اِتحاد وَ سَربَرزی دورودفرامان🇮🇷
1.11K subscribers
13.6K photos
6.63K videos
749 files
2.79K links
این کانال جهت پیشرفت و سربلندی کشورعزیزمان ایران مردم خونگرم و مهماندار #لکستان اهالی #منطقه‌دورودفرامان دهستان‌های #فرامان #قره‌سو با حدود ۱۰۰ روستا در شرق شهر #کرمانشاه در نظر گرفته شده است.
ارتباط با گرداننده: گودرزجیحونی‌پور
👇👇👇
@Doroodfaramans
Download Telegram
Forwarded from عکس نگار
#فرزندپدرخویش‌باش
👇👇👇
درباره #هویت بسیار سخن شنیده ایم و خوانده ایم چنانکه هویت را واژه‌ای برآمده از ضمیر سوم شخص غایب یعنی  «هو» که همان او در زبان عربی است دانسته اند. فارغ از اصالت بن وَش  «هو» که واژه‌ای عربی است یا ایرانی، یادآوری این نکته شایسته می‌نماید که به استناد سنگ نوشته داریوش بزرگ در بیستون در ٢۵٠٠ سال پیش، واژه  «او»، به ریخت  «هوو hov » نوشته شده است بدینسان واژه ای ایرانی و همان  «او» امروزی است.

و اما هویت، آن است که تشخص و نمود یک فرد را در تمایز فردی خود با دیگران و نیز در تشابه اجتماعی با افرادی چون خود به ذهن دیگران نمایان می دارد به عبارتی دیگر، افراد و گروهها و مجموعه های مشخص به واسطه هویت اجتماعی که سوای هویت فردی است از افراد و گروههای دیگر متمایز گشته ونسبت به مجموعه‌ای که خود منتسب به آن گردیده است شباهت‌ها و اشتراکات را برجسته می‌بیند.
در ساختار هویت اجتماعی، مجموعه ای از خصوصیات و مشخصات اجتماعی، فرهنگی، فلسفی، زیستی، تاریخی و عقیدتی همسان شکل گرفته است که وجه اشتراک اعضاء آن اجتماع بوده و بر یگانگی و همانندی نسبی آنها دلالت دارد که به وسیله آن مشخصات و خصوصیات، افراد در یک ظرف زمانی و مکانی معین به طور مشخص و قابل قبول و آگاهانه از سایر گروهها و افراد متعلق به آنها متمایز گردیده‌اند. درباره هویت فردی نیز پر واضح است که قسمتی از آن شامل خصوصیات و مشخصه‌هایی است که فرد از جامعه می‌گیرد، در درون خود پردازش می‌کند و آن را درونی کرده، می‌پذیرد.
مزید بر آنچه گفته شد افراد یک جامعه مشخص، چه بخواهند و چه نخواهند سوای هویت فردی خود، هویت اجتماعی مشخص را در تشابه با هویت جامعه خود به صورت نسبی پذیرفته‌اند. از آن رو نسبی می‌گوییم که افراد یک جامعه درباره موضوعی واحد، الزاماً نسبت ِ قبولِ آن موضوع را لحاظ می‌کنند چنانکه یک شخص می‌تواند نظری مخالف نظر مقبول جامعه همسان خود داشته باشد لیکن با لحاظ موارد دیگر همسانیِ خود با آن جامعه، هویت اجتماعی آن جامعه را بر خود بپذیرد.
نکته‌ای دیگر که لحاظ آن ضروری می‌نماید آن است که اعتلای هر جامعه بدون شناخت هویت و چیستی خود به فرجام ایده آل نخواهد رسیدو تنها در سایه شناخت کامل هویت راستین فردی و اجتماعی است که فرد و اجتماع می توانند ارتباط خود را با ریشه های تاریخی خود برقرار کرده، راه تعالی را بر مسیری درست بپیماید.
از قیاس هویت ملی ایرانی با هویت محلی مردمان کرمانشاه نکاتی چند حاصل می گردد.
آنچه در وهله نخست از هویت ملی ایرانی نمود دارد تاریخ این سرزمین است و اینکه #ایران، ریشه در درازنای تاریخ جهان دارد. جدای از مباحث مربوط به غارنشینی و انسانهای نخستین و اسکلت‌های پیدا شده در غارها و اشکفت‌ها،نخستین سکونت گاههای شهرآوری و تمدن جهان در ایران به وجود آمده است و هنگامی که از یک ایرانی، دیرینگی شهرآوری و تمدن سرزمینش را بپرسند و سند بخواهند، بی گمان سندیت پذیرفته شده اولین سکونت گاه شهرآوری جهان را در کرمانشاه یادآوری می کند که همان گنج دره در غرب هرسین است پس هویت مردمان کرمانشاه از این منظر در هویت ایرانی برجسته است و نمود دارد. این همسانی در تاریخ مربوط به #کاسی و مفرغ و #ماد و دخمه و #هخامنشی و #بیستون و #اشکانی و آناهید و ساسانی و تاق بستان و قصرشیرین و شیرین و فرهاد و بسیاری دیگر مشخص و عیان است.
یکی دیگر از ویژگی‌های بارز هویت ملی ایرانی، یکتاپرستی و موحد بودن مردمان آن است چنانچه حکمت خسروانی ایران باستان را که ستارگان پرفروغی چون  «آشو زرتشت» و «مانی» و «مزدک» را در خود پرورش داده است را پایه و اساس حکمت یونان و دنیای غرب می دانند و یا افکار بودا را متأثر از اندیشه ایرانی می دانند. درباره همسانی هویت کرمانشاه با هویت ملی #ایران در این مورد خاص، ذکر این نکته خوشایند طبع می گردد که کرمانشاه دارای #بیستون است که همان #بگستان یعنی سرزمین خدایان است. بزرگان مکتب #دینور از نام آوران عرفان #ایرانی هستند. عرفای بزرگی که در طبقات مختلف صوفیه، نامشان به نیکی و بزرگی آورده شده و تذکره به نامشان گرفته شده است و یا #شاه‌خوشین #لکستان که پایه فکری #یارسان در مکتب شاهو و #دالاهو گردیده است.
هویت دینی و تاریخ دینی کرمانشاه همنوا با هویت ملی ایرانی است چنانچه امروزه نیز جمعیت غالب کرمانشاه دارای دین و مذهب رسمی کشور هستند و در مواردی چون یارسان نیز همبستگی تاریخی با #دین باستان ایران زمین دارد و بسیاری، #یارسان را همان آیین پیشین #ایرانیان دانسته‌اند و در دفاتر دین #یاری نیز این مورد یادآوری گردیده است که  «هنی مگیلیم یک یک و شاران/ تا زنده کَریم آیین ایران». سخن درباره دین و آیین بسیار است لیکن آنچه عیان است یگانگی هویت مردمان کرمانشاه با هویت ملی ایرانی خود است.
👆👆👆
صفحه اول
👇👇👇
🌺سال ۱۳۴۸ کنگاور لکستان کاوش محوطه معبدآناهیتا🌺

معبد آناهیتا دومین بنای سنگی پس از تخت جمشید است، سال ۱۳۴۸ دکتر سیف‌الله کام‌بخش محوطه معبد #آناهیتا را مورد کاوش و حفاری قرار داد.

کَپشن و بیوگرافی کلیپ از زبان دکتر باستان شناس سام دیبا:
👇👇👇
ایزیدور خاراکسی جغرافیانویس یونانی برای اولین بار در سال۳۷میلادی(۱۹۸۳ سال پیش) از کنگاور عبور کرده و از این شهر به نام کنکوبار یاد کرده است. وی از معبدی در این شهر برای نیایش الهه آرتمیس خبر داده که مردمی بلند قامت و جنگجو در اطراف آن سکونت دارند و در پرورش اسب زبان زد هستند (اطلس خاراکسی صفحه ۱۹۶) بخشی از قومی اصیل به نام (لک) در #کنگاور سکونت دارند که وارثان بزرگترین گنج تبه‌های ایران هستند و با هویتی #ایرانی_الاصل بر روی تاریخ دفن شده قدم می‌زنند.

#لک‌ها بازماندگانی از باستان‌های دور از دوران‌های #کاسی و #ماد و #هخامنشی و #ساسانی هستند این قوم ایرانی الاصل کمتر شناخته شده‌اند اما برای هر باستان شناس ایرانی وجود #لک‌ها در هر نقطه از ایران به معنای وجود یک تمدن دفن شده بر زیر پای آنهاست.
فرهنگ و تمدن هشت هزار ساله‌ی منطقه‌ی #کنگاور جزئی ارزشمند از فرهنگ و تمدن ایران است که بررسی دقیق و عالمانه‌ی آن می‌تواند تصویر کامل‌تری از فرهنگ و تمدن ایران در هزاره‌های گذشته ارائه دهد.

کاملیا سینره فرانسوی هنگامی که در هشتم ژوئن سال ۱۷۹۶ میلادی از کنگاور دیدن می‌کند، می‌نویسد: (بعد از هفت ساعت راه به  کنگاور رسیدیم، کنگاور دهی بسیار آباد و با جمعیت زیاد بود در مابین دره‌ای افتاده که آب وافری در آن جاری بود. جلگه در جانب جنوبی ده بود، بسیار وسیع و زیاد سرسبز و آبادان بود. کنگاور که گویا همان (کونکبار) باشد که قدما متوجه شده‌اند چنان معلوم است که در ایام سابقه شهری عظیم بوده است. در اینجا آثار قدیمی است که گمان می‌کنم هیچ یک از سیاحین ذکری از آن نکرده‌اند کهنه آسیایی هم  دیدم ...) 
بین سالهای جنگ ویران کننده ایران و عراق با تویوتا آبی رنگی که متعلق به پدرم بود به کنگاور و بیستون سفر کردم مردانی با رداهای پشمی که تک و توک فارسی بلند بوند از تراشه بیستون غزل می‌گفتند و مرا برای دیدن کتیبه بیستون راهنمای می‌کردند.
@Doroodfaraman