🌳نشریه درخت هنر🌳
34 subscribers
119 photos
26 videos
65 files
59 links
🌳 فصلنامه فرهنگی-هنری
https://www.instagram.com/derakhte_honar
در این خیل نادلبخواهی، با شما هستیم...با هم هستیم... از هنر و ادبیات می گوییم و می شنویم...و آنچه را که از دست داده ایم باز می یابیم!
*
سردبیر: آرمان کوچکی پیرکوهی
@Armankp_10
09011296307
Download Telegram
🖋 درباره شاهنامه ابومنصوري
منبع اصلي فردوسي براي سرودن شاهنامه


نام اثر: "شاهنامه"، به تصریح مقدمه آن: "و این نامه را نام 'شاهنامه' نهادند...".

نکته: پس از شهرت شاهنامه فردوسی، برای آنکه با شاهنامه فردوسی اشتباه نشود "شاهنامه (منثور) ابومنصوری" نام‌ گرفت.

تاریخ تدوین: ۳۴۶

به فرمان: ابومنصور محمدبن عبدالرزاق والی طوس

زیر نظر: ابومنصور معمری وزیر ابومنصور

تدوین‌کنندگان: چند تن از موبدان زرتشتی

منابع: ۱. خداینامه، ۲. روایات رستم از آزادسرو، ۳. داستان اسکندر (به احتمال بسیار از ترجمه عربی ابن مقفع در سیرالملوک)، ۴. برخی روایات پادشاهی یزدگرد سوم

آنچه از این اثر باقی‌مانده: مقدمه اثر

آثاری که از این اثر نام برده‌اند: ۱. شاهنامه فردوسی، ۲. آثارالباقیه ابوریحان بیرونی (دومرتبه)، ۳. غرراخبار ثعالبی، ۴. اشاره اسدی طوسی، سراینده گرشاسبنامه (بسی یاد نام نکو رانده شد/ بسی دفتر باستان خوانده شد) و اشاره نظامی در هفت‌پیکر (هر چه تاریخ شهریاران بود/ در یکی نامه اختیار آن بود)

♦️ تطبیق اشارات فردوسی در دیباچه با دیباچه شاهنامه ابومنصوری:


🔸 به دانش ز دانندگان را جوی!
به گیتی بپوی و به هر کس بگوی!

ز هر دانشی چون سخن بشنوی
از آموختن یکزمان نغنوی

چو دیدار یابی به شاخ سخن
بدانی که دانش نیاید به بن

مقدمه شاهنامه ابومنصوری:
"تا جهان بود مردم گرد دانش گشته‌اند و سخن را بزرگ داشته و نیکوترین یادگاری سخن دانسته‌اند، چه اندر این جهان، مردم به دانش بزرگوارتر و مایه‌دارتر".

🔹 یکی پهلوان بود دهقان‌نژاد
دلیر و بزرگ و خردمند و راد

مقدمه شاهنامه ابومنصوری:
"پس امیر ابومنصور عبدالرزاق مردی بود با فرّ و خویشکام بود و با هنر و بزرگمنش بود اندر کامروایی و با دستگاهی تمام از پادشاهی و ساز مهتران و اندیشه‌ای بلند داشت و نژاد بزرگ داشت به گوهر...


🔸 ز هر کشوری موبدی سالخورد
بیاورد کین نامه را گِرد کرد...

چو بشنید از ایشان سپهبد سخن
یکی نامور نامه افکند بن

چنین یادگاری شد اندر جهان
بر او آفرین از کهان و مهان

مقدمه شاهنامه ابومنصوری:
از روزگار آرزو کرد تا او را نیز یادگاری بود اندر این جهان. پس دستور خویش ابومنصور معمری را بفرمود تا خداوندان کتب را از دهقانان و فرزانگان و جهاندیدگان از شهرها بیاورد و چاکر او ابومنصور معمری به فرمان او، نامه کرد و کس فرستاد به شهرهای خراسان، و هشیاران از آنجا بیاورد، چون ماخ پیر خراسانی از هری، و یزدانداد پسر شاپور از سیستان و چون شاهوی خورشیذ پسر بهرام از نشابور و چون شاذان پسر برزین از طوس و هر چهارشان گرد آورد و بنشاند به فراز آوردن این نامه‌های شاهان و کارنامه‌هاشان و زندگانی هر یکی...".

🔹 تو این را دروغ و فسانه مدان
به یکسان‌روشن زمانه مدان

از او هر چه اندر خورد با خرد
دگر بر ره رمز معنی برد

مقدمه شاهنامه ابومنصوری: و اندر این چیزهاست کی به گفتار مَر خواننده را بزرگ آید و هر کسی دارند تا از او فایده گیرند و چیزها اندر این نامه بیابند کی سهمگن نماید و این نیکوست، چون‌ مغز او بدانی و تو را درست گردد... این همه درست آید به نزدیک دانایان و بخردان به معنی و آن کی دشمن دانش بود این را زشت گرداند و اندر جهان شگفتی فراوان است، چنان چون پیغامبر ما، صلی الله علیه و سلم فرمود: حَدّثوا عَن بَنی اسرائیلَ و لا حَرَجَ" گفت: هر چه از بنی اسرائیل گویند، همه بشنوید کی بوده است و دروغ نیست".


#شاهنامه_ابومنصوري
#شاهنامه

@derakhte_honar
ایران در شاهنامه دو معنی دارد. یکی کشور ایران است و معنی دیگرش ایرانیان است. ایران جمع «اِر» پهلوی است که به معنی نژاده و ایرانی است. غیر از کلمه ایرانیان، دهقان هم برای ایرانیان به کار رفته و آزادگان هم همین‌طور. پس چند کلمه داریم برای ساکنین ایران: «ایرانیان یا ایران»، «آزادگان» و «دهقانان». همه کسانی که غیر‌ایرانی هستند، نیران نامیده شده‌اند که ممکن است سرزمین‌های وابسته به ایران باشند یا غیروابسته. نیران به معنی غیر‌ایران است.


#شاهنامه
#جلال_خالقي_مطلق
#ايران


@derakhte_honar
▫️با اینکه فردوسی داستان سرای جنگهاست، و بهترین وصفها را از میدانهای جنگ و هنرنمایی جنگجویان در شاهنامه می‌خوانیم، با این همه او از جنگ و خونریزی نفرت دارد و آن را ناگزیر و حکم سرنوشت می‌داند. حکیمی که شاهکار خود را به نام «خداوند جان و خرد» آغاز کرده، طبیعی است که قدر جان انسانها را بداند، حتی قدرجان مورچه دانه کش را هم بداند. او در جاهای فراوان جنگ را می‌نکوهد. پیران ویسه در گفتگو با رستم می‌گوید:‌

مرا آشتی بهتر آید ز جنگ‌
نباید گرفتن چنین کار تنگ‌

در جواب او از رستم می‌شنویم که:‌

پلنگ این شناسد که پیکار و جنگ‌
نه خوب است و داند همی کوه و سنگ‌

رستم کوشش فراوان می‌کند که اسفندیار را از جنگ با خود باز دارد. توفیق نمی‌یابد. در آخرین لحظه ای که تیر گز را به سوی چشم اسفندیار رها می‌کند، خدا را گواه می‌گیرد که این کار به دلخواه او نیست:‌

همی گفت کای پاک دادار هور
فزاینده دانش و فر و زور
همی بینی این پاک جان مرا
توان مرا، هم روان مرا
که چندین بپیچم که اسفندیار‌
مگر سر بپیچاند از کارزار
تو دانی به بیداد کوشد همی‌
همی جنگ و مردی فرو شد همی‌
به باد افره این گناهم مگیر
تویی آفریننده ماه و تیر

جنگهای ایرانیان در شاهنامه، هیچ گاه به قصد کشورگشایی و تصرف سرزمین دیگران یا تحمیل کیش و آیین خویش یا به چنگ آوردن غنایم جنگی نیست. شاهنامه، حماسه اسکندر و چنگیز و تیمور نیست که از شرق و غرب به ایران می‌تاختند. شاهنامه حماسه مردم ایران است در دفاع از هستی ملی و پایداری ابدی در برابر هرچه اهریمنی و انیرانی است. از آن گذشته، کین خواهی کشتگان مظلوم هم از علل جنگهاست، چون جنگهای فریدون و منوچهر با سلم و تور به کین خواهی ایرج، و جنگهای رستم و کیخسرو به کین‌خواهی سیاوش. اساس این است که بیداد و بدی نباید بی‌کیفر بماند:‌

نگر تا چه گفته ست مرد خرد
که هرکس که بد کرد، کیفر برد


#محمد_امین_ریاحی

#شاهنامه
#فردوسي

Www.shahnamehpajohan.ir

@derakhte_honar
🔺ادامه ي پست قبلي:⬆️⬆️


✡️ایندرا در آثار ودایی نام خدایی بسیار نیرومند است و بیشتر ویژگی های او به ایزد بهرام و تعدادی از ویژگی هایش به ایزد مهر منتقل شده است و خود در باورهای ایرانی به صورت دیوی در آمده است که آفریدگان را از نیکویی کردن باز می دارد. او ضد نظم و ترتیب است. بنا به نوشته پهلوی بندهش، این امشاسپند نه تنها نظم را در روی زمین برقرار می سازد، بلکه حتی نگران نظم مینُوی و دوزخ نیز هست و مراقبت می کند که دیوان، بدکاران را بیش از آنچه سزایشان است تنبیه نکنند.

✡️ایزدان آذر، سروش، بهرام از همکاران اردیبهشت هستند. به گفته بندهش میان گلها، گل مرزنگوش به این امشاسپند اختصاص دارد. از اوقات روز وقت نیمروز(= رپیهوین) به او تعلق دارد. نیایش معروف « اَشِم وُهو...» را نیز « نماز اَشَه» می خوانند و به این امشاسپند نسبت می دهند.


#اردیبهشت
#اوستا
#امشاسپندان
#شاهنامه

@ShaahNameFerdosi

@derakhte_honar
رادیو شاهنامه | بخش بیست و ششم
رادیو شاهنامه
🎧قسمت بيست و ششم راديو شاهنامه
سخنرانی عزت الله فولادوند (خرد و آزادی دو گوهر کمیاب)، شاهنامه خوانی گفتار اندر فراهم آوردن شاهنامه، معرفی کتاب واج شناسی شاهنامه اثر جلال خالقی مطلق، نقالی مرجان صادقی از هفت خوان رستم (بخش دوم) و شاهنامه خوانی نوربخش احمدزاده
#راديو_شاهنامه
#شاهنامه
#فردوسی
@radioshahnameh
@derakhte_honar
📚کلاس شاهنامه
شاهرخ مسکوب
گفتار ۱ - حماسه

🔺حماسه بیانگر دید و جایگاه انسان است در جهان، حال آنکه اسطوره بیانگر دید و جایگاه انسان است در کیهان. به تعبیر دیگر، حماسه همان اسطوره است که از آسمان به زمین، از انتزاع به جسم، از عالم مجاز به دنیای واقعی انسان ها آمده است.

بنا بر نظر هگل، روایت حماسی مربوط به فرهنگ اقوام در حال شکل گیری است، چون ایلیاد و اودیسه نزد یونانی ها، یا مهاباراتا ورامایانا نزد هندی ها. اما حماسه ملی ایران یا شاهنامه در قرن چهارم هجری، یعنی ۱۲۰۰ سال پس از تشکیل قوم و ملت ایران و چهار صد سال پس از شکست از عربها نوشته شده است. در این دوران، تاریخ ایران که پیش‌تر به دست اردشیر پی ریزی شده بود، این بارتوسط یک شاعر از نو پی افکنده می شود. بنابراین، شاهنامه را می توان حماسه متأخر نام نهاد.

🔺منابع حماسه ملی ایران عبارتند از:
ـ روایت های اسطوره ای برگرفته از اوستا
ـ سیکل سیستان یا روایت های پهلوانی شرق ایران (خاندان نریمان، سام، زال، رستم و فریبرز)
ـ روایت های تاریخی خانواده های اشکانی (گودرز، گیو و بیژن)

روایت های هر سه این منابع طی سالیان دراز به صورت شفاهی، سینه به سینه و از نسلی به نسل دیگر نقل می شده است. اوستا را تنها موبدان می دانستند و بازگو می کردند، در حالی که روایت های پهلوانی و حماسی توسط گوسان ها به شعر و همراه با موسیقی بیان می شده است. در اواخر دوره اشکانی، ابتدا اوستا جمع آوری و به صورت مکتوب روی پوست گاو نوشته می شود. سپس روایت های اساطیری، پهلوانی و تاریخی که در طول ۴۷۰ سال پادشاهی ساسانی، به هم آمیخته و در هم تنیده شده اند، در خداینامک ها گردآوری و تدوین می شود. چند صد سال بعد، یعنی در قرن چهارم هجری، هنگامی که خلافت عباسی در بغداد ضعیف می شود، درخراسان و شمال شرق ایران و ماوراء النهر، نوعی استقلال محلی بوجود می آید و زبان فارسی مشروعیت پیدا می کند. در چنین شرایطی، سپهسالار خراسان به فکر می افتد که داستان های پراکنده و تاریخ گسسته ایران را جمع آوری کند. پس، از چهار کاتب زرتشتی دعوت می کند تا به توس بیایند و خداینامک جدیدی را که بعد ها به نام او خداینامک ابومنصوری نام یافت، به نثر بنویسند.
این کتاب منبع اصلی فردوسی بوده است.

🔺در شاهنامه، اسطوره، حماسه و تاریخ، یا به بیان دیگر افسانه، داستان و واقعیت، در هم تنیده اند. شاهنامه به منزله اثری ادبی، حماسه ای است که در آن سه بخش اساطیری، پهلوانی و تاریخی باز شناخته می شود:

ـ بخش اساطیری (از نخستین پادشاه تا جمشید، ضحاک و فریدون، افراسیاب و کیخسرو، زرتشت واسفندیار)
ـ بخش پهلوانی یا حماسی ( از فریدون تا بهمن)
ـ بخش تاریخی ( از اسکندر تا یزدگرد)
البته این بخش بندی اجمالی و تقریبی است و گاه مرز روشنی، به ویژه میان دو بخش نخستین که نام آورانی چون فریدون و افراسیاب و کیخسرو نقش پردازان آنند، وجود ندارد.

#اسطوره #ادبیات #شاهنامه #شاهرخ_مسكوب

@derakhte_honar
📚کلاس شاهنامه، شاهرخ مسکوب
گفتار دو - زمان
(بخش یک)

🔵کتاب «ارمغان مور، جستاری در شاهنامه» که این کلاس ها بازتابی از آن است و خواندنش برای کسانی که این گفتارها را دنبال می کنند بسیار روشن کننده است، از پنج بخش تشکیل می شود: زمان، آفرینش، تاریخ، جهانداری و سخن. اما بنا به گفته خود مؤلف در پیشگفتار آن، رشته پنهانی که همه این فصل ها را به هم می پیوندد، زمان است. دریافت از زمان در تمام ساحت های اندیشه ایرانی: زمان اکرانه و زمان کرانمند، نقش زمان در اسطوره آفرینش، زمان اساطیری، زمان پهلوانی، زمان تاریخی و غیره.

🔸آنچه در شاهنامه آمده و در گیتی می گذرد بازتابی است از آنچه در اوستا آمده و در مینو می گذرد.

🔸در اسطوره آفرینش، اهورا مزدا گیتی را آفرید و برای پیروزی در کارزار کیهانی علیه اهریمن، زمان کرانمند را اندیشید. دورانی نه هزار ساله که به سه دوره هر کدام سه هزار ساله تقسیم می شود. اگر این زمان نمی بود، عمر اهریمن نیز به سر نمی رسید. در این نبرد، زمان نیز چون انسان، به یاری اهورامزدا می آید تا او را بر اهریمن پیروز سازد. پس به یاری زمان و در زمان است که اهورا مزدا خدا می شود. خدایی که نه تنها آگاه مطلق است بلکه در پایان زمان توانای مطلق نیز خواهد بود.

🔸در فرگرد ۲ وندیداد، اهورا مزدا نخست با جمشید گفتگو می کند و فرا می خواندش به رواج دین بهی. اما جمشید از این رسالت سر باز می زند. او تنها عهده دار سامان دادن به گیتی می شود، سه بار جهان را فراخ می کند و ورجمکرد را می سازد.

🔸در شاهنامه، زمان با جمشید، بزرگ ترین پادشاه اساطیری ما، صورتمند می شود. او که پادشاهی تمدن ساز است، به ساخت و پرداخت جهان و زندگی آدمیان می پردازد و سه گروه اجتماعی بزرگ را بنا می گذارد. او حتی دیوها را هم به زیر فرمان خود در می آورد و آنها را وا می دارد تا دیوارها و کاخ ها و ایوان های دور از گزند برافرازند. در روزگار جمشید نه درد و رنج و بیماری هست و نه مرگ. روزی که جمشید به تخت می نشیند و بر دوش دیوان بر آسمان دست می یابد، نخستین روز بهار است. پس او آن روز را روز نو می نامد و جشن می گیرد. نوروز یا روز هرمز از ماه فرودین. با نامگذاری این روز، آگاهی به زمان پیدا می شود. بدین ترتیب مردی که مکان را ساخت و پرداخت، زمان را نیز سروسامان داد. پس او پادشاه زمان و مکان است، اما خدا نیست، انسان است. به همین خاطر هم دچار غرور و آز می شود و منی می کند و به گیتی جز از خویشتن را نمی بیند. اینست که فر ایزدی از او روی گردان می شود و کار برمی گردد و شکست به بارمی آید. فرجام کار جمشید، پیروزی ضحاک است.


#اسطوره #ادبیات #شاهنامه #شاهرخ_مسكوب

@derakhte_honar
کلاس شاهنامه، شاهرخ مسکوب
گفتار سه - تاریخ
(بخش یک)

شاهنامه چهار صد سال پس از فروریختن ساسانیان و شکست ایرانیان از عرب ها سروده شد، زمانی که وجدان تاریخی ایرانیان دوباره برانگیخته شده بود. در این کتاب تاریخ ایران که در گذشته یکبار به دست پادشاهی چون اردشیر پی ریزی شده بود، این بار به دست شاعری چون فردوسی از نو سامان یافت.

بناهای آباد گردد خراب
ز باران و از تابش آفتاب

پی افکندم از نظم کاخی بلند
که از باد و باران نیابد گزند

بر این نامه بر عمرها بگذرد
همی خواندش هر که دارد خرد

دراین سه بیت شعر، شاعر به خوبی از درک خود از کار بزرگی که در پیش دارد، پرده بر می دارد: نقشه داشتن، شالوده ریختن، برافراشتن کاخی بلند و بی گزند از باد و باران. پی افکندن در نظم، خود نظام و سامان دادن است به آنچه تا پیش از آن در نثر پراکنده و گسیخته بوده است. پناهگاهی در زبان دور از گزند زمان!

آنچه از روزگاران پیشین به دست فردوسی رسیده بود، خداینامک ها از جمله خداینامک ابومنصوری بود که توسط چهار کاتب زردشتی به نثر گردآوری و نوشته شده بود. فردوسی پاره ای از داستان ها را بر گزید و پاره ای دیگر را به کنار نهاد، و البته قصه هایی چون رستم و سهراب، بیژن و منیژه و اکوان دیو را نیز که از منابع دیگر گرفته بود، وارد کتاب کرد.

بازمانده ادبیات پهلوی نشان می دهد که در روزگار ساسانیان، یعنی دوران تکوین و تدوین خداینامک ها، اسطوره و اندیشه زروانی با آداب و آیین های زردشتی در آمیخته بوده است. در اسطوره های ایرانی (خواه زروانی و خواه زردشتی) جهان آغاز و انجام و پایانی دارد. در شاهنامه تاریخ گیتی بازتابی است از تاریخ مینو، زمین از راه آسمان و واقعیت از راه اسطوره در تصور نقش می بندد. مسیر این تاریخ گرته برداری از تاریخی است که در عالم بالا اتفاق می افتد. زروان با زادن دو پسر، اهورامزدا و اهریمن، طرح ۹۰۰۰ ساله سرنوشت کیهان را می ریزد و فریدون نیز با تقسیم جهان میان پسران خود، طرح تاریخ ایران و توران (و روم) را! زروان خواهان اهریمن و نبردش با هرمزد نبود، فریدون نیز دشمنی سلم و تور با ایرج را بر نمی تافت. دشمنی ای که منجر به کشته شدن یک برادر بدست دو برادر دیگر شد و این برادر کشی نقطه آغاز تاریخ حماسی ما بود ودر کارزار نبردهای دیرپای ایران و توران متبلور گشت. کارزاری که سراسر تاریخ حماسی ما را رقم می زند اما در هیچ مقطعی از آن رنگ نژادی ندارد، چون برادران همه فرزند یک پدر (فریدون) هستند و این تنها «آز» است که عامل اصلی تراژدی است.

#اسطوره #ادبیات #شاهنامه #شاهرخ_مسكوب

@derakhte_honar
نشریه درخت هنر-پاییز1400.pdf
11.8 MB
نشریه فرهنگی-هنری «درخت هنر» منتشر شد!
@derakhte_honar
(پاییز 1400)

🌳 #درخت_هنر منتشر شد!🌳

📚دومین شمارۀ نشریه فرهنگی-هنری #درخت_هنر (پاییز 1400)با مجوز انتشار الکترونیکی منتشر شد.
در این شماره به #داستان، #سینما، #عکاسی، #شعر، #نقاشی، #موسیقی ، #تاریخ، #اسطوره، #شاهنامه، #باستان_شناسی و #کتاب پرداخته ایم.

همراهان این شماره:
🔸امید فلاح
🔸میلاد رضایی خلیق
🔸هلنا روبرتیان
🔸عاطفه قلی پور
🔸الهام اسدی نیا
🔸مریم جواندشتی
🔸فاطمه نوشین
🔸نگین شهبازی
🔸الهام ناجی
🔸حسینعلی قبادی
🔸رضا سیدحسینی
🔸ماهور شیدایی
🔸 فلورا نعمتی
🔸سحر محمدی
🔸الناز بخشی پور
🔸آرمان کوچکی پیرکوهی
و گفتارهایی از "عین القضات همدانی"
———————————-
نشریه را از سایت، اینستاگرام و تلگرام #درخت_هنر @derakhte_honar دریافت نمائید.
http://derakhtehonar.blogfa.com/

با افتخار، پذیرای نظرات ارزشمند و مطالب گرانقدرتان هستیم. 🌹

#درخت_هنر #نشریه #فرهنگ #هنر #ادبیات #نشریه_فرهنگی_هنری