بهمناسبت سالروز ثبت ملی زبان لکی
▫️توصیف ویلیام پرایس از شکوه دختر لک تقدیم به همتبارانم بهویژه زنان و دختران که نقش بارزی در انتقال زبان به فرزندان دارند
▫️ویلیام پرایس حدود ۲۰۰سال پیش به سیاهچادرهای عشایر لک در زهرانچای زنجان میرود و در منزل رئیس سالخوردهی طایفه اطراق میکند. پسر جوان رئیس طایفه از ماجرای دلدادگیش نسبت به دختری هم سن و سال از سیاهچادرهای همسایه و سختگیریهای پدرش برای دیدن دختر میگوید. پرایس با شنیدن جزئیات ماجرا آن را به داستان لیلیومجنون تشبیه کرده و تصمیم میگیرد به سیاهچادر خانوادهی دختر برود.
توصیف جالب ویلیام پرایس پس از دیدن آن دختر:
«بعد از گرفتن آدرس سیاهچادر محل سکونت دختر، به آنجا رفته و خودم را برای خانوادهی او معرفی کردم. تنها فرزند آن خانواده یعنی همان دختر جذاب در سنی نزدیک به ازدواج بود. قد بلند و تناسب اندام خوبی داشت. او مانند زنان لوند کشور ما چندان اهل نمایش نبود. صورت سبزهی زیبا، چشمان مشکی و گونههای سرخ شدهای مانند گل رُز داشت. موهای دلفریبش به رنگ قهوهای تیره و به حالت دو فاق بر روی پیشانی قرار داشت که در پشت سر به حالت گیس شده آویزان بود. دندانهایش چون رشتهی مروارید و لبهایش به رنگ درخشانترین گوهر یاقوت بود. شکوه رفتارش او را جذاب نشان میداد. صدایش کامل و آهنگین بود و به زبان لکی مایل به زبان دری یا زبان معیار صحبت میکرد.
نزد رئیس سالخوردهی طایفهاش بازگشتم تا برای عزیمت او را در جریان بگذارم. در حین گفتگو به او توصیه کردم که مانعی در راه وصلت پسرش با این لیلی ثانی که بسیار شایسته اوست ایجاد نکند و گفتم که مبادا پسرش سرنوشت مشابهی مانند مجنون تجربه کند. رئیس سالخورده با رضایت لبخندی زد و از همدیگر جدا شدیم».
▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️
شرح تصاویر:
۱. صفحهی شناسهی کتاب ویلیام پرایس
۲. توصیفات پرایس از شکوه دختر لک
۳. نکات مستند دربارهی زبان لکی
۴. حکم ثبت ملی زبان لکی
▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️
با احترام به فارسی به عنوان زبان رسمی کشور، امیدوارم والدین لک به ویژه زنان و دختران در اوج شکوه با فرزندانشان به زبان لکی سخن بگویند.
به امید حفظ تشخُص زبان لکی توسط گویشوران این زبان ارزشمند ایرانی در قالب تولیدات فاخر و اجتناب از به کارگیری ادبیات سخیف در تولیدات.
به امید برچیده شدن تفکرات فاشیستی، لکستیز و لکگریز رایج در استانهای لرستان، ایلام، کرمانشاه و همدان.
به امید دستیابی زبان لکی به رسانههای رسمی سمعیبصری و آموزش این زبان در آموزشگاههای بومی.
د.داودی
#اتنیک_لک
https://www.instagram.com/p/CSANsWEN3jg/?utm_medium=share_sheet
▫️توصیف ویلیام پرایس از شکوه دختر لک تقدیم به همتبارانم بهویژه زنان و دختران که نقش بارزی در انتقال زبان به فرزندان دارند
▫️ویلیام پرایس حدود ۲۰۰سال پیش به سیاهچادرهای عشایر لک در زهرانچای زنجان میرود و در منزل رئیس سالخوردهی طایفه اطراق میکند. پسر جوان رئیس طایفه از ماجرای دلدادگیش نسبت به دختری هم سن و سال از سیاهچادرهای همسایه و سختگیریهای پدرش برای دیدن دختر میگوید. پرایس با شنیدن جزئیات ماجرا آن را به داستان لیلیومجنون تشبیه کرده و تصمیم میگیرد به سیاهچادر خانوادهی دختر برود.
توصیف جالب ویلیام پرایس پس از دیدن آن دختر:
«بعد از گرفتن آدرس سیاهچادر محل سکونت دختر، به آنجا رفته و خودم را برای خانوادهی او معرفی کردم. تنها فرزند آن خانواده یعنی همان دختر جذاب در سنی نزدیک به ازدواج بود. قد بلند و تناسب اندام خوبی داشت. او مانند زنان لوند کشور ما چندان اهل نمایش نبود. صورت سبزهی زیبا، چشمان مشکی و گونههای سرخ شدهای مانند گل رُز داشت. موهای دلفریبش به رنگ قهوهای تیره و به حالت دو فاق بر روی پیشانی قرار داشت که در پشت سر به حالت گیس شده آویزان بود. دندانهایش چون رشتهی مروارید و لبهایش به رنگ درخشانترین گوهر یاقوت بود. شکوه رفتارش او را جذاب نشان میداد. صدایش کامل و آهنگین بود و به زبان لکی مایل به زبان دری یا زبان معیار صحبت میکرد.
نزد رئیس سالخوردهی طایفهاش بازگشتم تا برای عزیمت او را در جریان بگذارم. در حین گفتگو به او توصیه کردم که مانعی در راه وصلت پسرش با این لیلی ثانی که بسیار شایسته اوست ایجاد نکند و گفتم که مبادا پسرش سرنوشت مشابهی مانند مجنون تجربه کند. رئیس سالخورده با رضایت لبخندی زد و از همدیگر جدا شدیم».
▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️
شرح تصاویر:
۱. صفحهی شناسهی کتاب ویلیام پرایس
۲. توصیفات پرایس از شکوه دختر لک
۳. نکات مستند دربارهی زبان لکی
۴. حکم ثبت ملی زبان لکی
▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️
با احترام به فارسی به عنوان زبان رسمی کشور، امیدوارم والدین لک به ویژه زنان و دختران در اوج شکوه با فرزندانشان به زبان لکی سخن بگویند.
به امید حفظ تشخُص زبان لکی توسط گویشوران این زبان ارزشمند ایرانی در قالب تولیدات فاخر و اجتناب از به کارگیری ادبیات سخیف در تولیدات.
به امید برچیده شدن تفکرات فاشیستی، لکستیز و لکگریز رایج در استانهای لرستان، ایلام، کرمانشاه و همدان.
به امید دستیابی زبان لکی به رسانههای رسمی سمعیبصری و آموزش این زبان در آموزشگاههای بومی.
د.داودی
#اتنیک_لک
https://www.instagram.com/p/CSANsWEN3jg/?utm_medium=share_sheet
خوانش شعر باباطاهر بر اساس نسخه قونیه
▪️در موزهی قونیهی ترکیه نسخهای شامل چند شعر از اشعار منسوب به باباطاهر عریان شاعر پهلویسُرای قرون چهار و پنج ه.ق وجود دارد. در تعریف پهلویات نظرات مختلفی ابراز شدهاست، اما از نظر اینجانب پهلویات چیزی جز اشعار مایل به زبان درباری دری توسط شاعران سرزمین پهله نیست. این اشعار اگر در نواحی پهله رنگ و بوی محلی غلیظتری داشته باشند را میتوان با عناوین گورانی لکستان، گورانی ههورامان یا گورانی هر منطقهی دیگر نامگذاری کرد.
یکی از اشعار نسخهی قونیه حکایتیست از ضربالمثل معروف «دست بالای دست بسیار است» که رونوشتی از آن توسط شادروان مینوی تهیه شد و در ادامه ترجمههایی توسط شادروان مهردادبهار، آقای رضا حسنوند و آقای احمد زینیوند ارائه شدهاست. در کتاب هزار سال گمگشتگی اثر سیدحشمت موسوی هم به شرح خاستگاه دلفانی باباطاهر پرداخته شدهاست.
استنباطم این است که خوانش اینجانب بر اساس رونوشت مینوی نزدیکتر است به اصل نسخهی قونیه.
متن رونوشت شادروان مجتبی مینوی:
زارجم دی و ذای مورج ادخوَرد
مورجانی دو دستی و خدا درد
ناگهان بامدند بازِ وَ داری
زارجش کشت و موران زارج ادخوَرد
دالی جَالوند کوهان کرد پرواز
بازش بکشت و خونش پاک واخوَرد
بمَد نچیروان در دِینِ وَد آئین
بوکدَش تیر و دال اژ کار بدَرد
بشه نچیروان دستت وچا دست
چَه منت بد کره اژ کار بدرد
بفامی نشه اینی که من کرد
به من هر آن کرند هر وَد که من کرد
ترجمه اینجانب
کبکی دیدم که در حال خوردن دانههای مورچگان بود.
مورچهها نیز دو دست خود را بالا برده و درد خود را به خدا میگفتند.
ناگهان یک باز شکاری از درختی برخواست، کبک را کشت و موران کبک را خوردند.
عقابی از کوه الوند پرواز کرد، باز را بکشت و خونش را پاک بخورد.
اندر جبران این کارِ بد شکارچی سر رسید. تیری افکند و عقاب را از کار انداخت.
ای شکارچی دستت بیحرکت شود، چرا به من بد کردی و مرا از کار انداختی
این کاری که من کردم کار شاقی محسوب نمیشود، چون هر بدی که من انجام دهم همان را بر سر من هم خواهند آورد.
پن۱:
_دو بیت آخر حالتی مناظرهگونه بین عقاب و شکارچی دارد.
پن۲:
_زارج=کبک، در زبانی لکی ژرژ گفته میشود
_ذای= در لکی به حداقل میزان دانههای غلات یا کمترین خوراک میگویند. مثال:ذایمه مالئیر نیه= کمترین خوراک در خانهام نیست.
_دال= در زبان لکی به معنای عقاب و کرکس
_بوکدش= بر او/آن بیافکند
_وچا= خلاصه شدهی وچان به معنی بیتحرک، وقفه
_اژ کار بدرد= از کار بیانداخت
_فام: اعتبار، کار شاق
د.داودی
#اتنیک_لک
#باباطاهر
https://www.instagram.com/p/CSV2vSaA5QO/?utm_medium=share_sheet
▪️در موزهی قونیهی ترکیه نسخهای شامل چند شعر از اشعار منسوب به باباطاهر عریان شاعر پهلویسُرای قرون چهار و پنج ه.ق وجود دارد. در تعریف پهلویات نظرات مختلفی ابراز شدهاست، اما از نظر اینجانب پهلویات چیزی جز اشعار مایل به زبان درباری دری توسط شاعران سرزمین پهله نیست. این اشعار اگر در نواحی پهله رنگ و بوی محلی غلیظتری داشته باشند را میتوان با عناوین گورانی لکستان، گورانی ههورامان یا گورانی هر منطقهی دیگر نامگذاری کرد.
یکی از اشعار نسخهی قونیه حکایتیست از ضربالمثل معروف «دست بالای دست بسیار است» که رونوشتی از آن توسط شادروان مینوی تهیه شد و در ادامه ترجمههایی توسط شادروان مهردادبهار، آقای رضا حسنوند و آقای احمد زینیوند ارائه شدهاست. در کتاب هزار سال گمگشتگی اثر سیدحشمت موسوی هم به شرح خاستگاه دلفانی باباطاهر پرداخته شدهاست.
استنباطم این است که خوانش اینجانب بر اساس رونوشت مینوی نزدیکتر است به اصل نسخهی قونیه.
متن رونوشت شادروان مجتبی مینوی:
زارجم دی و ذای مورج ادخوَرد
مورجانی دو دستی و خدا درد
ناگهان بامدند بازِ وَ داری
زارجش کشت و موران زارج ادخوَرد
دالی جَالوند کوهان کرد پرواز
بازش بکشت و خونش پاک واخوَرد
بمَد نچیروان در دِینِ وَد آئین
بوکدَش تیر و دال اژ کار بدَرد
بشه نچیروان دستت وچا دست
چَه منت بد کره اژ کار بدرد
بفامی نشه اینی که من کرد
به من هر آن کرند هر وَد که من کرد
ترجمه اینجانب
کبکی دیدم که در حال خوردن دانههای مورچگان بود.
مورچهها نیز دو دست خود را بالا برده و درد خود را به خدا میگفتند.
ناگهان یک باز شکاری از درختی برخواست، کبک را کشت و موران کبک را خوردند.
عقابی از کوه الوند پرواز کرد، باز را بکشت و خونش را پاک بخورد.
اندر جبران این کارِ بد شکارچی سر رسید. تیری افکند و عقاب را از کار انداخت.
ای شکارچی دستت بیحرکت شود، چرا به من بد کردی و مرا از کار انداختی
این کاری که من کردم کار شاقی محسوب نمیشود، چون هر بدی که من انجام دهم همان را بر سر من هم خواهند آورد.
پن۱:
_دو بیت آخر حالتی مناظرهگونه بین عقاب و شکارچی دارد.
پن۲:
_زارج=کبک، در زبانی لکی ژرژ گفته میشود
_ذای= در لکی به حداقل میزان دانههای غلات یا کمترین خوراک میگویند. مثال:ذایمه مالئیر نیه= کمترین خوراک در خانهام نیست.
_دال= در زبان لکی به معنای عقاب و کرکس
_بوکدش= بر او/آن بیافکند
_وچا= خلاصه شدهی وچان به معنی بیتحرک، وقفه
_اژ کار بدرد= از کار بیانداخت
_فام: اعتبار، کار شاق
د.داودی
#اتنیک_لک
#باباطاهر
https://www.instagram.com/p/CSV2vSaA5QO/?utm_medium=share_sheet
Instagram
Instagram
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
بیانات استاد محمدرضا درویشی در جشنوارهی موسیقی درهشهر
استاد محمدرضا درویشی اتنوموزیکولوجیست یا موسیقیقومشناس برجستهی کشور، آهنگساز، پژوهشگر موسیقی و مؤلف دایرةالمعارف سازهای ایران است
▪️سخنرانی ایشان در جشنوارهی سرناوا در درهشهر از توابع استان ایلام به تاریخ فروردین ۱۳۹۷خورشیدی حاوی نکات کلیدی مهمی چون دیرینگی زبان و موسیقی لکی، گسترهی زبان لکی در گذشته، ناراحتی از کمرنگ شدن لکی و تعجب از تعدد قومیتی به وجود آمده از درون فرهنگ لکیست
#محمدرضا_درویشی #اتنیک_لک #قوم_لک #موسیقی_لکی #زبان_لکی
#دره_شهر #جشنواره #ایلام
@lakmusiic
استاد محمدرضا درویشی اتنوموزیکولوجیست یا موسیقیقومشناس برجستهی کشور، آهنگساز، پژوهشگر موسیقی و مؤلف دایرةالمعارف سازهای ایران است
▪️سخنرانی ایشان در جشنوارهی سرناوا در درهشهر از توابع استان ایلام به تاریخ فروردین ۱۳۹۷خورشیدی حاوی نکات کلیدی مهمی چون دیرینگی زبان و موسیقی لکی، گسترهی زبان لکی در گذشته، ناراحتی از کمرنگ شدن لکی و تعجب از تعدد قومیتی به وجود آمده از درون فرهنگ لکیست
#محمدرضا_درویشی #اتنیک_لک #قوم_لک #موسیقی_لکی #زبان_لکی
#دره_شهر #جشنواره #ایلام
@lakmusiic
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شمامه یا دستنبو در ادبیات ایرانی
لکها و کردها میوهی زیبا و خوشبو دستنبو را شمامه یا شمومه میگویند. در ادبیات کلاسیک فارسی دستنبو گفته شده و در گویش لری در نتیجهی لغزش واجی یا خطای گفتاری دسعامو گفته میشود که تغییر شکلی از دستنبو فارسیست.
شمامه در ادبیات هجایی و فولک لکی جایگاه ویژهای دارد:
زلفه هویلهکت چوی بَرهدامه
خِرّ مارن و دور جفتی شمامه
در این بیت گیسوان طلایی رنگ معشوق به نوعی دام یا تلهی شبکهای تشبیه شده که به دور صید یا سینههای همچون شمامه میچرخند.
جفتی شمامه نیمرسم دیه
دوران پرچینه دسرسم نیه
شاعر لک در حسرت سینههای همچون شمامه و نیمرس معشوق آنها را در پرچینی محصور دانسته که راه دسترسی ندارند.
مولانا در بیتی گفتهاست:
بودم از گنج نهانی بیخبر
ور نه دستنبوی من بودی تبر
تک بیتی با شاعر نامعلوم از ادبیات فارسی نیز در وصف بوی خوش دستنبو و بوی دست یار گفتهاست:
يار دستنبو به دستم داد و دستم بو گرفت
وه چه دستنبو! كه دستم بوي دست او گرفت
نویسنده: دکتر داوود داوودی
#داوود_داوودی #اتنیک_لک #شمامه #زبان_لکی
#قوم_لک #ادبیات_لکی #ادبیات_فارسی
@lakmusiic
لکها و کردها میوهی زیبا و خوشبو دستنبو را شمامه یا شمومه میگویند. در ادبیات کلاسیک فارسی دستنبو گفته شده و در گویش لری در نتیجهی لغزش واجی یا خطای گفتاری دسعامو گفته میشود که تغییر شکلی از دستنبو فارسیست.
شمامه در ادبیات هجایی و فولک لکی جایگاه ویژهای دارد:
زلفه هویلهکت چوی بَرهدامه
خِرّ مارن و دور جفتی شمامه
در این بیت گیسوان طلایی رنگ معشوق به نوعی دام یا تلهی شبکهای تشبیه شده که به دور صید یا سینههای همچون شمامه میچرخند.
جفتی شمامه نیمرسم دیه
دوران پرچینه دسرسم نیه
شاعر لک در حسرت سینههای همچون شمامه و نیمرس معشوق آنها را در پرچینی محصور دانسته که راه دسترسی ندارند.
مولانا در بیتی گفتهاست:
بودم از گنج نهانی بیخبر
ور نه دستنبوی من بودی تبر
تک بیتی با شاعر نامعلوم از ادبیات فارسی نیز در وصف بوی خوش دستنبو و بوی دست یار گفتهاست:
يار دستنبو به دستم داد و دستم بو گرفت
وه چه دستنبو! كه دستم بوي دست او گرفت
نویسنده: دکتر داوود داوودی
#داوود_داوودی #اتنیک_لک #شمامه #زبان_لکی
#قوم_لک #ادبیات_لکی #ادبیات_فارسی
@lakmusiic
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
انبارهای ذخیرهی غله در روستای زید
روستای زید در حدود بیستوپنج کیلومتری مسیر درهشهر به بدره از توابع استان ایلام قرار گرفته است.
نیاکان مردم لک زبان این روستا که طبق برخی روایات ممکن است در اصل منتسب به ایل شوهان باشند به طرز هوشمندانهای برای ذخیره کردن غلات اقدام به ساخت انبارهایی با استفاده از مصالح سنگ و گچ بر بدنهی کوه چسبیده به جنوب روستا کردهاند.
این ویدئو مصاحبهی دکتر داوود داوودی با آقای محمدعلی برفی ساکن روستای زید است که مورخ ۲۹شهریور تهیه شده است.
نویسنده: دکتر داوود داوودی
#داوود_داوودی #اتنیک_لک #قوم_لک #ایلام
#دره_شهر #زبان_لکی #غله #انبار #زید
@lakmusiic
روستای زید در حدود بیستوپنج کیلومتری مسیر درهشهر به بدره از توابع استان ایلام قرار گرفته است.
نیاکان مردم لک زبان این روستا که طبق برخی روایات ممکن است در اصل منتسب به ایل شوهان باشند به طرز هوشمندانهای برای ذخیره کردن غلات اقدام به ساخت انبارهایی با استفاده از مصالح سنگ و گچ بر بدنهی کوه چسبیده به جنوب روستا کردهاند.
این ویدئو مصاحبهی دکتر داوود داوودی با آقای محمدعلی برفی ساکن روستای زید است که مورخ ۲۹شهریور تهیه شده است.
نویسنده: دکتر داوود داوودی
#داوود_داوودی #اتنیک_لک #قوم_لک #ایلام
#دره_شهر #زبان_لکی #غله #انبار #زید
@lakmusiic
گاوشان در دورودفرامان کرمانشاهان
▪️گاوشان روستاییست در حدود ۲۰کیلومتری شرق شهر کرمانشاه در لکستان دورودفرامان که در طی قرون گذشته سکونتگاه ایلات و طوایف براموند (بهراموند یا بیرانوند)، ایوتوند، خالوند، طالوند، بالهوند، کمالوند، درویش و بختیاریست.
▪️تصاویر مربوط است به روستای گاوشان، قبرستان گاوشان و تعدادی از سنگ قبور آن.
▪️از نکات قابل ذکر در بررسی کتیبهی سنگ قبرها نام ایلات و طوایفی چون بیرانوند، کمالوند و بختیاریست که سکونتگاه کنونی و اصلیشان صدها کیلومتر با گاوشان فاصله دارد و ممکن است در نتیجهی اختلافات قبیلهای دست کم از سه قرن پیش به این ناحیه آمده باشند.
با تشکر از لطیف مرادی، بختیار کریمی، پری بهرامی و آرش عبدی.
د.داودی
#اتنیک_لک
#lak_ethnic @latifmoradi00 @bakhtiar_karimi_iran @paribahrami.1375 @arash.a.1983
https://www.instagram.com/p/CUkgqTdNWzM/?utm_medium=share_sheet
▪️گاوشان روستاییست در حدود ۲۰کیلومتری شرق شهر کرمانشاه در لکستان دورودفرامان که در طی قرون گذشته سکونتگاه ایلات و طوایف براموند (بهراموند یا بیرانوند)، ایوتوند، خالوند، طالوند، بالهوند، کمالوند، درویش و بختیاریست.
▪️تصاویر مربوط است به روستای گاوشان، قبرستان گاوشان و تعدادی از سنگ قبور آن.
▪️از نکات قابل ذکر در بررسی کتیبهی سنگ قبرها نام ایلات و طوایفی چون بیرانوند، کمالوند و بختیاریست که سکونتگاه کنونی و اصلیشان صدها کیلومتر با گاوشان فاصله دارد و ممکن است در نتیجهی اختلافات قبیلهای دست کم از سه قرن پیش به این ناحیه آمده باشند.
با تشکر از لطیف مرادی، بختیار کریمی، پری بهرامی و آرش عبدی.
د.داودی
#اتنیک_لک
#lak_ethnic @latifmoradi00 @bakhtiar_karimi_iran @paribahrami.1375 @arash.a.1983
https://www.instagram.com/p/CUkgqTdNWzM/?utm_medium=share_sheet
اِتحاد وَ سَربَرزی دورودفرامان🇮🇷
Photo
انگز، قبرستانی در دورودفرامان؛ حاوی نکاتی مهم از مردمشناسی و تاریخ ایلات لک
▪️انگز قبرستانیست قدیمی در نزدیکی روستایی با همین نام در حدود ۴۰کیلومتری شرق شهر کرمانشاه در لکستان دورودفرامان که بیشتر محل دفن مردگان ایل بزرگ همیوند یا احمدوند است.
هویت درگذشتگان بر اساس کتیبهی سنگ قبور مربوط به ایلات و طوایف همیوند، بالهوند، گرمی و عبدالملکیست.
▪️نقوش حک شده بر برخی سنگ قبور دربرگیرندهی نکات ارزشمندی از معیشت و رفتارهای زنان و مردان ایلیاتی لک است.
▪️در مورد هویت ایلات ذکر شده بر سنگ قبور انگز آنچه که بسیار پراهمیت جلوه میکند شواهدی از حضور ایل عبدالملکیست که هویت آنها امروزه مورد مناقشه جمعیتهای لک و ایل گوران است. ایل عبدالملکی به دلیل جریانات سیاسینظامی دوران زندیه و قاجار در برخی نواحی ایران و عراق پراکنده، و دچار تغییرات فرهنگی شدهاند.
▪️سنگ قبری از انگز حاوی عبارت «هذا قبر مرحوم علیحاصل ولد شاهعلی من طایفه عبدالملکی در سنه۱۱۲۰» است که به سالهای پایانی دورهی صفوی تعلق دارد. بهنظر میرسد این سنگقبر کهنترین سنگقبر از مردم ایل عبدالملکی باشد که در لکستان قرار دارد. از طرفی برخی شرقشناسان و مورخان بیطرف دورهی قاجار همچون کلونلچسنی در سال ۱۸۵۰میلادی، لیدیشیل در سال ۱۸۵۶میلادی، ادوارد بالفور در سال ۱۸۵۵میلادی و غلامحسین ادیب کرمانی در اواخر قاجار از عبدالملکیها به عنوان یکی از ایلات لک نام بردهاند. غلامحسین ادیب کرمانی ملقب به افضلالملک از عبدالملکیهای پیرامون قم نام بردهاست که پس از سقوط زندیه از شیراز به قم تبعید شدهاند. محل سکونت آنها در قم به هموار لکها معروف بوده که اکنون شهرک پردیسان در سکونتگاه آنها احداث شدهاست.
▪️بنابر مستندات ذکر شده عبدالملکیها را بایستی یکی از ایلاتی دانست که ریشه در فرهنگ لک دارند، فارغ از هویت و گویشهای مختلفی که امروزه در نواحی مختلف به خود گرفتهاند.
د.داودی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
تصاویر توسط د.داودی در تاریخ یازدهم مهر ۱۴۰۰خورشیدی تهیه شدهاند.
#اتنیک_لک #lak_ethnic
https://www.instagram.com/p/CUkwt6ItMcC/?utm_medium=share_sheet
▪️انگز قبرستانیست قدیمی در نزدیکی روستایی با همین نام در حدود ۴۰کیلومتری شرق شهر کرمانشاه در لکستان دورودفرامان که بیشتر محل دفن مردگان ایل بزرگ همیوند یا احمدوند است.
هویت درگذشتگان بر اساس کتیبهی سنگ قبور مربوط به ایلات و طوایف همیوند، بالهوند، گرمی و عبدالملکیست.
▪️نقوش حک شده بر برخی سنگ قبور دربرگیرندهی نکات ارزشمندی از معیشت و رفتارهای زنان و مردان ایلیاتی لک است.
▪️در مورد هویت ایلات ذکر شده بر سنگ قبور انگز آنچه که بسیار پراهمیت جلوه میکند شواهدی از حضور ایل عبدالملکیست که هویت آنها امروزه مورد مناقشه جمعیتهای لک و ایل گوران است. ایل عبدالملکی به دلیل جریانات سیاسینظامی دوران زندیه و قاجار در برخی نواحی ایران و عراق پراکنده، و دچار تغییرات فرهنگی شدهاند.
▪️سنگ قبری از انگز حاوی عبارت «هذا قبر مرحوم علیحاصل ولد شاهعلی من طایفه عبدالملکی در سنه۱۱۲۰» است که به سالهای پایانی دورهی صفوی تعلق دارد. بهنظر میرسد این سنگقبر کهنترین سنگقبر از مردم ایل عبدالملکی باشد که در لکستان قرار دارد. از طرفی برخی شرقشناسان و مورخان بیطرف دورهی قاجار همچون کلونلچسنی در سال ۱۸۵۰میلادی، لیدیشیل در سال ۱۸۵۶میلادی، ادوارد بالفور در سال ۱۸۵۵میلادی و غلامحسین ادیب کرمانی در اواخر قاجار از عبدالملکیها به عنوان یکی از ایلات لک نام بردهاند. غلامحسین ادیب کرمانی ملقب به افضلالملک از عبدالملکیهای پیرامون قم نام بردهاست که پس از سقوط زندیه از شیراز به قم تبعید شدهاند. محل سکونت آنها در قم به هموار لکها معروف بوده که اکنون شهرک پردیسان در سکونتگاه آنها احداث شدهاست.
▪️بنابر مستندات ذکر شده عبدالملکیها را بایستی یکی از ایلاتی دانست که ریشه در فرهنگ لک دارند، فارغ از هویت و گویشهای مختلفی که امروزه در نواحی مختلف به خود گرفتهاند.
د.داودی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
تصاویر توسط د.داودی در تاریخ یازدهم مهر ۱۴۰۰خورشیدی تهیه شدهاند.
#اتنیک_لک #lak_ethnic
https://www.instagram.com/p/CUkwt6ItMcC/?utm_medium=share_sheet
قبرستان همیوندشیرازی دورودفرامان یادگاری از بازگشت لکهای دستگاه زندیه در شیراز
▪️پس از سقوط زندیه جمعیتهای فراوانی که با نام لک، کریمخان را تا شیراز همراهی کرده بودند دچار سرگردانی شده و برخی از آنها پس از چند دهه سکونت در پیرامون شیراز ترجیح دادند به سرزمین اجدادی خود در کرمانشاهان بازگردند. این جمعیت پس از بازگشت با لقب شیرازی معروف شدند و باتوجه به اینکه بیشتر از ایل بزرگ همیوند بودند به همیوندشیرازی یا احمدوندشیرازی شهرت یافتند. سکونتگاه آنان در ناحیهی دورود فرامان و کرانهی جنوبی و غربی گاماسیاب مشتمل بر چند روستا است که با نام کلی شیرازی معروفند. واژهی هویتی شیرازی یا همیوند شیرازی بر روی سنگ قبور درگذشتگان قبرستان آنها خودنمایی میکند و در جوار آنها درگذشتگانی از ایلات و طوایف بهراموند، سرخهوند و شیخوند نیز دفن شده است.
د.داودی
#اتنیک_لک #lak_ethnic
https://www.instagram.com/p/CUlRMSatfQK/?utm_medium=share_sheet
▪️پس از سقوط زندیه جمعیتهای فراوانی که با نام لک، کریمخان را تا شیراز همراهی کرده بودند دچار سرگردانی شده و برخی از آنها پس از چند دهه سکونت در پیرامون شیراز ترجیح دادند به سرزمین اجدادی خود در کرمانشاهان بازگردند. این جمعیت پس از بازگشت با لقب شیرازی معروف شدند و باتوجه به اینکه بیشتر از ایل بزرگ همیوند بودند به همیوندشیرازی یا احمدوندشیرازی شهرت یافتند. سکونتگاه آنان در ناحیهی دورود فرامان و کرانهی جنوبی و غربی گاماسیاب مشتمل بر چند روستا است که با نام کلی شیرازی معروفند. واژهی هویتی شیرازی یا همیوند شیرازی بر روی سنگ قبور درگذشتگان قبرستان آنها خودنمایی میکند و در جوار آنها درگذشتگانی از ایلات و طوایف بهراموند، سرخهوند و شیخوند نیز دفن شده است.
د.داودی
#اتنیک_لک #lak_ethnic
https://www.instagram.com/p/CUlRMSatfQK/?utm_medium=share_sheet
اِتحاد وَ سَربَرزی دورودفرامان🇮🇷
Photo
قبرستان روستای زازرم در هرسین؛ حاوی نکاتی ارزشمند از تاریخ سه قرن اخیر
بنابر روایات شفاهی پس از مرگ نادرشاه و در بحبوحهی اتحاد کریمخان زند با ابوالفتحخان و علیمردانخان بختیاری برای سامان بخشیدن وضعیت آشفتهی کشور، بین لکها و بختیاریها وصلتهایی صورت گرفت. در نتیجهی این پیوندها تعدادی از یاران کریمخانزند با دخترانی از بزرگان ایل بختیاری ازدواج کردند. یکی از یاران کریمخانزند با نام حسینشاه که گویا از ایل حسنوند بودهاست دختر یکی از خوانین هفتلنگ را به همسری برمیگزیند. حسینشاه از این همسر صاحب فرزندی میشود که به دلیل احترام به دودمان بختیاری همسر، نام فرزند را بختیار میگذارد. حسینشاه از همسری لک نیز صاحب پسرانی با نامهای دولتیار، صفییار و محمدطاهر میشود. با به قدرت رسیدن کریمخان و انتخاب شیراز به پایتختی ایران، حسینشاه و بستگانش کریمخان را تا شیراز همراهی میکنند. با انقراض و فروپاشی تشکیلات زندیه، تعدادی از نیروهای دستگاه زندیه نیز متواری میشوند. روشن نیست در جریان انقراض قطعی زندیه حسینشاه در قید حیات بوده یا خیر، اما دو برادر وی با نام باقر و حسنشاه، فرزندان و تعدادی از بستگان وی در پیرامون هرسین امروزی ساکن میشوند.
پانزدهم مهر ۱۴۰۰خورشیدی فرصتی مهیا شد تا به همراه دوستان ارجمندم لطیفمرادی و سعید خرمایی به روستای زازرم رفته و ضمن بازدید قبرستان آنجا، به روایات جذاب آقای احمد اختیاری از نوادگان محمدشاه گوش دهیم.
نکتهی قابل توجه این است که بر روی قبر اولاد و نوادگان حسینشاه واژهی هویتی لک حک شدهاست که معرف تبار این درگذشتگان است. قبرستان زازرم محل دفن درگذشتگان ایل کاکاوند نیز بودهاست.
در حال حاضر جمعیتهای هرسین و پیرامون آن با شهرتهای خانوادگی بختیاری، اختیاری، دولتیاری، صفییاری، اللهیاری، شهبازی، نادری، منصوری، ویسمریدی و ... از نوادگان حسینشاه، حسنشاه و باقر هستند.
به امید ثبت قبرستان زازرم در فهرست آثار ملی ایران و با تشکر از آقایان علی اختیاری لک و گودرز جیحونیپور برای همکاریهای بیشائبه.
د.داودی
#اتنیک_لک #lak_ethnic @latifmoradi00 @khormaei64 @doroodfaraman @jeyhoonipour @aliekhtiari8
بنابر روایات شفاهی پس از مرگ نادرشاه و در بحبوحهی اتحاد کریمخان زند با ابوالفتحخان و علیمردانخان بختیاری برای سامان بخشیدن وضعیت آشفتهی کشور، بین لکها و بختیاریها وصلتهایی صورت گرفت. در نتیجهی این پیوندها تعدادی از یاران کریمخانزند با دخترانی از بزرگان ایل بختیاری ازدواج کردند. یکی از یاران کریمخانزند با نام حسینشاه که گویا از ایل حسنوند بودهاست دختر یکی از خوانین هفتلنگ را به همسری برمیگزیند. حسینشاه از این همسر صاحب فرزندی میشود که به دلیل احترام به دودمان بختیاری همسر، نام فرزند را بختیار میگذارد. حسینشاه از همسری لک نیز صاحب پسرانی با نامهای دولتیار، صفییار و محمدطاهر میشود. با به قدرت رسیدن کریمخان و انتخاب شیراز به پایتختی ایران، حسینشاه و بستگانش کریمخان را تا شیراز همراهی میکنند. با انقراض و فروپاشی تشکیلات زندیه، تعدادی از نیروهای دستگاه زندیه نیز متواری میشوند. روشن نیست در جریان انقراض قطعی زندیه حسینشاه در قید حیات بوده یا خیر، اما دو برادر وی با نام باقر و حسنشاه، فرزندان و تعدادی از بستگان وی در پیرامون هرسین امروزی ساکن میشوند.
پانزدهم مهر ۱۴۰۰خورشیدی فرصتی مهیا شد تا به همراه دوستان ارجمندم لطیفمرادی و سعید خرمایی به روستای زازرم رفته و ضمن بازدید قبرستان آنجا، به روایات جذاب آقای احمد اختیاری از نوادگان محمدشاه گوش دهیم.
نکتهی قابل توجه این است که بر روی قبر اولاد و نوادگان حسینشاه واژهی هویتی لک حک شدهاست که معرف تبار این درگذشتگان است. قبرستان زازرم محل دفن درگذشتگان ایل کاکاوند نیز بودهاست.
در حال حاضر جمعیتهای هرسین و پیرامون آن با شهرتهای خانوادگی بختیاری، اختیاری، دولتیاری، صفییاری، اللهیاری، شهبازی، نادری، منصوری، ویسمریدی و ... از نوادگان حسینشاه، حسنشاه و باقر هستند.
به امید ثبت قبرستان زازرم در فهرست آثار ملی ایران و با تشکر از آقایان علی اختیاری لک و گودرز جیحونیپور برای همکاریهای بیشائبه.
د.داودی
#اتنیک_لک #lak_ethnic @latifmoradi00 @khormaei64 @doroodfaraman @jeyhoonipour @aliekhtiari8
قبرستان روستای زازرم در هرسین؛ حاوی نکاتی ارزشمند از تاریخ سه قرن اخیر
بنابر روایات شفاهی پس از مرگ نادرشاه و در بحبوحهی اتحاد کریمخان زند با ابوالفتحخان و علیمردانخان بختیاری برای سامان بخشیدن وضعیت آشفتهی کشور، بین لکها و بختیاریها وصلتهایی صورت گرفت. در نتیجهی این پیوندها تعدادی از یاران کریمخانزند با دخترانی از بزرگان ایل بختیاری ازدواج کردند. یکی از یاران کریمخانزند با نام حسینشاه که گویا از ایل حسنوند بودهاست دختر یکی از خوانین هفتلنگ را به همسری برمیگزیند. حسینشاه از این همسر صاحب فرزندی میشود که به دلیل احترام به دودمان بختیاری همسر، نام فرزند را بختیار میگذارد. حسینشاه از همسری لک نیز صاحب پسرانی با نامهای دولتیار، صفییار و محمدطاهر میشود. با به قدرت رسیدن کریمخان و انتخاب شیراز به پایتختی ایران، حسینشاه و بستگانش کریمخان را تا شیراز همراهی میکنند. با انقراض و فروپاشی تشکیلات زندیه، تعدادی از نیروهای دستگاه زندیه نیز متواری میشوند. روشن نیست در جریان انقراض قطعی زندیه حسینشاه در قید حیات بوده یا خیر، اما دو برادر وی با نام باقر و حسنشاه، فرزندان و تعدادی از بستگان وی در پیرامون هرسین امروزی ساکن میشوند.
پانزدهم مهر ۱۴۰۰خورشیدی فرصتی مهیا شد تا به همراه دوستان ارجمندم لطیفمرادی و سعید خرمایی به روستای زازرم رفته و ضمن بازدید قبرستان آنجا، به روایات جذاب آقای احمد اختیاری از نوادگان محمدشاه گوش دهیم.
نکتهی قابل توجه این است که بر روی قبر اولاد و نوادگان حسینشاه واژهی هویتی لک حک شدهاست که معرف تبار این درگذشتگان است. قبرستان زازرم محل دفن درگذشتگان ایل کاکاوند نیز بودهاست.
در حال حاضر جمعیتهای هرسین و پیرامون آن با شهرتهای خانوادگی بختیاری، اختیاری، دولتیاری، صفییاری، اللهیاری، شهبازی، نادری، منصوری، ویسمریدی و ... از نوادگان حسینشاه، حسنشاه و باقر هستند.
به امید ثبت قبرستان زازرم در فهرست آثار ملی ایران و با تشکر از آقایان علی اختیاری لک و گودرز جیحونیپور برای همکاریهای بیشائبه.
د.داودی
#اتنیک_لک #lak_ethnic @latifmoradi00 @khormaei64 @doroodfaraman @jeyhoonipour @aliekhtiari8
بنابر روایات شفاهی پس از مرگ نادرشاه و در بحبوحهی اتحاد کریمخان زند با ابوالفتحخان و علیمردانخان بختیاری برای سامان بخشیدن وضعیت آشفتهی کشور، بین لکها و بختیاریها وصلتهایی صورت گرفت. در نتیجهی این پیوندها تعدادی از یاران کریمخانزند با دخترانی از بزرگان ایل بختیاری ازدواج کردند. یکی از یاران کریمخانزند با نام حسینشاه که گویا از ایل حسنوند بودهاست دختر یکی از خوانین هفتلنگ را به همسری برمیگزیند. حسینشاه از این همسر صاحب فرزندی میشود که به دلیل احترام به دودمان بختیاری همسر، نام فرزند را بختیار میگذارد. حسینشاه از همسری لک نیز صاحب پسرانی با نامهای دولتیار، صفییار و محمدطاهر میشود. با به قدرت رسیدن کریمخان و انتخاب شیراز به پایتختی ایران، حسینشاه و بستگانش کریمخان را تا شیراز همراهی میکنند. با انقراض و فروپاشی تشکیلات زندیه، تعدادی از نیروهای دستگاه زندیه نیز متواری میشوند. روشن نیست در جریان انقراض قطعی زندیه حسینشاه در قید حیات بوده یا خیر، اما دو برادر وی با نام باقر و حسنشاه، فرزندان و تعدادی از بستگان وی در پیرامون هرسین امروزی ساکن میشوند.
پانزدهم مهر ۱۴۰۰خورشیدی فرصتی مهیا شد تا به همراه دوستان ارجمندم لطیفمرادی و سعید خرمایی به روستای زازرم رفته و ضمن بازدید قبرستان آنجا، به روایات جذاب آقای احمد اختیاری از نوادگان محمدشاه گوش دهیم.
نکتهی قابل توجه این است که بر روی قبر اولاد و نوادگان حسینشاه واژهی هویتی لک حک شدهاست که معرف تبار این درگذشتگان است. قبرستان زازرم محل دفن درگذشتگان ایل کاکاوند نیز بودهاست.
در حال حاضر جمعیتهای هرسین و پیرامون آن با شهرتهای خانوادگی بختیاری، اختیاری، دولتیاری، صفییاری، اللهیاری، شهبازی، نادری، منصوری، ویسمریدی و ... از نوادگان حسینشاه، حسنشاه و باقر هستند.
به امید ثبت قبرستان زازرم در فهرست آثار ملی ایران و با تشکر از آقایان علی اختیاری لک و گودرز جیحونیپور برای همکاریهای بیشائبه.
د.داودی
#اتنیک_لک #lak_ethnic @latifmoradi00 @khormaei64 @doroodfaraman @jeyhoonipour @aliekhtiari8