🍀🌟🍀🌟🍀
✅پرسش:
از کجا ميفهميم قرآن نياز به تفسير و تاويل دارد؟
🌺پاسخ:
مگر خدا نفرموده آيات قرآن دو دسته اند: آيات محکم و متشابه، آيا همه افراد توان ارجاع محکمات به متشابهات و درک معناي صحيح متشابهات را دارند؟
مگر قرآن داراي آيات ناسخ و منسوخ نيست؟ آيا همه افراد توان درک و شناخت آيات ناسخ و منسوخ را دارند؟
آيا قرآن داراي مطلق و مقيد هست و همه افراد توان شناخت اين ها را دارند؟
به اين آيه توجه کنيد:
«انا سنلقى عليك قولا ثقيلا» ؛ (1)
🌸اگر قرآن احتياج به مفسر و معلم و مبين ندارد، پس خدا نعوذ بالله نمي دانسته که قرآن را به تنهايي کافي ندانسته و در جنب قرآن، پيامبر را هم فرستاده تا مبين و معلم قرآن باشد:
«كَيْفَ تَكْفُرُونَ وَ اَنْتُمْ تُتْلى عَلَيْكُمْ آياتُ اللّهِ وَ فيكُمْ رَسُولُهُ ؛ (2) چگونه كفر مىورزيد و حال آن كه آيات خدا بر شما تلاوت مىشود و رسول خدا در بين شماست؟».
☘️در اين آيه دو عامل براى هدايت مردم و حفظ آنان از گمراهى معرفى شده است: يكى آيات كتاب خدا كه بر مردم تلاوت مىشود و دوم رسول خدا كه در بين آن هاست و مضمون وحى را تبيين مىكند. از ظهور كلام فهميده مىشود كه كتاب خدا بدون ضميمه شدن تفسير پيامبر و به تنهايى براى در امان نگه داشتن آن ها از كفر، كافى نيست؛ زيرا ممكن است مضمون وحى را درست نفهمند و آن را بد تفسير كنند و گمراه شوند.
«اَنْزَلْنا اِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبيِّنَ لِلنّاسِ مُا نُزِّلَ اِلَيْهِمْ »؛ (3)
در اين آيه به صراحت وظيفه رسول خدا تبيين و تفسير قرآن معرفى شده است.
🍃در آيات متعددى رسول خدا، معلوم كتاب معرفى شده است:
«اَرْسَلْنا فيكُمْ رَسُولاً مِنْكُمْ يَتْلوْ عَلَيْكُمْ اياتِنا وَ يُزَكّيكُمُ وُ يُعَلِّمُكُمْ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ ؛ (4) در ميان شما فرستادهاى از خودتان روانه كرديم كه آيات ما را بر شما مىخواند و شما را پاك مىگرداند».
«رَبَّنَا وَ ابْعَثْ فيهِمْ رَسُولاً مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ اياتِكَ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ يُزَكّيهِمْ ؛ (5) پروردگارا در ميان آنان فرستادهاى از خودشان برانگيز تا آيات تو را بر آنان بخواند وكتاب و حكمت بدانان بياموزد و پاكشان گرداند».
🌼معلوم است كه منظور از تعليم كتاب، آموزش خواندن آن نبوده است؛ زيرا آنان عرب بودند و هم معانى ظاهرى الفاظ قرآن را مىفهميدند و هم باسوادهاى آنان مىتوانستند نوشتههاى قرآن را تلاوت كنند و تعليم خواندن و نوشتن به بى سوادهاى آنان هم، تعليم قرآن نبود؛ بلكه تعليم خواندن و نوشتن بود. پس منظور از تعليم كتاب، يعنى تبيين مضامين و پيامهاى قرآن و تفسير آيات آن.
🌿و مگر رسول خدا هنگام وفات نفرمود:
من دو چيز گران بها و ارزشمند در بين شما به ارث مىگذارم و اگر بعد از من به آن دو متمسك شويد، هرگز گمراه نخواهيد شد و آن دو عبارتند از: كتاب خدا و عترت و اهل بيتم. (6)
اين بيان مشابه همان آيه 101 آل عمران است كه سبب صيانت از گمراهى را كتاب خدا و رسول خدا معرفى كرده بود. علاوه بر اين روايات فراوان ديگرى دلالت دارد.
🌸بنا بر اين قرآن به زبان عربي مبين و براي هدايت عموم نازل شده و فهم آن در هيچ دسته و گروهي منحصر نشده و همه مي توانند با کسب مقدمات لازم از سفره مواهب بيکران قرآن طعام هاي معرفتي و هدايتي بگيرند. ولي چون افراد در معرض بدفهمي و غلط فهمي هستند و چون درک همه معارف قرآن از توان غالب انسان ها خارج است، خداوند پيامبر و اهل بيتش را به بيان و تفسير قرآن گمارده و ما بايد فهم خود را به آنان ارجاع داده و در صورت تاييد آن ها ، به فهممان عمل کنيم و براي فهم معاني متعالي قرآن بايد از پيامبر و اهل بيت و شاگردان مکتب آن ها کمک بگيريم.
پي نوشت ها:
1. مزمل (73) آيه 5.
2. آل عمران (3) آيه 101.
3. نحل(16)آيه 44.
4. بقره(2)آيه 151.
5. همان، آيه 129.
6. محمد قمى، حديث ثقلين ، مصر دارالتقريب، 1371 ق، ص 9.
#قرآنی
➣ @ganje_arsh ❤️
✅پرسش:
از کجا ميفهميم قرآن نياز به تفسير و تاويل دارد؟
🌺پاسخ:
مگر خدا نفرموده آيات قرآن دو دسته اند: آيات محکم و متشابه، آيا همه افراد توان ارجاع محکمات به متشابهات و درک معناي صحيح متشابهات را دارند؟
مگر قرآن داراي آيات ناسخ و منسوخ نيست؟ آيا همه افراد توان درک و شناخت آيات ناسخ و منسوخ را دارند؟
آيا قرآن داراي مطلق و مقيد هست و همه افراد توان شناخت اين ها را دارند؟
به اين آيه توجه کنيد:
«انا سنلقى عليك قولا ثقيلا» ؛ (1)
🌸اگر قرآن احتياج به مفسر و معلم و مبين ندارد، پس خدا نعوذ بالله نمي دانسته که قرآن را به تنهايي کافي ندانسته و در جنب قرآن، پيامبر را هم فرستاده تا مبين و معلم قرآن باشد:
«كَيْفَ تَكْفُرُونَ وَ اَنْتُمْ تُتْلى عَلَيْكُمْ آياتُ اللّهِ وَ فيكُمْ رَسُولُهُ ؛ (2) چگونه كفر مىورزيد و حال آن كه آيات خدا بر شما تلاوت مىشود و رسول خدا در بين شماست؟».
☘️در اين آيه دو عامل براى هدايت مردم و حفظ آنان از گمراهى معرفى شده است: يكى آيات كتاب خدا كه بر مردم تلاوت مىشود و دوم رسول خدا كه در بين آن هاست و مضمون وحى را تبيين مىكند. از ظهور كلام فهميده مىشود كه كتاب خدا بدون ضميمه شدن تفسير پيامبر و به تنهايى براى در امان نگه داشتن آن ها از كفر، كافى نيست؛ زيرا ممكن است مضمون وحى را درست نفهمند و آن را بد تفسير كنند و گمراه شوند.
«اَنْزَلْنا اِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبيِّنَ لِلنّاسِ مُا نُزِّلَ اِلَيْهِمْ »؛ (3)
در اين آيه به صراحت وظيفه رسول خدا تبيين و تفسير قرآن معرفى شده است.
🍃در آيات متعددى رسول خدا، معلوم كتاب معرفى شده است:
«اَرْسَلْنا فيكُمْ رَسُولاً مِنْكُمْ يَتْلوْ عَلَيْكُمْ اياتِنا وَ يُزَكّيكُمُ وُ يُعَلِّمُكُمْ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ ؛ (4) در ميان شما فرستادهاى از خودتان روانه كرديم كه آيات ما را بر شما مىخواند و شما را پاك مىگرداند».
«رَبَّنَا وَ ابْعَثْ فيهِمْ رَسُولاً مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ اياتِكَ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ يُزَكّيهِمْ ؛ (5) پروردگارا در ميان آنان فرستادهاى از خودشان برانگيز تا آيات تو را بر آنان بخواند وكتاب و حكمت بدانان بياموزد و پاكشان گرداند».
🌼معلوم است كه منظور از تعليم كتاب، آموزش خواندن آن نبوده است؛ زيرا آنان عرب بودند و هم معانى ظاهرى الفاظ قرآن را مىفهميدند و هم باسوادهاى آنان مىتوانستند نوشتههاى قرآن را تلاوت كنند و تعليم خواندن و نوشتن به بى سوادهاى آنان هم، تعليم قرآن نبود؛ بلكه تعليم خواندن و نوشتن بود. پس منظور از تعليم كتاب، يعنى تبيين مضامين و پيامهاى قرآن و تفسير آيات آن.
🌿و مگر رسول خدا هنگام وفات نفرمود:
من دو چيز گران بها و ارزشمند در بين شما به ارث مىگذارم و اگر بعد از من به آن دو متمسك شويد، هرگز گمراه نخواهيد شد و آن دو عبارتند از: كتاب خدا و عترت و اهل بيتم. (6)
اين بيان مشابه همان آيه 101 آل عمران است كه سبب صيانت از گمراهى را كتاب خدا و رسول خدا معرفى كرده بود. علاوه بر اين روايات فراوان ديگرى دلالت دارد.
🌸بنا بر اين قرآن به زبان عربي مبين و براي هدايت عموم نازل شده و فهم آن در هيچ دسته و گروهي منحصر نشده و همه مي توانند با کسب مقدمات لازم از سفره مواهب بيکران قرآن طعام هاي معرفتي و هدايتي بگيرند. ولي چون افراد در معرض بدفهمي و غلط فهمي هستند و چون درک همه معارف قرآن از توان غالب انسان ها خارج است، خداوند پيامبر و اهل بيتش را به بيان و تفسير قرآن گمارده و ما بايد فهم خود را به آنان ارجاع داده و در صورت تاييد آن ها ، به فهممان عمل کنيم و براي فهم معاني متعالي قرآن بايد از پيامبر و اهل بيت و شاگردان مکتب آن ها کمک بگيريم.
پي نوشت ها:
1. مزمل (73) آيه 5.
2. آل عمران (3) آيه 101.
3. نحل(16)آيه 44.
4. بقره(2)آيه 151.
5. همان، آيه 129.
6. محمد قمى، حديث ثقلين ، مصر دارالتقريب، 1371 ق، ص 9.
#قرآنی
➣ @ganje_arsh ❤️
🍀🌟🍀🌟🍀
✅پرسش:
در آيه يا ايها الذين آمنوا ان تنصرواالله ينصرکم و يثبت اقدامکم(سوره محمد/آيه 2) خداوند مي فرمايد:اي اهل ايمان شما اگر خدا را ياري کنيد؛ خدا هم شما را ياري کند و ثابت قدم گرداند. مقصود از ان تنصرواالله (ياري کردن خداوند) چیست؟
🌺پاسخ:
منظور از ياري کردن خدا يعني يارى کردن آئين او ؛ يعني يارى کردن پيامبر او، و شريعت و تعليمات او. به ديگر سخن؛ منظور از «نصرت دادن به خدا» جهاد در راه خدا و تنها به منظور تأييد دين او و اعلاى کلمه حق است، نه اينکه نبرد کنند تا در زمين سرورى نمايند، و يا غنيمت به چنگ آرند، و يا شجاعت و هنر خود را نشان دهند.(1)
🌼به همين خاطر در بعضى ديگر از آيات قرآن يارى کردن خدا و رسولش در کنار يکديگر قرار داده شده است؛ مانند اين آيه شريفه: «وَ يَنْصُرُونَ اللهَ وَ رَسُولَهُ أُولئِکَ هُمُ الصَّادِقُونَ»
🍀تعبير به ياري كردن خدا [با اينكه قدرت خداوند بيپايان، و قدرت مخلوقات در برابر او بسيار ناچيز، و خداوند بينياز از هركس و هرچيز استفان اللّه غني عن العالمين(آلعمران/97)]، براي بيان اهميت موضوعي است كه خداوند فرمان به ياري كردن داده است، به عنوان نمونه ياري خداوند در آية7 سورة محمد براي بيان اهميت مسألة جهاد و دفاع از آئين حق است. اگر كسي خدا را ياري كند يعني در راه خدا جهاد كند، خداوند هم او را ياري ميكند.
🌸 ياري كردن خداوند نيز، به اين است كه اسباب غلبه بر دشمن را فراهم ميسازد، مثلاً ترس در دل دشمن مياندازد يا دلهاي مؤمنان را محكم و شجاع ميسازد و...، افزون بر آن، «نصرت خدا» براي گسترش دين حق، از طريق علل و اسباب ظاهري است و خداوند ميخواهد امور بر مجراي طبيعي سير كند و انسان از اين طريق به كمال و فوز ابدي برس
پی نوشت:
1. طباطبائي، سيد محمد حسين، الميزان في تفسير القرآن، ترجمه: موسوي همداني، سيد محمدباقر، ج 18، ص 346 - 347، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ پنجم، 1374ش.
#قرآنی
■⇨ @adiye_asemani
✅پرسش:
در آيه يا ايها الذين آمنوا ان تنصرواالله ينصرکم و يثبت اقدامکم(سوره محمد/آيه 2) خداوند مي فرمايد:اي اهل ايمان شما اگر خدا را ياري کنيد؛ خدا هم شما را ياري کند و ثابت قدم گرداند. مقصود از ان تنصرواالله (ياري کردن خداوند) چیست؟
🌺پاسخ:
منظور از ياري کردن خدا يعني يارى کردن آئين او ؛ يعني يارى کردن پيامبر او، و شريعت و تعليمات او. به ديگر سخن؛ منظور از «نصرت دادن به خدا» جهاد در راه خدا و تنها به منظور تأييد دين او و اعلاى کلمه حق است، نه اينکه نبرد کنند تا در زمين سرورى نمايند، و يا غنيمت به چنگ آرند، و يا شجاعت و هنر خود را نشان دهند.(1)
🌼به همين خاطر در بعضى ديگر از آيات قرآن يارى کردن خدا و رسولش در کنار يکديگر قرار داده شده است؛ مانند اين آيه شريفه: «وَ يَنْصُرُونَ اللهَ وَ رَسُولَهُ أُولئِکَ هُمُ الصَّادِقُونَ»
🍀تعبير به ياري كردن خدا [با اينكه قدرت خداوند بيپايان، و قدرت مخلوقات در برابر او بسيار ناچيز، و خداوند بينياز از هركس و هرچيز استفان اللّه غني عن العالمين(آلعمران/97)]، براي بيان اهميت موضوعي است كه خداوند فرمان به ياري كردن داده است، به عنوان نمونه ياري خداوند در آية7 سورة محمد براي بيان اهميت مسألة جهاد و دفاع از آئين حق است. اگر كسي خدا را ياري كند يعني در راه خدا جهاد كند، خداوند هم او را ياري ميكند.
🌸 ياري كردن خداوند نيز، به اين است كه اسباب غلبه بر دشمن را فراهم ميسازد، مثلاً ترس در دل دشمن مياندازد يا دلهاي مؤمنان را محكم و شجاع ميسازد و...، افزون بر آن، «نصرت خدا» براي گسترش دين حق، از طريق علل و اسباب ظاهري است و خداوند ميخواهد امور بر مجراي طبيعي سير كند و انسان از اين طريق به كمال و فوز ابدي برس
پی نوشت:
1. طباطبائي، سيد محمد حسين، الميزان في تفسير القرآن، ترجمه: موسوي همداني، سيد محمدباقر، ج 18، ص 346 - 347، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ پنجم، 1374ش.
#قرآنی
■⇨ @adiye_asemani
🍀🌟🍀🌟🍀
✅پرسش:
در قرآن علامتهاي ط،ز،ق،ن،وقف،و...همه علامت وقف هستن درچه جاهايي حتماً بايد وقف کنيم و درچه جاهايي لازم نيست؟ توضيحات اين علامتها رو خوندم ولي متوجه نشدم. ممنون ميشم راهنماييم کنيد.
🌺پاسخ:
علائم وقف رو به طور ساده با توضيحات عرض ميکنم:
1-📌 م: علامت وقف لازم است و بايد حتماً وقف نمود.
2-📌 ط: علامت وقف مطلق است، يعني وقف کردن بدون اعادة جملة ماقبل، نيکو است.
3-📌 ج: نشانة وقف جايز است يعني وقف و وصل آن هر دو جايز است ولي وقف بهتر است.
4-📌 ز: علامت وقف مُجَوَّز (تجويز شده) است يعني وقف و وصل هر دو تجويز شده ولي وصل بهتر است.
5- 📌ص: نشانة وقف مُرَخَّصْ است و به معناي آن است که در حالت اضطرار، ميتوان وقف نمود و سپس حُسْن ابتدا را در نظر گرفته و مجدداً شروع به خواندن کرد.
6-📌 لا: علامت ممنوع بودن وقف است و اگر وقف شد بايد مجدداً با رعايت حُسْنِ ابتدا شروع نمود.
🔹در بعضي قرآني ديگر که بيشتر چاپ عربي هست اين علائم هم هست:
1-📌 قفْ: (يعني وقف کن) وقف مطلقاً بر آن خوب است.
2-📌 ق: وقف بر آن اشکالي ندارد ولي وصل بهتر است.
3-📌 صلْ: وقف جايز نبوده و وصل نيکو است.
4-📌 صلي: بهتر اين است که وصل شود.
5-📌 قفْهُ: علامت سکت است فقط در اينجا زمان سکت مقداري طولاني تر است.
6-📌 صقْ: علامت وصل به ماقبل است يعني از آنجا شروع نشود بلکه از ماقبل آن شروع شود.
7-📌 صبْ: نشانة وصل به مابعد است.
8-📌 جهْ: علامت وقف مُرَخَّصْ است.
9-📌ک: يعني با علامت وقف قبل از خود يکسان است.
10-📌 قلي: وقف کردن بهتر است.
#قرآنی
■⇨ @adiye_asemani
✅پرسش:
در قرآن علامتهاي ط،ز،ق،ن،وقف،و...همه علامت وقف هستن درچه جاهايي حتماً بايد وقف کنيم و درچه جاهايي لازم نيست؟ توضيحات اين علامتها رو خوندم ولي متوجه نشدم. ممنون ميشم راهنماييم کنيد.
🌺پاسخ:
علائم وقف رو به طور ساده با توضيحات عرض ميکنم:
1-📌 م: علامت وقف لازم است و بايد حتماً وقف نمود.
2-📌 ط: علامت وقف مطلق است، يعني وقف کردن بدون اعادة جملة ماقبل، نيکو است.
3-📌 ج: نشانة وقف جايز است يعني وقف و وصل آن هر دو جايز است ولي وقف بهتر است.
4-📌 ز: علامت وقف مُجَوَّز (تجويز شده) است يعني وقف و وصل هر دو تجويز شده ولي وصل بهتر است.
5- 📌ص: نشانة وقف مُرَخَّصْ است و به معناي آن است که در حالت اضطرار، ميتوان وقف نمود و سپس حُسْن ابتدا را در نظر گرفته و مجدداً شروع به خواندن کرد.
6-📌 لا: علامت ممنوع بودن وقف است و اگر وقف شد بايد مجدداً با رعايت حُسْنِ ابتدا شروع نمود.
🔹در بعضي قرآني ديگر که بيشتر چاپ عربي هست اين علائم هم هست:
1-📌 قفْ: (يعني وقف کن) وقف مطلقاً بر آن خوب است.
2-📌 ق: وقف بر آن اشکالي ندارد ولي وصل بهتر است.
3-📌 صلْ: وقف جايز نبوده و وصل نيکو است.
4-📌 صلي: بهتر اين است که وصل شود.
5-📌 قفْهُ: علامت سکت است فقط در اينجا زمان سکت مقداري طولاني تر است.
6-📌 صقْ: علامت وصل به ماقبل است يعني از آنجا شروع نشود بلکه از ماقبل آن شروع شود.
7-📌 صبْ: نشانة وصل به مابعد است.
8-📌 جهْ: علامت وقف مُرَخَّصْ است.
9-📌ک: يعني با علامت وقف قبل از خود يکسان است.
10-📌 قلي: وقف کردن بهتر است.
#قرآنی
■⇨ @adiye_asemani
🍀🌟🍀🌟🍀
✅پرسش:
ايا در قران و روايات اشاره مستقيمي به اين شده که زن بايد براي بيرون رفتن از مرد اجازه بگيره؟
🌺پاسخ:
در قرآن مي فرمايد :
خداوند متعال در قرآن کريم ميفرمايد: الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلى بَعْضٍ وَ بِما أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوالِهِم فَالصَّالِحاتُ قانِتاتٌ حافِظاتٌ لِلْغَيْبِ بِما حَفِظَ اللَّهُ...؛ مردان سرپرست زنانند به سبب آنکه خداوند برخى را بر برخى ديگر (مردان را بر زنان در نيروى فکرى و روانى و جسمى) برترى بخشيده و نيز مردان سرپرست همسران خويشاند به خاطر آنکه از اموالشان (براى زنان) خرج مىکنند. پس زنان شايسته مطيع و فرمانبرند و به پاس آنکه خداوند (حقوق آنها را) نگه داشته، آنها هم (در غياب شوهر حقوق و اسرار و اموال او را) نگه دارندهاند.
✍️با توجه به اين آيه مرد چون بخاطر ويزگي هاي روحي و جسمي در منزل مدير است و زن نيز با قبول ازدواج و زندگي مشترک با مرد، تمام لوازم و مقررات ديني و شرعي مربوط به ازدواج را پذيرفته است که مديريت مرد در زندگي نيز از جمله آن لوازم و مقررات است پس بايد در کارهاي خانه مطيع او باشد.
مثلا در يک اداره براي ترک پست اداري بايد از مدير و سرپرست آن اداره و مرکز اجازه گرفت، براي بيرون رفتن از منزل که به منزله يک اداره است بايد از مدير آن، که شوهر باشد اجازه گرفت. و اين مسئله نيز امر عجيبي نيست تا جاي سؤال و تعجب باشد! چطور همين خانم براي خروج از يک ادارهاي که مسئول و رييس آن اداره نسبت به او دغدغه عاطفي و فردي ندارد بلکه فقط در ساعات اداري با او يک رابطه کاري و نسبت به کار او جنبه رياست و مسئوليت دارد خود را ملزم به اجازه و درخواست مرخصي ميداند، اما بخواهد براي خروج از منزل، نسبت به کسي که خداوند حکيم او را رئيس و مسئول خانه و خانواده در تمام ساعات و لحظات زندگي مشترک قرار داده است و حتي دغدغه عاطفي و فردي نيز براي او نسبت به همسر و سلامت او وجود دارد، خود را موظف به اجازه و اطلاع و کسب تکليف نداند؟ پس هر زن منطقي با اندک تفکر و تأملي ميتواند فلسفه اين اذن و اجازه را به روشني درک نمايد و نسبت به آن با کمال ميل، تمکين نمايد.
☘️البته اين نکته به معناي اين نيست که مرد در خانه زور بگويد و خلاف عرف عمل کند بلکه وظيفه دارد همانگونه که در قرآن مجيد آمده: «عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوف» با زنان به نحو متعارف برخورد نمايند؛ يعني نسبت به برخي از امور مانند رفتن به بازار جهت خريد وسايل ضروري شخصي يا مورد نياز منزل يا رفتن به خانه همسايه براي شرکت در مجالس مذهبي و امثال اين کارها که نوع مردم انجام ميدهند، مسامحه کند و زن را تحت فشار قرار ندهد تا بتوانند در کنار يکديگر به آرامش و سکوني که پروردگار حکيم به آن بشارت داده دست يابند تا موجب برخورداري از رحمت پروردگار گردند.
#قرآنی
■⇨ @Ganje_arsh
✅پرسش:
ايا در قران و روايات اشاره مستقيمي به اين شده که زن بايد براي بيرون رفتن از مرد اجازه بگيره؟
🌺پاسخ:
در قرآن مي فرمايد :
خداوند متعال در قرآن کريم ميفرمايد: الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلى بَعْضٍ وَ بِما أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوالِهِم فَالصَّالِحاتُ قانِتاتٌ حافِظاتٌ لِلْغَيْبِ بِما حَفِظَ اللَّهُ...؛ مردان سرپرست زنانند به سبب آنکه خداوند برخى را بر برخى ديگر (مردان را بر زنان در نيروى فکرى و روانى و جسمى) برترى بخشيده و نيز مردان سرپرست همسران خويشاند به خاطر آنکه از اموالشان (براى زنان) خرج مىکنند. پس زنان شايسته مطيع و فرمانبرند و به پاس آنکه خداوند (حقوق آنها را) نگه داشته، آنها هم (در غياب شوهر حقوق و اسرار و اموال او را) نگه دارندهاند.
✍️با توجه به اين آيه مرد چون بخاطر ويزگي هاي روحي و جسمي در منزل مدير است و زن نيز با قبول ازدواج و زندگي مشترک با مرد، تمام لوازم و مقررات ديني و شرعي مربوط به ازدواج را پذيرفته است که مديريت مرد در زندگي نيز از جمله آن لوازم و مقررات است پس بايد در کارهاي خانه مطيع او باشد.
مثلا در يک اداره براي ترک پست اداري بايد از مدير و سرپرست آن اداره و مرکز اجازه گرفت، براي بيرون رفتن از منزل که به منزله يک اداره است بايد از مدير آن، که شوهر باشد اجازه گرفت. و اين مسئله نيز امر عجيبي نيست تا جاي سؤال و تعجب باشد! چطور همين خانم براي خروج از يک ادارهاي که مسئول و رييس آن اداره نسبت به او دغدغه عاطفي و فردي ندارد بلکه فقط در ساعات اداري با او يک رابطه کاري و نسبت به کار او جنبه رياست و مسئوليت دارد خود را ملزم به اجازه و درخواست مرخصي ميداند، اما بخواهد براي خروج از منزل، نسبت به کسي که خداوند حکيم او را رئيس و مسئول خانه و خانواده در تمام ساعات و لحظات زندگي مشترک قرار داده است و حتي دغدغه عاطفي و فردي نيز براي او نسبت به همسر و سلامت او وجود دارد، خود را موظف به اجازه و اطلاع و کسب تکليف نداند؟ پس هر زن منطقي با اندک تفکر و تأملي ميتواند فلسفه اين اذن و اجازه را به روشني درک نمايد و نسبت به آن با کمال ميل، تمکين نمايد.
☘️البته اين نکته به معناي اين نيست که مرد در خانه زور بگويد و خلاف عرف عمل کند بلکه وظيفه دارد همانگونه که در قرآن مجيد آمده: «عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوف» با زنان به نحو متعارف برخورد نمايند؛ يعني نسبت به برخي از امور مانند رفتن به بازار جهت خريد وسايل ضروري شخصي يا مورد نياز منزل يا رفتن به خانه همسايه براي شرکت در مجالس مذهبي و امثال اين کارها که نوع مردم انجام ميدهند، مسامحه کند و زن را تحت فشار قرار ندهد تا بتوانند در کنار يکديگر به آرامش و سکوني که پروردگار حکيم به آن بشارت داده دست يابند تا موجب برخورداري از رحمت پروردگار گردند.
#قرآنی
■⇨ @Ganje_arsh
🍀🌟🍀🌟🍀
✅پرسش:
در سوره فرقان، سخن در باره تبدیل بدی ها به خوبی ها است. این تبدیل در باره خداوند عکس نیست، زیرا خداوند در هیچ شرایطی خوبی ها را به بدی تبدیل کند.
اما مثالی بزنید که چگونه بدی به خوبی تبدیل می شود؟
🌺پاسخ:
خداوند متعال، خوبی ها را که به بدی تبدیل نمی کند، هیچ؛ تازه ثواب مضاعف هم می دهد، در قرآن کریم برای ثواب ده برابری(1) و حتی ثواب هفتصد برابری(2) آیه داریم.
☘️البته افرادی هم هستند که با مسیری که انتخاب می کنند، موجب حبط و نابودی اعمالشان می شوند.
ارتداد و کفر(3)، قتل پیامبران(4)، شرک(5) و... از جمله مواردی است که موجب نابودی و حبط اعمال می شود و چنین شخصی در روز قیامت، حسابرسی ندارد زیرا نامه عملش از عمل خیر، خالی است و چیزی برای حسابرسی نیست.
🍀اما آیه شریفه:
«إِلاَّ مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَأُوْلئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحيما»
مگر كسانى كه توبه كنند و ايمان آورند و عمل صالح انجام دهند، كه خداوند گناهان آنان را به حسنات مبدّل مى كند؛ و خداوند همواره آمرزنده و مهربان بوده است.(6)
🔹در باره چگونگی تبدیل سیئات به حسنات، تفاسیر مختلفی بیان شده است:
📌1. در اثر توبه و دگرگونی درونی، بدی هایش در آینده به حسنات تبدیل می شود، زیرا به جای بدی، نیکی می کند و در نامه اعمالش، به جای نیکی، حسنه ثبت می شود.
📌2. خداوند سیئات و بدی های نامه عملش را محو و پاک کرده و به جای آن، حسنه و نیکی ثبت می کند و حتی از حافظه ها نیز می رود و در روز قیامت کسی نیست که در حق او شهادت بدهد.(7)
این قول، مستندات روایی هم دارد.(8)
📌3. نفس عمل، خیر و شر ندارد، بلکه آن ذات انسان است که اگر شقی باشد، آثار عملش زشت و اگر سعید باشد، آثار عملش نیک می شود.
لذا تبدیل سیئات به حسنات، تبدیل اعمال نیست بلکه تبدیل آثار اعمال است. وقتی انسان شقی توبه می کند و مؤمن می شود، ذاتش سعید می شود و لازمه اش این است که آثار سعید بودن را داشته باشد؛ لذا آن آثار سوء شقاوت، از روحش برداشته و آثار نیک سعادت، جایگزین آن می شود.(9)
📌4. اين تبديل كه بگونه مطلق آمده دو مرحله را شامل است:
یکی، بخشودن گناهان گذشته و جلوگيرى از گناهان آينده؛ دیگر این که آن ها اگر هم بعدا گناهان کوچكى داشته باشند، به جهت شايستگى والايشان، اين گناهان محو مى گردد و به جاى آن ها حسناتى نمودار مى گردد.(10)
📌5. اين تفاسير، منافاتى با هم ندارند و ممكن است همه در مفهوم آيه جمع باشند.(11)
پی نوشت ها:
1. انعام: 6/ 160.
2. بقره: 2/ 261.
3. بقره: 2/ 217.
4. آل عمران: 3/ 22.
5. انعام: 6/ 88.
6. فرقان: 25/ 70.
7. اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ا ج 9، ص 658.
8. طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 7، ص 281؛ تفسیر البرهان فی تفسیر القرآن، ج 4، ص 149.
9. ر.ک: تفسير الميزان، ج 15، ص 336.
10. صادقی تهرانی، ترجمان فرقان: تفسیر مختصر قرآن کریم، ج 3، ص 490.
11. تفسير نمونه، ج 15، ص 161.
#قرآنی
■⇨ @Ganje_arsh
✅پرسش:
در سوره فرقان، سخن در باره تبدیل بدی ها به خوبی ها است. این تبدیل در باره خداوند عکس نیست، زیرا خداوند در هیچ شرایطی خوبی ها را به بدی تبدیل کند.
اما مثالی بزنید که چگونه بدی به خوبی تبدیل می شود؟
🌺پاسخ:
خداوند متعال، خوبی ها را که به بدی تبدیل نمی کند، هیچ؛ تازه ثواب مضاعف هم می دهد، در قرآن کریم برای ثواب ده برابری(1) و حتی ثواب هفتصد برابری(2) آیه داریم.
☘️البته افرادی هم هستند که با مسیری که انتخاب می کنند، موجب حبط و نابودی اعمالشان می شوند.
ارتداد و کفر(3)، قتل پیامبران(4)، شرک(5) و... از جمله مواردی است که موجب نابودی و حبط اعمال می شود و چنین شخصی در روز قیامت، حسابرسی ندارد زیرا نامه عملش از عمل خیر، خالی است و چیزی برای حسابرسی نیست.
🍀اما آیه شریفه:
«إِلاَّ مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَأُوْلئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحيما»
مگر كسانى كه توبه كنند و ايمان آورند و عمل صالح انجام دهند، كه خداوند گناهان آنان را به حسنات مبدّل مى كند؛ و خداوند همواره آمرزنده و مهربان بوده است.(6)
🔹در باره چگونگی تبدیل سیئات به حسنات، تفاسیر مختلفی بیان شده است:
📌1. در اثر توبه و دگرگونی درونی، بدی هایش در آینده به حسنات تبدیل می شود، زیرا به جای بدی، نیکی می کند و در نامه اعمالش، به جای نیکی، حسنه ثبت می شود.
📌2. خداوند سیئات و بدی های نامه عملش را محو و پاک کرده و به جای آن، حسنه و نیکی ثبت می کند و حتی از حافظه ها نیز می رود و در روز قیامت کسی نیست که در حق او شهادت بدهد.(7)
این قول، مستندات روایی هم دارد.(8)
📌3. نفس عمل، خیر و شر ندارد، بلکه آن ذات انسان است که اگر شقی باشد، آثار عملش زشت و اگر سعید باشد، آثار عملش نیک می شود.
لذا تبدیل سیئات به حسنات، تبدیل اعمال نیست بلکه تبدیل آثار اعمال است. وقتی انسان شقی توبه می کند و مؤمن می شود، ذاتش سعید می شود و لازمه اش این است که آثار سعید بودن را داشته باشد؛ لذا آن آثار سوء شقاوت، از روحش برداشته و آثار نیک سعادت، جایگزین آن می شود.(9)
📌4. اين تبديل كه بگونه مطلق آمده دو مرحله را شامل است:
یکی، بخشودن گناهان گذشته و جلوگيرى از گناهان آينده؛ دیگر این که آن ها اگر هم بعدا گناهان کوچكى داشته باشند، به جهت شايستگى والايشان، اين گناهان محو مى گردد و به جاى آن ها حسناتى نمودار مى گردد.(10)
📌5. اين تفاسير، منافاتى با هم ندارند و ممكن است همه در مفهوم آيه جمع باشند.(11)
پی نوشت ها:
1. انعام: 6/ 160.
2. بقره: 2/ 261.
3. بقره: 2/ 217.
4. آل عمران: 3/ 22.
5. انعام: 6/ 88.
6. فرقان: 25/ 70.
7. اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ا ج 9، ص 658.
8. طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 7، ص 281؛ تفسیر البرهان فی تفسیر القرآن، ج 4، ص 149.
9. ر.ک: تفسير الميزان، ج 15، ص 336.
10. صادقی تهرانی، ترجمان فرقان: تفسیر مختصر قرآن کریم، ج 3، ص 490.
11. تفسير نمونه، ج 15، ص 161.
#قرآنی
■⇨ @Ganje_arsh
🍀🌟🍀🌟🍀
✅پرسش:
در سوره فرقان، سخن در باره تبدیل بدی ها به خوبی ها است. این تبدیل در باره خداوند عکس نیست، زیرا خداوند در هیچ شرایطی خوبی ها را به بدی تبدیل کند.
اما مثالی بزنید که چگونه بدی به خوبی تبدیل می شود؟
🌺پاسخ:
خداوند متعال، خوبی ها را که به بدی تبدیل نمی کند، هیچ؛ تازه ثواب مضاعف هم می دهد، در قرآن کریم برای ثواب ده برابری(1) و حتی ثواب هفتصد برابری(2) آیه داریم.
☘️البته افرادی هم هستند که با مسیری که انتخاب می کنند، موجب حبط و نابودی اعمالشان می شوند.
ارتداد و کفر(3)، قتل پیامبران(4)، شرک(5) و... از جمله مواردی است که موجب نابودی و حبط اعمال می شود و چنین شخصی در روز قیامت، حسابرسی ندارد زیرا نامه عملش از عمل خیر، خالی است و چیزی برای حسابرسی نیست.
🍀اما آیه شریفه:
«إِلاَّ مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَأُوْلئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحيما»
مگر كسانى كه توبه كنند و ايمان آورند و عمل صالح انجام دهند، كه خداوند گناهان آنان را به حسنات مبدّل مى كند؛ و خداوند همواره آمرزنده و مهربان بوده است.(6)
🔹در باره چگونگی تبدیل سیئات به حسنات، تفاسیر مختلفی بیان شده است:
📌1. در اثر توبه و دگرگونی درونی، بدی هایش در آینده به حسنات تبدیل می شود، زیرا به جای بدی، نیکی می کند و در نامه اعمالش، به جای نیکی، حسنه ثبت می شود.
📌2. خداوند سیئات و بدی های نامه عملش را محو و پاک کرده و به جای آن، حسنه و نیکی ثبت می کند و حتی از حافظه ها نیز می رود و در روز قیامت کسی نیست که در حق او شهادت بدهد.(7)
این قول، مستندات روایی هم دارد.(8)
📌3. نفس عمل، خیر و شر ندارد، بلکه آن ذات انسان است که اگر شقی باشد، آثار عملش زشت و اگر سعید باشد، آثار عملش نیک می شود.
لذا تبدیل سیئات به حسنات، تبدیل اعمال نیست بلکه تبدیل آثار اعمال است. وقتی انسان شقی توبه می کند و مؤمن می شود، ذاتش سعید می شود و لازمه اش این است که آثار سعید بودن را داشته باشد؛ لذا آن آثار سوء شقاوت، از روحش برداشته و آثار نیک سعادت، جایگزین آن می شود.(9)
📌4. اين تبديل كه بگونه مطلق آمده دو مرحله را شامل است:
یکی، بخشودن گناهان گذشته و جلوگيرى از گناهان آينده؛ دیگر این که آن ها اگر هم بعدا گناهان کوچكى داشته باشند، به جهت شايستگى والايشان، اين گناهان محو مى گردد و به جاى آن ها حسناتى نمودار مى گردد.(10)
📌5. اين تفاسير، منافاتى با هم ندارند و ممكن است همه در مفهوم آيه جمع باشند.(11)
پی نوشت ها:
1. انعام: 6/ 160.
2. بقره: 2/ 261.
3. بقره: 2/ 217.
4. آل عمران: 3/ 22.
5. انعام: 6/ 88.
6. فرقان: 25/ 70.
7. اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ا ج 9، ص 658.
8. طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 7، ص 281؛ تفسیر البرهان فی تفسیر القرآن، ج 4، ص 149.
9. ر.ک: تفسير الميزان، ج 15، ص 336.
10. صادقی تهرانی، ترجمان فرقان: تفسیر مختصر قرآن کریم، ج 3، ص 490.
11. تفسير نمونه، ج 15، ص 161.
#قرآنی
■⇨ @Ganje_arsh
✅پرسش:
در سوره فرقان، سخن در باره تبدیل بدی ها به خوبی ها است. این تبدیل در باره خداوند عکس نیست، زیرا خداوند در هیچ شرایطی خوبی ها را به بدی تبدیل کند.
اما مثالی بزنید که چگونه بدی به خوبی تبدیل می شود؟
🌺پاسخ:
خداوند متعال، خوبی ها را که به بدی تبدیل نمی کند، هیچ؛ تازه ثواب مضاعف هم می دهد، در قرآن کریم برای ثواب ده برابری(1) و حتی ثواب هفتصد برابری(2) آیه داریم.
☘️البته افرادی هم هستند که با مسیری که انتخاب می کنند، موجب حبط و نابودی اعمالشان می شوند.
ارتداد و کفر(3)، قتل پیامبران(4)، شرک(5) و... از جمله مواردی است که موجب نابودی و حبط اعمال می شود و چنین شخصی در روز قیامت، حسابرسی ندارد زیرا نامه عملش از عمل خیر، خالی است و چیزی برای حسابرسی نیست.
🍀اما آیه شریفه:
«إِلاَّ مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَأُوْلئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحيما»
مگر كسانى كه توبه كنند و ايمان آورند و عمل صالح انجام دهند، كه خداوند گناهان آنان را به حسنات مبدّل مى كند؛ و خداوند همواره آمرزنده و مهربان بوده است.(6)
🔹در باره چگونگی تبدیل سیئات به حسنات، تفاسیر مختلفی بیان شده است:
📌1. در اثر توبه و دگرگونی درونی، بدی هایش در آینده به حسنات تبدیل می شود، زیرا به جای بدی، نیکی می کند و در نامه اعمالش، به جای نیکی، حسنه ثبت می شود.
📌2. خداوند سیئات و بدی های نامه عملش را محو و پاک کرده و به جای آن، حسنه و نیکی ثبت می کند و حتی از حافظه ها نیز می رود و در روز قیامت کسی نیست که در حق او شهادت بدهد.(7)
این قول، مستندات روایی هم دارد.(8)
📌3. نفس عمل، خیر و شر ندارد، بلکه آن ذات انسان است که اگر شقی باشد، آثار عملش زشت و اگر سعید باشد، آثار عملش نیک می شود.
لذا تبدیل سیئات به حسنات، تبدیل اعمال نیست بلکه تبدیل آثار اعمال است. وقتی انسان شقی توبه می کند و مؤمن می شود، ذاتش سعید می شود و لازمه اش این است که آثار سعید بودن را داشته باشد؛ لذا آن آثار سوء شقاوت، از روحش برداشته و آثار نیک سعادت، جایگزین آن می شود.(9)
📌4. اين تبديل كه بگونه مطلق آمده دو مرحله را شامل است:
یکی، بخشودن گناهان گذشته و جلوگيرى از گناهان آينده؛ دیگر این که آن ها اگر هم بعدا گناهان کوچكى داشته باشند، به جهت شايستگى والايشان، اين گناهان محو مى گردد و به جاى آن ها حسناتى نمودار مى گردد.(10)
📌5. اين تفاسير، منافاتى با هم ندارند و ممكن است همه در مفهوم آيه جمع باشند.(11)
پی نوشت ها:
1. انعام: 6/ 160.
2. بقره: 2/ 261.
3. بقره: 2/ 217.
4. آل عمران: 3/ 22.
5. انعام: 6/ 88.
6. فرقان: 25/ 70.
7. اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ا ج 9، ص 658.
8. طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 7، ص 281؛ تفسیر البرهان فی تفسیر القرآن، ج 4، ص 149.
9. ر.ک: تفسير الميزان، ج 15، ص 336.
10. صادقی تهرانی، ترجمان فرقان: تفسیر مختصر قرآن کریم، ج 3، ص 490.
11. تفسير نمونه، ج 15، ص 161.
#قرآنی
■⇨ @Ganje_arsh
🍀🌟🍀🌟🍀
✅پرسش:
آیا گناه همسر لوط (علیه السلام) فاش کردن اسرار منزل بود؟ آیا نهی پیامبر (صلی الله علیه و آله) در انگشتر کردن به انگشت میانه و اشاره، برای جلوگیری از مطلع کردن افراد دیگر به احوالات خانه یا برای رعایت حال همسر و مخفی ماندن اسرار خانه بوده است؟ البته در نت آمده که برای تعادل در زندگی یا فرمانده شدن بر افراد یا ابطال سحر و... است.
قسمت دوم(آخر):
🌺پاسخ:
مطلب دوم؛ انگشتر در انگشت وسط یا اشاره
روایاتی داریم که نهی کرده اند از قرار دادن انگشتر در انگشت وسط یا انگشت اشاره:
🍀«عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) يَقُولُ: أَنْهَى أُمَّتِي عَنِ التَّخَتُّمِ فِي السَّبَّابَةِ وَ الْوُسْطَى»؛ امام صادق (علیه السلام) فرمودند رسول خدا (صلی الله علیه و آله) می فرمودند: نهی می کنم امتم را از این که انگشتر را در انگشت اشاره و انگشت وسط قرار دهند.(1)
🌱«يَا عَلِيُّ لَا تَتَخَتَّمْ فِي السَّبَّابَةِ وَ الْوُسْطَى فَإِنَّهُ كَانَ يَتَخَتَّمُ قَوْمُ لُوطٍ فِيهِمَا وَ لَا تُعَرِّ الْخِنْصِرَ»؛ در سفارش پیامبر (صلی الله علیه و آله) به حضرت علی (علیه السلام) آمده است: ای علی! انگشتر را در انگشت اشاره و انگشت وسط قرار مده ـ زیرا قوم لوط انگشتر را در این دو انگشت قرار می دادند ـ و انگشت کوچک را خالی از انگشتر نگذار.(2)
البته در مقابل این روایات نهی، روایت هم داریم که پیامبر (صلی الله علیه و آله) خودشان انگشتر چنین می کردند:
«وَ كَانَ (صلی الله علیه و آله) رُبَّمَا جَعَلَ خَاتَمَهُ فِي إِصْبَعِهِ الْوُسْطَى فِي الْمَفْصِلِ الثَّانِي مِنْهَا وَ رُبَّمَا لَبِسَهُ كَذَلِكَ فِي الْإِصْبَعِ الَّتِي تَلِي الْإِبْهَامَ»؛ پیامبر (صلی الله علیه و آله) انگشتر در انگشت وسط و در مفصل دوم قرار می دادند، هم چنین انگشتر در انگشت شست، قرار می دادند.(3)
نکته:
1.📌 این نهی (در روایات نهی)، نهی حرمت نیست بلکه بر کراهت حمل می شود.
2.📌 جمع بین این روایات می تواند بدین صورت باشد که اگر در انگشت کوچک و انگشت کناری آن، انگشتر هست، قرار دادن انگشتر در انگشت اشاره، وسط و شست، ایرادی ندارد؛ و این نهی برای مواردی است که انگشت کوچک و انگشت کناری آن، خالی باشند؛ کما این که وقتی گفته می شود از نشانه های مؤمن انگشتر کردن در دست راست است، اگر دست راست انگشتر بود و انگشت کوچک و کناری آن پُر بود، انگشتر کردن در دست چپ اشکالی ندارد.
3. 📌در روایت آمده که قوم لوط انگشتر در انگشت وسط و اشاره می کردند ولی در هیچ کدام از روایات نیامده که برای حفظ اسرار خانه و ... است؛ لذا بین افشای اسرار خانه و بین انگشتر در انگشت وسط و اشاره کردن، ارتباطی نیست و نمی توان این امور را به معصوم و روایات نسبت داد.
4. 📌این خواص یا ویژگی هایی که در سایت ها برای انگشتر کردن در انگشت های دست، شمرده شده است، هیچ کدام مبنای علمی یا پشتوانه روایی و دینی ندارند لذا از این جهت، بی پایه و اساس هستند و اعتبار و ارزشی ندارد.
پی نوشت:
1. طبرسى، مكارم الأخلاق، چاپ چهارم، ص 93.
2. ابن شعبه حرانى، تحف العقول، ص 13.
3. مكارم الأخلاق، پیشین، ص 37.
#قرآنی
■⇨ @Ganje_arsh
✅پرسش:
آیا گناه همسر لوط (علیه السلام) فاش کردن اسرار منزل بود؟ آیا نهی پیامبر (صلی الله علیه و آله) در انگشتر کردن به انگشت میانه و اشاره، برای جلوگیری از مطلع کردن افراد دیگر به احوالات خانه یا برای رعایت حال همسر و مخفی ماندن اسرار خانه بوده است؟ البته در نت آمده که برای تعادل در زندگی یا فرمانده شدن بر افراد یا ابطال سحر و... است.
قسمت دوم(آخر):
🌺پاسخ:
مطلب دوم؛ انگشتر در انگشت وسط یا اشاره
روایاتی داریم که نهی کرده اند از قرار دادن انگشتر در انگشت وسط یا انگشت اشاره:
🍀«عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) يَقُولُ: أَنْهَى أُمَّتِي عَنِ التَّخَتُّمِ فِي السَّبَّابَةِ وَ الْوُسْطَى»؛ امام صادق (علیه السلام) فرمودند رسول خدا (صلی الله علیه و آله) می فرمودند: نهی می کنم امتم را از این که انگشتر را در انگشت اشاره و انگشت وسط قرار دهند.(1)
🌱«يَا عَلِيُّ لَا تَتَخَتَّمْ فِي السَّبَّابَةِ وَ الْوُسْطَى فَإِنَّهُ كَانَ يَتَخَتَّمُ قَوْمُ لُوطٍ فِيهِمَا وَ لَا تُعَرِّ الْخِنْصِرَ»؛ در سفارش پیامبر (صلی الله علیه و آله) به حضرت علی (علیه السلام) آمده است: ای علی! انگشتر را در انگشت اشاره و انگشت وسط قرار مده ـ زیرا قوم لوط انگشتر را در این دو انگشت قرار می دادند ـ و انگشت کوچک را خالی از انگشتر نگذار.(2)
البته در مقابل این روایات نهی، روایت هم داریم که پیامبر (صلی الله علیه و آله) خودشان انگشتر چنین می کردند:
«وَ كَانَ (صلی الله علیه و آله) رُبَّمَا جَعَلَ خَاتَمَهُ فِي إِصْبَعِهِ الْوُسْطَى فِي الْمَفْصِلِ الثَّانِي مِنْهَا وَ رُبَّمَا لَبِسَهُ كَذَلِكَ فِي الْإِصْبَعِ الَّتِي تَلِي الْإِبْهَامَ»؛ پیامبر (صلی الله علیه و آله) انگشتر در انگشت وسط و در مفصل دوم قرار می دادند، هم چنین انگشتر در انگشت شست، قرار می دادند.(3)
نکته:
1.📌 این نهی (در روایات نهی)، نهی حرمت نیست بلکه بر کراهت حمل می شود.
2.📌 جمع بین این روایات می تواند بدین صورت باشد که اگر در انگشت کوچک و انگشت کناری آن، انگشتر هست، قرار دادن انگشتر در انگشت اشاره، وسط و شست، ایرادی ندارد؛ و این نهی برای مواردی است که انگشت کوچک و انگشت کناری آن، خالی باشند؛ کما این که وقتی گفته می شود از نشانه های مؤمن انگشتر کردن در دست راست است، اگر دست راست انگشتر بود و انگشت کوچک و کناری آن پُر بود، انگشتر کردن در دست چپ اشکالی ندارد.
3. 📌در روایت آمده که قوم لوط انگشتر در انگشت وسط و اشاره می کردند ولی در هیچ کدام از روایات نیامده که برای حفظ اسرار خانه و ... است؛ لذا بین افشای اسرار خانه و بین انگشتر در انگشت وسط و اشاره کردن، ارتباطی نیست و نمی توان این امور را به معصوم و روایات نسبت داد.
4. 📌این خواص یا ویژگی هایی که در سایت ها برای انگشتر کردن در انگشت های دست، شمرده شده است، هیچ کدام مبنای علمی یا پشتوانه روایی و دینی ندارند لذا از این جهت، بی پایه و اساس هستند و اعتبار و ارزشی ندارد.
پی نوشت:
1. طبرسى، مكارم الأخلاق، چاپ چهارم، ص 93.
2. ابن شعبه حرانى، تحف العقول، ص 13.
3. مكارم الأخلاق، پیشین، ص 37.
#قرآنی
■⇨ @Ganje_arsh
🍀🌟🍀🌟🍀
✅پرسش:
مادر بزرگم نمی تواند قرآن بخواند. چه جایگزینی وجود دارد؟
🌺پاسخ:
ابتدا نگاه کردن به خود قرآن ثواب و اثرات زيادي دارد.
از روايات استفاده مي شود که صرف نگاه کردن به آيات قرآن نيز عبادت محسوب مي شود و داراي آثار دنيوي و اخروي است.
☘️در روايتي از رسول خدا صلّي الله عليه و آله و سلّم آمده است:" النَّظَر ُفِي ثَلَاثَةِ أَشْيَاءَ عِبَادَةٌ النَّظَر ُفِي وَجْهِ الْوَالِدَيْنِ وَ فِي الْمُصْحَفِ وَ فِي الْبَحْرِ/ نگاه كردن به سه چيز عبادت است: نگريستن به صورت والدين، قرآن ودريا"
📌راه دوم گوش کردن به آيات هست. مثلا شبکه قرآن که ماه مبارک جزء خواني داره خوبه براشون.
🍀در روايت ديگري امام علي (ع) از رسول خدا (ص) نقل مي فرمايد: " قَارِئُ الْقُرْآنِ وَ الْمُسْتَمِعُ فِي الْأَجْرِ سَوَاء /
قرائت کننده قرآن و گوش فرادهنده به قرآن در اجر و ثواب بردن مساوي هستند."
📌راه سوم حفظ کردن و خواندن سوره هايي که حفظ است.
با گوش کردن سوره ها و حفظ اونها مي تونه هر روز تکرار کنه.
#قرآنی
■⇨ @Ganje_arsh
✅پرسش:
مادر بزرگم نمی تواند قرآن بخواند. چه جایگزینی وجود دارد؟
🌺پاسخ:
ابتدا نگاه کردن به خود قرآن ثواب و اثرات زيادي دارد.
از روايات استفاده مي شود که صرف نگاه کردن به آيات قرآن نيز عبادت محسوب مي شود و داراي آثار دنيوي و اخروي است.
☘️در روايتي از رسول خدا صلّي الله عليه و آله و سلّم آمده است:" النَّظَر ُفِي ثَلَاثَةِ أَشْيَاءَ عِبَادَةٌ النَّظَر ُفِي وَجْهِ الْوَالِدَيْنِ وَ فِي الْمُصْحَفِ وَ فِي الْبَحْرِ/ نگاه كردن به سه چيز عبادت است: نگريستن به صورت والدين، قرآن ودريا"
📌راه دوم گوش کردن به آيات هست. مثلا شبکه قرآن که ماه مبارک جزء خواني داره خوبه براشون.
🍀در روايت ديگري امام علي (ع) از رسول خدا (ص) نقل مي فرمايد: " قَارِئُ الْقُرْآنِ وَ الْمُسْتَمِعُ فِي الْأَجْرِ سَوَاء /
قرائت کننده قرآن و گوش فرادهنده به قرآن در اجر و ثواب بردن مساوي هستند."
📌راه سوم حفظ کردن و خواندن سوره هايي که حفظ است.
با گوش کردن سوره ها و حفظ اونها مي تونه هر روز تکرار کنه.
#قرآنی
■⇨ @Ganje_arsh
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
✅پرسش:
ايا از اياتی که می گوید : اکثرهم الظالمون، هم کالانعام بل هم اضل، اکثرهم لا يعلمون، برداشت ميشود که بيشتر انسانها در روز قيامت زيان کارند و بعبارتي حسرت سنگين دارند و به جهنم مي روند؟
🌺پاسخ:
اينگونه آيات وضعيت مردم در دنيا رابيان مي کند و صحبتي از آخرت ندارد .
🌸مطابق روايات، خداوند صد رحمت دارد که تمام رحمت خداوند در دنيا فقط يک رحمت است و در روز قيامت با تمام صد رحمت با خلائق رفتار خواهد کرد.و خيلي از افرادي که فکر مي کنيم هيچ وقت بهشتي نخواهند بود اهل بهشت مي شوند.
✍️بنابراين اين آيات ارتباطي به قيامت ندارد و واقعيت و وضعيت مردم در دنيا را مي فرمايد.
#قرآنی
■⇨ @Ganje_arsh
🌿
🌾🍂
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
✅پرسش:
ايا از اياتی که می گوید : اکثرهم الظالمون، هم کالانعام بل هم اضل، اکثرهم لا يعلمون، برداشت ميشود که بيشتر انسانها در روز قيامت زيان کارند و بعبارتي حسرت سنگين دارند و به جهنم مي روند؟
🌺پاسخ:
اينگونه آيات وضعيت مردم در دنيا رابيان مي کند و صحبتي از آخرت ندارد .
🌸مطابق روايات، خداوند صد رحمت دارد که تمام رحمت خداوند در دنيا فقط يک رحمت است و در روز قيامت با تمام صد رحمت با خلائق رفتار خواهد کرد.و خيلي از افرادي که فکر مي کنيم هيچ وقت بهشتي نخواهند بود اهل بهشت مي شوند.
✍️بنابراين اين آيات ارتباطي به قيامت ندارد و واقعيت و وضعيت مردم در دنيا را مي فرمايد.
#قرآنی
■⇨ @Ganje_arsh
🌿
🌾🍂
🍃🌺🍂
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
💢پرسش:
🔰میگویند که نام حضرت محمد (ص) در کتاب انجیل و تورات به نام احمد امده است و از آخرین رسول خداوند خبر داده شده است چرا نام حضرت علی (ع) به عنوان جانشین حضرت محد(ص) درقرآن آورده نشده است؟
✍️پاسخ:
✅بین دو موضوع فوق تلازمی برقرار نیست. اینکه در قرآن اسمی از امام علی (علیه السلام) نیامده بر اساس حکمتی است که خدای متعال نسبت به آن عالم است.
🔹البته در قرآن آیاتی که بیانگر توصیف آن حضرت و اهل بیت (علیهم السلام) بوده و یا آیاتی که شأن نزول آنها در مورد امام علی (علیه السلام) است بسیار بوده که این آیات بنابر گزارش برخی از صاحبان کتب اهل سنت همچون: «مناقب علی بن ابی طالب و ما نزل فیه من القرآن»، تالیف حاکم این مردویه اصفهانی به صدو ده آیه می رسد که مصداق بارز آن آیه ولایت است. (مائده/55)
🔆«إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ».
👈جز اين نيست كه ولى شما خداست و رسول او و آنان كه ايمان آورده اند، همان ايمان آورندگانى كه اقامه نماز و اداى زكات مىكنند در حالى كه در ركوع نمازند ».
🔹 وجود چنین آیاتی غرض از ذکر و نام صریح آن حضرت در قرآن را تأمین می نماید.
📎 #قرآنی
■⇨ @Ganje_arsh
🌿
🌾🍂
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
💢پرسش:
🔰میگویند که نام حضرت محمد (ص) در کتاب انجیل و تورات به نام احمد امده است و از آخرین رسول خداوند خبر داده شده است چرا نام حضرت علی (ع) به عنوان جانشین حضرت محد(ص) درقرآن آورده نشده است؟
✍️پاسخ:
✅بین دو موضوع فوق تلازمی برقرار نیست. اینکه در قرآن اسمی از امام علی (علیه السلام) نیامده بر اساس حکمتی است که خدای متعال نسبت به آن عالم است.
🔹البته در قرآن آیاتی که بیانگر توصیف آن حضرت و اهل بیت (علیهم السلام) بوده و یا آیاتی که شأن نزول آنها در مورد امام علی (علیه السلام) است بسیار بوده که این آیات بنابر گزارش برخی از صاحبان کتب اهل سنت همچون: «مناقب علی بن ابی طالب و ما نزل فیه من القرآن»، تالیف حاکم این مردویه اصفهانی به صدو ده آیه می رسد که مصداق بارز آن آیه ولایت است. (مائده/55)
🔆«إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ».
👈جز اين نيست كه ولى شما خداست و رسول او و آنان كه ايمان آورده اند، همان ايمان آورندگانى كه اقامه نماز و اداى زكات مىكنند در حالى كه در ركوع نمازند ».
🔹 وجود چنین آیاتی غرض از ذکر و نام صریح آن حضرت در قرآن را تأمین می نماید.
📎 #قرآنی
■⇨ @Ganje_arsh
🌿
🌾🍂
🍃🌺🍂