تخصصی بازیگری
#متد_بازیگری
#تئاتر_استانیسلاوسکی
#تئاتر_اپیک
▫️ قسمت اول
امروزه #بازیگر باید دارای ویژگیهای ممتازی باشد که شاید #درامنویس فاقد آنهاست یکی از این ویژگیها غریزهایست که بازیگر را برای بازی کردن بر میانگیزد. این غریزه قویتر از آن است که ما میشناسیم یا میتوانیم تشریح کنیم. تمامی وجود بازیگراز جمله فکر او، روان او، روح او و آن جوهر تعیین کنندهای که نامش استعداد است بایستی وقف حرفهاش شود. امروزه بیشتر مردم ناچار شدهاند که فقط بخشی از وجود خویش را به کار گیرند آن بخشهای دیگر وجود که به کار گرفته نمیشوند ناآرامی ویژهای در درون بازیگر پدید میآورند و این همان چیزی است که استعداد بازیگر را تحریک میکند تا خود را ابراز کند.
گرچه این موضوع حقیقت دارد که همه ی ما در زندگی روزانه بازی می کنیم اما همیشه هم خوب بازی نمی کنیم. به کلام دیگر گاهی اجرایمان غیر صادقانه یا غیر قابل باور است.
چگونه درباره ی باورپذیری یک اجرا قضاوت کنیم؟ #اِروینگ_گوفمن متخصص روانشناسی اجتماعی معتقد است رفتاری که به هنگام اجرای نقش داریم دو نوع پیام یا نشانه ارسال می کند: یکی اطلاعاتی که آگاهانه به دیگران می دهیم( تاثیری که سعی می کنیم بر دیگران بگذاریم)، و دیگری اطلاعاتی که بدون توجه ما بیرون می ریزد(کارهای ناخودآگاهی که از ما سر می زند و نشان دهنده ی این است که احساس واقعی ما چیست). ما در زندگی روزانه ی خود , اطلاعاتی را که بدون توجه بیرون می ریزید با جستجو در نشانه های رفتار ناخودآگاه مانند اشارات گویای جسمانی و لحن صدا، به کمک درک مستقیم حسی خود می فهمیم. سپس آن را در ضمیر ناآگاه خویش با پیامی که آگاهانه داده شده است مقایسه می کنیم. وقتی این اطلاعات دوگانه تناقضی با هم نداشته باشند اجرا برایمان باورپذیر است و وقتی باهم متناقض باشند احساس می کنیم که آن فرد دارد تقلب می کند.
بحث بازیگری همواره مورد توجه منتقدان و کارشناسان تئاتر بوده و هست. اینکه بازیگر کیست و برای ایفای نقش خود باید از چه تکنیک هایی بهره ببرد تا بتواند هرچه بیشتر و بهتر به شخصیت متن نزدیک شود همیشه مورد تفکر و تعمق تئوریسین ها و نظریه پردازان هنر بازیگری بوده است زیرا در مرحله اجرا بازیگر مهم ترین عامل در هر نمایشنامه به شمار می رود و راه ارتباط متن با تماشاگر تنها از طریق بازیگر رقم می خورد.
اهمیت بازیگری در آغاز قرن بیستم از یک سو به دلیل آشنایی با سنتهای شرقی در تئاتر و بازیگری و از سوی دیگر به دلیل مطالعات علمی و تجربی در رشتههای دیگری چون روانکای و #بیومکانیک بود. همچنین تولد جایگاه شاخص کارگردان در تئاتر قرن بیستم نقش مهمی در این پیشرفت داشت.
در هر صورت قرن بیستم به عالم تئاتر دو تئوریسین هنرمند و دو فعال متفاوت عرضه کرده است. اگر چه این دو هنرمندانی بودند که هنرشان مدافع پیشرفت و ترقی و انسان دوستی بوده است لذا باید در نظر داشت که نظر و تئوری آنها درباره ی تئاتر یکسان نبوده است. اکنون این سوال مطرح می گردد که چگونه باید این دو نظر هنری، یعنی نظریه ی استانیسلاوسکی را درباره ی #استغراق بازیگر در #نقش و نظر برشت را در مورد #بیگانه_ماندن نسبت به نقش با یکدیگر مقایسه نمود؟ و آیا اصولا این عمل ضرورتی دارد یا نه؟
▪️ادامه دارد... (🔻در این لینک بخوانید🔻)
https://t.me/TheatreAcademyIV/2065
@TheatreAcademyIV
@derakhte_honar
#متد_بازیگری
#تئاتر_استانیسلاوسکی
#تئاتر_اپیک
▫️ قسمت اول
امروزه #بازیگر باید دارای ویژگیهای ممتازی باشد که شاید #درامنویس فاقد آنهاست یکی از این ویژگیها غریزهایست که بازیگر را برای بازی کردن بر میانگیزد. این غریزه قویتر از آن است که ما میشناسیم یا میتوانیم تشریح کنیم. تمامی وجود بازیگراز جمله فکر او، روان او، روح او و آن جوهر تعیین کنندهای که نامش استعداد است بایستی وقف حرفهاش شود. امروزه بیشتر مردم ناچار شدهاند که فقط بخشی از وجود خویش را به کار گیرند آن بخشهای دیگر وجود که به کار گرفته نمیشوند ناآرامی ویژهای در درون بازیگر پدید میآورند و این همان چیزی است که استعداد بازیگر را تحریک میکند تا خود را ابراز کند.
گرچه این موضوع حقیقت دارد که همه ی ما در زندگی روزانه بازی می کنیم اما همیشه هم خوب بازی نمی کنیم. به کلام دیگر گاهی اجرایمان غیر صادقانه یا غیر قابل باور است.
چگونه درباره ی باورپذیری یک اجرا قضاوت کنیم؟ #اِروینگ_گوفمن متخصص روانشناسی اجتماعی معتقد است رفتاری که به هنگام اجرای نقش داریم دو نوع پیام یا نشانه ارسال می کند: یکی اطلاعاتی که آگاهانه به دیگران می دهیم( تاثیری که سعی می کنیم بر دیگران بگذاریم)، و دیگری اطلاعاتی که بدون توجه ما بیرون می ریزد(کارهای ناخودآگاهی که از ما سر می زند و نشان دهنده ی این است که احساس واقعی ما چیست). ما در زندگی روزانه ی خود , اطلاعاتی را که بدون توجه بیرون می ریزید با جستجو در نشانه های رفتار ناخودآگاه مانند اشارات گویای جسمانی و لحن صدا، به کمک درک مستقیم حسی خود می فهمیم. سپس آن را در ضمیر ناآگاه خویش با پیامی که آگاهانه داده شده است مقایسه می کنیم. وقتی این اطلاعات دوگانه تناقضی با هم نداشته باشند اجرا برایمان باورپذیر است و وقتی باهم متناقض باشند احساس می کنیم که آن فرد دارد تقلب می کند.
بحث بازیگری همواره مورد توجه منتقدان و کارشناسان تئاتر بوده و هست. اینکه بازیگر کیست و برای ایفای نقش خود باید از چه تکنیک هایی بهره ببرد تا بتواند هرچه بیشتر و بهتر به شخصیت متن نزدیک شود همیشه مورد تفکر و تعمق تئوریسین ها و نظریه پردازان هنر بازیگری بوده است زیرا در مرحله اجرا بازیگر مهم ترین عامل در هر نمایشنامه به شمار می رود و راه ارتباط متن با تماشاگر تنها از طریق بازیگر رقم می خورد.
اهمیت بازیگری در آغاز قرن بیستم از یک سو به دلیل آشنایی با سنتهای شرقی در تئاتر و بازیگری و از سوی دیگر به دلیل مطالعات علمی و تجربی در رشتههای دیگری چون روانکای و #بیومکانیک بود. همچنین تولد جایگاه شاخص کارگردان در تئاتر قرن بیستم نقش مهمی در این پیشرفت داشت.
در هر صورت قرن بیستم به عالم تئاتر دو تئوریسین هنرمند و دو فعال متفاوت عرضه کرده است. اگر چه این دو هنرمندانی بودند که هنرشان مدافع پیشرفت و ترقی و انسان دوستی بوده است لذا باید در نظر داشت که نظر و تئوری آنها درباره ی تئاتر یکسان نبوده است. اکنون این سوال مطرح می گردد که چگونه باید این دو نظر هنری، یعنی نظریه ی استانیسلاوسکی را درباره ی #استغراق بازیگر در #نقش و نظر برشت را در مورد #بیگانه_ماندن نسبت به نقش با یکدیگر مقایسه نمود؟ و آیا اصولا این عمل ضرورتی دارد یا نه؟
▪️ادامه دارد... (🔻در این لینک بخوانید🔻)
https://t.me/TheatreAcademyIV/2065
@TheatreAcademyIV
@derakhte_honar
Telegram
TheatreAcademy IV
🎓 تخصصی بازیگری
#متد_بازیگری #استانیسلاوسکی و تئاتر #اپیک
▫️قسمت دوم
...برای یافتن پاسخ لازم است در نظر بگیریم که اساس تئوری #استانیسلاوسکی و نظر #برشت را هدف های مختلف تاریخی و سنت های مختلف ملی آنها تشکیل می داد.
استانیسلاوسکی می خواست که از راه تئاتر…
#متد_بازیگری #استانیسلاوسکی و تئاتر #اپیک
▫️قسمت دوم
...برای یافتن پاسخ لازم است در نظر بگیریم که اساس تئوری #استانیسلاوسکی و نظر #برشت را هدف های مختلف تاریخی و سنت های مختلف ملی آنها تشکیل می داد.
استانیسلاوسکی می خواست که از راه تئاتر…