شعر فارسی
111K subscribers
790 photos
1 video
2.87K links
Download Telegram


گفتم به رسم عاشقی خوش‌بین بمانم
چشم‌انتظارِ صبح فروردین بمانم

حتی اگر سهم من از تو تلخ‌کامی‌ست
آرام جانت باشم و شیرین بمانم

چون بادبادک‌ها تو آن بالا بمانی
چون کودکان با شوق این پایین بمانم

خطی اگر بر بدگمانی می‌کشیدم
می‌خواستم پای خدا و دین بمانم

ارزان گذشتی از من و قسمت بر این شد
تا آخر عمر گران غمگین بمانم

دارم به آخر می‌رسم ای کاش می‌شد
چون روز اول با تو سرسنگین بمانم

#عطیه‌سادات‌حجتی

t.me/FarsiShear 🦋
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
به خود گفتم دل از اندیشهٔ‌ دیدار بردارم
تمامِ عمر «تنها» دست روی دست بگذارم

نباید می‌نوشتم پاسخ آن نامه را اما
نشد از دست‌خط دوست یک‌دم چشم بردارم

نوشتم هرچه از هم دورتر، آسوده‌تر اما
کسی در گوش من می‌گفت من دلتنگِ دیدارم

کسی از دور می‌آید به جنگِ عقل و می‌ترسم
مبادا عشق باشد اینکه می‌آید به پیکارم

اگر شب‌های دلتنگی نمی‌آیم به دیدارت
نمی‌خواهم تو را با گریه‌های خود بیازارم

#عطیه‌سادات‌حجتی

t.me/FarsiShear 🦋
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
چه بود سهم من از عشق _خنده‌ای کوتاه
چه بود قسمتم از عمر _گریه‌ای جانکاه

اگر نبود فراقت نمی‌نوشتم شعر
اگر نبود خیالت نمی‌کشیدم آه

چگونه سر نگذارم به شانه‌ات ای کوه
چگونه دل نسپارم به دیدنت ای ماه

به حکم عشق فقط حرف، حرفِ معشوق است
به حکم عقل تو هم عاشقی و هم خودخواه

اگر قرار به دل‌کندن از هم است که هیچ
اگر هنوز بنا عاشقی است بسم‌الله...

#عطیه‌سادات‌حجتی


t.me/FarsiShear 🦋
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
چه بود سهم من از عشق _خنده‌ای کوتاه
چه بود قسمتم از عمر _گریه‌ای جانکاه

اگر نبود فراقت نمی‌نوشتم شعر
اگر نبود خیالت نمی‌کشیدم آه

چگونه سر نگذارم به شانه‌ات ای کوه
چگونه دل نسپارم به دیدنت ای ماه

به حکم عشق فقط حرف، حرفِ معشوق است
به حکم عقل تو هم عاشقی و هم خودخواه

اگر قرار به دل‌کندن از هم است که هیچ
اگر هنوز بنا عاشقی است بسم‌الله...

#عطیه‌سادات‌حجتی

t.me/FarsiShear 🦋
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
اسیر آسمان بودم گمان کردم که آزادم
شدم غرق تماشا و به دام عشق افتادم

تمام عمر مبهوت شکوه عاشقی بودم
مسیر از بس که زیبا بود مقصد رفت از یادم

نمی‌دانم کی‌ام یا راهی‌ام سوی کجا تنها
همین اندازه می‌دانم که اهل عشق آبادم

به راز خنده‌هایم پی نخواهی برد ای دنیا
غمی بی انتها در قلب خود دارم ولی شادم

در این نیزار هر نی را که دیدم ناله‌ای دارد
به جایی می‌رسید از دست دل ای کاش فریادم

#عطیه‌سادات‌حجتی

t.me/FarsiShear 🦋
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
به دنیا آمدی تا عشق با من همنشین باشد
نشستی روبرویم تا زمین عرش برین باشد

برایت تاج و تختی از گل و لبخند آوردم
شدی فرمانروا تا سرزمینم سرزمین باشد

چه شب‌هایی که با چشم سخنگویت برای من
غزل خواندی و گفتم زندگی شاید همین باشد

همین با هم نشست‌ها، همین از عشق گفتن‌ها
همین دنیای کوچک می‌تواند بهترین باشد

از این دوری نمی‌ترسم که می‌دانم دل عاشق
به گمراهی نمی‌افتد اگر اهل یقین باشد

یقین دارم که روزی روزگار وصل می‌آید
اگر حتی فراق بین ما دیوار چین باشد

#عطیه‌سادات‌حجتی

t.me/FarsiShear 🦋
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
از وحشت تنها شدن، با هر غریبی ما شدن
هرگز مبادا اینچنین مجنون شدن! لیلا شدن!

مبهوت و مات رنگ‌ها، دور از خدا فرسنگ‌ها
عشق است نامِ این جنون یا بنده‌ی دنیا شدن؟

تا کی به اسم خواستن از حرمتِ دل کاستن
بس نیست ای دیوانه جان! بازیچه و رسوا شدن

در جست‌وجوی خویشتن، بگذر زِ بندِ ما و من
جاری شو و جاوید شو ای رود با دریا شدن

بی‌لذت پروانگی، شوقی ندارد زندگی
در پیشِ چشمِ شمع‌ها، ای کاش بی‌پروا شدن

#عطیه‌سادات‌حجتی

t.me/FarsiShear 🦋
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM