.
آمد بهار و رمزی میگویمت نهانی
بر نُهفلک مبارک، الّا بر او که دانی!
الّا بر او که بویی نشنیدهاست هرگز،
از گلشنِ مروّت وَز باغِ مهربانی
الّا به پیرْاَخمی کَز تُرشیِ مزاجش،
ما را نمانده در یاد، یکخنده از جوانی!
الّا بر آنکه هرگز، ناورده از نبردی،
جز زخمْ مژدگانی، جز مرگْ ارمغانی!
الّا به باغبانی کَز کِشتهاش نروید،
جز خارِ خستهجانی، جز شاخهی خزانی...
الّا کسی که در مرگ دارد هزار فتویٰ
یکمصلحت نداند در کارِ زندگانی!
نوروز، خنده ریزد در جامِ ما فقیران
باشد که زهر ریزد در کاسهی فلانی!
ای نورِ حالگَردان! وِی یارِ رویْزردان!
این پرده را بگردان، یکبار امتحانی!
☘حسین جنتی ☘
@ForghaniArchitect
آمد بهار و رمزی میگویمت نهانی
بر نُهفلک مبارک، الّا بر او که دانی!
الّا بر او که بویی نشنیدهاست هرگز،
از گلشنِ مروّت وَز باغِ مهربانی
الّا به پیرْاَخمی کَز تُرشیِ مزاجش،
ما را نمانده در یاد، یکخنده از جوانی!
الّا بر آنکه هرگز، ناورده از نبردی،
جز زخمْ مژدگانی، جز مرگْ ارمغانی!
الّا به باغبانی کَز کِشتهاش نروید،
جز خارِ خستهجانی، جز شاخهی خزانی...
الّا کسی که در مرگ دارد هزار فتویٰ
یکمصلحت نداند در کارِ زندگانی!
نوروز، خنده ریزد در جامِ ما فقیران
باشد که زهر ریزد در کاسهی فلانی!
ای نورِ حالگَردان! وِی یارِ رویْزردان!
این پرده را بگردان، یکبار امتحانی!
☘حسین جنتی ☘
@ForghaniArchitect
4_5775195046915605829.mp4
5 MB
این صحبت های «مارگارت تاچر» نخست وزیر فقید انگلستان در چند دهه قبل را چندبار ببینید، خیلی دقیق ببینید. داشتن منابع طبیعی هرگز ثروت نیست. ثروت داشتن سیستمی است که بتواند این دارایی ها...
@ForghaniArchitect
@ForghaniArchitect
Forwarded from Renani Mohsen / محسن رنانی
.
👈 جنبش قیطریه
✍ محسن رنانی
من رای ندادم. من برای اولین بار، در انتخابات اسفند شرکت نکردم. قبلاً بارها نوشتهام (اینجا) که هیچ دموکراسی کاملی وجود ندارد. دموکراسی مثل فوتبال است که هر بازی، تمرینی است برای حرفهایتر شدن بازیهای بعدی. هر انتخابات نیز یک بازی تمرینی برای دموکراسی است که آن را گامی به سوی بلوغ بهپیش میبرد. همیشه گمان میکردهام اصلاح کشور از طریق انتخابات، سالمتر و کمهزینهتر است. اما اینبار به احترام اکثریت ملت ایران، رأی ندادم.
توافق نانوشته جامعه برای شرکت نکردن اعتراضی در انتخابات، یک «کنش جمعی منفعلانه» است که البته پیامدهای مثبت کوتاه مدتی دارد؛ اما اگر منجر به تغییر ساختاری در داخل یا تغییر رفتاری در خارج نشود، هیچ اثر بلندمدتی نخواهد داشت.
کنشهای جمعی دو دستهاند: منفعل و فعال. «کنشهای جمعی منفعل» (مثل تحریم انتخابات یا تحریم گردهماییهای حکومتی)، هزینه و ریسک ندارند اما دستاوردهای کمی دارند و به سرعت دستاوردهایشان محو میشود. آنچه ماندگار است و تأثیر گذار، «کنشهای جمعی فعال» است که معمولا حدی از هزینه و ریسک را با خود دارند.
کنشهای جمعی فعال نیز دو گونهاند: «کنشهای خشمگرا» و «کنشهای عقلگرا»؛ که اولی خشونتآمیز و دومی خشونتپرهیز است. اعتراضات خیابانی خودجوش و توفنده، معمولا از جنس «کنشهای جمعی فعالِ خشمگرا» هستند که اگر با محوریت نهادهای مدنی (مثل احزاب یا اتحادیهها) شکل نگرفته باشند و فاقد رهبری متمرکز باشند، در بیشتر موارد به خشونت کشیده میشوند. هرگاه کنشهای جمعی به خشونت کشیده شود، آنکه بهره میبرد حکومت است؛ چون هم در خشونتورزی، دستِ بالا را دارد و هم خشونت، برایش مشروعیتِ سرکوب میآورد.
اما «کنشهای جمعی فعالِ عقلگرا»، حرکتهایی هستند که از طریق همکاری عاقلانه و مقاومت آگاهانه و به دور از هیجان اعضای جامعه مدنی پدیدار میشوند. چنین حرکتهایی حتی اگر منجر به تحول امور نشوند، کمترین دستاوردشان تمرین همکاری و ایجاد انسجام و امید در جامعه مدنی و یک گام بهسوی بلوغ اجتماعی است.
اعتراضهایی که اینروزها درباره پارک قیطریه تهران چهره بسته است، یک «کنش جمعی فعال عقلگرا» است. بخشهایی از جامعه، آرام و آگاهانه، دارند اعتراض میکنند. میگویند ساخت مسجد بس است، به جای ساخت مسجد، رفتارتان و ساختارتان را اصلاح کنید تا تتمه مومنان نیز بیدین نشوند. اگر زور دارید قوانین رانندگی را اعمال کنید، رانتخواری را کنترل کنید اما مردم را بهزور به بهشت نبرید!
اما مدیر شهری ظاهرگرا، همچون عصر قبیله، گمان میکند اگر عقب بنشیند اقتدارش از دست میرود. و اینجا دقیقا همان نقطهای است که جامعه مدنی از جامعه قبیلهای متمایز میشود. اینجا نفسِ حضور و مقاومت مدنی مسالمتآمیز، حرکتی از جنس کنش جمعی فعالِ عقلگراست؛ حرکتی از جنس توسعه است.
شهروندان تهرانی کارزاری راهانداختهاند بهمنظور درخواست از حکومت برای دستور توقف عملیات ساخت یک مسجد تبلیغاتی هشتصد متری (نه یک نمازخانه ساده) در پارک قیطریه. شهرداری تهران در سه سال گذشته فقط ۴۷۵۰ متر پارک ساخته است. با ساخت این مسجد نه تنها ۸۰۰ متر از فضای سبز تهران کاسته میشود بلکه با هزینه ساخت این مسجد میتوان چندین هزار متر فضای سبز جدید ساخت. در کنار ابعاد اقتصادی، سیاسی و زیستمحیطی مسأله، نیز نگرانیهای جدیای نسبت به تخریب و تاراج گورها و اشیای باستانی احتمالی آن منطقه وجود دارد. (اینجا را ببنید).
و اکنون ما شهروندان ایران نیز تمایل به مشارکت در کارزار تهرانیها را داریم. به گمان من اگر امضاها به صد هزار برسد، یعنی امید در جامعه مدنی هنوز نمرده است. اما اگر امضاها به یک میلیون برسد، یعنی جامعه مدنی نه تنها زنده و امیدوار است بلکه به خودباوری و خودآگاهی و اعتماد به نفس نیز رسیده است. اگر هنوز یک میلیون نفر از جامعه ایران (یعنی حدود یک درصد جمعیت ایران) جرأت آن را ندارند که با نام و نشان رسمی خود یک کارزار مدنی درباره یک موضوع شهری را امضا کنند، به این معنی است که جامعه ما هنوز ظرفیت و شایستگیِ تحولات عقلانی بدون خشونت را ندارد و در مسیر توسعه هنوز راه دراز و پرهزینهای را در پیش دارد.
من این کارزار را امضا کردم. شما نیز، اگر تحولات ایران را عقلانی و بدون خشونت میخواهید، امضا کنید. اگر هر یک از ما تعهد انجام ده امضا توسط دوستان و نزدیکانمان را بردوش گیریم، یک میلیون امضا در دسترس خواهد بود. اگر امضاها به یک میلیون برسد، ولی تاثیری بر تصمیمات مقامات نگذارد، آنگاه شاهد قوی دیگری خواهد بود بر انجماد و اصلاحناپذیری این ساختار حکمرانی. با یک میلیون امضا، با هر نتیجهای، جنبش قیطریه برنده خواهد بود.
م.ر. / شب قدر ۱۴۰۳
لینک امضای کارزار:
https://www.karzar.net/106414
#جنبش_قیطریه
.
👈 جنبش قیطریه
✍ محسن رنانی
من رای ندادم. من برای اولین بار، در انتخابات اسفند شرکت نکردم. قبلاً بارها نوشتهام (اینجا) که هیچ دموکراسی کاملی وجود ندارد. دموکراسی مثل فوتبال است که هر بازی، تمرینی است برای حرفهایتر شدن بازیهای بعدی. هر انتخابات نیز یک بازی تمرینی برای دموکراسی است که آن را گامی به سوی بلوغ بهپیش میبرد. همیشه گمان میکردهام اصلاح کشور از طریق انتخابات، سالمتر و کمهزینهتر است. اما اینبار به احترام اکثریت ملت ایران، رأی ندادم.
توافق نانوشته جامعه برای شرکت نکردن اعتراضی در انتخابات، یک «کنش جمعی منفعلانه» است که البته پیامدهای مثبت کوتاه مدتی دارد؛ اما اگر منجر به تغییر ساختاری در داخل یا تغییر رفتاری در خارج نشود، هیچ اثر بلندمدتی نخواهد داشت.
کنشهای جمعی دو دستهاند: منفعل و فعال. «کنشهای جمعی منفعل» (مثل تحریم انتخابات یا تحریم گردهماییهای حکومتی)، هزینه و ریسک ندارند اما دستاوردهای کمی دارند و به سرعت دستاوردهایشان محو میشود. آنچه ماندگار است و تأثیر گذار، «کنشهای جمعی فعال» است که معمولا حدی از هزینه و ریسک را با خود دارند.
کنشهای جمعی فعال نیز دو گونهاند: «کنشهای خشمگرا» و «کنشهای عقلگرا»؛ که اولی خشونتآمیز و دومی خشونتپرهیز است. اعتراضات خیابانی خودجوش و توفنده، معمولا از جنس «کنشهای جمعی فعالِ خشمگرا» هستند که اگر با محوریت نهادهای مدنی (مثل احزاب یا اتحادیهها) شکل نگرفته باشند و فاقد رهبری متمرکز باشند، در بیشتر موارد به خشونت کشیده میشوند. هرگاه کنشهای جمعی به خشونت کشیده شود، آنکه بهره میبرد حکومت است؛ چون هم در خشونتورزی، دستِ بالا را دارد و هم خشونت، برایش مشروعیتِ سرکوب میآورد.
اما «کنشهای جمعی فعالِ عقلگرا»، حرکتهایی هستند که از طریق همکاری عاقلانه و مقاومت آگاهانه و به دور از هیجان اعضای جامعه مدنی پدیدار میشوند. چنین حرکتهایی حتی اگر منجر به تحول امور نشوند، کمترین دستاوردشان تمرین همکاری و ایجاد انسجام و امید در جامعه مدنی و یک گام بهسوی بلوغ اجتماعی است.
اعتراضهایی که اینروزها درباره پارک قیطریه تهران چهره بسته است، یک «کنش جمعی فعال عقلگرا» است. بخشهایی از جامعه، آرام و آگاهانه، دارند اعتراض میکنند. میگویند ساخت مسجد بس است، به جای ساخت مسجد، رفتارتان و ساختارتان را اصلاح کنید تا تتمه مومنان نیز بیدین نشوند. اگر زور دارید قوانین رانندگی را اعمال کنید، رانتخواری را کنترل کنید اما مردم را بهزور به بهشت نبرید!
اما مدیر شهری ظاهرگرا، همچون عصر قبیله، گمان میکند اگر عقب بنشیند اقتدارش از دست میرود. و اینجا دقیقا همان نقطهای است که جامعه مدنی از جامعه قبیلهای متمایز میشود. اینجا نفسِ حضور و مقاومت مدنی مسالمتآمیز، حرکتی از جنس کنش جمعی فعالِ عقلگراست؛ حرکتی از جنس توسعه است.
شهروندان تهرانی کارزاری راهانداختهاند بهمنظور درخواست از حکومت برای دستور توقف عملیات ساخت یک مسجد تبلیغاتی هشتصد متری (نه یک نمازخانه ساده) در پارک قیطریه. شهرداری تهران در سه سال گذشته فقط ۴۷۵۰ متر پارک ساخته است. با ساخت این مسجد نه تنها ۸۰۰ متر از فضای سبز تهران کاسته میشود بلکه با هزینه ساخت این مسجد میتوان چندین هزار متر فضای سبز جدید ساخت. در کنار ابعاد اقتصادی، سیاسی و زیستمحیطی مسأله، نیز نگرانیهای جدیای نسبت به تخریب و تاراج گورها و اشیای باستانی احتمالی آن منطقه وجود دارد. (اینجا را ببنید).
و اکنون ما شهروندان ایران نیز تمایل به مشارکت در کارزار تهرانیها را داریم. به گمان من اگر امضاها به صد هزار برسد، یعنی امید در جامعه مدنی هنوز نمرده است. اما اگر امضاها به یک میلیون برسد، یعنی جامعه مدنی نه تنها زنده و امیدوار است بلکه به خودباوری و خودآگاهی و اعتماد به نفس نیز رسیده است. اگر هنوز یک میلیون نفر از جامعه ایران (یعنی حدود یک درصد جمعیت ایران) جرأت آن را ندارند که با نام و نشان رسمی خود یک کارزار مدنی درباره یک موضوع شهری را امضا کنند، به این معنی است که جامعه ما هنوز ظرفیت و شایستگیِ تحولات عقلانی بدون خشونت را ندارد و در مسیر توسعه هنوز راه دراز و پرهزینهای را در پیش دارد.
من این کارزار را امضا کردم. شما نیز، اگر تحولات ایران را عقلانی و بدون خشونت میخواهید، امضا کنید. اگر هر یک از ما تعهد انجام ده امضا توسط دوستان و نزدیکانمان را بردوش گیریم، یک میلیون امضا در دسترس خواهد بود. اگر امضاها به یک میلیون برسد، ولی تاثیری بر تصمیمات مقامات نگذارد، آنگاه شاهد قوی دیگری خواهد بود بر انجماد و اصلاحناپذیری این ساختار حکمرانی. با یک میلیون امضا، با هر نتیجهای، جنبش قیطریه برنده خواهد بود.
م.ر. / شب قدر ۱۴۰۳
لینک امضای کارزار:
https://www.karzar.net/106414
#جنبش_قیطریه
.
www.karzar.net
امضا کنید: کارزار درخواست جلوگیری از تخریب پارک قیطریه
ما شهروندان تهران خواستار جلوگیری از تخریب پارک قیطریه میباشیم.
مهندس محمدحسین فرقانی - معمار pinned «. 👈 جنبش قیطریه ✍ محسن رنانی من رای ندادم. من برای اولین بار، در انتخابات اسفند شرکت نکردم. قبلاً بارها نوشتهام (اینجا) که هیچ دموکراسی کاملی وجود ندارد. دموکراسی مثل فوتبال است که هر بازی، تمرینی است برای حرفهایتر شدن بازیهای بعدی. هر انتخابات…»
▫️دوستی تعریف می کرد که:
بعد از مهاجرت به فنلاند،
اسم پسرم رو توی مدرسه ابتدایی ثبت نام کردیم،
اولین روز مدرسه از پسرم پرسیدم تکلیف چی گفتن؟
گفت هیچی، روز بعد هم پرسیدم و دوباره گفت هیچی، این پرسش من حدود دو هفته طول کشید و جواب پسرم کماکان هیچی بود،
کمی عصبانی شدم وبا ناراحتی به مدرسه رفتم و بعد از سلام و احوالپرسی با مدیر، علت ندادن تکلیف برای منزل به پسرم را سوال کردم،
مدیر توضیح داد:
در کشور فنلاند به منظور پرورش جامعه، برای كودكان ابتدایی تا ۱۵ سال،
بیشتر وقت صرف آموزش مهارت میشود که این مهارتها شامل:
۱- مهارت درست لباس پوشيدن
٢- مهارت درست راه رفتن
٣- مهارت خوب حرف زدن
٤- مهارت حرف خوب زدن
٥- مهارت منظم بودن
٦- مهارت شعر خواندن
٧- مهارت نقاشی كردن
٨- مهارت نوشتن
٩- مهارت ترانه و دكلمه خواندن
١٠- مهارت بهداشت
١١- مهارت کار تيمی
١٢- مهارت انتقاد كردن
۱۳- مهارت جرات ورزی و تمرین شجاعت
١٤- مهارت تشخيص درست از نادرست
١٥- مهارت درست غذا خوردن
١٦- مهارت گره زدن
١٧- مهارت كار با قيچی و برش زدن
١٨- مهارت سعی در خوش خط بودن
١٩- مهارت شستن اشيا
٢٠- مهارت مطالعه
٢١- مهارت مدیریت زمان
٢٢- مهارت كنترل خشم
۲۳- مهارت انتقاد پذیری و تحمل حرف مخالف
٢٤- مهارت پژوهش و تحقيق
٢٥- مهارت تشخيص دوست خوب
٢٦- مهارت بازی كردن
٢٧- مهارت غذا پختن
٢٨- مهارت كار با سوزن
٢٩- مهارت تشكر و سپاسگزاری كردن
٣٠- مهارت خوب توجه كردن
٣١-مهارت تفكر كردن
٣٢- مهارت تفكر خوب داشتن
۳۳-مهارت دوست خوب پيدا كردن
٣٤-مهارت نگهداری دوست خوب
٣٥-مهارت نگهداری لوازم
٣٦- مهارت_انتقاد_پذیری و نقد شدن
٣٧- مهارت رازدار بودن
٣٨- مهارت برنامه ريزی كردن
٣٩- مهارت گذشت
٤٠- مهارت صبور بودن
٤١- مهارت حل مساله
٤٢- مهارت نگهداري گياه و گل
٤٣- مهارت دقت به پيرامون
۴۴- مهارت صادق بودن
٤٥- مهارت وفادار بودن
٤٦- مهارت نوشتن
٤٧- مهارت آينده نگری
٤٨- مهارت تلاش كردن
٤٩- مهارت نا اميد نشدن
٥٠- مهارت هدف داشتن
٥١- مهارت كار با ابزار
٥٢- مهارت كار با كامپيوتر
٥٣- مهارت در فضای مجازي و سايبری
٥٤- مهارت در تصوير ذهنی داشتن
۵۵- مهارت احترام گذاشتن
٥٦- مهارت كم مصرف بودن
٥٧- مهارت بهره گيری از اشيا
٥٨- مهارت مشورت گرفتن
٥٩- مهارت مشورت و همفكری كردن
مدیر صحبت میکرد و من از یک طرف از شنیدن چنین برنامههایی لذت میبردم و از طرفی بابت فکر غلطی که داشتم بیشتر ناراحت و شرمسار میشدم.
مدیر در آخر گفت: فراگیری و ارتقای این مهارتهای فردی میتواند آینده بهتری را برای خودمان و فرزندانمان فراهم آورد. باخودم فکر کردم چند تا موارد از اینهایی که شنیدم را توی مدارس ایرانی آموزش دادند، یا اینکه پدر مادرها چند تا از موارد رو بلد هستند و به فرزندان خودشون آموزش میدهند..؟!
کارگزاران فکور میتوانند با ایجاد بستر مناسب، مهارتهاى مذکور را در ساختار شناختی دانش آموزان نهادينه سازند.
انسان تربیت کنیم......
انسان.....
@toseaeh
@ForghaniArchitect
بعد از مهاجرت به فنلاند،
اسم پسرم رو توی مدرسه ابتدایی ثبت نام کردیم،
اولین روز مدرسه از پسرم پرسیدم تکلیف چی گفتن؟
گفت هیچی، روز بعد هم پرسیدم و دوباره گفت هیچی، این پرسش من حدود دو هفته طول کشید و جواب پسرم کماکان هیچی بود،
کمی عصبانی شدم وبا ناراحتی به مدرسه رفتم و بعد از سلام و احوالپرسی با مدیر، علت ندادن تکلیف برای منزل به پسرم را سوال کردم،
مدیر توضیح داد:
در کشور فنلاند به منظور پرورش جامعه، برای كودكان ابتدایی تا ۱۵ سال،
بیشتر وقت صرف آموزش مهارت میشود که این مهارتها شامل:
۱- مهارت درست لباس پوشيدن
٢- مهارت درست راه رفتن
٣- مهارت خوب حرف زدن
٤- مهارت حرف خوب زدن
٥- مهارت منظم بودن
٦- مهارت شعر خواندن
٧- مهارت نقاشی كردن
٨- مهارت نوشتن
٩- مهارت ترانه و دكلمه خواندن
١٠- مهارت بهداشت
١١- مهارت کار تيمی
١٢- مهارت انتقاد كردن
۱۳- مهارت جرات ورزی و تمرین شجاعت
١٤- مهارت تشخيص درست از نادرست
١٥- مهارت درست غذا خوردن
١٦- مهارت گره زدن
١٧- مهارت كار با قيچی و برش زدن
١٨- مهارت سعی در خوش خط بودن
١٩- مهارت شستن اشيا
٢٠- مهارت مطالعه
٢١- مهارت مدیریت زمان
٢٢- مهارت كنترل خشم
۲۳- مهارت انتقاد پذیری و تحمل حرف مخالف
٢٤- مهارت پژوهش و تحقيق
٢٥- مهارت تشخيص دوست خوب
٢٦- مهارت بازی كردن
٢٧- مهارت غذا پختن
٢٨- مهارت كار با سوزن
٢٩- مهارت تشكر و سپاسگزاری كردن
٣٠- مهارت خوب توجه كردن
٣١-مهارت تفكر كردن
٣٢- مهارت تفكر خوب داشتن
۳۳-مهارت دوست خوب پيدا كردن
٣٤-مهارت نگهداری دوست خوب
٣٥-مهارت نگهداری لوازم
٣٦- مهارت_انتقاد_پذیری و نقد شدن
٣٧- مهارت رازدار بودن
٣٨- مهارت برنامه ريزی كردن
٣٩- مهارت گذشت
٤٠- مهارت صبور بودن
٤١- مهارت حل مساله
٤٢- مهارت نگهداري گياه و گل
٤٣- مهارت دقت به پيرامون
۴۴- مهارت صادق بودن
٤٥- مهارت وفادار بودن
٤٦- مهارت نوشتن
٤٧- مهارت آينده نگری
٤٨- مهارت تلاش كردن
٤٩- مهارت نا اميد نشدن
٥٠- مهارت هدف داشتن
٥١- مهارت كار با ابزار
٥٢- مهارت كار با كامپيوتر
٥٣- مهارت در فضای مجازي و سايبری
٥٤- مهارت در تصوير ذهنی داشتن
۵۵- مهارت احترام گذاشتن
٥٦- مهارت كم مصرف بودن
٥٧- مهارت بهره گيری از اشيا
٥٨- مهارت مشورت گرفتن
٥٩- مهارت مشورت و همفكری كردن
مدیر صحبت میکرد و من از یک طرف از شنیدن چنین برنامههایی لذت میبردم و از طرفی بابت فکر غلطی که داشتم بیشتر ناراحت و شرمسار میشدم.
مدیر در آخر گفت: فراگیری و ارتقای این مهارتهای فردی میتواند آینده بهتری را برای خودمان و فرزندانمان فراهم آورد. باخودم فکر کردم چند تا موارد از اینهایی که شنیدم را توی مدارس ایرانی آموزش دادند، یا اینکه پدر مادرها چند تا از موارد رو بلد هستند و به فرزندان خودشون آموزش میدهند..؟!
کارگزاران فکور میتوانند با ایجاد بستر مناسب، مهارتهاى مذکور را در ساختار شناختی دانش آموزان نهادينه سازند.
انسان تربیت کنیم......
انسان.....
@toseaeh
@ForghaniArchitect
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فطرتان سرشار از مهر
@ForghaniArchitect
@ForghaniArchitect
تاپ سواپ
ایردراپ ربات تپ سواپ
این ربات کاملا مشابه نات کوین هست ، بدلیل رشد بالای کامیونیتی و همکاری با توکن Wuffi معتبر هست و به احتمال زیاد با قیمت منطقی و خوبی لیست میشه.
لینک ورود به ایردراپ :
https://t.me/tapswap_bot?start=r_113482055
@ForghaniArchitect
ایردراپ ربات تپ سواپ
این ربات کاملا مشابه نات کوین هست ، بدلیل رشد بالای کامیونیتی و همکاری با توکن Wuffi معتبر هست و به احتمال زیاد با قیمت منطقی و خوبی لیست میشه.
لینک ورود به ایردراپ :
https://t.me/tapswap_bot?start=r_113482055
@ForghaniArchitect
دوستان عزیزی که همیشه میخواین تصمیمات مهم زندگیتون رو از شنبه اجرایی کنید ،
شنبه این هفته اول ماهه،تاریخشم ۰۳/۰۲/۰۱ هستش که از این رُندتر نمیشه.اگه میخوایید چیزی رو ترک کنید،ورزشی رو شروع کنید و هرکار خوب دیگه ای ،این همون شنبه موعوده❤️❤️❤️
@ForghaniArchitect
شنبه این هفته اول ماهه،تاریخشم ۰۳/۰۲/۰۱ هستش که از این رُندتر نمیشه.اگه میخوایید چیزی رو ترک کنید،ورزشی رو شروع کنید و هرکار خوب دیگه ای ،این همون شنبه موعوده❤️❤️❤️
@ForghaniArchitect
دعای خیر
مادرم میگه "الهی هر چی از خدا میخوای خدا بهت بده"!
"خدا حفظت کنه"! این دعای خیرِ یکی از رفقامه همین که این جمله رو میگه دلم روشن میشه...
یکی از ناب ترین لحظات زندگیم زمانهاییست که دعای خیری بدرقه ی راهم می شود یا دعای خیری را بدرقه ی راهِ دیگران میکنم ...خدا بِهِت عزت و آبرو بده... الهی خدا تنِ درست بهت بده... الهی دست به هر چی میزنی طلا بشه... الهی عاقبت بخیر شی...خدا حفظت کنه... خیر از جونیت ببینی... خدا عزتت بده... الهی همیشه حالِ دلت خوب باشه...در این گونه احوال گویی نوری بر دلم تابیده میشود از سرچشمه لایزال الهی و آرامش سراپای وجودم را فرا میگیرد. کمتر کسی است که چنین حالِ خوب رو درک نکرده باشه و با شنیدن این دعاها که کسی در حقش میکنه یا در حق دیگران میکنه به زندگی و آینده امیدوار نشده باشه. به نظرم یکی از ابعادِ برکتِ زندگی این شکلی نمودار میشه که یا در حق دیگران دعای خیر کنی یا در حقت دعای خیر کنند.
حتما این مثل رو شنیدید که میگن وقتی چیزی رو به شما تعارف میکنن تا زمانیکه برای دیگران برمی دارید سینی رو پیش روی شما نگه میدارند اما به محضی که برای خود برداشتید سینی رو از شما دور میکنند. بیایم این روزها که حالِ دلِ اکثر مردم خوب نیست برای همدیگه دعای خیر کنیم. اینجوری اون بالایی حتما سینی پر از برکت و شادکامی و سلامتی رو بیشتر برامون نگه میداره...
«چه دعایی کنمت بهتر از این
خنده ات از ته دل,
گریه ات از سر شوق,
روزگارت همه شاد,
سفره ات رنگارنگ
و تنی سالم وشاد که بخندی همه عمر...»
محمدحسین فرقانی - معمار و مدیر عامل فرهنگستان ماندگار ایرانشهر
چهارم تیرماه ١۴٠٣ خورشیدی
@ForghaniArchitect
مادرم میگه "الهی هر چی از خدا میخوای خدا بهت بده"!
"خدا حفظت کنه"! این دعای خیرِ یکی از رفقامه همین که این جمله رو میگه دلم روشن میشه...
یکی از ناب ترین لحظات زندگیم زمانهاییست که دعای خیری بدرقه ی راهم می شود یا دعای خیری را بدرقه ی راهِ دیگران میکنم ...خدا بِهِت عزت و آبرو بده... الهی خدا تنِ درست بهت بده... الهی دست به هر چی میزنی طلا بشه... الهی عاقبت بخیر شی...خدا حفظت کنه... خیر از جونیت ببینی... خدا عزتت بده... الهی همیشه حالِ دلت خوب باشه...در این گونه احوال گویی نوری بر دلم تابیده میشود از سرچشمه لایزال الهی و آرامش سراپای وجودم را فرا میگیرد. کمتر کسی است که چنین حالِ خوب رو درک نکرده باشه و با شنیدن این دعاها که کسی در حقش میکنه یا در حق دیگران میکنه به زندگی و آینده امیدوار نشده باشه. به نظرم یکی از ابعادِ برکتِ زندگی این شکلی نمودار میشه که یا در حق دیگران دعای خیر کنی یا در حقت دعای خیر کنند.
حتما این مثل رو شنیدید که میگن وقتی چیزی رو به شما تعارف میکنن تا زمانیکه برای دیگران برمی دارید سینی رو پیش روی شما نگه میدارند اما به محضی که برای خود برداشتید سینی رو از شما دور میکنند. بیایم این روزها که حالِ دلِ اکثر مردم خوب نیست برای همدیگه دعای خیر کنیم. اینجوری اون بالایی حتما سینی پر از برکت و شادکامی و سلامتی رو بیشتر برامون نگه میداره...
«چه دعایی کنمت بهتر از این
خنده ات از ته دل,
گریه ات از سر شوق,
روزگارت همه شاد,
سفره ات رنگارنگ
و تنی سالم وشاد که بخندی همه عمر...»
محمدحسین فرقانی - معمار و مدیر عامل فرهنگستان ماندگار ایرانشهر
چهارم تیرماه ١۴٠٣ خورشیدی
@ForghaniArchitect
Forwarded from Renani Mohsen / محسن رنانی
.
.
👈برای ایران و احتمال انقراضش
بخش دوم:
از «فرصت انتخاب» تا «خلق امکان»
✍️ محسن رنانی
گزیده متن:
حامیان تحریم انتخابات میگویند تحریم، مشروعیت نظام را کاهش میدهد. گیرم چنین باشد؛ جز خنک شدن چندماهه دل تحریمیها و هلهلهکردن چند هفتهایشان، چه ثمری برای کشور دارد؟ آیا چند تحریم قبلی تاثیری در رفتار حکومت گذاشت؟ آیا خارجیها پس از تحریم، دیگر سفرای ما را راه نمیدهند و با آنها دیدار نمیکنند؟ آیا دیگر با حکومت ایران قرارداد نمیبندند؟ آیا دیگر با مقامات ما دست نمیدهند؟ آیا منافع کشورشان را برای حمایت از تحریمکنندگان ایرانی نادیده میگیرند؟ تجربه جهانی میگوید برای نمایش مشروعیت یک نظام سیاسی حمایت ۱۵ درصد از مردم آن کشور کافی است و تنها کافی است حکومت بتواند بخشی از آنها را به خیابان بیاورد تا مشروعیت و اقتدار بیرونی خود را به نمایش بگذارد.
برخی هم فکر میکنند با رای ندادن و کاهش مشروعیت نظام، امکان براندازی از خارج فراهم میشود. این تصور اشتباهی است. باتوجه به این که وجود جمهوری اسلامی با ساختار و رفتار کنونیاش به نفع همه قدرتهای بزرگ (آمریکا، چین و روسیه) و به نفع اسرائیل و سایر کشورهای منطقه است، هیچ کشوری تمایل ندارد به ترکیب این نظام خدشهای وارد شود. اما البته همهشان عزم جدی دارند که رفتار حکومت ایران مدیریت شود که خیلی هم در نظم جهانی شِلتاق نکند.
اما تحریم انتخابات، که قاعدتاً منجر به سرکارآمدن یک رئیسجمهور جزماندیش تندرو میشود، سه پیامد محتمل پرهزینه و خسارتبار دارد که دستکم یکی از آنها محقق خواهد شد:
یک: جامعه در سکوت و سرخوردگی فرو رود: دراین حالت با یک دولت تمامیت خواه روبهرو خواهیم بود که در تمام عرصههای زندگی مردم مداخله میکند و با اخراج و تعلیق و خالصسازی و سانسور و فیلترینگ و گشت ارشاد و پلمپ و زندان و حصر و خلعلباس و ممنوع التصویری و ممنوعالخروجی و اتهام جاسوسی و جنگ و سرکوب و زندان، زندگی را به کام ایرانیان زهر میکند. ادامه این فرایند به استهلاک تمدنی ایران و نابودی تتمه منابع و مواهبی میانجامد که متعلق به نسلهای آینده است.
دو: اعتراضات فراگیری شکل بگیرد اما حکومت موفق به سرکوب آن شود: در این صورت حرکت به سوی فاشیزم آغاز میشود (در حکومتهای فاشیستی، قانون و اخلاق و شرع و وجدان دیگر کاربردی ندارند و نظر پیشوا معیار درستی و نادرستی هر اندیشه، تصمیم و اقدامی است).
سه: اعتراضات فراگیری شکل بگیرد ولی سرکوب سنگین و خونبار حکومت هم نتواند آن را مهار کند: دراینصورت کشور به سوی هرجومرج و فروپاشی یا تجزیه سوق داده خواهد شد.
هیچکدام از این سه نتیجه، برای یک ایرانی عاقل و منصفی که برای زندگی نسلهای بعدی نیز حقی قائل است و فقط به بیرون ریختن خشم و نفرت خویش نمیاندیشد، مطلوب نیست.
اکنون ببینیم مشارکت گسترده منتقدان و معترضان و اصلاحجویان و تحولخواهان در انتخابات چه نتایجی خواهد داشت؟ برای این نیز سه وضعیت متصور است:
یک: رای نیاوردن پزشکیان
دو: تقلب برای ممانعت از پیروز شدن پزشکیان
سه: رای آوردن و رئیسجمهور شدن پزشکیان
در بخش اصلی این یادداشت، مورد به مورد نشاندادهام که هر کدام از این سه حالت که محقق شود، باز، دربلندمدت نتیجه به نفع جامعه است و در نهایت بازنده اصلی ساختار سیاسی موجود است. تنها در یک مورد (شکست پزشکیان) ممکن است طرفداران وضع موجود برای چندماهی دلشان خنک شود و هلهله کنند (مثل وقتی تحریمیها از مشارکت پایین شادمان میشوند) اما هلهلهها خیلی زود تمام میشود و واقعیتهای عریان و بحرانهای ویرانگر سربرمیآورد. همان واقعیتهایی که با استهلاک انرژی سیستم، سقوط نهایی ساختار را در یک بحران غافلگیرکننده رقم میزنند.
اما مهمترین دستاورد مشارکت در این انتخابات را «خلق امکان» برای لحظه جانشینی میدانم. میتوان احتمال داد که در سالهای آینده لحظه جانشینی فرا برسد. در دوره گذار فرصتهایی برای خلق امکان پدیدار میشود که فقط اگر یک فرد شرافتمند و توسعهخواه و معتقد به دموکراسی و متعهد به حق و رأی مردم در صندلی ریاست جمهوری نشسته باشد آن فرصتها امکان بروز خواهند داشت. بنابراین رأی امروز ماست که تعیین میکند در لحظه جانشینی کدام خلق امکانی رخ بدهد یا ندهد و سرنوشت نسلهای آینده در چه مسیری قرار گیرد.
رئیسجمهور، رئيس «شورای عالی امنیت ملی» و نیز رئیس «شورای امنیت کشور» است که در شرایط بحرانی تصمیمات امنیتی اصلی کشور ....
ادامه متن را در یکی از پیوندهای زیر بخوانید:
در تارنمای رسمی محسن رنانی:
https://renani.net/texts/notes/create-posibility/
به صورت فایل پیدیاف:
https://t.me/Renani_Mohsen/630
---------
بخش اول این مقاله را نیز میتوانید در پیوند زیر بخوانید:
https://renani.net/texts/notes/nursing-for-iran/
.
.
.
👈برای ایران و احتمال انقراضش
بخش دوم:
از «فرصت انتخاب» تا «خلق امکان»
✍️ محسن رنانی
گزیده متن:
حامیان تحریم انتخابات میگویند تحریم، مشروعیت نظام را کاهش میدهد. گیرم چنین باشد؛ جز خنک شدن چندماهه دل تحریمیها و هلهلهکردن چند هفتهایشان، چه ثمری برای کشور دارد؟ آیا چند تحریم قبلی تاثیری در رفتار حکومت گذاشت؟ آیا خارجیها پس از تحریم، دیگر سفرای ما را راه نمیدهند و با آنها دیدار نمیکنند؟ آیا دیگر با حکومت ایران قرارداد نمیبندند؟ آیا دیگر با مقامات ما دست نمیدهند؟ آیا منافع کشورشان را برای حمایت از تحریمکنندگان ایرانی نادیده میگیرند؟ تجربه جهانی میگوید برای نمایش مشروعیت یک نظام سیاسی حمایت ۱۵ درصد از مردم آن کشور کافی است و تنها کافی است حکومت بتواند بخشی از آنها را به خیابان بیاورد تا مشروعیت و اقتدار بیرونی خود را به نمایش بگذارد.
برخی هم فکر میکنند با رای ندادن و کاهش مشروعیت نظام، امکان براندازی از خارج فراهم میشود. این تصور اشتباهی است. باتوجه به این که وجود جمهوری اسلامی با ساختار و رفتار کنونیاش به نفع همه قدرتهای بزرگ (آمریکا، چین و روسیه) و به نفع اسرائیل و سایر کشورهای منطقه است، هیچ کشوری تمایل ندارد به ترکیب این نظام خدشهای وارد شود. اما البته همهشان عزم جدی دارند که رفتار حکومت ایران مدیریت شود که خیلی هم در نظم جهانی شِلتاق نکند.
اما تحریم انتخابات، که قاعدتاً منجر به سرکارآمدن یک رئیسجمهور جزماندیش تندرو میشود، سه پیامد محتمل پرهزینه و خسارتبار دارد که دستکم یکی از آنها محقق خواهد شد:
یک: جامعه در سکوت و سرخوردگی فرو رود: دراین حالت با یک دولت تمامیت خواه روبهرو خواهیم بود که در تمام عرصههای زندگی مردم مداخله میکند و با اخراج و تعلیق و خالصسازی و سانسور و فیلترینگ و گشت ارشاد و پلمپ و زندان و حصر و خلعلباس و ممنوع التصویری و ممنوعالخروجی و اتهام جاسوسی و جنگ و سرکوب و زندان، زندگی را به کام ایرانیان زهر میکند. ادامه این فرایند به استهلاک تمدنی ایران و نابودی تتمه منابع و مواهبی میانجامد که متعلق به نسلهای آینده است.
دو: اعتراضات فراگیری شکل بگیرد اما حکومت موفق به سرکوب آن شود: در این صورت حرکت به سوی فاشیزم آغاز میشود (در حکومتهای فاشیستی، قانون و اخلاق و شرع و وجدان دیگر کاربردی ندارند و نظر پیشوا معیار درستی و نادرستی هر اندیشه، تصمیم و اقدامی است).
سه: اعتراضات فراگیری شکل بگیرد ولی سرکوب سنگین و خونبار حکومت هم نتواند آن را مهار کند: دراینصورت کشور به سوی هرجومرج و فروپاشی یا تجزیه سوق داده خواهد شد.
هیچکدام از این سه نتیجه، برای یک ایرانی عاقل و منصفی که برای زندگی نسلهای بعدی نیز حقی قائل است و فقط به بیرون ریختن خشم و نفرت خویش نمیاندیشد، مطلوب نیست.
اکنون ببینیم مشارکت گسترده منتقدان و معترضان و اصلاحجویان و تحولخواهان در انتخابات چه نتایجی خواهد داشت؟ برای این نیز سه وضعیت متصور است:
یک: رای نیاوردن پزشکیان
دو: تقلب برای ممانعت از پیروز شدن پزشکیان
سه: رای آوردن و رئیسجمهور شدن پزشکیان
در بخش اصلی این یادداشت، مورد به مورد نشاندادهام که هر کدام از این سه حالت که محقق شود، باز، دربلندمدت نتیجه به نفع جامعه است و در نهایت بازنده اصلی ساختار سیاسی موجود است. تنها در یک مورد (شکست پزشکیان) ممکن است طرفداران وضع موجود برای چندماهی دلشان خنک شود و هلهله کنند (مثل وقتی تحریمیها از مشارکت پایین شادمان میشوند) اما هلهلهها خیلی زود تمام میشود و واقعیتهای عریان و بحرانهای ویرانگر سربرمیآورد. همان واقعیتهایی که با استهلاک انرژی سیستم، سقوط نهایی ساختار را در یک بحران غافلگیرکننده رقم میزنند.
اما مهمترین دستاورد مشارکت در این انتخابات را «خلق امکان» برای لحظه جانشینی میدانم. میتوان احتمال داد که در سالهای آینده لحظه جانشینی فرا برسد. در دوره گذار فرصتهایی برای خلق امکان پدیدار میشود که فقط اگر یک فرد شرافتمند و توسعهخواه و معتقد به دموکراسی و متعهد به حق و رأی مردم در صندلی ریاست جمهوری نشسته باشد آن فرصتها امکان بروز خواهند داشت. بنابراین رأی امروز ماست که تعیین میکند در لحظه جانشینی کدام خلق امکانی رخ بدهد یا ندهد و سرنوشت نسلهای آینده در چه مسیری قرار گیرد.
رئیسجمهور، رئيس «شورای عالی امنیت ملی» و نیز رئیس «شورای امنیت کشور» است که در شرایط بحرانی تصمیمات امنیتی اصلی کشور ....
ادامه متن را در یکی از پیوندهای زیر بخوانید:
در تارنمای رسمی محسن رنانی:
https://renani.net/texts/notes/create-posibility/
به صورت فایل پیدیاف:
https://t.me/Renani_Mohsen/630
---------
بخش اول این مقاله را نیز میتوانید در پیوند زیر بخوانید:
https://renani.net/texts/notes/nursing-for-iran/
.
.
تارنمای محسن رنانی
برای ایران و احتمال انقراضش (۲)
مقدمه: بکوش انتخابهایت بازتاب امیدهایت باشد نه ترسهایت (حضرت نلسون ماندلا) انسانِ رشد یابنده انسان انباشته از امیدی است که میکوشد در زندگی خود «فرصت انتخاب» را به «خلق امکان» تبدیل میکند. جامعه توسعهیافته نیز جامعهای است که همواره میکوشد «فرصت انتخاب»…
چه بخواهید رای بدید چه نخواهید رای بدید لطفا بخونید این تحلیل دکتر رنانی رو ☝️
@ForghaniArchitect
@ForghaniArchitect
Forwarded from Renani Mohsen / محسن رنانی
.
.
به پیشواز عزاداری دختران نسل زد برویم
جناب سردار حمید هداوند
فرمانده محترم انتظامی استان البرز
سلام بر شما
پیرو دستور شما مبنی بر احضار دختران عزادار کرج که بدون روسری، در دسته عزاداری شرکت کردند و زنجیر زدند، این سوالات برای من و دانشجویانم پیش آمده است؛ به آنها قول دادهام از شما بپرسم:
فرموده اید به علت «هنجار شکنی و خدشهدار شدن احساسات عزاداران حسینی» دستور احضار آن دختران داده شده است؛ لطفا بفرمایید معیار هنجارشکنی چیست؟ قانون ملاک است یا قضاوت افکار عمومی؟
اگر قانون ملاک است؛ آیا عنوان مجرمانهای در قوانین جزایی تحت عنوان «هنجارشکنی» یا «خدشهدار شدن احساسات عزاداران حسینی» وجود دارد؟ اگر آری، احضار این دختران بر اساس دستور کدام مرجع قضایی بوده است؟
اگر افکار عمومی ملاک است، منظور افکار عمومی کدام یک از بخشها یا قشرهای جامعه است؟ مثلا اگر از نتایج انتخابات اخیر کمک بگیریم، اکنون جامعه دارای سه گروه جمعیتی بزرگ است (۵۱ درصدی، ۲۷ درصدی، و ۲۲ درصدی) که اینها قضاوتشان نسبت به یک چنین پدیدهای متفاوت است، معیار شما برای تبعیت از افکار عمومی، کدام بخشهای جامعه است؟
اگر خدشهدار شدن احساسات عزاداران، ملاک است، اولا بفرمایید این خدشهدار شدن چگونه اندازهگیری میشود؟ و آیا در پدیدهها و ناهنجاریهای دیگر هم خدشهدار شدن احساسات مومنان و عزاداران ملاک است؟
مثلا وقتی در برخی هیئتهای عزاداری مردان تا کمر لخت میشوند و در حضور زنان سینه میزنند یا فیلمهایشان را در فضای مجازی بازپخش میکنند و احساسات بسیاری از مومنان و عزاداران از این وضعیت خدشهدار میشود، شما اقدام به احضار میکنید؟
یا وقتی در برخی هیئتها به جای عزاداری، خود را سگان حسین مینامند و عوعو میکنند و فیلم آن را نیز پخش میکنند و این عمل احساسات بسیاری از مومنان را مخدوش میکند (چرا که ایمان نیز نمیتواند ما را از مقام انسانی خلع کند)، آیا نیروی انتظامی احضار میکند؟
در برخی عزاداریهای شبانه در کل ایام محرم و صفَر، برخی مداحان، حتی در ساعات نیمه شب، با فریادهای ناهنجار خود پشت بلندگو، تا چند صد متر آسایش شبانه را از شهروندان میگیرند و موجب شرمندگی مومنان و عزاداران ساکن محل میشوند، به نظر شما این مورد هم هنجارشکنی است و لازم است برخورد شود؟
به نظر شما قمهزدن و انتشار تصاویر خون آلود قمهزنان در فضای مجازی هنجارشکنی هست یا نه؟ آیا لازم است قمه زنان احضار شوند و با انتشار دهندگان آن فیلمها برخورد شود؟
آیا اگر امام جمعهای روی منبر دروغ گفت و فسادی را انکار کرد و بعدا اسناد دروغ او آشکار شد و میلیونها نفر از مومنان این کشور از این رفتار شرمنده و سرافکنده شدند و احساساتشان جریحهدار شد، او را هم احضار میکنید؟
آیا وقتی عدهای با هر نیتی، خیابان را میبندند تا چای و شربت و آش نذری توزیع کنند، و وقت و برنامه هزاران شهروند را ضایع میکنند، این هم ناهنجاری محسوب می شود یا نه؟
و البته خوب است نیروی محترم انتظامی یکبار برای همیشه و با شفافیت اعلام کند که برای عزیزان آن نیرو هنگام انجام وظیفه، قانون ملاک است یا هنجار یا افکار عمومی یا میل مجری قانون؟
و البته یادمان نرود که هنجار یعنی یک الگوی رفتاری جمعی، یعنی چیزی که خودِ جامعه مراقبت میکند که مراعات شود و نیازی به مداخله نیروهای دیگر ندارد. اگر نیاز به مداخلهای از بیرون بود، پس هنجار نیست.
و خوب است نیروی محترم انتظامی بیش از آن که نگران رعایت هنجارها باشد نگران حفظ حریم و حرمت خویش باشد. در سال ۱۳۸۷ در رسانههای کانادایی خواندم که پلیس کانادا با حضور در مجلس آن کشور، با لایحه دولت برای ممنوع کردن صحبت با تلفنهمراه هنگام رانندگی، مخالفت کرد. استدلال پلیس این بود: این کاری نیست که پلیس اکنون بتواند انجام دهد، با چنین قانونی، هم قانون را بیحرمت میکنید و هم پلیس را.
سردار هداوند عزیز
من از دیدن دینورزی آزادانه نسل زد بسیار خوشحالم. آنان با دین مشکلی ندارند، آنان با فسیل شدگی ما بهنام دین مشکل دارند. و بسیار از شما متشکرم که با خبررسانی در این مورد، فضای این گفتوگو را فراهم آوردید.
امید که نیروی محترم انتظامی در همه حوزهها بویژه هنجارگریزی در رعایت استانداردهای تولید خودرو و نیز هنجارشکنی و قانونگریزی در رانندگی که زندگی روزمره کل ملت ایران را ناامن کرده است (و فقط در سال گذشته بیستهزار کشته و حدود چهارصد هزار مصدوم برجای گذاشته است)، وظایف خود را به صورت کارآمد و شایسته انجام دهد.
مطمئن باشیم اگر نیروی محترم انتظامی رویهها وقواعد ثابت و شفافی را در برخورد با همه انواع هنجارشکنی و قانونگریزی داشته باشد، مردم ایران بهطور قاطع از فعالیت آن نیرو حمایت خواهند کرد.
با احترام – محسن رنانی
استاد دانشگاه اصفهان
۲۸ تیر ۱۴۰۳
www.renani.net
.
.
به پیشواز عزاداری دختران نسل زد برویم
جناب سردار حمید هداوند
فرمانده محترم انتظامی استان البرز
سلام بر شما
پیرو دستور شما مبنی بر احضار دختران عزادار کرج که بدون روسری، در دسته عزاداری شرکت کردند و زنجیر زدند، این سوالات برای من و دانشجویانم پیش آمده است؛ به آنها قول دادهام از شما بپرسم:
فرموده اید به علت «هنجار شکنی و خدشهدار شدن احساسات عزاداران حسینی» دستور احضار آن دختران داده شده است؛ لطفا بفرمایید معیار هنجارشکنی چیست؟ قانون ملاک است یا قضاوت افکار عمومی؟
اگر قانون ملاک است؛ آیا عنوان مجرمانهای در قوانین جزایی تحت عنوان «هنجارشکنی» یا «خدشهدار شدن احساسات عزاداران حسینی» وجود دارد؟ اگر آری، احضار این دختران بر اساس دستور کدام مرجع قضایی بوده است؟
اگر افکار عمومی ملاک است، منظور افکار عمومی کدام یک از بخشها یا قشرهای جامعه است؟ مثلا اگر از نتایج انتخابات اخیر کمک بگیریم، اکنون جامعه دارای سه گروه جمعیتی بزرگ است (۵۱ درصدی، ۲۷ درصدی، و ۲۲ درصدی) که اینها قضاوتشان نسبت به یک چنین پدیدهای متفاوت است، معیار شما برای تبعیت از افکار عمومی، کدام بخشهای جامعه است؟
اگر خدشهدار شدن احساسات عزاداران، ملاک است، اولا بفرمایید این خدشهدار شدن چگونه اندازهگیری میشود؟ و آیا در پدیدهها و ناهنجاریهای دیگر هم خدشهدار شدن احساسات مومنان و عزاداران ملاک است؟
مثلا وقتی در برخی هیئتهای عزاداری مردان تا کمر لخت میشوند و در حضور زنان سینه میزنند یا فیلمهایشان را در فضای مجازی بازپخش میکنند و احساسات بسیاری از مومنان و عزاداران از این وضعیت خدشهدار میشود، شما اقدام به احضار میکنید؟
یا وقتی در برخی هیئتها به جای عزاداری، خود را سگان حسین مینامند و عوعو میکنند و فیلم آن را نیز پخش میکنند و این عمل احساسات بسیاری از مومنان را مخدوش میکند (چرا که ایمان نیز نمیتواند ما را از مقام انسانی خلع کند)، آیا نیروی انتظامی احضار میکند؟
در برخی عزاداریهای شبانه در کل ایام محرم و صفَر، برخی مداحان، حتی در ساعات نیمه شب، با فریادهای ناهنجار خود پشت بلندگو، تا چند صد متر آسایش شبانه را از شهروندان میگیرند و موجب شرمندگی مومنان و عزاداران ساکن محل میشوند، به نظر شما این مورد هم هنجارشکنی است و لازم است برخورد شود؟
به نظر شما قمهزدن و انتشار تصاویر خون آلود قمهزنان در فضای مجازی هنجارشکنی هست یا نه؟ آیا لازم است قمه زنان احضار شوند و با انتشار دهندگان آن فیلمها برخورد شود؟
آیا اگر امام جمعهای روی منبر دروغ گفت و فسادی را انکار کرد و بعدا اسناد دروغ او آشکار شد و میلیونها نفر از مومنان این کشور از این رفتار شرمنده و سرافکنده شدند و احساساتشان جریحهدار شد، او را هم احضار میکنید؟
آیا وقتی عدهای با هر نیتی، خیابان را میبندند تا چای و شربت و آش نذری توزیع کنند، و وقت و برنامه هزاران شهروند را ضایع میکنند، این هم ناهنجاری محسوب می شود یا نه؟
و البته خوب است نیروی محترم انتظامی یکبار برای همیشه و با شفافیت اعلام کند که برای عزیزان آن نیرو هنگام انجام وظیفه، قانون ملاک است یا هنجار یا افکار عمومی یا میل مجری قانون؟
و البته یادمان نرود که هنجار یعنی یک الگوی رفتاری جمعی، یعنی چیزی که خودِ جامعه مراقبت میکند که مراعات شود و نیازی به مداخله نیروهای دیگر ندارد. اگر نیاز به مداخلهای از بیرون بود، پس هنجار نیست.
و خوب است نیروی محترم انتظامی بیش از آن که نگران رعایت هنجارها باشد نگران حفظ حریم و حرمت خویش باشد. در سال ۱۳۸۷ در رسانههای کانادایی خواندم که پلیس کانادا با حضور در مجلس آن کشور، با لایحه دولت برای ممنوع کردن صحبت با تلفنهمراه هنگام رانندگی، مخالفت کرد. استدلال پلیس این بود: این کاری نیست که پلیس اکنون بتواند انجام دهد، با چنین قانونی، هم قانون را بیحرمت میکنید و هم پلیس را.
سردار هداوند عزیز
من از دیدن دینورزی آزادانه نسل زد بسیار خوشحالم. آنان با دین مشکلی ندارند، آنان با فسیل شدگی ما بهنام دین مشکل دارند. و بسیار از شما متشکرم که با خبررسانی در این مورد، فضای این گفتوگو را فراهم آوردید.
امید که نیروی محترم انتظامی در همه حوزهها بویژه هنجارگریزی در رعایت استانداردهای تولید خودرو و نیز هنجارشکنی و قانونگریزی در رانندگی که زندگی روزمره کل ملت ایران را ناامن کرده است (و فقط در سال گذشته بیستهزار کشته و حدود چهارصد هزار مصدوم برجای گذاشته است)، وظایف خود را به صورت کارآمد و شایسته انجام دهد.
مطمئن باشیم اگر نیروی محترم انتظامی رویهها وقواعد ثابت و شفافی را در برخورد با همه انواع هنجارشکنی و قانونگریزی داشته باشد، مردم ایران بهطور قاطع از فعالیت آن نیرو حمایت خواهند کرد.
با احترام – محسن رنانی
استاد دانشگاه اصفهان
۲۸ تیر ۱۴۰۳
www.renani.net
.
Modjtahedi 1-1 @IOHP1
@IOHP1
پادکست مهمان|
مصاحبه با دکتر محمدعلی مجتهدی رئیس دبیرستان البرز و موسس دانشگاه شریف
نوار یک بخش اول
تاریخ شفاهی هاروارد - ماساچوست -سال ۱۳۶۷
پ.ن: موافقید از این به بعد بخش «پادکست مهمان» رو به کانال اضافه کنیم و پادکست های خوبی که سراغ داریم رو در کانال بارگذاری کنیم؟ پاسخ مثبت خودتون رو با واکنش 👍 و پاسخ منفیتون رو با واکنش 👎 برامون ارسال کنید.
@podcastbplus1
مصاحبه با دکتر محمدعلی مجتهدی رئیس دبیرستان البرز و موسس دانشگاه شریف
نوار یک بخش اول
تاریخ شفاهی هاروارد - ماساچوست -سال ۱۳۶۷
پ.ن: موافقید از این به بعد بخش «پادکست مهمان» رو به کانال اضافه کنیم و پادکست های خوبی که سراغ داریم رو در کانال بارگذاری کنیم؟ پاسخ مثبت خودتون رو با واکنش 👍 و پاسخ منفیتون رو با واکنش 👎 برامون ارسال کنید.
@podcastbplus1
Modjtahedi 1-2 @IOHP1
@IOHP1
پادکست مهمان|
مصاحبه با دکتر محمدعلی مجتهدی رئیس دبیرستان البرز و موسس دانشگاه شریف
نوار یک بخش دوم
تاریخ شفاهی هاروارد - ماساچوست -سال ۱۳۶۷
@podcastbplus1
مصاحبه با دکتر محمدعلی مجتهدی رئیس دبیرستان البرز و موسس دانشگاه شریف
نوار یک بخش دوم
تاریخ شفاهی هاروارد - ماساچوست -سال ۱۳۶۷
@podcastbplus1
Modjtahedi 2-1 @IOHP1
@IOHP1
پادکست مهمان|
مصاحبه با دکتر محمدعلی مجتهدی رئیس دبیرستان البرز و موسس دانشگاه شریف
نوار دوم بخش اول
تاریخ شفاهی هاروارد - ماساچوست -سال ۱۳۶۷
@podcastbplus1
مصاحبه با دکتر محمدعلی مجتهدی رئیس دبیرستان البرز و موسس دانشگاه شریف
نوار دوم بخش اول
تاریخ شفاهی هاروارد - ماساچوست -سال ۱۳۶۷
@podcastbplus1
Modjtahedi 2-2 @IOHP1
@IOHP1
پادکست مهمان|
مصاحبه با دکتر محمدعلی مجتهدی رئیس دبیرستان البرز و موسس دانشگاه شریف
نوار دوم بخش دوم
تاریخ شفاهی هاروارد - ماساچوست -سال ۱۳۶۷
@podcastbplus1
مصاحبه با دکتر محمدعلی مجتهدی رئیس دبیرستان البرز و موسس دانشگاه شریف
نوار دوم بخش دوم
تاریخ شفاهی هاروارد - ماساچوست -سال ۱۳۶۷
@podcastbplus1
Modjtahedi 4-1 @IOHP1
@IOHP1
مصاحبه با دکتر محمدعلی مجتهدی رئیس دبیرستان البرز و موسس دانشگاه شریف
نوار چهارم بخش اول
تاریخ شفاهی هاروارد - ماساچوست -سال ۱۳۶۷
➖➖➖➖➖➖
@podcastbplus1
نوار چهارم بخش اول
تاریخ شفاهی هاروارد - ماساچوست -سال ۱۳۶۷
➖➖➖➖➖➖
@podcastbplus1