Forwarded from ابوالقاسم فنائی
💫ملکیان: اینکه میفرمایید عقلانیّت هیچ اقتضایی ندارد را به این معنا میگیرید که اقتضای عقلانیّت اباحه است؟ شما میفرمایید آنجا که استدلال در دسترس ما نیست، توجیه هست و این بدان معناست که به لحاظ معرفتشناختی توجیه و استدلال را دو چیز میگیرید که خود این هم جای گفت و گو دارد. مشخصاً شما جایی را تعیین کنید که عقلانیّت دارای کارکرد صدور احکام هنجاری از من خواسته که مثلاً فلان سخن در عهد جدید را بپذیرم.
💫 فنایی: عقلانیّتی که من به آن ملتزم هستم اقتضا نمیکند که معنای ظاهری کلمه به کلمهای را که در متون دینی آمده است بپذیرم.
ملکیان: آیا «نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَكْفُرُ بِبَعْضٍ» شامل چنین سخنی نخواهد شد؟!
💫فنایی: ایمان به این معناست که ما بپذیریم همۀ آیات سخن خداوند است، و جعلی نیست، و ما اصالت آنها را قبول داریم. ایمان به اینکه این متن دینی از جانب خداوند است به معناست که اینها فعل گفتاری خداوند است. یکی از افعال گفتاری، خبر دادن است. خداوند از چیزی که ما به عنوان ایمان باید به آن ملتزم باشیم خبر میدهد نه از معنای ظاهری آیه. امّا اینکه مضمون آن فعل گفتاری در این مورد خاصّ چیست، سخن دیگری است. به تعبیر رایج در فرهنگ سنّتی ما، موضوع و متعلّق ایمان «مراد جدّی» خداوند است، نه «مراد استعمالی» او. ما ناگزیریم اوّل مراد جدّی خداوند را از سخنی که گفته است کشف کنیم و سپس آن را بپذیریم. البتّه گاهی اوقات مراد جدّی خداوند همان مراد استعمالی اوست، امّا همواره چنین نیست. اگر ما این ملاحظات را در نظر بگیریم در مورد بعضی از آیات میتوانیم بگوییم که ایمان متضمّن یا مستلزم التزام به معنای ظاهری نیست. معنای ظاهری آیات مراد استعمالی خداوند است، نه مراد جدّی او.
💫ملکیان: مرادتان از معنای ظاهری همان معنای حقیقی است در برابر معنای مجازی یا استعارهای؟ مراد شما که معنای باطنی نیست؟ چون معنای ظاهری را در برابر معنای باطنی به کار میبرند ولی گاهی معنای ظاهری را در مقابل معنای استعارهای، رمزی و کنایی به کار میبریم. به هر حال، اگر شما معنای غیرظاهری را تعیین نکنید و بگویید احتیاجی هم نیست که تعیین کنیم معنای مثلاً مجازی یا استعاری یا رمزی یا کنایی آن چیست، آن وقت آیا ایمان داشتن خاصیّت خود را از دست نمیدهد؟ نمیشود که ایمان به گزارههایی را بخواهیم که معنای آنها را هم فهم نکنیم..››
✨ → http://goo.gl/7h5bso
گزیدهای بسیار کوتاه از گفتوگویی خواندنی و مطوّل
🌴 بین #مصطفی_ملکیان و #ابوالقاسم_فنایی
🌱 دربارۀ «اخلاق، دین و عقلانیّت..»
کانال تلگرام استاد ابوالقاسم فنایی
https://telegram.me/abolghasemfanaei
💫 فنایی: عقلانیّتی که من به آن ملتزم هستم اقتضا نمیکند که معنای ظاهری کلمه به کلمهای را که در متون دینی آمده است بپذیرم.
ملکیان: آیا «نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَكْفُرُ بِبَعْضٍ» شامل چنین سخنی نخواهد شد؟!
💫فنایی: ایمان به این معناست که ما بپذیریم همۀ آیات سخن خداوند است، و جعلی نیست، و ما اصالت آنها را قبول داریم. ایمان به اینکه این متن دینی از جانب خداوند است به معناست که اینها فعل گفتاری خداوند است. یکی از افعال گفتاری، خبر دادن است. خداوند از چیزی که ما به عنوان ایمان باید به آن ملتزم باشیم خبر میدهد نه از معنای ظاهری آیه. امّا اینکه مضمون آن فعل گفتاری در این مورد خاصّ چیست، سخن دیگری است. به تعبیر رایج در فرهنگ سنّتی ما، موضوع و متعلّق ایمان «مراد جدّی» خداوند است، نه «مراد استعمالی» او. ما ناگزیریم اوّل مراد جدّی خداوند را از سخنی که گفته است کشف کنیم و سپس آن را بپذیریم. البتّه گاهی اوقات مراد جدّی خداوند همان مراد استعمالی اوست، امّا همواره چنین نیست. اگر ما این ملاحظات را در نظر بگیریم در مورد بعضی از آیات میتوانیم بگوییم که ایمان متضمّن یا مستلزم التزام به معنای ظاهری نیست. معنای ظاهری آیات مراد استعمالی خداوند است، نه مراد جدّی او.
💫ملکیان: مرادتان از معنای ظاهری همان معنای حقیقی است در برابر معنای مجازی یا استعارهای؟ مراد شما که معنای باطنی نیست؟ چون معنای ظاهری را در برابر معنای باطنی به کار میبرند ولی گاهی معنای ظاهری را در مقابل معنای استعارهای، رمزی و کنایی به کار میبریم. به هر حال، اگر شما معنای غیرظاهری را تعیین نکنید و بگویید احتیاجی هم نیست که تعیین کنیم معنای مثلاً مجازی یا استعاری یا رمزی یا کنایی آن چیست، آن وقت آیا ایمان داشتن خاصیّت خود را از دست نمیدهد؟ نمیشود که ایمان به گزارههایی را بخواهیم که معنای آنها را هم فهم نکنیم..››
✨ → http://goo.gl/7h5bso
گزیدهای بسیار کوتاه از گفتوگویی خواندنی و مطوّل
🌴 بین #مصطفی_ملکیان و #ابوالقاسم_فنایی
🌱 دربارۀ «اخلاق، دین و عقلانیّت..»
کانال تلگرام استاد ابوالقاسم فنایی
https://telegram.me/abolghasemfanaei
Forwarded from 🕊.. هوشیار ..🌱
💐 ممنون که ما رو هم مهمون کردید..
این هم در همین ارتباطه، البته مربوط به گذشته است..
🌸🌷💐🌷🌸
_______________
⤵️
🌻 اخلاقی زیستن جز زیبا زیستن نیست..
«..همۀ سروران حاضر در این جلسه اعتراف میکنند به این نکته که ما در طول زندگیهای خودمان کوتاه یا بلند قاعدهای را به کرات و مرات آزمودهایم و آن اینکه هر چه با یک انسان به لحاظ فیزیکی و جسمانی نزدیکیمان بیشتر بشود، از لحاظ عاطفی دوریمان از او بیشتر میشود. بسیار بسیار بسیار نادراند انسانهایی که شما به لحاظ فیزیکی و حضور جسمانی به آنها نزدیکتر میشوید، به لحاظ عاطفی به آنها هم نزدیکتر میشوید.
معمولاً انسانها از دور دوستداشتنیتراند،از دور زیبا تراند، این نکتۀ حکیمانۀ راسل به نظر من ناظر به همین نکته است که میگفت:
به نظر من راسل دوستداشتن انسانیّت کار چندان دشواری نیست، امّا دوستداشتن تکتک انسانها کاری محال است.
هر چه به انسانها نزدیکتر میشوید میبینید تصوّری که از ایشان داشتهاید، تصوّری زیباتر از حد واقع، دوستداشتنیتر از حد واقع بوده است.
امّا هر کدام از ما سعادتی داشته باشیم در طول عمرمان به معدود افرادی برخوردهایم که ناقض این قاعدهاند، خلاف این قاعدهاند و هر چه به آنها نزدیکتر میشویم عظمت بیشتر و عظمت روحی بیشتر در آنها ادراک میکنیم، جلال و شکوه روحی بیشتر در ایشان ادراک میکنیم، و جمال و زیبایی روحی بیشتر.
این بزرگی روحی، این شکوه روحی و این زیبایی روحی، این سبست روحی باعث میشود که ما به لحاظ عاطفی مجذوب شان میشویم.
و من در واقع سعادت این را در طول عمرم داشتهام که با چهار تن در طول زندگیام مواجه باشم که این ویژگی را داشتهاند و اینجا میخواهم بگویم که میان چهار تن بدون سر سوزنی مبالغه، بزرگترین این چهار تن استاد موحد میباشد.
من هر چه از لحاظ حشر و نشر با ایشان و معاشرت با ایشان، بیشتر نزدیک شدم به ایشان بیشتر مجذوب شدم به لحاظ عاطفی.
واقعاً وقتی با ایشان آشناتر شدم، دیدم این روح چه قدر عظمت و بزرگی دارد و چه قدر جلال و شکوه دارد، چهقدر جمال و زیبایی دارد.
بنابراین دکتر موحد را یک اثر هنری میبینم که به دست خودش ساخته شده، و این اثر هنری زیباست فوقالعاده، با شکوه فوقالعاده و عظیم در نظر ما جلوه میکند فوقالعاده.
نیچه فیلسوف آلمانی، حتى اخلاق را به زیبایی شناسی فرو میکاهند، و میگفت اصلاً اخلاقی زیستن یعنی از خودت یک اثر هنری زیبا بسازی.
اخلاقی زیستن جز زیبا زیستن نیست.
کسانیکه اخلاقی زندگی میکنند، اثر هنری زیبایی از خودشان میآفرینند.
در واقع در توضیح سخن نیچه و حتی در جایی در تعبیر سخن نیچه، وقتی به دنیا میآییم تکه سنگی، صخرهای به دنیا میآییم، بعد این تکه سنگ خودش باید چکشی به بگیرد و از دل این صخره، از دل این تکه سنگ یک پیکرۀ زیبا پدید برآورد.
با هر فعالیّتی و با هر حسننیّتی و با هر اخلاقی زیستنی خود این صخره به دست خودش چکشی بر خودش میزند و اندکی خودش را نمودارتر میکند و بعد میبینی در پایان عمرش از دل این صخره از دل این تکه سنگ بیشکل یا دارای شکلی نه چندان مطلوب، یک پیکره بسیار زیبا بیرون آمده است.
تمام سخن بر سر این است که صخرههای ما آدمیان هنگام توّلد کمابیش مثل هماند امّا به هنگام وفات مجسمههایی همانند از دل این صخرهها بیرون تراشیده نشدهاند، برای اینکه هنرمندی که بخواهد بزرگترین اثر هنریاش شخص خودش باشد، یک عمر ریاضت روحانی، ریاضت معنوی، ریاضت اخلاقی و ریاضت ذهنی، فکری و علمی باید داشته باشد تا بتواند از سنگ وجود خودش یک ماهیّت زیبا بیرون بیآورد و دکتر موحد الحق و الانصاف، به صداقت و بدون سر سوزنی مبالغه شهادت میدهم که این کار را کرد و از دل همین این تکۀ سنگ یک پیکرۀ بسیار زیبا پدید آورد.
البتّه این پیکرۀ زیبا را هر کس به قدر زیباییشناسی خودش میشناسد و منم به قدر زیباییشناسی خودم..»
🌷 موحد یک اثر هنری است (+ فایل صوتی و گزارش تکمیلی)
🌾→ http://neeloofar.org/mostafamalekian/97-news/1034-130294.html
🌴 #مصطفی_ملکیان
این هم در همین ارتباطه، البته مربوط به گذشته است..
🌸🌷💐🌷🌸
_______________
⤵️
🌻 اخلاقی زیستن جز زیبا زیستن نیست..
«..همۀ سروران حاضر در این جلسه اعتراف میکنند به این نکته که ما در طول زندگیهای خودمان کوتاه یا بلند قاعدهای را به کرات و مرات آزمودهایم و آن اینکه هر چه با یک انسان به لحاظ فیزیکی و جسمانی نزدیکیمان بیشتر بشود، از لحاظ عاطفی دوریمان از او بیشتر میشود. بسیار بسیار بسیار نادراند انسانهایی که شما به لحاظ فیزیکی و حضور جسمانی به آنها نزدیکتر میشوید، به لحاظ عاطفی به آنها هم نزدیکتر میشوید.
معمولاً انسانها از دور دوستداشتنیتراند،از دور زیبا تراند، این نکتۀ حکیمانۀ راسل به نظر من ناظر به همین نکته است که میگفت:
به نظر من راسل دوستداشتن انسانیّت کار چندان دشواری نیست، امّا دوستداشتن تکتک انسانها کاری محال است.
هر چه به انسانها نزدیکتر میشوید میبینید تصوّری که از ایشان داشتهاید، تصوّری زیباتر از حد واقع، دوستداشتنیتر از حد واقع بوده است.
امّا هر کدام از ما سعادتی داشته باشیم در طول عمرمان به معدود افرادی برخوردهایم که ناقض این قاعدهاند، خلاف این قاعدهاند و هر چه به آنها نزدیکتر میشویم عظمت بیشتر و عظمت روحی بیشتر در آنها ادراک میکنیم، جلال و شکوه روحی بیشتر در ایشان ادراک میکنیم، و جمال و زیبایی روحی بیشتر.
این بزرگی روحی، این شکوه روحی و این زیبایی روحی، این سبست روحی باعث میشود که ما به لحاظ عاطفی مجذوب شان میشویم.
و من در واقع سعادت این را در طول عمرم داشتهام که با چهار تن در طول زندگیام مواجه باشم که این ویژگی را داشتهاند و اینجا میخواهم بگویم که میان چهار تن بدون سر سوزنی مبالغه، بزرگترین این چهار تن استاد موحد میباشد.
من هر چه از لحاظ حشر و نشر با ایشان و معاشرت با ایشان، بیشتر نزدیک شدم به ایشان بیشتر مجذوب شدم به لحاظ عاطفی.
واقعاً وقتی با ایشان آشناتر شدم، دیدم این روح چه قدر عظمت و بزرگی دارد و چه قدر جلال و شکوه دارد، چهقدر جمال و زیبایی دارد.
بنابراین دکتر موحد را یک اثر هنری میبینم که به دست خودش ساخته شده، و این اثر هنری زیباست فوقالعاده، با شکوه فوقالعاده و عظیم در نظر ما جلوه میکند فوقالعاده.
نیچه فیلسوف آلمانی، حتى اخلاق را به زیبایی شناسی فرو میکاهند، و میگفت اصلاً اخلاقی زیستن یعنی از خودت یک اثر هنری زیبا بسازی.
اخلاقی زیستن جز زیبا زیستن نیست.
کسانیکه اخلاقی زندگی میکنند، اثر هنری زیبایی از خودشان میآفرینند.
در واقع در توضیح سخن نیچه و حتی در جایی در تعبیر سخن نیچه، وقتی به دنیا میآییم تکه سنگی، صخرهای به دنیا میآییم، بعد این تکه سنگ خودش باید چکشی به بگیرد و از دل این صخره، از دل این تکه سنگ یک پیکرۀ زیبا پدید برآورد.
با هر فعالیّتی و با هر حسننیّتی و با هر اخلاقی زیستنی خود این صخره به دست خودش چکشی بر خودش میزند و اندکی خودش را نمودارتر میکند و بعد میبینی در پایان عمرش از دل این صخره از دل این تکه سنگ بیشکل یا دارای شکلی نه چندان مطلوب، یک پیکره بسیار زیبا بیرون آمده است.
تمام سخن بر سر این است که صخرههای ما آدمیان هنگام توّلد کمابیش مثل هماند امّا به هنگام وفات مجسمههایی همانند از دل این صخرهها بیرون تراشیده نشدهاند، برای اینکه هنرمندی که بخواهد بزرگترین اثر هنریاش شخص خودش باشد، یک عمر ریاضت روحانی، ریاضت معنوی، ریاضت اخلاقی و ریاضت ذهنی، فکری و علمی باید داشته باشد تا بتواند از سنگ وجود خودش یک ماهیّت زیبا بیرون بیآورد و دکتر موحد الحق و الانصاف، به صداقت و بدون سر سوزنی مبالغه شهادت میدهم که این کار را کرد و از دل همین این تکۀ سنگ یک پیکرۀ بسیار زیبا پدید آورد.
البتّه این پیکرۀ زیبا را هر کس به قدر زیباییشناسی خودش میشناسد و منم به قدر زیباییشناسی خودم..»
🌷 موحد یک اثر هنری است (+ فایل صوتی و گزارش تکمیلی)
🌾→ http://neeloofar.org/mostafamalekian/97-news/1034-130294.html
🌴 #مصطفی_ملکیان
🌻 گزیدهای از فصل تعادل میان #فضیلت_ادب_و_فضلیت_سادگی
‹‹..اخلاقیان بزرگ و قهرمانان اخلاقی حتی به حضور حیوانات هم اعتنا داشتند و مثلاً وقتی گربهای وارد میشد دستی به سر و پشت او میكشیدند.
اعتنا به حضور دیگری اقتضایش این است كه وضع انسان نسبت به دیگری با زمانی كه حضور ندارد فرق كند، به این معنا كه انسان باید كاری كند كه از تنهایی بیرون آید و این وقتی پیچیدهتر میشود كه كسانی كه انسان با آنها طرف است سن و نوع ارتباط مختلف داشته باشند و انسان بخواهد نسبت به همۀ آنها ادب را بهجا آورد و به حضور همهشان اعتنا كند، چراكه اعتنا به حضور هر كس گفتار و رفتار خاصی را میطلبد كه لزوماً با دیگری سازگار نیست. ولی به هر حال ادب یعنی از تنهایی بیرون آمدن، به عبارت دیگر، یعنی از صرافت طبع خود دست برداشتن.
تعریف ادب با بیان فضیلت دیگر، یعنی سادگی (Simplicity)، جرح و تعدیل میشود. ارسطو، كه به اعتباری بنیانی برای مكتب فضیلتگرایی پدید آورد، سادگی را فضیلت نمیدانست، امّا پس از او رواقیان تأكید بسیار بر آن داشتند، كه به نظر من دشوارترین فضیلت در مقام توصیف كردن است و به اعتباری شاید دشوارترین فضیلت در مقام تحقق بخشیدن باشد. این فضیلت نیز، بدون پیچیدگیهایی كه در تعریفش آوردهاند، به معنی طبیعی بودن به تمام معنا و دوری كردن از هر تكلف و تصنّع و ظاهرسازی است. قبلاً دربارۀ صداقت صحبت كرده بودم و گفته بودم صداقت یعنی اینكه پنج ساحت باورها، احساسات و عواطف و هیجانات، خواستهها، گفتار و كردار انسان كاملاً بر همدیگر انطباق داشته باشند، امّا سادگی از این هم بالاتر میرود؛ صداقت از انسان میخواهد كه انواع بیصداقتیهای حاصل از عدم انطباق میان هر كدام از ساحتهای پنجگانهاش را (كه ممكن است همۀ آنها هم در همۀ زبانها نام جداگانهای نداشته باشند) از خود دور كند، امّا سادگی از انسان میخواهد كه به صرافت طبعش عمل كند و طبیعی طبیعی باشد.
امّا مسئلۀ این است كه آیا طبیعی بودن (سادگی) با ادب میسازد؟ اقتضای ادب این است كه انسان به حضور دیگری اعتنا داشته باشد و بنابراین از صرافت طبع خود خارج شود و بدینسان گویا اقتضای ادب دوری از سادگی است و اقتضای سادگی هم بنا به تعریف دوری از ادب است. با این حال رواقیان بر هر دو فضیلت تأكید میكردند. رواقیان سادگی را این طور تعبیر میكردند كه انسان باید در كنار واقعیّت باشد و شانه به شانۀ آن گام بردارد و از آن فاصله نگیرد. سادگی یعنی طبیعی بودن و طبیعی بودن یعنی همراه با طبیعت بودن و هرچه انسان از طبیعت فاصله بگیرد به صناعت نزدیكتر میشود، یعنی ساختگی عمل میكند و رواقیان ساختگی عمل كردن را خلاف اخلاق میدانستند و حتی میگفتند سایر فضیلتها هم اگر به صورت ساختگی باشند فضیلت به حساب نمیآیند و در واقع خودانگیخته و بررُسته از انسان نیستند، بلكه متكلفانه و بربسته به او هستند؛ نه اینكه انسان قصد فریب داشته باشد و صداقت را زیر پا بخواهد بگذارد، امّا بههرحال از دروناش نجوشیده است و بنابراین به دور از واقعیّت است. از اینرو، از نطر رواقیان، اگر انسان دروغ بگوید امّا سعی نكند كه دروغ گفتن خود را پنهان دارد بهتر از آن است كه راست بگوید برای اینكه راستگو جلوه كند..››
🌱 برگرفته از درسگفتار #روان_شناسی_اخلاق
🌴 #مصطفی_ملکیان
‹‹..اخلاقیان بزرگ و قهرمانان اخلاقی حتی به حضور حیوانات هم اعتنا داشتند و مثلاً وقتی گربهای وارد میشد دستی به سر و پشت او میكشیدند.
اعتنا به حضور دیگری اقتضایش این است كه وضع انسان نسبت به دیگری با زمانی كه حضور ندارد فرق كند، به این معنا كه انسان باید كاری كند كه از تنهایی بیرون آید و این وقتی پیچیدهتر میشود كه كسانی كه انسان با آنها طرف است سن و نوع ارتباط مختلف داشته باشند و انسان بخواهد نسبت به همۀ آنها ادب را بهجا آورد و به حضور همهشان اعتنا كند، چراكه اعتنا به حضور هر كس گفتار و رفتار خاصی را میطلبد كه لزوماً با دیگری سازگار نیست. ولی به هر حال ادب یعنی از تنهایی بیرون آمدن، به عبارت دیگر، یعنی از صرافت طبع خود دست برداشتن.
تعریف ادب با بیان فضیلت دیگر، یعنی سادگی (Simplicity)، جرح و تعدیل میشود. ارسطو، كه به اعتباری بنیانی برای مكتب فضیلتگرایی پدید آورد، سادگی را فضیلت نمیدانست، امّا پس از او رواقیان تأكید بسیار بر آن داشتند، كه به نظر من دشوارترین فضیلت در مقام توصیف كردن است و به اعتباری شاید دشوارترین فضیلت در مقام تحقق بخشیدن باشد. این فضیلت نیز، بدون پیچیدگیهایی كه در تعریفش آوردهاند، به معنی طبیعی بودن به تمام معنا و دوری كردن از هر تكلف و تصنّع و ظاهرسازی است. قبلاً دربارۀ صداقت صحبت كرده بودم و گفته بودم صداقت یعنی اینكه پنج ساحت باورها، احساسات و عواطف و هیجانات، خواستهها، گفتار و كردار انسان كاملاً بر همدیگر انطباق داشته باشند، امّا سادگی از این هم بالاتر میرود؛ صداقت از انسان میخواهد كه انواع بیصداقتیهای حاصل از عدم انطباق میان هر كدام از ساحتهای پنجگانهاش را (كه ممكن است همۀ آنها هم در همۀ زبانها نام جداگانهای نداشته باشند) از خود دور كند، امّا سادگی از انسان میخواهد كه به صرافت طبعش عمل كند و طبیعی طبیعی باشد.
امّا مسئلۀ این است كه آیا طبیعی بودن (سادگی) با ادب میسازد؟ اقتضای ادب این است كه انسان به حضور دیگری اعتنا داشته باشد و بنابراین از صرافت طبع خود خارج شود و بدینسان گویا اقتضای ادب دوری از سادگی است و اقتضای سادگی هم بنا به تعریف دوری از ادب است. با این حال رواقیان بر هر دو فضیلت تأكید میكردند. رواقیان سادگی را این طور تعبیر میكردند كه انسان باید در كنار واقعیّت باشد و شانه به شانۀ آن گام بردارد و از آن فاصله نگیرد. سادگی یعنی طبیعی بودن و طبیعی بودن یعنی همراه با طبیعت بودن و هرچه انسان از طبیعت فاصله بگیرد به صناعت نزدیكتر میشود، یعنی ساختگی عمل میكند و رواقیان ساختگی عمل كردن را خلاف اخلاق میدانستند و حتی میگفتند سایر فضیلتها هم اگر به صورت ساختگی باشند فضیلت به حساب نمیآیند و در واقع خودانگیخته و بررُسته از انسان نیستند، بلكه متكلفانه و بربسته به او هستند؛ نه اینكه انسان قصد فریب داشته باشد و صداقت را زیر پا بخواهد بگذارد، امّا بههرحال از دروناش نجوشیده است و بنابراین به دور از واقعیّت است. از اینرو، از نطر رواقیان، اگر انسان دروغ بگوید امّا سعی نكند كه دروغ گفتن خود را پنهان دارد بهتر از آن است كه راست بگوید برای اینكه راستگو جلوه كند..››
🌱 برگرفته از درسگفتار #روان_شناسی_اخلاق
🌴 #مصطفی_ملکیان
Forwarded from وبسایت فرهنگی صدانت
☄روح ناآرام یک روشنفکر، شرح یک زندگی فکری در گفتوگو با #مصطفی_ملکیان☄
منبع: مجله اندیشه پویا | اردیبهشت و خرداد ۱۳۹۱
با تشکر از جناب آقای حسین جلیلی برای پیادهکردن متن
✨ →http://goo.gl/ixe8UB
منبع: مجله اندیشه پویا | اردیبهشت و خرداد ۱۳۹۱
با تشکر از جناب آقای حسین جلیلی برای پیادهکردن متن
✨ →http://goo.gl/ixe8UB
Forwarded from وبسایت فرهنگی صدانت
Audio
#مصطفی_ملکیان | عشق به خدا يعنی چه؟ | قسمتی از جلسه ی دوم درسگفتار سازگاری و ناسازگاری اخلاقی زیستن و عقلانی زیستن | موسسه پرسش | @sedanet
Forwarded from مصطفی ملکیان
8 آزمایش ذهنی برای ارزیابی از خود برای آینده! ☝️
مصطفی ملکیان، اندیشمند تیز بینی است که تلاش میکند مخاطب را به فضا و فضیلتِ نقد و فلسفه ورزی نزدیک کند؛
اما اول نقد ناظر، بعد منظر!
لینک به مطلب اصلی: https://t.me/mostafamalekian/2596
در بالا، نمونههایی از سنجههای نقدِ خود را از زبان او میشنویم: ☝️
مصطفی ملکیان، اندیشمند تیز بینی است که تلاش میکند مخاطب را به فضا و فضیلتِ نقد و فلسفه ورزی نزدیک کند؛
اما اول نقد ناظر، بعد منظر!
لینک به مطلب اصلی: https://t.me/mostafamalekian/2596
در بالا، نمونههایی از سنجههای نقدِ خود را از زبان او میشنویم: ☝️
Telegram
مصطفی ملکیان
کجای پازل هستی جای من است ؟ چگونه بفهمم رسالتم در هستی چیست ؟ چگونه راه آینده خودم را انتخاب کنم ؟
پاسخ #مصطفی_ملکیان برای یافتن پاسخ به این سوالات در هشت آزمایش ذهنی...
✨ → goo.gl/qlFp6p
پاسخ #مصطفی_ملکیان برای یافتن پاسخ به این سوالات در هشت آزمایش ذهنی...
✨ → goo.gl/qlFp6p
اعتماد از منظر اخلاقی
استاد مصطفی ملکیان
🔊فایل صوتی سخنرانی «اعتماد از منظر اخلاقی»
#مصطفی_ملکیان
4 اسفند ماه 97
@mostafamalekian
@dialoguecenter
======================
نگاهِ گاه فرست:
سخنانی درخشان در بابِ اعتمادِ فردی، جمعی، ملی؛
و
واکاویِ ریشه ی بسیاری از چرا های ملی!
#######
امید که سخنران تیز بین، خود اولْ عامل، و خیل شنوندگان هم، عاملان و درس آموزانی جدی برای مسئله آموزی از مدرسِ نکته سنج میهن باشند.
(نکته: هر سخنی آنگاه نافذتر و شنوده تر خواهد شد که گوینده، اولْ عامل اش باشد)
آموزش=سیاست
بی تفاوت نباشيم، به اشتراک بگذاریم.
@GAHFERESTGHKESHANI
#مصطفی_ملکیان
4 اسفند ماه 97
@mostafamalekian
@dialoguecenter
======================
نگاهِ گاه فرست:
سخنانی درخشان در بابِ اعتمادِ فردی، جمعی، ملی؛
و
واکاویِ ریشه ی بسیاری از چرا های ملی!
#######
امید که سخنران تیز بین، خود اولْ عامل، و خیل شنوندگان هم، عاملان و درس آموزانی جدی برای مسئله آموزی از مدرسِ نکته سنج میهن باشند.
(نکته: هر سخنی آنگاه نافذتر و شنوده تر خواهد شد که گوینده، اولْ عامل اش باشد)
آموزش=سیاست
بی تفاوت نباشيم، به اشتراک بگذاریم.
@GAHFERESTGHKESHANI
Forwarded from کانون فکر آتن
📣📣📣#آتن برگزار می کند :
🔹نشست رونمایی و نقد و بررسی کتاب "دارندگی در بسندگی است “
تالیف:سیموئل الگزاندر
☑️ویرایش و مقدمه :" #مصطفی_ملکیان
☑️ باحضور مترجم اثر : #غلامعلی_کشانی
🕕شنبه ١٢\۵\٩٨
🕕ساعت ١٩
🔹🔹
🗺میدان انقلاب، خیابان کارگر شمالی _نرسیده به نصرت_ کوچه طباطبایی پلاک ۴ طبقه سوم( ورود برای عموم آزاد است)
#آتن
#کانون_فکر_آتن
@athens_institution
🔹نشست رونمایی و نقد و بررسی کتاب "دارندگی در بسندگی است “
تالیف:سیموئل الگزاندر
☑️ویرایش و مقدمه :" #مصطفی_ملکیان
☑️ باحضور مترجم اثر : #غلامعلی_کشانی
🕕شنبه ١٢\۵\٩٨
🕕ساعت ١٩
🔹🔹
🗺میدان انقلاب، خیابان کارگر شمالی _نرسیده به نصرت_ کوچه طباطبایی پلاک ۴ طبقه سوم( ورود برای عموم آزاد است)
#آتن
#کانون_فکر_آتن
@athens_institution
گفتگو مصطفی ملکیان با مجموعه ایران پایدار.
🔈 فایل صوتی برنامهٔ گفتگومحور مِهستان ایران به روایت مصطفی ملکیان
#مصطفی_ملکیان #مهستان #روایت_ایران #صدانت #ایران_پایدار
@Sedanet
@iranepaydar_official
@mostafamalekian
#مصطفی_ملکیان #مهستان #روایت_ایران #صدانت #ایران_پایدار
@Sedanet
@iranepaydar_official
@mostafamalekian
✳️ مصطفی ملکیان،
پایداری ایران و
۱۰ پرسش از روشنفکریِ دینی
✅ کلید عقل و مغز و روح را به کسی نباید سپرد،
✅ چک سفیدِ اعتماد و باور را به کسی نباید سپرد،
✅ اما مصطفی ملکیان معلمی است بسیار خوب که در دو سخنرانیِ متفاوت در فرستههای بالا، همراه با دانشِ لازم، اما با صراحتِ لهجه و شجاعتْ تاملاتِ خود را در بارهی
- "ایران و وضع و حالِ ایران امروز" و نیز
- "همهی ادیان و روشنفکری دینی"
به زبان میآورد.
با هم در نظرات او تامل کنیم، شاید سوالهای تازهای طرح شده و گرهای یا گرههایی از کارهای فروبستهی ما باز شوند.
لینکها:
https://t.me/GahFerestGhKeshani/5706
https://t.me/GahFerestGhKeshani/5707
پایداری ایران و
۱۰ پرسش از روشنفکریِ دینی
✅ کلید عقل و مغز و روح را به کسی نباید سپرد،
✅ چک سفیدِ اعتماد و باور را به کسی نباید سپرد،
✅ اما مصطفی ملکیان معلمی است بسیار خوب که در دو سخنرانیِ متفاوت در فرستههای بالا، همراه با دانشِ لازم، اما با صراحتِ لهجه و شجاعتْ تاملاتِ خود را در بارهی
- "ایران و وضع و حالِ ایران امروز" و نیز
- "همهی ادیان و روشنفکری دینی"
به زبان میآورد.
با هم در نظرات او تامل کنیم، شاید سوالهای تازهای طرح شده و گرهای یا گرههایی از کارهای فروبستهی ما باز شوند.
لینکها:
https://t.me/GahFerestGhKeshani/5706
https://t.me/GahFerestGhKeshani/5707
Telegram
گاه فرست غلامعلی کشانی
🔈 فایل صوتی برنامهٔ گفتگومحور مِهستان ایران به روایت مصطفی ملکیان
#مصطفی_ملکیان #مهستان #روایت_ایران #صدانت #ایران_پایدار
@Sedanet
@iranepaydar_official
@mostafamalekian
#مصطفی_ملکیان #مهستان #روایت_ایران #صدانت #ایران_پایدار
@Sedanet
@iranepaydar_official
@mostafamalekian