کانال علمی آموزشی دکتر رضویان
5.88K subscribers
1.74K photos
176 videos
196 files
266 links
زکات علم، ترویج آن است

💢بررسی، تحلیل و ارائه نکات کاربردی بیوشیمی، ویژه کنکور کارشناسی ارشد و دکتری💢

@DrRazaviyan_Admin | ادمین💥
Download Telegram
صاحبان ارزشمندترین منابع بیوشیمی
در هلند که بزرگ‌ترین صادرکننده‌ی گل جهان است، دانشمندان تستی را انجام دادند:
بچه‌های مهد کودکی را به مزارع گل‌ها بردند، و به آن‌ها گفتند كه در مسیرهایی که بین ردیف‌های گل وجود داشت بازی کنند يا راه بروند يا حتی بدوند ولی مواظب باشند كه به گل‌ها صدمه نزنند.

نتيجه‌ی اين آزمون بسيار جالب بود؛ آن‌ها ملاحظه می‌كنند جاهایی که بچه‌ها در آن بازی کردند، گل‌ها با نشاط تر و شاداب‌تر شدند و زودتر هم رشد کردند!
دانشمندان نتیجه‌ی تحقیقاتشان را به دولت هلند اعلام کردند.
دولت هلند بخشنامه‌ای به مهد کودک‌ها داد که هر مهد کودک موظف شد هفته‌ای یک روز، مهد را تعطيل کرده و بچه‌ها را به مراکز پرورش گل برده و اجازه بدهند تا در آن‌جا به بازی مشغول شوند.
اين كار باعث شد كه محصول گل‌ها به طرز چشمگيری افزايش پيدا كند و كودكان نيز دارای نشاطی مضاعف شدند.

نشاط و شادابی نه فقط انسان‌ها بلکه به تمام موجودات زنده انرژی مثبت می‌دهد و عشق به زيستن را افزايش می‌بخشد، و برعكس...
محزون بودن، دنبال غم و غصه رفتن باعث پایين آمدن كيفيت زندگی شده و در نتيجه احساس منفی به زندگی افزايش می‌يابد.

شاد باشید 😊🌺
@DrRazaviyan
#مشاوره

💥 برنامه ریزی و مرور (بخش اول)

#دکتر_رضویان
@DrRazaviyan
مجموعه وویس های مشاوره ای (ویژه کنکور 98) در کانال علمی آموزشی دکتر رضویان

بیوشیمی را چطور بخوانیم؟
https://t.me/DrRazaviyan/1521

چگونه خلاصه نویسی کنیم؟
https://t.me/DrRazaviyan/1522

نحوه صحیح مطالعه (بخش اول)
https://t.me/DrRazaviyan/1527

نحوه صحیح مطالعه (بخش دوم)
https://t.me/DrRazaviyan/1530

نحوه صحیح مطالعه (بخش سوم)
https://t.me/DrRazaviyan/1558

برنامه ریزی و مرور (بخش اول) ♦️جدید♦️
https://t.me/DrRazaviyan/1572

🍀ادامه دارد🍀

💥 کانال علمی آموزشی دکتر رضویان💥
@DrRazaviyan

💢 ارتباط با بنده:
@BioSciences
#مشاوره

💥 گپی دوستانه با قبول شدگان

#دکتر_رضویان
@DrRazaviyan
Forwarded from گروه آموزشی دكتر خليلی(كاشان) (گروه خلیلی کاشان)
📣 کلاس بیوشیمی ارشد و دکتری

📚مدرس : دکتر جواد رضویان

📆 جلسه اول یکشنبه ۶ آبان

۹:۳۰ الی ۱۶

برای ثبت نام کلاس با ما تماس بگیرید
+989215310591
+983155467772
@drkhalilikashan
💥 یکی از تأثیرگذار ترین داستان های واقعی ای که در تمام عمرم خوندم ...

اونم سال قبل، زمانی که درگیر کنکور بودم...
درسی زیبا و به یاد ماندنی از دونده ای که آخر شد!
در سال 1968 مسابقات المپیک در شهر مکزیکوسیتی برگزار شد. در آن سال مسابقه دوی ماراتن یکی از شگفت انگیز ترین مسابقات دو در جهان بود. دوی ماراتن در تمام المپیک ها مورد توجه همگان است و مدال طلایش گل سرسبد مدال های المپیک. این مسابقه به طور مستقیم در هر 5 قاره جهان پخش می شود.

کیلومتر آخر مسابقه بود دوندگان رقابت حساس و نزدیکی با هم داشتند، نفس های آنها به شماره افتاده بود، زیرا آنها 42 کیلومتر و 195 متر مسافت را دویده بودند. دوندگان همچنان با گامهای بلند و منظم پیش میرفتند. چقدر این استقامت زیبا بود. هر بیننده ای دلش میخواست که این اندازه استقامت وتوان داشته باشد. دوندگان، قسمت آخر جاده را طی کردند و یکی پس از دیگری وارد استادیوم شدند.استادیوم مملو از تماشاچی بود و جمعیت با وارد شدن دوندگان، شروع به تشویق کردند.
رقابت نفس گیر شده بود و دونده شماره ... چند قدمی جلوتر از بقیه بود. دونده ها تلاش میکردند تا زودتر به خط پایان برسند و بالاخره دونده شماره ... نوار خط پایان را پاره کرد. استادیوم سراپا تشویق شد. فلاش دوربین های خبرنگاران لحظه ای امان نمی داد و دونده های بعدی یکی یکی از خط پایان گذشتند و بعضی هاشان بلافاصله بعد از عبور از خط پایان چند قدم جلوتر از شدت خستگی روی زمین ولو شدند. اسامی و زمان های به دست آمده نفرات برتر از بلندگوها اعلام شد. نفر اول با زمان دو ساعت و ... در همین حال دوندگان دیگر از راه رسیدند و از خط پایان گذشتند. در طول مسابقه دوربین ها بارها نفراتی را نشان داد که دویدند، از ادامه مسابقه منصرف شدند و از مسیر مسابقه بیرون آمدند. به نظر میرسید که آخرین نفر هم از خط پایان رد شده است. داوران و مسوولین برگزاری میروند تا علائم مربوط به مسابقه ماراتن و خط پایان را جمع آوری کنند جمعیت هم آرام آرام استادیوم را ترک میکنند. اما...

بلند گوی استادیوم به داوران اعلام میکند که خط پایان را ترک نکنند گزارش رسیده که هنوز یک دونده دیگر باقی مانده. همه سر جای خود برمیگردند و انتظار رسیدن نفر آخر را میکشند. دوربین های مستقر در طول جاده تصویر او را به استادیوم مخابره میکنند. از روی شماره پیراهن او اسم او را می یابند "جان استفن آکواری" است دونده سیاه پوست اهل تانزانیا، که ظاهرا برایش مشکلی پیش آمده، لنگ میزد و پایش بانداژ شده بود
20 کیلومتر تا خط پایان فاصله داشت و احتمال این که از ادامه مسیر منصرف شود زیاد بود. نفس نفس میزد احساس درد در چهره اش نمایان بود لنگ لنگان و آرام می آمد ولی دست بردار نبود. چند لحظه مکث کرد و دوباره راه افتاد. چند نفر دور او را می گیرند تا از ادامه مسابقه منصرفش کنند ولی او با دست آنها را کنار می زند و به راه خود ادامه میدهد. داوران طبق مقررات حق ندارند قبل از عبور نفر آخر از خط پایان محل مسابقه را ترک کنند. جمعیت هم همان طور منتظر است و محل مسابقه را با وجود اعلام نتایج ترک نمی کند. جان هنوز مسیر مسابقه را ترک نکرده و با جدیت مسیر را ادامه میدهد. خبرنگاران بخش های مختلف وارد استادیوم شده اند و جمعیت هم به جای اینکه کم شود زیادتر میشود! جان استفن با دست های گره کرده و دندان های به هم فشرده و لنگ لنگان، اما استوار، همچنان به حرکت خود به سوی خط پایان ادامه میدهد او هنوز چند کیلومتری با خط پایان فاصله دارد آیا او میتواند مسیر را به پایان برساند؟ خورشید در مکزیکوسیتی غروب میکند و هوا رو به تاریکی میرود.

بعد از گذشت مدتی طولانی، آخرین شرکت کننده دوی ماراتن به استادیوم نزدیک میشود، با ورود او به استادیوم جمعیت از جا برمیخیزد چند نفر در گوشه ای از استادیوم شروع به تشویق میکنند و بعد انگار از آن نقطه موجی از کف زدن حرکت میکند و تمام استادیوم را فرا میگیرد نمیدانید چه غوغایی برپا میشود.
40 یا 50 متر بیشتر تا خط پایان نمانده او نفس زنان می ایستد و خم میشود و دستش را روی ساق پاهایش میگذارد، پلک هایش را فشار می دهد نفس میگیرد و دوباره با سرعت بیشتری شروع به حرکت میکند. شدت کف زدن جمعیت لحظه به لحظه بیشتر میشود خبرنگاران در خط پایان تجمع کرده اند وقتی نفرات اول از خط پایان گذشتند استادیوم اینقدر شور و هیجان نداشت. نزدیک و نزدیکتر میشود و از خط پایان میگذرد. خبرنگاران، به سوی او هجوم میبرند نور پی در پی فلاش ها استادیوم را روشن کرده است انگار نه انگار که دیگر شب شده بود. مربیان حوله ای بر دوشش می اندازند او که دیگر توان ایستادن ندارد، می افتد.

آن شب مکزیکوسیتی و شاید تمام جهان از شوق حماسه جان، تا صبح نخوابید. جهانیان از او درس بزرگی آموختند و آن اصالت حرکت، مستقل از نتیجه بود. او یک لحظه به این فکر نکرد که نفر آخر است. به این فکر نکرد که برای پیشگیری از تحمل نگاه تحقیرآمیز دیگران به خاطر آخر بودن میدان را خالی کند. او تصمیم گرفته بود که این مسیر را طی کند، اصالت تصمیم او و استقامتش در اجرای تصمیمش باعث شد تا جهانیان به ارزش جدیدی توجه کنند ارزشی که احترامی تحسین برانگیز به دنبال داشت. فردای مسابقه مشخص شد که جان ازهمان شروع مسابقه به زمین خورده و به شدت آسیب دیده است.

او در پاسخگویی به سوال خبرنگاری که پرسیده بود، چرا با آن وضع و در حالی که نفر آخر بودید از ادامه مسابقه منصرف نشدید؟ ابتدا فقط گفت: برای شما قابل درک نیست! و بعد در برابر اصرار خبرنگار ادامه داد:مردم کشورم مرا 5000 مایل تا مکزیکوسیتی نفرستاده اند که فقط مسابقه را شروع کنم، مرا فرستاده اند که آن را به پایان برسانم.
داستان "جان استفن آکواری" از آن پس در میان تمام ورزشکاران سینه به سینه نقل شد.

حالا "آیا یادتان هست که نفر اول برنده مدال طلای همان مسابقه چه کسی بود؟"

یک اراده قوی بر همه چیز حتی بر زمان غالب می آید.
راهی رو که شروع کردین به پایان برسونین، به هر قیمتی، بدون توجه به نتیجه ...

ارادتمند
#جواد_رضویان
#مشاوره

💥 برنامه ریزی و مرور (بخش دوم)

#دکتر_رضویان
@DrRazaviyan