🔷🔸 در ضرورتِ «رسانه»
🖋 احسان شریعتی
🔹لنین زمانی گفته بود: به من یک روزنامه بدهید تا انقلابی را ساماندهی کنم! (نقل به مضمون)
نیروهای ملی-مردمی ایران متاسفانه امروز در داخل یا خارج کشور رسانهٔ مستقلی ندارند (بجز چند نشریه و سایت و کانال و..).
🔹در داخل، صدا-و-سیمای ملی، بهدلیل وابستگی به یک جناح و یکسونگری تبلیغاتی حاکم، از سوی نیروهای مستقل بایکوت شده است، و البته خودش هم سراغ آنها نمیرود! علت اقبال عمومی به رسانهها و شبکههای فارسیزبان خارجی نیز، پیش و پس از انقلاب، جز همین «تکصدا» بودن صدا-و-سیمای «میلی» نبوده و نمیباشد.
🔸در خارج، حفظِ استقلال از قدرتهای بیگانه و رسانههای تبلیغاتیشان نیروهای ملی را از همکاری با این رسانهها بازمیدارد (منظور مصاحبه با رسانههای معتبر بینالمللی نیست، بلکه همکاری منظم سازمانی با رسانههای وابسته به قدرتهایی است که موضع متخاصم علیه منافع ملی ما دارند). در زمان شاه شرایط متفاوت بود و قدرتهای غربی و عربی به این اندازه به کشور ما علاقمند نبودند و برایمان رادیو-تلویزیون درست نمیکردند!
🔸حضور ایرانیان کارشناستر نیز در این رسانهها، بویژه در دهههای اخیر، گویی در مجموع رضایتبخش نبوده، چراکه این هموطنان تا کنون نتوانستهاند تصویر واقعبینانهای از سایه-روشنهای مشخصِ جامعهٔ ایران به جهان عرضه کنند و کاریکاتورهای کلیشهای حاکم بر افکار عمومی، ناشی از تبلیغات مصنوعی رسانهای ترازِ جنگهای صلیبی، را بشکنند.
🔹راهِ برونرفت از بنبستهای فوق، روی آوردن به اینترنت و شبکههای اجتماعی غیردولتی است. مشکل در اینجا اما، مخلوط و مخدوش بودن اطلاعات صحیح و سقیم است: خبرپراکنی یا سمپاشی ( info یا intox ) ؟ انبوهی از اطلاعات جعلی و درهمآمیخته، توسط همگان و منجمله خود ما، بهطور منظم و مدام و مرتب، جابجا و «فوروارد» میشود، تنها برای ارضای حسّ فضولی (به آلمانیNeugier نوجویی کنجکاوانه)، و یا برافروختن تنور جدال و سرجای خود نشاندن حریفان فکری و سیاسی، و یا نمایاندن خود همچون فردی مطلع از اخبار و بویژه از پشت پردهها، و یا ...
🔹نتیجه اینکه، در غیاب یا کمیاب بودن منابع و مآخذ وثیق و مورد اعتماد و نبود یا کمبود رسانههای مستقل از قدرتها، میبایست در مورد هرآنچه میشنویم، میبینیم، می بوییم، میچشیم، و میبساویم، شک کنیم، و تشکیک نقّادانه را نوعی تکلیف مقدس دینی بیانگاریم، و رویاروی هر خبر و اطلاع و دادهای، نخست از خاستگاه او بپرسیم، بکاویم و.. بسنجیم.
🔸با این شرط احتیاطی در برابر آسیبهای فضای مجازی، در حال حاضر، تأسیس، معرفی و یافتن کانالهای مطمئن بر روی شبکههای اجتماعی، بهترین راه پُرکردن خلاء رسانهٔ مستقلِ ملی و مردمی است.
#رسانه
#صدا_سیما
#شبکه_اجتماعی
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🖋 احسان شریعتی
🔹لنین زمانی گفته بود: به من یک روزنامه بدهید تا انقلابی را ساماندهی کنم! (نقل به مضمون)
نیروهای ملی-مردمی ایران متاسفانه امروز در داخل یا خارج کشور رسانهٔ مستقلی ندارند (بجز چند نشریه و سایت و کانال و..).
🔹در داخل، صدا-و-سیمای ملی، بهدلیل وابستگی به یک جناح و یکسونگری تبلیغاتی حاکم، از سوی نیروهای مستقل بایکوت شده است، و البته خودش هم سراغ آنها نمیرود! علت اقبال عمومی به رسانهها و شبکههای فارسیزبان خارجی نیز، پیش و پس از انقلاب، جز همین «تکصدا» بودن صدا-و-سیمای «میلی» نبوده و نمیباشد.
🔸در خارج، حفظِ استقلال از قدرتهای بیگانه و رسانههای تبلیغاتیشان نیروهای ملی را از همکاری با این رسانهها بازمیدارد (منظور مصاحبه با رسانههای معتبر بینالمللی نیست، بلکه همکاری منظم سازمانی با رسانههای وابسته به قدرتهایی است که موضع متخاصم علیه منافع ملی ما دارند). در زمان شاه شرایط متفاوت بود و قدرتهای غربی و عربی به این اندازه به کشور ما علاقمند نبودند و برایمان رادیو-تلویزیون درست نمیکردند!
🔸حضور ایرانیان کارشناستر نیز در این رسانهها، بویژه در دهههای اخیر، گویی در مجموع رضایتبخش نبوده، چراکه این هموطنان تا کنون نتوانستهاند تصویر واقعبینانهای از سایه-روشنهای مشخصِ جامعهٔ ایران به جهان عرضه کنند و کاریکاتورهای کلیشهای حاکم بر افکار عمومی، ناشی از تبلیغات مصنوعی رسانهای ترازِ جنگهای صلیبی، را بشکنند.
🔹راهِ برونرفت از بنبستهای فوق، روی آوردن به اینترنت و شبکههای اجتماعی غیردولتی است. مشکل در اینجا اما، مخلوط و مخدوش بودن اطلاعات صحیح و سقیم است: خبرپراکنی یا سمپاشی ( info یا intox ) ؟ انبوهی از اطلاعات جعلی و درهمآمیخته، توسط همگان و منجمله خود ما، بهطور منظم و مدام و مرتب، جابجا و «فوروارد» میشود، تنها برای ارضای حسّ فضولی (به آلمانیNeugier نوجویی کنجکاوانه)، و یا برافروختن تنور جدال و سرجای خود نشاندن حریفان فکری و سیاسی، و یا نمایاندن خود همچون فردی مطلع از اخبار و بویژه از پشت پردهها، و یا ...
🔹نتیجه اینکه، در غیاب یا کمیاب بودن منابع و مآخذ وثیق و مورد اعتماد و نبود یا کمبود رسانههای مستقل از قدرتها، میبایست در مورد هرآنچه میشنویم، میبینیم، می بوییم، میچشیم، و میبساویم، شک کنیم، و تشکیک نقّادانه را نوعی تکلیف مقدس دینی بیانگاریم، و رویاروی هر خبر و اطلاع و دادهای، نخست از خاستگاه او بپرسیم، بکاویم و.. بسنجیم.
🔸با این شرط احتیاطی در برابر آسیبهای فضای مجازی، در حال حاضر، تأسیس، معرفی و یافتن کانالهای مطمئن بر روی شبکههای اجتماعی، بهترین راه پُرکردن خلاء رسانهٔ مستقلِ ملی و مردمی است.
#رسانه
#صدا_سیما
#شبکه_اجتماعی
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
Telegram
attach📎
🔷🔸تلويزيون تيشه به ريشه خود نزند
📌گفتوگوی (تلفنی) «اعتماد» با احسان شريعتي درباره نقش «رسانهٔ ملی» که در صفحه اول امروز این روزنامه با عنوان «تلويزيون تيشه به ريشه خود نزند»، بهصورت خلاصه منتشر شده است:
🔸ابتدا بايد دانست كه سياست تبليغاتي و خبري هر قدرت و كشور و نهادي چيست؟برخي رسانهها «حرفهای»تر اند و براي اثبات آن، خود را حقيقتجو نشان ميدهند و براي اعتبار خود از جناحها و صداهاي مختلف استفاده ميكنند. در كنار اينها، رسانههايي هم هستند كه خط تبليغاتي و ايدئولوژيك آشكاري دارند و به روشی بدوی یا ابتدايي موضع ميگيرند. برای نمونه، خود خبرنگار از كسي كه از او پرسش ميكند، بيشتر موضع دارد! اين رويكرد که حرفهاي نيست رسانه را بياعتبار ميكند. پس در ابتدا ديد سياست خبري و فرهنگي عمومي كه صداوسيماي ملي تعقيب ميكند، چيست؟ متاسفانه از گذشته خط خاصي بر صداوسيما حاكم بوده كه حتي نميتوان گفت اين خط كل حاكميت است بلكه چيزي جناحي است.
🔹 اگر برنامه تاريخي فكري و حتي فرهنگي از رسانه پخش شود، چون از يك خط خاص پيروي ميكند، بياعتبار است و این حتي در خنثيترين بحثهاي علمي و فلسفي و مذهبي و عقيدتي هم اين خط رسوخ كرده و سانسور ايجاد ميكند. مثلا يك برنامه تاريخي از تلويزيون پخش ميشود اما مثل كتابهاي درسي آموزش و پرورش، نوعي تحريف تاريخ در آن وجود دارد كه به دليل سلايق و تحليلهاي خاص، اين خط فرمايشي بايد اعمال شود.
🔸 به قول فرانسويها «ایماژ دو مارک» یا برچسب برند تبليغاتي هر كالايي مهم است: با رويكردهايي كه صداوسيما دارد روي آن هم اين مهربر پیشانی آن خورده و به دليل خطي بودن و زنده نبودن برنامهها نميتوانيد در تلويزيون شركت كنيد. پيش از اين برنامهها و مستندهاي مختلفي را ديدهايم كه در آنها حرفهاي فرد تقطيع ميشود و ماهيت موضوع تغيير ميكند. مستندي در سينما ساخته ميشود درباره بازرگان، حتی با دوستان او، که عليه بازرگان است! روشنفكران و نيروهاي فرهنگي به تلويزيون نميروند، چون اين برچسب كه تلويزيون جاي معتبري نيست، وجود دارد. ممكن است از شما سوءاستفاده شود يا حرفهايتان ناقص بيان شود. حنای اینگونه سیاستهای فرهنگی مسخرهٔ استفاده از روشنفکران و دگراندیشان علیه همدیگر و در انتها علیه خودشان، دیگر رنگی ندارد!
🔹 اين روش ابتدايي در موضعگيريها بویژه در مسائل علمي و عقيدتي و..، روش حرفهای نيست. بحث از جايگاهي است كه يك رسانه رسمي دارد و مدعی است که «ملی» است. اگر صداوسيمای ملی بياعتبار باشد، يعني استدلال شما سست و شكننده است و خودتان دارید تيشه به ريشه خود میزنيد! بهجاي فيلترينگ و پارازيت برنامههاي معتبرتری بسازند و از منتقدان دعوت كنند در آنها شركت كنند تا مدافعان اصلي کشور افكار عمومي باشند و مثلا جنگطلبان و توطئهگران موفق نشوند و گرنه باختهاند. و در صورتی ميتواند اعتباري در جهان ايجاد كند که به قول مردم «ميلي» نباشد بلکه ملی - يعني براي همهٔ مردم- باشد. شما ميبينيد كه يك روحاني كه تسلطي بر تحقیق تاريخی ندارد هر هفته در تلويزيون از تاريخ ميگويد و آنرا تحريف ميكند. دهها مثال ديگر هم در اين زمينه وجود دارد كه نوعي كاريكارتور از رسانه ميسازد.
🔸 اين رویکرد ساده-و-سطحياندیشانهٔ خطی-تبلیعاتی در ساير برنامهها هم ديده ميشود: در زمينه مذهبي ميبينيم كه در همه اعياد و ولادتها و رحلتها از يك نوع برنامهسازي استفاده ميشود؛ تلويزيون در برنامههاي مناسبتي بيشتر سراغ سبك مداحي هيجاني ميرود و كمتر به محتوا اهميت ميدهد درحالي كه بايد تاريخ وقايع را بررسي كند و اطلاعات به مخاطب بدهد كه بهطور مثال حضرت فاطمه كه شخصيت مهم تاريخ اسلام است، چه كسي بوده است، اما حجمي از مناسبتها و مراسم بيمحتوا در دهه فاطميه از صداوسيما پخش ميشود. در برنامههاي علمي و هنری از نوابغي که داريم و در جهان ميدرخشند، در تلويزيون حرفي به ميان نميآيد. فيلمهاي ما در جشنوارهها جايزه ميگيرند اما در تلويزيون خبرشان منعكس نميشود.
🔹 بحث يك مسئول و يك نفر و برنامه نيست. يك رويكرد و سياست عمومی و غالب در اين رسانه است كه باعث ميشود برای من روشنفکر و محقق نوعی كسر شأن باشد كه آنجا بروم. وقتي گزارشهاي غلط در تلويزيون انعكاس يابد امر به مسئولان مشتبه ميشود كه همه چيز خوب است. رويكرد امروز تلويزيون «پروپاگاند» است، يعني ترويج و تبليغ عقايد از پيش پذيرفته كه مشكلش اين است كه بر اثر تكرار امر را بر خود گوينده مشتبه ميكند.
📌لینک کامل مصاحبه در سایت روزنامه اعتماد
http://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/128318/تلويزيون-تيشه-به-ريشه-خود-نزند
#رسانه_ملی
#مصاحبه
#روزنامه_اعتماد
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
📌گفتوگوی (تلفنی) «اعتماد» با احسان شريعتي درباره نقش «رسانهٔ ملی» که در صفحه اول امروز این روزنامه با عنوان «تلويزيون تيشه به ريشه خود نزند»، بهصورت خلاصه منتشر شده است:
🔸ابتدا بايد دانست كه سياست تبليغاتي و خبري هر قدرت و كشور و نهادي چيست؟برخي رسانهها «حرفهای»تر اند و براي اثبات آن، خود را حقيقتجو نشان ميدهند و براي اعتبار خود از جناحها و صداهاي مختلف استفاده ميكنند. در كنار اينها، رسانههايي هم هستند كه خط تبليغاتي و ايدئولوژيك آشكاري دارند و به روشی بدوی یا ابتدايي موضع ميگيرند. برای نمونه، خود خبرنگار از كسي كه از او پرسش ميكند، بيشتر موضع دارد! اين رويكرد که حرفهاي نيست رسانه را بياعتبار ميكند. پس در ابتدا ديد سياست خبري و فرهنگي عمومي كه صداوسيماي ملي تعقيب ميكند، چيست؟ متاسفانه از گذشته خط خاصي بر صداوسيما حاكم بوده كه حتي نميتوان گفت اين خط كل حاكميت است بلكه چيزي جناحي است.
🔹 اگر برنامه تاريخي فكري و حتي فرهنگي از رسانه پخش شود، چون از يك خط خاص پيروي ميكند، بياعتبار است و این حتي در خنثيترين بحثهاي علمي و فلسفي و مذهبي و عقيدتي هم اين خط رسوخ كرده و سانسور ايجاد ميكند. مثلا يك برنامه تاريخي از تلويزيون پخش ميشود اما مثل كتابهاي درسي آموزش و پرورش، نوعي تحريف تاريخ در آن وجود دارد كه به دليل سلايق و تحليلهاي خاص، اين خط فرمايشي بايد اعمال شود.
🔸 به قول فرانسويها «ایماژ دو مارک» یا برچسب برند تبليغاتي هر كالايي مهم است: با رويكردهايي كه صداوسيما دارد روي آن هم اين مهربر پیشانی آن خورده و به دليل خطي بودن و زنده نبودن برنامهها نميتوانيد در تلويزيون شركت كنيد. پيش از اين برنامهها و مستندهاي مختلفي را ديدهايم كه در آنها حرفهاي فرد تقطيع ميشود و ماهيت موضوع تغيير ميكند. مستندي در سينما ساخته ميشود درباره بازرگان، حتی با دوستان او، که عليه بازرگان است! روشنفكران و نيروهاي فرهنگي به تلويزيون نميروند، چون اين برچسب كه تلويزيون جاي معتبري نيست، وجود دارد. ممكن است از شما سوءاستفاده شود يا حرفهايتان ناقص بيان شود. حنای اینگونه سیاستهای فرهنگی مسخرهٔ استفاده از روشنفکران و دگراندیشان علیه همدیگر و در انتها علیه خودشان، دیگر رنگی ندارد!
🔹 اين روش ابتدايي در موضعگيريها بویژه در مسائل علمي و عقيدتي و..، روش حرفهای نيست. بحث از جايگاهي است كه يك رسانه رسمي دارد و مدعی است که «ملی» است. اگر صداوسيمای ملی بياعتبار باشد، يعني استدلال شما سست و شكننده است و خودتان دارید تيشه به ريشه خود میزنيد! بهجاي فيلترينگ و پارازيت برنامههاي معتبرتری بسازند و از منتقدان دعوت كنند در آنها شركت كنند تا مدافعان اصلي کشور افكار عمومي باشند و مثلا جنگطلبان و توطئهگران موفق نشوند و گرنه باختهاند. و در صورتی ميتواند اعتباري در جهان ايجاد كند که به قول مردم «ميلي» نباشد بلکه ملی - يعني براي همهٔ مردم- باشد. شما ميبينيد كه يك روحاني كه تسلطي بر تحقیق تاريخی ندارد هر هفته در تلويزيون از تاريخ ميگويد و آنرا تحريف ميكند. دهها مثال ديگر هم در اين زمينه وجود دارد كه نوعي كاريكارتور از رسانه ميسازد.
🔸 اين رویکرد ساده-و-سطحياندیشانهٔ خطی-تبلیعاتی در ساير برنامهها هم ديده ميشود: در زمينه مذهبي ميبينيم كه در همه اعياد و ولادتها و رحلتها از يك نوع برنامهسازي استفاده ميشود؛ تلويزيون در برنامههاي مناسبتي بيشتر سراغ سبك مداحي هيجاني ميرود و كمتر به محتوا اهميت ميدهد درحالي كه بايد تاريخ وقايع را بررسي كند و اطلاعات به مخاطب بدهد كه بهطور مثال حضرت فاطمه كه شخصيت مهم تاريخ اسلام است، چه كسي بوده است، اما حجمي از مناسبتها و مراسم بيمحتوا در دهه فاطميه از صداوسيما پخش ميشود. در برنامههاي علمي و هنری از نوابغي که داريم و در جهان ميدرخشند، در تلويزيون حرفي به ميان نميآيد. فيلمهاي ما در جشنوارهها جايزه ميگيرند اما در تلويزيون خبرشان منعكس نميشود.
🔹 بحث يك مسئول و يك نفر و برنامه نيست. يك رويكرد و سياست عمومی و غالب در اين رسانه است كه باعث ميشود برای من روشنفکر و محقق نوعی كسر شأن باشد كه آنجا بروم. وقتي گزارشهاي غلط در تلويزيون انعكاس يابد امر به مسئولان مشتبه ميشود كه همه چيز خوب است. رويكرد امروز تلويزيون «پروپاگاند» است، يعني ترويج و تبليغ عقايد از پيش پذيرفته كه مشكلش اين است كه بر اثر تكرار امر را بر خود گوينده مشتبه ميكند.
📌لینک کامل مصاحبه در سایت روزنامه اعتماد
http://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/128318/تلويزيون-تيشه-به-ريشه-خود-نزند
#رسانه_ملی
#مصاحبه
#روزنامه_اعتماد
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
Telegram
attach📎
🔷🔸 توضیح در مورد نحوهٔ انعکاسهای مطبوعاتی
🖋احسان شریعتی
🔸هفته گذشته به دعوت دوستان خبرنگار جوان (از سایت جماران)، مصاحبهای داشتم پیرامون مبحث «رفراندم»، نومیدی جوانان، در اشاره به شرایط سیاسی کنونی کشور و جهان، که دیروز در چند روزنامه نیز انعکاس یافت.
با دیدن عناوین روزنامهها، نکتهٔ عجیب و تأملبرانگیز اشتباهات وسوءبرداشتهایی بود که میتوانست از تیترها و لیدها در ذهن خواننده پدید آید:
برای نمونه، در صفحه اول روزنامهٔ شرق تیتر اصلی کل مطلب این بود که «بهدنبال راه سوم نیستیم»، در حالیکه درست بهعکس، متن میگفت که در برابر قهر و سازش، در جستجوی «راه سوم» هستیم!
🔹همین نمونه (در کنار مثالهای دیگر از جمله اینکه نه درخواستی از مرجعی صورت گرفته، نه توصیهای به کسی شده، و نه ..، بلکه فقط و فقط تحلیل و نقادی در کار بوده)، نشان میدهد که در سایر نقل قولها، نحوهٔ تقطیع و گزینش و چینشها نیز باید احتیاط کرد و برای محافظت از «منظور» اظهارات در آینده تا جای ممکن از پذیرش مصاحبه و حضور مطبوعاتی و رسانهای گسترده اجتناب و پرهیز کرد.
#رسانه
#مصاحبه
✅ @Dr_ehsanshariati
🖋احسان شریعتی
🔸هفته گذشته به دعوت دوستان خبرنگار جوان (از سایت جماران)، مصاحبهای داشتم پیرامون مبحث «رفراندم»، نومیدی جوانان، در اشاره به شرایط سیاسی کنونی کشور و جهان، که دیروز در چند روزنامه نیز انعکاس یافت.
با دیدن عناوین روزنامهها، نکتهٔ عجیب و تأملبرانگیز اشتباهات وسوءبرداشتهایی بود که میتوانست از تیترها و لیدها در ذهن خواننده پدید آید:
برای نمونه، در صفحه اول روزنامهٔ شرق تیتر اصلی کل مطلب این بود که «بهدنبال راه سوم نیستیم»، در حالیکه درست بهعکس، متن میگفت که در برابر قهر و سازش، در جستجوی «راه سوم» هستیم!
🔹همین نمونه (در کنار مثالهای دیگر از جمله اینکه نه درخواستی از مرجعی صورت گرفته، نه توصیهای به کسی شده، و نه ..، بلکه فقط و فقط تحلیل و نقادی در کار بوده)، نشان میدهد که در سایر نقل قولها، نحوهٔ تقطیع و گزینش و چینشها نیز باید احتیاط کرد و برای محافظت از «منظور» اظهارات در آینده تا جای ممکن از پذیرش مصاحبه و حضور مطبوعاتی و رسانهای گسترده اجتناب و پرهیز کرد.
#رسانه
#مصاحبه
✅ @Dr_ehsanshariati