گفت‌وشنود
5.07K subscribers
5.63K photos
1.63K videos
3 files
1.92K links
در صفحه‌ی «گفت‌وشنود» مطالبی مربوط‌به «رواداری، مدارا و هم‌زیستی بین اعضای جامعه با باورهای مختلف» منتشر می‌شود.
https://dialog.tavaana.org/
Instagram.com/dialogue1402
Twitter.com/dialogue1402
Facebook.com/1402dialogue
Download Telegram
توانِ وحدت‌آفرینِ یک رسم سکولار
چرا شب یلدا مهم است؟

یلدا را باید گرامی داشت چرا که بازگشت خورشید، زیبایی شب و شادی را جشن می‌گیرد؛ نه دشمن‌سازی بی‌پایان، کینه‌پرستی، انتقام یا چیزهایی از این دست را. یلدا شبی برای همبستگی، هم‌نشینی و مهربانی است، نه مناسک بیمارگونه‌ای از خودآزاری یا دگرآزاری.

شب یلدا ریشه در آیین‌ها و جهان‌بینی‌های ایران باستان دارد و به احتمال زیاد با باورهای متمرکز بر طبیعت و ستاره‌شناسی پیوند خورده است. مسیر تاریخی این رسم آیینی بسیار جالب توجه است: یلدا به تدریج از چارچوب‌های مذهبی فاصله گرفته و به یک سنت فرهنگی، غیردینی و همگانی تبدیل شده است، و به همین دلیل وحدت‌بخش و دوستی‌آفرین است، نه محلی برای عقده‌گشایی و نفرت.

امروز یلدا (همانند نوروز) جشنی است برای همه. دیندار و غیردیندار، مؤمن و یا دین‌گریز، همه بدون نیاز به اشتراک عقیدتی آن را گرامی می‌دارند. نوروز نیز نمونه‌ای روشن از یک سنت سکولار شده است که دیگر بر اساس ایمان مذهبی برگزار نمی‌شود، و خصلتی فرهنگی و انسانی به خود گرفته است؛ و دقیقا به همین دلیل توانسته قرن‌ها باقی بماند و پیونددهنده انسان‌ها باشد.

آیین‌های فرهنگی سکولار نه نیاز به باور دارند و نه وفاداری ایدئولوژیک می‌طلبند: آن‌ها انتخاب‌های آگاهانه مردمی هستند که زیبایی، زندگی و شادی را گرامی می‌دارند.

یلدا تمرینی اجتماعی برای هم‌زیستی‌اند: نمونه عینی این که همبستگی کاملا امکان‌پذیر است اگر راه آن را یاد بگیریم. درست به همین دلیل است که این نوع مناسک، بستر روانی و فرهنگی لازم برای همزیستی دموکراتیک را فراهم می‌کنند؛ همزیستی‌ای که در آن تفاوت‌ها تحمل می‌شوند، نه سرکوب.

یلدا، در این معنا، فقط یک شب نیست. نمونه‌ای است از این‌که چگونه فرهنگ، وقتی از بند تفرقه‌های اعتقادی رها می‌شود، می‌تواند به زبان مشترک جامعه تبدیل شود.

#یلدا #آیین #باور #سکولار #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
12👏5🔥2👍1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در جریان حمله تروریستی به مراسم یهودیان در استرالیا، احمد الاحمد، مهاجری مسلمان، در لحظاتی که ترس و آشوب بر فضا حاکم بود، بدون درنگ برای کمک به مردم وارد عمل شد. او نه مامور پلیس بود و نه سلاحی در دست داشت؛ فقط انسانی بود که تصمیم گرفت جان انسان‌ها را نجات دهد. پیشینه مهاجرت و مسلمان بودن احمد، در زمانی که کلیشه‌ها و قضاوت‌ها پررنگ‌اند، توجه بسیاری را جلب کرد.

احمد تاکید کرد که انگیزه‌اش نه از دین خاصی، نه از ایدئولوژی و نه از باور سیاسی می‌آید؛ او صرفا برای نجات انسان‌ها کمک کرد. برای او، انسان بودن مقدم بر هر تفاوتی است.

او در پاسخ به این پرسش که اگر بخواهد یک جمله به کسانی که به او کمک کرده‌اند بگوید، چنین گفت:

«کنار هم بایستید، همه انسان‌ها.
همه چیز رو فراموش کنید،
اختلاف‌ها رو پشت سر بذارید
و ادامه بدید برای نجات انسان‌ها.
وقتی کسی رو نجات می‌دم،
این کار رو از صمیم قلب انجام می‌دم.
روز زیبایی بود، همه در حال خوشی بودند و جشن گرفته بودند؛
بچه‌ها، زن‌ها، مردها و نوجوان‌ها،
همه خوشحال بودند و این حق‌شان بود.
این کشور بهترین کشور دنیاست،
بهترین کشور دنیا.
اما قرار نیست فقط بایستیم و تماشا کنیم،
کافیه، دیگه بسه.
خداوند حافظ استرالیا باشد.»

احمد الاحمد یک قهرمان جهانی است؛ انسانی که در عمل نشان داد شجاعت، همدلی و مسئولیت‌پذیری مرز دینی و اعتقادی نمی‌شناسد. او می‌تواند و باید الگویی الهام‌بخش، به‌ویژه برای مسلمانان، در انسان‌دوستی و کنش مسئولانه باشد.

#دیگری_ستیزی #کرامت_انسانی #یهودی_ستیزی #مسلمان #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
12
الهام خُلَص اردستانی، شهروند بهائی ساکن بهارستان و همسر نوید تشکر، شهروند بهائی محبوس در زندان دستگرد اصفهان، روز چهارشنبه ۲۶ آذرماه ۱۴۰۴، به‌صورت تلفنی توسط اداره اطلاعات شهرستان بهارستان احضار و مورد بازجویی قرار گرفت.

بر اساس اطلاعات منتشرشده، مأموران امنیتی علت احضار این شهروند بهائی را «ارائه توضیحات» در خصوص وضعیت همسر وی عنوان کرده‌اند؛ در حالی که نوید تشکر هم‌اکنون در بازداشت به سر می‌برد و پرونده او در مسیر رسیدگی قضایی قرار دارد.

به گفته یک منبع مطلع نزدیک به خانواده، پس از حضور خانم اردستانی در اداره اطلاعات، از وی خواسته شده است با تکمیل یک فرم به پرسش‌هایی پاسخ دهد که بخش قابل توجهی از آن‌ها ناظر بر فعالیت‌ها و پرونده همسرش بوده است. این شهروند با استناد به حقوق قانونی خود، از پاسخ‌گویی به سوالاتی که مستقیماً به شخص ثالث (همسرش) مربوط می‌شده امتناع کرده و اعلام کرده است که صرفاً در خصوص مسائل مربوط به شخص خود پاسخ‌گو خواهد بود.

این موضع‌گیری قانونی، با برخورد تند، تهدیدآمیز و توأم با بی‌احترامی مأموران امنیتی مواجه شده و در نهایت به وی اعلام شده است که در صورت صدور «حکم جلب» از طریق سامانه ثنا، ملزم به پاسخ‌گویی به سوالات مطرح‌شده خواهد بود.

احضار و بازجویی بستگان نزدیک شهروندان بازداشت‌شده، به‌ویژه با هدف اخذ اطلاعات درباره پرونده افراد دیگر، مغایر با اصول بنیادین حقوق کیفری از جمله اصل شخصی بودن مسئولیت کیفری، حق سکوت، و حق مصونیت از اجبار در شهادت علیه خود یا بستگان نزدیک است. چنین رویه‌هایی در عمل می‌تواند مصداق اعمال فشار غیرمستقیم امنیتی و نقض اصول دادرسی منصفانه تلقی شود.

این اقدام در ادامه روند فزاینده فشارهای امنیتی علیه شهروندان بهائی و خانواده‌های آنان صورت گرفته است؛ روندی که نه‌تنها افراد بازداشت‌شده، بلکه نزدیکان آنان را نیز در معرض احضار، تهدید و محدودیت‌های خارج از چارچوب قانونی قرار می‌دهد.

#داستان_ما_یکیست #بهائیان_ایران #آزادی_باور #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
😡11😁1🙏1
Forwarded from گفت‌وشنود

ورق بزنید

۲۰ دسامبر زادروز عزیز نسین، نویسنده‌ای جسور و دین‌ناباور از ترکیه است که با طنز تلخ خود، رنج‌ها و نابرابری‌های جامعه را به چالش کشید.

او با قلمی آزاداندیش و نگاهی انتقادی، مرزهای سنت و عقیده را درنوردید و یادگاری ماندگار از مبارزه برای آزادی و عدالت بر جای گذاشت.

یادش گرامی باد.

مطالعه بیشتر در مورد او در سایت توانا
https://tavaana.org/aziz_nesin/

#عزیز_نسین #خداناباور #دین_ناباور #طنز #aziznesin #گفتگو_توانا


@Dialogue1402
👍10
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⁨ ‌
تصاویر منتشر شده در شبکه‌های اجتماعی نشان می‌دهد، جمعی از شهروندان تهران در پارک‌شهر به استقبال یلدا رفتند.

شادی جمعی نیاز گمشده اجتماع ایران تحت حاکمیت ایدئولوژیک جمهوری اسلامی است.

#یلدا #چله #شادی #رقص #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
24
Forwarded from گفت‌وشنود
شب چله، که به نام شب یلدا نیز شناخته می‌شود، یکی از کهن‌ترین جشن‌های ایرانی است که در طولانی‌ترین شب سال، یعنی آخرین شب پاییز (۳۰ آذر)، برگزار می‌شود. این شب با انقلاب زمستانی مصادف است؛ به‌طوری‌که پس از آن، روزها به‌تدریج بلندتر و شب‌ها کوتاه‌تر می‌شوند.

در علم نجوم، شب چله با انقلاب زمستانی هم‌زمان است؛ یعنی زمانی که خورشید به پایین‌ترین نقطه خود در آسمان نیم‌کره شمالی می‌رسد و طولانی‌ترین شب سال را رقم می‌زند. پس از این شب، مسیر حرکت خورشید تغییر کرده و روزها به‌تدریج بلندتر می‌شوند که نمادی از زایش دوباره نور و خورشید است.

در ایران باستان، شب چله به عنوان نمادی از تولد دوباره خورشید و پیروزی نور بر تاریکی جشن گرفته می‌شد. گفته می‌شود که این باورها ریشه در آیین میترائیسم (مهرپرستی) دارد که در آن، خورشید به عنوان ایزد مهر و نماد زندگی و روشنایی مورد پرستش قرار می‌گرفت. ایرانیان باستان معتقد بودند که در این شب، تاریکی به اوج خود می‌رسد و با تولد دوباره خورشید، نور و روشنایی بر تاریکی غلبه می‌کند.

جنگ نور و تاریکی در افسانه‌های ملی به ویژه در داستان جمشید و ضحاک انعکاس دارد که اولی یک اسطوره خورشیدی و دومی تجسم تاریکی شب است. در اپیزود بیست و سوم از دیگری‌نامه با نام «خورشید دو نیم می‌شود!» به اسطوره‌شناسی این پدیده جوی با تکیه بر شاهنامه پرداختیم. برای دسترسی به متن و فایل صوتی این اپیزود به صفحه گفت‌وشنود رجوع کنید:

https://dialog.tavaana.org/others-23/

سنت‌های زیبایی در این شب سمبولیک به یادگار مانده است:

• دورهمی‌های خانوادگی: خانواده‌ها در منزل بزرگان جمع می‌شوند تا این شب را با هم سپری کنند.
• خواندن شعر و داستان‌سرایی: فال حافظ و شاهنامه‌خوانی از رسوم اصلی این شب است که به ایجاد فضایی صمیمی و فرهنگی کمک می‌کند.
• پذیرایی با میوه‌ها و تنقلات: میوه‌هایی مانند هندوانه و انار که نماد گرما و برکت هستند، به همراه آجیل و شیرینی در این شب مصرف می‌شوند.
• روشن کردن شمع یا آتش: این عمل نمادی از روشنایی و گرما در برابر تاریکی طولانی‌ترین شب سال است.

#آیین #یلدا #چله #شب_چله #شب_یلدا #سنت
@dialogue1402
👍134
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کاربری نوشت: «همه عمر می‌گفتند شادی حرام است، مردم نباید خوش بگذرانند، حالا یکی‌شان روی سرسره برفی می‌لغزد و همه چیز فراموش شد!
انگار قوانین سخت‌گیرانه فقط برای بقیه بود، نه برای خودشان.
خدا به داد مردم برسد که اگر روزی بخواهند همین آزادی‌های کوچک را مال خود کنند!»

#شادی #حرام #حلال #گفتگو_توانا

@dialogue1402
💩17🤔2🥰1
ژان-لوک نانسی (Jean-Luc Nancy) یکی از فیلسوفان معاصر فرانسوی است که تفکر او حول محور هویت، اجتماع و رابطه با دیگری شکل می‌گیرد. نانسی معتقد است که انسان هرگز به‌صورت یک جزیره مستقل و کامل وجود ندارد؛ هویت فردی همیشه با دیگری و با حضور دیگران شکل می‌گیرد. او بر این نکته تاکید می‌کند که وجود انسانی اساسا چندصدایی (plural) و رابطه‌ای است و هیچ فرد یا گروهی نمی‌تواند خود را از تفاوت‌ها و حضور دیگران جدا بداند. به گفته او، «بودن-با» (Being-with) وضعیت بنیادی انسان است و پذیرش دیگری، نه یک انتخاب اخلاقی صرف، بلکه شرط امکان زندگی جمعی و تجربه اجتماعی است.

از نگاه نانسی، پذیرش تفاوت‌ها شامل شناخت و احترام به تنوع فرهنگی، فکری و وجودی دیگران است. او هشدار می‌دهد که تلاش برای تثبیت هویت‌های مطلق یا حذف دیگری از طریق سلطه یا تحمیل، نه‌تنها غیرواقعی، بلکه خطرناک است. فلسفه او، هنجارهای مدرن و اجتماعی را فرا می‌گیرد و تاکید دارد که تفاوت‌ها و حضور دیگران، منبع غنی تجربه انسانی هستند و به ما امکان می‌دهند که خود را بهتر و گسترده‌تر در جهان بشناسیم.

نانسی همچنین بر اهمیت گشودگی به گفت‌وگو و پذیرش عدم قطعیت تاکید دارد. پذیرش دیگری به معنای کنار آمدن با اختلافات و تعارضات نیست که آن‌ها را نادیده بگیریم، بلکه فرصتی است برای بازاندیشی در مرزهای خود و تجربه انسانی عمیق‌تر. این رویکرد، نه تنها جنبه اخلاقی دارد، بلکه جامعه‌ای سالم، پویا و متنوع را ممکن می‌سازد.

در دنیای امروز، با افزایش تنش‌های هویتی، ملیتی و فرهنگی، دیدگاه نانسی به ما یادآوری می‌کند که پذیرش تفاوت‌ها و دیگری، پایه صلح، همزیستی و توسعه انسانی است. هویت واقعی انسانی زمانی شکل می‌گیرد که با دیگری مواجه شویم و تفاوت‌ها را نه تهدید، بلکه سرمایه‌ای برای تعمیق تجربه زندگی بدانیم. فلسفه نانسی، دعوتی به بازنگری در فهم خود و جهان است؛ فهمی که بدون دیگری ناقص است و زندگی انسانی بدون پذیرش تفاوت‌ها، خالی از معنا می‌شود.

#دیگری #ژان_لوک_نانسی #چند_فرهنگی #رواداری #گفتگو_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
👍7
⁨ ‌
عزیز نسین، نویسنده و طنزپرداز برجسته ترکیه، از چهره‌های تاثیرگذار ادبیات انتقادی قرن بیستم به‌شمار می‌آید.

او با نگاهی تیزبین و بی‌پروا، نابرابری‌های اجتماعی، فقر، ریاکاری قدرت و سوء‌استفاده از دین را در آثارش به طنزی گزنده و افشاگرانه تبدیل کرد.

نسین آزاداندیش بود و از نقد باورهای مقدس و ساختارهای سنتی هراسی نداشت و همواره از عقلانیت، آزادی اندیشه و کرامت انسان دفاع می‌کرد.

نوشته‌های او نه‌تنها ادبیاتی سرگرم‌کننده، بلکه آینه‌ای صادق از جامعه‌ای بود که در آن دین، سیاست و قدرت در خدمت سرکوب
و نابرابری قرار دارد.



#عزیز_نسین #دین_ناباور #طنز #گفتگو_توانا

@dialogue1402
👍14
Forwarded from گفت‌وشنود

دین؛ تجربه زنده و شخصی یا یک نهاد اجتماعی؟
نگاه روان‌شناختی ویلیام جیمز به تنوع تجربه دینی


ویلیام جیمز (فیلسوف، روان‌شناس و موسس مکتب پراگماتیسم) در کتاب تنوع تجربه دینی نقطه عزیمت خود را از نهادی‌بودن دین به سمت تجربه فردی می‌برد. به نظر او، دین پیش از آنکه در قالب کلیسا، مسجد یا معبد نهادینه شود، در دل و روان افراد شکل می‌گیرد. همین تجربه‌های درونی است که به دین معنا می‌بخشد و بدون آن، نهادهای دینی صرفاً پوسته‌ای خالی خواهند بود.

از نگاه جیمز، تجربه دینی یک امر زنده و شخصی است؛ امری که فرد در خلوت خود با احساسات، عواطف و ناخودآگاه خویش می‌آزماید. بنابراین دین را نمی‌توان صرفاً مجموعه‌ای از قواعد اجتماعی دانست. تجربه دینی همان لحظه‌های وجد، ایمان، اضطراب یا آرامشی است که فرد در ارتباط با امر متعالی تجربه می‌کند.

جیمز با رویکرد روان‌شناختی، تنوع این تجربه‌ها را برجسته می‌کند. برخی افراد دین را در قالب شادی و خوش‌بینی تجربه می‌کنند و برخی دیگر از مسیر رنج، اضطراب و احساس گناه به سوی رستگاری و آرامش می‌رسند. این تنوع نشان می‌دهد که دین در جوهره‌اش به شدت فردی و وابسته به ساختار روانی و زیستی اشخاص است.

در مقابل، نهادهای دینی کوشیده‌اند تجربه‌های متنوع افراد را به قالب‌های یکسان و قواعد ثابت درآورند. از این منظر، دین به یک سازمان اجتماعی و مجموعه‌ای از آیین‌ها تبدیل می‌شود. اما جیمز هشدار می‌دهد که اگر جوهره زنده تجربه فردی فراموش شود، دین نهادی توان پاسخ‌گویی به نیازهای واقعی انسان را از دست می‌دهد.

نگاه پراگماتیستی جیمز نیز به همین بحث معنا می‌بخشد. او ارزش دین را نه در صحت یا بطلان گزاره‌های الهیاتی، بلکه در آثار عملی آن بر زندگی فردی می‌بیند. اگر تجربه دینی موجب معنا یافتن زندگی، آرامش روانی، یا توان غلبه بر دشواری‌ها شود، آن تجربه حقیقی و ارزشمند است، حتی اگر نهادهای دینی آن را تأیید نکنند.

در جمع‌بندی، جیمز دین را بیش از آنکه یک نهاد اجتماعی بداند، تجربه‌ای زنده و روان‌شناختی معرفی می‌کند که در تک‌تک افراد رخ می‌دهد. نهادهای دینی تنها زمانی معنا می‌یابند که بازتاب‌دهنده و نگهدارنده این تجربه‌های فردی باشند. به بیان دیگر، در نگاه او دین اگر از تجربه شخصی جدا شود، به قالبی خشک و بی‌روح بدل خواهد شد.

#ویلیام_جیمز #دین #دین_حکومتی #نقد_دین #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
👍4🤔1
مولودی عبدالحمید یکشنبه ۳۰آذر ۱۴۰۴ در جلسۀ هفتگی اساتید دارالعلوم زاهدان، از «تشدید فشارهای امنیتی بر مجموعۀ مکی» به شدت ابراز نگرانی کرد و گفت: علی‌رغم وعده‌های مسئولان، متاسفانه تغییری در اوضاع ایجاد نشده و فشارها و تنگناهای امنیتی مجدداً تشدید شده‌اند. امام جمعه اهل سنت زاهدان گفت: مسئولان گفته بودند اگر موضوع جمعه خونین حل شود تمام مشکلات ایجادشده برطرف خواهند شد، اما متاسفانه مسئولان به وعده‌هایشان عمل نکردند و نگرانی‌ها در رابطه با تشدید فشارها و تنگناها کمافی‌السابق وجود دارند.
  امام‌جمعه زاهدان در ادامه گفت: می‌گویند از مشکلات کشور صحبت و انتقاد نکنید، درحالی‌که ما شهروند این کشور هستیم و شهروند عادی هم نیستیم؛ مردم ما را پیشوای خود می‌دانند و از ما انتظار دارند. در شرایط کنونی مردم گرسنه‌اند و جیب مردم خالی است و همدردی و گریه با مردم رنجدیده در این شرایط وظیفه‌ای شرعی و انسانی است. وی خاطرنشان ساخت: ما اگر انتقادی کردیم، راهکار هم ارائه دادیم و انگیزه ما هم خیرخواهی و اصلاح است و غرض دیگری نداریم. مولوی عبدالحمید تصریح کرد: انتقاد سازنده برای اصلاح، مؤثر و مفید است و کسی که اراده اصلاح نداشته باشد از انتقاد سازنده استقبال نمی‌کند. معتقدیم اگر انتقاد سازنده نباشد استبداد به‌وجود می‌آید. اگر از یک مسئول یا عالم انتقاد نشود ممکن است گمان کند هیچ عیب و نقصی در کارش نیست، اما اگر از او انتقاد شود درصدد اصلاح و رفع کمبودهایش برمی‌آید.

#مولوی_عبدالحمید #اهل_سنت #سرکوب_آزادی_باور #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
👍8



اگر بخواهیم منصفانه نگاه کنیم، بزرگ‌ترین دروغ جمهوری اسلامی همان واژه «جمهوری» در نام آن است.

در یک جمهوری واقعی، رابطه میان مردم و حاکمان بر اساس اصل وکیل و موکل شکل می‌گیرد. مردم، صاحبان قدرت‌اند و حاکمان تنها وکلای موقت آنان؛ و همان‌طور که هر موکلی حق دارد وکیل خود را عزل کند، مردم هم حق دارند حاکمانشان را برکنار کنند.
این اصل، شالوده دموکراسی و اساس مسئولیت‌پذیری قدرت است.

اما در جمهوری اسلامی، رابطه‌ای کاملا متفاوت حاکم است؛ رابطه‌ای که بیشتر از جنس عبد و مولا است تا موکل و وکیل. ولی فقیه در این نظام جایگاهی دارد که نه انتخاب مردم او را تعیین می‌کند و نه اراده مردم توان عزل او را دارد. او عملا «مولا»یی است که بر سرنوشت «عباد» حکومت می‌کند.

مردم در بهترین حالت، مجازند در انتخابات‌هایی شرکت کنند که پیشاپیش فیلتر شورای نگهبان دایره‌ انتخاب‌شان را محدود کرده است. یعنی حق انتخاب واقعی وجود ندارد، بلکه فقط حق رأی دادن میان گزینه‌های گزینش‌شده باقی می‌ماند.

مصادیق این رابطه عمودی فراوان است:

اصل ۱۱۰ قانون اساسی اختیاراتی شبیه به یک سلطان مطلقه به ولی فقیه داده است.

شورای نگهبان، منصوب رهبر، هر صدایی را که خلاف میل قدرت باشد حذف می‌کند.

در اعتراضات مردمی، به جای پاسخگویی، حکومت مردم را «اغتشاشگر» و «فتنه‌گر» می‌نامد؛ همانند عبیدی که حق مطالبه از مولای خود ندارند.

حتی رسانه ملی، که قرار است صدای ملت باشد، عملاً «رسانه ولی فقیه» است و رئیس آن مستقیما از سوی او منصوب می‌شود.

اینها همه نشان می‌دهد که در جمهوری اسلامی، مردم نه «شریک قدرت» بلکه «مطیع قدرت» هستند.
ظواهر انتخاباتی تنها پوششی است برای مشروعیت‌بخشی به یک نظام ولایی که ماهیتاً غیردموکراتیک است.

نتیجه روشن است: رابطه‌ای که بر اساس عبد و مولا تعریف شود، نه اصلاح‌پذیر است و نه با اصل جمهوریت سازگار.

چنین رابطه‌ای دیر یا زود شکاف میان مردم و حاکمان را عمیق‌تر می‌کند و جامعه را به سمت بی‌اعتمادی، اعتراض و حتی گسست سیاسی می‌برد. اگر جمهوری اسلامی واقعا به جمهوریت خود وفادار بود، باید نخستین گام را بر می‌داشت: پذیرش حق مردم برای عزل حاکمان، حتی در بالاترین سطح قدرت.
چیزی که امروز در عمل محال است.

#جمهوری_اسلامی #ولایت_فقیه #دموکراسی #مردم #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
👍131
در شب یلدا، بلندترین شب سال، ایرانیان گرد هم می‌آیند تا تاریکی را با نورِ گفت‌وگو، خاطره و شعر کوتاه کنند.

خواندن حافظ در این شب، رسمی کهن است؛ زیرا شعر او زبان امید، تامل و پیوند با آینده است.

فال حافظ، بهانه‌ای‌ست برای مکث، اندیشیدن و شنیدن صدایی که از دل قرن‌ها با ما سخن می‌گوید و در بزنگاه‌های زندگی، دل را آرام می‌کند.

حافظ شیرازی، شاعر بزرگ قرن هشتم هجری، با غزل‌هایی سرشار از عشق، آزادی اندیشه، نقد ریا و ستایش زندگی، جایگاهی یگانه در فرهنگ ایرانی دارد.

شعر او هم‌زمان زمینی و معنوی است و به همین دلیل هر کس می‌تواند آینه‌ای از حال خود را در آن بیابد.

در شب یلدا، که نماد گذر از تاریکی به روشنایی است، حافظ‌خوانی یادآور این باور کهن است: پس از هر شب بلند، سپیده‌ای در راه است.

#یلدا #حافظ #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
👍10