گر نشان زندگی جنبندگیست
خار در صحرا نشان زندگیست
جلبک و پروانه هر دو زنده اند
فرق ها از زندگی تا زندگیست
َ#پژمان_بختیاری
خار در صحرا نشان زندگیست
جلبک و پروانه هر دو زنده اند
فرق ها از زندگی تا زندگیست
َ#پژمان_بختیاری
در فراق تو به امید وصال تو خوشم
گر وصال تو نباشد به خیال تو خوشم
نقش روی تو کشد خامه ی اندیشه مدام
گر جدایم ز تو با نقش جمال تو خوشم
#پژمان_بختیاری
گر وصال تو نباشد به خیال تو خوشم
نقش روی تو کشد خامه ی اندیشه مدام
گر جدایم ز تو با نقش جمال تو خوشم
#پژمان_بختیاری
سرخ گل زیباست،گر پیرش ببیند ور جوان
جسم من گر پیر شد شوق نگاهم پیر نیست
عشق زیبا را ببین،رخسار زیبا،گو مباش
جان به قربانت،دل گمکرده راهم،پیر نیست
#پژمان_بختیاری
جسم من گر پیر شد شوق نگاهم پیر نیست
عشق زیبا را ببین،رخسار زیبا،گو مباش
جان به قربانت،دل گمکرده راهم،پیر نیست
#پژمان_بختیاری
دوست به کین است و آسمان به کمینم
خسته دل از هر چه آسمان و زمینم
پیش تو در اضطراب و بی تو در آتش
وصل چنان می کُشد، فراق چنینم
#پژمان_بختیاری
خسته دل از هر چه آسمان و زمینم
پیش تو در اضطراب و بی تو در آتش
وصل چنان می کُشد، فراق چنینم
#پژمان_بختیاری
شب بر سر من جز غم ایام کسی نیست
میسوزم و میمیرم و فریادرسی نیست
فریادرسِ همچو منی کیست در این شهر؟
فریادرسی نیست کسی را که کسی نیست
#پژمان_بختیاری
میسوزم و میمیرم و فریادرسی نیست
فریادرسِ همچو منی کیست در این شهر؟
فریادرسی نیست کسی را که کسی نیست
#پژمان_بختیاری
بودم آن شب مست رؤیاهای او
چون گشودم دیده، در بر دیدمش
از نشاط باده یا افسون عشق
از همه شب دلرباتر دیدمش
#پژمان_بختیاری
چون گشودم دیده، در بر دیدمش
از نشاط باده یا افسون عشق
از همه شب دلرباتر دیدمش
#پژمان_بختیاری
شد تیره در هوای تو شمع وجود ما
اشکی به دیده ی تو نیاورد دود ما
رفتی ز دست ما و نمردیم ای دریغ
تا چیست بیوجود تو سود وجود ما
#پژمان_بختیاری
اشکی به دیده ی تو نیاورد دود ما
رفتی ز دست ما و نمردیم ای دریغ
تا چیست بیوجود تو سود وجود ما
#پژمان_بختیاری
ز گیسوان شب امشب بنفشه میبارد
بر آنکه روی به گیسوی دختری دارد
مه از کنار افق سر کشید و بوسه فشاند
بر آنکه لب به لب ماهمنظری دارد
#پژمان_بختیاری
بر آنکه روی به گیسوی دختری دارد
مه از کنار افق سر کشید و بوسه فشاند
بر آنکه لب به لب ماهمنظری دارد
#پژمان_بختیاری
شب است و دامن سن طرفه منظری دارد
نسیم نرم و هوای معطری دارد
فضای باغ شد از عطر زیزفون سرشار
درین بهشت خوش آنکس که دلبری دارد
#پژمان_بختیاری
نسیم نرم و هوای معطری دارد
فضای باغ شد از عطر زیزفون سرشار
درین بهشت خوش آنکس که دلبری دارد
#پژمان_بختیاری
رازیست درین سینه که گفتن نتوانم
وین ام عجب آید که نهفتن نتوانم
با دشمن و با دوست ازین نکته سخنها
میگویم و آن را به تو گفتن نتوانم
#پژمان_بختیاری
وین ام عجب آید که نهفتن نتوانم
با دشمن و با دوست ازین نکته سخنها
میگویم و آن را به تو گفتن نتوانم
#پژمان_بختیاری
نزد علم و هنر بهرهٔ کافی دارم
نزد جاه و جمال،حظ وافی دارم
آز آنچه بر نام نکویی بخشند
یک دیدهٔ پاک و قلب صافی دارم
#پژمان_بختیاری
نزد جاه و جمال،حظ وافی دارم
آز آنچه بر نام نکویی بخشند
یک دیدهٔ پاک و قلب صافی دارم
#پژمان_بختیاری