This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یک تن از همراهان ارجمند این صفحه این ویدئو را برای ما فرستاد تا نظرمان را درباره آن بنویسیم.
گفتگو بین یک فرد روحانی هوادار جمهوری اسلامی و دکتر برهانی - استاد حقوق دانشگاه - است. این بخشی بسیار کوتاه از مناظره است.
سه نکته درباره همین بریده‌ی کوتاه می‌توان بیان کرد:
۱- نفس گفتگو و مناظره درباره مسائل پراهمیت و حیاتی کشور باید فراگیر شود. البته این بسیار ناگوار است که مسئله پوشش - که از شخصی‌ترین امور است - باید این اندازه در کشور ما مورد بحث شود اما به هرحال اکنون واقعیت ناگزیر این است. نفس گفتگو درباره این مسائل را باید فراگیر کرد. باید یاد بگیریم درباره مسائل مورد اختلاف گفتگو کنیم نه نزاع!
۲- راه تعامل و بسط مدارا نه تنها از راه انکار حقیقت نمی‌گذرد بلکه انکار واقعیت و حقیقت بیرونی مانع از فراهم‌آوری بستر لازم برای بسط رواداری است. این روحانی مدام تلاش می‌کند واقعیاتی همچون فشار و آزار جمهوری اسلامی بر خانم‌هایی که پوشش اختیاری دارند را انکار کند. این طبعا حیرت دکتر برهانی را بر می‌انگیزد. چون آن را با واقعیت ناهمخوان می‌بیند و می‌بینیم که بحث در این سطح می‌ماند که به این روحانی ثابت شود که حکومت در حال آزار شهروندان با پوشش اختیاری است!
۳- کسانی که به مردم‌مداری باورمند هستند و حکومت‌ها را تابع مردم می‌خواهند نه آقابالاسر، بهتر می‌توانند فضای مداراجویی را تقویت کنند حتی اگر خود به یک عقیده خاص باورمند باشند. در اینجا دکتر برهانی که از مردم دفاع می‌کند، خود یک مسلمان باورمند است اما از آنجا که به حاکمیت مردم باور دارد می‌گوید باید حقوق کسانی که پوشش اختیاری تن می‌کنند پاس داشته شود.
نظر شما چیست؟
#گفتگو_توانا #پوشش_اختیاری #حکومت_ملی #مردم_داری
@Dialogue1402
گفتگو بین یک فرد روحانی هوادار جمهوری اسلامی و دکتر برهانی - استاد حقوق دانشگاه - است. این بخشی بسیار کوتاه از مناظره است.
سه نکته درباره همین بریده‌ی کوتاه می‌توان بیان کرد:
۱- نفس گفتگو و مناظره درباره مسائل پراهمیت و حیاتی کشور باید فراگیر شود. البته این بسیار ناگوار است که مسئله پوشش - که از شخصی‌ترین امور است - باید این اندازه در کشور ما مورد بحث شود اما به هرحال اکنون واقعیت ناگزیر این است. نفس گفتگو درباره این مسائل را باید فراگیر کرد. باید یاد بگیریم درباره مسائل مورد اختلاف گفتگو کنیم نه نزاع!
۲- راه تعامل و بسط مدارا نه تنها از راه انکار حقیقت نمی‌گذرد بلکه انکار واقعیت و حقیقت بیرونی مانع از فراهم‌آوری بستر لازم برای بسط رواداری است. این روحانی مدام تلاش می‌کند واقعیاتی همچون فشار و آزار جمهوری اسلامی بر خانم‌هایی که پوشش اختیاری دارند را انکار کند. این طبعا حیرت دکتر برهانی را بر می‌انگیزد. چون آن را با واقعیت ناهمخوان می‌بیند و می‌بینیم که بحث در این سطح می‌ماند که به این روحانی ثابت شود که حکومت در حال آزار شهروندان با پوشش اختیاری است!
۳- کسانی که به مردم‌مداری باورمند هستند و حکومت‌ها را تابع مردم می‌خواهند نه آقابالاسر، بهتر می‌توانند فضای مداراجویی را تقویت کنند حتی اگر خود به یک عقیده خاص باورمند باشند. در اینجا دکتر برهانی که از مردم دفاع می‌کند، خود یک مسلمان باورمند است اما از آنجا که به حاکمیت مردم باور دارد می‌گوید باید حقوق کسانی که پوشش اختیاری تن می‌کنند پاس داشته شود.
نظر شما چیست؟
#گفتگو_توانا #پوشش_اختیاری #حکومت_ملی #مردم_داری
@Dialogue1402
این توییت را می‌بینید؟ متعلق به ۵ سال پیش است. روایت یک هم‌میهن بهایی از رنجی که بر بهاییان ایران می‌گذرد.
اما دردآور این است که در این ۵ سال وضع نه تنها بهتر نشده بلکه بدتر شده است. همچنان بازداشت گسترده بهاییان و زندانی‌کردن و غصب اموال و محرومیت از اشتغال فقط و فقط به علت باور متفاوت مذهبی.
خامنه‌ای پیش از این گفته بود: «ایران آزادترین کشور دنیاست»!
بله! فقط در این آزادترین کشور دنیا نمی‌توان یک مذهب متفاوت داشت! درحالیکه در همه جای دنیا می‌توان بهایی بود و به آن به عنوان یک مذهب احترام می‌گذارند در ایران که خاستگاه دین بهایی است نمی‌توان بهایی بود.
بهاییان هموطنان ما هستند با حقوقی کاملا برابر با دیگر ایرانیان. آنها پیش از بهایی بودن ایرانی هستند. چنان که من و شما قبل از شیعه بودن، سنی بودن، بی خدا بودن، مسیحی بودن، یهودی بودن، زرتشتی بودن، یک ایرانی هستیم. ایران برای همه ایرانیان است!
#گفتگو_توانا #مدارای_مذهبی #خامنه_ای #جمهوری_اسلامی #صدای_پای_صبح
@dialogue1402
اما دردآور این است که در این ۵ سال وضع نه تنها بهتر نشده بلکه بدتر شده است. همچنان بازداشت گسترده بهاییان و زندانی‌کردن و غصب اموال و محرومیت از اشتغال فقط و فقط به علت باور متفاوت مذهبی.
خامنه‌ای پیش از این گفته بود: «ایران آزادترین کشور دنیاست»!
بله! فقط در این آزادترین کشور دنیا نمی‌توان یک مذهب متفاوت داشت! درحالیکه در همه جای دنیا می‌توان بهایی بود و به آن به عنوان یک مذهب احترام می‌گذارند در ایران که خاستگاه دین بهایی است نمی‌توان بهایی بود.
بهاییان هموطنان ما هستند با حقوقی کاملا برابر با دیگر ایرانیان. آنها پیش از بهایی بودن ایرانی هستند. چنان که من و شما قبل از شیعه بودن، سنی بودن، بی خدا بودن، مسیحی بودن، یهودی بودن، زرتشتی بودن، یک ایرانی هستیم. ایران برای همه ایرانیان است!
#گفتگو_توانا #مدارای_مذهبی #خامنه_ای #جمهوری_اسلامی #صدای_پای_صبح
@dialogue1402
در راستای ستمی که بر بهاییان ایران می‌رود اکنون در توییتر هشتگ #صدای_پای_صبح استفاده می‌شود.
هشتگ غم‌انگیزی نیز است؛ چه آنکه حامل این واقعیت است که اکنون بهاییان ایران در ظلمات ستم سیستماتیک جمهوری اسلامی بسر می‌برند.
ستمی که بایستی امیدوار باشیم فقط محدود به جمهوری اسلامی باشد و اگر حکومتی مردمی و مداراجو در ایران حاکم شد، بهاییان بتوانند از حقوق حقه لازم شهروندی در کنار دیگر شهروندان ایران برخودار باشند.
شما چه فکر می‌کنید؟ به نظر شما ستم بر بهاییان در ایران با رفتن جمهوری اسلامی خواهد رفت؟ به نظر شما می‌توان امیدوار به رفع ستم از بهاییان بود؟ به نظر شما #صدای_پای_صبح برای بهاییان شنیده می‌شود؟
#گفتگو_توانا #مدارای_مذهبی #خامنه_ای #جمهوری_اسلامی #صدای_پای_صبح
@dialogue1402
هشتگ غم‌انگیزی نیز است؛ چه آنکه حامل این واقعیت است که اکنون بهاییان ایران در ظلمات ستم سیستماتیک جمهوری اسلامی بسر می‌برند.
ستمی که بایستی امیدوار باشیم فقط محدود به جمهوری اسلامی باشد و اگر حکومتی مردمی و مداراجو در ایران حاکم شد، بهاییان بتوانند از حقوق حقه لازم شهروندی در کنار دیگر شهروندان ایران برخودار باشند.
شما چه فکر می‌کنید؟ به نظر شما ستم بر بهاییان در ایران با رفتن جمهوری اسلامی خواهد رفت؟ به نظر شما می‌توان امیدوار به رفع ستم از بهاییان بود؟ به نظر شما #صدای_پای_صبح برای بهاییان شنیده می‌شود؟
#گفتگو_توانا #مدارای_مذهبی #خامنه_ای #جمهوری_اسلامی #صدای_پای_صبح
@dialogue1402
دکتر علیمراد داوودی در سال ۱۳۰۰ در خانواده‌ای بهایی در خلخال متولد شد. از دانشگاه تهران در رشته فلسفه دکترا گرفت و در همان دانشگاه به تدریس این رشته نیز مشغول شد. علی مراد داوودی در دانشگاه تهران استادی ممتاز و محبوب محسوب میشد. او در حوزه فلسفه چندین اثر را تالیف و ترجمه کرده بود.
دکتر داوودی در سال ۱۳۵۴ به عضویت محفل ملی بهائیان ایران برگزیده شد. با روی‌کار‌آمدن جمهوری اسلامی، خمینی که بهاییان را در فتوایی «کافر و نجس» نامیده بود، دستور به محدودیت و آزار آنان داد.
او در آبان ۱۳۵۸ در تهران ربوده شد و به قتل رسید. مرجان داوودی فرزند او درباره ناپدیدشدن و سپس قتل پدرش می‌گوید:
«با تعدادی از دوستان ایشان به پارک رفتیم تا تحقیق کنیم و ببینیم کجا هستند. نگهبان پارک توضیح داد که یک جیپ آمده و او را به زور داخل ماشین کرده است. ما حدس زدیم که این جیپ باید دولتی باشد، زیرا هر ماشینی اجازه ورود به پارک را نداشت. وقتی چند ساعت بعد دوستانش دوباره سراغ نگهبان پارک رفتند او همه چیز را تکذیب کرد».
محققان او را از نخستین قربانیان قتل‌های زنجیره‌ای در ایران می‌دانند. نکته جالب‌توجه درباره علیمراد داوودی آن است که علی‌رغم باورمندی عمیق به آیین بهایی، عمیقا باورمند به آزادی مذاهب بود و اجازه نمی‌داد باورمندی شخصی او در حوزه پژوهشی، اثرگذار باشد. دکتر بهروز ثابت، محقق علوم اجتماعی درباره مشی آزادمنشانه‌ی دکتر علیمراد داوودی می‌گوید:
«استاد داودی تعلقی عمیق و ایمانی محکم به آئین بهائی داشت. در عین حال ایشان به همان شدت معتقد بود و تعهد داشت که نگذارد آراء شخصی‌اش وارد حوزه پژوهش‌های آکادمیک فلسفی شود و یا کلاس درسش تحت تاثیر باورهای خصوصی او قرار گیرد».
درواقع علیمراد داوودی جدای از آنکه استادی برجسته در حوزه فلسفه بود، به همان اندازه می‌تواند الگویی برای زیست صحیح آکادمیک نیز باشد. تلاش برای تفکیک باورهای مذهبی شخصی از مباحثی که در کلاس‌های درس در می‌گیرند، نکته‌ای است که در جمهوری اسلامی نه تنها غایب است بلکه برعکس عمل می‌شود.
جمهوری اسلامی تلاش می‌کند از معلمان و اساتیدی بهره بگیرد که مروج ایدئولوژی مذهبی این نظام باشند. بدیهی است که امثال علیمراد داوودی با چنین مشی و باورهایی تاب آورده نمی‌شوند به ویژه وقتی بهایی هم باشند!
#صدای_پای_صبح #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
دکتر داوودی در سال ۱۳۵۴ به عضویت محفل ملی بهائیان ایران برگزیده شد. با روی‌کار‌آمدن جمهوری اسلامی، خمینی که بهاییان را در فتوایی «کافر و نجس» نامیده بود، دستور به محدودیت و آزار آنان داد.
او در آبان ۱۳۵۸ در تهران ربوده شد و به قتل رسید. مرجان داوودی فرزند او درباره ناپدیدشدن و سپس قتل پدرش می‌گوید:
«با تعدادی از دوستان ایشان به پارک رفتیم تا تحقیق کنیم و ببینیم کجا هستند. نگهبان پارک توضیح داد که یک جیپ آمده و او را به زور داخل ماشین کرده است. ما حدس زدیم که این جیپ باید دولتی باشد، زیرا هر ماشینی اجازه ورود به پارک را نداشت. وقتی چند ساعت بعد دوستانش دوباره سراغ نگهبان پارک رفتند او همه چیز را تکذیب کرد».
محققان او را از نخستین قربانیان قتل‌های زنجیره‌ای در ایران می‌دانند. نکته جالب‌توجه درباره علیمراد داوودی آن است که علی‌رغم باورمندی عمیق به آیین بهایی، عمیقا باورمند به آزادی مذاهب بود و اجازه نمی‌داد باورمندی شخصی او در حوزه پژوهشی، اثرگذار باشد. دکتر بهروز ثابت، محقق علوم اجتماعی درباره مشی آزادمنشانه‌ی دکتر علیمراد داوودی می‌گوید:
«استاد داودی تعلقی عمیق و ایمانی محکم به آئین بهائی داشت. در عین حال ایشان به همان شدت معتقد بود و تعهد داشت که نگذارد آراء شخصی‌اش وارد حوزه پژوهش‌های آکادمیک فلسفی شود و یا کلاس درسش تحت تاثیر باورهای خصوصی او قرار گیرد».
درواقع علیمراد داوودی جدای از آنکه استادی برجسته در حوزه فلسفه بود، به همان اندازه می‌تواند الگویی برای زیست صحیح آکادمیک نیز باشد. تلاش برای تفکیک باورهای مذهبی شخصی از مباحثی که در کلاس‌های درس در می‌گیرند، نکته‌ای است که در جمهوری اسلامی نه تنها غایب است بلکه برعکس عمل می‌شود.
جمهوری اسلامی تلاش می‌کند از معلمان و اساتیدی بهره بگیرد که مروج ایدئولوژی مذهبی این نظام باشند. بدیهی است که امثال علیمراد داوودی با چنین مشی و باورهایی تاب آورده نمی‌شوند به ویژه وقتی بهایی هم باشند!
#صدای_پای_صبح #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مجموعه پادکست «دیگری‌نامه»،
به زودی هر هفته،
از صفحات «گفت‌وشنود در شبکه‌های اجتماعی.
در مجموعه پادکست‌های پیش رو، راجع به «دیگری» حرف می‌زنیم، راجع به تمامی آنها که از ما نیستند و دقیقاً به همین طریق، در شکل‌دادن به هویت خود ما نقش مهمی ایفاء می‌کنند.
اگرچه بین ما و آن دیگری‌ها رابطه پیچیده‌ای از مهر و کین، خشم و همدلی، و زندگی و مرگ در جریان باشد.
در این مجموعه که امیدواریم بستری برای گسترش فرهنگ گفت‌وگو در مقولاتی باشد که سنتاً در حیطه ادیان و سنت‌های دینی بوده است، راهی بهتر ندیدیم که بر «دیگری» در فرهنگ دینی و به عبارت دیگر، بر دگرباشی دینی تمرکز کنیم.
بر همین اساس، تمامی باورمندان به ادیان رسمی و غیررسمی و حتی خداناباوران و منتقدان دین هم در دایره‌ی مخاطبان ما در این مجموعه قرار می‌گیرند.
وبسایت:
https://tolerance.tavaana.org/fa/Podcast_Others
#گفتگو_توانا #مدارای_مذهبی #دیگری_نامه #جمهوری_اسلامی #صدای_پای_صبح
@Dialogue1402
به زودی هر هفته،
از صفحات «گفت‌وشنود در شبکه‌های اجتماعی.
در مجموعه پادکست‌های پیش رو، راجع به «دیگری» حرف می‌زنیم، راجع به تمامی آنها که از ما نیستند و دقیقاً به همین طریق، در شکل‌دادن به هویت خود ما نقش مهمی ایفاء می‌کنند.
اگرچه بین ما و آن دیگری‌ها رابطه پیچیده‌ای از مهر و کین، خشم و همدلی، و زندگی و مرگ در جریان باشد.
در این مجموعه که امیدواریم بستری برای گسترش فرهنگ گفت‌وگو در مقولاتی باشد که سنتاً در حیطه ادیان و سنت‌های دینی بوده است، راهی بهتر ندیدیم که بر «دیگری» در فرهنگ دینی و به عبارت دیگر، بر دگرباشی دینی تمرکز کنیم.
بر همین اساس، تمامی باورمندان به ادیان رسمی و غیررسمی و حتی خداناباوران و منتقدان دین هم در دایره‌ی مخاطبان ما در این مجموعه قرار می‌گیرند.
وبسایت:
https://tolerance.tavaana.org/fa/Podcast_Others
#گفتگو_توانا #مدارای_مذهبی #دیگری_نامه #جمهوری_اسلامی #صدای_پای_صبح
@Dialogue1402
بازخوانی قتل یک شهروند بهایی در سال ۱۳۹۵
قتل ایرانیان بهایی؛ نتیجه نبود حکومت قانون و عدم ضمانت اجرای حقوق شهروندی
«زنگ خانه را که می‌زنند، مادر پیرش که در طبقه پایین سکونت دارد، بدون هیچ سوال و جوابی در را با آیفون باز می‌کند. فکر می‌کند حتما یکی از اقوام و دوستان به دیدنش آمده‌اند اما وقتی خبری نمی‌شود، با تلفن با طبقه بالا، منزل پسرش تماس می‌گیرد و می‌گوید که در را باز کرده اما کسی داخل نیامده است.
«فرهنگ امیری» برای این که ببیند چه کسی زنگ خانه مادرش را زده است، بیرون می‌رود اما چند دقیقه بعد دختر و همسرش صدای نالۀ بلند او را می‌شنوند و وقتی خودشان را به در می‌رسانند، با پیکر خونین فرهنگ امیری رو به رو می‌شوند.
غوغا می‌شود؛ دختر به دنبال کسی که با پدرش حرف می‌زده می‌دود و آن قدر جیغ می‌کشد که با کمک همسایه‌ها طرف را دستگیر می‌کنند. یک نفر از پشت چاقو را به پهلوی پدرش فرو کرده و یکی دیگر از رو به رو به صورت و شکم او ضربه زده بود. نیم ساعت بعد اورژانس می‌رسد اما فرهنگ امیری جان سپرده بود.
دو نفری که با چاقو به او حمله کرده‌اند، برادر هستند و در برگه بازجویی‌ها نوشته‌اند: "او بهایی بود، ما کشتمیش تا بهشت را برای هفت نسل‌مان بخریم"»
متن بالا درباره زنده‌یاد فرهنگ امیری در سال ۱۳۹۵ در سایت ایران‌وایر منتشر شده بود. اما در اینجا این را منتشر کردیم تا از نکته‌ای بگوییم که بارها در این صفحه روی آن تاکید شده است؛ یعنی حکومت قانون و حقوق شهروندی.
قتل زنده‌یاد فرهنگ امیری و شهروندانی چون او نتیجه نفرت‌پراکنی افراطیون اسلامگرا است و فعالیت آزادانه افراطیون اسلامگرا علیه بهاییان نتیجه نبود حکومت قانون و ضمانت اجرای حقوق شهروندی.
#گفتگو_توانا #صدای_پای_صبح #مدارای_مذهبی #حقوق_بهاییان
@Dialogue1402
قتل ایرانیان بهایی؛ نتیجه نبود حکومت قانون و عدم ضمانت اجرای حقوق شهروندی
«زنگ خانه را که می‌زنند، مادر پیرش که در طبقه پایین سکونت دارد، بدون هیچ سوال و جوابی در را با آیفون باز می‌کند. فکر می‌کند حتما یکی از اقوام و دوستان به دیدنش آمده‌اند اما وقتی خبری نمی‌شود، با تلفن با طبقه بالا، منزل پسرش تماس می‌گیرد و می‌گوید که در را باز کرده اما کسی داخل نیامده است.
«فرهنگ امیری» برای این که ببیند چه کسی زنگ خانه مادرش را زده است، بیرون می‌رود اما چند دقیقه بعد دختر و همسرش صدای نالۀ بلند او را می‌شنوند و وقتی خودشان را به در می‌رسانند، با پیکر خونین فرهنگ امیری رو به رو می‌شوند.
غوغا می‌شود؛ دختر به دنبال کسی که با پدرش حرف می‌زده می‌دود و آن قدر جیغ می‌کشد که با کمک همسایه‌ها طرف را دستگیر می‌کنند. یک نفر از پشت چاقو را به پهلوی پدرش فرو کرده و یکی دیگر از رو به رو به صورت و شکم او ضربه زده بود. نیم ساعت بعد اورژانس می‌رسد اما فرهنگ امیری جان سپرده بود.
دو نفری که با چاقو به او حمله کرده‌اند، برادر هستند و در برگه بازجویی‌ها نوشته‌اند: "او بهایی بود، ما کشتمیش تا بهشت را برای هفت نسل‌مان بخریم"»
متن بالا درباره زنده‌یاد فرهنگ امیری در سال ۱۳۹۵ در سایت ایران‌وایر منتشر شده بود. اما در اینجا این را منتشر کردیم تا از نکته‌ای بگوییم که بارها در این صفحه روی آن تاکید شده است؛ یعنی حکومت قانون و حقوق شهروندی.
قتل زنده‌یاد فرهنگ امیری و شهروندانی چون او نتیجه نفرت‌پراکنی افراطیون اسلامگرا است و فعالیت آزادانه افراطیون اسلامگرا علیه بهاییان نتیجه نبود حکومت قانون و ضمانت اجرای حقوق شهروندی.
#گفتگو_توانا #صدای_پای_صبح #مدارای_مذهبی #حقوق_بهاییان
@Dialogue1402
Please feel free to share:
#بگو_بشنو - ۱۶
*موضوع: «طنز اجتماعی؛ تقدس‌زدایی مداراگر» با هادی خرسندی
*زمان: چهارشنبه ۲دوم آگوست/اوت۲۰۲۳ ساعت۲۱ (به وقت تهران)
*با حضور: مجید محمدی، جامعه‌شناس
و دیگر صاحب‌نظران در پنل.
*شما نیز به شرکت در این نشست، دعوتید.
*محل: کلاب‌هاوس #توانا :
https://www.clubhouse.com/invite/4ADljuEt
*چه‌گونه فولکلور (آثار فرهنگی مردمی/عامیانه که خالق و ناشر مشخصی ندارد، از جمله، جک/شوخی‌های ایرانی‌ها، دانسته/ندانسته) از خرافات تقدس‌زدایی می‌کند؟
*این نوع طنز اجتماعی که «توهین به مقدسات» نیست، چه‌طور پادزهری شده مقابل خشم ناشی از تعصبات مذهبی؟
*نظر شما چیست؟
*این #بگو_بشنو نیز، زیرمجموعه‌ی برنامه‌ی «گفت‌وگو بین دین‌داران و بی‌دینان با نگاه به ایران آینده، برای مداراگری و گذار سالم به دموکراسی و بازسازی جامعه» است.
#گفتگو_توانا
@dialogue1402
#بگو_بشنو - ۱۶
*موضوع: «طنز اجتماعی؛ تقدس‌زدایی مداراگر» با هادی خرسندی
*زمان: چهارشنبه ۲دوم آگوست/اوت۲۰۲۳ ساعت۲۱ (به وقت تهران)
*با حضور: مجید محمدی، جامعه‌شناس
و دیگر صاحب‌نظران در پنل.
*شما نیز به شرکت در این نشست، دعوتید.
*محل: کلاب‌هاوس #توانا :
https://www.clubhouse.com/invite/4ADljuEt
*چه‌گونه فولکلور (آثار فرهنگی مردمی/عامیانه که خالق و ناشر مشخصی ندارد، از جمله، جک/شوخی‌های ایرانی‌ها، دانسته/ندانسته) از خرافات تقدس‌زدایی می‌کند؟
*این نوع طنز اجتماعی که «توهین به مقدسات» نیست، چه‌طور پادزهری شده مقابل خشم ناشی از تعصبات مذهبی؟
*نظر شما چیست؟
*این #بگو_بشنو نیز، زیرمجموعه‌ی برنامه‌ی «گفت‌وگو بین دین‌داران و بی‌دینان با نگاه به ایران آینده، برای مداراگری و گذار سالم به دموکراسی و بازسازی جامعه» است.
#گفتگو_توانا
@dialogue1402
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
آیا حذف دین از حوزه عمومی ایران برای دست‌یابی به یک جامعه آزاد است؟ آیا برای رسیدن به دموکراسی و حقوق بشر است؟ و آیا منظور ما از حوزه عمومی ساختار حکومت است؟
پاسخ به همه این سوالات را در این برنامه از مجموعه برنامه‌های بگو-بشنو خواهیم شنید.
این برنامه ۲۸ تیر ۱۴۰۲ با حضور پرویز دستماچیٰ غعال سیاسی و مجید محمدی، جامعه‌شناس و برخی از صاحب‌نظران و کنشگران از اتاق کلاب‌هاوس توانا برگزار شده است.
وبسایت:
http://tolerance.tavaana.org/fa/say-listen-12
ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/ftkqhfegpatt
#گفتگو_توانا #مدارای_مذهبی #ادیان_ابراهیمی #جمهوری_اسلامی
@dialogue1402
پاسخ به همه این سوالات را در این برنامه از مجموعه برنامه‌های بگو-بشنو خواهیم شنید.
این برنامه ۲۸ تیر ۱۴۰۲ با حضور پرویز دستماچیٰ غعال سیاسی و مجید محمدی، جامعه‌شناس و برخی از صاحب‌نظران و کنشگران از اتاق کلاب‌هاوس توانا برگزار شده است.
وبسایت:
http://tolerance.tavaana.org/fa/say-listen-12
ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/ftkqhfegpatt
#گفتگو_توانا #مدارای_مذهبی #ادیان_ابراهیمی #جمهوری_اسلامی
@dialogue1402
چند روز بود، که از درون واحد آپارتمانی در خیابان ریمن در ب‍ُن صدای زوزه سگ بگوش می‌رسید. چند روز بود، که همسایگان، مستاجر آن واحد را ندیده بودند. چند روز بود،که تدریجا بوی تعفن در ساختمان پیچیده بود. ساکن ناپیدای آن واحد فریدون فرخزاد نام داشت.
همسایگان مردد سرانجام در شب ۱۵ مرداد ۱۳۷۱مورد مشکوک را به پلیس گزارش کردند. اندکی پیش از نیمه شب پلیس در محل حاضر شد. زنگ درب آپارتمان را چندین بار بصدا در آورد، فرخزاد را صدا زدند، اما جز صدای ناله دو سگ او چیزی بگوش نمی‌رسید. وقتی پلیس درب واحد را شکست و وارد آن شد، تصویر پیش رو دهشتناک بود.
فریدون در میان آشپزخانه جسدی در حال تجزیه بود و غرق در لخته های خون. دیواری که به آن تکیه داده بود، زمین، دستگیره در، همه رد خون فریدون را داشتند. هنوز چاقوی ضامن‌داری در پشت کتف راست او فرو رفته بود و کارد آشپزخانه‌ای در میان دهانش. پیکرش بریده بریده شده بود و شکمش از زیر قفسه سینه شکافته. امحا و احشای او، که حال گندیده بودند از فرط تورم بیرون زده بودند. منظره‌ای هولناک پیش روی حاضران بود. حتی برای کارگاهان جنایی همه چیز دیده آلمانی حاضر در صحنه.
رقت مرگ در تنهایی !
دمای آشپزخانه بدلیل روشن بودن شعله‌های اجاق به بالای ۵۰ درجه رسیده بود و همین امر بر سرعت تجزیه جسد افزوده بود. از محتویات ماهیتابه‌های روی اجاق میشد حدس زد، که او برای میهمانان قاتل خود قصد طبخ غذا داشته. میهمانانی که به صرف یک آشنایی کوتاه به خانه فریدون نیامده بودند و با تمهید و دسیسه برای روز قتل برنامه چیده بودند.
فریدون، خنیاگر آزادی را اینگونه کشتند!
- برگرفته از توییتر «مرزبان»
-- فریدون فرخزاد پس از انقلاب ۵۷ و در سال‌های زندگی در خارج از کشور و در جریان کنسرت‌ها و برنامه‌های متعددی که در مقام یک شومن محبوب برگزار می‌کرد، از وضعیت سیاسی حاکم بر ایران عمیقا انتقاد می‌کرد. در قتل او ردپای جمهوری اسلامی آشکارا دیده می‌شود.
#گفتگو_توانا #فریدون_فرخزاد
@dialogue1402
همسایگان مردد سرانجام در شب ۱۵ مرداد ۱۳۷۱مورد مشکوک را به پلیس گزارش کردند. اندکی پیش از نیمه شب پلیس در محل حاضر شد. زنگ درب آپارتمان را چندین بار بصدا در آورد، فرخزاد را صدا زدند، اما جز صدای ناله دو سگ او چیزی بگوش نمی‌رسید. وقتی پلیس درب واحد را شکست و وارد آن شد، تصویر پیش رو دهشتناک بود.
فریدون در میان آشپزخانه جسدی در حال تجزیه بود و غرق در لخته های خون. دیواری که به آن تکیه داده بود، زمین، دستگیره در، همه رد خون فریدون را داشتند. هنوز چاقوی ضامن‌داری در پشت کتف راست او فرو رفته بود و کارد آشپزخانه‌ای در میان دهانش. پیکرش بریده بریده شده بود و شکمش از زیر قفسه سینه شکافته. امحا و احشای او، که حال گندیده بودند از فرط تورم بیرون زده بودند. منظره‌ای هولناک پیش روی حاضران بود. حتی برای کارگاهان جنایی همه چیز دیده آلمانی حاضر در صحنه.
رقت مرگ در تنهایی !
دمای آشپزخانه بدلیل روشن بودن شعله‌های اجاق به بالای ۵۰ درجه رسیده بود و همین امر بر سرعت تجزیه جسد افزوده بود. از محتویات ماهیتابه‌های روی اجاق میشد حدس زد، که او برای میهمانان قاتل خود قصد طبخ غذا داشته. میهمانانی که به صرف یک آشنایی کوتاه به خانه فریدون نیامده بودند و با تمهید و دسیسه برای روز قتل برنامه چیده بودند.
فریدون، خنیاگر آزادی را اینگونه کشتند!
- برگرفته از توییتر «مرزبان»
-- فریدون فرخزاد پس از انقلاب ۵۷ و در سال‌های زندگی در خارج از کشور و در جریان کنسرت‌ها و برنامه‌های متعددی که در مقام یک شومن محبوب برگزار می‌کرد، از وضعیت سیاسی حاکم بر ایران عمیقا انتقاد می‌کرد. در قتل او ردپای جمهوری اسلامی آشکارا دیده می‌شود.
#گفتگو_توانا #فریدون_فرخزاد
@dialogue1402
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حائری شیرازی که اکنون از روحانیون منتقد جمهوری اسلامی است در اینجا تقیه در فقه شیعه را ستایش می‌کند و آن را همسان مدارا بر می‌شمارد.
به گفته او تقیه امری عقلایی است و در پی به حداقل‌رساندن آسیب است.
درباره تقیه دیدگاه‌های مختلفی وجود دارد اما آن را همسان و هم‌ارج مدارا خواندن از آن دست دیدگاه‌های جالب توجهی است که با توجه به اهدافی که این صفحه در پی آن است بایستی درباره آن گفتگو کرد.
باور شما چیست؟ آیا تقیه را هم‌ارج و یا دستکم در سازگاری با مدارا می‌پندارید؟
- لازم به ذکر است حائری شیرازی لباس روحانیت از تن خارج کرده است زیرا بر این باور است این لباس بین مردم خشم و نفرت ایجاد می‌کند. او مقصر این وضعیت را پیش از این جمهوری اسلامی دانسته بود.
#گفتگو_توانا #حائری_شیرازی #فقه_شیعه #تقیه
@dialogue1402
به گفته او تقیه امری عقلایی است و در پی به حداقل‌رساندن آسیب است.
درباره تقیه دیدگاه‌های مختلفی وجود دارد اما آن را همسان و هم‌ارج مدارا خواندن از آن دست دیدگاه‌های جالب توجهی است که با توجه به اهدافی که این صفحه در پی آن است بایستی درباره آن گفتگو کرد.
باور شما چیست؟ آیا تقیه را هم‌ارج و یا دستکم در سازگاری با مدارا می‌پندارید؟
- لازم به ذکر است حائری شیرازی لباس روحانیت از تن خارج کرده است زیرا بر این باور است این لباس بین مردم خشم و نفرت ایجاد می‌کند. او مقصر این وضعیت را پیش از این جمهوری اسلامی دانسته بود.
#گفتگو_توانا #حائری_شیرازی #فقه_شیعه #تقیه
@dialogue1402
وحید یامین‌پور؛ از تجلیل از ترور سلمان رشدی تا تمجید از ترور شاپور بختیار
وحید یامین‌پور معاون وزیر ورزش و جوانان کابینه ابراهیم رییسی است. او از سوی ابراهیم رییسی به دبیری شورای عالی جوانان نیز منصوب شده است.
یامین‌پور که در صداوسیما نیز پیشینه حضور دارد از جمله کسانی است که مشخصا تاکنون از دو ترور تمجید کرده است.
او بهمن ۱۳۹۵ در شبکه افق صداوسیمای جمهوری اسلامی برنامه‌ای با حضور انیس نقاش - تروریست لبنانی - برپا کرد. انیس نقاش کسی بود که به جرم ترور شاپور بختیار در فرانسه بازداشت شده بود. یامین‌پور چرایی این بازداشت را «اقدام برای به درک واصل کردن نخست‌وزیر شاه، شاپور بختیار» بیان کرد.
عبارت «به درک واصل کردن» خود به خوبی نشانگر نوع نگاه وحید یامین‌پور به مقوله ترور است.
بار دیگر و پس از ترور ناکام سلمان رشدی در آمریکا توسط یک تروریست اسلامگرا، که در سال ۱۴۰۱ رخ داد وحید یامین‌پور در جایگاه معاون وزارت ورزش و جوانان، سلمان رشدی را «مرتد» خواند و گفت حمله به سلمان رشدی یک سناریوی سراسر «بُرد» است. او برنده این ترور را جمهوری اسلامی دانست.
- موجب تاسف است در کشوری مانند ایران با ملتی چنین مداراجو کسانی بر پست‌های عالی تکیه بزنند که چنین ستایشگر تروریسم هستند.
#گفتگو_توانا #مدارای_مذهبی #سلمان_رشدی #تروریسم #وحید_یامین_پور
@dialogue1402
وحید یامین‌پور معاون وزیر ورزش و جوانان کابینه ابراهیم رییسی است. او از سوی ابراهیم رییسی به دبیری شورای عالی جوانان نیز منصوب شده است.
یامین‌پور که در صداوسیما نیز پیشینه حضور دارد از جمله کسانی است که مشخصا تاکنون از دو ترور تمجید کرده است.
او بهمن ۱۳۹۵ در شبکه افق صداوسیمای جمهوری اسلامی برنامه‌ای با حضور انیس نقاش - تروریست لبنانی - برپا کرد. انیس نقاش کسی بود که به جرم ترور شاپور بختیار در فرانسه بازداشت شده بود. یامین‌پور چرایی این بازداشت را «اقدام برای به درک واصل کردن نخست‌وزیر شاه، شاپور بختیار» بیان کرد.
عبارت «به درک واصل کردن» خود به خوبی نشانگر نوع نگاه وحید یامین‌پور به مقوله ترور است.
بار دیگر و پس از ترور ناکام سلمان رشدی در آمریکا توسط یک تروریست اسلامگرا، که در سال ۱۴۰۱ رخ داد وحید یامین‌پور در جایگاه معاون وزارت ورزش و جوانان، سلمان رشدی را «مرتد» خواند و گفت حمله به سلمان رشدی یک سناریوی سراسر «بُرد» است. او برنده این ترور را جمهوری اسلامی دانست.
- موجب تاسف است در کشوری مانند ایران با ملتی چنین مداراجو کسانی بر پست‌های عالی تکیه بزنند که چنین ستایشگر تروریسم هستند.
#گفتگو_توانا #مدارای_مذهبی #سلمان_رشدی #تروریسم #وحید_یامین_پور
@dialogue1402
"اتهام من این است که بهائی هستم. من چگونه می‌توانم محارب با خدا باشم؟ مگر کسی می‌تواند با خدا محاربه کند؟"
این جمله را #عباس_ایدلخانی در جلسه‌ی دادگاه خود و خطاب به حاکم شرع گفته بود. ۳۸ سال پیش در چنین روزی، ۱۰ مرداد ۱۳۶۴، او را پس از بازجویی‌های سخت و شکنجه‌های بسیار با اتهاماتی از جمله "محاربه با خدا و رسول خدا" در زندان اوین اعدام و پیکر بی‌جانش را بدون اطلاع خانواده دفن کردند. او به هنگام اعدام ۵۰ سال داشت.
در قسمتی از وصیت‌نامه‌ی عباس ایدلخانی خطاب به همسرش آمده است: "همسر عزیز و بسیار خوب و مهربانم...امیدوارم که حال شما خوب باشد...اگر از حال من بخواهی بحمدالله خوب هستم...و به وجود همسر شجاع و مهربان افتخار می‌کنم. پروین جان، تو همیشه در قلب من هستی، چه در این عالم و چه در عالم دیگر...درست است که من در زندان هستم ولی فکر می‌کنم که شماها بیش از من در زحمت هستید..."
یادش گرامی
*برگرفته از کتاب "سرکوب و کشتار دگراندیشان مذهبی در ایران" جلد دوم
- برگرفته از توییتر «ژینوس فروتن»
https://twitter.com/zhinoosforootan/status/1686345590966489088?s=46
#گفتگو_توانا #عباس_ایدلخانی #حقوق_بهاییان #مدارای_مذهبی
@dialogue1402
این جمله را #عباس_ایدلخانی در جلسه‌ی دادگاه خود و خطاب به حاکم شرع گفته بود. ۳۸ سال پیش در چنین روزی، ۱۰ مرداد ۱۳۶۴، او را پس از بازجویی‌های سخت و شکنجه‌های بسیار با اتهاماتی از جمله "محاربه با خدا و رسول خدا" در زندان اوین اعدام و پیکر بی‌جانش را بدون اطلاع خانواده دفن کردند. او به هنگام اعدام ۵۰ سال داشت.
در قسمتی از وصیت‌نامه‌ی عباس ایدلخانی خطاب به همسرش آمده است: "همسر عزیز و بسیار خوب و مهربانم...امیدوارم که حال شما خوب باشد...اگر از حال من بخواهی بحمدالله خوب هستم...و به وجود همسر شجاع و مهربان افتخار می‌کنم. پروین جان، تو همیشه در قلب من هستی، چه در این عالم و چه در عالم دیگر...درست است که من در زندان هستم ولی فکر می‌کنم که شماها بیش از من در زحمت هستید..."
یادش گرامی
*برگرفته از کتاب "سرکوب و کشتار دگراندیشان مذهبی در ایران" جلد دوم
- برگرفته از توییتر «ژینوس فروتن»
https://twitter.com/zhinoosforootan/status/1686345590966489088?s=46
#گفتگو_توانا #عباس_ایدلخانی #حقوق_بهاییان #مدارای_مذهبی
@dialogue1402
پیام همراهان
«آقای حداد عادل در اینجا یک پرسش پرسیدند و علاقمندم من به این پرسش پاسخ دهم. ایشان پرسیدند کسانی که در پی حکومت سکولار هستند بگویند با برهنگی تا کجا باید مدارا کرد.
اتفاقا من خود چون دنبال حکومت سکولار هستم می‌خواهم سه نکته در پاسخ به ایشان بگویم:
۱- نوع پوشش مردم به ما و هیچ کس دیگری ربطی ندارد. در همه جای دنیا در مراکز دولتی و اداری و آموزشی یک حدی برای پوشش وجود دارد و کسی نمی‌تواند لخت مادرزاد وارد ساختمان شود ولی طبعا هیچ جای دنیا در همان مراکز رسمی هم به زنان آزار نمی‌رسانند که روسری سر کنند یا مانتو بپوشند. زن و مرد باید حدی از پوشش نرمال را رعایت کنند و مشکل این است شما مفهوم نرمال را نمی‌فهمید!
۲- اینکه یک زن نخواهد روسری سر کند یا مانتو بپوشد به معنای برهنگی نیست. اگر این باشد شما هم که روسری سر نمی‌کنی برهنه هستی! شاید یک زنی بیاید و بگوید با موی سر حداد عادل تحریک می‌شوم! دلت می‌خواهد در گرمای تابستان روسری سر کنی؟! مگر با همین استدلال سر زنان به زور روسری نمی‌کنید؟!
۳- سکولاریسم معادل برهنگی نیست! سکولاریسم برای هر کشوری که در آن انواع و اقسام عقاید وجود دارد پیش‌نیاز مداراست. بدون سکولاریسم مندرج در قانون اساسا نمی‌توان مدارا در کشور نهادینه کرد. این مفهوم به نظر می‌رسد برای شما که استاد دانشگاه تهران هستید آشکار باشد ولی وقتی می‌بینم که سکولاریسم را معادل برهنگی می‌بینید درد و دریغم می‌آید که چه کسانی بر صندلی دانشگاه مادر کشور تکیه زده‌اند!»
- متن ارسالی از همراهان
-- این همراه گرامی درباره این اظهارات حداد عادل گفتنی‌ها را گفتند! سخنی نمانده که ما بگوییم. شما چه می‌پندارید؟
#گفتگو_توانا #حکومت_سکولار #حداد_عادل #برهنگی #حجاب_اجباری
@dialogue1402
«آقای حداد عادل در اینجا یک پرسش پرسیدند و علاقمندم من به این پرسش پاسخ دهم. ایشان پرسیدند کسانی که در پی حکومت سکولار هستند بگویند با برهنگی تا کجا باید مدارا کرد.
اتفاقا من خود چون دنبال حکومت سکولار هستم می‌خواهم سه نکته در پاسخ به ایشان بگویم:
۱- نوع پوشش مردم به ما و هیچ کس دیگری ربطی ندارد. در همه جای دنیا در مراکز دولتی و اداری و آموزشی یک حدی برای پوشش وجود دارد و کسی نمی‌تواند لخت مادرزاد وارد ساختمان شود ولی طبعا هیچ جای دنیا در همان مراکز رسمی هم به زنان آزار نمی‌رسانند که روسری سر کنند یا مانتو بپوشند. زن و مرد باید حدی از پوشش نرمال را رعایت کنند و مشکل این است شما مفهوم نرمال را نمی‌فهمید!
۲- اینکه یک زن نخواهد روسری سر کند یا مانتو بپوشد به معنای برهنگی نیست. اگر این باشد شما هم که روسری سر نمی‌کنی برهنه هستی! شاید یک زنی بیاید و بگوید با موی سر حداد عادل تحریک می‌شوم! دلت می‌خواهد در گرمای تابستان روسری سر کنی؟! مگر با همین استدلال سر زنان به زور روسری نمی‌کنید؟!
۳- سکولاریسم معادل برهنگی نیست! سکولاریسم برای هر کشوری که در آن انواع و اقسام عقاید وجود دارد پیش‌نیاز مداراست. بدون سکولاریسم مندرج در قانون اساسا نمی‌توان مدارا در کشور نهادینه کرد. این مفهوم به نظر می‌رسد برای شما که استاد دانشگاه تهران هستید آشکار باشد ولی وقتی می‌بینم که سکولاریسم را معادل برهنگی می‌بینید درد و دریغم می‌آید که چه کسانی بر صندلی دانشگاه مادر کشور تکیه زده‌اند!»
- متن ارسالی از همراهان
-- این همراه گرامی درباره این اظهارات حداد عادل گفتنی‌ها را گفتند! سخنی نمانده که ما بگوییم. شما چه می‌پندارید؟
#گفتگو_توانا #حکومت_سکولار #حداد_عادل #برهنگی #حجاب_اجباری
@dialogue1402
هر علت و دلیلی که برای پیشرفت مغرب زمین بتوان برشمرد، بدون تردید یکی از آن علل و دلایل، گشودگی ساختاری این بخش از جهان نسبت به دیدگاه‌های مختلف و گوناگون است.
این گشودگی پدیده‌ای متعلق به دیروز و امروز نیست بلکه ریشه‌ای چندصدساله دارد.
در ایالات متحده آمریکا کسانی همچون «اندرو همیلتون» وجود داشتند که از دست دادن آزادی برای بیان عقاید گوناگون و دگراندیشانه را از مرگ نیز بدتر می‌دانستند.
اندرو همیلتون (١٦٧٦ – ١٧٤١) در دورانی که آمریکا مستعمره بود، به وکالت مشغول بود. او در سال ١٧٣٥ و در دفاع از یک ناشر روزنامه که به «افترا» متهم شده بود، استدلال کرد که گفته‌های مبتنی بر حقیقت نباید افترا آمیز محسوب گردند. او در این پرونده پیروز شد و این دفاع او از اتهامات مبتنی بر افترا عملا سنگ بنای آزادی مطبوعات را پایه گذاشت.
«دفاع از آزادی مطبوعات» اثر «اندرو همیلتون» را با ترجمه اختصاصی آموزشکده توانا به فارسی، به رایگان دانلود کنید و بخوانید!
این لینک را کپی کنید و ترجمه را به رایگان دانلود کنید:
https://t.me/Tavaana_TavaanaTech/11314
#گفتگو_توانا #اندرو_همیلتون #آزادی_مطبوعات #دگراندیشان_مذهبی
@Dialogue1402
این گشودگی پدیده‌ای متعلق به دیروز و امروز نیست بلکه ریشه‌ای چندصدساله دارد.
در ایالات متحده آمریکا کسانی همچون «اندرو همیلتون» وجود داشتند که از دست دادن آزادی برای بیان عقاید گوناگون و دگراندیشانه را از مرگ نیز بدتر می‌دانستند.
اندرو همیلتون (١٦٧٦ – ١٧٤١) در دورانی که آمریکا مستعمره بود، به وکالت مشغول بود. او در سال ١٧٣٥ و در دفاع از یک ناشر روزنامه که به «افترا» متهم شده بود، استدلال کرد که گفته‌های مبتنی بر حقیقت نباید افترا آمیز محسوب گردند. او در این پرونده پیروز شد و این دفاع او از اتهامات مبتنی بر افترا عملا سنگ بنای آزادی مطبوعات را پایه گذاشت.
«دفاع از آزادی مطبوعات» اثر «اندرو همیلتون» را با ترجمه اختصاصی آموزشکده توانا به فارسی، به رایگان دانلود کنید و بخوانید!
این لینک را کپی کنید و ترجمه را به رایگان دانلود کنید:
https://t.me/Tavaana_TavaanaTech/11314
#گفتگو_توانا #اندرو_همیلتون #آزادی_مطبوعات #دگراندیشان_مذهبی
@Dialogue1402
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ترفند کثیف: طرف مقابل رو متهم کنید که داره رویه‌ی نادرستی رو شروع می‌کنه (که به فاجعه منتهی می‌شه)
به این مغالطه، مغالطه «شیب لغزان» یا مغالطه «گلوله برفی» هم گفته می‌شود.
منبع: توییتر و یوتیوب فرزاد بیان farzad_bayan
#گفتگو_توانا #استدلال #مغلطه #مدارا
@Dialogue1402
به این مغالطه، مغالطه «شیب لغزان» یا مغالطه «گلوله برفی» هم گفته می‌شود.
منبع: توییتر و یوتیوب فرزاد بیان farzad_bayan
#گفتگو_توانا #استدلال #مغلطه #مدارا
@Dialogue1402
عبدالحسین سرداری، نامی است که در تاریخ ایران کم‌تر شنیده شده است اگرچه فردی درس‌آموز در زمینه مقابله هوشمندانه با دشمنان رواداری بوده است.
تاریخ هر کشوری می‌تواند در زمینه بسط و گسترش ایده‌های قابل ستایش، درس‌آموز باشد و تاریخ ایران نیز در این زمینه استثنا نیست.
در سال‌های دهه ۳۰ میلادی – به‌ویژه اوائل دهه ۴۰ میلادی – یهودیان در اروپا و آلمان مورد آزار نازی‌ها بودند. در آن سال‌ها دستگاه کشتار سیستماتیک علیه آنها برقرار شده بود. عبدالحسین سرداری در آن سال‌ها به عنوان دیپلمات ایرانی در اروپا خدمت می‌کرد. او از جمله کسانی بود که توانست با تلاش بسیار و با استفاده از امکانات خود، در حد توان خود به کمک یهودیان بشتابد. او بالاترین نماینده وقت ایران در پاریس بود.
پس از آنکه نازی‌ها در سال ۱۹۴۰ پاریس را اشغال کردند، بسیاری از یهودیان فرانسه که بعضا اصالت ایرانی نیز داشتند، سراسیمه از سرداری درخواست کمک کردند. سرداری اگرچه همزمان تحت حکومت نازی‌ها، خدمت می‌کرد، هراسی به خود راه نداد.
او با اشراف بر تئوری‌های نژادی نازی‌ها، برای نازی‌ها استدلال کرد که جوامع ایرانی یهودی در پاریس، وابستگی‌های زبانی و فرهنگی‌ای دارند که بر این اساس می‌توان آنان را یهودیانی پارسی نامید و آنان را آریایی دانست. او علی‌رغم آگاهی به نادرست‌بودن اساس چنین رویکردهای نژادپرستانه‌ای، چنین کاری را برای محافظت از جان یهودیان لازم دید.
بر این اساس که تحصیلکرده حقوق بود برای نازی‌ها استدلال کرد که یهودیان ایرانی از طریق فرهنگ و ازدواج با یهودیان غیرایرانی ادغام شده‌اند و نباید یهودی در نظر گرفته شود.
او همچنین با پرداخت رشوه به مقامات آلمانی یا برگزاری مهمانی‌های مجلل دیپلماتیک نیز تلاش می‌کرد به نازی‌ها نزدیک شود و جان یهودیان ایرانی‌تبار را نجات دهد.
او در این راه موفق شد؛ اما فقط به یهودیان ایرانی‌تبار یاری نرساند بلکه با استفاده از این موقعیت، او هزار پاسپورت ایرانی بین دیگر خانواده‌های یهودی نیز توزیع کرد حتی اگر آنان هیچ نسبتی با ایران نداشتند.
نام عبدالحسین سرداری به عنوان یک دیپلمات ایرانی در جهت مقابله هوشمندانه با نژادپرستان نازی می‌درخشد.
https://tolerance.tavaana.org/fa/Abdolhosein_Sardari
#گفتگو_توانا #نژادپرستی #عبدالحسین_سرداری #یهودیان_ایرانی
@Dialogue1402
تاریخ هر کشوری می‌تواند در زمینه بسط و گسترش ایده‌های قابل ستایش، درس‌آموز باشد و تاریخ ایران نیز در این زمینه استثنا نیست.
در سال‌های دهه ۳۰ میلادی – به‌ویژه اوائل دهه ۴۰ میلادی – یهودیان در اروپا و آلمان مورد آزار نازی‌ها بودند. در آن سال‌ها دستگاه کشتار سیستماتیک علیه آنها برقرار شده بود. عبدالحسین سرداری در آن سال‌ها به عنوان دیپلمات ایرانی در اروپا خدمت می‌کرد. او از جمله کسانی بود که توانست با تلاش بسیار و با استفاده از امکانات خود، در حد توان خود به کمک یهودیان بشتابد. او بالاترین نماینده وقت ایران در پاریس بود.
پس از آنکه نازی‌ها در سال ۱۹۴۰ پاریس را اشغال کردند، بسیاری از یهودیان فرانسه که بعضا اصالت ایرانی نیز داشتند، سراسیمه از سرداری درخواست کمک کردند. سرداری اگرچه همزمان تحت حکومت نازی‌ها، خدمت می‌کرد، هراسی به خود راه نداد.
او با اشراف بر تئوری‌های نژادی نازی‌ها، برای نازی‌ها استدلال کرد که جوامع ایرانی یهودی در پاریس، وابستگی‌های زبانی و فرهنگی‌ای دارند که بر این اساس می‌توان آنان را یهودیانی پارسی نامید و آنان را آریایی دانست. او علی‌رغم آگاهی به نادرست‌بودن اساس چنین رویکردهای نژادپرستانه‌ای، چنین کاری را برای محافظت از جان یهودیان لازم دید.
بر این اساس که تحصیلکرده حقوق بود برای نازی‌ها استدلال کرد که یهودیان ایرانی از طریق فرهنگ و ازدواج با یهودیان غیرایرانی ادغام شده‌اند و نباید یهودی در نظر گرفته شود.
او همچنین با پرداخت رشوه به مقامات آلمانی یا برگزاری مهمانی‌های مجلل دیپلماتیک نیز تلاش می‌کرد به نازی‌ها نزدیک شود و جان یهودیان ایرانی‌تبار را نجات دهد.
او در این راه موفق شد؛ اما فقط به یهودیان ایرانی‌تبار یاری نرساند بلکه با استفاده از این موقعیت، او هزار پاسپورت ایرانی بین دیگر خانواده‌های یهودی نیز توزیع کرد حتی اگر آنان هیچ نسبتی با ایران نداشتند.
نام عبدالحسین سرداری به عنوان یک دیپلمات ایرانی در جهت مقابله هوشمندانه با نژادپرستان نازی می‌درخشد.
https://tolerance.tavaana.org/fa/Abdolhosein_Sardari
#گفتگو_توانا #نژادپرستی #عبدالحسین_سرداری #یهودیان_ایرانی
@Dialogue1402
از چه چیزی و چه کسی نمی‌توان انتقاد کرد؟ همان بر شما حکومت می‌کند!
از ولتر - اندیشمند و نویسنده فرانسوی - نقل است که: «به آسانی می‌توان فهمید که چه کسی بر شما حکومت می‌کند؛ ببینید از چه کسی نمی‌توانید انتقاد کنید».
این جمله در خود بصیرت والایی دارد.
به این دقت کنیم که همین ماه پیش در ایران دو نفر را به «جرم» توهین به پیامبر اسلام که آن را «سب‌النبی» می‌نامند اعدام کردند.
بر اساس این جمله ولتر می‌توان گفت که پیش از هر چیزی، این دید تنگ‌نظرانه و اسلامگرایانه به اسلام است که بر ما ایرانیان حکومت می‌کند. در واقع جمهوری اسلامی یکی از فرزندان این دید تنگ‌نظرانه است.
هر دید تنگ‌نظرانه و ایدئولوژیکی به ویژه از حوزه‌های دینی و تقدس‌آفرین می‌تواند در هر کشوری رقم‌زننده فجایع انسانی باشد.
#گفتگو_توانا #نفرت_پراکنی #مدارای_مذهبی #حقوق_خداناباوران
@Dialogue1402
از ولتر - اندیشمند و نویسنده فرانسوی - نقل است که: «به آسانی می‌توان فهمید که چه کسی بر شما حکومت می‌کند؛ ببینید از چه کسی نمی‌توانید انتقاد کنید».
این جمله در خود بصیرت والایی دارد.
به این دقت کنیم که همین ماه پیش در ایران دو نفر را به «جرم» توهین به پیامبر اسلام که آن را «سب‌النبی» می‌نامند اعدام کردند.
بر اساس این جمله ولتر می‌توان گفت که پیش از هر چیزی، این دید تنگ‌نظرانه و اسلامگرایانه به اسلام است که بر ما ایرانیان حکومت می‌کند. در واقع جمهوری اسلامی یکی از فرزندان این دید تنگ‌نظرانه است.
هر دید تنگ‌نظرانه و ایدئولوژیکی به ویژه از حوزه‌های دینی و تقدس‌آفرین می‌تواند در هر کشوری رقم‌زننده فجایع انسانی باشد.
#گفتگو_توانا #نفرت_پراکنی #مدارای_مذهبی #حقوق_خداناباوران
@Dialogue1402
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مقایسه اظهارات علی خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی و آدولف هیتلر رهبر آلمان نازی پس از نجات از حادثه سوءقصد (اسفند ۱۳۶۰ / ژوئیه ۱۹۴۴)
متن و ویدیو از حافظه تاریخی
@hafezeye_tarikhi
- مستبدان نامداراگر چه شبیه همدیگر هستند!
#گفتگو_توانا #جمهوری_اسلامی #آلمان_نازی #هیتلر #خامنه_ای
متن و ویدیو از حافظه تاریخی
@hafezeye_tarikhi
- مستبدان نامداراگر چه شبیه همدیگر هستند!
#گفتگو_توانا #جمهوری_اسلامی #آلمان_نازی #هیتلر #خامنه_ای
عبدالحسین سرداری، نامی است که در تاریخ ایران کم‌تر شنیده شده است اگرچه فردی درس‌آموز در زمینه مقابله هوشمندانه با دشمنان رواداری بوده است.
تاریخ هر کشوری می‌تواند در زمینه بسط و گسترش ایده‌های قابل ستایش، درس‌آموز باشد و تاریخ ایران نیز در این زمینه استثنا نیست.
در سال‌های دهه ۳۰ میلادی – به‌ویژه اوائل دهه ۴۰ میلادی – یهودیان در اروپا و آلمان مورد آزار نازی‌ها بودند. در آن سال‌ها دستگاه کشتار سیستماتیک علیه آنها برقرار شده بود. عبدالحسین سرداری در آن سال‌ها به عنوان دیپلمات ایرانی در اروپا خدمت می‌کرد. او از جمله کسانی بود که توانست با تلاش بسیار و با استفاده از امکانات خود، در حد توان خود به کمک یهودیان بشتابد. او بالاترین نماینده وقت ایران در پاریس بود.
پس از آنکه نازی‌ها در سال ۱۹۴۰ پاریس را اشغال کردند، بسیاری از یهودیان فرانسه که بعضا اصالت ایرانی نیز داشتند، سراسیمه از سرداری درخواست کمک کردند. سرداری اگرچه همزمان تحت حکومت نازی‌ها، خدمت می‌کرد، هراسی به خود راه نداد.
متن کامل:
https://tolerance.tavaana.org/fa/Abdolhosein_Sardari
#گفتگو_توانا
@Dialogue1402
تاریخ هر کشوری می‌تواند در زمینه بسط و گسترش ایده‌های قابل ستایش، درس‌آموز باشد و تاریخ ایران نیز در این زمینه استثنا نیست.
در سال‌های دهه ۳۰ میلادی – به‌ویژه اوائل دهه ۴۰ میلادی – یهودیان در اروپا و آلمان مورد آزار نازی‌ها بودند. در آن سال‌ها دستگاه کشتار سیستماتیک علیه آنها برقرار شده بود. عبدالحسین سرداری در آن سال‌ها به عنوان دیپلمات ایرانی در اروپا خدمت می‌کرد. او از جمله کسانی بود که توانست با تلاش بسیار و با استفاده از امکانات خود، در حد توان خود به کمک یهودیان بشتابد. او بالاترین نماینده وقت ایران در پاریس بود.
پس از آنکه نازی‌ها در سال ۱۹۴۰ پاریس را اشغال کردند، بسیاری از یهودیان فرانسه که بعضا اصالت ایرانی نیز داشتند، سراسیمه از سرداری درخواست کمک کردند. سرداری اگرچه همزمان تحت حکومت نازی‌ها، خدمت می‌کرد، هراسی به خود راه نداد.
متن کامل:
https://tolerance.tavaana.org/fa/Abdolhosein_Sardari
#گفتگو_توانا
@Dialogue1402
مولوی عبدالحمید در ادامه بیان دیدگاه‌های آزادی‌خواهانه و ترویج آن، این بار از ضرورت آزادی برای روزنامه‌نگاران گفت.
او مشخصا درباره این نکته چنین اظهار نظر کرد: ««در کشورهای آزاد از انعکاس واقعیت‌ها توسط روزنامه‌نگاران استقبال می‌شود، اما در کشور ما، روزنامه‌نگاران مستقل عموما تحت‌فشار قرار می‌گیرند؛ که ضایعه‌ای سنگین برای جامعه است».
نکته جالب توجه در این سخن مولوی این است که او تحت فشار بودن روزنامه‌نگاران را برای جامعه یک ضایعه دانست نه صرفا برای خود روزنامه‌نگاران.
این نگاه از سوی روحانیون تاثیرگذار که هیچ قیدی بر آزادی بیان نمی‌گذارند و از قضا از انعکاس واقعیت‌ها از سوی روزنامه‌نگاران استقبال می‌کنند، می‌تواند به بسط و نهادینه‌شدن این اصل شکوهمند - که از لوازم دموکراسی است - یاری برساند.
دیدگاه شما چیست؟
#روحانیت #آزادی_بیان #دموکراسی #روزنامه_نگاران_مستقل #گفتگو_توانا
@dialogue1402
او مشخصا درباره این نکته چنین اظهار نظر کرد: ««در کشورهای آزاد از انعکاس واقعیت‌ها توسط روزنامه‌نگاران استقبال می‌شود، اما در کشور ما، روزنامه‌نگاران مستقل عموما تحت‌فشار قرار می‌گیرند؛ که ضایعه‌ای سنگین برای جامعه است».
نکته جالب توجه در این سخن مولوی این است که او تحت فشار بودن روزنامه‌نگاران را برای جامعه یک ضایعه دانست نه صرفا برای خود روزنامه‌نگاران.
این نگاه از سوی روحانیون تاثیرگذار که هیچ قیدی بر آزادی بیان نمی‌گذارند و از قضا از انعکاس واقعیت‌ها از سوی روزنامه‌نگاران استقبال می‌کنند، می‌تواند به بسط و نهادینه‌شدن این اصل شکوهمند - که از لوازم دموکراسی است - یاری برساند.
دیدگاه شما چیست؟
#روحانیت #آزادی_بیان #دموکراسی #روزنامه_نگاران_مستقل #گفتگو_توانا
@dialogue1402
متاسفانه فتواهای نفرت‌پراکنانه برخی از مراجع تقلید نقش قابل توجهی در تعمیق نامداراگری با باورمندان ادیان مختلف دارد.
از جمله مراجعی که به صدور این فتواهای نفرت‌پراکنانه مشهور است شخص مکارم شیرازی است.
در اینجا فتوای او علیه باورمندان مشهور به «اهل حق» را می‌بینید.
از او پرسیده‌اند که: «خوردن غذای نذری "اهل حق" چه حکمی دارد؟»
و او چنین فتوا داده است: «در صورتی که آنها ضروریات اسلام را منکر باشند نمی‌توان از غذاهای آنها استفاده کرد».
مکارم شیرازی و هواداران چنین فتوایی چه واکنشی نشان خواهند داد اگر باورمندان «اهل حق» خوردن غذاهای شیعیان دوازده امامی را دارای حرمت بدانند و تاکید کنند نباید از آن استفاده کرد؟
پس چرا خود شیعیان دوازده امامی افتخار می‌کنند که باورمندان به دیگر ادیان از غذاهای نذری آنها خورده‌اند؟
این تناقض را چگونه می‌توان توجیه کرد؟
#حقوق_اقلیت #گفتگو_توانا #شیعیان_دوازده_امامی #اهل_حق
@dialogue1402
از جمله مراجعی که به صدور این فتواهای نفرت‌پراکنانه مشهور است شخص مکارم شیرازی است.
در اینجا فتوای او علیه باورمندان مشهور به «اهل حق» را می‌بینید.
از او پرسیده‌اند که: «خوردن غذای نذری "اهل حق" چه حکمی دارد؟»
و او چنین فتوا داده است: «در صورتی که آنها ضروریات اسلام را منکر باشند نمی‌توان از غذاهای آنها استفاده کرد».
مکارم شیرازی و هواداران چنین فتوایی چه واکنشی نشان خواهند داد اگر باورمندان «اهل حق» خوردن غذاهای شیعیان دوازده امامی را دارای حرمت بدانند و تاکید کنند نباید از آن استفاده کرد؟
پس چرا خود شیعیان دوازده امامی افتخار می‌کنند که باورمندان به دیگر ادیان از غذاهای نذری آنها خورده‌اند؟
این تناقض را چگونه می‌توان توجیه کرد؟
#حقوق_اقلیت #گفتگو_توانا #شیعیان_دوازده_امامی #اهل_حق
@dialogue1402