گروه آموزشي تألیفی دكتر خليلي (شيراز)
413 subscribers
6.39K photos
286 videos
368 files
3.43K links
®️گروه آموزشی تالیفی دکتر خلیلی شیراز

🆑️ t.me/Drkhalilishiraz

👥پیام به ادمین
🆔️ @shirazdkg

📸اینستاگرام
📸 instagram.com/drkhalilishiraz

📞 تماس
📱 +989195730152

:07132280847
📍آدرس
خیابان خاکشناسی نبش کوچه ۷ پ ۶ زنگ ۱
Download Telegram
@shirazkhaliligroup
#Vocabulary #504_Words #Denounce #D
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
📚 504 Words - Lesson 7

denounce /dɪˈnaʊns/ (adj.) دینَونس

🌟 denounces /-ɪz/ denouncing /-ɪŋ/ denounced /-t/ denouncer /-ər/ denouncement /-mənt/

👉 Condemn in public, express strong disapproval of.

🔷 Syn: accuse, attack verbally, condemn, criticize, blame

🔶 Ant: applaud, flatter, approve

👈 محکوم کردن، (آشکارا) متهم کردن، ابراز نارضایتی شدید کردن، تهمت زدن به، مردود دانستن، مخالفت خود را اعلام کردن، علیه کسی اظهاری کردن، کسی یا چیزی را ننگین کردن، (عمل، چیز) بد شمردن، تقبیح کردن، محکوم کردن، سرزنش کردن، ملامت کردن

✍🏻 Idioms and Phrasal Verbs

🔹Denounce somebody yo somebody
🔸کسی را به کسی (پلیس) معرفی کردن

@shirazkhaliligroup
📝 Examples:

✳️ The father denounced his son for lying to the district attorney.
✳️ پدر، پسرش را به خاطر دروغ گفتن به بازپرس بخش سرزنش کرد.

✳️ Some people denounce the government for probing into their private lives.
✳️ بعضی از مردم دولت را بخاطر جستجو در زندگی شخصی خود، محکوم می‌کنند.

✳️ The consumer advocate denounced the defective products being sold.
✳️ حامی حقوق مصرف کنندگان، فروش محصولات معیوب را تقبیح کرد.

✳️ The President denounced the criminal activities that were going on.
✳️ رئیس جمهور فعالیت‌های جنایی را که در حال انجام بود، محکوم کرد.

✳️ I just couldn't denounce someone for a crime I feel like I could have committed myself.
✳️ من نمی‌توانم کسی را برای گناهی سرزنش کنم که می‌خواستم خودم مرتکب بشوم.

✳️ She strongly denounced the government's policies.
✳️ او به شدت سیاست‌های دولت را محکوم کرد.
@shirazkhaliligroup
#لغات زبان
@shirazkhaliligroup
#Vocabulary #504_Words #Consent #C
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
📚 504 Words - Lesson 7

consent /kənˈsent/ (v.) کِنسِنت

🌟 consents /-s/ consenting /-ɪŋ/ consented /-ɪd/

👉 Agree, give permission or approval.

🔷 Syn: comply, approve, assent

🔶 Ant: refuse, disagree, deny, disallow

👈 موافقت کردن، اجازه دادن، رضایت دادن، راضی شدن

@shirazkaliligroup



📝 Examples:

✳️ My teacher consented to let out class leave early.
✳️ معلمم موافقت کرد، دانش آموزان کلاس را زودتر از موقع ترک کنند.

✳️ David would not consent to our plan.
✳️ دیوید با طرح ما موافقت نمی‌کرد.

✳️ The majority of our club members consented to raise the dues.
✳️ اکثریت اعضا باشگاه ما با افزایش حق عضویت موافقت کردند.

✳️ Will Karen consent to having her baby picture published in the school newspaper?
✳️ آیا "کارن" با چاپ عکس فرزندش در روزنامه مدرسه موافقت خواهد کرد؟

✳️ Without the patient's consent the doctor wouldn't operate.
✳️ بدون رضایت بیمار دکتر نمی‌خواهد عمل کند.

✳️ We can't perform the procedure without your written consent.
✳️ ما نمی‌توانیم رویه را بدون رضایت کتبی شما انجام دهیم.

@shirazkhaliligroup
#لغات زبان
Audio
#هفته_اول
#لغات قسمت اول
🔎Alleviate



(استاد خدادادی)

#تلگرام_پلاس
🆑 @Nemoone_Tadris_CyberDKG

ثبت نام:
📲 :09195730152
Audio
#هفته_اول
#لغات قسمت سوم
🔎Lessen
🔎Attenuate
🔎Moderate
🔎Abate



(استاد خدادادی)

#تلگرام_پلاس
🆑 @Nemoone_Tadris_CyberDKG

ثبت نام 👇
📲 :09195730152
Audio
#هفته_اول
#لغات قسمت چهارم
🔎Painkiller
🔎Narcotic
🔎Opiate



(استاد خدادادی)

#تلگرام_پلاس
🆑 @Nemoone_Tadris_CyberDKG

ثبت نام 👇
📲 :09195730152
Audio
#هفته_اول
#لغات قسمت پنجم
🔎Recover
🔎Recuperate
🔎Convalesce



(استاد خدادادی)

#تلگرام_پلاس
🆑 @Nemoone_Tadris_CyberDKG

ثبت نام 👇
📲 :09195730152