من تو را همانطور دوست داشتم که
آرزو میکردم یکی مرا دوست داشته باشد.
- محمود درویش
آرزو میکردم یکی مرا دوست داشته باشد.
- محمود درویش
یک چیزی باید باشد
که در هجوم شب دلت را قرص کند
مثل امنیت شانهها یش
مثل گرمای نفس هایش
مثل بودنش...!
- لیلا مقربی
که در هجوم شب دلت را قرص کند
مثل امنیت شانهها یش
مثل گرمای نفس هایش
مثل بودنش...!
- لیلا مقربی
لديَّ ما يَكفي من الذكريَات
لأشْرب قهوتي وحدي،
في مقهى يظنهُ الجمِيع فَارِغ،
لكنَّهُ يغصُّ بالغائبين..
به اندازهٔ کافی خاطره دارم
تا قهوهام را بهتنهایی در کافهای بنوشم
که همه آن را خلوت میپندارند،
امّا با آنانی که نیستند
شلوغ شده است...!
- محمود درويش
لأشْرب قهوتي وحدي،
في مقهى يظنهُ الجمِيع فَارِغ،
لكنَّهُ يغصُّ بالغائبين..
به اندازهٔ کافی خاطره دارم
تا قهوهام را بهتنهایی در کافهای بنوشم
که همه آن را خلوت میپندارند،
امّا با آنانی که نیستند
شلوغ شده است...!
- محمود درويش
درست آنجا که ترکم کردهای، ایستادهام.
اما همانند زمانی که ترکم کردی نیستم.
بسیار تغییر کردهام و یاد گرفتهام انسانها برای جمع شدن پیکرشان، نیاز مبرم به فروپاشی عمیق دارند.
برای فروپاشیدنم از تو بسیار ممنونم.
-جمال ثریا
اما همانند زمانی که ترکم کردی نیستم.
بسیار تغییر کردهام و یاد گرفتهام انسانها برای جمع شدن پیکرشان، نیاز مبرم به فروپاشی عمیق دارند.
برای فروپاشیدنم از تو بسیار ممنونم.
-جمال ثریا
من اینجا دلم سخت معجزه می خواهد
و تو انگار معجزه هایت را گذاشته ای برای روز مبادا...!
- احمد شاملو
و تو انگار معجزه هایت را گذاشته ای برای روز مبادا...!
- احمد شاملو
شب اگر باشد و مِی باشد و من باشم و تو
به دو عالم ندهم گوشهی تنهایی را!
- حسین منزوی
به دو عالم ندهم گوشهی تنهایی را!
- حسین منزوی
تو زیباترین حُزن من بودی...
عزیزترین زخمم بودی...
و دلخواه ترین رنجم...
و این که با افعال گذشته از تو یاد میکنم
غمانگیز ترین شکل انقراض است که برگزیدهام...!
- حمید سلیمی
عزیزترین زخمم بودی...
و دلخواه ترین رنجم...
و این که با افعال گذشته از تو یاد میکنم
غمانگیز ترین شکل انقراض است که برگزیدهام...!
- حمید سلیمی
چقدر خاطره ی ناتمام دارم من!
که اسم تک تکشان، حکمت است و تقدیر...
- حسین زحمتکش
که اسم تک تکشان، حکمت است و تقدیر...
- حسین زحمتکش
از پوستم
صدای تو می تراود
بر پاهای تو راه می روم
با چشمِ تو شعر می نویسم
من کهام به جز تو
که در رگ و پوستم نهانی
و نام مرا به خود داده ای...!
- شمس لنگرودی
صدای تو می تراود
بر پاهای تو راه می روم
با چشمِ تو شعر می نویسم
من کهام به جز تو
که در رگ و پوستم نهانی
و نام مرا به خود داده ای...!
- شمس لنگرودی
در چنین شبهای بیفریادرس
روزِ خوش در خواب باید دید و بس...
- هوشنگ ابتهاج
روزِ خوش در خواب باید دید و بس...
- هوشنگ ابتهاج
همهچیز را به تو میگویم
چون دلتنگت میشوم...
چون چیزی بیشتر از دلتنگ شدن هستم...
از سرپا ماندن و ادامه دادنِ بدون تو
خسته شدهام...!
- غسان كنفانی
چون دلتنگت میشوم...
چون چیزی بیشتر از دلتنگ شدن هستم...
از سرپا ماندن و ادامه دادنِ بدون تو
خسته شدهام...!
- غسان كنفانی
اما دردناک تر از تحمل این همه رنج،
این است که ببینی دنیا کوچک ترین اهمیتی هم
به رنجی که می بری نمی دهد...!
- نهاالراضی
این است که ببینی دنیا کوچک ترین اهمیتی هم
به رنجی که می بری نمی دهد...!
- نهاالراضی