تولستوی - آدمی زنده به چیست.pdf
282.1 KB
آدمی زنده به چیست- تولستوی
========================
تولستوی قصهگوست! قصههایش را سعی میکند مثل قصههای قدیمی روایت کند. در قصههایش همهی حکمت خود را وارد میکند.
او برجستهترین آنارشیستِ بیخشونت و معنویِ تاریخ معاصر بعد از آنارشیسم گاندی است؛ مطرود کلیسا و ریشسفیداناش است؛ مطرودِ دربارِ تزار هم هست، اما رنجبران او را بهعنوان قدیس تصور میکنند و روشنفکران رادیکال هم او را به چشم کاشفِ نوعی راه حل میبینند.
گاندی با او مکاتبه میکند و قلباش را با خبرِ تاسیسِ کمونِ تولستوی در آفریقای جنوبی و نافرمانیهای مدنیاش پر نور امید میکند.
هر دوی این شخصیتها، سزاوار تامل و درک و نقد هستند.
با بررسیِ افکار این دو، به پرسشهای بزرگِ روز برخورد خواهیم کرد.
========================
تولستوی قصهگوست! قصههایش را سعی میکند مثل قصههای قدیمی روایت کند. در قصههایش همهی حکمت خود را وارد میکند.
او برجستهترین آنارشیستِ بیخشونت و معنویِ تاریخ معاصر بعد از آنارشیسم گاندی است؛ مطرود کلیسا و ریشسفیداناش است؛ مطرودِ دربارِ تزار هم هست، اما رنجبران او را بهعنوان قدیس تصور میکنند و روشنفکران رادیکال هم او را به چشم کاشفِ نوعی راه حل میبینند.
گاندی با او مکاتبه میکند و قلباش را با خبرِ تاسیسِ کمونِ تولستوی در آفریقای جنوبی و نافرمانیهای مدنیاش پر نور امید میکند.
هر دوی این شخصیتها، سزاوار تامل و درک و نقد هستند.
با بررسیِ افکار این دو، به پرسشهای بزرگِ روز برخورد خواهیم کرد.
چه باید کرد؟ تولستوی؛ در دو فایل پی دی اف.
============================
تولستوی دو اثر سِتُرگِ و تکاندهندهی "چه باید کرد" و "مرگ ایوان ایلیچ" را در سال ۱۸۸۶ نوشت، ۲۴ سال جلوتر از مرگاش.
اولی در بارهی زندگی و دومی در بارهی مرگ و بازهم پرسشگرِ "چه باید کردِ" زندگی!
زبان و کلامِ او در "چه باید کرد؟"، آنطور است که آدم خیال میکند راوی جلوی تو نشسته و دارد از رنجهایت میگوید، همین رنجهای زنده و معاصرِ تو!
اما نکتهی دیگر این که روایت، صریح است، مخصوصا با خودش که رسما جزو اشرافِ روسیه بوده، اما سرزنشگرِ موقعیتِ طبقاتیاش.
او نتوانست تا چند روزِ قبل از مرگاش از زندگیِ اشرافیاش کاملا کنده شود و به انتظار ِ خود از خودش عمل کند.
متاسفانه این کتاب بعد از سال۱۳۴۴ پنجاه و چهار سال است که تجدید چاپ نشده. تاسفبار است که این چهرهی تولستوی در زبان فارسی کمرنگ و ناشناخته است.
این کتاب (در دو فایل پی دی اف) هدیهای است از سوی تولستوی و مهدی سمسار (مترجم) و انتشارات فقیدِ کتابهای جیبی به کسانی که به راهحلی ممکن برای رنجهای بشری فکر میکنند:
https://t.me/GahFerestGhKeshani/4534
https://t.me/GahFerestGhKeshani/4535
============================
تولستوی دو اثر سِتُرگِ و تکاندهندهی "چه باید کرد" و "مرگ ایوان ایلیچ" را در سال ۱۸۸۶ نوشت، ۲۴ سال جلوتر از مرگاش.
اولی در بارهی زندگی و دومی در بارهی مرگ و بازهم پرسشگرِ "چه باید کردِ" زندگی!
زبان و کلامِ او در "چه باید کرد؟"، آنطور است که آدم خیال میکند راوی جلوی تو نشسته و دارد از رنجهایت میگوید، همین رنجهای زنده و معاصرِ تو!
اما نکتهی دیگر این که روایت، صریح است، مخصوصا با خودش که رسما جزو اشرافِ روسیه بوده، اما سرزنشگرِ موقعیتِ طبقاتیاش.
او نتوانست تا چند روزِ قبل از مرگاش از زندگیِ اشرافیاش کاملا کنده شود و به انتظار ِ خود از خودش عمل کند.
متاسفانه این کتاب بعد از سال۱۳۴۴ پنجاه و چهار سال است که تجدید چاپ نشده. تاسفبار است که این چهرهی تولستوی در زبان فارسی کمرنگ و ناشناخته است.
این کتاب (در دو فایل پی دی اف) هدیهای است از سوی تولستوی و مهدی سمسار (مترجم) و انتشارات فقیدِ کتابهای جیبی به کسانی که به راهحلی ممکن برای رنجهای بشری فکر میکنند:
https://t.me/GahFerestGhKeshani/4534
https://t.me/GahFerestGhKeshani/4535
Telegram
گاه فرست غلامعلی کشانی
چه باید کرد؟ تولستوی (۱ از ۲)
https://t.me/GahFerestGhKeshani/4533
https://t.me/GahFerestGhKeshani/4533
Forwarded from جنبش ملی کارآمدی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 فیلم ویدیو خلاصه کتاب آموزنده تفکر سریع و تفکر آهسته نوشته دانیل کانمن
▪️دوبله فارسی
#تفکر_انتقادی
---------------
🔅
#جنبش_ملی_کارآمدی
▪️دوبله فارسی
#تفکر_انتقادی
---------------
🔅
#جنبش_ملی_کارآمدی
چاپِ پنجمِ « گاندی و استالین » در کتابفروشی ها.
======================
"پزشکانِ قلابی و سیاستمردانِ قلابیْ از سادگیِ دردمندان نان میخورند. آدمهای سادهلوح نه میبینند و نه میشنوند، فقط میتوانند ببلعند. طالعبینها، فالبینها، منجیهای دروغین، فرقههای عرفانی، شیادان، شارلاتانها و ... در دوران اغتشاش و ناآرامی، بیثباتی و بلاتکلیفی، در هنگامِ فلاکت و سیهروزی، مثل قارچ از زمین بیرون میزنند."
"باید بدانید که دزد یا خلافکارْ موجودی متفاوت با شما نیست. در واقع اگر چراغ را به سوی درونِ خود بیفروزید، خواهید دید تفاوتِتان با دزد فقط در حدّ یک گام است."
"چراغِ آگاهی را به سوی درونت بگیر."
(تحلیلهای خودِ لویی فیشر)
======================
"پزشکانِ قلابی و سیاستمردانِ قلابیْ از سادگیِ دردمندان نان میخورند. آدمهای سادهلوح نه میبینند و نه میشنوند، فقط میتوانند ببلعند. طالعبینها، فالبینها، منجیهای دروغین، فرقههای عرفانی، شیادان، شارلاتانها و ... در دوران اغتشاش و ناآرامی، بیثباتی و بلاتکلیفی، در هنگامِ فلاکت و سیهروزی، مثل قارچ از زمین بیرون میزنند."
"باید بدانید که دزد یا خلافکارْ موجودی متفاوت با شما نیست. در واقع اگر چراغ را به سوی درونِ خود بیفروزید، خواهید دید تفاوتِتان با دزد فقط در حدّ یک گام است."
"چراغِ آگاهی را به سوی درونت بگیر."
(تحلیلهای خودِ لویی فیشر)
Forwarded from مصطفی ملکیان
⭕️نظام فکری ابوالعلاء معرّی و به تبعش عمرخیام دو اصل داشت:
یکی این که تا می توانی لذت ببر،
دوم هم اینکه تا می توانی به کسی درد و رنج نرسان. این نظام فکری ابوالعلاء معرّی است که خیام هم قبول کرد و حافظ هم با یک آمیخته هایی باز همین نظام فکری را پذیرفته است.
🌂روانشناسی اخلاق ،جلسه 35 ، موسسه پرسش
@mostafamalekian
یکی این که تا می توانی لذت ببر،
دوم هم اینکه تا می توانی به کسی درد و رنج نرسان. این نظام فکری ابوالعلاء معرّی است که خیام هم قبول کرد و حافظ هم با یک آمیخته هایی باز همین نظام فکری را پذیرفته است.
🌂روانشناسی اخلاق ،جلسه 35 ، موسسه پرسش
@mostafamalekian
Forwarded from مصطفی ملکیان (علی کاشانی)
🍃🍃مولفه های جهان نگری معرّی - خیامی
من به این نتیجه رسیدهام که لبّ جهان بینی قابل دفاع، جهاننگری ابوالعلای معرّی است. در فرهنگ ما عمر خیام نماینده این جهاننگری است. عمر خیام شدیدا تحت تاثیر ابوالعلای معرّی بود و خیلی با آثار او ممارست داشت.
به نظرم این جهان نگری چهار عنصر دارد:
1⃣اولین عنصرش این است که در جهان راز هست اما به جهت اینکه راز است، تو نباید به آن بپردازی. وگرنه به آنهایی که مسئله اند هم نمی توانی بپردازی.
2⃣مولفهی دوم جهان نگری معری-خیامی که به نظر من آن هم خیلی اهمیت دارد، این است که چنان زندگی کن که با شقوق متصور این رازها، زندگی ات سازگاری داشته باشد.
3⃣مولفه ی سوم این است که نه به خودت و نه به دیگری رنج غیرلازم وارد نکن. این مولفه جنبه ی سلبی دارد.
4⃣و مؤلفهی چهارم این است که در زندگی به دنبال ارضای آن چیزی برو که به اقتضای خودت، یعنی شخصیت فردی خودت، در زندگی به تو لذت می دهد.
🌴مصاحبه زندگی من - مصاحبه محمود مقدسی با استاد ملکیان(1391)
@mostafamalekian
من به این نتیجه رسیدهام که لبّ جهان بینی قابل دفاع، جهاننگری ابوالعلای معرّی است. در فرهنگ ما عمر خیام نماینده این جهاننگری است. عمر خیام شدیدا تحت تاثیر ابوالعلای معرّی بود و خیلی با آثار او ممارست داشت.
به نظرم این جهان نگری چهار عنصر دارد:
1⃣اولین عنصرش این است که در جهان راز هست اما به جهت اینکه راز است، تو نباید به آن بپردازی. وگرنه به آنهایی که مسئله اند هم نمی توانی بپردازی.
2⃣مولفهی دوم جهان نگری معری-خیامی که به نظر من آن هم خیلی اهمیت دارد، این است که چنان زندگی کن که با شقوق متصور این رازها، زندگی ات سازگاری داشته باشد.
3⃣مولفه ی سوم این است که نه به خودت و نه به دیگری رنج غیرلازم وارد نکن. این مولفه جنبه ی سلبی دارد.
4⃣و مؤلفهی چهارم این است که در زندگی به دنبال ارضای آن چیزی برو که به اقتضای خودت، یعنی شخصیت فردی خودت، در زندگی به تو لذت می دهد.
🌴مصاحبه زندگی من - مصاحبه محمود مقدسی با استاد ملکیان(1391)
@mostafamalekian
Forwarded from مصطفی ملکیان
🔊 🔊رهبانیت سکیولار در رمان بیگانه آلبرکامو و اندیشه خیام و ابوالعلای معری و حافظ👇🏼👇🏼👇🏼
Forwarded from Gholamali Keshani
KhayyamMaariMalekian.pdf
272.7 KB
معنای زندگی، در نظرِ معری و خیام ، از نگاه مصطفی ملکیان