گاه‌ فرست غلامعلی کشانی
1.53K subscribers
994 photos
316 videos
185 files
1.58K links
این‌جا گاهی مطالبی می بینید که شاید در زندگیِ عملی‌تانْ مفید باشند.


در صورت مفید دیدن، لطفا کانال را معرفی کنید.


کتاب ها در سایت عدم خشونت:
ghkeshani.com
و
t.me/ahestegisadegi

t.me/ghkesh : تماس
Download Telegram
امروز روز معلم است،
امروز روز تعارف تکه پاره کردن است، یکی از روزهایی که در اون کمتر به نقد و بررسیِ خودمان می‌پردازیم.

بخشی از چهره‌ی آموزش را از زبان یک معلم استثنایی که به شیوه‌ای تازه معلمی می‌کند، در بالا با هم می‌خوانیم،
و به افتخار معلمان واقعی بشریت، معلمان دلسوز برای همه،
از جمله تولستوی، شوایتزر، رومن رولان، گاندی، ایوان ایلیچ، هنری دیوید ثورو، مجید رهنما، بودا، موری بوکچین، لوتر کینگ و ... و همه‌ی معلمانِ این‌چنینیِ آموزشِ رسمی درود بگوییم!

https://t.me/GahFerestGhKeshani/4503

https://t.me/GahFerestGhKeshani/4502
Kropotkin WIKI.pdf
370.8 KB
روایت ویکی پدیا از "پیتر کروپوتکین"

https://t.me/GahFerestGhKeshani/4507
"به جای آنکه کلید جامعه را به سیاست‌مدار بدهیم بهتر است قفل را عوض کنیم" (پیتر کروپوتکین)

برای آشناییِ بیشتر با کروپوتکین نک:

https://t.me/GahFerestGhKeshani/4506

https://bit.ly/2KXc6Id
فهرست حکومت‌های وامانده
======================
در لینک زیر از سایتِ ویکی‌پدیا، فهرستی از وضعیت ۱۷۸ کشور به‌ترتیب رتبه‌ی شاخصِ حکومت‌های شکننده می‌آید. این حکومت‌ها قبلا حکومت‌های وامانده نامیده می‌‌شدند. "مجمع اتاقِ فکر برای صلحِ" ایالاتِ متحده این فهرست را از سال ۲۰۰۵ هرساله تهیه می‌کند.

حکومتِ شکننده چندین مشخصه‌ دارد. شاخص‌های رایج شامل این موارد اند:

- ضعف دولت مرکزی تا آن‌حد که بر روی بیشتر قلمرو کشور کنترل عملی کم است؛
- عدم تامین خدماتِ عمومی برای مردم ؛
- فسادِ و جرم‌خیزیِ گسترده؛
- وجودِ پناهندگان و جابجاییِ ناخواسته‌ی جمعیت؛
- زوالِ شدید اقتصادی.

دانشگاهیان و روزنامه‌نویسان از این فهرست برای مقایسه‌های خود زیاد استفاده می‌‌کنند.


این فهرستِ سال ۲۰۱۹ است که مقایسه‌ی رتبه‌ی هر کشور با وضعیتِ سالِ قبل‌اش را هم دارد.
گزارش از ۱۲ عامل استفاده می‌کند تا رتبه‌ی هر ملتی را تعیین کند، از جمله تهدید‌‌های امنیتی، درون‌پاشیِ اقتصادی، تخطی از حقوق بشر و جریان‌های پناهندگان.

شاخص‌های حکومت شکننده:
"مجمع اتاق فکر برای صلح" از عوامل زیر استفاده می‌کند تا وضعیتِ یک کشور را مشخص کند:

اجتماعی:
- فشارهای فزاینده‌‌ی جمعیتی و منازعات قبیله‌ای، قومی و/یا مذهبی؛
- جابه‌جایی برونی و درونیِ گسترده سیل پناهندگان، که ایجادکننده‌ی فوریت‌های انسانیِ بسیار وخیم باشد؛
- نارضایتیِ گسترده‌ی گروه‌های انتقام‌جو؛
- فرار مزمن و مستمرِ نیروی انسانی به خارج.

اقتصادی:
- فساد گسترده؛
- نابرابری شدیدِ اقتصادی؛
- شکوفاییِ نابرابر اقتصادی بین گروه‌ها؛
- زوالِ شدید اقتصادی.

سیاسی:
- مشروعیت‌زدایی‌شدنِ حاکمیت؛
- وخامت اوضاعِ خدماتِ عمومی؛
- تعلیق یا کاربرد دلخواهانه‌ی قانون؛ بدرفتاری گسترده‌ی حقوق بشری
- حضور نیروهای امنیتی به‌‌شکلِ "حکومت در حکومت"، و اغلب با مصونیت؛
- افزایش نخبگانِ تبدیل شده به باند‌های حکومتیِ رقیب؛
- دخالتِ عناصرِ سیاسیِ بیرونی و حکومت‌های خارجی.


وضعیتِ گروه‌‌های رتبه‌بندی از این قرارند:
- بسیار بسیار قرمز،
- بسیار قرمز؛
- قرمز؛
- هشدار شدید؛
- هشدار بالا؛
- هشدار؛
- باثبات؛
- با ثبات‌تر؛
- با ثبات بسیار؛
- پایدار؛
- بسیار پایدار .

لینک فهرست در این‌جاست:

https://en.wikipedia.org/wiki/List_of_countries_by_Fragile_States_Index

(بی‌تفاوت نمانیم، به اشتراک بگذاریم)
تاملات مارکوس اورلیوس (۳)، کتاب نهم، بند ۲۹
=====================
علت اولیه‌ی جهان همچون سیلابی خروشان همه‌چیز را با خود می‌برد. چقدر فرومایه‌اند مردمِ حقیری که خود را با سیاست سرگرم می‌کنند و خود را قانع می‌سازند که فیلسوفانه عمل می‌کنند. آن‌ها نوزادانی هستند که حتی نمی‌توانند بینیِ خود را پاک کنند!

پس ای انسان، تو کیستی؟ آن‌گونه عمل کن که مقتضای طبیعتِ امروز توست. فرصت را غنیمت شمار و به نظارتِ دیگران اهمیت نده. ولی در انتظارِ آرمان‌شهرِ افلاطون مباش؛ از کمترین پیشرفت راضی باش و این گونه نتایج را ناچیز مشمار، زیرا چه کسی می‌تواند امیدوار باشد که عقایدِ انسان‌ها را تغییر دهد؟ و بدون تغییرِ عقیده، ‌چه‌‌چیزی غیر از اطاعت اجباری و موافقت ساختگی ممکن است و جود داشته باشد؟

اکنون برای‌ام از اسکندر و فیلیپ و دمتریوس فالرونی سخن بگو. اگر آن‌ها واقعا اراده‌ی طبیعت را تشخیص داده و از آن‌ پیروی کرده‌اند، من هم از آن‌ها سرمشق می‌گیرم. ولی اگر ترجیح ‌داده‌اند که نقش پادشا ه را بازی کنند، مجبور نیستم از آن‌ها تقلید کنم. ‌فلسفه، حرفه‌ای ساده ‌و نجیب است. هرگز سعی نکن مرا به سوی تظاهر و شکوه و جلال بکشانی. (تاملات، عرفان‌ ثابتی، نشر ققنوس)
=============================
سال‌ها پیش فکر می‌کردم این یا آن کتابْ، این یا آن شخص، این یا آن گروهْ ترازوی ارزیابیِ کل کیهان، طبیعتِ زمین و نحوه‌ی رفتارِ مردمان‌اش است، مثل خیلی از خیل‌های دیگر. کم‌کم که چشم‌ها باز تر شد، کمی از این ادعا پایین آمدم و دیدم نگاه‌های متفاوتی هم وجود دارند که شایسته‌ی تامل اند و من قرن‌ها از آن‌ها بی‌خبر بوده‌ام و بی‌خبر خواهم ماند.

باز هم گذشت تا دو سه سال پیش. کسی بانیِ خیر شد و گفت فلان کتاب را بگیر. اما آهسته‌آهسته اش بخوان. عجله نکن. روزی یک صفحه. این کتاب برای تمام کردن نیست، برای عمل کردن است، برای بارها مراجعه کردنِ هر روزه است.

باورم نمی‌شد. کتاب را گرفتم. همان‌طور که بایدْ خواندم. دیدم الحق که درست می‌گفته، این کتاب برای همه‌ی طاقچه‌ها و همه‌ی جیب‌هاست، منتها امروز دیگر نمی‌گویم که راز کیهان و طبیعت و انسان را بازگو می‌کند. فقط می‌گویم که با تو از اساسی‌ترین دلایلِ بی‌خردی و کوته‌بینی و بی‌رحمی و بی‌عدالتی، هم در سطح فردی و هم اجتماعی حرف می‌زند و تو را به جایی می‌رساند که زندگیِ سالم را حداقل بدانی که چیست و اگر هم خواستی آن را عملی کنی.

تاملات مارکوس اورلیوس (۱۲۱-۱۸۰ میلادی)، که واگویه‌های یک امپراتور برای شخصِ خودش بوده و برای خواننده نوشته نشده، در طی سفر او از رومِ باستان برای دفع حمله‌ای در آلمان نوشته شده و خوشبختانه تا امروز دست نخورده به دست ما رسیده. مثل کتاب‌های افلاطون و سایر فیلسوفانِ باستان. بنابراین بحثی برای ردّ انتساب به او مطرح نشده است. او یکی از چهار رواقیِ مشهور تاریخ فلسفه‌ی عملی است که اتفاقا امپراتور هم بوده و صاحب مُکنت و ثروت، در کنار زنون، سنکا و البته اپیکتِتوسِ کارتُن خواب!
بگذریم ...،
بعد از این که کتاب را یک بار تمام کردم، این یادداشت را در اول کتاب نوشتم:
[کتابی برای تمام فصول،
در تعجب‌ام که این همه حرافی در باره ی حَرف‌ها و حُکم‌ها و حِکمت‌ها و عرفان‌های مثلا بزرگِ (اما در بیشترِ مواقع کم مایه و کم عمق) انجام می‌گیرد، ولی کتابی این چنین ساده و فروتن و بی‌ادعا، اما پُرمایه، نادیده گرفته می‌شود، کتابی ساده‌، و مثلا باستانی، ولی "روزآمد"، و کاملا رو به هدف! ]

از این کتاب حداقل سه ترجمه دیده‌ام. دومی ترجمه‌ی نشر نی، یک ناشر معتبر دیگر است، سومی مربوط به بیش از ۱۰۰ سال پیش است از زنده یاد طالبوف: تفکرات مارکوس اورلیوس، انتشارات معتبرِ نگاه معاصر.
https://t.me/GahFerestGhKeshani/4515

(بی‌تفاوت نمانیم، به اشتراک بگذاریم.)
تاملات مارکوس اورلیوس (۳)، کتاب نهم، بند ۲۹
======================
علت اولیه‌ی جهان همچون سیلابی خروشان همه‌چیز را با خود می‌برد. چقدر فرومایه‌اند مردمِ حقیری که خود را با سیاست سرگرم می‌کنند و خود را قانع می‌سازند که فیلسوفانه عمل می‌کنند. آن‌ها نوزادانی هستند که حتی نمی‌توانند بینیِ خود را پاک کنند!

پس ای انسان، تو کیستی؟ آن‌گونه عمل کن که مقتضای طبیعتِ امروز توست. فرصت را غنیمت شمار و به نظارتِ دیگران اهمیت نده. ولی در انتظارِ آرمان‌شهرِ افلاطون مباش؛ از کمترین پیشرفت راضی باش و این گونه نتایج را ناچیز مشمار، زیرا چه کسی می‌تواند امیدوار باشد که عقایدِ انسان‌ها را تغییر دهد؟ و بدون تغییرِ عقیده، ‌چه‌‌چیزی غیر از اطاعت اجباری و موافقت ساختگی ممکن است و جود داشته باشد؟

اکنون برایم از اسکندر و فیلیپ و دمتریوس فالرونی سخن بگو. اگر آن‌ها واقعا اراده‌ی طبیعت را تشخیص داده و از آن‌ پیروی کرده‌اند، من هم از آن‌ها سرمشق می‌گیرم. ولی اگر ترجیح ‌داده‌اند که نقش پادشا ه را بازی کنند، مجبور نیستم از آن‌ها تقلید کنم. ‌فلسفه، حرفه‌ای ساده ‌و نجیب است. ....
ادامه در آدرس زیر:
https://t.me/GahFerestGhKeshani/4510
GandhiMandellaOrwelTechnologyVillage.pdf
2.5 MB
گاندی و توسعه، ماشینیسم، اقتصادِ بازار آزاد، احکامِ دینی، دعا، مجمع‌الجزایر روستاهای آباد و خودگردان، و ...

به زبانِ خودش و به زبانِ آلدوس‌هاکسلی ، نلیسون ماندلا و ...

(بی‌‌تفاوت نمانیم، به اشتراک بگذاریم)
Forwarded from هزار خط ناتمام
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چرا ذهن‌آگاهی نیرویی خارق‌العاده است؟ - دَن هریس
#ذهن‌آگاهی، #مدیتیشن، #happify

▪️مترجم: حسین محمدی‌زاده
▫️لینک ویدئو با کیفیت بالا در آپارات
🍂
composing guide.pdf
1.4 MB
راهنمای تهیه‌ی کمپوستِ خانگی از پس‌ماندِ "تّر"، نوشته ی عبدالله ابوالاحرار

شرح در:
https://t.me/GahFerestGhKeshani/4520
هفته‌ی جهانیِ کمپوست و زباله‌های ما
======================

امروزه فقط در جماعت‌های معدودِ مستقل، منزوی و بومی -که درون جنگل‌های دور از جریان اقتصادِ بازار و تولیدِ انبوه زندگی می‌کنند- زباله وجود ندارد.
۵۰ سال پیش هم، در روستاهای ایران چیزی به نام زباله (پس‌ماند) اصلا معنا نداشت.
۲۰۰ سال پیش در هیچ جای دنیا زباله وجود نداشت.
۶۰-۷۰ سال پیش در اروپا و به‌خصوص در آمریکا زباله وجود داشت و بسیار هم وجود داشت. برای همین بود که والت‌دیسنی همان موقع کارتونی ساخت با مضمونِ "انسان، حیوانِ زباله‌ساز".

امروزه کوچه‌های اکثرِ روستاهای ایران تبدیل به زباله‌دانی شده است. مردم جایی را برای سامان‌بخشی به انواع پس‌ماند‌ها و پلاستیک‌های‌شان ایجاد نمی‌کنند و نمی‌شناسند. زباله در همه‌جا زیر پاست و به‌خصوص، پلاستیک در مزارع.

امروزه دفع زباله معضل بزرگ حکومت‌های نسبتاً پاسخگوست.
تفکیک زباله راه‌حلی است که به‌عقل هر آدمی می‌تواند برسد. این کار به دستِ خود مردم باید انجام بگیرد. خیلی هم به حکومت‌ها مربوط نیست. حداقل زباله‌ی تر را می‌توان از انواع زباله‌ی خشک سوا کرد. می‌توان لباس‌های اضافی را با زباله‌ی تر در یک‌جا نریخت.

می‌توان کمی به جلو رفت. کمی‌جلو رفتن ممکن است، خیلی جلو رفتن محال!
ما مردم ایران (مثل باقیِ مردمِ جهان) برای بهترشدن روزگارِ فلاکت‌زده‌‌ی‌مان، باید زباله‌های مختلفی را به طرز درست سامان‌بخشی کنیم. زباله‌های فکری، فرهنگی، اجتماعی و در آخر هم زباله‌های خانگی.

دفع هر یک از این‌ها آداب و اَدب‌هایی دارد، حتی دفع زباله‌های خانگی.
در فایلِ پیوست، به مناسبتِ هفته‌‌ی جهانیِ کمپوست راهنمایی ارائه می‌شود که آدابِ درست‌کردن کمپوست از زباله‌های تر را به ما یاد می‌دهد:
https://t.me/GahFerestGhKeshani/4519
اقدام به این کار، چه به‌شکل فردی، و چه به‌شکل جمعی و محله‌ای و کوچه‌ای، می‌تواند قدمی کوچک اما مهم و با‌معنی در ایجادِ حسِ تعلقِ ملی و تعلقِ بشری در افراد و جماعت‌ها باشد.


بی‌تفاوت نمانیم، به اشتراک بگذاریم و نزدیکان را با کمپوست سازی آشنا کنیم.
ایلیچ_مدرسه‌زدایی_خانه‌آموزی_بی‌مدرسه‌‌گی.pdf
490.6 KB
نگاهی مختصر به راه‌‌های جایگزینِ آموزشِ رسمیِ مَدرِسی در نمونه‌‌های ایوان ایلیچ، مدرسه‌زدایی، خانه‌آموزی و بی‌مدرسه‌گی، و
جابه‌جاییِ پارادایمی

هر یک از ما، مستقیم یا نامستقیم، خواه‌‌ناخواه با موضوعِ آموزش درگیریم، یا خودمان یا بستگان و نزدیکان‌مان.
نوشته‌ی بالا، بعضی (و فقط بعضی) از راه‌های متنوعی را برای جایگزینیِ آموزش‌های رسمیِ فعلیِ مدرک‌ساز مطرح می‌کنند تا شاید خودِ ما راه‌ِ‌نجاتی پیدا کنیم از این باتلاقِ آموزشی‌ای که همه‌ی دنیا‌ی شهرنشین، و به‌خصوص ما "جویندگانِ فروتنِِ شوکرانِ" مدرکِ فوقِ‌دکترا در وطن‌مان در آن فرو رفته‌ایم.
Forwarded from مرتضی و زندگی
☑️ معلم‌زُدایی (یادگیری بدون معلم)

کودکان می‌توانند بدون معلم یادگیری داشته باشند. سوگاتا میترا تحقیقات و آزمایشات جالبی برای اثبات این واقعیت داشته است. با تشکر از صالح امینی که ما را با سوگاتا میترا آشنا کرد. پیشنهاد می‌کنم این سه تدتاک‌ از سوگاتا میترا را ببینید👇

https://go.ted.com/6bFp

http://go.ted.com/H231DQ

http://go.ted.com/FhrKOQ
مدرسه‌محوری یا مدرسه زدایی پرسشی است اساسی که امثالِ ایوان ایلیچ (فیلسوفِ آموزش) آن را مطرح کرده‌اند.
در کلیپ‌های کانال مرتضی و زندگی به یکی از راه‌های جایگزینِ مدرسه محوری اشاره می‌شود.
در آمریکا که کشور پرجمعیتی است، بچه‌های زیادی در خانه آموزش می‌بینند. مدرسه‌ی خانگی هم یک راه‌جایگزین است.
برای اطلاع بیشتر به فرسته‌‌ی زیر :
https://t.me/GahFerestGhKeshani/4521
و به فرسته ی زیر از کانال مرتضی و زندگی نگاه کنید:

https://t.me/GahFerestGhKeshani/4522
Forwarded from هزار خط ناتمام
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ارزش‌های شخصی‌ام را چگونه تعریف کنم؟ - راس هریس
#روان‌درمانی، #پذیرش_و_تعهد، #اکت، #راس_هریس، #ارزش‌ها

▪️مترجم: حسین محمدی‌زاده
▫️لینک ویدئو در آپارات
🍂
SimplicityGandhiThoreau1396 copy.pdf
293.8 KB
ساده زیستی، گاندی و ثورو، غلامعلی کشانی، اطلاعات حکمت و معرفت، شماره ی 140
==================
در این نوشته، شباهت ها و فرق های نگاهِ این دو شخصیت به زندگی و ساده زیستی مرور می شود، دو شخصیتی که از پیشگامان نظریه پردازی و عمل به نافرمانی مدنی بوده اند و هر دو معتقد به آرمان نهاییِ «هر چه دولتْ کوچک تر، بهتر» و تمرکززدایی.
===================
برای اطلاعات بازهم بیشتر نگاه کنید به:
http://t.me/ahestegisadegi
✳️ تاملات مارکوس اورلیوس (۴)، کتاب چهارم، بندِ ۴۸
=========================
همواره به یاد آر که،

- چه تعداد از پزشکان، پس از آن که بر بالینِ بیمارانِ دردمندْ ابرو درهم کشیدند، مردند؛
- چه تعداد از طالع‌بینان بعد از آن که با حالتی جدی مرگِ مراجعانِ خود را پیش‌بینی کردند، جان سپردند؛
- چه تعداد از فیلسوفان پس از پرگویی‌های بی‌پایان در باره‌ی مرگ و جاودانگی از دنیا رفتند؛
- چه تعداد از فرماندهانِ بزرگ پس از کشتنِ هزاران نفر در کام مرگ فرو رفتند؛
- چه تعداد از ستمگرانِ مغرور پس از حکومت بر مرگ و زندگیِ مردم به دامِ مرگ افتادند، به رغم این که خود را خدایانی نامیرا می‌پنداشتند؛
- چه تعداد از شهرها با خاک یکسان‌شدند، هلیکه، پومپئی، هرکولانِئوم و بسیاری دیگر.
پس از آن، تک‌تکِ آشنایانت را به یاد آر،

چگونه در مدتی کوتاه ‌یکی پس ازدیگری در خاک فرو خفتند.
کوتاه سخن آن‌که زندگیِ انسان ناپایدار و بی‌ارزش است؛
دیروز نطفه ای بیش نبوده و فردا یا جسدی مومیایی است یا خاکستر.
پس این عمرِ کوتاهِ فانی را هماهنگ با طبیعت سپری کن و سپس خرسند و آسوده خاطر بخواب؛ همچون زیتونی که پس از رسیدن فرو می‌افتد، در حالی که حمد و ثنای زمین و درختی را می‌گوید که به او زندگی بخشیدند. (ترجمه‌ی عرفان ثابتی، نشر ققنوس)
===============================
پس‌نوشت گاه فرست:

سال‌ها پیش فکر می‌کردم این یا آن کتابْ، این یا آن شخص، این یا آن گروهْ ترازوی ارزیابیِ کل کیهان، طبیعتِ زمین و نحوه‌ی رفتارِ مردمان‌اش است، مثل خیلی از خیل‌های دیگر. کم‌کم که چشم‌ها باز تر شد، کمی از این ادعا پایین آمدم و دیدم نگاه‌های متفاوتی هم وجود دارند که شایسته‌ی تامل اند و من قرن‌ها از آن‌ها بی‌خبر بوده‌ام و بی‌خبر خواهم ماند.

باز هم گذشت تا دو سه سال پیش. کسی بانیِ خیر شد و گفت "فلان کتاب را بگیر، اما آهسته‌آهسته اش بخوان. عجله نکن. روزی یک صفحه. این کتاب برای تمام کردن نیست، برای عمل کردن است، برای بارها مراجعه کردنِ هر روزه است."

باورم نمی‌شد. کتاب را گرفتم. همان‌طور که بایدْ خواندم. دیدم الحق که درست می‌گفته، این کتاب برای همه‌ی طاقچه‌ها و همه‌ی جیب‌هاست، منتها امروز دیگر نمی‌گویم که حتما رازِ اسرارِ کیهان و طبیعت و انسان را بازگو می‌کند. فقط می‌گویم که با تو از اساسی‌ترین دلایلِ بی‌خردی و کوته‌بینی و بی‌رحمی و بی‌عدالتی، هم در سطح فردی و هم اجتماعی حرف می‌زند و تو را به جایی می‌رساند که زندگیِ سالم را حداقل بدانی که چیست و اگر هم خواستی آن را عملی کنی.

تاملات مارکوس اورلیوس (۱۲۱-۱۸۰ میلادی)، که واگویه‌های یک امپراتور برای شخصِ خودش بوده و برای خواننده نوشته نشده، در طی سفر او از رومِ باستان برای دفع حمله‌ای در آلمان نوشته شده و خوشبختانه تا امروز دست نخورده به دست ما رسیده. مثل کتاب‌های افلاطون و سایر فیلسوفانِ باستان. بنابراین بحثی برای ردّ انتساب به او مطرح نشده است. او یکی از چهار رواقیِ مشهور تاریخ فلسفه‌ی عملی است که اتفاقا امپراتور هم بوده و صاحب مُکنت و ثروت، در کنار زنون، سنکا و البته اپیکتِتوسِ کارتُن خواب!
بگذریم ...،
بعد از این که کتاب را یک بار تمام کردم، این یادداشت را در اول کتاب نوشتم:
[کتابی برای تمام فصول،
در تعجب‌ام که این همه حرافی در باره ی حَرف‌ها، حُکم‌ها، حِکمت‌ها و عرفان‌های مثلا بزرگِ (اما در بیشترِ مواقع کم مایه و کم عمق) انجام می‌گیرد، ولی کتابی این چنین ساده و فروتن و بی‌ادعا، اما پُرمایه نادیده گرفته می‌شود، کتابی ساده‌، و مثلا باستانی، ولی "روزآمد"، و کاملا رو به هدف! ]

از این کتاب حداقل سه ترجمه دیده‌ام.اولی در بالا، دومی ترجمه‌ی نشر نی، یک ناشر معتبر دیگر است، سومی مربوط به بیش از ۱۰۰ سال پیش است از زنده یاد طالبوف: تفکرات مارکوس اورلیوس، انتشارات معتبرِ نگاه معاصر.

(بی‌تفاوت نمانیم، به اشتراک بگذاریم.)

https://t.me/GahFerestGhKeshani/4529

🆔 t.me/gahferestghkeshani
✳️ تاملات مارکوس اورلیوس (۴)، کتاب چهارم، بندِ ۴۸
=========================
همواره به یاد آر که
- چه تعداد از پزشکان، پس از آن که بر بالینِ بیمارانِ دردمندْ ابرو درهم کشیدند، مردند؛
- چه تعداد از طالع‌بینان بعد از آن که با حالتی جدی مرگِ مراجعانِ خود را پیش‌بینی کردند، جان سپردند؛
- چه تعداد از فیلسوفان پس از پرگویی‌های بی‌پایان در باره‌ی مرگ و جاودانگی از دنیا رفتند؛
- چه تعداد از فرماندهانِ بزرگ پس از کشتنِ هزاران نفر در کام مرگ فرو رفتند؛
- چه تعداد از ستمگرانِ مغرور پس از حکومت بر مرگ و زندگیِ مردم به دامِ مرگ افتادند، به رغم این که خود را خدایانی نامیرا می‌پنداشتند؛
- چه تعداد از شهرها با خاک یکسان‌شدند، هلیکه، پومپئی، هرکولانِئوم و بسیاری دیگر.
پس از آن، تک‌تکِ آشنایانت را به یاد آر،
چگونه در مدتی کوتاه ‌یکی پس ازدیگری در خاک فرو خفتند.
کوتاه سخن آن‌که زندگیِ انسان ناپایدار و بی‌ارزش است؛
دیروز نطفه ای بیش نبوده و فردا یا جسدی مومیایی است یا خاکستر.
پس این عمرِ کوتاهِ فانی را هماهنگ با طبیعت سپری کن و سپس خرسند و آسوده خاطر بخواب؛ ... /// ادامه در:
https://t.me/GahFerestGhKeshani/4528
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
معانی مختلف حقیقی و مجازی خاموشی، بویژه در فرهنگ و ادبیات اخلاقی، دینی، عرفانی ما | پاره اول

سخنرانی استاد مصطفی ملکیان در جمع خصوصی در مردادماه ۱۳۹۳

🌿 @besateakhlagh