پیمان فتاحی مشهور به ایلیا میم. رامالله تا پیش از ۱۳۸۴ از طریق سخنرانیهایی که در فرهنگسراها و تالارهای رسمی ایراد میکرد، علاقهمندان به معنویت و عرفان را به خود جلب مینمود. مخاطبان او در قالب جمعیتی به نام آلیاسین و به عنوان یک مردمنهاد (NGO) ثبت شده بودند.
پس از روی کار آمدن محمود احمدینژاد و تشکیل دایرهای برای مبارزه با فرق و مذاهب در وزارت اطلاعات، برخورد با این جمعیت آغاز شد و پیمان فتاحی به عنوان بنیانگذار یک فرقه جدید، دو نوبت در سالهای ۱۳۸۶ و ۱۳۸۷ بازداشت گردید. اتهام او ترویج «پلورالیسم دینی» بوده است.
رویکرد کلینگرانه پیمان فتاحی درباره ادیان و مذاهب موجود (multi faith approach) از یک سو، و واکنش دولت وقت به مباحثی که اصلاحطلبان درباره مدارا و تکثرگرایی دینی در جامعه طرح کرده بودند از سوی دیگر، زمینهساز طرح این اتهام علیه او شد. این جمعیت انتشاراتی به نام «تعالیم حق» داشت که بستری برای انتشار آثار پیمان فتاحی بود. در جلد اول کتاب «آمین» صراحتاً فرقه بودن جمعیت آلیاسین رد شده و در جهت خلاف آن استدلال شده است. نویسنده یا نویسندگان کتاب «آمین» معتقدند جمعیت آلیاسین از ابتدا یک رویکرد ضدفرقهای داشته و همواره از تفرقه پرهیخته و به وحدت «الهیون» تأکید داشته است.
در حال حاضر، یک پایگاه اینترنتی به نام استاد ایلیا میم. رامالله وجود دارد که توسط شاگردان پیمان فتاحی از خارج ایران اداره میشود. پستهای این پایگاه اینترنتی تاریخ ندارند و بنابراین نمیتوان با اطمینان گفت که تا چه حد این پایگاه اینترنتی هنوز فعال است. درباره علت تأسیس چنین پایگاهی در بخش «درباره ما»، علاوه بر ضرورت معرفی مستند استاد ایلیا چنین توضیحی آمده است: «… از طرفی بعضی از افراد فرصتطلب از چنین شرایطی در جهت منافع شخصی خود استفاده کرده و بعضی از پیروان را مورد سوءاستفاده قرار میدهند یا نظرات و تمایلات خود را از این طریق اعلام میکنند. بعضی افراد هم از سر محبت یا مغرضانه، اخبار مبهم یا نادرستی را بین دوستان پخش میکنند.»
در مواضع پیمان فتاحی، انتقاد از خشونتگرایی در اسلام رسمی دیده میشود. او منتقد اسلام سیاسیست و همچنین برخی احکام اسلامی مانند اعدام، ارث و سنگسار را نکوهش کرده و عدم تطابق قوانین اسلامی در مسائل زنان با هنجارهای روز را نادرست ارزیابی می کند. فتاحی مشخصاً از حق طلاق زنان دفاع میکند. اولین حملات به او در ۱۳۸۳ و توسط روزنامه حکومتی کیهان انجام شده است.
#گفتگو_توانا #مدارا #ادیان_غیررسمی #معنویت_نو
@Dialogue1402
پس از روی کار آمدن محمود احمدینژاد و تشکیل دایرهای برای مبارزه با فرق و مذاهب در وزارت اطلاعات، برخورد با این جمعیت آغاز شد و پیمان فتاحی به عنوان بنیانگذار یک فرقه جدید، دو نوبت در سالهای ۱۳۸۶ و ۱۳۸۷ بازداشت گردید. اتهام او ترویج «پلورالیسم دینی» بوده است.
رویکرد کلینگرانه پیمان فتاحی درباره ادیان و مذاهب موجود (multi faith approach) از یک سو، و واکنش دولت وقت به مباحثی که اصلاحطلبان درباره مدارا و تکثرگرایی دینی در جامعه طرح کرده بودند از سوی دیگر، زمینهساز طرح این اتهام علیه او شد. این جمعیت انتشاراتی به نام «تعالیم حق» داشت که بستری برای انتشار آثار پیمان فتاحی بود. در جلد اول کتاب «آمین» صراحتاً فرقه بودن جمعیت آلیاسین رد شده و در جهت خلاف آن استدلال شده است. نویسنده یا نویسندگان کتاب «آمین» معتقدند جمعیت آلیاسین از ابتدا یک رویکرد ضدفرقهای داشته و همواره از تفرقه پرهیخته و به وحدت «الهیون» تأکید داشته است.
در حال حاضر، یک پایگاه اینترنتی به نام استاد ایلیا میم. رامالله وجود دارد که توسط شاگردان پیمان فتاحی از خارج ایران اداره میشود. پستهای این پایگاه اینترنتی تاریخ ندارند و بنابراین نمیتوان با اطمینان گفت که تا چه حد این پایگاه اینترنتی هنوز فعال است. درباره علت تأسیس چنین پایگاهی در بخش «درباره ما»، علاوه بر ضرورت معرفی مستند استاد ایلیا چنین توضیحی آمده است: «… از طرفی بعضی از افراد فرصتطلب از چنین شرایطی در جهت منافع شخصی خود استفاده کرده و بعضی از پیروان را مورد سوءاستفاده قرار میدهند یا نظرات و تمایلات خود را از این طریق اعلام میکنند. بعضی افراد هم از سر محبت یا مغرضانه، اخبار مبهم یا نادرستی را بین دوستان پخش میکنند.»
در مواضع پیمان فتاحی، انتقاد از خشونتگرایی در اسلام رسمی دیده میشود. او منتقد اسلام سیاسیست و همچنین برخی احکام اسلامی مانند اعدام، ارث و سنگسار را نکوهش کرده و عدم تطابق قوانین اسلامی در مسائل زنان با هنجارهای روز را نادرست ارزیابی می کند. فتاحی مشخصاً از حق طلاق زنان دفاع میکند. اولین حملات به او در ۱۳۸۳ و توسط روزنامه حکومتی کیهان انجام شده است.
#گفتگو_توانا #مدارا #ادیان_غیررسمی #معنویت_نو
@Dialogue1402
Telegraph
جمعیت آلیاسین؛ معنویتی نو
پیمان فتاحی مشهور به ایلیا میم. رامالله تا پیش از ۱۳۸۴ از طریق سخنرانیهایی که در فرهنگسراها و تالارهای رسمی ایراد میکرد، علاقهمندان به معنویت و عرفان را به خود جلب مینمود. مخاطبان او در قالب جمعیتی به نام آلیاسین و به عنوان یک مردمنهاد (NGO) ثبت شده…
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
حمایتگری از سرکوبشدگان
جلسه سوم: خود و دیگری در اندیشه معاصر: نسبیگرایی و نژاد پرستی
مدرس:رامین جهانبگلو
#نسبی_گرایی #نژاد_پرستی #دیگری #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
جلسه سوم: خود و دیگری در اندیشه معاصر: نسبیگرایی و نژاد پرستی
مدرس:رامین جهانبگلو
#نسبی_گرایی #نژاد_پرستی #دیگری #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
همیشه بحث از خوانشهای متفاوت از اسلام در میان مسلمانان و متفکران وجود دارد.
همیشه این سخن در میان است که آیا اسلام معادل بنیادگرایی و خمودگی فکری است؟ آیا اسلام طالبانی و جمهوری اسلامی تنها خوانشهای موجود از اسلام و معادل اسلام واقعی هستند.
برخی از متفکران همچون نصر حامد ابوزید لزوما اینگونه نمیاندیشیدند.
نصر حامد ابوزید متفکر برجسته مصری در کتاب «اصلاح اندیشه اسلامی» نشان میدهد: «که چه دیدگاههای متنوعی از نظر سیاسی، مذهبی و فرهنگی در آثار این مسلمانان وجود دارد و چگونه هر کدام از این دیدگاهها نشانگر گفتمانی از گفتمانهای سیاسی در جهان مسلماننشین است».
برجستهسازی دیدگاههای مداراجویانه و اصلاحگرایانه در خوانش از اسلام به عنوان یک دین پرطرفدار جهانی این امکان را به وجود میآورد که بتوان با تکیه بر این دیدگاهها، ستیزهجویی مذهبی را در کشورهای مسلمان به حاشیه راند.
آیا شما با این دیدگاه موافق هستید؟ به نظر شما چنین اندیشهای شانس موفقیت دارد؟
«اصلاح اندیشه اسلامی» را با ترجمه اختصاصی آموزشکده توانا به فارسی، به رایگان دانلود کنید و بخوانید!
این لینک را کپی کنید و ترجمه را به رایگان دانلود کنید:
https://www.tavaana.org/nasr-abu-zayd-reformation-of-islamic-thought/
#گفتگو_توانا #نصرحامد_ابوزید #مدارای_مذهبی
@Dialogue1402
همیشه این سخن در میان است که آیا اسلام معادل بنیادگرایی و خمودگی فکری است؟ آیا اسلام طالبانی و جمهوری اسلامی تنها خوانشهای موجود از اسلام و معادل اسلام واقعی هستند.
برخی از متفکران همچون نصر حامد ابوزید لزوما اینگونه نمیاندیشیدند.
نصر حامد ابوزید متفکر برجسته مصری در کتاب «اصلاح اندیشه اسلامی» نشان میدهد: «که چه دیدگاههای متنوعی از نظر سیاسی، مذهبی و فرهنگی در آثار این مسلمانان وجود دارد و چگونه هر کدام از این دیدگاهها نشانگر گفتمانی از گفتمانهای سیاسی در جهان مسلماننشین است».
برجستهسازی دیدگاههای مداراجویانه و اصلاحگرایانه در خوانش از اسلام به عنوان یک دین پرطرفدار جهانی این امکان را به وجود میآورد که بتوان با تکیه بر این دیدگاهها، ستیزهجویی مذهبی را در کشورهای مسلمان به حاشیه راند.
آیا شما با این دیدگاه موافق هستید؟ به نظر شما چنین اندیشهای شانس موفقیت دارد؟
«اصلاح اندیشه اسلامی» را با ترجمه اختصاصی آموزشکده توانا به فارسی، به رایگان دانلود کنید و بخوانید!
این لینک را کپی کنید و ترجمه را به رایگان دانلود کنید:
https://www.tavaana.org/nasr-abu-zayd-reformation-of-islamic-thought/
#گفتگو_توانا #نصرحامد_ابوزید #مدارای_مذهبی
@Dialogue1402
هر علت و دلیلی که برای پیشرفت مغرب زمین بتوان برشمرد، بدون تردید یکی از آن علل و دلایل، گشودگی ساختاری این بخش از جهان نسبت به دیدگاههای مختلف و گوناگون است.
این گشودگی پدیدهای متعلق به دیروز و امروز نیست بلکه ریشهای چندصدساله دارد.
در ایالات متحده آمریکا کسانی همچون «اندرو همیلتون» وجود داشتند که از دست دادن آزادی برای بیان عقاید گوناگون و دگراندیشانه را از مرگ نیز بدتر میدانستند.
اندرو همیلتون (١٦٧٦ – ١٧٤١) در دورانی که آمریکا مستعمره بود، به وکالت مشغول بود. او در سال ١٧٣٥ و در دفاع از یک ناشر روزنامه که به «افترا» متهم شده بود، استدلال کرد که گفتههای مبتنی بر حقیقت نباید افترا آمیز محسوب گردند. او در این پرونده پیروز شد و این دفاع او از اتهامات مبتنی بر افترا عملا سنگ بنای آزادی مطبوعات را پایه گذاشت.
«دفاع از آزادی مطبوعات» اثر «اندرو همیلتون» را با ترجمه اختصاصی آموزشکده توانا به فارسی، به رایگان دانلود کنید و بخوانید!
این لینک را کپی کنید و ترجمه را به رایگان دانلود کنید:
https://t.me/Tavaana_TavaanaTech/11314
#گفتگو_توانا #اندرو_همیلتون #آزادی_مطبوعات #دگراندیشان_مذهبی
@Dialogue1402
این گشودگی پدیدهای متعلق به دیروز و امروز نیست بلکه ریشهای چندصدساله دارد.
در ایالات متحده آمریکا کسانی همچون «اندرو همیلتون» وجود داشتند که از دست دادن آزادی برای بیان عقاید گوناگون و دگراندیشانه را از مرگ نیز بدتر میدانستند.
اندرو همیلتون (١٦٧٦ – ١٧٤١) در دورانی که آمریکا مستعمره بود، به وکالت مشغول بود. او در سال ١٧٣٥ و در دفاع از یک ناشر روزنامه که به «افترا» متهم شده بود، استدلال کرد که گفتههای مبتنی بر حقیقت نباید افترا آمیز محسوب گردند. او در این پرونده پیروز شد و این دفاع او از اتهامات مبتنی بر افترا عملا سنگ بنای آزادی مطبوعات را پایه گذاشت.
«دفاع از آزادی مطبوعات» اثر «اندرو همیلتون» را با ترجمه اختصاصی آموزشکده توانا به فارسی، به رایگان دانلود کنید و بخوانید!
این لینک را کپی کنید و ترجمه را به رایگان دانلود کنید:
https://t.me/Tavaana_TavaanaTech/11314
#گفتگو_توانا #اندرو_همیلتون #آزادی_مطبوعات #دگراندیشان_مذهبی
@Dialogue1402
آیتالله محمود امجد: تا پای جان از حقوق خداناباوران دفاع میکنم
سال گذشته صفحه اینستاگرام آیتالله محمود امجد که بازتابدهنده آرا و مواضع دینی و سیاسی این استاد اخلاق حوزه علمیه است، در پاسخ به سوال یکی از مخاطبان آموزشکده توانا که از افراد خداباور پرسیده بود آیا از حقوق افراد خداناباور دفاع میکنید، متن زیر را منتشر کرد:
«آری و صدالبته که باید از حقوق انسانی شما (شما انسان اخلاقی خداناباور) دفاع کنم و بر این باورم که چنانچه تا پای جان از حقوق انسانی شما "خداناباور" دفاع کنم و توسط "خداباوران!" هم به قتل برسم یا ترور شوم ویا اعدام یک #شهید ام و شما نیز با همین "خداناباوری" که از حقوق همنوعان خود "وحتا مخالفان و دشمنان خداباورخود" دفاع میکنید یک #شهید محسوب میشوید ؛ آن هم نه پس از مرگ "در راه احقاق حق وابطال باطل" که از همین اکنون!»
آیتالله محمود امجد، که اینک در فرانسه ساکن است، پس از قتل روحالله زم، علی خامنهای را جنایتکار خوانده بود. او همچنین انتخابات ریاست جمهوری را تحریم کرده و طی نامهای به علی خامنهای گفته بود :«به خدا پناه میبرم از این دیکتاتوری و استبداد رأیی که شما - آن هم در لباس روحانیت - به آن دچار شدهاید.» او در بخشی دیگر از نامهاش نوشته بود: «در وضعیت فعلی در مملکت یک رأی، بیشتر وجود ندارد و آن رأی آقای خامنهای است و این عین فرعونیت است».
#گفتگو_توانا #محمود_امجد #خدا_ناباوران #حقوق_خداناباوران
@Dialogue1402
سال گذشته صفحه اینستاگرام آیتالله محمود امجد که بازتابدهنده آرا و مواضع دینی و سیاسی این استاد اخلاق حوزه علمیه است، در پاسخ به سوال یکی از مخاطبان آموزشکده توانا که از افراد خداباور پرسیده بود آیا از حقوق افراد خداناباور دفاع میکنید، متن زیر را منتشر کرد:
«آری و صدالبته که باید از حقوق انسانی شما (شما انسان اخلاقی خداناباور) دفاع کنم و بر این باورم که چنانچه تا پای جان از حقوق انسانی شما "خداناباور" دفاع کنم و توسط "خداباوران!" هم به قتل برسم یا ترور شوم ویا اعدام یک #شهید ام و شما نیز با همین "خداناباوری" که از حقوق همنوعان خود "وحتا مخالفان و دشمنان خداباورخود" دفاع میکنید یک #شهید محسوب میشوید ؛ آن هم نه پس از مرگ "در راه احقاق حق وابطال باطل" که از همین اکنون!»
آیتالله محمود امجد، که اینک در فرانسه ساکن است، پس از قتل روحالله زم، علی خامنهای را جنایتکار خوانده بود. او همچنین انتخابات ریاست جمهوری را تحریم کرده و طی نامهای به علی خامنهای گفته بود :«به خدا پناه میبرم از این دیکتاتوری و استبداد رأیی که شما - آن هم در لباس روحانیت - به آن دچار شدهاید.» او در بخشی دیگر از نامهاش نوشته بود: «در وضعیت فعلی در مملکت یک رأی، بیشتر وجود ندارد و آن رأی آقای خامنهای است و این عین فرعونیت است».
#گفتگو_توانا #محمود_امجد #خدا_ناباوران #حقوق_خداناباوران
@Dialogue1402
کمتر انسان خیرخواه و متمدن و نیکاندیشی که است در ضرورت تقویت اراده به مدارا در جوامع مسلمان تردیدی داشته باشد.
این شامل اقشار گوناگون میشود؛ از شهروندان عادی تا دانشمندان تا اساتید دانشگاه تا گروههای مختلف مدنی و تا متخصصان حوزه علوم انسانی.
اما مسئله این است یکی از پایههای بنیادین تقویت اراده به مدارا، نقد نص است. نص اسلامی از پایههای نگاههای جزمیت در جوامع مسلمان است اگر مورد بازخوانی و تفسیر بر اساس نگاههای عدالتجویانه قرار نگیرد.
به عنوان نمونهای از این تلاشها میتوان از جستار «از اجتهاد به نقد عقل اسلامی» نام برد که نویسنده آن محمد ارکون است. ارکون در این جستار: «روش نقادانه خود را درباره تفسیرهای سنتی از آیات "ارث" و "وصیت" در قرآن به کار میبرد».
بنا به تحلیل محمد ارکون: «فقه، صنعتی ساخته فقیهان برای تاریخزدایی (dehistoricization) و بافتارزدایی (econtextualization) از متنهای بنیادی و دوره آغازین تاریخ اسلام است».
بر این اساس: «هدف اصلی نقد عقل اسلامی، رهانیدن ذهنیت مسلمانان امروز از جزمیتهای فکری و مرجعیتهای دینی است؛ کمک به اندیشیدن انتقادی درباره گذشته و آینده خود و سرانجام، سهم داشتن خلاقانه در جریان جهانی دانش و جنبشهای برابریخواهانه و آزادیخواهانه».
- این متن را آموزشکده توانا به فارسی ترجمه کرده است. این لینک را کپی کنید و با استفاده از آن، پیدیاف کتاب را صورت رایگان دریافت کنید.
https://tavaana.org/mohammed-arkoun-from-ijtihad-to-the-critique-of-islamic-reason/
#گفتگو_توانا #محمد_ارکون #اسلامگرایی #مدارای_فرهنگی #فلسفه_سیاسی
@Dialogue1402
این شامل اقشار گوناگون میشود؛ از شهروندان عادی تا دانشمندان تا اساتید دانشگاه تا گروههای مختلف مدنی و تا متخصصان حوزه علوم انسانی.
اما مسئله این است یکی از پایههای بنیادین تقویت اراده به مدارا، نقد نص است. نص اسلامی از پایههای نگاههای جزمیت در جوامع مسلمان است اگر مورد بازخوانی و تفسیر بر اساس نگاههای عدالتجویانه قرار نگیرد.
به عنوان نمونهای از این تلاشها میتوان از جستار «از اجتهاد به نقد عقل اسلامی» نام برد که نویسنده آن محمد ارکون است. ارکون در این جستار: «روش نقادانه خود را درباره تفسیرهای سنتی از آیات "ارث" و "وصیت" در قرآن به کار میبرد».
بنا به تحلیل محمد ارکون: «فقه، صنعتی ساخته فقیهان برای تاریخزدایی (dehistoricization) و بافتارزدایی (econtextualization) از متنهای بنیادی و دوره آغازین تاریخ اسلام است».
بر این اساس: «هدف اصلی نقد عقل اسلامی، رهانیدن ذهنیت مسلمانان امروز از جزمیتهای فکری و مرجعیتهای دینی است؛ کمک به اندیشیدن انتقادی درباره گذشته و آینده خود و سرانجام، سهم داشتن خلاقانه در جریان جهانی دانش و جنبشهای برابریخواهانه و آزادیخواهانه».
- این متن را آموزشکده توانا به فارسی ترجمه کرده است. این لینک را کپی کنید و با استفاده از آن، پیدیاف کتاب را صورت رایگان دریافت کنید.
https://tavaana.org/mohammed-arkoun-from-ijtihad-to-the-critique-of-islamic-reason/
#گفتگو_توانا #محمد_ارکون #اسلامگرایی #مدارای_فرهنگی #فلسفه_سیاسی
@Dialogue1402
توماس جفرسون، از پدران بنیانگذار آمریکا:
اگر همسایه من بگوید که بیست خدا وجود دارد، یا اساسا خدایی وجود ندارد، به من آسیبی نخواهد رسید.
این جمله از توماس جفرسون جملهای مشهور است. توماس جفرسون از پدران بنیانگذار آمریکا و از تئوریسینهای بزرگ جمهوریخواهی در این کشور بود.
او در جستار «نکاتی در مورد ایالت ویرجینیا (دین)» اینگونه استدلال میکند که شهروندان هیچگاه حقوق مرتبط با وجدان خود را به حکمرانان واگذار نکردهاند و بر این اساس در این حوزهها آزادی کامل دارند.
به گفته توماس جفرسون، شهروندان در این مسائل صرفا «نزد خدای خود» پاسخگو هستند.
او در ادامه میگوید: « قدرت قانونی دولت تنها در زمینه اعمالی هستند که در اثر آنها به دیگران آسیبی میرسد. اما اگر همسایه من بگوید که بیست خدا وجود دارد، یا اساسا خدایی وجود ندارد، به من آسیبی نخواهد رسید. این حرف او نه از جیب من پولی برمیدارد و نه پای مرا میشکند».
این دیدگاه درخشان چه خوب میتواند به بسط و تعمیق مدارا در میان ما ایرانیان نیز کمک کند.
موافق هستید؟
- این متن را آموزشکده توانا به فارسی ترجمه کرده است. این لینک را کپی کنید و با استفاده از آن، پیدیاف کتاب را صورت رایگان دریافت کنید.
https://tavaana.org/wp-content/uploads/2022/12/Thomas-Jefferson-notes-on-the-State-of-Virginia-Religion.pdf
#گفتگو_توانا #توماس_جفرسون #آمریکا #مدارای_مذهبی #فلسفه_سیاسی
@Dialogue1402
اگر همسایه من بگوید که بیست خدا وجود دارد، یا اساسا خدایی وجود ندارد، به من آسیبی نخواهد رسید.
این جمله از توماس جفرسون جملهای مشهور است. توماس جفرسون از پدران بنیانگذار آمریکا و از تئوریسینهای بزرگ جمهوریخواهی در این کشور بود.
او در جستار «نکاتی در مورد ایالت ویرجینیا (دین)» اینگونه استدلال میکند که شهروندان هیچگاه حقوق مرتبط با وجدان خود را به حکمرانان واگذار نکردهاند و بر این اساس در این حوزهها آزادی کامل دارند.
به گفته توماس جفرسون، شهروندان در این مسائل صرفا «نزد خدای خود» پاسخگو هستند.
او در ادامه میگوید: « قدرت قانونی دولت تنها در زمینه اعمالی هستند که در اثر آنها به دیگران آسیبی میرسد. اما اگر همسایه من بگوید که بیست خدا وجود دارد، یا اساسا خدایی وجود ندارد، به من آسیبی نخواهد رسید. این حرف او نه از جیب من پولی برمیدارد و نه پای مرا میشکند».
این دیدگاه درخشان چه خوب میتواند به بسط و تعمیق مدارا در میان ما ایرانیان نیز کمک کند.
موافق هستید؟
- این متن را آموزشکده توانا به فارسی ترجمه کرده است. این لینک را کپی کنید و با استفاده از آن، پیدیاف کتاب را صورت رایگان دریافت کنید.
https://tavaana.org/wp-content/uploads/2022/12/Thomas-Jefferson-notes-on-the-State-of-Virginia-Religion.pdf
#گفتگو_توانا #توماس_جفرسون #آمریکا #مدارای_مذهبی #فلسفه_سیاسی
@Dialogue1402
ادموند برک، اندیشمند و سیاستمدار انگلیسی:
پارلمان مجمعی مشورتی برای خیر کلی یک ملت است بر اساس خرد عمومی.
ادموند برک، اندیشمند و سیاستمدار برجسته انگلیسی که به محافظهکاری لیبرال خود شهرت دارد در متنی به نام «خطاب به پارلمان درباره انتخابات» تعریفی از پارلمان ملی ارائه میدهد که ما ایرانیان امروزه به خوبی میتوانیم فقدان آن را در کشور خود حس کنیم.
ادموند برک که بین سالهای ۱۷۲۹ تا ۱۷۹۷ زندگی میکرد در متن خود تاکید میکند که پارلمان بایستی به دنبال خیر کلی یک ملت باشد و تعقیب این خیر عمومی نیز بایستی بر اساس خردورزی صورت بگیرد.
او پارلمان را را «مجمعی مشورتی» برای چنین هدفی میبیند نه کنگرهای از افرادی با منافع مختلف!
برک در بخشی از سخن خود میگوید: «پارلمان، کنگرهای از سفرايی با منافع مختلف و خصمانه نيست که هر فردی به مثابه عامل و وکیل، باید منافعش را در برابر دیگر عاملان و وکلا حفظ کند؛ بلکه مجمعی «مشورتی » برای يک ملت است با يک منفعت که همان منفعت کل است. نیز اهداف و تعصبهای محلی نباید هدایت کننده آن باشد بلکه خير کلی برآمده از خرد عمومی باید آن را هدایت کند».
چنین نگاه تحسینبرانگیزی به نقش پارلمان است که میتواند مدارا را تقویت کند و تعصبهای محلی و مذهبی را از چارچوب سیاستگذاری برای یک جامعه دور کند.
ما ایرانیان بیش از هر چیزی به چنین نگاهی احتیاج داریم.
- متن «خطاب به پارلمان درباره انتخابات» را آموزشکده توانا به فارسی ترجمه کرده است. این لینک را کپی کنید و با استفاده از آن، پیدیاف کتاب را از کانال تلگرام «کلاس و کتاب توانا» به صورت رایگان دریافت کنید.
https://t.me/Tavaana/1431
#گفتگو_توانا #سیاست_خشونت #ادموند_برک #پارلمان_ملی #مجلس_شورای_ملی
@Dialogue1402
پارلمان مجمعی مشورتی برای خیر کلی یک ملت است بر اساس خرد عمومی.
ادموند برک، اندیشمند و سیاستمدار برجسته انگلیسی که به محافظهکاری لیبرال خود شهرت دارد در متنی به نام «خطاب به پارلمان درباره انتخابات» تعریفی از پارلمان ملی ارائه میدهد که ما ایرانیان امروزه به خوبی میتوانیم فقدان آن را در کشور خود حس کنیم.
ادموند برک که بین سالهای ۱۷۲۹ تا ۱۷۹۷ زندگی میکرد در متن خود تاکید میکند که پارلمان بایستی به دنبال خیر کلی یک ملت باشد و تعقیب این خیر عمومی نیز بایستی بر اساس خردورزی صورت بگیرد.
او پارلمان را را «مجمعی مشورتی» برای چنین هدفی میبیند نه کنگرهای از افرادی با منافع مختلف!
برک در بخشی از سخن خود میگوید: «پارلمان، کنگرهای از سفرايی با منافع مختلف و خصمانه نيست که هر فردی به مثابه عامل و وکیل، باید منافعش را در برابر دیگر عاملان و وکلا حفظ کند؛ بلکه مجمعی «مشورتی » برای يک ملت است با يک منفعت که همان منفعت کل است. نیز اهداف و تعصبهای محلی نباید هدایت کننده آن باشد بلکه خير کلی برآمده از خرد عمومی باید آن را هدایت کند».
چنین نگاه تحسینبرانگیزی به نقش پارلمان است که میتواند مدارا را تقویت کند و تعصبهای محلی و مذهبی را از چارچوب سیاستگذاری برای یک جامعه دور کند.
ما ایرانیان بیش از هر چیزی به چنین نگاهی احتیاج داریم.
- متن «خطاب به پارلمان درباره انتخابات» را آموزشکده توانا به فارسی ترجمه کرده است. این لینک را کپی کنید و با استفاده از آن، پیدیاف کتاب را از کانال تلگرام «کلاس و کتاب توانا» به صورت رایگان دریافت کنید.
https://t.me/Tavaana/1431
#گفتگو_توانا #سیاست_خشونت #ادموند_برک #پارلمان_ملی #مجلس_شورای_ملی
@Dialogue1402
دعوت به تبادل نظر در «بگو-بشنو»،
*هر هفته در کلابهاوس؛ اتاق توانا
* نشست ششم: چهارشنبه (Jun 7) ساعت ۹ شب ایران:
همزیستی گرایشهای فکری و جنسی رنگارنگ در ایران آینده -
Clubhouse
https://www.clubhouse.com/invite/uRqOkA6c
*با حضور پنلیستهایی از دینداران و خداناباوران، و نیز رنگینکمانیها LGBT 🏳️🌈
*اگر مسیحی، یهودی، زرتشتی، بودایی، بهایی، خداناباور، شیعه، سنی، نواندیش مسلمان، مومن به هر دین دیگری، یا بی-دین هستید،
برای شرکت در این سلسله «بگو-بشنو» دعوت دارید.
*«بگو-بشنو»
*محفل مکالمه و مفاهمه
*پنل کلابهاوسی توانا
*برای گفتوشنود
#گفتگو_توانا
@Dialogue1402
*هر هفته در کلابهاوس؛ اتاق توانا
* نشست ششم: چهارشنبه (Jun 7) ساعت ۹ شب ایران:
همزیستی گرایشهای فکری و جنسی رنگارنگ در ایران آینده -
Clubhouse
https://www.clubhouse.com/invite/uRqOkA6c
*با حضور پنلیستهایی از دینداران و خداناباوران، و نیز رنگینکمانیها LGBT 🏳️🌈
*اگر مسیحی، یهودی، زرتشتی، بودایی، بهایی، خداناباور، شیعه، سنی، نواندیش مسلمان، مومن به هر دین دیگری، یا بی-دین هستید،
برای شرکت در این سلسله «بگو-بشنو» دعوت دارید.
*«بگو-بشنو»
*محفل مکالمه و مفاهمه
*پنل کلابهاوسی توانا
*برای گفتوشنود
#گفتگو_توانا
@Dialogue1402
از نکات جالب توجه در تعریف از سیاست نزد متفکران و عالمان علم سیاست این است که سیاست فرایندی است که بنا به ماهیت خود، «دور از خشونت» است.
در متن «عناصر دموکراسی» که توسط «مرکز آموزش شهروندی» تهیه شده است به صراحت چنین آمده است: «وقوع خشونت نشانگر فروپاشی سیاست است».
بر اساس چنین تعریفی از سیاست میتوان تصور کرد که چه اندازه دیگرآزاری مذهبی و اعمال خشونت علیه دگراندیشان توسط یک نظام سیاسی از ذات سیاست بدور است.
در جمهوری اسلامی، از تمام توان و ظرفیتهای حکومتی برای برکشیدهشدن یک روایت خاص از مذهب شیعه استفاده میشود و باقی روایتها و نیز باقی مذاهب و عقاید سرکوب میشوند.
به عنوان نمونه میتوان به جایگاه ولایت فقیه اشاره کرد؛ ولایت فقیه بر اساس یک خوانش تمامیتخواهانه و تحدیدگرایانه از مذهب شیعه است اما در عین حال بیشترین اختیارات سیاسی را در کشور دارد.
در واقع ولایت فقیه نماد تلفیق خشونت و سیاست در ایران است.
#گفتگو_توانا #سیاست_خشونت #مدارا #ولایت_فقیه #فلسفه_سیاسی
@Dialogue1402
در متن «عناصر دموکراسی» که توسط «مرکز آموزش شهروندی» تهیه شده است به صراحت چنین آمده است: «وقوع خشونت نشانگر فروپاشی سیاست است».
بر اساس چنین تعریفی از سیاست میتوان تصور کرد که چه اندازه دیگرآزاری مذهبی و اعمال خشونت علیه دگراندیشان توسط یک نظام سیاسی از ذات سیاست بدور است.
در جمهوری اسلامی، از تمام توان و ظرفیتهای حکومتی برای برکشیدهشدن یک روایت خاص از مذهب شیعه استفاده میشود و باقی روایتها و نیز باقی مذاهب و عقاید سرکوب میشوند.
به عنوان نمونه میتوان به جایگاه ولایت فقیه اشاره کرد؛ ولایت فقیه بر اساس یک خوانش تمامیتخواهانه و تحدیدگرایانه از مذهب شیعه است اما در عین حال بیشترین اختیارات سیاسی را در کشور دارد.
در واقع ولایت فقیه نماد تلفیق خشونت و سیاست در ایران است.
#گفتگو_توانا #سیاست_خشونت #مدارا #ولایت_فقیه #فلسفه_سیاسی
@Dialogue1402
چرا باید فرهنگ گفت و شنود را برجسته کرد؟
در کتاب «گفتوشنود درباره موضوعات دشوار» که توسط دو نویسنده آمریکایی در ایالت ویرجینیا در ایالات متحده آمریکا منتشر شده است آنان به اهمیت گفت و شنود و تاثیرات مثبت و غیرقابل انکار آن میپردازند.
حوزههای مورد نظر آنان درباره اهمیت گفت و شنود حوزههایی چون نژاد، اقتصاد و موضوعات قضایی را در بر میگیرد؛ اما با توجه به مشکلات بنیادیتری که ما در ایران داریم این حوزهها میتوانند فراتر و گستردهتر باشند.
اگر گمان میکنیم نظام سیاسی فراگیر و دموکراتیک بایستی بر مقدرات ایران حاکم شود، جز این است که فراگیری و دموکراتیک با گفت و شنود پیوندی سخت خورده است؟ جز این است که باید این فرهنگ را بیاموزیم؟
در بخشی از معرفی این کتاب آمده است: «گفتوشنود یک فرآیند برای صحبت درباره موضوعات پر از تنش است... شهروندان از گفتوشنود برای صحبت درباره تفاوتهای مذهبی در زمینه همجنسگرایی، مشکلات اجتماعی مانند چاقی کودکان، یا شکافهای نژادی میان اعضای اجتماع استفاده میکنند».
به مثال تفاوتهای مذهبی که نویسندگان پیشنهاد دادهاند درباره آن مدنیت جایگزین خشونت شود توجه کنیم؛ آیا ایرانیان کم از تعصب و خشکاندیشی و سختسری مذهبی ضربه خوردهاند؟ هنوز درد دو جوان که در اراک به اتهام «سب النبی» توسط جمهوری اسلامی اعدام شدند در میان ایرانیان تازه است.
راه گفت و شنود را بایستی باز کرد؛ با لگدکوب کردن تمامیتخواهی و توتالیتریسم.
- کتاب «گفت و شنود درباره موضوعات دشوار» توسط آموزشکده توانا پیش از این به فارسی ترجمه شده است. این لینک را کپی کنید و با استفاده از آن، پیدیاف کتاب را صورت رایگان دریافت کنید.
https://tavaana.org/dialogue-for-difficult-subjects/
#کتاب #کتاب_توانا #آداب_گفتگو #گفت_و_شنود #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
در کتاب «گفتوشنود درباره موضوعات دشوار» که توسط دو نویسنده آمریکایی در ایالت ویرجینیا در ایالات متحده آمریکا منتشر شده است آنان به اهمیت گفت و شنود و تاثیرات مثبت و غیرقابل انکار آن میپردازند.
حوزههای مورد نظر آنان درباره اهمیت گفت و شنود حوزههایی چون نژاد، اقتصاد و موضوعات قضایی را در بر میگیرد؛ اما با توجه به مشکلات بنیادیتری که ما در ایران داریم این حوزهها میتوانند فراتر و گستردهتر باشند.
اگر گمان میکنیم نظام سیاسی فراگیر و دموکراتیک بایستی بر مقدرات ایران حاکم شود، جز این است که فراگیری و دموکراتیک با گفت و شنود پیوندی سخت خورده است؟ جز این است که باید این فرهنگ را بیاموزیم؟
در بخشی از معرفی این کتاب آمده است: «گفتوشنود یک فرآیند برای صحبت درباره موضوعات پر از تنش است... شهروندان از گفتوشنود برای صحبت درباره تفاوتهای مذهبی در زمینه همجنسگرایی، مشکلات اجتماعی مانند چاقی کودکان، یا شکافهای نژادی میان اعضای اجتماع استفاده میکنند».
به مثال تفاوتهای مذهبی که نویسندگان پیشنهاد دادهاند درباره آن مدنیت جایگزین خشونت شود توجه کنیم؛ آیا ایرانیان کم از تعصب و خشکاندیشی و سختسری مذهبی ضربه خوردهاند؟ هنوز درد دو جوان که در اراک به اتهام «سب النبی» توسط جمهوری اسلامی اعدام شدند در میان ایرانیان تازه است.
راه گفت و شنود را بایستی باز کرد؛ با لگدکوب کردن تمامیتخواهی و توتالیتریسم.
- کتاب «گفت و شنود درباره موضوعات دشوار» توسط آموزشکده توانا پیش از این به فارسی ترجمه شده است. این لینک را کپی کنید و با استفاده از آن، پیدیاف کتاب را صورت رایگان دریافت کنید.
https://tavaana.org/dialogue-for-difficult-subjects/
#کتاب #کتاب_توانا #آداب_گفتگو #گفت_و_شنود #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
«تصور کن اگه حتی تصور کردنش سخته»
حضور خداناباوران و اقلیتهای مذهبی ایرانی در پستهای سیاسی و اجرایی
هنگامی که در سال ۱۸۴۸ «اعلامیه نظرات و قطعنامهها» در انجمن سنکا فالز در ایالات متحده آمریکا، حق رای زنان را به عنوان یک حق بنیادی زنان مطرح کردند و آن را از اصول محوری جنبش حقوق زنان خواندند، حتی برخی گروههای حامی حقوق زنان نیز آن را «بحث برانگیز» میدانستند.
اما آیا امروزه کمتر کسی در حق رای زنان همانند مردان تردید دارد؟
دایره خیال را توسعه دهیم و به ایران بیندیشیم؛ آیا برای ما سخت است بیندیشیم که روزی در ایران میتوان یک مقام بلندپایهی خداناباور داشت؟ یا یک وزیر بهایی؟ یا یک رییس پارلمان یهودی؟ خداناباوران و دینناباوران و اقلیتهای مذهبی در حقوقی کاملا برابر با مردان مسلمان یا مسلمان زادهی ایرانی.
این در ایران ناممکن نیست؛ پیش از انقلاب ۵۷، جناب «فرهنگ مهر» در پست معاون نخستوزیر یک زرتشتی بودند. نمونههایی چون او اگرچه گسترده نبودند اما به هرحال نشان دادند میشود.
به نظر شما جز مانع سیاسی - که جمهوری اسلامی است - برای برآمدن چنین ایرانی دیگر چه موانعی در راه است؟
اعلامیه نظرات و قطعنامهها به عنوان سندی بنیادین برای جنبش حقوق زنان امریکا در انجمن سنکا فالز در سال ۱۸۴۸ به تصویب رسید و الهامبخش دیگر کشورهای جهان نیز بود. الیزابت کدی استانتون، مری آن مککلینتاک، و لوکرتیا مات رهبران و برنامهریزان اصلی این انجمن بودند و نقش برجستهای در نوشتن این اعلامیه داشتند.
علاوه بر تحکیم جنبش حقوق برابر برای زنان در ایالات متحده، یکی از ویژگیهای مهم این اعلامیه، تاکید بر حق رأی زنان به عنوان یکی از اصول محوری جنبش حقوق زنان است؛ پیشنهادی که حتی در میان گروههای حامی حقوق زنان در آن زمان نیز بحثبرانگیز بود.
#گفت_و_شنود #گفتگو_توانا #دگراندیشان_مذهبی #جمهوری_اسلامی
@Dialogue1402
حضور خداناباوران و اقلیتهای مذهبی ایرانی در پستهای سیاسی و اجرایی
هنگامی که در سال ۱۸۴۸ «اعلامیه نظرات و قطعنامهها» در انجمن سنکا فالز در ایالات متحده آمریکا، حق رای زنان را به عنوان یک حق بنیادی زنان مطرح کردند و آن را از اصول محوری جنبش حقوق زنان خواندند، حتی برخی گروههای حامی حقوق زنان نیز آن را «بحث برانگیز» میدانستند.
اما آیا امروزه کمتر کسی در حق رای زنان همانند مردان تردید دارد؟
دایره خیال را توسعه دهیم و به ایران بیندیشیم؛ آیا برای ما سخت است بیندیشیم که روزی در ایران میتوان یک مقام بلندپایهی خداناباور داشت؟ یا یک وزیر بهایی؟ یا یک رییس پارلمان یهودی؟ خداناباوران و دینناباوران و اقلیتهای مذهبی در حقوقی کاملا برابر با مردان مسلمان یا مسلمان زادهی ایرانی.
این در ایران ناممکن نیست؛ پیش از انقلاب ۵۷، جناب «فرهنگ مهر» در پست معاون نخستوزیر یک زرتشتی بودند. نمونههایی چون او اگرچه گسترده نبودند اما به هرحال نشان دادند میشود.
به نظر شما جز مانع سیاسی - که جمهوری اسلامی است - برای برآمدن چنین ایرانی دیگر چه موانعی در راه است؟
اعلامیه نظرات و قطعنامهها به عنوان سندی بنیادین برای جنبش حقوق زنان امریکا در انجمن سنکا فالز در سال ۱۸۴۸ به تصویب رسید و الهامبخش دیگر کشورهای جهان نیز بود. الیزابت کدی استانتون، مری آن مککلینتاک، و لوکرتیا مات رهبران و برنامهریزان اصلی این انجمن بودند و نقش برجستهای در نوشتن این اعلامیه داشتند.
علاوه بر تحکیم جنبش حقوق برابر برای زنان در ایالات متحده، یکی از ویژگیهای مهم این اعلامیه، تاکید بر حق رأی زنان به عنوان یکی از اصول محوری جنبش حقوق زنان است؛ پیشنهادی که حتی در میان گروههای حامی حقوق زنان در آن زمان نیز بحثبرانگیز بود.
#گفت_و_شنود #گفتگو_توانا #دگراندیشان_مذهبی #جمهوری_اسلامی
@Dialogue1402
فرهنگ به رسمیتشناسی؛ راهی به سوی دیگری
الیزابت کدی استنتون که در بخش بزرگی از قرن ۱۹ از زنان تاثیرگذار در ایالات متحده آمریکا بود و به ایجاد چشماندازهای گسترده برای جنبش حقوق زنان و پیشبرد اهداف مبتنی بر این چشماندازها یاری رساند در یکی از سخنرانیهای خود گفته بود: «ما خواهان بهرسمیتشناختن کامل تمامی حقوق خود به عنوان شهروند هستیم».
الیزابت استنتون درباره زنان آمریکایی در قرن ۱۹ و اوائل قرن ۲۰ چنین گفته بود ولی به نظر میرسد دگراندیشان مذهبی و غیرمذهبی ایرانی بایستی در قرن ۲۱ دقیقا و با چنین قاطعیتی چنین بگوید. یعنی بایستی تاکید کنند ایرانی هستند و هیچ کس دیگری از آنان ایرانیتر نیست و بر اساس حقوق مسلم شهروند، خواهان آن چیزی هستند که الیزابت کدی استنتون، «به رسمیت شناختن کامل» مینامید.
این مسئله البته که باید در قوانین کشور و نوع رفتار نظام حاکم نیز تجلی بیاید اما به همان اندازه یک فرهنگ است؛ برای گشودن راهی به سوی دیگری در ایران ما نیازمند گستردهسازی فرهنگ به رسمیتشناسی هستیم.
#گفت_و_شنود #گفتگو_توانا #دگراندیشان_مذهبی #جمهوری_اسلامی
@Dialogue1402
الیزابت کدی استنتون که در بخش بزرگی از قرن ۱۹ از زنان تاثیرگذار در ایالات متحده آمریکا بود و به ایجاد چشماندازهای گسترده برای جنبش حقوق زنان و پیشبرد اهداف مبتنی بر این چشماندازها یاری رساند در یکی از سخنرانیهای خود گفته بود: «ما خواهان بهرسمیتشناختن کامل تمامی حقوق خود به عنوان شهروند هستیم».
الیزابت استنتون درباره زنان آمریکایی در قرن ۱۹ و اوائل قرن ۲۰ چنین گفته بود ولی به نظر میرسد دگراندیشان مذهبی و غیرمذهبی ایرانی بایستی در قرن ۲۱ دقیقا و با چنین قاطعیتی چنین بگوید. یعنی بایستی تاکید کنند ایرانی هستند و هیچ کس دیگری از آنان ایرانیتر نیست و بر اساس حقوق مسلم شهروند، خواهان آن چیزی هستند که الیزابت کدی استنتون، «به رسمیت شناختن کامل» مینامید.
این مسئله البته که باید در قوانین کشور و نوع رفتار نظام حاکم نیز تجلی بیاید اما به همان اندازه یک فرهنگ است؛ برای گشودن راهی به سوی دیگری در ایران ما نیازمند گستردهسازی فرهنگ به رسمیتشناسی هستیم.
#گفت_و_شنود #گفتگو_توانا #دگراندیشان_مذهبی #جمهوری_اسلامی
@Dialogue1402
واسلاو هاول، سیاستمدار و نویسنده اهل چک:
کنشهای کوچک ایستادگی آینده ما را میسازند.
واسلاو هاول روشنفکر و نویسنده اهل چک و اولین رئیسجمهور جمهوری چک بود. او نمایشنامهنویس برجستهای محسوب میشد و همچنین به عنوان یکی از نمادهای مبارزات مدنی علیه تمامیتخواهی شناخته میشد.
او در مقدمهای که در سال ۲۰۱۰ بر کتاب «کنشهای کوچک ایستادگی» نوشت به بیان چنین نظری پرداخت: «امروز میلیونها نفر در شرایطی زندگی میکنند که به نظر میرسد هیچ چیز تغییر نخواهد کرد. ولی باید بدانید که خیزشهایی که در سال ۱۹۸۹ در اروپای شرقی به وقوع پیوست، حاصل کنشهای افراد و مردم معمولی بود که با همکاری با یکدیگر تغییر را اجتنابناپذیر کردند. کنشهای کوچک ایستادگی از کسانی ستایش میکند که در جستجوی زندگی مبتنی بر راستی بوده و بر جامعه خود اثرگذار بودند. من در دوران زندگی خودم به کرات شاهد بودم که کنشهای کوچک ایستادگی چنان اثرات بینظیری داشتند که هیچ کس آن را پیشبینی نمیکرد. کنشهای کوچک ایستادگی تنها گذشته و حال را شامل نمیشود، به آینده نیز مربوط میشود».
هاول ۱۲ سال پیش این را نوشت ولی گویی درباره امروز با ما حرف میزند؛ گویی با ما ایرانیان در حال سخن است. گویی در حال ستایش از ایرانیانی است که به خیابانها میآیند و علیه تمامیتخواهی مذهبی و عقیدتی جمهوری اسلامی اعتراض میکنند. کسانی که به گفته هاول در پی «راستی» هستند و بر جامعه خود «اثرگذار» هستند و این اثرات چنان «بینظیر» هستند که هیچ کس آن را پیشبینی نمیکرد.
آیا این گفته درباره جاویدنامان انقلاب ملی ایران صدق نمیکند؟
- متن «کنشهای کوچک ایستادگی« را آموزشکده توانا به فارسی ترجمه کرده است. این لینک را کپی کنید و با استفاده از آن، از تلگرام توانا پیدیاف کتاب را صورت رایگان دریافت کنید.
https://t.me/Tavaana/1251
#گفتگو_توانا #واسلا_هاول #انقلاب_ملی #مقاومت_مدنی
@Dialogue1402
کنشهای کوچک ایستادگی آینده ما را میسازند.
واسلاو هاول روشنفکر و نویسنده اهل چک و اولین رئیسجمهور جمهوری چک بود. او نمایشنامهنویس برجستهای محسوب میشد و همچنین به عنوان یکی از نمادهای مبارزات مدنی علیه تمامیتخواهی شناخته میشد.
او در مقدمهای که در سال ۲۰۱۰ بر کتاب «کنشهای کوچک ایستادگی» نوشت به بیان چنین نظری پرداخت: «امروز میلیونها نفر در شرایطی زندگی میکنند که به نظر میرسد هیچ چیز تغییر نخواهد کرد. ولی باید بدانید که خیزشهایی که در سال ۱۹۸۹ در اروپای شرقی به وقوع پیوست، حاصل کنشهای افراد و مردم معمولی بود که با همکاری با یکدیگر تغییر را اجتنابناپذیر کردند. کنشهای کوچک ایستادگی از کسانی ستایش میکند که در جستجوی زندگی مبتنی بر راستی بوده و بر جامعه خود اثرگذار بودند. من در دوران زندگی خودم به کرات شاهد بودم که کنشهای کوچک ایستادگی چنان اثرات بینظیری داشتند که هیچ کس آن را پیشبینی نمیکرد. کنشهای کوچک ایستادگی تنها گذشته و حال را شامل نمیشود، به آینده نیز مربوط میشود».
هاول ۱۲ سال پیش این را نوشت ولی گویی درباره امروز با ما حرف میزند؛ گویی با ما ایرانیان در حال سخن است. گویی در حال ستایش از ایرانیانی است که به خیابانها میآیند و علیه تمامیتخواهی مذهبی و عقیدتی جمهوری اسلامی اعتراض میکنند. کسانی که به گفته هاول در پی «راستی» هستند و بر جامعه خود «اثرگذار» هستند و این اثرات چنان «بینظیر» هستند که هیچ کس آن را پیشبینی نمیکرد.
آیا این گفته درباره جاویدنامان انقلاب ملی ایران صدق نمیکند؟
- متن «کنشهای کوچک ایستادگی« را آموزشکده توانا به فارسی ترجمه کرده است. این لینک را کپی کنید و با استفاده از آن، از تلگرام توانا پیدیاف کتاب را صورت رایگان دریافت کنید.
https://t.me/Tavaana/1251
#گفتگو_توانا #واسلا_هاول #انقلاب_ملی #مقاومت_مدنی
@Dialogue1402
نادژدا ماندلشتام، نویسنده برجسته روس: کسی که روحی آزاد دارد و خود را میشناسد، حکم تکه چوبی را دارد که جهت رودخانه خروشان را عوض میکند.
چنین نگاهی به تاثیرگذاری ارادههای فردی انسانهای بزرگمنش، بیانگر این واقعیت است که برای تاثیرگذاری مثبت بر معادلات منطقهای، کشوری و جهانی نباید نومید بود و وضعیت را منفیتر از آن پنداشت که بتوان از پس بهبود آن بر آمد.
مقایسه یک تکه چوب کوچک با جریان خروشان رودخانه از سوی این نویسنده روس، را میتوان با اراده کسانی مقایسه کرد که برای تحقق جهانی عادلانهتر و منصفانهتر با تمامیتخواهان مذهبی در طول تاریخ جنگیدند و از دنیایی که در آن «تفتیش عقاید» مسئلهای رایج بود ما را به جایی رساندند که اکنون پرسش از مذهب و باور دیگران امری ستوده و روا نیست.
در ایران ما نیز قطعا چنین تمثیلی کارکرد دارد. ما جزیرهای جدای از معادلات جهانی نیستیم.
باور شما چیست؟
#گفتگو_توانا #نادژدا_ماندلشتام #تفتیش_عقاید #مقاومت_مدنی
@Dialogue1402
چنین نگاهی به تاثیرگذاری ارادههای فردی انسانهای بزرگمنش، بیانگر این واقعیت است که برای تاثیرگذاری مثبت بر معادلات منطقهای، کشوری و جهانی نباید نومید بود و وضعیت را منفیتر از آن پنداشت که بتوان از پس بهبود آن بر آمد.
مقایسه یک تکه چوب کوچک با جریان خروشان رودخانه از سوی این نویسنده روس، را میتوان با اراده کسانی مقایسه کرد که برای تحقق جهانی عادلانهتر و منصفانهتر با تمامیتخواهان مذهبی در طول تاریخ جنگیدند و از دنیایی که در آن «تفتیش عقاید» مسئلهای رایج بود ما را به جایی رساندند که اکنون پرسش از مذهب و باور دیگران امری ستوده و روا نیست.
در ایران ما نیز قطعا چنین تمثیلی کارکرد دارد. ما جزیرهای جدای از معادلات جهانی نیستیم.
باور شما چیست؟
#گفتگو_توانا #نادژدا_ماندلشتام #تفتیش_عقاید #مقاومت_مدنی
@Dialogue1402
مانکور اولسون، اقتصاددان برجسته آمریکایی
کلید پیشرفت اقتصادی، نظم صلحآمیز و مسالمتجو در جامعه است.
تاکنون وقتی از لزوم مسالمتجویی و نظم صلحآمیز و همزیستی ادیان و باورهای گوناگون سخن رفته است، بیشتر از باب فضیلت چنین نظمی بوده است و نیز از باب کاهش خشونتی که میتواند گریبان باورمندان گوناگون را بگیرد.
اما برخی از اندیشمندان و اقتصاددانان برجسته غربی در آثار خود به تاثیر غیرقابل انکار نظم صلحآمیز بر پیشرفت اقتصادی نیز اشاره کردهاند.
به عنوان نمونه، «مانکور اولسون» اقتصاددان برجسته آمریکایی در یکی از آثار خود به صراحت و با چنین قاطعیتی مینویسد: «هیچ جامعهای نخواهد توانست به نحوی رضایتبخش به حیات اجتماعی خود ادامه دهد، اگر از نظمی صلحآمیز، به عنوان یکی از کالاهای عمومی ضروری برای چنین حیاتی، بینصیب باشد».
به باور اولسون آشوب و خشونتی که همزاد آن است نمیتوانند «گزینهای عقلانی» برای جامعه باشند و و قربانیان خشونت هر گونه انگیزه برای تولید را از دست خواهند داد.
او در توضیح بیشتر میگوید: «در غیاب نظمی صلحآمیز، تولیدی هم در کار نخواهد بود و اگر هم باشد در سطحی پایین و محدود خواهد بود. پس آشکارا، سود و بهره بیکرانی در عرضه آرامش داخلی و کالاهای عمومی اولیه از این نوع، نهفته است. چنین سودی میتواند به نحوی تقسیم شود که هر کسی را در جامعه از شرایط بهتری برخوردار سازد».
-نظر شما پیرامون سخن این اندیشمند و اقتصاددان برجسته چیست؟ آیا میتوانیم مدعی شویم بخشی از شرایط نامطلوب اقتصادی ریشه در تمامیتخواهی مذهبی جمهوری اسلامی دارد؟
- گزیدهای از «استبداد، مردمسالاری و توسعه» را آموزشکده توانا به فارسی ترجمه کرده است. این لینک را کپی کنید و با استفاده از آن، از تلگرام توانا پیدیاف کتاب را صورت رایگان دریافت کنید.
https://t.me/Tavaana/1500
#گفتگو_توانا #مانکور_اولسون #انقلاب_ملی #مقاومت_مدنی
@Dialogue1402
کلید پیشرفت اقتصادی، نظم صلحآمیز و مسالمتجو در جامعه است.
تاکنون وقتی از لزوم مسالمتجویی و نظم صلحآمیز و همزیستی ادیان و باورهای گوناگون سخن رفته است، بیشتر از باب فضیلت چنین نظمی بوده است و نیز از باب کاهش خشونتی که میتواند گریبان باورمندان گوناگون را بگیرد.
اما برخی از اندیشمندان و اقتصاددانان برجسته غربی در آثار خود به تاثیر غیرقابل انکار نظم صلحآمیز بر پیشرفت اقتصادی نیز اشاره کردهاند.
به عنوان نمونه، «مانکور اولسون» اقتصاددان برجسته آمریکایی در یکی از آثار خود به صراحت و با چنین قاطعیتی مینویسد: «هیچ جامعهای نخواهد توانست به نحوی رضایتبخش به حیات اجتماعی خود ادامه دهد، اگر از نظمی صلحآمیز، به عنوان یکی از کالاهای عمومی ضروری برای چنین حیاتی، بینصیب باشد».
به باور اولسون آشوب و خشونتی که همزاد آن است نمیتوانند «گزینهای عقلانی» برای جامعه باشند و و قربانیان خشونت هر گونه انگیزه برای تولید را از دست خواهند داد.
او در توضیح بیشتر میگوید: «در غیاب نظمی صلحآمیز، تولیدی هم در کار نخواهد بود و اگر هم باشد در سطحی پایین و محدود خواهد بود. پس آشکارا، سود و بهره بیکرانی در عرضه آرامش داخلی و کالاهای عمومی اولیه از این نوع، نهفته است. چنین سودی میتواند به نحوی تقسیم شود که هر کسی را در جامعه از شرایط بهتری برخوردار سازد».
-نظر شما پیرامون سخن این اندیشمند و اقتصاددان برجسته چیست؟ آیا میتوانیم مدعی شویم بخشی از شرایط نامطلوب اقتصادی ریشه در تمامیتخواهی مذهبی جمهوری اسلامی دارد؟
- گزیدهای از «استبداد، مردمسالاری و توسعه» را آموزشکده توانا به فارسی ترجمه کرده است. این لینک را کپی کنید و با استفاده از آن، از تلگرام توانا پیدیاف کتاب را صورت رایگان دریافت کنید.
https://t.me/Tavaana/1500
#گفتگو_توانا #مانکور_اولسون #انقلاب_ملی #مقاومت_مدنی
@Dialogue1402
تساهل و آزادیخواهی نیازمند دوری از وسوسه نفرت است.
نفرتپراکنی از مفاهیم متضاد و مشهور مفاهیمی چون تساهل و آزادیخواهی مذهبی و باورهاست.
غمانگیز اینجاست که نفرتپراکنی صرفا مفهومی نیست که در سطح مفهومی باقی مانده باشد؛ نفرتپراکنی از آن دست مفاهیمی است که در سطح عینی در قارههای مختلف از اروپای متمدن تا کشورهای کمتر توسعه یافته جان میلیونها انسان را گرفته است.
نفرتپراکنی نژادی و مذهبی در اروپا تا همین قرن بیستم میلیونها انسان بیگناه را به قتل رساند.
متاسفانه در ایران نیز اگرچه نه به صورت سیستماتیک و در سطح جامعه، ولی در سطح حکومتی شاهد این نفرتپراکنی هستیم که به صورت مشخص علیه بهاییان تجلی دارد و تاکنون بهاییان بسیار زیادی توسط حکومت صرفا و صرفا به علت بهایی بودن به قتل رسیدند.
زمانی تساهل بر کشیده میشود که وسوسه نفرت را از خود دور کنیم و در اینجا وظیفه مذهبیها سنگینتر است؛ یک مسلمان باورمند بایستی از خود بپرسد مسلمانبودن او چه نسبتی با نفرت پراکنی علیه یهودیان یا بهاییان دارد؟ یک یهودی باورمند باید از خود بپرسید باور یهودی او چه نسبتی به نفرتپراکنی علیه مسیحیان دارد؟
دنیای ما ایرانیان - از مذهبی تا غیرمذهبی - متمدنتر از آن است که بخواهیم بر سر باورهای مذهبی و نوع و کیفیت آن علیه همدیگر نفرت بپراکنیم.
موافق هستید؟
#گفتگو_توانا #نفرت_پراکنی #مدارای_مذهبی #حقوق_خداناباوران
@Dialogue1402
نفرتپراکنی از مفاهیم متضاد و مشهور مفاهیمی چون تساهل و آزادیخواهی مذهبی و باورهاست.
غمانگیز اینجاست که نفرتپراکنی صرفا مفهومی نیست که در سطح مفهومی باقی مانده باشد؛ نفرتپراکنی از آن دست مفاهیمی است که در سطح عینی در قارههای مختلف از اروپای متمدن تا کشورهای کمتر توسعه یافته جان میلیونها انسان را گرفته است.
نفرتپراکنی نژادی و مذهبی در اروپا تا همین قرن بیستم میلیونها انسان بیگناه را به قتل رساند.
متاسفانه در ایران نیز اگرچه نه به صورت سیستماتیک و در سطح جامعه، ولی در سطح حکومتی شاهد این نفرتپراکنی هستیم که به صورت مشخص علیه بهاییان تجلی دارد و تاکنون بهاییان بسیار زیادی توسط حکومت صرفا و صرفا به علت بهایی بودن به قتل رسیدند.
زمانی تساهل بر کشیده میشود که وسوسه نفرت را از خود دور کنیم و در اینجا وظیفه مذهبیها سنگینتر است؛ یک مسلمان باورمند بایستی از خود بپرسد مسلمانبودن او چه نسبتی با نفرت پراکنی علیه یهودیان یا بهاییان دارد؟ یک یهودی باورمند باید از خود بپرسید باور یهودی او چه نسبتی به نفرتپراکنی علیه مسیحیان دارد؟
دنیای ما ایرانیان - از مذهبی تا غیرمذهبی - متمدنتر از آن است که بخواهیم بر سر باورهای مذهبی و نوع و کیفیت آن علیه همدیگر نفرت بپراکنیم.
موافق هستید؟
#گفتگو_توانا #نفرت_پراکنی #مدارای_مذهبی #حقوق_خداناباوران
@Dialogue1402
جنبش همبستگی لهستان که حکومت فاسد در لهستان را کنار زد از جنبشهایی بود که حمایت بسیاری را در اقشار مختلف لهستان برانگیخته بود و نکته جالب توجه اینجاست که یکی از نهادهای بزرگ حامی این جنبش کلیسای لهستان بود.
آدام میچنیک که خود یک کنشگر لهستانی برجسته بود و در راه آزادیخواهی سالها رنج زندان را به جان خریده بود و تبار یهودی داشت در نوشتهای در تجلیل از کلیسای لهستان و همراهی آنان با جنبش کارگران گفته بود: «آرزوی هدایت برای بیخدایان جای خود را به بیان اصول حقوق بشر داده است».
تجربه لهستان و همراهی کلیسا با کارگرانی که خیلی از آنان خداباور نبودند نشان میدهد قطعا میتوان به همبستگی بین باورمندان گوناگون برای رسیدن به حکومتی حامی حقوق بشر در ایران امیدوار بود.
آیا باورمند به چنین ظرفیتی در میان ما ایرانیان هستید؟
- جمله بالا از آدام میچنیک برگرفته از کتاب «نامههای از زندان» است که آموزشکده توانا آن را به فارسی ترجمه کرده است. این لینک را کپی کنید و با استفاده از آن، از تلگرام توانا پیدیاف کتاب را صورت رایگان دریافت کنید.
https://t.me/Tavaana/1142
#گفتگو_توانا #نفرت_پراکنی #مدارای_مذهبی #حقوق_خداناباوران
@Dialogue1402
آدام میچنیک که خود یک کنشگر لهستانی برجسته بود و در راه آزادیخواهی سالها رنج زندان را به جان خریده بود و تبار یهودی داشت در نوشتهای در تجلیل از کلیسای لهستان و همراهی آنان با جنبش کارگران گفته بود: «آرزوی هدایت برای بیخدایان جای خود را به بیان اصول حقوق بشر داده است».
تجربه لهستان و همراهی کلیسا با کارگرانی که خیلی از آنان خداباور نبودند نشان میدهد قطعا میتوان به همبستگی بین باورمندان گوناگون برای رسیدن به حکومتی حامی حقوق بشر در ایران امیدوار بود.
آیا باورمند به چنین ظرفیتی در میان ما ایرانیان هستید؟
- جمله بالا از آدام میچنیک برگرفته از کتاب «نامههای از زندان» است که آموزشکده توانا آن را به فارسی ترجمه کرده است. این لینک را کپی کنید و با استفاده از آن، از تلگرام توانا پیدیاف کتاب را صورت رایگان دریافت کنید.
https://t.me/Tavaana/1142
#گفتگو_توانا #نفرت_پراکنی #مدارای_مذهبی #حقوق_خداناباوران
@Dialogue1402
این جملهای مشهور از فریدریش فون هایک اندیشمند و اقتصاددان برجسته اتریشی است.
به بیان دیگر و آنطور که یکی از نویسندگان و اقتصاددانان ایرانی در «دنیای اقتصاد» - به تاریخ ۱۸ / ۱ / ۱۳۸۹ - در تحلیل این جمله نوشته است، این جمله در حوزهای میگنجد که میتوان آن آن حوزه را چگونگی کارآمدی حکومت در زمینه مشارکت عمومی نامید.
بر این اساس نویسنده در این مطلب که نام «اندیشه آزادی» بر خود دارد چنین مینویسد: «آنجا که امکان تقابل و تضارب اندیشهها وجود ندارد تا همزیستی مسالمتآمیز امکانپذیر شود، آنان که از معیارهای اخلاقی برتر برخوردارند، چون حاضر به تندردادن به رفتار گمراهکننده و ریاکارانه نیستند، کنار میکشند، سکوت میکنند، فرصتها را ازدست میدهند و جامعه از انفعال آنان زیان میبیند و نتیجه همان است که هایک میگوید».
همانگونه که میبینیم نویسنده در تحلیل این جمله فون هایک، همزیستی مسالمتآمیز را نتیجه تقابل و تضارب اندیشهها میداند و دومی را زمینهساز اولی ارزیابی میکند.
متاسفانه هر دو عنصر اکنون در جامعه ایرانی غایب هستند و این غیبت نتیجه وضعیت استبدادی حاکم است؛ وضعیتی که نابکاران را در صدر نشانده است و این نابکارترین افراد، منفعت خود را در تداوم این وضعیت میبینند.
#گفتگو_توانا #نفرت_پراکنی #مدارای_مذهبی #حقوق_خداناباوران
@Dialogue1402
به بیان دیگر و آنطور که یکی از نویسندگان و اقتصاددانان ایرانی در «دنیای اقتصاد» - به تاریخ ۱۸ / ۱ / ۱۳۸۹ - در تحلیل این جمله نوشته است، این جمله در حوزهای میگنجد که میتوان آن آن حوزه را چگونگی کارآمدی حکومت در زمینه مشارکت عمومی نامید.
بر این اساس نویسنده در این مطلب که نام «اندیشه آزادی» بر خود دارد چنین مینویسد: «آنجا که امکان تقابل و تضارب اندیشهها وجود ندارد تا همزیستی مسالمتآمیز امکانپذیر شود، آنان که از معیارهای اخلاقی برتر برخوردارند، چون حاضر به تندردادن به رفتار گمراهکننده و ریاکارانه نیستند، کنار میکشند، سکوت میکنند، فرصتها را ازدست میدهند و جامعه از انفعال آنان زیان میبیند و نتیجه همان است که هایک میگوید».
همانگونه که میبینیم نویسنده در تحلیل این جمله فون هایک، همزیستی مسالمتآمیز را نتیجه تقابل و تضارب اندیشهها میداند و دومی را زمینهساز اولی ارزیابی میکند.
متاسفانه هر دو عنصر اکنون در جامعه ایرانی غایب هستند و این غیبت نتیجه وضعیت استبدادی حاکم است؛ وضعیتی که نابکاران را در صدر نشانده است و این نابکارترین افراد، منفعت خود را در تداوم این وضعیت میبینند.
#گفتگو_توانا #نفرت_پراکنی #مدارای_مذهبی #حقوق_خداناباوران
@Dialogue1402
از چه چیزی و چه کسی نمیتوان انتقاد کرد؟ همان بر شما حکومت میکند!
از ولتر - اندیشمند و نویسنده فرانسوی - نقل است که: «به آسانی میتوان فهمید که چه کسی بر شما حکومت میکند؛ ببینید از چه کسی نمیتوانید انتقاد کنید».
این جمله در خود بصیرت والایی دارد.
به این دقت کنیم که همین ماه پیش در ایران دو نفر را به «جرم» توهین به پیامبر اسلام که آن را «سبالنبی» مینامند اعدام کردند.
بر اساس این جمله ولتر میتوان گفت که پیش از هر چیزی، این دید تنگنظرانه و اسلامگرایانه به اسلام است که بر ما ایرانیان حکومت میکند. در واقع جمهوری اسلامی یکی از فرزندان این دید تنگنظرانه است.
هر دید تنگنظرانه و ایدئولوژیکی به ویژه از حوزههای دینی و تقدسآفرین میتواند در هر کشوری رقمزننده فجایع انسانی باشد.
#گفتگو_توانا #نفرت_پراکنی #مدارای_مذهبی #حقوق_خداناباوران
@Dialogue1402
از ولتر - اندیشمند و نویسنده فرانسوی - نقل است که: «به آسانی میتوان فهمید که چه کسی بر شما حکومت میکند؛ ببینید از چه کسی نمیتوانید انتقاد کنید».
این جمله در خود بصیرت والایی دارد.
به این دقت کنیم که همین ماه پیش در ایران دو نفر را به «جرم» توهین به پیامبر اسلام که آن را «سبالنبی» مینامند اعدام کردند.
بر اساس این جمله ولتر میتوان گفت که پیش از هر چیزی، این دید تنگنظرانه و اسلامگرایانه به اسلام است که بر ما ایرانیان حکومت میکند. در واقع جمهوری اسلامی یکی از فرزندان این دید تنگنظرانه است.
هر دید تنگنظرانه و ایدئولوژیکی به ویژه از حوزههای دینی و تقدسآفرین میتواند در هر کشوری رقمزننده فجایع انسانی باشد.
#گفتگو_توانا #نفرت_پراکنی #مدارای_مذهبی #حقوق_خداناباوران
@Dialogue1402
«جنایت مومنانه» از یقین ایدئولوژیک میآید. درواقع یقین ایدئولوژیک ابزار تسهیل جنایت است.
مورد حمید نوری نمود بارز این مسئله است. حمید نوری «متهم به مشارکت و معاونت در قتل عمد، شکنجه و جرایم جنگی نسبت به کشتار زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۱ که این مشارکت و معاونت او در همکاری با اعضای موسوم به «هیئت مرگ» (متشکل از «ابراهیم رئیسی ، مصطفی پورمحمدی، حسینعلی نیری، محمد مقیسه) بود».
وقتی حمید نوری به تلاش فعالان حقوق بشر در سوئد دادگاهی شد نه تنها از این جنایت ابراز پشیمانی نمیکرد بلکه حتی در دادگاه با بیان ادبیاتی خاص و مضحک، روند محاکمه را به سخره میگرفت. خانواده او نیز مدعی شکنجه حمید نوری شده بودند و وقتی از نوع شکنجه پرسیده شد، گفتند که برای پدرشان به اندازه کافی در زندان چایی سرو نمیشود! درواقع آنان مفهوم شکنجه را نیز به سخره گرفته بودند.
اینها همه ناشی از عدم باور حمید نوری و خانوادهاش به این نکته محوری بود که حمید نوری مرتکب جنایت شده است. اما چه چیزی این باور را برای آنان رقم زده بود؟ یقین ایدئولوژیک به درستی جنایتی که مرتکب شده بود. به بیان دیگر حمید نوری مشارکت خود در قتل عام چند هزار زندانی را اساسا «جنایت» ارزیابی نمیکند. چرا؟ به علت باور ایدئولوژیک به این نکته که کسانی که به قتل رسیدند بر اساس باورهای ایدئولوژیک مستقر در جمهوری اسلامی باید به قتل میرسیند.
یعنی برتری ایمان بر انسان! برتری عقیده بر جان!
این یقین ایدئولوژیک فقط در حکومت دینی تجلی ندارد و میتواند در حوزههای دیگر نیز متجلی شود.
#گفتگو_توانا #نفرت_پراکنی #مدارای_مذهبی #حمید_نوری
@Dialogue1402
مورد حمید نوری نمود بارز این مسئله است. حمید نوری «متهم به مشارکت و معاونت در قتل عمد، شکنجه و جرایم جنگی نسبت به کشتار زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۱ که این مشارکت و معاونت او در همکاری با اعضای موسوم به «هیئت مرگ» (متشکل از «ابراهیم رئیسی ، مصطفی پورمحمدی، حسینعلی نیری، محمد مقیسه) بود».
وقتی حمید نوری به تلاش فعالان حقوق بشر در سوئد دادگاهی شد نه تنها از این جنایت ابراز پشیمانی نمیکرد بلکه حتی در دادگاه با بیان ادبیاتی خاص و مضحک، روند محاکمه را به سخره میگرفت. خانواده او نیز مدعی شکنجه حمید نوری شده بودند و وقتی از نوع شکنجه پرسیده شد، گفتند که برای پدرشان به اندازه کافی در زندان چایی سرو نمیشود! درواقع آنان مفهوم شکنجه را نیز به سخره گرفته بودند.
اینها همه ناشی از عدم باور حمید نوری و خانوادهاش به این نکته محوری بود که حمید نوری مرتکب جنایت شده است. اما چه چیزی این باور را برای آنان رقم زده بود؟ یقین ایدئولوژیک به درستی جنایتی که مرتکب شده بود. به بیان دیگر حمید نوری مشارکت خود در قتل عام چند هزار زندانی را اساسا «جنایت» ارزیابی نمیکند. چرا؟ به علت باور ایدئولوژیک به این نکته که کسانی که به قتل رسیدند بر اساس باورهای ایدئولوژیک مستقر در جمهوری اسلامی باید به قتل میرسیند.
یعنی برتری ایمان بر انسان! برتری عقیده بر جان!
این یقین ایدئولوژیک فقط در حکومت دینی تجلی ندارد و میتواند در حوزههای دیگر نیز متجلی شود.
#گفتگو_توانا #نفرت_پراکنی #مدارای_مذهبی #حمید_نوری
@Dialogue1402