گفت‌وشنود
4.89K subscribers
2.81K photos
1.11K videos
2 files
1.36K links
در صفحه‌ی «گفت‌وشنود» مطالبی مربوط‌به «رواداری، مدارا و هم‌زیستی بین اعضای جامعه با باورهای مختلف» منتشر می‌شود.
https://dialog.tavaana.org/
Instagram.com/dialogue1402
Twitter.com/dialogue1402
Facebook.com/1402dialogue
Download Telegram
امیرحسین بانکی‌پور که به عنوان «نماینده» اصفهان در مجلس شورای اسلامی حضور دارد اخیرا مدعی شده بود:

«اگر حجاب وجود نداشته باشد برهنگی ایجاد می‌شود»!

ادعای سنگینی که شاید باورش سخت باشد کسی که خود را تحصیلکرده می‌خواند و در حوزه فرهنگی ادعای زیادی دارد آن را بیان کرده باشد.

اما این عین ادعای این فرد است: «هر گاه برهنگی در هر نقطه از دنیا در فضای عموم جامعه ترویج و ایجاد شد متعاقب آن به پاشیدگی خانواده منجر شد. در کشور ما حجاب مانع از ایجاد برهنگی است، اگر حجاب وجود نداشته باشد متعاقب آن برهنگی ایجاد می شود. لذا؛ حتی کسانی که ممکن است مقید به مسائل شرعی نباشند می بایست از زاویه حفظ خانواده از حجاب حراست کنند و این موضوع باید به یک حرکت مردمی تبدیل شود».

پرسش و تردید روشن است؛ چگونه است که در نزدیک به ۲۰۰ کشور دنیا و چند میلیارد جمعیت جهان، تنها و تنها در کشور ۸۰ میلیونی ایران - و به تازگی حکومت طالبان - است که برای جلوگیری از برهنگی، حجاب بر سر می‌کنند؟ پس کشورهای دیگر چه می‌کنند؟ آیا در کشورهای دیگر همه برهنه هستند چون حجاب اجباری وجود ندارد؟

پرسش‌ها ساده هستند. بسیار ساده و به راحتی می‌توانند ادعای این فرد را بی‌اعتبار سازند.

بر این اساس می‌توان گفت آیا خود این افراد به بی‌اعتباری ادعای خود آگاه نیستند؟

اینجاست که بایستی این بحث را به میان آورد که از قضا آنچه مانع از دیدن واقعیت آشکار از سوی این افراد می‌شود، ایدئولوژی و دید بنیادگرایانه به مسائل است. آن‌ها از پس پرده مفروضات عقیدتی خود که به صورت ایدئولوژی در آمده است به همه مسائل می‌نگرند و چون آن مفروضات را عین حقیقت می‌دانند، به مختصات واقعیت اهمیتی نمی‌دهند بلکه تلاش می‌کنند واقعیت را به حقیقت مورد نظر خود نزدیک کنند.

از این رو مدعی می‌شوند اگر حجاب اجباری وجود نداشته باشد برهنگی پدید می‌آید بدون اینکه به این واقعیت توجه داشته باشند که در اکثریت مطلق کشورهای دنیا حجاب اجباری وجود ندارد اما برهنگی هم وجود ندارد.

دید ایدئولوژیک در ایران حکومت می‌کند و اگر می‌بینیم که مدارا و رواداری در این سیستم چه اندازه ناپیداست دقیقا به این علت است که افرادی حکم می‌رانند که فکر می‌کنند حقیقت مطلق را در اختیار دارند.

#گفتگو_توانا #حجاب_اجباری #آزادی_دینی #مدارای_مذهبی #پلورالیسم_دینی

@Dialogue1402
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
خطاب به حامیان جمهوری اسلامی

این ویدئویی از سخنان مصباح یزدی است؛ کسی که رهبر نظام مطلوب شما از او تمجید می‌کرد و از بودجه و سرمایه ملت ایران، میلیاردها تومان به موسسه او تعلق می‌گرفت. او را «استاد» می‌نامیدید و بر این باور بودید فردی «علامه» است.

همین فرد در اینجا عملا اذعان می‌کند نظام مطلوب شما یعنی جمهوری اسلامی، چه اندازه در تامین ادعاهای اسلامگرایانه خود در حوزه اقتصادی ناتوان بوده است. او در همینجا جمهوری اسلامی را در «رباخواری» پیشگام در جهان می‌نامد که حتی کشورهای پیشرفته غربی نیز - که ادعای اسلامی ندارند - در این زمینه وضع بسیار بهتری از جمهوری اسلامی دارند.

مصباح یزدی، ایدئولوگ نظام شما بوده است. از ایدئولوگ‌های انقلاب ۵۷ بوده است. طبعا ۵۷ و جمهوری اسلامی را از خیلی از شما بهتر می‌شناسد. وقتی او چنین به ناتوانی نظام اسلامی در تامین ادعاهای خود اذعان می‌کند بهتر نیست شما نیز به خرد متعارف بشری احترام بگذارید و از دیدگاه‌های ایدئولوژیک اسلامی دست بکشید و به یاری قاطبه ملت ایران برای پایه‌گذاری یک نظام سکولار دموکرات بیایید؟

یک نظام دموکراتیک و ملی و ایران‌گرا که در آن هم عقاید مسلمانان از آسیب مصون بماند و هم زندگی اقتصادی رو به بهبود برود و هم باورهای عقیدتی اقلیت‌های مذهبی و خداناباوران در حوزه آزادی انتخاب قرار بگیرد و هم پایه‌های خوشبختی و رفاه ملت ایران گذاشته شود.

جمهوری اسلامی یک تجربه شکست خورده است؛ چرا شما خود را از این شکست جدا نمی‌کنید؟

#گفتگو_توانا #مصباح_یزدی #آزادی_دینی #مدارای_مذهبی #پلورالیسم_دینی

@Dialogue1402
بحث‌های نابرابر

طرح از رضا عقیلی

https://tavaana.org/debates/

- تحقق گفتگو شرایطی دارد. اگر کسی در موضع قدرت است تنها زمانی شایسته گفتگوست که تفکیک قلمرو معرفت از قدرت را به رسمیت بشناسند و در عمل هم رعایت کند. اگر قرار باشد یکی از دو طرف، با تهدید طنابِ دار وارد گفتگو شود، این دیگر گردن‌کلفتی‌ست… نه گفتگو…

#گفتگو_توانا #کارتون #حقوق_خداناباوران


@Dialogue1402

در سیستم‌های پیشرفته آموزشی دنیا، تفکیک سفت و سختی بین آموزش در مدارس عمومی با آموزش مذهبی و ایدئولوژیک وجود دارد.

در واقع در مدارس مدرن اساس تلاش بر این است دانش‌آموز، علاوه بر اینکه در علوم مختلف، حداقل‌های لازم را کسب می‌کند بلکه کوشش می‌شود دانش آموز، «شهروند» خوبی برای کشور نیز بار بیاید.

اساس شهروندی نیز بر «تعامل» است؛ همزیستی و تعامل با دیگر شهروندان لازمه تقویت روح مداراجو و روادار انسان‌هاست. آموزش ایدئولوژیک و مذهبی اساسا نمی‌تواند این روحیه را تقویت کند. زیرا در تلاش است حقانیت یک موضع یا مذهب یا ایدئولوژی را ثابت کند.

حال در نظر بگیریم در ایران تحت سلطه جمهوری اسلامی دقیقا بر عکس است. یعنی علاوه بر آنکه محتوای آموزشی مدارس، بر اساس ایدئولوژی مطلوب جمهوری اسلامی است، تلاش می‌شود حضور مععم‌ها و روحانیون حکومتی در مدارس نیز تقویت شود.

روندی که عمیقا اعتراض معلمان را برانگیخته است. اخیرا یکی از معلمان در یکی از تجمعات اعتراضی در کرمان گفته بود: «اگر دانش‌آموزان دوست داشتند آخوند به آن‌ها درس بدهد، به حوزه می‌رفتند، نه مدرسه».

اساسا به نظر شما مدارسی که باید شهروند مدرن تحویل دهند چگونه می‌توانند با حضور روحانیون یک مذهب خاص، این خردگرایی و شمول‌گرایی را تقویت کنند؟

#گفتگو_توانا #آموزش_پرورش #حوزه_علمیه #حقوق_خداناباوران

@dialogue1402
اختلاط نهادی عامل اختلال در سیاست و جامعه؛ نمونه احمد علم‌الهدی

روندی که از پس از انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷ در ایران برقرار شده است را به راحتی می‌توان یک نوع اختلاط نهادی نامید. حضور سنگین نهاد مذهب و حوزه در نهادهای سیاسی و اجتماعی کشور و اختلاط این حوزه‌ها عملا موجب اختلال در سیاست و جامعه شده است.

پس از ۴۰ سال شاهد هستیم جمهوری اسلامی نه تنها نتوانسته خود را در جایگاه یک نظام مشروع تثبیت کند بلکه با سنگین‌ترین بحران‌های عمر خود روبروست. بحران‌هایی که از قضا از پس آن، مهم‌ترین و ایدئولوژیک‌ترین نهاد این نظام هدف گرفته می‌شود؛ نهاد ولایت فقیه. ولایت فقیه نماد حضور ایدئولوژیک نهاد مذهب و حوزه در سیاست و جامعه است.

درباره اینکه چرا این اختلاط موجب اختلال شده است می‌توان ساعت‌ها سخن گفت و صفحه‌ها نوشت اما کوتاه سخن آنکه یک جامعه به حسب «اجتماعی» بودن نمی‌تواند تحت مدیریت یک مذهب خاص قرار بگیرد و در عین‌حال به صورت عادی پیش برود و شاهد پیشرفت باشد. به این علت ساده که جامعه به علت کثرت نهفته و نهادینه‌ای که دارد توان خلاصه‌شدگی در یک مذهب را ندارد.

به همین علت است که با پدیده‌هایی در جمهوری اسلامی مواجه هستیم که در هیچ جای جهان و حتی در کشورهای اسلامی نمونه ندارد؛ فقط در جمهوری اسلامی است که زنان غیرمسلمان اگر حجاب اسلامی را رعایت نکنند جریمه و مجازات می‌شوند؛ در حالیکه حتی در خود فقه اسلامی نیز حجاب به زنان مسلمان توصیه شده است. این دقیقا ناشی از اختلاط نهادی است. یعنی حضور بی‌قواره نهاد حوزه در جامعه که چنین پدیده‌هایی را رقم زده است.

نمونه احمد علم‌الهدی نیز از این لحاظ قابل توجه است. سلطه جمهوری اسلامی موجب شده است این فرد در جایگاه نماینده رهبر جمهوری اسلامی در مشهد، حتی برگزاری کنسرت‌های مجاز در شهر مشهد را بر نتابد. در نظر بگیرید که از دید علم‌الهدی حتی کنسرتی که از نهادهای همین حکومت مجوز گرفته‌اند نیز نباید در شهر مشهد برگزار شوند. اینکه حتی قوانین جمهوری اسلامی نیز در یک شهر خاص مانند مشهد قابلیت اجرا ندارند چون نماینده رهبری آن را «صلاح» نمی‌داند نمونه عالی از این است که اختلاط نهادی در جمهوری اسلامی به درونی‌ترین لایه‌های جمهوری اسلامی نیز رسیده است.

به همین علت است که خرد متعارف بشری به این نتیجه رسیده است که اساسا بایستی نهاد مذهب منفک از نهادهای سیاسی و اجتماعی قرار بگیرد و سیاست چون قرار است بر کلیت یک کشور اعمال شود، ضرورتا سیاستی شمول‌گرا و پلورال باشد نه سیاستی مذهبی و انحصاگرا. این به معنای دشمنی با مذهب نیست بلکه به معنای قرارگرفتن هر چیزی در جایگاه خود است.

#گفتگو_توانا #حوزه_علمیه #مدارای_مذهبی #حقوق_خداناباوران

@Dialogue1402
احمد خاتمی: «ولی فقیه تنها رهبر سیاسی نیست بلکه نایب امام زمان (عج) است»

چگونه از «نایب امام زمان» می‌توان انتقاد کرد؟!

احمد خاتمی که توسط خامنه‌ای به امامت نماز جمعه در تهران رسیده است به تازگی گفته است:

«آن کس که غیرت دینی دارد، اجازه تخریب ولایت فقیه را چه در جلسه خصوصی و چه در جلسه عمومی نمی‌دهد...باید بدانیم، ولی فقیه تنها رهبر سیاسی نیست بلکه نایب امام زمان (عج) است».

خوب است بدانیم احمد خاتمی عضو مجلس خبرگان رهبری نیز است که طبق وظیفه، بایستی بر کار رهبری نظارت کند. احمد خاتمی و یاران و همراهان او در مجلس خبرگان چگونه می‌توانند رویکرد نظارتی بر کار خامنه‌ای داشته باشند وقتی آن را در چنین جایگاه قدسی قرار می‌دهند که «نایب امام زمان» فرض می‌کنند؟!

قدسی‌سازی از مقامات سیاسی در حوزه سیاست، از آن پایگاه‌های تخریب‌گرانه‌ای است که اساس رویکرد انتقادی به روندهای غلط سیاسی را مورد هجمه قرار می‌دهد. کوچکترین انتقادی از ولایت فقیه و شخص خامنه‌ای عملا به توهین به «امام زمان» تعبیر می‌شود و دست دستگاه‌های قضایی و اطلاعاتی برای اعمال فشار بر منتقدان باز می‌شود.

ضمن اینکه در این کشور هستند شهروندانی که به مذهب شیعه و اسلام باور ندارند و اقلیت مذهبی هستند یا خداناباور هستند و بر این اساس به پدیده‌ای به نام «امام زمان» باور ندارند اما در عین‌حال نوع سیاست‌ورزی خامنه‌ای، به آنان نیز به عنوان شهروند کشور ایران آسیب می‌رساند. این‌ دست شهروندان می‌توانند از ولی فقیه انتقاد کنند؟!

#گفتگو_توانا #ولایت_فقیه #مدارای_مذهبی #حقوق_خداناباوران

@Dialogue1402
علی رمضانی، سخنگوی نمایشگاه کتاب تهران اعلام کرد: «در جریان برگزاری نمایشگاه کتاب از یکی از ناشران کتاب به دلیل «عدم رعایت حجاب» با تشکیل پرونده، تعهد گرفته شد...همچنین برای دو ناشر دیگر نیز به دلیل «عدم رعایت حجاب» حکم صادر شده و در پرونده آنها به ثبت رسیده است».

در همه جای دنیا نمایشگاه‌های فرهنگی همچون نمایشگاه کتاب محل معرفی اندیشه‌ها و دستاوردهای فرهنگی و علمی نویسندگان است. انتشاراتی‌ها گرد هم می‌آیند تا نوین‌ترین یافته‌ها و نگاشته‌های خود را در میان بگذارند و به تماشای مردم بیاورند و اینگونه فضای فرهنگی را تعمیق بخشند و نگاه تعاملی را قدرتمند سازند. از این رو برگزاری چنین نمایشگاه‌هایی نیازمند ظرافت‌های بیشتری است؛ از جمله احترام به فضای فرهنگی که در حرمت‌نهی عمیق به مخاطبان و ناظران و شرکت‌کنندگان نمود پیدا می‌کند.

حال تصور کنید در ایران در تهران، سخنگوی نمایشگاه کتاب از بگیر و ببند فرهنگی می‌گوید؛ از اینکه به علت حجاب برای برخی ناشران پرونده قضایی تشکیل شده است و برای برخی دیگر از آنان، حکم صادر شده است. این نمایشگاه کتاب است یا نمایشگاه داغ و قضای اسلامی؟!

#گفتگو_توانا #نمایشگاه_کتاب #استبداد #سانسور

@Dialogue1402
عنایت‌الله نعیمی، شهروند بهائی محبوس در زندان اصفهان، توسط شعبه اول دادگاه انقلاب اصفهان به ریاست «مرتضی براتی»، به مجموعا‌۱۵ سال حبس تعزیری، جزای نقدی و محرومیت‌های اجتماعی محکوم شد. در صورت تایید این حکم در مرحله تجدیدنظر، مجازات اشد یعنی ۱۰ سال زندان قابل اجرا خواهد بود.

به گزارش هرانا، «تشکیل شبکه یاران ایران و ارتباط با تشکیلات بهائیت در اسرائیل» از جمله مصادیق اتهامی آقای نعیمی است.
او همچنین با رای دادگاه به ۵۰ میلیون تومان جزای نقدی و پانزده سال محرومیت‌های اجتماعی محکوم شده است.
آقای نعیمی ۱۶ اردیبهشت پس از برگزاری دادگاه به زندان منتقل اصفهان منتقل شدند.
خبرگزاری هرانا همچنین نوشت:
«عنایت‌الله نعیمی، از اعضای سابق مدیران جامعه بهائی ایران موسوم به “یاران ایران”، در تاریخ ششم مهرماه ۱۴۰۱، توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد. ماموران ضمن تفتیش منزل، محل کار و باغ این شهروند در حومه اصفهان، برخی از لوازم شخصی از جمله تلفن همراه و لپتاپ وی را ضبط کردند.
او چندی بعد با تودیع قرار وثیقه، به شیوه موقت و تا پایان مراحل دادرسی از زندان اصفهان آزاد شد.
شهروندان بهائی در ایران از آزادی‌های مرتبط به باورهای دینی محروم هستند، این محرومیت سیستماتیک در حالی است که طبق ماده ۱۸ اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده ۱۸ میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی هر شخصی حق دارد از آزادی دین و تغییر دین با اعتقاد و همچنین آزادی اظهار آن به طور فردی یا جمعی و به طور علنی یا در خفا برخوردار باشد.
بر اساس منابع غیررسمی در ایران بیش از سیصد هزار شهروند بهائی وجود دارد اما قانون اساسی ایران فقط اسلام، مسیحیت، یهودیت و زرتشتی‌گری را به رسمیت شناخته و مذهب بهائیان را به رسمیت نمی‌شناسد. به همین دلیل طی سالیان گذشته همواره حقوق بهائیان در ایران به صورت سیستماتیک نقض شده است.»

روح‌الله خمینی قبل از پیروزی انقلاب در مصاحبه‌ای که با جیمز کوکرافت استاد دانشگاه راتگرز انجام داده بود به‌صراحت بهائیان را حزبی سیاسی نامیده بود که «مضرند و مقبول نخواهند بود» و به‌همین دلیل در انجام فرایض دینی خود آزادی نخواهند داشت. وانگهی، دشمنی دیرینه خمینی از خلال سخنرانی ۱۰ فروردین ماه ۱۳۴۱ پیداست که بهائیان را صاحبان چکمه‌های اسراییل می‌نامد که مملکت و نوامیس ایران را پایمال می‌کنند...

اینگونه بود که از بهائیان یک «دیگری» ساخته شد که باید سرکوب شوند و از بسیاری حقوق انسانی خود محروم شوند.

شما هموطن گرامی، آیا تا کنون برای آزادی دینی در ایران تلاشی کرده‌اید؟

#بهائی #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
تصویری از سنگ مزار سیدصدرالله فاضلی زارع، متهمی که چند روز پیش با اتهام سب‌النبی اعدام شد.
صدرالله پیش از بازداشت کارگر کابینت‌سازی بود و سرپرستی مادر سالمندش را برعهده داشت.

روز ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۲، یوسف مهراد و صدرالله فاضلی زارع با اتهام سب‌النبی و توهین به مقدسات اعدام شدند.

اعدام یوسف مهرداد و صدرالله فاضلی‌زارع به اتهام توهین به مقدسات، جنایت تازه‌ای از حکومت جمهوری اسلامی‌ست؛ جنایتی که علاوه بر نقض آشکار آزادی بیان، اصل آزادی ادیان را هم نقض می‌کند. ایران در کنار پاکستان، عربستان، افغانستان، یمن، موریتانی، نیجریه و سومالی یکی از ۸ کشوری‌ست که در قوانین آنها، اتهام«توهین به مقدسات» مجازات مرگ به همراه دارد. یوسف مهرداد پدر سه فرزند و اهل اردبیل بود و فاضلی‌زارع علاوه بر توهین به مقدسات، به توهین به مادر پیامبر و تحقیر قرآن از راه سوزاندن آن متهم شده بود.

مخالفان حکم اعدام می‌گویند که این مجازات مصداق قتل دولتی یا سیستماتیک است؛ نگه‌داشتن مجرم یا متهم برای آنکه کشته شود، خود مصداق فجیع‌ترین نوع شکنجه است. حال در مورد صدور حکم اعدام به استناد اظهارات توهین‌آمیز چه می‌توان گفت!؟ قتل انسان به جرم آنکه بد یا نادرست سخن گفته است چه حکمی دارد؟

چرا به خاطر بیان عقیده باید کسی کشته شود؟ آیا با کشتن افراد به خاطر عقیده یا حتی توهین، اعضای جامعه به سعادت و بهروزی می‌رسند؟

#گفتگو_توانا #صدرالله_فاضلی_زارع
#یوسف_مهراد

@Dialogue1402
علم الهدی، نماینده خامنه‌ای در مشهد اخیرا گفته است: «مردم هوشیار باشند تا تنگدستی عامل دست کشیدن‌شان از انقلاب نشود...دشمن بداند فشار اقتصادی و مشکلات معیشتی نمی‌تواند باعث شود که مردم ما از دین خود دست بردارند»!

در واقع، نماینده خامنه‌ای در مشهد در اینجا به عیان نشان می‌دهد که آنچه برای او ارجحیت دارد، ایدئولوژی است حتی اگر پای نان مردم وسط باشد. به عبارت ساده‌تر، اگر از علم‌الهدی پرسیده شود بین گرسنگی مردم و ایدئولوژی اسلامی کدام را ارجح می‌داند، او حفظ ایدئولوژی اسلامی را بر می‌گزیند.

بدیهی است وقتی آنان در زمینه سفره و نان مردم چنین صریح سخن می‌گویند، می‌توان حدس زد چه نگاه سخت و تنگ‌نظرانه و تلخ و مداراستیزانه‌ای نسبت به ضرورت رواداری با دیگر نگاه‌ها و چشم‌اندازهای عقیدتی و فکری موجود در جامعه دارند. آنان وقتی نان مردم را فدای ایدئولوژی می‌کنند، جان مردم ناباور به ایدئولوژی خود را ارجمند خواهند دانست؟!

#استبداد_دینی #حکومت_ایدئولوژیک #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
«چرا انقلاب شد؟ آیا هدف پیشرفت نظامی و علمی بود یا هدف از انقلاب، شامل دین و فرهنگ نیز می‌شد؟ امروز به گونه‌ای وانمود می‌شود که خواسته ما، تنها رفاه مادی است».
.
«محمد تقی مصباح یزدی» به جد بر این باور بود که انتظارات اقتصادی با اهداف آن انقلاب همخوان نیست. او انگیزه‌های دینی را هدف اصلی انقلاب اسلامی تعریف می‌کرد.

دکتر «قاسم افتخاری» - استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران - این نظر که خواسته اصلی روحانیت انقلابی، اجرای شریعت بود را تایید می‌کند و در توضیح می‌گوید: «محور مطالبات روحانیون این بود که حکومت‌ها قوانین اسلامی را اجرا کنند».

این سخن مورد تایید «روح الله حسینیان» - رییس مرکز اسناد انقلاب اسلامی - نیز هست. او نیز سخنی به صراحت در این باره گفته بود: «فرض کنید ایرانی مانند ژاپن ساختید، در انتها چه نتیجه‌ای حاصل می‌شود؟ انقلاب‌اسلامی حرف دیگری داشت. شاه هم می‌توانست ایران را آباد کند، اما ما انقلاب کردیم تا آبادانی همراه با معنویت و دین داشته باشیم».

پس از پیروزی انقلاب اسلامی و سال ۱۳۵۹ که «محمد علی رجایی» - نخست وزیر وقت - از مرتضی نبوی درخواست می‌کند که به شرکت مخابرات برود و در آنجا مسئولیت بپذیرد. در آنجا نبوی سمت معاونت اداری - مالی شرکت را برعهده می‌گیرد؛ اما نخستین فعالیت او در شرکت به چه مربوط می‌شد؟ از زبان خود او بخوانیم: «در آن شرکت ابتدا مبارزه با بی‌حجابی را شروع کردیم. چون تیپ کارمندان آنجا مناسب نبود...پس از مدتی یک جو اسلامی در شرکت حاکم شد».

شاید این تردید مطرح شود که پرپیداست که انگیزه‌های اسلامگرایانه، در پی دموکراسی و آزادی لیبرالی نبودند. پس چرا بر این سخن ظاهرا بدیهی ابرام و اصرار ورزیده می‌شود؟ دلیل آن است که اگر این مدعای اصلی را بپذیریم و نیز به یاد بیاوریم که روحانیت حکومتی و حامیان آنان، پیروز اصلی نزاع بر سر قدرت بودند، طبیعی‌ست نمی‌توانیم از حکومتی با بن مایه‌هایی این چنین انتظار داشته باشیم اهداف شریعت محورانه خود را به کناری بنهد و با چرخشی ۱۸۰ درجه‌ای نقش حکومتی نرمال و مداراگرا را بازی کند.

یا باید به رفتار اسلامگرایانه حکومت تن داد یا اینکه علیه آن فعالیت کرد. بر این اساس است که انقلاب کنونی ملت ایران را می‌توان انقلابی برای مدارا و رواداری دانست. انقلابی علیه اسلامگرایی و در جستجویی مداراگرایی.

#انقلاب_اسلامی #فقه_شیعه #حکومت_ایدئولوژیک #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
در قرآن که کتاب مقدس مسلمانان است، آیه‌ای در سوره مائده هست که می‌گوید: هرکس، انسانی را بدون ارتکاب قتل یا فساد در روی زمین بکشد، چنان است که گویی همه‌ی انسان‌ها را کشته است.

حکومت جمهوری اسلامی که خود را داعیه دار اسلام می‌داند و قوانین و نظام حقوقی آن بر پایه اسلام بناشده است، به راحتی افراد معترضی را که به شکل مسالمت‌آمیز علیه فقر و فساد به خیابان می‌آیند و یا برای زندگی بهتر و آزادانه دست به اعتراض می‌زنند را به اعدام محکوم می‌کند و چنین حکمی را هم اجرا می‌کند!

روحانیت شیعه که چنین حکومتی را نماینده خود می داند و همواره در دفاع از آن سنگ تمام گذاشته است، چرا به چنین احکامی که حتی با همین اسلام مورد ادعایشان هم کاملا در تضاد است، اعتراضی نمی کند؟ آیا با چنین رویه‌ای که روحانیان در پیش گرفته‌اند، نارواست اگر مردم نیز آنها را دشمن قسم خورده خود و همدست قاتلان بچه‌هایشان بدانند؟
شما قبل از انقلاب برای دفاع از مخالفان زندانی حکومت، هزار حدیث و آیه ردیف می کردید و دلیل شما این بود که حکومت ضداسلامی بر سر کار است پس حتی ترور و جنایت هم مجاز است. اما در دهه های اخیر و هنگامی که حکومت دینی برای «مصالح خود»، بیگناهان را پای چوبه دار می برد، ساکت هستید و حتی همراهی هم می‌کنید؟
به هر حال این توپی است که در زمین روحانیت است و اگر در فردای جمهوری اسلامی قراراست با همین لباس در انظار عمومی ظاهرشوند و به امور غیرعمومی و غیرسیاسی مذهب بپردازند، از الان باید برادری خود را ثابت کرده و در مقابل جنایت بایستند.

- ارسالی همراهان

#اعدام_نکنید #مجید_کاظمی #سعید_یعقوبی #صالح_میرهاشمی #گفتگو_توانا

@dialogue1402
علیه فراموشی

احمد خاتمی، خرداد ۹۸: «ما افتخار می‌کنیم آخوند حکومتی هستیم»!

در خرداد ۹۸ بود که احمد خاتمی - امام جمعه موقت تهران - در نماز جمعه ۲۲ خرداد ۱۳۹۸ در تهران، به تعبیر «آخوند حکومتی» اشاره کرد و آن را موجب «افتخار» دانست.

او که درباره دیدار نخست‌وزیر ژاپن با رهبر جمهوری‌اسلامی صحبت می‌کرد در بخشی از سخنان خود گفت: «صلابت امام خامنه‌ای مدظله العالی در دیدار با نخست وزیر ژاپن اوج عزت تشیع بود ما افتخار می‌کنیم سرباز این آقا باشیم.ما افتخار می کنیم سرباز نائب امام زمان (عج) و آخوند حکومتی هستیم چرا که تنها گذاشتن نائب امام زمان تنها گذاشتن امام زمان (عج) است».

آخوند حکومتی بروز و ظهور معنایی خیلی روشنی دارد؛ یعنی روحانیتی که از ایدئولوژی اسلامی حکومت مستقر نهایت بهره را می‌برد و با حضور در نهادهای قدرت عملا موجب قوام و تعمیق مناسبات تبعیض‌آمیز ایدئولوژیک می‌شود.

درواقع تعبیر آخوند حکومتی نمود عینی تبعیض است؛ زیرا به یک نهاد یا صنف - در اینجا روحانیت - این امتیاز را می‌دهد که به صرف روحانی و آخوند بودن از نهایت امکانات بهره‌مند شود و به دالان‌های قدرت راه یابد.

حضور گسترده روحانیت در قدرت و نهادهای حکومتی نیز تبعات خود را دارد. از جمله اینکه موجب این می‌شود که دایره فرصت‌ها صرفا بین خودی‌ها بچرخد و راه بر ورود شایسته‌ها بسته شود و برای این ممانعت نیز دلایل دینی و ایدئولوژیک تراشیده شود و از آنجا که ماهیت حکومت نیز اسلامی است، این دلایل خریدار پیدا می‌کنند.

تصور کنید یک اقلیت مذهبی یا یک دین‌ناباور در حوزه آموزش کودکان مدل آموزشی کارآمد و مدرنی داشته باشد که بتواند روند آموزش کودکان در ایران را متحول کند. بدیهی است در حکومتی که امثال احمد خاتمی در آن دست بالا را دارند پیش از آنکه محتوای این مدل مورد بررسی قرار بگیرد، عدم صلاحیت بحث پیرامون آن اعلام می‌شود چه آنکه این فرد در دایره مطلوب عقیدتی حکومت قرار ندارد.

حکومتی که «آخوندهای حکومتی» آن را می‌چرخانند!

#گفتگو_توانا #ولایت_فقیه #مدارای_مذهبی #حقوق_خداناباوران

@Dialogue1402
زندگی زیر سایه قوانین شرع‌‎

اثری از اسد بیناخواهی

در طی چهار دهه اخیر تعداد زیادی از شهروندان زیر سایه قوانین شرع، جمهوری اسلامی، با اتهاماتی مانند سب النبی یا توهین به پیامبر و ارتداد اعدام شده‌اند.

به عبارتی دیگر چنین قوانینی به ابزاری برای سرکوب آزادی بیان و فکر تبدیل شده‌اند.

از صفحه دادبان
@daadbaan2021


- مطابق با گزارش بنیاد عبدالرحمن برومند، از زمان استقرار جمهوری اسلامی در ایران، ۶۹۰ نفر به اتهام توهین به مقدسات کشته شده‌اند که با اعدام مهرداد و فاضلی‌زارع این رقم به ۶۹۲ نفر افزایش پیدا کرد. در کنار بهاییان و نوکیشان مسیحی، صاحبان تفاسیر متفاوت از قرآن هم مورد تعقیب و تعزیر بوده‌اند.

#قوانین_شرعی #نه_به_اعدام #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
Channel name was changed to «گفت‌وشنود»

مستبد عقیدتی نباشیم!

واقعیت این است که آزادی باور و عقیده، انسجام اجتماعی را ارتقا می‌دهد، زیرا گفتگو، تفاهم و احترام را میان گروه‌های مختلف عقیدتی تشویق می‌کند و محیطی از مدارا و همزیستی مسالمت‌آمیز را ایجاد می‌کند.

این درک به ویژه برای ما ایرانیان که در حال نبرد با استبداد مذهبی هستیم درکی لازم است.

بر این اساس است که می‌توان گفت کسانی که در پی همبستگی ملی هستند بایستی به ایجاد فضایی فراگیر برای آزادی عقیدتی همه شهروندان بیندیشند. اینگونه است که اتحاد ملی ارتقا می‌یابد. احترام به آزادی مذهبی به افراد این امکان را می‌دهد تا در ارزش‌ها و اهداف اجتماعی مشترک، زمینه‌های مشترکی پیدا کنند.

این رویکرد به ویژه برای ما ایرانیان که از وجود یک استبداد مذهبی رنج می‌بریم از نان شب واجب‌تر است. اگر قرار است همبستگی و اتحاد ملی خود را حفظ کنیم تا بر استبداد مذهبی غلبه کرده و به حکومتی دموکراتیک برسیم، در ابتدا لازم است خودمان مستبدانی عقیدتی نباشیم!

یعنی باید بپذیریم که افراد بتوانند آزادانه عقاید دینی یا غیردینی یا ضد دینی خود را بیان کنند. ما به همدیگر احترام می‌گذاریم اما عقاید همدیگر را نقد می‌کنیم. تفکیک این دو کاملا روشن است. پر کردن شکاف ها و تقویت حس وحدت در جامعه ایران، پایه‌های استبداد ولایت فقیه را به لرزه در خواهد آورد.

ما می‌توانیم حقوق انسانی همدیگر برای اتخاذ باورهای مختلف را محترم بشماریم اما در عین حال آن باورها را قابل انتقاد بدانیم.

#گفتگو_توانا #آزادی_عقیده #استبداد_مذهبی #حقوق_خداناباوران #رواداری

@Dialogue1402

جمهوری اسلامی هفته گذشته دو زندانی را با اتهام توهین به پیامبر اسلام، اعدام کرد.
حالا محمد جعفر حسینیان، معممی که عضو هیئت علمی فرهنگستان علوم اسلامی قم است، ضمن دفاع از قتل حکومتی یوسف مهراد و سیدصدرالله فاضلی زارع، این حکم را تعمیم داده و مخالفان ولایت فقیه را که به او توهین می‌کنند، مستحق مرگ دانسته است.

او در گفتگو با رسانه رسا، ارگان اطلاع رسانی نزدیک به حوزه علمیه قم، ضمن اشاره به اینکه در زمان پیامبر اسلام هم دست‌کم در دو مورد از افرادی که به «پیامبر» توهین کرده و به او دشنام داده بودند به دستور او به قتل رسیدند، موارد گذشت ائمه در خصوص توهین را مربوط به دورانی دانسته که آن‌ها در قدرت نبودند.

عضو هیات علمی فرهنگستان علوم اسلامی در شهر قم در ادامه اظهارات خود مدعی شده کسانی در موضع سیاسی به مخالفت با ولایت فقیه بپردازند و سب و توهین کنند حکم آنها اعدام است وی گفته است: «حتی کسی که در این سطح و شکل نیز به مخالفت با ولایت فقیه بپردازد، حکم او اعدام می‌شود. چنین اشخاصی پایه‌های اساسی و رکن اصلی نظام را مورد توهین قرار داده‌اند. مسأله ولایت فقیه بعد از موضوع ولایت ائمه اطهار، یک مسأله اساسی است. اگر این مسأله را حذف کنید دیگر نمی‌توانیم بگوییم ما نظام ولایت فقیه داریم. مخالفتی که با سب و توهین همراه می‌شود، حکمش اعدام است.»

او اعدام‌ فرد توهین‌کننده را موجب «استحکام نظام سیاسی و نیز حفظ امنیت و آرامش جامعه و گرفتن سرعت به سوی پیشرفت محصول وحدت فکر، عمل و عقیده» دانسته و افزود «اگر وحدت عقیده پیدا شود، هرچقدر که استحکام داشته باشد، جامعه پیشرفت بیشتری می‌کند. شکل گیری و شدت گرفتن همدلی در جامعه موجب همفکری است و همفکری نیز ثمره خود را در همدلی جامعه نشان می‌دهد.»

حسنیان در پایان اضافه کرده : «از این رو اگر کسی پیدا شود که به این نقطه همدلی و وحدت ضربه بزند، موجب تزلزل جامعه خواهد شد. بنابراین مجازات کسی که مرتکب چنین مسأله‌ای شود، عین عدالت خواهد بود.»

این مدرس حوزه علمیه، همچنین با تاکید بر لزوم اجرای حدود شرعی، «ولایت ائمه معصومین» و در ادامه آن نیز «ولایت فقیه» را متصل به جریان «ولایت الله» دانسته است.

- به نظر شما آیا کشتن فرد توهین کننده به «ولی فقیه» باعث ایجاد همدلی و استحکام امنیت جامعه می‌شود؟!
- هموطنان باورمند به اسلام، آیا شما با سخنان این معمم موافقید و راضی به ستانده شدن جان هموطن خداناباور یا مخالف ولی‌فقیه هستید؟!
- آیا وجود چنین نگرشی در قدرت، موجب مدارا، وفاق و همزیستی در جامعه می‌شود؟

#گفتگو_توانا

@Dialogue1402
پلورالیسم دینی، قانون اساسی و ولایت فقیه

قانون اساسی به عنوان پایه و چارچوب قانونی برای حکومت، تضمین حمایت از حقوق فردی و ایجاد اصول یک جامعه دموکراتیک عمل می‌کند. برای دستیابی به چنین هدف نیک و انسانی، پلورالیسم دینی بایستی به عنوان پایه‌ای برای این قانون در نظر گرفته شود.

پلورالیسم دینی با ارزش‌های جهانشمول و مدرنی چون آزادی وجدان، عقیده و بیان گره خورده است. آن قانون اساسی که پلورالیسم دینی را در خود پذیرفته و هضم کرده باشد، ارزش و منزلت ذاتی همه افراد را بدون توجه به وابستگی های مذهبی آنها به رسمیت می شناسد.

پلورالیسم مذهبی در چارچوب قانون اساسی مستلزم به رسمیت شناختن و پاسداری از حق هر شهروند برای انجام آزادانه مذهب خود است تا زمانی که به حقوق و آزادی های دیگران تجاوز نکند.

بر این اساس دولت ملزم می‌شود که بی‌طرف باشد و با همه جوامع دینی و افراد به طور برابر تحت قانون رفتار کند. با گنجاندن اصل پلورالیسم دینی در قانون اساسی، تنوع شهروندان به رسمیت شناخته می‌شود و از خداباور تا خداناباور به یکسان از حقوقی برابر برخوردار خواهند بود.

متاسفانه اکنون در ایران قانون اساسی جمهوری اسلامی کاملا بر خلاف این اصل مسلم حقوق بشری است. تصور کنید ولایت فقیه به عنوان فرادست‌ترین نهاد قانون اساسی جمهوری اسلامی خود بر پایه یک تبعیض بنیادین است و آن اینکه جز یک فقیه شیعه اثنی عشری کسی نمی‌تواند در جمهوری اسلامی به مقام رهبری برسد!

#پلورالیسم_دینی #ولایت_فقیه #استبداد_دینی #آزادی_دینی #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
فقر، آزادی را محدود می‌سازد.

واقعیت این است اگرچه آزادی مذهبی و عقیدتی از نیازهای بنیادین جوامعی چون ایران است اما فقر اقتصادی از عوامل بنیادین در خطر افتادن آزادی است.

نابرابری‌های اجتماعی-اقتصادی می‌تواند دسترسی افراد به آموزش و تجارب لازم را قطع کند. آموزش و تجربه‌ای که برای اتخاذ درک لازم پیرامون چگونگی زیست در یک جامعه چندفرهنگی بسیار لازم هستند.

بسیاری از ایرانیان به علت فقر اقتصادی از سفر به کشورهای مختلف محروم مانده‌اند. تصور کنید اگر ایرانیان می‌توانستند به راحتی به کشورهای مختلف سفر کنند و تجربه زیسته جوامع دیگر - با فرهنگ و مذهب متفاوت - را مشاهده کنند.

این دنیادیدگی قطعا رویکرد متساهلانه را تقویت می‌کرد و به افراد دید فراخ‌تری نسبت به زندگی و جنبه‌های آن می‌داد.

بسیاری از کودکان ایرانی اکنون به علت فقر از تحصیل باز مانده‌اند. وقتی تحصیل نباشد، مطالعه و تحقیق نیز محدود می‌شود و عملا ناممکن. خمودگی و رخوت فکر در بستر محدودیت و نبود فرصت برای فراروی از زیست حداقلی است که رخ می‌دهد.

در واقع جمهوری اسلامی جدای از رویکردهای ارتجاعی در قانون اساسی و تصمیم‌های سیاسی، با گسترش فلاکت اقتصادی نیز، آزادی ما را بیش از پیش به خطر انداخته است.

#فقر #آزادی #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
Channel photo removed