Forwarded from من از خودم شروع میکنم
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
یک #موسیقی ناب بشنویم
استاد #محمد_نوری
در روح و جان من میمانی ای #وطن
به زیر پا فتد آن دلی، که بهر تو نلرزد
شرح این عاشقی، ننشیند در سخن
که بهر عشق والای تو، همه جهان نیرزد
ای #ایران ایران، دور از دامان پاکت
دست دگران، بد گهران
ای عشق سوزان، ای شیرینترین رویای من
تو بمان، در دل و جان
ای ایران ایران، گلزار سبزت
دور از تاراج خزان، جور زمان
ای مهر رخشان، ای روشنگر دنیای من
به جهان، تو بمان
سبزی صد چمن، سرخی خون من
سپیدی طلوع سحر، به پرچمت نشسته
شرح این عاشقی، ننشیند در سخن
بمان که تا ابد هستیام، به هستی تو بسته
#تورج_نگهبان
#ایرانم
#وطن
@FirstStartFromMyself
🟠 instagram : @maerefat_
استاد #محمد_نوری
در روح و جان من میمانی ای #وطن
به زیر پا فتد آن دلی، که بهر تو نلرزد
شرح این عاشقی، ننشیند در سخن
که بهر عشق والای تو، همه جهان نیرزد
ای #ایران ایران، دور از دامان پاکت
دست دگران، بد گهران
ای عشق سوزان، ای شیرینترین رویای من
تو بمان، در دل و جان
ای ایران ایران، گلزار سبزت
دور از تاراج خزان، جور زمان
ای مهر رخشان، ای روشنگر دنیای من
به جهان، تو بمان
سبزی صد چمن، سرخی خون من
سپیدی طلوع سحر، به پرچمت نشسته
شرح این عاشقی، ننشیند در سخن
بمان که تا ابد هستیام، به هستی تو بسته
#تورج_نگهبان
#ایرانم
#وطن
@FirstStartFromMyself
🟠 instagram : @maerefat_
❤3🥰1👏1
Forwarded from من از خودم شروع میکنم
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
یک #موسیقی ناب بشنویم
اساتید #شجریان
#حسین_علیزاده
#کیهان_کلهر
#همایون_شجریان
به جفایی و قفایی نرود عاشق صادق
مژه بر هم نزند گر بزنی تیر و سنانش
گفتم از ورطه عشقت بهصبوری بهدرآیم
باز میبینم و دریا نه پدید است کرانش
هر که از یار تحمل نکند یار مگویش
وانکهدر عشق ملامتنکشد مرد مخوانش
#سعدی
@FirstStartFromMyself
اساتید #شجریان
#حسین_علیزاده
#کیهان_کلهر
#همایون_شجریان
به جفایی و قفایی نرود عاشق صادق
مژه بر هم نزند گر بزنی تیر و سنانش
گفتم از ورطه عشقت بهصبوری بهدرآیم
باز میبینم و دریا نه پدید است کرانش
هر که از یار تحمل نکند یار مگویش
وانکهدر عشق ملامتنکشد مرد مخوانش
#سعدی
@FirstStartFromMyself
❤2🥰1👏1
دست و دل تنگ و جهان تنگ، خدایا چهکنم؟
من و یک حوصله تنگ، به اینها چهکنم؟
سنگ بر سینه زنم شیشه دل میشکند
نزنم شوق چنین کرده تقاضا چهکنم؟
در ره عشق اگر بار علایق همه را
بفکنم، با گهر آبله پا چهکنم؟
ماتم بال و پر ریختهام بس باشد
خویش را تنگدل از دیدن صحرا چهکنم؟
درد بیدردی چون باز دوا میطلبد
دردهای کهن خویش مداوا چهکنم؟
من که چون گرد به هر جا که نشینم خوارم
جنگ با صدرنشینان به سر جا چهکنم؟
گله از چرخ بود تیر فکندن به سپهر
چون به جایی نرسد شکوه بیجا چهکنم؟
خار بیگل شده هر جا گل بیخاری بود
گر نبندم ز جهان چشم تماشا چهکنم؟
کنج تنهاییام از گور درش بستهتر است
عزلتم گر ندهد شهرت عنقا چهکنم؟
سر و برگ جدلم نیست چو با خلق «کلیم»
نکنم گر به بد و نیک مدارا چهکنم؟
#کلیم_کاشانی
@FirstStartFromMyself
🟠 instagram : @maerefat_
من و یک حوصله تنگ، به اینها چهکنم؟
سنگ بر سینه زنم شیشه دل میشکند
نزنم شوق چنین کرده تقاضا چهکنم؟
در ره عشق اگر بار علایق همه را
بفکنم، با گهر آبله پا چهکنم؟
ماتم بال و پر ریختهام بس باشد
خویش را تنگدل از دیدن صحرا چهکنم؟
درد بیدردی چون باز دوا میطلبد
دردهای کهن خویش مداوا چهکنم؟
من که چون گرد به هر جا که نشینم خوارم
جنگ با صدرنشینان به سر جا چهکنم؟
گله از چرخ بود تیر فکندن به سپهر
چون به جایی نرسد شکوه بیجا چهکنم؟
خار بیگل شده هر جا گل بیخاری بود
گر نبندم ز جهان چشم تماشا چهکنم؟
کنج تنهاییام از گور درش بستهتر است
عزلتم گر ندهد شهرت عنقا چهکنم؟
سر و برگ جدلم نیست چو با خلق «کلیم»
نکنم گر به بد و نیک مدارا چهکنم؟
#کلیم_کاشانی
@FirstStartFromMyself
🟠 instagram : @maerefat_
❤3👏1
جام می و خون دل هر یک به کسی دادند
در دایرهٔ قسمت اوضاع چنین باشد
در کار گلاب و گل حکمِ ازلی این بود
کاین شاهد بازاری وآن پردهنشین باشد
حضرت #حافظ
@FirstStartFromMyself
🟠 instagram : @maerefat_
در دایرهٔ قسمت اوضاع چنین باشد
در کار گلاب و گل حکمِ ازلی این بود
کاین شاهد بازاری وآن پردهنشین باشد
حضرت #حافظ
@FirstStartFromMyself
🟠 instagram : @maerefat_
😢2🔥1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
رفتم به طبیب جان گفتم که ببین دستم
هم بیدل و بیمارم هم عاشق و سرمستم
صد گونه خلل دارم ای کاش یکی بودی
با این همه علتها در شنقصه پیوستم
گفتا که نه تو مردی؟ گفتم که بلی اما
چون بوی توام آمد از گور برون جستم!
آن صورت روحانی وآن مشرق یزدانی
وآن یوسف کنعانی کز وی کف خود خستم
خوش خوش سوی من آمد دستی به دلم برزد
گفتا ز چه دستی تو؟ گفتم که از این دستم
چون عربده میکردم درداد می و خوردم
افروخت رخ زردم وز عربده وارستم
پس جامه برون کردم مستانه جنون کردم
در حلقه آن مستان در میمنه بنشستم
صد جام بنوشیدم صد گونه بجوشیدم
صد کاسه بریزیدم صد کوزه دراشکستم
گوساله زرین را آن قوم پرستیده
گوساله گرگینم گر عشق بنپرستم
بازم شه روحانی میخواند پنهانی
بر میکشدم بالا شاهانه از این پستم
پابست توام جانا سرمست توام جانا
در دست توام جانا گر تیرم وگر شستم
چست توام ار چستم مست توام ار مستم
پست توام ار پستم هست توام ار هستم
در چرخ درآوردی چون مست خودم کردی
چون تو سر خم بستی من نیز دهان بستم
حضرت #مولانا
#عبدالجبار_کاکایی
@FirstStartFromMyself
🟠 instagram : @maerefat_
هم بیدل و بیمارم هم عاشق و سرمستم
صد گونه خلل دارم ای کاش یکی بودی
با این همه علتها در شنقصه پیوستم
گفتا که نه تو مردی؟ گفتم که بلی اما
چون بوی توام آمد از گور برون جستم!
آن صورت روحانی وآن مشرق یزدانی
وآن یوسف کنعانی کز وی کف خود خستم
خوش خوش سوی من آمد دستی به دلم برزد
گفتا ز چه دستی تو؟ گفتم که از این دستم
چون عربده میکردم درداد می و خوردم
افروخت رخ زردم وز عربده وارستم
پس جامه برون کردم مستانه جنون کردم
در حلقه آن مستان در میمنه بنشستم
صد جام بنوشیدم صد گونه بجوشیدم
صد کاسه بریزیدم صد کوزه دراشکستم
گوساله زرین را آن قوم پرستیده
گوساله گرگینم گر عشق بنپرستم
بازم شه روحانی میخواند پنهانی
بر میکشدم بالا شاهانه از این پستم
پابست توام جانا سرمست توام جانا
در دست توام جانا گر تیرم وگر شستم
چست توام ار چستم مست توام ار مستم
پست توام ار پستم هست توام ار هستم
در چرخ درآوردی چون مست خودم کردی
چون تو سر خم بستی من نیز دهان بستم
حضرت #مولانا
#عبدالجبار_کاکایی
@FirstStartFromMyself
🟠 instagram : @maerefat_
❤2🥰1👏1
خدایا یک نفس آواز، آواز
دلم را زنده کن! اعجاز، اعجاز
بیا بال و پر ما را بیاموز
به قدر یک قفس پرواز پرواز
#قیصر_امینپور
@FirstStartFromMyself
🟠 instagram : @maerefat_
دلم را زنده کن! اعجاز، اعجاز
بیا بال و پر ما را بیاموز
به قدر یک قفس پرواز پرواز
#قیصر_امینپور
@FirstStartFromMyself
🟠 instagram : @maerefat_
❤1🔥1👏1
ما بر در عشق حلقه کوبان
تو قفل زده کلید برده
هر آتش زنده از دم توست
رحم آر بر این دم شمرده
خامیم بیا بسوز ما را
در آتش عشق همچو خرده
#حضرت_مولانا
@FirstStartFromMyself
🟠 instagram : @maerefat_
تو قفل زده کلید برده
هر آتش زنده از دم توست
رحم آر بر این دم شمرده
خامیم بیا بسوز ما را
در آتش عشق همچو خرده
#حضرت_مولانا
@FirstStartFromMyself
🟠 instagram : @maerefat_
❤1🔥1👏1
ز پوچِ جهان هیچ اگر دوست دارم
تو را ای کهن بوم و بَر دوست دارم!
تو را ای کهن پیرِ جاوید برنا
تو را دوست دارم، اگر دوست دارم!
تو را ای گرانمایه، دیرینه ایران
تو را ای گرامی گهر دوست دارم!
تو را ای کهن زادبومِ بزرگان
بزرگ آفرین نامور، دوست دارم!
هنروار اندیشهات رخشد و من
هم اندیشهات، هم هنر دوست دارم!
اگر قولِ افسانه، یا متنِ تاریخ
وگر نقد و نقلِ سیَر دوست دارم!
اگر خامه تیشهست و خط نَقر در سنگ
بر اوراق کوه و کمر دوست دارم!
وگر ضبطِ دفتر ز مشکین مرکب
نئین خامه، یا کلکِ پر دوست دارم!
گمانهای تو چون یقین میستایم
عیانهای تو چون خبر دوست دارم!
هم اُرمزد و هم ایزدانت پرستم
هم آن فره و فروهر دوست دارم!
به جان، پاک پیغمبرِ باستانت
که پیریست روشننگر دوست دارم!
گرانمایه زردشت را من فزونتر
ز هر پیر و پیغامبر دوست دارم!
بشر بهتر از او ندید و نبیند
من آن بهترین از بشر دوست دارم!
#مهدی_اخوان_ثالث
#ایران
#ایران_من
#ایرانم
@FirstStartFromMyself
🟠 instagram : @maerefat_
تو را ای کهن بوم و بَر دوست دارم!
تو را ای کهن پیرِ جاوید برنا
تو را دوست دارم، اگر دوست دارم!
تو را ای گرانمایه، دیرینه ایران
تو را ای گرامی گهر دوست دارم!
تو را ای کهن زادبومِ بزرگان
بزرگ آفرین نامور، دوست دارم!
هنروار اندیشهات رخشد و من
هم اندیشهات، هم هنر دوست دارم!
اگر قولِ افسانه، یا متنِ تاریخ
وگر نقد و نقلِ سیَر دوست دارم!
اگر خامه تیشهست و خط نَقر در سنگ
بر اوراق کوه و کمر دوست دارم!
وگر ضبطِ دفتر ز مشکین مرکب
نئین خامه، یا کلکِ پر دوست دارم!
گمانهای تو چون یقین میستایم
عیانهای تو چون خبر دوست دارم!
هم اُرمزد و هم ایزدانت پرستم
هم آن فره و فروهر دوست دارم!
به جان، پاک پیغمبرِ باستانت
که پیریست روشننگر دوست دارم!
گرانمایه زردشت را من فزونتر
ز هر پیر و پیغامبر دوست دارم!
بشر بهتر از او ندید و نبیند
من آن بهترین از بشر دوست دارم!
#مهدی_اخوان_ثالث
#ایران
#ایران_من
#ایرانم
@FirstStartFromMyself
🟠 instagram : @maerefat_
❤3🥰1👏1
دل تنگ و
دست تنگ و
جهان تنگ و
کار تنگ
از چهارسو گرفته مرا
روزگار
تنگ
@FirstStartFromMyself
🟠 instagram : @maerefat_
دست تنگ و
جهان تنگ و
کار تنگ
از چهارسو گرفته مرا
روزگار
تنگ
@FirstStartFromMyself
🟠 instagram : @maerefat_
😢2👏1🤔1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🍃🌸
ما را گلی از روی تو چیدن نگذارند
چیدن چه خیالست؟ که دیدن نگذارند!
صد شربت شیرین ز لبت خستهدلان را
نزدیک لب آرند و چشیدن نگذارند!
گفتم شنود مژده دشنام تو گوشم
آن نیز شنیدم که شنیدن نگذارند!
زلف تو چه امکانِ کشیدن، که رقیبان
سر در قدمت نیز کشیدن نگذارند!
بخشای بر آن مرغ که خونش گه بسمل
بر خاک بریزند و تپیدن نگذارند!
دل شد ز تو صد پاره و فریاد که این قوم
نعرهزدن و جامهدریدن نگذارند!
مگریز کمال از سر زلفش که در این دام
مرغی که درافتاد، پریدن نگذارند!
#کمال_خجندی
#رشید_کاکاوند
🍃🌸
و گفت:
مرا چیزی آموز
که سبب رستگاری من بود.
گفت: دو حرف یاد گیر!
از علم چندینت بس
که بدانی که خدای بر تو مطلع است
و هرچه میکنی میبیند؛
و بدانی که خداوند از عمل تو بینیاز است
#بایزید_بسطامی
@FirstStartFromMyself
🟠 instagram : @maerefat_
ما را گلی از روی تو چیدن نگذارند
چیدن چه خیالست؟ که دیدن نگذارند!
صد شربت شیرین ز لبت خستهدلان را
نزدیک لب آرند و چشیدن نگذارند!
گفتم شنود مژده دشنام تو گوشم
آن نیز شنیدم که شنیدن نگذارند!
زلف تو چه امکانِ کشیدن، که رقیبان
سر در قدمت نیز کشیدن نگذارند!
بخشای بر آن مرغ که خونش گه بسمل
بر خاک بریزند و تپیدن نگذارند!
دل شد ز تو صد پاره و فریاد که این قوم
نعرهزدن و جامهدریدن نگذارند!
مگریز کمال از سر زلفش که در این دام
مرغی که درافتاد، پریدن نگذارند!
#کمال_خجندی
#رشید_کاکاوند
🍃🌸
و گفت:
مرا چیزی آموز
که سبب رستگاری من بود.
گفت: دو حرف یاد گیر!
از علم چندینت بس
که بدانی که خدای بر تو مطلع است
و هرچه میکنی میبیند؛
و بدانی که خداوند از عمل تو بینیاز است
#بایزید_بسطامی
@FirstStartFromMyself
🟠 instagram : @maerefat_
❤2👏1
دلی دارم که از تنگی در او جز غم نمیگنجد
غمی دارم ز دلتنگی که در عالم نمیگنجد
چو گرد آید جهانی غم، به دل گنجد! چه سرّ است این؟
که در جایی به این تنگی متاع کم نمیگنجد
طبیبا! چون شکاف سینه پر گشت از خدنگ او
مکش زحمت که در زخمی چنین مرهم نمیگنجد
سپرد امشب ز اسرار خود آن شاه پریرویان
به من حرفی که در ظرف بنیآدم نمیگنجد
تو ای غیر این زمان چون در میان ما و یار ما
به این نامحرمی گنجی که محرم هم نمیگنجد!
مکن بر محتشم عرضه متاعی جز جمال خود
که در چشم گدایان تو ملک جم نمیگنجد
#محتشم_کاشانی
@FirstStartFromMyself
🟠 instagram : @maerefat_
غمی دارم ز دلتنگی که در عالم نمیگنجد
چو گرد آید جهانی غم، به دل گنجد! چه سرّ است این؟
که در جایی به این تنگی متاع کم نمیگنجد
طبیبا! چون شکاف سینه پر گشت از خدنگ او
مکش زحمت که در زخمی چنین مرهم نمیگنجد
سپرد امشب ز اسرار خود آن شاه پریرویان
به من حرفی که در ظرف بنیآدم نمیگنجد
تو ای غیر این زمان چون در میان ما و یار ما
به این نامحرمی گنجی که محرم هم نمیگنجد!
مکن بر محتشم عرضه متاعی جز جمال خود
که در چشم گدایان تو ملک جم نمیگنجد
#محتشم_کاشانی
@FirstStartFromMyself
🟠 instagram : @maerefat_
❤1🔥1👏1
از شاهِ بیآغازْ من، پرّان شدم چون باز، من
تا جغدِ طوطیخوار را در دِیر ویران بشکنم
زآغاز عهدی کردهام کاین جان فدای شه کنم
بشکسته بادا پشت جان گر عهد و پیمان بشکنم...
#حضرت_مولانا
@FirstStartFromMyself
🟠 instagram : @maerefat_
تا جغدِ طوطیخوار را در دِیر ویران بشکنم
زآغاز عهدی کردهام کاین جان فدای شه کنم
بشکسته بادا پشت جان گر عهد و پیمان بشکنم...
#حضرت_مولانا
@FirstStartFromMyself
🟠 instagram : @maerefat_
❤2🥰1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پس هر کسی سنگی میانداخت
شبلی موافقت را گلی انداخت
حسین منصور آهی کرد
گفتند از این همه سنگ هیچ آه نکردی!
از گلی آه کردن چه معنی است؟
گفت: از آنکه آنها نمیدانند معذورانند
از او سختم میآید
که او میداند
که نمیباید انداخت
پس دستش جدا کردند
خنده ای بزد. گفتند خنده از چیست؟
گفت: دست از آدمی بسته باز کردن آسان است
مرد آن است که دست صفات
که کلاه همت از تارک عرش در میکشد
قطع کند
پس پاهایش ببریدند. تبسمی کرد.
گفت: بدین پای سفر خاک میکردم
کنون قدمی دارم تا سفر افلاک
توانید اگر آن قدم ببرید!
پس دو دست بریده خونآلود در روی در مالید
تا هر دو ساعد و روی خونآلود را
پرسیدند این چرا کردی؟
گفت: خون بسیار از من برفت
و دانم که رویم زرد شده باشد
شما پندارید که زردی من از ترس است
خون در روی مالیدم
تا در چشم شما سرخروی باشم
که گلگونه مردان خون خویشتن است!
گفتند اگر روی را به خون سرخ کردی،
ساعد باری چرا آلودی؟
گفت: وضو میسازم!
گفتند وضو برای چه؟
گفت:
در عشق دو رکت است
وضوی آن درست نیاید الا به خون...
#امیر_آقایی
#سروش_صحت
#تذکرة_الاولیا
#تذکرةالاولیاء
#عطار_نیشابوری
🟠 instagram : @maerefat_
شبلی موافقت را گلی انداخت
حسین منصور آهی کرد
گفتند از این همه سنگ هیچ آه نکردی!
از گلی آه کردن چه معنی است؟
گفت: از آنکه آنها نمیدانند معذورانند
از او سختم میآید
که او میداند
که نمیباید انداخت
پس دستش جدا کردند
خنده ای بزد. گفتند خنده از چیست؟
گفت: دست از آدمی بسته باز کردن آسان است
مرد آن است که دست صفات
که کلاه همت از تارک عرش در میکشد
قطع کند
پس پاهایش ببریدند. تبسمی کرد.
گفت: بدین پای سفر خاک میکردم
کنون قدمی دارم تا سفر افلاک
توانید اگر آن قدم ببرید!
پس دو دست بریده خونآلود در روی در مالید
تا هر دو ساعد و روی خونآلود را
پرسیدند این چرا کردی؟
گفت: خون بسیار از من برفت
و دانم که رویم زرد شده باشد
شما پندارید که زردی من از ترس است
خون در روی مالیدم
تا در چشم شما سرخروی باشم
که گلگونه مردان خون خویشتن است!
گفتند اگر روی را به خون سرخ کردی،
ساعد باری چرا آلودی؟
گفت: وضو میسازم!
گفتند وضو برای چه؟
گفت:
در عشق دو رکت است
وضوی آن درست نیاید الا به خون...
#امیر_آقایی
#سروش_صحت
#تذکرة_الاولیا
#تذکرةالاولیاء
#عطار_نیشابوری
🟠 instagram : @maerefat_
❤5🔥2
ای جان من غرق سودای تو
بیتماشای تو
دل ندارد ذوق گفتگویی
بیجلوهات آرزو بیحاصل
بیتو در باغ دل
خود نروید سرو آرزویی
شبها مرغ لب بسته منم
دلشکسته منم
تا سحر بیدارم
سر به زانو دارم
برنخیزد از من های و هویی
بیتو سیر گل را چه کنم؟
گل ندارد بیتو رنگ و بویی!
@FirstStartFromMyself
🟠 instagram : @maerefat_
بیتماشای تو
دل ندارد ذوق گفتگویی
بیجلوهات آرزو بیحاصل
بیتو در باغ دل
خود نروید سرو آرزویی
شبها مرغ لب بسته منم
دلشکسته منم
تا سحر بیدارم
سر به زانو دارم
برنخیزد از من های و هویی
بیتو سیر گل را چه کنم؟
گل ندارد بیتو رنگ و بویی!
@FirstStartFromMyself
🟠 instagram : @maerefat_
❤2👏1
🍃🌸
ای آنکه هستی
حتی وقتی حس نمیشوی
ای آنکه نزدیکترینی
حتی وقتی دورترین به نظر میرسی
به من بیاموز
که ایمان همیشه چون شعله نیست
که بسوزاند
گاهی فقط خاکستر هیمهای است
که هنوز گرمی آن بر جای مانده...
خستهام
نه از تو
بلکه از راهی که به تو میرسد
راهی که گاه گم و بینشان میشود!
اما هنوز
در سکوتی که بالش سیاه شب را انباشته
در آهی که بیدلیل (و با دلیل)
از سینهام بیرون میدمد
تویی که هستی...
نه چون من تو را میدانم
یا آنگونه که میشناسم
بلکه چون تو مرا میخوانی
حتی وقتی نمیدانم
چگونه پاسخت دهم!
ای خدای ژرفاها
- نه خدای بلندا
- نه خدای قدرت
بلکه خدای بودن
خدای آن که هنوز هست
وقتی همه چیز از هم فرو میپاشد.
من به ایمان داشتنم، ایمانی ندارم!
اما هنوز میخواهم
باور کنم که این خواستن
خود نشانهای از توست.
پس در آغوشم بگیر
نه چون قویام
که نه چنان قویام!
بلکه چون هنوز میخواهم که بمانم...
میخواهم...
بمانم....
آمین
🍃🌸
الهی
از پیش خطر و از پس راهم نیست
دستم گیر که جز تو پناهم نیست
#خواجه_عبدالله_انصاری
@FirstStartFromMyself
🟠 instagram : @maerefat_
ای آنکه هستی
حتی وقتی حس نمیشوی
ای آنکه نزدیکترینی
حتی وقتی دورترین به نظر میرسی
به من بیاموز
که ایمان همیشه چون شعله نیست
که بسوزاند
گاهی فقط خاکستر هیمهای است
که هنوز گرمی آن بر جای مانده...
خستهام
نه از تو
بلکه از راهی که به تو میرسد
راهی که گاه گم و بینشان میشود!
اما هنوز
در سکوتی که بالش سیاه شب را انباشته
در آهی که بیدلیل (و با دلیل)
از سینهام بیرون میدمد
تویی که هستی...
نه چون من تو را میدانم
یا آنگونه که میشناسم
بلکه چون تو مرا میخوانی
حتی وقتی نمیدانم
چگونه پاسخت دهم!
ای خدای ژرفاها
- نه خدای بلندا
- نه خدای قدرت
بلکه خدای بودن
خدای آن که هنوز هست
وقتی همه چیز از هم فرو میپاشد.
من به ایمان داشتنم، ایمانی ندارم!
اما هنوز میخواهم
باور کنم که این خواستن
خود نشانهای از توست.
پس در آغوشم بگیر
نه چون قویام
که نه چنان قویام!
بلکه چون هنوز میخواهم که بمانم...
میخواهم...
بمانم....
آمین
🍃🌸
الهی
از پیش خطر و از پس راهم نیست
دستم گیر که جز تو پناهم نیست
#خواجه_عبدالله_انصاری
@FirstStartFromMyself
🟠 instagram : @maerefat_
❤2🔥1👏1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🍃🌺
اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من
دل من داند و من دانم و دل داند و من
خاک من گل شود و گل شکفد از گل من
تا ابد مهر تو بیرون نرود از دل من
منسوب به حضرت #مولانا
🍃🌺
اشتیاقی که مرا هست به دیدار رخت
شرح آن ای دل و دینم به زبان نتوان کرد
پایمردی کن و دریاب که از درد فراق
بیش از این بر سر کوی تو فغان نتوان کرد
هم به فریاد من خستهٔ بیچاره برس
دل چو بردی ز برم قصد به جان نتوان کرد
جان و دل هر دو زیانست مرا در غم تو
لیکن اندیشهٔ این سود و زیان نتوان کرد
#جهان_ملک_خاتون
@FirstStartFromMyself
🟠 instagram : @maerefat_
اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من
دل من داند و من دانم و دل داند و من
خاک من گل شود و گل شکفد از گل من
تا ابد مهر تو بیرون نرود از دل من
منسوب به حضرت #مولانا
🍃🌺
اشتیاقی که مرا هست به دیدار رخت
شرح آن ای دل و دینم به زبان نتوان کرد
پایمردی کن و دریاب که از درد فراق
بیش از این بر سر کوی تو فغان نتوان کرد
هم به فریاد من خستهٔ بیچاره برس
دل چو بردی ز برم قصد به جان نتوان کرد
جان و دل هر دو زیانست مرا در غم تو
لیکن اندیشهٔ این سود و زیان نتوان کرد
#جهان_ملک_خاتون
@FirstStartFromMyself
🟠 instagram : @maerefat_
❤2🥰1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
میگوید وطن را باید دوست داشت
اما من وطن را میفهمم
و فهمیدن سخت تر از دوست داشتن است
فهمیدن وطنی که هزاران سال گریسته
بیآنکه اشکش دیده شود
#علیاکبردهخدا
#علی_اکبر_دهخدا
#وطن
@FirstStartFromMyself
🟠 instagram : @maerefat_
اما من وطن را میفهمم
و فهمیدن سخت تر از دوست داشتن است
فهمیدن وطنی که هزاران سال گریسته
بیآنکه اشکش دیده شود
#علیاکبردهخدا
#علی_اکبر_دهخدا
#وطن
@FirstStartFromMyself
🟠 instagram : @maerefat_
❤3👏1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آن زمان که بنهادم سر به پای آزادی
دست خود ز جان شستم از برای آزادی
تا مگر به دست آرم دامن وصالش را
میدوم به پای سر در قفای آزادی
با عوامل تکفیر صنف ارتجاعی باز
حمله میکند دایم بر بنای آزادی
در محیط طوفانزای، ماهرانه در جنگ است
ناخدای استبداد با خدای آزادی
شیخ از آن کند اصرار بر خرابی احرار
چون بقای خود بیند در فنای آزادی
دامن محبت را گر کنی ز خون رنگین
میتوان تو را گفتن پیشوای آزادی
فرخی ز جان و دل میکند در این محفل
دل نثار استقلال، جان فدای آزادی
#فرخی_یزدی
ما زاده کیقباد و کیکاووسایم
جان باختگان وطن سیروسایم...
#فرخی
#وطن
@FirstStartFromMyself
🟠 instagram : @maerefat_
دست خود ز جان شستم از برای آزادی
تا مگر به دست آرم دامن وصالش را
میدوم به پای سر در قفای آزادی
با عوامل تکفیر صنف ارتجاعی باز
حمله میکند دایم بر بنای آزادی
در محیط طوفانزای، ماهرانه در جنگ است
ناخدای استبداد با خدای آزادی
شیخ از آن کند اصرار بر خرابی احرار
چون بقای خود بیند در فنای آزادی
دامن محبت را گر کنی ز خون رنگین
میتوان تو را گفتن پیشوای آزادی
فرخی ز جان و دل میکند در این محفل
دل نثار استقلال، جان فدای آزادی
#فرخی_یزدی
ما زاده کیقباد و کیکاووسایم
جان باختگان وطن سیروسایم...
#فرخی
#وطن
@FirstStartFromMyself
🟠 instagram : @maerefat_
❤2🔥1
گر طبیانه بیایی به سر بالینم
به دو عالم ندهم لذت بیماری را
اول شهریور
زادروز حکیم بوعلیسینا
و روز #پزشک
بر همه دلسوزان این سرزمین گرامی باد.
شیخالرئیس، حجتالحق #ابوعلیسینا
(۳۵۹ - ۴۱۶) پزشک، ریاضیدان، منجم، فیزیکدان، شیمیدان، روانشناس، جغرافیدان، زمینشناس، شاعر، منطقدان و از مشهورترین فیلسوفان و دانشمندان ایران است.
شفا، قانون و دانشنامهٔ علائی، از معروفترین کتابهای اوست.
@FirstStartFromMyself
🟠 instagram : @maerefat_
به دو عالم ندهم لذت بیماری را
اول شهریور
زادروز حکیم بوعلیسینا
و روز #پزشک
بر همه دلسوزان این سرزمین گرامی باد.
شیخالرئیس، حجتالحق #ابوعلیسینا
(۳۵۹ - ۴۱۶) پزشک، ریاضیدان، منجم، فیزیکدان، شیمیدان، روانشناس، جغرافیدان، زمینشناس، شاعر، منطقدان و از مشهورترین فیلسوفان و دانشمندان ایران است.
شفا، قانون و دانشنامهٔ علائی، از معروفترین کتابهای اوست.
@FirstStartFromMyself
🟠 instagram : @maerefat_
❤2👏1