🔹 از آقای گلی دو ستاره تا کسوف لژیونرهای فوتبال ایران
«حسین صدقیانی» را خدایش بیامرزد. در سالهایی که برخی روحانیون، در دهستانها و شهرهای جنوبی ایران، بازی فوتبال را حرام یا مکروه میدانستند، او به اتریش رفت؛ به سال ۱۳۰۰ خورشیدی.
پدرش او را برای تحصیل علم به اروپا فرستاد؛ اما ناگهان سر از تیم «راپید وین» درآورد. ۴ سال درس خواند و برای معتبرترین باشگاه وقت اتریش در لیگ فوتبال بازی کرد. وقتی برگشت، پایههای باشگاه «فردوسی» را در مشهد بنا گذاشت. سه سال بعد باز به بلژیک رفت؛ این بار هم برای تحصیل ولی باز روحش را در فوتبال یافت. این بار در باشگاه «مونسائو». او سال ۱۳۶۱ از میان ما رفت. زجرکش شد در سالهایی که برایش پرونده امنیتی ساخته بودند. آنهم به جرم رابطه با کشورهای غربی.
پس از او هرازگاهی ستارههای فوتبال ایران به اروپا رفتند؛ مثلا «بیوک جدیکار» که سال ۱۳۳۶ خورشیدی با باشگاه «ویکتوریا ۸۹» برلین قراردادی چهار ساله امضا کرد، اما در پایان فصل اول به ایران بازگشت.
دردناکترین روایت را میتوان از کتاب زندگی «ناصر حجازی» خواند. زندگیاش را انقلاب سال ۱۳۵۷ نابود کرد.
ناصر حجازی ۱۲فروردین۱۳۵۸ باید عکس آیتالله «خمینی»، رهبر جمهوری اسلامی را در نخستین دربی پس از انقلاب در دست میگرفت و به عنوان پیشقراول تیمش وارد زمین میشد. گفته بود: «من اصل نظام را قبول ندارم، عکسش را دست بگیرم؟» لبریز از کینه بود.
ادامه گزارش پیام یونسیپور را بخوانید 👇
#گزارش_ورزشی #فوتبال #لژیونرهای_فوتبال_ایران
@Farsi_Iranwire
«حسین صدقیانی» را خدایش بیامرزد. در سالهایی که برخی روحانیون، در دهستانها و شهرهای جنوبی ایران، بازی فوتبال را حرام یا مکروه میدانستند، او به اتریش رفت؛ به سال ۱۳۰۰ خورشیدی.
پدرش او را برای تحصیل علم به اروپا فرستاد؛ اما ناگهان سر از تیم «راپید وین» درآورد. ۴ سال درس خواند و برای معتبرترین باشگاه وقت اتریش در لیگ فوتبال بازی کرد. وقتی برگشت، پایههای باشگاه «فردوسی» را در مشهد بنا گذاشت. سه سال بعد باز به بلژیک رفت؛ این بار هم برای تحصیل ولی باز روحش را در فوتبال یافت. این بار در باشگاه «مونسائو». او سال ۱۳۶۱ از میان ما رفت. زجرکش شد در سالهایی که برایش پرونده امنیتی ساخته بودند. آنهم به جرم رابطه با کشورهای غربی.
پس از او هرازگاهی ستارههای فوتبال ایران به اروپا رفتند؛ مثلا «بیوک جدیکار» که سال ۱۳۳۶ خورشیدی با باشگاه «ویکتوریا ۸۹» برلین قراردادی چهار ساله امضا کرد، اما در پایان فصل اول به ایران بازگشت.
دردناکترین روایت را میتوان از کتاب زندگی «ناصر حجازی» خواند. زندگیاش را انقلاب سال ۱۳۵۷ نابود کرد.
ناصر حجازی ۱۲فروردین۱۳۵۸ باید عکس آیتالله «خمینی»، رهبر جمهوری اسلامی را در نخستین دربی پس از انقلاب در دست میگرفت و به عنوان پیشقراول تیمش وارد زمین میشد. گفته بود: «من اصل نظام را قبول ندارم، عکسش را دست بگیرم؟» لبریز از کینه بود.
ادامه گزارش پیام یونسیپور را بخوانید 👇
#گزارش_ورزشی #فوتبال #لژیونرهای_فوتبال_ایران
@Farsi_Iranwire
IranWire | خانه
از آقای گلی دو ستاره تا کسوف لژیونرهای فوتبال ایران
«حسین صدقیانی» را خدایش بیامرزد. در سالهایی که برخی روحانیون، در دهستانها و شهرهای جنوبی ایران، بازی فوتبال را حرام یا مکروه میدانستند، او به اتریش رفت؛ به سال ۱۳۰۰ خورشیدی.
Forwarded from Iranwire
🔹 از آقای گلی دو ستاره تا کسوف لژیونرهای فوتبال ایران
«حسین صدقیانی» را خدایش بیامرزد. در سالهایی که برخی روحانیون، در دهستانها و شهرهای جنوبی ایران، بازی فوتبال را حرام یا مکروه میدانستند، او به اتریش رفت؛ به سال ۱۳۰۰ خورشیدی.
پدرش او را برای تحصیل علم به اروپا فرستاد؛ اما ناگهان سر از تیم «راپید وین» درآورد. ۴ سال درس خواند و برای معتبرترین باشگاه وقت اتریش در لیگ فوتبال بازی کرد. وقتی برگشت، پایههای باشگاه «فردوسی» را در مشهد بنا گذاشت. سه سال بعد باز به بلژیک رفت؛ این بار هم برای تحصیل ولی باز روحش را در فوتبال یافت. این بار در باشگاه «مونسائو». او سال ۱۳۶۱ از میان ما رفت. زجرکش شد در سالهایی که برایش پرونده امنیتی ساخته بودند. آنهم به جرم رابطه با کشورهای غربی.
پس از او هرازگاهی ستارههای فوتبال ایران به اروپا رفتند؛ مثلا «بیوک جدیکار» که سال ۱۳۳۶ خورشیدی با باشگاه «ویکتوریا ۸۹» برلین قراردادی چهار ساله امضا کرد، اما در پایان فصل اول به ایران بازگشت.
دردناکترین روایت را میتوان از کتاب زندگی «ناصر حجازی» خواند. زندگیاش را انقلاب سال ۱۳۵۷ نابود کرد.
ناصر حجازی ۱۲فروردین۱۳۵۸ باید عکس آیتالله «خمینی»، رهبر جمهوری اسلامی را در نخستین دربی پس از انقلاب در دست میگرفت و به عنوان پیشقراول تیمش وارد زمین میشد. گفته بود: «من اصل نظام را قبول ندارم، عکسش را دست بگیرم؟» لبریز از کینه بود.
ادامه گزارش پیام یونسیپور را بخوانید 👇
#گزارش_ورزشی #فوتبال #لژیونرهای_فوتبال_ایران
@Farsi_Iranwire
«حسین صدقیانی» را خدایش بیامرزد. در سالهایی که برخی روحانیون، در دهستانها و شهرهای جنوبی ایران، بازی فوتبال را حرام یا مکروه میدانستند، او به اتریش رفت؛ به سال ۱۳۰۰ خورشیدی.
پدرش او را برای تحصیل علم به اروپا فرستاد؛ اما ناگهان سر از تیم «راپید وین» درآورد. ۴ سال درس خواند و برای معتبرترین باشگاه وقت اتریش در لیگ فوتبال بازی کرد. وقتی برگشت، پایههای باشگاه «فردوسی» را در مشهد بنا گذاشت. سه سال بعد باز به بلژیک رفت؛ این بار هم برای تحصیل ولی باز روحش را در فوتبال یافت. این بار در باشگاه «مونسائو». او سال ۱۳۶۱ از میان ما رفت. زجرکش شد در سالهایی که برایش پرونده امنیتی ساخته بودند. آنهم به جرم رابطه با کشورهای غربی.
پس از او هرازگاهی ستارههای فوتبال ایران به اروپا رفتند؛ مثلا «بیوک جدیکار» که سال ۱۳۳۶ خورشیدی با باشگاه «ویکتوریا ۸۹» برلین قراردادی چهار ساله امضا کرد، اما در پایان فصل اول به ایران بازگشت.
دردناکترین روایت را میتوان از کتاب زندگی «ناصر حجازی» خواند. زندگیاش را انقلاب سال ۱۳۵۷ نابود کرد.
ناصر حجازی ۱۲فروردین۱۳۵۸ باید عکس آیتالله «خمینی»، رهبر جمهوری اسلامی را در نخستین دربی پس از انقلاب در دست میگرفت و به عنوان پیشقراول تیمش وارد زمین میشد. گفته بود: «من اصل نظام را قبول ندارم، عکسش را دست بگیرم؟» لبریز از کینه بود.
ادامه گزارش پیام یونسیپور را بخوانید 👇
#گزارش_ورزشی #فوتبال #لژیونرهای_فوتبال_ایران
@Farsi_Iranwire
IranWire | خانه
از آقای گلی دو ستاره تا کسوف لژیونرهای فوتبال ایران
«حسین صدقیانی» را خدایش بیامرزد. در سالهایی که برخی روحانیون، در دهستانها و شهرهای جنوبی ایران، بازی فوتبال را حرام یا مکروه میدانستند، او به اتریش رفت؛ به سال ۱۳۰۰ خورشیدی.