🔍 نشانه های دوست خوب
🔶 یونس بن ضبیان از #امام_صادق علیه السلام چنین روایت می کند:
⚠️ برادران خود را در زمینه دو خصلت، آزمایش کنید؛ اگر این دو را دارا بودند، (به دوستى و رفاقت با آنان ادامه دهید) وگرنه از آنان دورى کنید؛
دورى کنید؛
دورى کنید!!
✌️و آن دو خصلت عبارت است از:
1️⃣ مراقبت بر نماز در #وقت آن.
2️⃣ احسان و نیکى به برادران، در حالت #تنگدستى و #گشایش.
📚 الکافی، ج۲، ص۶۷۲؛ وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۱۴۸.
#️⃣ #روایت #معارف
🔘 @Fatemyeh_ValiAsr
🔶 یونس بن ضبیان از #امام_صادق علیه السلام چنین روایت می کند:
⚠️ برادران خود را در زمینه دو خصلت، آزمایش کنید؛ اگر این دو را دارا بودند، (به دوستى و رفاقت با آنان ادامه دهید) وگرنه از آنان دورى کنید؛
دورى کنید؛
دورى کنید!!
✌️و آن دو خصلت عبارت است از:
1️⃣ مراقبت بر نماز در #وقت آن.
2️⃣ احسان و نیکى به برادران، در حالت #تنگدستى و #گشایش.
📚 الکافی، ج۲، ص۶۷۲؛ وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۱۴۸.
#️⃣ #روایت #معارف
🔘 @Fatemyeh_ValiAsr
💢 آنان که خاک را به نظر #کیمیا کنند!
🔰 ابوهاشم جعفرى گفت: در خدمت حضرت #امام_على_النقى علیه السلام از سامراء خارج شديم؛ به ديدار قافلهاى میرفت كه قرار بود بيايند ولى قافله دير كرد.
یک زين اسب را براى امام گذاشتند؛ حضرت روى آن نشستند، من نيز از مَركب خود پياده شدم و مقابل آن جناب نشستم.
💬 شروع به صحبت فرمود؛ من از #تنگدستى و ناراحتى خود شكايت كردم. دست انداخت و مقدارى از ريگهایى كه بر آن نشسته بود را برداشت و به من داد و فرمود: با اين ریگها به زندگیت وسعت بده ولى این امر را از دیگران بپوشان؛ من نیز آن را پنهان كردم.
✨ از آنجا برگشتيم؛ وقتى نگاه كردم ديدم ریگها مثل آتش میدرخشد؛ #طلا ى سرخ رنگى است!
‼️ زرگرى به منزل خود بردم و به او گفتم اين طلا را برايم آب كن. زرگر طلا را ذوب كرد و گفت: طلاى به اين خوبى نديده بودم با اينكه به صورت ريگ است؛ از كجا اين را آورده اى؟ واقعا #شگفت_انگيز است!
📚 اعلام الورى، ج۲، ص۱۱۸؛ دُرالنظيم، ص۷۲۷؛ كشف الغمه، ج۳، ص۱۹۲.
#⃣ #امام_هادی #معجزه #معارف
🔘 @Fatemyeh_ValiAsr
🔰 ابوهاشم جعفرى گفت: در خدمت حضرت #امام_على_النقى علیه السلام از سامراء خارج شديم؛ به ديدار قافلهاى میرفت كه قرار بود بيايند ولى قافله دير كرد.
یک زين اسب را براى امام گذاشتند؛ حضرت روى آن نشستند، من نيز از مَركب خود پياده شدم و مقابل آن جناب نشستم.
💬 شروع به صحبت فرمود؛ من از #تنگدستى و ناراحتى خود شكايت كردم. دست انداخت و مقدارى از ريگهایى كه بر آن نشسته بود را برداشت و به من داد و فرمود: با اين ریگها به زندگیت وسعت بده ولى این امر را از دیگران بپوشان؛ من نیز آن را پنهان كردم.
✨ از آنجا برگشتيم؛ وقتى نگاه كردم ديدم ریگها مثل آتش میدرخشد؛ #طلا ى سرخ رنگى است!
‼️ زرگرى به منزل خود بردم و به او گفتم اين طلا را برايم آب كن. زرگر طلا را ذوب كرد و گفت: طلاى به اين خوبى نديده بودم با اينكه به صورت ريگ است؛ از كجا اين را آورده اى؟ واقعا #شگفت_انگيز است!
📚 اعلام الورى، ج۲، ص۱۱۸؛ دُرالنظيم، ص۷۲۷؛ كشف الغمه، ج۳، ص۱۹۲.
#⃣ #امام_هادی #معجزه #معارف
🔘 @Fatemyeh_ValiAsr
📜 سفارش امامصادق علیهالسلام
💠 یونس بن ضبیان از #امام_صادق علیهالسلام چنین روایت میکند:
⚠️ برادران خود را در زمینه دو خصلت، آزمایش کنید؛ اگر این دو را دارا بودند، (به دوستى و رفاقت با آنان ادامه دهید) وگرنه از آنان دورى کنید،
دورى کنید،
دورى کنید!
✌️و آن دو خصلت عبارت است از:
1️⃣ مراقبت بر نماز در #وقت آن.
2️⃣ احسان و نیکى به برادران، در حالت #تنگدستى و #گشایش.
📚 الکافی، ج۲، ص۶۷۲؛ وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۱۴۸.
◻️ #روایت #اخلاق #صادقیه
🔘 @Fatemyeh_ValiAsr
💠 یونس بن ضبیان از #امام_صادق علیهالسلام چنین روایت میکند:
⚠️ برادران خود را در زمینه دو خصلت، آزمایش کنید؛ اگر این دو را دارا بودند، (به دوستى و رفاقت با آنان ادامه دهید) وگرنه از آنان دورى کنید،
دورى کنید،
دورى کنید!
✌️و آن دو خصلت عبارت است از:
1️⃣ مراقبت بر نماز در #وقت آن.
2️⃣ احسان و نیکى به برادران، در حالت #تنگدستى و #گشایش.
📚 الکافی، ج۲، ص۶۷۲؛ وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۱۴۸.
◻️ #روایت #اخلاق #صادقیه
🔘 @Fatemyeh_ValiAsr
✍🏻 محمد بن حسن مىگوید: طىّ نامهاى كه به خدمت مولایم #امام_عسكرى علیهالسلام نوشتم از تنگدستى خود شكایت كردم.
🤔 آنگاه با خود گفتم مگر #امام_صادق علیهالسلام نفرموده است: #تنگدستى با #محبت ما، بهتر است از #ثروتمندى با #دشمنان ما و #كشته_شدن با #ولایت ما بهتر است از #زندگى با #دشمنان ما؟!
📜 جواب نامه من چنین آمد:
همانا خداى عزوجل وقتى كه #گناهان دوستان ما زیاد مىشود، به وسیله تنگدستى، گناهان ایشان را #محو میكند.
‼️ آرى! همان طور كه در #خاطر تو گذشت، تنگدستى با ما بهتر است از ثروتمندی با دشمنان ما!
✨ در حالى كه ما #پشتیبان كسى هستیم كه به ما #پناه آورد و #نوریم براى هر كه از ما #روشنى خواهد و #پناهیم براى كسى كه به ما #پناهنده شود.
❤️ هر كه ما را #دوست بدارد، در مراتب عالیه با ماست و هر كه از ما رو برتابد، به رو در #آتش دوزخ میافتد!...
📚 مناقب آل ابى طالب، ج۴، ص۴۳۵.
◻️ #روایت #محبت
☑️ @Fatemyeh_ValiAsr
👇تصویرمناسباستوری
🤔 آنگاه با خود گفتم مگر #امام_صادق علیهالسلام نفرموده است: #تنگدستى با #محبت ما، بهتر است از #ثروتمندى با #دشمنان ما و #كشته_شدن با #ولایت ما بهتر است از #زندگى با #دشمنان ما؟!
📜 جواب نامه من چنین آمد:
همانا خداى عزوجل وقتى كه #گناهان دوستان ما زیاد مىشود، به وسیله تنگدستى، گناهان ایشان را #محو میكند.
‼️ آرى! همان طور كه در #خاطر تو گذشت، تنگدستى با ما بهتر است از ثروتمندی با دشمنان ما!
✨ در حالى كه ما #پشتیبان كسى هستیم كه به ما #پناه آورد و #نوریم براى هر كه از ما #روشنى خواهد و #پناهیم براى كسى كه به ما #پناهنده شود.
❤️ هر كه ما را #دوست بدارد، در مراتب عالیه با ماست و هر كه از ما رو برتابد، به رو در #آتش دوزخ میافتد!...
📚 مناقب آل ابى طالب، ج۴، ص۴۳۵.
◻️ #روایت #محبت
☑️ @Fatemyeh_ValiAsr
👇تصویرمناسباستوری
Telegram
attach 📎
💢 آنان که خاک را به نظر #کیمیا کنند!
🔰 ابوهاشم جعفرى گفت: در خدمت حضرت #امام_على_النقى علیه السلام از سامراء خارج شديم؛ به ديدار قافلهاى میرفت كه قرار بود بيايند ولى قافله دير كرد.
یک زين اسب را براى امام گذاشتند؛ حضرت روى آن نشستند، من نيز از مَركب خود پياده شدم و مقابل آن جناب نشستم.
💬 شروع به صحبت فرمود؛ من از #تنگدستى و ناراحتى خود شكايت كردم. دست انداخت و مقدارى از ريگهایى كه بر آن نشسته بود را برداشت و به من داد و فرمود: با اين ریگها به زندگیت وسعت بده ولى این امر را از دیگران بپوشان؛ من نیز آن را پنهان كردم.
✨ از آنجا برگشتيم؛ وقتى نگاه كردم ديدم ریگها مثل آتش میدرخشد؛ #طلا ى سرخ رنگى است!
‼️ زرگرى به منزل خود بردم و به او گفتم اين طلا را برايم آب كن. زرگر طلا را ذوب كرد و گفت: طلاى به اين خوبى نديده بودم با اينكه به صورت ريگ است؛ از كجا اين را آورده اى؟ واقعا #شگفت_انگيز است!
📚 اعلام الورى، ج۲، ص۱۱۸؛ دُرالنظيم، ص۷۲۷؛ كشف الغمه، ج۳، ص۱۹۲.
#⃣ #امام_هادی #معجزه #معارف
🔘 @Fatemyeh_ValiAsr
💢 آنان که خاک را به نظر #کیمیا کنند!
🔰 ابوهاشم جعفرى گفت: در خدمت حضرت #امام_على_النقى علیه السلام از سامراء خارج شديم؛ به ديدار قافلهاى میرفت كه قرار بود بيايند ولى قافله دير كرد.
یک زين اسب را براى امام گذاشتند؛ حضرت روى آن نشستند، من نيز از مَركب خود پياده شدم و مقابل آن جناب نشستم.
💬 شروع به صحبت فرمود؛ من از #تنگدستى و ناراحتى خود شكايت كردم. دست انداخت و مقدارى از ريگهایى كه بر آن نشسته بود را برداشت و به من داد و فرمود: با اين ریگها به زندگیت وسعت بده ولى این امر را از دیگران بپوشان؛ من نیز آن را پنهان كردم.
✨ از آنجا برگشتيم؛ وقتى نگاه كردم ديدم ریگها مثل آتش میدرخشد؛ #طلا ى سرخ رنگى است!
‼️ زرگرى به منزل خود بردم و به او گفتم اين طلا را برايم آب كن. زرگر طلا را ذوب كرد و گفت: طلاى به اين خوبى نديده بودم با اينكه به صورت ريگ است؛ از كجا اين را آورده اى؟ واقعا #شگفت_انگيز است!
📚 اعلام الورى، ج۲، ص۱۱۸؛ دُرالنظيم، ص۷۲۷؛ كشف الغمه، ج۳، ص۱۹۲.
#⃣ #امام_هادی #معجزه #معارف
🔘 @Fatemyeh_ValiAsr