✅با درود
روز جهانی زن ٨ مارچ برابر ١٨ اسفند به شما زنان با افتخار سرزمينم تبریک عرض مینمائیم.
از طرف گودرز جیحونیپور
#روز_جهانی_زن_مبارک.
@Doroodfaraman
روز جهانی زن ٨ مارچ برابر ١٨ اسفند به شما زنان با افتخار سرزمينم تبریک عرض مینمائیم.
از طرف گودرز جیحونیپور
#روز_جهانی_زن_مبارک.
@Doroodfaraman
Forwarded from اِتحاد وَ سَربَرزی دورودفرامان🇮🇷
✅با درود
روز جهانی زن ٨ مارچ برابر ١٨ اسفند به شما زنان با افتخار سرزمينم تبریک عرض مینمائیم.
از طرف گودرز جیحونیپور
#روز_جهانی_زن_مبارک.
@Doroodfaraman
روز جهانی زن ٨ مارچ برابر ١٨ اسفند به شما زنان با افتخار سرزمينم تبریک عرض مینمائیم.
از طرف گودرز جیحونیپور
#روز_جهانی_زن_مبارک.
@Doroodfaraman
زندخت (زنددخت) شیرازی، روزنامهنگار، شاعر، نویسنده و از پیشگامان جنبش زنان در ایران، در ۱۲۸۸ در خانوادهای از #خاندان_زند_لک در شیراز متولد شد. او که نام اصلیاش فخرالملوک بود، دورۀ ابتدایی را در مدرسۀ تربیت شیراز گذراند و بعد از آن در منزل و بهصورت خصوصی، تحصیلاتش را پی گرفت.
زندخت در سال ۱۳۰۶ در هجدهسالگی «مجمع انقلابی نسوان» را در شیراز تأسیس کرد که تحت فشار دولت رضاشاه نام انجمنش را به «نهضت نسوان» تغییر داد؛ ولی انجمن بازهم پس از ۹ ماه غیرقانونی اعلام شد.
در سال ۱۳۱۰ زندخت نشریۀ «دختران ایران» را منتشر کرد. در این نشریه نویسندگان دیگری همچون صدیقه دولتآبادی، کاظم زاده ایرانشهر، رشید یاسمی، سعید نفیسی، جمالزاده و دکتر هوشیار مقاله مینوشتند.
او در همان زمان در مدرسههای دخترانه نیز تدریس میکرد. زندخت همچنین از استعداد شاعری بهرهمند بود. شعرهای او حاکیاز گرایشهای فمینیستی در آن زمان در ایران بود. نوشتهها و اشعار او همچنین در دیگر نشریات آن دوره همچون روزنامۀ «حبلالمتین» در کلکته، «ایران لیگ» در بمبئی، «چهره نمای» در قاهره و تعدادی از روزنامههای فارسی بهویژه «استخر» و «عصر آزادی» منتشر میشد.
ناامیدی طولانیمدت او بهدلیل انتقادات شدید و اهانتها و تهدیدهایی که علیه او بود، در کنار مسائل جسمی و مالی، به افسردگی او منجر شد و در نهایت به مرگ او در ۴۳سالگی انجامید. او در شیراز به خاک سپرده شد.
یکی از اشعار زندخت را بخوانید:
زن در این ملک بدینگونه پریشان تا چند؟
دستوپا بسته و لببسته به زندان تا چند؟
همه دور از هنر و علم و کمالیم به ملک
با چنین حال نداریم دبستان تا چند
زن مگر نیست میان بشریت انسان
راستی زندگی اوست چو حیوان تا چند
در همه ملک جهان جمله زنان باهنرند
این لیاقت نبود در زن ایران تا چند
شرف و عزت هر کس بود از علم و کمال
تاج عزت نبود بر سر نسوان تا چند
روح بیمار بود در تن مردم تا کی؟
اندر این ملک خدا را تن بیجان تا چند
زن که باشد گل ارزندۀ بستان وجود
در بر هموطنان خوار بدینسان تا چند
هر کسی برد برون گوهر علم از این بحر
ما زنانیم چنین غرقه ز توفان تا چند
دیگران گوی هنر برده ز میدان تا کی؟
ما بمانیم در این کلبۀ احزان تا چند؟
بهرهمند آن که بود از زر و زور و منصب
نظری هیچ ندارد به فقیران تا چند
#٨مارس
#روز_جهانی_زن
#زندخت_شیرازی
منابع:
۱. باقری، الهه، دختران ایران: نشریهای مصور در عرصۀ روزنامهنگاری زنان، ۱۳۹۱.
۲. رومی، سیروس، تاریخ مطبوعات فارس (دورۀ رضاشاه)، شیراز: نوید شیراز، ۱۳۸۸.
۳. ساناساریان، الیز، جنبش حقوق زنان در ایران، ترجمۀ نوشین احمدی خراسانی، تهران: اختران، ۱۳۸۴.
۴. وبسایت آبانپرس
@Doroodfaraman
زندخت در سال ۱۳۰۶ در هجدهسالگی «مجمع انقلابی نسوان» را در شیراز تأسیس کرد که تحت فشار دولت رضاشاه نام انجمنش را به «نهضت نسوان» تغییر داد؛ ولی انجمن بازهم پس از ۹ ماه غیرقانونی اعلام شد.
در سال ۱۳۱۰ زندخت نشریۀ «دختران ایران» را منتشر کرد. در این نشریه نویسندگان دیگری همچون صدیقه دولتآبادی، کاظم زاده ایرانشهر، رشید یاسمی، سعید نفیسی، جمالزاده و دکتر هوشیار مقاله مینوشتند.
او در همان زمان در مدرسههای دخترانه نیز تدریس میکرد. زندخت همچنین از استعداد شاعری بهرهمند بود. شعرهای او حاکیاز گرایشهای فمینیستی در آن زمان در ایران بود. نوشتهها و اشعار او همچنین در دیگر نشریات آن دوره همچون روزنامۀ «حبلالمتین» در کلکته، «ایران لیگ» در بمبئی، «چهره نمای» در قاهره و تعدادی از روزنامههای فارسی بهویژه «استخر» و «عصر آزادی» منتشر میشد.
ناامیدی طولانیمدت او بهدلیل انتقادات شدید و اهانتها و تهدیدهایی که علیه او بود، در کنار مسائل جسمی و مالی، به افسردگی او منجر شد و در نهایت به مرگ او در ۴۳سالگی انجامید. او در شیراز به خاک سپرده شد.
یکی از اشعار زندخت را بخوانید:
زن در این ملک بدینگونه پریشان تا چند؟
دستوپا بسته و لببسته به زندان تا چند؟
همه دور از هنر و علم و کمالیم به ملک
با چنین حال نداریم دبستان تا چند
زن مگر نیست میان بشریت انسان
راستی زندگی اوست چو حیوان تا چند
در همه ملک جهان جمله زنان باهنرند
این لیاقت نبود در زن ایران تا چند
شرف و عزت هر کس بود از علم و کمال
تاج عزت نبود بر سر نسوان تا چند
روح بیمار بود در تن مردم تا کی؟
اندر این ملک خدا را تن بیجان تا چند
زن که باشد گل ارزندۀ بستان وجود
در بر هموطنان خوار بدینسان تا چند
هر کسی برد برون گوهر علم از این بحر
ما زنانیم چنین غرقه ز توفان تا چند
دیگران گوی هنر برده ز میدان تا کی؟
ما بمانیم در این کلبۀ احزان تا چند؟
بهرهمند آن که بود از زر و زور و منصب
نظری هیچ ندارد به فقیران تا چند
#٨مارس
#روز_جهانی_زن
#زندخت_شیرازی
منابع:
۱. باقری، الهه، دختران ایران: نشریهای مصور در عرصۀ روزنامهنگاری زنان، ۱۳۹۱.
۲. رومی، سیروس، تاریخ مطبوعات فارس (دورۀ رضاشاه)، شیراز: نوید شیراز، ۱۳۸۸.
۳. ساناساریان، الیز، جنبش حقوق زنان در ایران، ترجمۀ نوشین احمدی خراسانی، تهران: اختران، ۱۳۸۴.
۴. وبسایت آبانپرس
@Doroodfaraman
Forwarded from اِتحاد وَ سَربَرزی دورودفرامان🇮🇷
زندخت (زنددخت) شیرازی، روزنامهنگار، شاعر، نویسنده و از پیشگامان جنبش زنان در ایران، در ۱۲۸۸ در خانوادهای از #خاندان_زند_لک در شیراز متولد شد. او که نام اصلیاش فخرالملوک بود، دورۀ ابتدایی را در مدرسۀ تربیت شیراز گذراند و بعد از آن در منزل و بهصورت خصوصی، تحصیلاتش را پی گرفت.
زندخت در سال ۱۳۰۶ در هجدهسالگی «مجمع انقلابی نسوان» را در شیراز تأسیس کرد که تحت فشار دولت رضاشاه نام انجمنش را به «نهضت نسوان» تغییر داد؛ ولی انجمن بازهم پس از ۹ ماه غیرقانونی اعلام شد.
در سال ۱۳۱۰ زندخت نشریۀ «دختران ایران» را منتشر کرد. در این نشریه نویسندگان دیگری همچون صدیقه دولتآبادی، کاظم زاده ایرانشهر، رشید یاسمی، سعید نفیسی، جمالزاده و دکتر هوشیار مقاله مینوشتند.
او در همان زمان در مدرسههای دخترانه نیز تدریس میکرد. زندخت همچنین از استعداد شاعری بهرهمند بود. شعرهای او حاکیاز گرایشهای فمینیستی در آن زمان در ایران بود. نوشتهها و اشعار او همچنین در دیگر نشریات آن دوره همچون روزنامۀ «حبلالمتین» در کلکته، «ایران لیگ» در بمبئی، «چهره نمای» در قاهره و تعدادی از روزنامههای فارسی بهویژه «استخر» و «عصر آزادی» منتشر میشد.
ناامیدی طولانیمدت او بهدلیل انتقادات شدید و اهانتها و تهدیدهایی که علیه او بود، در کنار مسائل جسمی و مالی، به افسردگی او منجر شد و در نهایت به مرگ او در ۴۳سالگی انجامید. او در شیراز به خاک سپرده شد.
یکی از اشعار زندخت را بخوانید:
زن در این ملک بدینگونه پریشان تا چند؟
دستوپا بسته و لببسته به زندان تا چند؟
همه دور از هنر و علم و کمالیم به ملک
با چنین حال نداریم دبستان تا چند
زن مگر نیست میان بشریت انسان
راستی زندگی اوست چو حیوان تا چند
در همه ملک جهان جمله زنان باهنرند
این لیاقت نبود در زن ایران تا چند
شرف و عزت هر کس بود از علم و کمال
تاج عزت نبود بر سر نسوان تا چند
روح بیمار بود در تن مردم تا کی؟
اندر این ملک خدا را تن بیجان تا چند
زن که باشد گل ارزندۀ بستان وجود
در بر هموطنان خوار بدینسان تا چند
هر کسی برد برون گوهر علم از این بحر
ما زنانیم چنین غرقه ز توفان تا چند
دیگران گوی هنر برده ز میدان تا کی؟
ما بمانیم در این کلبۀ احزان تا چند؟
بهرهمند آن که بود از زر و زور و منصب
نظری هیچ ندارد به فقیران تا چند
#٨مارس
#روز_جهانی_زن
#زندخت_شیرازی
منابع:
۱. باقری، الهه، دختران ایران: نشریهای مصور در عرصۀ روزنامهنگاری زنان، ۱۳۹۱.
۲. رومی، سیروس، تاریخ مطبوعات فارس (دورۀ رضاشاه)، شیراز: نوید شیراز، ۱۳۸۸.
۳. ساناساریان، الیز، جنبش حقوق زنان در ایران، ترجمۀ نوشین احمدی خراسانی، تهران: اختران، ۱۳۸۴.
۴. وبسایت آبانپرس
@Doroodfaraman
زندخت در سال ۱۳۰۶ در هجدهسالگی «مجمع انقلابی نسوان» را در شیراز تأسیس کرد که تحت فشار دولت رضاشاه نام انجمنش را به «نهضت نسوان» تغییر داد؛ ولی انجمن بازهم پس از ۹ ماه غیرقانونی اعلام شد.
در سال ۱۳۱۰ زندخت نشریۀ «دختران ایران» را منتشر کرد. در این نشریه نویسندگان دیگری همچون صدیقه دولتآبادی، کاظم زاده ایرانشهر، رشید یاسمی، سعید نفیسی، جمالزاده و دکتر هوشیار مقاله مینوشتند.
او در همان زمان در مدرسههای دخترانه نیز تدریس میکرد. زندخت همچنین از استعداد شاعری بهرهمند بود. شعرهای او حاکیاز گرایشهای فمینیستی در آن زمان در ایران بود. نوشتهها و اشعار او همچنین در دیگر نشریات آن دوره همچون روزنامۀ «حبلالمتین» در کلکته، «ایران لیگ» در بمبئی، «چهره نمای» در قاهره و تعدادی از روزنامههای فارسی بهویژه «استخر» و «عصر آزادی» منتشر میشد.
ناامیدی طولانیمدت او بهدلیل انتقادات شدید و اهانتها و تهدیدهایی که علیه او بود، در کنار مسائل جسمی و مالی، به افسردگی او منجر شد و در نهایت به مرگ او در ۴۳سالگی انجامید. او در شیراز به خاک سپرده شد.
یکی از اشعار زندخت را بخوانید:
زن در این ملک بدینگونه پریشان تا چند؟
دستوپا بسته و لببسته به زندان تا چند؟
همه دور از هنر و علم و کمالیم به ملک
با چنین حال نداریم دبستان تا چند
زن مگر نیست میان بشریت انسان
راستی زندگی اوست چو حیوان تا چند
در همه ملک جهان جمله زنان باهنرند
این لیاقت نبود در زن ایران تا چند
شرف و عزت هر کس بود از علم و کمال
تاج عزت نبود بر سر نسوان تا چند
روح بیمار بود در تن مردم تا کی؟
اندر این ملک خدا را تن بیجان تا چند
زن که باشد گل ارزندۀ بستان وجود
در بر هموطنان خوار بدینسان تا چند
هر کسی برد برون گوهر علم از این بحر
ما زنانیم چنین غرقه ز توفان تا چند
دیگران گوی هنر برده ز میدان تا کی؟
ما بمانیم در این کلبۀ احزان تا چند؟
بهرهمند آن که بود از زر و زور و منصب
نظری هیچ ندارد به فقیران تا چند
#٨مارس
#روز_جهانی_زن
#زندخت_شیرازی
منابع:
۱. باقری، الهه، دختران ایران: نشریهای مصور در عرصۀ روزنامهنگاری زنان، ۱۳۹۱.
۲. رومی، سیروس، تاریخ مطبوعات فارس (دورۀ رضاشاه)، شیراز: نوید شیراز، ۱۳۸۸.
۳. ساناساریان، الیز، جنبش حقوق زنان در ایران، ترجمۀ نوشین احمدی خراسانی، تهران: اختران، ۱۳۸۴.
۴. وبسایت آبانپرس
@Doroodfaraman
Forwarded from اِتحاد وَ سَربَرزی دورودفرامان🇮🇷
زندخت (زنددخت) شیرازی، روزنامهنگار، شاعر، نویسنده و از پیشگامان جنبش زنان در ایران، در ۱۲۸۸ در خانوادهای از #خاندان_زند_لک در شیراز متولد شد. او که نام اصلیاش فخرالملوک بود، دورۀ ابتدایی را در مدرسۀ تربیت شیراز گذراند و بعد از آن در منزل و بهصورت خصوصی، تحصیلاتش را پی گرفت.
زندخت در سال ۱۳۰۶ در هجدهسالگی «مجمع انقلابی نسوان» را در شیراز تأسیس کرد که تحت فشار دولت رضاشاه نام انجمنش را به «نهضت نسوان» تغییر داد؛ ولی انجمن بازهم پس از ۹ ماه غیرقانونی اعلام شد.
در سال ۱۳۱۰ زندخت نشریۀ «دختران ایران» را منتشر کرد. در این نشریه نویسندگان دیگری همچون صدیقه دولتآبادی، کاظم زاده ایرانشهر، رشید یاسمی، سعید نفیسی، جمالزاده و دکتر هوشیار مقاله مینوشتند.
او در همان زمان در مدرسههای دخترانه نیز تدریس میکرد. زندخت همچنین از استعداد شاعری بهرهمند بود. شعرهای او حاکیاز گرایشهای فمینیستی در آن زمان در ایران بود. نوشتهها و اشعار او همچنین در دیگر نشریات آن دوره همچون روزنامۀ «حبلالمتین» در کلکته، «ایران لیگ» در بمبئی، «چهره نمای» در قاهره و تعدادی از روزنامههای فارسی بهویژه «استخر» و «عصر آزادی» منتشر میشد.
ناامیدی طولانیمدت او بهدلیل انتقادات شدید و اهانتها و تهدیدهایی که علیه او بود، در کنار مسائل جسمی و مالی، به افسردگی او منجر شد و در نهایت به مرگ او در ۴۳سالگی انجامید. او در شیراز به خاک سپرده شد.
یکی از اشعار زندخت را بخوانید:
زن در این ملک بدینگونه پریشان تا چند؟
دستوپا بسته و لببسته به زندان تا چند؟
همه دور از هنر و علم و کمالیم به ملک
با چنین حال نداریم دبستان تا چند
زن مگر نیست میان بشریت انسان
راستی زندگی اوست چو حیوان تا چند
در همه ملک جهان جمله زنان باهنرند
این لیاقت نبود در زن ایران تا چند
شرف و عزت هر کس بود از علم و کمال
تاج عزت نبود بر سر نسوان تا چند
روح بیمار بود در تن مردم تا کی؟
اندر این ملک خدا را تن بیجان تا چند
زن که باشد گل ارزندۀ بستان وجود
در بر هموطنان خوار بدینسان تا چند
هر کسی برد برون گوهر علم از این بحر
ما زنانیم چنین غرقه ز توفان تا چند
دیگران گوی هنر برده ز میدان تا کی؟
ما بمانیم در این کلبۀ احزان تا چند؟
بهرهمند آن که بود از زر و زور و منصب
نظری هیچ ندارد به فقیران تا چند
#٨مارس
#روز_جهانی_زن
#زندخت_شیرازی
منابع:
۱. باقری، الهه، دختران ایران: نشریهای مصور در عرصۀ روزنامهنگاری زنان، ۱۳۹۱.
۲. رومی، سیروس، تاریخ مطبوعات فارس (دورۀ رضاشاه)، شیراز: نوید شیراز، ۱۳۸۸.
۳. ساناساریان، الیز، جنبش حقوق زنان در ایران، ترجمۀ نوشین احمدی خراسانی، تهران: اختران، ۱۳۸۴.
۴. وبسایت آبانپرس
@Doroodfaraman
زندخت در سال ۱۳۰۶ در هجدهسالگی «مجمع انقلابی نسوان» را در شیراز تأسیس کرد که تحت فشار دولت رضاشاه نام انجمنش را به «نهضت نسوان» تغییر داد؛ ولی انجمن بازهم پس از ۹ ماه غیرقانونی اعلام شد.
در سال ۱۳۱۰ زندخت نشریۀ «دختران ایران» را منتشر کرد. در این نشریه نویسندگان دیگری همچون صدیقه دولتآبادی، کاظم زاده ایرانشهر، رشید یاسمی، سعید نفیسی، جمالزاده و دکتر هوشیار مقاله مینوشتند.
او در همان زمان در مدرسههای دخترانه نیز تدریس میکرد. زندخت همچنین از استعداد شاعری بهرهمند بود. شعرهای او حاکیاز گرایشهای فمینیستی در آن زمان در ایران بود. نوشتهها و اشعار او همچنین در دیگر نشریات آن دوره همچون روزنامۀ «حبلالمتین» در کلکته، «ایران لیگ» در بمبئی، «چهره نمای» در قاهره و تعدادی از روزنامههای فارسی بهویژه «استخر» و «عصر آزادی» منتشر میشد.
ناامیدی طولانیمدت او بهدلیل انتقادات شدید و اهانتها و تهدیدهایی که علیه او بود، در کنار مسائل جسمی و مالی، به افسردگی او منجر شد و در نهایت به مرگ او در ۴۳سالگی انجامید. او در شیراز به خاک سپرده شد.
یکی از اشعار زندخت را بخوانید:
زن در این ملک بدینگونه پریشان تا چند؟
دستوپا بسته و لببسته به زندان تا چند؟
همه دور از هنر و علم و کمالیم به ملک
با چنین حال نداریم دبستان تا چند
زن مگر نیست میان بشریت انسان
راستی زندگی اوست چو حیوان تا چند
در همه ملک جهان جمله زنان باهنرند
این لیاقت نبود در زن ایران تا چند
شرف و عزت هر کس بود از علم و کمال
تاج عزت نبود بر سر نسوان تا چند
روح بیمار بود در تن مردم تا کی؟
اندر این ملک خدا را تن بیجان تا چند
زن که باشد گل ارزندۀ بستان وجود
در بر هموطنان خوار بدینسان تا چند
هر کسی برد برون گوهر علم از این بحر
ما زنانیم چنین غرقه ز توفان تا چند
دیگران گوی هنر برده ز میدان تا کی؟
ما بمانیم در این کلبۀ احزان تا چند؟
بهرهمند آن که بود از زر و زور و منصب
نظری هیچ ندارد به فقیران تا چند
#٨مارس
#روز_جهانی_زن
#زندخت_شیرازی
منابع:
۱. باقری، الهه، دختران ایران: نشریهای مصور در عرصۀ روزنامهنگاری زنان، ۱۳۹۱.
۲. رومی، سیروس، تاریخ مطبوعات فارس (دورۀ رضاشاه)، شیراز: نوید شیراز، ۱۳۸۸.
۳. ساناساریان، الیز، جنبش حقوق زنان در ایران، ترجمۀ نوشین احمدی خراسانی، تهران: اختران، ۱۳۸۴.
۴. وبسایت آبانپرس
@Doroodfaraman
Forwarded from اِتحاد وَ سَربَرزی دورودفرامان🇮🇷
زندخت (زنددخت) شیرازی، روزنامهنگار، شاعر، نویسنده و از پیشگامان جنبش زنان در ایران، در ۱۲۸۸ در خانوادهای از #خاندان_زند_لک در شیراز متولد شد. او که نام اصلیاش فخرالملوک بود، دورۀ ابتدایی را در مدرسۀ تربیت شیراز گذراند و بعد از آن در منزل و بهصورت خصوصی، تحصیلاتش را پی گرفت.
زندخت در سال ۱۳۰۶ در هجدهسالگی «مجمع انقلابی نسوان» را در شیراز تأسیس کرد که تحت فشار دولت رضاشاه نام انجمنش را به «نهضت نسوان» تغییر داد؛ ولی انجمن بازهم پس از ۹ ماه غیرقانونی اعلام شد.
در سال ۱۳۱۰ زندخت نشریۀ «دختران ایران» را منتشر کرد. در این نشریه نویسندگان دیگری همچون صدیقه دولتآبادی، کاظم زاده ایرانشهر، رشید یاسمی، سعید نفیسی، جمالزاده و دکتر هوشیار مقاله مینوشتند.
او در همان زمان در مدرسههای دخترانه نیز تدریس میکرد. زندخت همچنین از استعداد شاعری بهرهمند بود. شعرهای او حاکیاز گرایشهای فمینیستی در آن زمان در ایران بود. نوشتهها و اشعار او همچنین در دیگر نشریات آن دوره همچون روزنامۀ «حبلالمتین» در کلکته، «ایران لیگ» در بمبئی، «چهره نمای» در قاهره و تعدادی از روزنامههای فارسی بهویژه «استخر» و «عصر آزادی» منتشر میشد.
ناامیدی طولانیمدت او بهدلیل انتقادات شدید و اهانتها و تهدیدهایی که علیه او بود، در کنار مسائل جسمی و مالی، به افسردگی او منجر شد و در نهایت به مرگ او در ۴۳سالگی انجامید. او در شیراز به خاک سپرده شد.
یکی از اشعار زندخت را بخوانید:
زن در این ملک بدینگونه پریشان تا چند؟
دستوپا بسته و لببسته به زندان تا چند؟
همه دور از هنر و علم و کمالیم به ملک
با چنین حال نداریم دبستان تا چند
زن مگر نیست میان بشریت انسان
راستی زندگی اوست چو حیوان تا چند
در همه ملک جهان جمله زنان باهنرند
این لیاقت نبود در زن ایران تا چند
شرف و عزت هر کس بود از علم و کمال
تاج عزت نبود بر سر نسوان تا چند
روح بیمار بود در تن مردم تا کی؟
اندر این ملک خدا را تن بیجان تا چند
زن که باشد گل ارزندۀ بستان وجود
در بر هموطنان خوار بدینسان تا چند
هر کسی برد برون گوهر علم از این بحر
ما زنانیم چنین غرقه ز توفان تا چند
دیگران گوی هنر برده ز میدان تا کی؟
ما بمانیم در این کلبۀ احزان تا چند؟
بهرهمند آن که بود از زر و زور و منصب
نظری هیچ ندارد به فقیران تا چند
#٨مارس
#روز_جهانی_زن
#زندخت_شیرازی
منابع:
۱. باقری، الهه، دختران ایران: نشریهای مصور در عرصۀ روزنامهنگاری زنان، ۱۳۹۱.
۲. رومی، سیروس، تاریخ مطبوعات فارس (دورۀ رضاشاه)، شیراز: نوید شیراز، ۱۳۸۸.
۳. ساناساریان، الیز، جنبش حقوق زنان در ایران، ترجمۀ نوشین احمدی خراسانی، تهران: اختران، ۱۳۸۴.
۴. وبسایت آبانپرس
@Doroodfaraman
زندخت در سال ۱۳۰۶ در هجدهسالگی «مجمع انقلابی نسوان» را در شیراز تأسیس کرد که تحت فشار دولت رضاشاه نام انجمنش را به «نهضت نسوان» تغییر داد؛ ولی انجمن بازهم پس از ۹ ماه غیرقانونی اعلام شد.
در سال ۱۳۱۰ زندخت نشریۀ «دختران ایران» را منتشر کرد. در این نشریه نویسندگان دیگری همچون صدیقه دولتآبادی، کاظم زاده ایرانشهر، رشید یاسمی، سعید نفیسی، جمالزاده و دکتر هوشیار مقاله مینوشتند.
او در همان زمان در مدرسههای دخترانه نیز تدریس میکرد. زندخت همچنین از استعداد شاعری بهرهمند بود. شعرهای او حاکیاز گرایشهای فمینیستی در آن زمان در ایران بود. نوشتهها و اشعار او همچنین در دیگر نشریات آن دوره همچون روزنامۀ «حبلالمتین» در کلکته، «ایران لیگ» در بمبئی، «چهره نمای» در قاهره و تعدادی از روزنامههای فارسی بهویژه «استخر» و «عصر آزادی» منتشر میشد.
ناامیدی طولانیمدت او بهدلیل انتقادات شدید و اهانتها و تهدیدهایی که علیه او بود، در کنار مسائل جسمی و مالی، به افسردگی او منجر شد و در نهایت به مرگ او در ۴۳سالگی انجامید. او در شیراز به خاک سپرده شد.
یکی از اشعار زندخت را بخوانید:
زن در این ملک بدینگونه پریشان تا چند؟
دستوپا بسته و لببسته به زندان تا چند؟
همه دور از هنر و علم و کمالیم به ملک
با چنین حال نداریم دبستان تا چند
زن مگر نیست میان بشریت انسان
راستی زندگی اوست چو حیوان تا چند
در همه ملک جهان جمله زنان باهنرند
این لیاقت نبود در زن ایران تا چند
شرف و عزت هر کس بود از علم و کمال
تاج عزت نبود بر سر نسوان تا چند
روح بیمار بود در تن مردم تا کی؟
اندر این ملک خدا را تن بیجان تا چند
زن که باشد گل ارزندۀ بستان وجود
در بر هموطنان خوار بدینسان تا چند
هر کسی برد برون گوهر علم از این بحر
ما زنانیم چنین غرقه ز توفان تا چند
دیگران گوی هنر برده ز میدان تا کی؟
ما بمانیم در این کلبۀ احزان تا چند؟
بهرهمند آن که بود از زر و زور و منصب
نظری هیچ ندارد به فقیران تا چند
#٨مارس
#روز_جهانی_زن
#زندخت_شیرازی
منابع:
۱. باقری، الهه، دختران ایران: نشریهای مصور در عرصۀ روزنامهنگاری زنان، ۱۳۹۱.
۲. رومی، سیروس، تاریخ مطبوعات فارس (دورۀ رضاشاه)، شیراز: نوید شیراز، ۱۳۸۸.
۳. ساناساریان، الیز، جنبش حقوق زنان در ایران، ترجمۀ نوشین احمدی خراسانی، تهران: اختران، ۱۳۸۴.
۴. وبسایت آبانپرس
@Doroodfaraman
Forwarded from اِتحاد وَ سَربَرزی دورودفرامان🇮🇷
✅با درود
روز جهانی زن ٨ مارچ برابر ١٨ اسفند به شما زنان با افتخار سرزمينم تبریک عرض مینمائیم.
از طرف گودرز جیحونیپور
#روز_جهانی_زن_مبارک.
@Doroodfaraman
روز جهانی زن ٨ مارچ برابر ١٨ اسفند به شما زنان با افتخار سرزمينم تبریک عرض مینمائیم.
از طرف گودرز جیحونیپور
#روز_جهانی_زن_مبارک.
@Doroodfaraman