🔷🔸«مسئله»ی روز دانشجو چه بود و چیست؟
🖋احسان شریعتی
🔸مسئلهی ویژهی ۱۶ آذر ۱۳۳۲، «روز دانشجو» و نماد جنبش دانشجویی، تجاوز نیروی نظامی به حریم دانشگاه و پایمال شدن اصل استقلال نهاد آگاهی، فرهنگ، و آموزش بود. اینکه دانشگاه در دفاع از اصل استقلال و آزادی کشور در ماههای پس از کودتای انگلیسی-آمریکایی، علیه دولت ملی و مردمی مصدق، همچنان مقاومت میکرد، به یمن استقلال نسبی نهاد دانشگاه بود که از جمله، پیشتر در مجلس چهاردهم (بهمن ۱۳۲۳) به پیشنهاد دکتر مصدق، با تصویب تبصرهی استقلال عملکرد مالی دانشگاه، خروج دانشگاه از سیطرهی به تعبیر او «مفتش وزارت دارایی»، تا حدودی فراهم آمده بود.
🔹در ۶۹مین سالگشت این واقعه و ۴۴ سال پس از وقوع انقلابی علیه استبداد و وابستگی، در حالی که مسئلهی خاص استقلال دانشگاه و مداخلهی نیروهای شبهنظامی و امنیتی در آن همچنان در کشور مطرح است، در تبلیغات رسمی و بنرهای شهرداری در شهر میخوانیم که موضوع اصلی روز دانشجو و شهادت دانشجویان نه دفاع از آزادی و استقلال دانشگاه (و کشور) که صرف «مخالفت با آمریکا» بوده است!
🔸از اتفاق، در روز ۱۶ آذر برخلاف روزهای قبل که ناآرام و صحنهی اعتراضات دانشجویی علیه استبداد و استعمار بود، دانشگاه آرام و دانشجویان در کلاسهای درس مشغول فراگیری بودند که بناگاه پلیس و نیروی نظامی به بهانهی تمسخر دانشجویان و به قصد بازداشت آنها به کریدور دانشکدهی فنی وارد میشوند و مدیریت دانشکده به اعتراض زنگ تعطیلی کلاس را به صدا درمیآورد و با خروج دانشجویان، اعتراض طبیعی و تیراندازی سربازان رخ میدهد. این که قصد نیروی نظامی از این اقدام تحریکآمیز چه بوده، در آنزمان مورد تفسیرهای گوناگون قرار میگرفت، از جمله این که رژیم کودتا میخواسته به قدرتهای حامی خود ضرورت اعمال اقتدار را بهدلیل استمرار اعتراضات نشان دهد.
🔹در هر حال و با هر تفسیری و به رغم تغییر موقعیتهای تاریخی و نظامهای سیاسی، پیام روز دانشجو دفاع از آزادی و استقلال دانشگاه و حرمت و حقوق دانشجو بمثابه ی موتور آن نهاد بوده است.
🔸هنگامی که استاد و دانشجو نتوانند در دانشگاه (و همهی جوانان در جامعه) در امنیت و آزادی با «سلاحِ نقد» به بررسی و سنجش وضع موجود و درافکندن طرحهای راهبردی بپردازند، امری که بنابه تعریف جایگاه و کارکرد از جمله وظایف آنها در همهی سپهرها ست، چنانکه تجربهی تاریخ نشان داد، از ۱۳۳۲ تا ۱۳۵۷، از اقصی نقاط کشور صدای «نقدِ سلاح» برخواهد خاست و به گفتمان یک دوران بدل خواهد گشت و مسئول آن وضعیت نیز بنابه تعریف مسئولان امر خواهند بود.
🔸بزرگداشت راستین روز دانشجو و فراگیری درسها و پاسداشت دستآوردهای آن رخداد تاریخی، آزادی و بازگشت تمامی دانشجویان (و جوانان) و استادان (و فعالان عرصهی فرهنگ و هنر) بازداشت شده و یا از کار برکنارشده در این روزها ست و طرحِ مطالبه و درخواست روشن توقف و قطع مداخلهی قدرتهای سیاسی و امنیتی بروندانشگاهی در «حیات دانشگاه و دانشجو» و شناسایی حق استقلال و هویت نهاد آگاهی و فرهنگ، دانش و پژوهش، آموزش و پرورش، و آزادی و امنیت بیان و انتقاد و اعتراض. انسداد این راه روشن گشودن کورهراههای دشمنی، دشنام و دشنه، خواهد بود...
#آزادی_دانشگاه
#جنبش_دانشجویی
#استقلال_دانشگاه
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🖋احسان شریعتی
🔸مسئلهی ویژهی ۱۶ آذر ۱۳۳۲، «روز دانشجو» و نماد جنبش دانشجویی، تجاوز نیروی نظامی به حریم دانشگاه و پایمال شدن اصل استقلال نهاد آگاهی، فرهنگ، و آموزش بود. اینکه دانشگاه در دفاع از اصل استقلال و آزادی کشور در ماههای پس از کودتای انگلیسی-آمریکایی، علیه دولت ملی و مردمی مصدق، همچنان مقاومت میکرد، به یمن استقلال نسبی نهاد دانشگاه بود که از جمله، پیشتر در مجلس چهاردهم (بهمن ۱۳۲۳) به پیشنهاد دکتر مصدق، با تصویب تبصرهی استقلال عملکرد مالی دانشگاه، خروج دانشگاه از سیطرهی به تعبیر او «مفتش وزارت دارایی»، تا حدودی فراهم آمده بود.
🔹در ۶۹مین سالگشت این واقعه و ۴۴ سال پس از وقوع انقلابی علیه استبداد و وابستگی، در حالی که مسئلهی خاص استقلال دانشگاه و مداخلهی نیروهای شبهنظامی و امنیتی در آن همچنان در کشور مطرح است، در تبلیغات رسمی و بنرهای شهرداری در شهر میخوانیم که موضوع اصلی روز دانشجو و شهادت دانشجویان نه دفاع از آزادی و استقلال دانشگاه (و کشور) که صرف «مخالفت با آمریکا» بوده است!
🔸از اتفاق، در روز ۱۶ آذر برخلاف روزهای قبل که ناآرام و صحنهی اعتراضات دانشجویی علیه استبداد و استعمار بود، دانشگاه آرام و دانشجویان در کلاسهای درس مشغول فراگیری بودند که بناگاه پلیس و نیروی نظامی به بهانهی تمسخر دانشجویان و به قصد بازداشت آنها به کریدور دانشکدهی فنی وارد میشوند و مدیریت دانشکده به اعتراض زنگ تعطیلی کلاس را به صدا درمیآورد و با خروج دانشجویان، اعتراض طبیعی و تیراندازی سربازان رخ میدهد. این که قصد نیروی نظامی از این اقدام تحریکآمیز چه بوده، در آنزمان مورد تفسیرهای گوناگون قرار میگرفت، از جمله این که رژیم کودتا میخواسته به قدرتهای حامی خود ضرورت اعمال اقتدار را بهدلیل استمرار اعتراضات نشان دهد.
🔹در هر حال و با هر تفسیری و به رغم تغییر موقعیتهای تاریخی و نظامهای سیاسی، پیام روز دانشجو دفاع از آزادی و استقلال دانشگاه و حرمت و حقوق دانشجو بمثابه ی موتور آن نهاد بوده است.
🔸هنگامی که استاد و دانشجو نتوانند در دانشگاه (و همهی جوانان در جامعه) در امنیت و آزادی با «سلاحِ نقد» به بررسی و سنجش وضع موجود و درافکندن طرحهای راهبردی بپردازند، امری که بنابه تعریف جایگاه و کارکرد از جمله وظایف آنها در همهی سپهرها ست، چنانکه تجربهی تاریخ نشان داد، از ۱۳۳۲ تا ۱۳۵۷، از اقصی نقاط کشور صدای «نقدِ سلاح» برخواهد خاست و به گفتمان یک دوران بدل خواهد گشت و مسئول آن وضعیت نیز بنابه تعریف مسئولان امر خواهند بود.
🔸بزرگداشت راستین روز دانشجو و فراگیری درسها و پاسداشت دستآوردهای آن رخداد تاریخی، آزادی و بازگشت تمامی دانشجویان (و جوانان) و استادان (و فعالان عرصهی فرهنگ و هنر) بازداشت شده و یا از کار برکنارشده در این روزها ست و طرحِ مطالبه و درخواست روشن توقف و قطع مداخلهی قدرتهای سیاسی و امنیتی بروندانشگاهی در «حیات دانشگاه و دانشجو» و شناسایی حق استقلال و هویت نهاد آگاهی و فرهنگ، دانش و پژوهش، آموزش و پرورش، و آزادی و امنیت بیان و انتقاد و اعتراض. انسداد این راه روشن گشودن کورهراههای دشمنی، دشنام و دشنه، خواهد بود...
#آزادی_دانشگاه
#جنبش_دانشجویی
#استقلال_دانشگاه
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🔷🔸 آغاز اعدام ها همزمان با روز حقوق بشر !
🖋احسان شریعتی
📌« وگر تو میندهی داد روز دادی هست!»
🔹«هر کس جانی را بستاند که مرتکب کشتن یا تبهکاری در زمین نشده، گویى همهی مردم را یک جا کشته است و هر کس انسانى را از مرگ رهایی بخشد، گویى همه مردم را با هم زنده ساخته است.» (قرآن، ۵، ۳۲)
* بنی آدم اعضای یکدیگرند...
🔸براستی بر اساس کدام معیار شرعی، مجوز قانونی، مبنای عقلانی، مصلحت سیاسی و..، میتوان به این سهولت احکام اعدام جوانان معترض را صادر کرد؟ مسئولیت پاسخگویی نسبت به عواقب چنین عقوبتهای بازگشتناپذیری با کیست؟
۱۹ آذر، در روز جهانی حقوق بشر [ 10 December ]
#نگاه_روز
#اعدام
#اعتراضات_ایران
#حقوق_بشر
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🖋احسان شریعتی
📌« وگر تو میندهی داد روز دادی هست!»
🔹«هر کس جانی را بستاند که مرتکب کشتن یا تبهکاری در زمین نشده، گویى همهی مردم را یک جا کشته است و هر کس انسانى را از مرگ رهایی بخشد، گویى همه مردم را با هم زنده ساخته است.» (قرآن، ۵، ۳۲)
* بنی آدم اعضای یکدیگرند...
🔸براستی بر اساس کدام معیار شرعی، مجوز قانونی، مبنای عقلانی، مصلحت سیاسی و..، میتوان به این سهولت احکام اعدام جوانان معترض را صادر کرد؟ مسئولیت پاسخگویی نسبت به عواقب چنین عقوبتهای بازگشتناپذیری با کیست؟
۱۹ آذر، در روز جهانی حقوق بشر [ 10 December ]
#نگاه_روز
#اعدام
#اعتراضات_ایران
#حقوق_بشر
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
Forwarded from ایران فردا
🔴 الاهیات رهائیبخش و نسبت با دموکراسی و جمهوریت- بخش اول
🔷 مصاحبهی ایران فردا با احسان شریعتی
◾️ به کوشش: ابوطالب آدینه وند
@iranfardamag
✅ ایران فردا: در جنبش ها و انقلابات ایران معاصر، مذهب و طیف مبارزین مذهبی و ملی-مذهبی، بخشی از نیروهای رهایی بخش بودند و گفتمان مذهبی نقش مهمی در آزادسازیها و رهاییبخشیها، چه در انقلاب مشروطه و چه در انقلاب 57 و سایر جنبشهای ملی داشته است، اما اکنون حاکمیتی دینی حکمفرما شده و مروج و مجری دین رسمی است. با توجه به اینکه گفتمان 57 محوریترین بخش آن نگاه و ادبیات رهایی بخش دینی بود، چگونه نگاه اقتدارگرا که به دنبال سلطه احکام شرعی و فقهی بود غلبه یافت؟ و از منظر شما با توجه جنبش ضد انقیادِ « زن- زندگی-آزادی)، آلترناتیوِ نگاه شرعی که توجیهگر و اعمال کننده انقیاد و اجبار است چه میتواند باشد؟
🔺 احسان شریعتی: در تبدیل نهضت یا انقلاب ۵۷ به نظام، چرخشی اتفاق افتاد، اینکه در برابر دینِ رهاییبخشی که حامی دموکراسی و جمهوریت بود، نگاه فقهمدار و شریعتسالار هژمونی یافت. از صدر مشروطه در جنبش دموکراتیک ایران معاصر و طی نهضت ملی شدن نفت و تا انقلاب بهمن شعار محوری جنبشها جملگی علاوه بر استقلال (در برابر قدرت های استعماری)، آزادی (و دمکراسی و نیز حقوق بشر) بود و حتی با اینکه در دورهی مبارزه قهرآمیز که پس از کودتای (۱۹۵۳-۱۳۳۲) در اثر انسداد راههای متعارف فعالیت سیاسی توسط استبداد پهلوی تبدیل به گفتمان و پارادایم حاکم بر جنبش انقلابی و موجب شده بود. و البته در این دوران روش کار دمکراتیک، مانند مبارزات مدنی، صنفی، حزبی و قانونی به محاق رفته بود و مبارزات مخفیانه و زیرزمینی و مسلحانه شکل میگرفت. و به این دلیل، کارکردهای دمکراتیک و حتی ارزشهای لیبرال کلاسیک زیرسوال رفته بود. اما در اواخر همان دوران و در آستانهی انقلاب و پس از نامهی دکتر علیاصغر حاجسیدجوادی و تا پیروزی انقلاب، «جمعیت ایرانی دفاع از آزادی و حقوق بشر» توسط روشنفکران ملی و مذهبی تشکیل میشود که دکتر شریعتی هم در جلسهی نخست تاسیس آن حضور داشته و در نامهای که در حمایت از نامه حاج سیدجوادی نوشته، بر ضرورت دمکراسی خواهی و حقوق بشر تاکید ورزیده بود.
🔹 یعنی برای نمونه در یادداشت دکتر شریعتی در حمایت از نامهی سرگشادهی دکتر حاج سیدجوادی به شاه، چنین برداشت دینیای مطرح میشد که پشتوانهی اعتراض آزادیخواهانه و نقد حقوق بشری و شهروندی وضع موجود و نظام حاکم بود. این چرخش اما در نظامی که پس از انقلاب مستقر میشود پس از درگیریها و منازعات داخلی فکری و سیاسی ابتدای دهه ۶۰ رخ میدهد، بخصوص بعد از تدوین و تصویب قانون اساسی در مجلس خبرگان، که طی روند و فرایندی، بینش اسلام فقاهتی یا اسلام شریعتمدار که از نظر دینی، قشری از روحانیت آنرا نمایندگی میکنند دست بالا را می یابد و از نظر سیاسی نیز در قانون اساسی، نظریهی ولایت فقیه مطرح میشود، و به تدریج نوعی نظام فقاهتی یا ولایی-فقاهتی و شریعتمدار (اجرای احکام و شریعت با حضور در قدرت سیاسی یا دولت و تصویب لایحهی قصاص و..)، پیش میرود. و در قیاس با قانون اساسی زمان شاه، که فقها در آن یک شورای نظارتی بودند و نقش آنها ممانعت از تصویب قوانین ضد دینی بود که قوانین با شریعت ناسازگاری نداشته باشد، و البته به مرور به یک نهاد صوری و تشریفاتی تبدیل شده بود. اما در نظام پساانقلابی و بتدریج در قانون اساسی کنونی ابن نهاد عملا تبدیل به تشکیل دو دولت در یک نظام شد: یکی ملهم از نظام دمکراسی - و به تعبیر آ..خمینی در آن زمان، «جمهوری متعارف» که بعضی از حقوقدانان مانند آقایان حبیبی و لاهیجی و کاتوزیان و.. آنرا نوشته بودند- و البته با ادبیات دینی از این دموکراسی حمایت میشد، که تایید یک نظام جمهوری متعارف بود. و دیگری که بعدها در قانون اساسی افزوده شد، اصل ولایت فقیه بود و در سطح قضایی و حقوقی هم لایحهی قصاص و احکام شرعی مطرح شد و به طور کلی، این گفتمان که اسلام ناب یا اسلام خالص، اسلامی شریعتگرا است و نماینده آن هم بخشی از روحانیت سنتی در قدرت است....
متن کامل:
https://bit.ly/3uLOFZ5
#دمکراسی
#جمهوریت
#ایران_فردا
#احسان_شریعتی
#زن_زندگی_آزادی
#الهیات_رهائیبخش
https://t.me/iranfardamag
🔷 مصاحبهی ایران فردا با احسان شریعتی
◾️ به کوشش: ابوطالب آدینه وند
@iranfardamag
✅ ایران فردا: در جنبش ها و انقلابات ایران معاصر، مذهب و طیف مبارزین مذهبی و ملی-مذهبی، بخشی از نیروهای رهایی بخش بودند و گفتمان مذهبی نقش مهمی در آزادسازیها و رهاییبخشیها، چه در انقلاب مشروطه و چه در انقلاب 57 و سایر جنبشهای ملی داشته است، اما اکنون حاکمیتی دینی حکمفرما شده و مروج و مجری دین رسمی است. با توجه به اینکه گفتمان 57 محوریترین بخش آن نگاه و ادبیات رهایی بخش دینی بود، چگونه نگاه اقتدارگرا که به دنبال سلطه احکام شرعی و فقهی بود غلبه یافت؟ و از منظر شما با توجه جنبش ضد انقیادِ « زن- زندگی-آزادی)، آلترناتیوِ نگاه شرعی که توجیهگر و اعمال کننده انقیاد و اجبار است چه میتواند باشد؟
🔺 احسان شریعتی: در تبدیل نهضت یا انقلاب ۵۷ به نظام، چرخشی اتفاق افتاد، اینکه در برابر دینِ رهاییبخشی که حامی دموکراسی و جمهوریت بود، نگاه فقهمدار و شریعتسالار هژمونی یافت. از صدر مشروطه در جنبش دموکراتیک ایران معاصر و طی نهضت ملی شدن نفت و تا انقلاب بهمن شعار محوری جنبشها جملگی علاوه بر استقلال (در برابر قدرت های استعماری)، آزادی (و دمکراسی و نیز حقوق بشر) بود و حتی با اینکه در دورهی مبارزه قهرآمیز که پس از کودتای (۱۹۵۳-۱۳۳۲) در اثر انسداد راههای متعارف فعالیت سیاسی توسط استبداد پهلوی تبدیل به گفتمان و پارادایم حاکم بر جنبش انقلابی و موجب شده بود. و البته در این دوران روش کار دمکراتیک، مانند مبارزات مدنی، صنفی، حزبی و قانونی به محاق رفته بود و مبارزات مخفیانه و زیرزمینی و مسلحانه شکل میگرفت. و به این دلیل، کارکردهای دمکراتیک و حتی ارزشهای لیبرال کلاسیک زیرسوال رفته بود. اما در اواخر همان دوران و در آستانهی انقلاب و پس از نامهی دکتر علیاصغر حاجسیدجوادی و تا پیروزی انقلاب، «جمعیت ایرانی دفاع از آزادی و حقوق بشر» توسط روشنفکران ملی و مذهبی تشکیل میشود که دکتر شریعتی هم در جلسهی نخست تاسیس آن حضور داشته و در نامهای که در حمایت از نامه حاج سیدجوادی نوشته، بر ضرورت دمکراسی خواهی و حقوق بشر تاکید ورزیده بود.
🔹 یعنی برای نمونه در یادداشت دکتر شریعتی در حمایت از نامهی سرگشادهی دکتر حاج سیدجوادی به شاه، چنین برداشت دینیای مطرح میشد که پشتوانهی اعتراض آزادیخواهانه و نقد حقوق بشری و شهروندی وضع موجود و نظام حاکم بود. این چرخش اما در نظامی که پس از انقلاب مستقر میشود پس از درگیریها و منازعات داخلی فکری و سیاسی ابتدای دهه ۶۰ رخ میدهد، بخصوص بعد از تدوین و تصویب قانون اساسی در مجلس خبرگان، که طی روند و فرایندی، بینش اسلام فقاهتی یا اسلام شریعتمدار که از نظر دینی، قشری از روحانیت آنرا نمایندگی میکنند دست بالا را می یابد و از نظر سیاسی نیز در قانون اساسی، نظریهی ولایت فقیه مطرح میشود، و به تدریج نوعی نظام فقاهتی یا ولایی-فقاهتی و شریعتمدار (اجرای احکام و شریعت با حضور در قدرت سیاسی یا دولت و تصویب لایحهی قصاص و..)، پیش میرود. و در قیاس با قانون اساسی زمان شاه، که فقها در آن یک شورای نظارتی بودند و نقش آنها ممانعت از تصویب قوانین ضد دینی بود که قوانین با شریعت ناسازگاری نداشته باشد، و البته به مرور به یک نهاد صوری و تشریفاتی تبدیل شده بود. اما در نظام پساانقلابی و بتدریج در قانون اساسی کنونی ابن نهاد عملا تبدیل به تشکیل دو دولت در یک نظام شد: یکی ملهم از نظام دمکراسی - و به تعبیر آ..خمینی در آن زمان، «جمهوری متعارف» که بعضی از حقوقدانان مانند آقایان حبیبی و لاهیجی و کاتوزیان و.. آنرا نوشته بودند- و البته با ادبیات دینی از این دموکراسی حمایت میشد، که تایید یک نظام جمهوری متعارف بود. و دیگری که بعدها در قانون اساسی افزوده شد، اصل ولایت فقیه بود و در سطح قضایی و حقوقی هم لایحهی قصاص و احکام شرعی مطرح شد و به طور کلی، این گفتمان که اسلام ناب یا اسلام خالص، اسلامی شریعتگرا است و نماینده آن هم بخشی از روحانیت سنتی در قدرت است....
متن کامل:
https://bit.ly/3uLOFZ5
#دمکراسی
#جمهوریت
#ایران_فردا
#احسان_شریعتی
#زن_زندگی_آزادی
#الهیات_رهائیبخش
https://t.me/iranfardamag
Telegraph
🔴 الاهیات رهائیبخش ونسبت با دموکراسی و جمهوریت- بخش اول
🔷 مصاحبهی ایران فردا با احسان شریعتی ◾️ به کوشش: ابوطالب آدینه وند @iranfardamag ✅ ایران فردا: در جنبش ها و انقلابات ایران معاصر، مذهب و طیف مبارزین مذهبی و ملی-مذهبی، بخشی از نیروهای رهایی بخش بودند و گفتمان مذهبی نقش مهمی در آزادسازیها و رهاییبخشیها،…
Forwarded from ایران فردا
🔴 نسبت دین با سیاست و قدرت ؛
ضرورت وجود بدیل و گفتمان ملی
🔷 مصاحبهی ایران فردا با احسان شریعتی - بخش دوم
◾️ به کوشش: ابوطالب آدینه وند
@iranfardamag
✅ ایران فردا: الان در حاکمیت دینی ایران نسبت دین و سیاست، دین و قدرت به چالش تبدیل شده است. هگل، در کتاب «استقرار شریعت در مذهب مسیح» میگوید، قوانین دینی و شریعت نمیتوانند، قانون عمومی باشند، بلکه میتواند الزامات درونی یک جماعت دینی باشد. اگر این الزام جماعتی هم مسلک تبدیل به قانون عمومی شود به اجبار و انقیاد میانجامد و یا با توجه به اینکه بحثهای متفاوتی که راجع به جایگاه دین در دنیای جدید وجود دارد. از گرایش هایی مثل صحبت از دین پساسکولار و حضور دین در عرصه عمومی و تا گرایش دین در عرصه خصوصی و از بنیادگراها که باور به حکومت احکام دینی دارند تا روشنفکرانی مثل دکتر شریعتی و یا مهندس بازرگان که دین را موید آزادی و دمکراسی و زندگی مسالمت آمیز میدانند، هر یک طیفی از نگرش نحوه تجلی دین را نمایندگی می کنند، جایگاه دین در جامعه چه خواهد شد؟ با توجه به اتفاقات اخیر، نحوه تجلی دین در سیاست دوباره به چالش کشیده شده به پرسش روز تبدیل شده است با توجه به عدم تعادلهایی که چندین بار در ایران تکرار شده است مثل حکومت استبدادی که در پسا مشروطه داشتیم که به گونهای پوشش را اجبار میکرد و یا حکومتی فعلی که گونه ای دیگر را اجبار میکند. با توجه به عدم تعادلها، این نسبت را چگونه میتوان تعریف کرد که با نقطه تعادلهای جامعه هم بتواند نسبت برقرار کند؟
🔸 احسان شریعتی: میشل فوکو، در مورد انقلاب ایران، زمانی که از او میپرسند که چگونه از انقلابی دفاع میکنید که حکومت دینی میخواهد؟ میگوید من منتقد فهم آنها از «حکومت» هستم به این معنا که مشکل در درک نادرست از حکومت است. یعنی حکومت پدیدهای است که با دین از نظر ذاتی ممکن است ناسازگار باشد. به این معنا که حکومت یک قدرت منسجم و مجسد است و به تعبیر ماکس وبر، «خشونت نهادینه» و قانونی. در دین هم همچون فلسفه که فیلسوف به نظر کانت و بر خلاف نظر افلاطون نمیتواند شاه شود، به این دلیل که اگر شاه شود دیگر فیلسوف نخواهد بود، چون باید ناظر و ناقد قدرت باشد اما وقتی شاه شود، مجبور است در مواجهه با بسیاری مصلحتها و زیر پا گذاشتن حقایق قرار گیرد. شاه مجبور است بنا به منطق ماکیاولی قدرت گاه کارهای خلاف اخلاق هم انجام دهد. بنابراین، ذاتاً یک فیلسوف نمیتواند شاه شود. در حالی که چنین تصوری در آریستوکراسی دینی و تئوکراسی وجود دارد که ما میتوانیم به عنوان نماینده خدا بر مردم حکومت کنیم. چه کسی قرار است حکومت کند؟ بهترینها!
▪️ از نظر افلاطون، بهترینها همان فیلسوفان هستند. از نظر علمای دینی، ممکن است روحانیون باشند چون اینها با خدا در ارتباط هستند و طبعاً باید بر جاهلان و مردمی که نادان و صغیر هستند حکومت کنند تا مدینهی فاضله را بسازند. اشتباه اینجاست که ذات دین مثل فلسفه است که باید ناقد و ناظر نسبت به نهاد قدرت و ثروت و حتی دانش باشد. فاصله داشته باشد تا بتواند نقش دینی و معنوی و اخلاقی خود را انجام دهد. علت اینکه دین در نهضتهای گذشته، از مشروطه و نهضت ملی تا انقلاب ۵۷، توانست نقش ایفا کند به این دلیل بود. ولی زمانی که خود در قدرت قرار گرفت، مثل امروز از ایفای نقش اصلی خود عاجز میشود. در جنبش اعتراضی فعلی نزد زنان و جوانان شاید هنوز کلام مترقی دینی مسکوت باشد. همان کلام دینی رهاییبخشی که همیشه حضور داشته، گویی غایب است. حال آن که ۱۰ سال پیش در جنبش سبز هنوز بحث مذهب و شعار الله اکبر در پشت بامها مطرح بود!
✅ ا.ف.: و دین جایگاه انتقادی خود را از دست داده است؟
🔸 ا.ش: دین رهاییبخش انتقادی نمود و فعالیت عمدهی قبلی را در این جای و گاه هنوز ندارد. جوانان میخواهند همه چیز از نو تعریف شود و به قالبهای سنتی و تابوهای تحمیلی معترض هستند. میگویند اینها را نمیپذیرند. روایتی که چند دهه در آموزشوپرورش و فرهنگ و مدیریت توسعهی کشور در این اقلیم مسلط بوده در ایجاد عدالت و جامعه آزاد، نالایقی و عدم کفایت خودش را نشان داده، و اینکه جوانان آن را نفی کنند امری طبیعی است. سوال و مسئله اما این است که که چه بیان دینی و معنویای برای پشتیبانی از جنبش آزادی و عدالت لازم است؟ اگر بیان دینی غایب باشد، ما به دو قطبی کلاسیک ماقبل مشروطه بین تجدد و سنت (مشروعهخواهی) برمیگردیم. یعنی مجددا تجددخواهی در برابر سنتگرایی قرار می گیرد و خطر این است که تمامیت دین پشتوانه و ذخیرهی محافظهکاری و استبداد شود!.....
متن کامل:
https://bit.ly/3VXtO0Y
#ایران_فردا
#گفتمان_ملی
#ضرورت_بدیل
#احسان_شریعتی
#زن_زندگی_آزادی
#نسبت_دین_با_قدرت_و_سیاست
https://t.me/iranfardamag
ضرورت وجود بدیل و گفتمان ملی
🔷 مصاحبهی ایران فردا با احسان شریعتی - بخش دوم
◾️ به کوشش: ابوطالب آدینه وند
@iranfardamag
✅ ایران فردا: الان در حاکمیت دینی ایران نسبت دین و سیاست، دین و قدرت به چالش تبدیل شده است. هگل، در کتاب «استقرار شریعت در مذهب مسیح» میگوید، قوانین دینی و شریعت نمیتوانند، قانون عمومی باشند، بلکه میتواند الزامات درونی یک جماعت دینی باشد. اگر این الزام جماعتی هم مسلک تبدیل به قانون عمومی شود به اجبار و انقیاد میانجامد و یا با توجه به اینکه بحثهای متفاوتی که راجع به جایگاه دین در دنیای جدید وجود دارد. از گرایش هایی مثل صحبت از دین پساسکولار و حضور دین در عرصه عمومی و تا گرایش دین در عرصه خصوصی و از بنیادگراها که باور به حکومت احکام دینی دارند تا روشنفکرانی مثل دکتر شریعتی و یا مهندس بازرگان که دین را موید آزادی و دمکراسی و زندگی مسالمت آمیز میدانند، هر یک طیفی از نگرش نحوه تجلی دین را نمایندگی می کنند، جایگاه دین در جامعه چه خواهد شد؟ با توجه به اتفاقات اخیر، نحوه تجلی دین در سیاست دوباره به چالش کشیده شده به پرسش روز تبدیل شده است با توجه به عدم تعادلهایی که چندین بار در ایران تکرار شده است مثل حکومت استبدادی که در پسا مشروطه داشتیم که به گونهای پوشش را اجبار میکرد و یا حکومتی فعلی که گونه ای دیگر را اجبار میکند. با توجه به عدم تعادلها، این نسبت را چگونه میتوان تعریف کرد که با نقطه تعادلهای جامعه هم بتواند نسبت برقرار کند؟
🔸 احسان شریعتی: میشل فوکو، در مورد انقلاب ایران، زمانی که از او میپرسند که چگونه از انقلابی دفاع میکنید که حکومت دینی میخواهد؟ میگوید من منتقد فهم آنها از «حکومت» هستم به این معنا که مشکل در درک نادرست از حکومت است. یعنی حکومت پدیدهای است که با دین از نظر ذاتی ممکن است ناسازگار باشد. به این معنا که حکومت یک قدرت منسجم و مجسد است و به تعبیر ماکس وبر، «خشونت نهادینه» و قانونی. در دین هم همچون فلسفه که فیلسوف به نظر کانت و بر خلاف نظر افلاطون نمیتواند شاه شود، به این دلیل که اگر شاه شود دیگر فیلسوف نخواهد بود، چون باید ناظر و ناقد قدرت باشد اما وقتی شاه شود، مجبور است در مواجهه با بسیاری مصلحتها و زیر پا گذاشتن حقایق قرار گیرد. شاه مجبور است بنا به منطق ماکیاولی قدرت گاه کارهای خلاف اخلاق هم انجام دهد. بنابراین، ذاتاً یک فیلسوف نمیتواند شاه شود. در حالی که چنین تصوری در آریستوکراسی دینی و تئوکراسی وجود دارد که ما میتوانیم به عنوان نماینده خدا بر مردم حکومت کنیم. چه کسی قرار است حکومت کند؟ بهترینها!
▪️ از نظر افلاطون، بهترینها همان فیلسوفان هستند. از نظر علمای دینی، ممکن است روحانیون باشند چون اینها با خدا در ارتباط هستند و طبعاً باید بر جاهلان و مردمی که نادان و صغیر هستند حکومت کنند تا مدینهی فاضله را بسازند. اشتباه اینجاست که ذات دین مثل فلسفه است که باید ناقد و ناظر نسبت به نهاد قدرت و ثروت و حتی دانش باشد. فاصله داشته باشد تا بتواند نقش دینی و معنوی و اخلاقی خود را انجام دهد. علت اینکه دین در نهضتهای گذشته، از مشروطه و نهضت ملی تا انقلاب ۵۷، توانست نقش ایفا کند به این دلیل بود. ولی زمانی که خود در قدرت قرار گرفت، مثل امروز از ایفای نقش اصلی خود عاجز میشود. در جنبش اعتراضی فعلی نزد زنان و جوانان شاید هنوز کلام مترقی دینی مسکوت باشد. همان کلام دینی رهاییبخشی که همیشه حضور داشته، گویی غایب است. حال آن که ۱۰ سال پیش در جنبش سبز هنوز بحث مذهب و شعار الله اکبر در پشت بامها مطرح بود!
✅ ا.ف.: و دین جایگاه انتقادی خود را از دست داده است؟
🔸 ا.ش: دین رهاییبخش انتقادی نمود و فعالیت عمدهی قبلی را در این جای و گاه هنوز ندارد. جوانان میخواهند همه چیز از نو تعریف شود و به قالبهای سنتی و تابوهای تحمیلی معترض هستند. میگویند اینها را نمیپذیرند. روایتی که چند دهه در آموزشوپرورش و فرهنگ و مدیریت توسعهی کشور در این اقلیم مسلط بوده در ایجاد عدالت و جامعه آزاد، نالایقی و عدم کفایت خودش را نشان داده، و اینکه جوانان آن را نفی کنند امری طبیعی است. سوال و مسئله اما این است که که چه بیان دینی و معنویای برای پشتیبانی از جنبش آزادی و عدالت لازم است؟ اگر بیان دینی غایب باشد، ما به دو قطبی کلاسیک ماقبل مشروطه بین تجدد و سنت (مشروعهخواهی) برمیگردیم. یعنی مجددا تجددخواهی در برابر سنتگرایی قرار می گیرد و خطر این است که تمامیت دین پشتوانه و ذخیرهی محافظهکاری و استبداد شود!.....
متن کامل:
https://bit.ly/3VXtO0Y
#ایران_فردا
#گفتمان_ملی
#ضرورت_بدیل
#احسان_شریعتی
#زن_زندگی_آزادی
#نسبت_دین_با_قدرت_و_سیاست
https://t.me/iranfardamag
Telegraph
🔴 نسبت دین با سیاست و قدرت ؛
🔷 مصاحبهی ایران فردا با احسان شریعتی - بخش دوم ◾️ به کوشش: ابوطالب آدینه وند @iranfardamag ✅ ایران فردا: الان در حاکمیت دینی ایران نسبت دین و سیاست، دین و قدرت به چالش تبدیل شده است. هگل، در کتاب «استقرار شریعت در مذهب مسیح» میگوید، قوانین دینی…
🔷🔸برای زندگی، علیه سیاست اعدام گستری
🖋احسان شریعتی
🔸هر اعدام خاطرهی سهمناک تمامی مرگ(و میراندن)های پیشین را زنده میکند؛ زیرا به تعبیر شاعر حکیم شرق افراد یک جامعه اعضای یک پیکر اند و نیز از همین رو زمانی فیلسوف مغربزمین در نقد عدالت کیفری مینوشت: «آن کو مجازات میشود شایستهی مجازات نیست: او صرفا بهمثابهی ابزاری برای منع دیگران از برخی اعمال مورد استفاده قرار میگیرد؛ مجازات و پاداش نه به خاطر آنچه از آن فرد است، بلکه بهخاطر فایدهای، بدون آنکه مستحق آن باشد به او داده میشود،...، (زیرا) منفعت بشر ایجاب میکند که تنبیه و تشویق همواره پابرجا بمانند...» (نیچه، «انسانی، زیاده انسانی»، ۱۰۵)
🔹قاضیانی که بهسهولت حکم ستاندن جانهای خدادادهی متهمان را صادر میکنند، به عواقب فجیع تصمیمشان وقوف ندارند؟ پس آنهمه شرط و شروط در همان فقه سنتی از باب احتیاط و در اثبات جرم برای رسیدن به «احوط»ها، در مواردی هزار بار پیش پا افتاده تر از حیات و ممات آدمیان، چگونه به این سرعت به اثبات جرم و گناه مهلک میرسند؟ و در صورت خطا در این گونه داوری ها بازگرداندن زندگیها چگونه ممکن خواهد بود و آسیبهای بعدی چگونه جبرانپذیر؟ و دور باطل خشونت و انتقام کی و چگونه بسته خواهد شد؟
🔸یکی از موارد عمدهی اعتراض های مردمی در آستانهی انقلاب، علیه اعدامهای بیرویه در عصر پهلوی بود، اما سیاستِ «اعدامگستری» از فردای دگردیسی نهضت انقلابی به نظام فقاهتی بعدی به یک سنت قضایی رسمی تبدیل و ارتقاء یافت! و چنین انحراف و معکوس سازیِ انقلابِ «گُل علیه گلوله» (همچون موارد سایر انقلاب ها)، البته از بهانهی ضرورت بازدارندگی از «بازگشتِ ضدانقلاب» آغاز میشود و به بلعیدنِ «فرزندان انقلاب» میانجامد.
🔹معنا و جهتِ جنبش مدنی جاری و بهپاخاستن «برای» دفاع از منزلتِ «زن، زندگی، و آزادی» (در برابرِ ستمِ مردسالاری و مرگگستری)، درخواست جهان دیگری است، دنیایی که در آن دیگر از «اعدام» معترضان خبری مخابره نشود!
#خشونت_حاکمیتی
#اعدام_گستری
#زن_زندگی_آزادی
#یاداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🖋احسان شریعتی
🔸هر اعدام خاطرهی سهمناک تمامی مرگ(و میراندن)های پیشین را زنده میکند؛ زیرا به تعبیر شاعر حکیم شرق افراد یک جامعه اعضای یک پیکر اند و نیز از همین رو زمانی فیلسوف مغربزمین در نقد عدالت کیفری مینوشت: «آن کو مجازات میشود شایستهی مجازات نیست: او صرفا بهمثابهی ابزاری برای منع دیگران از برخی اعمال مورد استفاده قرار میگیرد؛ مجازات و پاداش نه به خاطر آنچه از آن فرد است، بلکه بهخاطر فایدهای، بدون آنکه مستحق آن باشد به او داده میشود،...، (زیرا) منفعت بشر ایجاب میکند که تنبیه و تشویق همواره پابرجا بمانند...» (نیچه، «انسانی، زیاده انسانی»، ۱۰۵)
🔹قاضیانی که بهسهولت حکم ستاندن جانهای خدادادهی متهمان را صادر میکنند، به عواقب فجیع تصمیمشان وقوف ندارند؟ پس آنهمه شرط و شروط در همان فقه سنتی از باب احتیاط و در اثبات جرم برای رسیدن به «احوط»ها، در مواردی هزار بار پیش پا افتاده تر از حیات و ممات آدمیان، چگونه به این سرعت به اثبات جرم و گناه مهلک میرسند؟ و در صورت خطا در این گونه داوری ها بازگرداندن زندگیها چگونه ممکن خواهد بود و آسیبهای بعدی چگونه جبرانپذیر؟ و دور باطل خشونت و انتقام کی و چگونه بسته خواهد شد؟
🔸یکی از موارد عمدهی اعتراض های مردمی در آستانهی انقلاب، علیه اعدامهای بیرویه در عصر پهلوی بود، اما سیاستِ «اعدامگستری» از فردای دگردیسی نهضت انقلابی به نظام فقاهتی بعدی به یک سنت قضایی رسمی تبدیل و ارتقاء یافت! و چنین انحراف و معکوس سازیِ انقلابِ «گُل علیه گلوله» (همچون موارد سایر انقلاب ها)، البته از بهانهی ضرورت بازدارندگی از «بازگشتِ ضدانقلاب» آغاز میشود و به بلعیدنِ «فرزندان انقلاب» میانجامد.
🔹معنا و جهتِ جنبش مدنی جاری و بهپاخاستن «برای» دفاع از منزلتِ «زن، زندگی، و آزادی» (در برابرِ ستمِ مردسالاری و مرگگستری)، درخواست جهان دیگری است، دنیایی که در آن دیگر از «اعدام» معترضان خبری مخابره نشود!
#خشونت_حاکمیتی
#اعدام_گستری
#زن_زندگی_آزادی
#یاداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🔷🔸پیامِ نوروز؟
🖋احسان شریعتی
🔸» زندگی در صدف خویش گُهر ساختن است ...
... از همین خاک، جهانِ دگری ساختن است «
📌اقباللاهوری
🔹نوروز، این نمادِ باستانیِ باور به نوآفرینی از راه رسیده است. زمانِ فرخندهی نوزایی طبیعت و تولدِ امیدی تازه به فرارسیدن سالی بهتر در جهانی دگرسان. امر نو، بازگشت به گذشته و بازگشتِ گذشته نیست. چه «نو»، «گسست» با گذشته است. امر نو اما گذشته را از سرمیگیرد و با این «ازسرگیریِ» است که از او میگسلد. امر نو اگر ریشه در گذشتهای نداشت، نو به شمار نمیآمد و نیز نو نمیشد اگر از گذشتهی خود نمیگذشت. معنای «بازگشتِ» جاودان در گردش ادواری جهان، از چرخشِ ذرهها تا جنبشِ کهکشانها، «برگشتِ» بیتغییر و تکراری و یکنواختِ «همان»(امرِ کهن) نیست، چرا که «همو»
(جانِ جهان) در حرکتِ طبیعت، هر روز، دستاندرکارِ آفرینشی نو است.
🔹ایرانیان در عصر باستان توانستند با برقراری نظام «شاهنشاهی»(هخامنشی)، نخستین شکل دولت و امپراطوری را تأسیس کنند که وحدتی دربرگیرندهی کثرت قومی و فرهنگی بود. این اتحاد اما نمیتوانست در تاریخ عدالت («اَشَه»)، بهمعنای مساوات همگانی شهروندان در برابر قانون، را عاری از امتیازات و تبعیضهای سهگانهی استبدادی، استثماری و استحماری، تحقق بخشد و از اینرو، در برابر تهاجم بیرونی درهمشکست.
🔸مسلمانان در تداومِ دعویِ «توحیدی» ادیان ابراهیمی در سدههای میانه کوشیدند میراثِ کسروی و قیصری شرق و غرب را در قالبِ «خلافت» بازسازی کنند. این شکل از حکمرانی نیز که بهخلافِ دعوی توحید یا تساوی حقوقی همهی بنیآدم در برابر خداوند، ببیشتر به بازتولیدِ مناسباتِ سلطهی پیشین بهشکلهای دیگر میپرداخت، بهویژه از قرن سیزدهم میلادی بدینسو، قادر به مقاومت در برابر تهاجم خارجی نبود و سرانجام در آخرین نمود خود با خلافت عثمانی فروپاشید.
🔹در عصر جدید، ملتهای شرق و جنوب و بهويژه خاورمیانه، با خواست و مطالبهی عدالت و آزادی، توسعهی مادی و اقتصادی و تعالی فکری و معنوی، به صحنه آمدند تا این بار با بهرهگیری از دستآوردهای علمی و فنیِ انقلابهای جدید و مؤسساتِ حقوقی و مدنی نوین، آرمانِ دیرینِ عدالت را بهگونهای ممکن و عملی تحقق بخشند. مردم ایران، از صدرِ انقلاب مشروطه تا کنون بیش از یک سده است که در راه تحققِ عدالت و آزادی، توسعه و استقلال، تلاش ورزیده و مبارزه کردهاند. این آرمانها و خواستهای برحق اما بهرغم فداکاریهای درخشان تاریخی، هر بار بنا بهعلتهایی چون تشکلنیافتگی سیاسی و تاریخی جامعهی مدنی، بازتولیدِ مناسباتِ سیادتهای سنتی در قالب رهبریهای فرهمند فردی، و بر فراز همه، ابهامها و توهماتِ فرهنگی-عقیدتی، در نظامهای پسا-انقلابی از مشروطه تا بهمن ۵۷ و از آنزمان تا کنون، توفیقِ تحقق نیافتهاند.
🔸در خیزشِ اجتماعی-سیاسی سالِ گذشته علیه سیاستِ فرهنگیِ اجبار و اکراه ، جامعهی مدنی با استقبال از شعار «زن، زندگی، آزادی»، بهروشنی خواست خود را احترام به حق و آزادی و کرامت انسانی آحاد شهروندان، بهویژه منزلت زنان، و برای اجرای عدالت و رفع تبعیضها، بیان کرد. جوانان خواستارِ بازتعریف مفاهیم و ارزشهای موردِ فرط یا سوء استفاده قرارگرفته هستند. ضرورتِ بهرسمیت شناختن و «ارجشناسی» تفاوت و تنوع جنسیتی قومی، فرهنگی، زبانی، مذهبی، عقیدتی، و..، موضوع و داو اصلی این تنش و چالش ملی و منطقهای است.
🔹بهار و فرارسیدن سال نو، هنگام جوانه زدن «امید» است. امید به آموختن از طبیعت در نوآفرینی و امکان دگرگونسازی. رسیدن به نوعی مفاهمه و همرأیی و اجماع و بازاندیشیِ منشور ملی، پیرامونِ چشماندازِ مشترکِ انسانی و مدنی و راهیابی برای گذار گفتگویی و خشونتپرهیز، اما متحد و متشکل و نیرومند، شرطِ توفیقِ این امید خواهد بود و بهترین تسلی برای همهی هموطنان و بهویژه خانوادههای داغدار و مغموم میهن ما.
#ایران
#زن_زندگی_آزادی
#نوروز
#بهار
#احسان_شریعتی
#یاداشت
✅ @Dr_ehsanshariati
🖋احسان شریعتی
🔸» زندگی در صدف خویش گُهر ساختن است ...
... از همین خاک، جهانِ دگری ساختن است «
📌اقباللاهوری
🔹نوروز، این نمادِ باستانیِ باور به نوآفرینی از راه رسیده است. زمانِ فرخندهی نوزایی طبیعت و تولدِ امیدی تازه به فرارسیدن سالی بهتر در جهانی دگرسان. امر نو، بازگشت به گذشته و بازگشتِ گذشته نیست. چه «نو»، «گسست» با گذشته است. امر نو اما گذشته را از سرمیگیرد و با این «ازسرگیریِ» است که از او میگسلد. امر نو اگر ریشه در گذشتهای نداشت، نو به شمار نمیآمد و نیز نو نمیشد اگر از گذشتهی خود نمیگذشت. معنای «بازگشتِ» جاودان در گردش ادواری جهان، از چرخشِ ذرهها تا جنبشِ کهکشانها، «برگشتِ» بیتغییر و تکراری و یکنواختِ «همان»(امرِ کهن) نیست، چرا که «همو»
(جانِ جهان) در حرکتِ طبیعت، هر روز، دستاندرکارِ آفرینشی نو است.
🔹ایرانیان در عصر باستان توانستند با برقراری نظام «شاهنشاهی»(هخامنشی)، نخستین شکل دولت و امپراطوری را تأسیس کنند که وحدتی دربرگیرندهی کثرت قومی و فرهنگی بود. این اتحاد اما نمیتوانست در تاریخ عدالت («اَشَه»)، بهمعنای مساوات همگانی شهروندان در برابر قانون، را عاری از امتیازات و تبعیضهای سهگانهی استبدادی، استثماری و استحماری، تحقق بخشد و از اینرو، در برابر تهاجم بیرونی درهمشکست.
🔸مسلمانان در تداومِ دعویِ «توحیدی» ادیان ابراهیمی در سدههای میانه کوشیدند میراثِ کسروی و قیصری شرق و غرب را در قالبِ «خلافت» بازسازی کنند. این شکل از حکمرانی نیز که بهخلافِ دعوی توحید یا تساوی حقوقی همهی بنیآدم در برابر خداوند، ببیشتر به بازتولیدِ مناسباتِ سلطهی پیشین بهشکلهای دیگر میپرداخت، بهویژه از قرن سیزدهم میلادی بدینسو، قادر به مقاومت در برابر تهاجم خارجی نبود و سرانجام در آخرین نمود خود با خلافت عثمانی فروپاشید.
🔹در عصر جدید، ملتهای شرق و جنوب و بهويژه خاورمیانه، با خواست و مطالبهی عدالت و آزادی، توسعهی مادی و اقتصادی و تعالی فکری و معنوی، به صحنه آمدند تا این بار با بهرهگیری از دستآوردهای علمی و فنیِ انقلابهای جدید و مؤسساتِ حقوقی و مدنی نوین، آرمانِ دیرینِ عدالت را بهگونهای ممکن و عملی تحقق بخشند. مردم ایران، از صدرِ انقلاب مشروطه تا کنون بیش از یک سده است که در راه تحققِ عدالت و آزادی، توسعه و استقلال، تلاش ورزیده و مبارزه کردهاند. این آرمانها و خواستهای برحق اما بهرغم فداکاریهای درخشان تاریخی، هر بار بنا بهعلتهایی چون تشکلنیافتگی سیاسی و تاریخی جامعهی مدنی، بازتولیدِ مناسباتِ سیادتهای سنتی در قالب رهبریهای فرهمند فردی، و بر فراز همه، ابهامها و توهماتِ فرهنگی-عقیدتی، در نظامهای پسا-انقلابی از مشروطه تا بهمن ۵۷ و از آنزمان تا کنون، توفیقِ تحقق نیافتهاند.
🔸در خیزشِ اجتماعی-سیاسی سالِ گذشته علیه سیاستِ فرهنگیِ اجبار و اکراه ، جامعهی مدنی با استقبال از شعار «زن، زندگی، آزادی»، بهروشنی خواست خود را احترام به حق و آزادی و کرامت انسانی آحاد شهروندان، بهویژه منزلت زنان، و برای اجرای عدالت و رفع تبعیضها، بیان کرد. جوانان خواستارِ بازتعریف مفاهیم و ارزشهای موردِ فرط یا سوء استفاده قرارگرفته هستند. ضرورتِ بهرسمیت شناختن و «ارجشناسی» تفاوت و تنوع جنسیتی قومی، فرهنگی، زبانی، مذهبی، عقیدتی، و..، موضوع و داو اصلی این تنش و چالش ملی و منطقهای است.
🔹بهار و فرارسیدن سال نو، هنگام جوانه زدن «امید» است. امید به آموختن از طبیعت در نوآفرینی و امکان دگرگونسازی. رسیدن به نوعی مفاهمه و همرأیی و اجماع و بازاندیشیِ منشور ملی، پیرامونِ چشماندازِ مشترکِ انسانی و مدنی و راهیابی برای گذار گفتگویی و خشونتپرهیز، اما متحد و متشکل و نیرومند، شرطِ توفیقِ این امید خواهد بود و بهترین تسلی برای همهی هموطنان و بهویژه خانوادههای داغدار و مغموم میهن ما.
#ایران
#زن_زندگی_آزادی
#نوروز
#بهار
#احسان_شریعتی
#یاداشت
✅ @Dr_ehsanshariati
🔷🔸جشن کار و جنبش برای عدالت
🖋احسان شریعتی
🔸در روز جهانیِ کارگر، و جشن کار و تعطیل سراسری در دنیا، در ایران ما کار همچنان ادامه دارد و کارگران نیز بجای جشن و سرور همچنان به جنبش و شروشور اعتراضات (و مطالبات و اعتصابات و..) مشغول و دلشاد اند!
اما براستی نامِ مناسبِ نظامِ و مناسباتِ «خودویژهٔ» اقتصادی حاکم بر کشور کدامست؟ برخلاف «آدرس عوضی» دادنهای اقتصاددانان دولتگرا یا نولیبرال در صداوسیمای میلی، بینظمی موجود و بحران معیشتی ناشی از آن، مگر بجز محصولِ همگرایی دو رویکرد و تعاملِ میانِ روند اقتصاد بازار سنتی-فقاهتی از سویی و سرمایهداری دلال و رانتی و «خصولتی»شده از دیگرسو، طی دهههای گذشته، بوده که نگرشهای حاکم و جهتبخش سیاست اقتصادی کشور را شکل میدادهاند؟! و مگر شکاف عمیق طبقاتی، فساد دامنگستر حقوقی و قضایی و بحران حاد معیشتی، همه از پیآمدهای اجتماعی این ائتلاف نیستند که از ترکیب جدید میان پیوند قدیمی «حوزه و بازار» با اقتصاد باز بازار و راستگرایی شبهمدرن بهسبکِ «نولیبرال» جملگی در مجموع بهتعبیری آشفتهبازارِ «نئوفئودال» کنونی را ساخته اند؟
🔹«عدالت» حقوقی و عدالت اجتماعی خواست و مطالبهٔ همهٔ جنبشهای «حق»طلبانهٔ عصر جدید (و در کشور ما از صدر مشروطه تا کنون) بوده است. «آزادی»های سیاسی (بیان و تشکل و تظاهرات و..)، وجه مدنی همان عدالت و مبتنی بر حقوق طبیعی بشری و شهروندی است.
و این روزها بار دیگر شاهد بازداشتها و استمرار اسارت چهرههایی هستیم از میان پژوهشگران، آسیبشناسان و درمانجویان و جویندگان راهِ برونرفت از بحرانهای تودرتوی کنونی. مسئولان گویی راه مبارزه با بیماریها و بحرانها را در بازداشت نجاتجویان و درمانگران یافتهاند! گیریم همهٔ طبیبان را هم گرفتید با خود بیماری همهگیر چه میکنید؟
🔸سخنگوی موسوم به «مقام امنیتی» نظام گذشته هنوز هم بر این باور است و اخیرا اظهار و اصرار کرده است که اگر ما چند صد منتقد دیگر را دستگیر میکردیم انقلاب اتفاق نمیافتاد! غافل از آن که دقیقا همین نگرش و رفتار مسبب فروپاشی آن نظام شد.
🔹پس بجاست که در ایام بزرگداشت شیخ اجل، سعدی شیراز، به پادشاه سخن گوش بسپاریم که خلاصه: «نخواهی که ضایع شود روزگار، به ناکاردیده مفرمای کار...؛ پادشاهان به صحبت خردمندان از آن محتاجترند که خردمندان به قربت پادشاهان. پندی اگر بشنوی ای پادشاه، در همه عالم به از این پند نیست: جز به خردمند مفرما عمل، گرچه عمل کار خردمند نیست!»
#یاداشت
#احسان_شریعتی
#عدالت_اجتماعی
#روز_کارگر
#آزادی_نهاد_مدنی
✅ @Dr_ehsanshariati
🖋احسان شریعتی
🔸در روز جهانیِ کارگر، و جشن کار و تعطیل سراسری در دنیا، در ایران ما کار همچنان ادامه دارد و کارگران نیز بجای جشن و سرور همچنان به جنبش و شروشور اعتراضات (و مطالبات و اعتصابات و..) مشغول و دلشاد اند!
اما براستی نامِ مناسبِ نظامِ و مناسباتِ «خودویژهٔ» اقتصادی حاکم بر کشور کدامست؟ برخلاف «آدرس عوضی» دادنهای اقتصاددانان دولتگرا یا نولیبرال در صداوسیمای میلی، بینظمی موجود و بحران معیشتی ناشی از آن، مگر بجز محصولِ همگرایی دو رویکرد و تعاملِ میانِ روند اقتصاد بازار سنتی-فقاهتی از سویی و سرمایهداری دلال و رانتی و «خصولتی»شده از دیگرسو، طی دهههای گذشته، بوده که نگرشهای حاکم و جهتبخش سیاست اقتصادی کشور را شکل میدادهاند؟! و مگر شکاف عمیق طبقاتی، فساد دامنگستر حقوقی و قضایی و بحران حاد معیشتی، همه از پیآمدهای اجتماعی این ائتلاف نیستند که از ترکیب جدید میان پیوند قدیمی «حوزه و بازار» با اقتصاد باز بازار و راستگرایی شبهمدرن بهسبکِ «نولیبرال» جملگی در مجموع بهتعبیری آشفتهبازارِ «نئوفئودال» کنونی را ساخته اند؟
🔹«عدالت» حقوقی و عدالت اجتماعی خواست و مطالبهٔ همهٔ جنبشهای «حق»طلبانهٔ عصر جدید (و در کشور ما از صدر مشروطه تا کنون) بوده است. «آزادی»های سیاسی (بیان و تشکل و تظاهرات و..)، وجه مدنی همان عدالت و مبتنی بر حقوق طبیعی بشری و شهروندی است.
و این روزها بار دیگر شاهد بازداشتها و استمرار اسارت چهرههایی هستیم از میان پژوهشگران، آسیبشناسان و درمانجویان و جویندگان راهِ برونرفت از بحرانهای تودرتوی کنونی. مسئولان گویی راه مبارزه با بیماریها و بحرانها را در بازداشت نجاتجویان و درمانگران یافتهاند! گیریم همهٔ طبیبان را هم گرفتید با خود بیماری همهگیر چه میکنید؟
🔸سخنگوی موسوم به «مقام امنیتی» نظام گذشته هنوز هم بر این باور است و اخیرا اظهار و اصرار کرده است که اگر ما چند صد منتقد دیگر را دستگیر میکردیم انقلاب اتفاق نمیافتاد! غافل از آن که دقیقا همین نگرش و رفتار مسبب فروپاشی آن نظام شد.
🔹پس بجاست که در ایام بزرگداشت شیخ اجل، سعدی شیراز، به پادشاه سخن گوش بسپاریم که خلاصه: «نخواهی که ضایع شود روزگار، به ناکاردیده مفرمای کار...؛ پادشاهان به صحبت خردمندان از آن محتاجترند که خردمندان به قربت پادشاهان. پندی اگر بشنوی ای پادشاه، در همه عالم به از این پند نیست: جز به خردمند مفرما عمل، گرچه عمل کار خردمند نیست!»
#یاداشت
#احسان_شریعتی
#عدالت_اجتماعی
#روز_کارگر
#آزادی_نهاد_مدنی
✅ @Dr_ehsanshariati
🔷🔸برای زندگی، علیه سیاست اعدام گستری
🖋احسان شریعتی
📌#بازنشر_یادداشت
🔸هر اعدام خاطرهی سهمناک تمامی مرگ(و میراندن)های پیشین را زنده میکند؛ زیرا به تعبیر شاعر حکیم شرق افراد یک جامعه اعضای یک پیکر اند و نیز از همین رو زمانی فیلسوف مغربزمین در نقد عدالت کیفری مینوشت: «آن کو مجازات میشود شایستهی مجازات نیست: او صرفا بهمثابهی ابزاری برای منع دیگران از برخی اعمال مورد استفاده قرار میگیرد؛ مجازات و پاداش نه به خاطر آنچه از آن فرد است، بلکه بهخاطر فایدهای، بدون آنکه مستحق آن باشد به او داده میشود،...، (زیرا) منفعت بشر ایجاب میکند که تنبیه و تشویق همواره پابرجا بمانند...» (نیچه، «انسانی، زیاده انسانی»، ۱۰۵)
🔹قاضیانی که بهسهولت حکم ستاندن جانهای خدادادهی متهمان را صادر میکنند، به عواقب فجیع تصمیمشان وقوف ندارند؟ پس آنهمه شرط و شروط در همان فقه سنتی از باب احتیاط و در اثبات جرم برای رسیدن به «احوط»ها، در مواردی هزار بار پیش پا افتاده تر از حیات و ممات آدمیان، چگونه به این سرعت به اثبات جرم و گناه مهلک میرسند؟ و در صورت خطا در این گونه داوری ها بازگرداندن زندگیها چگونه ممکن خواهد بود و آسیبهای بعدی چگونه جبرانپذیر؟ و دور باطل خشونت و انتقام کی و چگونه بسته خواهد شد؟
🔸یکی از موارد عمدهی اعتراض های مردمی در آستانهی انقلاب، علیه اعدامهای بیرویه در عصر پهلوی بود، اما سیاستِ «اعدامگستری» از فردای دگردیسی نهضت انقلابی به نظام فقاهتی بعدی به یک سنت قضایی رسمی تبدیل و ارتقاء یافت! و چنین انحراف و معکوس سازیِ انقلابِ «گُل علیه گلوله» (همچون موارد سایر انقلاب ها)، البته از بهانهی ضرورت بازدارندگی از «بازگشتِ ضدانقلاب» آغاز میشود و به بلعیدنِ «فرزندان انقلاب» میانجامد.
🔹معنا و جهتِ جنبش مدنی جاری و بهپاخاستن «برای» دفاع از منزلتِ «زن، زندگی، و آزادی» (در برابرِ ستمِ مردسالاری و مرگگستری)، درخواست جهان دیگری است، دنیایی که در آن دیگر از «اعدام» معترضان خبری مخابره نشود!
🔸منتشر شده در تاریخ ۲۳ دی ۱۴۰۱
📌وبسایت رسمی احسان شریعتی
https://ehsanshariati.org/PostView?Action=Post&ID=6191&Tag
#بازنشر
#خشونت_حاکمیتی
#اعدام_گستری
#زن_زندگی_آزادی
#یاداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🖋احسان شریعتی
📌#بازنشر_یادداشت
🔸هر اعدام خاطرهی سهمناک تمامی مرگ(و میراندن)های پیشین را زنده میکند؛ زیرا به تعبیر شاعر حکیم شرق افراد یک جامعه اعضای یک پیکر اند و نیز از همین رو زمانی فیلسوف مغربزمین در نقد عدالت کیفری مینوشت: «آن کو مجازات میشود شایستهی مجازات نیست: او صرفا بهمثابهی ابزاری برای منع دیگران از برخی اعمال مورد استفاده قرار میگیرد؛ مجازات و پاداش نه به خاطر آنچه از آن فرد است، بلکه بهخاطر فایدهای، بدون آنکه مستحق آن باشد به او داده میشود،...، (زیرا) منفعت بشر ایجاب میکند که تنبیه و تشویق همواره پابرجا بمانند...» (نیچه، «انسانی، زیاده انسانی»، ۱۰۵)
🔹قاضیانی که بهسهولت حکم ستاندن جانهای خدادادهی متهمان را صادر میکنند، به عواقب فجیع تصمیمشان وقوف ندارند؟ پس آنهمه شرط و شروط در همان فقه سنتی از باب احتیاط و در اثبات جرم برای رسیدن به «احوط»ها، در مواردی هزار بار پیش پا افتاده تر از حیات و ممات آدمیان، چگونه به این سرعت به اثبات جرم و گناه مهلک میرسند؟ و در صورت خطا در این گونه داوری ها بازگرداندن زندگیها چگونه ممکن خواهد بود و آسیبهای بعدی چگونه جبرانپذیر؟ و دور باطل خشونت و انتقام کی و چگونه بسته خواهد شد؟
🔸یکی از موارد عمدهی اعتراض های مردمی در آستانهی انقلاب، علیه اعدامهای بیرویه در عصر پهلوی بود، اما سیاستِ «اعدامگستری» از فردای دگردیسی نهضت انقلابی به نظام فقاهتی بعدی به یک سنت قضایی رسمی تبدیل و ارتقاء یافت! و چنین انحراف و معکوس سازیِ انقلابِ «گُل علیه گلوله» (همچون موارد سایر انقلاب ها)، البته از بهانهی ضرورت بازدارندگی از «بازگشتِ ضدانقلاب» آغاز میشود و به بلعیدنِ «فرزندان انقلاب» میانجامد.
🔹معنا و جهتِ جنبش مدنی جاری و بهپاخاستن «برای» دفاع از منزلتِ «زن، زندگی، و آزادی» (در برابرِ ستمِ مردسالاری و مرگگستری)، درخواست جهان دیگری است، دنیایی که در آن دیگر از «اعدام» معترضان خبری مخابره نشود!
🔸منتشر شده در تاریخ ۲۳ دی ۱۴۰۱
📌وبسایت رسمی احسان شریعتی
https://ehsanshariati.org/PostView?Action=Post&ID=6191&Tag
#بازنشر
#خشونت_حاکمیتی
#اعدام_گستری
#زن_زندگی_آزادی
#یاداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
وب سایت رسمی احسان شریعتی
برای زندگی، علیه سیاست اعدام گستری
هر اعدام خاطرهی سهمناک تمامی مرگ(و میراندن)های پیشین را زنده میکند؛ زیرا به تعبیر شاعرحکیم شرق افراد یک جامعه اعضای یک پیکر اند و نیز از همین رو زمانی فیلسوف
Forwarded from بنياد فرهنگی دكتر علی شريعتی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مجموعه سخنرانیهای سمینار شریعتی: دیروز، امروز، فردا (۳۹)
مجموعهی نهم/ اختتامیه سمینار
۶/ سخنران: احسان شریعتی
• عنوان سخنرانی: شریعتی؛ اندیشمند آزادی
➖
#شریعتی_دیروز_امروز_فردا
#سیامین_یادمان
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
#احسان_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
مجموعهی نهم/ اختتامیه سمینار
۶/ سخنران: احسان شریعتی
• عنوان سخنرانی: شریعتی؛ اندیشمند آزادی
➖
#شریعتی_دیروز_امروز_فردا
#سیامین_یادمان
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
#احسان_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
شریعتی و معنای زندگی ۱ ـ مصطفی مهرآیین
۱/ مصطفی مهرآیین
نابهنجاری شریعتی در زمانه او و زمانه ما
۱۰ خرداد ۱۴۰۲
#علی_شریعتی
#شریعتی_و_معنای_زندگی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
#چهل_و_ششمین_سالگرد_شهادت
#مصطفی_مهرآیین
🆔 @Shariati_SCF
نابهنجاری شریعتی در زمانه او و زمانه ما
۱۰ خرداد ۱۴۰۲
#علی_شریعتی
#شریعتی_و_معنای_زندگی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
#چهل_و_ششمین_سالگرد_شهادت
#مصطفی_مهرآیین
🆔 @Shariati_SCF
شریعتی و معنای زندگی ۲ ـ مسعود پدرام
۲/ مسعود پدرام
اجتماعیات در پرتو کویریات
۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۲
#علی_شریعتی
#شریعتی_و_معنای_زندگی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
#چهل_و_ششمین_سالگرد_شهادت
#مسعود_پدرام
🆔 @Shariati_SCF
اجتماعیات در پرتو کویریات
۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۲
#علی_شریعتی
#شریعتی_و_معنای_زندگی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
#چهل_و_ششمین_سالگرد_شهادت
#مسعود_پدرام
🆔 @Shariati_SCF
شریعتی و معنای زندگی ۳ ـ محمدجواد غلامرضا کاشی
۳/ محمدجواد غلامرضاکاشی
جستجوی امکان گفتگوی انتقادی میان میراث شریعتی و جنبش مهسا
۶ اردیبهشت ۱۴۰۲
#علی_شریعتی
#شریعتی_و_معنای_زندگی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
#چهل_و_ششمین_سالگرد_شهادت
#محمدجواد_غلامرضاکاشی
🆔 @Shariati_SCF
جستجوی امکان گفتگوی انتقادی میان میراث شریعتی و جنبش مهسا
۶ اردیبهشت ۱۴۰۲
#علی_شریعتی
#شریعتی_و_معنای_زندگی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
#چهل_و_ششمین_سالگرد_شهادت
#محمدجواد_غلامرضاکاشی
🆔 @Shariati_SCF
شریعتی و معنای زندگی ۴ ـ محمدجواد غلامرضا کاشی
۴/ محمدجواد غلامرضاکاشی
جستجوی امکان گفتگوی انتقادی میان میراث شریعتی و جنبش مهسا
۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۲
#علی_شریعتی
#شریعتی_و_معنای_زندگی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
#چهل_و_ششمین_سالگرد_شهادت
#محمدجواد_غلامرضاکاشی
🆔 @Shariati_SCF
جستجوی امکان گفتگوی انتقادی میان میراث شریعتی و جنبش مهسا
۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۲
#علی_شریعتی
#شریعتی_و_معنای_زندگی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
#چهل_و_ششمین_سالگرد_شهادت
#محمدجواد_غلامرضاکاشی
🆔 @Shariati_SCF
شریعتی و معنای زندگی ۵ ـ احسان شریعتی
۵/ احسان شریعتی
معنای زندگی، از شریعتی تا نوشریعتی
۲۳ فروردین ۱۴۰۲
#علی_شریعتی
#شریعتی_و_معنای_زندگی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
#چهل_و_ششمین_سالگرد_شهادت
#احسان_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
معنای زندگی، از شریعتی تا نوشریعتی
۲۳ فروردین ۱۴۰۲
#علی_شریعتی
#شریعتی_و_معنای_زندگی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
#چهل_و_ششمین_سالگرد_شهادت
#احسان_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
شریعتی و معنای زندگی ۶ ـ احسان شریعتی
۶/ احسان شریعتی
معنای زندگی، از شریعتی تا نوشریعتی
۳۰ فروردین ۱۴۰۲
#علی_شریعتی
#شریعتی_و_معنای_زندگی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
#چهل_و_ششمین_سالگرد_شهادت
#احسان_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
معنای زندگی، از شریعتی تا نوشریعتی
۳۰ فروردین ۱۴۰۲
#علی_شریعتی
#شریعتی_و_معنای_زندگی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
#چهل_و_ششمین_سالگرد_شهادت
#احسان_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
شریعتی و معنای زندگی ۷ ـ فرامرز معتمد دزفولی
۷/ فرامرز معتمد دزفولی
شریعتی و زندگی معمولی
۱۷ اسفند ۱۴۰۱
#علی_شریعتی
#شریعتی_و_معنای_زندگی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
#چهل_و_ششمین_سالگرد_شهادت
#فرامرز_معتمد_دزفولی
🆔 @Shariati_SCF
شریعتی و زندگی معمولی
۱۷ اسفند ۱۴۰۱
#علی_شریعتی
#شریعتی_و_معنای_زندگی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
#چهل_و_ششمین_سالگرد_شهادت
#فرامرز_معتمد_دزفولی
🆔 @Shariati_SCF
Audio
۸/ سوسن شریعتی
بودن به از نبود شدن؟ بستگی دارد!
سوم اسفند ۱۴۰۱
#علی_شریعتی
#شریعتی_و_معنای_زندگی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
#چهل_و_ششمین_سالگرد_شهادت
#سوسن_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
بودن به از نبود شدن؟ بستگی دارد!
سوم اسفند ۱۴۰۱
#علی_شریعتی
#شریعتی_و_معنای_زندگی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
#چهل_و_ششمین_سالگرد_شهادت
#سوسن_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF