Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
صحبت های بی نظير سردار مقاومت حاج #قاسم_سليمانی درباره شهيد #مصطفی_صدرزاده (سيد ابراهيم) فرمانده گردان عمار #لشکر_فاطمیون
[نشر به مناسبت سالروز شهادت]
کانال رسمی لشکر فاطمیون
@Fatemiyoun_313
[نشر به مناسبت سالروز شهادت]
کانال رسمی لشکر فاطمیون
@Fatemiyoun_313
فاطمیون
#مصاحبه | مهندسی که سعادتش را با شهادت معماری کرد گفتگو با برادر شهید مدافع حرم مهندس «مصطفی کریمی» #نخبه_فاطمیون: harimeharam.ir/news/661 کانال رسمی فاطمیون t.me/joinchat/AAAAAD72m2q926kE__zo1w
مصطفی کریمی نه کارگر است و نه بیسواد؛ نیاز مالی هم ندارد اما ندای هل من معین امام زمانش را که میشنود، درنگ را جایز نمیداند و راهی میشود، میرود تا با نیروهای دلاور #فاطمیون همسنگر شود.
شهید #مصطفی_کریمی یکی از نخبگان جامعه افغانستانی مقیم ایران و فارغ التحصیل رشته معماری از دانشگاه تهران بود که چندی پیش داوطلبانه برای دفاع از حریم اهل بیت عصمت و طهارت(علیهم السلام) راهی سوریه شد و به شهادت رسید.
شهید #مصطفی_کریمی از یک خانواده تحصیلکرده و نابغه افغانستانی بود که همه خواهر و برادرانش از نخبگان دانشگاهی هستند.
وی یکی از نمونههای بارز این است که مدافعان حرم هدفی جز احیای دین ندارند.
کانال رسمی فاطمیون
@Fatemiyoun1434
شهید #مصطفی_کریمی یکی از نخبگان جامعه افغانستانی مقیم ایران و فارغ التحصیل رشته معماری از دانشگاه تهران بود که چندی پیش داوطلبانه برای دفاع از حریم اهل بیت عصمت و طهارت(علیهم السلام) راهی سوریه شد و به شهادت رسید.
شهید #مصطفی_کریمی از یک خانواده تحصیلکرده و نابغه افغانستانی بود که همه خواهر و برادرانش از نخبگان دانشگاهی هستند.
وی یکی از نمونههای بارز این است که مدافعان حرم هدفی جز احیای دین ندارند.
کانال رسمی فاطمیون
@Fatemiyoun1434
فاطمیون
مهندسی که سعادتش را با شهادت معماری کرد گفتگو با برادر شهید مدافع حرم مهندس «مصطفی کریمی» #نخبه_فاطمیون: harimeharam.ir/news/661 کانال رسمی فاطمیون t.me/joinchat/AAAAAD72m2q926kE__zo1w
مصطفی کریمی نه کارگر است و نه بیسواد؛ نیاز مالی هم ندارد اما ندای هل من معین امام زمانش را که میشنود، درنگ را جایز نمیداند و راهی میشود، میرود تا با نیروهای دلاور #فاطمیون همسنگر شود.
شهید #مصطفی_کریمی یکی از نخبگان جامعه افغانستانی مقیم ایران و فارغ التحصیل رشته معماری از دانشگاه تهران بود که چندی پیش داوطلبانه برای دفاع از حریم اهل بیت عصمت و طهارت(علیهم السلام) راهی سوریه شد و به شهادت رسید.
شهید #مصطفی_کریمی از یک خانواده تحصیلکرده و نابغه افغانستانی بود که همه خواهر و برادرانش از نخبگان دانشگاهی هستند.
وی یکی از نمونههای بارز این است که مدافعان حرم هدفی جز احیای دین ندارند.
کانال رسمی فاطمیون
@Fatemiyoun1434
شهید #مصطفی_کریمی یکی از نخبگان جامعه افغانستانی مقیم ایران و فارغ التحصیل رشته معماری از دانشگاه تهران بود که چندی پیش داوطلبانه برای دفاع از حریم اهل بیت عصمت و طهارت(علیهم السلام) راهی سوریه شد و به شهادت رسید.
شهید #مصطفی_کریمی از یک خانواده تحصیلکرده و نابغه افغانستانی بود که همه خواهر و برادرانش از نخبگان دانشگاهی هستند.
وی یکی از نمونههای بارز این است که مدافعان حرم هدفی جز احیای دین ندارند.
کانال رسمی فاطمیون
@Fatemiyoun1434
فاطمیون
گفتگو با خانواده نخبه شهید افغانستانی مدافع حرم/ تعصب شدید شهید به جمهوری اسلامی در لینک زیر بخوانید: llink.ir/80zp کانال رسمی فاطمیون t.me/joinchat/AAAAAD72m2q926kE__zo1w
#مصطفی 25 مهر سال 95 در سوریه و در دفاع از حرم اهل بیت به شهادت رسید، بی تفاوت از اینکه تاریخ دفاع از پایان نامه اش 22 دی ماه سال 95 بود و آن روز به احترام مصطفی و تمام تلاش هایش، استاد راهنمای مصطفی با قلبی اندوهگین از پایان نامه دانشجویش در یک جلسه کاملا رسمی و شلوغ دفاع کرد.
می گویند در تمام مدت دفاع «مرتضی» برادر کوچکتر مصطفی سرش را پایین گرفته است و به عکس برادرش نگاه میکرد.
کانال رسمی فاطمیون
t.me/joinchat/AAAAAD72m2q926kE__zo1w
می گویند در تمام مدت دفاع «مرتضی» برادر کوچکتر مصطفی سرش را پایین گرفته است و به عکس برادرش نگاه میکرد.
کانال رسمی فاطمیون
t.me/joinchat/AAAAAD72m2q926kE__zo1w
آخرین وداع با پیکر مطهر شهید فاطمیون در معراج شهدا
به گزارش پایگاه رسمی اطلاعرسانی فاطمیون- مراسم وداع با پیکر مطهر شهید مدافع حرم #فاطمیون ساعتی پیش در معراج شهدای تهران برگزار شد.
پدر و برادر شهید #مصطفی_یعقوبی امروز، دوشنبه 28 خرداد ماه 97 با حضور در ستاد معراج شهدای مرکز با پیکر مطهر شهید خود برای آخرین بار وداع کردند. این مراسم با ذکر مصیبت اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) همراه بود.
مصطفی یعقوبی متولد هشتم مرداد ماه 76 بود که در سن 21 سالگی در دفاع از حریم اهل بیت (علیهم السلام) توسط تروریستهای تکفیری در اول خرداد ماه 97 به شهادت رسید.
مراسم تشییع پیکر مطهر این شهید فاطمیون با حضور عموم مردم در روز جمعه، اول تیرماه 97 در مصلای نماز جمعه شهرستان ورامین برگزار میشود.
کانال رسمی فاطمیون
@Fatemiyoun1434
به گزارش پایگاه رسمی اطلاعرسانی فاطمیون- مراسم وداع با پیکر مطهر شهید مدافع حرم #فاطمیون ساعتی پیش در معراج شهدای تهران برگزار شد.
پدر و برادر شهید #مصطفی_یعقوبی امروز، دوشنبه 28 خرداد ماه 97 با حضور در ستاد معراج شهدای مرکز با پیکر مطهر شهید خود برای آخرین بار وداع کردند. این مراسم با ذکر مصیبت اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) همراه بود.
مصطفی یعقوبی متولد هشتم مرداد ماه 76 بود که در سن 21 سالگی در دفاع از حریم اهل بیت (علیهم السلام) توسط تروریستهای تکفیری در اول خرداد ماه 97 به شهادت رسید.
مراسم تشییع پیکر مطهر این شهید فاطمیون با حضور عموم مردم در روز جمعه، اول تیرماه 97 در مصلای نماز جمعه شهرستان ورامین برگزار میشود.
کانال رسمی فاطمیون
@Fatemiyoun1434
شهید #مصطفی_جعفری, از شهدای سرافراز #فاطمیون
گفت:
چی شده فلانی،دنبال کی میگردی؟
گفتم:
#مصطفی جان دنبال بچه های #زرهی هستم باید این #تانک رو با bmp رو جابجا کنند؛ خیلی هم عجله دارم...
گفت:
خوب من جابجاشون میکنم...
تعجب کردم، گفتم:
هر دو تاشو میتونی هدایت کنی؟
خندید و گفت:
آره...
خیلی راحت و مسلط کاری رو که گفتم انجام داد، انگار یک عمره که اختصاصش #زرهی باشه
چند روز بعد یک نفر راننده بلدوزر برای زدن خاکریز لازم شد، بازم #مصطفی گفت من انجامش میدم؛ خیلی قشنگ و سریع خاکریز رو بالا آورد
دوشیکا یا چهارده و نیم هر وقت به مشکل می خورد به یک چشم بهم زدن درستشون میکرد، خلاصه کاری نبود که #مصطفی بگه بلد نیستم
ناگفته نمونه حتی کارهای اولیه اطلاعات و شناسایی عملیات #تل_عزان هم کار #مصطفی بود
فرمانده گروهان دوم بود و معاونش هم شهید #ابراهیم_محمدی
خیلی ها شعار #مصطفی رو هنوز یادشونه:
سر میدهیم؛ سنگر نمیدهیم...
بچه های دلاور #فاطمیون همشون مثل مصطفی هستند؛ انشاءالله قدر این سرمایههای با ارزش رو بدونیم...
راوی: همرزم شهید
کانال رسمی فاطمیون
@Fatemiyoun1434
گفت:
چی شده فلانی،دنبال کی میگردی؟
گفتم:
#مصطفی جان دنبال بچه های #زرهی هستم باید این #تانک رو با bmp رو جابجا کنند؛ خیلی هم عجله دارم...
گفت:
خوب من جابجاشون میکنم...
تعجب کردم، گفتم:
هر دو تاشو میتونی هدایت کنی؟
خندید و گفت:
آره...
خیلی راحت و مسلط کاری رو که گفتم انجام داد، انگار یک عمره که اختصاصش #زرهی باشه
چند روز بعد یک نفر راننده بلدوزر برای زدن خاکریز لازم شد، بازم #مصطفی گفت من انجامش میدم؛ خیلی قشنگ و سریع خاکریز رو بالا آورد
دوشیکا یا چهارده و نیم هر وقت به مشکل می خورد به یک چشم بهم زدن درستشون میکرد، خلاصه کاری نبود که #مصطفی بگه بلد نیستم
ناگفته نمونه حتی کارهای اولیه اطلاعات و شناسایی عملیات #تل_عزان هم کار #مصطفی بود
فرمانده گروهان دوم بود و معاونش هم شهید #ابراهیم_محمدی
خیلی ها شعار #مصطفی رو هنوز یادشونه:
سر میدهیم؛ سنگر نمیدهیم...
بچه های دلاور #فاطمیون همشون مثل مصطفی هستند؛ انشاءالله قدر این سرمایههای با ارزش رو بدونیم...
راوی: همرزم شهید
کانال رسمی فاطمیون
@Fatemiyoun1434
امیرالمومنین (علیه السلام): شهادت بهترین مرگ است و سوگند به خدایی که جانم در دست اوست، هزار ضربه شمشیر آسانتر است بر من از مرگ در بستر
اختصاصی | اول آبان گرامیداشت سالروز شهادت فرماندهان شهید #صفر_سیفی و #مصطفی_صدرزاده
@Fatemiyoun1434
اختصاصی | اول آبان گرامیداشت سالروز شهادت فرماندهان شهید #صفر_سیفی و #مصطفی_صدرزاده
@Fatemiyoun1434
شهیدان سیفی و صدرزاده.jpg
5.5 MB
پوستر | فایل با کیفیت
ویژه گرامیداشت سالروز شهادت فرماندهان شهید #صفر_سیفی و #مصطفی_صدرزاده
@Fatemiyoun1434
ویژه گرامیداشت سالروز شهادت فرماندهان شهید #صفر_سیفی و #مصطفی_صدرزاده
@Fatemiyoun1434
Forwarded from فاطمیون
شهید #مصطفی_جعفری, از شهدای سرافراز #فاطمیون
گفت:
چی شده فلانی،دنبال کی میگردی؟
گفتم:
#مصطفی جان دنبال بچه های #زرهی هستم باید این #تانک رو با bmp رو جابجا کنند؛ خیلی هم عجله دارم...
گفت:
خوب من جابجاشون میکنم...
تعجب کردم، گفتم:
هر دو تاشو میتونی هدایت کنی؟
خندید و گفت:
آره...
خیلی راحت و مسلط کاری رو که گفتم انجام داد، انگار یک عمره که اختصاصش #زرهی باشه
چند روز بعد یک نفر راننده بلدوزر برای زدن خاکریز لازم شد، بازم #مصطفی گفت من انجامش میدم؛ خیلی قشنگ و سریع خاکریز رو بالا آورد
دوشیکا یا چهارده و نیم هر وقت به مشکل می خورد به یک چشم بهم زدن درستشون میکرد، خلاصه کاری نبود که #مصطفی بگه بلد نیستم
ناگفته نمونه حتی کارهای اولیه اطلاعات و شناسایی عملیات #تل_عزان هم کار #مصطفی بود
فرمانده گروهان دوم بود و معاونش هم شهید #ابراهیم_محمدی
خیلی ها شعار #مصطفی رو هنوز یادشونه:
سر میدهیم؛ سنگر نمیدهیم...
بچه های دلاور #فاطمیون همشون مثل مصطفی هستند؛ انشاءالله قدر این سرمایههای با ارزش رو بدونیم...
راوی: همرزم شهید
کانال رسمی فاطمیون
@Fatemiyoun1434
گفت:
چی شده فلانی،دنبال کی میگردی؟
گفتم:
#مصطفی جان دنبال بچه های #زرهی هستم باید این #تانک رو با bmp رو جابجا کنند؛ خیلی هم عجله دارم...
گفت:
خوب من جابجاشون میکنم...
تعجب کردم، گفتم:
هر دو تاشو میتونی هدایت کنی؟
خندید و گفت:
آره...
خیلی راحت و مسلط کاری رو که گفتم انجام داد، انگار یک عمره که اختصاصش #زرهی باشه
چند روز بعد یک نفر راننده بلدوزر برای زدن خاکریز لازم شد، بازم #مصطفی گفت من انجامش میدم؛ خیلی قشنگ و سریع خاکریز رو بالا آورد
دوشیکا یا چهارده و نیم هر وقت به مشکل می خورد به یک چشم بهم زدن درستشون میکرد، خلاصه کاری نبود که #مصطفی بگه بلد نیستم
ناگفته نمونه حتی کارهای اولیه اطلاعات و شناسایی عملیات #تل_عزان هم کار #مصطفی بود
فرمانده گروهان دوم بود و معاونش هم شهید #ابراهیم_محمدی
خیلی ها شعار #مصطفی رو هنوز یادشونه:
سر میدهیم؛ سنگر نمیدهیم...
بچه های دلاور #فاطمیون همشون مثل مصطفی هستند؛ انشاءالله قدر این سرمایههای با ارزش رو بدونیم...
راوی: همرزم شهید
کانال رسمی فاطمیون
@Fatemiyoun1434
✊او ایستاد پای امام زمان خویش ...
💐 امروز ۲۲ تیر ماه سالروز شهادت مدافع حرم" #مصطفی_بختی " گرامی باد
#صلوات
#پوستر_اختصاصی
📲مرکز رسانه فاطمیون در شبکههای اجتماعی
آپارات | توئیتر | یوتیوب | سروش |
کانال رسمی «فاطمیون»
t.me/joinchat/AAAAAD72m2rSApD_gyyOcw
💐 امروز ۲۲ تیر ماه سالروز شهادت مدافع حرم" #مصطفی_بختی " گرامی باد
#صلوات
#پوستر_اختصاصی
📲مرکز رسانه فاطمیون در شبکههای اجتماعی
آپارات | توئیتر | یوتیوب | سروش |
کانال رسمی «فاطمیون»
t.me/joinchat/AAAAAD72m2rSApD_gyyOcw
🔹امیرالمومنین (علیه السلام):
شهادت بهترین مرگ است و سوگند به خدایی که جانم در دست اوست، هزار ضربه شمشیر آسانتر است بر من از مرگ در بستر.
🗓 اول آبان گرامیداشت سالروز شهادت فرماندهان شهید #صفر_سیفی و #مصطفی_صدرزاده
•| کانال رسمی لشکر فاطمیون |•
•| https://telegram.me/joinchat/AAAAAD72m2rSApD_gyyOcw |•
شهادت بهترین مرگ است و سوگند به خدایی که جانم در دست اوست، هزار ضربه شمشیر آسانتر است بر من از مرگ در بستر.
🗓 اول آبان گرامیداشت سالروز شهادت فرماندهان شهید #صفر_سیفی و #مصطفی_صدرزاده
•| کانال رسمی لشکر فاطمیون |•
•| https://telegram.me/joinchat/AAAAAD72m2rSApD_gyyOcw |•
گفت:
چی شده فلانی،دنبال کی میگردی؟
گفتم:
#مصطفی جان دنبال بچه های #زرهی هستم باید این #تانک رو با bmp رو جابجا کنند؛ خیلی هم عجله دارم...
گفت:
خوب من جابجاشون میکنم...
تعجب کردم، گفتم:
هر دو تاشو میتونی هدایت کنی؟
خندید و گفت:
آره...
خیلی راحت و مسلط کاری رو که گفتم انجام داد، انگار یک عمره که اختصاصش #زرهی باشه
چند روز بعد یک نفر راننده بلدوزر برای زدن خاکریز لازم شد، بازم #مصطفی گفت من انجامش میدم؛ خیلی قشنگ و سریع خاکریز رو بالا آورد
دوشیکا یا چهارده و نیم هر وقت به مشکل میخورد، به یک چشم بهم زدن درستشون میکرد، خلاصه کاری نبود که #مصطفی بگه بلد نیستم
ناگفته نمونه حتی کارهای اولیه اطلاعات و شناسایی عملیات #تل_عزان هم کار #مصطفی بود
فرمانده گروهان دوم بود و معاونش هم شهید #ابراهیم_محمدی
خیلی ها شعار #مصطفی رو هنوز یادشونه:
سر میدهیم؛ سنگر نمیدهیم...
بچه های دلاور #فاطمیون همشون مثل مصطفی هستند؛ انشاءالله قدر این سرمایههای با ارزش رو بدونیم...
راوی: یکی از همرزمان شهید #مصطفی_جعفری، از شهدای سرافراز #فاطمیون
@Fatemiyoun1434
چی شده فلانی،دنبال کی میگردی؟
گفتم:
#مصطفی جان دنبال بچه های #زرهی هستم باید این #تانک رو با bmp رو جابجا کنند؛ خیلی هم عجله دارم...
گفت:
خوب من جابجاشون میکنم...
تعجب کردم، گفتم:
هر دو تاشو میتونی هدایت کنی؟
خندید و گفت:
آره...
خیلی راحت و مسلط کاری رو که گفتم انجام داد، انگار یک عمره که اختصاصش #زرهی باشه
چند روز بعد یک نفر راننده بلدوزر برای زدن خاکریز لازم شد، بازم #مصطفی گفت من انجامش میدم؛ خیلی قشنگ و سریع خاکریز رو بالا آورد
دوشیکا یا چهارده و نیم هر وقت به مشکل میخورد، به یک چشم بهم زدن درستشون میکرد، خلاصه کاری نبود که #مصطفی بگه بلد نیستم
ناگفته نمونه حتی کارهای اولیه اطلاعات و شناسایی عملیات #تل_عزان هم کار #مصطفی بود
فرمانده گروهان دوم بود و معاونش هم شهید #ابراهیم_محمدی
خیلی ها شعار #مصطفی رو هنوز یادشونه:
سر میدهیم؛ سنگر نمیدهیم...
بچه های دلاور #فاطمیون همشون مثل مصطفی هستند؛ انشاءالله قدر این سرمایههای با ارزش رو بدونیم...
راوی: یکی از همرزمان شهید #مصطفی_جعفری، از شهدای سرافراز #فاطمیون
@Fatemiyoun1434
فاطمیون
📽 انشاءالله همین جمع، اسرائیل... انتشار بمناسبت سالروز شهادت مصطفی عارفی برشی از مستند #آقا_مصطفی @Fatemiyoun1434
✍🏼 خاطراهای ناب از شهید مصطفی عارفی، به قلم فرمانده تیپ حضرت ابالفضل العباس(ع) از لشکر فاطمیون
سال ۹۴ با گردان امام رضا(ع) که فرماندهاش رزمندهای به نام جاسم بود، در منطقه بیارات ملاقات کردم. گردانی بسیار منظم، سازماندهی شده و دارای نیروهای مخلص. این گردان باید به تیپ حضرت ابوالفضل العباس(ع) ملحق می شد. با خوشحالی این گردان را در آغوش تیپ پذیرفتم و بدون تغییرات جایگزین گردان فاتح ۳ نمودم که ادامه فعالیتهای جهادی خود را داشته باشند.
در بین نیروهای این گردان، جوانی را به نام مصطفی عارفی یافتم. جوانی بسیار خوش اخلاق، دارای اندام قوی و قامتی بلند و رسا، مسلط به تمام جنگ افزارها و متخصص در امر تخریب.
شهر تدمر در تیررس نیروهای تکفیری داعش بود و یک عملیات طرح ریزی شد. گردان تازه محلق شده اعلام آمادگی کرد و واقعا هم در آزادسازی مرحله اول نقش بسزایی داشت. باید عملیات پاکسازی شروع میشد که مسیر را مهیا کند. در این میان #مصطفی داوطلب شد و نیروهای خودش را به سمت دشمن به حرکت درآورد.
ساعت ۱۱ شب هوا بسیار تاریک و جو سنگین بود. تاریکی به قدری بود که در چند قدمی یکدیگر را نمیدیدیم. ارتباط فقط از طریق بیسیم مقدور بود. لحظاتی گذشت که دشمن متوجه عملیات شد و آتش سنگین بر مواضع مقاومت میریخت. مصطفی از همه جلوتر بود. در اوج نبرد بودیم که صدای بیسیم مصطفی بلند شد: "به نقطه هدف رسیدم و مستقر شدیم. سنگر را حفظ کردیم اما یک زخمی داریم که حالش خوب نیست"
نیروهای کمکی را اعزام کردم. هوا کمی روشن شده بود. دیگر صدای بیسیم مصطفی قطع شده بود. با خودم گفتم شاید بیسیمش شارژ تمام کرده. به هر حال خود را به ارتفاعات صعب العبور ۱۸۰۰ متری رساندم. ارتفاعاتی که عبور هیچ وسیله نقلیهای روی آن ممکن نبود. وقتی نزدیک موقعیت مصطفی رسیدم، پیکر پاک شهیدی را دیدم که لباس رزم فاطمیون داشت. با خودم گفتم حتما پیکر همان جانبازی هست که مصطفی اعلام کرده بود. نزدیک پیکر شهید شدم که ناگهان تمام وجودم سرد و بی حال شد. پیکر شهید متعلق به خودِ مصطفی بود.
مصطفی همان مجروحی بود که خودش اعلام کرده بود.
@Fatemiyoun1434
سال ۹۴ با گردان امام رضا(ع) که فرماندهاش رزمندهای به نام جاسم بود، در منطقه بیارات ملاقات کردم. گردانی بسیار منظم، سازماندهی شده و دارای نیروهای مخلص. این گردان باید به تیپ حضرت ابوالفضل العباس(ع) ملحق می شد. با خوشحالی این گردان را در آغوش تیپ پذیرفتم و بدون تغییرات جایگزین گردان فاتح ۳ نمودم که ادامه فعالیتهای جهادی خود را داشته باشند.
در بین نیروهای این گردان، جوانی را به نام مصطفی عارفی یافتم. جوانی بسیار خوش اخلاق، دارای اندام قوی و قامتی بلند و رسا، مسلط به تمام جنگ افزارها و متخصص در امر تخریب.
شهر تدمر در تیررس نیروهای تکفیری داعش بود و یک عملیات طرح ریزی شد. گردان تازه محلق شده اعلام آمادگی کرد و واقعا هم در آزادسازی مرحله اول نقش بسزایی داشت. باید عملیات پاکسازی شروع میشد که مسیر را مهیا کند. در این میان #مصطفی داوطلب شد و نیروهای خودش را به سمت دشمن به حرکت درآورد.
ساعت ۱۱ شب هوا بسیار تاریک و جو سنگین بود. تاریکی به قدری بود که در چند قدمی یکدیگر را نمیدیدیم. ارتباط فقط از طریق بیسیم مقدور بود. لحظاتی گذشت که دشمن متوجه عملیات شد و آتش سنگین بر مواضع مقاومت میریخت. مصطفی از همه جلوتر بود. در اوج نبرد بودیم که صدای بیسیم مصطفی بلند شد: "به نقطه هدف رسیدم و مستقر شدیم. سنگر را حفظ کردیم اما یک زخمی داریم که حالش خوب نیست"
نیروهای کمکی را اعزام کردم. هوا کمی روشن شده بود. دیگر صدای بیسیم مصطفی قطع شده بود. با خودم گفتم شاید بیسیمش شارژ تمام کرده. به هر حال خود را به ارتفاعات صعب العبور ۱۸۰۰ متری رساندم. ارتفاعاتی که عبور هیچ وسیله نقلیهای روی آن ممکن نبود. وقتی نزدیک موقعیت مصطفی رسیدم، پیکر پاک شهیدی را دیدم که لباس رزم فاطمیون داشت. با خودم گفتم حتما پیکر همان جانبازی هست که مصطفی اعلام کرده بود. نزدیک پیکر شهید شدم که ناگهان تمام وجودم سرد و بی حال شد. پیکر شهید متعلق به خودِ مصطفی بود.
مصطفی همان مجروحی بود که خودش اعلام کرده بود.
@Fatemiyoun1434
فاطمیون
✍🏼 خاطراهای ناب از شهید مصطفی عارفی، به قلم فرمانده تیپ حضرت ابالفضل العباس(ع) از لشکر فاطمیون انتشار به مناسبت #سالروز_شهادت @FATEMIYOUN1434
✍🏼 خاطراهای ناب از شهید مصطفی عارفی، به قلم فرمانده تیپ حضرت ابالفضل العباس(ع) از لشکر فاطمیون
سال ۹۴ با گردان امام رضا(ع) که فرماندهاش رزمندهای به نام جاسم بود، در منطقه بیارات ملاقات کردم. گردانی بسیار منظم، سازماندهی شده و دارای نیروهای مخلص. این گردان باید به تیپ حضرت ابوالفضل العباس(ع) ملحق می شد. با خوشحالی این گردان را در آغوش تیپ پذیرفتم و بدون تغییرات جایگزین گردان فاتح ۳ نمودم که ادامه فعالیتهای جهادی خود را داشته باشند.
در بین نیروهای این گردان، جوانی را به نام مصطفی عارفی یافتم. جوانی بسیار خوش اخلاق، دارای اندام قوی و قامتی بلند و رسا، مسلط به تمام جنگ افزارها و متخصص در امر تخریب.
شهر تدمر در تیررس نیروهای تکفیری داعش بود و یک عملیات طرح ریزی شد. گردان تازه محلق شده اعلام آمادگی کرد و واقعا هم در آزادسازی مرحله اول نقش بسزایی داشت. باید عملیات پاکسازی شروع میشد که مسیر را مهیا کند. در این میان #مصطفی داوطلب شد و نیروهای خودش را به سمت دشمن به حرکت درآورد.
ساعت ۱۱ شب هوا بسیار تاریک و جو سنگین بود. تاریکی به قدری بود که در چند قدمی یکدیگر را نمیدیدیم. ارتباط فقط از طریق بیسیم مقدور بود. لحظاتی گذشت که دشمن متوجه عملیات شد و آتش سنگین بر مواضع مقاومت میریخت. مصطفی از همه جلوتر بود. در اوج نبرد بودیم که صدای بیسیم مصطفی بلند شد: "به نقطه هدف رسیدم و مستقر شدیم. سنگر را حفظ کردیم اما یک زخمی داریم که حالش خوب نیست"
نیروهای کمکی را اعزام کردم. هوا کمی روشن شده بود. دیگر صدای بیسیم مصطفی قطع شده بود. با خودم گفتم شاید بیسیمش شارژ تمام کرده. به هر حال خود را به ارتفاعات صعب العبور ۱۸۰۰ متری رساندم. ارتفاعاتی که عبور هیچ وسیله نقلیهای روی آن ممکن نبود. وقتی نزدیک موقعیت مصطفی رسیدم، پیکر پاک شهیدی را دیدم که لباس رزم فاطمیون داشت. با خودم گفتم حتما پیکر همان جانبازی هست که مصطفی اعلام کرده بود. نزدیک پیکر شهید شدم که ناگهان تمام وجودم سرد و بی حال شد. پیکر شهید متعلق به خودِ مصطفی بود.
مصطفی همان مجروحی بود که خودش اعلام کرده بود.
انتشار به مناسبت #سالروز_شهادت
@Fatemiyoun1434
سال ۹۴ با گردان امام رضا(ع) که فرماندهاش رزمندهای به نام جاسم بود، در منطقه بیارات ملاقات کردم. گردانی بسیار منظم، سازماندهی شده و دارای نیروهای مخلص. این گردان باید به تیپ حضرت ابوالفضل العباس(ع) ملحق می شد. با خوشحالی این گردان را در آغوش تیپ پذیرفتم و بدون تغییرات جایگزین گردان فاتح ۳ نمودم که ادامه فعالیتهای جهادی خود را داشته باشند.
در بین نیروهای این گردان، جوانی را به نام مصطفی عارفی یافتم. جوانی بسیار خوش اخلاق، دارای اندام قوی و قامتی بلند و رسا، مسلط به تمام جنگ افزارها و متخصص در امر تخریب.
شهر تدمر در تیررس نیروهای تکفیری داعش بود و یک عملیات طرح ریزی شد. گردان تازه محلق شده اعلام آمادگی کرد و واقعا هم در آزادسازی مرحله اول نقش بسزایی داشت. باید عملیات پاکسازی شروع میشد که مسیر را مهیا کند. در این میان #مصطفی داوطلب شد و نیروهای خودش را به سمت دشمن به حرکت درآورد.
ساعت ۱۱ شب هوا بسیار تاریک و جو سنگین بود. تاریکی به قدری بود که در چند قدمی یکدیگر را نمیدیدیم. ارتباط فقط از طریق بیسیم مقدور بود. لحظاتی گذشت که دشمن متوجه عملیات شد و آتش سنگین بر مواضع مقاومت میریخت. مصطفی از همه جلوتر بود. در اوج نبرد بودیم که صدای بیسیم مصطفی بلند شد: "به نقطه هدف رسیدم و مستقر شدیم. سنگر را حفظ کردیم اما یک زخمی داریم که حالش خوب نیست"
نیروهای کمکی را اعزام کردم. هوا کمی روشن شده بود. دیگر صدای بیسیم مصطفی قطع شده بود. با خودم گفتم شاید بیسیمش شارژ تمام کرده. به هر حال خود را به ارتفاعات صعب العبور ۱۸۰۰ متری رساندم. ارتفاعاتی که عبور هیچ وسیله نقلیهای روی آن ممکن نبود. وقتی نزدیک موقعیت مصطفی رسیدم، پیکر پاک شهیدی را دیدم که لباس رزم فاطمیون داشت. با خودم گفتم حتما پیکر همان جانبازی هست که مصطفی اعلام کرده بود. نزدیک پیکر شهید شدم که ناگهان تمام وجودم سرد و بی حال شد. پیکر شهید متعلق به خودِ مصطفی بود.
مصطفی همان مجروحی بود که خودش اعلام کرده بود.
انتشار به مناسبت #سالروز_شهادت
@Fatemiyoun1434
گفت:
چی شده فلانی،دنبال کی میگردی؟
گفتم:
#مصطفی جان دنبال بچه های #زرهی هستم باید این #تانک رو با bmp رو جابجا کنند؛ خیلی هم عجله دارم...
گفت:
خوب من جابجاشون میکنم...
تعجب کردم، گفتم:
هر دو تاشو میتونی هدایت کنی؟
خندید و گفت:
آره...
خیلی راحت و مسلط کاری رو که گفتم انجام داد، انگار یک عمره که اختصاصش #زرهی باشه
چند روز بعد یک نفر راننده بلدوزر برای زدن خاکریز لازم شد، بازم #مصطفی گفت من انجامش میدم؛ خیلی قشنگ و سریع خاکریز رو بالا آورد
دوشیکا یا چهارده و نیم هر وقت به مشکل میخورد، به یک چشم بهم زدن درستشون میکرد، خلاصه کاری نبود که #مصطفی بگه بلد نیستم
ناگفته نمونه حتی کارهای اولیه اطلاعات و شناسایی عملیات #تل_عزان هم کار #مصطفی بود
فرمانده گروهان دوم بود و معاونش هم شهید #ابراهیم_محمدی
خیلی ها شعار #مصطفی رو هنوز یادشونه:
سر میدهیم؛ سنگر نمیدهیم...
بچه های دلاور #فاطمیون همشون مثل مصطفی هستند؛ انشاءالله قدر این سرمایههای با ارزش رو بدونیم...
راوی: یکی از همرزمان شهید #مصطفی_جعفری، از شهدای سرافراز #فاطمیون
@FATEMIYOUN1434
چی شده فلانی،دنبال کی میگردی؟
گفتم:
#مصطفی جان دنبال بچه های #زرهی هستم باید این #تانک رو با bmp رو جابجا کنند؛ خیلی هم عجله دارم...
گفت:
خوب من جابجاشون میکنم...
تعجب کردم، گفتم:
هر دو تاشو میتونی هدایت کنی؟
خندید و گفت:
آره...
خیلی راحت و مسلط کاری رو که گفتم انجام داد، انگار یک عمره که اختصاصش #زرهی باشه
چند روز بعد یک نفر راننده بلدوزر برای زدن خاکریز لازم شد، بازم #مصطفی گفت من انجامش میدم؛ خیلی قشنگ و سریع خاکریز رو بالا آورد
دوشیکا یا چهارده و نیم هر وقت به مشکل میخورد، به یک چشم بهم زدن درستشون میکرد، خلاصه کاری نبود که #مصطفی بگه بلد نیستم
ناگفته نمونه حتی کارهای اولیه اطلاعات و شناسایی عملیات #تل_عزان هم کار #مصطفی بود
فرمانده گروهان دوم بود و معاونش هم شهید #ابراهیم_محمدی
خیلی ها شعار #مصطفی رو هنوز یادشونه:
سر میدهیم؛ سنگر نمیدهیم...
بچه های دلاور #فاطمیون همشون مثل مصطفی هستند؛ انشاءالله قدر این سرمایههای با ارزش رو بدونیم...
راوی: یکی از همرزمان شهید #مصطفی_جعفری، از شهدای سرافراز #فاطمیون
@FATEMIYOUN1434