درخواست ندا محبی، عاطفه زاهدی، فریده ایوبی، نورا ایوبی، زریندخت احدزاده و ژاله رضایی، شش زن بهائی محبوس در زندان همدان، مبنی بر تحمل دوران محکومیت خود تحت نظارت پابند الکترونیکی توسط دادگاه تجدیدنظر این استان رد شد.
شعبه ۱۱ تجدیدنظر استان همدان درخواست ندا محبی، عاطفه زاهدی، فریده ایوبی، نورا ایوبی، زریندخت احدزاده و ژاله رضایی، شش زن بهائی محبوس در زندان همدان، مبنی بر تحمل دوران محکومیت خود تحت نظارت پابند الکترونیکی را رد کرده است. این تصمیم در حالی صادر شده است که پیشتر شواری طبقه بندی زندان و شعبه اجرای احکام با این درخواست موافقت کرده بودند.
این زنان بهائی روز یکشنبه ۴ آبان ۱۴۰۴، اجرای حکم حبس بازداشت و به زندان منتقل شدند.
در تاریخ ۲۱ مردادماه، این شش زن بهائی توسط شعبه ۱۱ دادگاه تجدیدنظر استان همدان مجموعا به تحمل ۳۸ سال و ۱۱ ماه حبس محکوم شدند.
در خردادماه امسال، در پی جلسه دادرسی بدوی به اتهامات این افراد که در تاریخ ۸ اردیبهشت برگزار شده بود، شعبه دوم دادگاه انقلاب همدان ندا محبی را به پنج سال حبس بابت اتهام آموزش و تبلیغ و نیز دو سال و هشت ماه زندان بابت اتهام عضویت در جامعه بهائی محکوم کرد؛ مجازات اشد وی قابل اجرا است و سه سال از محکومیت حبس او به مدت پنج سال به حالت تعلیق درآمد. همچنین، خانمها عاطفه زاهدی، فریده ایوبی، نورا ایوبی، زریندخت احدزاده و ژاله رضایی نیز، هر یک به دو سال و هشت ماه حبس بابت اتهام عضویت در جامعه بهائی و سه سال و هفت ماه حبس بابت اتهام آموزش و تبلیغ مخل شرع، محکوم شدند که مجازات اشد صادره قابل اجرا است. دو سال از محکومیت حبس خانم ها فریده و نورا ایوبی، احدزاده، رضایی و زاهدی به مدت پنج سال تعلیق شد.
این شهروندان، در آذر ۱۴۰۲ با قرار تامین کیفری آزاد شده بودند. پیش از آن، در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۲، آنها توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به بازداشتگاه اداره اطلاعات همدان منتقل شدند. آنان به مدت ۳۱ روز در سلول انفرادی محبوس و تحت بازجویی بودند.
عاطفه زاهدی، مادر یک پسر شش ساله و یک دختر ۱۴ ساله است. ندا محبی نیز، مادر یک دختر پنج ساله، یک پسر ۹ ساله و یک دختر ۱۳ ساله است.
#داستان_ما_یکیست #بهائیان_ایران #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
درخواست ندا محبی، عاطفه زاهدی، فریده ایوبی، نورا ایوبی، زریندخت احدزاده و ژاله رضایی، شش زن بهائی محبوس در زندان همدان، مبنی بر تحمل دوران محکومیت خود تحت نظارت پابند الکترونیکی توسط دادگاه تجدیدنظر این استان رد شد.
شعبه ۱۱ تجدیدنظر استان همدان درخواست ندا محبی، عاطفه زاهدی، فریده ایوبی، نورا ایوبی، زریندخت احدزاده و ژاله رضایی، شش زن بهائی محبوس در زندان همدان، مبنی بر تحمل دوران محکومیت خود تحت نظارت پابند الکترونیکی را رد کرده است. این تصمیم در حالی صادر شده است که پیشتر شواری طبقه بندی زندان و شعبه اجرای احکام با این درخواست موافقت کرده بودند.
این زنان بهائی روز یکشنبه ۴ آبان ۱۴۰۴، اجرای حکم حبس بازداشت و به زندان منتقل شدند.
در تاریخ ۲۱ مردادماه، این شش زن بهائی توسط شعبه ۱۱ دادگاه تجدیدنظر استان همدان مجموعا به تحمل ۳۸ سال و ۱۱ ماه حبس محکوم شدند.
در خردادماه امسال، در پی جلسه دادرسی بدوی به اتهامات این افراد که در تاریخ ۸ اردیبهشت برگزار شده بود، شعبه دوم دادگاه انقلاب همدان ندا محبی را به پنج سال حبس بابت اتهام آموزش و تبلیغ و نیز دو سال و هشت ماه زندان بابت اتهام عضویت در جامعه بهائی محکوم کرد؛ مجازات اشد وی قابل اجرا است و سه سال از محکومیت حبس او به مدت پنج سال به حالت تعلیق درآمد. همچنین، خانمها عاطفه زاهدی، فریده ایوبی، نورا ایوبی، زریندخت احدزاده و ژاله رضایی نیز، هر یک به دو سال و هشت ماه حبس بابت اتهام عضویت در جامعه بهائی و سه سال و هفت ماه حبس بابت اتهام آموزش و تبلیغ مخل شرع، محکوم شدند که مجازات اشد صادره قابل اجرا است. دو سال از محکومیت حبس خانم ها فریده و نورا ایوبی، احدزاده، رضایی و زاهدی به مدت پنج سال تعلیق شد.
این شهروندان، در آذر ۱۴۰۲ با قرار تامین کیفری آزاد شده بودند. پیش از آن، در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۲، آنها توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به بازداشتگاه اداره اطلاعات همدان منتقل شدند. آنان به مدت ۳۱ روز در سلول انفرادی محبوس و تحت بازجویی بودند.
عاطفه زاهدی، مادر یک پسر شش ساله و یک دختر ۱۴ ساله است. ندا محبی نیز، مادر یک دختر پنج ساله، یک پسر ۹ ساله و یک دختر ۱۳ ساله است.
#داستان_ما_یکیست #بهائیان_ایران #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
😡12❤2🙏1
«حرامزاده» و «نطفهخراب»!
رمزگشایی از یک توهین تکراری
چند روز پیش، نمایندهی علی خامنهای در یکی از سخنرانیهایش با صراحت گفت: «هرکس از ولیفقیه تنفر داشته باشد، حرامزاده است.» این اولین بار نیست که چنین الفاظی از زبان مقامات یا حامیان جمهوری اسلامی شنیده میشود. در فضای مجازی نیز این نوع توهین از سوی آنان رایج است: افراد مذهبی که مخالفان را «حرامزاده»، «نطفهخراب» یا چنین الفاظی خطاب میکنند.
این ادبیات، محصول خشم، تحقیر و درماندگیست. وقتی نظامی هر روز با شکست در سطوح سیاسی، نظامی و اجتماعی روبهرو میشود، وقتی انزجار عمومی از آن رو به افزایش است و قدرت اقناع آن رو به زوال، به توهینهای بدوی و بیمنطق روی میآورد. این حرفها نشانهی قدرت نیست، بلکه سندیست بر پایان سرمایهی اخلاقی و فکری گویندگان آن.
اما پشت این اصطلاحات، نکات عمیقتری نهفته است که میتواند رمزگشایی شود:
۱. فهم پوچ و سطحی از ارزشهای انسانی: در این نوع گفتمان، عقل خود انسان هیچجایگاهی ندارد. نیکی و بدی نه بر اساس خرد، بلکه با رجوع به دستورها و نظرات هزار و چهارصد ساله یک رهبر دینی سنجیده میشود. در این دیدگاه، هر تصمیمی، از خوردن و یا نخوردن چیزی گرفته تا موارد دیگر، حق یا لیاقت یک انسان نیست، بلکه باید به یک «بزرگتر» واگذار شود.
۲. کژفهمی از مفهوم انسان بودن: از منظر این افراد، ارزش یک انسان نه به کردار یا گفتار یا پندار او، بلکه به «نحوهی تولد» و «رعایت احکام شرعی والدین» وابسته است. در چنین جهانبینیای، اخلاق به شکلی صغیرانه فهم میشود، و فردیت و مسئولیت انسانی در آن جایی ندارد.
۳. جنسیتزدگی و زنستیزی پنهان: این ادبیات تنها مخاطب را هدف نمیگیرد؛ بلکه بهطور غیرمستقیم بدن و انتخابهای مادر او را نیز تحقیر میکند. زنی که باید «نطفهی درست» مورد تایید خدای رسمی را تولید کند تا فرزندی «مشروع» به دنیا بیاید.
۴. بازتاب یک ساختار فاشیستی: توهین به مخالفان با عباراتی چون «حرامزاده» و «نطفهخراب» تنها یک بیادبی شخصی نیست، بلکه نشانهای از گفتمان فاشیستی حاکم بر ساختار جمهوری اسلامیست. در چنین نظامهایی، فردِ منتقد نهتنها دشمن سیاسی، بلکه «عنصر ناپاک» و «غیراصیل» قلمداد میشود که باید طرد، تحقیر یا حذف گردد.
#توهین_جنسیتی #زن_ستیزی #فاشیست_اسلامی #دیگری_ستیزی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
رمزگشایی از یک توهین تکراری
چند روز پیش، نمایندهی علی خامنهای در یکی از سخنرانیهایش با صراحت گفت: «هرکس از ولیفقیه تنفر داشته باشد، حرامزاده است.» این اولین بار نیست که چنین الفاظی از زبان مقامات یا حامیان جمهوری اسلامی شنیده میشود. در فضای مجازی نیز این نوع توهین از سوی آنان رایج است: افراد مذهبی که مخالفان را «حرامزاده»، «نطفهخراب» یا چنین الفاظی خطاب میکنند.
این ادبیات، محصول خشم، تحقیر و درماندگیست. وقتی نظامی هر روز با شکست در سطوح سیاسی، نظامی و اجتماعی روبهرو میشود، وقتی انزجار عمومی از آن رو به افزایش است و قدرت اقناع آن رو به زوال، به توهینهای بدوی و بیمنطق روی میآورد. این حرفها نشانهی قدرت نیست، بلکه سندیست بر پایان سرمایهی اخلاقی و فکری گویندگان آن.
اما پشت این اصطلاحات، نکات عمیقتری نهفته است که میتواند رمزگشایی شود:
۱. فهم پوچ و سطحی از ارزشهای انسانی: در این نوع گفتمان، عقل خود انسان هیچجایگاهی ندارد. نیکی و بدی نه بر اساس خرد، بلکه با رجوع به دستورها و نظرات هزار و چهارصد ساله یک رهبر دینی سنجیده میشود. در این دیدگاه، هر تصمیمی، از خوردن و یا نخوردن چیزی گرفته تا موارد دیگر، حق یا لیاقت یک انسان نیست، بلکه باید به یک «بزرگتر» واگذار شود.
۲. کژفهمی از مفهوم انسان بودن: از منظر این افراد، ارزش یک انسان نه به کردار یا گفتار یا پندار او، بلکه به «نحوهی تولد» و «رعایت احکام شرعی والدین» وابسته است. در چنین جهانبینیای، اخلاق به شکلی صغیرانه فهم میشود، و فردیت و مسئولیت انسانی در آن جایی ندارد.
۳. جنسیتزدگی و زنستیزی پنهان: این ادبیات تنها مخاطب را هدف نمیگیرد؛ بلکه بهطور غیرمستقیم بدن و انتخابهای مادر او را نیز تحقیر میکند. زنی که باید «نطفهی درست» مورد تایید خدای رسمی را تولید کند تا فرزندی «مشروع» به دنیا بیاید.
۴. بازتاب یک ساختار فاشیستی: توهین به مخالفان با عباراتی چون «حرامزاده» و «نطفهخراب» تنها یک بیادبی شخصی نیست، بلکه نشانهای از گفتمان فاشیستی حاکم بر ساختار جمهوری اسلامیست. در چنین نظامهایی، فردِ منتقد نهتنها دشمن سیاسی، بلکه «عنصر ناپاک» و «غیراصیل» قلمداد میشود که باید طرد، تحقیر یا حذف گردد.
#توهین_جنسیتی #زن_ستیزی #فاشیست_اسلامی #دیگری_ستیزی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
👍9💯5❤1🤮1
Forwarded from خداناباوری و انسان گرایی در عمل
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔹️خداناباوری و انسانگرایی در عمل
🎥جلسه سوم
مدرس وریا امیری
تعامل با خداباوران و جوامع دیگر
در این جلسه اما، به بررسی موضوع درک دیدگاههای مختلف دینی میپردازیم و راهبردهایی برای تعامل و گفتوگوی اولیه با خداباوران را بررسی میکنیم و در باره استانداردهای عقلانیت در باور گفتوگو میکنیم.
مشاهده درسگفتار در دیگر پلتفرمها
یوتیوب
ساندکلاد
کست باکس
وبسایت
@Nonbelievers_iran
🎥جلسه سوم
مدرس وریا امیری
تعامل با خداباوران و جوامع دیگر
در این جلسه اما، به بررسی موضوع درک دیدگاههای مختلف دینی میپردازیم و راهبردهایی برای تعامل و گفتوگوی اولیه با خداباوران را بررسی میکنیم و در باره استانداردهای عقلانیت در باور گفتوگو میکنیم.
مشاهده درسگفتار در دیگر پلتفرمها
یوتیوب
ساندکلاد
کست باکس
وبسایت
@Nonbelievers_iran
👍4
Audio
🔹️خداناباوری و انسانگرایی در عمل
🔹️جلسه سوم
🎧فایل صوتی
مدرس وریا امیری
تعامل با خداباوران و جوامع دیگر
در این جلسه اما، به بررسی موضوع درک دیدگاههای مختلف دینی میپردازیم و راهبردهایی برای تعامل و گفتوگوی اولیه با خداباوران را بررسی میکنیم و در باره استانداردهای عقلانیت در باور گفتوگو میکنیم.
مشاهده درسگفتار در دیگر پلتفرمها
یوتیوب
ساندکلاد
کست باکس
وبسایت
@Nonbelievers_iran
🔹️جلسه سوم
🎧فایل صوتی
مدرس وریا امیری
تعامل با خداباوران و جوامع دیگر
در این جلسه اما، به بررسی موضوع درک دیدگاههای مختلف دینی میپردازیم و راهبردهایی برای تعامل و گفتوگوی اولیه با خداباوران را بررسی میکنیم و در باره استانداردهای عقلانیت در باور گفتوگو میکنیم.
مشاهده درسگفتار در دیگر پلتفرمها
یوتیوب
ساندکلاد
کست باکس
وبسایت
@Nonbelievers_iran
👍1
Forwarded from آموزشکده توانا
وزارت امور خارجه آمریکا به فارسی با انتشار پستی سرکوب اقلیتهای دینی توسط جمهوری اسلامی را شدیدا محکوم کرد.
در این بیانیه شدیدالحن آمده:
«آزادی دین از حقوق اولیه انسانی است. ما خواستار آزادی فوری همه زندانیان عقیدتی هستیم و از حکومت ایران میخواهیم حقوق و کرامت تمامی شهروندان خود را محترم بشمارد.»
هماکنون شش شهروند بهائی؛ ندا محبی، عاطفه زاهدی، فریده ایوبی، نورا ایوبی، زریندخت احدزاده و ژاله رضایی در زندان همدان هستند و چهار هموطن مسیحی هم؛ آیدا نجفلو، ناصر نورد گلتپه، ژوزف شهبازیان و لیدا آلکسانی هماکنون در زندان محبوس هستند.
حبس هموطنانمان به دلیل دین و مذهب، مصادره اموال آنان به همین دلیل نشان میدهد که حاکمیت به جای تضمین تنوع دینی و مدارا، حفظ انحصار ایدئولوژیک را بر حقوق شهروندی ترجیح میدهد.
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
در این بیانیه شدیدالحن آمده:
«آزادی دین از حقوق اولیه انسانی است. ما خواستار آزادی فوری همه زندانیان عقیدتی هستیم و از حکومت ایران میخواهیم حقوق و کرامت تمامی شهروندان خود را محترم بشمارد.»
هماکنون شش شهروند بهائی؛ ندا محبی، عاطفه زاهدی، فریده ایوبی، نورا ایوبی، زریندخت احدزاده و ژاله رضایی در زندان همدان هستند و چهار هموطن مسیحی هم؛ آیدا نجفلو، ناصر نورد گلتپه، ژوزف شهبازیان و لیدا آلکسانی هماکنون در زندان محبوس هستند.
حبس هموطنانمان به دلیل دین و مذهب، مصادره اموال آنان به همین دلیل نشان میدهد که حاکمیت به جای تضمین تنوع دینی و مدارا، حفظ انحصار ایدئولوژیک را بر حقوق شهروندی ترجیح میدهد.
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
💯4
گسست نسلی و دینگریزی
در سایه دین حکومتی
پیام همراهان
در جامعهای سنتی و سیاستزده مانند ایران، گسست نسلی و دینگریزی نتیجه فرآیندی طولانی و عمیق است؛ فرآیندی که از دل پیوند ناهمگون دین حکومتی، سنت فرهنگی و قدرت سیاسی سر برآورده است.
هنگامیکه دین در جایگاه ابزار مشروعیت سیاسی قرار میگیرد، اعتماد عمومی بهتدریج فرسوده میشود و نسلهای جوانتر دین رسمی را نه معنویت، بلکه ساختار کنترل و اجبار میبینند.
در چنین فضایی، رفتار و ناکارآمدی حکومت به نام دین ثبت میشود و این وضع، فاصله افراد با باورهای رسمی را افزایش میدهد.
در کنار این مساله، جامعه همچنان ریشه در سنت دارد اما نسل جدید با جهان مدرن و شبکههای جهانی پرورش یافته است.
این نسل پرسشگر و آگاه است و در برابر روایتهای تکصدایی و ایدئولوژیک مقاومت میکند.
همین تفاوت تجربه و جهانبینی میان نسلها، شکاف ارزشی و فرهنگی را عمیقتر میسازد.
از سوی دیگر، سیاستزدگی مفرط باعث شده همه چیز حتی ایمان شخصی رنگ و بوی سیاسی بگیرد.
آمیختگی دین و قدرت، دین را از حوزه خصوصی بیرون کشیده و آن را به ابزاری برای قانونگذاری، نظارت و سرکوب تبدیل کرده است؛ نتیجه اینکه دین از پناهگاه معنوی به مسالهای مناقشهبرانگیز بدل میشود.
با اینحال دینگریزی در ایران الزاما به معنای بیدینی نیست؛ اغلب نوعی اعتراض مدنی، فاصلهگیری از دین رسمی، یا جستوجوی معنویت شخصی خارج از چهارچوب حکومتی است.
بهاینترتیب، هرچه ساختار قدرت بیشتر بر نسخه خودساخنه و رسمی دین تاکید کند، جامعه بیشتر بهسوی معنویت فردی و دینگریزی اجتماعی حرکت میکند.
این روند نشان میدهد که گسست نسلی و دینگریزی نه پدیدههایی مقطعی، بلکه نشانههایی از دگرگونی عمیق در فهم دین و هویت در جامعهای تحت سلطه دین حکومتی است.
#دین_گریزی #گسست_نسلی #دین_حکومتی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
در سایه دین حکومتی
پیام همراهان
در جامعهای سنتی و سیاستزده مانند ایران، گسست نسلی و دینگریزی نتیجه فرآیندی طولانی و عمیق است؛ فرآیندی که از دل پیوند ناهمگون دین حکومتی، سنت فرهنگی و قدرت سیاسی سر برآورده است.
هنگامیکه دین در جایگاه ابزار مشروعیت سیاسی قرار میگیرد، اعتماد عمومی بهتدریج فرسوده میشود و نسلهای جوانتر دین رسمی را نه معنویت، بلکه ساختار کنترل و اجبار میبینند.
در چنین فضایی، رفتار و ناکارآمدی حکومت به نام دین ثبت میشود و این وضع، فاصله افراد با باورهای رسمی را افزایش میدهد.
در کنار این مساله، جامعه همچنان ریشه در سنت دارد اما نسل جدید با جهان مدرن و شبکههای جهانی پرورش یافته است.
این نسل پرسشگر و آگاه است و در برابر روایتهای تکصدایی و ایدئولوژیک مقاومت میکند.
همین تفاوت تجربه و جهانبینی میان نسلها، شکاف ارزشی و فرهنگی را عمیقتر میسازد.
از سوی دیگر، سیاستزدگی مفرط باعث شده همه چیز حتی ایمان شخصی رنگ و بوی سیاسی بگیرد.
آمیختگی دین و قدرت، دین را از حوزه خصوصی بیرون کشیده و آن را به ابزاری برای قانونگذاری، نظارت و سرکوب تبدیل کرده است؛ نتیجه اینکه دین از پناهگاه معنوی به مسالهای مناقشهبرانگیز بدل میشود.
با اینحال دینگریزی در ایران الزاما به معنای بیدینی نیست؛ اغلب نوعی اعتراض مدنی، فاصلهگیری از دین رسمی، یا جستوجوی معنویت شخصی خارج از چهارچوب حکومتی است.
بهاینترتیب، هرچه ساختار قدرت بیشتر بر نسخه خودساخنه و رسمی دین تاکید کند، جامعه بیشتر بهسوی معنویت فردی و دینگریزی اجتماعی حرکت میکند.
این روند نشان میدهد که گسست نسلی و دینگریزی نه پدیدههایی مقطعی، بلکه نشانههایی از دگرگونی عمیق در فهم دین و هویت در جامعهای تحت سلطه دین حکومتی است.
#دین_گریزی #گسست_نسلی #دین_حکومتی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
❤8
🔸پارلمان اتریش روز پنجشنبه ۲۰ آذر ممنوعیت حجاب برای دانشآموزان دختر زیر ۱۴ سال را در مدارس تصویب کرد. احتمال دارد این اقدام با وجود حمایت گسترده احزاب، همانند قانون مشابه پنج سال پیش از سوی دادگاه قانون اساسی باطل شود.
🔸این طرح که توسط ائتلاف حاکمِ سه حزب میانه ارائه شده، با حمایت حزب راستافراطی «آزادی» نیز همراه بود. تنها حزب مخالف، سبزها بودند که این ممنوعیت را «مغایر قانون اساسی» دانستند. سازمانهای مدافع حقوق بشر، از جمله عفو بینالملل، نیز هشدار دادهاند که این تصمیم «فضای نژادپرستانه علیه مسلمانان» را تشدید میکند. نمایندگی رسمی مسلمانان اتریش هم آن را ناقض حقوق بنیادین دانسته است.
🔸دادگاه قانون اساسی اتریش در سال ۲۰۲۰ ممنوعیت مشابه برای دختران زیر ۱۰ سال را غیرقانونی دانسته و حکم داده بود که قانون نباید علیه یک دین تبعیضآمیز باشد، مگر با دلایل بسیار محکم. دولت برای رفع این چالش، پژوهشی را سفارش داده که هنوز به پایان نرسیده است.
#حجاب #اروپا #اسلام #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
🔸این طرح که توسط ائتلاف حاکمِ سه حزب میانه ارائه شده، با حمایت حزب راستافراطی «آزادی» نیز همراه بود. تنها حزب مخالف، سبزها بودند که این ممنوعیت را «مغایر قانون اساسی» دانستند. سازمانهای مدافع حقوق بشر، از جمله عفو بینالملل، نیز هشدار دادهاند که این تصمیم «فضای نژادپرستانه علیه مسلمانان» را تشدید میکند. نمایندگی رسمی مسلمانان اتریش هم آن را ناقض حقوق بنیادین دانسته است.
🔸دادگاه قانون اساسی اتریش در سال ۲۰۲۰ ممنوعیت مشابه برای دختران زیر ۱۰ سال را غیرقانونی دانسته و حکم داده بود که قانون نباید علیه یک دین تبعیضآمیز باشد، مگر با دلایل بسیار محکم. دولت برای رفع این چالش، پژوهشی را سفارش داده که هنوز به پایان نرسیده است.
#حجاب #اروپا #اسلام #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
👍6👏4💯3
بنیاد رانیمید و سازمان رپریو، نهادهای غیردولتی حقوقی، در گزارشی با اشاره به سیاستهای مهاجرتی در بریتانیا نوشتند که ۹ میلیون نفر در این کشور، یعنی حدود ۱۳ درصد جمعیت، با اختیارات گسترده دولت میتوانند به تشخیص وزیر کشور از شهروندی محروم بریتانیا شوند.
وبسایت میدلایستآی نوشت فعالان یک کارزار حقوق بشری در این مورد هشدار دادند که این اختیارات به شکل «نامتناسبی» بر شهروندانی تاثیر میگذارد که ریشه خانوادگیشان به جنوب آسیا، خاورمیانه و آفریقا بازمیگردد و آنها را در معرض خطر قرار میدهد.
هر دو سازمان هشدار دادند که «نظام محرومسازی» اکنون به یک تهدید ساختاری علیه جوامع مسلمان تبدیل شده و تبعیض دولت علیه شهروندان بریتانیایی با پیوندهای خانوادگی در کارائیب، مشابه ماجرای رسوایی ویندراش، را بازتاب میدهد.
طبق قانون کنونی، دولت بریتانیا میتواند شهروندی افراد را در صورتی که تشخیص دهد واجد شرایط دریافت تابعیت کشور دیگری هستند، حتی اگر آن فرد هرگز در آن کشور زندگی نکرده یا خود را متعلق به آن کشور نداند، سلب کند./ایراناینترنشنال
#اسلام #مسلمان #اروپا #مهاجرت #شهروندی #بریتانیا #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
وبسایت میدلایستآی نوشت فعالان یک کارزار حقوق بشری در این مورد هشدار دادند که این اختیارات به شکل «نامتناسبی» بر شهروندانی تاثیر میگذارد که ریشه خانوادگیشان به جنوب آسیا، خاورمیانه و آفریقا بازمیگردد و آنها را در معرض خطر قرار میدهد.
هر دو سازمان هشدار دادند که «نظام محرومسازی» اکنون به یک تهدید ساختاری علیه جوامع مسلمان تبدیل شده و تبعیض دولت علیه شهروندان بریتانیایی با پیوندهای خانوادگی در کارائیب، مشابه ماجرای رسوایی ویندراش، را بازتاب میدهد.
طبق قانون کنونی، دولت بریتانیا میتواند شهروندی افراد را در صورتی که تشخیص دهد واجد شرایط دریافت تابعیت کشور دیگری هستند، حتی اگر آن فرد هرگز در آن کشور زندگی نکرده یا خود را متعلق به آن کشور نداند، سلب کند./ایراناینترنشنال
#اسلام #مسلمان #اروپا #مهاجرت #شهروندی #بریتانیا #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
👏6😁2
🔹️«دبیر ستاد فضای مجازی حوزه گفت برای حل مسئله فیلترینگ باید اینترنت به مشروع و غیرمشروع تقسیم شده و دسترسی اقشار مختلف تفکیک شود.
محمد کهوند گفت که در مرحله بعد، گران کردن پهنای باند اینترنت “نامشروع”، مثلا تا یک میلیارد تومان برای هر گیگابایت، راه مدیریت اینترنت است.
به اعتقاد او، این اقدام موجب کاهش مصرف استفاده از فیلترشکن خواهد شد چون برخی از اقشار به اینترنت فیلتر نشده نیاز ضروری ندارند.»
🔸️این سخنان تازه نیست؛ ادامه همان الگوی تاریخی است که بخشی از روحانیت شیعه در مواجهه با مظاهر نو تجربه کرده است: از مخالفت با دوش حمام و راهآهن تا مقاومت در برابر چاپخانه، تلگراف و رادیو. هر پدیدهای که نظم سنتی را به چالش میکشید، با برچسب «نامشروع» یا بدعت مواجه میشد تا زمانی که کارکرد اجتماعی آن دیگر قابل انکار نبود. امروز نیز اینترنت چنین جایگاهی دارد؛ نه یک سرگرمی فرعی، بلکه زیرساختی حیاتی مانند آب، برق و حملونقل.
🔹️در جهان مدرن، اینترنت حق بنیادین است: امکان آموزش، اشتغال، مشارکت مدنی و دسترسی آزاد به اطلاعات. محروم کردن بخش بزرگی از جامعه از آن، یا تقسیم آن به «مشروع» و «نامشروع»، عملاً سلب یک حق انسانی است و در تضاد آشکار با اصول حقوق بشر و آزادیهای مدنی قرار میگیرد.
🔸️پیشنهاد تعیین بهایی نجومی برای اینترنت آزاد نه فقط غیرعملی و غیرعقلانی است، بلکه نشاندهنده نگرانی عمیق از آگاهی مردم است؛ نگرانیای که بارها بهصورت فیلترینگ گسترده، محدودسازی پلتفرمها و مسدودسازی رسانههای مستقل بروز یافته است. مشکل این نیست که اینترنت نامشروع است، بلکه این است که دسترسی مردم به واقعیت، روایت رسمی را به چالش میکشد.
🔹️این نگاه که میتوان «اطلاعات» را مثل کالای قاچاق مدیریت کرد، نشانه بحران اعتماد و ترس از جامعه است. هیچ نظامی با دیوارکشی در برابر دانش و آگاهی پایدار نمانده است. اینترنت را نمیتوان با فتوای مشروع و نامشروع محدود کرد؛ این بستری است که جامعه امروز بر آن نفس میکشد. محرومیت از آن، محرومیت از آینده و عملا غیر ممکن است.
#حکومت_فقهی #حکومت_ایدئولوژیک #اینترنت_شرعی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
🔹️«دبیر ستاد فضای مجازی حوزه گفت برای حل مسئله فیلترینگ باید اینترنت به مشروع و غیرمشروع تقسیم شده و دسترسی اقشار مختلف تفکیک شود.
محمد کهوند گفت که در مرحله بعد، گران کردن پهنای باند اینترنت “نامشروع”، مثلا تا یک میلیارد تومان برای هر گیگابایت، راه مدیریت اینترنت است.
به اعتقاد او، این اقدام موجب کاهش مصرف استفاده از فیلترشکن خواهد شد چون برخی از اقشار به اینترنت فیلتر نشده نیاز ضروری ندارند.»
🔸️این سخنان تازه نیست؛ ادامه همان الگوی تاریخی است که بخشی از روحانیت شیعه در مواجهه با مظاهر نو تجربه کرده است: از مخالفت با دوش حمام و راهآهن تا مقاومت در برابر چاپخانه، تلگراف و رادیو. هر پدیدهای که نظم سنتی را به چالش میکشید، با برچسب «نامشروع» یا بدعت مواجه میشد تا زمانی که کارکرد اجتماعی آن دیگر قابل انکار نبود. امروز نیز اینترنت چنین جایگاهی دارد؛ نه یک سرگرمی فرعی، بلکه زیرساختی حیاتی مانند آب، برق و حملونقل.
🔹️در جهان مدرن، اینترنت حق بنیادین است: امکان آموزش، اشتغال، مشارکت مدنی و دسترسی آزاد به اطلاعات. محروم کردن بخش بزرگی از جامعه از آن، یا تقسیم آن به «مشروع» و «نامشروع»، عملاً سلب یک حق انسانی است و در تضاد آشکار با اصول حقوق بشر و آزادیهای مدنی قرار میگیرد.
🔸️پیشنهاد تعیین بهایی نجومی برای اینترنت آزاد نه فقط غیرعملی و غیرعقلانی است، بلکه نشاندهنده نگرانی عمیق از آگاهی مردم است؛ نگرانیای که بارها بهصورت فیلترینگ گسترده، محدودسازی پلتفرمها و مسدودسازی رسانههای مستقل بروز یافته است. مشکل این نیست که اینترنت نامشروع است، بلکه این است که دسترسی مردم به واقعیت، روایت رسمی را به چالش میکشد.
🔹️این نگاه که میتوان «اطلاعات» را مثل کالای قاچاق مدیریت کرد، نشانه بحران اعتماد و ترس از جامعه است. هیچ نظامی با دیوارکشی در برابر دانش و آگاهی پایدار نمانده است. اینترنت را نمیتوان با فتوای مشروع و نامشروع محدود کرد؛ این بستری است که جامعه امروز بر آن نفس میکشد. محرومیت از آن، محرومیت از آینده و عملا غیر ممکن است.
#حکومت_فقهی #حکومت_ایدئولوژیک #اینترنت_شرعی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
💩11🤮3🤣2❤1🖕1
در ادامه تشدید فشارهای حکومتی بر مسئله حجاب، خطبههای نماز جمعه ۲۱ آذر در سراسر کشور صحنه حملات هماهنگ امامان جمعه به زنان و دخترانی بود که حجاب اجباری را رعایت نمیکنند. این موج تازه اظهارات تند، از دید بسیاری از ناظران، میتواند نشانهای از آغاز مرحلهای جدید در برخوردهای امنیتی باشد؛ مرحلهای که هدف آن مهار گسترش پوشش اختیاری در شهرهای مختلف ایران است.
محمدجواد حاجعلیاکبری، امام جمعه موقت تهران، در خطبههای خود زنان بیحجاب را «تهدید کننده آرامش قوی جامعه» خواند و گفت «طراحیهای شیطانی برای ترویج بیعفتی و بیحیایی» در حال وقوع است و باید با «همت جمعی» با آن مقابله کرد. این ادبیات در هفتههای اخیر در سخنان دیگر مقامهای جمهوری اسلامی نیز تکرار شده و نشانهای از هماهنگی میان نهادهای مختلف تلقی میشود.
احمد علمالهدی، امام جمعه مشهد، نیز با اشاره به روایتهای تاریخی، مدعی شد که «زنان در دوران ساسانیان هم چادر به سر میکردند» و «بیحجابی یک ویروس است که کل جامعه را فاسد میکند». او افزود که دستگاههای مدیریتی در برابر این «ویروس» بیتفاوت بودهاند و اکنون شاهد «آلودگی فضای جامعه» هستیم.
در قم نیز علیرضا اعرافی، امام جمعه این شهر، حجاب را «یکی از مهمترین مولفههای هویتی جمهوری اسلامی» توصیف کرد و مدعی شد که بحرانهای اخلاقی در غرب نتیجه «دههها رهاشدگی جنسی و فروپاشی بنیان خانواده» است. او تلویحاً گسترش پوشش اختیاری در ایران را تهدیدی برای این «هویت» دانست.
این موج تازه اظهارات در حالی مطرح میشود که پس از جنبش «زن، زندگی، آزادی» و مرگ مهسا امینی، تعداد زنانی که بدون حجاب اجباری در اماکن عمومی تردد میکنند، بهطور بیسابقهای افزایش یافته است. همزمان، تنشها میان بدنه تندرو حاکمیت نیز شدت گرفته؛ از جمله احضار مهری طالبی اردستانی، از چهرههای فعال ستاد امر به معروف، که اعتراضات او برای برخورد شدیدتر با «بیحجابی» دردسرساز شده است.
در این شرایط، افزایش هماهنگی خطیبان جمعه با مقامهای قضایی و امنیتی این پرسش را زنده کرده است که آیا حکومت در آستانه اجرای طرحهای تازه برای محدودسازی زنان قرار دارد؟ هرچند تجربه ماههای اخیر نشان داده است که بخش عمدهای از زنان مخالف حجاب اجباری، حاضر به عقبنشینی نیستند؛ حتی اگر فشارهای حکومتی دوباره تشدید شود.
#حجاب_اجبارى #پوشش_اختیاری #امام_جمعه #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
در ادامه تشدید فشارهای حکومتی بر مسئله حجاب، خطبههای نماز جمعه ۲۱ آذر در سراسر کشور صحنه حملات هماهنگ امامان جمعه به زنان و دخترانی بود که حجاب اجباری را رعایت نمیکنند. این موج تازه اظهارات تند، از دید بسیاری از ناظران، میتواند نشانهای از آغاز مرحلهای جدید در برخوردهای امنیتی باشد؛ مرحلهای که هدف آن مهار گسترش پوشش اختیاری در شهرهای مختلف ایران است.
محمدجواد حاجعلیاکبری، امام جمعه موقت تهران، در خطبههای خود زنان بیحجاب را «تهدید کننده آرامش قوی جامعه» خواند و گفت «طراحیهای شیطانی برای ترویج بیعفتی و بیحیایی» در حال وقوع است و باید با «همت جمعی» با آن مقابله کرد. این ادبیات در هفتههای اخیر در سخنان دیگر مقامهای جمهوری اسلامی نیز تکرار شده و نشانهای از هماهنگی میان نهادهای مختلف تلقی میشود.
احمد علمالهدی، امام جمعه مشهد، نیز با اشاره به روایتهای تاریخی، مدعی شد که «زنان در دوران ساسانیان هم چادر به سر میکردند» و «بیحجابی یک ویروس است که کل جامعه را فاسد میکند». او افزود که دستگاههای مدیریتی در برابر این «ویروس» بیتفاوت بودهاند و اکنون شاهد «آلودگی فضای جامعه» هستیم.
در قم نیز علیرضا اعرافی، امام جمعه این شهر، حجاب را «یکی از مهمترین مولفههای هویتی جمهوری اسلامی» توصیف کرد و مدعی شد که بحرانهای اخلاقی در غرب نتیجه «دههها رهاشدگی جنسی و فروپاشی بنیان خانواده» است. او تلویحاً گسترش پوشش اختیاری در ایران را تهدیدی برای این «هویت» دانست.
این موج تازه اظهارات در حالی مطرح میشود که پس از جنبش «زن، زندگی، آزادی» و مرگ مهسا امینی، تعداد زنانی که بدون حجاب اجباری در اماکن عمومی تردد میکنند، بهطور بیسابقهای افزایش یافته است. همزمان، تنشها میان بدنه تندرو حاکمیت نیز شدت گرفته؛ از جمله احضار مهری طالبی اردستانی، از چهرههای فعال ستاد امر به معروف، که اعتراضات او برای برخورد شدیدتر با «بیحجابی» دردسرساز شده است.
در این شرایط، افزایش هماهنگی خطیبان جمعه با مقامهای قضایی و امنیتی این پرسش را زنده کرده است که آیا حکومت در آستانه اجرای طرحهای تازه برای محدودسازی زنان قرار دارد؟ هرچند تجربه ماههای اخیر نشان داده است که بخش عمدهای از زنان مخالف حجاب اجباری، حاضر به عقبنشینی نیستند؛ حتی اگر فشارهای حکومتی دوباره تشدید شود.
#حجاب_اجبارى #پوشش_اختیاری #امام_جمعه #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
🤬6🖕3❤1😡1
دیگری تهدید نیست؛ فرصتی است برای ملاقات با خودِ پنهان
تحلیل یونگی از مقاومت در برابر تفاوت
از نگاه یونگ، مقاومت انسان در برابر دیگری ریشه در ساختار عمیق ناخودآگاه روان دارد.
هر فرد بخشی از خود، شامل خواستهها، ترسها، ضعفها و ویژگیهایی که نمیپذیرد یا انکار میکند را به «سایه» تبعید میکند.
وقتی فرد با دیگری متفاوت روبهرو میشود، در واقع با بخشی از سایه خود مواجه میشود؛ بخشی که تحمل دیدنش دشوار است و میتواند تهدیدی برای انسجام روانی تلقی شود.
بنابراین، نپذیرفتن دیگری تنها دفاع در برابر خطر بیرونی نیست، بلکه گریز از رویارویی با بخش پنهان خود است که هنوز به سطح آگاهی راه نیافته است.
یکی از مهمترین مکانیسمهایی که یونگ این فرآیند را توضیح میدهد، برونفکنی (Projection) است. فرد آنچه را در خود نمیپذیرد، به دیگری نسبت میدهد و این باعث میشود تفاوتْ اضطرابآور و تهدیدکننده جلوه کند. بهعلاوه، «پرسونا» یا نقابی که انسان برای پذیرفته شدن اجتماعی بر چهره میزند، در مواجهه با دیگری متفاوت به چالش کشیده میشود؛ زیرا نشان میدهد این هویت ساختگی کامل نیست و هنوز بخشهایی از روان، از جمله سایه، ناپیدا و غیرتجربهشده باقی ماندهاند.
مقاومت در برابر دیگری، از نگاه یونگ، صرفا دفاع روانی نیست؛ بلکه نشانهای از توقف در مسیر فردیتیابی است. فرآیند رشد روانی تنها زمانی ممکن میشود که فرد بتواند سایهٔ خود را شناسایی کرده، با آن آشتی کند و توانایی پذیرش تفاوتهای دیگران را به دست آورد. در این دیدگاه، دیگری دیگر تهدید نیست؛ بلکه آینهای است برای مشاهده خودِ پنهان، یادگیری و تکامل روانی.
یونگ نشان میدهد که پذیرش دیگری، به معنای باز کردن راهی برای مواجهه با بخشهای انکارشده و کاملتر شدن روان است. هر مقاومت در برابر تفاوت، در واقع مقاومت در برابر مواجهه با خود واقعی است. بنابراین، رشد روانی و توسعهٔ ظرفیت انسان برای همدلی و درک دیگران، مستلزم شجاعت روانی برای رویارویی با سایه و پذیرش خودِ پنهان است.
#دیگری_ستیزی #یونگ #فروید #روان #رواداری #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
تحلیل یونگی از مقاومت در برابر تفاوت
از نگاه یونگ، مقاومت انسان در برابر دیگری ریشه در ساختار عمیق ناخودآگاه روان دارد.
هر فرد بخشی از خود، شامل خواستهها، ترسها، ضعفها و ویژگیهایی که نمیپذیرد یا انکار میکند را به «سایه» تبعید میکند.
وقتی فرد با دیگری متفاوت روبهرو میشود، در واقع با بخشی از سایه خود مواجه میشود؛ بخشی که تحمل دیدنش دشوار است و میتواند تهدیدی برای انسجام روانی تلقی شود.
بنابراین، نپذیرفتن دیگری تنها دفاع در برابر خطر بیرونی نیست، بلکه گریز از رویارویی با بخش پنهان خود است که هنوز به سطح آگاهی راه نیافته است.
یکی از مهمترین مکانیسمهایی که یونگ این فرآیند را توضیح میدهد، برونفکنی (Projection) است. فرد آنچه را در خود نمیپذیرد، به دیگری نسبت میدهد و این باعث میشود تفاوتْ اضطرابآور و تهدیدکننده جلوه کند. بهعلاوه، «پرسونا» یا نقابی که انسان برای پذیرفته شدن اجتماعی بر چهره میزند، در مواجهه با دیگری متفاوت به چالش کشیده میشود؛ زیرا نشان میدهد این هویت ساختگی کامل نیست و هنوز بخشهایی از روان، از جمله سایه، ناپیدا و غیرتجربهشده باقی ماندهاند.
مقاومت در برابر دیگری، از نگاه یونگ، صرفا دفاع روانی نیست؛ بلکه نشانهای از توقف در مسیر فردیتیابی است. فرآیند رشد روانی تنها زمانی ممکن میشود که فرد بتواند سایهٔ خود را شناسایی کرده، با آن آشتی کند و توانایی پذیرش تفاوتهای دیگران را به دست آورد. در این دیدگاه، دیگری دیگر تهدید نیست؛ بلکه آینهای است برای مشاهده خودِ پنهان، یادگیری و تکامل روانی.
یونگ نشان میدهد که پذیرش دیگری، به معنای باز کردن راهی برای مواجهه با بخشهای انکارشده و کاملتر شدن روان است. هر مقاومت در برابر تفاوت، در واقع مقاومت در برابر مواجهه با خود واقعی است. بنابراین، رشد روانی و توسعهٔ ظرفیت انسان برای همدلی و درک دیگران، مستلزم شجاعت روانی برای رویارویی با سایه و پذیرش خودِ پنهان است.
#دیگری_ستیزی #یونگ #فروید #روان #رواداری #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
👍5
مظلومگرایی و مظلومنمایی دائمی
روانشناسی فرقههای مظلومنما
یکی از خصوصیات بارز و تقریبا دائمی بعضی مذاهب، مظلومگرایی و مظلومنمایی است. مظلومگرایی به این معنا است که این ادیان در موارد زیادی چنین تبلیغ میکنند که هر کسی که ضعیف یا ظاهرا مظلوم است، الزاما بهتر و نیکوتر است. مظلومنمایی نیز به این معنا است که بخش بزرگی از رهبران و پیروان این سنتهای دینی علاقه ویژهای دارند خود را جزو مظلومان و «مستضعفین» جلوه دهند، حتی زمانی که شواهد به روشنی نشان میدهد خود آنان ستمگر و غاصب حق دیگراناند. چرا این ادیان اینگونهاند؟
بخشی از پاسخ را باید در سازوکارهای روانی هویت جمعی جستوجو کرد. مظلومنمایی، نوعی جایگاه سطحی اما مفت و مجانی فراهم میکند که روحانیون یا مومنان را از «نقد شدن» محافظت میکند؛ کسی که خود را قربانی تعریف میکند، پیشاپیش در موضع حق مینشیند و هر پرسش یا مخالفتی را به ظلمی تازه تعبیر میکند که میتوان از آن شکایت کرد و حتی به شخص پرسشگر حمله نمود.
به علاوه مظلومنمایی احساسات مخاطب ناآگاه را به بازی میگیرد: همانگونه که یک گدای حرفهای با بازیچهکردن احساسات عابران از آنان پول دریافت میکند، یک مظلومنمای حرفهای هم با چنین کاری از سایرین امتیاز میستاند. به این ترتیب ساخت یک تصویر یا ظاهر مظلومنما، کارکردی سیاسی و اجتماعی مییابد: با این روش میتوان هر عملی را توجیه کرد و هر حقی را به خود نسبت داد. حتی زمانی که این گروهها به قدرت میرسند، همچنان خود را مظلوم مینامند، زیرا مشروعیت اخلاقی و سیاسیشان به حفظ همین تصویر وابسته است.
همچنین به همین دلیل است که یکی از مهمترین سازوکارهای درونی این نوع فرقهها، برساخت دائمی یک «ظالم» دیوسیرت، ولو به صورت خیالی است، چرا که بدون وجود چنین ادعایی، اساس روایت فرقه فرومیپاشد. این ظالم دیوسیرت در هر زمان بسته به شرایط تغییر میکند: گاهی یک دین دیگر است، گاهی یک قومیت یا کشور دیگر، گاهی یک نظام اقتصادی (مثلا نظام بازار آزاد) و گاهی بخشی از مردم یک سرزمین. کسانی که در روایت مظلومنماها، انگ شیطان و دشمن به پیشانیشان خورده و مقصر شناخته میشوند، تا اشکالات فرقه مسلط پنهان بماند.
#فرقه #شیعه #مظلوم_نمایی #حکومت_ایدئولوژیک #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
روانشناسی فرقههای مظلومنما
یکی از خصوصیات بارز و تقریبا دائمی بعضی مذاهب، مظلومگرایی و مظلومنمایی است. مظلومگرایی به این معنا است که این ادیان در موارد زیادی چنین تبلیغ میکنند که هر کسی که ضعیف یا ظاهرا مظلوم است، الزاما بهتر و نیکوتر است. مظلومنمایی نیز به این معنا است که بخش بزرگی از رهبران و پیروان این سنتهای دینی علاقه ویژهای دارند خود را جزو مظلومان و «مستضعفین» جلوه دهند، حتی زمانی که شواهد به روشنی نشان میدهد خود آنان ستمگر و غاصب حق دیگراناند. چرا این ادیان اینگونهاند؟
بخشی از پاسخ را باید در سازوکارهای روانی هویت جمعی جستوجو کرد. مظلومنمایی، نوعی جایگاه سطحی اما مفت و مجانی فراهم میکند که روحانیون یا مومنان را از «نقد شدن» محافظت میکند؛ کسی که خود را قربانی تعریف میکند، پیشاپیش در موضع حق مینشیند و هر پرسش یا مخالفتی را به ظلمی تازه تعبیر میکند که میتوان از آن شکایت کرد و حتی به شخص پرسشگر حمله نمود.
به علاوه مظلومنمایی احساسات مخاطب ناآگاه را به بازی میگیرد: همانگونه که یک گدای حرفهای با بازیچهکردن احساسات عابران از آنان پول دریافت میکند، یک مظلومنمای حرفهای هم با چنین کاری از سایرین امتیاز میستاند. به این ترتیب ساخت یک تصویر یا ظاهر مظلومنما، کارکردی سیاسی و اجتماعی مییابد: با این روش میتوان هر عملی را توجیه کرد و هر حقی را به خود نسبت داد. حتی زمانی که این گروهها به قدرت میرسند، همچنان خود را مظلوم مینامند، زیرا مشروعیت اخلاقی و سیاسیشان به حفظ همین تصویر وابسته است.
همچنین به همین دلیل است که یکی از مهمترین سازوکارهای درونی این نوع فرقهها، برساخت دائمی یک «ظالم» دیوسیرت، ولو به صورت خیالی است، چرا که بدون وجود چنین ادعایی، اساس روایت فرقه فرومیپاشد. این ظالم دیوسیرت در هر زمان بسته به شرایط تغییر میکند: گاهی یک دین دیگر است، گاهی یک قومیت یا کشور دیگر، گاهی یک نظام اقتصادی (مثلا نظام بازار آزاد) و گاهی بخشی از مردم یک سرزمین. کسانی که در روایت مظلومنماها، انگ شیطان و دشمن به پیشانیشان خورده و مقصر شناخته میشوند، تا اشکالات فرقه مسلط پنهان بماند.
#فرقه #شیعه #مظلوم_نمایی #حکومت_ایدئولوژیک #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
👍11❤1