اخلاقی و فضایل و کرامات اهل بیت (ع) کاملترین و بی بدیل ترین سیره و فضایل اخلاقی است و منحصر به یک دوره یا مرحله ای از زندگی پربار ایشان نمی شود و در لحظه لحظه زندگی ایشان ساری و جاری است. اما این روحیات و کمالات بسته به شرایط زمانی و مکانی و در برابر افراد و جریان ها متفاوت است.
■⇨ @Ganje_arsh
💢 #اخلاقی
#تاریخی
✅پرسش: سیره اخلاقی امام سجاد(ع) قبل و بعد از امامت بخصوص در واقعه کربلا چگونه بوده است؟
🌺پاسخ: پیشواى چهارم، انسانى کامل و برگزیده حق و در همه جهات اخلاقى، عبادى و علمى به اوج کمال رسیده و نمونه مجسم و عینى قرآن و رسول خدا(ص) بود.
▪️در دوران سیاه حکومت اموى که ارزشهاى انسانى و فضائل اخلاقى به فراموشى سپرده شده بود آن امام همام، چون خورشیدى فروزنده درخشید و وجودش مجمع همه فضائل و ارزشهاى فراموش شده گردید.
▪️در این مجال جلوه ها و نمونه هایی از فضائل، سیره و مکارم اخلاقى آن حضرت را که الگویی بی بدیل برای جوامع بشری است به تصویر می کشیم:
1️⃣فزونى عبادت و نیایش امام چهارم (ع) در پیشگاه خدا به حدى بود که آن حضرت سرور و زینت بخش عبادت کنندگان (سیّد العابدین، زین العابدین) و بسیار سجده کننده (سجّاد) لقب یافت.
2️⃣ عفو و گذشت و پاسخ بدى را به نیکى دادن از دیگر خصلتهاى پیشواى چهارم (ع) بود.
3️⃣بخشش به نیازمندان و رسیدگى به مشکلات آنان، خصلت فراگیر همه امامان معصوم علیهم السّلام و از جمله فضیلت های امام سجاد (ع) بود.
4️⃣ امام چهارم همچون سایر امامان علیهم السلام، شجاع، دلیر و ظلم ستیز بود. موضع سخت و سخنان کوبنده آن حضرت در برابر ستمگران خودکامه اى همچون (عبیداللّه)، (یزید) و (عبدالملک) بهترین گواه قوّت روحى و شجاعت آن بزرگوار در جریان های بعد از واقعه کربلا و دوران امامت آن امام همام است.
💠نتیجه آنکه سیره اخلاقی و فضایل و کرامات اهل بیت (ع) کاملترین و بی بدیل ترین سیره و فضایل اخلاقی است و منحصر به یک دوره یا مرحله ای از زندگی پربار ایشان نمی شود و در لحظه لحظه زندگی ایشان ساری و جاری است. اما این روحیات و کمالات بسته به شرایط زمانی و مکانی و در برابر افراد و جریان ها متفاوت است.
■⇨ @Ganje_arsh