Forwarded from طالقانی و زمانه ما
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✅ بررسی انتقادی «نسبت اندیشه اسلامی با عمل سیاسی» در سلوک سیاسی و اجتماعی آیت الله طالقانی
🔸 با حضور: دکتر حاتم قادری و دکتر احسان شریعتی
⭕️ آیا اندیشه مرحوم طالقانی برای یافتن مرام سیاسی و اجتماعی خود بر پایه باورهای دینی، اشتباه بود؟
▪️به مناسبت چهل و یکمین سالگرد درگذشت آیت الله سید محمود طالقانی، مجتمع فرهنگی طالقانی برگزار می کند.
📌 این نشست به صورت نمادین در محدودیت های شرایط روزهای کرونایی در کانون توحید برگزار شده است.
🔗 انتشار از طریق: صفحات «طالقانی و زمانه ما» در شبکه های اجتماعی
--------------
برای ورود به صفحات
#مجتمع_فرهنگی_ایت_الله_طالقانی
در شبکه های مجازی کلیک کنید:
telegram
Instagram
twitter
aparat
youtube
#طالقانی_و_زمانه_ما
@taleghani_zamaneh
🔸 با حضور: دکتر حاتم قادری و دکتر احسان شریعتی
⭕️ آیا اندیشه مرحوم طالقانی برای یافتن مرام سیاسی و اجتماعی خود بر پایه باورهای دینی، اشتباه بود؟
▪️به مناسبت چهل و یکمین سالگرد درگذشت آیت الله سید محمود طالقانی، مجتمع فرهنگی طالقانی برگزار می کند.
📌 این نشست به صورت نمادین در محدودیت های شرایط روزهای کرونایی در کانون توحید برگزار شده است.
🔗 انتشار از طریق: صفحات «طالقانی و زمانه ما» در شبکه های اجتماعی
--------------
برای ورود به صفحات
#مجتمع_فرهنگی_ایت_الله_طالقانی
در شبکه های مجازی کلیک کنید:
telegram
aparat
youtube
#طالقانی_و_زمانه_ما
@taleghani_zamaneh
🔷🔸حق و قدرت،
در شرح یک قول از پاسکال و در اعتراض به یک بیعدالتی دیگر
🖋احسان شریعتی
🔸«از آنجا که نتوانسته اند کاری کنند که آنچه حق است قوی باشد، کاری کردهاند که آنچه قوی است حق باشد.»
----------‐ پاسکال، تأملات
🔸منظور فیلسوف بزرگ فرانسوی از بیان این جمله چیست؟ پاسکال در تأملات نوشته است: «عدالت بدون قدرت همواره درمعرض خلافخوانی است زیرا شرورها همواره وجود دارند. قدرت بدون عدالت متهم (به جباریت) است. از اینرو میبایست عدالت و قدرت را با هم برقرار ساخت، و برای این کاری کرد که آنچه برحق است نیرومند گردد و آنچه قدرتمند است عادلانه باشد. عدالت همواره در معرض مناقشه است. در عوض، قدرت بسیار قابل شناسایی و بلامعارض است.از اینرو قدرت را به عدالت نبخشیدهاند، زیرا قدرت خلافگوی عدالت بوده است و گفته است که عدالت غیرعادلانه است و خود عین عدل است. و بدینسان چون نتوانستهاند کاری کنند که آنچه حق است قوی باشد، کاری کردهاند که آنچه قوی است عادلانه باشد (بنماید)! »
🔹بازداشت دیروز مدیرعامل «جمعیت دانشجویی امام علی»، خانم زهرا رحیمی، و بی تأثیر بودن اعتراض و نگرانی تلاشگران مدنی در این مورد مرا به یاد این جملات تآملبرانگیز پاسکال انداخت. براستی چه باید گفت و چه باید کرد؟
🖇لینک متن در وبسایت
http://ehsanshariati.org/PostView?Action=Post&ID=44
#حق
#قدرت
#بی_عدالتی
#جمعیت_امام_علی
#آزادی_فعالان_مدنی
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
در شرح یک قول از پاسکال و در اعتراض به یک بیعدالتی دیگر
🖋احسان شریعتی
🔸«از آنجا که نتوانسته اند کاری کنند که آنچه حق است قوی باشد، کاری کردهاند که آنچه قوی است حق باشد.»
----------‐ پاسکال، تأملات
🔸منظور فیلسوف بزرگ فرانسوی از بیان این جمله چیست؟ پاسکال در تأملات نوشته است: «عدالت بدون قدرت همواره درمعرض خلافخوانی است زیرا شرورها همواره وجود دارند. قدرت بدون عدالت متهم (به جباریت) است. از اینرو میبایست عدالت و قدرت را با هم برقرار ساخت، و برای این کاری کرد که آنچه برحق است نیرومند گردد و آنچه قدرتمند است عادلانه باشد. عدالت همواره در معرض مناقشه است. در عوض، قدرت بسیار قابل شناسایی و بلامعارض است.از اینرو قدرت را به عدالت نبخشیدهاند، زیرا قدرت خلافگوی عدالت بوده است و گفته است که عدالت غیرعادلانه است و خود عین عدل است. و بدینسان چون نتوانستهاند کاری کنند که آنچه حق است قوی باشد، کاری کردهاند که آنچه قوی است عادلانه باشد (بنماید)! »
🔹بازداشت دیروز مدیرعامل «جمعیت دانشجویی امام علی»، خانم زهرا رحیمی، و بی تأثیر بودن اعتراض و نگرانی تلاشگران مدنی در این مورد مرا به یاد این جملات تآملبرانگیز پاسکال انداخت. براستی چه باید گفت و چه باید کرد؟
🖇لینک متن در وبسایت
http://ehsanshariati.org/PostView?Action=Post&ID=44
#حق
#قدرت
#بی_عدالتی
#جمعیت_امام_علی
#آزادی_فعالان_مدنی
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
وب سایت رسمی احسان شریعتی
حق و قدرت
از آنجا که نتوانستهاند کاری کنند که آنچه حق است قوی باشد، کاری کردهاند که آنچه قوی است حق باشد.
Forwarded from بینام
🔶بررسی انتقادی رویکرد مذهبی طالقانی در فعالیتهای سیاسی و اجتماعی
🔹۱۹ شهریور ماه مصادف با سالمرگ زنده یاد آیت الله طالقانی است. سید محمود طالقانی حلقه پیوند میان تمام گروههای سیاسی ابتدای انقلاب است، شخصیت محبوبی که مهمترین ویژگی او مدارای سیاسی است. اما ورای این مدارای سیاسی انتقاداتی همواره به مشی و مرام سیاسی وی وارد است.
🔹امسال که چهل و یکمین سالگرد فوت ایشان مصادف شده است با شرایط بحرانی ناشی از بیماری در جامعه، مجتمع فرهنگی آیتالله طالقانی اقدام به برگزاری نشستی با موضوع "نسبت اندیشه اسلامی با عمل سیاسی" در سلوک سیاسی و اجتماعی آیت الله طالقانی نموده است. که این نشست روز چهارشنبه ۱۹ شهریور ماه ساعت ۱۷ در شبکه های مجازی مجتمع فرهنگی آیت الله طالقانی منتشر خواهد شد.
🔹در این نشست نقد برخی متفکرین در سال های اخیر مبنی بر اشتباه بودن تلاش طالقانی و همفکرانش برای پیوند زدن میان مفاهیم و شخصیت های دینی و مذهبی با فعالیت های سیاسی و اجتماعی مورد نقد و بررسی قرار گرفت. به اعتقاد این دسته از منتقدین اختلاط امری معنوی و قدسی با اموری عرفی و تجربی، تلاش نافرجام و نامیمون است که از سوی طالقانی پیگیری شده است.
🔹دکتر حاتم قادری به عنوان منتقد این رویکرد مرحوم طالقانی و دکتر احسان شریعتی به عنوان مدافع این رویکرد در این نشست انتقادی حضور دارند. همچنین مریم گنجی و علیرضا خوشبخت از دانشجویان دکترای علوم سیاسی این نشست را همراهی کرده اند.
این نشست به یاد سالهای گذشته که حضور دوستداران آیت اله در مراسم بزرگداشت این بزرگوار در کانون توحید برگزار می شد، همچنان در کانون توحید به تصویر کشیده شده است.
http://didarnews.ir
@didarnews1
🔹۱۹ شهریور ماه مصادف با سالمرگ زنده یاد آیت الله طالقانی است. سید محمود طالقانی حلقه پیوند میان تمام گروههای سیاسی ابتدای انقلاب است، شخصیت محبوبی که مهمترین ویژگی او مدارای سیاسی است. اما ورای این مدارای سیاسی انتقاداتی همواره به مشی و مرام سیاسی وی وارد است.
🔹امسال که چهل و یکمین سالگرد فوت ایشان مصادف شده است با شرایط بحرانی ناشی از بیماری در جامعه، مجتمع فرهنگی آیتالله طالقانی اقدام به برگزاری نشستی با موضوع "نسبت اندیشه اسلامی با عمل سیاسی" در سلوک سیاسی و اجتماعی آیت الله طالقانی نموده است. که این نشست روز چهارشنبه ۱۹ شهریور ماه ساعت ۱۷ در شبکه های مجازی مجتمع فرهنگی آیت الله طالقانی منتشر خواهد شد.
🔹در این نشست نقد برخی متفکرین در سال های اخیر مبنی بر اشتباه بودن تلاش طالقانی و همفکرانش برای پیوند زدن میان مفاهیم و شخصیت های دینی و مذهبی با فعالیت های سیاسی و اجتماعی مورد نقد و بررسی قرار گرفت. به اعتقاد این دسته از منتقدین اختلاط امری معنوی و قدسی با اموری عرفی و تجربی، تلاش نافرجام و نامیمون است که از سوی طالقانی پیگیری شده است.
🔹دکتر حاتم قادری به عنوان منتقد این رویکرد مرحوم طالقانی و دکتر احسان شریعتی به عنوان مدافع این رویکرد در این نشست انتقادی حضور دارند. همچنین مریم گنجی و علیرضا خوشبخت از دانشجویان دکترای علوم سیاسی این نشست را همراهی کرده اند.
این نشست به یاد سالهای گذشته که حضور دوستداران آیت اله در مراسم بزرگداشت این بزرگوار در کانون توحید برگزار می شد، همچنان در کانون توحید به تصویر کشیده شده است.
http://didarnews.ir
@didarnews1
Forwarded from ایکنا اصفهان
✅ طالقانی؛ پرتوی از توحید، فراخوانی به دموکراسی شورایی
احسان شریعتی در گفتوگو با ایکنا در اصفهان:
🔻دین برای طالقانی رسالت و مسئولیت بود
🔻طالقانی فراتر از نهاد و روحانیت حرکت میکرد
🔻تفسیر «پرتوی از قرآن» تجربهای عملی بود
🔻شریعتی خصومتی با آزادی و دموکراسی نداشت
🔻رویکرد طالقانی سوسیال دموکراسی دینی بود
🔻طالقانی بر نوعی نظام مردمسالار مستقیم تأکید داشت تا با واسطه
🔻دموکراسیها محصول انقلاب بوده است
🔻توحید یکی از منابع اصلی تفکر دموکراتیک است
🔻نظام شورایی یعنی نظام دموکراسی مستقیم
🔻شورای موردنظر طالقانی بهمعنای محدود شوراهای شهرداری موجود نیست
🔻شورا بیانگر مشارکتی بودن قدرت است
🔺اسلام از حلقههای تسلسل تاریخی اندیشه مردمسالاری است👇
https://isfahan.iqna.ir/fa/news/3921830
به کانال ایکنا اصفهان بپیوندید👇
@iqna_isfahan
احسان شریعتی در گفتوگو با ایکنا در اصفهان:
🔻دین برای طالقانی رسالت و مسئولیت بود
🔻طالقانی فراتر از نهاد و روحانیت حرکت میکرد
🔻تفسیر «پرتوی از قرآن» تجربهای عملی بود
🔻شریعتی خصومتی با آزادی و دموکراسی نداشت
🔻رویکرد طالقانی سوسیال دموکراسی دینی بود
🔻طالقانی بر نوعی نظام مردمسالار مستقیم تأکید داشت تا با واسطه
🔻دموکراسیها محصول انقلاب بوده است
🔻توحید یکی از منابع اصلی تفکر دموکراتیک است
🔻نظام شورایی یعنی نظام دموکراسی مستقیم
🔻شورای موردنظر طالقانی بهمعنای محدود شوراهای شهرداری موجود نیست
🔻شورا بیانگر مشارکتی بودن قدرت است
🔺اسلام از حلقههای تسلسل تاریخی اندیشه مردمسالاری است👇
https://isfahan.iqna.ir/fa/news/3921830
به کانال ایکنا اصفهان بپیوندید👇
@iqna_isfahan
Forwarded from ایکنا اصفهان
✅ طالقانی؛ پرتوی از توحید، فراخوانی به دموکراسی شورایی
احسان شریعتی در گفتوگو با ایکنا در اصفهان:
🔹دین برای طالقانی یک رسالت و مسئولیت است. یعنی نگاه ایشان به مقوله دین از سنخ اجتهادی ـ اجتماعی، نواندیشانه و تحولخواهانه در تداوم نهضت دینپیرایی (رفرماسیون) و نوزایی (رنسانس) است.
🔹 مهمترین وجه اشتراک فکری میان راهکارهای آیتالله طالقانی و دکتر شریعتی، الهیات رهاییبخش و نوع تلقی خاص از توحید به مثابه «جهانبینی» و پشتوانه کلامی ـ فلسفی جهتگیری سیاسی و اجتماعی بود و نیز همسویی اجتماعی، سیاسی و مبارزاتی که این دو داشتهاند.
🔹مرحوم طالقانی و دکتر شریعتی از لحاظ جهتگیری فکری عضو خانواده احیاگران ـ اصلاحگران دینی بودند و از نظر سیاسی نیز در یک جبهه مشترک سیاسی ملی ـ مردمی حضور داشتند. بنابراین در عین حال که رابطه مرحوم طالقانی و دکتر شریعتی رابطهای پدرانه و پسرانه بود، ولی طبیعی است که تفاوتهای فکری به لحاظ برداشتهای نسلی و عصری بین آنها وجود داشته باشد.
🔹در دوره فکری مرحوم محمدتقی شریعتی، آیتالله طالقانی، مهندس بازرگان و دکتر سحابی، نوعی تفکر و رویکرد علمگرایانه وجود داشت، زیرا در آن مقطع، پیشرفت و جهشهای علمی و تکنولوژی در جهان میدرخشید و این برای روشنفکران جوامع مختلف مرجع علمی بود. در نسل بعد، یعنی در نزد کسانی مثل دکتر شریعتی، این علوم انسانی و ایدئولوژیهای آن عصر هستند که اهمیت پیدا میکنند.
🔹 در سوسیال دموکراسی بر بُعد اجتماعی تأکید میشود که این نوع دموکراسی صرفاً «سیاسی» نیست، بلکه «اجتماعی» نیز هست. همچنین بیشتر بر عدالتخواهی تأکید میشود، چون میدانیم در آنجا و در دموکراسی اروپایی و غربی لیبرال، به تدریج گرایش راست کاپیتالیستی ـ امپریالیستی، غلبه میکند در حالیکه جریان چپ و عدالتخواهی و کارگری گرایشی به نقد آن داشته و بر نوعی دموکراسی رادیکال و انقلابیتر تکیه دارد. اکنون در بحثهای رایج ادبیات ژورنالیستی، همه اینها در تقابل با یکدیگر فهمیده میشود، مثلاً اینکه اکنون برخی فراموش کردهاند که دموکراسی محصول انقلاب بوده است.
🔹 نگاه توحیدی که یکی از منابع اصلی تفکر دموکراتیک بهشمار میرود، متکی بر اصل جهانشمولی به نام «خدای یگانه» است. این توحید یعنی همه انسانها در برابر خداوند مساوی هستند. آموزه آیه ۱۳ سوره حجرات نیز همین است که مردم از هر قوم و قبیله و جنسیت و طبقه در برابر خداوند مساویاند و تنها برتریشان در تقوای آنهاست.
🔹 در تجربه عملی در دولتشهر مدینه که پیامبر(ص) پایهگذار آن بودند، جامعه به صورت شورایی اداره میشد. یعنی پیامبر(ص) در مقام یک شهروند و جدا از مقام رسالتی که داشتند و به ایشان وحی میشد، در برخی مواقعی میخواستند تصمیمهایی سیاسی و اجتماعی بگیرند، در اقلیت قرار میگرفتند، مثلاً وقتی مشورت میکردند که برای دفاع از شهر، در شهر بمانیم و یا از آن خارج شویم، تابع نظر اکثریت بودند، چون مدیریت شورایی بود
🔹 شعار شورا در همه کشورهای اسلامی زینتآرای مجالس است، ولی این بیشتر جنبه نصیحتگونه پیدا کرده است. اکنون شوراهای اسلامی شهر و روستا را در کشور داریم، ولی این به معنای آن نظام شورایی مبتنی بر نگاه توحیدی و قرآنی مورد نظر طالقانی نیست. نظام شورایی یعنی نظام دموکراسی مستقیم به این معنا که تمام امور جامعه بهشکل شورایی اداره شود. در چنین نظامی، چراغ دولت به معنای متمرکز و جدا از جامعه ناظر و حاکم بر آن به تدریج خاموش میشود.
🔹 طالقانی میگفت من از همین لفظ «حکومت» هم استفاده نمیکنم، چون حکومت یعنی اینکه عدهای بر دیگران حکومت کنند، در صورتی که مردم باید بر خود حکومت کنند. این تفکر، تفکر شورایی محسوب میشود و با شوراهای اسلامی شهر و روستا که به شکل فعلی هستند، بسیار متفاوت است.
🔹 هدف اصلی دموکراسی یعنی اینکه مردم بهصورت شورایی بر خود حاکم باشند و امور مربوط به خودشان را اداره کنند و این نوعی نظام توحیدی، اسلامی و دموکراتیک به معنای مطلق کلمه است. البته چون همه مردم نمیتوانند در یک جا جمع شوند و تصمیم بگیرند، نمایندگانی را انتخاب میکنند، ولی این نمایندگان نباید به قشری جدا از مردم و با منافع خاص تبدیل شوند که به نام مردم، اما در واقع حکومت بر مردم باشد و با اراده عمومی ناهمخوان باشد.
🔺متن کامل قسمت اول این گفتوگوی تفصیلی را در لینک زیر بخوانید👇
https://isfahan.iqna.ir/00GSFK
به کانال ایکنا اصفهان بپیوندید👇
@iqna_isfahan
احسان شریعتی در گفتوگو با ایکنا در اصفهان:
🔹دین برای طالقانی یک رسالت و مسئولیت است. یعنی نگاه ایشان به مقوله دین از سنخ اجتهادی ـ اجتماعی، نواندیشانه و تحولخواهانه در تداوم نهضت دینپیرایی (رفرماسیون) و نوزایی (رنسانس) است.
🔹 مهمترین وجه اشتراک فکری میان راهکارهای آیتالله طالقانی و دکتر شریعتی، الهیات رهاییبخش و نوع تلقی خاص از توحید به مثابه «جهانبینی» و پشتوانه کلامی ـ فلسفی جهتگیری سیاسی و اجتماعی بود و نیز همسویی اجتماعی، سیاسی و مبارزاتی که این دو داشتهاند.
🔹مرحوم طالقانی و دکتر شریعتی از لحاظ جهتگیری فکری عضو خانواده احیاگران ـ اصلاحگران دینی بودند و از نظر سیاسی نیز در یک جبهه مشترک سیاسی ملی ـ مردمی حضور داشتند. بنابراین در عین حال که رابطه مرحوم طالقانی و دکتر شریعتی رابطهای پدرانه و پسرانه بود، ولی طبیعی است که تفاوتهای فکری به لحاظ برداشتهای نسلی و عصری بین آنها وجود داشته باشد.
🔹در دوره فکری مرحوم محمدتقی شریعتی، آیتالله طالقانی، مهندس بازرگان و دکتر سحابی، نوعی تفکر و رویکرد علمگرایانه وجود داشت، زیرا در آن مقطع، پیشرفت و جهشهای علمی و تکنولوژی در جهان میدرخشید و این برای روشنفکران جوامع مختلف مرجع علمی بود. در نسل بعد، یعنی در نزد کسانی مثل دکتر شریعتی، این علوم انسانی و ایدئولوژیهای آن عصر هستند که اهمیت پیدا میکنند.
🔹 در سوسیال دموکراسی بر بُعد اجتماعی تأکید میشود که این نوع دموکراسی صرفاً «سیاسی» نیست، بلکه «اجتماعی» نیز هست. همچنین بیشتر بر عدالتخواهی تأکید میشود، چون میدانیم در آنجا و در دموکراسی اروپایی و غربی لیبرال، به تدریج گرایش راست کاپیتالیستی ـ امپریالیستی، غلبه میکند در حالیکه جریان چپ و عدالتخواهی و کارگری گرایشی به نقد آن داشته و بر نوعی دموکراسی رادیکال و انقلابیتر تکیه دارد. اکنون در بحثهای رایج ادبیات ژورنالیستی، همه اینها در تقابل با یکدیگر فهمیده میشود، مثلاً اینکه اکنون برخی فراموش کردهاند که دموکراسی محصول انقلاب بوده است.
🔹 نگاه توحیدی که یکی از منابع اصلی تفکر دموکراتیک بهشمار میرود، متکی بر اصل جهانشمولی به نام «خدای یگانه» است. این توحید یعنی همه انسانها در برابر خداوند مساوی هستند. آموزه آیه ۱۳ سوره حجرات نیز همین است که مردم از هر قوم و قبیله و جنسیت و طبقه در برابر خداوند مساویاند و تنها برتریشان در تقوای آنهاست.
🔹 در تجربه عملی در دولتشهر مدینه که پیامبر(ص) پایهگذار آن بودند، جامعه به صورت شورایی اداره میشد. یعنی پیامبر(ص) در مقام یک شهروند و جدا از مقام رسالتی که داشتند و به ایشان وحی میشد، در برخی مواقعی میخواستند تصمیمهایی سیاسی و اجتماعی بگیرند، در اقلیت قرار میگرفتند، مثلاً وقتی مشورت میکردند که برای دفاع از شهر، در شهر بمانیم و یا از آن خارج شویم، تابع نظر اکثریت بودند، چون مدیریت شورایی بود
🔹 شعار شورا در همه کشورهای اسلامی زینتآرای مجالس است، ولی این بیشتر جنبه نصیحتگونه پیدا کرده است. اکنون شوراهای اسلامی شهر و روستا را در کشور داریم، ولی این به معنای آن نظام شورایی مبتنی بر نگاه توحیدی و قرآنی مورد نظر طالقانی نیست. نظام شورایی یعنی نظام دموکراسی مستقیم به این معنا که تمام امور جامعه بهشکل شورایی اداره شود. در چنین نظامی، چراغ دولت به معنای متمرکز و جدا از جامعه ناظر و حاکم بر آن به تدریج خاموش میشود.
🔹 طالقانی میگفت من از همین لفظ «حکومت» هم استفاده نمیکنم، چون حکومت یعنی اینکه عدهای بر دیگران حکومت کنند، در صورتی که مردم باید بر خود حکومت کنند. این تفکر، تفکر شورایی محسوب میشود و با شوراهای اسلامی شهر و روستا که به شکل فعلی هستند، بسیار متفاوت است.
🔹 هدف اصلی دموکراسی یعنی اینکه مردم بهصورت شورایی بر خود حاکم باشند و امور مربوط به خودشان را اداره کنند و این نوعی نظام توحیدی، اسلامی و دموکراتیک به معنای مطلق کلمه است. البته چون همه مردم نمیتوانند در یک جا جمع شوند و تصمیم بگیرند، نمایندگانی را انتخاب میکنند، ولی این نمایندگان نباید به قشری جدا از مردم و با منافع خاص تبدیل شوند که به نام مردم، اما در واقع حکومت بر مردم باشد و با اراده عمومی ناهمخوان باشد.
🔺متن کامل قسمت اول این گفتوگوی تفصیلی را در لینک زیر بخوانید👇
https://isfahan.iqna.ir/00GSFK
به کانال ایکنا اصفهان بپیوندید👇
@iqna_isfahan
Forwarded from طالقانی و زمانه ما
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
✅ بررسی انتقادی «نسبت اندیشه اسلامی با عمل سیاسی» در سلوک سیاسی و اجتماعی آیت الله طالقانی
🔸 با حضور: دکتر حاتم قادری و دکتر احسان شریعتی
⭕️ آیا اندیشه مرحوم طالقانی برای یافتن مرام سیاسی و اجتماعی خود بر پایه باورهای دینی، اشتباه بود؟
▪️به مناسبت چهل و یکمین سالگرد درگذشت آیت الله سید محمود طالقانی
📌 این نشست به دلیل محدودیت های ایام شیوع کرونا، بدون حضور علاقه مندان و در کانون توحید تهران برگزار شد.
🔗 انتشار از طریق صفحات «طالقانی و زمانه ما» در شبکه های اجتماعی
--------------
برای ورود به صفحات مجتمع فرهنگی آیت الله طالقانی در شبکه های مجازی بر روی لینک های زیر کلیک کنید:
telegram
Instagram
twitter
aparat
youtube
#طالقانی_و_زمانه_ما
@taleghani_zamaneh
🔸 با حضور: دکتر حاتم قادری و دکتر احسان شریعتی
⭕️ آیا اندیشه مرحوم طالقانی برای یافتن مرام سیاسی و اجتماعی خود بر پایه باورهای دینی، اشتباه بود؟
▪️به مناسبت چهل و یکمین سالگرد درگذشت آیت الله سید محمود طالقانی
📌 این نشست به دلیل محدودیت های ایام شیوع کرونا، بدون حضور علاقه مندان و در کانون توحید تهران برگزار شد.
🔗 انتشار از طریق صفحات «طالقانی و زمانه ما» در شبکه های اجتماعی
--------------
برای ورود به صفحات مجتمع فرهنگی آیت الله طالقانی در شبکه های مجازی بر روی لینک های زیر کلیک کنید:
telegram
aparat
youtube
#طالقانی_و_زمانه_ما
@taleghani_zamaneh
Forwarded from طالقانی و زمانه ما
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⭕️گزیده تصویری نشست
✅ «بررسی انتقادی نسبت اندیشه اسلامی با عملکرد سیاسی در سلوک سیاسی و اجتماعی آیت الله طالقانی»
🔸۱۹ شهریور ۱۳۹۹
🔅احسان شریعتی : طالقانی نماد خوانشی از دین هست که شرایطی را فراهم می آورد که ما بتوانیم به جامعه ای عادلانه و آزاد تر به معنای علم سیاسی برسیم.
🔅حاتم قادری :مشکل در اینجاست که تیپ هابی مانند طالقانی و شریعتی صرفا این نبودند که بگویند ما طبق معمول نمی توانیم به دموکراسی برسیم.می گفتند ما دارای وضعیت معرفتی منسجمی هستیم که می تواند پاسخ مشکلات غایی ما را بدهد.
‼️ دریافت فایل کامل تصویری نشست در کانال «#طالقانی_و_زمانه_ما»:
@taleghani_zamaneh
-------------
برای ورود به صفحات مجتمع فرهنگی آیت الله طالقانی در شبکه های مجازی بر روی لینک های زیر کلیک کنید:
telegram
Instagram
twitter
aparat
youtube
.
✅ «بررسی انتقادی نسبت اندیشه اسلامی با عملکرد سیاسی در سلوک سیاسی و اجتماعی آیت الله طالقانی»
🔸۱۹ شهریور ۱۳۹۹
🔅احسان شریعتی : طالقانی نماد خوانشی از دین هست که شرایطی را فراهم می آورد که ما بتوانیم به جامعه ای عادلانه و آزاد تر به معنای علم سیاسی برسیم.
🔅حاتم قادری :مشکل در اینجاست که تیپ هابی مانند طالقانی و شریعتی صرفا این نبودند که بگویند ما طبق معمول نمی توانیم به دموکراسی برسیم.می گفتند ما دارای وضعیت معرفتی منسجمی هستیم که می تواند پاسخ مشکلات غایی ما را بدهد.
‼️ دریافت فایل کامل تصویری نشست در کانال «#طالقانی_و_زمانه_ما»:
@taleghani_zamaneh
-------------
برای ورود به صفحات مجتمع فرهنگی آیت الله طالقانی در شبکه های مجازی بر روی لینک های زیر کلیک کنید:
telegram
aparat
youtube
.
Forwarded from ایکنا اصفهان
🔺قسمت دوم
✅ سنت فکری و اخلاقی طالقانی نیاز امروز جامعه است / روشنفکری دینی خودزنی میکند
🔺احسان شریعتی در گفتوگو با ایکنا در اصفهان:
🔺روشنفکران باید با جامعه گفتوگو کنند
🔺روشنفکری دینی با سرمایههای هویتی خود انقطاعی برخورد میکند
🔺برای زنده نگه داشتن میراث طالقانی، باید آن را نقد کنیم
🔺منظور مهندس بازرگان در «خدا و آخرت؛ هدف بعثت انبیا» بد فهمیده شد
🔺«مسئولیت» انسان به آزاد بودن آن است
🔺بازرگان و طالقانی به دنبال نقد ایدئولوژیک از دین بودند
🔺روشنفکری دینی خودزنی میکند
🔺تفکر شریعتی عامیانه و متناقضنما شده است
🔺طالقانی الگوی روحانیت باشد
🔺طالقانی الگویی برای بازگشت به قرآن است
🔺 اخلاق در جامعه به حاشیه رفته است
🔺سنت دیالوژیک در جامعه ما ضعیف شده است👇
https://isfahan.iqna.ir/fa/news/3922276
به کانال ایکنا اصفهان بپیوندید👇
@iqna_isfahan
✅ سنت فکری و اخلاقی طالقانی نیاز امروز جامعه است / روشنفکری دینی خودزنی میکند
🔺احسان شریعتی در گفتوگو با ایکنا در اصفهان:
🔺روشنفکران باید با جامعه گفتوگو کنند
🔺روشنفکری دینی با سرمایههای هویتی خود انقطاعی برخورد میکند
🔺برای زنده نگه داشتن میراث طالقانی، باید آن را نقد کنیم
🔺منظور مهندس بازرگان در «خدا و آخرت؛ هدف بعثت انبیا» بد فهمیده شد
🔺«مسئولیت» انسان به آزاد بودن آن است
🔺بازرگان و طالقانی به دنبال نقد ایدئولوژیک از دین بودند
🔺روشنفکری دینی خودزنی میکند
🔺تفکر شریعتی عامیانه و متناقضنما شده است
🔺طالقانی الگوی روحانیت باشد
🔺طالقانی الگویی برای بازگشت به قرآن است
🔺 اخلاق در جامعه به حاشیه رفته است
🔺سنت دیالوژیک در جامعه ما ضعیف شده است👇
https://isfahan.iqna.ir/fa/news/3922276
به کانال ایکنا اصفهان بپیوندید👇
@iqna_isfahan
Forwarded from ایکنا اصفهان
✅ سنت فکری و اخلاقی طالقانی نیاز امروز جامعه است / روشنفکری دینی خودزنی میکند
احسان شریعتی در گفتوگو با ایکنا در اصفهان:
🔺برخی از نمادهای معروف و مشهور به روشنفکری دینی در نفی خود، چنان پیش میروند که دینی و حتی روشنفکر بودن خود را منتفی، و سالبه به انتفای موضوع میسازند؛ بهگونهای که دیگر نمیتوان همچنان آنها را روشنفکر دینی نامید؛ مگر به معنای عامیانه اصطلاحی که مثلا دکتر حسین نصر را هم از روشنفکران نظام گذشته بهشمار میآورند، در حالی که ایشان اصلا با مفهوم «روشنفکری» مخالفاند.
🔺به نظر من روشنفکری موسوم به دینی پس از انقلاب چند مشکل دارد و بر بیلان او نقد وارد است. یکی اینکه در نقد میراث گذشته گاه انقطاعی برخورد میکند، یعنی اساس پروژه را نفی میکند و یا اینطور از موضع او استنباط میشود. در حالی که ضرورت نقد میراث پدران فکری به این معناست که ببینیم چه چیزهایی از آن بیمورد شده و چه بخشهایی از آن بهروز و یا هنوز مورد استفاده است. برای نمونه، برای زنده نگه داشتن میراث طالقانی باید آن را نقد کنیم.
🔺منظور بازرگان بحث «خدا و آخرت؛ هدف بعثت انبیا» بد فهمیده شد. یعنی برخی فکر کردند ایشان میخواهد کار پیشین خود که نقد ایدئولوژیک دین یعنی «مکتب مبارز» بودن آن و «بعثت و ایدئولوژی» را که از پیشگامان آن بود، نفی کند. این تلقی به نظر من نادرست است، بلکه ایشان میخواست در برابر توهم «بنیادگرایانه» که ما باید برای همه چیز، حتی نظامات علمی و فنی بدیل مکتبی بسازیم، مانند بحث اسلامیسازی علوم که اکنون مطرح شده، یعنی همه چیز را اسلامی کنیم، ولو ربطی به اسلام هم نداشته باشد و آن را اسلامیزه کنیم، مقابله کند.
🔺در حوزه نواندیشی دینی، طبعا اشتباهات و سادهاندیشیهایی در نظر و عمل انجام شده که باید نقادی شود. بنابراین نقد لازم است، ولی این نقد نباید همراه با نفی و طرد و تخطئه اصل طرحافکنی(پروژه) و راهکار (خطمشی) باشد. اگر نفی و انقطاع با گذشته صورت گیرد، نمیتوانیم میراث گذشته را در خدمت آینده قرار دهیم؛ در چنین شرایطی یا دچار گذشتهگرایی شده و یا در پویش نواندیشی بیریشه و تبار میشویم.
🔺بعضا فکر میکنیم باید با گذشته گسست و قطع ارتباط کنیم و دستاوردها و میراث پدران فکریمان را زیر سوال ببریم و این خودزنی بهگونهای اتفاق میافتد که بحران هویت بهوجود میآید، حافظه تاریخی از میان میرود و میبینیم که عدهای از روشنفکران موسوم به دینی همه پدران فکری خود را بیاعتبار میسازند. در حالی که کار امروز ما ریشه در آن پروژه دارد.
🔺از تفکر شریعتی سوءبرداشتها و برداشتهای ضد و نقیض شده و با اینکه کلام او به ظاهر شناخته شده و تاثیرگذار بوده، اما به همین میزان هم عامیانه و متناقضنما شده است، مثل همین جملاتی که به ایشان نسبت میدهند! این سوءتعبیرها صد و هشتاد درجه ضد و نقیض یکدیگر بودند، مثل اینکه گویی او یک بنیادگرا بوده و میخواسته تئوکراسی بیاورد و با دموکراسی مقابله کند.
🔺نهاد روحانیت میتواند با نمونه طالقانی سنجیده شود، بهخصوص که پس از انقلاب با تفوق روحانیان در مناصب سیاسی و اجتماعی مواجهیم و در بحرانها و مشکلات جاری الگوی طالقانی میتواند مرجع و محل استناد و نمونه مثبتی برای بدیل درستی که از «عالم» موحد علوی میشناسیم، باشد.
🔺در جریان روشنفکری دینی پس از انقلاب آن روح و فلسفه و طرح و برنامه کلی که امثال سیدجمال، طالقانی و شریعتی داشتند، مغفول واقع شده و «از سرگیری» نمیشود و این نه فقط بهضرر پروژه فکری اینهاست که به تضعیف نیروهای اصلاحگر واقعی حتی در سپهر اجتماعی و سیاسی میانجامد.
🔺تفکر دینی باید بتواند پاسخگوی مسائل مبتلابه نه به معنای فنی و اجرایی - و چنانکه گفتیم در مدیریت حقوقی و اقتصادی نظر کارشناسانه بدهد - بلکه به این معنا که پشتوانه اخلاقی - معنوی یا کلامی - عقیدتی برای درک درست و عقلانی، انسانی، علمی و عملی امور باشد.
🔺اگر میخواهیم قرآن زنده باشد و برداشت درستی هم از جنبه علمی و هم از جنبه عملی از آن داشته باشیم، باید از روش طالقانی و نواندیشی توام با نقد آن استفاده کنیم.
🔺بسیاری از بحثهای روشنفکری که مطرح میشود، وارد عرصهها و فازهایی میشوند که اولا عوام متوجه ابعاد آن نمیشوند و دوما طرح چنین بحثهایی بهانهای هم به دست محافظهکاران میدهد تا روشنفکران را منزوی سازند.
🔺اگر بخواهیم اندیشه طالقانی تداوم پیدا کند، باید اندیشه او بازبینی و نقادی شود و در افقهای مختلف فکری مورد گفتوگو قرار گیرد.
🔺امروز نیاز است سنت فکری طالقانی که گفتوگوی روادارانه، نقادانه و سالم با همه افقهای فکری بود، ادامه یابد، زیرا این سنت ریشه قرآنی دارد.
قسمت دوم این گفتوگوی تفصیلی را در لینک زیر بخوانید👇
https://isfahan.iqna.ir/00GSMW
به کانال ایکنا اصفهان بپیوندید👇
@iqna_isfahan
احسان شریعتی در گفتوگو با ایکنا در اصفهان:
🔺برخی از نمادهای معروف و مشهور به روشنفکری دینی در نفی خود، چنان پیش میروند که دینی و حتی روشنفکر بودن خود را منتفی، و سالبه به انتفای موضوع میسازند؛ بهگونهای که دیگر نمیتوان همچنان آنها را روشنفکر دینی نامید؛ مگر به معنای عامیانه اصطلاحی که مثلا دکتر حسین نصر را هم از روشنفکران نظام گذشته بهشمار میآورند، در حالی که ایشان اصلا با مفهوم «روشنفکری» مخالفاند.
🔺به نظر من روشنفکری موسوم به دینی پس از انقلاب چند مشکل دارد و بر بیلان او نقد وارد است. یکی اینکه در نقد میراث گذشته گاه انقطاعی برخورد میکند، یعنی اساس پروژه را نفی میکند و یا اینطور از موضع او استنباط میشود. در حالی که ضرورت نقد میراث پدران فکری به این معناست که ببینیم چه چیزهایی از آن بیمورد شده و چه بخشهایی از آن بهروز و یا هنوز مورد استفاده است. برای نمونه، برای زنده نگه داشتن میراث طالقانی باید آن را نقد کنیم.
🔺منظور بازرگان بحث «خدا و آخرت؛ هدف بعثت انبیا» بد فهمیده شد. یعنی برخی فکر کردند ایشان میخواهد کار پیشین خود که نقد ایدئولوژیک دین یعنی «مکتب مبارز» بودن آن و «بعثت و ایدئولوژی» را که از پیشگامان آن بود، نفی کند. این تلقی به نظر من نادرست است، بلکه ایشان میخواست در برابر توهم «بنیادگرایانه» که ما باید برای همه چیز، حتی نظامات علمی و فنی بدیل مکتبی بسازیم، مانند بحث اسلامیسازی علوم که اکنون مطرح شده، یعنی همه چیز را اسلامی کنیم، ولو ربطی به اسلام هم نداشته باشد و آن را اسلامیزه کنیم، مقابله کند.
🔺در حوزه نواندیشی دینی، طبعا اشتباهات و سادهاندیشیهایی در نظر و عمل انجام شده که باید نقادی شود. بنابراین نقد لازم است، ولی این نقد نباید همراه با نفی و طرد و تخطئه اصل طرحافکنی(پروژه) و راهکار (خطمشی) باشد. اگر نفی و انقطاع با گذشته صورت گیرد، نمیتوانیم میراث گذشته را در خدمت آینده قرار دهیم؛ در چنین شرایطی یا دچار گذشتهگرایی شده و یا در پویش نواندیشی بیریشه و تبار میشویم.
🔺بعضا فکر میکنیم باید با گذشته گسست و قطع ارتباط کنیم و دستاوردها و میراث پدران فکریمان را زیر سوال ببریم و این خودزنی بهگونهای اتفاق میافتد که بحران هویت بهوجود میآید، حافظه تاریخی از میان میرود و میبینیم که عدهای از روشنفکران موسوم به دینی همه پدران فکری خود را بیاعتبار میسازند. در حالی که کار امروز ما ریشه در آن پروژه دارد.
🔺از تفکر شریعتی سوءبرداشتها و برداشتهای ضد و نقیض شده و با اینکه کلام او به ظاهر شناخته شده و تاثیرگذار بوده، اما به همین میزان هم عامیانه و متناقضنما شده است، مثل همین جملاتی که به ایشان نسبت میدهند! این سوءتعبیرها صد و هشتاد درجه ضد و نقیض یکدیگر بودند، مثل اینکه گویی او یک بنیادگرا بوده و میخواسته تئوکراسی بیاورد و با دموکراسی مقابله کند.
🔺نهاد روحانیت میتواند با نمونه طالقانی سنجیده شود، بهخصوص که پس از انقلاب با تفوق روحانیان در مناصب سیاسی و اجتماعی مواجهیم و در بحرانها و مشکلات جاری الگوی طالقانی میتواند مرجع و محل استناد و نمونه مثبتی برای بدیل درستی که از «عالم» موحد علوی میشناسیم، باشد.
🔺در جریان روشنفکری دینی پس از انقلاب آن روح و فلسفه و طرح و برنامه کلی که امثال سیدجمال، طالقانی و شریعتی داشتند، مغفول واقع شده و «از سرگیری» نمیشود و این نه فقط بهضرر پروژه فکری اینهاست که به تضعیف نیروهای اصلاحگر واقعی حتی در سپهر اجتماعی و سیاسی میانجامد.
🔺تفکر دینی باید بتواند پاسخگوی مسائل مبتلابه نه به معنای فنی و اجرایی - و چنانکه گفتیم در مدیریت حقوقی و اقتصادی نظر کارشناسانه بدهد - بلکه به این معنا که پشتوانه اخلاقی - معنوی یا کلامی - عقیدتی برای درک درست و عقلانی، انسانی، علمی و عملی امور باشد.
🔺اگر میخواهیم قرآن زنده باشد و برداشت درستی هم از جنبه علمی و هم از جنبه عملی از آن داشته باشیم، باید از روش طالقانی و نواندیشی توام با نقد آن استفاده کنیم.
🔺بسیاری از بحثهای روشنفکری که مطرح میشود، وارد عرصهها و فازهایی میشوند که اولا عوام متوجه ابعاد آن نمیشوند و دوما طرح چنین بحثهایی بهانهای هم به دست محافظهکاران میدهد تا روشنفکران را منزوی سازند.
🔺اگر بخواهیم اندیشه طالقانی تداوم پیدا کند، باید اندیشه او بازبینی و نقادی شود و در افقهای مختلف فکری مورد گفتوگو قرار گیرد.
🔺امروز نیاز است سنت فکری طالقانی که گفتوگوی روادارانه، نقادانه و سالم با همه افقهای فکری بود، ادامه یابد، زیرا این سنت ریشه قرآنی دارد.
قسمت دوم این گفتوگوی تفصیلی را در لینک زیر بخوانید👇
https://isfahan.iqna.ir/00GSMW
به کانال ایکنا اصفهان بپیوندید👇
@iqna_isfahan
🔷🔸آیا تاریخ تکرار میشود؟
(در ایستگاه پایانی عصر اعدام)
🖋احسان شریعتی
🔸« هرگز قضاوت نکنید تا مورد داوری قرار نگیرید؛ زیرا با همان حکم که قضاوت کردهاید مورد داوری قرار خواهید گرفت (...)؛ چرا پَرِ کاهی را در چشم برادرت میبینی اما تیر چوبی را که در چشم داری نمیبینی؟! »
عهد جدید: مَتّی 7:1-12
🔹همزمانی دو رخداد در این هفته دارای معنایی پُر معما بود:
از سویی، درگذشت فقیه بلندمرتبهای در بالاترین سطح از مقامهای نظام پساانقلاب که با درسگیری از تجربهی تلخ دوران دادستانی خود در دههی شصت کشور به منتقد و سرانجام به مبغوض یا قربانی همان روند قضایی-سیاسیای تبدیل میشود که زمانی دستاندرکار برساخت آن بود و عاقبت با نوعی گسست و چرخش فکری («گشت معرفتشناختی») بهسمت نواندیشی فقهی میگرود؛
و از سوی دیگر، تصمیم اخیر مقامات سیاسی-قضایی مبنی بر «تعجیل» در اعدام ورزشکاری مطرح در افکار عمومی از مدتها پیش و متهم به قتل حین مشارکت در جریان شورش اجتماعی سال گذشته.
🔸همزمانی این دو رخداد نشان چه معما و نکتهی تأملبرانگیزی است؟
در مورد اول آیا تغییر و تحول چهرههای سیاسی و فکری که در موارد مشابه بسیار دیگر تکرار شده است، امر عجیبی است؟ اعجابآورتر اما این که چرا برای بسا فقها و امرای همقطار، و گاه در مقامی پایینتر، چنین تحولی موجب پرسش، بازاندیشی و بازگشایی باب «احتیاط» نشده است؟! معیاری که در فقه همان جایگاه را دارد که مثلا مفهوم «فرونزیس» (حزم) در فلسفه (ارسطو، معلم اول متافیزیک).
🔹و این نکته مؤید همان آموزهی هگلی است که «نخستین درسی که از تاریخ میآموزیم ایناست که کسی از تاریخ درس نمیآموزد (نه حکومتها و نه مردم)!» و ضرورت طرح دوبارهی پرسش که آیا براستی میتوان (و میبایست) از تاریخ درس آموخت ؟ و چه درسی؟ و همین هگل در جای دیگری گفته است که «تاریخ همواره دو بار تکرار میشود» و مارکس، شاگرد او، افزوده بود که استاد فراموش کرده بیافزاید: «بار اول بهشکل تراژدی و بار دوم بهشکل کمدی!» در واقع، تکرار مضحک حوادث دردناک گذشته خواه به»علت» ترس باشد از اتمامِ ترس، ضرورت ارعاب برای اعمال اقتدار، سرکوب شورشهای بالقوه، و خواه به«دلیل» اصرار بر استمرارِ سنت، ارادهی تقلید از رویهی گذشته، و بزرگداشت گذشتگان و باز بهتعبیر مارکس، شرکت در «جشن احیای اموات»؛ همگی بهروشنی نشان نمیدهد که برغم آشکار شدن عواقب هر کار و اقدامی، تاریخ بهشکل بیرحمانه یا مضحکی «تکرار» میشود و گویی همچنان قرار نیست کسی از آن درسی بگیرد؟
در همینجا اما، در پساپشتِ ظاهر اعجابآور و جنونآمیزِ «تکرار» تاریخ، ناگهان، «تفاوت» هر دوران و یگانه بودن هر «رخداد» که دال بر رشد عقلانیت و منطق پیشرفت آزادی است، نمودار میشود. تفاوتی که هر دم تراژدی را به کمدی، ترس را به تمسخر، درد را به پادتن(آنتیبادی)، و قاطعیت را به تجدیدنظر (توبه، گشت و فرگشت)، تبدیل میسازد.
🔸پس نه، تاریخ هرگز طابق نعلبهنعل تکرار نمیشود و به همین دلیل هم نمیتوان بهطور مستقیم (و مکانیکی) از رخدادهای گذشته درس آموخت. تشابه موارد گذشته و حال بهمعنای تداوم و تکرار تاریخ نیست. تاریخ روایت فراز و فرودها، گسستها، و جهشهای کیفی رو به پیش و رو به بالا است. و معنای سر زدن امر «نو» گسست با گذشته و گذشتهگرایان است و دلواپسی واپسگرایان هم از همینجاست. امر «نو» برآمدن جهان دیگری است که منطقِ زندگی و زایش و ایجاد جایگزین جنونِ مرگ و تباهی و اعدام گردد.
#اعدام
#رادیکالیسم
#فقه_نوگرا
#قوه_قضایه
#واپس_گرایی
#تکرار_تاریخ
✅ @Dr_ehsanshariati
🖇لینک متن در وبسایت
http://ehsanshariati.org/PostView?Action=Post&ID=47
(در ایستگاه پایانی عصر اعدام)
🖋احسان شریعتی
🔸« هرگز قضاوت نکنید تا مورد داوری قرار نگیرید؛ زیرا با همان حکم که قضاوت کردهاید مورد داوری قرار خواهید گرفت (...)؛ چرا پَرِ کاهی را در چشم برادرت میبینی اما تیر چوبی را که در چشم داری نمیبینی؟! »
عهد جدید: مَتّی 7:1-12
🔹همزمانی دو رخداد در این هفته دارای معنایی پُر معما بود:
از سویی، درگذشت فقیه بلندمرتبهای در بالاترین سطح از مقامهای نظام پساانقلاب که با درسگیری از تجربهی تلخ دوران دادستانی خود در دههی شصت کشور به منتقد و سرانجام به مبغوض یا قربانی همان روند قضایی-سیاسیای تبدیل میشود که زمانی دستاندرکار برساخت آن بود و عاقبت با نوعی گسست و چرخش فکری («گشت معرفتشناختی») بهسمت نواندیشی فقهی میگرود؛
و از سوی دیگر، تصمیم اخیر مقامات سیاسی-قضایی مبنی بر «تعجیل» در اعدام ورزشکاری مطرح در افکار عمومی از مدتها پیش و متهم به قتل حین مشارکت در جریان شورش اجتماعی سال گذشته.
🔸همزمانی این دو رخداد نشان چه معما و نکتهی تأملبرانگیزی است؟
در مورد اول آیا تغییر و تحول چهرههای سیاسی و فکری که در موارد مشابه بسیار دیگر تکرار شده است، امر عجیبی است؟ اعجابآورتر اما این که چرا برای بسا فقها و امرای همقطار، و گاه در مقامی پایینتر، چنین تحولی موجب پرسش، بازاندیشی و بازگشایی باب «احتیاط» نشده است؟! معیاری که در فقه همان جایگاه را دارد که مثلا مفهوم «فرونزیس» (حزم) در فلسفه (ارسطو، معلم اول متافیزیک).
🔹و این نکته مؤید همان آموزهی هگلی است که «نخستین درسی که از تاریخ میآموزیم ایناست که کسی از تاریخ درس نمیآموزد (نه حکومتها و نه مردم)!» و ضرورت طرح دوبارهی پرسش که آیا براستی میتوان (و میبایست) از تاریخ درس آموخت ؟ و چه درسی؟ و همین هگل در جای دیگری گفته است که «تاریخ همواره دو بار تکرار میشود» و مارکس، شاگرد او، افزوده بود که استاد فراموش کرده بیافزاید: «بار اول بهشکل تراژدی و بار دوم بهشکل کمدی!» در واقع، تکرار مضحک حوادث دردناک گذشته خواه به»علت» ترس باشد از اتمامِ ترس، ضرورت ارعاب برای اعمال اقتدار، سرکوب شورشهای بالقوه، و خواه به«دلیل» اصرار بر استمرارِ سنت، ارادهی تقلید از رویهی گذشته، و بزرگداشت گذشتگان و باز بهتعبیر مارکس، شرکت در «جشن احیای اموات»؛ همگی بهروشنی نشان نمیدهد که برغم آشکار شدن عواقب هر کار و اقدامی، تاریخ بهشکل بیرحمانه یا مضحکی «تکرار» میشود و گویی همچنان قرار نیست کسی از آن درسی بگیرد؟
در همینجا اما، در پساپشتِ ظاهر اعجابآور و جنونآمیزِ «تکرار» تاریخ، ناگهان، «تفاوت» هر دوران و یگانه بودن هر «رخداد» که دال بر رشد عقلانیت و منطق پیشرفت آزادی است، نمودار میشود. تفاوتی که هر دم تراژدی را به کمدی، ترس را به تمسخر، درد را به پادتن(آنتیبادی)، و قاطعیت را به تجدیدنظر (توبه، گشت و فرگشت)، تبدیل میسازد.
🔸پس نه، تاریخ هرگز طابق نعلبهنعل تکرار نمیشود و به همین دلیل هم نمیتوان بهطور مستقیم (و مکانیکی) از رخدادهای گذشته درس آموخت. تشابه موارد گذشته و حال بهمعنای تداوم و تکرار تاریخ نیست. تاریخ روایت فراز و فرودها، گسستها، و جهشهای کیفی رو به پیش و رو به بالا است. و معنای سر زدن امر «نو» گسست با گذشته و گذشتهگرایان است و دلواپسی واپسگرایان هم از همینجاست. امر «نو» برآمدن جهان دیگری است که منطقِ زندگی و زایش و ایجاد جایگزین جنونِ مرگ و تباهی و اعدام گردد.
#اعدام
#رادیکالیسم
#فقه_نوگرا
#قوه_قضایه
#واپس_گرایی
#تکرار_تاریخ
✅ @Dr_ehsanshariati
🖇لینک متن در وبسایت
http://ehsanshariati.org/PostView?Action=Post&ID=47
احسان شريعتی Ehsan Shariati pinned «🔷🔸آیا تاریخ تکرار میشود؟ (در ایستگاه پایانی عصر اعدام) 🖋احسان شریعتی 🔸« هرگز قضاوت نکنید تا مورد داوری قرار نگیرید؛ زیرا با همان حکم که قضاوت کردهاید مورد داوری قرار خواهید گرفت (...)؛ چرا پَرِ کاهی را در چشم برادرت میبینی اما تیر چوبی را که در چشم داری…»
🔷🔸«درس اول»
بهمناسبت بازگشایی مدارس
🖋احسان شریعتی
🔸امروز اول مهرماه روز بازگشایی رسمی مدرسههاست. یک روز خاطرهانگیز و حسرتآلود (حسرتِ دوری از اصل، «نوستالژیک»، آلگوس: درد + نوستوس: بازگشت) برای همهی ما که هر یک زمانی کودکی «دانشآموز» بودهایم: «همه بزرگسالان اول کودک بودهاند؛ هرچند تعداد کمی از آنها اینرا بهخاطر میآورند!» (سنتاگزوپری، شازدهکوچولو)
🔹کودکی بهترین دوران زندگی است برای آموختنِ «چگونه زیستن» شایستهٔ نام آدمی. زیرا کودک براستی همان «دوستدار (جستجوگر) فرزانگی» است («فیلسوف» بهمعنای لفظی و حقیقی کلمه)، که همه چیز برایش عجیب است و با ذهن کنکاشگرش پیوسته پرسشهای بنیادین درمیافکند. در همین دوران است که شخصیت اصلی انسان شکل میگیرد. و از همینرو بود که فیلسوفان بر این باور بودند که «یک آموزش خوب منشأ همه خوبیها در جهان است... می توانیم انسان را بهروشی کاملاً مکانیکی رام کنیم، شکل دهیم و آموزش دهیم. و یا واقعاً او را روشن سازیم. ما اسبها، سگها را اهلی و دستآموز می سازیم و میتوانیم انسانها را به همینسبک آموزش دهیم...» (کانت، تأملاتی در آموزش ۱۸۰۳)
🔸مشکل ما اما همانیست که زمانی روسو (در کتاب «امیل، درآموزش»، ۱۷۶۲) نوشته بود: «جنونِ تعلیم -و-تربیتی علاّمهمآبانهی ما همواره در این بوده است که به کودکان بیآموزانیم آنچه را خود بهتر یاد میگیرند و فراموش کنیم آنچه را که تنها ما میتوانستهایم به آنها بیآموزیم. آیا کاری احمقانهتر از زحمتی که میکشیم تا به آنها راه رفتن بیآموزیم، وجود دارد؟ مثل اینست که کسی را دیده باشیم که بر اثر غفلت پرستار خود، وقتی بزرگ شده نتوانسته باشد راه برود؟»
براستی چه چیز را معلم میتواند و میبایست بیآموزاند و چه چیز را دانشآموز به نیروی خود بهتر میآموزد؟ پاسخ روسو در آن رساله و در همین مثال اینست که از کلاسهای دربسته خارج شوید و بگذارید کودک «خطر» کند، خود راه برود، صد بار زمین بخورد؛ وظیفهی شما فقط آنست که در مواقع خطر او را همراهی و رهنمایی کنید. خطر زخمیشدن بهای «آزادیِ» عمل و خرسندی و راهیابی خود اوست. باتکیه به نیروی خود اوست که شناخت و توان خودراهبری و «وجدان» در او شکل میگیرد.
🔹مسئولان آموزش-و-پرورش (و دستاندرکاران تدوین و نشر کتابهای درسی مدارس) ما اما به چه میاندیشند؟ چه میآموزانند؟ رسوایی (یا «بیسلیقگی») اخیر حذف تصویر دختران بروز ناخودآگاه و نشانهی طرز فکری بود که تاکنون بر نظام آموزشی ما حاکم بوده است. ارادهی معطوف به امتناع تفکر، هراس از پرسشگری، و... پذیرش تسلیم و تبعیض.
🔸میبینیم که اشتباه ما در این نبود که «انقلاب کردیم»؛ امر البته بر ما مشتبه شده، پس برای رفع شُبهه باید به صدای بلند به این حقیقت اعتراف کرد که: «هنوز انقلاب نکرده ایم!» زیرا انقلاب (علمی یا اجتماعی، گسست معرفتشناختی یا تغییر کیفی ساختارها)، از آموزش-و-پرورش (و اندیشهی رهنمای آن) شروع میشود؛ یعنی از آنهنگام که شعار انقلاب آموزشی این گردد که دانشآموز ما میبایست در مدرسه خطر و دلیری «خود اندیشیدن» را بیآموزد.
#آموزش_و_پرورش
#آزمون_و_خطا
#دانش_تجربی
#انقلاب_آموزشی
#حذف_دختران_از_کتاب_ریاضی
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🖇متن یادداشت در وبسایت
http://ehsanshariati.org/PostView?Action=Post&ID=48
بهمناسبت بازگشایی مدارس
🖋احسان شریعتی
🔸امروز اول مهرماه روز بازگشایی رسمی مدرسههاست. یک روز خاطرهانگیز و حسرتآلود (حسرتِ دوری از اصل، «نوستالژیک»، آلگوس: درد + نوستوس: بازگشت) برای همهی ما که هر یک زمانی کودکی «دانشآموز» بودهایم: «همه بزرگسالان اول کودک بودهاند؛ هرچند تعداد کمی از آنها اینرا بهخاطر میآورند!» (سنتاگزوپری، شازدهکوچولو)
🔹کودکی بهترین دوران زندگی است برای آموختنِ «چگونه زیستن» شایستهٔ نام آدمی. زیرا کودک براستی همان «دوستدار (جستجوگر) فرزانگی» است («فیلسوف» بهمعنای لفظی و حقیقی کلمه)، که همه چیز برایش عجیب است و با ذهن کنکاشگرش پیوسته پرسشهای بنیادین درمیافکند. در همین دوران است که شخصیت اصلی انسان شکل میگیرد. و از همینرو بود که فیلسوفان بر این باور بودند که «یک آموزش خوب منشأ همه خوبیها در جهان است... می توانیم انسان را بهروشی کاملاً مکانیکی رام کنیم، شکل دهیم و آموزش دهیم. و یا واقعاً او را روشن سازیم. ما اسبها، سگها را اهلی و دستآموز می سازیم و میتوانیم انسانها را به همینسبک آموزش دهیم...» (کانت، تأملاتی در آموزش ۱۸۰۳)
🔸مشکل ما اما همانیست که زمانی روسو (در کتاب «امیل، درآموزش»، ۱۷۶۲) نوشته بود: «جنونِ تعلیم -و-تربیتی علاّمهمآبانهی ما همواره در این بوده است که به کودکان بیآموزانیم آنچه را خود بهتر یاد میگیرند و فراموش کنیم آنچه را که تنها ما میتوانستهایم به آنها بیآموزیم. آیا کاری احمقانهتر از زحمتی که میکشیم تا به آنها راه رفتن بیآموزیم، وجود دارد؟ مثل اینست که کسی را دیده باشیم که بر اثر غفلت پرستار خود، وقتی بزرگ شده نتوانسته باشد راه برود؟»
براستی چه چیز را معلم میتواند و میبایست بیآموزاند و چه چیز را دانشآموز به نیروی خود بهتر میآموزد؟ پاسخ روسو در آن رساله و در همین مثال اینست که از کلاسهای دربسته خارج شوید و بگذارید کودک «خطر» کند، خود راه برود، صد بار زمین بخورد؛ وظیفهی شما فقط آنست که در مواقع خطر او را همراهی و رهنمایی کنید. خطر زخمیشدن بهای «آزادیِ» عمل و خرسندی و راهیابی خود اوست. باتکیه به نیروی خود اوست که شناخت و توان خودراهبری و «وجدان» در او شکل میگیرد.
🔹مسئولان آموزش-و-پرورش (و دستاندرکاران تدوین و نشر کتابهای درسی مدارس) ما اما به چه میاندیشند؟ چه میآموزانند؟ رسوایی (یا «بیسلیقگی») اخیر حذف تصویر دختران بروز ناخودآگاه و نشانهی طرز فکری بود که تاکنون بر نظام آموزشی ما حاکم بوده است. ارادهی معطوف به امتناع تفکر، هراس از پرسشگری، و... پذیرش تسلیم و تبعیض.
🔸میبینیم که اشتباه ما در این نبود که «انقلاب کردیم»؛ امر البته بر ما مشتبه شده، پس برای رفع شُبهه باید به صدای بلند به این حقیقت اعتراف کرد که: «هنوز انقلاب نکرده ایم!» زیرا انقلاب (علمی یا اجتماعی، گسست معرفتشناختی یا تغییر کیفی ساختارها)، از آموزش-و-پرورش (و اندیشهی رهنمای آن) شروع میشود؛ یعنی از آنهنگام که شعار انقلاب آموزشی این گردد که دانشآموز ما میبایست در مدرسه خطر و دلیری «خود اندیشیدن» را بیآموزد.
#آموزش_و_پرورش
#آزمون_و_خطا
#دانش_تجربی
#انقلاب_آموزشی
#حذف_دختران_از_کتاب_ریاضی
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🖇متن یادداشت در وبسایت
http://ehsanshariati.org/PostView?Action=Post&ID=48
🔷🔸بیانیه جمعی از فعالان مدنی
در محکومیت صدور و اجرای احکام اعدام در ایران
🔸نه ـ به ـ اعدام
بهنام خدا
🔸موقعیت حساس امروز ایران و وجود بحرانهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و صعود لحظه به لحظه تورم وگرانی در کنار بحران کرونا عموم جامعه و به ویژه اقشار آسیب پذیر را در نگرانی عمیق فرو برده و سرگردان در میان انتخاب جان و نان کردهاست. در این میانه بحران دیگری هم سالهاست که گریبانگیر مردمِ مدافع عدالت و آزادی شده و آنها را در تنگناهایی جدی قرار داده است.
🔹آنچه وجدانهای بیدار را برانگیخته میکند،برخورد مرگبار با معترضان و جان دادن ذره ذره و گاه ناگهانی آنها در حبس و حصر است. اعدام عجولانه نوید افکاری در شیراز ، جان دادن نادر مختاری در کهریزک، تهدید سلامت زندانیان سیاسی زن که برخی از آنها فرزندانی چشم به راه دارند و صفی از جوانان در نوبت مرگ، تصویر فاجعه آمیزی را پدید آورده است که هیچ کس و هیچ نهادی پاسخگوی آن جز با سکوت مطلق نیست. آنها یا سکوت محض می کنند وخود را در معرض پاسخ قرار نمیدهند و یا سناریوهای تهی از صدق و صراحت را تکرار میکنند.
🔸تاسفاور است که میبینیم راههای اقدام برای هرگونه دادخواهی نیز مسدود شده است. دستگاه قضا گویی درگیر جرم و فساد درون خود است؛ داعیهداران انقلاب در درون مجلس سخت در جستجوی امکانهای برتر دنیوی و سهمخواهیهای جدید هستند و دستگاه اجرا هم یا در فساد ساختاری گرفتار است و یا توانی حتّی برای مدیریت خود ندارد.
🔹عجب آن است که حاکمیت در چنین وضع بحرانی که خود آفریده است ، به چه منظور رویه اعدام را ادامه میدهد و روی از خواسته ملت در«نه ـ به ـ اعدام» برمیگرداند و هم چنان با همه آشفتگیهایش بر طبل خشونت میکوبد؟
با آنکه بارها و بارها در این سالیان گفته شدهاست و گفتهایم، باز هم بار دیگر از حاکمیت می خواهیم که خونبس اعلام کنند؛ از اعدام و خشونتطلبی دست بردارند و بر محور قانونی که برای پاسداشت آن سوگند خوردهاند، اندکی تامل و درنگ بر خونهای به ناحق ریختهشده کنند. همچنین از همهٔ مراجع علمی، حقوقی، دینی، فرهنگی و سرمایههای اجتماعی که دغدغهٔ مردم و ایران را دارند مصرّانه میخواهیم که صدایشان را برای دفع خشونت و حذف اعدام، رسا و همنوا کنند تا در مسیری مشترک، با یکدیگر در «خون ـ بس» و «اعدام ـ بس» همصدا شویم.
یازدهم مهرماه هزاروسیصد ونود ونه
📌هاشم آغاجری - هادی احتظاظی - بهمن احمدیامویی - مرتضی اشرفی - رضا انصاریراد - مسعود باستانی - علیاکبر باغانی - رسول بداغی - قربان بهزادیاننژاد - علیرضا بهشتیشیرازی - محمود بهشتیلنگرودی - مصطفی تاجزاده - امیر خرم - ابراهیم خوشسیرت - محمد داوری - محمود دردکشان - سعید دهقان - معصومه دهقان - صادق ربانیاملشی - علیرضا رجایی - بهمن رضاخانی - حسین رفیعی - رضا رئیسطوسی - محمدعلی زحمتکش - کوروش زعیم - فاطمه سپهری - عبدالفتاح سلطانی- سیدمحمد سیفزاده - احسان شریعتی - فیروزه صابر - کیوان صمیمی - طاهره طالقانی - محمدرضا عالیپیام - محسن عمرانی - عزیز قاسمزاده - ابوالفضل قدیانی – نظامالدین قهاری - محمد کارخانهچین - رحمان کارگشا - آرش کیخسروی - فاطمه گوارایی - اسکندر لطفی - حسین مجاهد - فخرالسادات محتشمیپور - محمد محمدیاردهالی - مهدی محمودیان - سعید مدنی - رضا مسلمی - احمد معصومی - آذر منصوری - علی نظری - صدیقه وسمقی.
#نه_به_اعدام
#بیانیه
✅ @Dr_ehsanshariati
در محکومیت صدور و اجرای احکام اعدام در ایران
🔸نه ـ به ـ اعدام
بهنام خدا
🔸موقعیت حساس امروز ایران و وجود بحرانهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و صعود لحظه به لحظه تورم وگرانی در کنار بحران کرونا عموم جامعه و به ویژه اقشار آسیب پذیر را در نگرانی عمیق فرو برده و سرگردان در میان انتخاب جان و نان کردهاست. در این میانه بحران دیگری هم سالهاست که گریبانگیر مردمِ مدافع عدالت و آزادی شده و آنها را در تنگناهایی جدی قرار داده است.
🔹آنچه وجدانهای بیدار را برانگیخته میکند،برخورد مرگبار با معترضان و جان دادن ذره ذره و گاه ناگهانی آنها در حبس و حصر است. اعدام عجولانه نوید افکاری در شیراز ، جان دادن نادر مختاری در کهریزک، تهدید سلامت زندانیان سیاسی زن که برخی از آنها فرزندانی چشم به راه دارند و صفی از جوانان در نوبت مرگ، تصویر فاجعه آمیزی را پدید آورده است که هیچ کس و هیچ نهادی پاسخگوی آن جز با سکوت مطلق نیست. آنها یا سکوت محض می کنند وخود را در معرض پاسخ قرار نمیدهند و یا سناریوهای تهی از صدق و صراحت را تکرار میکنند.
🔸تاسفاور است که میبینیم راههای اقدام برای هرگونه دادخواهی نیز مسدود شده است. دستگاه قضا گویی درگیر جرم و فساد درون خود است؛ داعیهداران انقلاب در درون مجلس سخت در جستجوی امکانهای برتر دنیوی و سهمخواهیهای جدید هستند و دستگاه اجرا هم یا در فساد ساختاری گرفتار است و یا توانی حتّی برای مدیریت خود ندارد.
🔹عجب آن است که حاکمیت در چنین وضع بحرانی که خود آفریده است ، به چه منظور رویه اعدام را ادامه میدهد و روی از خواسته ملت در«نه ـ به ـ اعدام» برمیگرداند و هم چنان با همه آشفتگیهایش بر طبل خشونت میکوبد؟
با آنکه بارها و بارها در این سالیان گفته شدهاست و گفتهایم، باز هم بار دیگر از حاکمیت می خواهیم که خونبس اعلام کنند؛ از اعدام و خشونتطلبی دست بردارند و بر محور قانونی که برای پاسداشت آن سوگند خوردهاند، اندکی تامل و درنگ بر خونهای به ناحق ریختهشده کنند. همچنین از همهٔ مراجع علمی، حقوقی، دینی، فرهنگی و سرمایههای اجتماعی که دغدغهٔ مردم و ایران را دارند مصرّانه میخواهیم که صدایشان را برای دفع خشونت و حذف اعدام، رسا و همنوا کنند تا در مسیری مشترک، با یکدیگر در «خون ـ بس» و «اعدام ـ بس» همصدا شویم.
یازدهم مهرماه هزاروسیصد ونود ونه
📌هاشم آغاجری - هادی احتظاظی - بهمن احمدیامویی - مرتضی اشرفی - رضا انصاریراد - مسعود باستانی - علیاکبر باغانی - رسول بداغی - قربان بهزادیاننژاد - علیرضا بهشتیشیرازی - محمود بهشتیلنگرودی - مصطفی تاجزاده - امیر خرم - ابراهیم خوشسیرت - محمد داوری - محمود دردکشان - سعید دهقان - معصومه دهقان - صادق ربانیاملشی - علیرضا رجایی - بهمن رضاخانی - حسین رفیعی - رضا رئیسطوسی - محمدعلی زحمتکش - کوروش زعیم - فاطمه سپهری - عبدالفتاح سلطانی- سیدمحمد سیفزاده - احسان شریعتی - فیروزه صابر - کیوان صمیمی - طاهره طالقانی - محمدرضا عالیپیام - محسن عمرانی - عزیز قاسمزاده - ابوالفضل قدیانی – نظامالدین قهاری - محمد کارخانهچین - رحمان کارگشا - آرش کیخسروی - فاطمه گوارایی - اسکندر لطفی - حسین مجاهد - فخرالسادات محتشمیپور - محمد محمدیاردهالی - مهدی محمودیان - سعید مدنی - رضا مسلمی - احمد معصومی - آذر منصوری - علی نظری - صدیقه وسمقی.
#نه_به_اعدام
#بیانیه
✅ @Dr_ehsanshariati
Forwarded from بنياد فرهنگی دكتر علی شريعتی
🔷🔆استاد محمدرضا شجریان یکی از صداهای تکین جهان درگذشت. زندگی او گواه استقلال هنرمند از قدرت بود. موسیقی سنتی و شعر کلاسیک و معاصر ایران زمین به یمن صدای او احیا شد و بر زبان نسل امروز جاری گشت.
🔆خانواده شریعتی درگذشت هنرمند محبوب ملی و فرزند خراسان را به دوستداران صدای او، جامعه ی هنری و مردم ایران تسلیت می گوید.
تنها صداست که می ماند.
خانواده دکتر علی شریعتی
۱۷مهر۱۳۹۹
#تسلیت
#صدای_ایران
#هنرمند_ملی
#محمد_رضا_شجریان
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
🔆خانواده شریعتی درگذشت هنرمند محبوب ملی و فرزند خراسان را به دوستداران صدای او، جامعه ی هنری و مردم ایران تسلیت می گوید.
تنها صداست که می ماند.
خانواده دکتر علی شریعتی
۱۷مهر۱۳۹۹
#تسلیت
#صدای_ایران
#هنرمند_ملی
#محمد_رضا_شجریان
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
🔷🔸شجريان؛ نماد موسيقي فاخر و هنر مستقل
🖋احسان شريعتي
🔸زندهياد شجريان در درجه اول يكي از صداهاي برتر در جهان در سطح خوانندگان مطرح جهاني همچون پاواروتی و.. بود. چنين استعداد خدادادي را از دوره جواني و وقتي كه در مسجدی در مشهد بهشکلی خارقالعاده اذان ميگفت به ارث برده بود و طبعآزمايي کرده بود؛ تا زماني كه در يونسكو و مجامع بينالمللي بهرسميت شناخته شد. و با اين كيفيت صدا بود که جزو برترين استادهای آواز موسيقي كلاسيك شد و توانست آن سنت را تا حدود زيادي با بازخواني و سازهاي جديد احيا و نوسازي كند. بنابراين ايشان يكي از نمادهاي موسيقي علمي، معنوي يا فاخر ايرانزمین در دوره اخير بود و اين سنت را براي نسل جوان كه از نظر ذائقه با دورههاي قبل فاصله گرفته بود، دوباره بازسازي كرد. به گونهاي كه بر زبان نسلهاي جوان جاري شد و آنها اشعار شاعران كلاسيك و حتي معاصر را به سبك خواندن او ميخواندند. بنابراين اشعار كلاسيك و معاصر مثل حافظ و مولوي و سعدي و ..، از نیما به بعد با نوخواني استاد شجريان به سپهر عمومی منتقل ميشد. و البته در همکاری جریانوار با سازندگان و نوازندگان و.. همچون لطفي و عليزاده و.. و با ابداع سبك و سازهاي جديد و پيرايش سنت موسيقيايي که نماد اين جريان بود.
🔹علاوه بر جنبهی هنري و تخصصي و كيفيت صدا و نحوه خواندن، اما استاد شجريان از منظر شخصيت اجتماعی نيز ارزشمند بود و هم پيش از انقلاب و هم پس از انقلاب نسبت به قدرت مستقل ماند و تلاش كرد در كنار مردم باشد و به هنرمند رسمي تبديل نشود. به همين دليل بين مردم محبوبيت زيادي پيدا كرد بهخصوص در دهه گذشته و از اواخر دههی ۸۰.
🔸بنابراين در مجموع ايشان در زمان حياتش «ارجشناسي» داخلي و بينالمللي پيدا كرد و اين محبوبيت به خاطر استقلالش در جامعه هنري بود. به قول ژان لوك گدار هنر (بویژه سینما) هميشه ابزارها و امکانات و مخارج سنگيني دارد و در بسياري موارد هزينهها متکی و وابسته به دولت یا قدرتهای مالی میشود و است بنابراين مستقل ماندن از اين نظر سختتر و ارزشمندتر است.
🔹درهر حال استاد شجريان در اوجهاي كه داشته و آوازهايي كه از ايشان به جا مانده و هميشه هم باقي خواهد ماند دردها و آلام جامعه را بازگو كرده و بنابراين جامعه قدردان اوست. و چون ايشان بهشكل رسمي كنار گذاشته و از صدا وسيما و نهادهاي رسمي حذف شد واكنش عمومي هم برانگيخته شد و طبيعي بود. چرا که اين سوال پيش ميآيد كه جدا از مسائل سياسي و سلائق فكري اصولا نظام و تبليغات رسمي كشوري و ملي چرا نبايد نسبت به ارشهای فرهنگی و هنری و تاریخی و ملی، قدرشناسي نداشته باشند يا حقايق را بازگو نكنند يا در موردش سكوت كنند يا گزيشني عمل كنند؟ اين موضوع در مورد شخصيتهاي ديگر مثل دكتر شريعتي هم صادق است كه جدا از تحليلهاي فكري و سياسي شخصيتهاي فرهنگی و تاريخي و ملی و اخلاقی هستند كه بايد هميشه مورد شناسايي رسمي و عمومی قرار گيرند هم از جامعه و هم از سوي نظامها. مثلا شخصيتهای علمي مانند دهخدا يا شخصيتي ملي و تاریخی همچون مصدق ارزشها و میراث علمي و متعلق به سرمایه اجتماعی و فرهنگی و نمادین ما هستند كه اگر قدرتی بخواهد آنها را نفي كند اعتبار خودش مخدوش ميشود و مورد اعتراض عمومي قرار ميگيرد چنانكه الان شد. من خود در چند كنسرت ايشان در داخل و خارج شركت داشتم و چنين برداشت عمومي را در سطح جهاني و داخلي را کار و هنر شجریان شاهد بودهام و نسل ما در دههها و دورههای گذشته با صدا و آثار او تجربهی زیسته داشتهایم و زمرمه و همسرایی کردهایم.
#تسلیت
#صدای_ایران
#هنرمند_ملی
#محمد_رضا_شجریان
#روزنامه_شرق
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🖇http://ehsanshariati.org/PostView?Action=Post&ID=49
🖋احسان شريعتي
🔸زندهياد شجريان در درجه اول يكي از صداهاي برتر در جهان در سطح خوانندگان مطرح جهاني همچون پاواروتی و.. بود. چنين استعداد خدادادي را از دوره جواني و وقتي كه در مسجدی در مشهد بهشکلی خارقالعاده اذان ميگفت به ارث برده بود و طبعآزمايي کرده بود؛ تا زماني كه در يونسكو و مجامع بينالمللي بهرسميت شناخته شد. و با اين كيفيت صدا بود که جزو برترين استادهای آواز موسيقي كلاسيك شد و توانست آن سنت را تا حدود زيادي با بازخواني و سازهاي جديد احيا و نوسازي كند. بنابراين ايشان يكي از نمادهاي موسيقي علمي، معنوي يا فاخر ايرانزمین در دوره اخير بود و اين سنت را براي نسل جوان كه از نظر ذائقه با دورههاي قبل فاصله گرفته بود، دوباره بازسازي كرد. به گونهاي كه بر زبان نسلهاي جوان جاري شد و آنها اشعار شاعران كلاسيك و حتي معاصر را به سبك خواندن او ميخواندند. بنابراين اشعار كلاسيك و معاصر مثل حافظ و مولوي و سعدي و ..، از نیما به بعد با نوخواني استاد شجريان به سپهر عمومی منتقل ميشد. و البته در همکاری جریانوار با سازندگان و نوازندگان و.. همچون لطفي و عليزاده و.. و با ابداع سبك و سازهاي جديد و پيرايش سنت موسيقيايي که نماد اين جريان بود.
🔹علاوه بر جنبهی هنري و تخصصي و كيفيت صدا و نحوه خواندن، اما استاد شجريان از منظر شخصيت اجتماعی نيز ارزشمند بود و هم پيش از انقلاب و هم پس از انقلاب نسبت به قدرت مستقل ماند و تلاش كرد در كنار مردم باشد و به هنرمند رسمي تبديل نشود. به همين دليل بين مردم محبوبيت زيادي پيدا كرد بهخصوص در دهه گذشته و از اواخر دههی ۸۰.
🔸بنابراين در مجموع ايشان در زمان حياتش «ارجشناسي» داخلي و بينالمللي پيدا كرد و اين محبوبيت به خاطر استقلالش در جامعه هنري بود. به قول ژان لوك گدار هنر (بویژه سینما) هميشه ابزارها و امکانات و مخارج سنگيني دارد و در بسياري موارد هزينهها متکی و وابسته به دولت یا قدرتهای مالی میشود و است بنابراين مستقل ماندن از اين نظر سختتر و ارزشمندتر است.
🔹درهر حال استاد شجريان در اوجهاي كه داشته و آوازهايي كه از ايشان به جا مانده و هميشه هم باقي خواهد ماند دردها و آلام جامعه را بازگو كرده و بنابراين جامعه قدردان اوست. و چون ايشان بهشكل رسمي كنار گذاشته و از صدا وسيما و نهادهاي رسمي حذف شد واكنش عمومي هم برانگيخته شد و طبيعي بود. چرا که اين سوال پيش ميآيد كه جدا از مسائل سياسي و سلائق فكري اصولا نظام و تبليغات رسمي كشوري و ملي چرا نبايد نسبت به ارشهای فرهنگی و هنری و تاریخی و ملی، قدرشناسي نداشته باشند يا حقايق را بازگو نكنند يا در موردش سكوت كنند يا گزيشني عمل كنند؟ اين موضوع در مورد شخصيتهاي ديگر مثل دكتر شريعتي هم صادق است كه جدا از تحليلهاي فكري و سياسي شخصيتهاي فرهنگی و تاريخي و ملی و اخلاقی هستند كه بايد هميشه مورد شناسايي رسمي و عمومی قرار گيرند هم از جامعه و هم از سوي نظامها. مثلا شخصيتهای علمي مانند دهخدا يا شخصيتي ملي و تاریخی همچون مصدق ارزشها و میراث علمي و متعلق به سرمایه اجتماعی و فرهنگی و نمادین ما هستند كه اگر قدرتی بخواهد آنها را نفي كند اعتبار خودش مخدوش ميشود و مورد اعتراض عمومي قرار ميگيرد چنانكه الان شد. من خود در چند كنسرت ايشان در داخل و خارج شركت داشتم و چنين برداشت عمومي را در سطح جهاني و داخلي را کار و هنر شجریان شاهد بودهام و نسل ما در دههها و دورههای گذشته با صدا و آثار او تجربهی زیسته داشتهایم و زمرمه و همسرایی کردهایم.
#تسلیت
#صدای_ایران
#هنرمند_ملی
#محمد_رضا_شجریان
#روزنامه_شرق
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🖇http://ehsanshariati.org/PostView?Action=Post&ID=49
وب سایت رسمی احسان شریعتی
شجريان؛ نماد موسيقي فاخر و هنر مستقل
ايشان در زمان حياتش «ارجشناسي» داخلي و بينالمللي پيدا كرد و اين محبوبيت به خاطر استقلالش در جامعه هنري بود.
🔷🔸صدایی که میماند!
🖋احسان شریعتی
🔸« ...صدای انعقاد نطفهٔ معنی، و بسط ذهن مشترک عشق، صدا، صدا، صدا، تنها صداست که میماند!» (فروغ)
🔹این یادداشت را پیشتر برای آرزوی سلامتی شجریان نوشته بودم اما امروز در سوگ «برترین استاد آواز و موسیقی کلاسیک ایران» جوهر آن نوشته را هنوز معتبر مییابم و اگر دیروز در زادروز این صدا و در « شب سکوت کویر»، نیایش ما در جشن «بهترین(ها)»، جز این نبود که با آرزوی شفا و بازیافت کامل سلامت او، ارجشناس و گوشسپار صدایی باشیم که همواره خواهد ماند، امروز نیز در سوگ صدایی که میماند باز میتوانیم با او همسرا شویم که: «ﺑﺒﺎﺭ ﺍی ﺑﺎﺭﻭﻥ، ﺑﺒﺎﺭ! ...ﺑﻪ ﻳﺎﺩ ﻋﺎﺷﻘﺎی ﺍﻳﻦ ﺩﻳﺎﺭ، ﺑﻪ ﺩﺍﻍ ﻋﺎﺷﻘﺎی بیﻣﺰﺍﺭ...»
🔸موسیقی علمی و معنوی ایران، از زمان «موسیقی کبیر» فارابی تا کنون، «نیاندیشیده» مانده و یا بهنحو شایسته و بایسته مورد مهر و نظرورزی قرار نگرفته است. این سنت گرانقدر، همچون «صدای خواهش شفاف آب به جاری شدن»، نیازمند نوزایی و بازاندیشی است. همان موسیقیای که به تعبیر افلاطونی، به دلها روح و به اندیشه بال میبخشد، و در نظر شوپنهاور، تجسم ذات جهان است و نغمهای که جهان متن اوست، و به باور نیچه، زندگی، بدون موسیقی خطایی بیش نخواهد بود!
🔹تجدد راستین اما، جز «ازسرگیری» سنت چیست؟ برای شروعی دیگر و آغازی نو، گام نخست، تصلبگشایی، واسازی، و زنگارزدایی از رسوب سدهها زوال و رکود و انحطاط است. نوآوریهای استاد شجریان در ابداع سبک ارائه و ساختِ سازهای جدید و دانش و اشراف وی نسبت به تاریخچهٔ سنت موسیقیایی ملی نشانگر درک همین ضرورت و داشتن درد و دغدغهٔ نوزایش و پیرایشگری سنت است.
🔸در زمانه و زمینهای که صبح روز تعطیل نیز، در عید سعید غدیر، یعنی روز وصایت به پیروی از الگوی «عَبَر-مرد» و «انسان کامل»، باید با صدای گوشخراش «ضایعاتی خریداریم!» وانتهای دورهگرد از خواب برخیزی، یعنی در سرزمینی که ضایعات بیش از اصل کالاها خریدار دارد، تشخیص بهترین(صدا)ها دشوار مینماید.
بر فراز همهٔ آلودگیهای صوتی مسلط بر شهری در حال ساخت-و-ساز مدام، این امید اما همچنان در ما زنده است که «تنها صداست، که ذوب ذرههای زمان خواهد شد»، و هر لحظهٔ آینده و در راه، باردار فریادهای رسا و شیوای گذشته خواهد بود.
چنانکه در فضای پسا-طلوع دههٔ شصت، یک صدا میتوانست فرق داد و «بیداد» را فریاد کند. و آن کدام صدا؟ یکی از چند صدای برتر جهان. صدایی از خراسان؛ سرزمین ایمان و آزادگی، سلحشوری و عرفان، که اینهمه در «اذان» استاد تبلور یافته بود.
🔹داشتن استعداد طبیعی در هر سپهری، بهترین و عالیترین بودن در هر رشتهای، اعم از هنر و ورزش، یا فنّ و دانش، موهبتی یزدانی است که برای ماندن در حافظهٔ تاریخی مردم کفایت نمیکند. زیبایی از سویی، در پویش استعلایی و برتریجویی خود، نیکی و درستی و راستی را نیز میطلبد. استقلال استاد در طول سالهای خلاقیت هنری نشان از بهره داشتن او تعهد اخلاقی و اجتماعی داشت.
🔸و از دیگرسو، هر نمادی و ندایی نیازمند چشم و گوشی است که ارجاشرا بشناسد، قدرش را بداند و آن راه گشوده را ادامه دهد. آن صدا اما ناخوش از مرارت و ملالت ایام خاموش شد، چه آنان که «از سلالهٔ درختان»اند را «تنفس هوای مانده ملول میکند!»
🔹صدای شجریان را پس از او خوشبختانه فرزندان برومندش، مژگان و همایون، پژواک اند. آری فرزندان هنردوست این سرزمین آن صدا را باز بارها زمزمه و تکرار خواهند کرد.
#صدای_ایران
#خسروی_آواز
#سوگ_صدا
#هزار_دستان_موسیقی
#محمد_رضا_شجریان
#روزنامه_اعتماد
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🖇http://ehsanshariati.org/PostView?Action=Post&ID=50
🖋احسان شریعتی
🔸« ...صدای انعقاد نطفهٔ معنی، و بسط ذهن مشترک عشق، صدا، صدا، صدا، تنها صداست که میماند!» (فروغ)
🔹این یادداشت را پیشتر برای آرزوی سلامتی شجریان نوشته بودم اما امروز در سوگ «برترین استاد آواز و موسیقی کلاسیک ایران» جوهر آن نوشته را هنوز معتبر مییابم و اگر دیروز در زادروز این صدا و در « شب سکوت کویر»، نیایش ما در جشن «بهترین(ها)»، جز این نبود که با آرزوی شفا و بازیافت کامل سلامت او، ارجشناس و گوشسپار صدایی باشیم که همواره خواهد ماند، امروز نیز در سوگ صدایی که میماند باز میتوانیم با او همسرا شویم که: «ﺑﺒﺎﺭ ﺍی ﺑﺎﺭﻭﻥ، ﺑﺒﺎﺭ! ...ﺑﻪ ﻳﺎﺩ ﻋﺎﺷﻘﺎی ﺍﻳﻦ ﺩﻳﺎﺭ، ﺑﻪ ﺩﺍﻍ ﻋﺎﺷﻘﺎی بیﻣﺰﺍﺭ...»
🔸موسیقی علمی و معنوی ایران، از زمان «موسیقی کبیر» فارابی تا کنون، «نیاندیشیده» مانده و یا بهنحو شایسته و بایسته مورد مهر و نظرورزی قرار نگرفته است. این سنت گرانقدر، همچون «صدای خواهش شفاف آب به جاری شدن»، نیازمند نوزایی و بازاندیشی است. همان موسیقیای که به تعبیر افلاطونی، به دلها روح و به اندیشه بال میبخشد، و در نظر شوپنهاور، تجسم ذات جهان است و نغمهای که جهان متن اوست، و به باور نیچه، زندگی، بدون موسیقی خطایی بیش نخواهد بود!
🔹تجدد راستین اما، جز «ازسرگیری» سنت چیست؟ برای شروعی دیگر و آغازی نو، گام نخست، تصلبگشایی، واسازی، و زنگارزدایی از رسوب سدهها زوال و رکود و انحطاط است. نوآوریهای استاد شجریان در ابداع سبک ارائه و ساختِ سازهای جدید و دانش و اشراف وی نسبت به تاریخچهٔ سنت موسیقیایی ملی نشانگر درک همین ضرورت و داشتن درد و دغدغهٔ نوزایش و پیرایشگری سنت است.
🔸در زمانه و زمینهای که صبح روز تعطیل نیز، در عید سعید غدیر، یعنی روز وصایت به پیروی از الگوی «عَبَر-مرد» و «انسان کامل»، باید با صدای گوشخراش «ضایعاتی خریداریم!» وانتهای دورهگرد از خواب برخیزی، یعنی در سرزمینی که ضایعات بیش از اصل کالاها خریدار دارد، تشخیص بهترین(صدا)ها دشوار مینماید.
بر فراز همهٔ آلودگیهای صوتی مسلط بر شهری در حال ساخت-و-ساز مدام، این امید اما همچنان در ما زنده است که «تنها صداست، که ذوب ذرههای زمان خواهد شد»، و هر لحظهٔ آینده و در راه، باردار فریادهای رسا و شیوای گذشته خواهد بود.
چنانکه در فضای پسا-طلوع دههٔ شصت، یک صدا میتوانست فرق داد و «بیداد» را فریاد کند. و آن کدام صدا؟ یکی از چند صدای برتر جهان. صدایی از خراسان؛ سرزمین ایمان و آزادگی، سلحشوری و عرفان، که اینهمه در «اذان» استاد تبلور یافته بود.
🔹داشتن استعداد طبیعی در هر سپهری، بهترین و عالیترین بودن در هر رشتهای، اعم از هنر و ورزش، یا فنّ و دانش، موهبتی یزدانی است که برای ماندن در حافظهٔ تاریخی مردم کفایت نمیکند. زیبایی از سویی، در پویش استعلایی و برتریجویی خود، نیکی و درستی و راستی را نیز میطلبد. استقلال استاد در طول سالهای خلاقیت هنری نشان از بهره داشتن او تعهد اخلاقی و اجتماعی داشت.
🔸و از دیگرسو، هر نمادی و ندایی نیازمند چشم و گوشی است که ارجاشرا بشناسد، قدرش را بداند و آن راه گشوده را ادامه دهد. آن صدا اما ناخوش از مرارت و ملالت ایام خاموش شد، چه آنان که «از سلالهٔ درختان»اند را «تنفس هوای مانده ملول میکند!»
🔹صدای شجریان را پس از او خوشبختانه فرزندان برومندش، مژگان و همایون، پژواک اند. آری فرزندان هنردوست این سرزمین آن صدا را باز بارها زمزمه و تکرار خواهند کرد.
#صدای_ایران
#خسروی_آواز
#سوگ_صدا
#هزار_دستان_موسیقی
#محمد_رضا_شجریان
#روزنامه_اعتماد
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🖇http://ehsanshariati.org/PostView?Action=Post&ID=50
وب سایت رسمی احسان شریعتی
صدایی که میماند!
هر نمادی و ندایی نیازمند چشم و گوشی است که ارجاشرا بشناسد، قدرش را بداند و آن راه گشوده را ادامه دهد. آن صدا اما ناخوش از مرارت و ملالت ایام خاموش شد...
🔷🔸«سرود زندگی در برابر مرگ»
🖋احسان شریعتی
🔸بازبینی ژرفاندیشی مولانا با نگاه زیباشناختی حافظ
(در ایام بیداد کرونا و بمناسبت روزهای بزرگداشت مولوی و حافظ، ۸ و ۲۰ مهرماه)
*
🔹» بشنوید ای دوستان، این داستان
خود حقیقت، نقد حالِ ماست آن «
» از که بگریزیم؟ از خود؟ ای محال!
از که برباییم؟ از حق؟ ای وَبال*! «
🔸[ در حکایت مردی که پس از دیدن نگاه خشمگین عزراییل میخواست از دست او بگریزد و نزد سلیمان نبی رفت تا به باد دستور دهد که به هندوستان بپراندش، غافل از آنکه ازقضا نگاه عزراییل از روی تعجب بوده زیرا پیشتر از خداوند دستور گرفتن جان وی را در هندوستان دریافته و برایش این سؤال مطرح شده بود که آن مرد که در اینجاست چگونه باید در هندوستان بمیرد؟! ]
🔹تفسیر ظاهری این داستانِ معنوی در دفتر اول مثنوی تأکید بر ضرورت پذیرفتن حُکم سرنوشت و قضاوقدر است، و بیهودگی تلاش حریصانه در زندگی برای دنیا و ادامه بقا به هر قیمت.
تفسیر درستتر داستان اما اینست که بهجای گریز از خود میبایست حدّ و توان خویش را دریافت و بهقول رواقیون «آنچه به ما بستگی دارد» را بازشناخت، تا بهجای گریز از خود و از تلاش از سویی و از تقدیر و سرنوشت از دیگر سو، بتوان «آنچه به ما وابسته نیست»، از جمله مرگ و میرا بودنمان را با شکیبایی بردبارانه تحمل کنیم.
این تفسیر درستتر از تقدیر در این ابیات حافظ بدین شکل زیباتر بیان میشود که:
«گر چه وصالش نه به کوشش دهند،
هر قدر ای دل که توانی بکوش!»
و بهویژه در این ایام پیک کشتار کرونا که می بایست به مدد غریزهی «کوناتوس» («تلاش» موجودات برای بقای خود نزد اسپینوزا) سرسختانه و پایدارانه برای حفظ خویش کوشید..
..و اما اگر بر اثر تقصیر مسئولان یا قصور خودمان ناخواسته مبتلا و رو به موت شدیم، باز میتوانیم شاعرانه بزییم و مرگ را «سرودی» کنیم و با حافظ بزرگ همسرا شویم که:
«گناه اگر چه نبود اختیار ما حافظ،
تو در طریق ادب باش، گو گناه من است!»
• وبال: بدفرجامی
#مولوی
#حافظ
#بیداد
#مرگ
#سرود_زندگی
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🖇http://ehsanshariati.org/PostView?Action=Post&ID=51
🖋احسان شریعتی
🔸بازبینی ژرفاندیشی مولانا با نگاه زیباشناختی حافظ
(در ایام بیداد کرونا و بمناسبت روزهای بزرگداشت مولوی و حافظ، ۸ و ۲۰ مهرماه)
*
🔹» بشنوید ای دوستان، این داستان
خود حقیقت، نقد حالِ ماست آن «
» از که بگریزیم؟ از خود؟ ای محال!
از که برباییم؟ از حق؟ ای وَبال*! «
🔸[ در حکایت مردی که پس از دیدن نگاه خشمگین عزراییل میخواست از دست او بگریزد و نزد سلیمان نبی رفت تا به باد دستور دهد که به هندوستان بپراندش، غافل از آنکه ازقضا نگاه عزراییل از روی تعجب بوده زیرا پیشتر از خداوند دستور گرفتن جان وی را در هندوستان دریافته و برایش این سؤال مطرح شده بود که آن مرد که در اینجاست چگونه باید در هندوستان بمیرد؟! ]
🔹تفسیر ظاهری این داستانِ معنوی در دفتر اول مثنوی تأکید بر ضرورت پذیرفتن حُکم سرنوشت و قضاوقدر است، و بیهودگی تلاش حریصانه در زندگی برای دنیا و ادامه بقا به هر قیمت.
تفسیر درستتر داستان اما اینست که بهجای گریز از خود میبایست حدّ و توان خویش را دریافت و بهقول رواقیون «آنچه به ما بستگی دارد» را بازشناخت، تا بهجای گریز از خود و از تلاش از سویی و از تقدیر و سرنوشت از دیگر سو، بتوان «آنچه به ما وابسته نیست»، از جمله مرگ و میرا بودنمان را با شکیبایی بردبارانه تحمل کنیم.
این تفسیر درستتر از تقدیر در این ابیات حافظ بدین شکل زیباتر بیان میشود که:
«گر چه وصالش نه به کوشش دهند،
هر قدر ای دل که توانی بکوش!»
و بهویژه در این ایام پیک کشتار کرونا که می بایست به مدد غریزهی «کوناتوس» («تلاش» موجودات برای بقای خود نزد اسپینوزا) سرسختانه و پایدارانه برای حفظ خویش کوشید..
..و اما اگر بر اثر تقصیر مسئولان یا قصور خودمان ناخواسته مبتلا و رو به موت شدیم، باز میتوانیم شاعرانه بزییم و مرگ را «سرودی» کنیم و با حافظ بزرگ همسرا شویم که:
«گناه اگر چه نبود اختیار ما حافظ،
تو در طریق ادب باش، گو گناه من است!»
• وبال: بدفرجامی
#مولوی
#حافظ
#بیداد
#مرگ
#سرود_زندگی
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🖇http://ehsanshariati.org/PostView?Action=Post&ID=51
Forwarded from بنياد فرهنگی دكتر علی شريعتی
🔷🔆از برای اوئیم و به سوی او بازمیگردیم...
🔸«دردا که درین زمانۀ پر غم و درد، غبنا که در این دایرهی غمپرورد
هر روز فراقِ دوستی باید دید، هر لحظه وداع همدمی باید کرد» (بوسعید ابوالخیر)
🔹دکتر غلامعباس توسلی درگذشت.
استاد پیشکسوت جامعهشناسی، از نخستین اساتید و مؤلفان این حوزه، اولین رئیس انجمن جامعه شناسی ایران، یکی از چهرههای نهضت ملی و همراهان مهندس بازرگان و یار علی شریعتی امروز با زندگی وداع گفت. فقدان دکتر توسلی را به خانوادهی آن عزیز، همسر و فرزندان ایشان و جامعهی علمی ایران تسلیت میگوییم.
خانواده شریعتی
#تسلیت
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
🔸«دردا که درین زمانۀ پر غم و درد، غبنا که در این دایرهی غمپرورد
هر روز فراقِ دوستی باید دید، هر لحظه وداع همدمی باید کرد» (بوسعید ابوالخیر)
🔹دکتر غلامعباس توسلی درگذشت.
استاد پیشکسوت جامعهشناسی، از نخستین اساتید و مؤلفان این حوزه، اولین رئیس انجمن جامعه شناسی ایران، یکی از چهرههای نهضت ملی و همراهان مهندس بازرگان و یار علی شریعتی امروز با زندگی وداع گفت. فقدان دکتر توسلی را به خانوادهی آن عزیز، همسر و فرزندان ایشان و جامعهی علمی ایران تسلیت میگوییم.
خانواده شریعتی
#تسلیت
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
Forwarded from فردای بهتر (مصطفی تاجزاده)
📝📝📝بیانیهٔ جمعی از فعالان مدنی و سیاسی ایران در محکومیت قتل ساموئل پتی
✅ما، جمعی از فعالان مدنی و سیاسی ایران، قتل وحشیانهٔ ساموئل پتی، معلم تاریخ مدرسهای در حومهٔ پاریس، را قویا محکوم میکنیم. این شکل بربریت، ترور و خشونتورزی با هیچ توجیهی قابل پذیرش نیست و حتی اگر به نام تعصب مذهبی رخ داده باشد، بیمجامله شایستهٔ محکومیت است.
✅برای کاهش و ریشهکنی این جهل مقدس در جهانِ بههمپیوستهتر کنونی نیازمند افزایش تلاشها در دو جبههایم:
۱. مسلمانان جهان و رهبران و نهادهای دینی آنها در دفاع از اسلامی که سازگار با عقلانیت و مدارا، در چارچوب اخلاق و خادم معنویت باشد، کوشاتر و در نقد و محکومیت صریح هرگونه وحشیگری و تروریسم بهنام اسلام و پیامبر اکرم فعالتر باشند و تلاشهای فردی و نهادینه خود را در دفاع از آموزههای پیامبر رحمت بیشتر کنند.
۲. غیرمسلمانان هم، بهویژه در جوامعی مثل فرانسه که مسلمانان در اقلیتاند، از رفتارهای نشردهندهٔ نفرت بپرهیزند. توهین به مقدسات دیگر ادیان، از جمله در کاریکاتورهای شارلی ابدو، نوعی خشونت کلامی و قبیح است؛ رنجی غیرضروری به پیروان آن دین میرساند؛ غیراخلاقی بهشمار میرود؛ و نتایجش به خیر همگانی لطمه میزند.
✅شایسته است شهروندان در استفاده از حق آزادی بیان خود داوطلبانه و توام با مسئولیتشناسی مرتکب این خطای اخلاقی و پرورندهٔ نفرت و رنج و خشونت نشوند.
✅کاهش انواع طرد اجتماعی (بهجای پذیرش) و کاهش مهاجرستیزی در برخی جوامع اروپایی، جلوگیری از نقض حقوق فلسطینیان، مقابله با سکولاریزم ستیزهجو و نشر اسلامهراسی (که متاسفانه در واکنش رئیس جمهور فرانسه هم دیده شد) و توقف انواع مداخلات نواستعماری دولتهای غربی در کشورهای با اکثریت مسلمان نیز به رفع زمینههای تقویتکنندهٔ بنیادگرایی دینی کمک میکند.
متن کامل و امضا در لینک زیر:
https://telegra.ph/بیانیه-10-21
@MostafaTajzadeh
✅ما، جمعی از فعالان مدنی و سیاسی ایران، قتل وحشیانهٔ ساموئل پتی، معلم تاریخ مدرسهای در حومهٔ پاریس، را قویا محکوم میکنیم. این شکل بربریت، ترور و خشونتورزی با هیچ توجیهی قابل پذیرش نیست و حتی اگر به نام تعصب مذهبی رخ داده باشد، بیمجامله شایستهٔ محکومیت است.
✅برای کاهش و ریشهکنی این جهل مقدس در جهانِ بههمپیوستهتر کنونی نیازمند افزایش تلاشها در دو جبههایم:
۱. مسلمانان جهان و رهبران و نهادهای دینی آنها در دفاع از اسلامی که سازگار با عقلانیت و مدارا، در چارچوب اخلاق و خادم معنویت باشد، کوشاتر و در نقد و محکومیت صریح هرگونه وحشیگری و تروریسم بهنام اسلام و پیامبر اکرم فعالتر باشند و تلاشهای فردی و نهادینه خود را در دفاع از آموزههای پیامبر رحمت بیشتر کنند.
۲. غیرمسلمانان هم، بهویژه در جوامعی مثل فرانسه که مسلمانان در اقلیتاند، از رفتارهای نشردهندهٔ نفرت بپرهیزند. توهین به مقدسات دیگر ادیان، از جمله در کاریکاتورهای شارلی ابدو، نوعی خشونت کلامی و قبیح است؛ رنجی غیرضروری به پیروان آن دین میرساند؛ غیراخلاقی بهشمار میرود؛ و نتایجش به خیر همگانی لطمه میزند.
✅شایسته است شهروندان در استفاده از حق آزادی بیان خود داوطلبانه و توام با مسئولیتشناسی مرتکب این خطای اخلاقی و پرورندهٔ نفرت و رنج و خشونت نشوند.
✅کاهش انواع طرد اجتماعی (بهجای پذیرش) و کاهش مهاجرستیزی در برخی جوامع اروپایی، جلوگیری از نقض حقوق فلسطینیان، مقابله با سکولاریزم ستیزهجو و نشر اسلامهراسی (که متاسفانه در واکنش رئیس جمهور فرانسه هم دیده شد) و توقف انواع مداخلات نواستعماری دولتهای غربی در کشورهای با اکثریت مسلمان نیز به رفع زمینههای تقویتکنندهٔ بنیادگرایی دینی کمک میکند.
متن کامل و امضا در لینک زیر:
https://telegra.ph/بیانیه-10-21
@MostafaTajzadeh
Telegraph
بیانیه
بیانیهٔ جمعی از فعالان مدنی و سیاسی ایران در محکومیت قتل ساموئل پتی ما، جمعی از فعالان مدنی و سیاسی ایران، قتل وحشیانهٔ ساموئل پتی، معلم تاریخ مدرسهای در حومهٔ پاریس، را قویا محکوم میکنیم. این شکل بربریت، ترور و خشونتورزی با هیچ توجیهی قابل پذیرش نیست…