🔹 طرحهای سپیده قلیان از زندان؛ تابلوی ششم، زهرا حسنی
«سپیده قلیان»، فعال مدنی و یکی از محکومان پرونده اعتراضات کارگری «هفتتپه» در کتابی با نام «تیلاپیا خون هورالعظیم را هورت میکشد»، در ۱۹ روایت از بازداشتگاه اطلاعات اهواز و زندان «سپیدار» این شهر تصویری دقیق و در عین حال تلخ از تجربه اسارت ارایه داده است. او در این روایتها، علاوه بر دادن تصویری بیواسطه از چهره سرکوب، ما را درگیر سرنوشت نامهایی میکند که اسارت آنها، همچون زندگیشان، به حاشیه انکار و فراموشی رانده شده است.
روایتهای ۱۹گانه کتاب، که پیشتر در این وبلاگ منتشر کردیم، با ده تابلو از زندانیان گمنامی تمام میشود که خانم قلیان در روایتها به نام آنها اشاره کرده است. در ادامه این وبلاگ هر روز یکی از تابلوها را در این وبلاگ منتشر میکنیم. «ایرانوایر» پیشتر نسخه کامل پیدیاف این کتاب را اینجا منتشر کرده است.
تابلوی ششم / زهرا حسینی
«زهرا حسینی» متولد ۱۳۷۴ است، با ابروهای مشکی و موهای بلند و مجعد مشکی. در طراحی زهرا، روی موهایش تاکید بیشتری شده است. چون زهرایی که از ۱۸ سالگی به زور خانواده عروس شده بود و دو دختر به نامهای «اسرا» و «ثنا» داشت، هیچوقت حق خروج از خانه نداشت؛ چه زمانی که در خانه پدری بود و چه زمانی که ازدواج کرد. زهرایی که به اجبار با برقع بیرون میرفت، یک بار در گوشم گفت: «آزاد شدیم، با هم بریم لب کارون موهامون رو باز کنیم، برقصیم.»
زهرا دستهای بزرگی داشت.
تابلوی ششم از طرحهای سپیده قلیان را اینجا ببینید👇
#سپیده_قلیان #تیلاپیا_خون_هورالعظیم_را_هورت_میکشد #روایت_سپیده_قلیان_از_زندان #اطلاع_رسانی #زندانیان_سیاسی #زندان_اهواز #شکنجه #طرحهای_سپیده_قلیان_از_زندان
@Farsi_Iranwire
«سپیده قلیان»، فعال مدنی و یکی از محکومان پرونده اعتراضات کارگری «هفتتپه» در کتابی با نام «تیلاپیا خون هورالعظیم را هورت میکشد»، در ۱۹ روایت از بازداشتگاه اطلاعات اهواز و زندان «سپیدار» این شهر تصویری دقیق و در عین حال تلخ از تجربه اسارت ارایه داده است. او در این روایتها، علاوه بر دادن تصویری بیواسطه از چهره سرکوب، ما را درگیر سرنوشت نامهایی میکند که اسارت آنها، همچون زندگیشان، به حاشیه انکار و فراموشی رانده شده است.
روایتهای ۱۹گانه کتاب، که پیشتر در این وبلاگ منتشر کردیم، با ده تابلو از زندانیان گمنامی تمام میشود که خانم قلیان در روایتها به نام آنها اشاره کرده است. در ادامه این وبلاگ هر روز یکی از تابلوها را در این وبلاگ منتشر میکنیم. «ایرانوایر» پیشتر نسخه کامل پیدیاف این کتاب را اینجا منتشر کرده است.
تابلوی ششم / زهرا حسینی
«زهرا حسینی» متولد ۱۳۷۴ است، با ابروهای مشکی و موهای بلند و مجعد مشکی. در طراحی زهرا، روی موهایش تاکید بیشتری شده است. چون زهرایی که از ۱۸ سالگی به زور خانواده عروس شده بود و دو دختر به نامهای «اسرا» و «ثنا» داشت، هیچوقت حق خروج از خانه نداشت؛ چه زمانی که در خانه پدری بود و چه زمانی که ازدواج کرد. زهرایی که به اجبار با برقع بیرون میرفت، یک بار در گوشم گفت: «آزاد شدیم، با هم بریم لب کارون موهامون رو باز کنیم، برقصیم.»
زهرا دستهای بزرگی داشت.
تابلوی ششم از طرحهای سپیده قلیان را اینجا ببینید👇
#سپیده_قلیان #تیلاپیا_خون_هورالعظیم_را_هورت_میکشد #روایت_سپیده_قلیان_از_زندان #اطلاع_رسانی #زندانیان_سیاسی #زندان_اهواز #شکنجه #طرحهای_سپیده_قلیان_از_زندان
@Farsi_Iranwire
IranWire | خانه
طرحهای سپیده قلیان از زندان؛ تابلوی ششم، زهرا حسنی
«سپیده قلیان»، فعال مدنی و یکی از محکومان پرونده اعتراضات کارگری «هفتتپه» در کتابی با نام «تیلاپیا خون هورالعظیم را هورت میکشد»، در ۱۹ روایت از بازداشتگاه اطلاعات اهواز و زندان «سپیدار» این شهر تصویری دقیق و در عین حال تلخ از تجربه اسارت ارایه داده است.…
Forwarded from Iranwire
🔹 طرحهای سپیده قلیان از زندان؛ تابلوی ششم، زهرا حسنی
«سپیده قلیان»، فعال مدنی و یکی از محکومان پرونده اعتراضات کارگری «هفتتپه» در کتابی با نام «تیلاپیا خون هورالعظیم را هورت میکشد»، در ۱۹ روایت از بازداشتگاه اطلاعات اهواز و زندان «سپیدار» این شهر تصویری دقیق و در عین حال تلخ از تجربه اسارت ارایه داده است. او در این روایتها، علاوه بر دادن تصویری بیواسطه از چهره سرکوب، ما را درگیر سرنوشت نامهایی میکند که اسارت آنها، همچون زندگیشان، به حاشیه انکار و فراموشی رانده شده است.
روایتهای ۱۹گانه کتاب، که پیشتر در این وبلاگ منتشر کردیم، با ده تابلو از زندانیان گمنامی تمام میشود که خانم قلیان در روایتها به نام آنها اشاره کرده است. در ادامه این وبلاگ هر روز یکی از تابلوها را در این وبلاگ منتشر میکنیم. «ایرانوایر» پیشتر نسخه کامل پیدیاف این کتاب را اینجا منتشر کرده است.
تابلوی ششم / زهرا حسینی
«زهرا حسینی» متولد ۱۳۷۴ است، با ابروهای مشکی و موهای بلند و مجعد مشکی. در طراحی زهرا، روی موهایش تاکید بیشتری شده است. چون زهرایی که از ۱۸ سالگی به زور خانواده عروس شده بود و دو دختر به نامهای «اسرا» و «ثنا» داشت، هیچوقت حق خروج از خانه نداشت؛ چه زمانی که در خانه پدری بود و چه زمانی که ازدواج کرد. زهرایی که به اجبار با برقع بیرون میرفت، یک بار در گوشم گفت: «آزاد شدیم، با هم بریم لب کارون موهامون رو باز کنیم، برقصیم.»
زهرا دستهای بزرگی داشت.
تابلوی ششم از طرحهای سپیده قلیان را اینجا ببینید👇
#سپیده_قلیان #تیلاپیا_خون_هورالعظیم_را_هورت_میکشد #روایت_سپیده_قلیان_از_زندان #اطلاع_رسانی #زندانیان_سیاسی #زندان_اهواز #شکنجه #طرحهای_سپیده_قلیان_از_زندان
@Farsi_Iranwire
«سپیده قلیان»، فعال مدنی و یکی از محکومان پرونده اعتراضات کارگری «هفتتپه» در کتابی با نام «تیلاپیا خون هورالعظیم را هورت میکشد»، در ۱۹ روایت از بازداشتگاه اطلاعات اهواز و زندان «سپیدار» این شهر تصویری دقیق و در عین حال تلخ از تجربه اسارت ارایه داده است. او در این روایتها، علاوه بر دادن تصویری بیواسطه از چهره سرکوب، ما را درگیر سرنوشت نامهایی میکند که اسارت آنها، همچون زندگیشان، به حاشیه انکار و فراموشی رانده شده است.
روایتهای ۱۹گانه کتاب، که پیشتر در این وبلاگ منتشر کردیم، با ده تابلو از زندانیان گمنامی تمام میشود که خانم قلیان در روایتها به نام آنها اشاره کرده است. در ادامه این وبلاگ هر روز یکی از تابلوها را در این وبلاگ منتشر میکنیم. «ایرانوایر» پیشتر نسخه کامل پیدیاف این کتاب را اینجا منتشر کرده است.
تابلوی ششم / زهرا حسینی
«زهرا حسینی» متولد ۱۳۷۴ است، با ابروهای مشکی و موهای بلند و مجعد مشکی. در طراحی زهرا، روی موهایش تاکید بیشتری شده است. چون زهرایی که از ۱۸ سالگی به زور خانواده عروس شده بود و دو دختر به نامهای «اسرا» و «ثنا» داشت، هیچوقت حق خروج از خانه نداشت؛ چه زمانی که در خانه پدری بود و چه زمانی که ازدواج کرد. زهرایی که به اجبار با برقع بیرون میرفت، یک بار در گوشم گفت: «آزاد شدیم، با هم بریم لب کارون موهامون رو باز کنیم، برقصیم.»
زهرا دستهای بزرگی داشت.
تابلوی ششم از طرحهای سپیده قلیان را اینجا ببینید👇
#سپیده_قلیان #تیلاپیا_خون_هورالعظیم_را_هورت_میکشد #روایت_سپیده_قلیان_از_زندان #اطلاع_رسانی #زندانیان_سیاسی #زندان_اهواز #شکنجه #طرحهای_سپیده_قلیان_از_زندان
@Farsi_Iranwire
IranWire | خانه
طرحهای سپیده قلیان از زندان؛ تابلوی ششم، زهرا حسنی
«سپیده قلیان»، فعال مدنی و یکی از محکومان پرونده اعتراضات کارگری «هفتتپه» در کتابی با نام «تیلاپیا خون هورالعظیم را هورت میکشد»، در ۱۹ روایت از بازداشتگاه اطلاعات اهواز و زندان «سپیدار» این شهر تصویری دقیق و در عین حال تلخ از تجربه اسارت ارایه داده است.…
🔹 طرحهای سپیده قلیان از زندان؛ تابلوی هفتم، آمنه ظاهری
«سپیده قلیان»، فعال مدنی و یکی از محکومان پرونده اعتراضات کارگری «هفتتپه» در کتابی با نام «تیلاپیا خون هورالعظیم را هورت میکشد»، در ۱۹ روایت از بازداشتگاه اطلاعات اهواز و زندان «سپیدار» این شهر تصویری دقیق و در عین حال تلخ از تجربه اسارت ارایه داده است. او در این روایتها، علاوه بر دادن تصویری بیواسطه از چهره سرکوب، ما را درگیر سرنوشت نامهایی میکند که اسارت آنها، همچون زندگیشان، به حاشیه انکار و فراموشی رانده شده است.
روایتهای ۱۹گانه کتاب، که پیشتر در این وبلاگ منتشر کردیم، با ده تابلو از زندانیان گمنامی تمام میشود که خانم قلیان در روایتها به نام آنها اشاره کرده است. در ادامه این وبلاگ هر روز یکی از تابلوها را در این وبلاگ منتشر میکنیم. «ایرانوایر» پیشتر نسخه کامل پیدیاف این کتاب را اینجا منتشر کرده است.
تابلوی هفتم / آمنه ظاهری
«آمنه ظاهری ساری»، خیاط بند است؛ با صورتی سبزه و موهایی وز. تنها دلیل دوخت و دوز کردنهایش، فراموشی شکنجههای پدر و برادرهایش است.
آمنه گاهی تشنج میکرد. یک بار به خاطر این که بلوزش گیر کرده بود بالای کش شلوارش و تلفنش قطع شده بود، دچار تشنج شد. تنها امیدش همان ۱۰ دقیقه تلفنی بود که صدای برادر و پدرش را از زندان میشنید. تشنج کرد، از تخت افتاد و سرش شکست. گفت دیگر نمیکشم!
تابلوی هفتم از طرحهای سپیده قلیان را اینجا ببینید👇
#سپیده_قلیان #تیلاپیا_خون_هورالعظیم_را_هورت_میکشد #روایت_سپیده_قلیان_از_زندان #اطلاع_رسانی #زندانیان_سیاسی #زندان_اهواز #شکنجه
@Farsi_Iranwire
«سپیده قلیان»، فعال مدنی و یکی از محکومان پرونده اعتراضات کارگری «هفتتپه» در کتابی با نام «تیلاپیا خون هورالعظیم را هورت میکشد»، در ۱۹ روایت از بازداشتگاه اطلاعات اهواز و زندان «سپیدار» این شهر تصویری دقیق و در عین حال تلخ از تجربه اسارت ارایه داده است. او در این روایتها، علاوه بر دادن تصویری بیواسطه از چهره سرکوب، ما را درگیر سرنوشت نامهایی میکند که اسارت آنها، همچون زندگیشان، به حاشیه انکار و فراموشی رانده شده است.
روایتهای ۱۹گانه کتاب، که پیشتر در این وبلاگ منتشر کردیم، با ده تابلو از زندانیان گمنامی تمام میشود که خانم قلیان در روایتها به نام آنها اشاره کرده است. در ادامه این وبلاگ هر روز یکی از تابلوها را در این وبلاگ منتشر میکنیم. «ایرانوایر» پیشتر نسخه کامل پیدیاف این کتاب را اینجا منتشر کرده است.
تابلوی هفتم / آمنه ظاهری
«آمنه ظاهری ساری»، خیاط بند است؛ با صورتی سبزه و موهایی وز. تنها دلیل دوخت و دوز کردنهایش، فراموشی شکنجههای پدر و برادرهایش است.
آمنه گاهی تشنج میکرد. یک بار به خاطر این که بلوزش گیر کرده بود بالای کش شلوارش و تلفنش قطع شده بود، دچار تشنج شد. تنها امیدش همان ۱۰ دقیقه تلفنی بود که صدای برادر و پدرش را از زندان میشنید. تشنج کرد، از تخت افتاد و سرش شکست. گفت دیگر نمیکشم!
تابلوی هفتم از طرحهای سپیده قلیان را اینجا ببینید👇
#سپیده_قلیان #تیلاپیا_خون_هورالعظیم_را_هورت_میکشد #روایت_سپیده_قلیان_از_زندان #اطلاع_رسانی #زندانیان_سیاسی #زندان_اهواز #شکنجه
@Farsi_Iranwire
IranWire | خانه
طرحهای سپیده قلیان از زندان؛ تابلوی هفتم، آمنه ظاهری
«سپیده قلیان»، فعال مدنی و یکی از محکومان پرونده اعتراضات کارگری «هفتتپه» در کتابی با نام «تیلاپیا خون هورالعظیم را هورت میکشد»، در ۱۹ روایت از بازداشتگاه اطلاعات اهواز و زندان «سپیدار» این شهر تصویری دقیق و در عین حال تلخ از تجربه اسارت ارایه داده است.…
Forwarded from Iranwire
🔹 طرحهای سپیده قلیان از زندان؛ تابلوی هفتم، آمنه ظاهری
«سپیده قلیان»، فعال مدنی و یکی از محکومان پرونده اعتراضات کارگری «هفتتپه» در کتابی با نام «تیلاپیا خون هورالعظیم را هورت میکشد»، در ۱۹ روایت از بازداشتگاه اطلاعات اهواز و زندان «سپیدار» این شهر تصویری دقیق و در عین حال تلخ از تجربه اسارت ارایه داده است. او در این روایتها، علاوه بر دادن تصویری بیواسطه از چهره سرکوب، ما را درگیر سرنوشت نامهایی میکند که اسارت آنها، همچون زندگیشان، به حاشیه انکار و فراموشی رانده شده است.
روایتهای ۱۹گانه کتاب، که پیشتر در این وبلاگ منتشر کردیم، با ده تابلو از زندانیان گمنامی تمام میشود که خانم قلیان در روایتها به نام آنها اشاره کرده است. در ادامه این وبلاگ هر روز یکی از تابلوها را در این وبلاگ منتشر میکنیم. «ایرانوایر» پیشتر نسخه کامل پیدیاف این کتاب را اینجا منتشر کرده است.
تابلوی هفتم / آمنه ظاهری
«آمنه ظاهری ساری»، خیاط بند است؛ با صورتی سبزه و موهایی وز. تنها دلیل دوخت و دوز کردنهایش، فراموشی شکنجههای پدر و برادرهایش است.
آمنه گاهی تشنج میکرد. یک بار به خاطر این که بلوزش گیر کرده بود بالای کش شلوارش و تلفنش قطع شده بود، دچار تشنج شد. تنها امیدش همان ۱۰ دقیقه تلفنی بود که صدای برادر و پدرش را از زندان میشنید. تشنج کرد، از تخت افتاد و سرش شکست. گفت دیگر نمیکشم!
تابلوی هفتم از طرحهای سپیده قلیان را اینجا ببینید👇
#سپیده_قلیان #تیلاپیا_خون_هورالعظیم_را_هورت_میکشد #روایت_سپیده_قلیان_از_زندان #اطلاع_رسانی #زندانیان_سیاسی #زندان_اهواز #شکنجه
@Farsi_Iranwire
«سپیده قلیان»، فعال مدنی و یکی از محکومان پرونده اعتراضات کارگری «هفتتپه» در کتابی با نام «تیلاپیا خون هورالعظیم را هورت میکشد»، در ۱۹ روایت از بازداشتگاه اطلاعات اهواز و زندان «سپیدار» این شهر تصویری دقیق و در عین حال تلخ از تجربه اسارت ارایه داده است. او در این روایتها، علاوه بر دادن تصویری بیواسطه از چهره سرکوب، ما را درگیر سرنوشت نامهایی میکند که اسارت آنها، همچون زندگیشان، به حاشیه انکار و فراموشی رانده شده است.
روایتهای ۱۹گانه کتاب، که پیشتر در این وبلاگ منتشر کردیم، با ده تابلو از زندانیان گمنامی تمام میشود که خانم قلیان در روایتها به نام آنها اشاره کرده است. در ادامه این وبلاگ هر روز یکی از تابلوها را در این وبلاگ منتشر میکنیم. «ایرانوایر» پیشتر نسخه کامل پیدیاف این کتاب را اینجا منتشر کرده است.
تابلوی هفتم / آمنه ظاهری
«آمنه ظاهری ساری»، خیاط بند است؛ با صورتی سبزه و موهایی وز. تنها دلیل دوخت و دوز کردنهایش، فراموشی شکنجههای پدر و برادرهایش است.
آمنه گاهی تشنج میکرد. یک بار به خاطر این که بلوزش گیر کرده بود بالای کش شلوارش و تلفنش قطع شده بود، دچار تشنج شد. تنها امیدش همان ۱۰ دقیقه تلفنی بود که صدای برادر و پدرش را از زندان میشنید. تشنج کرد، از تخت افتاد و سرش شکست. گفت دیگر نمیکشم!
تابلوی هفتم از طرحهای سپیده قلیان را اینجا ببینید👇
#سپیده_قلیان #تیلاپیا_خون_هورالعظیم_را_هورت_میکشد #روایت_سپیده_قلیان_از_زندان #اطلاع_رسانی #زندانیان_سیاسی #زندان_اهواز #شکنجه
@Farsi_Iranwire
IranWire | خانه
طرحهای سپیده قلیان از زندان؛ تابلوی هفتم، آمنه ظاهری
«سپیده قلیان»، فعال مدنی و یکی از محکومان پرونده اعتراضات کارگری «هفتتپه» در کتابی با نام «تیلاپیا خون هورالعظیم را هورت میکشد»، در ۱۹ روایت از بازداشتگاه اطلاعات اهواز و زندان «سپیدار» این شهر تصویری دقیق و در عین حال تلخ از تجربه اسارت ارایه داده است.…
🔹 طرحهای سپیده قلیان از زندان؛ تابلوی هشتم، الهه درویشی
«سپیده قلیان»، فعال مدنی و یکی از محکومان پرونده اعتراضات کارگری «هفتتپه» در کتابی با نام «تیلاپیا خون هورالعظیم را هورت میکشد»، در ۱۹ روایت از بازداشتگاه اطلاعات اهواز و زندان «سپیدار» این شهر تصویری دقیق و در عین حال تلخ از تجربه اسارت ارایه داده است. او در این روایتها، علاوه بر دادن تصویری بیواسطه از چهره سرکوب، ما را درگیر سرنوشت نامهایی میکند که اسارت آنها، همچون زندگیشان، به حاشیه انکار و فراموشی رانده شده است.
روایتهای ۱۹گانه کتاب، که پیشتر در این وبلاگ منتشر کردیم، با ده تابلو از زندانیان گمنامی تمام میشود که خانم قلیان در روایتها به نام آنها اشاره کرده است. در ادامه این وبلاگ هر روز یکی از تابلوها را در این وبلاگ منتشر میکنیم. «ایرانوایر» پیشتر نسخه کامل پیدیاف این کتاب را اینجا منتشر کرده است.
«الهه» چموش عاشق نقاشی و آشپزی است. اگر جایی زنی کوتاهقامت با پوست سفید و چشمان درشت عسلی دیدید که دارد روی خاک نقاشی میکشد یا زیر گلوله و موشک، سینهاش را در آورده و به نوزادش شیر میدهد و قهقه میزند، او الهه است؛ الههای که با تولد «ابراهیمی» که نامش بالاجبار به «علی» تغییر پیدا کرد، یک سال بزرگتر شد؛ ۱۹ ساله شد. الههای که در ۱۸ سالگی و در بارداری، راهروهای تاریک مرگ را با شکم برآمده طی کرده است. الههای در سوگ «حسن»، در سوگ جوانی، در سوگ زندگی، در سوگ الهه!
تابلوی هشتم از طرحهای سپیده قلیان را اینجا ببینید👇
#سپیده_قلیان #تیلاپیا_خون_هورالعظیم_را_هورت_میکشد #روایت_سپیده_قلیان_از_زندان #اطلاع_رسانی #زندانیان_سیاسی #زندان_اهواز #شکنجه
@Farsi_Iranwire
«سپیده قلیان»، فعال مدنی و یکی از محکومان پرونده اعتراضات کارگری «هفتتپه» در کتابی با نام «تیلاپیا خون هورالعظیم را هورت میکشد»، در ۱۹ روایت از بازداشتگاه اطلاعات اهواز و زندان «سپیدار» این شهر تصویری دقیق و در عین حال تلخ از تجربه اسارت ارایه داده است. او در این روایتها، علاوه بر دادن تصویری بیواسطه از چهره سرکوب، ما را درگیر سرنوشت نامهایی میکند که اسارت آنها، همچون زندگیشان، به حاشیه انکار و فراموشی رانده شده است.
روایتهای ۱۹گانه کتاب، که پیشتر در این وبلاگ منتشر کردیم، با ده تابلو از زندانیان گمنامی تمام میشود که خانم قلیان در روایتها به نام آنها اشاره کرده است. در ادامه این وبلاگ هر روز یکی از تابلوها را در این وبلاگ منتشر میکنیم. «ایرانوایر» پیشتر نسخه کامل پیدیاف این کتاب را اینجا منتشر کرده است.
«الهه» چموش عاشق نقاشی و آشپزی است. اگر جایی زنی کوتاهقامت با پوست سفید و چشمان درشت عسلی دیدید که دارد روی خاک نقاشی میکشد یا زیر گلوله و موشک، سینهاش را در آورده و به نوزادش شیر میدهد و قهقه میزند، او الهه است؛ الههای که با تولد «ابراهیمی» که نامش بالاجبار به «علی» تغییر پیدا کرد، یک سال بزرگتر شد؛ ۱۹ ساله شد. الههای که در ۱۸ سالگی و در بارداری، راهروهای تاریک مرگ را با شکم برآمده طی کرده است. الههای در سوگ «حسن»، در سوگ جوانی، در سوگ زندگی، در سوگ الهه!
تابلوی هشتم از طرحهای سپیده قلیان را اینجا ببینید👇
#سپیده_قلیان #تیلاپیا_خون_هورالعظیم_را_هورت_میکشد #روایت_سپیده_قلیان_از_زندان #اطلاع_رسانی #زندانیان_سیاسی #زندان_اهواز #شکنجه
@Farsi_Iranwire
IranWire | خانه
طرحهای سپیده قلیان از زندان؛ تابلوی هشتم، الهه درویشی
«سپیده قلیان»، فعال مدنی و یکی از محکومان پرونده اعتراضات کارگری «هفتتپه» در کتابی با نام «تیلاپیا خون هورالعظیم را هورت میکشد»، در ۱۹ روایت از بازداشتگاه اطلاعات اهواز و زندان «سپیدار» این شهر تصویری دقیق و در عین حال تلخ از تجربه اسارت ارایه داده است.…
Forwarded from Iranwire
🔹 طرحهای سپیده قلیان از زندان؛ تابلوی هشتم، الهه درویشی
«سپیده قلیان»، فعال مدنی و یکی از محکومان پرونده اعتراضات کارگری «هفتتپه» در کتابی با نام «تیلاپیا خون هورالعظیم را هورت میکشد»، در ۱۹ روایت از بازداشتگاه اطلاعات اهواز و زندان «سپیدار» این شهر تصویری دقیق و در عین حال تلخ از تجربه اسارت ارایه داده است. او در این روایتها، علاوه بر دادن تصویری بیواسطه از چهره سرکوب، ما را درگیر سرنوشت نامهایی میکند که اسارت آنها، همچون زندگیشان، به حاشیه انکار و فراموشی رانده شده است.
روایتهای ۱۹گانه کتاب، که پیشتر در این وبلاگ منتشر کردیم، با ده تابلو از زندانیان گمنامی تمام میشود که خانم قلیان در روایتها به نام آنها اشاره کرده است. در ادامه این وبلاگ هر روز یکی از تابلوها را در این وبلاگ منتشر میکنیم. «ایرانوایر» پیشتر نسخه کامل پیدیاف این کتاب را اینجا منتشر کرده است.
«الهه» چموش عاشق نقاشی و آشپزی است. اگر جایی زنی کوتاهقامت با پوست سفید و چشمان درشت عسلی دیدید که دارد روی خاک نقاشی میکشد یا زیر گلوله و موشک، سینهاش را در آورده و به نوزادش شیر میدهد و قهقه میزند، او الهه است؛ الههای که با تولد «ابراهیمی» که نامش بالاجبار به «علی» تغییر پیدا کرد، یک سال بزرگتر شد؛ ۱۹ ساله شد. الههای که در ۱۸ سالگی و در بارداری، راهروهای تاریک مرگ را با شکم برآمده طی کرده است. الههای در سوگ «حسن»، در سوگ جوانی، در سوگ زندگی، در سوگ الهه!
تابلوی هشتم از طرحهای سپیده قلیان را اینجا ببینید👇
#سپیده_قلیان #تیلاپیا_خون_هورالعظیم_را_هورت_میکشد #روایت_سپیده_قلیان_از_زندان #اطلاع_رسانی #زندانیان_سیاسی #زندان_اهواز #شکنجه
@Farsi_Iranwire
«سپیده قلیان»، فعال مدنی و یکی از محکومان پرونده اعتراضات کارگری «هفتتپه» در کتابی با نام «تیلاپیا خون هورالعظیم را هورت میکشد»، در ۱۹ روایت از بازداشتگاه اطلاعات اهواز و زندان «سپیدار» این شهر تصویری دقیق و در عین حال تلخ از تجربه اسارت ارایه داده است. او در این روایتها، علاوه بر دادن تصویری بیواسطه از چهره سرکوب، ما را درگیر سرنوشت نامهایی میکند که اسارت آنها، همچون زندگیشان، به حاشیه انکار و فراموشی رانده شده است.
روایتهای ۱۹گانه کتاب، که پیشتر در این وبلاگ منتشر کردیم، با ده تابلو از زندانیان گمنامی تمام میشود که خانم قلیان در روایتها به نام آنها اشاره کرده است. در ادامه این وبلاگ هر روز یکی از تابلوها را در این وبلاگ منتشر میکنیم. «ایرانوایر» پیشتر نسخه کامل پیدیاف این کتاب را اینجا منتشر کرده است.
«الهه» چموش عاشق نقاشی و آشپزی است. اگر جایی زنی کوتاهقامت با پوست سفید و چشمان درشت عسلی دیدید که دارد روی خاک نقاشی میکشد یا زیر گلوله و موشک، سینهاش را در آورده و به نوزادش شیر میدهد و قهقه میزند، او الهه است؛ الههای که با تولد «ابراهیمی» که نامش بالاجبار به «علی» تغییر پیدا کرد، یک سال بزرگتر شد؛ ۱۹ ساله شد. الههای که در ۱۸ سالگی و در بارداری، راهروهای تاریک مرگ را با شکم برآمده طی کرده است. الههای در سوگ «حسن»، در سوگ جوانی، در سوگ زندگی، در سوگ الهه!
تابلوی هشتم از طرحهای سپیده قلیان را اینجا ببینید👇
#سپیده_قلیان #تیلاپیا_خون_هورالعظیم_را_هورت_میکشد #روایت_سپیده_قلیان_از_زندان #اطلاع_رسانی #زندانیان_سیاسی #زندان_اهواز #شکنجه
@Farsi_Iranwire
IranWire | خانه
طرحهای سپیده قلیان از زندان؛ تابلوی هشتم، الهه درویشی
«سپیده قلیان»، فعال مدنی و یکی از محکومان پرونده اعتراضات کارگری «هفتتپه» در کتابی با نام «تیلاپیا خون هورالعظیم را هورت میکشد»، در ۱۹ روایت از بازداشتگاه اطلاعات اهواز و زندان «سپیدار» این شهر تصویری دقیق و در عین حال تلخ از تجربه اسارت ارایه داده است.…
🔹 طرحهای سپیده قلیان از زندان؛ تابلوی هشتم، معصومه سعیداوی
«سپیده قلیان»، فعال مدنی و یکی از محکومان پرونده اعتراضات کارگری «هفتتپه» در کتابی با نام «تیلاپیا خون هورالعظیم را هورت میکشد»، در ۱۹ روایت از بازداشتگاه اطلاعات اهواز و زندان «سپیدار» این شهر تصویری دقیق و در عین حال تلخ از تجربه اسارت ارایه داده است. او در این روایتها، علاوه بر دادن تصویری بیواسطه از چهره سرکوب، ما را درگیر سرنوشت نامهایی میکند که اسارت آنها، همچون زندگیشان، به حاشیه انکار و فراموشی رانده شده است.
روایتهای ۱۹گانه کتاب، که پیشتر در این وبلاگ منتشر کردیم، با ده تابلو از زندانیان گمنامی تمام میشود که خانم قلیان در روایتها به نام آنها اشاره کرده است. در ادامه این وبلاگ هر روز یکی از تابلوها را در این وبلاگ منتشر میکنیم. «ایرانوایر» پیشتر نسخه کامل پیدیاف این کتاب را اینجا منتشر کرده است.
تابلوی نهم / معصومه سعیداوی
«معصومه سعیداوی»، مادری است جنوبی که مادر همهمان است. من هم دختر کسی هستم؛ «معصومه سیاهپوش.»
مادری که نه نامش را کسی میداند و نه تصویرش جز مستندهای صداوسیما از جایی پخش شده است؛ مادران داغدار بینام و نشان.
تابلوی نهم از طرحهای سپیده قلیان را اینجا ببینید👇
#سپیده_قلیان #تیلاپیا_خون_هورالعظیم_را_هورت_میکشد #روایت_سپیده_قلیان_از_زندان #اطلاع_رسانی #زندانیان_سیاسی #زندان_اهواز #شکنجه
@Farsi_Iranwire
«سپیده قلیان»، فعال مدنی و یکی از محکومان پرونده اعتراضات کارگری «هفتتپه» در کتابی با نام «تیلاپیا خون هورالعظیم را هورت میکشد»، در ۱۹ روایت از بازداشتگاه اطلاعات اهواز و زندان «سپیدار» این شهر تصویری دقیق و در عین حال تلخ از تجربه اسارت ارایه داده است. او در این روایتها، علاوه بر دادن تصویری بیواسطه از چهره سرکوب، ما را درگیر سرنوشت نامهایی میکند که اسارت آنها، همچون زندگیشان، به حاشیه انکار و فراموشی رانده شده است.
روایتهای ۱۹گانه کتاب، که پیشتر در این وبلاگ منتشر کردیم، با ده تابلو از زندانیان گمنامی تمام میشود که خانم قلیان در روایتها به نام آنها اشاره کرده است. در ادامه این وبلاگ هر روز یکی از تابلوها را در این وبلاگ منتشر میکنیم. «ایرانوایر» پیشتر نسخه کامل پیدیاف این کتاب را اینجا منتشر کرده است.
تابلوی نهم / معصومه سعیداوی
«معصومه سعیداوی»، مادری است جنوبی که مادر همهمان است. من هم دختر کسی هستم؛ «معصومه سیاهپوش.»
مادری که نه نامش را کسی میداند و نه تصویرش جز مستندهای صداوسیما از جایی پخش شده است؛ مادران داغدار بینام و نشان.
تابلوی نهم از طرحهای سپیده قلیان را اینجا ببینید👇
#سپیده_قلیان #تیلاپیا_خون_هورالعظیم_را_هورت_میکشد #روایت_سپیده_قلیان_از_زندان #اطلاع_رسانی #زندانیان_سیاسی #زندان_اهواز #شکنجه
@Farsi_Iranwire
IranWire | خانه
طرحهای سپیده قلیان از زندان؛ تابلوی نهم، معصومه سعیداوی
«سپیده قلیان»، فعال مدنی و یکی از محکومان پرونده اعتراضات کارگری «هفتتپه» در کتابی با نام «تیلاپیا خون هورالعظیم را هورت میکشد»، در ۱۹ روایت از بازداشتگاه اطلاعات اهواز و زندان «سپیدار» این شهر تصویری دقیق و در عین حال تلخ از تجربه اسارت ارایه داده است.…
Forwarded from Iranwire
🔹 طرحهای سپیده قلیان از زندان؛ تابلوی هشتم، معصومه سعیداوی
«سپیده قلیان»، فعال مدنی و یکی از محکومان پرونده اعتراضات کارگری «هفتتپه» در کتابی با نام «تیلاپیا خون هورالعظیم را هورت میکشد»، در ۱۹ روایت از بازداشتگاه اطلاعات اهواز و زندان «سپیدار» این شهر تصویری دقیق و در عین حال تلخ از تجربه اسارت ارایه داده است. او در این روایتها، علاوه بر دادن تصویری بیواسطه از چهره سرکوب، ما را درگیر سرنوشت نامهایی میکند که اسارت آنها، همچون زندگیشان، به حاشیه انکار و فراموشی رانده شده است.
روایتهای ۱۹گانه کتاب، که پیشتر در این وبلاگ منتشر کردیم، با ده تابلو از زندانیان گمنامی تمام میشود که خانم قلیان در روایتها به نام آنها اشاره کرده است. در ادامه این وبلاگ هر روز یکی از تابلوها را در این وبلاگ منتشر میکنیم. «ایرانوایر» پیشتر نسخه کامل پیدیاف این کتاب را اینجا منتشر کرده است.
تابلوی نهم / معصومه سعیداوی
«معصومه سعیداوی»، مادری است جنوبی که مادر همهمان است. من هم دختر کسی هستم؛ «معصومه سیاهپوش.»
مادری که نه نامش را کسی میداند و نه تصویرش جز مستندهای صداوسیما از جایی پخش شده است؛ مادران داغدار بینام و نشان.
تابلوی نهم از طرحهای سپیده قلیان را اینجا ببینید👇
#سپیده_قلیان #تیلاپیا_خون_هورالعظیم_را_هورت_میکشد #روایت_سپیده_قلیان_از_زندان #اطلاع_رسانی #زندانیان_سیاسی #زندان_اهواز #شکنجه
@Farsi_Iranwire
«سپیده قلیان»، فعال مدنی و یکی از محکومان پرونده اعتراضات کارگری «هفتتپه» در کتابی با نام «تیلاپیا خون هورالعظیم را هورت میکشد»، در ۱۹ روایت از بازداشتگاه اطلاعات اهواز و زندان «سپیدار» این شهر تصویری دقیق و در عین حال تلخ از تجربه اسارت ارایه داده است. او در این روایتها، علاوه بر دادن تصویری بیواسطه از چهره سرکوب، ما را درگیر سرنوشت نامهایی میکند که اسارت آنها، همچون زندگیشان، به حاشیه انکار و فراموشی رانده شده است.
روایتهای ۱۹گانه کتاب، که پیشتر در این وبلاگ منتشر کردیم، با ده تابلو از زندانیان گمنامی تمام میشود که خانم قلیان در روایتها به نام آنها اشاره کرده است. در ادامه این وبلاگ هر روز یکی از تابلوها را در این وبلاگ منتشر میکنیم. «ایرانوایر» پیشتر نسخه کامل پیدیاف این کتاب را اینجا منتشر کرده است.
تابلوی نهم / معصومه سعیداوی
«معصومه سعیداوی»، مادری است جنوبی که مادر همهمان است. من هم دختر کسی هستم؛ «معصومه سیاهپوش.»
مادری که نه نامش را کسی میداند و نه تصویرش جز مستندهای صداوسیما از جایی پخش شده است؛ مادران داغدار بینام و نشان.
تابلوی نهم از طرحهای سپیده قلیان را اینجا ببینید👇
#سپیده_قلیان #تیلاپیا_خون_هورالعظیم_را_هورت_میکشد #روایت_سپیده_قلیان_از_زندان #اطلاع_رسانی #زندانیان_سیاسی #زندان_اهواز #شکنجه
@Farsi_Iranwire
IranWire | خانه
طرحهای سپیده قلیان از زندان؛ تابلوی نهم، معصومه سعیداوی
«سپیده قلیان»، فعال مدنی و یکی از محکومان پرونده اعتراضات کارگری «هفتتپه» در کتابی با نام «تیلاپیا خون هورالعظیم را هورت میکشد»، در ۱۹ روایت از بازداشتگاه اطلاعات اهواز و زندان «سپیدار» این شهر تصویری دقیق و در عین حال تلخ از تجربه اسارت ارایه داده است.…
🔹 طرحهای سپیده قلیان از زندان؛ تابلوی دهم، سکینه صگوری (سگوری)
«سپیده قلیان»، فعال مدنی و یکی از محکومان پرونده اعتراضات کارگری «هفتتپه» در کتابی با نام «تیلاپیا خون هورالعظیم را هورت میکشد»، در ۱۹ روایت از بازداشتگاه اطلاعات اهواز و زندان «سپیدار» این شهر تصویری دقیق و درعینحال تلخ از تجربه اسارت ارایه داده است. او در این روایتها، علاوه بر دادن تصویری بیواسطه از چهره سرکوب، ما را درگیر سرنوشت نامهایی میکند که اسارت آنها، همچون زندگیشان، به حاشیه انکار و فراموشی رانده شده است.
روایتهای ۱۹ گانه کتاب که پیشتر در این وبلاگ منتشر کردیم، با ده تابلو از زندانیان گمنامی تمام میشود که خانم قلیان در روایتها به نام آنها اشاره کرده است. در ادامه این وبلاگ هر روز یکی از تابلوها را در این وبلاگ منتشر میکنیم. «ایرانوایر» پیشتر نسخه کامل پیدیاف این کتاب را اینجا منتشر کرده است.
«سکینه صگوری» (سگوری) باردار را وقتی برای زایمان به بیمارستان میبردند بیخود میخندید، اما از وقتیکه برگشت دیگر نخندید. افسردگی بعد از زایمان است؟ مگر این زن حق افسرده شدن دارد؟ پاهایش زخم است، موقع زایمان پابند شده بود و دکتر و پرستار سرش فریاد میزدند «میخوای سگ داعشی به دنیا بیاری؟» ناراحتی سکینه این بود که تا الان فقط خودش داعشی بود، حالا باید بپذیرد فاطمه هم داعشی است. لازم دارد بپذیرد و باورش کند وگرنه دوام نمیآورد. پرستارها در بیمارستان به فاطمه میگفتند «نارنجک».
سکینه را با شکم پاره پوره برده بودند که اعتراف کند. حالا فاطمه بیشناسنامه یک شناسنامه دارد که با رد خون روی آن نوشتهاند «من داعشی هستم.»
تابلوی دهم از طرحهای سپیده قلیان را اینجا ببینید👇
#سپیده_قلیان #تیلاپیا_خون_هورالعظیم_را_هورت_میکشد #طرحهای_سپیده_قلیان_از_زندان #اطلاع_رسانی #زندانیان_سیاسی_زن #زندان_اهواز #شکنجه
@Farsi_Iranwire
«سپیده قلیان»، فعال مدنی و یکی از محکومان پرونده اعتراضات کارگری «هفتتپه» در کتابی با نام «تیلاپیا خون هورالعظیم را هورت میکشد»، در ۱۹ روایت از بازداشتگاه اطلاعات اهواز و زندان «سپیدار» این شهر تصویری دقیق و درعینحال تلخ از تجربه اسارت ارایه داده است. او در این روایتها، علاوه بر دادن تصویری بیواسطه از چهره سرکوب، ما را درگیر سرنوشت نامهایی میکند که اسارت آنها، همچون زندگیشان، به حاشیه انکار و فراموشی رانده شده است.
روایتهای ۱۹ گانه کتاب که پیشتر در این وبلاگ منتشر کردیم، با ده تابلو از زندانیان گمنامی تمام میشود که خانم قلیان در روایتها به نام آنها اشاره کرده است. در ادامه این وبلاگ هر روز یکی از تابلوها را در این وبلاگ منتشر میکنیم. «ایرانوایر» پیشتر نسخه کامل پیدیاف این کتاب را اینجا منتشر کرده است.
«سکینه صگوری» (سگوری) باردار را وقتی برای زایمان به بیمارستان میبردند بیخود میخندید، اما از وقتیکه برگشت دیگر نخندید. افسردگی بعد از زایمان است؟ مگر این زن حق افسرده شدن دارد؟ پاهایش زخم است، موقع زایمان پابند شده بود و دکتر و پرستار سرش فریاد میزدند «میخوای سگ داعشی به دنیا بیاری؟» ناراحتی سکینه این بود که تا الان فقط خودش داعشی بود، حالا باید بپذیرد فاطمه هم داعشی است. لازم دارد بپذیرد و باورش کند وگرنه دوام نمیآورد. پرستارها در بیمارستان به فاطمه میگفتند «نارنجک».
سکینه را با شکم پاره پوره برده بودند که اعتراف کند. حالا فاطمه بیشناسنامه یک شناسنامه دارد که با رد خون روی آن نوشتهاند «من داعشی هستم.»
تابلوی دهم از طرحهای سپیده قلیان را اینجا ببینید👇
#سپیده_قلیان #تیلاپیا_خون_هورالعظیم_را_هورت_میکشد #طرحهای_سپیده_قلیان_از_زندان #اطلاع_رسانی #زندانیان_سیاسی_زن #زندان_اهواز #شکنجه
@Farsi_Iranwire
t.me
طرحهای سپیده قلیان از زندان؛ تابلوی دهم، سکینه صگوری (سگوری)
«سپیده قلیان»، فعال مدنی و یکی از محکومان پرونده اعتراضات کارگری «هفتتپه» در کتابی با نام «تیلاپیا خون هورالعظیم را هورت میکشد»، در ۱۹ ...
Forwarded from Iranwire
🔹 طرحهای سپیده قلیان از زندان؛ تابلوی دهم، سکینه صگوری (سگوری)
«سپیده قلیان»، فعال مدنی و یکی از محکومان پرونده اعتراضات کارگری «هفتتپه» در کتابی با نام «تیلاپیا خون هورالعظیم را هورت میکشد»، در ۱۹ روایت از بازداشتگاه اطلاعات اهواز و زندان «سپیدار» این شهر تصویری دقیق و درعینحال تلخ از تجربه اسارت ارایه داده است. او در این روایتها، علاوه بر دادن تصویری بیواسطه از چهره سرکوب، ما را درگیر سرنوشت نامهایی میکند که اسارت آنها، همچون زندگیشان، به حاشیه انکار و فراموشی رانده شده است.
روایتهای ۱۹ گانه کتاب که پیشتر در این وبلاگ منتشر کردیم، با ده تابلو از زندانیان گمنامی تمام میشود که خانم قلیان در روایتها به نام آنها اشاره کرده است. در ادامه این وبلاگ هر روز یکی از تابلوها را در این وبلاگ منتشر میکنیم. «ایرانوایر» پیشتر نسخه کامل پیدیاف این کتاب را اینجا منتشر کرده است.
«سکینه صگوری» (سگوری) باردار را وقتی برای زایمان به بیمارستان میبردند بیخود میخندید، اما از وقتیکه برگشت دیگر نخندید. افسردگی بعد از زایمان است؟ مگر این زن حق افسرده شدن دارد؟ پاهایش زخم است، موقع زایمان پابند شده بود و دکتر و پرستار سرش فریاد میزدند «میخوای سگ داعشی به دنیا بیاری؟» ناراحتی سکینه این بود که تا الان فقط خودش داعشی بود، حالا باید بپذیرد فاطمه هم داعشی است. لازم دارد بپذیرد و باورش کند وگرنه دوام نمیآورد. پرستارها در بیمارستان به فاطمه میگفتند «نارنجک».
سکینه را با شکم پاره پوره برده بودند که اعتراف کند. حالا فاطمه بیشناسنامه یک شناسنامه دارد که با رد خون روی آن نوشتهاند «من داعشی هستم.»
تابلوی دهم از طرحهای سپیده قلیان را اینجا ببینید👇
#سپیده_قلیان #تیلاپیا_خون_هورالعظیم_را_هورت_میکشد #طرحهای_سپیده_قلیان_از_زندان #اطلاع_رسانی #زندانیان_سیاسی_زن #زندان_اهواز #شکنجه
@Farsi_Iranwire
«سپیده قلیان»، فعال مدنی و یکی از محکومان پرونده اعتراضات کارگری «هفتتپه» در کتابی با نام «تیلاپیا خون هورالعظیم را هورت میکشد»، در ۱۹ روایت از بازداشتگاه اطلاعات اهواز و زندان «سپیدار» این شهر تصویری دقیق و درعینحال تلخ از تجربه اسارت ارایه داده است. او در این روایتها، علاوه بر دادن تصویری بیواسطه از چهره سرکوب، ما را درگیر سرنوشت نامهایی میکند که اسارت آنها، همچون زندگیشان، به حاشیه انکار و فراموشی رانده شده است.
روایتهای ۱۹ گانه کتاب که پیشتر در این وبلاگ منتشر کردیم، با ده تابلو از زندانیان گمنامی تمام میشود که خانم قلیان در روایتها به نام آنها اشاره کرده است. در ادامه این وبلاگ هر روز یکی از تابلوها را در این وبلاگ منتشر میکنیم. «ایرانوایر» پیشتر نسخه کامل پیدیاف این کتاب را اینجا منتشر کرده است.
«سکینه صگوری» (سگوری) باردار را وقتی برای زایمان به بیمارستان میبردند بیخود میخندید، اما از وقتیکه برگشت دیگر نخندید. افسردگی بعد از زایمان است؟ مگر این زن حق افسرده شدن دارد؟ پاهایش زخم است، موقع زایمان پابند شده بود و دکتر و پرستار سرش فریاد میزدند «میخوای سگ داعشی به دنیا بیاری؟» ناراحتی سکینه این بود که تا الان فقط خودش داعشی بود، حالا باید بپذیرد فاطمه هم داعشی است. لازم دارد بپذیرد و باورش کند وگرنه دوام نمیآورد. پرستارها در بیمارستان به فاطمه میگفتند «نارنجک».
سکینه را با شکم پاره پوره برده بودند که اعتراف کند. حالا فاطمه بیشناسنامه یک شناسنامه دارد که با رد خون روی آن نوشتهاند «من داعشی هستم.»
تابلوی دهم از طرحهای سپیده قلیان را اینجا ببینید👇
#سپیده_قلیان #تیلاپیا_خون_هورالعظیم_را_هورت_میکشد #طرحهای_سپیده_قلیان_از_زندان #اطلاع_رسانی #زندانیان_سیاسی_زن #زندان_اهواز #شکنجه
@Farsi_Iranwire
t.me
طرحهای سپیده قلیان از زندان؛ تابلوی دهم، سکینه صگوری (سگوری)
«سپیده قلیان»، فعال مدنی و یکی از محکومان پرونده اعتراضات کارگری «هفتتپه» در کتابی با نام «تیلاپیا خون هورالعظیم را هورت میکشد»، در ۱۹ ...