گفت‌وشنود
4.89K subscribers
3.03K photos
1.16K videos
2 files
1.44K links
در صفحه‌ی «گفت‌وشنود» مطالبی مربوط‌به «رواداری، مدارا و هم‌زیستی بین اعضای جامعه با باورهای مختلف» منتشر می‌شود.
https://dialog.tavaana.org/
Instagram.com/dialogue1402
Twitter.com/dialogue1402
Facebook.com/1402dialogue
Download Telegram
«می‌خواهم نکته‌ای از خودم به عنوان یک انسان مذهبی و مسلمان متشرع را با شما به اشتراک بگذارم و اگر مایل بودید منتشر کنید. من به عنوان کسی که مرجع تقلید داشتم زمانی نگاهم اساسا به روحانیت عوض شد که دیدم محسن امیراصلانی زنجانی را با اتهام بدعت و توهین به حضرت یونس اعدام کردند و حتی شب قبل از اعدام اجازه ندادند او تک فرزندش را ببیند. همین چند سال پیش بود که این اتفاق افتاد.

این مسئله برای من باورنکردنی بود که کسی را اعدام کردند که گفته بود حضور یونس در دل نهنگ طبیعی نیست. این اتفاق برای من نقطه عطف بود. چون دقیقا من هم که مذهبی و مسلمان هستم دقیقا همین باور را داشتم و دارم که خیلی از سوره‌های قرآن اساطیری هستند و نمیتوانند واقعی باشند. اصلا طبیعی نیست حضور یک آدم در دل نهنگ. یعنی اگر من هم این حرفم را ادا میکردم و عمومی میکردم من را اعدام میکردند!

و دقت کنید که هیچ مرجع تقلیدی به این ظلم و ستم مسلم به این قتل یک اعتراض ساده هم نکرد. من مرجع تقلید داشتم و وقتی دیدم مرجع تقلید من به چنین ظلم آشکاری اعتراض نمیکند مسئله تقلید را کنار گذاشتم. خدا محسن امیراصلانی را رحمت کند. لعنت بر ستمگرانی که یک جوان ۳۷ ساله را به قتل رساندند. من میتوانستم جای محسن امیراصلانی باشم. من میتوانستم اعدام شوم. من چرا باید از کسی تقلید کنم که اگر من را اعدام میکردند هیچ اعتراضی نداشت که شاید رضایت هم داشت؟»

-- این متن را یکی از همراهان گرامی و محترم ما ارسال کرده است. نکته بسیار پراهمیتی را طرح کرده‌اند؛ یعنی مسلمان بودن در عین مرزبندی با مرجعیت تقلید.

-- در تصویر، تصویر زنده‌یاد محسن امیراصلانی را مشاهده می‌فرمایید که به اتهام بدعت در اسلام و توهین به یونس پیامبر و ارتداد در سال ۱۳۹۳ توسط جمهوری اسلامی اعدام شد.

نظر شما درباره متن این همراه گرامی چیست؟

#گفتگو_توانا #محسن_امیراصلانی #حکومت_اسلامی #مرجعیت_تقلید

@Dialogue1402
واقعیت این است که نسبت کنونی اسلام با شهروندان ایرانی و زیست آنان، نشانه‌های یک بحران جدی است. بایستی تاکید کرد این بحران فراتر از بحث وجود جمهوری اسلامی است.

به بیان دیگر، حتی اگر جمهوری اسلامی از میان برود و حکومتی سکولار روی کار بیاید، باز بنظر می‌رسد شهروندان مسلمان بایستی به تعریف نسبتی جدید و نوین از خود و اسلام دست بزنند.

به ویژه که حکومت سکولار نیز باید در نظر داشته باشد که چگونه می‌خواهد ابعاد اجتماعی و سیاسی اسلام را مورد مدیریت قرار دهد بی‌آنکه استقلال مذهبی و عقیدتی شهروندان ضربه بخورد.

این نکته از آن رو اهمیت دارد که تجربه چهار دهه حکمرانی جمهوری اسلامی ابعادی خشن و ضدانسانی از احکام اسلامی را به نمایش گذاشته است. احکامی که بعضا و مستقیما برگرفته از نص و سنت اسلامی هستند.

بایستی به این پرسش پاسخ داد که چگونه می‌توان استقلال عقیدتی شهروندان را حفظ کرد و در عین حفظ حرمت چارچوب خصوصی آنان، ابعاد زحمت‌آفرین باور آنان را در جامعه کنترل کرد.

به عبارت ساده‌تر، چگونه می‌توان مسلمان باورمند بود ولی اجرای احکام ضدانسانی اسلام علیه شهروندان ایران را امری ضد حقوق بشر دانست؟

فراتر از نوع تنظیم قانون - که قطعا باید مناسبات حقوق بشری را در خود لحاظ کند - این مسئله باید برای خود شهروندان و متفکران مسلمان نیز مورد دغدغه و تدقیق باشد.

نظر شما مخاطبان محترم و آگاه چیست؟

#سکولاریسم #مدارا #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
«سهم امام» تشویق مالی حامیان ظلم است

«به عنوان یک خداناباور میخواهم از هم میهنان مسلمان خودم بپرسم که مگر مسلمانی شما لزوما با حمایت از ظالمان پیوند خورده است؟ چرا با پرداخت سهم امام به ظالمان و حامیان ظلم کمک میکنید؟ سهم امام؟! کدام امام؟ مگر اکنون امامی حضور دارد؟ میدانید خود آخوندها درباره سهم امام چه می‌گویند؟ میگویند سهم امام بخشی از خمس است و در زمان غیبت امام، مراجع شیعه سهم امام را دریافت میکنند و برای حوزه علمیه و ترویج و تقویت اسلام خرج میکنند. همین حوزه علمیه ای که یا از آن ظالم بیرون می‌آید یا کسانی که حامی ظلم هستند. همین ماه قبل در ایران دو جوان را به علت سب النبی اعدام کردند. اگر حوزه رضایت نداشت دستکم اعتراضی هم نداشت! مسلمانی شما لزومی با تقویت حامیان ظلم ندارد هم‌میهنان مسلمان».

-- این متن را یکی از همراهان گرامی و محترم ما ارسال کرده است. نکته بسیار پراهمیتی درباره سهم امام و تقویت مالی حوزه‌های علمیه توسط برخی از شهروندان مسلمان طرح کرده‌اند.

نظر شما درباره متن این همراه گرامی چیست؟

#گفتگو_توانا #سهم_امام #حکومت_اسلامی #مرجعیت_تقلید

@Dialogue1402
«چرا گمان می‌کنیم برای معنوی بودن نیازمندان روحانیان هستیم؟ من کاملا درک می‌کنم که انسان‌ها حفره‌های معنوی در درون زندگی خود دارند و اصلا مذهبی‌بودن از اینجا آغاز می‌شود که ما احساس می‌کنیم خلا روحی و روانی داریم یا اینکه احساس می‌کنیم در مقابل مسائلی مانند مرگ نیازمند پناهگاهی معنوی هستیم.

من اما پرسشم این است این احساس قابل درک چه نیازی به این دارد که طبقه‌ای از آخوند و کشیش و روحانی و خاخام بسازد که دستگاهی مالی بسازند و از این احساس مردم سوءاستفاده کنند و بدتر از آن علیه دیگر باورمندان نفرت‌پراکنی کنند. آیا کم دیده‌ایم و خوانده‌ایم در طول تاریخ همین افراد موجب مرگ چه شهروندان بی‌گناهی شده‌اند؟

من می‌خواهم بگویم استقلال معنوی داشته باشیم؛ مستضعف روحانی نباشیم. شما الان مسلمان باشی یا مسیحی باشی به هر زبانی کتاب مقدس تو ترجمه شده است و یقین بدان خود تو بسیار شایسته‌تر از این مراجع تقلید و بسیاری از کشیش‌ها برای ارتباط گیری با خدای خودت هستی. چه نیازی به واسطه داری؟»

-- این متن را یکی از همراهان گرامی و محترم ما ارسال کرده است. نکته پراهمیتی درباره سازوکار مالی دستگاه‌های روحانیت در ادیان گوناگون و استقلال معنوی باورمندان طرح کرده‌اند.

نظر شما درباره متن این همراه گرامی چیست؟

#گفتگو_توانا #نفرت_پراکنی #نیازمندی_معنوی #حوزه_علمیه

@Dialogue1402
حقوق شهروندی را قابل مذاکره می‌دانید یا اصولی قطعی و بی‌نیاز از گفتگو؟

یکی از نیازهای مطرح و فوری برای ما ایرانیان ایفا و اعطای حقوق شهروندی است؛ بسیاری از ایرانیان در مطلوبیت حقوق شهروندی تردیدی ندارند.

اما در عین‌حال وقتی سخن از تدوین قانون اساسی در فردای جمهوری اسلامی می‌شود و به درستی روی اینکه باید به تصویب اکثریت برسد تاکید می‌شود، سخن از این می‌رود که مبادا حقوق اقلیت‌ها به عنوان بخشی از شهروندان به دام دیکتاتوری اکثریت بیفتد.

اینجاست که بخش سخت کار رخ می‌نماید؛ همه در مطلوبیت حقوق شهروندی همراه هستیم ولی به نظر شما اگر بخشی از جامعه با تضمین حقوق دگرباشان جنسی در قانون موافق نباشد چه باید کرد؟

همین مثال را بگیریم و روی آن با همدیگر با احترام گفتگو کنیم؛ آیا تضمین حقوق دگرباشان جنسی در قانون را قابل مذاکره می‌دانید یا گمان می‌برید بایستی بی‌نیاز از گفتگو در قانون تضمین شود؟

#گفتگو_توانا #حقوق_شهروندی #مدارای_مذهبی #دگرباشان_جنسی

@Dialogue1402
*هفتمین نشست کلاب‌هاوسی دیالوگ
*در آموزشکده‌ی توانا
*«بگو-بشنو»، محفل مکالمه و مفاهمه
*هر هفته،
*با حضور مهمان‌هایی از خداناباوران، دین‌داران، و صاحب‌نظران.
*پنلیست‌های این هفته: نیره انصاری (حقوق‌دان)، وریا امیری (پژوهشگر)، و منصوره پیرنیا (روزنامه‌نگار پرسابقه)
*زمان: ۱۴جون، ۹شب به وقت ایران
* موضوع این چهارشنبه: دین حکومتی؛ نابرابری حقوقی
*دوستان شما نیز دعوتند:
https://www.clubhouse.com/invite/vgw7tByZ

#گفتگو_توانا #بگوبشنو #بگو_بشنو #گفت_و_گو

@Dialogue1402
ایلی ويزل (متولد ۱۹۲۸) از بازماندگان هولوکاست، نويسنده، استاد دانشگاه، فعال سیاسی و برنده‌ جايزه‌ نوبل است.

او در رومانی متولد شده بود و نازی‌ها او را به اردوگاه‌های کار فرستادند. او در کتاب تکان‌دهنده و مشهور خود با عنوان «شب» تجربه‌اش را از آن رخداد هولناک بازگو کرده است.

ويزل در سخنرانی‌اش در سال ۱۹۹۹ با عنوان «مخاطرات بی‌تفاوتی» که در کاخ سفید ايراد شده است از این می‌گوید که بی‌تفاوتی به رنج دیگران از خشم و نفرت هم بدتر است.

ایلی ویزل در بخشی از این سخنرانی می‌گوید: «بی‌تفاوت بودن به آن رنج است که آدمیان را غیرآدمی می‌کند. بی‌تفاوتی، هر طور نگاه کنیم، بسی خطرناک‌تر از خشم و نفرت است. خشم گاه می‌تواند خالق باشد. یکی از روی خشم شعری ژرف می‌نویسد، یا سمفونی با عظمتی خلق می‌کند، دیگری به سبب آنکه از مشاهده بی‌عدالتی خشمگین است دست به کاری ویژه به خاطر انسانیت می‌زند. اما بی‌تفاوتی هرگز به خلاقیتی ختم نمی‌شود. حتی گاه نفرت است که می‌تواند واکنشی بر انگیزد. با آن می‌جنگید؛ آن را محکوم می‌کنید؛ خلع سلاحش می‌کنید. بی‌تفاوتی اما هیچ واکنشی بر نمی‌انگیزد».

- متن بالا برگرفته از سخنرانی ایلی ویزل است که آموزشکده توانا آن را به فارسی ترجمه کرده است. این لینک را کپی کنید و با استفاده از آن، از تلگرام توانا پی‌دی‌اف کتاب را صورت رایگان دریافت کنید.

https://t.me/Tavaana/1393

#گفتگو_توانا #نفرت_پراکنی #یهود_ستیزی #بی_تفاوتی

@Dialogue1402
جنس گفتگو با جنس مناظره یکی نیست!

در گفتگو تلاش می‌شود گفت و شنودی متقابل و برابر در کار باشد. طرفین گفتگو می‌گویند از آنچه بایستی برای اقناع یا آگاهی طرف بگویند؛ یا یکی از طرفین قانع می‌شود یا هیچ‌کدام قانع نمی‌شوند ولی دستکم نسبت به موضع همدیگر آگاه می‌شوند.

مناظره اما اینگونه نیست؛ در مناظره میل به تصرف جایگاه طرف مقابل وجود دارد از پس هر چه می‌تواند آن جایگاه را تضعیف کند. به همین علت است که جدل‌ورزی کاندیداهای ریاست‌جمهوری یا دیگر پست‌های سیاسی، گفتگو نامیده نمی‌شود بلکه مناظره نام دارد.

در گفتگو دلیل می‌آورند در مناظره جدل می‌ورزند.

در زندگی شخصی خود اهل گفتگو هستید یا مناظره؟

#گفتگو_توانا #حقوق_شهروندی #مدارای_سیاسی #نفرت_پراکنی

@Dialogue1402
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
در این برنامه با حضور برخی اندیشمندان درباره اهمیت مداراگری و آزادی ادیان در میان شهروندان بحث و گفت‌وگو شده است.
گیتی پورفاضل، حقوق‌دان،
سروش دباغ، پژوهشگر دین؛
فرهاد ثابتان، سخنگوی جامعه بهایی، وریا امیری، پژوهشگر فیزیک و مصطفی دانشگر، اسلام‌پژوه و روحانی سابق در این گفت‌وگو حضور داشتند.

این برنامه ۱۰ خرداد ۱۴۰۲ در اتاق کلاب‌هاوس توانا برگزار شده است.

https://tolerance.tavaana.org/fa/say-listen-5

در یوتیوب:
https://youtu.be/c1o7fIen45k
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/z0tkzrlcslp1

#گفتگو_توانا

@Dialogue1402
ایدئولوژی در هر حوزه‌ای همانند بسته حقیقت است و به ضرورت تمامیت‌خواهانه و انحصارطلبانه است.

یک فرد ایدئولوژیک مارکسیست یا نازیست یا اسلامگرا، از دیدگاه‌های اقتصادی یا نژادی یا مذهبی خود یک بسته با ابعاد مشخص و دستورالعمل‌های معلوم می‌سازد و از دیگران می‌خواهد به آن باور بیاورند.

این انحصارگرایی و تمامیت‌خواهی که می‌خواهد تمام تنوعات و تفاوت‌های موجود را محو کند و این اندازه‌های گوناگون را به اندازه ایدئولوژی خود در بیاورد راهی جز اعمال خشونت ندارد.

چه آنکه انسان‌ها ربات و آدم آهنی نیستند که از پیش بر اساس دستورالعمل‌های مشخص عمل کنند.

انسان بر اساس انسانیت خود دایره بسیار متنوعی از انتخاب‌های وجودی و فکری را پیش روی خود می‌بیند و تا جایی که به دیگران آزار مشخص و قابل اندازه‌گیری نرساند در انتخاب آزاد است.

حال بر این اساس این پرسش مطرح می‌شود که آیا مذهب به ماهو مذهب، امری ایدئولوژیک است یا می‌تواند به عنوان یک گزینه معرفتی در کنار گزینه‌های دیگر مطرح باشد؟

تجربه کشورهای توسعه‌یافته و آزاد نشان می‌دهد اگر مذهب را از درون بسته‌های حقیقت‌ خارج کنیم و به واسطه آن در پی پاسخ به همه پرسش‌های عالم نباشیم، می‌توانیم آن را به مثابه یک «گزینه» در کنار دیگر گزینه‌ها در نظر بگیریم و اگر تمایل داشتیم برای آرامش روحی خودمان از آن بهره بگیریم.

کسانی که گمان می‌برند به واسطه صرفا یک دیدگاه - چه مذهبی چه کمونیستی چه نازیستی - می‌توانند به تمام ابهام‌ها پاسخ دهند، مستضعفانی فکری هستند که گمان می‌برند تمام سرمایه‌های معرفتی لازم را در اختیار دارند!

#گفتگو_توانا #نفرت_پراکنی #کمونیسم_فاشیسم #ایدئولوژی_مذهبی

@Dialogue1402
این جمله از ریچارد رورتی، فیلسوف پراگماتیست آمریکایی که عنوان یکی از کتاب‌های او نیز بود می‌تواند راهبر بسیاری از ما ایرانیان برای برون‌رفت از تلاش‌های کم‌حاصل بر سر بحث پیرامون آنچه آن را «حقیقت» نامیده‌اند باشد.

واقعیت این است که آنچه موجب می‌شود افرادی باور بیاورند که می‌توانند تمام مشکلات یک کشور را به واسطه یک ایده یا یک مذهب یا یک باور خاص حل کنند، موجب ستمگری فراوان نیز می‌شود اگر همان افراد زمام اجرای امور را در دست بگیرند؛ چه آنکه مقابل هر گونه تفاوت و تکثر خواهند ایستاد. تاب این را نخواهند داشت که برای پرسش‌ها، پاسخی متفاوت از آنچه آنان می‌گویند عرضه شود.

رورتی اما کل میز را به هم می‌زند؛ او می‌گوید حقیقت را رها کنید؛ خود در پی آن نباشید. بلکه جای صداقت و آزادی‌خواهی پیشه کنید. دموکراسی را در یک جامعه نهادینه کنید. با مردم شفاف باشید و به جای حقنه‌کردن حقیقت در پی گسترش آزادی باشید. اینگونه حقیقت نیز صورت راستین خود را خواهد نمایاند.

این فیلسوف پرآوازه گفته بود: «شعار من اين است: اگر هوای آزادی را داشته باشی، حقيقت هوای خودش را خواهد داشت. اگر ما زحمتِ برقراریِ آزادیِ سياسی را بکشيم، حقيقت هم خودش به عنوان پاداش نصيب‌مان می‌شود».

به عبارت دیگر حقیقت از پس آزادی رخ نشان می‌دهد؛ در فضای استبدادی هیچ حقیقتی وجود ندارد!

- نظر شما پیرامون گفته ریچارد رورتی چیست؟

#گفتگو_توانا #ریچارد_رورتی #کمونیسم_فاشیسم #ایدئولوژی_مذهبی

@Dialogue1402
پرسش ساده است: چرا جمهوری اسلامی اهل مذاکره با دنیا نیست؟

این ۴۴ سال نشان داده جمهوری اسلامی فقط و فقط تحت فشار و تحت بدترین شرایط، وقتی موجودیت خودش را در خطر ببیند تن به مذاکره می‌دهد.

این در حالی است که حتی کشورهای کمونیستی مانند شوروی یا چین در اوج رقابت و نزاع با آمریکا در این کشور سفیر داشتند- و دارند - و مدام در حال گفتگو با یکدیگر بودند و هستند. گفتگو و مذاکراتی که مانع از شکل‌گیری جنگ‌ و خونریزی می‌شد.

در جمهوری اسلامی چه وجود دارد که چنین چیزی را سبب نمی‌شود؟

جمهوری اسلامی چه می‌خواهد کند یا انجام می‌دهد که اگر پا به مذاکره بگذارد آن را نمی‌تواند انجام دهد؟

در فضایی احترام ‌آمیز، مشتاق هستیم پاسخ شما به این پرسش را بخوانیم و بدانیم.

#گفتگو_توانا #جمهوری_اسلامی #ایدئولوژی_اسلامی #آمریکا_ستیزی

@Dialogue1402
بنا به تعبیر قدیمی که احتمالا منتسب به ارسطو است همه چیز را همگان دانند و همگان از مادر زاییده نشده‌اند!

اگر این تعبیر را بگیریم و جلوتر بیاییم خواهیم دید که ما نیز در زندگی خود کسانی که مدعی هستند پاسخ همه چیز را می‌دانند جدی نمی‌گیریم و آنان را سطحی و خودکامگانی فکری می‌پنداریم.

اما جالب اینجاست که ایدئولوژی‌ها نیز دقیقا همینگونه هستند و با این حال میلیون‌ها انسان در طول قرن بیستم شیفته این ایدئولوژی‌ها شدند.

ایدئولوژی‌ها نیز مدعی هستند که پاسخ همه چیز را می‌دانند و از هیچ پرسشی در نمی‌مانند!

به عنوان نمونه جمهوری اسلامی که خود مبتنی بر ایدئولوژی اسلامی است مدعی است که فقه شیعه از معادلات هوافضا تا چگونگی رفع حاجت در توالت، برای همه ابعاد جهان پاسخ و برنامه دارد!

این خودکامگی در ایدئولوژی‌ها و خودحقیقت‌پنداری است که زاینده خشونت علیه دیگر باورهای مذهبی و عقیدتی است.

شما درباره این مسئله چگونه فکر می‌کنید؟

#گفتگو_توانا #جمهوری_اسلامی #ایدئولوژی_اسلامی #فقه_شیعه

@Dialogue1402
قدمت «حیات دینی»

یک نگاه کلان به تاریخ نشان می‌دهد که «انسان دینی» (homo religiosus) سایه‌ی سنگینی بر گذشته‌ی بشر انداخته است. اگر «دین» را خیلی عام در نظر بگیریم و تنوع عقاید و آیین‌های بشری را به پای اثبات یک تعریف بخصوص از دین قربانی نکنیم، به سختی می‌توان قسمتی از سیاره یا مقطعی از تاریخ را پیدا کرد که به هیچ معنایی، دینی نبوده باشد.

این نه فقط درباره‌ی گذشته‌ی انسان صادق است، بلکه امروزه هم در اغلب جوامع زنده و پویایی که می‌شناسیم دست‌کم یک یا چند سنت دینی حضور جدی دارند و جریان‌های تازه‌ای هم، الهام‌گرفته از گذشته و پاسخ‌گو به شرایط جدید، ظهور کرده‌اند که شاید دست‌کم بعضی از آنها به جریان‌های مسلط و فراگیر دینی در قرن آینده مبدل شوند. مطالعه‌ی گذشته‌ی دینی بشر مدت‌هاست که موضوع مطالعات دانشگاهی و مرکز علمی بوده است و دهه‌هاست که مطالعه بر ادیان نوظهور با رویکردهای مختلف در دستور کار قرار گرفته است.

حدود یک‌هزار سال پیش، یک روحانی ایرانی به زبان فارسی چنین سرود:

راه تو به هر روش که پویند خوش است
وصل تو به هر جهت که جویند خوش است
روی تو به هر دیده که بینند نکوست
نام تو به هر زبان که گویند خوش است

اما این بزرگواری و بزرگمنشی تنها یک تن، یعنی شیخ ابوسعید ابوالخیر نیست که ما را متوجه گستردگی دین و حیات دینی بر سراسر زمین می‌کند؛ بعضی متون مقدس از جمله قرآن هم اشارات صریحی دارند که تمامی اجزاء طبیعت، حتی موجودات بی‌جان، به نوعی و به معنایی در کار پرستش خداوند هستند.

بعضی حرکات و سکنات (body gestures) انسان پرستنده، در کهن‌ترین نقوشی که از نیاکان ما باقی مانده است قابل ردیابی‌ست. به عنوان نمونه، بلندکردن هر دو دست به سوی آسمان، به نشانه‌ی درخواست از خدا یا خدایان، و یا نیایش و پرستش آنها، به هزاره‌ها پیش از میلاد مسیح بازمی‌گردد.

یکی از مهم‌ترین آثار عیلامیان باستان در منطقه‌ی کول‌فرح شهرستان ایذه (خوزستان) با قدمت ۲۷۰۰ سال پیش از میلاد، فردی را در مراسم قربانی کردن در حالی که دستانش به نشانه‌ی نیایش بالاست، به نمایش می‌گذارد.

@Dialogue1402
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
برتراند راسل فیلسوف، منطق‌دان، ریاضی‌دان، مورخ، جامعه‌شناس و فعّال صلح‌طلب بریتانیایی است که در دوم فوریه ۱۹۷۰ درگذشت.

عشق موجد همبستگی است و نفرت موجد انشقاق و گسستگی در جامعه.

عدم همدلی و نفرت‌پراکنی است که خونریزی را سبب می‌شود.

به حرف‌های فیلسوف بزرگ انگلیسی گوش دهیم.

#گفتگو_توانا #برتراند_راسل #نفرت_پراکنی #همبستگی_ملی
دموکراسی برای کارآمدی نیازمند جامعه‌ای کثرت‌گرا است.

چگونگی ثبات و کارآمدی دموکراسی یکی از دغدغه‌های همیشگی اندیشمندان سیاسی علاقمند به حکومت دموکراتیک است.

دموکراسی را نمی‌توان امری همیشگی و مسلط پنداشت؛ چه آنکه جوامعی بودند که از فضایی دموکراتیک به فضایی استبدادی سقوط کردند و به همین علت است که گاه از تعبیر «بازگشت دموکراسی» سخن گفته می‌شود.

در یکی از تاملاتی که در قالب متنی تفصیلی پیش از این توسط آموزشکده توانا منتشر شده بود، درباره کارآمدی و ثبات دموکراسی گفته شده بود: «یک نظام دموکراتیک کارآمد و با ثبات نیازمند وجود جامعه‌ای کثرت‌گرا است که از امر و نهی حکومت آزاد باشد. در دموکراسی، منابع قدرت در حوزه سیاست، یا در جامعه و اقتصاد باید تقسیم شوند و پراکنده باشند».

همانگونه که در خطوط بالا پیدا بود، پراکندگی قدرت در جامعه یکی از شروط حفظ دموکراسی بر شمرده شده است؛ در واقع می‌توان گفت زمانی پراکندگی قدرت - در معنای عدم تمرکز قدرت - در جامعه تثبیت می‌شود که اندیشه‌های عقیدتی و مذهبی نیز متکثر باشند و یک عقیده خاص شکل فرادست بخود نگیرد.

به نظر شما فارغ از نوع حکومت، آیا جامعه ایران شرایط و لوازم لازم برای حفظ دموکراسی را دارد اگر به آن دست پیدا کند؟

#گفتگو_توانا #جمهوری_اسلامی #ایدئولوژی_اسلامی #حکومت_دموکراتیک

@Dialogue1402
چه کسی می‌خواهد من و تو ما نشویم؟
خانه‌اش ویران باد

طرح از اسد بیناخواهی

https://tolerance.tavaana.org/fa/Tolerance_IR

#کارتون #همزیستی #همبستگی #گفتگو_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
فساد اقتصادی در حکومت‌ها صرفا تبعات اقتصادی ندارد؛ این نیست که فقط نابرابری را تشدید کند و فقر را در جامعه بگستراند و کارآمدی اقتصادی حکومت را از موضوعیت بیندازد.

بلکه مسئله این است که به گفته متخصصان مسئله حکمرانی دموکراتیک: «تراکم و تمرکز قدرت و ثروت در دست عده‌ای معدود مانعی برای شکل‌گیری دموکراسی و پروسه ثبات آن است و دموکراسی را یا از شکل و شمایل واقعی‌اش می‌اندازد یا آن را از راه حاکمیت فردی یا گروه و دست‌های بدل به اولیگارشی، یعنی حاکمیت یک اقلیت ناچیز بر اکثریت مطلق ملت، می‌کند».

بر این اساس است که اکنون می‌توان دریافت چرا ولایت فقیه به عنوان نماد حکمرانی اقلیت محض بر اکثریت ملت ایران، عملا نهادی الیگارشیک و فاسد اقتصادی نیز است. به گفته رسانه‌های معتبر ثروت منقول و غیرمنقول زیر نظر نهاد ولایت فقیه تا ۲۰۰ میلیارد دلار را در بر می‌گیرد.

در واقع می‌توان گفت نهاد ولایت فقیه برای تداوم و بسط ایده حاکمیت روحانی شیعه ۱۲ امامی بر تمامیت ملت ایران نیاز دارد از لحاظ مالی نیز چنان خود را تامین کند که نیازمند دیگر نهادها نباشد.

اعمال استبداد در سیاست و فرهنگ نیاز به اعمال تمرکز ثروت دارد.

با این دیدگاه موافق هستید؟

#گفتگو_توانا #جمهوری_اسلامی #ایدئولوژی_اسلامی #حکومت_دموکراتیک

@Dialogue1402
دیکتاتوری عقاید اکثریت، روح شهروندان اقلیت را به بند می‌کشد

تاملی بر تاملات جان استوارت میل

دیکتاتوری اکثریت از جمله مفاهیمی است که همیشه مورد تامل اندیشمندان بزرگ سیاسی بوده است. جان استوارت میل فیلسوف بزرگ انگلیسی از جمله این اندیشمندان بوده است.

او نسبت به دیکتاتوری اکثریت دید انتقادی دارد و قائل به محدوده‌گذاری برای آن است. زیرا به باور او دخالت حکومت اکثریت در جزئیات زندگی مردم به مراتب بیشتر است.

او بر این باور است که دیکتاتوری عقاید اکثریت «روح شهروندان» را به بردگی می‌کشند. به همین دلیل، او بر آن است که مصونیت شهروند از تعرضات دیکتاتوری قدرت‌مداران صرفا کفایت نمی‌کند بلکه شهروندان بایستی از «دیکتاتوری عقاید حاکم اکثریت» و «احساسات و عواطف حاکم اکثریت» در امان بوده و مصونیت داشته باشند.

جان استوارت میل به درستی اشاره می‌‌کند که دیکتاتوری اکثریت تمایل دارد تا هر جا که امکانش وجود داشته باشد، از شکل‌گیری هر نوع فردیتی که راهش در تطابق و هماهنگی با خواست و راه اکثریت نباشد، جلوگیری کند.

به گفته این اندیشمند بزرگ انگلیسی: «حکومت اکثریتی میخواهد همه را، هر شخصیتی را، مجبور کند بنا بر نمونه و الگوی او بیندیشد و رفتار کند».

بر این اساس او پیشنهاد می‌دهد که: «باید برای دخالت امیال و علایق اکثریت در امور مربوط به استقلال فرد و اقلیت‌ها حد و مرزی وجود داشته باشد. پیداکردن و دستیابی به این مرز و دفاع از آن در برابر تعرضات حکومت‌گران، با هدف تامین و حفظ امنیت زندگی همه اعضای جامعه به همان میزان مصونیت در برابر استبداد و دیکتاتوری سیاسی مهم و اجتناب‌ناپذیر و غیر قابل چشم‌پوشی است».

نظر شما درباره دیدگاه جان استوارت میل چیست؟

#گفتگو_توانا #دیکتاتوری_اکثریت #انقلاب_۵۷ #حکومت_دموکراتیک

@Dialogue1402
پرسش ساده اما بنیادین است:

چرا جمهوری اسلامی اهل گفتگو با ملت ایران نیست؟

جمهوری اسلامی طی این ۴۴ سال عملا هیچ‌گاه با معترضان ایرانی وارد گفتگو نشده است و بلکه همیشه با گلوله‌های جنگی معترضان بی‌سلاح را هدف گرفته است.

این مسئله از زمان آغاز انقلاب ملی ایران از دی ماه ۱۳۹۶ شدت بسیار بیشتری به خود گرفته است.

جمهوری اسلامی در حالی رژیم اسراییل را «کودک‌کش» می‌نامد که خود طی خیزش انقلابی ۱۴۰۱ دستکم ۷۰ کودک را در خون خود غلتاند.

در عین‌حال سران جمهوری اسلامی مدعی هستند این نظام «برج بلند دموکراسی» است و رهبر این نظام، خامنه‌ای، جمهوری اسلامی را از کشورهای اروپایی و آمریکایی نیز دموکراتیک‌تر می‌داند.

برخی دیگر از وابستگان و ایدئولوگ‌های این نظام نیز چنان از کارآمدی نظام مبتنی بر ولایت فقیه - که برخاسته از روایت مجهور در فقه شیعه ۱۲ امامی است - مطمئن هستند که مدعی می‌شوند کشورهای غیردینی نیز می‌توانند از ایده ولایت فقیه بهره بجویند.

اما نکته این است که فرماندهی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی با شخص ولی فقیه است و در واقع این ولی فقیه بارها نشان داده که هیچ تمایل ندارد سازوکاری تبیین کند که خواسته‌های معترضان - که همین ملت ایران هستند - شنیده شود و به آن عمل شود.

چرا؟ به باور شما در جمهوری اسلامی چه خصیصه‌ای وجود دارد که آن را چنین به استبدادی خونریز تبدیل کرده که توان و تمایل به گفتگو با مردم ندارد؟

#گفتگو_توانا #نیروهای_مسلح #استبداد_دینی #جمهوری_اسلامی

@Dialogue1402
دموکراسی در دنیای مسلمانان

پیپا نوریس و رونالد اینگلهارت دو متفکر و پژوهشگر برجسته آمریکایی بودند که در سال ۲۰۰۴ پژوهشی به نام «مقدس و سکولار» منتشر کردند.

این دو در این کتاب این ایده را مطرح کردند که میان جوامع اسلامی با جوامع غربی در رابطه با چگونگی اجرای دموکراسی، تفاوت بنیادینی وجود ندارد.

آنان حتی مدعی بودند که در جوامع اسلامی هم ظرفیت پذیرش ارزش‌های دموکراتیک وجود دارد. درواقع نویسندگان استدلال می کنند که در حالی که برخی از کشورهای اسلامی چالش‌هایی را در ایجاد و حفظ نظام های دموکراتیک تجربه کرده‌اند، اما این به معنای تضاد ذاتی بین اسلام و دموکراسی نیست.

آنان تأکید می کنند که تفسیر آموزه‌های اسلامی و تأثیر عوامل فرهنگی و تاریخی نقش مهمی در شکل دادن به رابطه بین دین و ارزش‌های دموکراتیک در کشورهای اسلامی دارد.

شما درباره این نکته محوری چه فکر می‌کنید؟ به نظر شما تضاد ذاتی بین اسلام و دموکراسی وجود دارد؟

به نظر شما تفسیر دموکراتیک از آموزه‌های اسلامی می‌تواند به بسط دموکراسی یاری برساند؟

آیا اساسا به نظر شما این ایده به درد وضعیت کنونی ایرانیان می‌خورد؟


#گفتگو_توانا #حقوق_شهروندی #مدارای_مذهبی #نظام_دموکراتیک

@Dialogue1402