- به كجا مي رويم ؟
- امروز عالم ترين و داناترين اقتصاددان كشور همين مردم شريف و نجيب هستند كه بهتر از همه حال و روز اقتصاد را مشاهده و لمس مي كنند.
- حال و روز اقتصاد كشور عزيزمان اصلاً خوب نيست.
- آيا پاسخ اعتماد ميليون ها نفر به دولت اين بود ؟
- وزير اقتصاد ما وزير كدام اقتصاد بود ؟
- چرا فرهنگ خودنظارتي ، خود ارزيابي و خودكنترلي در كشور ما كم رنگ شده است ؟
- در ليست انتظار استيضاح همه در نوبتند.
- آيا مساله فقط امريكاست ؟ دشمن فقط خارجي است ؟
- از فروردين ماه امسال قدرت خريد مردم هر روز به شدت پائين مي آيد اما دريغ از اقدام عملي مسئولين امر
مشروح مصاحبه در فایل زیر...
#روزنامه
@dr_faryabi
- امروز عالم ترين و داناترين اقتصاددان كشور همين مردم شريف و نجيب هستند كه بهتر از همه حال و روز اقتصاد را مشاهده و لمس مي كنند.
- حال و روز اقتصاد كشور عزيزمان اصلاً خوب نيست.
- آيا پاسخ اعتماد ميليون ها نفر به دولت اين بود ؟
- وزير اقتصاد ما وزير كدام اقتصاد بود ؟
- چرا فرهنگ خودنظارتي ، خود ارزيابي و خودكنترلي در كشور ما كم رنگ شده است ؟
- در ليست انتظار استيضاح همه در نوبتند.
- آيا مساله فقط امريكاست ؟ دشمن فقط خارجي است ؟
- از فروردين ماه امسال قدرت خريد مردم هر روز به شدت پائين مي آيد اما دريغ از اقدام عملي مسئولين امر
مشروح مصاحبه در فایل زیر...
#روزنامه
@dr_faryabi
📌صادرات داشتن همان صادراتی بودن
نیست!
يادداشت دكتر #محمد_فاريابی عضو هيات علمي گروه مديريت دانشگاه تبريز، #روزنامه عجب شير ، پنجشنبه ١ آذرماه ١٣٩٧
- سالهاست دغدغه توسعه صادرات داریم، سالهاست برنامهریزی میکنیم تا رشد صادرات را شاهد باشیم، سالهاست جلسات و همفکریهای متعددی برگزار میکنیم تا صادرکنندگان را تشویق کرده و آنان را ارج نهیم، جوایز و مشوقهای متعدد صادراتی معرفی مینمائیم تا برسیم به آن سطح از صادرات که نیاز داریم.
- سوال این است آیا صادرات ما رشد کرد یا توسعه یافت؟ آیا توانستیم به انتظارات حتی ساده صادرکنندگان پاسخ دهیم؟ آیا صادرات بنگاههای ما مداوم و پیوسته است؟ آیا فرهنگ صادراتی بودن را ترویج دادیم؟ در این میان چه نقصانهایی در سیاستها داشتیم؟ صادرکنندگان چه کمبودهایی در ترویج تداوم صادرات داشتند؟ چه کسی مقصر بود؟ آیا صادرات داشتن کافی است؟ قطعا خیر!
- آیا تلاش کردیم همیشه صادرات داشته باشیم؟ آیا مطالعه کردیم که علت ورود دیرهنگام و خروج زود هنگام برخی از صادرکنندگان به عرصه فرایند صادرات چیست؟ آیا نباید بررسی میکردیم که علت یا علل افت عملکرد برخی از صادرکنندگان در چیست؟ آیا صادرات داشتن همان صادراتی بودن است؟ مسلما نیست!
- صادرات داشتن آمار است و ممکن است در کوتاه مدت و مقطعی از زمان باشد اما صادراتی بودن یک فرهنگ است، بلند مدت است رفتار است و جزیی از شخصیت.
- ما به برنامههای توسعه صادرات صرفا به چشم افزایش کمیت صادرات نگاه کردیم. منظور ما از توسعه صادرات فقط افزایش میزان عددی یا دلاری صادرات نبود، نیست و نباید باشد.
- مطالعات و تحقیقات متعددی در باب آسیبشناسی مدیریت صادرات انجام شد ولی تعداد کمی از آنها روی میزهای تصمیمگیری قرار گرفت و در فرایند برنامهریزی و اجرا مورد توجه قرار گرفت.
- آری صادرات داشتن برابر با صادراتی بودن نیست! حمایتهای مقطعی، یکباره یا غیر ادامهدار ما را از صادراتی بودن دور کرد.
- عدم ایفای تعهدات، قولها و وعدههای تشویقی صادرات در زمان مناسب، گلایههای مربوط به معافیتهای وعده داده شدهی مالیاتی انگیزهها را کشت و روزی دیدیم فقط صادرات داریم آن هم نه در شان این همه پتانسیل.
- مدیریت صادرات یکی از شاخههای بسیار وزین مدیریت بازرگانی در کشور است. بدون آن تصور ایجاد فرهنگ صادراتی در بین بنگاههای تولیدی و بازرگانی بسیار دشوار است.
- قرار بود صادرات را سرلوحه و نگین اقتصاد کشور نمائیم قرار ما این نبود مشکلات صادراتی ما افزایش یابد. بوروکراسیهای افراطی در سر راه تولیدکنندگان سبز شود.
- چندین دهه قبل اندیشمندان تاکید بر صادرات داشتهاند و موفقیت یک کشور در حوزه بازارهای خارجی را یکی از با ارزشترین پارامترها و شاخصهای رتبهبندی آن کشور اعلام نمودند. صحبت مربوط به چند سال اخیر نیست.
- همه کشورها در تلاشاند با رشد و توسعه صادرات بتوانند به تقویت پول ملی خود کمک نمایند. قرار بود ما کاربردیترین علوم مربوط به مدیریت بازرگانی (از جمله بازاریابی بین الملل) را در بدنه ساختار صادراتی کشور تزریق کنیم.
- البته گاها حرکتهای مناسب آموزشی پژوهشی و مشاورهای توسط وزارت متبوع انجام شد ولی این حرکات بایستی بصورت فرایندها تعریف شوند نه بصورت پروژهها. یعنی بایستی در فعالیتهای دائمی ارگانهای ذیربط قرار گیرند. قرار بود با طراحی پنجره واحد اقدام به تجدید نظارت و کنترل ارگانهای متعدد مربوط به صادرات نماییم و قرارمان این باشد که اهداف بلند مدتی همچون ایجاد اعتقاد عملی به توسعه صادرات را در بدنه بازرگانی بینالمللی لحاظ کنیم.
- قرارمان این باشد که از مناطق آزاد و ویژه عمدتا برای هدف اصلی آنها یعنی صادرات و نه عمدتا واردات بهرهبرداری کنیم.
آری صادراتی بودن در توان ماست ولی با حضور علمی و عملی دائم در آن.
@dr_faryabi
نیست!
يادداشت دكتر #محمد_فاريابی عضو هيات علمي گروه مديريت دانشگاه تبريز، #روزنامه عجب شير ، پنجشنبه ١ آذرماه ١٣٩٧
- سالهاست دغدغه توسعه صادرات داریم، سالهاست برنامهریزی میکنیم تا رشد صادرات را شاهد باشیم، سالهاست جلسات و همفکریهای متعددی برگزار میکنیم تا صادرکنندگان را تشویق کرده و آنان را ارج نهیم، جوایز و مشوقهای متعدد صادراتی معرفی مینمائیم تا برسیم به آن سطح از صادرات که نیاز داریم.
- سوال این است آیا صادرات ما رشد کرد یا توسعه یافت؟ آیا توانستیم به انتظارات حتی ساده صادرکنندگان پاسخ دهیم؟ آیا صادرات بنگاههای ما مداوم و پیوسته است؟ آیا فرهنگ صادراتی بودن را ترویج دادیم؟ در این میان چه نقصانهایی در سیاستها داشتیم؟ صادرکنندگان چه کمبودهایی در ترویج تداوم صادرات داشتند؟ چه کسی مقصر بود؟ آیا صادرات داشتن کافی است؟ قطعا خیر!
- آیا تلاش کردیم همیشه صادرات داشته باشیم؟ آیا مطالعه کردیم که علت ورود دیرهنگام و خروج زود هنگام برخی از صادرکنندگان به عرصه فرایند صادرات چیست؟ آیا نباید بررسی میکردیم که علت یا علل افت عملکرد برخی از صادرکنندگان در چیست؟ آیا صادرات داشتن همان صادراتی بودن است؟ مسلما نیست!
- صادرات داشتن آمار است و ممکن است در کوتاه مدت و مقطعی از زمان باشد اما صادراتی بودن یک فرهنگ است، بلند مدت است رفتار است و جزیی از شخصیت.
- ما به برنامههای توسعه صادرات صرفا به چشم افزایش کمیت صادرات نگاه کردیم. منظور ما از توسعه صادرات فقط افزایش میزان عددی یا دلاری صادرات نبود، نیست و نباید باشد.
- مطالعات و تحقیقات متعددی در باب آسیبشناسی مدیریت صادرات انجام شد ولی تعداد کمی از آنها روی میزهای تصمیمگیری قرار گرفت و در فرایند برنامهریزی و اجرا مورد توجه قرار گرفت.
- آری صادرات داشتن برابر با صادراتی بودن نیست! حمایتهای مقطعی، یکباره یا غیر ادامهدار ما را از صادراتی بودن دور کرد.
- عدم ایفای تعهدات، قولها و وعدههای تشویقی صادرات در زمان مناسب، گلایههای مربوط به معافیتهای وعده داده شدهی مالیاتی انگیزهها را کشت و روزی دیدیم فقط صادرات داریم آن هم نه در شان این همه پتانسیل.
- مدیریت صادرات یکی از شاخههای بسیار وزین مدیریت بازرگانی در کشور است. بدون آن تصور ایجاد فرهنگ صادراتی در بین بنگاههای تولیدی و بازرگانی بسیار دشوار است.
- قرار بود صادرات را سرلوحه و نگین اقتصاد کشور نمائیم قرار ما این نبود مشکلات صادراتی ما افزایش یابد. بوروکراسیهای افراطی در سر راه تولیدکنندگان سبز شود.
- چندین دهه قبل اندیشمندان تاکید بر صادرات داشتهاند و موفقیت یک کشور در حوزه بازارهای خارجی را یکی از با ارزشترین پارامترها و شاخصهای رتبهبندی آن کشور اعلام نمودند. صحبت مربوط به چند سال اخیر نیست.
- همه کشورها در تلاشاند با رشد و توسعه صادرات بتوانند به تقویت پول ملی خود کمک نمایند. قرار بود ما کاربردیترین علوم مربوط به مدیریت بازرگانی (از جمله بازاریابی بین الملل) را در بدنه ساختار صادراتی کشور تزریق کنیم.
- البته گاها حرکتهای مناسب آموزشی پژوهشی و مشاورهای توسط وزارت متبوع انجام شد ولی این حرکات بایستی بصورت فرایندها تعریف شوند نه بصورت پروژهها. یعنی بایستی در فعالیتهای دائمی ارگانهای ذیربط قرار گیرند. قرار بود با طراحی پنجره واحد اقدام به تجدید نظارت و کنترل ارگانهای متعدد مربوط به صادرات نماییم و قرارمان این باشد که اهداف بلند مدتی همچون ایجاد اعتقاد عملی به توسعه صادرات را در بدنه بازرگانی بینالمللی لحاظ کنیم.
- قرارمان این باشد که از مناطق آزاد و ویژه عمدتا برای هدف اصلی آنها یعنی صادرات و نه عمدتا واردات بهرهبرداری کنیم.
آری صادراتی بودن در توان ماست ولی با حضور علمی و عملی دائم در آن.
@dr_faryabi
Telegram
attach 📎
📌 #مدیریت_بحران و #بحران_مدیریت
یادداشت #دکتر_محمد_فاریابی ، عضو هیات علمی دانشگاه تبریز در #روزنامه #عجب_شیر ، روز شنبه ۸ دی ماه ۱۳۹۷
- شرایط کنونی شرایط نرمال و عادی نیست و بحران های اقتصادی و مدیریتی افسار کنترل را از دست مدیران گرفته است.
- محیط ، تاثیر گذار محسوب نمی شود، بلکه یک عامل تعیین کننده است که کسب و کارها را اسیر خود نموده است.
- کسب و کارها دو راه بیشتر ندارند، یا باید اسیری در چنگال محیط باشند، یا اینکه اسیری باشند که بر سرنوشت خود تاثیر گذارند.
- در ادبیات مدیریت بحران دو رویکرد داریم: رویکرد سنتی و رویکرد مدرن. در رویکرد سنتی که خیلی از ماها آن را پذیرفته ایم، منتظر وقوع بحران هستیم تا آن را دفع یا خنثی کنیم و یا در مقابل آن دفاع کنیم و خسارت را مدیریت کنیم. در رویکرد مدرن نقاط بحران خیز را شناسایی کرده، تیم مدیریت بحران را تشکیل، آنان را آموزش داده ، رزمایش های لازم را اجرا و همیشه این تیم ها را به روز و آماده نگه می داریم.
- در رویکرد مدرن مدیریت بحران، خیلی از اوقات مدیر بحران، از وقوع بحران های سازمانی و کسب و کاری خود جلوگیری و پیشگیری می کند و در برابر بحران های کلان و خارج از کنترل حداقل آسیب را می بیند.
- چند سیاست یا خط مشی برای رویکرد مدرن ضروری است، اول اینکه منابع درآمدی خود را متنوع سازیم و از وابستگی به منابع محدود خودداری نماییم. دوم اینکه بودجه های اضطراری به مدیريت بحران تخصیص دهیم. سوم اینکه دائما در حال مدیریت بهره وری و مدیریت هزینه ها باشیم.
- در حوزه منابع انسانی کسب و کارها بایستی چندین اقدام ضروری انجام یابد تا بتوانیم طبق رویکرد مدرن از برخی بحران ها مثل اعتصاب، اعتراضات، ترک سازمان، افسردگی، تنیدگی و استرس جلوگیری کنیم یا حداقل آثار منفی آنها را به حداقل برسانیم.
- آری این گونه است که به جای مدیریت بحران، اقداماتی انجام می دهیم که مدیریت را دچار بحران می کند و نام این واقعه بحران مدیریت است که به شدت شاهد آن هستیم.
- از وظایف ماست که شرایط و مشکلات را درک کنیم وگرنه بایستی بحران ها را درک کنیم، از دست دادن بازارها را درک کنیم، از دست دادن نیروهای حرفه ای خود را درک کنیم.
- امید است با اتکال به عنایات خداوند درک لازم را از شرایط جنگی هم اکنون کشورمان داشته باشیم و صرفا از انتقاد کردن پرهیز کرده و با تمام قوا دست به کار شویم تا بحران ها را حل کنیم.
#مصاحبه_روزنامه
#محمد_فاريابی
@dr_faryabi
یادداشت #دکتر_محمد_فاریابی ، عضو هیات علمی دانشگاه تبریز در #روزنامه #عجب_شیر ، روز شنبه ۸ دی ماه ۱۳۹۷
- شرایط کنونی شرایط نرمال و عادی نیست و بحران های اقتصادی و مدیریتی افسار کنترل را از دست مدیران گرفته است.
- محیط ، تاثیر گذار محسوب نمی شود، بلکه یک عامل تعیین کننده است که کسب و کارها را اسیر خود نموده است.
- کسب و کارها دو راه بیشتر ندارند، یا باید اسیری در چنگال محیط باشند، یا اینکه اسیری باشند که بر سرنوشت خود تاثیر گذارند.
- در ادبیات مدیریت بحران دو رویکرد داریم: رویکرد سنتی و رویکرد مدرن. در رویکرد سنتی که خیلی از ماها آن را پذیرفته ایم، منتظر وقوع بحران هستیم تا آن را دفع یا خنثی کنیم و یا در مقابل آن دفاع کنیم و خسارت را مدیریت کنیم. در رویکرد مدرن نقاط بحران خیز را شناسایی کرده، تیم مدیریت بحران را تشکیل، آنان را آموزش داده ، رزمایش های لازم را اجرا و همیشه این تیم ها را به روز و آماده نگه می داریم.
- در رویکرد مدرن مدیریت بحران، خیلی از اوقات مدیر بحران، از وقوع بحران های سازمانی و کسب و کاری خود جلوگیری و پیشگیری می کند و در برابر بحران های کلان و خارج از کنترل حداقل آسیب را می بیند.
- چند سیاست یا خط مشی برای رویکرد مدرن ضروری است، اول اینکه منابع درآمدی خود را متنوع سازیم و از وابستگی به منابع محدود خودداری نماییم. دوم اینکه بودجه های اضطراری به مدیريت بحران تخصیص دهیم. سوم اینکه دائما در حال مدیریت بهره وری و مدیریت هزینه ها باشیم.
- در حوزه منابع انسانی کسب و کارها بایستی چندین اقدام ضروری انجام یابد تا بتوانیم طبق رویکرد مدرن از برخی بحران ها مثل اعتصاب، اعتراضات، ترک سازمان، افسردگی، تنیدگی و استرس جلوگیری کنیم یا حداقل آثار منفی آنها را به حداقل برسانیم.
- آری این گونه است که به جای مدیریت بحران، اقداماتی انجام می دهیم که مدیریت را دچار بحران می کند و نام این واقعه بحران مدیریت است که به شدت شاهد آن هستیم.
- از وظایف ماست که شرایط و مشکلات را درک کنیم وگرنه بایستی بحران ها را درک کنیم، از دست دادن بازارها را درک کنیم، از دست دادن نیروهای حرفه ای خود را درک کنیم.
- امید است با اتکال به عنایات خداوند درک لازم را از شرایط جنگی هم اکنون کشورمان داشته باشیم و صرفا از انتقاد کردن پرهیز کرده و با تمام قوا دست به کار شویم تا بحران ها را حل کنیم.
#مصاحبه_روزنامه
#محمد_فاريابی
@dr_faryabi