اِتحاد وَ سَربَرزی دورودفرامان🇮🇷
1.1K subscribers
13.6K photos
6.65K videos
749 files
2.8K links
این کانال جهت پیشرفت و سربلندی کشورعزیزمان ایران مردم خونگرم و مهماندار #لکستان اهالی #منطقه‌دورودفرامان دهستان‌های #فرامان #قره‌سو با حدود ۱۰۰ روستا در شرق شهر #کرمانشاه در نظر گرفته شده است.
ارتباط با گرداننده: گودرزجیحونی‌پور
👇👇👇
@Doroodfaramans
Download Telegram
اِتحاد وَ سَربَرزی دورودفرامان🇮🇷
صفحه رسمی صادق خانی علی‌اکبری مشاور سیاسی و انتخاباتی چهره ماندگارسه دهه مقاومت با انتخاب مجمع تشخیص مصلحت نظام نویسنده کتاب در سکوت شب، هفت آسمان جوانی فرزند #لکستان khanii.ir اتحاد و سربرزی #دورودفرامان @Doroodfaraman
اندر حکایات سفر امروز به زنجان
ورق بزنید
ماموریت‌های محوله چنین رقم زد که در یک ماه اخیر دو مرتبه به شهر #زنجان سفر کنم.
در واقع قبل از این دو بار هیچگاه به زنجان کهن سفر نکرده بودم.
یکی از مظلومیت‌های زنجان موقعیت جغرافیایی آن است و چون در کنار گذر استان‌های شمال‌غربی کشور است و احتمالا به همین دلیل هم هست که به زنجانی‌ها ترک‌های سر راهی می‌گویند، خیلی از ایرانی‌ها سفر به این شهر زیبا را تجربه نکرده‌اند و امروز که بعد از اتمام وقت اداری با همکاران عزیز خوردن غذای سنتی #جغور_بغور را بر شرکت در ضیافت ناهارِ .... ترجیح دادیم فرصتی شد تا یک ساعتی از بخش‌هایی از بازار زنجان بازدید کنیم.
جالب توجه بود که این جغور بغور غذای اصیل و باستانی #لکستان #کرمانشاه است که "قاورمه" نام دارد که در استان‌های دیگر از جمله #شیراز و #کرمان نیز کپی می‌شود و هر کدام با زبان خود نامی بر آن نهاده‌اند.
#قاورمه خوش طعم کرمانشاه در کرمان حسرت الملوک نام دارد و در شیراز توتوِی و زنجانی ها نیز آنرا جغور بغور نامیده‌اند اما هیچ کدام نتوانسته اند طعم بی‌نظیر قاورمه را کپی کنند و البته زنجانی‌ها در طبخ قاورمه حتی از شیراز و کرمان و #آذربایجان نیز سلیقه کمتری به خرج داده‌اند
مدیر شیرینی سرای اطمینان نیز شیرینی‌های سنتی زنجان را به ما معرفی کرد و از قدمت یکصد ساله مغازه‌اش گفت.
از جمله مظلومیت‌های دیگر زنجان علیرغم برخورداری از طبیعت بکر و غنائت گردشگری نامناسب بودن مبلمان شهری، شلختگی شهرسازی و فقدان امکانات رفاهی بود تا جائیکه متاسفانه هتل بزرگ زنجان کوچکتر از یک مسافرخانه بین راهی است قطعا دلیل کسادی بازار زنجان هم همین موارد است .
خلاصه اینکه در بازار برای زن جان چای جهان و چاقوی بُرّان خریدم.
صادق خانی(اهل منطقه #دورودفرامان)
چهاردهم آذر نود و هفت
khanii.ir
اتحاد و سربرزی #دورودفرامان
@Doroodfaraman
سنگ قبر ناحیه کیسکان در استان #کرمان به تاریخ رجب ۹۹۳ هجری قمری (حدود ۴۳۳ سال پیش)

حسین جان ابن شاه قلی آقا #لک

پاسخ به کسانی که تاریخ شکل گیری نام قومیتی #لک را محدود به ادوار زندیه و متاخرتر (مشروطه) میدانند.

#لک تاریخی به بلندای تاریخ ایران عزیز دارد.

@Doroodfaraman
درودها
امروز شنبه در نمايشگاه بين المللي كتاب تهران،
از چپ؛
سركار خانم ابراهيمی(دكترای مردم شناسی) ايشان پژوهش‌های ارزشمندی در مورد قوم لک دارند، ورود نام و تاريخ قوم لک در دانشنامه‌ی ايرانيكا در آمريكا از تلاش‌های قابل ستايش ايشان است،
جناب دكتر متين (پزشک و دكترای انسان شناسی و مدير انتشارات فرهانه)، دکتر داود سلطانی‌نژاد و استاد بزرگوار جناب داودی(دكترای باستان‌شناسی) كه ثبت ملی زبان لکی از خدمات ايشان برای قوم لک است.
@Doroodfaraman
ارسالی از طرف لک‌های #کرمان
‌‌چرا لک‌ها مور می‌خوانند؟
👇👇👇
دیر زمانی است که غمگین و پژمرده‌ایم. از کتاب روزگار، سیاهی نوشته را به یاد می‌آوریم. سینه مردمان لک، غم هزاران ساله دارد. ما فراموش کار نیستیم.
شادی و خنده و سرخوشی را بسیار دوست می‌داریم و می‌خواهیم ولی چه کنیم که شادیمان در سایهء غمهای دیرین، رنگ  وقار می‌گیرد و سنگین می‌شویم. خنده‌مان، لبخند می‌شود و راه قهقهه را در گلو می‌بندیم و یا دست را بر لبان خندان خود می‌گذاریم که مبادا سبک شویم از آن همه بار گرانی که سالیان بر سینه ما نشسته است.

چگونه می‌شود فریادهای زنان و کودکان این سرزمین را در تنگناهای نکبت بار تاریخ فراموش کرد. مگر می‌شود ستم آشوری بر سرزمینت را در نوشته‌های پیشینیان بخوانی و راه گلویت بند نیاید و بغض نکنی. مگر می‌شود هم ریشه‌ات را خوراک مارهای رسته بر دوش ناکسان بینی و غمگین نشوی.
به راستی، اسکندر گجستک را کدامین خشم و عقدهء بر آمده از دفاع سرزمینم، وادار کرد که غضب بر #کاسیان آورد و بر پهنه نیسا و مهرگان، جنوساید وندان کند و نام ننگ کاسی کشی را بر خود به یادگار گذارد.
داغ هرمزان بر دلمان همچنان سنگین است و زخم عرب بر سرزمینم را با مهر علی(ع) و خاندانش که بر او دوست بود، تسکین می‌دهم.
مگر می‌شود دختران سرزمینت را به اسارت برند و تو همچنان  «به شان»  «به شان»، دو #دستماله برقصی.
تاریخ ما پر از درد است. غولان مغول، چرک به خون آغشتهء زخم وطن هستند. ما در سایه دردیم و بدینسان رنگ زردیم. سرخی بر گونه نداریم که دست، افشانیم.

ما همانیم که از آمدن نادر افشار، به وجد آمده، او را گرشاسب یل دیده و تا آنجا که خیالش بود، خون داده و جان بر کف این ملک پر از درد شدیم.
ما همانیم که چون، شاه بر این ملک شدیم، از غیرت این درد، وکیل دل پر درد شدیم. #کریم‌خانی، نشان نام نیک است و شاه بی نشانان، نیکنامی را نشان است.
آه از داغ جوان، ای تفو بر نام قاجار..... #لطفعلی‌خان، لطفعلی خان.
آه از چشم #کرمان، چشم وندان، چشم ایران..... لطفعلی خان، لطفعلی خان.
باز می‌گویی، بخندم یا  «به شان».
تاریخ ما سراسر، بزران است. غمگین و سنگین. تاریخ این سرزمین، هزاران غم رفته بر ما را در گوشمان می زراند. کینه و ظلم قجری، کم ز اسکندر نبود. @لک، همه #ایران و او از قوم غول.
با این همه ظلم و ستم رفته بر این سرزمین، مهر یزدان همچنان پشت و پناه ما مردمان رنج دوران برده است. خداوند، کاسیان را دوست می‌دارد.
ما با نام #ایران به وجد می‌آییم و با یادش سرور می‌گیریم هر چند که از ایران، سهم ما تنها غم است. شادی اش از آن آنهایی که تاریخ وطن را خوش خوشان پنداشته‌اند.
گوشهایتان را یکبار می‌زرانم بر این جمله که هرگاه یک لک زبان #وند کاسی را دیدید که #مویه می‌کرد و #مور می‌آورد، بدانید از غم است و یا  «رارا» اگر می‌خواند، بدانید از غرور ملتی در مسیر راه پر درد است. از او انتظار  «لنجه و لار» نداشته باشید. او رنج نام ایران است. او #مور می‌خواند، او #لک است.

مهندس: #مسعودپیری اوستا شناس قوم لک از منطقه #دورودفرامان
@Doroodfaraman
چاپ مقاله در روزنامه باختر
روستای سرخان مهد فرهنگ و تمدن
روستای اجدادی تنها طایفه #زنگنه در استان #کرمان

روستای سرخان در جنوب استان کرمان واقع شده وطبق آخرین تقسیمات کشوری از توابع شهرستان ارزوئیه، بخش صوغان می‌باشد
این روستا با جمعیت ثابت ۴۰۰ نفر و متغیر حدود ۵۰۰ نفر در فاصله ۳۱چ کیلومتری از مرکز استان و ۵۵ کیلومتری از مرکز شهرستان قرار دارد.
روستای سرخان با قدمتی ۷۰۰۰ ساله در قلب تاریخ جای دارد
سرخان (sorkhan)از دو کلمه سر و خان تشکیل شده و از دیر باز این روستا جایگاه خان‌های این منطقه بوده است
روستای سرخان داری آب و هوا گرم و مرطوب میباشد و دارای اختلاف دمای پایینی می‌باشد و وجود منابع آبی و خاک حاصلخیز شرایط مناسبی را برای کشاوزی به وجود آورده است در روستا محصولاتی همچون گندم جو ذرت کلزا سیب زمینی، هندوانه و ... کشت می‌شود
این شرایط به طور کلی روستای #سرخان و شهرستان ارزوئیه را به قطب تولید و اشتغال استان #کرمان تبدیل کرده است و این روستا از طرف دولت جزو روستاهای نمونه‌ی تولید و اشتغال و اجرای سیاست‌های اقتصاد مقاومتی می‌باشد
جاذبه گردشگری این روستا تپه یحیی می باشد که با قدمتی ۷۰۰۰ ساله تمدن این منطقه را به چشم می‌کشد در این روستا سه طایفه از ایل: زنگنه، رفیع زاده و اسکندرزاده وجود دارد طایفه‌های ایل #زنگنه از #لک‌های منطقه کرمانشاه بوده که به همراه برخی از لرها به ایل قشقایی در طایفه کشکولی بزرگ ملحق می‌شوند و طی گذشت زمان زبان و آداب و رسوم قشقایی‌ها را یاد می‌گیرند.

طایفه رفیع زاده نیز یکی از تیره‌های طایفه بزرگ فارسیمدان در ایل قشایی بودند این دو طایفه به گفته بزرگان به دلیل درگیری‌هایی که در ایل قشقایی وجود داشته و حمله #آقامحمدخان قاجار به ایل قشقایی مجبور به کوچ به این منطقه می‌شوند که در ابتدا دشتاب از توابع شهرستان بافت ییلاق و روستای سرخان قشلاق بوده است.
طایفه اسکندرزاده نیز ابتدا در داراب استان #فارس سکونت داشتند و فامیل آنها افشار بهارلو بوده
بزرگ این طایفه اسکندربگ خان افشار بهارلو بوده که به دلیل درگیری در شهر داراب به همراه برادران خود به استان کرمان مهاجرت می‌کنند که در ابتدا در منطقه چهارگنبد از توابع شهرستان سیرجان سکونت داشتند و سپس به منطقه صوغان آمدند
این سه طایفه با هم متحد می‌شوند و هم اکنون هر سه طایفه باهم خویشاوند هستند.
زبان مردم روستا #ترکی (ترکی اغوز) می‌باشد این زبان ترکی به گفته تاریخ شناسان زیر شاخه‌ای از ترکی عثمانی می‌باشد واژگان این زبان تحت تاثیر زبان فارسی و عربی قرار گرفته است
در این زبان مصوت‌های i, e, ä, a, å, ï, u, ü, o, ö و صامت‌های p, b, m, f, v, t, d, n, s, z, š, ž, č, ۳˘, k, g, q, γ, χ, ŋ, l, r قرار دارد
در ادبیات این روستا تغزل در رتبه اول قرار دارد
و بزرگان چهل بیت می‌سرایند عناصر این ابیات عشق و ستایش خدا و اهل بیت می‌باشد موسیقی سنتی این روستا الهام گرفته از موسیقی ایل قشقایی می‌باشد
موسیقی این روستا بر خلاف موسیقی‌های سنتی ایران بر پایه ردیف نیست در این موسیقی از ساز (کرنا) و دهل استفاده می‌کنند سرخانی‌ها مردمانی سرخوش و دلشادند که به جشن و شادی علاقه‌مندند. در تمام سال تنها در ده روز آغاز محرم سوگواری می‌کنند. در جشن‌ها و عروسی‌ها رقص گروهی زنان و مردان رقص با چوب (چوب بازی) بسیار زیبا و جالب است. در مراسم جشن و عروسی، زنان و مردان رقص بسیار زیبا و جالبی دارند. در این جشن‌ها زنان و مردان هر یک دو دستمال در دست می‌گیرند و پیرامون یک دایره بزرگ می‌ایستند و با آهنگ کرنا و دهل دستمال‌ها را تکان می‌دهند و با حرکات موزون پیش می‌روند از صنایع دستی روستا که در گذشته رواج داشته می‌توان به قالی بافی، گلیم بافی و پته دوزی اشاره کرد به طور کلی تولید دستبافته ها از اولین مرحله تا مرحله آخر توسط زنان صورت می‌گرفت.

#ایل_زنگنه_یکی_از_ایلات_قوم_لک_و_افتخار_ایران
اتحاد و سربرزی #دورودفرامان
@Doroodfaraman
لکستان فرا تر از قومیت.

بد جا انداختیم، یا بد جای مان انداختند.
هرکجا که نام لکستان می‌آید آنچه به ذهن‌ها می‌رسد این است ما گروهی هستیم که صرفاً می‌خواهیم در تقابل با همسایه‌ها به جغرافیایی برسیم، داما لکستان فرا تر از قومیت و جغرافیاست.

لکستان میوه گرد و غبار فراموشی ماست، و رنج‌هایی که از حداقل دو قرن پیش تا کنون تنها و بی حامی کشیده‌ایم، #لکستان میوه چشم‌هایی است که در #کرمان کور شد و کاشانه‌هایی که از هم گسست و بخشی از یک خانواده را به شمال و جنوب و شرق تاراند.

#لکستان نه تنها فارغ از نان و آب نیست بلکه اولین خشت‌ها برای از نو بنا نهادن این نام درد نان بود، در رگ‌های #لکستان خون به جوش آمده از مادران کار و فرزندان بی کار جریان دارد.

لکستان چتری است تا مردمی رنج دیده، به کنج افتاده و رنگ از رخ رفته که تبار و تاریخ مشترک دارند را کنار هم و برای هم به تلاطم وا دارد.

لکستان رمزی است که می‌خواهد شهرهای به هم چسبیده را که هنوز از نعمت جاده سالم برخوردار نیستند به سمت حقوق شهروندی سوق دهد.

لکستان خانواده‌های مشترکی هستند که هنوز در بن بست جاده‌ای اند، لکستان مادری است که برای دیدن فرزندش از دلفان به طرهان باید از پشت بام همسایه دیگر برود.

لکستان بوی تلخ موسیقی زندان می‌دهد و با صدای دست فروشان مترو آشناست.

لک بزرگ‌ترین وجهه مشترک مردمی است که به یک اندازه مورد بی مهری قرار گرفته‌اند، به یک اندازه درب رسانه‌ها و روزنامه‌ها را به رویشان بسته‌اند، به یک اندازه زبانشان تحقیر شده است و به یک اندازه در توسعه نیافتگی غوطه می‌زنند،
لکستان این نام صاحب تاریخ زنده شد تا بازوی محرک حق خواهی این مردم باشد،

طوایف لکستان عموما مشترک‌اند، یا نسبت برادری و خواهر زادگی دارند. مرزهایشان بهم وصل و سرنوشت مشترک دارند، لکستان هم نان است هم آب هم کار و هم فرهنگ و تاریخ.

لکستان سپری است که می‌خواهد مانع خروج تاریخ و ادبیات و هنر این مردم شود چرا که می‌داند وجهه خوب داشتن و مشت پر داشتن قدرت چانه زنی مان را برای گرفتن حقوق شهروندی بالا می‌برد و حس تشخص مان را برمی‌گرداند. حس تشخصی که با سند زدن تاریخ و فرهنگ این دیار بنام دیگران از ما گرفته شد .
لکستان همه چیز است.
@Doroodfaraman
🔻 جلسه هم‌اندیشی جمعی از فعالین فرهنگی #قوم_لک و حمایت قاطع از #علی_نظری_تاویرانی عضو تیم تشکیل پرونده #ثبت_زبان_لکی که نمادی از شجاعت، شهامت، دانایی، ادب، فرهنگ، اصالت، انسانیت، متانت، افتادگی، صداقت و... #لک_زبانان و #لک_تباران سراسر ایران عزیز است.

"حمایت از فعالان فرهنگی #ایران و #لکستان وظیفه ما است "

ما مردمان #قوم‌لک سراسر ایران عزیز از طریق این رسانه حمایت خود رو از علی نظری تاویرانی اعلام می‌کنیم.
@Doroodfaraman
#لک #لکستان #قوم‌لک #لک‌تبار
#رسانه‌لکی #سیمای‌لکستان #رادیولک
#انجمن‌لک‌زبانان‌مقیم‌مرکز #کرمانشاه
#لرستان #ایلام #همدان #قزوین #کرمان #قم #لوشان #سیرزار #شمال #کلاردشت #شیراز
#مارسانه‌میخواهیم 🇮🇷
#چوایران‌نباشدتن‌من‌مباد 🇮🇷
‍ استاد غلامحسین بنان از تبار لک‌های کرمان
غلامحسین بنان در خانواده‌ای اشرافی و اهل فرهنگ به دنیا آمد. پدرش کریم‌خان فرزند میرزا فضل‌الله‌خان مستوفی، خطاط، اهل موسیقی و صاحب صدایی خوش بود. مادرش، دختر شاهزاده‌ی قجری محمدتقی رکن‌الدوله پیانو می‌نواخت و خاله‌اش نوازنده‌ی نی بود

جد دوم غلامحسین بنان یعنی کلبعلی‌خان لک از وابستگان دستگاه زندیه در کرمان بود که به دستور عوامل قاجار نابینا شد. تعدادی از وابستگان کلبعلی‌خان به نواحی دیگر تبعید شدند و تعدادی هم در کرمان به حیات خود ادامه دادند. امروزه خاندان علی‌اسعدی کرمانی در کرمان نیز نوادگان کلبعلی‌خان لک هستند. پدر کریم‌خان یعنی میرزا فضل‌الله‌خان به دلیل توانمندی در خطاطی و هنر مورد توجه دستگاه قاجار بود و همین ورود به دستگاه قاجار باعث شد که کریم‌خان با دختری قجری وصلت کند

ابوالحسن صبا صدای غلامحسین بنان را یک باس واقعی می‌دانست. خالقی معتقد بود صوت بنان لطیف‌ترین صدایی است که در عمر خود شنیده‌ است. احسان یار شاطر عقیده داشت آواز بنان نرم، صاف، گرم و خوش‌طنین بود. اختیار حنجره‌اش هرگز از دستش خارج نمی‌شد. چهچه بیجا نمی‌زد و در صدد نمایش و قدرت‌نمایی نبود. برعکس، قدرت خود را در انتقال معنی شعر و ارائه لطافت‌ها و ظرافت‌های آواز نشان می‌داد. تحریرهایش موج‌های ریز حریری را در معرض نسیم به خاطر می‌آورد. تحریر و چهچه هرگز خارج از متن آواز نبود، بلکه جزء بافت آواز او به شمار می‌رفت. بنان آن طور که می‌بایست می‌خواند

بنان بانی نخستین انجمن موسیقی ایران و نخستین کسی بود که آواز خوانی را از چهارچوب کهنه‌ی سنتی بیرون آورد، پیرایه‌های تعزیه‌ای را از آن زدود و بدون تعصب‌های رایج، در گزینش شعر و پیوند آن با موسیقی، دقت و سلیقه به خرج داد و با همخوانی‌های گرم به آواز سنتی جلوه‌ای تازه بخشید. او به‌مدت پنجاه سال ستاره‌ی درخشان آواز ایران بود

از میان آثار ارزنده‌ی او می‌توان به تصنیف الهه‌ی ناز و سرود حماسی‌میهنی «ای ایران، ای مرز پر گهر» اشاره نمود

بنان که متولد سال ۱۲۹۰ خورشیدی روستای انگه‌رود در شمال ایران بود و بخش مهمی از زندگی کودکیش را در محله‌ی زرگنده(قلهک) تهران گذرانده بود اسفند ۱۳۶۴ در بیمارستان ایرانمهر قلهک دار فانی را وداع گفت و در آرامستان امام‌زاده طاهر کرج به خاک سپرده شد.
یادش گرامی

اطلاعات بیشتر در کتاب لک و لکستان (داودی، ۱۳۹۹، ص ۴۹)
با تشکر از دکتر داود سلطانی‌نژاد و ولی‌خان‌رجایی از معتمدان و ریش‌سفیدان کرمان

نویسنده: دکتر داوود داوودی

#داوود_داوودی #غلامحسین_بنان #ایران #لکستان #قوم_لک #کرمان #زند #موسیقی
@Doroodfaraman
‌‌
‍ استاد غلامحسین بنان از تبار لک‌های کرمان
غلامحسین بنان در خانواده‌ای اشرافی و اهل فرهنگ به دنیا آمد. پدرش کریم‌خان فرزند میرزا فضل‌الله‌خان مستوفی، خطاط، اهل موسیقی و صاحب صدایی خوش بود. مادرش، دختر شاهزاده‌ی قجری محمدتقی رکن‌الدوله پیانو می‌نواخت و خاله‌اش نوازنده‌ی نی بود

جد دوم غلامحسین بنان یعنی کلبعلی‌خان لک از وابستگان دستگاه زندیه در کرمان بود که به دستور عوامل قاجار نابینا شد. تعدادی از وابستگان کلبعلی‌خان به نواحی دیگر تبعید شدند و تعدادی هم در کرمان به حیات خود ادامه دادند. امروزه خاندان علی‌اسعدی کرمانی در کرمان نیز نوادگان کلبعلی‌خان لک هستند. پدر کریم‌خان یعنی میرزا فضل‌الله‌خان به دلیل توانمندی در خطاطی و هنر مورد توجه دستگاه قاجار بود و همین ورود به دستگاه قاجار باعث شد که کریم‌خان با دختری قجری وصلت کند

ابوالحسن صبا صدای غلامحسین بنان را یک باس واقعی می‌دانست. خالقی معتقد بود صوت بنان لطیف‌ترین صدایی است که در عمر خود شنیده‌ است. احسان یار شاطر عقیده داشت آواز بنان نرم، صاف، گرم و خوش‌طنین بود. اختیار حنجره‌اش هرگز از دستش خارج نمی‌شد. چهچه بیجا نمی‌زد و در صدد نمایش و قدرت‌نمایی نبود. برعکس، قدرت خود را در انتقال معنی شعر و ارائه لطافت‌ها و ظرافت‌های آواز نشان می‌داد. تحریرهایش موج‌های ریز حریری را در معرض نسیم به خاطر می‌آورد. تحریر و چهچه هرگز خارج از متن آواز نبود، بلکه جزء بافت آواز او به شمار می‌رفت. بنان آن طور که می‌بایست می‌خواند

بنان بانی نخستین انجمن موسیقی ایران و نخستین کسی بود که آواز خوانی را از چهارچوب کهنه‌ی سنتی بیرون آورد، پیرایه‌های تعزیه‌ای را از آن زدود و بدون تعصب‌های رایج، در گزینش شعر و پیوند آن با موسیقی، دقت و سلیقه به خرج داد و با همخوانی‌های گرم به آواز سنتی جلوه‌ای تازه بخشید. او به‌مدت پنجاه سال ستاره‌ی درخشان آواز ایران بود

از میان آثار ارزنده‌ی او می‌توان به تصنیف الهه‌ی ناز و سرود حماسی‌میهنی «ای ایران، ای مرز پر گهر» اشاره نمود

بنان که متولد سال ۱۲۹۰ خورشیدی روستای انگه‌رود در شمال ایران بود و بخش مهمی از زندگی کودکیش را در محله‌ی زرگنده(قلهک) تهران گذرانده بود اسفند ۱۳۶۴ در بیمارستان ایرانمهر قلهک دار فانی را وداع گفت و در آرامستان امام‌زاده طاهر کرج به خاک سپرده شد.
یادش گرامی

اطلاعات بیشتر در کتاب لک و لکستان (داودی، ۱۳۹۹، ص ۴۹)
با تشکر از دکتر داود سلطانی‌نژاد و ولی‌خان‌رجایی از معتمدان و ریش‌سفیدان کرمان

نویسنده: دکتر داوود داوودی

#داوود_داوودی #غلامحسین_بنان #ایران #لکستان #قوم_لک #کرمان #زند #موسیقی
@Doroodfaraman
‌‌
اولین گواهینامه‌های رانندگی در ایران

▪️گویا تا پیش از ۲۵آبان سال ۱۲۹۹خورشیدی ۶۹۶گواهینامه‌ی درشکه‌چی‌گری صادر شده‌است که در آن زمان تصدیق‌نامه گفته می‌شد. اما به‌نظر می‌رسد قدیمی‌ترین تصویر برجای مانده از یک تصدیق‌نامه درشکه‌چی‌گری مربوط به شخصی به‌نام خاچاتور ماتروسیان تبریزی‌نژاد است که موفق شد پس از گذراندن دوره‌های مهارت‌آموزی، تصدیق‌نامه خود را در تاریخ ۲۵ آبان سال۱۲۹۹ دریافت کند. خاچاتور یک ارمنی بود و پس از اقامت در ایران، تابعیت ایران را هم کسب کرده بود.

▪️اما قدیمی‌ترین تصویر برجای مانده از تصدیق‌نامه‌ی صادر شده برای اتومبیل‌رانی در ایران مربوط به شخصی بنام محمود لک فرزند حاجی‌غلامرضا به‌تاریخ ۲۰آبان سال ۱۳۰۶خورشیدی‌ست که ساکن سیرجان بوده‌است. محمود لک از طایفه‌ی کُرّانی سیرجان و از اعقاب ایرانیان لک‌‌تباری بوده‌است که اجدادش قرن‌ها پیش در نواحی معتبر فارس و کرمان ساکن شده‌اند.
▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️
با سپاس از آقای ابوذر شهسواری ارجمند.
د.داودی
#اتنیک_لک #lak_ethnic #instagram #instagramers #drivinglicense #گواهینامه_رانندگی #اتومبیلرانی #استان_کرمان #کرمان #سیرجان #سیرجانیها #بافت
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM