هر آغازی را پایانیست
کلاس کد پائیزم در همین لحظه تموم شد
تموم شدن کلاسها شاید یه حس راحتی رو برای مدرس ایجاد میکنه ولی من همیشه بعد از اتمام کلاسهام یه حس عجیبی دارم که شاید قابل وصف نیست؛ در همین حد بگم گاهی خیلی دلگیر میشه
مثل امشب
مثل الان
❤️
کلاس کد پائیزم در همین لحظه تموم شد
تموم شدن کلاسها شاید یه حس راحتی رو برای مدرس ایجاد میکنه ولی من همیشه بعد از اتمام کلاسهام یه حس عجیبی دارم که شاید قابل وصف نیست؛ در همین حد بگم گاهی خیلی دلگیر میشه
مثل امشب
مثل الان
❤️
#کتابخوانی
#مشاوره
نمیدونم تابحال تجربه کردین یا نه اما مطالعه (غیر درسی) یکی از بهترین راهکارهای کاهش استرس هست (تحقیق شده در موردش) و شاید هیچ چیزی به اندازه مطالعه یک کتاب خوب نمیتونه میزان استرس رو کاهش بده.
میدونم تا همینجای این مطلب رو که خوندین با خودتون گفتین که ما خیلی هنر کنیم کتابهای درسیمون رو بخونیم که دو روز دیگه کنکوره و خب حق هم دارین ولی به نظرتون در طول یک ۲۴ ساعت چقدر باید برای مطالعه از این دست وقت گذاشت؟
فقط چیزی حدود ۱۵ دقیقه! بله فقط یک ربع!
تابحال فکر کردید ۲۴ ساعت شبانهروز چندتا یک ربع داره؟
۹۶ تا 😬
میشه فقط دو سه تا از این بازههای زمانی رو به انجام یک سری کارهای خاص اختصاص داد.
ژاپنیها معتقد هستن که اگر شما روزی فقط یک ربع یک کاری رو برای مدت زمان طولانی انجام بدید در یک بازه زمانی مشخص به نتایج شگفانگیزی میرسین.
مثلاً روزی یک ربع کتاب بخونین، ورزش کنین، زبان بخونین، شعر بخونین و ...
یه بار اگر بشینیم یه گوشه و با خودمون لااقل صادق باشیم میبینیم که هر روزه زمان خیلی زیادی رو از دست میدیم که این یک ربعها توشون گم هستن.
خلاصه که به نظر من یکی از راههایی که میتونه از قضا به همین شمایی که کنکوری هستی کمک کنه مطالعه خارج از درس هست.
#مشاوره
نمیدونم تابحال تجربه کردین یا نه اما مطالعه (غیر درسی) یکی از بهترین راهکارهای کاهش استرس هست (تحقیق شده در موردش) و شاید هیچ چیزی به اندازه مطالعه یک کتاب خوب نمیتونه میزان استرس رو کاهش بده.
میدونم تا همینجای این مطلب رو که خوندین با خودتون گفتین که ما خیلی هنر کنیم کتابهای درسیمون رو بخونیم که دو روز دیگه کنکوره و خب حق هم دارین ولی به نظرتون در طول یک ۲۴ ساعت چقدر باید برای مطالعه از این دست وقت گذاشت؟
فقط چیزی حدود ۱۵ دقیقه! بله فقط یک ربع!
تابحال فکر کردید ۲۴ ساعت شبانهروز چندتا یک ربع داره؟
۹۶ تا 😬
میشه فقط دو سه تا از این بازههای زمانی رو به انجام یک سری کارهای خاص اختصاص داد.
ژاپنیها معتقد هستن که اگر شما روزی فقط یک ربع یک کاری رو برای مدت زمان طولانی انجام بدید در یک بازه زمانی مشخص به نتایج شگفانگیزی میرسین.
مثلاً روزی یک ربع کتاب بخونین، ورزش کنین، زبان بخونین، شعر بخونین و ...
یه بار اگر بشینیم یه گوشه و با خودمون لااقل صادق باشیم میبینیم که هر روزه زمان خیلی زیادی رو از دست میدیم که این یک ربعها توشون گم هستن.
خلاصه که به نظر من یکی از راههایی که میتونه از قضا به همین شمایی که کنکوری هستی کمک کنه مطالعه خارج از درس هست.
#کتابخوانی
پیرو این صحبتها قصد دارم کتابی که همین امروز به اتمام رسوندم رو جهت مطالعه معرفی کنم که اگر دوست داشتید بخونید.
کتاب با عنوان «صبح جادویی» اثر هال الرود.
نویسنده این کتاب در جوانی دچار یک تصادف خیلی سخت و وحشتناک میشه و به نوعی میمیره و با احیا به زندگی برمیگرده. چندین روز در کما بوده و وقتی به هوش میاد حافظه خودش رو از دست میده، بخشی از مغزش آسیب دیده، توان راه رفتن نداره و احتمالاً تا آخر عمر باید روی ویلچر بشینه و ...
خلاصه طی یک سری اتفاقاتی تصمیم میگیره خودش رو از این وضعیت بیرون بیاره و برای رسیدن به این هدف برنامههای مشخصی بصورت روزانه و غالباً در صبح رو انجام میده و به جایی میرسه که حتی در مسابقات دو ماراتن شرکت میکنه! (یعنی چیزی حدود ۵۰ کیلومتر رو میدوه!!!).
سایر موفقیتهایی که به دست میاره در جای خود.
اینکه یک فردی با این حجم از (به ظاهر) بدبختی میتونه به درجات مشخصی از کیفیت و لذت در زندگی برسه میتونه تلنگری قوی برای من و شمایی باشه که از خیلی نعمتها برخوردار هستیم.
خلاصه که خوندن این کتاب رو خیلی پیشنهاد میکنم.
@DrRazaviyan
پیرو این صحبتها قصد دارم کتابی که همین امروز به اتمام رسوندم رو جهت مطالعه معرفی کنم که اگر دوست داشتید بخونید.
کتاب با عنوان «صبح جادویی» اثر هال الرود.
نویسنده این کتاب در جوانی دچار یک تصادف خیلی سخت و وحشتناک میشه و به نوعی میمیره و با احیا به زندگی برمیگرده. چندین روز در کما بوده و وقتی به هوش میاد حافظه خودش رو از دست میده، بخشی از مغزش آسیب دیده، توان راه رفتن نداره و احتمالاً تا آخر عمر باید روی ویلچر بشینه و ...
خلاصه طی یک سری اتفاقاتی تصمیم میگیره خودش رو از این وضعیت بیرون بیاره و برای رسیدن به این هدف برنامههای مشخصی بصورت روزانه و غالباً در صبح رو انجام میده و به جایی میرسه که حتی در مسابقات دو ماراتن شرکت میکنه! (یعنی چیزی حدود ۵۰ کیلومتر رو میدوه!!!).
سایر موفقیتهایی که به دست میاره در جای خود.
اینکه یک فردی با این حجم از (به ظاهر) بدبختی میتونه به درجات مشخصی از کیفیت و لذت در زندگی برسه میتونه تلنگری قوی برای من و شمایی باشه که از خیلی نعمتها برخوردار هستیم.
خلاصه که خوندن این کتاب رو خیلی پیشنهاد میکنم.
@DrRazaviyan
کتاب بعدی که (بامید خدا) میخونم کتاب «کار عمیق» اثر کال نیوپورت هست.
عجلهای هم برای اتمامش ندارم
همون روزی یک ربع
دوست داشتید با من بخونید 😊
ارادتمند
دکتر رضویان
عجلهای هم برای اتمامش ندارم
همون روزی یک ربع
دوست داشتید با من بخونید 😊
ارادتمند
دکتر رضویان
#مشاوره
به نام خدا
سلام
امیدوارم حال همگی خوب باشه و ایام به کام.
به قولی سیزدهتون به در 😊
فرا رسیدن ماه مبارک رو صمیمانه تبریک عرض میکنم؛ امیدوارم قدرش رو بدونیم 😊.
خب یکی از چالشهای ماه مبارک رمضان خصوصاً برای کنکوریها مسئله برنامهریزی و نحوه استفاده صحیح از این ایام هست که به نوعی آسیبی به زحماتشون وارد نشه.
خب طبیعتاً این چالش برای کسانی هست که روزه خواهند گرفت و الا اونایی که خیلی اعتقادی به روزه گرفتن ندارن خوشخوشنشون هم میتونه باشه؛ چون دو وعده به وعدههای غذاییشون اضافه میشه 😁. به قول طرف که میگه "نماز نمیخونم؛ روزه نمیگیرم؛ سحر و افطاری هم نخورم؟ مگه من کافرم؟" 😂
خلاصه این دسته از افراد کنکوری فکر نمیکنم مشکل خاصی داشته باشن.
یه سری از افراد هم هستن که تا همین سال قبل روزه میگرفتن ولی الان میگن ما کنکور داریم پس نمیگیریم یا مثلاً یادمه وقتی ما کنکور سراسری داشتیم یکی از بچهها بود مادرش نمیذاشت روزه بگیره و وقتی کنکور داد قضاشو به جا آورد یا بعضیها میان یه مسافرت کوتاهمدت میرن و از حد ترخص (میدونین دیگه یعنی چی؟ 😅) خارج میشن و میگن خب حکم مسافر داریم و پس روزه نمیشیم و هزار و یک مدل از این دست تصمیمات که نمیخوام بهشون ورود کنم و تصمیمش رو میذارم به عهدهی خودتون.
از اینها بگذریم میرسیم به جامعه قلیلی (😂) که روزه میگیرن 🤪.
خب قاعدتاً این گرسنگی و تشنگی و از اونور به هم ریختن تایم خواب و بیداری میتونه حسابی چالش برانیگز باشه.
من سعی میکنم چند تا راهکار رو مطرح کنم و هر کدوم برای شما سازگارتر بود از اون استفاده کنید.
۱. اگر از اون دسته آدمهایی هستید که سحری بیدار میشین؛ سعی کنید بعد از نماز صبح دیگه نخوابین. در اون فاصله زمانی تا طلوع آفتاب (در واقع بینالطلوعین؛ {چه امشب منبری شدم 😅}) زمان فوقالعادهای برای یادگیری هست که اگر تجربه کرده باشید حرف من رو تائید میکنید.
۲. اگر از اون دسته آدمهایی هستید که کلاً بدون سحری روزه میگیرین و از شب قبل غذا میخورین؛ به شما هم توصیه میکنم برای نماز اول وقت بیدار شید و بعد از اون نخوابید.
اگر این زمان سحر و صبح زود رو در یابید تا ظهر که بخواد برسه شما کلی مطلب خواهید خوند؛ اون هم با کیفیت بالا. شاید در وهلهی اول براتون سخت باشه؛ خصوصاً اگر تابحال چنین کاری نمیکردین؛ اما اگر چند روزی این کار رو دنبال کنید براتون خیلی راحت و نرمال میشه.
از اذان صبح تا اذان ظهر الان چیزی حدود هفت و نیم ساعت زمان هست و از اونجایی که اگر روزه باشین دیگه لازم نیست هی دم به دقیقه سراغ یخچال برین و صبحونه بخورین و میانوعده بخورین و ... تقریباً کار دیگری به جزء درس خوندن ندارین و بنابریان میتونین خیلی خوب از این بازه زمانی استفاده کنین. شابد شما تا به همین امروز طی یک شبانه روز کامل هم هفت ساعت درس نمیخوندین یا در همین حد و حدود بوده؛ پس همین بازه زمانی رو میتونین تو صبح کسب کنین. حالا نه کل هفت و نیم ساعت که اصلاً منطقی نیست و نیاز به استراحت بین مطالعه هم دارین؛ اما واقعاً میشه تا شش ساعت هم استفاده کامل داشت.
۳. بعد از اذان ظهر اگر جون به تن داشتین 🤪 میتونین بخونین؛ اگر نداشتین هم که خب دیگه درس رو میشه کنسل کرد تا عصر.
یه چند روزی از روزهداریتون بگذره بدن به متابولیسم کتوژن شیفت میکنه؛ اینم نمیدونم تجربه کردین یا نه؛ خودم اینطوری بودم که دیگه نزدیکهای افطار تمرکز خوبی داشتم و میتونستم درس بخونم؛ چون رژیمهای کتوژن میزان تمرکز رو بالا میبرن و سلولهای مغزی به اجسام کتونی در گرسنگیهای طولانیمدت دسترسی خواهند داشت.
پس میتونین از حدود دو ساعت مونده به افطار هم استفاده کنید.
۴. سعی کنید در طول بعد از ظهر نخوابین؛ آخه مگه میشه با گرسنگی بیدار موند 😬🤦♂️. نمیدونم واقعاً؛ سعی کنید برای خودتون یه برنامه مفرحی چیزی در نظر بگیرید که ترجیحاً نخوابید و از اون ور از درس هم میتونید فاصله داشته باشید.
حالا چرا میگم نخوابید؟ چون ممکنه روی خواب شبتون تأثیر نامطلوب بذاره (خودم که اینطوریم؛ اگر در طول روز خیلی کوتاه هم بخوابم، شب برای به خواب رفتن مشکل خواهم داشت) و الا اگر از اون دسته آدمهایی هستین که خواب روزانه هیییییچ تأثیری روی خواب شبتون نداره و عین خرس 😂 (شوخی) میتونین بخوابین که مشکلی نیست؛ بخوابین 😁.
۵. سعی کنین افطار رو به حد نابودی نخورین 😂؛ یعنی اگر یه ذره این نوع روزه گرفتن ما درست باشه 🤦♂️😂. یعنی یه جوری نخورین که بعدش فقط بتونید جنازه بشید 🤪😅. چون خودش کلی زمان هست که میتونین ازش استفاده کنین که خب با توجه به شناختم این مورد رو کاملاً بعید میدونم.
به هر صورت شما اگر تایم صبح رو در یابید یه بازه زمانی کوچیک پیش از افطار و یه بازه کوچیک هم بعد از افطار داشته باشید میتونین کاملاً برنامههاتون رو برسونین.
به نام خدا
سلام
امیدوارم حال همگی خوب باشه و ایام به کام.
به قولی سیزدهتون به در 😊
فرا رسیدن ماه مبارک رو صمیمانه تبریک عرض میکنم؛ امیدوارم قدرش رو بدونیم 😊.
خب یکی از چالشهای ماه مبارک رمضان خصوصاً برای کنکوریها مسئله برنامهریزی و نحوه استفاده صحیح از این ایام هست که به نوعی آسیبی به زحماتشون وارد نشه.
خب طبیعتاً این چالش برای کسانی هست که روزه خواهند گرفت و الا اونایی که خیلی اعتقادی به روزه گرفتن ندارن خوشخوشنشون هم میتونه باشه؛ چون دو وعده به وعدههای غذاییشون اضافه میشه 😁. به قول طرف که میگه "نماز نمیخونم؛ روزه نمیگیرم؛ سحر و افطاری هم نخورم؟ مگه من کافرم؟" 😂
خلاصه این دسته از افراد کنکوری فکر نمیکنم مشکل خاصی داشته باشن.
یه سری از افراد هم هستن که تا همین سال قبل روزه میگرفتن ولی الان میگن ما کنکور داریم پس نمیگیریم یا مثلاً یادمه وقتی ما کنکور سراسری داشتیم یکی از بچهها بود مادرش نمیذاشت روزه بگیره و وقتی کنکور داد قضاشو به جا آورد یا بعضیها میان یه مسافرت کوتاهمدت میرن و از حد ترخص (میدونین دیگه یعنی چی؟ 😅) خارج میشن و میگن خب حکم مسافر داریم و پس روزه نمیشیم و هزار و یک مدل از این دست تصمیمات که نمیخوام بهشون ورود کنم و تصمیمش رو میذارم به عهدهی خودتون.
از اینها بگذریم میرسیم به جامعه قلیلی (😂) که روزه میگیرن 🤪.
خب قاعدتاً این گرسنگی و تشنگی و از اونور به هم ریختن تایم خواب و بیداری میتونه حسابی چالش برانیگز باشه.
من سعی میکنم چند تا راهکار رو مطرح کنم و هر کدوم برای شما سازگارتر بود از اون استفاده کنید.
۱. اگر از اون دسته آدمهایی هستید که سحری بیدار میشین؛ سعی کنید بعد از نماز صبح دیگه نخوابین. در اون فاصله زمانی تا طلوع آفتاب (در واقع بینالطلوعین؛ {چه امشب منبری شدم 😅}) زمان فوقالعادهای برای یادگیری هست که اگر تجربه کرده باشید حرف من رو تائید میکنید.
۲. اگر از اون دسته آدمهایی هستید که کلاً بدون سحری روزه میگیرین و از شب قبل غذا میخورین؛ به شما هم توصیه میکنم برای نماز اول وقت بیدار شید و بعد از اون نخوابید.
اگر این زمان سحر و صبح زود رو در یابید تا ظهر که بخواد برسه شما کلی مطلب خواهید خوند؛ اون هم با کیفیت بالا. شاید در وهلهی اول براتون سخت باشه؛ خصوصاً اگر تابحال چنین کاری نمیکردین؛ اما اگر چند روزی این کار رو دنبال کنید براتون خیلی راحت و نرمال میشه.
از اذان صبح تا اذان ظهر الان چیزی حدود هفت و نیم ساعت زمان هست و از اونجایی که اگر روزه باشین دیگه لازم نیست هی دم به دقیقه سراغ یخچال برین و صبحونه بخورین و میانوعده بخورین و ... تقریباً کار دیگری به جزء درس خوندن ندارین و بنابریان میتونین خیلی خوب از این بازه زمانی استفاده کنین. شابد شما تا به همین امروز طی یک شبانه روز کامل هم هفت ساعت درس نمیخوندین یا در همین حد و حدود بوده؛ پس همین بازه زمانی رو میتونین تو صبح کسب کنین. حالا نه کل هفت و نیم ساعت که اصلاً منطقی نیست و نیاز به استراحت بین مطالعه هم دارین؛ اما واقعاً میشه تا شش ساعت هم استفاده کامل داشت.
۳. بعد از اذان ظهر اگر جون به تن داشتین 🤪 میتونین بخونین؛ اگر نداشتین هم که خب دیگه درس رو میشه کنسل کرد تا عصر.
یه چند روزی از روزهداریتون بگذره بدن به متابولیسم کتوژن شیفت میکنه؛ اینم نمیدونم تجربه کردین یا نه؛ خودم اینطوری بودم که دیگه نزدیکهای افطار تمرکز خوبی داشتم و میتونستم درس بخونم؛ چون رژیمهای کتوژن میزان تمرکز رو بالا میبرن و سلولهای مغزی به اجسام کتونی در گرسنگیهای طولانیمدت دسترسی خواهند داشت.
پس میتونین از حدود دو ساعت مونده به افطار هم استفاده کنید.
۴. سعی کنید در طول بعد از ظهر نخوابین؛ آخه مگه میشه با گرسنگی بیدار موند 😬🤦♂️. نمیدونم واقعاً؛ سعی کنید برای خودتون یه برنامه مفرحی چیزی در نظر بگیرید که ترجیحاً نخوابید و از اون ور از درس هم میتونید فاصله داشته باشید.
حالا چرا میگم نخوابید؟ چون ممکنه روی خواب شبتون تأثیر نامطلوب بذاره (خودم که اینطوریم؛ اگر در طول روز خیلی کوتاه هم بخوابم، شب برای به خواب رفتن مشکل خواهم داشت) و الا اگر از اون دسته آدمهایی هستین که خواب روزانه هیییییچ تأثیری روی خواب شبتون نداره و عین خرس 😂 (شوخی) میتونین بخوابین که مشکلی نیست؛ بخوابین 😁.
۵. سعی کنین افطار رو به حد نابودی نخورین 😂؛ یعنی اگر یه ذره این نوع روزه گرفتن ما درست باشه 🤦♂️😂. یعنی یه جوری نخورین که بعدش فقط بتونید جنازه بشید 🤪😅. چون خودش کلی زمان هست که میتونین ازش استفاده کنین که خب با توجه به شناختم این مورد رو کاملاً بعید میدونم.
به هر صورت شما اگر تایم صبح رو در یابید یه بازه زمانی کوچیک پیش از افطار و یه بازه کوچیک هم بعد از افطار داشته باشید میتونین کاملاً برنامههاتون رو برسونین.
6. استاد نمیشه شبها درس بخونیم؟ روز که روزه هستیم و جون نداریم بخوابیم و ...؟ چرا نمیشه؛ اینم یه سبک هست ولی باید ببینید برای شخص شما جوابگو هست یا خیر. امکان اینطوری عمل کردن وجود داره اما به این شرط که یک: شما آدم اینطوری خوندن باشید و براتون اوکی باشه و دو: بعد از اتمام ماه مبارک به سرعت سعی کنید ریتم خودتون رو اصلاح کنید و همونطوری نمونه و جغد نشین 😅؛ اونوقت سر جلسه کنکور خواب خواهید بود 😬😁.
به هر صورت امیدوارم از این موارد استفاده کرده باشید.
اگر کسی از بچههای سالهای گذشته اینجا هست و این مطلب رو میخونه و تجربه ارزشمندی داره میتونه برای ما بنویسه تا همگی استفاده کنیم.
در پایان از همگی شما در این ماه مبارک که همین الان آغاز شده التماس دعا دارم؛ ما رو از دعای خیرتون فراموش نکنید.
با احترام
@DrRazaviyan
به هر صورت امیدوارم از این موارد استفاده کرده باشید.
اگر کسی از بچههای سالهای گذشته اینجا هست و این مطلب رو میخونه و تجربه ارزشمندی داره میتونه برای ما بنویسه تا همگی استفاده کنیم.
در پایان از همگی شما در این ماه مبارک که همین الان آغاز شده التماس دعا دارم؛ ما رو از دعای خیرتون فراموش نکنید.
با احترام
@DrRazaviyan
۷. صبحکار هستیم؛ کارورز هستیم؛ از صبح تا ظهر سر کاریم؛ شیفت هستیم و ...
چیکار کنیم؟
ببینید از کسی توقع نداشته باشید براتون فرمول جادویی در بیاره؛ این شما هستید که شرایط خاصی دارید و از قضا اگر نتیجه بگیرید شیرینی بیشتری هم برای شما داره.
کسی نه میتونه جای شما بره سر کار و کارورزی؛ نه میتونه زمان شبانهروز رو براتون زیاد کنه و نه میتونه جای شما بخونه و ...
من یه توصیه دارم که به درد هر شرایطی میخوره؛ خیلی هم سادهست اما عمل کردن بهش خیلی سخته؛ اما اگر کسی بهش عمل کنه میتونه نتیجه بگیره و اون اینکه:
"هیچ زمانی رو از دست ندید"!
یعنی چی؟ یعنی سعی کنید هیچ زمان پِرتی نداشته باشین؛ از تمامی اوقاتی که میتونید استفاده کنید.
همین الان قبل پاسخ دادن به این سوال داشتم کتابی که اخیراً معرفی کردم و گفتم میخونم (کار عمیق) رو میخوندم؛ یه مثالی میزد از یه فردی تو دانشگاه هاروارد. میگفت اگه میدیدیش میگفتی این با این همه حواسپرتی و به قول ما دربوداغونی چطوری اومده هاروارد و شاگرد اول هم میشه؟! در عین این همه مشغله و درگیریای که داره؟
رمز کارش این بود که از وقتش نهایت استفاده رو میکرد؛ مثلاً اگه دو ساعت زمان داشت طوری ازش استفاده میکرد که هیچ چیزش از دست نره؛ یعنی به معنای واقعی اون تایم رو مطالعه میکرد.
یا یه مثال دیگه داشت؛ طرف موقعیت شغلیای خیلی خوبی بهش پیشنهاد شده بود؛ نمیخواست رد کنه ولی با کارهای پایاننامه و دانشگاهش به چالش خورد و دید نمیرسه انجامشون بده. تصمیم گرفت دو ساعت زودتر از خواب بیدار بشه و صبحها که من و شما خوابیم روی امورات علمیاش تمرکز میکرد.
حالا شما خودت ببین تو طول یک شبانه روز چقدر زمان رو داری دست و حسابی استفاده میکنی؟
زمان به قدر کافی هست؛ نوع برخورد ما با زمان درست نیست.
الان من خودم امروز که از خواب بیدار شدم تا بحال نمیدونم چند ساعت هست که پای لپتاپ و گوشیم هستم.
اما یه توصیه اگر بخوام داشته باشم که افرادی مثل شما چه کاری انجام بدن:
یه بازه زمانی صبح قبل از رفتن به محل کار و عرصه بخونید.
یه بازه زمانی ظهر بخونید.
یه بازه زمانی پیش از افطار بخونید.
یه بازه زمانی هم بعد از افطار.
هر کدوم از اینها اگر تنها بازه زمانی یک و نیم ساعته باشه؛ عملاً شما شش ساعت درس خوندین و اگر این شش ساعت واقعاً با تمرکز کامل بوده باشه شما رو از هر چیز دیگری میتونه بینیاز کنه.
موفق باشید
@DrRazaviyan
چیکار کنیم؟
ببینید از کسی توقع نداشته باشید براتون فرمول جادویی در بیاره؛ این شما هستید که شرایط خاصی دارید و از قضا اگر نتیجه بگیرید شیرینی بیشتری هم برای شما داره.
کسی نه میتونه جای شما بره سر کار و کارورزی؛ نه میتونه زمان شبانهروز رو براتون زیاد کنه و نه میتونه جای شما بخونه و ...
من یه توصیه دارم که به درد هر شرایطی میخوره؛ خیلی هم سادهست اما عمل کردن بهش خیلی سخته؛ اما اگر کسی بهش عمل کنه میتونه نتیجه بگیره و اون اینکه:
"هیچ زمانی رو از دست ندید"!
یعنی چی؟ یعنی سعی کنید هیچ زمان پِرتی نداشته باشین؛ از تمامی اوقاتی که میتونید استفاده کنید.
همین الان قبل پاسخ دادن به این سوال داشتم کتابی که اخیراً معرفی کردم و گفتم میخونم (کار عمیق) رو میخوندم؛ یه مثالی میزد از یه فردی تو دانشگاه هاروارد. میگفت اگه میدیدیش میگفتی این با این همه حواسپرتی و به قول ما دربوداغونی چطوری اومده هاروارد و شاگرد اول هم میشه؟! در عین این همه مشغله و درگیریای که داره؟
رمز کارش این بود که از وقتش نهایت استفاده رو میکرد؛ مثلاً اگه دو ساعت زمان داشت طوری ازش استفاده میکرد که هیچ چیزش از دست نره؛ یعنی به معنای واقعی اون تایم رو مطالعه میکرد.
یا یه مثال دیگه داشت؛ طرف موقعیت شغلیای خیلی خوبی بهش پیشنهاد شده بود؛ نمیخواست رد کنه ولی با کارهای پایاننامه و دانشگاهش به چالش خورد و دید نمیرسه انجامشون بده. تصمیم گرفت دو ساعت زودتر از خواب بیدار بشه و صبحها که من و شما خوابیم روی امورات علمیاش تمرکز میکرد.
حالا شما خودت ببین تو طول یک شبانه روز چقدر زمان رو داری دست و حسابی استفاده میکنی؟
زمان به قدر کافی هست؛ نوع برخورد ما با زمان درست نیست.
الان من خودم امروز که از خواب بیدار شدم تا بحال نمیدونم چند ساعت هست که پای لپتاپ و گوشیم هستم.
اما یه توصیه اگر بخوام داشته باشم که افرادی مثل شما چه کاری انجام بدن:
یه بازه زمانی صبح قبل از رفتن به محل کار و عرصه بخونید.
یه بازه زمانی ظهر بخونید.
یه بازه زمانی پیش از افطار بخونید.
یه بازه زمانی هم بعد از افطار.
هر کدوم از اینها اگر تنها بازه زمانی یک و نیم ساعته باشه؛ عملاً شما شش ساعت درس خوندین و اگر این شش ساعت واقعاً با تمرکز کامل بوده باشه شما رو از هر چیز دیگری میتونه بینیاز کنه.
موفق باشید
@DrRazaviyan
جمعبندی یک و نیم ماه آخر.pdf
162.7 KB
#مشاوره
#برنامه_ریزی
💥 برنامه #پیشنهادی جمعبندی طلایی بیوشیمی ویژه یک و نیم ماه آخر.
✨ پن: این برنامه صرفاً یک #پیشنهاد بوده و استفاده از آن اختیاریست.
@DrRazaviyan
#برنامه_ریزی
💥 برنامه #پیشنهادی جمعبندی طلایی بیوشیمی ویژه یک و نیم ماه آخر.
✨ پن: این برنامه صرفاً یک #پیشنهاد بوده و استفاده از آن اختیاریست.
@DrRazaviyan
#سفرنامه
و بالاخره چابهار ... 😊
سالهای سال دوست داشتم به سیستان سفر کنم و امسال این آرزو محقق شد.
نوروز امسال فرصتی دست داد تا به همراه یکی از بهترین دوستهام راهی چابهار شیم؛ اون هم زمینی؛ با ماشین؛ مسیری حدوداً دوهزار کیلومتری🤪. برای رفتن خیلی مردد بودیم؛ به هزار و یک دلیل. از مشکلات بنزین بگیر، تا مسائل امنیتی و ... از هر کی پرسیدیم؛ هر جایی مطلب خوندیم و با هر کسی مشورت کردیم گفتن نکنین این کارو؛ عاقلانه نیست 😁؛ گفتن با اتوبوس برین ولی با ماشین شخصی نرین و ... البته بودن کسایی که این راه رو رفتن و بودن دوستانی که خودشون تو سیستان بودن و میگفتن اینطوری نیاین 🤦♂️😅.
اما راستش رو که بخواین؛ به قول یکی از دانشجوهام؛ زندگی بدون دیوونه بازیهاش ارزشی نداره و در حقیقت همینهاست که برامون خاطره میسازه.
اگرچه تا دقیقه نود سفرمون قطعی نبود اما لطف خدا شامل حالمون شد و راهی شدیم.
سفرمون از تهران شروع شد؛ از خیلی قبلترش هزار و یک بار گوگلمپ رو چک کردم و حالتهای مختلف رو از نظر مسافت بررسی کردم تا بتونم بهترین راه رو انتخاب کنم.
در نهایت برای رفتن تصمیمون این شد که بریم کرمان؛ یه شب بخوابیم و صبح فرداش بریم برای چابهار. اینطوری تقریباً مسیر نصف میشد.
از تهران تا چابهار حدوداً دو هزار کیلومتر راه و بدون توقف بیش از بیست ساعت رانندگی داره 😬 که خب طبیعتاً غیرممکن به نظر میرسه 😂.
قم، کاشان، نائین، یزد و رفسنجان شهرهای مهم عبوری ما تا کرمان بودن.
یک شب در کرمان اقامت داشتیم و فرداش به سمت چابهار راهی شدیم.
انقدری در مورد نبود بنزین و شرایط خاصش در سیستان (بخاطر جلوگیری از قاچاق سوخت) شنیده بودیم که مصمم بودیم پیش از ورود به استان سیستان باک بنزینمون رو پر کنیم؛ برای همین تو شهری به نام ریگان (تقریباً آخرین شهر کرمان پیش از ورود به سیستان) باک ماشین رو پر کردیم و وارد سیستان شدیم. یه مسئلهی جالبی که بود تقریباً از خروجی کرمان و کل سیستان (تا خود چابهار) لاین رفتوبرگشت از هم جدا نبود که میتونه از نظر ترافیکی خطرآفرین باشه؛ جالبه که تردد کمی هم نداره و به نظرم جا داره که جداش کنن؛ متأسفانه باید بگم سیستان واقعاً استان محرومی هست و فقر مردم چیزیه که به شدت حسش میکنی و آزارت میده😔.
ورود به سیستان به خودی خود من رو شگفتزده کرد؛ شاید خیلی قابل توصیف نیست و شاید بخاطر علاقهای بود که خودم داشتم. کلی مناطق بکر و دستنخوردهای که شاید هیچوقت پای آدمی بهش نخورده؛ هر از چندگاهی تو مناطق بیابونی مسیر شتر میدیدیم که در نوع خودشون جالب بودن😊. البته اجتماع شترها رو تا همین قم و کاشان هم برین میبینین 😅 ولی تو اون فضاهای به شدت پهناور و وسیع جلوه خاصی داشت.
مناطق مهمی از سیستان که تا رسیدن به چابهار ازشون رد شدیم (اینایی که یادم مونده) بزمان، ایرانشهر و نیکشهر بودن.
یه نکتهی جالب دیگهای که برامون وجود داشت اینکه چون اغلب اهالی سیستان از اهل سنت (سُنی) هستن مساجد یا نمازخونههایی که تو مسیر بودن مهر نداشتن (اهل سنت روی مهر سجده نمیکنن) و به همین خاطر ما برای نماز خوندن دنبال سنگ میگشتیم؛ البته مهر همراه داشتیم ولی نه به تعداد و اصلاً به این مسئله فکر نکرده بودیم. حتی اینطوری بگم که اگر سابقه سفر به مناطق سنینشین رو داشته باشید میدونید که در نوع وضو گرفتن آداب خاصی دارن و به همین خاطر روشوییهاشون رو به سبک خاصی میسازن که همینها هم برای خودش نکات جالبی داره.
خانم دکتر تو یکی از همین مساجد تو راهی یه عکسی گرفت که روی دیوار نوشته بود "خدایا خیلی دوست دارم؛ مهسا ..." (فامیلیش رو نگفتم 😊). به نظرم میاد یه نوجوون نوشته باشه؛ خارج از درست / اشتباه بودن نوشتن روی دیوار مسجد اما خیلی حس جالبی داشت.
حدوداً نیمه شب به چابهار رسیدیم؛ تا دلتون بخواد شلوغ 😬. از هر جای کشور میشد پلاک ماشین دید؛ یعنی فقط ما نبودیم که داشتیم دیوونهبازی در میاوردیم 😅. خلاصه دیوانه چو دیوانه ببیند خوشش آید 😂.
حجم مسافر به اندازهای بود که ارائه خدمات چالشهای خیلی زیادی داشت؛ در این حد بهتون بگم که رفتم فستفود فرض کنین سفارش ساندویچ همبرگر دادم؛ چیزبرگر تحویل دادن 🤦♂️😅. اون شب انقدری شلوغ بود که اصلاً نتونستیم محلی برای اقامت پیدا کنیم 🤦♂️؛ ولی هواش خوب بود و میشد کمپ زد و فرداش به سختی 🤦♂️ تونستیم جا پیدا کنیم.
شاید از خودتون دارین میپرسین که چرا از قبل محل اقامت رو تعیین نکردیم و ...؛ چون همونطور که ابتدای صحبتهام گفتم رفتنمون تا دقیقه نود قطعی نبود (آخه شما چه جور کنکوریای هستی که تا اینجای متن اومدی یادت رفت؟ 😂).
اما چابهار ...
خدای من؛ مگه میشه انقدر زیبایی؟ خیلی جاها بِکر و دستنخورده؟
چابهار کلی شگفتی داره؛ اگه طبیعتدوست باشی قطعاً مجذوبت میکنه. انقدری جا داره که نتونی تو یه بار سفر همهشون رو بری و ببینی و یه دل سیر نگاشون کنی.
و بالاخره چابهار ... 😊
سالهای سال دوست داشتم به سیستان سفر کنم و امسال این آرزو محقق شد.
نوروز امسال فرصتی دست داد تا به همراه یکی از بهترین دوستهام راهی چابهار شیم؛ اون هم زمینی؛ با ماشین؛ مسیری حدوداً دوهزار کیلومتری🤪. برای رفتن خیلی مردد بودیم؛ به هزار و یک دلیل. از مشکلات بنزین بگیر، تا مسائل امنیتی و ... از هر کی پرسیدیم؛ هر جایی مطلب خوندیم و با هر کسی مشورت کردیم گفتن نکنین این کارو؛ عاقلانه نیست 😁؛ گفتن با اتوبوس برین ولی با ماشین شخصی نرین و ... البته بودن کسایی که این راه رو رفتن و بودن دوستانی که خودشون تو سیستان بودن و میگفتن اینطوری نیاین 🤦♂️😅.
اما راستش رو که بخواین؛ به قول یکی از دانشجوهام؛ زندگی بدون دیوونه بازیهاش ارزشی نداره و در حقیقت همینهاست که برامون خاطره میسازه.
اگرچه تا دقیقه نود سفرمون قطعی نبود اما لطف خدا شامل حالمون شد و راهی شدیم.
سفرمون از تهران شروع شد؛ از خیلی قبلترش هزار و یک بار گوگلمپ رو چک کردم و حالتهای مختلف رو از نظر مسافت بررسی کردم تا بتونم بهترین راه رو انتخاب کنم.
در نهایت برای رفتن تصمیمون این شد که بریم کرمان؛ یه شب بخوابیم و صبح فرداش بریم برای چابهار. اینطوری تقریباً مسیر نصف میشد.
از تهران تا چابهار حدوداً دو هزار کیلومتر راه و بدون توقف بیش از بیست ساعت رانندگی داره 😬 که خب طبیعتاً غیرممکن به نظر میرسه 😂.
قم، کاشان، نائین، یزد و رفسنجان شهرهای مهم عبوری ما تا کرمان بودن.
یک شب در کرمان اقامت داشتیم و فرداش به سمت چابهار راهی شدیم.
انقدری در مورد نبود بنزین و شرایط خاصش در سیستان (بخاطر جلوگیری از قاچاق سوخت) شنیده بودیم که مصمم بودیم پیش از ورود به استان سیستان باک بنزینمون رو پر کنیم؛ برای همین تو شهری به نام ریگان (تقریباً آخرین شهر کرمان پیش از ورود به سیستان) باک ماشین رو پر کردیم و وارد سیستان شدیم. یه مسئلهی جالبی که بود تقریباً از خروجی کرمان و کل سیستان (تا خود چابهار) لاین رفتوبرگشت از هم جدا نبود که میتونه از نظر ترافیکی خطرآفرین باشه؛ جالبه که تردد کمی هم نداره و به نظرم جا داره که جداش کنن؛ متأسفانه باید بگم سیستان واقعاً استان محرومی هست و فقر مردم چیزیه که به شدت حسش میکنی و آزارت میده😔.
ورود به سیستان به خودی خود من رو شگفتزده کرد؛ شاید خیلی قابل توصیف نیست و شاید بخاطر علاقهای بود که خودم داشتم. کلی مناطق بکر و دستنخوردهای که شاید هیچوقت پای آدمی بهش نخورده؛ هر از چندگاهی تو مناطق بیابونی مسیر شتر میدیدیم که در نوع خودشون جالب بودن😊. البته اجتماع شترها رو تا همین قم و کاشان هم برین میبینین 😅 ولی تو اون فضاهای به شدت پهناور و وسیع جلوه خاصی داشت.
مناطق مهمی از سیستان که تا رسیدن به چابهار ازشون رد شدیم (اینایی که یادم مونده) بزمان، ایرانشهر و نیکشهر بودن.
یه نکتهی جالب دیگهای که برامون وجود داشت اینکه چون اغلب اهالی سیستان از اهل سنت (سُنی) هستن مساجد یا نمازخونههایی که تو مسیر بودن مهر نداشتن (اهل سنت روی مهر سجده نمیکنن) و به همین خاطر ما برای نماز خوندن دنبال سنگ میگشتیم؛ البته مهر همراه داشتیم ولی نه به تعداد و اصلاً به این مسئله فکر نکرده بودیم. حتی اینطوری بگم که اگر سابقه سفر به مناطق سنینشین رو داشته باشید میدونید که در نوع وضو گرفتن آداب خاصی دارن و به همین خاطر روشوییهاشون رو به سبک خاصی میسازن که همینها هم برای خودش نکات جالبی داره.
خانم دکتر تو یکی از همین مساجد تو راهی یه عکسی گرفت که روی دیوار نوشته بود "خدایا خیلی دوست دارم؛ مهسا ..." (فامیلیش رو نگفتم 😊). به نظرم میاد یه نوجوون نوشته باشه؛ خارج از درست / اشتباه بودن نوشتن روی دیوار مسجد اما خیلی حس جالبی داشت.
حدوداً نیمه شب به چابهار رسیدیم؛ تا دلتون بخواد شلوغ 😬. از هر جای کشور میشد پلاک ماشین دید؛ یعنی فقط ما نبودیم که داشتیم دیوونهبازی در میاوردیم 😅. خلاصه دیوانه چو دیوانه ببیند خوشش آید 😂.
حجم مسافر به اندازهای بود که ارائه خدمات چالشهای خیلی زیادی داشت؛ در این حد بهتون بگم که رفتم فستفود فرض کنین سفارش ساندویچ همبرگر دادم؛ چیزبرگر تحویل دادن 🤦♂️😅. اون شب انقدری شلوغ بود که اصلاً نتونستیم محلی برای اقامت پیدا کنیم 🤦♂️؛ ولی هواش خوب بود و میشد کمپ زد و فرداش به سختی 🤦♂️ تونستیم جا پیدا کنیم.
شاید از خودتون دارین میپرسین که چرا از قبل محل اقامت رو تعیین نکردیم و ...؛ چون همونطور که ابتدای صحبتهام گفتم رفتنمون تا دقیقه نود قطعی نبود (آخه شما چه جور کنکوریای هستی که تا اینجای متن اومدی یادت رفت؟ 😂).
اما چابهار ...
خدای من؛ مگه میشه انقدر زیبایی؟ خیلی جاها بِکر و دستنخورده؟
چابهار کلی شگفتی داره؛ اگه طبیعتدوست باشی قطعاً مجذوبت میکنه. انقدری جا داره که نتونی تو یه بار سفر همهشون رو بری و ببینی و یه دل سیر نگاشون کنی.
بخاطر مدیریت زمان مجبور بودیم یه سری از معروفترینها رو انتخاب کنیم.
از جمله جاهایی که رفتیم و مختصر توضیحی پیرامون اونها:
خلیج گواتر
خلیج گواتر در واقع نزدیکی مرز ایران و پاکستان هست و از خود چابهار حدود صد کیلومتر فاصله داره. تو این خلیج فرصت قایقسواری و دیدن دلفینها و گشتی در جنگلهای حرا (درختهایی که تو جزر و مد آب میرن) براتون وجود داره.
پَسابندر
جنوبیترین قطعهی خشکی ایران هست؛ اسکلهی ماهیگیری داشت و اتفاقاً دو تا سفرهماهی خیلی بزرگ هم صید کرده بودن و میگفتن میفرستن برای چین 😬. لابستر (شاهمیگو) هم صید کرده بودن که کیلیویی 350 هزار تومن قیمت میدادن 😬.
اسکلهی بِریس
همون اسکلهای که از بالای یه بلندی بهش نگاه میکنی و میبینی کلی قایق و لنج تو یه بندرگاهی تجمع کردن؛ خودم خیلی دوست داشتم اینجا رو ببینم و انصافاً خیلی هم زیبا بود.
دریاچهی صورتی لیپار
متأسفانه رنگ صورتی نداشت؛ میگفتن ظاهراً از نظر ورود و خروج آب یه دستکاریهایی شده بود. تشکیل رنگ صورتی هم بخاطر حضور یک سری گیاهان و آبزیان هست که به دریاچه رنگ کاملاً صورتی میده.
کوههای مریخی
خیلی چیزها رو آدم تو عکس میبینه اما وقتی با چشمهای خودت میبینی ...
هنوز هم حتی نمیتونم در موردش چیزی بگم؛ اینجا جایی بود که حقیقتاً من مبهوت شدم و زبونم بند اومد. هنوز هم نمیدونم باید در مورد عظمتش چی بگم؛ شاید اگه بگم با دیدنشون شوکه شدم بیراه نگفتم؛ شاید وقتی ببینید بیاختیار بگید خدایا عظمتت رو شکر.
ساحل دریا بزرگ
ساحلی صخرهای که موجها وقتی بهش میخورن تا چند متر آب رو به آسمون میفرستن اما نه در همهی فصول سال. ظاهراً تابستونا بخاطر وزش بادهای موسمی و مواج شدن اقیانوس این اتفاق رخ میده؛ این موقعی که ما بودیم دریا به نسبت آروم بود.
کوه گِلافشان
یکی از جاذبههای چابهار که میگن تو کل دنیا چند مورد بیشتر ازش نیست؛ کوهی که از قلهاش بخاطر خروج گاز، گِل باد میشه و مثل یک حباب میترکه. این کوه سابقهی فورانهای شدید هم داره که ویدئوهاش تو اینترنت هست اگرچه تو این بازهی زمانی خیلی آروم بود و خروج گل ازش به آرومی صورت میگرفت اما برای خودش خیلی جذاب بود.
ساحل دَرَک
ساحل درک یکی دیگه از شگفتیهای اون منطقه است. البته با خود چابهار نزدیک دویست کیلومتر فاصله داره و مسیرش متأسفانه شرایط مساعدی نداره و رانندگی در اون مخاطرهآمیز هست.
درک محل اتصال تپههای رَملی کویر به دریاست؛ فرض کنین تو دل کویر و روی تپههای ماسهای اون قدم میزنین؛ کنار دستتون اقیانوسی پهناور قرار داشته باشه.
سواحل بِکر
چابهار کلی نوار ساحلی بکر داره که بسیار زیبا و آرامشبخش هستن؛ انقدری آروم و تنها که ساعتها میتونی بشینی و زل بزنی به امواج و چشمات رو ببندی و غرق بشی، غرق در زیبایی، عظمت، رویا و چیزهایی که نمیتونی ثبتشون کنی تا به دوستان و خانوادهات نشونشون بدی؛ حسی که ویژهی همونجاست و نمیتونی با خودت بعنوان سوغاتی بیاری.
اینها از جمله معروفترین جاذبههای گردشگری چابهار هستن که ما به لطف خدا تونستیم بریم و ببینیم.
برای برگشت متأسفانه فرصت کمی داشتیم (چون باید میومدم براتون نکتهوتست برگزار میکردم 🤦♂️😅)؛ ساعت ده صبح از چابهار حرکت کردیم؛ تقریباً هشت شب کرمان بودیم؛ یه استراحت کوتاه، نماز و شام و مجدداً حرکت و در نهایت حدود ساعت 10 صبح فرداش (سیزدهم فروردین) تهران بودیم؛ یعنی 24 ساعت رانندگی و جاده و راه؛ اگرچه جامون رو بعنوان راننده عوض میکردیم اما خستگی قابل توجهی داشت و به لطف خدای بزرگ تونستیم به سلامت برگردیم و از یکشنبه چهاردهم فروردین هم در خدمت شما باشیم.
امیدوارم قدر سیستان و بلوچستان بیش از پیش دونسته بشه و روزی امکان سفر به این خطهی پر از شگفتی برای همهتون فراهم بشه 🤲
با آرزوی بهترینها
ارادتمند 😊🌺
@DrRazaviyan
از جمله جاهایی که رفتیم و مختصر توضیحی پیرامون اونها:
خلیج گواتر
خلیج گواتر در واقع نزدیکی مرز ایران و پاکستان هست و از خود چابهار حدود صد کیلومتر فاصله داره. تو این خلیج فرصت قایقسواری و دیدن دلفینها و گشتی در جنگلهای حرا (درختهایی که تو جزر و مد آب میرن) براتون وجود داره.
پَسابندر
جنوبیترین قطعهی خشکی ایران هست؛ اسکلهی ماهیگیری داشت و اتفاقاً دو تا سفرهماهی خیلی بزرگ هم صید کرده بودن و میگفتن میفرستن برای چین 😬. لابستر (شاهمیگو) هم صید کرده بودن که کیلیویی 350 هزار تومن قیمت میدادن 😬.
اسکلهی بِریس
همون اسکلهای که از بالای یه بلندی بهش نگاه میکنی و میبینی کلی قایق و لنج تو یه بندرگاهی تجمع کردن؛ خودم خیلی دوست داشتم اینجا رو ببینم و انصافاً خیلی هم زیبا بود.
دریاچهی صورتی لیپار
متأسفانه رنگ صورتی نداشت؛ میگفتن ظاهراً از نظر ورود و خروج آب یه دستکاریهایی شده بود. تشکیل رنگ صورتی هم بخاطر حضور یک سری گیاهان و آبزیان هست که به دریاچه رنگ کاملاً صورتی میده.
کوههای مریخی
خیلی چیزها رو آدم تو عکس میبینه اما وقتی با چشمهای خودت میبینی ...
هنوز هم حتی نمیتونم در موردش چیزی بگم؛ اینجا جایی بود که حقیقتاً من مبهوت شدم و زبونم بند اومد. هنوز هم نمیدونم باید در مورد عظمتش چی بگم؛ شاید اگه بگم با دیدنشون شوکه شدم بیراه نگفتم؛ شاید وقتی ببینید بیاختیار بگید خدایا عظمتت رو شکر.
ساحل دریا بزرگ
ساحلی صخرهای که موجها وقتی بهش میخورن تا چند متر آب رو به آسمون میفرستن اما نه در همهی فصول سال. ظاهراً تابستونا بخاطر وزش بادهای موسمی و مواج شدن اقیانوس این اتفاق رخ میده؛ این موقعی که ما بودیم دریا به نسبت آروم بود.
کوه گِلافشان
یکی از جاذبههای چابهار که میگن تو کل دنیا چند مورد بیشتر ازش نیست؛ کوهی که از قلهاش بخاطر خروج گاز، گِل باد میشه و مثل یک حباب میترکه. این کوه سابقهی فورانهای شدید هم داره که ویدئوهاش تو اینترنت هست اگرچه تو این بازهی زمانی خیلی آروم بود و خروج گل ازش به آرومی صورت میگرفت اما برای خودش خیلی جذاب بود.
ساحل دَرَک
ساحل درک یکی دیگه از شگفتیهای اون منطقه است. البته با خود چابهار نزدیک دویست کیلومتر فاصله داره و مسیرش متأسفانه شرایط مساعدی نداره و رانندگی در اون مخاطرهآمیز هست.
درک محل اتصال تپههای رَملی کویر به دریاست؛ فرض کنین تو دل کویر و روی تپههای ماسهای اون قدم میزنین؛ کنار دستتون اقیانوسی پهناور قرار داشته باشه.
سواحل بِکر
چابهار کلی نوار ساحلی بکر داره که بسیار زیبا و آرامشبخش هستن؛ انقدری آروم و تنها که ساعتها میتونی بشینی و زل بزنی به امواج و چشمات رو ببندی و غرق بشی، غرق در زیبایی، عظمت، رویا و چیزهایی که نمیتونی ثبتشون کنی تا به دوستان و خانوادهات نشونشون بدی؛ حسی که ویژهی همونجاست و نمیتونی با خودت بعنوان سوغاتی بیاری.
اینها از جمله معروفترین جاذبههای گردشگری چابهار هستن که ما به لطف خدا تونستیم بریم و ببینیم.
برای برگشت متأسفانه فرصت کمی داشتیم (چون باید میومدم براتون نکتهوتست برگزار میکردم 🤦♂️😅)؛ ساعت ده صبح از چابهار حرکت کردیم؛ تقریباً هشت شب کرمان بودیم؛ یه استراحت کوتاه، نماز و شام و مجدداً حرکت و در نهایت حدود ساعت 10 صبح فرداش (سیزدهم فروردین) تهران بودیم؛ یعنی 24 ساعت رانندگی و جاده و راه؛ اگرچه جامون رو بعنوان راننده عوض میکردیم اما خستگی قابل توجهی داشت و به لطف خدای بزرگ تونستیم به سلامت برگردیم و از یکشنبه چهاردهم فروردین هم در خدمت شما باشیم.
امیدوارم قدر سیستان و بلوچستان بیش از پیش دونسته بشه و روزی امکان سفر به این خطهی پر از شگفتی برای همهتون فراهم بشه 🤲
با آرزوی بهترینها
ارادتمند 😊🌺
@DrRazaviyan
🎲 Quiz 'آزمون شماره ۱ بیوشیمی (دکتر رضویان)'
سلام دوستان امیدوارم حالتون خوب باشه تصمیم گرفتم مطالب مهم بیوشیمی رو در قالب یک سری آزمونهای استاندارد با هم مرور کنیم. لطفاً لینک آزمون رو برای دوستان خودتون هم ارسال کنید. آمادهای؟ بزن بریم 😉
🖊 10 questions · ⏱ 1 min
سلام دوستان امیدوارم حالتون خوب باشه تصمیم گرفتم مطالب مهم بیوشیمی رو در قالب یک سری آزمونهای استاندارد با هم مرور کنیم. لطفاً لینک آزمون رو برای دوستان خودتون هم ارسال کنید. آمادهای؟ بزن بریم 😉
🖊 10 questions · ⏱ 1 min
بعضیا تو این آزمونها هم تقلب میزنن 🤦♂️ آخه چرا؟ 🤪😂🚶♂️🚶♂️🚶♂️
#کتابخوانی
اگر بخوام تنها در یک کلمه کتاب کار عمیق اثر کال نیوپورت رو تفسیر کنم باید بگم #عالی.
نویسنده در این کتاب سعی میکنه مفهوم کار عمیق و اثرات بسیار مثبت اون در افزایش بهرهوری رو برای شما با ذکر دلایل قابلقبول و مثالهای بسیار زیاد برگرفته از تحقیقات علمی جا بندازه.
عصری که در اون زندگی میکنیم پر شده از عوامل حواسپرتی و ما آدمها به انجام کارهای کمعمق به شدت خو گرفتیم؛ مثل وبگردی، چک کردن شبکههای اجتماعی و ...
کارهای کم عمق خیلی راحت و تکرارپذیر هستن
ولی نتایج فوقالعادهای رو به همراه ندارن اما کار عمیق و متمرکز میتونه منتج به تغییرات بزرگی بشه و پاداشهای بیشتری رو به دنبال داشته باشه.
نویسنده این کتاب معتقده وقتی بین انبوهی از کارها گیر افتادین و از کاری به کار بعدی میرین الزاماً ذهنتون شما رو همراهی نمیکنه و درگیر کار قبلی میمونه و یا اینکه ماهرترین افراد بیش از ۴ ساعت در طول روز نمیتونن بصورت عمیق کار کنن اما همین میزان کار میتونه اونها رو به موفقیتهای بزرگی برسونه، در عین اینکه شبها و آخر هفتهها رو مجبور نیستند کار کنند.
خوندن این کتاب رو به شدت توصیه میکنم.
@DrRazaviyan
اگر بخوام تنها در یک کلمه کتاب کار عمیق اثر کال نیوپورت رو تفسیر کنم باید بگم #عالی.
نویسنده در این کتاب سعی میکنه مفهوم کار عمیق و اثرات بسیار مثبت اون در افزایش بهرهوری رو برای شما با ذکر دلایل قابلقبول و مثالهای بسیار زیاد برگرفته از تحقیقات علمی جا بندازه.
عصری که در اون زندگی میکنیم پر شده از عوامل حواسپرتی و ما آدمها به انجام کارهای کمعمق به شدت خو گرفتیم؛ مثل وبگردی، چک کردن شبکههای اجتماعی و ...
کارهای کم عمق خیلی راحت و تکرارپذیر هستن
ولی نتایج فوقالعادهای رو به همراه ندارن اما کار عمیق و متمرکز میتونه منتج به تغییرات بزرگی بشه و پاداشهای بیشتری رو به دنبال داشته باشه.
نویسنده این کتاب معتقده وقتی بین انبوهی از کارها گیر افتادین و از کاری به کار بعدی میرین الزاماً ذهنتون شما رو همراهی نمیکنه و درگیر کار قبلی میمونه و یا اینکه ماهرترین افراد بیش از ۴ ساعت در طول روز نمیتونن بصورت عمیق کار کنن اما همین میزان کار میتونه اونها رو به موفقیتهای بزرگی برسونه، در عین اینکه شبها و آخر هفتهها رو مجبور نیستند کار کنند.
خوندن این کتاب رو به شدت توصیه میکنم.
@DrRazaviyan
در #کتابخوانی توصیه میشه از موضوعات و رشتههای مختلف بخونید تا خوندن کتاب براتون ملالآور و تکراری نشه، یعنی مثلاً فقط کتابهای موفقیت، روانشناسی و ... نخونید، از سبکها و علوم مختلف بخونید.
پیرو همین اصل، کتاب بعدیای که خواهم خوند کتابی مذهبی است.
امیدوارم کتاب خوبی باشه، اگر بود حتماً توصیه میکنم.
روزی فقط ۱۵ دقیقه 😊
پیرو همین اصل، کتاب بعدیای که خواهم خوند کتابی مذهبی است.
امیدوارم کتاب خوبی باشه، اگر بود حتماً توصیه میکنم.
روزی فقط ۱۵ دقیقه 😊
کانال علمی آموزشی دکتر رضویان
#کتابخوانی پیرو این صحبتها قصد دارم کتابی که همین امروز به اتمام رسوندم رو جهت مطالعه معرفی کنم که اگر دوست داشتید بخونید. کتاب با عنوان «صبح جادویی» اثر هال الرود. نویسنده این کتاب در جوانی دچار یک تصادف خیلی سخت و وحشتناک میشه و به نوعی میمیره و با…
پیرو این کتاب (صبح جادویی)
از امروز یک چالش صد روزه رو شروع کردم 😬 (آخه صد روز؟🤦♂️).
حقیقتش میخواستم چالش سی روزهی ورزش صبحگاهی رو شروع کنم که خوردیم به ماه مبارک رمضان؛ از قضا کنسل شد 😂.
حالا یه چالشی رو شروع کردم.
موفقیت یا شکستم رو از طریق همین تریبون اعلام میکنم.
(خودم که چشمم آب نمیخوره 🤦♂️😅).
از امروز یک چالش صد روزه رو شروع کردم 😬 (آخه صد روز؟🤦♂️).
حقیقتش میخواستم چالش سی روزهی ورزش صبحگاهی رو شروع کنم که خوردیم به ماه مبارک رمضان؛ از قضا کنسل شد 😂.
حالا یه چالشی رو شروع کردم.
موفقیت یا شکستم رو از طریق همین تریبون اعلام میکنم.
(خودم که چشمم آب نمیخوره 🤦♂️😅).
کانال علمی آموزشی دکتر رضویان
بعضیا تو این آزمونها هم تقلب میزنن 🤦♂️ آخه چرا؟ 🤪😂🚶♂️🚶♂️🚶♂️
یعنی در این حد بهتون بگم که دانشجو به ده تا سوال تستی در عرض کمتر از چهل ثانیه پاسخ درست میده 🤪😁🤦♂️😂
افق کدوم وریه؟🚶♂️🚶♂️
"تحلیل سوالات آزمون رو در گفتمان قرار میدم".
افق کدوم وریه؟🚶♂️🚶♂️
"تحلیل سوالات آزمون رو در گفتمان قرار میدم".
مسیر بیوسنتز هِم توسط کدامیک از آنزیمهای زیر تنظیم میشود؟
Anonymous Quiz
29%
فروشلاتاز
16%
اوروپورفیرینوژن I سنتاز
15%
اوروپورفیرینوژن دکربوکسیلاز
41%
آمینولوولنیک سنتاز