گفت‌وشنود
5.07K subscribers
5.62K photos
1.63K videos
3 files
1.91K links
در صفحه‌ی «گفت‌وشنود» مطالبی مربوط‌به «رواداری، مدارا و هم‌زیستی بین اعضای جامعه با باورهای مختلف» منتشر می‌شود.
https://dialog.tavaana.org/
Instagram.com/dialogue1402
Twitter.com/dialogue1402
Facebook.com/1402dialogue
Download Telegram

معجزه‌ی نماز باران
کارتونیست: بهنام محمدی
goo.gl/Ai7EN5

سابقه برگزاری نماز باران همزمان با پیش‌بینی های بارش در سال‌های اخیر امری تکراری است.

این‌بار هم جمهوری اسلامی همزمان با پیش‌بینی ورود سامانه های بارشی از اوایل هفته بعد از غرب کشور ، برای جمعه اعلام برگزاری نماز باران کرده.

در سال‌های اخیر، همزمانی برگزاری نماز باران با پیش‌بینی بارش‌، به روالی تکراری و ابزاری تبدیل شده است.

مسئولانی که خشکسالی را به بی‌حجابی و بی‌دینی مردم نسبت می‌دهند، اکنون از پیش‌بینی‌های هواشناسی برای نمایش‌های مذهبی بهره‌برداری می‌کنند. این رفتار، مصداق سوءاستفاده از باورهای دینی مردم برای پوشاندن ناکارآمدی در مدیریت منابع و بحران آب است.



#نماز_باران #خرافات #بحران_آب #دین_حکومتی #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
😁13🤮6👍41
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM


مباش در پی آزار و هر چه خواهی کن
که در شریعت ما غیر از این گناهی نیست

بادبادک‌باز فیلمی بر اساس رمانی به همین نام از خالد حسینی و به کارگردانی مارک فورستر است که در سال ۲۰۰۷ نامزد دریافت جایزه اسکار شد.

داستان دربارهٔ کودک خوشبختی ساکن در محلهٔ وزیر اکبرخان کابل، بنام امیر است که بخاطر رها کردن دوستش حسن، پسر خدمتکار پدرش زجر می‌کشد. داستان فیلم در واقع اعتراضی به آشوب‌ها و بی‌نظمی‌های چند دهه اخیر افغانستان از حکومت سلطنتی افغانستان تا حملهٔ نیروهای شوروی سابق و مهاجرت دسته جمعی افغان‌ها به پاکستان و ایالات متحده آمریکا و نهایتاً حکمرانی رژیم طالبان بر افغانستان است.

همایون ارشادی هنرمند فقید که به تازگی درگذشت در این فیلم نقش‌آفرینی داشت.

#بادبادک_باز #گناه #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
6

واتیکان روز چهارشنبه ۱۲ نوامبر (۲۱ آبان) اعلام کرد که اگرچه عیسی مسیح دعاها را اجابت می‌کند، اما در شهری کوچک در شمال فرانسه ظهور ویژه‌ای نداشته است.
دیوان عالی تعلیمات دینی واتیکان در بخشنامه‌ای جدید که به تأیید پاپ لئو رسیده است، اعلام کرد که ۱.۴ میلیارد کاتولیک جهان نباید داستان‌های مربوط به ظهور عیسی در شهر دوزول در استان نرماندی فرانسه را واقعی تلقی کنند.

یک زن کاتولیک در این شهر گزارش داده که در دهه ۱۹۷۰ میلادی، ۴۹ بار عیسی را دیده که مجموعه‌ای از پیام‌ها را به او دیکته کرده و از او خواسته است تا صلیبی به ارتفاع ۷.۳۸ متر بر روی تپه‌ای در شهر بسازد.

دیوان تعلیمات واتیکان در متنی اعلام کرد: «پدیده ظهور ادعا شده … به‌طور قطعی باید به‌عنوان پدیده‌ای طبیعی و غیرماورایی در نظر گرفته شود و تمام نتایج و آثار ناشی از این تصمیم رسمی رعایت گردد.»

کاتولیک‌ها بر این باورند که شخصیت‌های مذهبی مانند عیسی و مریم می‌توانند پدیداری‌های ماورایی داشته باشند (که به آن «ظهور» گفته می‌شود) تا پیام‌های دینی را منتقل کنند، آیین‌های جدید دینی ایجاد کنند یا دعوتی عمومی برای صلح ارائه دهند.

واتیکان دارای فرآیند رسمی برای ارزیابی ظهورهای ادعایی است و هشدار می‌دهد که نباید از این پدیده‌ها برای کسب منافع مالی استفاده شود.

واتیکان درباره ظهورهای ادعایی در دوزول گفت: «صلیب نیازی به ۷.۳۸ متر فولاد یا بتن ندارد تا شناخته شود؛ هر زمان که قلبی تحت تأثیر رحمت الهی، خود را به بخشش و آشتی بگشاید، صلیب واقعی برپا می‌شود.»

این بخشنامه همچنین یادآوری می‌کند که در آن ظهور ادعایی عیسی گفته شده جهان قبل از سال ۲۰۰۰ پایان خواهد یافت و می‌افزاید: «واضح است که این پیشگویی ادعایی تحقق نیافته است.»

#معجزه‌ #خرافات #مسیح #واتیکان #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
🤔6👍2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

در ایران امروز، حتی شادی و پیروزی نیز از چنگ مردم بیرون کشیده شده و به ابزاری برای نمایش‌های مذهبی حکومتی بدل شده است.

صحنه‌ای که بازیکنان تیم ملی فوتسال پس از قهرمانی، به جای جشن و سرود شادی، در اتوبوس به نوحه‌خوانی مشغول‌اند، نمادی روشن از این مصادره‌ سازمان‌یافته است؛ حکومتی که نه فقط سیاست، بلکه احساسات جمعی را نیز در چنبره‌ ایدئولوژی خود گرفته است.

در این فضای تحمیلی، مرز میان عزا و شادی از میان رفته و هر شور و شعفی باید رنگی از سوگ مذهبی به خود بگیرد تا «مجاز» شمرده شود.

نتیجه، جامعه‌ای‌ست که حتی لحظه‌ پیروزی را با حس فقدان و ماتم تجربه می‌کند؛ ملتی که از حق طبیعی شاد بودن نیز محروم شده است.

#شادی #عزا #نوحه #فوتسال #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
🤮12💩5🤣2👏1🤬1
در جامعه ما معمولاً این تصور وجود دارد که اگر کسی به خدا باور نداشته باشد، زندگی‌اش بی‌معناست و ناگزیر گرفتار پوچی می‌شود. اما واقعیت چیز دیگری است: خداناباوری الزاماً به معنای پوچ‌گرایی نیست.

انسان می‌تواند بدون ایمان مذهبی، معنای زندگی، اخلاق و هدف داشته باشد. بسیاری از دینداران هم ممکن است گاهی حس پوچی را تجربه کنند؛ یعنی تجربه‌ی بحران معنا مختص هیچ گروهی نیست. این خطای رایج، نمونه‌ای از سوگیری شناختی و تفکر دوقطبی است: یا با دین و معناگرا هستی، یا بی‌دین و پوچ‌گرا. چنین ساده‌سازی‌ای تنوع انسانی و مسیرهای متفاوت ساختن معنا را نادیده می‌گیرد.

زندگی پرمعنا می‌تواند از مسیرهای مختلف شکل بگیرد: هنر، علم، فلسفه، خدمت به دیگران یا تجربه‌های شخصی. ناباوری به خدا به معنای فقدان اخلاق یا ارزش نیست، و ایمان به خدا هم تضمین‌کننده‌ی زندگی پرمعنا نیست.

بنابراین، برچسب‌زنی «بی‌دین = پوچ‌گرا» هم نادرست است و هم مانع گفت‌وگوی سازنده می‌شود. زندگی هر فرد داستان خود را دارد و معنا می‌تواند از مسیرهای متفاوتی شکل بگیرد.


آموزشکده توانا برای دوره آموزشی جدید دانشجو می‌پذیرد:

خداناباوری و انسان‌گرایی در عمل
مدرس وریا امیری پژوهشگر فلسفه

این دوره آموزشی بصورت آفلاین و در تلگرام برگزار خواهد شد.
دانشجویان و علاقمندان بایستی فرایند ثبت‌نام اولیه را از طریق فرم ثبت‌نام تکمیل کنند.

همچنین پیش از هر جلسه آموزشی فرم حضور و غیاب را تکمیل کرده تا بتوانند در پرسش و پاسخ‌ها شرکت کنند.

این دوره آموزشی، با هدف آشنایی بیش‌تر مخاطبان با مفاهیم آتئیسم، خداناباوری و اگنوستیسیزم یا ندانم‌گرایی و همین‌طور اومانیسم یا انسان‌گرایی تدوین شده است.

در این درس‌گفتار پیچیدگی‌هایی که در باب معنی و کاربرد این مفاهیم در کلام روزمره وجود دارد، بررسی می‌شود و سعی خواهد شد که با توضیحات ساده باورها و جهان‌بینی آتئسیت‌ها، اگنوستیک‌ها و انسان‌گراها توضیح داده شود.


فرم ثبت نام:
https://docs.google.com/forms/d/e/1FAIpQLSebunyFmHmv8ayYsAg06396kKE_QvrMbuGA49jR9JSilx7KNw/viewform?usp=header

کانال تلگرام دوره:
https://t.me/Nonbelievers_iran

#خداباوری #آتئیسم #اگنوستیسیزم #اومانیسم #ندانم_گرایی #گفتگو_توانا



@Nonbelievers_iran


@Dialogue1402
👍4

وعده‌های سر خرمن

خالق اثر
رضا عقیلی


#حکومت_ایدولوژیک #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
👍8

جنا جیمسون، ستاره سابق فیلم‌های پورن، با تعمید گرفتن و اعلام ایمان خود به عیسی مسیح، بسیاری را شگفت زده کرده است.

جنا جیمسون، ستاره‌ پیشین فیلم‌های پورن به تازگی تعمید آب گرفت و مسیر زندگی خود را تغییر داد. او اعلام کرده: اکنون از شهرت خود برای هدایت دیگران به سوی عیسی مسیح استفاده می‌کند.

جیمسون ۵۱ ساله، با انتشار پستی در اینستاگرام اعلام کرد که پس از سال‌ها شهرت به واسطه‌ جسمش، اکنون در تلاش است تا به دیگران در شناخت عیسی مسیح کمک کند.

او در توضیح این پست نوشت: «کتاب مقدس را بخوانید... پشیمان نخواهید شد.»
جیمسون در پست دیگری اظهار داشت که این سفر معنوی او واکنش‌های متفاوتی را برانگیخته است، اما تاکید کرد که این سفر ایمانی، مسیری شخصی است.

او افزود که به این دلیل آن را علنی می‌کند، زیرا می‌داند افراد زیادی هستند که تمایل به شناخت مسیح دارند، اما از قضاوت شدن می‌ترسند. او همچنین عکسی از خود با عنوان «زن سامری کنار چاه» که روایتی از انجیل یوحنا است، به اشتراک گذاشت و پیش‌تر نیز در پستی در ماه سپتامبر، از ایمانش به عیسی مسیح سخن گفته بود.

جیمسون متولد لاس وگاس است و پس از ورود به صنعت فیلم‌های پورن در اوایل دهه‌ ۱۹۹۰، به یکی از چهره‌های شاخص این صنعت تبدیل شد و لقب «ملکه‌ پورن» را به دست آورد.

او در حدود سال ۲۰۰۸ بازنشستگی خود را از این صنعت اعلام کرد. در آوریل گذشته، جیمسون و همسرش، جسی لاولس، پس از ۱۱ ماه زندگی مشترک، از جدایی خود خبر دادند.

در سال‌های اخیر، جیمسون به طور فزاینده‌ای درباره‌ چالش‌های گذشته‌اش با اعتیاد و روابط شخصی صحبت کرده است. در سال ۲۰۱۵، او اعلام کرده بود که در دوران رابطه‌اش با لیور بیتون، تاجر اسرائیلی، به دین یهودیت گرویده است.

جیمسون در خصوص گرایش اخیرش به مسیحیت به «نیویورک پست» گفت که اعلام عشقش به عیسی مسیح، این امید را در دل بسیاری روشن می‌کند که آن‌ها نیز این فیض را دریافت کرده و نجات خواهند یافت.

برگرفته از آژانس خبری مسیحیان ایران

#جنا_جیمسون #پورن #ایمان #تعمید #مسیحی #گفتگو_توانا
 
@Dialogue1402
😁169🤔2👎1🥱1

بازداشت دوباره‌ فرهاد فهندژ، شهروند بهائی که بیش از پانزده سال از عمر خود را به‌سبب باورهای دینی‌اش در زندان جمهوری اسلامی گذرانده، بار دیگر لزوم توجه افکار عمومی را به سرنوشت زندانیان عقیدتی در ایران یادآوری می‌کند.

آنچه در ادامه می‌آید روایت آرش صادقی، زندانی سیاسی سابق، از سال‌هایی است که با فهندژ هم‌بند بوده؛ روایتی از استقامت، عشق، و انسانیتی که حتی دیوارهای سرد زندان هم نتوانست خاموش کند.

آرش صادقی در صفحه‌ کاربری خود در شبکه ایکس نوشت:

‏آقای ‎فرهاد فهندژ شهروند بهایی دیروز ۲۱ آبان بازداشت شد.
او پیشتر در سن ۲۴ سالگی،از سال۶۲ تا ۶۷ پنج سال از عمر خود را در زندان گذراند.در سال ۹۱ مجددا بازداشت و تا سال ۱۴۰۱ به مدت ده سال در زندان بود‌.
نزدیک به پنج سال با او همبند بودم.
با وجود انواع بیماریها که ناشی از دوران طولانی زندان بود از جمله مشکل شدید قلبی، او برای آموزش زبان به بچه های بند ، تمام تلاش خود را انجام میداد.
در تمام دوران محکومیت ۱۰ ساله اش هر هفته همسر او از گرگان برای ملاقات وی به زندان رجایی شهر مراجعه میکرد.
همسر آقای فهندژ پیش از ملاقات(چه در ملاقات حضوری،چه کابینی)با تک تک بچه های زندانی و خانواده هایشان صحبت میکرد و به انها امید میداد.
همیشه این زوج ، خندان و امید بخش بودند در برابر همه ی سختی ها.
وقتی وارد اتاق ملاقات زندان میشدند یکدیگر را در آغوش میگرفتند و عشق را در پهنای آن سالن سرد و غمگین می گستراندند.چنان با عشق به هم نگاه میکردند گویی همین دیروز با هم آشنا شده اند.
نمیدانم چطور آن ده سال فراق را تحمل کردند؛ تنها چیزی که می‌دانم این است که دوباره همان عشق، همان استقامت و همان انسانیت را بازداشت کرده‌اند.

#داستان_ما_یکیست #بهائیان_ایران #آزادی_باور #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
😢72🔥1🙏1🖕1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

ادعای این معمم در شبکه افق مبنی بر نابودی اسرائیل تا سال ۲۰۲۸، نمونه‌ای تکراری از بهره‌گیری سیاسی از متون دینی برای مشروعیت‌سازی ایدئولوژیک است؛ ادعایی که نه پشتوانه علمی دارد و نه حتی در میان پژوهشگران دینی اجماع ایجاد می‌کند.

جمهوری اسلامی از ابتدای تاسیس، دشمنی با اسرائیل را به یکی از ستون‌های هویتی خود تبدیل کرده و رهبرانی چون خمینی و خامنه‌ای تا مراجع تقلید حکومتی بارها با استناد گزینشی به روایات شیعی یا متون یهودی، زمان‌هایی برای نابودی اسرائیل تعیین کرده‌اند؛ زمان‌هایی که هیچ‌گاه تحقق نیافته و تنها کارکرد داخلی داشته است.

تکرار این پیش‌گویی‌ها نشان می‌دهد هدف اصلی، نه تحلیل واقعیت‌های سیاسی و ژئوپلیتیک منطقه، بلکه تولید هیجان ایدئولوژیک و منحرف کردن افکار عمومی از مشکلات داخلی است.

استفاده از یهودستیزی کلاسیک و روایت‌سازی آخرالزمانی در رسانه‌های رسمی—به‌ویژه شبکه‌هایی تلوزیونی رسمی—در امتداد همین سیاست قرار می‌گیرد و بیش از آن‌که بیانگر تحلیل دینی باشد، بازتاب‌دهنده بحران مشروعیت و نیاز به تولید دشمن دائمی برای بقاست.

#یهودی_ستیزی #اسرائیل #آخرالزمان #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
🤣10💩4🤡4🤯1
چرا مراجع تقلید شیعه با مخالفان مذهبی خود گفتگو نمی کنند؟

مراجع تقلید شیعه مدعی ناب‌ترین فضیلت‌های انسانی هستند.

آنها تاکید می‌کنند باورهای مذهبی ایشان با عقلانیت و منطق پیوندی عمیق دارد و آنچه به عنوان فقیه و در قالب امور شرعی بیان می‌کنند، پیشاپیش توسط عقل و خرد انسانی تایید شده است.

خب پرسش روشن است؛ با چنین باوری به حقانیت و عقلانیت باورهای خویش چرا با مخالفان مذهبی خویش گفتگو نمی‌کنند؟

چرا ترتیبی نمی‌دهند که یک خداناباور یا یک بهایی یا یک زرتشتی یا یک مسیحی و یهودی با آنان در فضایی باز و قابل مشاهده از جانب شهروندان، گفتگو کند و این گفتگو منتشر شود.

قرار نیست در گفتگو، طرفین گفتگو و مناظره باورهای خویش را به دیگری واگذار کنند؛ بلکه هدف این است که جامعه به درکی روشن از مواضع طرفین گفتگو برسد و بتواند آزادانه و آگاهانه انتخاب کند.

آیا شما نمونه‌از این گفتگو به‌خاطر دارید؟
نظر شما چیست؟

#گفتگو_توانا #حقوق_شهروندی #مدارای_مذهبی #حقوق_خداناباوران

@Dialogue1402
👏123👍2
محمدتقی سبحانی‌نیا، امام‌جمعه قزوین، درباره بحران آب و برگزاری نماز طلب باران به آیات قرآن اشاره کرد و گفت: «استغفار و توبه جمعی، شرط لازم برای نزول رحمت الهی و باران‌های رحمت است.»

او افزود: «اینگونه نیست که با یک بار خواندن (نماز باران)، حتماً باران ببارد.»

سبحانی‌نیا گفت که «گناهان مردم» از جمله علت‌های نباریدن باران است و افزود: «کسانی که در نماز باران شرکت نمی‌کنند، نباید انتظار معجزه داشته باشند.»


اظهاراتی از این دست که «گناهان مردم» را علت نباریدن باران معرفی می‌کند، عملاً ناکارآمدی مدیریتی و نقش پررنگ فساد ساختاری در نابودی منابع آب و تخریب گسترده محیط‌زیست ایران را پنهان می‌سازد.

نسبت‌دادن بحران به رفتارهای فردی یا مذهبی مردم، نوعی فرافکنی است که به‌جای پاسخ‌گویی درباره مدیریت نادرست منابع، حفر بی‌رویه چاه‌ها، سدسازی‌های اشتباه، تخریب پوشش گیاهی و سوء‌استفاده‌های کلان، تلاش می‌کند با برانگیختن احساسات مذهبی جامعه، بار مسئولیت را بر شانه مردم انداخته و مسئولان فاسد جمهوری اسلامی را تطهیر کند.

#بحران_آب #نماز_باران #گناه #خرافات #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
💩19🤣4🤮32
Forwarded from گفت‌وشنود

آیا پرسشگر، شبهه افکن است؟
«پاسخ به شبهات»؛ ابزار کنترل فکری و سیاسی در گفتمان اسلام‌گرایی

پیام همراهان

امروزه بخش قابل توجهی از بودجه حوزه‌های علمیه حکومتی و مراکز دینی رسمی صرف پروژه‌ای به نام «پاسخ به شبهات» می‌شود. صدها وب‌سایت، کانال و برنامه رسانه‌ای وابسته به حکومت در این زمینه فعال‌اند. اما این عنوان به ظاهر علمی، در عمل اغلب به معنای دفاع ایدئولوژیک است، نه گفت‌وگوی آزاد برای کشف حقیقت.

در این رویکرد، همه احکام و عقاید اسلامی، چون از قرآن و سنت گرفته شده‌اند، پیشاپیش بی‌خطا و درست فرض می‌شوند. بنابراین، پرسش یا نقد نه تلاشی برای روشن شدن حقیقت، بلکه نشانه «ابهام ذهنی» یا حتی «سوءنیت» تلقی می‌شود. واژه «شبهه‌افکن» دقیقاً در همین چارچوب معنا پیدا می‌کند؛ برچسبی منفی که پرسشگر را از یک جوینده حقیقت به یک تهدید فکری و ایمانی تبدیل می‌کند.

نمونه‌ها فراوان‌اند:

رد کردن نقدهایی که به حقوق زنان وارد می‌شود، مثل تبعیض در ارث یا نصف بودن ارزش شهادت زنان در دادگاه، با استدلال‌های «حکمت الهی» یا «مصلحت خانواده».

توجیه گزاره‌های مردسالارانه دینی به عنوان «وظایف طبیعی زن و مرد» یا «تقسیم کار الهی».

رد کردن تحلیل‌های روان‌شناختی و جامعه‌شناختی درباره علل دینداری با این استدلال که «ایمان موهبت الهی است و تحلیل علمی آن بی‌معناست».

رد اشکالات به براهین اثبات خدا با برچسب «سست بودن فهم منتقد» یا «تقلید از غرب».

در حوزه سیاسی، دفاع از مداخله نظامی در سوریه یا هزینه‌های سنگین منطقه‌ای به نام «دفاع از حرم»، بدون پذیرش نقد درباره پیامدهای اقتصادی و انسانی آن.

انکار مسئولیت حکومت در ماجرای مرگ مهسا امینی و معرفی روایت رسمی به عنوان تنها حقیقت.


این واکنش‌ها ریشه‌ای هویتی دارند. در اسلام‌گرایی، باور دینی و تصمیمات سیاسی نظام، بخشی از هویت جمعی‌اند. نقد این باورها یا تصمیمات، به معنای حمله به «خود ما» تلقی می‌شود. از نظر روان‌شناختی، این وضع شبیه مکانیسم‌های دفاعی چون «برچسب‌زنی» و «فرافکنی» است: به جای بررسی محتوای نقد، پرسشگر به عنوان دشمن یا شبهه‌افکن معرفی می‌شود تا اضطراب و ناامنی هویتی کاهش یابد.

نتیجه چنین سیستمی، بسته شدن باب نقد و گفت‌وگوی آزاد است. فضای فکری از جست‌وجوی حقیقت به میدان دفاع ایدئولوژیک بدل می‌شود. این نه‌تنها مانع اصلاح و پویایی است، بلکه شکاف میان مردم و نظام را عمیق‌تر می‌کند. حکومتی و دینی که از پرسش می‌ترسد، دیر یا زود پایگاه اجتماعی خود را از دست خواهد داد.

#اسلام_گرایی #پرسشگری #دگماتیسم #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
👍5👏1

«خبر را آقای هاشمی (مهرداد علیخانی) در یک جلسه بازجویی به من داد و گفت: «غفار را هم حذف کردیم.»
فرج سرکوهی
منظور «غفار حسینی» است. نویسنده و روشنفکر چپ‌گرا و تلخ‌کام ایرانی که زندگی‌اش نمادی بود از سرگشتگی روشنفکران - عموما - چپ‌گرای ایرانی.

غفار حسینی در سال ۱۳۱۳ در دهی در لرستان در خانواده‌ای تنگ‌دست به دنیا آمد. فقر غفار را وا می‌دارد از روستا دل بکند و به شهر بزند. در ۱۴ سالگی تصمیم می‌گیرد به آبادان برود و در پالایشگاه مشغول به فعالیت شود.

در محیط انگلیسی‌مآب آبادان، سعی بر یادگیری زبان انگلیسی می‌کند. پیشرفت‌اش در یادگیری این زبان آنچنان است که موفق می‌شود با شرکت در کنکور دانشگاه تهران، در رشته ادبیات انگلیسی قبول شود. سال ۱۳۴۵ تحصیل‌اش به پایان می‌رسد.

در سال ۱۳۴۸ موفق به دریافت فوق لیسانس جامعه‌شناسی از دانشگاه تهران می‌شود.
او که سخت به دانشگاه و تحصیلات آکادمیک علاقه داشت در سال ۱۳۵۵ برای دریافت دکترای جامعه‌شناسی راهی پاریس می‌شود و پس از پنج سال از دانشگاه سوربن دکترای خود در این در رشته را دریافت می‌کند.

او که سخت چپ‌گرا بود و در همان ایام جوانی و تنگدستی در آبادان به عضویت سازمان جوانان حزب توده در آمده بود، بالطبع هوادار پرشور سقوط محمدرضاشاه نیز بود. اما چرخ انقلاب پس از سقوط مطابق میل او نمی‌گردد و با تعطیلی دانشگاه‌ها از پی انقلاب فرهنگی او دگرباره به پاریس باز می‌‌گردد؛ به شهر محبوب تبعیدی‌ها!

فشار زندگی بر غفار حسینی آنچنان تنگ آمد که تصمیم گرفت به ایران بازگردد.
در سال ۱۳۷۳ بیانیه ۱۳۴ امضایی «ما نویسنده‌ایم» انتشار می‌یابد که فضای ادبی - سیاسی ایران را تکان می‌دهد و دور جدیدی از خشم دستگاه امنیتی علیه نویسندگان و روشنفکران را بر می‌انگیزاند. غفار حسینی یکی از امضاکنندگان این بیانیه بود.
در پاییز ۱۳۷۵ برای دیدار چند هفته‌ای از فرزندان‌اش به پاریس می‌رود. در آنجا نیز سعی می‌کند ملاحظات امنیتی در رفت و آمدها را رعایت کند تا در بازگشت دچار مشکل نشود. اما مشکل از پیش برای تدارک دیده شده بود و ۲۵ روز پس از بازگشت از پاریس و در ۲۰ آبان ۱۳۷۵ ماموران امنیتی به آپارتمان کوچک او یورش آوردند و او را با آمپول پتاسیم به قتل رساندند.

این مطلب را به صورت کامل در لینک زیر بخوانید:
https://tavaana.org/murder_in_the_fall/

#قتل_های_زنجیره_ای
#غفار_حسینی #کانون_نویسندگان_ایران
#آزادی_بیان #آزادی_اندیشه

@Dialogue1402
😢62👍1😱1

در سال‌های اخیر، بحث درباره حقوق و آزادی‌های زنان در ایران به‌ویژه در حوزه قوانین و محدودیت‌های مبتنی بر قرائت ایدئولوژیک از دین، بیش از پیش برجسته شده است. در این میان، دیدگاه‌های صدیقه وسمقی، اسلام‌پژوه و حقوقدان، جایگاه ویژه‌ای دارد؛ زیرا او از دل سنت دینی سخن می‌گوید اما در عین حال بر حقوق بنیادین انسان، آزادی انتخاب و کرامت زن تأکید می‌ورزد.

وسمقی در نقد صریح خود بر محدودیت‌های اعمال‌شده بر زنان در حساب کاربری خود نوشت:

«منع موتورسواری زنان، زورگویی و حق‌کشی‌ست. شریعت فقط برای کسانی معتبر است که به آن اعتقاد دارند و هیچ‌کس را نمی‌توان مجبور به پذیرش و رعایت آن نمود. اجبار به رعایت قوانین ساختگی که برخی آن‌ها را شرعی می‌خوانند، مانند منع موتورسواری زنان، زورگویی و حق‌کشی است که زنان به آن تن نخواهند داد.»

این سخنان بازتاب تجربه‌ای گسترده‌تر است: در جمهوری اسلامی، بسیاری از قوانین و محدودیت‌ها بر اساس خوانشی تنگ‌نظرانه و سیاسی از دین توجیه می‌شوند. این رویکرد، زنان را به عنوان صاحبان اختیار، توانایی و حق انتخاب نادیده می‌گیرد و آنان را به موضوع کنترل ایدئولوژیک بدل می‌کند. از پوشش اجباری تا محدودیت‌های شغلی و اجتماعی و حتی ممنوعیت‌هایی همچون رانندگی یا موتورسواری، مجموعه‌ای از تبعیض ساختاری شکل گرفته است که هدف آن حفظ نظم ایدئولوژیک، نه پاسداشت کرامت انسانی است. در چنین فضایی، زنان نه‌تنها از حقوق برابر محروم می‌مانند، بلکه همواره زیر سایه تفسیرهای مردسالارانه از دین با تبعیض و سرکوب مواجه می‌شوند.

#حقوق_زنان #موتورسواری_زنان #حکومت_ایدولوژیک #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
👍9🤔1🏆1
دینداری و اسارت جاودانگی
چگونه میل به ماندن و جاودانگی می‌تواند آزادی انسان را محدود کند.

پیام همراهان

میل به جاودانگی، نیرویی بنیادین در انسان است که ریشه در اضطراب از مرگ دارد. وقتی انسان از محدودیت و فناپذیری خود آگاه می‌شود، به دنبال راه‌هایی برای «ماندن» می‌گردد. این میل طبیعی است، اما اگر غیرفعال یا غیرآگاهانه دنبال شود، می‌تواند آزادی واقعی را محدود کند. افراد گاهی در دینداری، گاهی در شهرت، ثروت، علم یا حتی فرزندآوری تلاش می‌کنند که نام و اثر خود را باقی بگذارند.

راه دیگری نیز وجود دارد: به جای اصرار بر جاودانگی، می‌توان تمرکز را روی مفید بودن و اثربخش بودن گذاشت. زندگی اصیل یعنی حضور کامل در لحظه، انجام کارهای ارزشمند و وفاداری به خود، بدون اینکه اضطراب ماندن در یادها زندگی را تحت تأثیر قرار دهد. وقتی ما مرده‌ایم، تفاوتی ندارد که از ما یادی شود یا نه؛ آنچه مهم است، کیفیت و اصالت زندگی ماست.

پروژهٔ جاودانگی می‌تواند در مسیرهایی غیر از دینداری نیز تحقق یابد. علم، فلسفه، هنر، خدمات اجتماعی و کارهای رایگان‌بخشانه همه راه‌هایی هستند که انسان می‌تواند تأثیر واقعی بگذارد، بدون گرفتار شدن در ایدئولوژی، خرافه یا شستشوی مغزی. اخلاقی زیستن، به ویژه یک اخلاق معنوی و سکولار، آزادی و معنا را همزمان با اثرگذاری فراهم می‌کند.

کسی که مرگ را پذیرفته و با اضطراب فناپذیری خود کنار آمده، دیگر نیازی به اصرار بر جاودانگی ندارد. او می‌تواند آزادانه، اصیل و اثرگذار زندگی کند. در پایان، یک پرسش تأمل‌برانگیز باقی می‌ماند:

اگر کسی با اضطراب مرگ کنار آمده و زندگی اصیل و آزادانه‌ای دارد، آیا هنوز به دین نیاز دارد؟

«فردا که ازین دیرِ فنا درگذریم
با هفت‌هزارسالگان سربه‌سریم»

#جاودانگی #دین #ایدئولوژی #آزادی #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
👍8