سندروم ارضای فوری
#مجتبی_لشکربلوکی
ما از نسل مایکرو ویو هستیم و نسل های قبلی ما از نسل بار گذاشتن آبگوشت برای درست کردن یک غذای سنتی مانند آبگوشت از روز قبل برخی مواد را خیس می دادند تازه دو سه بار آبش را هم عوض می کردند و سپس از صبح یا شب قبل غذا را بار می گذاشتند تا به خوبی پخته شود و سپس سفره ای انداخته می شد با هم و سر فرصت آرام آرام غذا خورده می شد.
اما الان یک غذای آماده یا نیمه آماده را می گذاریم در مایکرو ویو و سه دقیقه بعد، تمام!
ما همه چیز را سریع می خواهیم. نسل های قبلی ما در روابط عاطفی، سال ها نامه نگاری و هدیه و رفت و برگشت تا دل معشوقی را نرم کنند (چه فرهادها مرده در کوه ها).
اما اکنون می خواهیم کمتر از یک هفته کار به نتیجه برسد و گرنه کات می کنیم! لاغری در ۱۰ روز و یادگیری زبان فرانسه در ۳ روز و افزایش قد در ۱ماه، همه چیز مایکروویوی شده است!
این نگرش زندگی ما را تخریب کرده است. به همین خاطر جنبشی در دنیا راه افتاده به نام زندگی آهسته.
این جنبش از کجا شروع شد؟ ۱۹۸۶، در مشهورترین میدان شهر رُم، رستوران جدیدی افتتاح شد. هجوم فستفود آمریکایی به قلب شهر رُم حساسیتهایی ایجاد کرده بود.
یکی از معترضان یک ژورنالیست ایتالیایی، جنبشی را آغاز کرد به نام غذای آهسته. او بر محصولات محلی، آرامش در پختن و آرامش در خوردن و بیش از همه بر لذت بردن از مزۀ اصیل ایتالیایی تأکید میکرد.
این حرکت از غذا آغاز شد. اما هیچکس فکرش را نمی کرد که این قدر توسعه پیدا کند.غذای آهسته با استقبال گستردهای همراه شد و جالب است بدانید اکنون حدود بیست شاخه از آن در کشورهای مختلف ایجاد شده مثل مدیریت آهسته، تفکر آهسته،آموزش آهسته، علم آهسته، سفر آهسته، گردشگری آهسته، شهر آهسته، طراحی آهسته و خواندن آهسته یا کندخوانی.نهضت آهستگی مخالف سرعت و مدرنیته و بازگشت به گذشته نیست بلکه مخالف شتاب زدگی است.
سرعت تضادی با طمانینه ندارد. آنچه ایراد دارد شتاب زدگی است. هر گونه شتاب زدگی باعث می شود که عمق کم شود: لذت عمیق از رابطه، فهم عمیق از یک کتاب، درک عمیق از یک منطقه ای که برای گردشگری انتخاب کرده ایم. ما امروزه با لذت های سطحی، فهم سطحی و درک سطحی و تصمیمات سطحی روبرو هستیم.
تحلیل و تجویز راهبردی:
مهم ترین ریشه زندگی شتاب زده، رویکرد ویندوزی-مایکروویوی است. یعنی چه؟ یعنی چند کار را همزمان و با شتاب زدگی انجام می دهیم. قبل از ویندوز از کامپیوترها فقط یک کار را انتظار داشتیم. اما وقتی ویندوز آمد چند پنجره را با هم باز می کنیم و همه را هم همزمان اجرا می کنیم و انتظار داریم که همه را سریع به جمع بندی برسانیم. ترکیبی از چندکارگی (ویندوزی) و شتابزدگی (جستجوی ارضای فوری).
در زندگی جدید یکی از بزرگترین مشکلات این است که طمانینه از همه ما گرفته شده، یعنی ما چند کار را در آنِ واحد انجام میدهیم. در حالیکه دارید صبحانه میخورید ساعت مچیتان را میبندید تلویزیون هم روشن است. موبایل تان را هم چک می کنید. با همسرتان هم صحبت می کنید و لیست خرید روزانه تان را هم تکمیل می کنید.
در یکی از داستان ها، فرد مقدسی بود که معشوقه ای هم داشت. مشکل او در زندگی این بود که وقتی به عبادتگاه می رفت تا خدا را عبادت کند به فکر معشوقه اش رهایش نمی کرد و وقتی پیش معشوقه اش بود مدام وجدانش او را به یاد خدا می انداخت. نه عبادت عمیق داشت و نه لذت عمیق هم آمیزی با معشوقه اش.
برای رهایی از زندگی شتابزده، مدیریت شتابزده، غذای شتابزده چاره ای نداریم جز «مثلث تمرکز، عمق و تامل». از این شاخه به آن شاخه پریدن چه در امور روزانه و چه در مدیریت یک سازمان یا کشور، باعث می شود که تمرکز رخ ندهد. زمانی که به هر دلیلی یک کار متوقف می شود و به کار دیگری می پردازیم. آهنگ آن کار را از دست می دهیم و مسیر انجام کار را گم می کنیم و وقتی دوباره سراغ آن می رویم، زمان و انرژی باید بگذاریم برای دستیابی به آهنگ قبلی. بیشترین انرژی ما در رفت و برگشت بین کارهای مختلف صرف می کنیم. این رفت و برگشت ها و قطع شدن ها در مقایسه با زمانی که از ابتدا تا انتها روی یک کار متمرکز هستیم، زمان انجام آن کار را تا ۵ برابر بیشتر می کند. به بیان ساده، تک کاری می تواند زمان لازم را برای انجام کارهای مهم تا ۸۰ درصد کاهش داده و کیفیت و عمق کار را به شدت افزایش دهد.
پس به زبان ساده:
● تمرکز: به جای چندکار در آنِ واحد،روی یک کار متمرکز شویم.
● عمق: عمیق به یک کار بپردازیم. توجه کامل به آن تخصیص دهیم و نگذاریم چیزهای دیگر به آن هجوم بیاورند(مثال: وقتی با همسرمان صحبت می کنیم موبایل مان را کناربگذاریم).
● تامل: حرص و ولع این که یک کار را به هر نحوی که شده به اتمام ببریم در خود کنترل کنیم و تا زمانی که لازم است به کار فعلی ادامه بدهیم و کار جدید را شروع نکنیم.
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
#مجتبی_لشکربلوکی
ما از نسل مایکرو ویو هستیم و نسل های قبلی ما از نسل بار گذاشتن آبگوشت برای درست کردن یک غذای سنتی مانند آبگوشت از روز قبل برخی مواد را خیس می دادند تازه دو سه بار آبش را هم عوض می کردند و سپس از صبح یا شب قبل غذا را بار می گذاشتند تا به خوبی پخته شود و سپس سفره ای انداخته می شد با هم و سر فرصت آرام آرام غذا خورده می شد.
اما الان یک غذای آماده یا نیمه آماده را می گذاریم در مایکرو ویو و سه دقیقه بعد، تمام!
ما همه چیز را سریع می خواهیم. نسل های قبلی ما در روابط عاطفی، سال ها نامه نگاری و هدیه و رفت و برگشت تا دل معشوقی را نرم کنند (چه فرهادها مرده در کوه ها).
اما اکنون می خواهیم کمتر از یک هفته کار به نتیجه برسد و گرنه کات می کنیم! لاغری در ۱۰ روز و یادگیری زبان فرانسه در ۳ روز و افزایش قد در ۱ماه، همه چیز مایکروویوی شده است!
این نگرش زندگی ما را تخریب کرده است. به همین خاطر جنبشی در دنیا راه افتاده به نام زندگی آهسته.
این جنبش از کجا شروع شد؟ ۱۹۸۶، در مشهورترین میدان شهر رُم، رستوران جدیدی افتتاح شد. هجوم فستفود آمریکایی به قلب شهر رُم حساسیتهایی ایجاد کرده بود.
یکی از معترضان یک ژورنالیست ایتالیایی، جنبشی را آغاز کرد به نام غذای آهسته. او بر محصولات محلی، آرامش در پختن و آرامش در خوردن و بیش از همه بر لذت بردن از مزۀ اصیل ایتالیایی تأکید میکرد.
این حرکت از غذا آغاز شد. اما هیچکس فکرش را نمی کرد که این قدر توسعه پیدا کند.غذای آهسته با استقبال گستردهای همراه شد و جالب است بدانید اکنون حدود بیست شاخه از آن در کشورهای مختلف ایجاد شده مثل مدیریت آهسته، تفکر آهسته،آموزش آهسته، علم آهسته، سفر آهسته، گردشگری آهسته، شهر آهسته، طراحی آهسته و خواندن آهسته یا کندخوانی.نهضت آهستگی مخالف سرعت و مدرنیته و بازگشت به گذشته نیست بلکه مخالف شتاب زدگی است.
سرعت تضادی با طمانینه ندارد. آنچه ایراد دارد شتاب زدگی است. هر گونه شتاب زدگی باعث می شود که عمق کم شود: لذت عمیق از رابطه، فهم عمیق از یک کتاب، درک عمیق از یک منطقه ای که برای گردشگری انتخاب کرده ایم. ما امروزه با لذت های سطحی، فهم سطحی و درک سطحی و تصمیمات سطحی روبرو هستیم.
تحلیل و تجویز راهبردی:
مهم ترین ریشه زندگی شتاب زده، رویکرد ویندوزی-مایکروویوی است. یعنی چه؟ یعنی چند کار را همزمان و با شتاب زدگی انجام می دهیم. قبل از ویندوز از کامپیوترها فقط یک کار را انتظار داشتیم. اما وقتی ویندوز آمد چند پنجره را با هم باز می کنیم و همه را هم همزمان اجرا می کنیم و انتظار داریم که همه را سریع به جمع بندی برسانیم. ترکیبی از چندکارگی (ویندوزی) و شتابزدگی (جستجوی ارضای فوری).
در زندگی جدید یکی از بزرگترین مشکلات این است که طمانینه از همه ما گرفته شده، یعنی ما چند کار را در آنِ واحد انجام میدهیم. در حالیکه دارید صبحانه میخورید ساعت مچیتان را میبندید تلویزیون هم روشن است. موبایل تان را هم چک می کنید. با همسرتان هم صحبت می کنید و لیست خرید روزانه تان را هم تکمیل می کنید.
در یکی از داستان ها، فرد مقدسی بود که معشوقه ای هم داشت. مشکل او در زندگی این بود که وقتی به عبادتگاه می رفت تا خدا را عبادت کند به فکر معشوقه اش رهایش نمی کرد و وقتی پیش معشوقه اش بود مدام وجدانش او را به یاد خدا می انداخت. نه عبادت عمیق داشت و نه لذت عمیق هم آمیزی با معشوقه اش.
برای رهایی از زندگی شتابزده، مدیریت شتابزده، غذای شتابزده چاره ای نداریم جز «مثلث تمرکز، عمق و تامل». از این شاخه به آن شاخه پریدن چه در امور روزانه و چه در مدیریت یک سازمان یا کشور، باعث می شود که تمرکز رخ ندهد. زمانی که به هر دلیلی یک کار متوقف می شود و به کار دیگری می پردازیم. آهنگ آن کار را از دست می دهیم و مسیر انجام کار را گم می کنیم و وقتی دوباره سراغ آن می رویم، زمان و انرژی باید بگذاریم برای دستیابی به آهنگ قبلی. بیشترین انرژی ما در رفت و برگشت بین کارهای مختلف صرف می کنیم. این رفت و برگشت ها و قطع شدن ها در مقایسه با زمانی که از ابتدا تا انتها روی یک کار متمرکز هستیم، زمان انجام آن کار را تا ۵ برابر بیشتر می کند. به بیان ساده، تک کاری می تواند زمان لازم را برای انجام کارهای مهم تا ۸۰ درصد کاهش داده و کیفیت و عمق کار را به شدت افزایش دهد.
پس به زبان ساده:
● تمرکز: به جای چندکار در آنِ واحد،روی یک کار متمرکز شویم.
● عمق: عمیق به یک کار بپردازیم. توجه کامل به آن تخصیص دهیم و نگذاریم چیزهای دیگر به آن هجوم بیاورند(مثال: وقتی با همسرمان صحبت می کنیم موبایل مان را کناربگذاریم).
● تامل: حرص و ولع این که یک کار را به هر نحوی که شده به اتمام ببریم در خود کنترل کنیم و تا زمانی که لازم است به کار فعلی ادامه بدهیم و کار جدید را شروع نکنیم.
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
سه انتظار فرسایشی
انتظار سه چیز از دیگران، شما را از نظر روانی فرسوده میکند و با داشتن آنها هرگز زندگی راحتی را تجربه نخواهید کرد. آنها را متوقف کنید تا زندگی آسانتر شود.
✔️ انتظار اینکه دیگران با پیروی از استانداردهای شما زندگی کنند.
✔️ انتظار اینکه دیگران بتوانند ذهن شما را بخوانند، بدون اینکه منظور و حرف مورد نظر خود را بیان کرده باشید.
✔️ انتظار اینکه دیگران کامل و بدون نقص باشند و در برابر شما هیچ اشتباهی مرتکب نشوند.
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
انتظار سه چیز از دیگران، شما را از نظر روانی فرسوده میکند و با داشتن آنها هرگز زندگی راحتی را تجربه نخواهید کرد. آنها را متوقف کنید تا زندگی آسانتر شود.
✔️ انتظار اینکه دیگران با پیروی از استانداردهای شما زندگی کنند.
✔️ انتظار اینکه دیگران بتوانند ذهن شما را بخوانند، بدون اینکه منظور و حرف مورد نظر خود را بیان کرده باشید.
✔️ انتظار اینکه دیگران کامل و بدون نقص باشند و در برابر شما هیچ اشتباهی مرتکب نشوند.
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
قویتر از همیشه...
پسرک پرسید: «کی از همیشه قویتر بودی؟»
اسب گفت: «وقتی جرئت کردم ضعفهامو نشون بدم»
از کتاب «پسرک، موش کور، روباه و اسب»
اثر «چارلی مکسی»
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
پسرک پرسید: «کی از همیشه قویتر بودی؟»
اسب گفت: «وقتی جرئت کردم ضعفهامو نشون بدم»
از کتاب «پسرک، موش کور، روباه و اسب»
اثر «چارلی مکسی»
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
واقعبینی رهایی بخش
بسیاری از خصلتهایی که ما انسانها داریم، جزئی از طبیعت و ماهیت ماست. گاهی با معیارهای سختگیرانه فردی و اجتماعی تلاش میکنیم آنها را تغییر دهیم. در نتیجه به خود و دیگران سخت میگیریم.
هرگاه از رفتاری رنجیدیم، بهتر است کمی فکر کنیم و از خود بپرسیم:
«آیا واقعا این رفتار آزاردهنده است؟ یا نگاه شخصی و فرهنگی ما آن را آزاردهنده کرده است؟»
به قول استاد ملکیان:
«غیر از دردهای جسمانی، هر رنجی که میبریم به برداشت ما از واقعیت بستگی دارد.»
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
بسیاری از خصلتهایی که ما انسانها داریم، جزئی از طبیعت و ماهیت ماست. گاهی با معیارهای سختگیرانه فردی و اجتماعی تلاش میکنیم آنها را تغییر دهیم. در نتیجه به خود و دیگران سخت میگیریم.
هرگاه از رفتاری رنجیدیم، بهتر است کمی فکر کنیم و از خود بپرسیم:
«آیا واقعا این رفتار آزاردهنده است؟ یا نگاه شخصی و فرهنگی ما آن را آزاردهنده کرده است؟»
به قول استاد ملکیان:
«غیر از دردهای جسمانی، هر رنجی که میبریم به برداشت ما از واقعیت بستگی دارد.»
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
انسان خردمند
در پژوهشهای روانشناسی، خرد را در مقابل جهانبینی سادهانگارانه قرار میدهند. افرادی که نگاه سادهانگارانه دارند، همه چیز را به طور قطعی و یکبعدی میبینند و خیلی زود در مورد همهچیز نتیجهگیری میکنند. جملههای زیر، نتیجهگیریهای رایج سادهانگارانه است:
✔️ به هرکسی خوبی کنی از پشت خنجر میزنه
✔️ هرکسی خیلی پولداره حتما دزدی کرده
✔️ ذات مردم خراب شده و آدم خوب پیدا نمیشه
✔️ همه گرگ هستن
✔️ حس ششم من محاله اشتباه کنه
بر خلاف سادهانگاری، خردمندان چهار ویژگی برجسته دارند.
اول) فروتنی ذهنی؛ مسائل را پیچیده میدانند و قبول میکنند که بخش زیادی از موضوع را نمیدانند. خردمندان در اکثر مواقع میگویند:
✔️ شاید دارم اشتباه میکنم
✔️ من عقل کل نیستم
✔️ ما که همه چیز رو نمیدونیم شاید هم اینطور نباشه
دوم) مصالحه و سازش؛ معتقد نیستند که همیشه و تحت هر شرایطی باید صد در صد به حق خود برسند. آنها میگویند:
✔️ اونم نمیخواسته که پول ما رو بخوره حالا اشتباه کرده باید ببینیم الان راه درست چیه
✔️ پدر و مادر هم تقصیری ندارن اونا هم توی شرایط سختی تربیت شدن
سوم) پذیرش عدم قطعیت؛ معتقدند بسیاری از بخشهای زندگی قابل پیشبینی نیست. آنها میگویند؛
✔️ شاید این شکست یه زمینهای برای یه تغییر مثبت باشه
✔️ ما تلاشمون رو میکنیم دنیا که همیشه همینجوری نمیمونه
چهارم) درک نگاه دیگران؛ رفتار دیگری را از ذهن خودش میبینند. آنها میگویند:
✔️ اگه جای اون بودم شاید منم دروغ میگفتم
✔️ اونم حتما برای خودش دلیلی داشته که این کارو کرده و باید حرفاشو گوش بدیم
هیچ انسانی در تمام موضوعات و موقعیتها، رفتار خردمندانه ندارد. انسانهای خردمند نیز در موقعیتهای مختلف، میتوانند سادهانگارانه رفتار کنند. خرد، منبع منحصربهفردی از آرامش در این دنیای پیچیده است.
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
در پژوهشهای روانشناسی، خرد را در مقابل جهانبینی سادهانگارانه قرار میدهند. افرادی که نگاه سادهانگارانه دارند، همه چیز را به طور قطعی و یکبعدی میبینند و خیلی زود در مورد همهچیز نتیجهگیری میکنند. جملههای زیر، نتیجهگیریهای رایج سادهانگارانه است:
✔️ به هرکسی خوبی کنی از پشت خنجر میزنه
✔️ هرکسی خیلی پولداره حتما دزدی کرده
✔️ ذات مردم خراب شده و آدم خوب پیدا نمیشه
✔️ همه گرگ هستن
✔️ حس ششم من محاله اشتباه کنه
بر خلاف سادهانگاری، خردمندان چهار ویژگی برجسته دارند.
اول) فروتنی ذهنی؛ مسائل را پیچیده میدانند و قبول میکنند که بخش زیادی از موضوع را نمیدانند. خردمندان در اکثر مواقع میگویند:
✔️ شاید دارم اشتباه میکنم
✔️ من عقل کل نیستم
✔️ ما که همه چیز رو نمیدونیم شاید هم اینطور نباشه
دوم) مصالحه و سازش؛ معتقد نیستند که همیشه و تحت هر شرایطی باید صد در صد به حق خود برسند. آنها میگویند:
✔️ اونم نمیخواسته که پول ما رو بخوره حالا اشتباه کرده باید ببینیم الان راه درست چیه
✔️ پدر و مادر هم تقصیری ندارن اونا هم توی شرایط سختی تربیت شدن
سوم) پذیرش عدم قطعیت؛ معتقدند بسیاری از بخشهای زندگی قابل پیشبینی نیست. آنها میگویند؛
✔️ شاید این شکست یه زمینهای برای یه تغییر مثبت باشه
✔️ ما تلاشمون رو میکنیم دنیا که همیشه همینجوری نمیمونه
چهارم) درک نگاه دیگران؛ رفتار دیگری را از ذهن خودش میبینند. آنها میگویند:
✔️ اگه جای اون بودم شاید منم دروغ میگفتم
✔️ اونم حتما برای خودش دلیلی داشته که این کارو کرده و باید حرفاشو گوش بدیم
هیچ انسانی در تمام موضوعات و موقعیتها، رفتار خردمندانه ندارد. انسانهای خردمند نیز در موقعیتهای مختلف، میتوانند سادهانگارانه رفتار کنند. خرد، منبع منحصربهفردی از آرامش در این دنیای پیچیده است.
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
این بذر سحرآمیز!
واژهی «نمیدانم»، بذر درختِ «سعادت» است که در تاریکی و تنهایی در خاکِ «جستجو کردن»، «مطالعه کردن»، «شنیدن»، «خواندن» و «تجربه کردن» ریشه میدواند و حاصل آن، میوههای شیرینی مثل «پذیرفتن»، «عشق ورزیدن»، «سخت نگرفتن»، «عمل کردن»، «صبر کردن» و «مدارا کردن» خواهد بود.
سعادت واقعی انسان، از «نمیدانم» آغاز میشود.
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
واژهی «نمیدانم»، بذر درختِ «سعادت» است که در تاریکی و تنهایی در خاکِ «جستجو کردن»، «مطالعه کردن»، «شنیدن»، «خواندن» و «تجربه کردن» ریشه میدواند و حاصل آن، میوههای شیرینی مثل «پذیرفتن»، «عشق ورزیدن»، «سخت نگرفتن»، «عمل کردن»، «صبر کردن» و «مدارا کردن» خواهد بود.
سعادت واقعی انسان، از «نمیدانم» آغاز میشود.
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
به آرزوی شهرت شک کنید!
#آلن_دوباتن
یکی از نشانههای تربیت موفق این است که بچههای شما آرزوی «مشهور شدن» در سر ندارند.
این یعنی فرزندانتان یک سیستم ارزشگذاری درونی دارند نه یک سیستم بیرونی. آنها حسرت شناخته شدن و دوست داشته شدن به وسیله گروه بزرگی از غریبهها را ندارند؛ آنها به اینکه توسط گروه کوچکی از افراد (خانواده و دوستان) شناخته و دوست داشته شوند راضی هستند.
شهرت، ممکن است محصول یک فرآیند موفق و رضایتبخش در زمینهای خاص باشد اما خود، هدف نیست. انتخاب شهرت به عنوان هدف، میتواند ریشه در کمبود توجه در خانه داشته باشد.
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
#آلن_دوباتن
یکی از نشانههای تربیت موفق این است که بچههای شما آرزوی «مشهور شدن» در سر ندارند.
این یعنی فرزندانتان یک سیستم ارزشگذاری درونی دارند نه یک سیستم بیرونی. آنها حسرت شناخته شدن و دوست داشته شدن به وسیله گروه بزرگی از غریبهها را ندارند؛ آنها به اینکه توسط گروه کوچکی از افراد (خانواده و دوستان) شناخته و دوست داشته شوند راضی هستند.
شهرت، ممکن است محصول یک فرآیند موفق و رضایتبخش در زمینهای خاص باشد اما خود، هدف نیست. انتخاب شهرت به عنوان هدف، میتواند ریشه در کمبود توجه در خانه داشته باشد.
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
آیا شما هم احساس فشار و استرس میکنید؟
گاردین نوشت: در عصر حاضر، بسیاری از افراد همزمان با انجام کارهای مختلف، احساس فشار و استرس میکنند. از ایمیلهای کاری گرفته تا شبکههای اجتماعی و وظایف روزمره، همه این عوامل باعث میشوند افراد احساس کنند در برابر حجم زیادی از مسئولیتها ناتوان هستند.
لیندا بلر، روانشناس بالینی، معتقد است که بسیاری از افراد احساس فلج ذهنی دارند و نمیدانند باید چه کاری را اول انجام دهند. این احساس ناکارآمدی باعث تضعیف روحیه میشود و به دلیل حجم زیاد وظایف و حواسپرتی ناشی از فناوریهای دیجیتال تشدید میشود.
حتی کارشناسان نیز با فشارهای مشابهی روبرو هستند، از آمادهسازی برای مراسم خانوادگی گرفته تا مدیریت کارهای حرفهای. این موضوع نشان میدهد که احساس فشار بخشی از واقعیت زندگی مدرن است.
احساس فشار یا استرس شدید، یک تشخیص پزشکی نیست، بلکه میتواند برای هر فرد متفاوت باشد. بررسیهای جهانی نشان میدهد که دو سوم مردم نوعی از استرس را تجربه میکنند که بر زندگی روزمره آنها تأثیر میگذارد.
بلر اشاره میکند که افزایش فشارها نه تنها به دلیل مسئولیتهای جدی، بلکه به دلیل احساس نیاز به استفاده بهینه از زمان است. افراد احساس میکنند باید تمام فرصتها را غنیمت بشمارند، از یادگیری زبان جدید گرفته تا رسیدن به اهداف ورزشی.
طبق گفته فای بگتی، پزشک متخصص مغز و اعصاب، احساس فشار زمانی به وجود میآید که تقاضاها فراتر از ظرفیت فرد باشد. این فشار میتواند کوتاهمدت یا مزمن باشد و معمولاً ناشی از تلاش برای انجام همزمان چندین نقش و وظیفه است.
استفاده بیش از حد از تلفنهای هوشمند، هرچند به تنهایی دلیل اصلی فشار نیست، میتواند این احساس را تشدید کند. همچنین، دوران همهگیری کرونا باعث افزایش زمان استفاده از صفحهنمایش شد که به خستگی ذهنی و کاهش توانایی تصمیمگیری افراد منجر گردید.
استرس مزمن میتواند تأثیرات جدی بر سلامت جسمانی و ذهنی داشته باشد. مشکلاتی مانند کاهش تمرکز، ضعف حافظه، و حتی علائمی شبیه به زوال عقل ممکن است ناشی از استرس طولانیمدت باشد.
برای مدیریت احساس فشار، فعالیتهایی که انرژی ذهنی را بازیابی میکنند، مانند ورزش، وقت گذراندن با عزیزان یا استراحت کافی ضروری هستند. خواب باکیفیت نیز نقش مهمی در بهبود توانایی افراد برای اولویتبندی وظایف دارد.
در نهایت، باید انتظارات واقعبینانهای از خود داشته باشیم و از تفکرات غیرواقعی یا احساس "بایدها" اجتناب کنیم. انجام کوچکترین کار مفید میتواند به شکستن چرخه استرس کمک کند و افراد را به مسیر بهرهوری بازگرداند.
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
گاردین نوشت: در عصر حاضر، بسیاری از افراد همزمان با انجام کارهای مختلف، احساس فشار و استرس میکنند. از ایمیلهای کاری گرفته تا شبکههای اجتماعی و وظایف روزمره، همه این عوامل باعث میشوند افراد احساس کنند در برابر حجم زیادی از مسئولیتها ناتوان هستند.
لیندا بلر، روانشناس بالینی، معتقد است که بسیاری از افراد احساس فلج ذهنی دارند و نمیدانند باید چه کاری را اول انجام دهند. این احساس ناکارآمدی باعث تضعیف روحیه میشود و به دلیل حجم زیاد وظایف و حواسپرتی ناشی از فناوریهای دیجیتال تشدید میشود.
حتی کارشناسان نیز با فشارهای مشابهی روبرو هستند، از آمادهسازی برای مراسم خانوادگی گرفته تا مدیریت کارهای حرفهای. این موضوع نشان میدهد که احساس فشار بخشی از واقعیت زندگی مدرن است.
احساس فشار یا استرس شدید، یک تشخیص پزشکی نیست، بلکه میتواند برای هر فرد متفاوت باشد. بررسیهای جهانی نشان میدهد که دو سوم مردم نوعی از استرس را تجربه میکنند که بر زندگی روزمره آنها تأثیر میگذارد.
بلر اشاره میکند که افزایش فشارها نه تنها به دلیل مسئولیتهای جدی، بلکه به دلیل احساس نیاز به استفاده بهینه از زمان است. افراد احساس میکنند باید تمام فرصتها را غنیمت بشمارند، از یادگیری زبان جدید گرفته تا رسیدن به اهداف ورزشی.
طبق گفته فای بگتی، پزشک متخصص مغز و اعصاب، احساس فشار زمانی به وجود میآید که تقاضاها فراتر از ظرفیت فرد باشد. این فشار میتواند کوتاهمدت یا مزمن باشد و معمولاً ناشی از تلاش برای انجام همزمان چندین نقش و وظیفه است.
استفاده بیش از حد از تلفنهای هوشمند، هرچند به تنهایی دلیل اصلی فشار نیست، میتواند این احساس را تشدید کند. همچنین، دوران همهگیری کرونا باعث افزایش زمان استفاده از صفحهنمایش شد که به خستگی ذهنی و کاهش توانایی تصمیمگیری افراد منجر گردید.
استرس مزمن میتواند تأثیرات جدی بر سلامت جسمانی و ذهنی داشته باشد. مشکلاتی مانند کاهش تمرکز، ضعف حافظه، و حتی علائمی شبیه به زوال عقل ممکن است ناشی از استرس طولانیمدت باشد.
برای مدیریت احساس فشار، فعالیتهایی که انرژی ذهنی را بازیابی میکنند، مانند ورزش، وقت گذراندن با عزیزان یا استراحت کافی ضروری هستند. خواب باکیفیت نیز نقش مهمی در بهبود توانایی افراد برای اولویتبندی وظایف دارد.
در نهایت، باید انتظارات واقعبینانهای از خود داشته باشیم و از تفکرات غیرواقعی یا احساس "بایدها" اجتناب کنیم. انجام کوچکترین کار مفید میتواند به شکستن چرخه استرس کمک کند و افراد را به مسیر بهرهوری بازگرداند.
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
ای باغبان...
ای باغبان هین گوش کن ناله درختان نوش کن
نوحهکنان از هر طرف صد بیزبان صد بیزبان
#مولانا
@mahoor_avaz_sheer
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
ای باغبان هین گوش کن ناله درختان نوش کن
نوحهکنان از هر طرف صد بیزبان صد بیزبان
#مولانا
@mahoor_avaz_sheer
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
انسانهای فرزانه
#مصطفی_ملکیان
من خیلی با این سخن دکتر شایگان همدلی دارم که میگوید چیزی که جوامع امروزی نسبت به جوامع سنتی به شدت از آن رنج میبرند، فقدان گروه و صنفی از آدمیان فرزانه است.
انسانهای فرزانه چه بسا نفس ملاقاتشان رفع مشکل میکند. آن ها ممکن است کل زندگی شما را با یک یا دو ضابطهای که به شما تفهیم میکنند تغییر دهند.
@mostafamalekian
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
#مصطفی_ملکیان
من خیلی با این سخن دکتر شایگان همدلی دارم که میگوید چیزی که جوامع امروزی نسبت به جوامع سنتی به شدت از آن رنج میبرند، فقدان گروه و صنفی از آدمیان فرزانه است.
انسانهای فرزانه چه بسا نفس ملاقاتشان رفع مشکل میکند. آن ها ممکن است کل زندگی شما را با یک یا دو ضابطهای که به شما تفهیم میکنند تغییر دهند.
@mostafamalekian
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
برسد به دست معلمان
و
والدینی که فرزندی در مدرسه دارند.
محمد فاضلی
حرفهای #اسماعیل_آذری_نژاد در قسمت ۱۲۶ #پادکست_دغدغه_ایران درباره وضعیت آموزش و پرورش، و تلاش ایشان برای آموزش کودکان از مسیر قصه، زیبایی و شادی (قصه، رنگ، توپ) بیش از همه میتواند برای معلمان - بالاخص معلمان دوره ابتدایی - الهامبخش باشد.
قرار بود دیگر پادکست را مستقیما در تلگرام منتشر نکنیم، اما به دلیل اهمیت این گفتوگو برای شناخت آموزش و پرورش، آن را در تلگرام هم منتشر کردم.
⭕ اینجا بشنوید ⭕
ممنونم اگر آنرا به دست هر معلمی برسانید که میشناسید؛ و هر پدر و مادری که فرزندی در مدرسه دارد.
@fazeli_mohammad
و
والدینی که فرزندی در مدرسه دارند.
محمد فاضلی
حرفهای #اسماعیل_آذری_نژاد در قسمت ۱۲۶ #پادکست_دغدغه_ایران درباره وضعیت آموزش و پرورش، و تلاش ایشان برای آموزش کودکان از مسیر قصه، زیبایی و شادی (قصه، رنگ، توپ) بیش از همه میتواند برای معلمان - بالاخص معلمان دوره ابتدایی - الهامبخش باشد.
قرار بود دیگر پادکست را مستقیما در تلگرام منتشر نکنیم، اما به دلیل اهمیت این گفتوگو برای شناخت آموزش و پرورش، آن را در تلگرام هم منتشر کردم.
⭕ اینجا بشنوید ⭕
ممنونم اگر آنرا به دست هر معلمی برسانید که میشناسید؛ و هر پدر و مادری که فرزندی در مدرسه دارد.
@fazeli_mohammad
Telegram
پادکست دغدغه ایران - کانال رسمی
قسمت صدوبیستوشش پادکست دغدغه ایران
قصه، رنگ، توپ
آموزش و پرورش ایران مشکلات بسیار دارد. کیفیت آموزش، شیوه استخدام معلمان، محتوای دروس، جایگاه ضعیف ورزش، بازی، شادی در برنامه درسی، و مشکلات بسیار آن بارها نقد شده است. والدین و کودکان هم در این نظام آموزشی…
قصه، رنگ، توپ
آموزش و پرورش ایران مشکلات بسیار دارد. کیفیت آموزش، شیوه استخدام معلمان، محتوای دروس، جایگاه ضعیف ورزش، بازی، شادی در برنامه درسی، و مشکلات بسیار آن بارها نقد شده است. والدین و کودکان هم در این نظام آموزشی…
آزادی؛ میوهی درخت مسئولیتپذیری
یکی از بزرگترین چالشهای انسان در عصر مدرن، برداشت اشتباه از مفهوم آزادی است. آزادی، تجربهای بسیار عمیق و ارزشمند است. اما آن را به تعابیری تفسیر میکنیم که نتیجه آن، احساس پوچی شخصی و هرج و مرج اجتماعی است. مفهوم دقیقتر آزادی را میتوان در واژهی «مسئولیت» جستجو کرد. بدون مسئولیت، هر کار عجیب و غریبی را میتوان با استفاده از مفهوم آزادی توجیه کرد.
آزادی، محصول زندگی مسئولانه است. آزادی، کاری که انجام میدهیم نیست، بلکه نتیجهی کاری است که انجام میدهیم. آزادی، میوه است. نمیتوانیم میوه را بسازیم. میتوانیم گیاه را مسئولانه پرورش دهیم تا به میوه برسد. باید صبر پیشه کنیم، تعهد داشته باشیم، گیاه را آب بدهیم و آن را تقویت کنیم؛ وگرنه میوهای در کار نخواهد بود.
امروز داریم میوه آزادی را از درختی میچینیم که وجود خارجی ندارد. بنابراین، به میوههای عجیب و غریب و غیرواقعی رسیدهایم. این درخت، همان مسئولیتپذیری است.
آزادی بدون مسئولیتپذیری، میوهای ساختگی بدون درخت است؛ همان رفتاری که امروز تناسبی با انسان، طبیعت و اجتماع ندارد و حقوق آنها را نادیده میگیرد.
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
یکی از بزرگترین چالشهای انسان در عصر مدرن، برداشت اشتباه از مفهوم آزادی است. آزادی، تجربهای بسیار عمیق و ارزشمند است. اما آن را به تعابیری تفسیر میکنیم که نتیجه آن، احساس پوچی شخصی و هرج و مرج اجتماعی است. مفهوم دقیقتر آزادی را میتوان در واژهی «مسئولیت» جستجو کرد. بدون مسئولیت، هر کار عجیب و غریبی را میتوان با استفاده از مفهوم آزادی توجیه کرد.
آزادی، محصول زندگی مسئولانه است. آزادی، کاری که انجام میدهیم نیست، بلکه نتیجهی کاری است که انجام میدهیم. آزادی، میوه است. نمیتوانیم میوه را بسازیم. میتوانیم گیاه را مسئولانه پرورش دهیم تا به میوه برسد. باید صبر پیشه کنیم، تعهد داشته باشیم، گیاه را آب بدهیم و آن را تقویت کنیم؛ وگرنه میوهای در کار نخواهد بود.
امروز داریم میوه آزادی را از درختی میچینیم که وجود خارجی ندارد. بنابراین، به میوههای عجیب و غریب و غیرواقعی رسیدهایم. این درخت، همان مسئولیتپذیری است.
آزادی بدون مسئولیتپذیری، میوهای ساختگی بدون درخت است؛ همان رفتاری که امروز تناسبی با انسان، طبیعت و اجتماع ندارد و حقوق آنها را نادیده میگیرد.
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
داستان اعتیاد
محققان در آزمایشی، مغز خرگوش را از دوپامین خالی کردند. پس از آن، خرگوشها فقط زمانی حاضر به غذا خوردن بودند که غذا در دهان آنها قرار میگرفت. اما اگر غذا را حتی در فاصلهی بیست سانتیمتری از آنها قرار میدادند، خرگوشها به سمت غذا حرکت نمیکردند؛ تا زمانی که از گرسنگی میمردند.
این آزمایش به ما میگوید که دوپامین، اساسیترین نقش را در حرکت ما به سمت چیزهایی که نیاز داریم ایفا میکند.
هر بار که ما فعالیتی لذتبخش انجام میدهیم، از مصرف مواد قندی گرفته تا بازیهای کامپیوتری و موبایلی، مواد مخدر، کار و استفاده از فضای مجازی، دوپامین ترشح میشود. هرچه بیشتر دوپامین ترشح میشود، ما بیشتر به ادامهی آن فعالیتها نیاز پیدا میکنیم. و این، داستان اعتیاد است.
حدود پنجاه تا شصت درصد اعتیاد، ریشهی ژنتیک دارد. افرادی که پدر یا مادر یا پدربزرگ یا مادربزرگ درگیر انواع اعتیاد دارند، احتمال اعتیادشان بیشتر است.
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
محققان در آزمایشی، مغز خرگوش را از دوپامین خالی کردند. پس از آن، خرگوشها فقط زمانی حاضر به غذا خوردن بودند که غذا در دهان آنها قرار میگرفت. اما اگر غذا را حتی در فاصلهی بیست سانتیمتری از آنها قرار میدادند، خرگوشها به سمت غذا حرکت نمیکردند؛ تا زمانی که از گرسنگی میمردند.
این آزمایش به ما میگوید که دوپامین، اساسیترین نقش را در حرکت ما به سمت چیزهایی که نیاز داریم ایفا میکند.
هر بار که ما فعالیتی لذتبخش انجام میدهیم، از مصرف مواد قندی گرفته تا بازیهای کامپیوتری و موبایلی، مواد مخدر، کار و استفاده از فضای مجازی، دوپامین ترشح میشود. هرچه بیشتر دوپامین ترشح میشود، ما بیشتر به ادامهی آن فعالیتها نیاز پیدا میکنیم. و این، داستان اعتیاد است.
حدود پنجاه تا شصت درصد اعتیاد، ریشهی ژنتیک دارد. افرادی که پدر یا مادر یا پدربزرگ یا مادربزرگ درگیر انواع اعتیاد دارند، احتمال اعتیادشان بیشتر است.
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
زمان از دسترفته...
نگران زمان از دسترفته در دوران افسردگی و ناامیدی نباشید. این دوره، ارزش زمانی که پس از افسردگی در اختیار خواهید داشت را دوچندان میکند.
انسانی که از دوران رنج بیرون میآید، خراشهایی دیده است که او را پخته میکند و اکنون، او برای انجام کارهایی آماده است که کمتر کسی میتواند انجام دهد.
از کتاب «دلایلی برای زنده ماندن»
اثر «مت هیگ»
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
نگران زمان از دسترفته در دوران افسردگی و ناامیدی نباشید. این دوره، ارزش زمانی که پس از افسردگی در اختیار خواهید داشت را دوچندان میکند.
انسانی که از دوران رنج بیرون میآید، خراشهایی دیده است که او را پخته میکند و اکنون، او برای انجام کارهایی آماده است که کمتر کسی میتواند انجام دهد.
از کتاب «دلایلی برای زنده ماندن»
اثر «مت هیگ»
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
تو مجموعترین مردمانی
#عرفان_نظرآهاری
هیچکس نمیتواند کسی را که تا ته تنهایی رفته است، بترساند. همه ترسها از تنها شدن است، همه ترسها از تنها ماندن است، آدمها از ترس تنهایی ست که تن میدهند به هر خفت و خواری به هر قصه و غصه.
اما در انتهای تنهایی شجاعتیست که تنها، تنهایان آن را به دست میآورند. در نهایت تنهایی، جماعتی ایستاده اند که تو را انتظار میکشند، جمعیتی از خودت که تو را به پیشواز میآیند و به تو خوشامد میگویند، ورودت را به جهانی با هزاران مردمان که هر کدام برایت از جان خبری میآورند و از دل پیامی.
روزی که خویش را یافتی دیگر هرگز تنها نخواهی ماند و از آن پس کیست که تو را بترساند از تنهایی، که تو مجموع ترین مردمانی.
@erfannazarahari
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
#عرفان_نظرآهاری
هیچکس نمیتواند کسی را که تا ته تنهایی رفته است، بترساند. همه ترسها از تنها شدن است، همه ترسها از تنها ماندن است، آدمها از ترس تنهایی ست که تن میدهند به هر خفت و خواری به هر قصه و غصه.
اما در انتهای تنهایی شجاعتیست که تنها، تنهایان آن را به دست میآورند. در نهایت تنهایی، جماعتی ایستاده اند که تو را انتظار میکشند، جمعیتی از خودت که تو را به پیشواز میآیند و به تو خوشامد میگویند، ورودت را به جهانی با هزاران مردمان که هر کدام برایت از جان خبری میآورند و از دل پیامی.
روزی که خویش را یافتی دیگر هرگز تنها نخواهی ماند و از آن پس کیست که تو را بترساند از تنهایی، که تو مجموع ترین مردمانی.
@erfannazarahari
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
سندروم اعتیاد به شبهتصمیم
#مجتبی_لشکربلوکی
معشوقی زیبا اما بیرحم را لحظهای تصور کنید! چون زیباست و جذاب، نمیشود از خیرش گذشت و چون بیرحم است بودن با او آسان نیست. برخی از اصول تفکر استراتژيک مانند آن معشوقند چرا که در عین جذاب بودن، خشن و سختند.
اما یکی از آن اصول زیبا و خشن:
اگر همه چیز مهم باشد، پس هیچ چیز مهم نیست! شما باید دست به انتخاب بزنید!
زمانی میتوانید ادعا کنید که یک تصمیم گرفتهاید که مشخصا بگویید از میان گزینههای مختلف، کدام گزینهها را کنار گذاشتهاید و کدام گزینه را انتخاب کردهاید وگرنه اگر به هر طریقی از زیر بار انتخاب در برویم، ما به جای تصمیم، «شبهتصمیم» گرفتهایم. چرا شبهتصمیم برای ما جذابتر است، چون تصمیم دردناک است. ممکن است بپرسید واقعاً انتخاب دردناک است؟ جواب این است که خود انتخاب نه! ولی کنار گذاشتن گزینههای مختلف دردناک است. به همین دلیل است که بسیاری از ما به «شبهتصمیم» روی می آوریم و آنقدر تکرار و عادت میکنیم که به آن معتاد میشویم.
سوال: اصلا چرا ما باید دست به انتخاب بزنیم و چرا نمیشود چند گزینه را با هم داشت؟ جواب: چون منابع ما محدودند. حالا ممکن است یک سوال هوشمندانه دیگر بپرسید اگر منابع ما نامحدود باشد چه؟ اگر بینهایت پول و امکانات داشتیم چه؟ جواب این است: زمان و توان ما که محدود است. بنابراین باید دست به انتخاب بزنیم و مهمتر از اینکه چه چیزی را انتخاب میکنیم، باید بگوییم که چه چیزی را انتخاب نمیکنیم و کنار میگذاریم وگرنه در دام «شبهتصمیم» میافتیم. بگذارید برای شما در سه حوزه زندگی شخصی، سازمانی و کشورداری مثال بزنم.
مثال از زندگی شخصی:
حمید می تواند هم دکتری بگیرد و استاد دانشگاه شود. هم می تواند برود به یک شرکت بین المللی و تبدیل شود به یک مشاور بین المللی که هر فصل در یک کشور به سر ببرد. وی نمی تواند هر دو را انتخاب کند. عضویت هیات علمی دانشگاه یعنی حضور منظم در یک دانشگاه و پژوهش های عمیق که با دومی نمی خواند. شما باید انتخاب کنید! عالی می شود اگر هر دو کار را انجام داد اما معمولا ترکیب گزینه هایی که ذاتا مانعه الجمع هستند باعث می شود که هم استاد ناکارآمد و غیرروزآمدی باشیم و هم مشاوری خسته و آشفته فکر. از این جا مانده و از آن جا رانده. حمید علی رغم جذابیت های فراوان دانشگاه و پرستیژ هیات علمی و مقالات متعدد علمی، آن را کنار گذاشت و رفت که دور دنیا را بچرخد.
مثال از حوزه سازمان:
شما میتوانید هم برای طبقه متوسط محصول تولید کنید و هم برای طبقه مرفه. برای هر دو فرصت بازار وجود دارد اما برای این کار لازم دارید که دو تصویر ایجاد کنید. دو کانال فروش متعدد را همزمان ایجاد کنید. در دو جغرافیای متعدد همزمان حضور داشته باشید. همه اینها امکانپذیر است اما دست کم در کوتاهمدت/میانمدت به خاطر محدودیت سرمایهتان باید دست به انتخاب بزنید.به این فکر کنید که چرا بیک با اینکه میتواند وارد بخش مرفه و لوکس بازار شود این کار را نمیکند؟
مثال از حوزه کشورداری:
از بین همه کشورهای دنیا شما نمیتوانید با همه یکسان برخورد کنید اگر بگویید که همه کشورها مهم هستند یعنی هیچکدام از کشورها مهم نیست. چه باید کرد؟ باید بر اساس اهداف تجاری-اقتصادی و ملاحظات سیاسی-فرهنگی معیارهایی را تعیین کرد. مثلا بدیهی است که رابطه ما با عمان (به عنوان یکی از معدود کشورهای عربی دارای رابطه همیشگی خوب) نمیتواند برابر رابطه ما با بحرین باشد. یا مثلا حساب دو کشور هندوستان و چین که با هم یک سوم جمعیت دنیا را دارند با بلژیک که به اندازه تهران جمعیت دارد نمیتواند برابر باشد. البته دقت کنید که برای جواب به این سوال فقط نباید به جمعیت نگاه کرد بلکه معیارهای مختلف را باید مدنظر قرار داد و در نهایت کشورهایی که بیشترین تناسب با آن معیارها را دارند انتخاب کرد.
تجویز راهبردی:
باید دست به انتخابهای دردناک بزنیم. انتخاب دردناک نشانه این است که یک تصمیم واقعی گرفتهایم وگرنه این که بخواهیم در همهچیز عالی باشیم یک رویای بیهوده بیش نیست. به جای آن که در دام کلیگویی و جامعیت (همه گزینهها باهم) بیفتیم بهترین روش این است که گزینههای مانعهالجمع را شناسایی کنید، ارزشها و اهداف خود را به معیار تبدیل کنید، گزینهای را انتخاب کنید که بیشترین امتیاز را میآورد و به خاطر بسپاریم هیچ گزینهای نیست که در همه معیارها بالاترین امتیاز را داشته باشد. آنان که شبهتصمیم میگیرند مانند آن است که همزمان بخواهند دو خرگوش را دنبال کنند. بر گزینه برتر تمرکز کنید و گزینههای دیگر را کنار بگذارید حتی اگر دردناک باشد.
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
#مجتبی_لشکربلوکی
معشوقی زیبا اما بیرحم را لحظهای تصور کنید! چون زیباست و جذاب، نمیشود از خیرش گذشت و چون بیرحم است بودن با او آسان نیست. برخی از اصول تفکر استراتژيک مانند آن معشوقند چرا که در عین جذاب بودن، خشن و سختند.
اما یکی از آن اصول زیبا و خشن:
اگر همه چیز مهم باشد، پس هیچ چیز مهم نیست! شما باید دست به انتخاب بزنید!
زمانی میتوانید ادعا کنید که یک تصمیم گرفتهاید که مشخصا بگویید از میان گزینههای مختلف، کدام گزینهها را کنار گذاشتهاید و کدام گزینه را انتخاب کردهاید وگرنه اگر به هر طریقی از زیر بار انتخاب در برویم، ما به جای تصمیم، «شبهتصمیم» گرفتهایم. چرا شبهتصمیم برای ما جذابتر است، چون تصمیم دردناک است. ممکن است بپرسید واقعاً انتخاب دردناک است؟ جواب این است که خود انتخاب نه! ولی کنار گذاشتن گزینههای مختلف دردناک است. به همین دلیل است که بسیاری از ما به «شبهتصمیم» روی می آوریم و آنقدر تکرار و عادت میکنیم که به آن معتاد میشویم.
سوال: اصلا چرا ما باید دست به انتخاب بزنیم و چرا نمیشود چند گزینه را با هم داشت؟ جواب: چون منابع ما محدودند. حالا ممکن است یک سوال هوشمندانه دیگر بپرسید اگر منابع ما نامحدود باشد چه؟ اگر بینهایت پول و امکانات داشتیم چه؟ جواب این است: زمان و توان ما که محدود است. بنابراین باید دست به انتخاب بزنیم و مهمتر از اینکه چه چیزی را انتخاب میکنیم، باید بگوییم که چه چیزی را انتخاب نمیکنیم و کنار میگذاریم وگرنه در دام «شبهتصمیم» میافتیم. بگذارید برای شما در سه حوزه زندگی شخصی، سازمانی و کشورداری مثال بزنم.
مثال از زندگی شخصی:
حمید می تواند هم دکتری بگیرد و استاد دانشگاه شود. هم می تواند برود به یک شرکت بین المللی و تبدیل شود به یک مشاور بین المللی که هر فصل در یک کشور به سر ببرد. وی نمی تواند هر دو را انتخاب کند. عضویت هیات علمی دانشگاه یعنی حضور منظم در یک دانشگاه و پژوهش های عمیق که با دومی نمی خواند. شما باید انتخاب کنید! عالی می شود اگر هر دو کار را انجام داد اما معمولا ترکیب گزینه هایی که ذاتا مانعه الجمع هستند باعث می شود که هم استاد ناکارآمد و غیرروزآمدی باشیم و هم مشاوری خسته و آشفته فکر. از این جا مانده و از آن جا رانده. حمید علی رغم جذابیت های فراوان دانشگاه و پرستیژ هیات علمی و مقالات متعدد علمی، آن را کنار گذاشت و رفت که دور دنیا را بچرخد.
مثال از حوزه سازمان:
شما میتوانید هم برای طبقه متوسط محصول تولید کنید و هم برای طبقه مرفه. برای هر دو فرصت بازار وجود دارد اما برای این کار لازم دارید که دو تصویر ایجاد کنید. دو کانال فروش متعدد را همزمان ایجاد کنید. در دو جغرافیای متعدد همزمان حضور داشته باشید. همه اینها امکانپذیر است اما دست کم در کوتاهمدت/میانمدت به خاطر محدودیت سرمایهتان باید دست به انتخاب بزنید.به این فکر کنید که چرا بیک با اینکه میتواند وارد بخش مرفه و لوکس بازار شود این کار را نمیکند؟
مثال از حوزه کشورداری:
از بین همه کشورهای دنیا شما نمیتوانید با همه یکسان برخورد کنید اگر بگویید که همه کشورها مهم هستند یعنی هیچکدام از کشورها مهم نیست. چه باید کرد؟ باید بر اساس اهداف تجاری-اقتصادی و ملاحظات سیاسی-فرهنگی معیارهایی را تعیین کرد. مثلا بدیهی است که رابطه ما با عمان (به عنوان یکی از معدود کشورهای عربی دارای رابطه همیشگی خوب) نمیتواند برابر رابطه ما با بحرین باشد. یا مثلا حساب دو کشور هندوستان و چین که با هم یک سوم جمعیت دنیا را دارند با بلژیک که به اندازه تهران جمعیت دارد نمیتواند برابر باشد. البته دقت کنید که برای جواب به این سوال فقط نباید به جمعیت نگاه کرد بلکه معیارهای مختلف را باید مدنظر قرار داد و در نهایت کشورهایی که بیشترین تناسب با آن معیارها را دارند انتخاب کرد.
تجویز راهبردی:
باید دست به انتخابهای دردناک بزنیم. انتخاب دردناک نشانه این است که یک تصمیم واقعی گرفتهایم وگرنه این که بخواهیم در همهچیز عالی باشیم یک رویای بیهوده بیش نیست. به جای آن که در دام کلیگویی و جامعیت (همه گزینهها باهم) بیفتیم بهترین روش این است که گزینههای مانعهالجمع را شناسایی کنید، ارزشها و اهداف خود را به معیار تبدیل کنید، گزینهای را انتخاب کنید که بیشترین امتیاز را میآورد و به خاطر بسپاریم هیچ گزینهای نیست که در همه معیارها بالاترین امتیاز را داشته باشد. آنان که شبهتصمیم میگیرند مانند آن است که همزمان بخواهند دو خرگوش را دنبال کنند. بر گزینه برتر تمرکز کنید و گزینههای دیگر را کنار بگذارید حتی اگر دردناک باشد.
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
«ونیز» پر از توریستهایی است که به کبوترهای ایتالیایی غذا میدهند، ولی به کبوترهای شهر خودشان، محل نمیگذارند!
از کتاب «جزء از کل»
اثر «استیو تولتز»
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
از کتاب «جزء از کل»
اثر «استیو تولتز»
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
من زندگی میکنم!
#مصطفی_ملکیان
بعد از اينكه بودا از آيين هندو منشعب شد و دين جديد بنا نهاد، بزرگان آيين هندو و مرتاضان هندو نزد او آمدند.
يكی گفت من بر آب راه میروم و ديگری گفت من طیالارض میكنم و ديگری گفت فلان و بهمان و بعد رو كردند به بودا و گفتند تو چه میتوانی بكنی؟
بودا گفت: «من كاری میتوانم بكنم كه هيچ كدام از شما نمیتوانيد بكنيد و آن اينكه وقتی غذا میخورم فقط غذا میخورم، وقتی استراحت میكنم فقط استراحت میكنم و وقتی سخن میگويم فقط سخن میگويم.»
@mostafamalekian
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
#مصطفی_ملکیان
بعد از اينكه بودا از آيين هندو منشعب شد و دين جديد بنا نهاد، بزرگان آيين هندو و مرتاضان هندو نزد او آمدند.
يكی گفت من بر آب راه میروم و ديگری گفت من طیالارض میكنم و ديگری گفت فلان و بهمان و بعد رو كردند به بودا و گفتند تو چه میتوانی بكنی؟
بودا گفت: «من كاری میتوانم بكنم كه هيچ كدام از شما نمیتوانيد بكنيد و آن اينكه وقتی غذا میخورم فقط غذا میخورم، وقتی استراحت میكنم فقط استراحت میكنم و وقتی سخن میگويم فقط سخن میگويم.»
@mostafamalekian
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»