🔷🔸ترامپ و ترومپت نوامپریالیستی او
🖋احسان شریعتی
🔸صلای بی«نظمی نوین» جهانی امروز بیش از هر زمان دیگر از ترومپتِ جنابِ ترامپ نواخته میشود. ندای شوم جغد جنگافروزی که بیش از خود نبرد به رجزخوانیهای آن دلبسته است، زیرا درمقام یک سوداگر بنابرقاعده میبایست به بهای آن نیز بیاندیشد. آمیختهای از بلاهت و جاهلیگری، لومپنیسم و شارلاتانیسم کوچه-بازاری، که از مشخصات تمامی جریانهای پوپولیستی و راست افراطی روبهرشد در جهان امروز است.
🔹تصمیات شوکآور ترامپ، مانند تغییر پایتخت اسرائيل و ..، شاید از همین منظر قابل بررسی باشد، و از جمله و در ادامه، همین تصمیم بیمعنای اخیر «ادمینیستریشن» ایشان که حساب سپاه را از کلیت نظام جدا ساخته و آنرا بطور مجزا تروریست خوانده است. مگر این نهاد میتواند مستقل از نظام و برترین مسئولان سیاسی و دیپلماتیک آن در منطقه اقدامی بورزد؟ مثل اینست که دولت ایران متقابلا سازمان موساد یا ارتش آنها را از کلیت رژیم اسرائیل منتزع سازد و مسئول «تروریسم دولتی» مرسوم صهیونیستها در خاورمیانه اعلام کند!
🔸اقدامات تاکنونی ترامپ در سطح بینالمللی غالبا از قماش همین سنخ تصمیمات بهظاهر غیرعقلایی بوده است: از خروج از برجام و از سایر کنوانسیونهای بینالمللی محیطزیستی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و نظامی تاکنون، با نوعی زورگویی و تحقیر حقوق و قوانین و قراردادهای بینالمللی، به بهانهٔ دفاع از منافع قومی و اقتصادی کوتاه مدت خود و تقویت همپالکیهای متحدش در جهان تا مرز جنگ ...، مواجهیم، و مضحکتر آنکه غرض از همهٔ این تحریمها، تحریکها و چنین شیوهٔ برخوردی با ملتهای تحت حاکمیتِ «دولتهای طاغی» و کشورهای «محور شرارت» را هم تثبیت صلح و امنیت و بازگرداندن دموکراسی و حقوق بشر (البته از نوع رژیم گذشته) مینامد؛ که یادآور جملات جورج اورول در کتاب ۱۹۸۱ است: «جنگ صلح است. آزادی بردگی است. نادانی توانایی است»!
🔹و خلاصه در یک کلام، به تعبیر مرحوم بهار، «عطاش را نخواهم و لقاش را، که شومتر لقایش از عطای او ! »
و اما راه منطقی و اصولی مقابله با همهٔ شانتاژهای نوامپریالیستی، صهیونیستی و ارتجاعی این دار-و-دستههای قلدرمآب حاکم بر جهان و منطقه، آیا بجز اتحاد ملی و مردمی ایرانیان با خویش و با سایر خلقهای همسایه و خاورمیانه است؟
🔸و آیا همهٔ تنگنظریها و انحصارطلبیهای عقیدتی و فرقهای، در همهٔ اشکال قومی و مذهبی و سیاسی و جناحی، تاکنون در خدمتِ تفرقه و تنشآفرینی ملی و منطقهای، بهعبارتی دیگر، در استخدام همین نوع سیاستگذاریهای نوامپراطوریانگارانهٔ جهانی، در خشنترین شکل آن، نبودهاند؟
پس درستترین راه خنثی ساختن همهٔ توطئهها و تحمیل طرحهای سفارشی و بیرونی بر ملتهای منطقه و کلیهٔ فشارهای جنون و جنایتآمیز علیه امنیت، آسایش، و حتی سلامت مردم بیدفاع، جز حمایت از حاکمیت قانون و حقوق بینالملل از سویی و از دیگرسو در داخل، فراخوان به اتحاد ملی، احترام به حقوق انسانی و شهروندی، آزادی زندانیان عقیدتی-سیاسی، مبارزه با سوءمدیریت و فساد، اجتناب از هرگونه تنش زایی و نظامیگری و اقتدارگرایی، چه میتواند باشد؟
پاسخ چنان «های»، چنین «هو»ی خنثیسازی است، همچون ریختن آب سرد بر سُرب داغِ «جُغد جنگ و مُرغوای او» .
#ترامپ
#تروریسم
#فضای_باز_سیاسی
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🖋احسان شریعتی
🔸صلای بی«نظمی نوین» جهانی امروز بیش از هر زمان دیگر از ترومپتِ جنابِ ترامپ نواخته میشود. ندای شوم جغد جنگافروزی که بیش از خود نبرد به رجزخوانیهای آن دلبسته است، زیرا درمقام یک سوداگر بنابرقاعده میبایست به بهای آن نیز بیاندیشد. آمیختهای از بلاهت و جاهلیگری، لومپنیسم و شارلاتانیسم کوچه-بازاری، که از مشخصات تمامی جریانهای پوپولیستی و راست افراطی روبهرشد در جهان امروز است.
🔹تصمیات شوکآور ترامپ، مانند تغییر پایتخت اسرائيل و ..، شاید از همین منظر قابل بررسی باشد، و از جمله و در ادامه، همین تصمیم بیمعنای اخیر «ادمینیستریشن» ایشان که حساب سپاه را از کلیت نظام جدا ساخته و آنرا بطور مجزا تروریست خوانده است. مگر این نهاد میتواند مستقل از نظام و برترین مسئولان سیاسی و دیپلماتیک آن در منطقه اقدامی بورزد؟ مثل اینست که دولت ایران متقابلا سازمان موساد یا ارتش آنها را از کلیت رژیم اسرائیل منتزع سازد و مسئول «تروریسم دولتی» مرسوم صهیونیستها در خاورمیانه اعلام کند!
🔸اقدامات تاکنونی ترامپ در سطح بینالمللی غالبا از قماش همین سنخ تصمیمات بهظاهر غیرعقلایی بوده است: از خروج از برجام و از سایر کنوانسیونهای بینالمللی محیطزیستی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و نظامی تاکنون، با نوعی زورگویی و تحقیر حقوق و قوانین و قراردادهای بینالمللی، به بهانهٔ دفاع از منافع قومی و اقتصادی کوتاه مدت خود و تقویت همپالکیهای متحدش در جهان تا مرز جنگ ...، مواجهیم، و مضحکتر آنکه غرض از همهٔ این تحریمها، تحریکها و چنین شیوهٔ برخوردی با ملتهای تحت حاکمیتِ «دولتهای طاغی» و کشورهای «محور شرارت» را هم تثبیت صلح و امنیت و بازگرداندن دموکراسی و حقوق بشر (البته از نوع رژیم گذشته) مینامد؛ که یادآور جملات جورج اورول در کتاب ۱۹۸۱ است: «جنگ صلح است. آزادی بردگی است. نادانی توانایی است»!
🔹و خلاصه در یک کلام، به تعبیر مرحوم بهار، «عطاش را نخواهم و لقاش را، که شومتر لقایش از عطای او ! »
و اما راه منطقی و اصولی مقابله با همهٔ شانتاژهای نوامپریالیستی، صهیونیستی و ارتجاعی این دار-و-دستههای قلدرمآب حاکم بر جهان و منطقه، آیا بجز اتحاد ملی و مردمی ایرانیان با خویش و با سایر خلقهای همسایه و خاورمیانه است؟
🔸و آیا همهٔ تنگنظریها و انحصارطلبیهای عقیدتی و فرقهای، در همهٔ اشکال قومی و مذهبی و سیاسی و جناحی، تاکنون در خدمتِ تفرقه و تنشآفرینی ملی و منطقهای، بهعبارتی دیگر، در استخدام همین نوع سیاستگذاریهای نوامپراطوریانگارانهٔ جهانی، در خشنترین شکل آن، نبودهاند؟
پس درستترین راه خنثی ساختن همهٔ توطئهها و تحمیل طرحهای سفارشی و بیرونی بر ملتهای منطقه و کلیهٔ فشارهای جنون و جنایتآمیز علیه امنیت، آسایش، و حتی سلامت مردم بیدفاع، جز حمایت از حاکمیت قانون و حقوق بینالملل از سویی و از دیگرسو در داخل، فراخوان به اتحاد ملی، احترام به حقوق انسانی و شهروندی، آزادی زندانیان عقیدتی-سیاسی، مبارزه با سوءمدیریت و فساد، اجتناب از هرگونه تنش زایی و نظامیگری و اقتدارگرایی، چه میتواند باشد؟
پاسخ چنان «های»، چنین «هو»ی خنثیسازی است، همچون ریختن آب سرد بر سُرب داغِ «جُغد جنگ و مُرغوای او» .
#ترامپ
#تروریسم
#فضای_باز_سیاسی
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
Telegram
attach📎
🔷🔸کلاف سردرگم ؛ و تکلیف ما
🖋 احسان شریعتی
🔸دیشب در نشست رونمایی کتابی در کانون وکلا، پیرامون موضوع «چشمانداز کُنشگری حقوقی در ایران» («اسطوره حقها و استراتژی اصلاح» از دکتر عظیمی)، سخن از حقوقبانانی در میان بود که در راستای تحقق عدالت اجتماعی، زندگی حرفهای خود را وقف دعاوی و موارد منازعه بهتعبیر نویسنده «آرمانی» میکنند (Cause lawyering)، و با حضور و شهادت دادن در محکمهٔ تاریخ، نه تنها نقش شاهد را بازی میکنند، بلکه با کنش خود تاریخ فردا را نیز مینویسند، تا آیندگان صدای خاموش ستمدیدگان دیروز را بشنوند و به یاد آورند.
🔹و نیز بحث بر سر ظرفیتهای «بسیج حقوقی» در نظام کنونی کشور بود، و برای نمونه، به تجمع اخیر کنشگران اجتماعی در برابر مجلس در بهارستان، اشاره شد که شاهد بازداشتهای نسبتا گسترده بودیم (و از جمله، دوستمان کیوان صمیمی، سردبیر مجلهٔ ایران فردا، که با گذشت چند روز، هنوز آزاد نشده است). در راه بازگشت از مراسم نیز خبر یافتم که باز با درخواست آزادی مشروط دوست دیگرمان، رضا آقاخانی، مخالفت شده است (دوستی که پیشتر بهجرم فعالیت «ملی-مذهبی» به سه سال حبس محکوم شده بود و بیش از ۲۰ ماه آنرا گذرانده، و برغم بیماری همسر و مشكلات جسمی فرزند، که به درمان تراپی و مراقبت توسط پدر نیاز دارند)
🔸در شرایطی که کشور از درون، درگیر پیامدهای فجایع «طبیعی»، بويژه سیل خانمانبرانداز اخیر، است؛ و از برون، مواجه با تهدیدات روزافزون جنگافروزان جهان و منطقه، کدام مصلحت و منفعت مردمی و اخلاقی، بجای در پیش گرفتن مشی مصالحهٔ ملی و گشایش فضای عمومی، اصرار بر استمرار چنین تصمیماتی دارد و سیاست انسداد و انحصار (متضمن حصر و حبس و حد و..، همه منتهی به بنبست) را مجاز و موجه میسازد ؟!
🔹پاسخ این پرسش را مسئولان قضایی و ..، در کنش تاریخی خود خواهند داد و یا خواهند شنید، اما، تا آنجا که به ما برمیگردد (یا به تعبیر رواقیون در «آنچه به ما وابسته است»)، میبایست به وظایف اخلاقی و مدنی خویش عمل کنیم. کنشگران اجتماعی با شیوهٔ تغییر-و-تحولخواهی حقطلبانهٔ قانونی و خشونتپرهیز مدنی، میبایست با تأکید بر جنبهٔ آموزشی و فرهنگی، به تلاشها و مطالبات خود بیش از پیش عمق و وضوح بخشند. کلاف سر در گم بحرانهای تو در توی کنونی را تنها بهیاری حزم و عزم جمعی، توسط نوعی «جبهه» ملی و مردمی، میتوان شکافت.
🔸در آستانهٔ حلول و فرارسیدن ماه «خودسازی» اصلاحی-انقلابی (عبادت، کار، و مبارزهٔ اجتماعی)، بر موحدان آزاده است تا با برنمودن نظری و نشان دادن در عملِ هر دو بُعد و ساحتِ آزادمنشی و مدارای معنوی فردی و عدالتخواهی اجتماعی، نه تنها بهشکل سلبی، واکنشی و اعتراضی در برابر بیداد، که بهصورت ایجابی، و با تجدید روحیهٔ همبستگی، ایثارگری، و استعلای معنوی (کوفتن حلقهٔ وجود بر در حق)، همهٔ موانع مادی و جسمانی را برای تبدیل شدن به «راه» (و راهبردن از یکتایی به یکتویی) درهمکوبند.
#فضای_باز_سیاسی_اجتماعی
#همگرایی_ملی
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🖋 احسان شریعتی
🔸دیشب در نشست رونمایی کتابی در کانون وکلا، پیرامون موضوع «چشمانداز کُنشگری حقوقی در ایران» («اسطوره حقها و استراتژی اصلاح» از دکتر عظیمی)، سخن از حقوقبانانی در میان بود که در راستای تحقق عدالت اجتماعی، زندگی حرفهای خود را وقف دعاوی و موارد منازعه بهتعبیر نویسنده «آرمانی» میکنند (Cause lawyering)، و با حضور و شهادت دادن در محکمهٔ تاریخ، نه تنها نقش شاهد را بازی میکنند، بلکه با کنش خود تاریخ فردا را نیز مینویسند، تا آیندگان صدای خاموش ستمدیدگان دیروز را بشنوند و به یاد آورند.
🔹و نیز بحث بر سر ظرفیتهای «بسیج حقوقی» در نظام کنونی کشور بود، و برای نمونه، به تجمع اخیر کنشگران اجتماعی در برابر مجلس در بهارستان، اشاره شد که شاهد بازداشتهای نسبتا گسترده بودیم (و از جمله، دوستمان کیوان صمیمی، سردبیر مجلهٔ ایران فردا، که با گذشت چند روز، هنوز آزاد نشده است). در راه بازگشت از مراسم نیز خبر یافتم که باز با درخواست آزادی مشروط دوست دیگرمان، رضا آقاخانی، مخالفت شده است (دوستی که پیشتر بهجرم فعالیت «ملی-مذهبی» به سه سال حبس محکوم شده بود و بیش از ۲۰ ماه آنرا گذرانده، و برغم بیماری همسر و مشكلات جسمی فرزند، که به درمان تراپی و مراقبت توسط پدر نیاز دارند)
🔸در شرایطی که کشور از درون، درگیر پیامدهای فجایع «طبیعی»، بويژه سیل خانمانبرانداز اخیر، است؛ و از برون، مواجه با تهدیدات روزافزون جنگافروزان جهان و منطقه، کدام مصلحت و منفعت مردمی و اخلاقی، بجای در پیش گرفتن مشی مصالحهٔ ملی و گشایش فضای عمومی، اصرار بر استمرار چنین تصمیماتی دارد و سیاست انسداد و انحصار (متضمن حصر و حبس و حد و..، همه منتهی به بنبست) را مجاز و موجه میسازد ؟!
🔹پاسخ این پرسش را مسئولان قضایی و ..، در کنش تاریخی خود خواهند داد و یا خواهند شنید، اما، تا آنجا که به ما برمیگردد (یا به تعبیر رواقیون در «آنچه به ما وابسته است»)، میبایست به وظایف اخلاقی و مدنی خویش عمل کنیم. کنشگران اجتماعی با شیوهٔ تغییر-و-تحولخواهی حقطلبانهٔ قانونی و خشونتپرهیز مدنی، میبایست با تأکید بر جنبهٔ آموزشی و فرهنگی، به تلاشها و مطالبات خود بیش از پیش عمق و وضوح بخشند. کلاف سر در گم بحرانهای تو در توی کنونی را تنها بهیاری حزم و عزم جمعی، توسط نوعی «جبهه» ملی و مردمی، میتوان شکافت.
🔸در آستانهٔ حلول و فرارسیدن ماه «خودسازی» اصلاحی-انقلابی (عبادت، کار، و مبارزهٔ اجتماعی)، بر موحدان آزاده است تا با برنمودن نظری و نشان دادن در عملِ هر دو بُعد و ساحتِ آزادمنشی و مدارای معنوی فردی و عدالتخواهی اجتماعی، نه تنها بهشکل سلبی، واکنشی و اعتراضی در برابر بیداد، که بهصورت ایجابی، و با تجدید روحیهٔ همبستگی، ایثارگری، و استعلای معنوی (کوفتن حلقهٔ وجود بر در حق)، همهٔ موانع مادی و جسمانی را برای تبدیل شدن به «راه» (و راهبردن از یکتایی به یکتویی) درهمکوبند.
#فضای_باز_سیاسی_اجتماعی
#همگرایی_ملی
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
Telegram
attach📎
🔷🔸کدام سیاست در برابر «استمرار جنگ»؟
🖋 احسان شریعتی
🔸بر فراز همهٔ خطرهای «طبیعی»، اجتماعی (معیشتی)، و سیاسی (بحران سرنوشت و مشروعیت)، که کشور ما را تهدید میکند، خطر جنگ خارجی (بهسرکردگی ترامپ و متحدانش در منطقه)، آیا جدیترین تهدیدها نیست؟ در این صورت، وظیفهٔ ما در قبال این تهدید، بهظاهر محتمل و شاید قریبالوقوع، کدامست؟ و چه راهکار ملی را برای مقابله با این فاجعه پیش مینهیم؟ آیا نقش ما همچون ژورنالیست ناظر و مفسری تنها تحلیل و توصیف و پیشبینی است و یا مداخله و اتخاذ موضع و پیشگیری؟
🔹همه می دانند که عواقب این جنگ به نفع هیچیک از طرفین نخواهد بود، اما چنانکه تجربهٔ تاریخ معاصر جهان (و بويژه قدرتهای غربی) نشان میدهد، هنگامیکه ماشین جنگ بهراه میافتد دیگر کسی جلودار آن نخواهد بود. به این دلیل که سرمایهداری بیهوده بر روی امری چنین خطیر و پُرهزینه سرمایهگذاری نمیکند و اگر کرد برای گرفتن نتیجهای مشخص است. جنگ تمام عیار اقتصادی هماکنون آغاز شده است. این جنگ نه ادامهٔ سیاست که نتیجهٔ بُنبست سیاسی و دیپلماسی و نظم حقوق بینالمللی است! در اینجا و در حال حاضر، سیاست ادامهٔ جنگ است. مشخصهٔ اصلی جنگ در دوران ما، بويژه پس از دو جنگ بزرگ جهانی، وجه اقتصادی اوست. حتی آنگاه که در مناطق پیرامونی سلاحها علیه انسانها و کشورها به کار گرفته میشود، هدف زد-و-خوردها، بیش از پیشروی و عقبنشینی و بُرد-و-باخت نظامیِ این و آن قدرت منطقهای، سوداگری صاحبان اصلی صنایع نظامی جهان، در کشورهای صنعتی پیشرفته است. و اما در مورد ایران، ورود به فاز درگیری نظامی به سود هیج قدرتی نخواهد بود، زیرا برغم شروع بهظاهر سهل آن برای تکنولوژی تخریب، پیامدهای پایانی روند انهدام متقابل برای متحدان امپراطوری پیشبینیناپذیر خواهد بود.
🔸نتیجهٔ تاکنونی دخالتهای نظامی امریکا و متحدانش، از افغانستان گرفته تا عراق و از لیبی تا سوریه، جز گسترش آشکار بیثباتی، ناامنی، تروریسم، توحش قومی، و تنفر دینی نبوده است. با افزوده شدن حلقهٔ ایران به این سلسله، سرزمینهای خاورمیانه یکسره به میدان جنگی علیه امپراطوری و عمّال منطقهای او تبدیل خواهد شد. ایران کشوری مشابه آنچه تاکنون با آن مواجه بودهاند نیست. از اسکندر گرفته تا نوادگان چنگیز، هر جهانگیری که به این سرزمین یورش برده، برغم پیروزی آنی، در بلندمدت در این سرزمین غرق و هضم ودفع شده است. ایرانیان، برغم تمامی تنوع و تضادهای داخلی خود، در طول تاریخ در برابر تعرض و تجاوزگری قدرتهای اجنبی متحد شدهاند و بهشیوههای گوناگون، از جمله با فریب دشمنان آنها را به تسلیم (و تعظیم در برابراین فرهنگ-و-تمدن) واداشتهاند. حتی همان ایرانیتبارهای خائنی که به اغوای قدرتها برای یورش به کشور مشغول بودهاند، تا به خیال خام خود سوار بر بال کرکسان به میهن بازگردند، خیرخواه آن قدرتها نبوده و بهعکس، آنها را به گواهی تاریخ به حضیض مذلت کشاندهاند.
🔹با همهٔ این پیشفرضها، وقوع جنگ همچنان خطری است محتمل که میبایست برای دفع آن، تا آنجا که هر یک از ما شهروندان این مرز-و-بوم بتوانیم، آماده شویم، و همچون همهٔ خطرات بومزیستی رایج در این اقلیم، سبک زیستی پیشگیرانه و دفاعی متناسب با شرایط اضطرار را در سال جاری برگزینیم. هر اقدام انتقادیِ اعتراضی و اصلاحیِ انقلابی میبایست معطوف به گشایش فضای انسداد و انحصار و اقتدار باشد و به نیّت گسترش جوّ اعتماد، همبستگی ملی، و تنشزدایی در درجهٔ نخست با ملت خویش و سپس با ملتهای همسایه و منطقه، یعنی با احترام و گشودن آغوش بر تنوع فرهنگی و عقیدتی، تا «صلحطلبی» پیششرط روحیهٔ دفاع مشروع از حق بقای خویش و منجر به «ارجشناسی» متقابل گردد.
#جنگ
#صلح
#فضای_باز_سیاسی_اجتماعی
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🖋 احسان شریعتی
🔸بر فراز همهٔ خطرهای «طبیعی»، اجتماعی (معیشتی)، و سیاسی (بحران سرنوشت و مشروعیت)، که کشور ما را تهدید میکند، خطر جنگ خارجی (بهسرکردگی ترامپ و متحدانش در منطقه)، آیا جدیترین تهدیدها نیست؟ در این صورت، وظیفهٔ ما در قبال این تهدید، بهظاهر محتمل و شاید قریبالوقوع، کدامست؟ و چه راهکار ملی را برای مقابله با این فاجعه پیش مینهیم؟ آیا نقش ما همچون ژورنالیست ناظر و مفسری تنها تحلیل و توصیف و پیشبینی است و یا مداخله و اتخاذ موضع و پیشگیری؟
🔹همه می دانند که عواقب این جنگ به نفع هیچیک از طرفین نخواهد بود، اما چنانکه تجربهٔ تاریخ معاصر جهان (و بويژه قدرتهای غربی) نشان میدهد، هنگامیکه ماشین جنگ بهراه میافتد دیگر کسی جلودار آن نخواهد بود. به این دلیل که سرمایهداری بیهوده بر روی امری چنین خطیر و پُرهزینه سرمایهگذاری نمیکند و اگر کرد برای گرفتن نتیجهای مشخص است. جنگ تمام عیار اقتصادی هماکنون آغاز شده است. این جنگ نه ادامهٔ سیاست که نتیجهٔ بُنبست سیاسی و دیپلماسی و نظم حقوق بینالمللی است! در اینجا و در حال حاضر، سیاست ادامهٔ جنگ است. مشخصهٔ اصلی جنگ در دوران ما، بويژه پس از دو جنگ بزرگ جهانی، وجه اقتصادی اوست. حتی آنگاه که در مناطق پیرامونی سلاحها علیه انسانها و کشورها به کار گرفته میشود، هدف زد-و-خوردها، بیش از پیشروی و عقبنشینی و بُرد-و-باخت نظامیِ این و آن قدرت منطقهای، سوداگری صاحبان اصلی صنایع نظامی جهان، در کشورهای صنعتی پیشرفته است. و اما در مورد ایران، ورود به فاز درگیری نظامی به سود هیج قدرتی نخواهد بود، زیرا برغم شروع بهظاهر سهل آن برای تکنولوژی تخریب، پیامدهای پایانی روند انهدام متقابل برای متحدان امپراطوری پیشبینیناپذیر خواهد بود.
🔸نتیجهٔ تاکنونی دخالتهای نظامی امریکا و متحدانش، از افغانستان گرفته تا عراق و از لیبی تا سوریه، جز گسترش آشکار بیثباتی، ناامنی، تروریسم، توحش قومی، و تنفر دینی نبوده است. با افزوده شدن حلقهٔ ایران به این سلسله، سرزمینهای خاورمیانه یکسره به میدان جنگی علیه امپراطوری و عمّال منطقهای او تبدیل خواهد شد. ایران کشوری مشابه آنچه تاکنون با آن مواجه بودهاند نیست. از اسکندر گرفته تا نوادگان چنگیز، هر جهانگیری که به این سرزمین یورش برده، برغم پیروزی آنی، در بلندمدت در این سرزمین غرق و هضم ودفع شده است. ایرانیان، برغم تمامی تنوع و تضادهای داخلی خود، در طول تاریخ در برابر تعرض و تجاوزگری قدرتهای اجنبی متحد شدهاند و بهشیوههای گوناگون، از جمله با فریب دشمنان آنها را به تسلیم (و تعظیم در برابراین فرهنگ-و-تمدن) واداشتهاند. حتی همان ایرانیتبارهای خائنی که به اغوای قدرتها برای یورش به کشور مشغول بودهاند، تا به خیال خام خود سوار بر بال کرکسان به میهن بازگردند، خیرخواه آن قدرتها نبوده و بهعکس، آنها را به گواهی تاریخ به حضیض مذلت کشاندهاند.
🔹با همهٔ این پیشفرضها، وقوع جنگ همچنان خطری است محتمل که میبایست برای دفع آن، تا آنجا که هر یک از ما شهروندان این مرز-و-بوم بتوانیم، آماده شویم، و همچون همهٔ خطرات بومزیستی رایج در این اقلیم، سبک زیستی پیشگیرانه و دفاعی متناسب با شرایط اضطرار را در سال جاری برگزینیم. هر اقدام انتقادیِ اعتراضی و اصلاحیِ انقلابی میبایست معطوف به گشایش فضای انسداد و انحصار و اقتدار باشد و به نیّت گسترش جوّ اعتماد، همبستگی ملی، و تنشزدایی در درجهٔ نخست با ملت خویش و سپس با ملتهای همسایه و منطقه، یعنی با احترام و گشودن آغوش بر تنوع فرهنگی و عقیدتی، تا «صلحطلبی» پیششرط روحیهٔ دفاع مشروع از حق بقای خویش و منجر به «ارجشناسی» متقابل گردد.
#جنگ
#صلح
#فضای_باز_سیاسی_اجتماعی
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
Telegram
attach📎