💧☀️💧☀️💧
#اخلاقی
✅پرسش: آیا حق الناس، فقط مالی است؟
✍️پاسخ: حق الناس به دو دسته تقسیم میشود :الف . امور مالى (مانند بدهى، مظالم، خمس، زکات و...) ب . امور غیرمالى (مانند غیبت، تهمت، هتک حرمت و...).
🔸الف . امور مالى (مانند بدهى، مظالم، خمس، زکات و...) اگر حق الناس از امور مالی است، مثلاً در معاملات و یا معاشرت هاى دیگر خداى ناکرده مالى از کسى تلف یا غصب کرده و یا کلاه بردارى و دزدى انجام داده باید مثل آن را اگر مثلی است و قیمت آن را اگر قیمتی است به صاحبانش برگرداند و می تواند به واسطه شخص دیگر و یا پست یا در حساب جاری آنها واریز کند و یا رضایت آنها را به نحوی کسب کند و اگر از امور اخلاقی است مثلا با تهمت یا غیبت آبروی کسی را برده باید توبه کند و تحصیل رضایت او لازم نیست. اگر صاحب مال و حق مالی را نمی شناسیم و یا اگر از دنیا رفته، بازماندگان آنها را نمی شناسیم و به ورثه او دسترسی نداریم باید با اجازه از مرجع تقلید از طرف او به فقیر صدقه دهیم. البته لازم نیست مبلغ سنگینی را یک دفعه صدقه بدهید؛ بلکه متناسب با وضع مالیتان به تدریج از طرف صاحب حق صدقه بدهید.
🔹ب . امور غیرمالى (مانند غیبت، تهمت، هتک حرمت و...). در حقوق مردم که غیر مالی است مانند غیبت کردن اگر کسب حلالیت ملازم فساد و ناراحتی بیشتر غیبت شده است و امکان پذیر نیست, طلب بخشش از خداوند و انجام خیرات از طرف او کافی است و لازم نیست حتما کسب حلالیت صورت گیرد.
■⇨ @Ganje_arsh
#اخلاقی
✅پرسش: آیا حق الناس، فقط مالی است؟
✍️پاسخ: حق الناس به دو دسته تقسیم میشود :الف . امور مالى (مانند بدهى، مظالم، خمس، زکات و...) ب . امور غیرمالى (مانند غیبت، تهمت، هتک حرمت و...).
🔸الف . امور مالى (مانند بدهى، مظالم، خمس، زکات و...) اگر حق الناس از امور مالی است، مثلاً در معاملات و یا معاشرت هاى دیگر خداى ناکرده مالى از کسى تلف یا غصب کرده و یا کلاه بردارى و دزدى انجام داده باید مثل آن را اگر مثلی است و قیمت آن را اگر قیمتی است به صاحبانش برگرداند و می تواند به واسطه شخص دیگر و یا پست یا در حساب جاری آنها واریز کند و یا رضایت آنها را به نحوی کسب کند و اگر از امور اخلاقی است مثلا با تهمت یا غیبت آبروی کسی را برده باید توبه کند و تحصیل رضایت او لازم نیست. اگر صاحب مال و حق مالی را نمی شناسیم و یا اگر از دنیا رفته، بازماندگان آنها را نمی شناسیم و به ورثه او دسترسی نداریم باید با اجازه از مرجع تقلید از طرف او به فقیر صدقه دهیم. البته لازم نیست مبلغ سنگینی را یک دفعه صدقه بدهید؛ بلکه متناسب با وضع مالیتان به تدریج از طرف صاحب حق صدقه بدهید.
🔹ب . امور غیرمالى (مانند غیبت، تهمت، هتک حرمت و...). در حقوق مردم که غیر مالی است مانند غیبت کردن اگر کسب حلالیت ملازم فساد و ناراحتی بیشتر غیبت شده است و امکان پذیر نیست, طلب بخشش از خداوند و انجام خیرات از طرف او کافی است و لازم نیست حتما کسب حلالیت صورت گیرد.
■⇨ @Ganje_arsh
💧☀️💧☀️💧
#اخلاقی
✅پرسش:فوریت توبه به چه معناست؟
✍️پاسخ: بدون شک، توبه امری است که باید فوری انجام شود . تا گناهی از انسان صادر شد، قبل از آن که آثار آن در قلبش ماندگار و محو آن غیر ممکن گردد، پشیمانی و توبه ضرورت دارد .
🔹قرآن کریم در این زمینه می فرماید: «انما التوبة علی الله للذین یعملون السوء بجهالة ثم یتوبون من قریب ...؛خداوند توبه کسانی را می پذیرد که از روی نادانی عمل زشتی مرتکب شده و فوری توبه کنند ... .»
🔸و در روایات نیز این مساله بیان شده است: پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) می فرماید: بنده به حسنات و کارهای نیک توجه می کند که آن را انجام دهد، پس اگر انجام نداد، خداوند به خاطر حسن نیت او برایش حسنه می نویسد و اگر عمل نیک را انجام دهد، خداوند برای او ده حسنه می نویسد، و بنده توجه به گناه می کند که آن را انجام دهد، پس اگر گناه نکرد، برای او چیزی نوشته نمی شود و اگر عمل گناه را انجام داد، هفت ساعت به او مهلت داده می شود و صاحب حسنات به صاحب سیئات می گوید: عجله نکن، امید است حسنه و کار نیکی بیاورد تا با آن، گناه محو شود؛زیرا خداوند فرموده است: «همانا حسنات، سیئات را پاک می کند» ، یا استغفار و طلب آمرزش کند .
🔹پس اگر استغفار کند، چیزی بر او نوشته نمی شود، و اگر هفت ساعت بر او بگذرد و عمل نیکی دنبال آن نیاورد یا استغفار نکند، صاحب حسنات به صاحب سیئات می گوید: «بنویس برای این بدبخت محروم از رحمت خدا.»
■⇨ @Ganje_arsh
#اخلاقی
✅پرسش:فوریت توبه به چه معناست؟
✍️پاسخ: بدون شک، توبه امری است که باید فوری انجام شود . تا گناهی از انسان صادر شد، قبل از آن که آثار آن در قلبش ماندگار و محو آن غیر ممکن گردد، پشیمانی و توبه ضرورت دارد .
🔹قرآن کریم در این زمینه می فرماید: «انما التوبة علی الله للذین یعملون السوء بجهالة ثم یتوبون من قریب ...؛خداوند توبه کسانی را می پذیرد که از روی نادانی عمل زشتی مرتکب شده و فوری توبه کنند ... .»
🔸و در روایات نیز این مساله بیان شده است: پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) می فرماید: بنده به حسنات و کارهای نیک توجه می کند که آن را انجام دهد، پس اگر انجام نداد، خداوند به خاطر حسن نیت او برایش حسنه می نویسد و اگر عمل نیک را انجام دهد، خداوند برای او ده حسنه می نویسد، و بنده توجه به گناه می کند که آن را انجام دهد، پس اگر گناه نکرد، برای او چیزی نوشته نمی شود و اگر عمل گناه را انجام داد، هفت ساعت به او مهلت داده می شود و صاحب حسنات به صاحب سیئات می گوید: عجله نکن، امید است حسنه و کار نیکی بیاورد تا با آن، گناه محو شود؛زیرا خداوند فرموده است: «همانا حسنات، سیئات را پاک می کند» ، یا استغفار و طلب آمرزش کند .
🔹پس اگر استغفار کند، چیزی بر او نوشته نمی شود، و اگر هفت ساعت بر او بگذرد و عمل نیکی دنبال آن نیاورد یا استغفار نکند، صاحب حسنات به صاحب سیئات می گوید: «بنویس برای این بدبخت محروم از رحمت خدا.»
■⇨ @Ganje_arsh
💧☀️💧☀️💧
#اخلاقی
✅پرسش: اگر کسی عاق والدین شده باشد، در دنیا و آخرت چه عواقبی در انتظار او است؟
✍️پاسخ: عاق والدین به هر نوع آزردن و نافرمانی پدر و مادر یا یکی از آن دو گفته میشود. در روایات نگاه تند و خشمآلود، ضایع کردن حقوق، برآورده نکردن خواسته، انجام ندادن فرمان، احترام نکردن از مصادیق آن شمرده شده است. ملا احمد نراقی در کتاب اخلاقی «معراج السعاده» هر چیزی که سبب آزردن والدین شود را سبب عاق والدین میداند.
🔹با توجه به آیات و روایات بسیاری که در زمینه حقوق والدین آمده است، میتوان نتایج عقوق والدین در دنیا و آخرت را این گونه برشمرد:
۱-موجب خشم خدا و پیغمبر(ص) است.
۲-مانع قبولی نماز است.
۳-سلب توفیق میکند و گره در کار میاندازد.
۳-دعا اجابت نمیشود.
۴-فقر و تنگدستی میآورد.
۵-موجب جوانمرگی است.
۶- سبب گرفتگی زبان هنگام مرگ برای ادای شهادتین است.
۷-مایه حزن و اندوه و عذاب دنیاست.
۸-خداوند با عاق والدین سخن نمیگوید.
۹-خداوند نگاه رحمت به او ندارد.
۱۰-عاق والدین از جمله فراموششدگان است.
۱۱-بهشت بر عاق والدین حرام است.
🔸در حدیثی از امام صادق میخوانیم: مردی نزد پیامبر(ص) آمده، عرض کرد: ای پیامبر(ص) به چه کسی نیکویی کنم؟ فرمود: به مادرت، عرض کرد: بعد از او به چه کسی؟ فرمود: به مادرت، بار سوم عرض کرد: بعد از او به چه کسی؟ فرمود: به مادرت، در چهارمین بار که این سؤال را تکرار کرد، فرمود: به پدرت.
🔹در حدیث دیگری آمده است: جوانی نزد پیامبر(ص) برای شرکت در جهاد آمد (آنجا که جهاد واجب عینی نبود)، پیامبر(ص) فرمود: آیا مادری داری؟ عرض کرد: آری! فرمود: در خدمت مادر باش که بهشت زیر پای مادر است.
شاید این سفارشات به دلیل زحماتی است که مادر در طی دوران رشد کودک متحمل شده است.
■⇨ @Ganje_arsh
#اخلاقی
✅پرسش: اگر کسی عاق والدین شده باشد، در دنیا و آخرت چه عواقبی در انتظار او است؟
✍️پاسخ: عاق والدین به هر نوع آزردن و نافرمانی پدر و مادر یا یکی از آن دو گفته میشود. در روایات نگاه تند و خشمآلود، ضایع کردن حقوق، برآورده نکردن خواسته، انجام ندادن فرمان، احترام نکردن از مصادیق آن شمرده شده است. ملا احمد نراقی در کتاب اخلاقی «معراج السعاده» هر چیزی که سبب آزردن والدین شود را سبب عاق والدین میداند.
🔹با توجه به آیات و روایات بسیاری که در زمینه حقوق والدین آمده است، میتوان نتایج عقوق والدین در دنیا و آخرت را این گونه برشمرد:
۱-موجب خشم خدا و پیغمبر(ص) است.
۲-مانع قبولی نماز است.
۳-سلب توفیق میکند و گره در کار میاندازد.
۳-دعا اجابت نمیشود.
۴-فقر و تنگدستی میآورد.
۵-موجب جوانمرگی است.
۶- سبب گرفتگی زبان هنگام مرگ برای ادای شهادتین است.
۷-مایه حزن و اندوه و عذاب دنیاست.
۸-خداوند با عاق والدین سخن نمیگوید.
۹-خداوند نگاه رحمت به او ندارد.
۱۰-عاق والدین از جمله فراموششدگان است.
۱۱-بهشت بر عاق والدین حرام است.
🔸در حدیثی از امام صادق میخوانیم: مردی نزد پیامبر(ص) آمده، عرض کرد: ای پیامبر(ص) به چه کسی نیکویی کنم؟ فرمود: به مادرت، عرض کرد: بعد از او به چه کسی؟ فرمود: به مادرت، بار سوم عرض کرد: بعد از او به چه کسی؟ فرمود: به مادرت، در چهارمین بار که این سؤال را تکرار کرد، فرمود: به پدرت.
🔹در حدیث دیگری آمده است: جوانی نزد پیامبر(ص) برای شرکت در جهاد آمد (آنجا که جهاد واجب عینی نبود)، پیامبر(ص) فرمود: آیا مادری داری؟ عرض کرد: آری! فرمود: در خدمت مادر باش که بهشت زیر پای مادر است.
شاید این سفارشات به دلیل زحماتی است که مادر در طی دوران رشد کودک متحمل شده است.
■⇨ @Ganje_arsh
💧☀️💧☀️💧
#اخلاقی
✅پرسش: چگونه هنگام نماز فکر خود را کنترل کنیم ؟
✍️پاسخ: از آنجايى كه روح و حقيقت نماز، متوقف بر وجود حضور قلب است، آثار و فوايدى هم كه در آيات و روايات آمده، براى نماز با حضور قلب است و با نبودن حضور قلب، آثار لازم بر نماز مترتب نخواهد شد.
🔸حتما قبول دارید که شيطان دائماً از مجراى نفس اماره و هواى نفس وارد عمل مى شود و انسان را وسوسه مى نمايد و هواهاى نفسانى را تحريك مى كند و اگر از يك راه موفق نشد، از راه ديگر وارد عمل مى شود، تا اينكه نگذارد انسان در محضر خدا قرار گيرد و به همين جهت است كه رسول اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) مى فرمايد: «اِنَّ العَبْدَ اِذا اُشْتَغل بِالصّلاه جاءَهُ الشَّيطان و قالَ لَه: اُذكُر كَذا، حتى يَضلّ الرجل اَنْ يَدرى كَم صَلّى»«هنگامى كه بنده خدا مشغول نماز مى شود، شيطان مى آيد و به انسان مى گويد: اين را بگو، اين را بگو، تا اينكه نداند، چطور نماز خوانده است.» از اين روايت معلوم مى شود كه وسوسه هاى شيطان در عبادت، هميشگى است و از راه هاى مختلف وارد مى شود تا انسان را گمراه كند و چون هواهاى نفسانى، جنود و لشكريان شيطانند و به فرمان او عمل مى كنند، با توجّه به مختلف بودن هواهاى نفسانى، راه هاى نفوذ شيطان هم مختلف خواهد شد.
🔹 البته به نقل بزرگان اخلاق خروج بی اختیار در نماز ضرری به حضور قلب نمی زند لذا باید مواظب خروج اختیاری بود.در این جهت به توصیه مرحوم آقای بهجت(ره) سعی کنید هنگام نماز بصورت ذهنی دور سجاده تان سیم خاردار بکشید تا افکار و خیالات نتوانند ورود پیدا کنند و این جز با تمرین پیوسته محقق نخواهد شد.
🔸براستی اگر چهل نماز با این حالت خوانده شود توجه ما در نماز عمیق تر خواهد شد همچنین سعی شود برای نمازهای خود سجاده پهن کنید تا ذهن به بیرون معطوف نگردد.
🔹از ذکر "لا حول و لا قوه الا با الله" بعلاوه ذکر صلوات، قبل از شروع نماز بهره برید. البته عوامل دیگری نیز در این جا دخیل اند مانند پرحرفى و سخنان غير ضرورى و بى فايده قبل از نماز چرا که عادت به پرحرفى و بيان حرف هاى ناسنجيده و بيهوده، انسان را از حركت و نيل به سعادت و مقصد باز مى دارد و مانع توجه و حضور قلب مى شود. زياد حرف زدن و پراكنده گويى، فكر را پريشان مى سازد و قدرت انديشيدن صحيح و تشخيص صواب از ناصواب را از انسان مى گيرد.
🔸«هنگام نماز» و «هنگامه ارتباط با خدا» قلّه لحظات زندگى ماست. اما بايد دانست اين لحظات از ديگر ساحات زندگى ما جدا نيست پريشانى در برنامه روزانه و نگرانى نسبت به آينده در كاهش نشاط روحى و به دنبال آن كاستن معنويت نماز مؤثر است.
🔹يكى از شاگردان علامه طباطبايى (ره) از نداشتن خشوع در نماز و عدم حضور قلب رنج مى برد به خدمت علامه (ره) رسيد و راهكارى خواست. ايشان نخست از پاسخ خوددارى كردند، پس از چندبار اصرار به شاگرد خود رو كردند و فرمودند: «فكر در نماز دنباله افكار شبانه روز است. كسى كه صبح تا ظهر به ياد خدا نبوده نمى تواند هنگام نماز ياد خدا را استمرار دهد.» در روايات آمده است كه پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) قبل از شروع به قرائت نماز «اعوذبالله من الشيطان الرجيم» مى گفت.
■⇨ @Ganje_arsh
#اخلاقی
✅پرسش: چگونه هنگام نماز فکر خود را کنترل کنیم ؟
✍️پاسخ: از آنجايى كه روح و حقيقت نماز، متوقف بر وجود حضور قلب است، آثار و فوايدى هم كه در آيات و روايات آمده، براى نماز با حضور قلب است و با نبودن حضور قلب، آثار لازم بر نماز مترتب نخواهد شد.
🔸حتما قبول دارید که شيطان دائماً از مجراى نفس اماره و هواى نفس وارد عمل مى شود و انسان را وسوسه مى نمايد و هواهاى نفسانى را تحريك مى كند و اگر از يك راه موفق نشد، از راه ديگر وارد عمل مى شود، تا اينكه نگذارد انسان در محضر خدا قرار گيرد و به همين جهت است كه رسول اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) مى فرمايد: «اِنَّ العَبْدَ اِذا اُشْتَغل بِالصّلاه جاءَهُ الشَّيطان و قالَ لَه: اُذكُر كَذا، حتى يَضلّ الرجل اَنْ يَدرى كَم صَلّى»«هنگامى كه بنده خدا مشغول نماز مى شود، شيطان مى آيد و به انسان مى گويد: اين را بگو، اين را بگو، تا اينكه نداند، چطور نماز خوانده است.» از اين روايت معلوم مى شود كه وسوسه هاى شيطان در عبادت، هميشگى است و از راه هاى مختلف وارد مى شود تا انسان را گمراه كند و چون هواهاى نفسانى، جنود و لشكريان شيطانند و به فرمان او عمل مى كنند، با توجّه به مختلف بودن هواهاى نفسانى، راه هاى نفوذ شيطان هم مختلف خواهد شد.
🔹 البته به نقل بزرگان اخلاق خروج بی اختیار در نماز ضرری به حضور قلب نمی زند لذا باید مواظب خروج اختیاری بود.در این جهت به توصیه مرحوم آقای بهجت(ره) سعی کنید هنگام نماز بصورت ذهنی دور سجاده تان سیم خاردار بکشید تا افکار و خیالات نتوانند ورود پیدا کنند و این جز با تمرین پیوسته محقق نخواهد شد.
🔸براستی اگر چهل نماز با این حالت خوانده شود توجه ما در نماز عمیق تر خواهد شد همچنین سعی شود برای نمازهای خود سجاده پهن کنید تا ذهن به بیرون معطوف نگردد.
🔹از ذکر "لا حول و لا قوه الا با الله" بعلاوه ذکر صلوات، قبل از شروع نماز بهره برید. البته عوامل دیگری نیز در این جا دخیل اند مانند پرحرفى و سخنان غير ضرورى و بى فايده قبل از نماز چرا که عادت به پرحرفى و بيان حرف هاى ناسنجيده و بيهوده، انسان را از حركت و نيل به سعادت و مقصد باز مى دارد و مانع توجه و حضور قلب مى شود. زياد حرف زدن و پراكنده گويى، فكر را پريشان مى سازد و قدرت انديشيدن صحيح و تشخيص صواب از ناصواب را از انسان مى گيرد.
🔸«هنگام نماز» و «هنگامه ارتباط با خدا» قلّه لحظات زندگى ماست. اما بايد دانست اين لحظات از ديگر ساحات زندگى ما جدا نيست پريشانى در برنامه روزانه و نگرانى نسبت به آينده در كاهش نشاط روحى و به دنبال آن كاستن معنويت نماز مؤثر است.
🔹يكى از شاگردان علامه طباطبايى (ره) از نداشتن خشوع در نماز و عدم حضور قلب رنج مى برد به خدمت علامه (ره) رسيد و راهكارى خواست. ايشان نخست از پاسخ خوددارى كردند، پس از چندبار اصرار به شاگرد خود رو كردند و فرمودند: «فكر در نماز دنباله افكار شبانه روز است. كسى كه صبح تا ظهر به ياد خدا نبوده نمى تواند هنگام نماز ياد خدا را استمرار دهد.» در روايات آمده است كه پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) قبل از شروع به قرائت نماز «اعوذبالله من الشيطان الرجيم» مى گفت.
■⇨ @Ganje_arsh
💧☀️💧☀️💧
#اخلاقی
✅پرسش: تفاوت حسادت و غبطه در چیست و راهکار درمان حسد رو بفرمایید؟
✍️پاسخ: «حسادت» آن است که انسان از نعمت دیگران ناراحت شود و آرزوى از بین رفتن آن را داشته باشد. اما در «غبطه»، انسان از نداشتن خود آزرده خاطر است؛ نه از بهره مندى دیگران. در نتیجه آرزو یا تلاش نمى کند که نعمت از دیگرى سلب گردد؛ بلکه از نعمت دیگران خوشحال است و دعا و تلاش مى کند که خود نیز به آن برسد. معمولاً در نعمت هاى عبادى و معنوى، مِثلِ حالِ خوش در نماز و سجده نسبت به دیگران، حالت غبطه به انسان دست مى دهد.
🔸حسد، نه تنها زیانى براى شخص مورد حسد (محسود) ندارد؛ بلکه چه بسا به نفع او و به ضرر حسود است؛ زیرا به فرض که حسادت دیگران موجب غیبت یا تهمت او شود؛ این کار باعث از بین رفتن گناهان او و به دوش کشیده شدن آنها توسط حسود نیز مى گردد. در حالى که انسان خردمند، هیچ گاه ضرر خود را نمى خواهد و چه ضررى بالاتر از حسدورزى!
🔹خداوند بنابر حکمت بالغه خود، نظام جهان را به گونه اى قرار داده است که انسان ها از جهاتى - چون استعداد، قیافه، مال، خانواده و ... - با یکدیگر تفاوت هایى داشته باشند. یکى از حکمت هاى این مسئله، امتحان و ابتلایى است که باید برقرار باشد. اگر آدمى حقیقت این مطلب را درک کند و به عمق آن دست یابد، آن گاه بر موقعیت دیگران رشک نخواهد برد؛ چرا که همه این موهبت ها و تفاوت ها را به جهت جریان حرکت زندگى و فلسفه اى که وراى آن است، مى داند. افزون بر آن این نکته را در نظر دارد که هر نعمتى مسئولیت هاى سنگینى نیز در پى دارد و تحمل هر کاستى و صبورى در برابر هر مشکلى، پاداش هاى بزرگى به ارمغان مى آورد.
🔸 توجه به معاد و نعمت ها و درجات والاى پرهیزگاران در قیامت و آخرت، آدمى را از چشم دوختن به متاع دنیا باز مى دارد. خداوند در قرآن خطاب به پیامبرصلى الله علیه وآله مى فرماید: «لا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلى ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ وَ لا تَحْزَنْ عَلَیْهِمْ» ؛حجر(15)، آیه 88. «چشم از این متاع ناقابل دنیوى که به برخى داده ایم [ براى امتحان ]، بازگیر و بر اینان اندوه مخور».
اگر آدمى به حقیقت، معناى «و رِزْقُ رَبِّکَ خَیْرٌ وَ أَبْقى »؛ «و [ بدان که ]روزى پروردگار تو بهتر و پایدارتر است»، طه (20)، آیه 131. را دریابد، دیگر چشم به امکانات و برخوردارى هاى این و آن نخواهد دوخت و عمر خود را بر سر این غصه گزاف نخواهد گذاشت.
🔹بسیارى از نعمت هایى که به دیگران مى رسد، جنبه اختصاصى ندارد و با تلاش و کوشش، همراه با درایت و بینش مى توان بهتر از آن را نیز فراچنگ آورد. بنابراین راه رشد، ترقّى و تعالى بسته نیست؛ لیکن باید واقع بینانه راه آن را شناخت و در جهت آن اقدامات لازم را به عمل آورد.
🔸آیة اللَّه صدر به استناد سخن پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله: «هنگامى که رشک ورزیدى، در پى آن مرو»«اذا حسدت فلاتبع»، مى نویسد: «آنچه که حسود در مقام عمل باید انجام دهد، چیزى است که در آغاز بر او بسیار تلخ و ناگوار مى باشد. البته دارو تلخ است؛ ولى سرانجام شیرین دارد. حسود باید آنچه را دلش مى خواهد، نکند. براى مثال اگر دلش مى خواهد که از کسى بدگویى کند و رسوایش سازد، دهان خود را ببندد و دندان بر جگر بگذارد و کلمه اى بر زبان نراند.
■⇨ @Ganje_arsh
#اخلاقی
✅پرسش: تفاوت حسادت و غبطه در چیست و راهکار درمان حسد رو بفرمایید؟
✍️پاسخ: «حسادت» آن است که انسان از نعمت دیگران ناراحت شود و آرزوى از بین رفتن آن را داشته باشد. اما در «غبطه»، انسان از نداشتن خود آزرده خاطر است؛ نه از بهره مندى دیگران. در نتیجه آرزو یا تلاش نمى کند که نعمت از دیگرى سلب گردد؛ بلکه از نعمت دیگران خوشحال است و دعا و تلاش مى کند که خود نیز به آن برسد. معمولاً در نعمت هاى عبادى و معنوى، مِثلِ حالِ خوش در نماز و سجده نسبت به دیگران، حالت غبطه به انسان دست مى دهد.
🔸حسد، نه تنها زیانى براى شخص مورد حسد (محسود) ندارد؛ بلکه چه بسا به نفع او و به ضرر حسود است؛ زیرا به فرض که حسادت دیگران موجب غیبت یا تهمت او شود؛ این کار باعث از بین رفتن گناهان او و به دوش کشیده شدن آنها توسط حسود نیز مى گردد. در حالى که انسان خردمند، هیچ گاه ضرر خود را نمى خواهد و چه ضررى بالاتر از حسدورزى!
🔹خداوند بنابر حکمت بالغه خود، نظام جهان را به گونه اى قرار داده است که انسان ها از جهاتى - چون استعداد، قیافه، مال، خانواده و ... - با یکدیگر تفاوت هایى داشته باشند. یکى از حکمت هاى این مسئله، امتحان و ابتلایى است که باید برقرار باشد. اگر آدمى حقیقت این مطلب را درک کند و به عمق آن دست یابد، آن گاه بر موقعیت دیگران رشک نخواهد برد؛ چرا که همه این موهبت ها و تفاوت ها را به جهت جریان حرکت زندگى و فلسفه اى که وراى آن است، مى داند. افزون بر آن این نکته را در نظر دارد که هر نعمتى مسئولیت هاى سنگینى نیز در پى دارد و تحمل هر کاستى و صبورى در برابر هر مشکلى، پاداش هاى بزرگى به ارمغان مى آورد.
🔸 توجه به معاد و نعمت ها و درجات والاى پرهیزگاران در قیامت و آخرت، آدمى را از چشم دوختن به متاع دنیا باز مى دارد. خداوند در قرآن خطاب به پیامبرصلى الله علیه وآله مى فرماید: «لا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلى ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ وَ لا تَحْزَنْ عَلَیْهِمْ» ؛حجر(15)، آیه 88. «چشم از این متاع ناقابل دنیوى که به برخى داده ایم [ براى امتحان ]، بازگیر و بر اینان اندوه مخور».
اگر آدمى به حقیقت، معناى «و رِزْقُ رَبِّکَ خَیْرٌ وَ أَبْقى »؛ «و [ بدان که ]روزى پروردگار تو بهتر و پایدارتر است»، طه (20)، آیه 131. را دریابد، دیگر چشم به امکانات و برخوردارى هاى این و آن نخواهد دوخت و عمر خود را بر سر این غصه گزاف نخواهد گذاشت.
🔹بسیارى از نعمت هایى که به دیگران مى رسد، جنبه اختصاصى ندارد و با تلاش و کوشش، همراه با درایت و بینش مى توان بهتر از آن را نیز فراچنگ آورد. بنابراین راه رشد، ترقّى و تعالى بسته نیست؛ لیکن باید واقع بینانه راه آن را شناخت و در جهت آن اقدامات لازم را به عمل آورد.
🔸آیة اللَّه صدر به استناد سخن پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله: «هنگامى که رشک ورزیدى، در پى آن مرو»«اذا حسدت فلاتبع»، مى نویسد: «آنچه که حسود در مقام عمل باید انجام دهد، چیزى است که در آغاز بر او بسیار تلخ و ناگوار مى باشد. البته دارو تلخ است؛ ولى سرانجام شیرین دارد. حسود باید آنچه را دلش مى خواهد، نکند. براى مثال اگر دلش مى خواهد که از کسى بدگویى کند و رسوایش سازد، دهان خود را ببندد و دندان بر جگر بگذارد و کلمه اى بر زبان نراند.
■⇨ @Ganje_arsh
💧☀️💧☀️💧
#اخلاقی
✅پرسش: از نظر اسلام به چه کسانی می توان شهید گفت؟
✍️پاسخ: کلمه شهید از ریشه «شهد» به معنای گواه است. این کلمه در کاربرد قرآنی خود، بیشتر در مورد خداوند متعال بکار رفته، هر چند در مورد پیامبران، ملائک و شاهد دادگاه نیز استعمال شده است.
این کلمه در فرهنگ اسلامی دو کاربرد عمده دارد:
🔸الف) معنای خاص:
کسی که در میدان جهاد و قبل از انقضای جنگ و در جنگ در رکاب پیامبر (صلی الله علیه و آله) یا امام معصوم (علیه السلام) یا نایب خاصّ او کشته شده است، شهید است. همچنین هر کس در زمان غیبت به هنگام وجوب جهاد بر مسلمانان، در راه حفظ دین و دفاع از اسلام در خطّ مقدّم جبهه کشته شود، حکم شهید بر او جاری است؛ و در غیر این صورت حکم شهید را ندارد، هر چند ثواب شهید داشته باشد. چنین کسانی که در معرکه جنگ با دشمنان کشته می شوند، غسل و کفن و حنوط نمیشوند، بلکه باید آنها را با همان لباسهایشان بعد از خواندن نماز میت دفن کنند. البته این حکم در باره کسانی است که در میدان جنگ کشته شده باشند، اما اگر به صورت مجروح او را از میدان جنگ خارج سازند و در بیمارستان یا غیر آن از دنیا برود، گرچه ثواب شهیدان را دارد ولی حکم فوق شامل حال آنها نمیشود.
💠بنابراین شهید در اصطلاح خاص خود، به کسی گفته می شود که در راه خدا و با اختیار خود کشته شود. چنین مرگی بالاترین درجات را داشته و در زمان رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نیز به کشته شدگان در راه خدا همین واژه اطلاق میشده است.
🔸ب) معنای عام:
در روایات، به برخی از انواع مرگ نیز شهید اطلاق شده است و چنین اطلاقی باعث توسعه احکام شهید به معنای خاص بر این گروه نیست. لذا غیر از شهید در معرکه جنگ، غسل و کفن داشته و با همان لباسها دفن نمی شود.
در ادامه به مواردی که در روایات شهید اطلاق شده، اشاره می شود:
1. مومنین از مسلمانها.
2. شیعیان اهل بیت (علیهم السلام).
3. کسی که در راه تحصیل علم از دنیا برود.
4. کسی که در راه دادخواهی کشته شود.
5. کسی که در دفاع از خانواده، همسایه یا حفظ مال خود کشته شود.
6. شخصی که در حال مدارا با مردم بمیرد.
7. کسی که با محبت اهل بیت(علیهم السلام) بمیرد.
8. فردی که صادقانه طالب شهادت باشد، اگر چه در میدان رزم از دنیا نرود.
9. كسي كه به سبب بيماري خاص يا تحت شرايط خاص (مثل غرق شدن، سوختن در آتش، زير آوار ماندن، زن باردار) بميرد.
💠بنابراین اطلاق شهید بر افراد مذکور چون از طرف ائمه (علیهم السلام) صورت گرفته، مانعی ندارد. هرچند این افراد از لحاظ رتبه با کسی که در راه خدا و با اختیار خود، جان خود را در میدان جنگ به خطر می اندازد -بطوری که در برخی موارد شهداء یقین به کشته شدن دارند- قابل قیاس نبوده و (به استثناء مواردی) در درجات بعد از آنها قرار دارند.
🔸اما در مورد اینکه چرا برخی مانند کسی که طالب علم است یا غرق شده و ... در حکم شهید دانسته شده اند، برخی به خاطر دردناک بودن نوع مرگ و برخی به خاطر شرافت کاری که انجام می دهند است؛ مثلا کسی که دنبال علم است آنقدر ارزش دارد که جهتی الهی به خود و زندگی خود می دهد و اگر در این راه از دنیا برود، شهید محسوب می شود. همانطور کسی که اعتقاد صحیحی داشته باشد و در راه این اعتقاد تلاش کند، مانند حدیثی که در مورد محبین و شیعیان اهل بیت (علیهم السلام) وارد شده است.
■⇨ @Ganje_arsh
#اخلاقی
✅پرسش: از نظر اسلام به چه کسانی می توان شهید گفت؟
✍️پاسخ: کلمه شهید از ریشه «شهد» به معنای گواه است. این کلمه در کاربرد قرآنی خود، بیشتر در مورد خداوند متعال بکار رفته، هر چند در مورد پیامبران، ملائک و شاهد دادگاه نیز استعمال شده است.
این کلمه در فرهنگ اسلامی دو کاربرد عمده دارد:
🔸الف) معنای خاص:
کسی که در میدان جهاد و قبل از انقضای جنگ و در جنگ در رکاب پیامبر (صلی الله علیه و آله) یا امام معصوم (علیه السلام) یا نایب خاصّ او کشته شده است، شهید است. همچنین هر کس در زمان غیبت به هنگام وجوب جهاد بر مسلمانان، در راه حفظ دین و دفاع از اسلام در خطّ مقدّم جبهه کشته شود، حکم شهید بر او جاری است؛ و در غیر این صورت حکم شهید را ندارد، هر چند ثواب شهید داشته باشد. چنین کسانی که در معرکه جنگ با دشمنان کشته می شوند، غسل و کفن و حنوط نمیشوند، بلکه باید آنها را با همان لباسهایشان بعد از خواندن نماز میت دفن کنند. البته این حکم در باره کسانی است که در میدان جنگ کشته شده باشند، اما اگر به صورت مجروح او را از میدان جنگ خارج سازند و در بیمارستان یا غیر آن از دنیا برود، گرچه ثواب شهیدان را دارد ولی حکم فوق شامل حال آنها نمیشود.
💠بنابراین شهید در اصطلاح خاص خود، به کسی گفته می شود که در راه خدا و با اختیار خود کشته شود. چنین مرگی بالاترین درجات را داشته و در زمان رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نیز به کشته شدگان در راه خدا همین واژه اطلاق میشده است.
🔸ب) معنای عام:
در روایات، به برخی از انواع مرگ نیز شهید اطلاق شده است و چنین اطلاقی باعث توسعه احکام شهید به معنای خاص بر این گروه نیست. لذا غیر از شهید در معرکه جنگ، غسل و کفن داشته و با همان لباسها دفن نمی شود.
در ادامه به مواردی که در روایات شهید اطلاق شده، اشاره می شود:
1. مومنین از مسلمانها.
2. شیعیان اهل بیت (علیهم السلام).
3. کسی که در راه تحصیل علم از دنیا برود.
4. کسی که در راه دادخواهی کشته شود.
5. کسی که در دفاع از خانواده، همسایه یا حفظ مال خود کشته شود.
6. شخصی که در حال مدارا با مردم بمیرد.
7. کسی که با محبت اهل بیت(علیهم السلام) بمیرد.
8. فردی که صادقانه طالب شهادت باشد، اگر چه در میدان رزم از دنیا نرود.
9. كسي كه به سبب بيماري خاص يا تحت شرايط خاص (مثل غرق شدن، سوختن در آتش، زير آوار ماندن، زن باردار) بميرد.
💠بنابراین اطلاق شهید بر افراد مذکور چون از طرف ائمه (علیهم السلام) صورت گرفته، مانعی ندارد. هرچند این افراد از لحاظ رتبه با کسی که در راه خدا و با اختیار خود، جان خود را در میدان جنگ به خطر می اندازد -بطوری که در برخی موارد شهداء یقین به کشته شدن دارند- قابل قیاس نبوده و (به استثناء مواردی) در درجات بعد از آنها قرار دارند.
🔸اما در مورد اینکه چرا برخی مانند کسی که طالب علم است یا غرق شده و ... در حکم شهید دانسته شده اند، برخی به خاطر دردناک بودن نوع مرگ و برخی به خاطر شرافت کاری که انجام می دهند است؛ مثلا کسی که دنبال علم است آنقدر ارزش دارد که جهتی الهی به خود و زندگی خود می دهد و اگر در این راه از دنیا برود، شهید محسوب می شود. همانطور کسی که اعتقاد صحیحی داشته باشد و در راه این اعتقاد تلاش کند، مانند حدیثی که در مورد محبین و شیعیان اهل بیت (علیهم السلام) وارد شده است.
■⇨ @Ganje_arsh
💧☀️💧☀️💧
#اخلاقی
✅پرسش: راه های ترک غرور و مغروریت چیست ؟
✍️پاسخ: تکبر و غرور مادر همه رذایل اخلاقی و ریشه تمام بدبختی ها و صفات زشت انسانی است. تکبر می تواند سرچشمه انواع گناهان و حتی سرچشمه کفر گردد. آن ها که در این خصلت زشت غوطه ورند، هرگز روی سعادت را نخواهند دید. اما باید بدانید که رذایل اخلاقی از جمله غرور یک شبه از بین نمی رود؛ بلکه ریاضت و تمرین لازم دارد و احتیاج به زمان دارد. برای این که بتوانید غرورتان را زیر پا بگذارید باید توجه داشته باشید که صفت غرور ریشه در دو چیز دارد:
1️⃣ عدم شناخت صحیح و کافی از خداوند و انسان : اگر به این نکته توجه شود که انسان یک موجود ممکن و ضعیفی است که از خودش چیزی ندارد و آن قدر ضعیف است که در قرآن هیچ موجودی با صفت ضعف یاد نشده مگر انسان : «خلق الانسان ضعیفاً». از طرف دیگر اگر عظمت پروردگار عالم و این که هر چه هست از اوست روشن شود دیگر جایی برای غرور و عجب باقی نمی ماند ؛ چون می فهمد که اگر علمی و دانشی دارد از اوست و ابزار درک و فهم آن علم را خدا داده است و اگر قدرتی دارد از اوست و اگر عبادت و نیایشی می کند آن هم به توفیق اوست و ... و نیز اگر بداند که خداوند با اندک اشاره ای می تواند همه این سرمایه ها وقدرت ها را از انسان سلب کند و بگیرد همیشه خودش را بدهکار او می بیند و عجب و غرور را از وجود خویش دور می کند . البته رسیدن به این مرحله از معرفت کار ساده ای نیست و جهاد با نفس لازم دارد . دقت در آیات قرآن ، سرنوشت مغروران ، ( چون شیطان ، قارون ، فرعون ها و ...) و نیز دقت در روایات و تاریخ اسلام ، کمک خوبی برای شناخت راه درست و مبارزه با این صفت رذیله است . بنا بر این انسانی که از خود هیچ ندارد، غرورش برای چیست ؟!
2️⃣ غفلت : گاهی اوقات ما معرفت به خود و خدای خود داریم ، ولی دچار غفلت می شویم و هر چه غفلت گسترده تر و پر دامنه تر گردد، غرور نیز گسترش پیدا نموده و بسترساز بیماری خطرناک خود برتربینی و تکبر می گردد. و در پرتو از بین بردن غفلت و خروج از خیالات و موهومات توخالی و توجه به عزت حق تعالی ، با امداد از حضرات معصومین ان شاء الله می توان گام های بلندی در درمان بیماری غرور برداشت.
🔰اما چگونه میتوان در عمل بر تکبر و غرور خود غلبه کرد؟ راه عملی این است که ؛ انسان سعی کند اعمال متواضعانه را انجام دهد تا این فضیلت اخلاقی در اعماق وجود او ریشه بدواند و در برابر خدا و خلق تواضع کند؛ لباس ساده بپوشد؛ در سلام کردن بر دیگران تقدم جوید؛ صدر مجلس ننشیند؛ با کوچک و بزرگ گرم بگیرد و با متکبران همنشین نشود. خلاصه آن چه را که نشانه تواضع است، در عمل و سخن به کار بندد. حضرت امام صادق ( علیه السلام ) فرموده است : «إِنَّ فِی السَّمَاءِ مَلَکَیْنِ مُوَکَّلَیْنِ بِالْعِبَادِ فَمَنْ تَوَاضَعَ لِلَّهِ رَفَعَاهُ وَ مَنْ تَکَبَّرَ وَضَعَاهُ؛ دو ملک در آسمان هستند که موکل بندگانند؛ هر که تواضع کند، اورا بلند مرتبه کنند و هر که تکبر نماید، او را پست مرتبه سازند».
■⇨ @Ganje_arsh
#اخلاقی
✅پرسش: راه های ترک غرور و مغروریت چیست ؟
✍️پاسخ: تکبر و غرور مادر همه رذایل اخلاقی و ریشه تمام بدبختی ها و صفات زشت انسانی است. تکبر می تواند سرچشمه انواع گناهان و حتی سرچشمه کفر گردد. آن ها که در این خصلت زشت غوطه ورند، هرگز روی سعادت را نخواهند دید. اما باید بدانید که رذایل اخلاقی از جمله غرور یک شبه از بین نمی رود؛ بلکه ریاضت و تمرین لازم دارد و احتیاج به زمان دارد. برای این که بتوانید غرورتان را زیر پا بگذارید باید توجه داشته باشید که صفت غرور ریشه در دو چیز دارد:
1️⃣ عدم شناخت صحیح و کافی از خداوند و انسان : اگر به این نکته توجه شود که انسان یک موجود ممکن و ضعیفی است که از خودش چیزی ندارد و آن قدر ضعیف است که در قرآن هیچ موجودی با صفت ضعف یاد نشده مگر انسان : «خلق الانسان ضعیفاً». از طرف دیگر اگر عظمت پروردگار عالم و این که هر چه هست از اوست روشن شود دیگر جایی برای غرور و عجب باقی نمی ماند ؛ چون می فهمد که اگر علمی و دانشی دارد از اوست و ابزار درک و فهم آن علم را خدا داده است و اگر قدرتی دارد از اوست و اگر عبادت و نیایشی می کند آن هم به توفیق اوست و ... و نیز اگر بداند که خداوند با اندک اشاره ای می تواند همه این سرمایه ها وقدرت ها را از انسان سلب کند و بگیرد همیشه خودش را بدهکار او می بیند و عجب و غرور را از وجود خویش دور می کند . البته رسیدن به این مرحله از معرفت کار ساده ای نیست و جهاد با نفس لازم دارد . دقت در آیات قرآن ، سرنوشت مغروران ، ( چون شیطان ، قارون ، فرعون ها و ...) و نیز دقت در روایات و تاریخ اسلام ، کمک خوبی برای شناخت راه درست و مبارزه با این صفت رذیله است . بنا بر این انسانی که از خود هیچ ندارد، غرورش برای چیست ؟!
2️⃣ غفلت : گاهی اوقات ما معرفت به خود و خدای خود داریم ، ولی دچار غفلت می شویم و هر چه غفلت گسترده تر و پر دامنه تر گردد، غرور نیز گسترش پیدا نموده و بسترساز بیماری خطرناک خود برتربینی و تکبر می گردد. و در پرتو از بین بردن غفلت و خروج از خیالات و موهومات توخالی و توجه به عزت حق تعالی ، با امداد از حضرات معصومین ان شاء الله می توان گام های بلندی در درمان بیماری غرور برداشت.
🔰اما چگونه میتوان در عمل بر تکبر و غرور خود غلبه کرد؟ راه عملی این است که ؛ انسان سعی کند اعمال متواضعانه را انجام دهد تا این فضیلت اخلاقی در اعماق وجود او ریشه بدواند و در برابر خدا و خلق تواضع کند؛ لباس ساده بپوشد؛ در سلام کردن بر دیگران تقدم جوید؛ صدر مجلس ننشیند؛ با کوچک و بزرگ گرم بگیرد و با متکبران همنشین نشود. خلاصه آن چه را که نشانه تواضع است، در عمل و سخن به کار بندد. حضرت امام صادق ( علیه السلام ) فرموده است : «إِنَّ فِی السَّمَاءِ مَلَکَیْنِ مُوَکَّلَیْنِ بِالْعِبَادِ فَمَنْ تَوَاضَعَ لِلَّهِ رَفَعَاهُ وَ مَنْ تَکَبَّرَ وَضَعَاهُ؛ دو ملک در آسمان هستند که موکل بندگانند؛ هر که تواضع کند، اورا بلند مرتبه کنند و هر که تکبر نماید، او را پست مرتبه سازند».
■⇨ @Ganje_arsh
💙🍃🦋
🍃🍁
🦋
🔰من نماز ظهر و شب رو اول وقت ميخوانم،اما براي نماز صبح بيدار نميشم،آيا اينکار من باعث سبک شمردن نماز ميشود؟
✍️پاسخ:
✅سبک شمردن نماز، با ترک نماز متفاوت است. اگر شما نماز صبح را اصلا نمی خوانید و این به صورت عادت درآمده، قطعا گناهتان بیشتر از سبک شمردن نماز است.
🍀بیدار شدن برای نماز صبح راه دارد و اگر واقعا نسبت به نماز مقید هستید، باید بتوانید برنامه ریزی زندگی تان را بر اساس تقیدتان تنظیم کنید. اگر صبح زود با یک شخص مهم قرار ملاقات داشته باشید، چطور برای بیدار شدن برنامه می چینید؟! برای نماز هم به همان اندازه اهمیت قائل شوید، حتما بیدار خواهید شد.
🌱ضمنا خواندن آیه آخر سوره کهف برای بیدار شدن سفارش شده و مجرب است.
📍در کنار برنامه ریزی صحیح، این آیه را قبل از خواب بخوانید و از خدا بخواهید که برای نماز صبح بیدار شوید:
🌺«قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَر مِثْلُکُمْ یوحی إلَی أَنَّما إلهُکُمْ إِله واحِد فَمَن کانَ یرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا یشْرِکْ بِعِبادةِ رَبِّهِ أَحَدا؛
🔹بگو: همانا من بشری همچون شمایم (جز اینکه) به من وحی می شود که خدای شما خدای یگانه است. پس هر که به دیدار پروردگارش (در قیامت و به دریافت الطاف او) امید وایمان دارد، پس کار شایسته انجام دهد. و هیچ کس را در عبادت پروردگارش شریک نسازد. (سوره کهف، آیه 110)
#اخلاقی
🦋 ➢ @Ganje_arsh ❤️
🍃🍁
💙🍃🦋
🍃🍁
🦋
🔰من نماز ظهر و شب رو اول وقت ميخوانم،اما براي نماز صبح بيدار نميشم،آيا اينکار من باعث سبک شمردن نماز ميشود؟
✍️پاسخ:
✅سبک شمردن نماز، با ترک نماز متفاوت است. اگر شما نماز صبح را اصلا نمی خوانید و این به صورت عادت درآمده، قطعا گناهتان بیشتر از سبک شمردن نماز است.
🍀بیدار شدن برای نماز صبح راه دارد و اگر واقعا نسبت به نماز مقید هستید، باید بتوانید برنامه ریزی زندگی تان را بر اساس تقیدتان تنظیم کنید. اگر صبح زود با یک شخص مهم قرار ملاقات داشته باشید، چطور برای بیدار شدن برنامه می چینید؟! برای نماز هم به همان اندازه اهمیت قائل شوید، حتما بیدار خواهید شد.
🌱ضمنا خواندن آیه آخر سوره کهف برای بیدار شدن سفارش شده و مجرب است.
📍در کنار برنامه ریزی صحیح، این آیه را قبل از خواب بخوانید و از خدا بخواهید که برای نماز صبح بیدار شوید:
🌺«قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَر مِثْلُکُمْ یوحی إلَی أَنَّما إلهُکُمْ إِله واحِد فَمَن کانَ یرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا یشْرِکْ بِعِبادةِ رَبِّهِ أَحَدا؛
🔹بگو: همانا من بشری همچون شمایم (جز اینکه) به من وحی می شود که خدای شما خدای یگانه است. پس هر که به دیدار پروردگارش (در قیامت و به دریافت الطاف او) امید وایمان دارد، پس کار شایسته انجام دهد. و هیچ کس را در عبادت پروردگارش شریک نسازد. (سوره کهف، آیه 110)
#اخلاقی
🦋 ➢ @Ganje_arsh ❤️
🍃🍁
💙🍃🦋
💧☀️💧☀️💧
#اخلاقی
✅پرسش: اگر در جمعی از فردی غیبت شود وظیفه ماست که از آن فرد دفاع کنیم. حال سوال اینست که اگر احتمال قوی میدهیم یا اینکه اطمینان داریم که دیگران حرف هایی که در دفاع از آن شخص میزنیم را باور نخواهند کرد وظیفه ما چیست؟
✍️پاسخ: در هر صورت دفاع از غیبت شونده و تذکر و امر به معروف و نهی از منکر - با وجود شرایط- به غیبت کننده لازم است و در فرض سؤال باید استماع غیبت نشده و رد غیبت کند و اگر تأثیر نداشت، باید مجلس را ترک کند.
■⇨ @Ganje_arsh
#اخلاقی
✅پرسش: اگر در جمعی از فردی غیبت شود وظیفه ماست که از آن فرد دفاع کنیم. حال سوال اینست که اگر احتمال قوی میدهیم یا اینکه اطمینان داریم که دیگران حرف هایی که در دفاع از آن شخص میزنیم را باور نخواهند کرد وظیفه ما چیست؟
✍️پاسخ: در هر صورت دفاع از غیبت شونده و تذکر و امر به معروف و نهی از منکر - با وجود شرایط- به غیبت کننده لازم است و در فرض سؤال باید استماع غیبت نشده و رد غیبت کند و اگر تأثیر نداشت، باید مجلس را ترک کند.
■⇨ @Ganje_arsh
💧☀️💧☀️💧
#اخلاقی
✅پرسش: آیا برخی انسانها می توانند باطن و ذات آدم های دیگر را ببینند؟
✍️پاسخ: بله چشم برزخی وجود دارد و برخی از انسانهای پاک دارای آن هستند ومی توانندباطن انسان را بفهمند و کرامت از جانب الهی می باشد اما این چشم برزخی وباطن انسان یعنی چی مهم است برای فهمیدن ان به صورت مختصراشاره ای می کنم ؛در بین دانشمندان اسلامی چند ابزار برای شناخت مسلم است. اول حس؛ مانند حس بینایی، حس شنوایی و ... . دوم؛ عقل و سوم؛ دل. بنابراین، طبق این ابزار ها، ما دارای چند نوع شناخت هستیم:
1️⃣ شناخت حسی؛ همه علومی که به وسیله حس به دست می آید.
2️⃣ شناخت عقلی؛ مانند منطق و فلسفه.
3️⃣ شناخت شهودی؛ علومی که از راه عرفان و شهود به دست می آیند.تمام راه های به دست آوردن علوم، از طریق کشفیات درونی و مکاشفات و چشم برزخی که نوعی از انواع مکاشفات است، مربوط به شناخت شهودی است. شناخت شهودی از مسلمات معارف اسلامی و قرآنی ما است. رسیدن به این مرحله فقط با تزکیه دل و تقوای الاهی و شدت ورع به دست می آید، به طوری که ملاصدرا در تعریف علم مکاشفه می گوید: "علم مکاشفه، نوری است که بعد از پاک کردن قلب و دل؛ از زنگار صفات ناپسند، در قلب انسان ظاهر می شود".
■⇨ @Ganje_arsh
#اخلاقی
✅پرسش: آیا برخی انسانها می توانند باطن و ذات آدم های دیگر را ببینند؟
✍️پاسخ: بله چشم برزخی وجود دارد و برخی از انسانهای پاک دارای آن هستند ومی توانندباطن انسان را بفهمند و کرامت از جانب الهی می باشد اما این چشم برزخی وباطن انسان یعنی چی مهم است برای فهمیدن ان به صورت مختصراشاره ای می کنم ؛در بین دانشمندان اسلامی چند ابزار برای شناخت مسلم است. اول حس؛ مانند حس بینایی، حس شنوایی و ... . دوم؛ عقل و سوم؛ دل. بنابراین، طبق این ابزار ها، ما دارای چند نوع شناخت هستیم:
1️⃣ شناخت حسی؛ همه علومی که به وسیله حس به دست می آید.
2️⃣ شناخت عقلی؛ مانند منطق و فلسفه.
3️⃣ شناخت شهودی؛ علومی که از راه عرفان و شهود به دست می آیند.تمام راه های به دست آوردن علوم، از طریق کشفیات درونی و مکاشفات و چشم برزخی که نوعی از انواع مکاشفات است، مربوط به شناخت شهودی است. شناخت شهودی از مسلمات معارف اسلامی و قرآنی ما است. رسیدن به این مرحله فقط با تزکیه دل و تقوای الاهی و شدت ورع به دست می آید، به طوری که ملاصدرا در تعریف علم مکاشفه می گوید: "علم مکاشفه، نوری است که بعد از پاک کردن قلب و دل؛ از زنگار صفات ناپسند، در قلب انسان ظاهر می شود".
■⇨ @Ganje_arsh