⚫️🔘⚫️🔘⚫️
💢 #محرم
#شخصیتهای_کربلا
✅پرسش:در خصوص شخصیتهای کربلا می خواستم بیشتر بدانم؟
〰️〰️ ابوالفضل العباس(ع) 〰️〰️
▪️حضرت ابوالفضل (علیه السلام) کمالات ظاهری و باطنی بسیار و قامتی رشید چهره ای زیبا و شجاعتی کم نظیر داشتند.
▫️به خاطر سیمای جذابشان به قمر بنی هاشم مشهور بودند. مقام حضرت عباس (علیه السلام) تا به آنجاست که امام معصوم به ایشان می گویند:
▪️«جانم به فدایت!» شب تاسوعا دشمن قصد حمله داشت. سیدالشهدا (علیه السلام) فرمودند:
▪️« ای عباس جانم به فدایت! برو و از آنان بپرس که چه شده و چه اتفاقی افتاده است؟»
▫️عصر عاشورا هم که از رزم آوران، فقط اباالفضل العباس (علیه السلام) و امام حسین (علیه السلام) مانده بودند حضرت عباس (علیه السلام) نزد امام رفتند تا اجازۀ جهاد بگیرند.
▪️سیدالشهدا(علیه السلام) فرمودند: «ای برادر، تو پرچم من هستی!» حضرت عباس (علیه السلام) عرض کرد: « سینه ام از منافقین به تنگ آمده است! بگذار تا به خونخواهی شهیدانمان به میدان روم».
▫️ بعد از شهادت عباس (علیه السلام) امام حسین (علیه السلام) در کنار پیکر برادر فرمودند: «برادرم اباالفضل! اکنون کمرم شکست و رشتۀ تدبیرم گسست». سپس، درحالی که اشک بر گونه و محاسن داشت، برادر را بوسید. امام سجاد (علیه السلام) فرمودند:
« برای عباس نزد خداوند تبارک و تعالی مقامی است که همۀ شهدا به آن غبطه می خورند.»
■⇨ @Ganje_arsh
💢 #محرم
#شخصیتهای_کربلا
✅پرسش:در خصوص شخصیتهای کربلا می خواستم بیشتر بدانم؟
〰️〰️ ابوالفضل العباس(ع) 〰️〰️
▪️حضرت ابوالفضل (علیه السلام) کمالات ظاهری و باطنی بسیار و قامتی رشید چهره ای زیبا و شجاعتی کم نظیر داشتند.
▫️به خاطر سیمای جذابشان به قمر بنی هاشم مشهور بودند. مقام حضرت عباس (علیه السلام) تا به آنجاست که امام معصوم به ایشان می گویند:
▪️«جانم به فدایت!» شب تاسوعا دشمن قصد حمله داشت. سیدالشهدا (علیه السلام) فرمودند:
▪️« ای عباس جانم به فدایت! برو و از آنان بپرس که چه شده و چه اتفاقی افتاده است؟»
▫️عصر عاشورا هم که از رزم آوران، فقط اباالفضل العباس (علیه السلام) و امام حسین (علیه السلام) مانده بودند حضرت عباس (علیه السلام) نزد امام رفتند تا اجازۀ جهاد بگیرند.
▪️سیدالشهدا(علیه السلام) فرمودند: «ای برادر، تو پرچم من هستی!» حضرت عباس (علیه السلام) عرض کرد: « سینه ام از منافقین به تنگ آمده است! بگذار تا به خونخواهی شهیدانمان به میدان روم».
▫️ بعد از شهادت عباس (علیه السلام) امام حسین (علیه السلام) در کنار پیکر برادر فرمودند: «برادرم اباالفضل! اکنون کمرم شکست و رشتۀ تدبیرم گسست». سپس، درحالی که اشک بر گونه و محاسن داشت، برادر را بوسید. امام سجاد (علیه السلام) فرمودند:
« برای عباس نزد خداوند تبارک و تعالی مقامی است که همۀ شهدا به آن غبطه می خورند.»
■⇨ @Ganje_arsh
⚫️🔘⚫️🔘⚫️
💢 #محرم
#تاریخی
✅پرسش: حضرت عباس(ع) چند فرزند داشت؟ آیا فرزندان وی در کربلا بودند؟
✍️پاسخ: در منابع تاریخی آمده است؛ حضرت ابوالفضل العباس(ع) با لبابه دختر عبدالله بن عباس، پسر عموی، پیامبر اسلام(ص) ازدواج کرد. حاصل این ازدواج، فرزند یا فرزندانی بود که در تعداد آنها اختلاف نظر وجود دارد. برخی تعداد آنها را دو نفر اعلام کردهاند. یکی به نام عبیدالله و دیگری به نام فضل یا حسن یا محمد برخی دیگر او را تنها صاحب یک فرزند؛ یعنی عبیدالله دانستهاند.
◼️در کتاب «نور العین فی مشهد الحسین» که منسوب به اسفراینی(م 418ق) است؛ فرزندان دیگری را نیز برای حضرت عباس(ع) ذکر میکند که در کربلا حضور داشتند. البته تنها نام یکی از آنها را با نام قاسم نام میبرد و برای فرزند دیگرش عبارت «ابن العباس» را میآورد. برخی از متأخران نام او را محمد ذکر کردهاند.
🔳اسفراینی درباره شهادت قاسم بن عباس و برادرش محمد مینویسد: هنگامی که بیشتر یاران امام حسین(ع) در درگیری با دشمنان به شهادت رسیدند، امام حسین(ع) فریاد برآورد: «وا غَوْثاه، بِکَ یا الله، وا قِلَّةَ ناصِراه؛ فریاد [از بیکسی] به تو پناه میبرم ای خدا! وای از کمی یاران!» در این لحظه، دو نوجوان که چهرهای مانند ماه داشتند، [صدای امام را شنیدند]، از خیمه به بیرون دویدند که یکی از آن دو فرزند عباس (محمد) و دیگری برادرش قاسم بود. و در پاسخ امام فریاد زدند: «لَبَّیْکَ یا مَولانا، نَحنُ بَینَ یَدَیکَ؛ در خدمت توایم ای سرور ما». امام حسین(ع) رو به آنان کرد و فرمود: «شهادت پدرتان کافی است» اما آنان امتناع ورزیده و گفتند: «نه به خدا ای عمو!» سپس از امام اجازه گرفته و به میدان نبرد شتافتند و پس از پیکار با دشمن هر دو به شهادت رسیدند.
▪️اما به دلایل مختلفی نمیتوان به گزارشات نور العین اعتماد و اطمینان نمود؛ که در اینجا به نمونههایی به طور خلاصه اشاره میشود:
1️⃣ تعدادی از علمای رجال و حدیثشناس و عاشورا پژوهان درباره این کتاب گفتهاند: در این کتاب به قدری دروغهای عجیب و غریب و خلاف عقل و خلاف متواترات تاریخی فراوان است که نمیتوان آنرا منتسب به ابواسحاق اسفراینی، فقیه برجسته شافعی دانست. هر کس در مقتل چاپ شده نور العین نگاه کند چیزهایی که شیعه و سنی بر خلاف آن اتفاق کردهاند خواهد دید. لذا به گزارشات نور العین به تنهایی اعتمادی نداریم.
2️⃣ این بخش از گزارش نور العین بهگونهای نقل شده است که گویا نبرد کربلا هم در روز عاشورا و روز یازدهم محرّم بوده است، در حالیکه این برخلاق نقل منابع تاریخی و حدیثی میباشد. بهعلاوه؛ بخشی از آنچه درباره دو فرزند حضرت ابوالفضل(ع) نقل کرده، شباهت زیادی به جریان قاسم بن حسن(ع) دارد. گویا نقل کننده میان وقایع و مبارزات عاشورا مرتکب اشتباه شده و گزارشات را درهم آمیخته است.
▪️به هر حال؛ درباره حضور فرزندان حضرت ابوالفضل العباس(ع) در کربلا یا شهادت آنها باید گفت:
◼️در برخی از منابع تاریخی آمده است که؛ محمد بن عباس در روز عاشورا به شهادت رسید. و ظاهراً برخی از مورّخان و علما بهطور اجمال با توجه به گزارش نور العین گفتهاند؛ دو تا از فرزندان حضرت ابوالفضل العباس(ع)؛ یعنی محمد و قاسم در روز عاشورا به شهادت رسیدند.از اینرو؛ نمیتوان گفت که فرزندان حضرت ابوالفضل العباس(ع) در کربلا حضور نداشتند؛ چون یا بودند و به شهادت رسیدند و یا در قافله اسرا بودند و با توجه به سنّ کم نجنگیدند؛ زیرا بنابر تحقیق و جستوجو؛ گزارشی تاریخی که عدم حضور فرزندان حضرت عباس بن علی(ع) در کربلا را اعلام کند، نیافتیم. بهعلاوه؛ با وجود چنین گزارشی، با توجه به خردسال بودن فرزندان ایشان، عدم حضورشان در کربلا هم مشکلی ایجاد نمیکند.
■⇨ @Ganje_arsh
💢 #محرم
#تاریخی
✅پرسش: حضرت عباس(ع) چند فرزند داشت؟ آیا فرزندان وی در کربلا بودند؟
✍️پاسخ: در منابع تاریخی آمده است؛ حضرت ابوالفضل العباس(ع) با لبابه دختر عبدالله بن عباس، پسر عموی، پیامبر اسلام(ص) ازدواج کرد. حاصل این ازدواج، فرزند یا فرزندانی بود که در تعداد آنها اختلاف نظر وجود دارد. برخی تعداد آنها را دو نفر اعلام کردهاند. یکی به نام عبیدالله و دیگری به نام فضل یا حسن یا محمد برخی دیگر او را تنها صاحب یک فرزند؛ یعنی عبیدالله دانستهاند.
◼️در کتاب «نور العین فی مشهد الحسین» که منسوب به اسفراینی(م 418ق) است؛ فرزندان دیگری را نیز برای حضرت عباس(ع) ذکر میکند که در کربلا حضور داشتند. البته تنها نام یکی از آنها را با نام قاسم نام میبرد و برای فرزند دیگرش عبارت «ابن العباس» را میآورد. برخی از متأخران نام او را محمد ذکر کردهاند.
🔳اسفراینی درباره شهادت قاسم بن عباس و برادرش محمد مینویسد: هنگامی که بیشتر یاران امام حسین(ع) در درگیری با دشمنان به شهادت رسیدند، امام حسین(ع) فریاد برآورد: «وا غَوْثاه، بِکَ یا الله، وا قِلَّةَ ناصِراه؛ فریاد [از بیکسی] به تو پناه میبرم ای خدا! وای از کمی یاران!» در این لحظه، دو نوجوان که چهرهای مانند ماه داشتند، [صدای امام را شنیدند]، از خیمه به بیرون دویدند که یکی از آن دو فرزند عباس (محمد) و دیگری برادرش قاسم بود. و در پاسخ امام فریاد زدند: «لَبَّیْکَ یا مَولانا، نَحنُ بَینَ یَدَیکَ؛ در خدمت توایم ای سرور ما». امام حسین(ع) رو به آنان کرد و فرمود: «شهادت پدرتان کافی است» اما آنان امتناع ورزیده و گفتند: «نه به خدا ای عمو!» سپس از امام اجازه گرفته و به میدان نبرد شتافتند و پس از پیکار با دشمن هر دو به شهادت رسیدند.
▪️اما به دلایل مختلفی نمیتوان به گزارشات نور العین اعتماد و اطمینان نمود؛ که در اینجا به نمونههایی به طور خلاصه اشاره میشود:
1️⃣ تعدادی از علمای رجال و حدیثشناس و عاشورا پژوهان درباره این کتاب گفتهاند: در این کتاب به قدری دروغهای عجیب و غریب و خلاف عقل و خلاف متواترات تاریخی فراوان است که نمیتوان آنرا منتسب به ابواسحاق اسفراینی، فقیه برجسته شافعی دانست. هر کس در مقتل چاپ شده نور العین نگاه کند چیزهایی که شیعه و سنی بر خلاف آن اتفاق کردهاند خواهد دید. لذا به گزارشات نور العین به تنهایی اعتمادی نداریم.
2️⃣ این بخش از گزارش نور العین بهگونهای نقل شده است که گویا نبرد کربلا هم در روز عاشورا و روز یازدهم محرّم بوده است، در حالیکه این برخلاق نقل منابع تاریخی و حدیثی میباشد. بهعلاوه؛ بخشی از آنچه درباره دو فرزند حضرت ابوالفضل(ع) نقل کرده، شباهت زیادی به جریان قاسم بن حسن(ع) دارد. گویا نقل کننده میان وقایع و مبارزات عاشورا مرتکب اشتباه شده و گزارشات را درهم آمیخته است.
▪️به هر حال؛ درباره حضور فرزندان حضرت ابوالفضل العباس(ع) در کربلا یا شهادت آنها باید گفت:
◼️در برخی از منابع تاریخی آمده است که؛ محمد بن عباس در روز عاشورا به شهادت رسید. و ظاهراً برخی از مورّخان و علما بهطور اجمال با توجه به گزارش نور العین گفتهاند؛ دو تا از فرزندان حضرت ابوالفضل العباس(ع)؛ یعنی محمد و قاسم در روز عاشورا به شهادت رسیدند.از اینرو؛ نمیتوان گفت که فرزندان حضرت ابوالفضل العباس(ع) در کربلا حضور نداشتند؛ چون یا بودند و به شهادت رسیدند و یا در قافله اسرا بودند و با توجه به سنّ کم نجنگیدند؛ زیرا بنابر تحقیق و جستوجو؛ گزارشی تاریخی که عدم حضور فرزندان حضرت عباس بن علی(ع) در کربلا را اعلام کند، نیافتیم. بهعلاوه؛ با وجود چنین گزارشی، با توجه به خردسال بودن فرزندان ایشان، عدم حضورشان در کربلا هم مشکلی ایجاد نمیکند.
■⇨ @Ganje_arsh
⚫️🔘⚫️🔘⚫️
💢 #محرم
#شخصیتهای_کربلا
✅پرسش:در خصوص شخصیتهای کربلا می خواستم بیشتر بدانم؟
〰️〰️ مسلم بن عوسجه 〰️〰️
از احد تا حنین و از حنین تا جمل و صفین و نهروان،هزاران بارخورشید شمشیر او در مغرب قلب های سیاه و سرهای تباه، فرو خفته بود.شبانگاه چهارم محرم به همراه همسر و فرزندش مخفیانه از کوفه به کربلای حسین پیوست.
▪️شب عاشورا سید الشهدا(ع) به اصحاب فرمودند: “هنگام نبرد و خون و شمشیر و پاره پاره بر خاک افتادن است. بیعتم را از شما برداشتم، بروید و فرصت شب را گریزگاه جان بسازید.”
▪️مسلم بن عوسجه از جای برخاست و گفت: “هرگز! به خدا سوگند،از تو جدا نمی شوم و با دشمنانت می جنگم تا آنگاه که نیزه ام بشکند. اگر هیچ سلاحی نماند،با سنگ خواهم جنگید تا در رکابت جان سپارم! “
▪️روز عاشورا هنگامی که مسلم در نبرد با حرامیان به خون خود غلتیده بود،یار دیرینه اش حبیب سرش را به دامان گرفت و خواسته ی او را جویا شد.مسلم،این عاشق پاک باخته، به سختی با انگشت به امام حسین (ع) اشاره کرد و گفت:
“ای حبیب،وصیت می کنم که تا پای جان یاور و حامی او باشی.”
■⇨ @Ganje_arsh
💢 #محرم
#شخصیتهای_کربلا
✅پرسش:در خصوص شخصیتهای کربلا می خواستم بیشتر بدانم؟
〰️〰️ مسلم بن عوسجه 〰️〰️
از احد تا حنین و از حنین تا جمل و صفین و نهروان،هزاران بارخورشید شمشیر او در مغرب قلب های سیاه و سرهای تباه، فرو خفته بود.شبانگاه چهارم محرم به همراه همسر و فرزندش مخفیانه از کوفه به کربلای حسین پیوست.
▪️شب عاشورا سید الشهدا(ع) به اصحاب فرمودند: “هنگام نبرد و خون و شمشیر و پاره پاره بر خاک افتادن است. بیعتم را از شما برداشتم، بروید و فرصت شب را گریزگاه جان بسازید.”
▪️مسلم بن عوسجه از جای برخاست و گفت: “هرگز! به خدا سوگند،از تو جدا نمی شوم و با دشمنانت می جنگم تا آنگاه که نیزه ام بشکند. اگر هیچ سلاحی نماند،با سنگ خواهم جنگید تا در رکابت جان سپارم! “
▪️روز عاشورا هنگامی که مسلم در نبرد با حرامیان به خون خود غلتیده بود،یار دیرینه اش حبیب سرش را به دامان گرفت و خواسته ی او را جویا شد.مسلم،این عاشق پاک باخته، به سختی با انگشت به امام حسین (ع) اشاره کرد و گفت:
“ای حبیب،وصیت می کنم که تا پای جان یاور و حامی او باشی.”
■⇨ @Ganje_arsh
⚫️🔘⚫️🔘⚫️
💢 #محرم
#تاریخی
✅پرسش: آیا صحیح است که خاک کربلا در ظهر عاشورا به رنگ خون درمیآید؟
✍️پاسخ: بر اساس برخی از روایات تربت امام حسین(ع) در روز عاشورا به رنگ خون تبدیل شده بود:
▪️ انس بن مالک میگوید یکی از فرشتگان از خدا اجازه خواست که به زیارت پیامبر(ص) برود. خدا نیز به او اجازه داد. در همان زمان امام حسین(ع) نزد پیامبر(ص) آمد که حضرتشان او را بوسید و در جای خودش قرار داد. آن فرشته به پیامبر(ص) گفت: به زودی امت تو او را به شهادت میرسانند. سپس تربتی به آنحضرت(ص) نشان داد و گفت زمانی که این تربت به رنگ خون درآمد، علامت آن است که امام حسین(ع) به شهادت میرسد. سالم بن ابی جعد میگوید آن فرشته میکائیل بود.
▫️هنگام خروج امام حسین(ع) از مدینه به سمت کربلا، امسلمه،(همسر پیامبر) به امام(ع) پیشنهاد داد که به سمت عراق نرود؛ زیرا از رسول خدا(ص) شنیده بود که پسرم حسین در زمینى به نام «کربلا» شهید مىشود. همچنین امسلمه مقدارى از خاکی را که پیامبر(ص) به او داده بود به امام(ع) نشان داد. امام(ع) فرمود: به خدا قسم! که شهادت من چنین است و اگر به عراق هم نروم مرا خواهند کشت. سپس امام(ع) محل شهادت خود را به امسلمه نشان داد و مقدارى از تربت آنجا را به او داد و فرمود: هر وقت این دو خاک به رنگ خون درآمد، بدان که من کشته شدهام. وقتى عصر عاشورا آن دو خاک به رنگ خون درآمدند. امسلمه گریه و شیون نمود. در آنروز، هیچ سنگى را بلند نکردند، مگر اینکه زیر آن، خون تازه میجوشید.
▪️ هنگامی که امام علی(ع) بعد از جنگ صفین به سرزمین نینوا رسید، به ابن عباس فرمود: از پیامبر(ص) شنیدم که بعد از جنگ با خوارج به سرزمین کربلا میرسی که در آنجا حسین(ع) و فرزندانش کشته شده و به خاک سپرده خواهند شد. سپس امام(ع) به ابن عباس فرمود: در این اطراف پشکل آهوی زرد رنگی را پیدا کن. ابن عباس مقداری از فضولات آهو(که البته مانند زعفران خوشبو و خوشرنگ بود) را یافت و امام(ع) به او فرمود که هرگاه دیدى اینها به رنگ خون درآمدند، بدانکه امام حسین(ع) کشته شده و در این زمین دفن شد. ابن عباس میگوید: من با دقّت از آنها محافظت میکردم و زمانی که خونآلود شدند، گریه را آغاز کردم و گفتم: به خدا قسم حسین کشته شده است.
▫️صرف نظر از بررسی سندی روایات یاد شده، باید گفت دست کم این روایات، نشانگر آن نیستند که هر فردی در هر کجا و در طول زمان، قطعهای از خاک کربلا را به همراه داشته باشد، آن خاک در عاشورا خونآلود خواهد شد، بلکه شاید این نشانهای بود از طرف معصومان(ع) که تنها به برخی از افراد داده شده است و امروزه نیز شاید این نشانه برای گروهی از اولیای الهی وجود داشته باشد.
■⇨ @Ganje_arsh
💢 #محرم
#تاریخی
✅پرسش: آیا صحیح است که خاک کربلا در ظهر عاشورا به رنگ خون درمیآید؟
✍️پاسخ: بر اساس برخی از روایات تربت امام حسین(ع) در روز عاشورا به رنگ خون تبدیل شده بود:
▪️ انس بن مالک میگوید یکی از فرشتگان از خدا اجازه خواست که به زیارت پیامبر(ص) برود. خدا نیز به او اجازه داد. در همان زمان امام حسین(ع) نزد پیامبر(ص) آمد که حضرتشان او را بوسید و در جای خودش قرار داد. آن فرشته به پیامبر(ص) گفت: به زودی امت تو او را به شهادت میرسانند. سپس تربتی به آنحضرت(ص) نشان داد و گفت زمانی که این تربت به رنگ خون درآمد، علامت آن است که امام حسین(ع) به شهادت میرسد. سالم بن ابی جعد میگوید آن فرشته میکائیل بود.
▫️هنگام خروج امام حسین(ع) از مدینه به سمت کربلا، امسلمه،(همسر پیامبر) به امام(ع) پیشنهاد داد که به سمت عراق نرود؛ زیرا از رسول خدا(ص) شنیده بود که پسرم حسین در زمینى به نام «کربلا» شهید مىشود. همچنین امسلمه مقدارى از خاکی را که پیامبر(ص) به او داده بود به امام(ع) نشان داد. امام(ع) فرمود: به خدا قسم! که شهادت من چنین است و اگر به عراق هم نروم مرا خواهند کشت. سپس امام(ع) محل شهادت خود را به امسلمه نشان داد و مقدارى از تربت آنجا را به او داد و فرمود: هر وقت این دو خاک به رنگ خون درآمد، بدان که من کشته شدهام. وقتى عصر عاشورا آن دو خاک به رنگ خون درآمدند. امسلمه گریه و شیون نمود. در آنروز، هیچ سنگى را بلند نکردند، مگر اینکه زیر آن، خون تازه میجوشید.
▪️ هنگامی که امام علی(ع) بعد از جنگ صفین به سرزمین نینوا رسید، به ابن عباس فرمود: از پیامبر(ص) شنیدم که بعد از جنگ با خوارج به سرزمین کربلا میرسی که در آنجا حسین(ع) و فرزندانش کشته شده و به خاک سپرده خواهند شد. سپس امام(ع) به ابن عباس فرمود: در این اطراف پشکل آهوی زرد رنگی را پیدا کن. ابن عباس مقداری از فضولات آهو(که البته مانند زعفران خوشبو و خوشرنگ بود) را یافت و امام(ع) به او فرمود که هرگاه دیدى اینها به رنگ خون درآمدند، بدانکه امام حسین(ع) کشته شده و در این زمین دفن شد. ابن عباس میگوید: من با دقّت از آنها محافظت میکردم و زمانی که خونآلود شدند، گریه را آغاز کردم و گفتم: به خدا قسم حسین کشته شده است.
▫️صرف نظر از بررسی سندی روایات یاد شده، باید گفت دست کم این روایات، نشانگر آن نیستند که هر فردی در هر کجا و در طول زمان، قطعهای از خاک کربلا را به همراه داشته باشد، آن خاک در عاشورا خونآلود خواهد شد، بلکه شاید این نشانهای بود از طرف معصومان(ع) که تنها به برخی از افراد داده شده است و امروزه نیز شاید این نشانه برای گروهی از اولیای الهی وجود داشته باشد.
■⇨ @Ganje_arsh
⚫️🔘⚫️🔘⚫️
💢 #محرم
#تاریخی
✅پرسش: در طول مسیر اسارت اهلبیت امام حسین(ع) در کدام یک از منازل از کاروان اهلبیت(ع) تجلیل شد؟
✍️پاسخ: گزارش دقیقی از نحوه اقامت اهلبیت امام حسین(ع) در یکایک منازل بین کوفه و شام وجود ندارد، و جز چند گزارش، بیشتر آنچه از جزئیات مرتبط با توقف در منزلگاهها نقل میشود، چندان مستند نبوده و تنها در کتب متأخر وجود دارد. در همین راستا، نمیتوان با قطعیت گفت که اهلبیت امام حسین(ع) در تمام و یا بیشتر منزلگاهها مورد اهانت اهالی آن مناطق قرار گرفتهاند.
▪️ اما به هر حال، روایت امام سجاد(ع) حاکی از سخت بودن شرایط اسرای اهلبیت(ع) هنگام انتقال آنان به شام بود. امام سجاد(ع) فرمودند: «مرا بر شترى بدون جهاز سوار کردند و سر مبارک امام حسین(ع) هم بر فراز نیزه بود. زنان ما به دنبال ما بر قاطرهای بیمار سوار بودند. دشمنان با نیزهها به دنبال و اطراف ما بودند. هر گاه چشم یکى از ما گریان میشد، با نیزه بر سر او میزدند...».
▫️اگرچه اهلبیت امام(ع) تمام این سختیها را چیزی جز زیبایی نمیدانستند، با این حال در برخی از موارد، از این سختیها و اهانتها کاسته میشد.
◼️معبد راهب
یکی از منزلگاههایی که گفته میشود برخورد بهتری با اهلبیت(ع) شد، بعد از منزلگاه «قنسرین» بود، کاروان اسرا به معبدی رسیدند که راهبى در آن مشغول عبادت بود. راهب دید که نوری از میان سپاه به آسمان میرود و با دیدن آن صحنه به سمت سپاه آمد و از ماجرا پرسید. آنها گفتند که ما سر حسین بن علی(ع) را به سمت شام میبریم. راهب ده هزار درهم به نگهبانان داد و سر مطهر امام(ع) را آن شب نزد خود در معبد نگهداشت و با مشک و کافور شستوشو داد و به برکت شگفتیها و کراماتى که از سر مطهر امام(ع) دید، مسلمان شد.
▫️گفته میشود این معبد، هم اکنون در مرز سوریه و لبنان و بر یک بلندى مشرف به جاده قرار دارد.
■⇨ @Ganje_arsh
💢 #محرم
#تاریخی
✅پرسش: در طول مسیر اسارت اهلبیت امام حسین(ع) در کدام یک از منازل از کاروان اهلبیت(ع) تجلیل شد؟
✍️پاسخ: گزارش دقیقی از نحوه اقامت اهلبیت امام حسین(ع) در یکایک منازل بین کوفه و شام وجود ندارد، و جز چند گزارش، بیشتر آنچه از جزئیات مرتبط با توقف در منزلگاهها نقل میشود، چندان مستند نبوده و تنها در کتب متأخر وجود دارد. در همین راستا، نمیتوان با قطعیت گفت که اهلبیت امام حسین(ع) در تمام و یا بیشتر منزلگاهها مورد اهانت اهالی آن مناطق قرار گرفتهاند.
▪️ اما به هر حال، روایت امام سجاد(ع) حاکی از سخت بودن شرایط اسرای اهلبیت(ع) هنگام انتقال آنان به شام بود. امام سجاد(ع) فرمودند: «مرا بر شترى بدون جهاز سوار کردند و سر مبارک امام حسین(ع) هم بر فراز نیزه بود. زنان ما به دنبال ما بر قاطرهای بیمار سوار بودند. دشمنان با نیزهها به دنبال و اطراف ما بودند. هر گاه چشم یکى از ما گریان میشد، با نیزه بر سر او میزدند...».
▫️اگرچه اهلبیت امام(ع) تمام این سختیها را چیزی جز زیبایی نمیدانستند، با این حال در برخی از موارد، از این سختیها و اهانتها کاسته میشد.
◼️معبد راهب
یکی از منزلگاههایی که گفته میشود برخورد بهتری با اهلبیت(ع) شد، بعد از منزلگاه «قنسرین» بود، کاروان اسرا به معبدی رسیدند که راهبى در آن مشغول عبادت بود. راهب دید که نوری از میان سپاه به آسمان میرود و با دیدن آن صحنه به سمت سپاه آمد و از ماجرا پرسید. آنها گفتند که ما سر حسین بن علی(ع) را به سمت شام میبریم. راهب ده هزار درهم به نگهبانان داد و سر مطهر امام(ع) را آن شب نزد خود در معبد نگهداشت و با مشک و کافور شستوشو داد و به برکت شگفتیها و کراماتى که از سر مطهر امام(ع) دید، مسلمان شد.
▫️گفته میشود این معبد، هم اکنون در مرز سوریه و لبنان و بر یک بلندى مشرف به جاده قرار دارد.
■⇨ @Ganje_arsh
⚫️🔘⚫️🔘⚫️
💢 #محرم
#شخصیتهای_کربلا
✅پرسش:در خصوص شخصیتهای کربلا می خواستم بیشتر بدانم؟
〰️〰️ حبیب ابن مظاهر 〰️〰️
▪️سید الشهدا (علیه السلام) آخرین پرچمی را که بعد از تقسیم پرچم ها در کف داشتند، به شوق برداشتند و فرمودند:« آن که باید این پرچم ار در کف داشته باشد، می رسد!»
▪️سردار پیر از راه رسید تا در فردای عاشورا فرمانده جناح چپ سپاه حسین باشد. روز عاشورا امام حبیب را به فرماندهی جناح چپ گماشتند و هنگام اذان ظهر به او فرمودند: «ای حبیب، از دشمن فرصتی بخواه تا نماز بخوانیم.»
حبیب از لشکر عمر سعد درنگ خواست؛ ولی حصین بن تمیم فریاد زد: « نماز شما پذیرفته نیست.»
▪️حبیب خشمگین پاسخ داد:« نماز از آل رسول قبول نیست و از شما پذیرفته است؟!» حصین تیغ کشید و راهی میدان شد. حبیب نیز اذن از میدان گرفت و بر دشمن چیره شد؛ ولی دیگران به کمک حصین آمدند و دیری نپایید که سر پیرمرد اصحاب به دنبال اسب، در میدان طواف می کرد.امام بالای پیکر حبیب آمدند و چنین فرمودند:
▪️« ای حبیب، خدا برکتت داد! چه گزیده مردی بودی؛ هر شب را به سپیده می رساندی و آغاز قرآن را به پایان».
■⇨ @Ganje_arsh
💢 #محرم
#شخصیتهای_کربلا
✅پرسش:در خصوص شخصیتهای کربلا می خواستم بیشتر بدانم؟
〰️〰️ حبیب ابن مظاهر 〰️〰️
▪️سید الشهدا (علیه السلام) آخرین پرچمی را که بعد از تقسیم پرچم ها در کف داشتند، به شوق برداشتند و فرمودند:« آن که باید این پرچم ار در کف داشته باشد، می رسد!»
▪️سردار پیر از راه رسید تا در فردای عاشورا فرمانده جناح چپ سپاه حسین باشد. روز عاشورا امام حبیب را به فرماندهی جناح چپ گماشتند و هنگام اذان ظهر به او فرمودند: «ای حبیب، از دشمن فرصتی بخواه تا نماز بخوانیم.»
حبیب از لشکر عمر سعد درنگ خواست؛ ولی حصین بن تمیم فریاد زد: « نماز شما پذیرفته نیست.»
▪️حبیب خشمگین پاسخ داد:« نماز از آل رسول قبول نیست و از شما پذیرفته است؟!» حصین تیغ کشید و راهی میدان شد. حبیب نیز اذن از میدان گرفت و بر دشمن چیره شد؛ ولی دیگران به کمک حصین آمدند و دیری نپایید که سر پیرمرد اصحاب به دنبال اسب، در میدان طواف می کرد.امام بالای پیکر حبیب آمدند و چنین فرمودند:
▪️« ای حبیب، خدا برکتت داد! چه گزیده مردی بودی؛ هر شب را به سپیده می رساندی و آغاز قرآن را به پایان».
■⇨ @Ganje_arsh
⚫️🔘⚫️🔘⚫️
💢 #محرم
#تاریخی
✅پرسش: خصلتها و فضایلی که امام سجاد(ع) بر فراز منبر شام برای اهل بیت(ع) بیان کرد، چه بود؟
✍️پاسخ: امام سجاد(ع) پیام رسان قیام عاشورا، در مجلس یزید بر فراز منبر رفت و با هوشیاری و درایت وصف ناپذیرش پس از ستایش خدا، سخن جاودانه و تاریخى بیان کرد. در قسمتی از سخنانش در معرفی خود و اهل بیت(ع) چنین فرمود:
▪️«أیّها الناس، اعطینا ستّا، و فضّلنا، بسبع اعطینا: العلم، و الحلم، و السماحة، و الفصاحة، و الشجاعة، و المحبّة فی قلوب المؤمنین، و فضّلنا بأنّ منّا النبیّ المختار محمد صلّى الله علیه و آله، و منّا الصدّیق، و منّا الطیّار، و منّا أسد الله و أسد رسوله، و منّا خیرة نساء العالمین، و منّا سبطا هذه الامّة [و سیّدا شباب أهل الجنّة]».
▫️شرح این سخن آن است که اى مردم! خدا به ما شش نعمت گرانبها و ارزشمند ارزانى داشت، و ما را به هفت ویژگى بر دیگر انسانها برترى بخشیده است.
▪️خدا به ما علم و دانش، حلم و بردبارى، سخاوت و بخشندگى، فصاحت و سخنورى، شجاعت و شهامت ارزانى داشت و گستره دلها و قلبهاى مردم توحیدگرا و با ایمان و آزاده را کانون مهر و عشق ما ساخته است.
همچنین خداى متعال، بر ما خاندان پر شکوه وحى و رسالت منت نهاده و ما را به وسیله این هفت نشان شکوه و عظمت به همگان برترى بخشیده است:
▫️این نشانههاى برترى و ملاکهاى شکوه عبارتاند از:
1️⃣ پیامبر بزرگ خدا، محمد از خاندان ما است.
2️⃣ نخستین ایمان آورنده به آنحضرت و دین و آیین آسمانى او، امیر مؤمنان از خاندان ما است.
3️⃣ جعفر طیّار، آن شهید دلاور راه عدالت و آزادى از خاندان ما است.
4️⃣ شیر شجاع حق و شیر پیامبر خدا، جناب حمزه، آن قهرمان میدانها و شهید به خون خفته احد از ما است.
5️⃣ حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا(س) جده ما است.
6️⃣ دو فرزند ارجمند پیامبر، و دو یادگار عزیز آن حضرت، حسن و حسین سید جوانان بهشت از ما هستند.
■⇨ @Ganje_arsh
💢 #محرم
#تاریخی
✅پرسش: خصلتها و فضایلی که امام سجاد(ع) بر فراز منبر شام برای اهل بیت(ع) بیان کرد، چه بود؟
✍️پاسخ: امام سجاد(ع) پیام رسان قیام عاشورا، در مجلس یزید بر فراز منبر رفت و با هوشیاری و درایت وصف ناپذیرش پس از ستایش خدا، سخن جاودانه و تاریخى بیان کرد. در قسمتی از سخنانش در معرفی خود و اهل بیت(ع) چنین فرمود:
▪️«أیّها الناس، اعطینا ستّا، و فضّلنا، بسبع اعطینا: العلم، و الحلم، و السماحة، و الفصاحة، و الشجاعة، و المحبّة فی قلوب المؤمنین، و فضّلنا بأنّ منّا النبیّ المختار محمد صلّى الله علیه و آله، و منّا الصدّیق، و منّا الطیّار، و منّا أسد الله و أسد رسوله، و منّا خیرة نساء العالمین، و منّا سبطا هذه الامّة [و سیّدا شباب أهل الجنّة]».
▫️شرح این سخن آن است که اى مردم! خدا به ما شش نعمت گرانبها و ارزشمند ارزانى داشت، و ما را به هفت ویژگى بر دیگر انسانها برترى بخشیده است.
▪️خدا به ما علم و دانش، حلم و بردبارى، سخاوت و بخشندگى، فصاحت و سخنورى، شجاعت و شهامت ارزانى داشت و گستره دلها و قلبهاى مردم توحیدگرا و با ایمان و آزاده را کانون مهر و عشق ما ساخته است.
همچنین خداى متعال، بر ما خاندان پر شکوه وحى و رسالت منت نهاده و ما را به وسیله این هفت نشان شکوه و عظمت به همگان برترى بخشیده است:
▫️این نشانههاى برترى و ملاکهاى شکوه عبارتاند از:
1️⃣ پیامبر بزرگ خدا، محمد از خاندان ما است.
2️⃣ نخستین ایمان آورنده به آنحضرت و دین و آیین آسمانى او، امیر مؤمنان از خاندان ما است.
3️⃣ جعفر طیّار، آن شهید دلاور راه عدالت و آزادى از خاندان ما است.
4️⃣ شیر شجاع حق و شیر پیامبر خدا، جناب حمزه، آن قهرمان میدانها و شهید به خون خفته احد از ما است.
5️⃣ حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا(س) جده ما است.
6️⃣ دو فرزند ارجمند پیامبر، و دو یادگار عزیز آن حضرت، حسن و حسین سید جوانان بهشت از ما هستند.
■⇨ @Ganje_arsh
⚫️🔘⚫️🔘⚫️
💢 #محرم
#شخصیتهای_کربلا
✅پرسش:در خصوص شخصیتهای کربلا می خواستم بیشتر بدانم؟
〰️〰️ بریر ابن خضیر 〰️〰️
▪️سیدالقراء کوفه اش می گفتند. کودکان و جوانان کوفه در مسجد به طنین دلنشین قرآنش گوش می سپردند. بریر با شنیدن خبر حرکت امام حسین (علیه السلام) خود را به مکه رساند و تا کربلا همسفر امام خویش شد.
هنگامی که سپاه حر با کاروان امام روبه رو شد، امام در جمع اصحاب فرمودند:
« یاران من! آیا نمی بینید که به حق عمل نمی شود و از باطل پروا نیست؟! من مرگ را جز کامیابی و زیستن با ستمکاران را جز ناکامی نمی دانم.»آیا نمی بینید که به حق عمل نمی شود و از باطل پروا نیست؟! من مرگ را جز کامیابی و زیستن با ستمکاران را جز ناکامی نمی دانم.»
بریر با صدای گیرایی گفت :
«فرزند شایسته رسول! این منت خداست بر ما که نگاه تو باشد و جان سپردن ما، کدام شکوه و شوکت از این فراتر که بدنهایمان قطعه قطعه بر خاک افتد , و شفاعت جد تو در قیامت پناهمان باشد.»
شب عاشورا بریر در جمع اصحاب شوخی و مذاح می کرد. گفتند: « بریر، هیچگاه این گونه ندیده بودیمت!» بریر گفت:
«میان ما و دوست،شمشیری فاصله است. ای کاش این فاصله زودتر برخیزد. در این حال مگر جز شادی رسم دیگری می شناسید؟!»
■⇨ @Ganje_arsh
💢 #محرم
#شخصیتهای_کربلا
✅پرسش:در خصوص شخصیتهای کربلا می خواستم بیشتر بدانم؟
〰️〰️ بریر ابن خضیر 〰️〰️
▪️سیدالقراء کوفه اش می گفتند. کودکان و جوانان کوفه در مسجد به طنین دلنشین قرآنش گوش می سپردند. بریر با شنیدن خبر حرکت امام حسین (علیه السلام) خود را به مکه رساند و تا کربلا همسفر امام خویش شد.
هنگامی که سپاه حر با کاروان امام روبه رو شد، امام در جمع اصحاب فرمودند:
« یاران من! آیا نمی بینید که به حق عمل نمی شود و از باطل پروا نیست؟! من مرگ را جز کامیابی و زیستن با ستمکاران را جز ناکامی نمی دانم.»آیا نمی بینید که به حق عمل نمی شود و از باطل پروا نیست؟! من مرگ را جز کامیابی و زیستن با ستمکاران را جز ناکامی نمی دانم.»
بریر با صدای گیرایی گفت :
«فرزند شایسته رسول! این منت خداست بر ما که نگاه تو باشد و جان سپردن ما، کدام شکوه و شوکت از این فراتر که بدنهایمان قطعه قطعه بر خاک افتد , و شفاعت جد تو در قیامت پناهمان باشد.»
شب عاشورا بریر در جمع اصحاب شوخی و مذاح می کرد. گفتند: « بریر، هیچگاه این گونه ندیده بودیمت!» بریر گفت:
«میان ما و دوست،شمشیری فاصله است. ای کاش این فاصله زودتر برخیزد. در این حال مگر جز شادی رسم دیگری می شناسید؟!»
■⇨ @Ganje_arsh
⚫️🔘⚫️🔘⚫️
💢 #محرم
#روایی
✅پرسش: آیا در منابع اهل سنت روایاتی درباره گریه و عزاداری آمده است؟
✍️پاسخ: موضوع عزاداری و گریه بر مردگان، از موضوعاتی است که طبع انسانی اقتضای آنرا دارد و طبیعی است که انسان در مصیبتها، اندوهگین و گریان بشود.
▪️در دین اسلام هم در منابع شیعی روایات فراوانی وجود دارد که موضوع را برای ما کاملاً حل میکند و اصل این عزاداری را نه تنها منع نمیکند، بلکه آنرا در بسیاری از مواقع تشویق هم میکند.
▫️در طرف مقابل، موضع برخی اهل سنت کاملاً متفاوت است و نیاز به بررسی دقیق دارد.
▪️در اینجا به بررسی عزاداری بر مردگان در اهل سنت و با توجه به روایات آنها میپردازیم:
▫️حدیث مشهوری در میان اهل سنت وجود دارد که دست آویزی برای وهابیها شده است: «إِنَّ المَیِّتَ لَیُعَذَّبُ بِبُکَاءِ أَهْلِهِ عَلَیْهِ»؛مرده، به سبب گریه خانوادهاش بر او دچار عذاب میگردد. این حدیث با کمی تفاوت در منابع دیگر نیز نقل شده است.
▪️اندیشمندان بزرگ شیعی مانند سید مرتضی، تحلیلهایی در مورد این حدیث – با فرض صحت آن – ارائه داشتهاند که با برداشت وهابیت که ناظر به منع عزاداری است، متفاوت میباشد.
▫️چگونه وهابیت میتوانند مادری که در عزای فرزندش نشسته را از گریه و عزاداری محروم دارند؟!
چگونه میتوانند احساس و علقه انسانی را در درون انسانها خاموش کرده و مهر حرمت بر آن نهند؟!
در همین راستا و در نفی اعتقاد وهابیت، روایات بسیاری در منابع اصیل و قابل استناد اهل سنت به نقل از پیامبر خدا(ص) و صحابه وجود دارد که در هریک از آنها، نوعی گریه و عزاداری به چشم میخورد:
1️⃣جابر نقل میکند: «زمانی که پیامبر(ص) پیکر خونین حمزه را یافت، گریست و زمانی که از مثله کردن او آگاهی یافت با صدای بلند گریه سر داد».
2️⃣ «زمانی که رسول خدا(ص) خبر شهادت جعفر و اطرافیانش را شنید، به دیدن فرزندان جعفر رفت، ... وقتی که وارد خانه شد آنها را صدا زد و در حالیکه اشک از چشمان مبارکش جاری بود، آنها را میبویید.
أسماء احساس کرد که برای همسرش جعفر اتفاقی افتاده است؛ لذا سؤال کرد: پدر و مادرم فدایت شوند، آیا از جعفر و یارانش خبری شنیدهای؟ پیامبر(ص) فرمود: بلی، آنان به شهادت رسیدهاند».
3️⃣«همانا پیامبر اسلام بر جنازه عثمان بن مظعون، بوسه میزد و اشک میریخت».
4️⃣ «پیامبر اسلام(ص) همراه اصحاب خود برای حجة الوداع عازم شدند و در راه به قبرهایی رسیدند، پیامبر قبرها را رد میکرد تا اینکه به قبری رسید؛ در کنار آن قبر نشست؛ پس از درنگی بلند شد در حالیکه گریه میکرد و گفت: این قبر مادرم آمنه است».
5️⃣«محمد بن منکدر گوید: جابر را دیدم در حالیکه بر قبر پیامبر(ص) میگریست...».
6️⃣ «روزی عمر بن خطاب از مسجد پیامبر(ص) خارج شد؛ معاذ بن جبل را دید که در کنار قبر پیامبر گریه میکند...».
7️⃣ «عثمان بن عفان، کنار قبری نشست و شروع به گریه کرد تا اینکه محاسنش از گریه خیس شد...».
8️⃣ «[پس از مرگ خالد بن ولید] به عمر بن خطاب گفته شد:
زنانی از بنیمغیره در خانه خالد بن ولید اجتماع کردهاند و گریه میکنند و نگرانیم که از این بابت آزاری به شما برسد. اگر ممکن است آنها را از این کار نهی کن!
عمر گفت: چه اشکالی دارد چند قطره اشک بریزند البته مادامی که به خود ضربه نزنند و به فریاد نینجامد».
اینها، اندکی از روایات بسیار اهل سنت پیرامون گریه و عزادری بر مردگان است که بنا را بر اختصار نهادیم و بسیاری را ذکر نکردیم.
همچنین معتقدیم، مطالب این روایات صحیح بوده و مطابق عقل و طبع انسانی است، اما اینکه چگونه وهابیها در مقابل این روایات و عقل و طبیعت بشری خود میایستند، خود باید پاسخگو باشند.
■⇨ @Ganje_arsh
💢 #محرم
#روایی
✅پرسش: آیا در منابع اهل سنت روایاتی درباره گریه و عزاداری آمده است؟
✍️پاسخ: موضوع عزاداری و گریه بر مردگان، از موضوعاتی است که طبع انسانی اقتضای آنرا دارد و طبیعی است که انسان در مصیبتها، اندوهگین و گریان بشود.
▪️در دین اسلام هم در منابع شیعی روایات فراوانی وجود دارد که موضوع را برای ما کاملاً حل میکند و اصل این عزاداری را نه تنها منع نمیکند، بلکه آنرا در بسیاری از مواقع تشویق هم میکند.
▫️در طرف مقابل، موضع برخی اهل سنت کاملاً متفاوت است و نیاز به بررسی دقیق دارد.
▪️در اینجا به بررسی عزاداری بر مردگان در اهل سنت و با توجه به روایات آنها میپردازیم:
▫️حدیث مشهوری در میان اهل سنت وجود دارد که دست آویزی برای وهابیها شده است: «إِنَّ المَیِّتَ لَیُعَذَّبُ بِبُکَاءِ أَهْلِهِ عَلَیْهِ»؛مرده، به سبب گریه خانوادهاش بر او دچار عذاب میگردد. این حدیث با کمی تفاوت در منابع دیگر نیز نقل شده است.
▪️اندیشمندان بزرگ شیعی مانند سید مرتضی، تحلیلهایی در مورد این حدیث – با فرض صحت آن – ارائه داشتهاند که با برداشت وهابیت که ناظر به منع عزاداری است، متفاوت میباشد.
▫️چگونه وهابیت میتوانند مادری که در عزای فرزندش نشسته را از گریه و عزاداری محروم دارند؟!
چگونه میتوانند احساس و علقه انسانی را در درون انسانها خاموش کرده و مهر حرمت بر آن نهند؟!
در همین راستا و در نفی اعتقاد وهابیت، روایات بسیاری در منابع اصیل و قابل استناد اهل سنت به نقل از پیامبر خدا(ص) و صحابه وجود دارد که در هریک از آنها، نوعی گریه و عزاداری به چشم میخورد:
1️⃣جابر نقل میکند: «زمانی که پیامبر(ص) پیکر خونین حمزه را یافت، گریست و زمانی که از مثله کردن او آگاهی یافت با صدای بلند گریه سر داد».
2️⃣ «زمانی که رسول خدا(ص) خبر شهادت جعفر و اطرافیانش را شنید، به دیدن فرزندان جعفر رفت، ... وقتی که وارد خانه شد آنها را صدا زد و در حالیکه اشک از چشمان مبارکش جاری بود، آنها را میبویید.
أسماء احساس کرد که برای همسرش جعفر اتفاقی افتاده است؛ لذا سؤال کرد: پدر و مادرم فدایت شوند، آیا از جعفر و یارانش خبری شنیدهای؟ پیامبر(ص) فرمود: بلی، آنان به شهادت رسیدهاند».
3️⃣«همانا پیامبر اسلام بر جنازه عثمان بن مظعون، بوسه میزد و اشک میریخت».
4️⃣ «پیامبر اسلام(ص) همراه اصحاب خود برای حجة الوداع عازم شدند و در راه به قبرهایی رسیدند، پیامبر قبرها را رد میکرد تا اینکه به قبری رسید؛ در کنار آن قبر نشست؛ پس از درنگی بلند شد در حالیکه گریه میکرد و گفت: این قبر مادرم آمنه است».
5️⃣«محمد بن منکدر گوید: جابر را دیدم در حالیکه بر قبر پیامبر(ص) میگریست...».
6️⃣ «روزی عمر بن خطاب از مسجد پیامبر(ص) خارج شد؛ معاذ بن جبل را دید که در کنار قبر پیامبر گریه میکند...».
7️⃣ «عثمان بن عفان، کنار قبری نشست و شروع به گریه کرد تا اینکه محاسنش از گریه خیس شد...».
8️⃣ «[پس از مرگ خالد بن ولید] به عمر بن خطاب گفته شد:
زنانی از بنیمغیره در خانه خالد بن ولید اجتماع کردهاند و گریه میکنند و نگرانیم که از این بابت آزاری به شما برسد. اگر ممکن است آنها را از این کار نهی کن!
عمر گفت: چه اشکالی دارد چند قطره اشک بریزند البته مادامی که به خود ضربه نزنند و به فریاد نینجامد».
اینها، اندکی از روایات بسیار اهل سنت پیرامون گریه و عزادری بر مردگان است که بنا را بر اختصار نهادیم و بسیاری را ذکر نکردیم.
همچنین معتقدیم، مطالب این روایات صحیح بوده و مطابق عقل و طبع انسانی است، اما اینکه چگونه وهابیها در مقابل این روایات و عقل و طبیعت بشری خود میایستند، خود باید پاسخگو باشند.
■⇨ @Ganje_arsh
⚫️🔘⚫️🔘⚫️
💢 #محرم
#شخصیتهای_کربلا
✅پرسش:در خصوص شخصیتهای کربلا می خواستم بیشتر بدانم؟
〰️〰️ حر ابن یزید ریاحی〰️〰️
▪️دشت کربلا دو سو بیشتر ندارد: سعادت یا شقاوت. پاکی یا پلیدی، بهشت یا جهنم، حسین (علیه السلام) یا عمر بن سعد!
▫️حر کجا ایستاده بود؟ چه باید می کرد؟
حر پشت سر امام به نماز ایستاد. هنگام مذاکره فرزند پیامبر را به تسلیم خواند و به مرگ تهدید کرد! امام بر سرش خروشید:
«مادرت به عزایت بنشیند! چه می خواهی بکنی؟» و او گفت: «اگر فرزند فاطمه نبودی. پاسخت می گفتم.»
▪️در روز عاشورا، صدای مظلومیت حسین (علیه السلام) وجدان خفته اش را بیدار کرد. اندکی بعد، چکمه آویزان گردن بر در خیمه مولا ایستاد: «آقای من! آیا خداوند توبه مرا می پذیرد؟»
پاسخ دلنشین امام، آبی بود بر آتش دلش:
«آری، توبه ات را می پذیرد و از گناهت می گذرد.»
▪️اجازه جانبازی خواست و سیدالشهدا (علیه السلام) او را آزاد خواندند: « تو آزادی حر، هر چه می خواهی بکن.» بعد از مبارزه ای نفس گیر نیزه بر سینه حر فرود آمد. بر زمین افتاد و از هوش رفت. چشمش را که گشود سرش را بر زانوی امام عاشقان دید که فرمودند:
« تو حری، همانگونه که مادرت تو را نامید. تو در دنیا و آخرت آزاده ای!.»
■⇨ @Ganje_arsh
💢 #محرم
#شخصیتهای_کربلا
✅پرسش:در خصوص شخصیتهای کربلا می خواستم بیشتر بدانم؟
〰️〰️ حر ابن یزید ریاحی〰️〰️
▪️دشت کربلا دو سو بیشتر ندارد: سعادت یا شقاوت. پاکی یا پلیدی، بهشت یا جهنم، حسین (علیه السلام) یا عمر بن سعد!
▫️حر کجا ایستاده بود؟ چه باید می کرد؟
حر پشت سر امام به نماز ایستاد. هنگام مذاکره فرزند پیامبر را به تسلیم خواند و به مرگ تهدید کرد! امام بر سرش خروشید:
«مادرت به عزایت بنشیند! چه می خواهی بکنی؟» و او گفت: «اگر فرزند فاطمه نبودی. پاسخت می گفتم.»
▪️در روز عاشورا، صدای مظلومیت حسین (علیه السلام) وجدان خفته اش را بیدار کرد. اندکی بعد، چکمه آویزان گردن بر در خیمه مولا ایستاد: «آقای من! آیا خداوند توبه مرا می پذیرد؟»
پاسخ دلنشین امام، آبی بود بر آتش دلش:
«آری، توبه ات را می پذیرد و از گناهت می گذرد.»
▪️اجازه جانبازی خواست و سیدالشهدا (علیه السلام) او را آزاد خواندند: « تو آزادی حر، هر چه می خواهی بکن.» بعد از مبارزه ای نفس گیر نیزه بر سینه حر فرود آمد. بر زمین افتاد و از هوش رفت. چشمش را که گشود سرش را بر زانوی امام عاشقان دید که فرمودند:
« تو حری، همانگونه که مادرت تو را نامید. تو در دنیا و آخرت آزاده ای!.»
■⇨ @Ganje_arsh