احسان شريعتی Ehsan Shariati
2.61K subscribers
799 photos
68 videos
96 files
617 links
كانال رسمي احسان شريعتی
Download Telegram
🔷🔸زندگی در باکس

🖋احسان شریعتی

📌یادداشت ذیل در مجله هفتگی کرگدن انتشار یافته است.

🔹واژه فرانسوی «آپارتمان» (از ریشهٔ فعل اسپانیولی apartarse جداسازی و ایجاد فاصله)، به‌معنای ساخت مجموعه‌های هم‌شکل اما مجزا از یکدیگر است (آپارتاید هم از همین ریشه است). آپارتمان‌سازی سبک معماری تراکم‌ساز و توده‌وار‌ مُدرن است. یکی از معروف‌ترین معمارانی‌ که در این سبک ساختارگرا نوآوری کرد، لوکوربوزیه سوئیسی-فرانسوی بود و بر اساس آن بینش شهرک و شهرهای چندیگر هند و برازیلیای برزیل را ساخت که بعد به الگویی تبدیل شد. مشابه آن سبک را در ایران در شهرک‌هایی چون اکباتان و بهجت‌آباد و.. می‌بینیم که این شهرک‌ها نما و ظاهر بیرونی‌شان به سبک زبره‌کاری «بروتال»، با بتن خام و کارنشده برساخته شده است. در واقع این شکل برج‌سازی‌ها و شهرسازی‌ها که در مجموعه عکس‌های مایکل وولف هم دیده می‌شوند، شکل‌های هندسی زیبا و پنجره‌های یکسان و در مجموع مکعب‌های هم‌شکلی هستند که با نظم خاصی کنار یکدیگر تکرار می‌شوند. اخیرا عکسی از گورسازی در بهشت زهرا دیدم که قیمت‌ گورها را اعلام کرده بود و اعلام می‌کرد که قیمت‌ها گران نشده است. آن گورها هم گویی ساده شدهٔ همین سبک آپارتمان‌ها بودند!

🔸در چند سال اخیر جایی که من زندگی می‌کنم، از چهارسو مشغول آپارتمان‌سازی هستند؛ و هر صبح با صدای آزاردهندهٔ مته‌ از خواب برمی‌خیزید! در گذشته از یک طرف پنجره رو به کوه بود و الان آن منظره تبدیل به ساختمان شده و به اتاق‌های مشرف بر یکدیگر! این نوع ساخت‌وساز و این سبک کلی در ایران یک بینش و سیاست بحران‌آفرین است. حتما نگاه و ایده‌ای پشت این قضیه بوده است که این نوع ساخت و اقامت بر زمین رواج پیدا کرده و این پدیده را از بسیاری جوانب و جهات میتوان حلاجی و نقادی کرد. از نظر فلسفی در سطح جهان‌روا نیز زیر سوال رفته است. در این نوع نگاه انسان‌ها فقط نیازهای مکانیکی‌ و بیولوژیکشان برآورده می‌شود.

🔹کارگرانی را در ژاپن می‌بینیم، که برای این‌که زیاد از محل کار دور نشوند، در باکس‌ها (کشوهایی) که برایشان در دیوارها ساخته‌اند می‌خوابند؛ مشابه کشوهای گذاشتن چمدان و بار در ایستگاههای راه‌آهن‌ که حالا تبدیل به خوابگاه انسان‌ها شده است. 

🔸این نوع نگاه به عالم و آدم نگرشی خشونت‌آمیز، غیرطبیعی و غیرانسانی است. این نوع نگاه انسان‌ها را تبدیل به اتم‌ها و اجزایی در دستگاه‌ها و سازوکارها کرده و انگار عناصری اند در مجموعه‌های ریاضی‌وار برچیده شده. ورود این نوع نگرش به ایران ما به‌صورت تقلیدی و بدون رعایت اصول و پیشبینی‌های لازم، وحشیانه‌تر چون کلاف سردرگمی اختاپوس‌وار رخ نموده است. و مشکل دیگر خاص ما، فقدان «فرهنگ آپارتمان‌نشینی» است (مانند آئین متروسواری و سایر ابزارها و ساز-و-کارهای زندگی مُدرن)، که میبینیم در مناسبات میان همسایه‌ها، چه تنش‌ها و معضلات متعددی را در رفتارهای متقابل و در رعایت ضوابط و قواعد همزیستی مشترک آفریده، که گاه بسیار هم ابتدایی و مُضحک هم می‌نماید. در جوامع صنعتی روی پیامدهای متراکم‌سازی سنجش و پیش‌بینی‌هایی هم می‌شود، در ایران ما اما، بدون خودآگاهی به جنبه‌های مختلف پدیده، به روند اتوماتیکی که بورژوازی رانتی در امر «نوسازی» پیش گرفته‌، ادامه می‌دهند، بی عنایت به پیآمدهایی چون ضایعات و آلودگی‌ها و آسیب‌های زیست‌محیطی و بحران‌های اجتماعی. طبعا ما نمی‌توانیم به شیوه‌های پیش‌سرمایه‌داری، از نوع زیست روستانشینی و عشیرتی گذشته برگردیم، اما باید ببینیم به عوارضی که از درون این ماجرا بروز پیدا کرده، چگونه می‌بایست و می‌شایست اندیشید؟


📌 برای خواندن کامل یادداشت به آدرس زیر و یا گزینه instant view مراجعه کنید


#زندگی_در_باکس
#فرهنگ
#انسان
#مدرنیته
#یادداشت
#مجله_کرگدن
#احسان_شریعتی

@Dr_ehsanshariati

https://telegra.ph/زندگی-در-باکس-01-27
‍ ‍‍ 🔷🔸فرارسیدن عید سعید قربان، جشن پیروزی یکتاپرستان «یک‌تو»، بر نیروهای شرک، بر تمام موحدان جهان، مبارک‌باد !


🔸🔆» نبرد پایان یافته است. ..
آنچه باید ذبح می‌کردی، اسماعیل نبود، بند اسماعیل بود ...
... ذبح گوسفند به‌جای اسماعیل، قربانی است، ذبح گوسفند به‌عنوان گوسفند قصابی ! «

📌شریعتی، ع.، حج، م.آ.۶، تهران: الهام (چ.۲۰- ۱۳۷۸)، ص‌ص ۱۷۰-۱۸۱


🔆🔸پارادُکس ابراهیم:‌ « (در آزمون قربانی) ابراهیم به امر به‌ظاهر گزاف و ناسازوارنما ایمان داشت و اگر تردید داشت می‌توانست به‌شکل دیگری عمل کند (برای نمونه، با فدای خویش). در این‌صورت جهانیان او را تحسین می‌کردند و نام او فراموش نمی‌شد. اما ستایش شدن یک چیز است، و ستاره‌ای گشتن که فرد مضطرب راهدایت ‌کند و نجات ‌بخشد، چیزی دیگر ...
با ایمان است که ابراهیم از سایر آدمیان فراتر می‌رود و به سپهری می‌رسد که برای قهرمانان نیز دست‌نایافتنی است:
همواره انسان‌هایی در نیرو، خرد، امید، یا عشق‌ بزرگ بوده‌اند؛ اما ابراهیم از همه بزرگ‌تر بود: بزرگ با داشتن آن نوع انرژی‌ای که نیرویش ناتوانی است، آن فرزانگی‌ای که رازش شیدایی است، آن امیدی که ظاهرش زوال عقل است، و آن عشق که بیزاری از خویش می‌نماید.»

📌 سورن کرکگوور، «ترس و لزر»


#قربان
#عید
#انسان
#عشق
#اندیشه

@Dr_ehsanshariati
🔴 شرافت؛ تنها راه مبارزه با طاعون

🔷🔸به‌مناسبت روز پرستار،
زادروز پیام‌آور زن، زینب بزرگ،
و مضروب ساختن مادر کارگر شهید،
ستار بهشتی

🖋احسان شریعتی

📌« - این عقیده ای است که ممکن است به خنده وادارد، اما تنها راه مبارزه با طاعون شرافت است (راست‌گویی و درست‌کاری).
– رامبر با لحنی ناگهان جدی: شرافت چیست؟
– نمی‌دانم شرافت به‌طورکلی چیست، اما می‌دانم که در مورد من عبارت از این است که کارم را (حرفه ام را درست) انجام دهم».

————————————— طاعون، آلبركامو

🔹یگانه راه مبارزه با بیماری‌های جسمی همه‌گیر که نه تنها نمونه‌ای از سایر آفات طبیعی، بلکه نمادی از بحران‌ها و فاجعه‌های سیاسی-اجتماعی، و فرهنگی-اخلاقی دوران ماست، از دست ندادن شأن و شایستگی یا شرافت و کرامت انسانی است از راه راست‌گویی و درست‌کاری.

🔸مبارزهٔ «درست‌کارانه» برای زنده ماندنِ انسان‌ها را از پرستارانی باید آموخت که در سال گذشته «دو برابر توان خود كار كردند».

🔹و اما درست‌ترین کار و تلاش برای «انسان ماندن»مان در زندگی کدامست؟ راست گفتن، رویاروی قدرت، و تیر را به بلندترین افق پرتاب کردن ...

شرم بر شما اوباشان تبهکار ! شرم بر ما مشاهده‌گران مماشات‌کننده !

#روز_پرستار
#ستار_بهشتی
#انسان
#یادداشت
#احسان_شریعتی

@Dr_ehsanshariati
🔷🔸سلول انفرادی نوعی شکنجهٔ روانی است!

🖋احسان شریعتی

📌«هیچ‌‌کس‌ نمی‌بایست مورد شکنجه‌،
مجازات‌ و رفتارهای‌ ستم‌گرانه، ‌غیرانسانی‌ یا تحقیرآمیز قرار گیرد.»
اعلامیه جهانی حقوق بشر



🔸«شکنجه» چیست؟ هر نوع رفتار ‌خشونت‌آمیز غیرانسانی‌، ستم‌گرانه و تحقیرآمیز، جسمانی یا روانی، اعم از ضرب‌وشتم‌‌وجرح، توهین‌وتهدیدوتحقیر، و بويژه، مصداق سیاسی شکنجه، اقدام عمدی‌ ماموران حکومتی با انگیزه‌ٔ کسب اطلاعات یا اقرار، از طریق فشار، اذیت و آزار بدنی یا تشویش و تألم روانی، بر شخص، تا مطلبي خلاف ميل و اراده‌ٔ باطني‌ خویش بيان كند.

🔹برغم ممنوعیت شکنجه در قانون اساسی (و ۳ ماده در قانون تعزیرات و مجازات‌های بازدارنده و یک ماده در قانون مجازات اسلامی)، این اصل با رد دو مصوبهٔ مجلس شورا توسط شورای‌ نگهبان(در دورهٔ ۶ ، زیرعنوان «طرح اجرای اصل ۳۸ قانون اساسی در منع شکنجه» و «طرح الحاق دولت جمهورى اسلامى به کنوانسیون منع شکنجه)، تبدیل به قانون نشده و به اجرا گذارده نشده است.

🔸در چنین شرایطی است که این پدیدهٔ شوم در یکی از پیچیده‌ترین شکل‌های روانی آن که انزوا و حبس در سلول انفرادی باشد همچنان (طی چهار دههٔ) پس از انقلاب استمرار یافته است.
در سلول انفرادی، به گواهی و شهادت یکی از روشنفکران قربانی این نوع از «شکنجهٔ سفید» در نظام سابق، دکتر علی شریعتی، شخص با قطع کلیهٔ روابط و مناسبات با نزدیکان و دوستان، به‌تدریج دچار تضعیف حافظه و هول از محو شدن هویت می‌شود و آن‌گاه تنها راه نجات و خلاصی خود را از امحاء و مرگ روانی تسلیم شدن به مطالبات زندانبانان و بازجویان می‌یابد.
از این‌رو، امتداد این نوع از حبس و حصرها و استمرار این سنّت و پدیده‌ٔ ضدانسانی و ضددینی (خفت‌بارنمودن «شایستگی ذاتی» یا «کرامت» انسانی) در نظام‌های تاکنونی کشور یکی از بارزترین مصادیق شکنجه در مقام ناقض مسلّم حقوق بشر و شهروند است.

#حقوق_بشر
#انفرادی
#زندان
#شکنجه
#انسان
#یادداشت
#احسان_شریعتی

@Dr_ehsanshariati


📌متن در وبسایت احسان شریعتی

https://ehsanshariati.org/PostView?Action=Post&ID=3128
🔷🔸گذر از آتش

🖋احسان شریعتی

🔸«هر که این آتش ندارد نیست باد!»
به مناسبت چهارشنبه‌سوری سال ۱۴۰۰

از میان چهار عنصر سازنده‌ی عالم، آتش (مانند آب) به حیات نزدیک‌تر است. زمین ما، خلاف تصور رایج و خلاف وضعیت کنونی که از ازدیاد گرما رنج می‌برد، به‌تدریج با سرمایش خاموش خواهد شد. آتش از سویی نماد عینی زندگی، روح، و معنویت است و از دیگر سو، تنها عنصری است که می‌تواند توسط انسان ساخته شود و گسترش یابد. کار آتش از سویی گرمایش و روشنایی‌بخشی و پاکسازی است و از دیگر سو، می‌تواند موجب سوزش و نیست‌سازی کامل و نماد رنچ و مرگ گردد. این کارکرد متناقض‌نمای آتش یادآور عشق و ایمان و دین و عرفان است که در سویه‌ی منفی، می‌توانند بدل به کینه و کفر و خرافه و جهل گردند، آن‌گاه که مورد سوءاستفاده‌ی «طمع و ترس و جهل» انسان‌ها قرار می‌گیرند.

🔹پس بازی با آتش کار خطیری است و «تو را که خانه نیین است، بازی نه این است»! کسی می‌تواند سیاوش‌وار از محک آتش به سلامت بگذرد که در او غشی نباشد. زیرا دو نوع دادوستد و تعامل با آتش و سوزاندن داریم:
از سویی، سوزاندن شهرها و کاشانه‌های مردم برای کشورگشایی، سوزندان جنگل‌ها و مراتع برای هموارسازی ساخت‌وساز سوداگرانه، سوزاندن دست و پا و جانبازی برای لحظه ای لذت ترقه بازی کودکانه، و ... از دیگر سو، «سوزندان» انرژی انباشته‌شده‌ی زاید (consumer در برابر مصرف‌گرایی کاذب consommer)، و خلاصه به‌تعبیر اقبال لاهوری، «مدتی در آتش نمرود می‌سوزد خلیل، تا تهی گردد حریمش از خداوندان پیر»؛ سوزی که اگر نباشد، شعله را خاموش می‌سازد («شعله را نقصان سوز افسرده کرد»)؛ پس آتشگه زندگي را شعله بايد بر فروزنده، شعله را هيمه سوزنده..، گر بيفروزيش ، رقص شعله اش در هر كران پيداست، ور نه خاموش است و خاموشي گناه ماست»!
ملت ما در گذار از آتش بحران‌ها و آزمون‌های «جانسوز و بی‌رحم»، همان‌‌ آتش را چونان شعله‌ای پاک‌ساز و پوشاننده‌ی خطاهای گذشته مهار خواهد ساخت و همچون چراغی فراسوی راه آینده روشن نگاه خواهد داشت. و به این امید.

#آتش
#جهل
#انسان
#طبیعت
#یادداشت
#احسان_شریعتی
@Dr_ehsanshariati