Forwarded from Deleted Account
🔷🔸آيت الله طالقانى و كانون نشر حقايق
🖋 ابراهیم خدادادی
🔸سال های بعد از کودتا 1332 در جو خفقان آن روزها مراسماتی به مناسبت دهه اول محرم و شب عاشورا توسط استاد شریعتی و با همکاری شاگردان درکانون نشر حقایق اسلامی برگزار می شد.
🔹 به یاد دارم مراسم كانون بر خلاف جو سنتى مشهد در عین سادگی و بدون تشریفات برگزار مى شد به طورى كه استاد شریعتی بروی زمین و هم سطح دیگران می نشستند طرح بحثی در رابطه با مسائل روز و نقش امام حسین داشتند و مطلقاََ روضه نمی خواندند و...
دریکی از شبهاى عاشورا شادروان آیت الله طالقانی كه به مشهد آمده بودند در مراسم كانون شرکت کردند و به سخنرانى پرداختند، ایشان نگاهی متفاوت تر نسبت به قیام امام حسین داشتند که برای من جذاب و شنیدنی بود چرا كه قرائتی متفاوت نسبت به اعتقاد عموم جامعه یا منبر دیگر آقایان واعظ مطرح كردند.
🔸آيت الله طالقانى هدف حرکت امام حسین را بر پایه ى سخن مشهور امام تحليل ميكردند كه اگر دین ندارید آزاده باشید و پايه را بر آزادى و آزادگى قرار داده همچنين قیام امام حسین را حرکتی اصلاحی می دانستند كه معطوف به قدرت نبود بلكه معطوف به مردم بود.
🔹همین دیدار و سخنان باعث ايجاد زمينه هاى علاقه من به ايشان شد تا جایی که هر گاه به تهران می رفتم حتماً به مسجد هدایت كه محل برگزاری جلسات ایشان بود رفته و در برنامه هاى مسجد شرکت ميكردم در همان مسجد هدایت تهران بود که برای اولین بار با مهندس بازرگان نیز آشنا شدم.
#کانون_نشر_حقایق
#محمد_تقی_شریعتی
#طالقانی
#یادها_خاطرات
✅ @VoNoKh
🖋 ابراهیم خدادادی
🔸سال های بعد از کودتا 1332 در جو خفقان آن روزها مراسماتی به مناسبت دهه اول محرم و شب عاشورا توسط استاد شریعتی و با همکاری شاگردان درکانون نشر حقایق اسلامی برگزار می شد.
🔹 به یاد دارم مراسم كانون بر خلاف جو سنتى مشهد در عین سادگی و بدون تشریفات برگزار مى شد به طورى كه استاد شریعتی بروی زمین و هم سطح دیگران می نشستند طرح بحثی در رابطه با مسائل روز و نقش امام حسین داشتند و مطلقاََ روضه نمی خواندند و...
دریکی از شبهاى عاشورا شادروان آیت الله طالقانی كه به مشهد آمده بودند در مراسم كانون شرکت کردند و به سخنرانى پرداختند، ایشان نگاهی متفاوت تر نسبت به قیام امام حسین داشتند که برای من جذاب و شنیدنی بود چرا كه قرائتی متفاوت نسبت به اعتقاد عموم جامعه یا منبر دیگر آقایان واعظ مطرح كردند.
🔸آيت الله طالقانى هدف حرکت امام حسین را بر پایه ى سخن مشهور امام تحليل ميكردند كه اگر دین ندارید آزاده باشید و پايه را بر آزادى و آزادگى قرار داده همچنين قیام امام حسین را حرکتی اصلاحی می دانستند كه معطوف به قدرت نبود بلكه معطوف به مردم بود.
🔹همین دیدار و سخنان باعث ايجاد زمينه هاى علاقه من به ايشان شد تا جایی که هر گاه به تهران می رفتم حتماً به مسجد هدایت كه محل برگزاری جلسات ایشان بود رفته و در برنامه هاى مسجد شرکت ميكردم در همان مسجد هدایت تهران بود که برای اولین بار با مهندس بازرگان نیز آشنا شدم.
#کانون_نشر_حقایق
#محمد_تقی_شریعتی
#طالقانی
#یادها_خاطرات
✅ @VoNoKh
🔷🔸استاد شریعتی محبوس غرفهٔ «امانات نقدی و اشیاء ارزشمند»!
🖋احسان شریعتی
🔹در آستانهٔ ۳۲مین سالگرد درگذشت استاد محمدتقی شریعتی در روزهای نوروزی برسر مزار ایشان واقع در صحن آزادی حرم امام رضا رفتیم و بار دیگر با تعجب و اسف دیدیم که لوح مقبره همچنان محبوس غرفهٔ «امانات نقدی و اشیاء ارزشمند» است و غیرقابل ورود برای عموم!
🔸لذا در این هنگام و در این مقام مناسبت دارد که بار دیگر مراتب قدردانی خود را از حسن توجه مدیریت آستان قدس رضوی در نکوداشت شایستهٔ یاد و آثار مفاخر فرهنگی، مصلحان دینی، و بزرگان ملی دیار خراسان و کشورمان بیان داریم!
#دیدگاه
#سی_دومین_سالگرد_هجرت
#محمد_تقی_شریعتی
#محبوس_غرفه_امانات
✅ @Dr_ehsanshariati
🖋احسان شریعتی
🔹در آستانهٔ ۳۲مین سالگرد درگذشت استاد محمدتقی شریعتی در روزهای نوروزی برسر مزار ایشان واقع در صحن آزادی حرم امام رضا رفتیم و بار دیگر با تعجب و اسف دیدیم که لوح مقبره همچنان محبوس غرفهٔ «امانات نقدی و اشیاء ارزشمند» است و غیرقابل ورود برای عموم!
🔸لذا در این هنگام و در این مقام مناسبت دارد که بار دیگر مراتب قدردانی خود را از حسن توجه مدیریت آستان قدس رضوی در نکوداشت شایستهٔ یاد و آثار مفاخر فرهنگی، مصلحان دینی، و بزرگان ملی دیار خراسان و کشورمان بیان داریم!
#دیدگاه
#سی_دومین_سالگرد_هجرت
#محمد_تقی_شریعتی
#محبوس_غرفه_امانات
✅ @Dr_ehsanshariati
Forwarded from بنياد فرهنگی دكتر علی شريعتی
🔷🗒استاد شریعتی و بنیانگذاری راه سوم
🖋 احسان شریعتی
🔆هنگامی که استاد شریعتی پس از پایان دیکتاتوری رضاشاه (و اشغال ایران) در ۱۳۲۰، کار تازه و بزرگ خود را آغاز کرد، نه مانند ما ٧٠ سال «راه طیشده» را چون پشتوانه خود داشت و نه هنوز چشماندازها برای او و یارانش روشن مینمود. جامعه ایران از یک دوران «نوسازی آمرانه» بیرون آمده بود و با این احساس کاذب «رهایی»، قطببندی شده بود بر سر دو راهی «بازگشت به سنت» (از سوی مردم)، یا رویآوردن (روشنفکران و اقشار تحصیلکرده) به ایدئولوژیها، گفتمانها، یا روایتهای دیگری از تجدد و اردوکشیهای جدید جهانی. در عمق جامعه، نیروی تعیینکننده، هرچند بهشکل نامحسوس، همچنان سنتگرایی دینی بود. استاد شریعتی اما، راه دیگر «دوم» یا دقیقتر بگوییم «سوم» خود را با گزینش طرح «پیرایش» (رفرماسیون) ایمان دینی و «نوزایش» (رنسانس) فرهنگ ملی در پیش گرفت. همان طرح ناتمامی که بار نخست، توسط سیدجمال در ایران عصر ناصری آغاز و در بُعد سیاسی، با نهضتهای تنباکو و مشروطه، شکوفا شد؛ و با ناکامی مشروطه (و بروز واکنش «مشروعه»خواهی) و برآمدن نظم رضاخانی (مُلهم از مُدل آتاتورکی)، وقفه و خللی در تداوم آن طرح و پروژه پیش آمده بود.
🔆برای فهم آن فضای خلأ، ناشی از شکست سیاست فرهنگی نوسازی تحمیلی و از بالا و مشکلات بنیانگذاری مجدد «راه سومی» میان بازگشت به سنت بومی و برونرفت ایدئولوژیهای وارداتی، شرایط را میتوان با دوران پس از انقلاب مقایسه کرد. از این نظر که در مجموع، بهرغم چشماندازهای دوران خیزش که دورنمای نوعی روشنگری و نواندیشی دینی، محرک و انگیزهبخش نهضت انقلابی محسوب میشد، در دوران تثبیت نظام، بازگشت به «سنت»، با قرائت یا خوانشی «اصولگرا» بهتدریج تفوق یافت؛ و این روند تداوم یافت تا نیمه دهه هفتاد (و بار دیگر، بهشکل ضعیفتر از نیمه دهه ٨٠). در قیاس این دو بازگشت به سنت در دو برهه تاریخی مورد نظر، تفاوت و فصل ممیزه آشکار، پیدایش و رشد گفتمان اصولگرایی است، پدیدهای که نه فقط در ایران، بلکه در جهان اسلام و در کل جهان تازگی داشته و دارد. نکتهای که غالبا در مجادلات سیاسی روز و دعواهای فکری محلی و ملی فراموش میشود این مهم است که «سنتگرایی، اصولگرا و نوگرایی»، هر یک دلیل وجودی و منطقی جدی خود را دارند، که باید آن را شنید و شناخت. مشکل وقتی شروع میشود، که یک گرایش یا انگارش انحصارطلبانه بکوشد سایرین را از سپهر عمومی گفتوگو، حذف و محروم سازد. امری که با توجه به پایگاه تودهای نیروی سنتی (و نه سنت«انگار» یا اصول«گرا»)، بهشکل منظم، به ضرر نواندیشان، رخ میدهد. از یک جنبه، با توجه به تغییر دورانها و «گشت»های معرفتشناختی و گفتمانی، موقعیت فکری جامعه ما در قیاس با زمان «استاد» (مواجهه با گفتمانهای سنتی مذهبی، چپ تودهای، روشنفکری سبک کسروی و تجددگرایی آمرانه)، «پیشرفت» انکارناپذیر بسیاری کرده است. از سوی دیگر، به سبب مستهلک (و دافعهساز) شدن بسیاری از واژهها و مفهومها، از فرط -یا سوء-استفاده به یک معنا، دیگر بار به همان دوران بازگشتهایم.
🔆با این تفاوت که امکان بهکارگیری دوباره آن معانی، که آن زمان هنوز «بکر» بودند و «مبتکر»ی چون استاد را برای احیاء (یا تذکار مهجوری یا اصلاح تصلب خویش) میطلبیدند، از ما سلب شده است. از این رو و به این معنا، موقعیت و کار ما از زمان استاد، صعب و دشوارتر به نظر میآید؛ هرچند که انبانی پُر از تجربه و آموزه ٧٠ساله داشته باشیم. خاستگاه، ریشه و بنیاد هر چیز، میتواند سادهترین، فقیرترین و بسطو توسعهنیافتهترین بخش، در مسیر مراحل رشدوقوام آن باشد (در یک دیدگاه هگلی یا عیسوی: هر چیز را با «میوه»اش بسنج نه با «ریشه»اش!). و به عکس، میتوان (با نگاهی هایدگری) چنین گفت که برای فهم هر چیز، امر، پدیده، پندار، و…، میبایست به سادگی، فقر، خلوص، بکارت و ابتکار نخستین «سرچشمه» بازگشت و آن را از نو، دیگر بار، از سر گرفت! هر امر «نو» بنا به تعریف، نوعی خطر کردن است. اما در این نوع از نواندیشی، ما نه با تفسیری نو از فراخوانی کهن، بلکه فقط با تفسیر (تفهمی- فراخوانی قرآن) سروکار داریم که نام دیگر یا اسم کوچکش «نوین» است!
📌روزنامه شرق، در بیست هفتمین یادمان استاد و هفتادمین سالگرد تاسیس «کانون نشر حقایق اسلامی»
#سی_دومین_سالگرد
#محمد_تقی_شریعتی
#راه_سوم
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
🖋 احسان شریعتی
🔆هنگامی که استاد شریعتی پس از پایان دیکتاتوری رضاشاه (و اشغال ایران) در ۱۳۲۰، کار تازه و بزرگ خود را آغاز کرد، نه مانند ما ٧٠ سال «راه طیشده» را چون پشتوانه خود داشت و نه هنوز چشماندازها برای او و یارانش روشن مینمود. جامعه ایران از یک دوران «نوسازی آمرانه» بیرون آمده بود و با این احساس کاذب «رهایی»، قطببندی شده بود بر سر دو راهی «بازگشت به سنت» (از سوی مردم)، یا رویآوردن (روشنفکران و اقشار تحصیلکرده) به ایدئولوژیها، گفتمانها، یا روایتهای دیگری از تجدد و اردوکشیهای جدید جهانی. در عمق جامعه، نیروی تعیینکننده، هرچند بهشکل نامحسوس، همچنان سنتگرایی دینی بود. استاد شریعتی اما، راه دیگر «دوم» یا دقیقتر بگوییم «سوم» خود را با گزینش طرح «پیرایش» (رفرماسیون) ایمان دینی و «نوزایش» (رنسانس) فرهنگ ملی در پیش گرفت. همان طرح ناتمامی که بار نخست، توسط سیدجمال در ایران عصر ناصری آغاز و در بُعد سیاسی، با نهضتهای تنباکو و مشروطه، شکوفا شد؛ و با ناکامی مشروطه (و بروز واکنش «مشروعه»خواهی) و برآمدن نظم رضاخانی (مُلهم از مُدل آتاتورکی)، وقفه و خللی در تداوم آن طرح و پروژه پیش آمده بود.
🔆برای فهم آن فضای خلأ، ناشی از شکست سیاست فرهنگی نوسازی تحمیلی و از بالا و مشکلات بنیانگذاری مجدد «راه سومی» میان بازگشت به سنت بومی و برونرفت ایدئولوژیهای وارداتی، شرایط را میتوان با دوران پس از انقلاب مقایسه کرد. از این نظر که در مجموع، بهرغم چشماندازهای دوران خیزش که دورنمای نوعی روشنگری و نواندیشی دینی، محرک و انگیزهبخش نهضت انقلابی محسوب میشد، در دوران تثبیت نظام، بازگشت به «سنت»، با قرائت یا خوانشی «اصولگرا» بهتدریج تفوق یافت؛ و این روند تداوم یافت تا نیمه دهه هفتاد (و بار دیگر، بهشکل ضعیفتر از نیمه دهه ٨٠). در قیاس این دو بازگشت به سنت در دو برهه تاریخی مورد نظر، تفاوت و فصل ممیزه آشکار، پیدایش و رشد گفتمان اصولگرایی است، پدیدهای که نه فقط در ایران، بلکه در جهان اسلام و در کل جهان تازگی داشته و دارد. نکتهای که غالبا در مجادلات سیاسی روز و دعواهای فکری محلی و ملی فراموش میشود این مهم است که «سنتگرایی، اصولگرا و نوگرایی»، هر یک دلیل وجودی و منطقی جدی خود را دارند، که باید آن را شنید و شناخت. مشکل وقتی شروع میشود، که یک گرایش یا انگارش انحصارطلبانه بکوشد سایرین را از سپهر عمومی گفتوگو، حذف و محروم سازد. امری که با توجه به پایگاه تودهای نیروی سنتی (و نه سنت«انگار» یا اصول«گرا»)، بهشکل منظم، به ضرر نواندیشان، رخ میدهد. از یک جنبه، با توجه به تغییر دورانها و «گشت»های معرفتشناختی و گفتمانی، موقعیت فکری جامعه ما در قیاس با زمان «استاد» (مواجهه با گفتمانهای سنتی مذهبی، چپ تودهای، روشنفکری سبک کسروی و تجددگرایی آمرانه)، «پیشرفت» انکارناپذیر بسیاری کرده است. از سوی دیگر، به سبب مستهلک (و دافعهساز) شدن بسیاری از واژهها و مفهومها، از فرط -یا سوء-استفاده به یک معنا، دیگر بار به همان دوران بازگشتهایم.
🔆با این تفاوت که امکان بهکارگیری دوباره آن معانی، که آن زمان هنوز «بکر» بودند و «مبتکر»ی چون استاد را برای احیاء (یا تذکار مهجوری یا اصلاح تصلب خویش) میطلبیدند، از ما سلب شده است. از این رو و به این معنا، موقعیت و کار ما از زمان استاد، صعب و دشوارتر به نظر میآید؛ هرچند که انبانی پُر از تجربه و آموزه ٧٠ساله داشته باشیم. خاستگاه، ریشه و بنیاد هر چیز، میتواند سادهترین، فقیرترین و بسطو توسعهنیافتهترین بخش، در مسیر مراحل رشدوقوام آن باشد (در یک دیدگاه هگلی یا عیسوی: هر چیز را با «میوه»اش بسنج نه با «ریشه»اش!). و به عکس، میتوان (با نگاهی هایدگری) چنین گفت که برای فهم هر چیز، امر، پدیده، پندار، و…، میبایست به سادگی، فقر، خلوص، بکارت و ابتکار نخستین «سرچشمه» بازگشت و آن را از نو، دیگر بار، از سر گرفت! هر امر «نو» بنا به تعریف، نوعی خطر کردن است. اما در این نوع از نواندیشی، ما نه با تفسیری نو از فراخوانی کهن، بلکه فقط با تفسیر (تفهمی- فراخوانی قرآن) سروکار داریم که نام دیگر یا اسم کوچکش «نوین» است!
📌روزنامه شرق، در بیست هفتمین یادمان استاد و هفتادمین سالگرد تاسیس «کانون نشر حقایق اسلامی»
#سی_دومین_سالگرد
#محمد_تقی_شریعتی
#راه_سوم
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
Telegram
attach📎
🔷🔸استاد شریعتی و بنیانگذاری راه سوم
🖋 احسان شریعتی
🔹هنگامی که استاد شریعتی پس از پایان دیکتاتوری رضاشاه (و اشغال ایران) در ۱۳۲۰، کار تازه و بزرگ خود را آغاز کرد، نه مانند ما ٧٠ سال «راه طیشده» را چون پشتوانه خود داشت و نه هنوز چشماندازها برای او و یارانش روشن مینمود. جامعه ایران از یک دوران «نوسازی آمرانه» بیرون آمده بود و با این احساس کاذب «رهایی»، قطببندی شده بود بر سر دو راهی «بازگشت به سنت» (از سوی مردم)، یا رویآوردن (روشنفکران و اقشار تحصیلکرده) به ایدئولوژیها، گفتمانها، یا روایتهای دیگری از تجدد و اردوکشیهای جدید جهانی. در عمق جامعه، نیروی تعیینکننده، هرچند بهشکل نامحسوس، همچنان سنتگرایی دینی بود. استاد شریعتی اما، راه دیگر «دوم» یا دقیقتر بگوییم «سوم» خود را با گزینش طرح «پیرایش» (رفرماسیون) ایمان دینی و «نوزایش» (رنسانس) فرهنگ ملی در پیش گرفت. همان طرح ناتمامی که بار نخست، توسط سیدجمال در ایران عصر ناصری آغاز و در بُعد سیاسی، با نهضتهای تنباکو و مشروطه، شکوفا شد؛ و با ناکامی مشروطه (و بروز واکنش «مشروعه»خواهی) و برآمدن نظم رضاخانی (مُلهم از مُدل آتاتورکی)، وقفه و خللی در تداوم آن طرح و پروژه پیش آمده بود.
🔸برای فهم آن فضای خلأ، ناشی از شکست سیاست فرهنگی نوسازی تحمیلی و از بالا و مشکلات بنیانگذاری مجدد «راه سومی» میان بازگشت به سنت بومی و برونرفت ایدئولوژیهای وارداتی، شرایط را میتوان با دوران پس از انقلاب مقایسه کرد. از این نظر که در مجموع، بهرغم چشماندازهای دوران خیزش که دورنمای نوعی روشنگری و نواندیشی دینی، محرک و انگیزهبخش نهضت انقلابی محسوب میشد، در دوران تثبیت نظام، بازگشت به «سنت»، با قرائت یا خوانشی «اصولگرا» بهتدریج تفوق یافت؛ و این روند تداوم یافت تا نیمه دهه هفتاد (و بار دیگر، بهشکل ضعیفتر از نیمه دهه ٨٠). در قیاس این دو بازگشت به سنت در دو برهه تاریخی مورد نظر، تفاوت و فصل ممیزه آشکار، پیدایش و رشد گفتمان اصولگرایی است، پدیدهای که نه فقط در ایران، بلکه در جهان اسلام و در کل جهان تازگی داشته و دارد. نکتهای که غالبا در مجادلات سیاسی روز و دعواهای فکری محلی و ملی فراموش میشود این مهم است که «سنتگرایی، اصولگرا و نوگرایی»، هر یک دلیل وجودی و منطقی جدی خود را دارند، که باید آن را شنید و شناخت. مشکل وقتی شروع میشود، که یک گرایش یا انگارش انحصارطلبانه بکوشد سایرین را از سپهر عمومی گفتوگو، حذف و محروم سازد. امری که با توجه به پایگاه تودهای نیروی سنتی (و نه سنت«انگار» یا اصول«گرا»)، بهشکل منظم، به ضرر نواندیشان، رخ میدهد. از یک جنبه، با توجه به تغییر دورانها و «گشت»های معرفتشناختی و گفتمانی، موقعیت فکری جامعه ما در قیاس با زمان «استاد» (مواجهه با گفتمانهای سنتی مذهبی، چپ تودهای، روشنفکری سبک کسروی و تجددگرایی آمرانه)، «پیشرفت» انکارناپذیر بسیاری کرده است. از سوی دیگر، به سبب مستهلک (و دافعهساز) شدن بسیاری از واژهها و مفهومها، از فرط -یا سوء-استفاده به یک معنا، دیگر بار به همان دوران بازگشتهایم.
🔹با این تفاوت که امکان بهکارگیری دوباره آن معانی، که آن زمان هنوز «بکر» بودند و «مبتکر»ی چون استاد را برای احیاء (یا تذکار مهجوری یا اصلاح تصلب خویش) میطلبیدند، از ما سلب شده است. از این رو و به این معنا، موقعیت و کار ما از زمان استاد، صعب و دشوارتر به نظر میآید؛ هرچند که انبانی پُر از تجربه و آموزه ٧٠ساله داشته باشیم. خاستگاه، ریشه و بنیاد هر چیز، میتواند سادهترین، فقیرترین و بسطو توسعهنیافتهترین بخش، در مسیر مراحل رشدوقوام آن باشد (در یک دیدگاه هگلی یا عیسوی: هر چیز را با «میوه»اش بسنج نه با «ریشه»اش!). و به عکس، میتوان (با نگاهی هایدگری) چنین گفت که برای فهم هر چیز، امر، پدیده، پندار، و…، میبایست به سادگی، فقر، خلوص، بکارت و ابتکار نخستین «سرچشمه» بازگشت و آن را از نو، دیگر بار، از سر گرفت! هر امر «نو» بنا به تعریف، نوعی خطر کردن است. اما در این نوع از نواندیشی، ما نه با تفسیری نو از فراخوانی کهن، بلکه فقط با تفسیر (تفهمی- فراخوانی قرآن) سروکار داریم که نام دیگر یا اسم کوچکش «نوین» است!
📌روزنامه شرق، در بیست هفتمین یادمان استاد و هفتادمین سالگرد تاسیس «کانون نشر حقایق اسلامی»
#یادداشت
#محمد_تقی_شریعتی
#راه_سوم
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🆔 @Shariati_SCF
🖋 احسان شریعتی
🔹هنگامی که استاد شریعتی پس از پایان دیکتاتوری رضاشاه (و اشغال ایران) در ۱۳۲۰، کار تازه و بزرگ خود را آغاز کرد، نه مانند ما ٧٠ سال «راه طیشده» را چون پشتوانه خود داشت و نه هنوز چشماندازها برای او و یارانش روشن مینمود. جامعه ایران از یک دوران «نوسازی آمرانه» بیرون آمده بود و با این احساس کاذب «رهایی»، قطببندی شده بود بر سر دو راهی «بازگشت به سنت» (از سوی مردم)، یا رویآوردن (روشنفکران و اقشار تحصیلکرده) به ایدئولوژیها، گفتمانها، یا روایتهای دیگری از تجدد و اردوکشیهای جدید جهانی. در عمق جامعه، نیروی تعیینکننده، هرچند بهشکل نامحسوس، همچنان سنتگرایی دینی بود. استاد شریعتی اما، راه دیگر «دوم» یا دقیقتر بگوییم «سوم» خود را با گزینش طرح «پیرایش» (رفرماسیون) ایمان دینی و «نوزایش» (رنسانس) فرهنگ ملی در پیش گرفت. همان طرح ناتمامی که بار نخست، توسط سیدجمال در ایران عصر ناصری آغاز و در بُعد سیاسی، با نهضتهای تنباکو و مشروطه، شکوفا شد؛ و با ناکامی مشروطه (و بروز واکنش «مشروعه»خواهی) و برآمدن نظم رضاخانی (مُلهم از مُدل آتاتورکی)، وقفه و خللی در تداوم آن طرح و پروژه پیش آمده بود.
🔸برای فهم آن فضای خلأ، ناشی از شکست سیاست فرهنگی نوسازی تحمیلی و از بالا و مشکلات بنیانگذاری مجدد «راه سومی» میان بازگشت به سنت بومی و برونرفت ایدئولوژیهای وارداتی، شرایط را میتوان با دوران پس از انقلاب مقایسه کرد. از این نظر که در مجموع، بهرغم چشماندازهای دوران خیزش که دورنمای نوعی روشنگری و نواندیشی دینی، محرک و انگیزهبخش نهضت انقلابی محسوب میشد، در دوران تثبیت نظام، بازگشت به «سنت»، با قرائت یا خوانشی «اصولگرا» بهتدریج تفوق یافت؛ و این روند تداوم یافت تا نیمه دهه هفتاد (و بار دیگر، بهشکل ضعیفتر از نیمه دهه ٨٠). در قیاس این دو بازگشت به سنت در دو برهه تاریخی مورد نظر، تفاوت و فصل ممیزه آشکار، پیدایش و رشد گفتمان اصولگرایی است، پدیدهای که نه فقط در ایران، بلکه در جهان اسلام و در کل جهان تازگی داشته و دارد. نکتهای که غالبا در مجادلات سیاسی روز و دعواهای فکری محلی و ملی فراموش میشود این مهم است که «سنتگرایی، اصولگرا و نوگرایی»، هر یک دلیل وجودی و منطقی جدی خود را دارند، که باید آن را شنید و شناخت. مشکل وقتی شروع میشود، که یک گرایش یا انگارش انحصارطلبانه بکوشد سایرین را از سپهر عمومی گفتوگو، حذف و محروم سازد. امری که با توجه به پایگاه تودهای نیروی سنتی (و نه سنت«انگار» یا اصول«گرا»)، بهشکل منظم، به ضرر نواندیشان، رخ میدهد. از یک جنبه، با توجه به تغییر دورانها و «گشت»های معرفتشناختی و گفتمانی، موقعیت فکری جامعه ما در قیاس با زمان «استاد» (مواجهه با گفتمانهای سنتی مذهبی، چپ تودهای، روشنفکری سبک کسروی و تجددگرایی آمرانه)، «پیشرفت» انکارناپذیر بسیاری کرده است. از سوی دیگر، به سبب مستهلک (و دافعهساز) شدن بسیاری از واژهها و مفهومها، از فرط -یا سوء-استفاده به یک معنا، دیگر بار به همان دوران بازگشتهایم.
🔹با این تفاوت که امکان بهکارگیری دوباره آن معانی، که آن زمان هنوز «بکر» بودند و «مبتکر»ی چون استاد را برای احیاء (یا تذکار مهجوری یا اصلاح تصلب خویش) میطلبیدند، از ما سلب شده است. از این رو و به این معنا، موقعیت و کار ما از زمان استاد، صعب و دشوارتر به نظر میآید؛ هرچند که انبانی پُر از تجربه و آموزه ٧٠ساله داشته باشیم. خاستگاه، ریشه و بنیاد هر چیز، میتواند سادهترین، فقیرترین و بسطو توسعهنیافتهترین بخش، در مسیر مراحل رشدوقوام آن باشد (در یک دیدگاه هگلی یا عیسوی: هر چیز را با «میوه»اش بسنج نه با «ریشه»اش!). و به عکس، میتوان (با نگاهی هایدگری) چنین گفت که برای فهم هر چیز، امر، پدیده، پندار، و…، میبایست به سادگی، فقر، خلوص، بکارت و ابتکار نخستین «سرچشمه» بازگشت و آن را از نو، دیگر بار، از سر گرفت! هر امر «نو» بنا به تعریف، نوعی خطر کردن است. اما در این نوع از نواندیشی، ما نه با تفسیری نو از فراخوانی کهن، بلکه فقط با تفسیر (تفهمی- فراخوانی قرآن) سروکار داریم که نام دیگر یا اسم کوچکش «نوین» است!
📌روزنامه شرق، در بیست هفتمین یادمان استاد و هفتادمین سالگرد تاسیس «کانون نشر حقایق اسلامی»
#یادداشت
#محمد_تقی_شریعتی
#راه_سوم
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🆔 @Shariati_SCF
Telegram
attach📎
Forwarded from صداى نوينِ خراسان
🔷🔆بزرگداشت استاد محمدتقی شریعتی
(جانِ جهانِ دانش و اخلاق)
🎙 با حضور و سخنرانی:
🔅مقصود فراستخواه
🔅احسان شریعتی
🔅هادی خانیکی
🔅محمدعلی مهدویراد
🔅محمود دلآسایی
📌هفتم شهریورماه ۱۳۹۸
تالار شهر مشهد
⏱ ساعت ۱۶
#جهان_دانش_اخلاق
#محمد_تقی_شریعتی
#صدای_نوین_خراسان
✅ @VoNoKh
(جانِ جهانِ دانش و اخلاق)
🎙 با حضور و سخنرانی:
🔅مقصود فراستخواه
🔅احسان شریعتی
🔅هادی خانیکی
🔅محمدعلی مهدویراد
🔅محمود دلآسایی
📌هفتم شهریورماه ۱۳۹۸
تالار شهر مشهد
⏱ ساعت ۱۶
#جهان_دانش_اخلاق
#محمد_تقی_شریعتی
#صدای_نوین_خراسان
✅ @VoNoKh
📸گزارش تصویری مشهد گردی
📌مشهد_شهریور ۱۳۹۸
🔷🔸 برای مشاهده تصاویر به آدرس زیر و یا گزینه instant view مراجعه کنید
#مشهد_گردی
#محمد_تقی_شریعتی
#میراث
#گزارش_تصویری
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
https://telegra.ph/گزارش-تصویری-مشهد-گردی-08-31
📌مشهد_شهریور ۱۳۹۸
🔷🔸 برای مشاهده تصاویر به آدرس زیر و یا گزینه instant view مراجعه کنید
#مشهد_گردی
#محمد_تقی_شریعتی
#میراث
#گزارش_تصویری
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
https://telegra.ph/گزارش-تصویری-مشهد-گردی-08-31
Telegraph
گزارش تصویری مشهد گردی
🔷🔸زندگینامه و کتابشناسی استاد محمد تقی شریعتی
#محمد_تقی_شریعتی
#سی_سومین_سالگرد_هجرت
#زندگینامه
#آثار
📌برای مطالعه کامل متن به آدرس زیر و یا گزینه instant view مراجعه کنید
✅ @Dr_ehsanshariati
https://gourl.page.link/N8rr
#محمد_تقی_شریعتی
#سی_سومین_سالگرد_هجرت
#زندگینامه
#آثار
📌برای مطالعه کامل متن به آدرس زیر و یا گزینه instant view مراجعه کنید
✅ @Dr_ehsanshariati
https://gourl.page.link/N8rr
Telegraph
زندگینامه و کتابشناسی استاد محمد تقی شریعتی
زندگینامه (بیوگرافی) ۱۲۸۶ تولد در روستای مزینان از توابع سبزوار؛ ۱۳۰۶-۱۳۰۷ ورود به مشهد برای ادامه تحصیلات دینی در مدرسه فاضلخان مشهد؛ ۱۳۰۹-۱۳۱۳ تدریس در دبستان ملی شرافت، تکمیل تحصیلات رسمی حوزه تا سطح مطول، شرح لمعه و قوانین در محضر اساتیدی چون شیخهاشم…
احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🔸زندگینامه و کتابشناسی استاد محمد تقی شریعتی #محمد_تقی_شریعتی #سی_سومین_سالگرد_هجرت #زندگینامه #آثار 📌برای مطالعه کامل متن به آدرس زیر و یا گزینه instant view مراجعه کنید ✅ @Dr_ehsanshariati https://gourl.page.link/N8rr
🔷🔸 ۳۳ مین سالگشت درگذشت «استاد» محمدتقیشریعتی
(۳۱ فروردین ۱۳۶۶)
📌«بغرنجیهای یک بنیانگذاری»
🖋احسان شریعتی
🔸»... دکتر شریعتی در کویر به سنت آبا-اجدادی خود اشاره دارد که همه از عالمان دین اما نه فقیه که حکیم بودهاند، مانند علامه بهمنآبادی که با حاج ملاهادی سبزواری معاصر بوده و مباحثه و مکاتبه داشته است. استاد محمدتقی شریعتی اسلامشناس(تاریخ، سنت و سیره، قرآن و حدیث و منابع روایی، تفسیری و فقهالغة و...)، قرآنپژوه، و مدرس علوم و معارف اسلامی در دانشکده الهیات (معقول و منقول سابق) بودهاند. ایشان به خلاف آنچه برخی گفتهاند نه مخالف فلسفه که از دوستان و در گفتگوی مستمر با امثال استاد سيدجلالالدين آشتياني بودهاند و باز بهخلاف آنچه برخی شنیده یا گفتهاند، خراسان، پس از غزالی یکسره سرزمینی ضدفلسفی نبوده و از سبزواری تا آشتیانی، سنت فلسفی در این خطه همچنان زنده مانده است... «
🔹»... برغم شناخت کامل دستاندرکاران تغییر-و-تحولات سیاسی و اعتقادی دهههای گذشته از نقش تاریخی استاد محمدتقی شریعتی، منزلت این شخصیت، بهمثابهٔ یکی از پیشگامان سپهر نوزایی فرهنگ دینی و تلاشگران جنبش ملی معاصر، بهگونهٔ شایسته و بایسته، بازشناخته نشده است. از فردای انقلاب ۵۷ تا کنون، بجز سمیناری که به همت دوستان ارجشناس در اسفند ۱۳۸۴ در دانشگاه تهران برگزار شد و به بازنشر بخشی از آثار استاد انجامید، و نیز بزرگداشت سال گذشته در مشهد ، شاید بتوان گفت کار درخوری در جهت بازشناسی این چهره و میراث به سامان و سرانجام نرسیده است...«
🔸»... دین اما برای او فراتر از لباس و سلسلهمراتب و نهاد و قشر و طبقه بود، لذا ترجیح میداد مخاطبان خود را در میان مردم و محصلان و روشنفکران بجوید. از اینرو وارد فرهنگ شد. هرچند در دفاع از آزادی وجدان و عقیده و استقلال ملی و عدالت اجتماعی و توسعهٔ اقتصادی، با هرگونه استبداد سیاسی و دینی سخت مخالف بود و بههمین جرم نیز در همۀ بزنگاههای تاریخ معاصر به زندان و اسارت میافتاد. و بر همین محور نیز رویکرد اصولی-انتقادی خود را، با الهام از اصل شیعی «اجتناب از قدرت» تا پایان عمر حفظ کرد ... «
#سی_سومین_سالگرد_هجرت
#محمد_تقی_شریعتی
#یادداشت
#احسان_شریعتی
* طرح-خطاطی: م.م.
✅ @Dr_ehsanshariati
(۳۱ فروردین ۱۳۶۶)
📌«بغرنجیهای یک بنیانگذاری»
🖋احسان شریعتی
🔸»... دکتر شریعتی در کویر به سنت آبا-اجدادی خود اشاره دارد که همه از عالمان دین اما نه فقیه که حکیم بودهاند، مانند علامه بهمنآبادی که با حاج ملاهادی سبزواری معاصر بوده و مباحثه و مکاتبه داشته است. استاد محمدتقی شریعتی اسلامشناس(تاریخ، سنت و سیره، قرآن و حدیث و منابع روایی، تفسیری و فقهالغة و...)، قرآنپژوه، و مدرس علوم و معارف اسلامی در دانشکده الهیات (معقول و منقول سابق) بودهاند. ایشان به خلاف آنچه برخی گفتهاند نه مخالف فلسفه که از دوستان و در گفتگوی مستمر با امثال استاد سيدجلالالدين آشتياني بودهاند و باز بهخلاف آنچه برخی شنیده یا گفتهاند، خراسان، پس از غزالی یکسره سرزمینی ضدفلسفی نبوده و از سبزواری تا آشتیانی، سنت فلسفی در این خطه همچنان زنده مانده است... «
🔹»... برغم شناخت کامل دستاندرکاران تغییر-و-تحولات سیاسی و اعتقادی دهههای گذشته از نقش تاریخی استاد محمدتقی شریعتی، منزلت این شخصیت، بهمثابهٔ یکی از پیشگامان سپهر نوزایی فرهنگ دینی و تلاشگران جنبش ملی معاصر، بهگونهٔ شایسته و بایسته، بازشناخته نشده است. از فردای انقلاب ۵۷ تا کنون، بجز سمیناری که به همت دوستان ارجشناس در اسفند ۱۳۸۴ در دانشگاه تهران برگزار شد و به بازنشر بخشی از آثار استاد انجامید، و نیز بزرگداشت سال گذشته در مشهد ، شاید بتوان گفت کار درخوری در جهت بازشناسی این چهره و میراث به سامان و سرانجام نرسیده است...«
🔸»... دین اما برای او فراتر از لباس و سلسلهمراتب و نهاد و قشر و طبقه بود، لذا ترجیح میداد مخاطبان خود را در میان مردم و محصلان و روشنفکران بجوید. از اینرو وارد فرهنگ شد. هرچند در دفاع از آزادی وجدان و عقیده و استقلال ملی و عدالت اجتماعی و توسعهٔ اقتصادی، با هرگونه استبداد سیاسی و دینی سخت مخالف بود و بههمین جرم نیز در همۀ بزنگاههای تاریخ معاصر به زندان و اسارت میافتاد. و بر همین محور نیز رویکرد اصولی-انتقادی خود را، با الهام از اصل شیعی «اجتناب از قدرت» تا پایان عمر حفظ کرد ... «
#سی_سومین_سالگرد_هجرت
#محمد_تقی_شریعتی
#یادداشت
#احسان_شریعتی
* طرح-خطاطی: م.م.
✅ @Dr_ehsanshariati
🔷🔸بخشی از گفتگو با روزنامه شهرآرا
🔸«... در شرایط پس از اشعال کشور در شهریور ۲۰، استاد شریعتی سقراطوار به میدان آمد و بهعنوان یک بنیانگذارِ نوآور روش گفتگویی (بهسبک سقراط) را برگزید. جامعه بهشدت ملتهب بود و با ورود ایدئولوژیهای جدید و در میانهٔ گرایشهای گوناگون مذهبی، تنش و درگیری در اوج بود و به خشونت میگرایید. استاد شریعتی با روشی دیالوژیک با هر دو دسته روبرو میشد. به خیابان و شارع عام میرفت و با فرهیختگان گفتگو میکرد. در این روش نخست خود را در مقام جوانان عدالتخواهی قرار میداد که در ایدئولوژی انتخابی خود، جذابیتی مییافتند و در همانزمان آثار نویسندگان چپ مسلمان مانند رسالۀ جودةالسحار مصری، «اصول اقتصادی اسلام»، را ترجمه میکرد.»
#سی_سومین_سالگرد
#محمد_تقی_شریعتی
#روزنامه_شهرآرا
#گفتگو
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🔸«... در شرایط پس از اشعال کشور در شهریور ۲۰، استاد شریعتی سقراطوار به میدان آمد و بهعنوان یک بنیانگذارِ نوآور روش گفتگویی (بهسبک سقراط) را برگزید. جامعه بهشدت ملتهب بود و با ورود ایدئولوژیهای جدید و در میانهٔ گرایشهای گوناگون مذهبی، تنش و درگیری در اوج بود و به خشونت میگرایید. استاد شریعتی با روشی دیالوژیک با هر دو دسته روبرو میشد. به خیابان و شارع عام میرفت و با فرهیختگان گفتگو میکرد. در این روش نخست خود را در مقام جوانان عدالتخواهی قرار میداد که در ایدئولوژی انتخابی خود، جذابیتی مییافتند و در همانزمان آثار نویسندگان چپ مسلمان مانند رسالۀ جودةالسحار مصری، «اصول اقتصادی اسلام»، را ترجمه میکرد.»
#سی_سومین_سالگرد
#محمد_تقی_شریعتی
#روزنامه_شهرآرا
#گفتگو
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🔷🔸استاد محمدتقی شریعتی و معضل بنیانگذاری دوباره «راه سوم»
🖋احسان شریعتی
📌بخش های از این مقاله به شرح زیر است:
🔸 از فردای شهریور ۱۳۲۰، شهر مشهد شرایطی تقریباً مشابه شرایط پس از انقلاب بهمن ۱۳۵۷ را تجربه میکرد. پس از یکدوره دیکتاتوری و سرکوب، مردم در آغاز احساس میکردند که طعم آزادی را میچشند. این احساس آزادی، که بهشکل تناقضآمیزی با اشغال ایران توسط ارتش سرخ همراه شده بود، در تودهٔ مردم بهشکل بازگشت به مذهب سنتی و رشد هیئتهای مذهبی خود را نشان میداد و در نزد روشنفکران با گرایش به انقلاب اکتبر روسیه و حزب توده و شعارهای جذابی چون صلح، آزادی، و عدالت اجتماعی ؛
🔹 در چنین شرایطی، استاد شریعتی سقراطوار به میدان آمد و بهعنوان یک بنیانگذارِ نوآور که در آنزمان مشابهاش در صحنه نبود، خوش درخشید. روش استاد، روش گفتگو (بهسبک سقراطی) بود ؛
🔸حرکت فکری استاد در مشهد از سال ۱۳۲۳ به تأسیس «كانون نشر حقایق اسلامی» منجر شد كه بنابه گزارش دکتر شریعتی: «...بهزودی بهصورت سنگر اعتقادی، علمی و تبلیغی نسل جوان و گروه روشنفكر و مترقیای درآمد ...كانون با انتشار «كارنامه»ای كه خط مشی فكری و عملی خود را بیان میكرد، بهرهبری استاد شریعتی، نهضتی را آغاز نمود كه هدف اساسی آن «تجدیدحیات اسلام و مسلمین بود»؛ و برای تحقق این هدف غایی: ۱) بازگشت به «قرآن»، سرچشمهی اصلیای كه باید اسلام را از آن گرفت و .. ؛
🔹 استاد توانست (همچون طالقانی بزرگ)، ُپل رابطی شود میان نسل اول مصلحان دین چونان سیدجمال را با نسل سوم همچون علی شریعتی. اگر آراء و ایدهها، «مانند گُلها، بدون آب و خاک و هوای مناسب نمیتوانند برویند»( بهتعبیر ماکس وبر)، به یاد باید داشت که در زمین و میدانِ معرفتی استاد در مقام مفسٌر و محدّث یا نوسخنگوی امینِ متن و سیره و سنّت بود که «جهان بینی توحید» در کلامِ فرزند او شکوفا شد.
📌مطالعه کامل متن در لینک وبسایت احسان شریعتی
http://www.ehsanshariati.org/PostView?Action=Post&ID=1087
#سقراط
#خراسان
#راه_سوم
#دیکتاتوری
#مذهب
#یاد_استاد
#محمد_تقی_شریعتی
#سی_چهارمین_سالیاد
✅ @Dr_ehsanshariati
🖋احسان شریعتی
📌بخش های از این مقاله به شرح زیر است:
🔸 از فردای شهریور ۱۳۲۰، شهر مشهد شرایطی تقریباً مشابه شرایط پس از انقلاب بهمن ۱۳۵۷ را تجربه میکرد. پس از یکدوره دیکتاتوری و سرکوب، مردم در آغاز احساس میکردند که طعم آزادی را میچشند. این احساس آزادی، که بهشکل تناقضآمیزی با اشغال ایران توسط ارتش سرخ همراه شده بود، در تودهٔ مردم بهشکل بازگشت به مذهب سنتی و رشد هیئتهای مذهبی خود را نشان میداد و در نزد روشنفکران با گرایش به انقلاب اکتبر روسیه و حزب توده و شعارهای جذابی چون صلح، آزادی، و عدالت اجتماعی ؛
🔹 در چنین شرایطی، استاد شریعتی سقراطوار به میدان آمد و بهعنوان یک بنیانگذارِ نوآور که در آنزمان مشابهاش در صحنه نبود، خوش درخشید. روش استاد، روش گفتگو (بهسبک سقراطی) بود ؛
🔸حرکت فکری استاد در مشهد از سال ۱۳۲۳ به تأسیس «كانون نشر حقایق اسلامی» منجر شد كه بنابه گزارش دکتر شریعتی: «...بهزودی بهصورت سنگر اعتقادی، علمی و تبلیغی نسل جوان و گروه روشنفكر و مترقیای درآمد ...كانون با انتشار «كارنامه»ای كه خط مشی فكری و عملی خود را بیان میكرد، بهرهبری استاد شریعتی، نهضتی را آغاز نمود كه هدف اساسی آن «تجدیدحیات اسلام و مسلمین بود»؛ و برای تحقق این هدف غایی: ۱) بازگشت به «قرآن»، سرچشمهی اصلیای كه باید اسلام را از آن گرفت و .. ؛
🔹 استاد توانست (همچون طالقانی بزرگ)، ُپل رابطی شود میان نسل اول مصلحان دین چونان سیدجمال را با نسل سوم همچون علی شریعتی. اگر آراء و ایدهها، «مانند گُلها، بدون آب و خاک و هوای مناسب نمیتوانند برویند»( بهتعبیر ماکس وبر)، به یاد باید داشت که در زمین و میدانِ معرفتی استاد در مقام مفسٌر و محدّث یا نوسخنگوی امینِ متن و سیره و سنّت بود که «جهان بینی توحید» در کلامِ فرزند او شکوفا شد.
📌مطالعه کامل متن در لینک وبسایت احسان شریعتی
http://www.ehsanshariati.org/PostView?Action=Post&ID=1087
#سقراط
#خراسان
#راه_سوم
#دیکتاتوری
#مذهب
#یاد_استاد
#محمد_تقی_شریعتی
#سی_چهارمین_سالیاد
✅ @Dr_ehsanshariati
وب سایت رسمی احسان شریعتی
استاد محمدتقی شریعتی و معضل بنیانگذاری دوباره «راه سوم»
برغم شناخت کامل دستاندرکاران تغییر-و-تحولات سیاسی و اعتقادی دهههای گذشته از نقش تاریخی استاد محمدتقی شریعتی، منزلت این شخصیت، بهمثابهٔ یکی از پیشگامان سپهر..