Forwarded from اتچ بات
#بهشت_گمشده :
نام اثریست حماسی که توسط شاعر انگلیسی قرن هفدهم "جان میلتون " نوشته شده است.
اولین چاپ این اثر در ده بخش و ده هزار بند مجزا در سال ۱۶۶۷ منتشر شد. چاپ دوم کتاب که به نظم و قافیه در آن بیشتر توجه شده بود در دوازده بخش با بازنگری کلی و در سال ۱۶۷۴ منتشر شد. میلتون در نیمههای نگاشتن این اثر بزرگ، بینایی خود را بر اثر مطالعهٔ زیاد از دست داد و از آن پس آنچه را که در ذهنش بود برای دخترانش بازگو میکرد و آنان به نگاشتن آن همت میگماردند.
این حماسه روایت مسیحیست از سقوط انسان و وسوسهٔ آدم و حوا توسط فرشتهٔ رانده از درگاه ابلیس و بیرون رانده شدن آنها از باغ عدن بهشت.
درونمایهٔ اصلی کتاب به نوشتهٔ میلتون توجیه راه و روش خداست نسبت به انسان؛ و روشن شدن گرفتاری بین بینش ابدی و لایزالی خداوندی و ارادی و اختیاری بودن سرنوشت انسان.
میلتون در این حماسه ،الحاد و ادبیات کلاسیک یونانی و مسیحیت را با شعر در هم آمیخته است.
#ادبیات
#معرفی_کتاب
#بهشت_گمشده
#جان_میلتون
@Derakhte_Honar
نام اثریست حماسی که توسط شاعر انگلیسی قرن هفدهم "جان میلتون " نوشته شده است.
اولین چاپ این اثر در ده بخش و ده هزار بند مجزا در سال ۱۶۶۷ منتشر شد. چاپ دوم کتاب که به نظم و قافیه در آن بیشتر توجه شده بود در دوازده بخش با بازنگری کلی و در سال ۱۶۷۴ منتشر شد. میلتون در نیمههای نگاشتن این اثر بزرگ، بینایی خود را بر اثر مطالعهٔ زیاد از دست داد و از آن پس آنچه را که در ذهنش بود برای دخترانش بازگو میکرد و آنان به نگاشتن آن همت میگماردند.
این حماسه روایت مسیحیست از سقوط انسان و وسوسهٔ آدم و حوا توسط فرشتهٔ رانده از درگاه ابلیس و بیرون رانده شدن آنها از باغ عدن بهشت.
درونمایهٔ اصلی کتاب به نوشتهٔ میلتون توجیه راه و روش خداست نسبت به انسان؛ و روشن شدن گرفتاری بین بینش ابدی و لایزالی خداوندی و ارادی و اختیاری بودن سرنوشت انسان.
میلتون در این حماسه ،الحاد و ادبیات کلاسیک یونانی و مسیحیت را با شعر در هم آمیخته است.
#ادبیات
#معرفی_کتاب
#بهشت_گمشده
#جان_میلتون
@Derakhte_Honar
Telegram
attach 📎
معرفی کتاب:
خانه درختی من
My Side of the Mountain
نوشته: جین کریگهد جرج
Jean Craighead George
"خانه درختی من" داستان نوجوان سرکشی است که از خانه خود فرار و زندگی در جنگل را بر می گزیند.
او با یک تبر و چند تکه سنگ آتشزنه قدم به زندگی در جنگل میگذارد و سعی میکند راز و رمز زندگی در جنگل را بیامورد و همین مساله برای او اتفاقات زیادی را به همراه دارد
خانه درختی من را نه یک داستان که دستورالعمل زیستمحیطی برای زیست در طبیعت میتوان به شمار آورد، کتابی که سعی دارد تا راههای زیست در طبیعت و سالم نگاه داشتن آن را به مخاطب نوجوان خود آموزش بدهد
نویسنده این کتاب(خانم جین کریگهد جرج ) که از مشهورترین نویسندگان کودک و نوجوان ایالات متحده به شمار میرود، در این کتاب سعی کرده مخاطبش را با قهرمان داستان به دل طبیعت بکشاند و با جلوههای گوناگونش آشنا میکند، همچنین او سعی کرده تا با مخاطبش در این داستان زیباییها و شگفتیهای طبیعت را کشف و دیدی نو به همزیستی با آن در مقابل مخاطب خود قرار دهد.
این کتاب پس از انتشار جایزه بینالمللی هانس کریستین اندرسن و جایزه نیوبری را نیز برای مولف خود به ارمغان بیاورد.
#معرفی_کتاب
#داستان_بلند
#خانه_درختی_من
#جین_کریگهد_جرج
ترجمه: پروین علی پور
انتشارات: سوره مهر
چاپ اول: 1376
@Derakhte_Honar
خانه درختی من
My Side of the Mountain
نوشته: جین کریگهد جرج
Jean Craighead George
"خانه درختی من" داستان نوجوان سرکشی است که از خانه خود فرار و زندگی در جنگل را بر می گزیند.
او با یک تبر و چند تکه سنگ آتشزنه قدم به زندگی در جنگل میگذارد و سعی میکند راز و رمز زندگی در جنگل را بیامورد و همین مساله برای او اتفاقات زیادی را به همراه دارد
خانه درختی من را نه یک داستان که دستورالعمل زیستمحیطی برای زیست در طبیعت میتوان به شمار آورد، کتابی که سعی دارد تا راههای زیست در طبیعت و سالم نگاه داشتن آن را به مخاطب نوجوان خود آموزش بدهد
نویسنده این کتاب(خانم جین کریگهد جرج ) که از مشهورترین نویسندگان کودک و نوجوان ایالات متحده به شمار میرود، در این کتاب سعی کرده مخاطبش را با قهرمان داستان به دل طبیعت بکشاند و با جلوههای گوناگونش آشنا میکند، همچنین او سعی کرده تا با مخاطبش در این داستان زیباییها و شگفتیهای طبیعت را کشف و دیدی نو به همزیستی با آن در مقابل مخاطب خود قرار دهد.
این کتاب پس از انتشار جایزه بینالمللی هانس کریستین اندرسن و جایزه نیوبری را نیز برای مولف خود به ارمغان بیاورد.
#معرفی_کتاب
#داستان_بلند
#خانه_درختی_من
#جین_کریگهد_جرج
ترجمه: پروین علی پور
انتشارات: سوره مهر
چاپ اول: 1376
@Derakhte_Honar
📚 معرفی کتاب:
یک مشت تمشک
نوشته: اینیاتسیو سیلونه
در دهکده سن لو گا، واقع در جنوب ایتالیا، حزب کمونیست ایتالیا در حال عضوگیری و سازمان دهی تشکیلات حزبی خودش است.
حزب کمونیست ایتالیا در چنین شرایطی تصمیم می گیرند تا فعالیت سیاسی خود را علنی کند ، بدیهی است که در این راه از حمایت سیاسی و مالی برادر خوانده بزرگش ( حزب کمونیست شوروی) برخوردار بود. مرکز فعالیت حزب در دره سن لوکا قرار داشت و رولو دوناتیس که از اهالی همین دره بود به عنوان مسئول دفتر سیاسی حزب در سن لوکا انتخاب شده بود.
روکو دوناتیس سالها در حزب خدمت کرده و مأ موریتهای مختلفی را اجرا کرده بود . رهبری حزب در رم کاملا او را می شناخت و به او اعتماد کامل داشت . روکو با دختری اطریشی و یهودی مسلک به نام استلا زندگی می کرد.آنها در حزب با هم آشنا شده بودند، مجموعه ای از همین دلایل بود که حزب را از نظر مومنانش بالاتر از هر حقیقتی قرار می داد ، هر کس هر آنچه که نداشت را در حزب جستجو می کرد، هر آنچه که از کودکی ، نوجوانی و جوانی در آرزوی به دست آوردنش شب ها به خواب می رفت و صبح ها از خواب بر می خواست. قدرت، شهرت، عشق، عدالت ، حقیقت، مبارزه با فساد یا نابرابری ، فقر و فحشا و... همه و همه در حزب یافت می شد. حزب برای فرصت طلبان راهی برای رسیدن به مکنت و نبردبان ترقی قدرت بود و برای مومنان صادق و متعصب خود مظهر حقیقت و عدالت اجتماعی و نیروی پیشرو برای رهبری گذارا از بورژوازی به تولید سوسیالیستی !! این همه وجهه متعارض و پیچیده حزب بود که از دید اعضای صادق و وفادارش پنهان می ماند و حتی اگر به چشم هم می آمد توجیه می شد زیرا در صورتی که از مادر اشتباهی سر بزند ، مادر را بیرون می اندازند و حزب برای آنها به راستی مادر بود! بهترین دوستانشان و همراهانشان در حزب بودند، بهترین دوران جوانی خود را در حزب سپری کرده و برای موفقیت و پیروزی آرمانهایش از جان خود دریغ نکرده بودند. در دهکده سن لوکا، جایی که حزب تصمیم داشت تا پایه های سیاسی و اجتماعی خود را محکم کند، مانند تمام دهکده های مجاور نظم فئودالی و اربابی برقرار بود . حزب برای بسیج دهقانان و فقرا و جذ ب آنها تصمیم به سازماندهی آنها برای مصادره زمینهای مالکین معروف دهکده گرفت. در رأس این خانواده های معتبر ثروتمند ، خانواده تاروکی قرار داشت که به همان اندازه که در ثروت از تمام خانواده های دیگر بالاتر بود ، بیش از دیگر خانواده های ملاک مورد نفرت اهالی دهکده قرار داشت. سابقه این نفرت به سالهای دور باز می گشت ، زمانی که جنگل سر سبز دره سن که در شمال آن واقع بود ، یگانه منبع در آمد مردم دهکده را تشکیل می داد . این جنگل در حقیقت امر به همه مطلق داشت ولی خانواده تاروکی که اعضایش بیش از 3/2 زمینهای دره سن لو کا را در اختیار داشتند و به همین دلیل در دادگستری ، شهرداری و ادارات دولتی از قدرت بسیار بالایی بر خوردار بودند ، جنگل را در انحصار خود در آورد و مالکیت آن را در دست داشتند. دهقانانی که جرأت اعتراض به خود می دادند، توسط داد گاه ( که قضاتش مشاوران خانوا ده تاروکی بودند!!) محکوم و به تبعید فرستاده می شدند . تعدادی از اعضای منفور خانواده تاروکی توسط دهقانانی کشته شده بودند و جالب اینکه سر انجام وقتی دولت تصمیم به آزادی جنگل از انحصار خانواده گرفت، جنگل به طور ناگهانی و تصادفی !! دچار آتش سوزی شد و از دست رفت. همه اعضای دهکده خانواده تاروکی را مسئول این آتش سوزی می دانستند .
این کینه و نفرت قدیمی ، حالا در قالب برنامه حزب دوباره سر باز می کرد و مانند آتشی زیر خاکستر شعله می کشید . دهقانان تبعیدی به سن لوکا باز می گشتند تا در این مصادره اموال شر کت کنند ، ولی همینطور که پیشتر یاد آوری شدیم در حزب افراد فرصت طلب و قدرت طلب زیادی وجود داشتند و تمام سعی و تلاش خود را برای سازش با اربابان به کار می بردند. اهداف این افراد متنوع و گوناگون بود ولی یک وجه اشتراک داشت، تقدم منفعت شخصی خودشان بر حقوق دهقانان و حتی آرمانهای حزب !! این افراد که به واسطه درایت و مهارت خود ( البته در زد و بند و حیله گری ) اغلب در رأس کمیته های حزبی قرار داشتند ، علیه اعضای فداکار و صادق حزب سمپاشی می کردند و رهبری حزب را گمراه می ساختند ، هر چند برای حزب کمونیست ایتالیا کسب قدرت در اولویت اول قرار داشت و چه بسا مصلحت ایجاب می کرد که موقتا با اربابان از در آشتی بیرون بیایند ولی اعضای جزء و خرده پا زیر بار این سازش نمی رفتند و آن را خلاف وعده های حزب در جهت احقاق حقوق دهقانان و فقرا ارزیابی می کردند و از جمله این افراد روکو دوناتیس بود...!
#معرفی_کتاب
#یک_مشت_تمشک
#اینیاتسیو_سیلونه
#ادبیات_ایتالیا
@derakhte_honar
یک مشت تمشک
نوشته: اینیاتسیو سیلونه
در دهکده سن لو گا، واقع در جنوب ایتالیا، حزب کمونیست ایتالیا در حال عضوگیری و سازمان دهی تشکیلات حزبی خودش است.
حزب کمونیست ایتالیا در چنین شرایطی تصمیم می گیرند تا فعالیت سیاسی خود را علنی کند ، بدیهی است که در این راه از حمایت سیاسی و مالی برادر خوانده بزرگش ( حزب کمونیست شوروی) برخوردار بود. مرکز فعالیت حزب در دره سن لوکا قرار داشت و رولو دوناتیس که از اهالی همین دره بود به عنوان مسئول دفتر سیاسی حزب در سن لوکا انتخاب شده بود.
روکو دوناتیس سالها در حزب خدمت کرده و مأ موریتهای مختلفی را اجرا کرده بود . رهبری حزب در رم کاملا او را می شناخت و به او اعتماد کامل داشت . روکو با دختری اطریشی و یهودی مسلک به نام استلا زندگی می کرد.آنها در حزب با هم آشنا شده بودند، مجموعه ای از همین دلایل بود که حزب را از نظر مومنانش بالاتر از هر حقیقتی قرار می داد ، هر کس هر آنچه که نداشت را در حزب جستجو می کرد، هر آنچه که از کودکی ، نوجوانی و جوانی در آرزوی به دست آوردنش شب ها به خواب می رفت و صبح ها از خواب بر می خواست. قدرت، شهرت، عشق، عدالت ، حقیقت، مبارزه با فساد یا نابرابری ، فقر و فحشا و... همه و همه در حزب یافت می شد. حزب برای فرصت طلبان راهی برای رسیدن به مکنت و نبردبان ترقی قدرت بود و برای مومنان صادق و متعصب خود مظهر حقیقت و عدالت اجتماعی و نیروی پیشرو برای رهبری گذارا از بورژوازی به تولید سوسیالیستی !! این همه وجهه متعارض و پیچیده حزب بود که از دید اعضای صادق و وفادارش پنهان می ماند و حتی اگر به چشم هم می آمد توجیه می شد زیرا در صورتی که از مادر اشتباهی سر بزند ، مادر را بیرون می اندازند و حزب برای آنها به راستی مادر بود! بهترین دوستانشان و همراهانشان در حزب بودند، بهترین دوران جوانی خود را در حزب سپری کرده و برای موفقیت و پیروزی آرمانهایش از جان خود دریغ نکرده بودند. در دهکده سن لوکا، جایی که حزب تصمیم داشت تا پایه های سیاسی و اجتماعی خود را محکم کند، مانند تمام دهکده های مجاور نظم فئودالی و اربابی برقرار بود . حزب برای بسیج دهقانان و فقرا و جذ ب آنها تصمیم به سازماندهی آنها برای مصادره زمینهای مالکین معروف دهکده گرفت. در رأس این خانواده های معتبر ثروتمند ، خانواده تاروکی قرار داشت که به همان اندازه که در ثروت از تمام خانواده های دیگر بالاتر بود ، بیش از دیگر خانواده های ملاک مورد نفرت اهالی دهکده قرار داشت. سابقه این نفرت به سالهای دور باز می گشت ، زمانی که جنگل سر سبز دره سن که در شمال آن واقع بود ، یگانه منبع در آمد مردم دهکده را تشکیل می داد . این جنگل در حقیقت امر به همه مطلق داشت ولی خانواده تاروکی که اعضایش بیش از 3/2 زمینهای دره سن لو کا را در اختیار داشتند و به همین دلیل در دادگستری ، شهرداری و ادارات دولتی از قدرت بسیار بالایی بر خوردار بودند ، جنگل را در انحصار خود در آورد و مالکیت آن را در دست داشتند. دهقانانی که جرأت اعتراض به خود می دادند، توسط داد گاه ( که قضاتش مشاوران خانوا ده تاروکی بودند!!) محکوم و به تبعید فرستاده می شدند . تعدادی از اعضای منفور خانواده تاروکی توسط دهقانانی کشته شده بودند و جالب اینکه سر انجام وقتی دولت تصمیم به آزادی جنگل از انحصار خانواده گرفت، جنگل به طور ناگهانی و تصادفی !! دچار آتش سوزی شد و از دست رفت. همه اعضای دهکده خانواده تاروکی را مسئول این آتش سوزی می دانستند .
این کینه و نفرت قدیمی ، حالا در قالب برنامه حزب دوباره سر باز می کرد و مانند آتشی زیر خاکستر شعله می کشید . دهقانان تبعیدی به سن لوکا باز می گشتند تا در این مصادره اموال شر کت کنند ، ولی همینطور که پیشتر یاد آوری شدیم در حزب افراد فرصت طلب و قدرت طلب زیادی وجود داشتند و تمام سعی و تلاش خود را برای سازش با اربابان به کار می بردند. اهداف این افراد متنوع و گوناگون بود ولی یک وجه اشتراک داشت، تقدم منفعت شخصی خودشان بر حقوق دهقانان و حتی آرمانهای حزب !! این افراد که به واسطه درایت و مهارت خود ( البته در زد و بند و حیله گری ) اغلب در رأس کمیته های حزبی قرار داشتند ، علیه اعضای فداکار و صادق حزب سمپاشی می کردند و رهبری حزب را گمراه می ساختند ، هر چند برای حزب کمونیست ایتالیا کسب قدرت در اولویت اول قرار داشت و چه بسا مصلحت ایجاب می کرد که موقتا با اربابان از در آشتی بیرون بیایند ولی اعضای جزء و خرده پا زیر بار این سازش نمی رفتند و آن را خلاف وعده های حزب در جهت احقاق حقوق دهقانان و فقرا ارزیابی می کردند و از جمله این افراد روکو دوناتیس بود...!
#معرفی_کتاب
#یک_مشت_تمشک
#اینیاتسیو_سیلونه
#ادبیات_ایتالیا
@derakhte_honar
📚 معرفی کتاب:
"هنر مردن"
«هنر مردن» اثری است تئوریک درباره «مرگ» و نوع مواجهه انسان با آن. نویسنده در این اثر برخورد انسان با مرگ را از عهد باستان تا دنیای معاصر مدنظر قرار میدهد و معتقد است انسان باستان به «هنر مردن» آراسته بود اما انسان مدرن از این هنر بیبهره است.
البته منظور نویسنده دوست داشتن مرگ توسط انسانها نیست بلکه بحثش بر سر قبول مرگ به عنوان امری طبیعی و مسلم است که در عهد باستان رواج داشته است. نویسنده درباب اینکه چرا در عهد باستان مرگ این چنین پذیرفتی بود، «فلسفه عهد باستان» را عامل اصلی میداند که از زمان قرون وسطی به تدریج کمرنگ شده و جای خود را به ترس از مردن داده است.
پل موران در بخش «خودکشی در ادبیات» خودکشی رمانتیک را خطری معرفی میکند که هنوز حی و حاضر است و از آثار معاصری میگوید که ردپای این نوع خودکشی در آنها مشهود است.
موران را نویسنده دنیای مدرن خواندهاند، کسی که جغرافیای ادبیات را گسترش داده است. موران باور داشت که دنیای مدرن عجول است و آدمها از آن عقب میافتند، او میخواست آدمی را معرفی کند که از دنیا تندتر میدود. او نویسنده، شاعر، ناقد، نمایشنامه و فیلمنامهنویسی بود که نثری شتابزده و نگاهی نافذ داشت. او با اینکه دل به ادبیات سپرده بود اما به دانشکده علومسیاسی رفت و دیپلمات شد. از این رو، مدام در سفر بود. موران نژادپرست و ضد یهود بود اما دشمن دموکراسی و سوسیالیسم هم بشمار میرفت.
بابک احمدی در مقدمه مفصلی که بر این کتاب نوشته، آورده است: پل موران که زمانی در فرانسه اسم و رسم داشت و جاذبه کلامش بسیار ستایش میشد امروز فراموش شده است…موران نویسندهای بود که مارسل پروست او را نویسندهای نو به تمام معنی میدانست. با این وجود چرا موران فراموش شد؟
پاسخ بابک احمدی به این پرسش این است که «شاید دگرگونی تلقی از متن ادبی در سالهای پس از جنگ جهانی دوم، پیدایش رمان نو و ظهور شیوههای تازه روایت و نوع دیدن دنیا، دلیل این فراموشی نسبی باشد.»
کتاب پیش رو، دو مطلب «هنر مردن» و «خودکشی در ادبیات» را شامل میشود که سخنرانیهایی از پل موران است که در سال ۱۹۳۲ به مناسبت صد سالگی رمانتیسم ایراد کرد. «رمانتیسم» مکتب ادبی است که نویسندگانش بیشتر از دیگران به «مرگ» یا «سپردن خود به مرگ» پرداختهاند. اما «مرگ» تاریخی به قدمت زندگی انسان دارد و به نظر میرسد موران به همین دلیل در نخستین جستار این کتاب، از «هنر مردن» صحبت میکند.
موران در این اثر به سراغ «مکتب مرگاندیش رمانتیسم» میرود که از نظر او یکی از پیامدهای اجتماعی آن رواج خودکشی بین مخاطبان ادبیات بود. گرچه منصفانه از ارزشهای ادبی این مکتب هم دفاع میکند. در بخش «خودکشی در ادبیات» موران آثار داستانی را مورد تحلیل قرار میدهد که شخصیتهای اصلی آنها خودکشی میکنند یا اینکه خود مؤلف و نویسنده، خودکشی کرده است. در واقع، این کتاب هشداری است از پل موران درباره اینگونه مخاطرات.
#معرفی_کتاب
📖#هنر_مردن
📝 #پل_موران
ترجمه: اصغر نوری
مقدمه: بابک احمدی
http://morour.org
@derakhte_honar
"هنر مردن"
«هنر مردن» اثری است تئوریک درباره «مرگ» و نوع مواجهه انسان با آن. نویسنده در این اثر برخورد انسان با مرگ را از عهد باستان تا دنیای معاصر مدنظر قرار میدهد و معتقد است انسان باستان به «هنر مردن» آراسته بود اما انسان مدرن از این هنر بیبهره است.
البته منظور نویسنده دوست داشتن مرگ توسط انسانها نیست بلکه بحثش بر سر قبول مرگ به عنوان امری طبیعی و مسلم است که در عهد باستان رواج داشته است. نویسنده درباب اینکه چرا در عهد باستان مرگ این چنین پذیرفتی بود، «فلسفه عهد باستان» را عامل اصلی میداند که از زمان قرون وسطی به تدریج کمرنگ شده و جای خود را به ترس از مردن داده است.
پل موران در بخش «خودکشی در ادبیات» خودکشی رمانتیک را خطری معرفی میکند که هنوز حی و حاضر است و از آثار معاصری میگوید که ردپای این نوع خودکشی در آنها مشهود است.
موران را نویسنده دنیای مدرن خواندهاند، کسی که جغرافیای ادبیات را گسترش داده است. موران باور داشت که دنیای مدرن عجول است و آدمها از آن عقب میافتند، او میخواست آدمی را معرفی کند که از دنیا تندتر میدود. او نویسنده، شاعر، ناقد، نمایشنامه و فیلمنامهنویسی بود که نثری شتابزده و نگاهی نافذ داشت. او با اینکه دل به ادبیات سپرده بود اما به دانشکده علومسیاسی رفت و دیپلمات شد. از این رو، مدام در سفر بود. موران نژادپرست و ضد یهود بود اما دشمن دموکراسی و سوسیالیسم هم بشمار میرفت.
بابک احمدی در مقدمه مفصلی که بر این کتاب نوشته، آورده است: پل موران که زمانی در فرانسه اسم و رسم داشت و جاذبه کلامش بسیار ستایش میشد امروز فراموش شده است…موران نویسندهای بود که مارسل پروست او را نویسندهای نو به تمام معنی میدانست. با این وجود چرا موران فراموش شد؟
پاسخ بابک احمدی به این پرسش این است که «شاید دگرگونی تلقی از متن ادبی در سالهای پس از جنگ جهانی دوم، پیدایش رمان نو و ظهور شیوههای تازه روایت و نوع دیدن دنیا، دلیل این فراموشی نسبی باشد.»
کتاب پیش رو، دو مطلب «هنر مردن» و «خودکشی در ادبیات» را شامل میشود که سخنرانیهایی از پل موران است که در سال ۱۹۳۲ به مناسبت صد سالگی رمانتیسم ایراد کرد. «رمانتیسم» مکتب ادبی است که نویسندگانش بیشتر از دیگران به «مرگ» یا «سپردن خود به مرگ» پرداختهاند. اما «مرگ» تاریخی به قدمت زندگی انسان دارد و به نظر میرسد موران به همین دلیل در نخستین جستار این کتاب، از «هنر مردن» صحبت میکند.
موران در این اثر به سراغ «مکتب مرگاندیش رمانتیسم» میرود که از نظر او یکی از پیامدهای اجتماعی آن رواج خودکشی بین مخاطبان ادبیات بود. گرچه منصفانه از ارزشهای ادبی این مکتب هم دفاع میکند. در بخش «خودکشی در ادبیات» موران آثار داستانی را مورد تحلیل قرار میدهد که شخصیتهای اصلی آنها خودکشی میکنند یا اینکه خود مؤلف و نویسنده، خودکشی کرده است. در واقع، این کتاب هشداری است از پل موران درباره اینگونه مخاطرات.
#معرفی_کتاب
📖#هنر_مردن
📝 #پل_موران
ترجمه: اصغر نوری
مقدمه: بابک احمدی
http://morour.org
@derakhte_honar
مرور | بررسی ادبیات معاصر ایران و جهان
صفحه نخست - مرور | بررسی ادبیات معاصر ایران و جهان
Bondahesh.pdf
17 MB
📚 #معرفی_کتاب:
#بندهش / Bun-daheş
این کتاب، از مهمترین منابع دینی-تاریخی زرتشتی است که متن اصلی آن به زبان پهلوی نوشته شده است.
بندهش از دو جزء «بن» به معنی آغاز و «دهش» به معنی معنی آفرینش تشکیل شده است. در مجموع یعنی آفرینش آغازین!
این کتاب، یک فرهنگنامه بسیار غنی و باشکوه است که از دل قرن ها فراز و نشیب به دست ما رسیده است.
📖#بندهش
🖋 نویسنده: #فرنبغ_دادَگی
📝 ترجمه: استاد #مهرداد_بهار
@derakhte_honar
#بندهش / Bun-daheş
این کتاب، از مهمترین منابع دینی-تاریخی زرتشتی است که متن اصلی آن به زبان پهلوی نوشته شده است.
بندهش از دو جزء «بن» به معنی آغاز و «دهش» به معنی معنی آفرینش تشکیل شده است. در مجموع یعنی آفرینش آغازین!
این کتاب، یک فرهنگنامه بسیار غنی و باشکوه است که از دل قرن ها فراز و نشیب به دست ما رسیده است.
📖#بندهش
🖋 نویسنده: #فرنبغ_دادَگی
📝 ترجمه: استاد #مهرداد_بهار
@derakhte_honar