گفت‌وشنود
5.07K subscribers
5.63K photos
1.63K videos
3 files
1.92K links
در صفحه‌ی «گفت‌وشنود» مطالبی مربوط‌به «رواداری، مدارا و هم‌زیستی بین اعضای جامعه با باورهای مختلف» منتشر می‌شود.
https://dialog.tavaana.org/
Instagram.com/dialogue1402
Twitter.com/dialogue1402
Facebook.com/1402dialogue
Download Telegram
ایران در تاریخ خود همیشه در موقعیت‌های غریبی بوده است. حوادث فراوانی بر این کشور گذشته است. اما شاید وضعیت کنونی ایرانیان در طول تاریخ این کشور هیچ پیشینه‌ای نداشته است.

این وضعیت ویژه را به کوتاهی می‌توان چنین توصیف کرد؛ ملتی آزادیخواه و حکومتی تمامیت‌خواه.

این نکته از این رو جالب توجه است که بسیاری گمان می‌برند ایران به علت اینکه در طول تاریخ خاستگاه و محل پرورش ادیان گوناگون و مختلف و نحله‌های گوناگون عرفانی بوده است پس نمی‌تواند آزادیخواهی را ورای تفاوت‌های مذهبی و عقیدتی پی بگیرد.

اما تحولات چندسال اخیر و بررسی در نوع شعارها نشان می‌دهد ایرانیان نه تنها این تکثر مذهبی و عقیدتی را در نوع مناسبات حقوق شهروندی خود دخیل نمی‌دانند بلکه از آن ابزاری ساخته‌اند برای همبستگی هر چه بیشتر. بدون تردید این همبستگی مقصدی ندارد جز شناسایی حقوق شهروندی ایرانیان در یک نظم قانون‌سالار و دموکراتیک که تبعیض را دفن خواهد کرد.

#گفتگو_توانا #حقوق_شهروندی #مدارای_مذهبی #حقوق_خداناباوران

@Dialogue1402
👍11🔥1
«حتی در برابر افراد نزدیک به خودم که نه مذهبی هستند نه سیاست‌های نظام حاکم را ذره‌ای قبول دارند، وقتی از خداناباوری من مطلع می‌شوند، وارد فاز نصیحت می‌شوند. بنابراین من جایی حرف می‌زنم که خیلی هزینه‌ای برایم نداشته باشد».

این سخن دختری به نام «شعله» است که در اصفهان زندگی می‌کند و در گفت‌وگو با یک وبسایت فارسی‌زبان از تجربه خود به عنوان خداناباور در جمع شهروندان و اطرافیان خود می‌گوید.

او در این گفت‌و‌‌گو که در خرداد ۱۴۰۱ انجام گرفت در توضیح اینکه منظورش از «هزینه» چیست، آن را بیش‌تر هزینه‌های عاطفی ارزیابی می‌کند و تاکید می‌کند از اینکه سخن بگوید ولی به رسمیت شناخته نشود، احساس ناگواری به او دست می‌دهد به گونه‌ای که برای او «غیرقابل تحمل» است.

توضیح خود او را بخوانیم: «همین که من و اندیشه‌ام به عنوان یک تفکر مستقل به رسمیت شناخته نشوم، برای من غیرقابل تحمل است. حتی گاهی محبت اطرافیان به این دلیل از ما دریغ می‌شود. به اشکال مختلف تحت فشار قرار می‌گیریم که عقیده آن‌ها را بپذیریم یا دست از افراط برداریم. اگر حداقل نزدیکانمان این طور هزینه‌های روحی و روانی برایمان نمی‌تراشیدند و توی این حلقه خودمان بودیم، چقدر زندگی زیباتر بود».

آنچه در سخنان این دختر برجسته و قابل توجه است، تاکیدی ست که او بر جنبه‌های عاطفی و روانی این مسئله دارد. اگر این مسئله برای بسیاری از شهروندان جا بیفتد که باورهای افراد بایستی به عنوان جزئی از هویت و شخصیت آنان شناخته شود، شاید بتوان امیدوار بود با شهروندانی که مانند آنان نمی‌اندیشند، بهتر و انسانی‌تر رفتار کنند.

اینکه فردی خداناباور احساس کند به علت نوع باور خود نادیده گرفته می‌شود، یا دچار ریاکاری و دورویی می‌شود که یک رذیلت اخلاقی است و ابعاد منفی در زندگی شخصی و اجتماعی دارد یا دچار انزوای اجتماعی می‌شود و عملا جامعه را از حضور فعال یک شهروند در مقام شهروند محروم می‌سازد. این جدای از ضربات شخصی همچون افسردگی، یا اضطراب است.

بحث از «هزینه‌های روحی» که «شعله» در سخنان خود در رابطه با نوع رفتار اطرافیان خویش مطرح کرده است، صرفا جنبه‌های فردی و شخصی ندارد و تحقیقاتی که انجام گرفته است ثابت می‌کند، افسردگی شهروندان تاثیرات سوء اجتماعی و اقتصادی برای کلیت جامعه نیز دارد.

بیش‌تر بخوانید:
https://tolerance.tavaana.org/fa/Mental_Non_believers

#گفتگو_توانا

@Dialogue1402
7👍3🔥1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
برای مداراگری در آینده ایران چه باید کرد؟

در این ویدیوی  کوتاه فرهاد ثابتان، استاد اقتصاد دانشگاه کالیفرنیا و سخنگوی جامعه بهائیان ایران، به این سوال پاسخ می‌دهد که برای مداراگری در آینده ایران چه باید کرد.

این برنامه بریده‌ای از گفت‌وگوی زنده در اتاق کلاب‌هاوس تواناست که دهم خرداد ۱۴۰۲با حضور برخی اندیشمندان حوزه  علوم اجتماعی  و دینداری و خداناباوری برگزار شده است.
https://tolerance.tavaana.org/fa/Tolernce_in_future_Iran

در یوتیوب:
https://youtu.be/iy5cis33Yi8

در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/kpansgnszlkg

#مداراگری #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
🔥1
چرا باید در جمهوری اسلامی کافر بود؟ 

«چون دین در دست زمامداران آن ابزار جنایت و ستمکاری شده است و باید این را از آنها گرفت.

در این نوشته هیچ کاری به درستی یا نادرستی مذهب نداریم. که حرف زیاد است و جایش اینجا نیست.  حرفم این است که حتی اگر مذهبی باشیم بروز آن در جمهوری اسلامی خطا است و از آگاهی و انصاف و نوعدوستی بدور.

خیلی ها این را فهمیده اند که موضوع این حکومت دیگر دین و مذهب نیست.  بلکه تنها قدرت است و بر سر کار ماندن. و رژیم از مذهب و اعتقادات مذهبی مردم تنها برای قدرت و حکومت بر آنها استفاده میکند و بس.

بدبختانه بسیاری از دوستان مذهبی هم که مخالف قطعی رژیم هم هستند ناخواسته و ندانسته در این دام افتاده اند و بدون اینکه چنین هدفی داشته باشند باعث تقویت و استمرار رژیم می شوند؛ با شرکت در مراسم مذهبی برنامه ریزی شده و  دلخواه رژیم. خواه این مراسم یک مسجد رفتن ساده و عضویت در هیئت های مذهبی باشد یا پول به روضه خوان دادن و پرداخت وجوهات شرعی به سیستم و آخوند و یا سفر حج.  هرچه و هرچه بطور سیستماتیک و برنامه ریزی شده از سوی رژیم انجام میشود مشروعیت دادن به آن برای حکومت و سیاست های آن هم هست.  

پس دیندار هم که باشی باید در نهان باشد و بس. که هرگونه بروزی در جامعه خواه ناخواه آب به آسیاب این رژیم ریختن است.

همچنانکه اگر کسانی خانه یا محله شما را با نیرنگ یا بزور اسلحه از آن خود کرده باشند اگر توان بیرون راندن آنها نباشد،  دست کم نمی نشینید به گپ زدن و دورهمی گرفتن با آنها و یا شرکت در برنامه هایشان دیگر. که اگر چنین کردید نمیتوانید دیگر بگویید با حضورشان مخالف هم هستید».

- متن برگرفته از کانال تلگرام «بزرگترین نعمت سلامتی نیست»

-- این متن را از باب همخوان کردن تاملات مختلف شهروندان ایرانی پیرامون نسبت مذهب و حکومت و نقش شهروندان منتشر کرده‌ایم و مشتاقانه خواهان نظرات شما مخاطبان گرامی پیرامون تامل این شهروند گرامی هستیم.

#گفتگو_توانا #شهروندان_ایران #مومن_کافر #جمهوری_اسلامی

@Dialogue1402
👍161🔥1
زوال اسلام در ایران پیامد حکومت اسلام است

سخنی با ایرانیان مسلمان

«به عنوان کسی که در ایران زندگی می‌کنم به چشم خود زوال اسلام در ایران را مشاهده می‌کنم. تفکر مذهبی رخت بسته است و از نزدیکان خودم کسانی را دیده‌ام که مناسک بجا می‌آوردند و اکنون دست شسته‌اند. حتی مردمی که مذهبی هستند تمایلی ندارند این مذهبی بودن را و ادای مناسک مذهبی را در چشم دیگران بنمایند چه آنکه از قضاوت مردم می‌هراسند که مبادا آنان را با مزدوران حکومتی مربوط بدانند. البته که هنوز بسیاری از مردم مسلمان شیعه هستند و باور دارند و در عین حال هیچ نسبتی با حکومت ندارند و بلکه مخالف هستند. من آنان را درک می‌کنم که مذهب را برای چهاردیواری خود می‌خواهند و از اینکه مورد داوری قرار بگیرند رنج می‌برند. اما این روزگار می‌گذرد و جمهوری اسلامی برخواهد افتاد ولی جمهوری اسلامی تنها مدل حکومت اسلامی نیست؛ از آنان به عنوان هم‌میهن آنان می‌خواهم که تامل کنند حکومت اسلامی چه بلایی سر باور و مذهب آنان آورده است و پس از جمهوری اسلامی خود پیشگام مبارزه با حضور اجتماعی و سیاسی اسلام در جامعه و دولت باشند. اجازه ندهند اسلام خود را در قانون اساسی پسا جمهوری اسلامی بر شهروندان تحمیل کند. همانطور که هیچ عقیده و باور دیگری نباید خود را در جامعه و سیاست تحمیل کند، مسلمانان شیعه هم نباید به گمان اکثریت بودن روزی باز فیل مسلمانی‌شان یاد هندوستان دولت کند و دوباره همانند ۵۷ در پی برکشیده‌شدن احکام اسلامی باشند»

- متن ارسالی از همراهان

-- این متن را از باب همخوان کردن تاملات مختلف شهروندان ایرانی پیرامون نسبت مذهب و حکومت و نقش شهروندان منتشر کرده‌ایم و مشتاقانه خواهان نظرات شما مخاطبان گرامی پیرامون تامل این شهروند گرامی هستیم.

#گفتگو_توانا #حکومت_اسلامی #ایرانیان_مسلمان #جمهوری_اسلامی

@Dialogue1402
👏9👍6🔥1
مولانا جلال‌الدین، شاعر و ادیب و عارف بزرگ ایرانی در «مجالس سبعه» خود به روایت از قومی می‌پردازد که: «کِشت کرده بودند، چون تمام شد، آتش در آن زدند».

کمی در این گزاره تامل کنیم و به نسبت‌سنجی وضعیت خود با آنچه از این واژگان بر می‌آید، برآییم و بیینم ما ایرانیان آیا دگرباره مصداق قومی خواهیم شد که آتش می‌زنند بر آنچه زحمت کشیده بودند؟

ما ایرانیان - از خداباور تا خداناباور، از مسلمان تا غیرمسلمان - پی برده‌ایم که حکومت مذهبی و ایدئولوژی اسلامی چه بلایی بر سر هر آنچه هستیم می‌آورد.

ایدئولوژی نسبت ما را با پیرامون دستخوش تنظیمات ناواقعی می‌سازد و در طول کمتر از یک دهه از ایرانی که در جهان آبرومند بود به وضعیتی می‌رسیم که سران آن در دادگاه میکونوس پیرامون قتل مخالفان در خاک اروپا به عنوان سردمداران ترور شناخته می‌شوند.

این بی‌آبرویی ناشی از تسلط ایدئولوژی اسلامی بر قضا و قدر ما بود.

اکنون که پی برده‌ایم نامداراگری و ایدئولوژی‌مداری چه بلایی بر سر زیست و هست و نیست ما می‌آورد بهتر نیست در مسیر مبارزه با حکومت تمامیت‌خواه، خود تمامیت‌خواهی پیشه نکنیم و از هم‌اکنون برای ایران ملی و دموکراتیک فردا تمرین کنیم؟ ‌

از اکنون تمرین کنیم ایران فردا بایستی ایرانی «ملی» باشد یعنی همه ایرانیان از همه باورها را در بر بگیرد و باید «دموکراتیک» باشد یعنی بایستی همه ایرانیان فرصت مشارکت در تعیین و تنظیم سیاست‌های کلان را داشته باشند بی‌آنکه از باور و پیش‌فرض‌های مذهبی و عقیدتی آنان پرسیده شود.

این تجربه را قدر بدانیم و بر این دستاورد آتش نزنیم.

#گفتگو_توانا #حکومت_اسلامی #ایرانیان_مسلمان #جمهوری_اسلامی

@Dialogue1402
👍7👏5🔥1
آگاهی ملی در زمانه‌ی عسرت

تاملی بر وضعیت امروز ایران

شمایل شاهزاده عباس‌ میرزا ولیعهد قاجاری را مشاهده می‌کنیم؛ ولیعهدی که به توطئه درباریان به پادشاهی نرسید و شاهزاده‌ای خوشنام و شایسته تقدیر است.

او نمونه‌ای از بزرگانی بود که وقتی از قِبل شکست ایران در جنگ‌های ایران و روس، به ضعف ایران پی برد، بی‌آنکه در صدد بر آید آن را به گردن قضا و قدر بیندازد، درصدد بر آمد پی ببرد چه سبب شد که ایران به چنین ضعفی افتاد.

مکالمه او با ژوبر، نماینده ناپلئون مکالمه مشهوری است و در اینجا بازگو نمی‌کنیم و صرفا به این اشاره می‌کنیم که پرسش‌های عباس میرزا از ان مرد فرانسوی نمودی بارز از آگاهی ملی به ضعف و انحطاط بود؛ آگاهی ارزشمندی که از پس شکست بدست آمده بود؛ آگاهی ملی در زمانه‌ی عسرت!

با اشاره به چنین تجربه تاریخی می‌توان نظری به وضعیت امروز ما ایرانیان انداخت و گفت که اگرچه ملت ایران تجربه بسیار تلخ جمهوری اسلامی را چشیده‌اند و به چشم خود دیده‌اند چگونه حرمت و عزت و بالادستی و سرمستی ایرانیان در ذیل این حکومت اسلامی تبدیل به انحطاط و زوال و فرودستی و بدمستی شده است، اما از پس آن آگاهی ملی بسیار ارزشمندی بدست آمده است.

تسلط جمهوری اسلامی بر سرنوشت ایرانیان را با تسلط روسیه بر ایران در دوران عباس میرزا قیاس بگیریم؛ همانگونه که عباس میرزا از پس آن شکست‌های خفت بار، ایرانیانی را به اروپا فرستاد که دانش نوین بیاموزند ما ایرانیان نیز در ذیل حکومت اسلامی و تمامیت‌خواهی مذهبی به ضرورت مداراگری و سبک زیست آزادیخواهانه بیش از هر زمان باور آورده‌ایم.

اکنون به جرئت می‌توان گفت کمتر ملتی در خاورمیانه همچون ملت ایران به سکولاریسم باورمند است. این ملت صراحتا خروج دین و مناسبات دینی از دولت‌ و سیاست را طلب می‌کند؛ آگاهی ملی در زمانه‌ی عسرت.

این آگاهی ملی را قدر بدانیم و برای بازسازی ایران آزاد و مداراجو در ایران فردا از آن بهره بگیریم.

#گفتگو_توانا #حکومت_اسلامی #ایرانیان_مسلمان #جمهوری_اسلامی

@Dialogue1402
👌102👍2🔥1
اکنون سخن پیرامون نسبت شهروندان ایرانی مسلمان با جمهوری اسلامی فراگیر شده است.

برخی گمان می‌برند گذار از جمهوری اسلامی نیازمند آن است که ایرانیان مسلمان از باور اسلامی خود دست بشویند.

چنین چیزی اما نه امکان دارد نه مطلوب است و نه نسبتی با واقعیت دارد.

امکان ندارد؛ چون حتی شوروی علی‌رغم نزدیک به یک قرن حکومت توتالیریستی و تمامیت‌خواهانه‌ی ضد مذهبی نتوانست روسیه را غیرمسیحی و ضدمسیحی کند. مبارزه با مذهب مردم و نابودی آن امکان ندارد. مبارزه جمهوری اسلامی با بهاییان توانسته است ایرانیان بهایی را ناباور به آیین بهایی سازد؟ پاسخ روشن است!

مطلوب نیست؛ زیرا دخالت و تمامیت‌خواهی محض است. به هیچ نهاد و شهروندی مربوط نیست دیگران در چارچوب منزل و چاردیواری خود چه مذهبی دارند و در خلوت خویش چه نسبتی با پرسش‌های وجودی خویش برقرار می‌سازند. کسانی خداناباور هستند و کسانی تماما خداباور هستند و تا زمانی که آنان در صدد تحمیل باور خود بر نیایند هیچ نهاد یا شهروندی حق دخالت در تنظیم باور آنان را ندارد.

نسبتی با واقعیت ندارد؛ ما مسلمانان زیادی می‌شناسیم که در مبارزه با جمهوری اسلامی هستند. مسلمانی ارتباطی با هواداری از جمهوری اسلامی ندارد. محمدرضاشاه به عوان پادشاه حکومت پیشین باورهای مذهبی داشت ولی باور مذهبی خود را از شیوه حکمرانی جدا ساخته بود. رضاشاه پیشگام مبارزه با حضور سیاسی اجتماعی آخوندهای شیعه بود ولی در سخنرانی‌های خویش هیچ سخن ضداسلامی از او نیست و بلکه حرمت باورهای اسلامی را نگاه می‌دارد. اسدالله علم که سال‌ها وزیر دربار محمدرضاشاه بود عمیقا باورهای مذهبی داشت و در عین‌حال عمیقا مخالف حضور سیاسی اجتماعی روحانیت شیعه بود.

به عنوان نمونه‌ای امروزین نیز پیشنهاد می‌کنیم به فاطمه سپهری بنگریم؛ زن شجاع ایرانی که از مشهدی که جمهوری اسلامی آن را «مقدس» می‌داند به مبارزه تمام‌قد با جمهوری «مقدس» برخاسته است. زنی که از قضا مسلمانی باورمند است ولی نه تنها مخالف جمهوری اسلامی است و برای این هدف هم‌اکنون نیز در زندان بسر می‌برد بلکه حتی در چارچوب منزل او نیز نمونه‌ای از تنوع باورها را می‌بینیم. به عنوان نمونه فرزند دختر ایشان با سبک پوشش متفاوتی از مادر خویش در رسانه‌ها ظاهر می‌شود.

فاطمه سپهری نمونه یک شهروند ایرانی مسلمان تراز قرن ۲۱ است؛ ایران‌دوست، مسلمان و آزادیخواه که آزادیخواهی او از منزل او آغاز می‌شود.

#گفتگو_توانا
👍234👎1🔥1
واقعیت این است که ایرانیان اگر در پی جامعه‌ای مداراجو هستند، نمی‌توانند آن را در بستر حکومتی بجویند که در پی اجرای قوانین اسلامی است؛ حتی اگر جامعه ایران در فرض محال، در درصد بسیار بالایی خواستار اجرای این قوانین باشد.

به تعریف فیلسوفانی که لیبرال دموکراسی را تئوریزه کرده‌اند، دموکراسی اساسا یعنی حفظ حقوق اقلیت. بر این اساس، گاهی از دیکتاتوری اکثریت سخن گفته می‌شود. شاید بتوان انقلاب سال ۱۳۵۷ که یک حکومت اسلامی را در ایران حاکم کرد دیکتاتوری اکثریت نامید. دیکتاتوری اکثریتی که در پی اجرای قوانین اسلامی بود.

این سخنی است که بنیان‌گذار حکومت اسلامی، یعنی خمینی، آن را صراحتا بیان کرده بود: «احکام اسلامی اعم از قوانین اقتصادی، سیاسی و حقوق تا روز قیامت باقی و لازم‌الاجرا است، هیچ‌یک از احکام الهی نسخ نشده، از بین نرفته است. این بقا و دوام همیشگی احکام، نظامی را ایجاب می‌کند که اعتبار و سیادت این احکام را تضمین کرده، عهده دار اجرای آن‌ها شود؛ چه اجرای احکام الهی جز از رهگذر برپایی حکومت اسلامی امکان پذیر نیست».

تجربه اجرای احکام اسلامی اکنون پیش ‌روی ایرانیان است؛ نقض سیستماتیک مدارا و مهاجرت گسترده ایرانیان غیرمسلمان و حتی مسلمان از ایران. به عنوان نمونه حدود سه‌هزار سال است که یهودیان در ایران زندگی می‌کنند. پیش از وقوع انقلاب ۱۳۵۷، جمعیت یهودیان بیش از صدهزار نفر بود، اما اکنون کم‌تر از ۹‌هزار نفر یهودی در ایران زندگی می‌کنند. این در حالی است که جمعیت ایران چند برابر شده است.

بر این اساس است که می‌توان گفت سکولاریسم سیاسی، یعنی تفکیک کامل قوانین حکومتی از هر نوع نگاهی فقهی و دینی، زیربنای ناگزیر استقرار مدارا در ایران است.

در واقع، بر خلاف آنچه جمهوری اسلامی تلاش می‌کند بپراکند و متاسفانه توانسته است، برخی از دین‌داران را نیز فریب دهد، سکولاریسم سیاسی نه تنها دین‌ستیزی و نامداراگری با دینداران نیست، بلکه زیربنای مدارا است. سکولاریسم سیاسی تلاش می‌کند دولت را در قبال مذهب - هر گونه مذهبی - بی‌طرف سازد و در این راستا، حکومت را به سوی برابری و عدالت بیش‌تر در قبال شهروندان سوق می‌دهد.


بیش‌تر بخوانید:
https://tolerance.tavaana.org/fa/Secularism_and_Tolerance

#سکولاریسم #مدارا #گفتگو_توانا


@Dialogue1402
👍104🔥1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
پیشینه و آینده رواداری در جامعه و فرهنگ ایران
شما اینجا هستید
صفحه اصلی  پیشینه و آینده رواداری در جامعه و فرهنگ ایران
چنان با نیک و بد سرکن که بعد از مردنت عرفی
مسلمانت به زمزم شوید و هندو بسوزاند
این ایراد گاهی بسیارگرفته می‌شود که چرا باید این همه مدارا با افکار و باورهای مختلف درجامعه مدارا داشت و کرنش داشت؟
در این برنامه گیتی پورفاضل، حقوقدان، از پیشینه و آینده رواداری در جامعه و فرهنگ ایران سخن می‌گوید.
این برنامه بریده‌ای از گفت‌وگوی زنده در اتاق کلاب‌هاوس تواناست که دهم خرداد ۱۴۰۲با حضور برخی اندیشمندان حوزه علوم اجتماعی، حقوق، دینداری و خداناباوری برگزار شده است.
https://tolerance.tavaana.org/fa/Tolerance_History_and_Future

در یوتیوب:
https://youtu.be/RnL8-ACApVk

در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/mnjkhlbsjgdb

#گفتگو_توانا #رواداری #مداراگری #ایران

@Dialogue1402
👍10🔥1
«می‌خواهم نکته‌ای از خودم به عنوان یک انسان مذهبی و مسلمان متشرع را با شما به اشتراک بگذارم و اگر مایل بودید منتشر کنید. من به عنوان کسی که مرجع تقلید داشتم زمانی نگاهم اساسا به روحانیت عوض شد که دیدم محسن امیراصلانی زنجانی را با اتهام بدعت و توهین به حضرت یونس اعدام کردند و حتی شب قبل از اعدام اجازه ندادند او تک فرزندش را ببیند. همین چند سال پیش بود که این اتفاق افتاد.

این مسئله برای من باورنکردنی بود که کسی را اعدام کردند که گفته بود حضور یونس در دل نهنگ طبیعی نیست. این اتفاق برای من نقطه عطف بود. چون دقیقا من هم که مذهبی و مسلمان هستم دقیقا همین باور را داشتم و دارم که خیلی از سوره‌های قرآن اساطیری هستند و نمیتوانند واقعی باشند. اصلا طبیعی نیست حضور یک آدم در دل نهنگ. یعنی اگر من هم این حرفم را ادا میکردم و عمومی میکردم من را اعدام میکردند!

و دقت کنید که هیچ مرجع تقلیدی به این ظلم و ستم مسلم به این قتل یک اعتراض ساده هم نکرد. من مرجع تقلید داشتم و وقتی دیدم مرجع تقلید من به چنین ظلم آشکاری اعتراض نمیکند مسئله تقلید را کنار گذاشتم. خدا محسن امیراصلانی را رحمت کند. لعنت بر ستمگرانی که یک جوان ۳۷ ساله را به قتل رساندند. من میتوانستم جای محسن امیراصلانی باشم. من میتوانستم اعدام شوم. من چرا باید از کسی تقلید کنم که اگر من را اعدام میکردند هیچ اعتراضی نداشت که شاید رضایت هم داشت؟»

-- این متن را یکی از همراهان گرامی و محترم ما ارسال کرده است. نکته بسیار پراهمیتی را طرح کرده‌اند؛ یعنی مسلمان بودن در عین مرزبندی با مرجعیت تقلید.

-- در تصویر، تصویر زنده‌یاد محسن امیراصلانی را مشاهده می‌فرمایید که به اتهام بدعت در اسلام و توهین به یونس پیامبر و ارتداد در سال ۱۳۹۳ توسط جمهوری اسلامی اعدام شد.

نظر شما درباره متن این همراه گرامی چیست؟

#گفتگو_توانا #محسن_امیراصلانی #حکومت_اسلامی #مرجعیت_تقلید

@Dialogue1402
👌12👍6👎1🔥1🤬1
واقعیت این است که نسبت کنونی اسلام با شهروندان ایرانی و زیست آنان، نشانه‌های یک بحران جدی است. بایستی تاکید کرد این بحران فراتر از بحث وجود جمهوری اسلامی است.

به بیان دیگر، حتی اگر جمهوری اسلامی از میان برود و حکومتی سکولار روی کار بیاید، باز بنظر می‌رسد شهروندان مسلمان بایستی به تعریف نسبتی جدید و نوین از خود و اسلام دست بزنند.

به ویژه که حکومت سکولار نیز باید در نظر داشته باشد که چگونه می‌خواهد ابعاد اجتماعی و سیاسی اسلام را مورد مدیریت قرار دهد بی‌آنکه استقلال مذهبی و عقیدتی شهروندان ضربه بخورد.

این نکته از آن رو اهمیت دارد که تجربه چهار دهه حکمرانی جمهوری اسلامی ابعادی خشن و ضدانسانی از احکام اسلامی را به نمایش گذاشته است. احکامی که بعضا و مستقیما برگرفته از نص و سنت اسلامی هستند.

بایستی به این پرسش پاسخ داد که چگونه می‌توان استقلال عقیدتی شهروندان را حفظ کرد و در عین حفظ حرمت چارچوب خصوصی آنان، ابعاد زحمت‌آفرین باور آنان را در جامعه کنترل کرد.

به عبارت ساده‌تر، چگونه می‌توان مسلمان باورمند بود ولی اجرای احکام ضدانسانی اسلام علیه شهروندان ایران را امری ضد حقوق بشر دانست؟

فراتر از نوع تنظیم قانون - که قطعا باید مناسبات حقوق بشری را در خود لحاظ کند - این مسئله باید برای خود شهروندان و متفکران مسلمان نیز مورد دغدغه و تدقیق باشد.

نظر شما مخاطبان محترم و آگاه چیست؟

#سکولاریسم #مدارا #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
👍12🔥2
«سهم امام» تشویق مالی حامیان ظلم است

«به عنوان یک خداناباور میخواهم از هم میهنان مسلمان خودم بپرسم که مگر مسلمانی شما لزوما با حمایت از ظالمان پیوند خورده است؟ چرا با پرداخت سهم امام به ظالمان و حامیان ظلم کمک میکنید؟ سهم امام؟! کدام امام؟ مگر اکنون امامی حضور دارد؟ میدانید خود آخوندها درباره سهم امام چه می‌گویند؟ میگویند سهم امام بخشی از خمس است و در زمان غیبت امام، مراجع شیعه سهم امام را دریافت میکنند و برای حوزه علمیه و ترویج و تقویت اسلام خرج میکنند. همین حوزه علمیه ای که یا از آن ظالم بیرون می‌آید یا کسانی که حامی ظلم هستند. همین ماه قبل در ایران دو جوان را به علت سب النبی اعدام کردند. اگر حوزه رضایت نداشت دستکم اعتراضی هم نداشت! مسلمانی شما لزومی با تقویت حامیان ظلم ندارد هم‌میهنان مسلمان».

-- این متن را یکی از همراهان گرامی و محترم ما ارسال کرده است. نکته بسیار پراهمیتی درباره سهم امام و تقویت مالی حوزه‌های علمیه توسط برخی از شهروندان مسلمان طرح کرده‌اند.

نظر شما درباره متن این همراه گرامی چیست؟

#گفتگو_توانا #سهم_امام #حکومت_اسلامی #مرجعیت_تقلید

@Dialogue1402
👍21🔥1
«چرا گمان می‌کنیم برای معنوی بودن نیازمندان روحانیان هستیم؟ من کاملا درک می‌کنم که انسان‌ها حفره‌های معنوی در درون زندگی خود دارند و اصلا مذهبی‌بودن از اینجا آغاز می‌شود که ما احساس می‌کنیم خلا روحی و روانی داریم یا اینکه احساس می‌کنیم در مقابل مسائلی مانند مرگ نیازمند پناهگاهی معنوی هستیم.

من اما پرسشم این است این احساس قابل درک چه نیازی به این دارد که طبقه‌ای از آخوند و کشیش و روحانی و خاخام بسازد که دستگاهی مالی بسازند و از این احساس مردم سوءاستفاده کنند و بدتر از آن علیه دیگر باورمندان نفرت‌پراکنی کنند. آیا کم دیده‌ایم و خوانده‌ایم در طول تاریخ همین افراد موجب مرگ چه شهروندان بی‌گناهی شده‌اند؟

من می‌خواهم بگویم استقلال معنوی داشته باشیم؛ مستضعف روحانی نباشیم. شما الان مسلمان باشی یا مسیحی باشی به هر زبانی کتاب مقدس تو ترجمه شده است و یقین بدان خود تو بسیار شایسته‌تر از این مراجع تقلید و بسیاری از کشیش‌ها برای ارتباط گیری با خدای خودت هستی. چه نیازی به واسطه داری؟»

-- این متن را یکی از همراهان گرامی و محترم ما ارسال کرده است. نکته پراهمیتی درباره سازوکار مالی دستگاه‌های روحانیت در ادیان گوناگون و استقلال معنوی باورمندان طرح کرده‌اند.

نظر شما درباره متن این همراه گرامی چیست؟

#گفتگو_توانا #نفرت_پراکنی #نیازمندی_معنوی #حوزه_علمیه

@Dialogue1402
👍231🔥1
حقوق شهروندی را قابل مذاکره می‌دانید یا اصولی قطعی و بی‌نیاز از گفتگو؟

یکی از نیازهای مطرح و فوری برای ما ایرانیان ایفا و اعطای حقوق شهروندی است؛ بسیاری از ایرانیان در مطلوبیت حقوق شهروندی تردیدی ندارند.

اما در عین‌حال وقتی سخن از تدوین قانون اساسی در فردای جمهوری اسلامی می‌شود و به درستی روی اینکه باید به تصویب اکثریت برسد تاکید می‌شود، سخن از این می‌رود که مبادا حقوق اقلیت‌ها به عنوان بخشی از شهروندان به دام دیکتاتوری اکثریت بیفتد.

اینجاست که بخش سخت کار رخ می‌نماید؛ همه در مطلوبیت حقوق شهروندی همراه هستیم ولی به نظر شما اگر بخشی از جامعه با تضمین حقوق دگرباشان جنسی در قانون موافق نباشد چه باید کرد؟

همین مثال را بگیریم و روی آن با همدیگر با احترام گفتگو کنیم؛ آیا تضمین حقوق دگرباشان جنسی در قانون را قابل مذاکره می‌دانید یا گمان می‌برید بایستی بی‌نیاز از گفتگو در قانون تضمین شود؟

#گفتگو_توانا #حقوق_شهروندی #مدارای_مذهبی #دگرباشان_جنسی

@Dialogue1402
👍7🥰3🔥1🤔1
*هفتمین نشست کلاب‌هاوسی دیالوگ
*در آموزشکده‌ی توانا
*«بگو-بشنو»، محفل مکالمه و مفاهمه
*هر هفته،
*با حضور مهمان‌هایی از خداناباوران، دین‌داران، و صاحب‌نظران.
*پنلیست‌های این هفته: نیره انصاری (حقوق‌دان)، وریا امیری (پژوهشگر)، و منصوره پیرنیا (روزنامه‌نگار پرسابقه)
*زمان: ۱۴جون، ۹شب به وقت ایران
* موضوع این چهارشنبه: دین حکومتی؛ نابرابری حقوقی
*دوستان شما نیز دعوتند:
https://www.clubhouse.com/invite/vgw7tByZ

#گفتگو_توانا #بگوبشنو #بگو_بشنو #گفت_و_گو

@Dialogue1402
ایلی ويزل (متولد ۱۹۲۸) از بازماندگان هولوکاست، نويسنده، استاد دانشگاه، فعال سیاسی و برنده‌ جايزه‌ نوبل است.

او در رومانی متولد شده بود و نازی‌ها او را به اردوگاه‌های کار فرستادند. او در کتاب تکان‌دهنده و مشهور خود با عنوان «شب» تجربه‌اش را از آن رخداد هولناک بازگو کرده است.

ويزل در سخنرانی‌اش در سال ۱۹۹۹ با عنوان «مخاطرات بی‌تفاوتی» که در کاخ سفید ايراد شده است از این می‌گوید که بی‌تفاوتی به رنج دیگران از خشم و نفرت هم بدتر است.

ایلی ویزل در بخشی از این سخنرانی می‌گوید: «بی‌تفاوت بودن به آن رنج است که آدمیان را غیرآدمی می‌کند. بی‌تفاوتی، هر طور نگاه کنیم، بسی خطرناک‌تر از خشم و نفرت است. خشم گاه می‌تواند خالق باشد. یکی از روی خشم شعری ژرف می‌نویسد، یا سمفونی با عظمتی خلق می‌کند، دیگری به سبب آنکه از مشاهده بی‌عدالتی خشمگین است دست به کاری ویژه به خاطر انسانیت می‌زند. اما بی‌تفاوتی هرگز به خلاقیتی ختم نمی‌شود. حتی گاه نفرت است که می‌تواند واکنشی بر انگیزد. با آن می‌جنگید؛ آن را محکوم می‌کنید؛ خلع سلاحش می‌کنید. بی‌تفاوتی اما هیچ واکنشی بر نمی‌انگیزد».

- متن بالا برگرفته از سخنرانی ایلی ویزل است که آموزشکده توانا آن را به فارسی ترجمه کرده است. این لینک را کپی کنید و با استفاده از آن، از تلگرام توانا پی‌دی‌اف کتاب را صورت رایگان دریافت کنید.

https://t.me/Tavaana/1393

#گفتگو_توانا #نفرت_پراکنی #یهود_ستیزی #بی_تفاوتی

@Dialogue1402
👍11🙏2
جنس گفتگو با جنس مناظره یکی نیست!

در گفتگو تلاش می‌شود گفت و شنودی متقابل و برابر در کار باشد. طرفین گفتگو می‌گویند از آنچه بایستی برای اقناع یا آگاهی طرف بگویند؛ یا یکی از طرفین قانع می‌شود یا هیچ‌کدام قانع نمی‌شوند ولی دستکم نسبت به موضع همدیگر آگاه می‌شوند.

مناظره اما اینگونه نیست؛ در مناظره میل به تصرف جایگاه طرف مقابل وجود دارد از پس هر چه می‌تواند آن جایگاه را تضعیف کند. به همین علت است که جدل‌ورزی کاندیداهای ریاست‌جمهوری یا دیگر پست‌های سیاسی، گفتگو نامیده نمی‌شود بلکه مناظره نام دارد.

در گفتگو دلیل می‌آورند در مناظره جدل می‌ورزند.

در زندگی شخصی خود اهل گفتگو هستید یا مناظره؟

#گفتگو_توانا #حقوق_شهروندی #مدارای_سیاسی #نفرت_پراکنی

@Dialogue1402
👍6
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
در این برنامه با حضور برخی اندیشمندان درباره اهمیت مداراگری و آزادی ادیان در میان شهروندان بحث و گفت‌وگو شده است.
گیتی پورفاضل، حقوق‌دان،
سروش دباغ، پژوهشگر دین؛
فرهاد ثابتان، سخنگوی جامعه بهایی، وریا امیری، پژوهشگر فیزیک و مصطفی دانشگر، اسلام‌پژوه و روحانی سابق در این گفت‌وگو حضور داشتند.

این برنامه ۱۰ خرداد ۱۴۰۲ در اتاق کلاب‌هاوس توانا برگزار شده است.

https://tolerance.tavaana.org/fa/say-listen-5

در یوتیوب:
https://youtu.be/c1o7fIen45k
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/z0tkzrlcslp1

#گفتگو_توانا

@Dialogue1402
👍1
ایدئولوژی در هر حوزه‌ای همانند بسته حقیقت است و به ضرورت تمامیت‌خواهانه و انحصارطلبانه است.

یک فرد ایدئولوژیک مارکسیست یا نازیست یا اسلامگرا، از دیدگاه‌های اقتصادی یا نژادی یا مذهبی خود یک بسته با ابعاد مشخص و دستورالعمل‌های معلوم می‌سازد و از دیگران می‌خواهد به آن باور بیاورند.

این انحصارگرایی و تمامیت‌خواهی که می‌خواهد تمام تنوعات و تفاوت‌های موجود را محو کند و این اندازه‌های گوناگون را به اندازه ایدئولوژی خود در بیاورد راهی جز اعمال خشونت ندارد.

چه آنکه انسان‌ها ربات و آدم آهنی نیستند که از پیش بر اساس دستورالعمل‌های مشخص عمل کنند.

انسان بر اساس انسانیت خود دایره بسیار متنوعی از انتخاب‌های وجودی و فکری را پیش روی خود می‌بیند و تا جایی که به دیگران آزار مشخص و قابل اندازه‌گیری نرساند در انتخاب آزاد است.

حال بر این اساس این پرسش مطرح می‌شود که آیا مذهب به ماهو مذهب، امری ایدئولوژیک است یا می‌تواند به عنوان یک گزینه معرفتی در کنار گزینه‌های دیگر مطرح باشد؟

تجربه کشورهای توسعه‌یافته و آزاد نشان می‌دهد اگر مذهب را از درون بسته‌های حقیقت‌ خارج کنیم و به واسطه آن در پی پاسخ به همه پرسش‌های عالم نباشیم، می‌توانیم آن را به مثابه یک «گزینه» در کنار دیگر گزینه‌ها در نظر بگیریم و اگر تمایل داشتیم برای آرامش روحی خودمان از آن بهره بگیریم.

کسانی که گمان می‌برند به واسطه صرفا یک دیدگاه - چه مذهبی چه کمونیستی چه نازیستی - می‌توانند به تمام ابهام‌ها پاسخ دهند، مستضعفانی فکری هستند که گمان می‌برند تمام سرمایه‌های معرفتی لازم را در اختیار دارند!

#گفتگو_توانا #نفرت_پراکنی #کمونیسم_فاشیسم #ایدئولوژی_مذهبی

@Dialogue1402
👍12🔥1👏1
این جمله از ریچارد رورتی، فیلسوف پراگماتیست آمریکایی که عنوان یکی از کتاب‌های او نیز بود می‌تواند راهبر بسیاری از ما ایرانیان برای برون‌رفت از تلاش‌های کم‌حاصل بر سر بحث پیرامون آنچه آن را «حقیقت» نامیده‌اند باشد.

واقعیت این است که آنچه موجب می‌شود افرادی باور بیاورند که می‌توانند تمام مشکلات یک کشور را به واسطه یک ایده یا یک مذهب یا یک باور خاص حل کنند، موجب ستمگری فراوان نیز می‌شود اگر همان افراد زمام اجرای امور را در دست بگیرند؛ چه آنکه مقابل هر گونه تفاوت و تکثر خواهند ایستاد. تاب این را نخواهند داشت که برای پرسش‌ها، پاسخی متفاوت از آنچه آنان می‌گویند عرضه شود.

رورتی اما کل میز را به هم می‌زند؛ او می‌گوید حقیقت را رها کنید؛ خود در پی آن نباشید. بلکه جای صداقت و آزادی‌خواهی پیشه کنید. دموکراسی را در یک جامعه نهادینه کنید. با مردم شفاف باشید و به جای حقنه‌کردن حقیقت در پی گسترش آزادی باشید. اینگونه حقیقت نیز صورت راستین خود را خواهد نمایاند.

این فیلسوف پرآوازه گفته بود: «شعار من اين است: اگر هوای آزادی را داشته باشی، حقيقت هوای خودش را خواهد داشت. اگر ما زحمتِ برقراریِ آزادیِ سياسی را بکشيم، حقيقت هم خودش به عنوان پاداش نصيب‌مان می‌شود».

به عبارت دیگر حقیقت از پس آزادی رخ نشان می‌دهد؛ در فضای استبدادی هیچ حقیقتی وجود ندارد!

- نظر شما پیرامون گفته ریچارد رورتی چیست؟

#گفتگو_توانا #ریچارد_رورتی #کمونیسم_فاشیسم #ایدئولوژی_مذهبی

@Dialogue1402
👍14