This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
◾️#آه_یا_زینب
🏴 هیئت تمام شد همه رفتند و تو هنوز
💔 بالای تل نشسته ای و خون گریه میکنی
#محرم #محرم_۹۹
@Fereydan
🏴 هیئت تمام شد همه رفتند و تو هنوز
💔 بالای تل نشسته ای و خون گریه میکنی
#محرم #محرم_۹۹
@Fereydan
🖤 و پدر آمده بود از نوزادش خداحافظی کند و برای آخرین بار او را ببوسد...
سید بن طاووس (ره) در کتاب الملهوف خود می نویسد:
هنگامى كه حسین علیه السلام، شهادت جوانان و محبوبانش را دید، تصمیم گرفت كه خود به میدان برود و ندا داد: «آیا مدافعى هست كه از حرم پیامبر خدا صلى الله علیه و آله، دفاع كند؟ آیا یكتاپرستى هست كه در باره ما از خدا بترسد؟ آیا دادرسى هست كه به خاطر خدا، به داد ما برسد؟ آیا یارى دهنده اى هست كه به خاطر خدا، ما را یارى دهد؟»
پس صداى زنان، به ناله برخاست. امام علیه السلام، به جلوى درِ خیمه آمد و به زینب علیهاالسلام فرمود: «كودك خُردسالم را به من بده تا با او، خداحافظى كنم».
او را گرفت و مى خواست او را ببوسد كه حَرمَلة بن كاهِل، تیرى به سوى او انداخت كه...
#محرم #محرم_۹۹
@Fereydan
سید بن طاووس (ره) در کتاب الملهوف خود می نویسد:
هنگامى كه حسین علیه السلام، شهادت جوانان و محبوبانش را دید، تصمیم گرفت كه خود به میدان برود و ندا داد: «آیا مدافعى هست كه از حرم پیامبر خدا صلى الله علیه و آله، دفاع كند؟ آیا یكتاپرستى هست كه در باره ما از خدا بترسد؟ آیا دادرسى هست كه به خاطر خدا، به داد ما برسد؟ آیا یارى دهنده اى هست كه به خاطر خدا، ما را یارى دهد؟»
پس صداى زنان، به ناله برخاست. امام علیه السلام، به جلوى درِ خیمه آمد و به زینب علیهاالسلام فرمود: «كودك خُردسالم را به من بده تا با او، خداحافظى كنم».
او را گرفت و مى خواست او را ببوسد كه حَرمَلة بن كاهِل، تیرى به سوى او انداخت كه...
#محرم #محرم_۹۹
@Fereydan