Forwarded from گفتوشنود
ورق بزنید
۲۰ دسامبر زادروز عزیز نسین، نویسندهای جسور و دینناباور از ترکیه است که با طنز تلخ خود، رنجها و نابرابریهای جامعه را به چالش کشید.
او با قلمی آزاداندیش و نگاهی انتقادی، مرزهای سنت و عقیده را درنوردید و یادگاری ماندگار از مبارزه برای آزادی و عدالت بر جای گذاشت.
یادش گرامی باد.
مطالعه بیشتر در مورد او در سایت توانا
https://tavaana.org/aziz_nesin/
#عزیز_نسین #خداناباور #دین_ناباور #طنز #aziznesin #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
ورق بزنید
۲۰ دسامبر زادروز عزیز نسین، نویسندهای جسور و دینناباور از ترکیه است که با طنز تلخ خود، رنجها و نابرابریهای جامعه را به چالش کشید.
او با قلمی آزاداندیش و نگاهی انتقادی، مرزهای سنت و عقیده را درنوردید و یادگاری ماندگار از مبارزه برای آزادی و عدالت بر جای گذاشت.
یادش گرامی باد.
مطالعه بیشتر در مورد او در سایت توانا
https://tavaana.org/aziz_nesin/
#عزیز_نسین #خداناباور #دین_ناباور #طنز #aziznesin #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
👍10
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تصاویر منتشر شده در شبکههای اجتماعی نشان میدهد، جمعی از شهروندان تهران در پارکشهر به استقبال یلدا رفتند.
شادی جمعی نیاز گمشده اجتماع ایران تحت حاکمیت ایدئولوژیک جمهوری اسلامی است.
#یلدا #چله #شادی #رقص #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
تصاویر منتشر شده در شبکههای اجتماعی نشان میدهد، جمعی از شهروندان تهران در پارکشهر به استقبال یلدا رفتند.
شادی جمعی نیاز گمشده اجتماع ایران تحت حاکمیت ایدئولوژیک جمهوری اسلامی است.
#یلدا #چله #شادی #رقص #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
❤24
Forwarded from گفتوشنود
شب چله، که به نام شب یلدا نیز شناخته میشود، یکی از کهنترین جشنهای ایرانی است که در طولانیترین شب سال، یعنی آخرین شب پاییز (۳۰ آذر)، برگزار میشود. این شب با انقلاب زمستانی مصادف است؛ بهطوریکه پس از آن، روزها بهتدریج بلندتر و شبها کوتاهتر میشوند.
در علم نجوم، شب چله با انقلاب زمستانی همزمان است؛ یعنی زمانی که خورشید به پایینترین نقطه خود در آسمان نیمکره شمالی میرسد و طولانیترین شب سال را رقم میزند. پس از این شب، مسیر حرکت خورشید تغییر کرده و روزها بهتدریج بلندتر میشوند که نمادی از زایش دوباره نور و خورشید است.
در ایران باستان، شب چله به عنوان نمادی از تولد دوباره خورشید و پیروزی نور بر تاریکی جشن گرفته میشد. گفته میشود که این باورها ریشه در آیین میترائیسم (مهرپرستی) دارد که در آن، خورشید به عنوان ایزد مهر و نماد زندگی و روشنایی مورد پرستش قرار میگرفت. ایرانیان باستان معتقد بودند که در این شب، تاریکی به اوج خود میرسد و با تولد دوباره خورشید، نور و روشنایی بر تاریکی غلبه میکند.
جنگ نور و تاریکی در افسانههای ملی به ویژه در داستان جمشید و ضحاک انعکاس دارد که اولی یک اسطوره خورشیدی و دومی تجسم تاریکی شب است. در اپیزود بیست و سوم از دیگرینامه با نام «خورشید دو نیم میشود!» به اسطورهشناسی این پدیده جوی با تکیه بر شاهنامه پرداختیم. برای دسترسی به متن و فایل صوتی این اپیزود به صفحه گفتوشنود رجوع کنید:
https://dialog.tavaana.org/others-23/
سنتهای زیبایی در این شب سمبولیک به یادگار مانده است:
• دورهمیهای خانوادگی: خانوادهها در منزل بزرگان جمع میشوند تا این شب را با هم سپری کنند.
• خواندن شعر و داستانسرایی: فال حافظ و شاهنامهخوانی از رسوم اصلی این شب است که به ایجاد فضایی صمیمی و فرهنگی کمک میکند.
• پذیرایی با میوهها و تنقلات: میوههایی مانند هندوانه و انار که نماد گرما و برکت هستند، به همراه آجیل و شیرینی در این شب مصرف میشوند.
• روشن کردن شمع یا آتش: این عمل نمادی از روشنایی و گرما در برابر تاریکی طولانیترین شب سال است.
#آیین #یلدا #چله #شب_چله #شب_یلدا #سنت
@dialogue1402
در علم نجوم، شب چله با انقلاب زمستانی همزمان است؛ یعنی زمانی که خورشید به پایینترین نقطه خود در آسمان نیمکره شمالی میرسد و طولانیترین شب سال را رقم میزند. پس از این شب، مسیر حرکت خورشید تغییر کرده و روزها بهتدریج بلندتر میشوند که نمادی از زایش دوباره نور و خورشید است.
در ایران باستان، شب چله به عنوان نمادی از تولد دوباره خورشید و پیروزی نور بر تاریکی جشن گرفته میشد. گفته میشود که این باورها ریشه در آیین میترائیسم (مهرپرستی) دارد که در آن، خورشید به عنوان ایزد مهر و نماد زندگی و روشنایی مورد پرستش قرار میگرفت. ایرانیان باستان معتقد بودند که در این شب، تاریکی به اوج خود میرسد و با تولد دوباره خورشید، نور و روشنایی بر تاریکی غلبه میکند.
جنگ نور و تاریکی در افسانههای ملی به ویژه در داستان جمشید و ضحاک انعکاس دارد که اولی یک اسطوره خورشیدی و دومی تجسم تاریکی شب است. در اپیزود بیست و سوم از دیگرینامه با نام «خورشید دو نیم میشود!» به اسطورهشناسی این پدیده جوی با تکیه بر شاهنامه پرداختیم. برای دسترسی به متن و فایل صوتی این اپیزود به صفحه گفتوشنود رجوع کنید:
https://dialog.tavaana.org/others-23/
سنتهای زیبایی در این شب سمبولیک به یادگار مانده است:
• دورهمیهای خانوادگی: خانوادهها در منزل بزرگان جمع میشوند تا این شب را با هم سپری کنند.
• خواندن شعر و داستانسرایی: فال حافظ و شاهنامهخوانی از رسوم اصلی این شب است که به ایجاد فضایی صمیمی و فرهنگی کمک میکند.
• پذیرایی با میوهها و تنقلات: میوههایی مانند هندوانه و انار که نماد گرما و برکت هستند، به همراه آجیل و شیرینی در این شب مصرف میشوند.
• روشن کردن شمع یا آتش: این عمل نمادی از روشنایی و گرما در برابر تاریکی طولانیترین شب سال است.
#آیین #یلدا #چله #شب_چله #شب_یلدا #سنت
@dialogue1402
👍13❤4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کاربری نوشت: «همه عمر میگفتند شادی حرام است، مردم نباید خوش بگذرانند، حالا یکیشان روی سرسره برفی میلغزد و همه چیز فراموش شد!
انگار قوانین سختگیرانه فقط برای بقیه بود، نه برای خودشان.
خدا به داد مردم برسد که اگر روزی بخواهند همین آزادیهای کوچک را مال خود کنند!»
#شادی #حرام #حلال #گفتگو_توانا
@dialogue1402
انگار قوانین سختگیرانه فقط برای بقیه بود، نه برای خودشان.
خدا به داد مردم برسد که اگر روزی بخواهند همین آزادیهای کوچک را مال خود کنند!»
#شادی #حرام #حلال #گفتگو_توانا
@dialogue1402
💩17🤔2🥰1
ژان-لوک نانسی (Jean-Luc Nancy) یکی از فیلسوفان معاصر فرانسوی است که تفکر او حول محور هویت، اجتماع و رابطه با دیگری شکل میگیرد. نانسی معتقد است که انسان هرگز بهصورت یک جزیره مستقل و کامل وجود ندارد؛ هویت فردی همیشه با دیگری و با حضور دیگران شکل میگیرد. او بر این نکته تاکید میکند که وجود انسانی اساسا چندصدایی (plural) و رابطهای است و هیچ فرد یا گروهی نمیتواند خود را از تفاوتها و حضور دیگران جدا بداند. به گفته او، «بودن-با» (Being-with) وضعیت بنیادی انسان است و پذیرش دیگری، نه یک انتخاب اخلاقی صرف، بلکه شرط امکان زندگی جمعی و تجربه اجتماعی است.
از نگاه نانسی، پذیرش تفاوتها شامل شناخت و احترام به تنوع فرهنگی، فکری و وجودی دیگران است. او هشدار میدهد که تلاش برای تثبیت هویتهای مطلق یا حذف دیگری از طریق سلطه یا تحمیل، نهتنها غیرواقعی، بلکه خطرناک است. فلسفه او، هنجارهای مدرن و اجتماعی را فرا میگیرد و تاکید دارد که تفاوتها و حضور دیگران، منبع غنی تجربه انسانی هستند و به ما امکان میدهند که خود را بهتر و گستردهتر در جهان بشناسیم.
نانسی همچنین بر اهمیت گشودگی به گفتوگو و پذیرش عدم قطعیت تاکید دارد. پذیرش دیگری به معنای کنار آمدن با اختلافات و تعارضات نیست که آنها را نادیده بگیریم، بلکه فرصتی است برای بازاندیشی در مرزهای خود و تجربه انسانی عمیقتر. این رویکرد، نه تنها جنبه اخلاقی دارد، بلکه جامعهای سالم، پویا و متنوع را ممکن میسازد.
در دنیای امروز، با افزایش تنشهای هویتی، ملیتی و فرهنگی، دیدگاه نانسی به ما یادآوری میکند که پذیرش تفاوتها و دیگری، پایه صلح، همزیستی و توسعه انسانی است. هویت واقعی انسانی زمانی شکل میگیرد که با دیگری مواجه شویم و تفاوتها را نه تهدید، بلکه سرمایهای برای تعمیق تجربه زندگی بدانیم. فلسفه نانسی، دعوتی به بازنگری در فهم خود و جهان است؛ فهمی که بدون دیگری ناقص است و زندگی انسانی بدون پذیرش تفاوتها، خالی از معنا میشود.
#دیگری #ژان_لوک_نانسی #چند_فرهنگی #رواداری #گفتگو_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
از نگاه نانسی، پذیرش تفاوتها شامل شناخت و احترام به تنوع فرهنگی، فکری و وجودی دیگران است. او هشدار میدهد که تلاش برای تثبیت هویتهای مطلق یا حذف دیگری از طریق سلطه یا تحمیل، نهتنها غیرواقعی، بلکه خطرناک است. فلسفه او، هنجارهای مدرن و اجتماعی را فرا میگیرد و تاکید دارد که تفاوتها و حضور دیگران، منبع غنی تجربه انسانی هستند و به ما امکان میدهند که خود را بهتر و گستردهتر در جهان بشناسیم.
نانسی همچنین بر اهمیت گشودگی به گفتوگو و پذیرش عدم قطعیت تاکید دارد. پذیرش دیگری به معنای کنار آمدن با اختلافات و تعارضات نیست که آنها را نادیده بگیریم، بلکه فرصتی است برای بازاندیشی در مرزهای خود و تجربه انسانی عمیقتر. این رویکرد، نه تنها جنبه اخلاقی دارد، بلکه جامعهای سالم، پویا و متنوع را ممکن میسازد.
در دنیای امروز، با افزایش تنشهای هویتی، ملیتی و فرهنگی، دیدگاه نانسی به ما یادآوری میکند که پذیرش تفاوتها و دیگری، پایه صلح، همزیستی و توسعه انسانی است. هویت واقعی انسانی زمانی شکل میگیرد که با دیگری مواجه شویم و تفاوتها را نه تهدید، بلکه سرمایهای برای تعمیق تجربه زندگی بدانیم. فلسفه نانسی، دعوتی به بازنگری در فهم خود و جهان است؛ فهمی که بدون دیگری ناقص است و زندگی انسانی بدون پذیرش تفاوتها، خالی از معنا میشود.
#دیگری #ژان_لوک_نانسی #چند_فرهنگی #رواداری #گفتگو_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍7
عزیز نسین، نویسنده و طنزپرداز برجسته ترکیه، از چهرههای تاثیرگذار ادبیات انتقادی قرن بیستم بهشمار میآید.
او با نگاهی تیزبین و بیپروا، نابرابریهای اجتماعی، فقر، ریاکاری قدرت و سوءاستفاده از دین را در آثارش به طنزی گزنده و افشاگرانه تبدیل کرد.
نسین آزاداندیش بود و از نقد باورهای مقدس و ساختارهای سنتی هراسی نداشت و همواره از عقلانیت، آزادی اندیشه و کرامت انسان دفاع میکرد.
نوشتههای او نهتنها ادبیاتی سرگرمکننده، بلکه آینهای صادق از جامعهای بود که در آن دین، سیاست و قدرت در خدمت سرکوب
و نابرابری قرار دارد.
#عزیز_نسین #دین_ناباور #طنز #گفتگو_توانا
@dialogue1402
عزیز نسین، نویسنده و طنزپرداز برجسته ترکیه، از چهرههای تاثیرگذار ادبیات انتقادی قرن بیستم بهشمار میآید.
او با نگاهی تیزبین و بیپروا، نابرابریهای اجتماعی، فقر، ریاکاری قدرت و سوءاستفاده از دین را در آثارش به طنزی گزنده و افشاگرانه تبدیل کرد.
نسین آزاداندیش بود و از نقد باورهای مقدس و ساختارهای سنتی هراسی نداشت و همواره از عقلانیت، آزادی اندیشه و کرامت انسان دفاع میکرد.
نوشتههای او نهتنها ادبیاتی سرگرمکننده، بلکه آینهای صادق از جامعهای بود که در آن دین، سیاست و قدرت در خدمت سرکوب
و نابرابری قرار دارد.
#عزیز_نسین #دین_ناباور #طنز #گفتگو_توانا
@dialogue1402
👍14
Forwarded from گفتوشنود
دین؛ تجربه زنده و شخصی یا یک نهاد اجتماعی؟
نگاه روانشناختی ویلیام جیمز به تنوع تجربه دینی
ویلیام جیمز (فیلسوف، روانشناس و موسس مکتب پراگماتیسم) در کتاب تنوع تجربه دینی نقطه عزیمت خود را از نهادیبودن دین به سمت تجربه فردی میبرد. به نظر او، دین پیش از آنکه در قالب کلیسا، مسجد یا معبد نهادینه شود، در دل و روان افراد شکل میگیرد. همین تجربههای درونی است که به دین معنا میبخشد و بدون آن، نهادهای دینی صرفاً پوستهای خالی خواهند بود.
از نگاه جیمز، تجربه دینی یک امر زنده و شخصی است؛ امری که فرد در خلوت خود با احساسات، عواطف و ناخودآگاه خویش میآزماید. بنابراین دین را نمیتوان صرفاً مجموعهای از قواعد اجتماعی دانست. تجربه دینی همان لحظههای وجد، ایمان، اضطراب یا آرامشی است که فرد در ارتباط با امر متعالی تجربه میکند.
جیمز با رویکرد روانشناختی، تنوع این تجربهها را برجسته میکند. برخی افراد دین را در قالب شادی و خوشبینی تجربه میکنند و برخی دیگر از مسیر رنج، اضطراب و احساس گناه به سوی رستگاری و آرامش میرسند. این تنوع نشان میدهد که دین در جوهرهاش به شدت فردی و وابسته به ساختار روانی و زیستی اشخاص است.
در مقابل، نهادهای دینی کوشیدهاند تجربههای متنوع افراد را به قالبهای یکسان و قواعد ثابت درآورند. از این منظر، دین به یک سازمان اجتماعی و مجموعهای از آیینها تبدیل میشود. اما جیمز هشدار میدهد که اگر جوهره زنده تجربه فردی فراموش شود، دین نهادی توان پاسخگویی به نیازهای واقعی انسان را از دست میدهد.
نگاه پراگماتیستی جیمز نیز به همین بحث معنا میبخشد. او ارزش دین را نه در صحت یا بطلان گزارههای الهیاتی، بلکه در آثار عملی آن بر زندگی فردی میبیند. اگر تجربه دینی موجب معنا یافتن زندگی، آرامش روانی، یا توان غلبه بر دشواریها شود، آن تجربه حقیقی و ارزشمند است، حتی اگر نهادهای دینی آن را تأیید نکنند.
در جمعبندی، جیمز دین را بیش از آنکه یک نهاد اجتماعی بداند، تجربهای زنده و روانشناختی معرفی میکند که در تکتک افراد رخ میدهد. نهادهای دینی تنها زمانی معنا مییابند که بازتابدهنده و نگهدارنده این تجربههای فردی باشند. به بیان دیگر، در نگاه او دین اگر از تجربه شخصی جدا شود، به قالبی خشک و بیروح بدل خواهد شد.
#ویلیام_جیمز #دین #دین_حکومتی #نقد_دین #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
دین؛ تجربه زنده و شخصی یا یک نهاد اجتماعی؟
نگاه روانشناختی ویلیام جیمز به تنوع تجربه دینی
ویلیام جیمز (فیلسوف، روانشناس و موسس مکتب پراگماتیسم) در کتاب تنوع تجربه دینی نقطه عزیمت خود را از نهادیبودن دین به سمت تجربه فردی میبرد. به نظر او، دین پیش از آنکه در قالب کلیسا، مسجد یا معبد نهادینه شود، در دل و روان افراد شکل میگیرد. همین تجربههای درونی است که به دین معنا میبخشد و بدون آن، نهادهای دینی صرفاً پوستهای خالی خواهند بود.
از نگاه جیمز، تجربه دینی یک امر زنده و شخصی است؛ امری که فرد در خلوت خود با احساسات، عواطف و ناخودآگاه خویش میآزماید. بنابراین دین را نمیتوان صرفاً مجموعهای از قواعد اجتماعی دانست. تجربه دینی همان لحظههای وجد، ایمان، اضطراب یا آرامشی است که فرد در ارتباط با امر متعالی تجربه میکند.
جیمز با رویکرد روانشناختی، تنوع این تجربهها را برجسته میکند. برخی افراد دین را در قالب شادی و خوشبینی تجربه میکنند و برخی دیگر از مسیر رنج، اضطراب و احساس گناه به سوی رستگاری و آرامش میرسند. این تنوع نشان میدهد که دین در جوهرهاش به شدت فردی و وابسته به ساختار روانی و زیستی اشخاص است.
در مقابل، نهادهای دینی کوشیدهاند تجربههای متنوع افراد را به قالبهای یکسان و قواعد ثابت درآورند. از این منظر، دین به یک سازمان اجتماعی و مجموعهای از آیینها تبدیل میشود. اما جیمز هشدار میدهد که اگر جوهره زنده تجربه فردی فراموش شود، دین نهادی توان پاسخگویی به نیازهای واقعی انسان را از دست میدهد.
نگاه پراگماتیستی جیمز نیز به همین بحث معنا میبخشد. او ارزش دین را نه در صحت یا بطلان گزارههای الهیاتی، بلکه در آثار عملی آن بر زندگی فردی میبیند. اگر تجربه دینی موجب معنا یافتن زندگی، آرامش روانی، یا توان غلبه بر دشواریها شود، آن تجربه حقیقی و ارزشمند است، حتی اگر نهادهای دینی آن را تأیید نکنند.
در جمعبندی، جیمز دین را بیش از آنکه یک نهاد اجتماعی بداند، تجربهای زنده و روانشناختی معرفی میکند که در تکتک افراد رخ میدهد. نهادهای دینی تنها زمانی معنا مییابند که بازتابدهنده و نگهدارنده این تجربههای فردی باشند. به بیان دیگر، در نگاه او دین اگر از تجربه شخصی جدا شود، به قالبی خشک و بیروح بدل خواهد شد.
#ویلیام_جیمز #دین #دین_حکومتی #نقد_دین #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
👍4🤔1
مولودی عبدالحمید یکشنبه ۳۰آذر ۱۴۰۴ در جلسۀ هفتگی اساتید دارالعلوم زاهدان، از «تشدید فشارهای امنیتی بر مجموعۀ مکی» به شدت ابراز نگرانی کرد و گفت: علیرغم وعدههای مسئولان، متاسفانه تغییری در اوضاع ایجاد نشده و فشارها و تنگناهای امنیتی مجدداً تشدید شدهاند. امام جمعه اهل سنت زاهدان گفت: مسئولان گفته بودند اگر موضوع جمعه خونین حل شود تمام مشکلات ایجادشده برطرف خواهند شد، اما متاسفانه مسئولان به وعدههایشان عمل نکردند و نگرانیها در رابطه با تشدید فشارها و تنگناها کمافیالسابق وجود دارند.
امامجمعه زاهدان در ادامه گفت: میگویند از مشکلات کشور صحبت و انتقاد نکنید، درحالیکه ما شهروند این کشور هستیم و شهروند عادی هم نیستیم؛ مردم ما را پیشوای خود میدانند و از ما انتظار دارند. در شرایط کنونی مردم گرسنهاند و جیب مردم خالی است و همدردی و گریه با مردم رنجدیده در این شرایط وظیفهای شرعی و انسانی است. وی خاطرنشان ساخت: ما اگر انتقادی کردیم، راهکار هم ارائه دادیم و انگیزه ما هم خیرخواهی و اصلاح است و غرض دیگری نداریم. مولوی عبدالحمید تصریح کرد: انتقاد سازنده برای اصلاح، مؤثر و مفید است و کسی که اراده اصلاح نداشته باشد از انتقاد سازنده استقبال نمیکند. معتقدیم اگر انتقاد سازنده نباشد استبداد بهوجود میآید. اگر از یک مسئول یا عالم انتقاد نشود ممکن است گمان کند هیچ عیب و نقصی در کارش نیست، اما اگر از او انتقاد شود درصدد اصلاح و رفع کمبودهایش برمیآید.
#مولوی_عبدالحمید #اهل_سنت #سرکوب_آزادی_باور #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
امامجمعه زاهدان در ادامه گفت: میگویند از مشکلات کشور صحبت و انتقاد نکنید، درحالیکه ما شهروند این کشور هستیم و شهروند عادی هم نیستیم؛ مردم ما را پیشوای خود میدانند و از ما انتظار دارند. در شرایط کنونی مردم گرسنهاند و جیب مردم خالی است و همدردی و گریه با مردم رنجدیده در این شرایط وظیفهای شرعی و انسانی است. وی خاطرنشان ساخت: ما اگر انتقادی کردیم، راهکار هم ارائه دادیم و انگیزه ما هم خیرخواهی و اصلاح است و غرض دیگری نداریم. مولوی عبدالحمید تصریح کرد: انتقاد سازنده برای اصلاح، مؤثر و مفید است و کسی که اراده اصلاح نداشته باشد از انتقاد سازنده استقبال نمیکند. معتقدیم اگر انتقاد سازنده نباشد استبداد بهوجود میآید. اگر از یک مسئول یا عالم انتقاد نشود ممکن است گمان کند هیچ عیب و نقصی در کارش نیست، اما اگر از او انتقاد شود درصدد اصلاح و رفع کمبودهایش برمیآید.
#مولوی_عبدالحمید #اهل_سنت #سرکوب_آزادی_باور #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
👍8
اگر بخواهیم منصفانه نگاه کنیم، بزرگترین دروغ جمهوری اسلامی همان واژه «جمهوری» در نام آن است.
در یک جمهوری واقعی، رابطه میان مردم و حاکمان بر اساس اصل وکیل و موکل شکل میگیرد. مردم، صاحبان قدرتاند و حاکمان تنها وکلای موقت آنان؛ و همانطور که هر موکلی حق دارد وکیل خود را عزل کند، مردم هم حق دارند حاکمانشان را برکنار کنند.
این اصل، شالوده دموکراسی و اساس مسئولیتپذیری قدرت است.
اما در جمهوری اسلامی، رابطهای کاملا متفاوت حاکم است؛ رابطهای که بیشتر از جنس عبد و مولا است تا موکل و وکیل. ولی فقیه در این نظام جایگاهی دارد که نه انتخاب مردم او را تعیین میکند و نه اراده مردم توان عزل او را دارد. او عملا «مولا»یی است که بر سرنوشت «عباد» حکومت میکند.
مردم در بهترین حالت، مجازند در انتخاباتهایی شرکت کنند که پیشاپیش فیلتر شورای نگهبان دایره انتخابشان را محدود کرده است. یعنی حق انتخاب واقعی وجود ندارد، بلکه فقط حق رأی دادن میان گزینههای گزینششده باقی میماند.
مصادیق این رابطه عمودی فراوان است:
اصل ۱۱۰ قانون اساسی اختیاراتی شبیه به یک سلطان مطلقه به ولی فقیه داده است.
شورای نگهبان، منصوب رهبر، هر صدایی را که خلاف میل قدرت باشد حذف میکند.
در اعتراضات مردمی، به جای پاسخگویی، حکومت مردم را «اغتشاشگر» و «فتنهگر» مینامد؛ همانند عبیدی که حق مطالبه از مولای خود ندارند.
حتی رسانه ملی، که قرار است صدای ملت باشد، عملاً «رسانه ولی فقیه» است و رئیس آن مستقیما از سوی او منصوب میشود.
اینها همه نشان میدهد که در جمهوری اسلامی، مردم نه «شریک قدرت» بلکه «مطیع قدرت» هستند.
ظواهر انتخاباتی تنها پوششی است برای مشروعیتبخشی به یک نظام ولایی که ماهیتاً غیردموکراتیک است.
نتیجه روشن است: رابطهای که بر اساس عبد و مولا تعریف شود، نه اصلاحپذیر است و نه با اصل جمهوریت سازگار.
چنین رابطهای دیر یا زود شکاف میان مردم و حاکمان را عمیقتر میکند و جامعه را به سمت بیاعتمادی، اعتراض و حتی گسست سیاسی میبرد. اگر جمهوری اسلامی واقعا به جمهوریت خود وفادار بود، باید نخستین گام را بر میداشت: پذیرش حق مردم برای عزل حاکمان، حتی در بالاترین سطح قدرت.
چیزی که امروز در عمل محال است.
#جمهوری_اسلامی #ولایت_فقیه #دموکراسی #مردم #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
اگر بخواهیم منصفانه نگاه کنیم، بزرگترین دروغ جمهوری اسلامی همان واژه «جمهوری» در نام آن است.
در یک جمهوری واقعی، رابطه میان مردم و حاکمان بر اساس اصل وکیل و موکل شکل میگیرد. مردم، صاحبان قدرتاند و حاکمان تنها وکلای موقت آنان؛ و همانطور که هر موکلی حق دارد وکیل خود را عزل کند، مردم هم حق دارند حاکمانشان را برکنار کنند.
این اصل، شالوده دموکراسی و اساس مسئولیتپذیری قدرت است.
اما در جمهوری اسلامی، رابطهای کاملا متفاوت حاکم است؛ رابطهای که بیشتر از جنس عبد و مولا است تا موکل و وکیل. ولی فقیه در این نظام جایگاهی دارد که نه انتخاب مردم او را تعیین میکند و نه اراده مردم توان عزل او را دارد. او عملا «مولا»یی است که بر سرنوشت «عباد» حکومت میکند.
مردم در بهترین حالت، مجازند در انتخاباتهایی شرکت کنند که پیشاپیش فیلتر شورای نگهبان دایره انتخابشان را محدود کرده است. یعنی حق انتخاب واقعی وجود ندارد، بلکه فقط حق رأی دادن میان گزینههای گزینششده باقی میماند.
مصادیق این رابطه عمودی فراوان است:
اصل ۱۱۰ قانون اساسی اختیاراتی شبیه به یک سلطان مطلقه به ولی فقیه داده است.
شورای نگهبان، منصوب رهبر، هر صدایی را که خلاف میل قدرت باشد حذف میکند.
در اعتراضات مردمی، به جای پاسخگویی، حکومت مردم را «اغتشاشگر» و «فتنهگر» مینامد؛ همانند عبیدی که حق مطالبه از مولای خود ندارند.
حتی رسانه ملی، که قرار است صدای ملت باشد، عملاً «رسانه ولی فقیه» است و رئیس آن مستقیما از سوی او منصوب میشود.
اینها همه نشان میدهد که در جمهوری اسلامی، مردم نه «شریک قدرت» بلکه «مطیع قدرت» هستند.
ظواهر انتخاباتی تنها پوششی است برای مشروعیتبخشی به یک نظام ولایی که ماهیتاً غیردموکراتیک است.
نتیجه روشن است: رابطهای که بر اساس عبد و مولا تعریف شود، نه اصلاحپذیر است و نه با اصل جمهوریت سازگار.
چنین رابطهای دیر یا زود شکاف میان مردم و حاکمان را عمیقتر میکند و جامعه را به سمت بیاعتمادی، اعتراض و حتی گسست سیاسی میبرد. اگر جمهوری اسلامی واقعا به جمهوریت خود وفادار بود، باید نخستین گام را بر میداشت: پذیرش حق مردم برای عزل حاکمان، حتی در بالاترین سطح قدرت.
چیزی که امروز در عمل محال است.
#جمهوری_اسلامی #ولایت_فقیه #دموکراسی #مردم #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
👍13❤1
در شب یلدا، بلندترین شب سال، ایرانیان گرد هم میآیند تا تاریکی را با نورِ گفتوگو، خاطره و شعر کوتاه کنند.
خواندن حافظ در این شب، رسمی کهن است؛ زیرا شعر او زبان امید، تامل و پیوند با آینده است.
فال حافظ، بهانهایست برای مکث، اندیشیدن و شنیدن صدایی که از دل قرنها با ما سخن میگوید و در بزنگاههای زندگی، دل را آرام میکند.
حافظ شیرازی، شاعر بزرگ قرن هشتم هجری، با غزلهایی سرشار از عشق، آزادی اندیشه، نقد ریا و ستایش زندگی، جایگاهی یگانه در فرهنگ ایرانی دارد.
شعر او همزمان زمینی و معنوی است و به همین دلیل هر کس میتواند آینهای از حال خود را در آن بیابد.
در شب یلدا، که نماد گذر از تاریکی به روشنایی است، حافظخوانی یادآور این باور کهن است: پس از هر شب بلند، سپیدهای در راه است.
#یلدا #حافظ #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
خواندن حافظ در این شب، رسمی کهن است؛ زیرا شعر او زبان امید، تامل و پیوند با آینده است.
فال حافظ، بهانهایست برای مکث، اندیشیدن و شنیدن صدایی که از دل قرنها با ما سخن میگوید و در بزنگاههای زندگی، دل را آرام میکند.
حافظ شیرازی، شاعر بزرگ قرن هشتم هجری، با غزلهایی سرشار از عشق، آزادی اندیشه، نقد ریا و ستایش زندگی، جایگاهی یگانه در فرهنگ ایرانی دارد.
شعر او همزمان زمینی و معنوی است و به همین دلیل هر کس میتواند آینهای از حال خود را در آن بیابد.
در شب یلدا، که نماد گذر از تاریکی به روشنایی است، حافظخوانی یادآور این باور کهن است: پس از هر شب بلند، سپیدهای در راه است.
#یلدا #حافظ #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
👍10
Forwarded from خداناباوری و انسان گرایی در عمل
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔹️خداناباوری و انسانگرایی در عمل
🎥جلسه پنجم
مدرس وریا امیری
اخلاق در جهان بدون خدا
در این جلسه نگاه مختصری به تعریف و جایگاه و اهمیت اخلاق در جهان بیخدا و زندگی خداناباوران انسانگرا خواهیم کرد.
مشاهده درسگفتار در دیگر پلتفرمها
یوتیوب
سایت
کستباکس
ساندکلاد
@Nonbelievers_iran
🎥جلسه پنجم
مدرس وریا امیری
اخلاق در جهان بدون خدا
در این جلسه نگاه مختصری به تعریف و جایگاه و اهمیت اخلاق در جهان بیخدا و زندگی خداناباوران انسانگرا خواهیم کرد.
مشاهده درسگفتار در دیگر پلتفرمها
یوتیوب
سایت
کستباکس
ساندکلاد
@Nonbelievers_iran
👍3
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
اخلاقیبودن و مذهبیبودن؛ نسبتی ناضروری
در بحث از نسبت اخلاق و مذهب، این پرسش مطرح میشود که آیا میتوان اخلاق را بدون وابستگی به مذهب تعریف کرد؟
برخی از افراد دیندار بر این عقیدهاند که ارزشهای اخلاقی، ریشه در باورهای دینی دارند و بدون آنها، نمیتوان به اخلاق واقعی دست یافت.
اما این دیدگاه تبعات ناگواری دارد.
یکی از مسائلی که هنگام گرهزدن اخلاق به مذهب پیش میآید، قضاوت نادرست درباره افراد غیرمذهبی است. اگر ما اخلاق را به مذهب مرتبط کنیم، به سادگی ممکن است افرادی که به هیچ دین یا مذهب خاصی پایبند نیستند، از دایره اخلاقی دور تلقی شوند. این میتواند عواقب اجتماعی جدی به همراه داشته باشد.
ضمن اینکه وجود مذاهب مختلف، خود یکی از دلایلی است که نمیتواند وابستگی دین به اخلاق را توجیه کند.
مطالعه بیشتر
https://dialog.tavaana.org/morality-religiosity/
#اخلاق #مذهب #دین #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
در بحث از نسبت اخلاق و مذهب، این پرسش مطرح میشود که آیا میتوان اخلاق را بدون وابستگی به مذهب تعریف کرد؟
برخی از افراد دیندار بر این عقیدهاند که ارزشهای اخلاقی، ریشه در باورهای دینی دارند و بدون آنها، نمیتوان به اخلاق واقعی دست یافت.
اما این دیدگاه تبعات ناگواری دارد.
یکی از مسائلی که هنگام گرهزدن اخلاق به مذهب پیش میآید، قضاوت نادرست درباره افراد غیرمذهبی است. اگر ما اخلاق را به مذهب مرتبط کنیم، به سادگی ممکن است افرادی که به هیچ دین یا مذهب خاصی پایبند نیستند، از دایره اخلاقی دور تلقی شوند. این میتواند عواقب اجتماعی جدی به همراه داشته باشد.
ضمن اینکه وجود مذاهب مختلف، خود یکی از دلایلی است که نمیتواند وابستگی دین به اخلاق را توجیه کند.
مطالعه بیشتر
https://dialog.tavaana.org/morality-religiosity/
#اخلاق #مذهب #دین #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
👍9❤1
اپیکور، فیلسوف لذتگرای عقلانی یونان باستان، در نگاه خود به خدا کوشید یکی از عمیقترین سرچشمههای اضطراب انسانی را از میان بردارد.
او وجود خدایان را انکار نمیکرد، اما آنها را موجوداتی کامل، آرام و بینیاز میدانست که هیچ دخالتی در جهان و زندگی انسان ندارند.
از نظر اپیکور، خدایی که خشم میگیرد، پاداش میدهد یا مجازات میکند، خدایی ناقص است؛ زیرا دخالت در امور جهان مستلزم رنج، نگرانی و دلبستگی است.
بنابراین ترس از خدایان و داوری پس از مرگ، زاییده توهم انسانی است و نه واقعیت، و رهایی از این ترس شرط رسیدن به آرامش روانی است.
این نگاه در تقابل آشکار با فلسفه رواقی قرار دارد.
رواقیون به خدایی فعال و درونماندگار باور داشتند؛ خدایی که همان عقل کیهانی یا «لوگوس» است و سراسر جهان را بهصورت عقلانی و هدفمند اداره میکند.
در اندیشه رواقی، خدا از جهان جدا نیست، بلکه در ذات طبیعت و قانون آن حضور دارد و سرنوشت انسان نیز بخشی از همین نظم الهی است.
از این رو، انسان خردمند نه با فاصله گرفتن از خدا، بلکه با هماهنگ شدن با اراده و نظم او به آرامش میرسد.
در نگاه دینی، بهویژه در ادیان ابراهیمی، خدا شخصی، خالق، آگاه و ناظر است؛ خدایی که سخن میگوید، فرمان میدهد، داوری میکند و در تاریخ و زندگی فردی انسان دخالت دارد.
ایمان دینی معمولا با مفاهیمی چون مسئولیت اخلاقی، حسابرسی، پاداش و کیفر اخروی همراه است.
این تصویر از خدا دقیقا در نقطه مقابل اندیشه اپیکور قرار میگیرد، زیرا آنچه دین اغلب مایه معنا و هدایت میداند، اپیکور یکی از اصلیترین منابع ترس و ناآرامی انسان تلقی میکرد.
#اپیکور #خدا #رواقیون #دین #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
او وجود خدایان را انکار نمیکرد، اما آنها را موجوداتی کامل، آرام و بینیاز میدانست که هیچ دخالتی در جهان و زندگی انسان ندارند.
از نظر اپیکور، خدایی که خشم میگیرد، پاداش میدهد یا مجازات میکند، خدایی ناقص است؛ زیرا دخالت در امور جهان مستلزم رنج، نگرانی و دلبستگی است.
بنابراین ترس از خدایان و داوری پس از مرگ، زاییده توهم انسانی است و نه واقعیت، و رهایی از این ترس شرط رسیدن به آرامش روانی است.
این نگاه در تقابل آشکار با فلسفه رواقی قرار دارد.
رواقیون به خدایی فعال و درونماندگار باور داشتند؛ خدایی که همان عقل کیهانی یا «لوگوس» است و سراسر جهان را بهصورت عقلانی و هدفمند اداره میکند.
در اندیشه رواقی، خدا از جهان جدا نیست، بلکه در ذات طبیعت و قانون آن حضور دارد و سرنوشت انسان نیز بخشی از همین نظم الهی است.
از این رو، انسان خردمند نه با فاصله گرفتن از خدا، بلکه با هماهنگ شدن با اراده و نظم او به آرامش میرسد.
در نگاه دینی، بهویژه در ادیان ابراهیمی، خدا شخصی، خالق، آگاه و ناظر است؛ خدایی که سخن میگوید، فرمان میدهد، داوری میکند و در تاریخ و زندگی فردی انسان دخالت دارد.
ایمان دینی معمولا با مفاهیمی چون مسئولیت اخلاقی، حسابرسی، پاداش و کیفر اخروی همراه است.
این تصویر از خدا دقیقا در نقطه مقابل اندیشه اپیکور قرار میگیرد، زیرا آنچه دین اغلب مایه معنا و هدایت میداند، اپیکور یکی از اصلیترین منابع ترس و ناآرامی انسان تلقی میکرد.
#اپیکور #خدا #رواقیون #دین #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
👍10